قبل از اینکه بفهمیم چطوری به طرف مقابل خود بگوییم دوستش داریم ابتدا مهم است در مورد این احساس دوست داشتن خود اطمینان قلبی داشته باشیم. به نظر میرسد همه در حال گفتن جمله ” دوستت دارم ” به طرف مقابل خود هستند، حتی افرادی که به صورت آنلاین با هم دوست میشوند و هنوز یکدیگر را ملاقات نکردهاند!
این یک عشق واقعی نیست. لازم است قبل از اینکه به کسی بفهمانید که دوستش دارید، بدانید که معنی عشق چیست. ما برای هر چیزی از کلمه دوست داشتن استفاده میکنیم و به نظر میرسد در یک روز بهدفعات زیادی آن را به کار میبریم. چند بار گفتهاید که “من این موسیقی را دوست دارم،” یا “آن پیتزا را دوست دارم؟” بنابراین، به نظر میرسد که عشق میتواند معانی مختلفی داشته باشد.
راههای ابراز علاقه به دختر و پسر
شیوه عادی ما برای بهکارگیری کلمه عشق خیلی زیاد شده و ما فراموش میکنیم که این یک مشکل بزرگ است. ما از کلمه عشق با اینکه مطمئن نیستیم چه معنی دارد استفاده میکنیم.
بنابراین چگونه میتوانیم بدانیم چیزی که احساس میکنیم یک عشق واقعی است یا خیر؟ و شما نمیخواهید به کسی که دوستش ندارید بگویید که دوستش دارید زیرا این کار میتواند فریب دادن طرف مقابل باشد.
برای مثال، اگر شما به پسر یا دختری که عاشقش نیستید بگویید دوستش دارم و او انتظار بیشتر ازآنچه به او میخواهید بدهید داشته باشد چه میشود؟
بنابراین، قبل از اینکه به دوست دختر یا دوست پسر مورد علاقه خود بفهمانید که دوستش دارید مطمئن شوید که عشق شما همان فردی است که با او هستید. گفتن کلمه دوستت دارم به کسی که واقعاً مطمئن نیستید او را دوست دارید، میتواند برای یک رابطه مخرب باشد. در چنین شرایطی، طرف مقابل به شما احساس دلبستگی می کند و اگر تصمیم بگیرید بعدها با او قطع رابطه کنید، او عمیقاً دلشکسته میشود.
مطلب مرتبط: از کجا بفهمیم دختری دوستمان دارد
چگونه بفهمید کسی را دوست داریم یا عاشقش هستیم ؟
در شروع رابطه دوستی اگر شما حتی پسر یا دختر مورد علاقه خود را ندیدهاید، احتمالاً نمیتوانید عاشق او باشید. رفتار مردم در دوستی آنلاین وقتی با شما حرف میزنند یا وقتی تماس تلفنی دارند با آنچه در زندگی واقعی انجام میدهند متفاوت است.
درواقع، بیشتر مردم درباره چیزی که هستند دروغ میگویند و حتی از نام ها و عکسهای جعلی و مستعار در دوستی آنلاین استفاده میکنند. بنابراین ممکن است شما حتی با شخص مورد علاقه خود در ارتباط نباشید.
بهطور مشابه، اگر شخصی را فقط در مدتزمان یک هفته بشناسید، احساس شما در تقابل عشق یا هوس احتمالاً یک هوس است یا ممکن است که شما درواقع فقط از این فرد خوشتان بیاید. در حقیقت، برای شناخت و آشنایی کامل از طرف مقابل ممکن است نیاز به صرف چندین ماه زمان و برقراری ارتباط صحیح با او داشته باشید.
برخی از افراد ابتدا تلاش میکنند به نحوی رفتار کنند که از شما خوششان میآید و شخصیت واقعی آنها در مدت کوتاهی آشکار نمیشود. بنابراین، شناخت شخصی که باور دارید عاشقش هستید بیش از چند ماه زمان خواهد برد.
مطالب مرتبط: از کجا بفهمیم پسری دوستمان دارد
برای مشخص شدن این موضوع که آیا شما عاشق هستید، میتوانید درباره احساسات خود با او گفتگو کنید یا اینکه میتوانید با یک درمانگر در سایت مشاوره باما مشورت کنید. گاهی اوقات گفتگو با فردی که خارج از رابطه شماست میتواند به شما کمک کند تا ببینید شما و عشقتان تا چه اندازه به حفظ رابطه پایدار علاقهمندید.
اینکه شما تا زمانی که کاملاً مطمئن شدید صبر کنید بهمراتب بهتر است و سپس روشی را برای ابراز احساسی که نسبت به عشق تان دارید تدبیر کنید. برنامهریزی مهم است، ولی تقریباً نه بهاندازه معنی و اطمینان از بیان کلمهها.
ابراز عشق خود به شخصی که با او در رابطه دوستی هستید مسئله مهمی است. این بدان معناست که شما به دنبال حفظ رابطه عاشقانه و یا حتی ازدواج هستید.
چگونه برای اولین بار بگوییم دوستش داریم یا عاشقش هستیم؟
چند راه وجود دارد که میتوانید عشق خود را به کسی ابراز کنید. شما میتوانید بهطور مستقیم به او بگویید یا وقتی در کنار او نشستهاید و یا او را در آغوش گرفتهاید. میتوانید قبل یا بعد از ملاقاتتان به او بگویید. هرکدام را که با آن احساس راحتی بیشتری داشته باشید.
شما میتوانید بهطور ناگهانی درحالیکه کاری را انجام میدهید که هردوی شما از آن لذت میبرید به او بگویید دوستش دارید. مانند پیاده روی در ساحل یا تماشای فیلم محبوب خود در سینما.
یکی از بهترین زمانها برای گفتن جمله دوستت دارم میتواند بعد از مدت کوتاهی دور شدن از او باشد. درحالیکه او دور شده است ممکن است متوجه شوید که دلتان برایش خیلی تنگ شده و با خود فکر میکنید که ایکاش او نیز چنین احساس متقابلی به شما داشته باشد. گفتوگویی که در ادامه میتواند منجر به مسئله بزرگی شود.
همچنین شما میتوانید از طریق نوشتن به کسی بگویید که او را دوست دارید. وقتی برای اولین بار آن سه کلمه را میگوید اگر بهجای پیامک دادن، شبکههای اجتماعی و یا از طریق تلفن با دست بنویسید، پرمعناتر است.
یک نامه کامل که شامل حقیقیترین احساس تان است، میتواند صمیمی و عاشقانه باشد، اما اگر نابهنگام آن را بیان کنید ممکن است طرف مقابل را بترساند و او را از شما دور کند. اگر شما تصمیم گرفتهاید که احساس خود را از طریق نوشتن بیان کنید، درباره احساسی که دارید مطمئن شوید که جدی هستید و اینکه برای بیان آن در رابطه خیلی زود نباشد.
مطالب مرتبط: مشاوره ترک خود ارضایی
چطور به پسر یا دختر مورد علاقه بفهمانیم که دوستش داریم؟
این به رابطه و خصوصیات اخلاقی زوج بستگی دارد. بعضی از افراد نسبت به مسائل، عادیتر برخورد میکنند و شما ممکن است احساس راحتی کنید و صریحاً به او بگویید دوستش دارید. بعضیاوقات، اگر درباره این موضوع ناراحت هستید بزرگ کردن آن، مشکلی از شما حل نمیکند. فقط گفتن گاهبهگاه”بههرحال، من دوستت دارم “ممکن است برای همه درست نباشد، اما در برخی روابط ممکن است عالی باشد.
