خانه / اختلالات روانی / دلایل عقده حقارت | درمان خود کم‌ بینی
عقده حقارت
عقده حقارت احساس حقیر

دلایل عقده حقارت | درمان خود کم‌ بینی

گاهی اوقات، انسان‌ها در مورد توانایی‌هایشان احساس نگرانی پیدا می‌کنند. اگرچه چنین احساسی ناراحت‌کننده است اما طبیعی است که گاهی از خود بپرسیم، آیا توانایی‌های ما در حد دیگران است یا اینکه برای لحظه‌ای فکر کنیم بی‌کفایت و فاقد صلاحیت هستیم. به‌عنوان‌مثال، گرفتن نمره پایین‌تر در یک آزمون نسبت به دیگران، عملکرد نه‌چندان خوب در مقایسه با همکاران، یا نداشتن جایگاه مناسب در زندگی در مقایسه با دوستان.

برای اکثر ما، احساس ناامنی و ناکافی بودن (مانند ناتوانی در دستیابی به هدف مدنظر) به شدت دوره‌ای و لحظه ای است. پروفسور جیمز مد وکس، روانشناس و نویسنده کتاب بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی و شریک در نگارش کتاب علم آسیب‌شناسی روانی بیان می‌کند: وقتی‌که چنین احساساتی در ما به وجود می‌آیند، ممکن است مدتی به فکر فرو رویم ولی پس از گذشت زمان، به زندگی عادی خود بازگردیم و با این احساسات از طریق یادآوری نقاط قوت خود مواجه شویم یا از این نقاط قوت به‌عنوان انگیزه برای غلبه بر مشکل استفاده نماییم.

حتی زمانی که رویدادهای معینی موجب عدم اعتماد به نفس و خودشکی می‌شوند؛ به‌عنوان‌مثال، اخراج از کار یا ترک کردن شریک زندگی، اکثر انسان‌ها قادرند که با کمک دوستان و خانواده‌شان، روش‌هایی برای داشتن احساس امنیت و فعال بودن پیدا کنند.

اما اگر اختلال عقده حقارت دارید، عبارتی که دکتر مدوکس برای اعتمادبه‌نفس پایین مزمن بکار می‌برد، واکنش شما کاملاً متفاوت خواهد بود. شما به خود توهین می‌کنید، برای اعتماد به نفس پایین خود تأسف می‌خورید و باور می‌کنید که انتقاد شدید از خودتان کاملاً منطقی است. زمانی که اعتماد به نفستان در ضعیف‌ترین حالت ممکن قرار دارد، شما بیشتر به آن آسیب وارد می‌کنید. این چرخه آن‌چنان ریشه‌دار است که به طور مداوم مانع از رشد فردی و حرفه‌ای شما می‌شود.

پروفسور امی فلاورز، یک درمانگر رفتار شناختی در طبابت خصوصی در ماکان جورجیا، می‌گوید: به هرآنچه انتظارش را داشته باشید دست می‌یابید و افرادی با اعتماد به نفس بسیار پایین، انتظارات بسیار کمی دارند. این یک پیشگویی خودانجامی است. با افزایش احساس ناامیدی‌، شما دلسردتر و آسیب‌پذیرتر خواهید شد و در نهایت احساس بی ارزشی در جنبه‌های مختلف زندگی، روانشناسی، فکر، اجتماعی و فیزیکی را تجربه خواهید نمود.

به گفته پروفسور مدوکس، خبر خوب این است که به کمک روش‌هایی می‌توانید چنین واکنش‌های مخربی را تحت کنترل خود در آورید، بر پریشانی روانی خود غلبه کنید، اعتماد به نفس خود را به دست آورید و از زندگی لذت ببرید.

تاریخچه عبارت اختلال عقده حقارت

انجمن روانشناسان آمریکایی (APA)، اختلال عقده حقارت را به‌عنوان یک احساس اساسی از بی‌کفایتی و ناامنی تعریف می‌کند. قدمت این عبارت به 1907 بازمی‌گردد زمانی که روانکار پرنفوذ، آلفرد آدلر، از آن برای توضیح دلیل این‌که بسیاری از مردم در بسیاری از کارهای موردعلاقه شان و دنبال‌کردن اهدافشان با کمبود انگیزه روبرو می‌شوند، استفاده نمود. طبق گفته پروفسور مدوکس، روانپزشکان، روانشناسان و متخصصان سلامت روان معاصر دیگر از این عبارت استفاده نمی‌کنند و اغلب این مشکل را با عنوان اعتماد به نفس پایین تعریف می‌نمایند.

