احساس تنهایی معمولاً زمانی رخ میدهد که نیازهای فرد برای ارتباط اجتماعی برآورده نشود. احساس تنهایی ممکن است بهعنوان احساس پوچی ناشی از انزوا توصیف شود. فرد ممکن است زمانی که تنهاست، احساس تنهایی کند اما تنها بودن لزوماً حاکی از احساس تنهایی نیست.
دلیل احساس تنهایی چیست؟
احساس تنهایی میتواند بسته به موقعیت و نیازهای فردی، معانی مختلفی داشته باشد اما عموماً بهعنوان یک وضعیت منفی یا نامطلوب در نظر گرفته میشود. احساس تنهایی ممکن است زمانی ایجاد شود که فرد از روابط اجتماعی خود رضایت نداشته باشد. اما همانطور فردی که تنهاست لزوماً احساس تنهایی نمیکند، فرد میتواند بدون اینکه تنها باشد، احساس تنهایی کند.
فردی با رابطه عاشقانه که دوستان کمی دارد، ممکن است در غیبت شریک زندگیاش احساس تنهایی کند یا در رابطه عاشقانهاش نوعی احساس کمبود کند. همچنین، فردی که روابط دوستی محکم بسیار زیادی دارد، ممکن است گاهی اوقات احساس تنهایی کند. فردی که در رابطه نیست و به رابطه عاشقانه تمایل دارد نیز ممکن است احساس تنهایی را تجربه کند.
شاید این مطلب هم برایتان مفید باشد: احساس تنهایی بعد از ازدواج
تجربیاتی که ممکن است منجر به احساس تنهایی شود، شامل موارد زیر است:
- از دست دادن فردی که دوستش دارید
- جدایی ناگهانی
- والدین مجرد
- بازنشستگی
- نقلمکان به یک مکان جدید یا دور شدن از خانه برای رفتن به کالج
- داشتن تجربهی مورد سوءاستفاده قرار گرفتن
فردی که احساس تنهایی میکند، ممکن است اغلب ازنظر فیزیکی تنها باشد اما بسیاری از افراد خودشان انتخاب میکنند که تنها بمانند و ارتباط اجتماعی کمی با افراد داشته باشند. تنها بودن با احساس تنهایی یکی نیست؛ در اکثر موارد، فردی که به انتخاب خود تنهاست، از تنهایی و خلوت خود لذت میبرد و پذیرای آن است.
روانشناسی احساس تنهایی
احساس تنهایی اغلب با این باور همراه است که فرد دراینباره هیچ حق انتخابی ندارد. برای بسیاری از مردم، احساس تنهایی یک وضعیت گذراست که درنهایت از بین میرود. اما زمانی که تمایلات و نیازهای اجتماعی فرد بهطور مستمر برآورده نشوند، احساس تنهایی ممکن است مزمن و حاد شود و به فرو پاشی سلامت روان فرد منجر گردد.
احساس تنهایی به بیماریهای روانی متعددی ازجمله علایم افسردگی، اضطراب، کمبود اعتماد به نفس و اعتیاد به مواد مخدر مرتبط است. احساس تنهایی همچنین ممکن است به اختلال در غذا خوردن و نداشتن خواب خوب منجر گردد. احساس تنهایی گاهی اوقات ممکن است به حدی زیاد شود که فرد اقدام به خودآزاری کند یا افکار خودکشی در سر داشته باشد.
مطالعات متعدد نشان می دهد، احتمالا نوجوانانی که احساس تنهایی میکنند، به سمت سوء مصرف مواد یا الکل کشیده شوند و فعالیت جنسی بیشتری در سنین کم نسبت به دیگر هم سن و سالانشان که احساس تنهایی نمیکنند داشته باشند، بیشتر است. مشخصشده است که احتمال داشتن روابط جنسی پرخطر یا نشان دادن رفتار پرخاشگری از خود، در نوجوانانی که احساس تنهایی را تجربه میکنند، بیشتر است.
مقابله با احساس تنهایی
غم و اندوه مرتبط با احساس تنهایی میتواند بسیار شدید باشد و ممکن است به احساس درماندگی و ناامیدی در فرد منجر گردد. دنبال کردن یک سرگرمی جدید، ورزش کردن، داوطلب شدن در یک انجمن یا شرکت در رویدادهای اجتماعی میتواند با افزایش فرصتهای فرد برای ایجاد روابط دوستی، این پریشانی و اندوه را کاهش دهد.