البته ممکن است عشق همیشه بهترین زمانبندی را نداشته باشد. شرایطی پیش خواهد آمد که شما یا شریک زندگی تان درزمانی عشق خود را ابراز کنید که دیگری برای شنیدن آن آماده نیست. اگر این اتفاق بیفتد، واضح است که نباید انتظار “من دوستت دارم” متقابل را داشته باشید، زیرا ممکن است او هنوز آمادگی شنیدن جمله دوستت دارم را نداشته نباشد.
انتظار بیشازحد در رابطه باعث میشود که شریک زندگیتان احساس دستپاچگی کند یا به ناچار دروغ بگوید، که هردوی اینها میتواند به پایان رابطه دوستی منجر شود. مهم نیست چه موقع و چگونه به او میگویید دوستت دارم. اگر فقط میخواهید که او بگوید شما را دوست دارد، این کار را انجام ندهید زیرا برخی از افراد ممکن است نتوانند مدت طولانی این حرف را بزند و برخی نیز ممکن است هرگز نتوانند صریحاً آن را بیان کنند.
آمادگی داشته باشید که همان جمله تکرارشده را متقابلاً نشنوید، زیرا ممکن است هردوی شما در این مورد همعقیده نباشید.
همیشه به معشوقه خود بگویید، اشکالی ندارد که او احساسی شبیه به شما ندارد و اینکه شما بدون توجه به تصمیمش، او را دوست خواهید داشت و حمایتش میکنید، حتی اگر بدانید کسی که دوستش دارید شما را دوست ندارد.
اما ممکن است به این دلیل باشد که او هنوز آمادگی گفتن جمله دوستت دارم به شما را ندارد. بنابراین صبور باشید و فقط به دوست داشتن خود ادامه دهید.
در صورت نیاز به گرفتن مشاوره ازدواج با شخصی که به او علاقه مند هستید و دوستش دارید، می توانید با ما تماس بگیرید.
مطالب مرتبط: ازدواج در سن کم
مطالب مرتبط: آنچه یک دختر باید قبل از ازدواج بداند
من کسی رو دوست دارم که خواهر رفیقمه و نمیدونن جوری بهش بگم
من عاشق یکی هستم. که رو کارهای بد خیلی حساسه مثلا فوش ساده اون حساسه رو فوش ساده بد گوی خیلی دوستش دارم ۹سال بزرگترها من عاشقشم چطور بگم اون خیلی بهم گیر میده خودت درست کن مثلا نماز بخون هرکار خوبی برام میخواد ارزوشه من اون گاه گاهی شب تا صبح چت میکنیم نمیدونم اونحس من میفهمه یا نه اون قبلا. متهل بود الان چند ساله طلاق گرفته نمیدونم اون چه حسی نسبت به من داره چطور بگم عاشقشم. هر کاری کردم نمیتونم بهش بگم ولی با کارهام خواستم متوجهش کنم نمیدونم متوجه شده یانه. وقتی میبینمش ی حس خوبی بهم دست میده ما هر اون به کارهای من خیلی اخمیت میده نمیخواد کار بدی بکنم من از حس اپن نمیدونم. و اینم نمیدونم تا الان فهمیده من بهش ی حس خاص دارم یانه من عاشقشم ی راهحل میخوام تا اون متوجه کنم دوسنش دارم میدونه که برام خیلی ارزش داره فقط میخوام راه حال این که بفهمه عاشقشم یا یرجوری بگم نمیدونم چطور این بگم اون چند ساله طلاق گرفته مثلا ۷ ساله تنهاست منم تنهام از همسرم جدا شدم پس ی راه حل بهم نشون بدید تا من بتونم این بخش بگم یا متوجه بشه تا کم کم بعد بگم من عاشقشم خیلی تو رو خدا ی راه نشون بده که من حرفم دلم راحت بگم اون هم قبول کنه
من با یه پسری آشنا شدم ک هرروز هم میبینمش نزدیک ۳ یا ۴ ماهی هم هست ک میشناسمش پسر خیلی خوبیه و من واقعا نتونستم تا الان فراموشش کنم و میخوام واقعا بهش برسم از ته قلبم پسریه ک مغروره تازه یکم باهام گرم گرفته میخواستم بدونم چیکار باید بکنم دقیقا ک بهش برسم واقعا موندم..
دوست داشتن یک طرفه برای ایجاد رابطه کافی نیست. خواستن و ارتباط گرفتن باید ۲طرفه باشه و گرنه رابطه به نتایج خوبی ختم نمیشود
چون فامیل هستین بهترین کار اینه که حتما اول فقط با خود دخترخالتون حرف بزنید احساستونو بهش بگید تا اول خودتون دو نفر به نتیجه برسید بعدش اگر تصمیمتو ن بر ازدواج شد و ایشون هم موافق بودن خونواده ها رو در جریان بزارید چون ممکنه شوکه بشه کلا جواب منفی بده یا بدش بیاد تو فامیل بپیجه وقتی اول به خودش بگی ینی بهش احترام گذاشتی یا با هاش قرار بزارید حضوری بگید یا پیام بدید اولش مطرح کنید و ازش بخواید حضوری هم یه وقتی بهتون بده بیشتر حرف بزنید این جوری شروع کنید که مثلا فاطمه خانم یه موضوعی هست که خیلی وقته میخوام با شما درمیون بزارم یا اینکه یه موردی هست میخوام بهتون بگم میشه همدیگه رو ببینیم البته میخوام فقط بین خودمون باشه دیدمتون براتون بیشتر توضیح میدم وقتی دیدیش بهش بگو که ده ساله به شما علاقه دارم و حسی که دارم بیشتر از علاقه فامیلیه من میخوام اگر شما راضی باشید بیام خواستگاریتون و بهش بگو که چون هنوز زود بود یا مثلا شرایط ازدواج نبود تا الان صبر کردم و نمیخوام از دستتون بدم بعدش شرایط و برنامه هاتو بهش بگو بعدشم بگو نمیخواستم مستقیم از خونواده بخوام بیان جلو یا کسی رو واسطه کنم تا شما معذب نشید و راحت فک کنید و این موضوع فعلا بین خودمون نگه میداریم اگرم میخوای همینرو داخل پیام بهش بگو و بعدش بخواه ازش فکر کنه و خواهش کن یه وقتی برا صحبت هم بهت بده موقع حرف زدن باهاش خودتو مصمم نشون چون قاطع حرف زدن و پیگیر بودن از جذابیتهای یه پسره امیدوارم به عشق ده سالت برسی
بنده از ۱۵سالگی دختر خاله ام را دوست دارم الان ۲۵سالمه و ۱۰ساله از این قضیه گذشته و هنوز نتونستم ابراز علاقه نشون بدم و ترس دارم چگونه باهاش صحبت کنم حتی پشت گوشی هم نمیدونم چی بگم دوست دارم مستقیم صحبت کنم کسی را واسطه نکنم و اینکه بتونم با راهنمایی شما این مشکلم حل کنم با تشکر