علائم و نشانه‌های اختلال عقده حقارت

پروفسور مارتین ای فورد، پروفسور و همکار ارشد دانشگاه آموزش و توسعه انسانی جورج مدیسون در فایرفاکس ویرجینیا می‌گوید، داشتن احساس حقارت گاه‌به‌گاه جزئی از ماهیت انسان است. کلید اصلی، نحوه واکنش نسبت به این احساسات است. آیا این احساس‌ها به شما در یادگیری و داشتن عملکرد بهتر انگیزه می‌دهند؟ یا موجب به فکر فرورفتن و دلسردی شما می‌شوند؟ یا شاید بدتر از آن، موجب القای حس حسادت نسبت به دیگران یا تحقیر دیگران به‌منظور داشتن احساس بهتر می‌گردد؟ یا همواره باعث می‌شود دیگران به‌خاطر مسائلی که خودتان باید مسئولیتش را بر عهده بگیرید، سرزنش کنید؟ زمانی که چنین الگوهایی در شرایط موجود عادی می‌شوند، می‌توان از عبارت اختلال عقده حقارت استفاده نمود.

اساس اختلال عقده حقارت در داشتن مجموعه‌ای از افکار، احساسات، رفتارها و تمایلات منفی است. بر اساس اتحادیه افسردگی، نشانه‌هایی که ممکن است داشته باشید، عبارت‌اند از:

  • تمرکز مکرر بر افکار ناراحت‌کننده
  • داشتن احساساتی نظیر احساس شرمندگی، گناه، خجالت یا حس درونی دفاع از خود
  • دوری کردن از همکاران، همکلاسی ها یا اعضای خانواده
  • بدرفتاری کردن با دیگران به‌منظور انتقال احساس گوشه‌نشینی و شکست خود

امروزه، روانشناسان معتقدند که فردی با اختلال عقده حقارت همچنین ممکن است نشانه‌های زیر را تجربه کنند:

  • داشتن حس مسئولیت در قبال کمبودها و شکست‌های دیگران
  • جلب‌توجه و تأیید دیگران با تظاهر به بیماری، افسردگی یا برگرداندن صحبت به آن‌ها
  • اجتناب از هرگونه رقابتی که در آن، تلاش‌هایشان ممکن است به طور مستقیم با دیگران مقایسه شود. دکتر فلاورز می‌گوید: افرادی با اعتماد پایین، ریسک نمی‌کنند. آن‌ها کارهای جدید را امتحان نمی‌کنند و در نتیجه، فرصت‌های بسیاری را از دست می‌دهند.
  • حساسیت شدید نسبت به تعریف و تمجید و انتقادها
  • ابراز ویژگی‌های شخصیتی از قبیل کمال‌ گرایی و روان رنجوری (تمایل به اضطراب، افسردگی و احساسات منفی دیگر)

دلایل بروز عقده حقارت

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که خصوصیات رفتاری و روانی مرتبط با اختلال عقده حقارت برخاسته از ترکیبی از فاکتورهای زیر است:

  • مهیاسازی ژنتیکی: به‌عنوان‌مثال، مطالعه‌ای در رویه‌های آکادمی علوم ملی دریافت، افرادی که دگرگونی در دریافت‌کننده اکسیتاسین، هورمون مرتبط به عواطف مثبت، را به ارث برده‌اند، کمتر خوش بین هستند، اعتماد به نفس پایینی دارند و احساس می‌کنند که مهارت کمتری نسبت به افرادی دارند که نوع متفاوتی از دریافت‌کننده اکسیتاسین را به ارث برده‌اند.
  • خانواده: طبق گفته مدوکس که اعتماد به نفس را برای دهه‌ها موردمطالعه قرار داده است، مراقبت اولیه می‌تواند تأثیر به سزایی بر برانگیختن یا فرونشاندن تمایل ژنتیکی نسبت به تردید در مورد خود داشته باشد. کودکی که والدین به شدت منتقد او همواره از جملاتی همچون “تو احمق هستی”، “تو دست‌وپا چلفتی هستی” یا “هیچ‌وقت کارهای را درست انجام نمی‌دهی” استفاده می‌کنند، این جملات را به طور کامل به‌خاطر می‌سپارد به‌طوری‌که این خاطرات حتی در دوران بزرگسالی نیز همراه او خواهند بود.