انجام فعالیتهای جذاب با ارزش دانستن زمان تنها بودن، میتواند به فرد در مواجه با احساس تنهایی کمک کند. برای افرادی که به دنبال گسترش یا بازسازی روابط اجتماعی خود هستند، ممکن است شبکههای اجتماعی یا سایتهای دوستیابی مفید باشند زیرا این سایتها میتوانند به فرد در یافتن افرادی با علایق مشترک، برقراری ارتباط با دوستان قدیمی یا حفظ روابط عاشقانه کمک کنند.
همچنین وقتی مجرد هستید، گاهی احساس تنهایی کردن امری طبیعی است. شما ممکن است دوستان خود را ببینید که ازدواج کردهاند و متوجه شوید که برای داشتن چنین مصاحبت و همراهی اشتیاق دارید. بااینوجود، درحالیکه ممکن است ازدواج نکرده باشید، نباید اجازه دهید که موضوع ازدواج نکردن، شما را تحتفشار قرار دهد یا موجب ناراحتی و احساس تنهایی شما شود. هفت مرحلهی کلیدی برای مبارزه با چنین احساس تنهایی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده نمایید.
در افرادی که خجالتی هستند، اضطراب اجتماعی را تجربه میکنند یا تمایلی به مشارکت های اجتماعی ندارند، احتمال اینکه خود را تنها بدانند، بیشتر است و ممکن است در ایجاد و شکلدهی روابط رضایتبخش و رابطه پایدار دچار مشکل شوند. وقتی برای فرد ارتباط برقرار کردن با دیگران چالشبرانگیز است، اغلب درمان میتواند کمک کند.
درمان تنهایی
برای فردی که به دنبال درمان احساس تنهایی است، ممکن است کشف عوامل بالقوهای که منجر به چنین احساسی میشوند، سودمند باشد. اغلب، این عوامل طی درمان تنهایی بیان و برطرف میشوند.
بهعنوانمثال، فردی که پس از مرگ یکی از اعضای خانواده احساس تنهایی میکند، ممکن است بتواند با نشان دادن اندوه و تنهایی خود طی دوره درمان، از این احساسات عبور کند. فرد تحت درمان همچنین میتواند با الگوها و ادراک فکری مرتبط با احساس تنهایی ( از قبیل نداشتن کنترل بر زندگی یا موقعیتهای اجتماعی ) مبارزه کرده و آنها را اصلاح کند.
زمانی که فرد به خاطر مشکل در ایجاد و حفظ روابط دوستی، احساس تنهایی میکند، آموزش مهارتهای اجتماعی همراه با دیگر شکلهای درمان بهمنظور توسعهی نقاط قوت اجتماعی و مهارتهای برقراری ارتباط مورداستفاده قرار میگیرد. بهعنوان بخشی از این آموزش، افراد ممکن است شروع و پایان دادن به مکالمات، تعریف و تمجید کردن و استفاده از روشهای مختلف ارتباطات غیرکلامی را تمرین کنند. این نوع آموزش اغلب میتواند افراد را به داشتن اعتماد بیشتر در رابطه با ارتباطات اجتماعی تشویق کند که این خود میتواند به بهبود روابط و غلبه بر احساس تنهایی در فرد کار کمک نماید.
رهایی از احساس تنهایی کردن
- علایق خود را دنبال کنید: درصورتیکه احساس تنهایی میکنید، لازم است تا زمان و انرژی خود را وقف فعالیتها و اهدافی کنید که موجب شادی شما میشوند. بهعنوانمثال، اگر به آواز خواندن، نقاشی کشیدن یا دویدن علاقه دارید، چرا به یک گروه کر، کلاس هنری یا تیم کوهنوردی نمیپیوندید تا بتوانید حین انجام فعالیتی که دوست دارید، با افراد دیگر ملاقات کنید؟ با اجازه دادن به اینکه علایقتان شما را در مسیر درست قرار دهند، خود را در یک موقعیت عالی برای ملاقات با افرادی که علایق مشترکی با شما دارند، قرار میدهید.