شاید چون انتظار این پیشنهاد رو از شما نداشته هول شده و اینکه دخترخالتون رو واسطه کردید و خوشش نیامده جواب منفی داده اما کلا دخترها به سرعت جواب مثبت نمیدن و دلشون میخواد مطمعن بشن که علاقه طرف مقابل جدی هست آیا این پسر پیگیری میکنه و تلاشی برای راضی کردنش میکنه چون دختر وقتی میخواد شریک زندگیش رو انتخاب کنه با خودش میگه آیا این پسر میتونه مرد زندگی من و پدر بچه های من باشه میتونم بهش تکیه کنم اینکه سریع بکشید عقب جذابیت شما رو به عنوان یه پسر کم میکنه اما اینکه بعد یک سال هنوز دوسش دارید و پیگیر بشید بهش ثابت میکنه جدی هستین ولی حتما بهش بگید که چند ساله بهت علاقه دارم و بعد از جواب رد هم پشیمون نشدم و دلم پیشت بوده ولی نمیخواستم ناراحتت کنم که گذاشتم یک سال بگذره دوباره بیام جلو و اینکه خودتون بهش بگید بهتره شاید از طریق واسطه کردن کس دیگه نتونه راحت نظرشو به شما بگه شاید نخواد تا تصمیم نگرفته کسی غیر از خودتون متوجه بشه و اینکه چون یک سال گذشته حتما تو این مدت به پیشنهاد شما بهتر فکر کرده و میتونه جواب درست تری به شما بده امیدوارم نظر دخترداییتون این بار مثبت باشه و خوشبخت بشین
من به دختر داییم چند سالی هس علاقه دارم ۱سال پیش من به دخترخالم گفتم که بهش بگه و بعد که بهش گفت دختر داییم اومد جلو بهم گفت میخوام اززبان خودت بشنوم ومنم بهش گفتم ولی اون بهم جواب منفی داد وشفوفتم دخترداییم به مادرش گفته بود که من میخوامش الان که یک سال میگذره ازاون موقه میخوام دوباره بهش پیشنهاد بدم بنظرتون چیکارکنم
بزار ۲۵ سالت که شد کلی دختر دیدی بعد بگو یکیو دوست دارم میخوام بگم ولی اگر بچه نبودی بهت میگفتم غرورت در برابر عشقت باید برات بی ارزش باشه ولی بزرگتر که شدی یادت باشه غرورتو فقط برا کسای دیگه غیر عشقت داشته باش وگرنه از دستش میدی
من 12 سالمه و میخام به اونی که دوستش دارم که11 سالشه بگم دوستت دارم و غرورم اجازه نمیده بگم چی کار کنم
چرا غرورت اجازه نمیده باید بهش بگید
ببین سنت هنوز خیلی از بلوغ نگذشته اینکه میگی مطمعنی علاقت راسته ولی بعضیا زود بزرگ میشن خب چون قبلش تجربه داشتی و مطمعنی این علاقت زودگذر نیست برو بش بگو چون تا نگی هم از نظر روحی و عصبی بهت فشار میاد هم بلاتکلیفی که باعث میشه همه چیزت بهم بریزه چون همش فکرت مشغوله اون آدمه خجالتو بزار کنار برو بگو همین که بگی میفهمی خیلی هم سخت نبوده مگه چه اتفاقی قراره بیفته چو ن با نگفتن یا از دستش میدی تا آخر عمر یادت نمیره حسرتش میمونه برات یا روح و و روانتو بهم میریزه نمیخواد حاشیه بری خیلی ساده بگو به شما علاقه دارم قصدم جدیه و از خودت و شرایطط براش بگو و بهش بگو لطفا فکر کنید نظرتونو بهم بگید
من 18 سالمه، چند بار به کسی علاقه پیدا کردم به اصطلاح امروزی کراش زدم ولی خب علاقه واقعی نبوده فراموش کردم تا اینکه مدتی به کسی یه حسی پیدا کردم میدونم این کلا با بقیه فرق داره از لحاظ علاقم بهش میگم حسم واقعیه ولی خب واقعا روم نمیشه بهش بگم و اگرم بخوام بگم نمیتونم چی باید بگم اگرم نگم اینجوری خیلی سخته انگار یه چیزی تو قلبم سنگینی میکنه
سلام من همکاری دارم دوستش دارم خجالتی هستم چگونه بهش بگم لطفا کمکم کنید. سلام من اقا هستم یک همکار دارم عاشق هستم نزدیک به دوسال است که از این ماجرا می گذرد ولی نمی توانم بهش بگم چون که طرف معاون است و محجبه است ومن هم که خجالتی بیش از چندین با به بهانهای مختلف هدیه های بهش دادهام ولی می توانم بیان کنم که دوستت دارم .در ضمن اولین آشنا یمان نظرش بود من از خواهرش خواستگار کنم وسر قرار هم رفتیم ولی من نپسندیدم ولی آنها به اسم غریبه معرفی کرده بودند ولی من عاشق سر سختش هستم چکونه می توانم بهش بگم کمکم کنید لطفا ممنون متشکر از لطفتان
نگفتی دختری یا پسر اگر دختری اصلا نگو چون پسر باید اول بگه ولی اگر پسری تو که میگی مطمعنی حست عشقه با این سن کم بدون برا عشقت باید سر بدی جون بدی چه برسه به غرور که مفت هم نمی ارزه وقتی نگران شکستن غرور خودتی پس خیلی خودخواهی آدمی که خودخواه چطور میتونه واقعا عاشق یه نفر دیگه باشه اگر اونم دوست داشته باشه و بعدا باش ازدواج کنی با این خودخواهیت چقدر میتونی برای خوشبختی اون از خودت بگذری و سختی بکشی و تلاش کنی ولی کلا چرا ایقد بدبینی وقتی حس میکنی اونم دوست داره شاید حسش مث تو باشه وقتی میخوای به عشقت بگی دوسش داری به غرورت فک نکن که نکنه بشکنه به این فک کن که یا اونم دوسم داره و میتونم داشته باشمش یا نداره و من کوتاه نمیام هر طور شده دلشو بدست میارم از همین سن یاد بگیر مرد باشی و بجنگی برا چیزایی که میخوای مخصوصا عشقت که بعدا نگی به خاطر یه غرور مسخره خوشبختیمو از دست دادم ولی با سن کمی که داری فعلا که نمیتونی باش ازدواج کنی فقط میتونی باش ارتباط بگیری
من کسی رو دوست دارم و آن کس که میگم دختر و فامیلان هست ولی رومون نمیشه به او بگویم که دوست داریم و نمی دانم که چکار کنم ابراز علاقه کنم که درک کند ما او را دوست داریم چیکار کنیم که عاشقی خود را به او ثابت کنیم
من سن کمی دارم ۱۶ سالمه ولی مطمئنم حسی ک دارم عشقه. و نمیتونم احساسم رو به طرف مقابل بگم احساس میکنم اونم منو دوس داره تو بیرون ک میبینمش خودش رو جوری نشون میده ک احساس میکنم اونم من رو دوست داره من دوس دارم بهش بگم ولی میترسم غرورم رو بشکنه
بهش نگاه کن وقتی نگات کرد سرتو بنداز پایین وقتایی که انتظار دیدنتو نداره دوروبرش باش تا حس کنه به خاطر دیدن اون رفتی به بقیه محل نذار ولی برا دختر خالت هر کاری که از دستت برمیاد انجام بده ازش حمایت کن تو جمع اگر پسری دوروبرش رفت یا کسی بهش بد گفت واکنش نشون بده تا بفهمه بهش توجه داری تو حرفات ازش تعریف کن بهش بگو تو با همه فرق داری یا مثلا خوشبحال کسی که تو رو بگیره اینا میشه غیرمستقیم بعدش کم کم بهش بگو دوسش داری بهش بگو زهرا تو تنها کسی هستی که هر کاری حاظرم براش بکنم بدون تو نمیتونم زندگی کنم دلم پیشت گیره دلم میخواد کنارم باشی نمیخوام کسی به جز تو کنارم باشه هیچ وقت تنهات نمیذارم و ازین حرفا که دلگرم بشه ولی سنت خیلی کمه بزرگتر که شدی چند سال دیگه که مطمعن شدی عشقت هنوز سرجاشه این حرفا رو بش بگو عشق خجالت برنمیداره برا پسرا دختر خجالت بکشه طبیعیه ولی پسر اگر به خاطر خجالت نره جلو یکی دیگه زودتر میره جلو عشقشو از دستش درمیاره پس یه بار بگو و خودتو خلاص کن تو پسری و طبیعیه که پاپیش بزاری برا دختر مورد علاقت