روانشناس الین آرون، نویسندة خود فرومایه توضیح می‌دهد، زمانی که شما بسیار جوان و تأثیرپذیر هستید و با انتقاد مستمر مواجه می‌شوید، ممکن است گاهی اوقات احساس درماندگی، بی‌ارزش بودن، شرمندگی، خجالت زدگی و بی‌علاقگی کنید. مقصر داشتن چنین احساسی خود شما هستید، شما به طور مستمر خود را بی‌ارزش می‌دانید.

  • جامعه: استانداردهای غیرواقع‌گرایانه از سوی تبلیغ‌کنندگان، رسانه‌های اجتماعی، افراد مشهور و دیگر صاحبان قدرت می‌تواند موجب به‌وجودآمدن احساسات و ادراکی شوند که منجر به تردید فرد نسبت به خود می‌گردند. کارن شاپیرو، مددکار اجتماعی بالینی و روان‌درمان در طبابت خصوصی در نیویورک بیان می‌کند: وقتی جامعه ما را با پیام‌هایی در مورد نحوه عملکردمان، آنچه باید به دست آوریم و نوع، سایز و رنگ بدنمان بمباران می‌کند، ما به حدی احساس کاستی و نقص می‌کنیم که چنین احساساتی بر ارزیابی ما در مورد آنچه هستیم و ارزش واقعی‌مان تأثیر می‌گذارد.

افرادی که دارای اعتماد به نفس بسیار پایین هستند، تمایل بیشتری به مقایسه خود با دیگران دارند. فلاورز می‌گوید: وقتی این افراد خود را با دیگران مقایسه می‌کنند، آن‌ها خود را تنها با موفق‌ترین افراد دنیا مقایسه می‌نمایند.

چگونه اختلال عقده حقارت تشخیص داده می‌شود؟

اختلال عقده حقارت یک اختلال سلامت روان قابل تشخیص نیست. در عوض، پزشکان بالینی هنگام ارزیابی مشکلات روانی دیگر از جمله موارد زیر، از اعتماد به نفس پایین به‌عنوان یک علامت محتمل برای اختلال عقده حقارت استفاده می‌کنند:

  • اختلال اضطراب: دکتر آرون توضیح می‌دهد، اگر احساس می‌کنید که به‌خوبی دیگران نیستید، این احساس می‌تواند اضطراب و پریشانی را در موقعیت‌های گوناگون در شما برانگیزد.
  • اختلال افسردگی: ارتباط با افسردگی بسیار قوی است؛ به‌عنوان‌مثال، یک مطالعة مقیاس بزرگ شامل 77 مطالعة منتشر شده در مجله پژوهش‌نامة روانشناسی نشان داد که اعتماد به نفس پایین، فاکتور کلیدی در توسعه علایم افسردگی است.

مدت‌زمان اختلال عقده حقارت

آرون توضیح می‌دهد: اختلال عقده حقارت درمان نشده می‌تواند برای سال‌ها و حتی تا پایان عمر به طول انجامد زیرا برای افرادی با دیدگاه منفی نسبت به خود، به‌دست‌آوردن اطلاعات مثبتی که این دیدگاه را به چالش می‌کشند، بسیار دشوار است. در عوض، او پژوهش منتشر شده در مجله علوم روانشناسی را ذکر می‌کند که در آن نتیجه گیری شد، تکرار جملاتی از قبیل “من کافی هستم” برای افرادی با اعتماد به نفس پایین می‌تواند بی‌اثر و حتی مضر باشد. طبق گفته نویسندگان این مقاله، تکرار جملات مثبت می‌تواند برای برخی از افراد مفید باشد اما برای افرادی که نیاز شدیدی به آن‌ها دارند، نتیجه معکوس خواهد داشت. وقتی افرادی با اعتماد به نفس پایین جملاتی از قبیل “من آدم دوست‌داشتنی هستم” را تکرار می‌کنند یا “بر روش‌هایی که در آن‌ها این جمله صادق است تمرکز می‌کنند، نه احساساتشان در مورد خودشان و نه حالتشان (خلق و خویشان) تغییر می‌کند – حتی ممکن است بدتر نیز شوند.

