فکر خودکشی یا اقدام به خود کشی گواه روشنی بر این مسئله است که چیزی به شدت و عمیقاً در زندگی فرد اشتباه است. مهم نیست که افراد از چه نژادی یا در چه سنی هستند؛ چقدر ثروتمند یا فقیر باشند، واقعیت این است بیشتر کسانی که از طریق خودکشی میمیرند دارای یک اختلال روانی یا عاطفی هستند. شایعترین و بنیادیترین این اختلالات افسردگی است. 30٪ تا 70٪ قربانیان خودکشی از اختلال افسردگی شدید (اختلال افسردگی ماژور) یا اختلال دو قطبی (مانیک-افسردگی) رنج میبرند.
علائم شخصی که به خودکشی فکر میکند
هر یک از این علائم لزوماً به معنای آن نیست که شخص به فکر خودکشی است، اما چندین مورد از این علائم ممکن است نشاندهنده این باشد که فرد به کمک نیاز دارد:
- تهدیدهای کلامی مانند : “حال شما بدون من خیلی بهتر است” یا ” شاید من دیگر نباشم”.
- ابراز احساس ناامیدی یا درماندگی
- سابقه اقدام به خودکشی
- مشاهده رفتارهای جسورانه یا پرخطر از او
- تغییرات شخصیتی
- علائم افسردگی
- بذل و بخشش اموال و داراییهای با ارزش
- عدم علاقه به برنامه ریزی برای آینده
یادآوری: هشت نفر از ده نفری که اقدام به خودکشی میکنند، نشانههایی از قصد خودکشی را نشان میدهند. افرادی که در مورد خودکشی خود صحبت میکنند، تهدید به خودکشی میکنند یا به مراکز فوریتهای خودکشی فراخوانده میشوند، 30 برابر بیشتر از حد متوسط خودکشی میکنند.
اگر فکر میکنید فردی قصد خودکشی دارد برای کمک به او:
- تهدیدهاو حرف از خود کشی فرد را جدی بگیرید.
- در مورد نگرانیهای خود با شخص صحبت کنید. ارتباطات باید شامل” گوش دادن” به فرد هم باشد.
- سؤالات خود را بدون قضاوت شخص بپرسید.
- بررسی کنید، آیا فرد برنامهی خاصی برای اقدام به خودکشی دارد یا نه. هرچه برنامه دقیقتر و با جزئیات بیشتر باشد ، امکان خطر بیشتر است.
- از افراد حرفهای کمک بگیرید؛ حتی اگر فرد مقاومت کند.
- فرد را تنها نگذارید.
- پنهانکاری نکنید و رازنگهدار نباشید.
- حیرتزده و قضاوت کننده رفتار نکنید.
- به فرد مشاوره ندهید
آمار اقدام به خودکشی
- خودکشی دهمین عامل مرگومیر در ایالاتمتحده است که بیش از 1 درصد از کل مرگها را تشکیل میدهد. خودکشی دومین علت اصلی مرگ در سنین 15 تا 24 سال است.
- خودکشی بیشتر از هر علت دیگری (بهغیراز بیماریهای قلبی و سرطان) باعث مرگومیر میشود.
- سالانه 44 هزار آمریکایی بر اثر خودکشی میمیرند. به ازای هر 100000 نفر سالانه 13.8 نفر بر اثر خودکشی جان میدهند.
- به ازای هر 25 اقدام به خودکشی یک مرگ اتفاق میافتد.
- چهل درصد افرادی كه به طور کامل خودكشي کردند، سابقه اقدام به خودکشی قبلی داشتهاند. 9 نفر از 10 نفری که اقدام به خودکشی کرده و زنده ماندهاند، در دفعات بعدی به خودکشی خود ادامه نمیدهند.
- سابقه اقدام به خودکشی خود بهعنوان یک عامل پرخطر برای انجام خودکشی های بعدی است.
- احتمال خودکشی در کسی که سابقه خودزنی داشته 37٪ بیشتر از عموم مردم است.
- بالاترین میزان خودکشی متعلق به بزرگسالان بین 45 تا 64 سال است. دومین نرخ بالای خودکشی در میان افراد 85 ساله یا بالاتر است.
- در مقایسه با میانسالان، میزان خودکشی در جوانان نرخ پایینتری دارد.
- زنان سه برابر مردان اقدام به خودکشی میکنند اما مردان چهار برابر بیشتر بر اثر خودکشی می میرند.
- مبتلایان به اختلال سوء مصرف مواد شش برابر بیشتر از افرادی که فاقد آن هستند احتمال خودکشی کامل دارند.
- میزان خودکشی کامل در بین مردان با مشکل سوء مصرف الکل و اعتیاد به مواد مخدر سه برابر بیشتر از افرادی است که فاقد این مشکل هستند.