سلام من الان 16 سالمه و واقعا دختر خالم را دوست دارم اسمش زهراس
واقعا خیلی دوسش دارم و مطمعا این یک عشق واقعی است به طوری کی حتی یک شب هم از ذهنم خارج نمیشه و من همیشه قبل از خواب بهش فکر می کنم اون از من 2ماه بزرگتره ولی من واقعا خجالت می کشم بهش بگم دوست دارم
از طرفی راه های ابراز عشق به صورت غیر مستقیم را بلد نیستم
لطفا راهنمایی کنید
خیلی محترمانه باهاش حرف بزن و از همه مهم تر خیلی ساده و با صداقت بهش بگو به شما علاقه دارم و قصدم خیره برای ازدواج و ازش اجازه بگیر که بری خواستگاریش یه جوری بگو بفهمه قصدت ازدواجه و برا دوستی دنبالش نیستی اتفاقا کسایی که اهل ارتباط با جنس مخالف نیستن و خیلی پاکن تو این مواقع محترمانه برخورد میکنن و اگر ببینن صداقت داری و قصدت خیره ناراحت نمیشن تو حرفات حتما بهش بگو یه ساله بهتون علاقه دارم و مطمعنم با شما خوشبخت میشم و تصمیمم جدیه لطفا بهم فرصت بدید شاید شما هم به نتیجه برسید که میتونیم با هم باشیم و از چیزا که نظرشو به خودت جلب کنی و بفهمه ثابت قدمی تو احساس و تصمیمت
من یک فرد رو خیلی دوسش دارم و تقریبا ۱ سال میشه که هیچکس خبر نداره_ میخوام بهش بگم الان اون فرد هم کسی هست که اصلا اهل این چیز ها نیست و تقریبا مذهبی و هست _ الان من باید چجوری بگم بهش که دوسش دارم؟لطفا راهنمایی کنید
دوستان سلام،خانوم متاهلی فکرمنو بد درگیر کرده،منو میبینه برام دست تکون میده،وقتی باماشین هستم میبینمش،دلم می لرزه،تعارف میکنم نمیگه ممنون،میگه لطف داری بزرگواری،رو یه کارت نوشتم دوست دارم،هرلحظه بیادتم،کی کجا ببینمت،شوهرش هم همسایه مون،فکر کنم باشوهره رابطه خوبی نداره،پیغام براش تو کفش گذاشتم دوست دارم کی کجا ببینمت،نمیدونم چطور بهش بگم فکرم رو درگیرکرده،عاشق اینم که باهاش در ارتباط باشم،سه فرزند داره اتباع هم هست،از وقتی تو کفشش پیغام گذاشتم دیگه کفشش رو تو راه پله نمیزاره،وقتی منو میبینه یه کوچولو برام دست تکون میده،نگام میکنه تا نگاش میکنم نگاهش رو می دزده،آخرین بار مشغول شستن ماشین دیدمش،احوالپرسی کردم،گفت ماشینت شستن لازمه ورد شد
عصمت خانم پسری که نمیتونه به پدر خودش بگه دوست داره چطور میخواد با پدر تو صحبت کنه و ازش اجازه ازدواج با تورو بگیره اگر اینقدر بی عرضه باشه چطور میخوای تو زندگی بهش تکیه کنی بهش بگو خودش با پدرش حرف بزنه بزار برات تلاش کنه اگر واقعا بخواد میره با خونوادش حرف میزنه و بهانه نمیاره اگر تو به پدرش بگی احتمال زیاد دیگه خونوادش حاضر نمیشن بیان خواستگاریت و اینطور برداشت میکنن که خودتو چسبوند به پسرشون و مخشو زدی و این چیزا و اگرم بیان بعدا سرکوفتشو میزنن بهت و عاقبت خوبی برات نداره اصلا تو نباید برای جلو ازش بخواه اگر واقعا دوست داره خودش این مشکلو حل کنه وگرنه تو زندگی نمیتونی روش حساب کنی
سلام عصمت هستم ۲۳ سالمه یی پسر رو خیلی دوست دارم اون هم منو دوست دارد ولی پسر نمیتوند به باباش بگوید که کسیو دوست دارد مجبور شدم خودم بگم ولی نمیدونم چطوری بگم که پسرش را دوست دارم
اگر خیلی ساله دخترعموتو دوس داری و ازش دور شدی ولی بازم حست همونه احتمالا علاقت واقعیه خب با رفتارت بهش بهمون که بهش توجه داری مثلا ازش جلو بقیه دفاع کن کاری براش انجام بده وقتی تو جمعی با دخترای دیگه کار نداشته باش فقط به دختر عموت توجه کن وقتی که این کارا رو کردی و متوجه کردی بهترین کار اینه یا رسمی بری خواستگاری که بدونه جدی هستی یا حستو بهش بگی بهش بگو خیلی ساله دوست دارم دلم پیشت گیره میخوام آینده مو با تو بسازم قصدم ازدواجه همه کار برات میکنم قدرتو میدونم بیا تو زندگیم ولی کلا یه دختر برای اینکه بهش ثابت بشه علاقت واقعیه و ازت نترسه بهت اعتماد کنه باید بری خواستگاریش اینجوری خیالش راحت میشه که نیتت خیره و آسیب نمیبینه ولی خب میتونی اول به خودش بگی نظرشو بپرسی بعد بری جلو ممکنه اولش شوکه بشه یا بترسه بگه نه یا بداخلاقی کنه اگر اینطوری کرد بزار یه مدت بگذره تا فکر کنه بهت بعدش دوباره پیگیر شو اصلا مستقیم از خونواده اقدام کن تا بفهمه واقعا میخوایش
ببین شاید انتظارشو نداشته و ترسیده به خصوص اگر مذهبی باشه یا پدر سخت گیری داره ممکنه بترسه و اینطوری جواب بده تا به دردسر نیفته نگفتی چند سالته ولی اگر به سن ازدواج رسیدی و قصدت ازدواجه بزار یه مدت بگذره حالا که فهمیده حتما به حرفت فک میکنه و خب رسمی از طریق خونواده اقدام کن البته ممکن هم هست اصلا دوست نداشته باشه که یا قبول کن و بیخیالش شو یا یه مدت پیگیرش باش و حرفای دلتو بهش بگو و بهش بفهمون که چقدر دوسش داری شاید نظرش عوض شه اگرم نشد باید قبول کنی و فراموش کنی
من عاشق دختر عموم شدم ولی نمیدونم چطوری باید این حس خودمو بهش منتقل کنم بگم.ما از بچگی باهم بزرگ شدیم باهم بازی میکردیم باهم درس میخوندیم باهم برای مدرسه کاردستی درست میکردیم و… اخه خونه هامون نزدیک هم بود تا حدود چهارپنج سال پیش که دیگه خونه جدید گرفتیم راهامون از هم دور شد که دیگه دیدنامون شد مراسمات خاص مثل عروسی مراسم خاکسپاری یا دیدو باز دید عید نوروز. واقعا دوسش دارم هرلحظه بفکرش باهربار دیدنش کلا همه چی ام بهم میریزه.