آرون می‌گوید: من فکر نمی‌کنم فردی با اختلال عقده حقارت واقعی بتواند به تنهای خود را از این مخمصه رها کند. شما به فردی دیگری برای تأکید و تأیید ارزش واقعیتان نیاز دارید تا این موضوع باورپذیر شود.

درمان، روش‌های مدیتیشن، و نکاتی برای غلبه بر اختلال عقده حقارت

آیا روشی برای درمان و بهبود وجود دارد؟ بله. امروزه، درمان معمولاً شامل یکی از دو روش یا ترکیبی از هر دو روش و همچنین مدیتیشن است:

1.درمان رفتار شناختی (CBT): طبق گفته مدوکس، مدارک و شواهد بسیار زیادی در مورد اثربخشی CBT وجود دارند. CBT به یک روش بسیار ساختاریافته به مردم آموزش می‌دهد تا افکار و احساسات منفی خود را ارزیابی نمایند و به‌تدریج با بررسی اعتبارشان آن‌ها را تغییر دهند. آیا من واقعاً یک فرد بی‌کفایت و نالایقی هستم که هیچ‌گاه هیچ کاری را به‌درستی انجام نمی‌دهد یا این تنها یک تحریف شناختی محسوب می‌شود؟

تحریف‌های شناختی، الگوهای فکری هستند که اعتماد به نفس را کاهش می‌دهد. بر اساس کایو کلینیک، این تحریف‌ها عبارت‌اند از:

  • تفکر همه چیز یا هیچ: شما هر چیزی را تماماً خوب یا بد می‌بینید. به‌عنوان‌مثال، من نماد یک شکست و ناکامی کامل هستم زیرا نوشتن این گزارش بیشتر از حد انتظار از من وقت گرفت.
  • فیلترینگ ذهنی: با تمرکز تنها بر افکار منفی، شما دیدگاهتان نسبت به خود را تحریف می‌کنید. به‌عنوان‌مثال، اگر من برای یک قرار ملاقات دیر کنم، همه متوجه خواهند شد که من بازنده هستم.
  • تبدیل افکار مثبت به منفی: شما ارزش موفقیت‌ها و تعریف و تمجیدهایتان را دست‌کم می‌گیرید. به‌عنوان‌مثال، من تنها به این دلیل استخدام شدم که هیچ‌کس دیگری برای این شغل درخواست نداده بود. مدوکس می‌گوید: فردی با اعتماد به نفس پایین یاد گرفته است که موفقیت‌هایش را فیلتر نماید و هرچند وقت یکبار این موفقیت‌ها را دست و کم بگیرد.
  • نتیجه‌گیری منفی کردن: شما زمانی که مدارک و شواهد کمی وجود دارد، نتیجه‌گیری منفی می‌کنید. به‌عنوان‌مثال، همکار من بدون من برای ناهار رفت، پس حتماً از دست من عصبانی بوده است.
  • اشتباه گرفتن احساسات به‌جای حقایق: شما احساسات و باورهایتان را با حقایق اشتباه می‌گیرید. به‌عنوان‌مثال، من فکر نمی‌کنم جذاب باشم پس حتماً زشت هستم.

2.روان‌درمانی یا گفتاردرمانی: بر اساس انجمن روانپزشکان آمریکا، اکثر افرادی که روان‌درمانی می‌شوند، احساس بهتری پیدا می‌کنند و عملکرد بهتری در زندگی خواهند داشت.

طبق گفتة شاپیرو، به‌منظور استفاده بهینه از روان‌درمانی برای اعتماد به نفس پایین، گام نخست، توسعه درک واقعاً عمیق از منشأ این احساس از طریق بررسی دوران کودکی و کشف موقعیت‌هایی است که موجب تشدید احساس به‌اندازه کافی خوب نبودن می‌شود. سپس، ما کمک می‌کنیم تا افکار این افراد از ناتوانی در داشتن افکار مثبت در مورد خود و زندگی‌شان فاصله بگیرد. زمانی که این روش‌ها در فرد به مرحله تثبیت رسید، می‌توانیم از جنبه عزت‌ نفس (حفظ منافع شخصی)، حس اعتماد به نفس یا عزت نفس آن‌ها را ترمیم کنیم.