- در جمع دوستان و اعضای خانواده حضور داشته باشید: زمانی که با احساس تنهایی مبارزه میکنید، ضروری است تا با دوستان، اعضای خانواده و افرادی که به شما اهمیت میدهند، وقت بگذرانید و برنامهریزی کنید. بهمنظور غلبه بر احساس تنهایی شما باید تلاش مصرانهای کنید تا با افرادی که برایتان مهم هستند و عمیقاً به شما و سلامتیتان اهمیت میدهند، وقت بگذرانید. زمانی که دیدن افرادی که باعث شادی شما میشوند را اولویت اصلی زندگی خود قرار دهید، شما یکبار برای همیشه، به سمت مبارزه با احساس تنهایی قدم خواهید برداشت.
- داوطلب شدن در انجمن و گروههای اجتماعی: اگر احساس تنهایی میکنید، یک گزینهی رضایتبخش دیگر، انجام فعالیت های داوطلبانه است. خواه شما غذا سرو کنید، برای کودکی کتاب بخوانید یا به سگهای داخل پناهگاه کمک کنید؛ انجام کارهای داوطلبانه به شما کمک میکند تا وارد انجمنی شوید که با آغوش باز پذیرای شما هستند. مهمتر از همه اینکه با داوطلب شدن، شما قادر خواهید بود کار خوبی انجام دهید و تأثیر مثبتی بر روی زندگی افراد دیگر بگذارید. وقتی میزان تأثیرگذاری کارهای خود را مشاهده کنید، کمتر در دنیا احساس تنهایی خواهید کرد.
- خارج شدن از نقطهی آسایش خود: زمانی که با احساس تنهایی دستوپنجه نرم میکنید، مرحلهی مهم دیگر، قرار دادن خود در مسیرهای جدید است. بهعنوانمثال، انجام کاری که تابهحال انجام ندادهاید ازجمله شرکت در کلاس مراقبه یا اسپینینگ (دوچرخهسواری ثابت)، اسبسواری کردن یا یادگیری نحوه گیتار زدن میتواند با باز کردن درهای جدید پیش روی شما و آموزش مهارتهای جدید به شما کمک کند تا با احساس تنهایی خود مبارزه کنید. با بر زبان آوردن بیشتر کلمهی “بله” و بیشتر تلاش کردن، شما خود را در موقعیتی قرار میدهید تا از طریق تبدیلشدن به یک فرد فعالتر، گامهای بزرگی در مسیر مبارزه با احساس تنهایی بردارید.
- دیدگاه خود در مورد قرار گذاشتن و دوستیابی را تغییر دهید: اگر به خاطر اینکه مجرد هستید، احساس تنهایی میکنید، وقت آن رسیده تا گامی به عقب بردارید و به خاطر آورید که چقدر فوقالعاده هستید و چقدر قرار گذاشتن و دوستیابی میتواند لذتبخش باشد. اگر به این تفکر که “قرار گذاشتن مزخرف و وحشتناک است” و هیچگاه با کسی آشنا نخواهید شد و تقدیر شما این بوده تا برای همیشه تنها بمانید، ادامه دهید، چنین ذهنیت منفیگرایانهای، اعمال شما را به روش مخربی شکل خواهد داد و باعث میشود تا نتوانید عشق واقعی خود را پیدا کنید. بااینوجود، درصورتیکه از رویکرد مثبتتری برای قرار گذاشتن و شروع رابطه دوستی استفاده کنید و بر خوب بیشتر از بد تمرکز نمایید، خود را در موقعیت بهتری برای مبارزه با احساس تنهایی و ملاقات با فرد درست قرار خواهید داد.
- به قرار گذاشتن ادامه دهید: این را به خاطر داشته باشید، اگر مجرد بودن باعث احساس تنهایی شما میشود، لازم است تا به قرار گذاشتن و ملاقات با مردم ادامه دهید. حتی اگر قرارهای شما یکی پس از دیگری بد باشند، بازهم باید تا حد امکان بیرون بروید و در مسیر یافتن فرد درست گام بردارید. درصورتیکه از بابت اینکه با کسی ملاقات نکردهاید، ناراحت هستید اما واقعاً مطمئن نیستید، پس هر کاری که از دستتان برمیآید را برای مبارزه و غلبه بر احساس تنهایی خود انجام ندادهاید. با شرکت در رویدادهایی برای افراد مجرد، شما گام درستی در مسیر یافتن یک فرد خاص برمیدارید.
- کمک از مشاوره و دکتر روانشناس : درصورتیکه با احساس تنهایی دستوپنجه نرم میکنید، گزینهی عالی دیگر، کمک گرفتن از درمانگر و متخصص سلامت روان است. چنین فردی به شما مشاوره روانشناسی میدهد، از شما حمایت میکند و همچنین استراتژیهای شخصی را بهمنظور مبارزه با احساس تنهایی برای شما ارائه میدهد.