- زنانی که دچار سوء مصرف مواد مخدر هستند در مقایسه با زنانی که چنین مشکلی ندارند، هشت برابر بیشتر به فکر خودکشی هستند.
جلوگیری از افکار خودکشی
اگرچه ممکن است این افراد به مراکز پیشگیری فراخوانده نشوند، اما همواره افرادی که تصمیم به خودکشی دارند معمولاً خواستار کمک هستند. بهعنوانمثال ، 64٪ افراد یک ماه قبل و 38% افراد یک هفته قبل از اینکه اقدام به خودکشی بکنند به پزشک مراجعه میکنند.
کمک و درمان خودکشی
- همیشه یک روش درمانی مشخص برای همه افرادی که قصد خودکشی دارند یا تمایل به خودکشی دارند، مناسب نیست. از متداولترین روش های درمانی برای بیماریهای منجر به خودکشی، دارودرمانی یا گفتگو درمانی یا ترکیبی از این دو است.
- روش درمان شناختی رفتاری با هدف رفع احساس ناامیدی در بیمارانی که قصد خودکشی دارند، راهحلهای دیگری را برای حل مشکلاتشان و راههای جدیدی را برای فکر کردن در مورد خود و جهان اطرافشان ارائه میدهد.
- روشهای رفتاری مانند آموزش جرئت ورزی ، تقویت مهارت حل مسئله ، آموزش مهارت های اجتماعی و تکنیک های آرام سازی عضلانی ممکن است باعث کاهش افسردگی، اضطراب و ناسازگاری اجتماعی فرد شود.
- تمرین های رفتاری – شناختی معینی برای کمک به بیمار برنامهریزی شده است و تحت عنوان آزمایشهایی مطرح میشوند که حتی در صورت عدم موفقیت، آموزشی خواهند بود.
- یک درمانگر بر این موضوع تأکید دارد که بیشتر کارها را خود بیمار انجام دهد، زیرا خیلی مهم است فردی که به فکر خودکشی است، حضور فرد درمانگر را برای حفظ بقای خود ضروری نبیند. ( در مواقعی که درمانگر حضور ندارد، در برابر افکار خودکشی جلوگیری کند.)
- تحقیقات اخیر شدیداً حامی استفاده از دارو برای درمان افسردگی همراه با خودکشی است. داروهای ضد افسردگی بر مسیرهای شیمیایی مغز که به خلقوخو مربوط هستند تأثیر میگذارد.
- افرادی که داروهای ضد افسردگی مصرف میکنند باید توسط پزشک معالج که در مورد درمان افسردگی فرد آگاهی دارد، تحت نظارت قرار گیرد تا بهترین درمان با کمترین عوارض جانبی داشته باشد.
- همچنین بسیار مهم است، پزشک معالج از تمام داروهای دیگری که فرد مصرف میکند، ازجمله ویتامینها و مکملهای گیاهی مطلع باشد تا از تداخل خطرناک دارویی جلوگیری کند. مصرف الکل یا سایر داروها میتواند با داروهای ضد افسردگی اختلالاتی ایجاد کنند.
- بدون مشورت با پزشک مصرف دارو را قطع نکنید.
تماس برای کمکرسانی پیشگیری از خودکشی
- خطوط تلفن فوریتی (میتوان از دفترچه تلفن ، انجمنهای بهداشت روان محلی ، مراکز اجتماعی یا انجمن خیریه دریافت کرد)
- افراد مذهبی
- متخصصان پزشکی
- اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی
- آژانسهای اجرای قانون
- مرکز مشاوره روانشناسی
من قبلاً دوبار تصمیم کاملا جدی برای خودکشی داشتم و حتی یکبار سراغش هم رفتم که خب متاسفانه کاملا نافرجام بود ،ولی مطمئنم دفعه بعدی دیگه هرطور که شده برای همیشه تمومش میکنم؛ و حتی برای جلسه بعدی که برای من آخرین جلسه مشاورم محسوب میشه تصمیم دارم سمت خودکشی برم و سناریویی یگه واقعا نمیدونم چیکار کنم اینکارم احتمالا یجور خودآزاری محسوب میشه نه؟ البته کلا من خودآزاری هم دارم و خودزنی هم میکنم
ولی میخوام بدونم اگه درمانو ادامه ندم چی میشه واقعا؟
من چند ماهه که افسردگی دارم و در جواب آخرین تستم پیش مشاورم نمره افسردگی خیلی بالا بود ولی حالا اصلا نمیدونم چمه چرا حال بد رو دوست دارم!
میشه بهم بگید دقیقا مشکل من چیه حداقل شما بگید من چمه؟ چرا اینطوری ام؟ اصلا چرا میخوام حالم بد باشه؟
واقعا هیچ آدم سالمی اینو میخواد؟
نمیفهمم واقعا…
یه دیوانه و خودآزار واقعی…
لطفاً بگید اگه درمان رو ادامه ندم چی میشه؟