3. مدیتیشن: وقتی فردی اعتماد به نفس پایین همراه با بیماری‌های روانی مشخصی از قبیل اضطراب و افسردگی شدید داشته باشد، مدیتیشن می‌تواند کمک کند. بر اساس انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا، گزینه‌های درمان شامل بازدارنده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) و بازدارنده انتخابی بازجذب سروتونین – نوراپی‌نفرین (SNRI) می‌باشند که سطح هورمون‌های بهبود خلق‌وخوی در مغز را از طریق جلوگیری از جذب مجدد توسط رشته‌های عصبی افزایش می‌دهد.

مشکلات اختلال عقده حقارت

طبق گفته مدوکس، در برخی موارد، افرادی که خود را کم‌ارزش‌تر از دیگران می‌بینند یا در برآورده کردن استانداردهای جامعه دچار مشکل می‌شوند، ممکن است دچار پریشانی روانی بسیار شدیدی شوند که این پرشانی روانی منجر به رفتارهای خودآزاری (از قبیل سوء مصرف مواد) یا تمایل به خودکشی می‌گردد.

اختلال عقده حقارت می‌تواند موجب حس گسترده خودشکنی یا خود بیزاری در گروه‌های فرهنگی که با کلیشه‌ها و تناقض‌های سنی، نژادی، طبقة اجتماعی، مذهبی، جنسیت، جهت‌گیری جنسی یا فاکتورهای دیگر مواجه هستند، شود.

آرون می‌گوید: به‌عنوان‌مثال، اگر شما به‌عنوان یک زن متولد شده‌اید، شما در برابر اختلال عقده حقارت آسیب‌پذیرتر هستید. او توضیح می‌دهد، برای مدت‌زمان طولانی، زنان در جامعه نسبت به مردان حقیرتر به‌حساب آمده‌اند، به‌خصوص در زمینه‌های معینی همچون علم، ورزش و کسب‌وکار. در نتیجه، حتی زنی که اعتماد به نفس بی‌عیب و نقصی دارد نیز باید هر روز در برابر احساس حقارت در محل کار مبارزه کند، احساسی که با عواملی از قبیل شکاف جنسیتی دستمزد میان زنان و مردان و کمبود زنان در نقش‌های رهبری تشدید می‌شود.

حس عمومی مثبت یا منفی بودن در همگی انسان‌ها وجود دارد. بسیاری از ما در مورد اتفاقاتی که پیرامون ما رخ می‌دهند، حس مثبتی داریم؛، در حالی برخی از انسان‌ها چنین حسی نسبت به شرایط مشابه ندارند. به طور مشابه، بسیاری از ما احساس می‌کنیم که در برخی از موارد از دیگران بهتر هستیم؛ اگرچه، این موضوع لزوماً درست نیست. از سوی دیگر، برخی از ما گاهی اوقات احساس خودکم‌بینی داریم که منجر به اختلالی به نام عقده حقارت می‌شود.

در ادامه در مورد علائم، دلایل و روش‌های مدیریت اختلال عقده حقارت یا خودکم‌بینی صحبت خواهیم کرد. اما ابتدا، نگاه مختصری بر تعریف دقیق اختلال عقده حقارت خواهیم انداخت.

تعریف اختلال عقده حقارت

اختلال عقده حقارت به‌عنوان یک احساس غیرواقع‌گرایانه از بی‌کفایتی تعمیم‌یافته ناشی از حقارت واقعی یا فرض شده در یک زمینه تعریف می‌شود؛ گاهی اوقات، این اختلال به‌خاطر رفتار خشن و پرخاشگرانه برای جبران و تلافی کردن ایجاد می‌شود.

به‌عبارت‌دیگر، افرادی که دچار این اختلال هستند، احساس می‌کنند که قادر به انجام کارهای معینی نیستند، این در حالی است که احتمالاً این افراد توانایی لازم برای انجام چنین کارهایی را دارا می‌باشند. اما علائم اختلال عقده حقارت فراتر از احساس تعمیم‌یافتة بی‌کفایتی است و به احساساتی از قبیل کناره‌گیری اجتماعی، حساسیت شدید و رفتار مبتنی بر جلب‌توجه بسط داده می‌شود.