سلام من دختر خاله ام را دوست دارم تو واتساب براش پیام دادم گفتم براش من دوست دارم بعد دختر ام گفت بد کردی آغا من چکار کنم اولی بار گفتم سکوت کرد دوبارگفتم دوست دارم گفتن بد کردی آقا لطفاً راه حل شونه نیشون بیدی من چکارکنم خیلی علاقه مندی شون استم ممنونم
ببین تو هنوز سنت خیلی کمه دخترخالت که همش 13 سالشه قرار نیست به این زودی ازدواج کنه و از دست بديش پس بهتره صبر کنی تا بزرگتر بشی و خالتو حساس نکنی خالتم حق داره اگر میترسی کسی تو این مدت دلشو ببره تو یه فرصت سعی کن به یه طریقی علاقتو به گوش دختر خالت برسونی که در جریان باشه اگر اونم بخوادت صبر میکنه تا به وقتش بتونید با هم باشید ولی سنت کمه ممکنه چند سال دیگه خودت دیگه عاشقش نباشی صبر کنی بهتره
من ۱۵ سالمه ودختر خاله ام ۱۳ سالشه من عاشق اون شدم ولی خاله ام نمی زاره ما با هم حرف بزنیم به نظر تو من چه کار کنم
ببین آدمای مریض و توهمی زیادن شاید کسی بخواد بینتونو بهم بزنه و نخواد با هم باشید یا اینکه به اشتباه فکر کرده دختری که دوسش داری دوست پسر داره و فقط یه تهمت باشه وقتی مطمعن نیستی الکی راجبش فکر بد نکن و تهمت نزن اگر اون دختر پاک باشه چی؟ بدون اگر بفهمه همچین فکری دربارش میکنی از چشمش میگفتی دیگه نگاتم نمیکنه به اینم فکر کن که شاید اشتباه و تهمت باشه. حالا که این همه راه رفتی روستا حستو بگو بهش اگر با کسی باشه میفهمی یا اگر نخوادت تکلیفت معلوم میشه ولی خیلی زشته سر حرف یه آدمی که راست و دروغش معلوم نیست به دختره شک داری حالم بد شد چون خیلیا اینطور توهم میزنن همه چیو خراب میکنن مواردی بوده کسی به دروغ گفته فلان دختر ازدواج کرده که پسره رو منصرف کنه ولی دروغ بوده تو این دوره زمونه به حرف هر کسی اعتماد نکن حتی اگرم اعتماد داشتی یه لحظه فکر کن شاید اشتباه برداشت کرده یا به گوشش رسوندن و به تو گفته و الکی دختری که دوسش داری از دستت میره باهاش حرف بزن محترمانه بپرس کسی تو زندگیتون هست؟ اگر گفت نه بعدش بگو بهتون علاقه دارمو بقیه چیزا
ببینید حدود 4 سال پیش من اونی رو که دوستش دارم برای اولین بار دیدم در زمان کودکی هم بعضی وقتا اون رو میدیدم 4 سال پیش اون بهم سر ی بحثی گفت که دوسم داره ولی من توجهی نکردم سال بعد دوباره بهم گفت و من باز هم توجهی نکردم اما از اوایل امسال احساس میکنم که عاشقش شدم یعنی نمیتونم در روز ب اون فکر نکنم سر ی بحثی هم اون حدود یک سال پیش منو بلاک کرد منم باز توجهی نکردم و گفتم به درک ولی امسال دیگه نمیتونستم بهم پیام ندم برا همین ی جوری از طریق پیام رسان روبیکا بهش پیام دادم اما انگار اون کمی ازم ناراحت بود برا همین دیگه بیشتر مزاحمش نشدم و بهش پیام ندادم .الان چن روزی هست ک به خاطر عید یا بهتره بگم ب خاطر اون اومدم روستا تا اونم بیاد ی بار دیگه ببینمش اما یکی از دوستام بهم ی چیزی گفت ک خیلی ناراحت شدم اون گفت ک یکی از خویشاوندانش ک رفیق این کسی ک من دوست دارم هست فهمیده ک اونی که من دوستش دارم دوست پسر داره و من الان خیلی بهم ریختم و نمیدونم چ کار کنم میترسم بهش بگم دوستش دارم در حالی ک حدود دو یا سه روز دیگه میاد روستا نمیدونم اون هم حسی نسبت ب من داره یا ن میشه لطفا راهنمایی کنید ممنون میشم
من از ۱۸ سالگی روی دختر داییم کراش زدم تا الان که ۲۶ سالمه ولی ارتباط ما در حد ملاقات عید به عید و در حد سلام هست
این اواخر که در محل شرکت بزرگی استخدام شدم خودش پیام داد و بحث خواستگاری رو باز کردم که گفت هنوز کوچیکه و برو جوونیت کن و از این حرفا که نشونه عدم علاقه است
من دوسال پیش عاشق دختر خالم شدم که اون الان ۱۳ سالشه و من ۱۶ سالمه یه مدت باهم تو چت صحبت می کردیم و هی سعی داشتم بهش بگم که دوسش دارم . ولی نتونستم البته بهش سربسته گفتم اون هم فکر کنم منظور من رو فهمید و جواب بله گفت بعد بخاطر پدرش منو مسدود کرد و منم مجبور شدم شمارش رو پاک کنم حالا بعد از فوت مادر بزرگم که خدا رفتگان شما رو بیامرزه و باقی عمر شما باشه دیروز نه پریروز فوت کردن و من دوباره دختر خالم رو دیدم درحالی که دوسال پیش با هزار بدبختی فراموشش کردم یعنی اذیت شدم ولی باز هم به طور کامل فراموشش کردم و الان احساس میکنم نسبت به قبل بیشتر عاشقش شدم و بیشتر دوستش دارم و خیلی دوست دارم پیشم باشه و تو این سه روز هر چقدر خواستم بگم که دوست دارم و عاشقتم نمیتونم بیام کنم البته به سنمون توجه نکنید ها چون اون هم بیشتر از سنش میفهمه و تو این جور چیزا بیشتر اشناییت داره و خوشش میاد ولی تو این سه روز که دوباره به یادم افتاد خیلی بهش علاقمند تر شدم و خواستم که بهش بگم نشد لطفا ممنونم میشم که برام توضیح بدید که چگونه من بهش بگم که دوستش دارم
من 12 سالمه و عاشق پسری در همایش شدم اون نمیدونه و من یهو دیدمش نمیشناسمش ولی عشق در نگاه اوله اون منو دوست داره مطمئنم چون بهم لبخند میزنه رفتار دوستانه داره وهمش نگام میکنه ولی هنوز اسممو بهش نگفتم نمیدونم چی برای معرفی خودم بهش بگم
بهتره دنبال دوستی نباشی هیچ خوبی نداره تو جمع خونوادگی که آبروتم در خطره بی خیالش شو اگرم برا ازدواج میخوای که تازه دیدیش هنوز زوده بگی اینو ولی اگر برا ازدواجه باید بزاری پسره هم اگر ازت خوشش اومده اول پاپیش بزاره
سلام من عاشق یک پسر شدم خیلی از خودم بزرگتر تویه جمعه خانوادگی همو دیدیم نمیدونم چطوری بهش بگم بگید چیکار کنم یا حداقل شمارشو بگیرم اگر کسی هست کمک کنه لطفا
من از ۸ سالگی عاشق دختر عموم شدم خیلی دوستش دارم حاظرم جونمو فداش کنم ولی میترسم که چجوری بهش بگم که دوستش دارم میشه راهنمایی کنید. 16سالمه شاید الان بگین دوروغ میگم ولی نه واقعأ از۸ سالگی عاشقش بودم همش میترسم یه روزی ازدواج کنه میگم خوب اگه ازدواج کنه من چجوری عاشق یه نفر دیگه بشم
نه من نمیگم دروغ میگی باید آشنایی صورت بگیره بعد ۶ ماه آشنایی متوجه میشی که آیا برای تو مناسبه یا نه تو هنوز روابط درون فردی شو که درک نکردی روابط اجتماعی شو دیدی شاید خیلی شبیه به تو بود شاید هم انقدباهات متفاوت بود که با خودت بگی کاش انتخابم نبود بهرحال باید یه مدت باهاش آشنا بشی گرچه ۱۶ سال سن بسیار کمی برای شروع روابط هست و بنده بعنوان روانشناس میگم بزار یه مقدار سنت بره بالا