منبع: www.goodtherapy.org
وقت بخیر من یه مدتی هست کاملا حال روحیم داغونه. هر کاری میکنم حال دلم خوب نمیشه .احساس میکنم به هرکی محبت میکنم هرکی رو دوست دارم برعکسش رو بهم برمیگردونه دوست زیادی ندارم یه دختر عمو دارم که هیلی دوسش دارم همسنیم ولی جلو من یه رفتاری میکنه پشت سرم یه رفتار دیگه اغلب خودمم متوجه میشم ولی نمیخام به روم بیارم این فقط در مورد دختر عموم صدق نمیکنه درمورد دوستامم همینطوره .احساس تنهایی شدید میکنم حس میکنم هیچ ارزشی برای اطرافیانم نداره
منم خیلی این حس نسبت به بقیه و بخوصوص به دختر داییم که خیلی باهم صمیمی هستیم دارم
سلام منم همچین حسی دارم.
دو تا پسرخاله دارم هم سنم هستن به یکیشون کمتر اعتماد دارم چون پشتم حرف میزنه. به یکی دیگه هم گفتم خیلی حال روحیم خرابه و گفتش من تا آخر عمر باهات نیستم و زندگی یک جنگه و باید تنها بجنگی و الان کاملا حس بی کس بودن می کنم.
سلام وقت بخیر. خیلی زیاد احساس تنهایی میکنم با اینکه شاغلم ،در منزل کارهایی هنری انجام میدم کتاب میخونم. کلاس رقص میرم دوره ای مجازی مربوط به کارم میبینم اما همش تنهام.دوستی ندارم.درونگرا هستم.تک فرزندم . کارم به صورت دورکاری هست و بیشتر اوقات خونه هستم. بعضی کارها را انجام دادم که کسل نباشم و بیرون از خونه باشه کافه ، کتابخانه ، پیاده روی اما میگم کاش یکی باهام بود. دوست دارم تنهایی برم سفر حتی یک روزه ولی خانواده اجازه نمیدن. میخوام دوچرخه سواری را شروع کنم اما ترس دارم اینکه اگر از پسش برنیام چی اگه تو خیابان اتفاقی افتاد چیکار کنم. هرکی منو از دور ببینه فکر میکنه اعتماد به نفس بالایی دارم محکمم مستقلم کارهایی کلا انجام میدم که اطرافیانم حاضر نیستند انجام بدن حوصله اس ندارن تنبلی می کنند ولی من انجام میدم. ممنون میشم راهنمایی کنید
من ی دختر27 ساله مجردم دانشجو خیلی احساس تنهایی میکنم کلا خودمو هم از جمع دور نگه مبدارم خیلی کم حوصله سدم ی مدتی اثلا فکر خودکشی از ذهنم بیرون نمیرفت نصبت به چند سال قبل خیلی بیحوصله و بیتحرک تر شدم طوری که نمیتونم ورزش کنم چون قبلم هم اذیت میکنه به نظر خودم از فوت پدرم کم کم داغون شدم با خانوادم جایی نمیرم اصلا خودمم خودمو تنها تر کردم با دوستامم که صحبت میکنم دلم میخواد هر چی زود تر تماس رو قطع کنم خیلی کم حوصله شدم
سلام . احساس تنهایی شدید میکنم چون کسی نیست باهاش درد و دل کنم خیلی رنج میبرم ۲ یا ۳ سالی هست اینطور شدم نمیدونم چکار کنم حس میکنم برا بقیه بی اهمیت هستم .
تنهایی میتونه عاطفی یا اجتماعی باشه.
تنهایی اجتماعی در نتیجه احساس عدم عضویت در یک گروه، نداشتن فعالیتهای مشترک با دیگران، ناراضی بودن از روابط دوستی ایجاد میشه.
تنهایی عاطفی نتیجه دوری و طرد شدگی از سمت دیگران و نداشتن پیوندهای عاطفی با کسانیکه فرد بتونه برای مهرورزی به اونها تکیه کنه ناشی میشه.
هر دو نوع تنهایی میتونه باعث اضطراب، کاهش عزت نفس و افسردگی بشه.