دلایل عقده حقارت

داشتن احساس حقارت نسبت به برخی از افراد، حتی برادران و خواهران و دوستان، کاملاً مرسوم و رایج است. وجود چنین احساسی معمولاً به دلیل قلدری یا یادآوری مستمر محدودیت‌ها توسط دیگران به وجود می‌آید. این احساس ترکیبی از سو استفاده فیزیکی، سو استفاده روانی و حتی سو استفاده عاطفی است که منجر به اختلال عقده حقارت می‌گردد.

علائم اختلال عقده حقارت

یکی از رایج‌ترین علائم افرادی که اختلال عقده حقارت را تجربه می‌کنند، احساس طرد شدن توسط جامعه است. اکثر اوقات، این افراد احساس می‌کنند که ارزش دوستی‌های ناشی از ارتباطات اجتماعی را ندارند؛ زیرا فکر می‌کنند که تمام افراد پیرامونشان بهتر از آن‌ها هستند. به‌طورقطع، می‌توان گفت که این موضوع به‌ندرت درست است.

علاوه بر احساس کنار گذاشته شدن از جامعه، افرادی که اختلال عقده حقارت را تجربه می‌کنند، اغلب تمام تلاش خود را در جهت بهتر بودن از دیگران انجام می‌دهند تا احساس خوبی نسبت به خود پیدا کنند و به مقبولیت اجتماعی دست یابند. بااین‌وجود، زمانی که تلاششان به نتیجه نمی‌رسد، آن‌ها به‌منظور داشتن حس بهتر نسبت به خود شروع به تحقیر دیگران می‌کنند. این برخلاف احساس کنار گذاشته شدن توسط جامعه است و گاهی اوقات، رفتارشان به‌عنوان یک رفتار گستاخانه و خودپسندانه پنداشته می‌شود.

یکی دیگر از علائم عقده حقارت، سرزنش مداوم جهان پیرامون به‌خاطر مشکلاتی که فرد تجربه می‌کند، است. در اکثر مواقع، عدم موفقیت در انجام کاری ممکن است به دلیل تلاش‌های ناکافی یا ناکارآمد فرد باشد. به‌جای پذیرش این موضوع به‌عنوان دلیل شکست و عدم موفقیت، این افراد شروع به سرزنش دیگران، شانس و اقبال و دوستانشان می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر، جهان پیرامون دلیل عدم موفقیت این افراد است و نه فقدان تلاش و کوشش خود آن‌ها.

چنین افرادی که اختلال عقده حقارت دارند، دلیل موفقیت فرد دیگر (که معمولاً به دلیل سخت‌کوشی خود آن فرد است) را به‌جای تلاش‌های آن فرد، شانس و اقبال می‌دانند. آن‌ها نمی‌توانند این موضوع را درک کنند که موفقیت یک فرد در واقع به‌خاطر سخت‌کوشی و تلاش‌های بی‌وقفه اوست و نه چیز دیگری.

رفتار مبتنی بر جلب‌توجه نیز یکی دیگر از علائم اختلال عقده حقارت در نظر گرفته می‌شود. افرادی با اختلال عقده حقارت وقتی در یک مکان عمومی قرار می‌گیرند، تلاش می‌کنند تا توجه دیگران را به خود جلب نمایند. این جلب‌توجه می‌تواند به شکل مهربان و دوستانه بودن به‌صورت افراطی یا حتی خشن و پرخاشگر بودن، ناراحت و غمگین به نظر رسیدن یا شروع دعوا یا فرد دیگری نمایان شود.

در نهایت، افرادی که اختلال عقده حقارت را تجربه می‌کنند، گاهی اوقات نسبت به بازخوردهایی که از دیگران می‌گیرند، انتقاد دارند. این انتقاد به دو صورت ظاهر می‌شود. این بدان معنی است که اگر به چنین افرادی دررابطه‌با کارشان توصیه‌ای داده شود، آن‌ها حالت انتقادی به خود گرفته و فکر می‌کنند که این توصیه تنها به‌خاطر برانگیختن انگیزه ی آن‌ها داده شده است و انتقاد محسوب نمی‌شود. این افراد در چنین مواقعی به شدت از خود دفاع می‌کنند.