باید حتما پسر اول ابراز علاقه کنه کوچیکترین قدمی که یه پسر باید برای دختر مورد علاقش برداره اینه که اول بره جلو بهش بگه دوسش داره و بعدشم بره خواستگاریش این ینی علاقش واقعی و پایداره اگر حاظر نیس بیاد جلو ینی خیلی هم براش مهم نیستی و اینکه که ازدستت بده و بود و نبودت فرقی نداره و اونقدرا برات ارزش قائل نیس پسری اگه دختریو بخواد منتظر نمیشه تا دختره بیاد جلو و وامیسته جلو همه برا دختره اگر برات تلاشی نمیکنه دوست داشتنش سطحیه یا صبر کن خودش بیاد جلو یا اگر میدونی نمیاد هیچوقت جلو فراموش کن چون وقتی شک داره که با تو باشه یا نه یا اینکه شاید بهتر از تو گیرش بیاد دیگه صبر کردنم فایده نداره
من با یه پسریی آشناشدم که دوستم داره امانمیتونم بهش ابرازعلاقه کنم نمیدونم دوستش دارم یانه نمیتونم ازاونطرف ممکنه یه وقتی ازمن سردشودموندم چکارکنم که شیفته ش بشم ابرازعلاقه کنم
بچه ای دیگه دختر خالت هیچ وقت نمیره به پدرش یا بقیه بگه چه دوست داشته باشه چه نداشته باشه حتما خودشم میترسه از این چیزا ولی تو که از باباش میترسی بعدا که بخوای باش ازدواج کنی باید بری از باباش اجازشو بگیری اونموقع میخوای چکار کنی بعدشم دختری که باهات خوبه ولی بی محلی میکنه ینی دوست داره برو بش بگو تکلیفت معلوم شه ولی ازت یه سال بزرگتره دخترا معمولا دوست دارن پسر ازشون بزرگتر باشه اینم هست ولی باید از خودش بپرسی
من عاشق دختر خالمم و و یک سال ازم بزرگ تره و بی محلی میکنه بهم ولی نه زیاد نمی دونه دوسش دارم ولی من بهش می گم عزیزم یا عشقم مشکلی نداره چیزی نمیگه ولی نمی دونم چطوری بهش بگم دوست دارم یکمم از باباش می ترسم و ۱ درصد از خودش اگه بهش بگم دوست دارم بره به باباش یا به همه بگه و چند وقت دیگه میا پیشم و اینجا خیلی جاهای ساکتی داره ببرمش اونجا بهش بگم دوست دارم واقعا نمی دونم چطوری بهش بگم دوستت دارم اگه بهش بگم دوستت دارم چه واکنشی نشون میده ولی با من مشکلی نداره زیاد
خیلی سنت کمه هنوز ولی عشق سن و سال نمیشناسه بعضیا زود بزرگ میشن اگر واقعا دوسش داری نترس و برو بهش بگو حتما و بهش بگو بین خودتون باشه
و عشقم ۱۳ سالشه و من ۱۲ سالمه ولی باز بهش میگم که دوسش دارم
باز همونم و الانم نمی دونم بهش بگم دوست دارم یا نه ولی تصمیم و گرفتم هر وقت اومد حالا چند وقت دیگه میاد ولی هروقت آوند آوند با سلامت بیاد بهش ۹۹درصد میگم دوست دارم ۱دزصو به خاطره بی محلی و ترس خودم
من عاشق دختر خالمم این قد که میخوام خودم رو براش بکشم ولی نمیدونم من رو دوست داره یا نه ولی بهش بگم عشقم عزیزم نه مشکلی داره چیزی نمیگه ولی…. یک سال ازم بزرگ تره میشه بهم بگید چیکار کنم لطفا
بهم بی محلی میکنه نمیدونم بهش بگم دوست دارم چی میگه ولی من از اینش میترسم که به همه لو بده به همه بگه
چند وقت دیگه میاد اینجا
چند روز می مونه بعد من خیلی خوندم راجب عشق و اینا
و خیلی میدونم ولی می ترسم بگم دوست دارم
اینجا حا های ساکت و مخفی داره می تونم بهش ی دورغ کوچیک بپم ببرمش ی جایی که کشی نباشه و ساکت بهش بگم دوست دارم اگر کسی میگه این کار درسته بگه درسته
از یه نفر خوشم میاد حس میکنم حس اونم همینه فقط نمیدونم چجوری بهش بگن اصلا بگم یا نگم خیلی میترسم چون تجربه قبلی خیلی بدی داشتم هففف اصلا این موضوع خیلی بد ذهنم و درگیر کرده جوری که صبح تا شب دارم هی فکر میکنم
ابوالفضل جون وقتی دختره دوست داره از چی میترسی مطمعن باش از خداشه تو هم دوسش داشته باشی و بری بهش بگی اگر رو در رو میترسی بگی شمارشو گیر بیار تو پیام بهش بگو بعدش که دیدیش بیشتر باهاش حرف بزن اتفاقا عید هم بهترین وقت برا این کاره اصلا نترس بهش بگو خودتو عذاب نده اونم دوست داره خودش بهت گفته قبلا دیگه چی میخوای ازین بهتر حتما بهش میرسی نترس از هیچی خوشبخت بشین
محمدرضا تو هنوز خیلی سنت کمه بذار بزرگ شی بعد مطمعن شو عاشقی بعد به خونواده ها بگو برو خواستگاریش ولی اگر تحمل نداری فقط به دختر عمه ت بگو اگر اونم دوست داره و قبول کرد فعلا با هم در ارتباط باشید تلفنی و اینا تا بزرگتر بشید
سلام من محمدرضا هستم سن 15 هست عاشق دختر عمه ام شدم اسمش فاطمه سنش 13 هست من چجوری بهش بگم عاشقش هستم چجوری به خانواده هامون بگم از کجا اگر هم بگم اون قبول کنه من باید چیکار کنم؟ یک روز در هفته می بینمش شش روز باقی مانده در نبودش قلبم میگیره حالم بد میشه وقتی نیست ولی وقتی میبینمش اینگار بهترین جای دنیا هستم من باید چیکار کنم بعد من توی این سن عاشق شدم اگه بگم به خانواده هامون حتما یک اتفاقی می افته لطفاً کمکم کنید من اون نباشه نمیتونم زندگی کنم قلبم میگیره حالم بد میشه
ابوالفضل جون وقتی خود دختره دوست داره پس از خداشه تو هم دوسش داشته باشی و بهش بگی دیگه ترس نداره که اتفاقا برا عید خیلی خوبه بهش بگو اگر رو در رو میبینی می ترسی اگر شمارشو داری اول بهش تو پیام بگو بعد که دیدیش بیشتر باهاش حرف بزن مطمعن باش خوشحال میشه چون خودشم دوست داره پس نترس برو بگو بش دیگه چی میخوای وقتی میدونی اونم میخوادت همه چی حله عید بهترین موقع برا این کاره ایشالا بش برسی
من عاشق یکی شدم ک هم سن خودم هست با هم فامیلیم حدودا 2 سال پیش بهم ابراز علاقه کرد ولی من توجهی نکردم چون اون موقع فکر میکردم عشق الکیه بهتر بگم منم دوستش داشتم ولی جرعت گفتن بهش رو نداشتم هر سال موقع عید میبینمش الان تقریبا 6 ماه هست ک خونشون از شهر ما رفته و من ک همچنان دلتگشم ولی میترسم که بهش بگم میشه لطفاً راهنمایی کنید الان چند روز دیگه عید هست و من اون رو میبینم ولی میترسم بهش بگم
سلام من به يه خانوم همكار علاقه دارم يه چيزاي مانع اين ميشه كه علاقمندهاي خودشون رو نشون بدن چيكار كنم يخشون آب بشه
سلام احمد آقا عزیز، شما به دختر خاله تان علاقه دارید و چنانچه قصدتان ازدواج با ایشان است به هر حال باید رسما اقدام کنید و از ایشان خواستگاری کنید تا از احساس و تصمیم این دختر خانم مطلع شوید و نباید از اینکه بعد از پیشنهاد ایشان سرد شود بترسید چون به هر حال شما نباید به این ارتباط به این شکل ادامه دهید در حالی که نمیدانید این دختر در آینده حاضر است همسر شما باشد یا نه و درست نیست سکوت کنید و در بلاتکلیفی و با یک احساس یکطرفه به این ارتباط ادامه دهید پس بهتر است یا خودتان ابتدا احساستان را با ایشان درمیان بگذارید و نظر او را جویا شوید یا کسی را واسطه کنید تا به نحوی نظر او را بپرسد و به شما اطلاع دهد و یا رسما از طریق خانواده اقدام کنید. ۱۵ سال علاقه یکطرفه و عدم مطرح کردن احساستان زمان بسیار زیادی است و دختر خاله شما هم حتما وقت ازدواجشان است و ممکن است شما فرصت خواستگاری را از دست بدهید. از طرفی اگر ایشان هم به شما علاقه داشته باشند درست نیست او را منتظر نگه دارید در این حالت شما به ایشان صدمه می زنید و ممکن است به طور کلی از شما دلسرد شوند.