برای مقابله با احساس تنهایی به جای استفاده از روش خودسرزنشی بهتره از شیوه مسئولیت پذیری استفاده کنید.
۴ مهارت مقابله ای زیر میتونه برای غلبه بر تنهایی کمکتون کنه.
تنهایی رو به عنوان یک وضعیت تغییر پذیر در نظر بگیرید.
تنهایی رو فرصتی برای انجام کارهای مورد علاقه و دوست داشتن خود در نظر بگیرید.
در برقراری روابط اجتماعی آغازگر باشید و ابتکار عمل به خرج بدید.
مهارتهای اجتماعی خودتون رو تقویت کنید
سلام من خیلی خیلی احساس تنهایی زیادی دارم انگار دارم دیونه میشم چکار کنم
من یک جوان ۱۸ سالمه حتی یک دوست هم ندارم تازگی برادرم که ۱۲ سالش بود فوت کرده اما با یک پسری هست که کم و پیش رابطه دارم ولی تا حالا به صورت رودر رو بهم ابراز احساسات نکرده الانم سربازیه هر چند وقت یک بار میاد منم میرم پیشش و الان یک پسر تنهام که از ابراز احساسم نسبت به اون خجالت میکشم یا می ترسم اون منو دوست نداشته باشه و رفاقتمون بهم بخوره یا شایدم پورو بشع و بهم کم اهمیتی کنه اون پسره ۲۱ سالشع و نسبتا مغروره و من نمیدونم بهش بگم دوستش دارم یانه ؟
دختری 20 ساله هستم بیشتر اوقات احساس تنهایی و میکنم نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن دارم میخوام بدونم به خاطر احساساتی بودن ما دخترا این طبیعیه و با داشتن یک رابطه عاطفی با پارتنر حل میشه و یا من دچار مشکل خاصی هستم مثلا کمبود محبت
احساس تنهایی شدید میکنم هر شب قبل از خواب حسابی باید گریه کنم تا خوابم ببره احساس بی ارزشی و پوچی میکنم. حس میکنم به کسی علاقهمند شدم ولی مطمئن نیستم این حس درسته یا اشتباه ولی مطمئنم اون فرد بهم دوست داره و بهم فکر میکنه. امکان نداره هم بهم برسیم چون اختلاف سنی زیاد داریم هیچ کسی رو هم ندارم که بخوام با هاش ای موضوع رو مطرح کنم
عجب
سلام خسته نباشید احساس بیقراری دارم تک بچه ام واقعا از تنهایی خسته شدم دیگم دوست ندادم خواهر یا برادر داشته باشم چون ۱۵ سالمه اون دیگه نمستونه همدمم باشه دلم یه همدم میخواد یکی که بهم محبت کنه منم بهش محبت کنم با هم دیگه کنار بیایم تو خانواده کسی نیست مادرم که اصلا درک نداره اصلا چیزی از من متوجه نمیشه دیگه واقعا خسته شدم یکی هم ازم خواستگاری کرده تو عروسی دیدمش ازش خوشم اومده بود ولی خانواده قبول نمیکنن کلا با ازدواجم مخالفن درسمم خوبه میتونم قول بدم تا آخرش درسمو بخونم ولی خب منم آدمم هنوز سنم زیاد نیست الان دلم میخواد شاد باشم جوونی کنم با یکی هم سنو سال خودم
سلام من یاسمن هستم 26سالمه متاسفانه من بیماری دو قطبی دارم از دوسال پیش تا حالا تحت درمانم من قبلاً دختری خیلی زیبا و آزاد بودم جوری که دو سه شب شده بود خونه نمی اومدم اما بعد این جریانات خانواده منو بسیار محدود کردن به طوریکه فقط با اونا بیرون میتونم برم هیچ دوستی ندارم دانشگاه هم که ول کرده بودم مدرکی برای کار ندارم امروز دیگه داشتم دق میکردم تو خونه هم خیلی چاق شدم از خودم بدم میاد چون وزنم زیادی بالا رفته خواستم عمل اسلیو کنم که اونا میگن خطرناکه حالا ببینم چی میشه کلا هر چی باعث بشه حال من بهتر شه رو مخالفت میکنن چیکار باید بکنم ؟هیچ کسی هم تو زندگیم نیست خیلی حس تنهایی میکنم منی که کلی دوست پسر و دوست داشتم الان وقتی دوستامو میبینم که به همه جا رسیدن ازدواج هم کردن از حسودی میترکم