نکاتی دررابطه‌با اختلال عقده حقارت

درمان اختلال عقده حقارت نیازمند درک عمیق روانشناسی پیچیده موجود در آن است. هر یک از جنبه‌های مختلف این اختلال باید موردمطالعه قرار گرفته و معیارهایی به‌منظور مورد هدف قراردادن آن‌ها باید در نظر گرفته شود.

غلبه بر احساس حقارت با تفکر مثبت

تفکر مثبت، مزایای مثبتی نه‌تنها بر روانشناسی بلکه بر سلامت فیزیکی فرد دارد. یک نگرش ذهنی مثبت طی یک مدت‌زمان از طریق گوش‌دادن به صحبت‌های افراد الهام‌بخش، خواندن کتاب‌هایی در مورد تفکر مثبت یا معاشرت با افرادی که نگرش مثبتی نسبت به زندگی دارند، ایجاد می‌شود.

به‌منظور غلبه بر اختلال عقده حقارت، نیاز است تا ابتدا خود فرد بپذیرد که چنین مشکلی دارد. انکار بدترین چیزی است که مانع پیشرفت و درمان می‌شود.

از افرادی که به شما انرژی منفی می‌دهند (شما را ناامید می‌کنند) دوری کنید

افرادی وجود دارند که اگر شما با اختلال عقده حقارت دست‌وپنجه نرم می‌کنید، می‌توانند عواطف و احساساتی که خودشان تجربه می‌کنند را در شما برانگیزند. اگر چنین افرادی را در اطراف خود می‌شناسید، سعی کنید تاحدامکان از آن‌ها دوری کنید. متأسفانه، برخی از اعضای خانواده نیز وجود دارند که گاهی اوقات به طور مستقیم افرادی با اختلال عقده حقارت را دچار مشکل می‌کنند. تا جایی که ممکن است، دوری کردن یک استراتژی عالی به‌حساب می‌آید.

نکات مثبت انسان‌ها را ببینید

همیشه لزومی ندارد که خود را با دیگران مقایسه کرده و به دلیل احساس خودکم‌بینی خودتان، دیگران را خوار و خفیف کنید. در عوض، بر ویژگی‌های مثبت افراد تمرکز کنید. چه چیزی موجب خاص بودن این افراد می‌شود؟ به یاد داشته باشید که شما نیز مانند آن‌ها هستید و هیچ تفاوتی با آن‌ها ندارید. به‌جای خوار و خفیف کردن دیگران، با آن‌ها دوستانه رفتار کنید و به بخشی از زندگی آن‌ها تبدیل شوید.

به‌منظور یافتن نکات مثبت انسان‌ها، لازم است تا متوجه شوید چه چیزی موجب می‌شود تا شما احساس حقارت کنید. فهرستی از نکاتی که هنگام تجربه احساس عقده حقارت برایتان اهمیت دارند را بر روی کاغذ بنویسید. به‌عنوان‌مثال، برخی از افراد، علائم اختلال عقده حقارت را زمانی تجربه می‌کنند که در کنار یک فرد با جذابیت فیزیکی یا افراد ثروتمند قرار می‌گیرند.

به طور مشابه، برخی از افراد زمانی احساس حقارت می‌کنند که افراد باهوش‌تر و با ویژگی‌های برتر بی‌شمار در کنارشان قرار می‌گیرند. به یاد داشته باشید که شما نیز ویژگی‌هایی دارید که بهتر از این افراد هستند و مقایسه ویژگی‌های خود با ویژگی‌های خاص افراد دیگر مانند مقایسه سیب با پرتقال است. این مقایسه هیچ نتیجه‌ای نخواهد داشت.

مواجه با اختلال عقده حقارت می‌تواند یک وضعیت رنج‌آور دردسرساز باشد. این اختلال می‌تواند موجب ازبین‌رفتن روابط شود و فرد را از نظر عاطفی به سمت نابودی بکشاند. برخی از مراحل ساده می‌توانند به فرد در غلبه و کنترل این مشکل به شکل ساده و کارآمد کمک کنند.