دوست عزیز احمد استم دختر خاله ام را دوست دارم تقریبا ۱۵. سال میشود با هم در اس ام اس ارتباط داریم خیلی دوستش دارم اما از احساس او خبر ندارم که در باره من چی احساس دارد در چت حرف های محبت امیز میزنم برایش بعضی وقت ها سکوت میکند بعضی وقت ها هم یک تشکری همرای مادرم هم در باره اش گپ زدیم فامیل هم خبر دارد از فامیل دختر خاله ام هم خاله ام خبر دارد میترسم پیشنهاد مستقیم برایش بدهم با من سرد شود دیگه حرف نزند دقیقا نمیفمم او هم دوستم دارد یا خیر از شما خواهشا مشوره میخواهم
من عاشق یه دختر شدم. چند سال من ۱۳ سالمه اونم ۱۳ سالشه من اونو خیلی دوست دارم و فکر کنم کخ اونم من رو دوست داشته باشد چون یه شب من خونه ی مادر جانم خواب بودم و یه دفعه اومد منو شب که همه خوابیدن منو بیدار کرد و اومد کنار من خوابید این اتفاق خیلی برای من افتاده یه من بودم و مادر جانم و اون و شب که خوابیدیم اون اول اومد کنار من و بعد رفت روبروی من تو آشپز خونه و اصرار میکرد که من برم پیشش ولی من دل و جرعت نداشتم و نرفتم
اگه شمارشو گیر نیاوردی براش یه نامه بنویس حرفاتو بگو داخلش بده بهش یجوری
ببین اگه خجالت میکشی مستقیم باش ارتباط بگیری از یه راهی شمارشو گیر بیار به یه بهونه بش پیام بده سر حرف باز کن مثلا برا عید خوبه تابلو هم نیس چون همه به هم تبریک میگن بعدش بش بگو قصدم ازینکه پیام دادم بهتون اینه که میخواستم بگم بهتون علاقه دارمو و حرفایی که دوس داری بش بگو ولی سن تون هنوز کمه اگه قبولت کرد فعلا در ارتباط باشین تا بعد که بزرگتر شدین اگه هنوز همو میخواستین خونواده تو بفرس خواستگاریش
من این ۳ ساله که از دختر همسایه مان خوشم میاد خیلی خوشم ازش میاد به طوری که نمیتونم تو چشماش نگاه کنم یا حتی باهاش صحبت کنم. ولی باور کنید خیلیی دوسش دارم حتی وقت هایی که میبینم خونه نیست خیلی.حالم بد میشه ولی وقتی میبینمش آروم میشم این چند وقته که دیگه خیلی بهش فکر میکنم حتی امتحان هامو هم دارم بد میدم و درس نمیخونم. میترسم که ار دستش بدم الان هم دیدم که داشت با ینفر چت میکرد خیلی ناراحتم . حتی یک کادو براش گرفتم که بهش بدم ولی این ۲ هفته هست نمیتونم بهش بدم. ازاونجایی که واقعا فهمیدم عاشقشم چون اگه یک حس بود بعد چند ماه یا نهایتا یک سال تموم میشد اما این ۳ ساله که دوس دارم و مطمانم عاشقشم.
من این ۳ ساله که از دختر همسایه مان خوشم میاد خیلی خوشم ازش میاد به توری که نمیتونم تو چشماش نگاه کنم یا حتی باهاش صحبت کنم. ولی باور کنید خیلیی دوسش دارم حتی وقت هایی که میبینم خونه نیست خیلی.حالم بد میشه ولی وقتی میبینمش آروم میشم این چند وقته که دیگع خیلی بهش فکر میکنم حتی امتحان هامو هم دارم بد میدم و درس نمیخونم . میترسم که ار دستش بدم الان هم دیدم که داشت با ینفر چت میکرد خیلی ناراحتم . حتی یک کادو براش گرفتم که بهش بدم ولی این ۲ هفته هست نمیتونم بهش بدم
من ۱۵سالمه و عاشق یه دختری شدم که ۱۶سالشه و من اونو خیلی دوس دارم چگونه بهش بگم که من دوسش دارم
سلام وقتتون بخیر من یکیو دوس دارم فامیله پسر دایی مادرم از خودم ۷ سال بزرگتره چند بار خانوادش رو فرستاد جلو برای خواستگاری ولی خب من نمیدونستم و مادرم از طرف من گفته بود نه ولی الآن فهمیدم واقعا بهش علاقه دارم دلم میخواد بهش بگم ولی نمیدونم چجوری چیکار باید کنم ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
من رفتم پارک بعد دوستمو دیدم گفت من رو اون پسره کراشم منم به پسره گفتم بعد بحس یه چیزی افتاد من آیدی فری فایر مو دادم بعد هروز میرفتیم بازی تو فری فایر چند بار بیرون میدیدمش بعد 30 آذر شد که بهش گفتم دوست دارم اونم گفت من تا حالا دختری مثل تو ندیدم گفت بریم بازی گفتم نتم خرابه بعد گفت نگران نباش مراقبتم تا 28روز دیگه نیومد بازی تا 1بهمن که رل زدیم بعد تولدم شد انتظار داشتم تولدمو تبریک بگه من از اون کادو نمیخوام هیچی نگفت 20بهمن بی دلیل کات کرد دوباره 22بهمن آشتی کردیم من فکر میکنم دوسم نداره. من خیلی کارا قبل از اینکه رل بزنیم کردم تا بفهمم دوسم داره یا نه. و فهمیدم دوسم داره. من نمیخوام ازدواج کنم میخوام بهترین دوستم بشه. دوستاش بهم گفتن دوست داره بعد یکی از دوستامو با من اشتباه گرفته بودن فکر کردن کنم بهش گفتن این پسره دوست داره بعد که فهمیدن یکی دیگس گفتن اشتباهی شد. بهم یه بار گفت اونقدری وجود دارم که بهت بگم دوست دارم
ببخشید من یه دختری هستم که از وقتی کلاس اول بودم تا الان که کلاس نهم هستم عاشق یه پسر شدم واحساس میکنم اونم منو دوست داره یعنی الان چند ساله باهاش حتی حرف هم نزدم اما از خواهراش شنیدم و احساس میکنم اونم منو دوست داره وعاشقمه واونم به دخترای دیگه هم پیام نمیده وباهیچ دختری هم در ارتباط نیست وحتی به من هم پیام نمیده ولی به خواهرش گفته بود که منو دوست داره ، ایا من میتونم به این عشق ادامه بدم ؟