4 دیدگاه

  1. از وقتی سربازی رو شروع کردم حالم خوب نیست،همیشه یه نارضایتی و ناراحتی نسبت به کاری که شروع کردم دارم،رفتار فرماندمم واقعا آزار دهندست و تا الان چند بار به فکرم رسیده فرار کنم از خدمت ولی مقاومت کردمو سعی کردم تحمل کنم،توی تستای روانشناسی ام چه دوران آموزشی چه یگان سالم اعلام شدم و پزشک گفته مشکل روحی روانی ندارم ولی خودم واقعا ناراحتم و توی این مدت گریه هم زیاد کردم و حتی دوبار از شدت عصبی بودن با دست تو سر و صورت خودم زدم،همش کارم شده روز شماری واسه تموم شدن این دوران،الان ماه ششم خدمتمه تا حالا تو عمرم انقدر به خودم فحش نداده بودم بابت انجام یه کار. راستشو بخواید من از نظر تحصیلیو اینا همیشه خیلی قوی بودم،بیشترین تلاشو کردم که حداقل توی رشته تحصیلیم آدم موفقی باشم تا این حد که از دانشگاه تقدیر نامه گرفتمو حتی مقاله و این چیزام دادمو تقدیر نامه های مختلف بابت اونا گرفتم ،یه زمانی میگفتن بهم آدم تحصیل کرده امتیازات زیادی توی جامعه داره ولی الان توی همین خدمتش دارم میبینم خیلی جاها یه آدم بیسواد باهاش رفتار بهتری میشه نسبت به من،فرماندمم واقعا کمبود داره،یه سرباز مال یه یگان دیگه بهم عید رو تبریک گفت منم بهش گفتم ممنون عید شمام مبارک،این فرمانده منو بازداشت کرد گفت برای چی با سربازا خوشو بش میکنی؟احترامم که کلا ماشالا از بین رفته خارج از اون زمان من سر کارم یا هرجای دیگه احترام داشتم،چیزی خطاب میشدم که واقعا هستم ولی اینجا با الفاظ رکیک سربازای جدید رو صدا میزنن،واقعا کلافه شدم از این اوضاع

    • دوست عزیز ببین خدمت سربازی برای همه سخت بوده چون هدفشون اینه پسران رو به شدت مقاوم و پخته کنن و در برابر سختی‌ها تحمل داشته باشند.زنذگی فراز و نشیب داره بعد هر سختی آسانیه سعی کن این دوره رو به خوبی بگذرونی بالاخره رسالتی هست که باید انجام داده بشه جنبه خوب شو در نظر بگیر خودتو نزن و برای خودت ارزش قائل شو سعی کن در برابر فرمانده به شخص بهانه جو و افسرده تبدیل نشی تو الان ۶ ماه شو گذروندی اگر مدرک پایان خدمت نداشته باشی از خیلی امتیازات جامعه محروم میشی. بازهم به همان دوران موفقیت برمیگردی نگران نباش چون این سختی ها باید طی بشن شما از پسش برمیای تحمل داشته باش

      • ببینید هر کسی توی زندگی مشکلات و ضعفهایی داره یه سری اختلالات هم از کودکی سرچشمه میگیره که باعث میشه با وارد شدن به شرایط سخت این علائم تشدید بشن و خودشون رو نشون بدن و در آخر باعث افسرگی بشن بیشتر اضطراب و استرس باعث تشدید علایم میشه بنظرم بهداری ها و بیمارستانهای نظامی در زمینه سلامت و بهداشت روان ضعیف عمل کردن و اگه یک فرد نظامی به خودش کمکی نکند و آگاهی خود را بالا نبرد باعث افسردگی میشود چون شرایط کار افراد نظامی بیشتر در معرض محیط استرس زا هست پس یا به پزشک مراجعه کند و یا خود درمانی داشته باشد این مشکل حل میشود

  2. ۱۷ مذکر مجرد محصل تجربی بعضی وقتا سوتی هایی میدم یا توی درس خوندن تمرکز ندارم احساس میکنم من رو یک احمق میدونن و میخوان منو دست بندازن و مسخره کنن کلی کار کردم تا خوب بشم ولی انگار قرار نیست خوب شم علائم پارانوید دارم و سعی دارم چاکرا هایم را باز کنم و اعتماد به نفسم زیاد شه بعضی وقتی قسمت اهیانه سرم درد میگره و بعضی وقتا حقارت در خود میبینم ولی مامان بابام میگن تو خیلی عالی هستی فکر خودت رو به این چیزا مشغول نکن

دیدگاهتان را بنویسید