آقا محمد پلنگ داستان عاشقیات ساختگی و غیرواقعیه به نظر میاد اما اینکه عشق واقعی رو توصیف کردی این شکلی اصلا درست نیست شما خودت گفتی عاشق دخترهای متعددی شدی حتی یک خانم با دوتا بچه پس چطور میخوای درک درستی از عشق داشته باشی و دیگه اینکه شما هیچ وقت نمیتونی بگی اگر یک دختر به من محبت نکرد دوسم نداره مطمئن باشید دختر اگر محجوب باشه نمیره خودشو بچسبونه به یک پسر و بهش محبت کنه یا مدام پشت سرش با این و اون حرف بزنه خوب یا بدشو بگه حتی اگر اون پسرو دوس داشته باشه و به نظر میاد شما از اون پسرایی هستید که حتی یک قدم حاضر نیستن برای عشقشون بردارن و انتظار دارن دختر بهشون محبت کنه و دنبالشون باشه عشق واقعی یعنی کسی رو به خاطر خودش بخوای و بهش وفادار بمونی شما وقتی کسی رو اینطوری دوست داشتی و به خاطرش حاضر شدی هر کاری بکنی بدون عاشقی و اینکه دختر وقتی ببینه پسری برای داشتنش تلاش میکنه مطمئن میشه که دوسش داره و میتونه بهش اعتمادکنه وقتی بهش اعتماد کرد بهش تکیه میکنه و اون پسر میتونه مرد زندگیش باشه شما برو یاد بگیر مرد باشی نه دنبال عشق های یکی دو روزه و دختر بازی و هوسبازی که خودتون گفتید رفتارتون همینطور بوده تا امروز
سلام خدمت همگی وامابعدمن محمد36سالمه درموردعاشق شدن وعاشق بودن واینکه ادم چجوری عاشق میشه !دوستان خدمت عرض کنم ادم بایه نگاه کردن ساده که عاشق نیست!اصلن اون عشقی که طرفتوندیدیش یایه بارباهاش برخوردکردی عشق زودگذرهست !ادم ازسن 12تا40سالگی عاشق میشه این طبیعیه نمونه اش خودمن که ازدوران 13 سالگی عاشق شدن های من شروع شدتاامروزشدتعدادشون سی وپنج نفر!!!!چون انقدربرای ادم تنوع زیاده که مثل این میمونه که رفتی توبازارخریدکنی!مثلا من تودوران 13سالگی عاشق دخترهمسایمون بودم که اون میرفت کلاس چهارم ابتدایی من میرفتم پنجم وهرروزموقع سرزنگ اخرمدرسه جلوی مدرسه دخترانه کشیک میکشیدم تااون بیادومن تماشاش کنم ومنتظراین بودم فقط بهم نگاه کنه !ولی اون اصلن نگام نمیکرد!!دوماه بعدش توعروسی داداشم چشمم افتادبه دخترپسره عمم دوهفته بعدچشمم افتادبه دخترعمم همینجورهمینجورهمینجور!!!شدم بیست وپنج ساله که یه روزازبنگاه املاک یه خانم مجردودوسه تابچه که داشت اومدن خونمون ومن اونموقع داشتم ازکف میرفتم یادمه خیلی زیاده روی کردم وهمش دوس داشتم اون خانومه اینجارواجاره کنه که دوتاپسربزرگ داشت که اونامانع شدندومن هرروزسراغشونومیگرفتم که چی شدچرانیومدیدکه !یه روزیکی ازپسراجواب گوشیوبرداشت بهم گفت اقادیگه زنگ نزن!!!!منظورم من ازاین دیدگاه اینه که عاشق شدن های نوجوانی تاسن بیست وپنج سالگی همگی (هوس)هستندهیچکدوم واقعی نیست !!اماعشق واقعی اینه که طرفوازبچگی دیده باشی یابرخوردداشته باشی یاازچندسال قبل شناخت داشته باشی عشق واقعی اینه که قبل هاباهم دوستی داشته باشی مهرهمدیگه به دل همدیگه نشسته باشه به همه اخلاقیاتش واقف باشی!ادم مورداطمینان باشه باهات مهربون باشه ازش مهرومحبت دیده باشی !!وقتی دیدی کسی بهت احترام میزاره بهت ارزش قائل میشه یادلش بحالت میسوزه یاهمیشه به فکرت بوده باشه یاسراغتوگرفته یابه توتکیه کرده باشه یاازتوکمک خاسته باشه توشادی هاکنارت بوده باشه توغم وغصه کنارت بوده باشه یاباخانوادت ارتباط وروابط اجتماعی داشته اون عشق عشق واقعیه اون زن یادختریاپسریامردعشق واقعیه وقتی یه روزدیدی کسی دلش برات میسوزه وچشمانش اشک جم شده بهت زول میزنه وبهت میگه مثلا:رضا یامحمدیاامیدیا….من تورودوست دارم همیشه بیادت بودم یاهمیشه دوست داشته یجوری یکاری برات بکنه تاتوروخوشحال کنه بدون اون عشق واقعیه یاهیچوقت دوس نداشته توروناراحت کنه یاپشت سرت حرف نزده باشه یاپیش دیگران توروتعریف کرده باشه اون عشق عشق واقعیه!
تقریبا همه داخل کامنتا گفتن به کسی علاقه دارن ولی نمیتونن و نمیدونن چطور بهش بگن یا میترسن ابراز علاقه کنن و طرف مقابل قبول نکنه اولا اینکه دختر درست نیست اول ابراز علاقه کنه پسر باید بره جلو دوما پسرایی که میترسن از ابراز علاقشون و از نرسیدن به دختری که دوسش دارن چرا اینقدر سختش میکنید بهتره راحت برید احساستونو بگید و بقیه شو بذارید به عهده دختر تا تصمیم بگیره چون اگر اون دختر هم به شما علاقه داشته باشه و شما نرید جلو هم به خودتون هم به اون دختر صدمه زدید اگرم اون دختر شمارو دوست نداشت میتونید تلاش کنید برای تغییر نظرش اگرم هر کار کردید قبول نکرد عمر و وقتتون هدر نمیره با بلاتکلیفی اینکه علاقتونو نگید به خودتون ظلم کردید
به هر دلیلی ممکنه دوست نداشته باشه ولی فقط می تونی دلیلشو از خودش بپرسی اگر نمیتونی بیخیالش بشی باید به خودت علاقمندش کنی فقط به حرف بگی دوست دارم براش کافی نیست برای ایجاد علاقه باید با عمل بهش نشون بدی دوسش داری یه کاری کن که برای هیچ کس جز دخترعموت حاظر نیستی انجام بدی تا احساس کنه هیچکس اندازه تو دوسش نداره و از این جور کارا بکن شاید نظرش عوض بشه ولی دست زدن به کارای احمقانه مثل خودکشی بیشتر مطمعنش میکنه که مرد زندگی نیستی و تو مشکلات نمی تونه روت حساب کنه عاقلانه رفتار کن مثل یه مرد
من یه چند وقتیه عاشق دخترعموم شدم و من ۱۵سالمه واون ۱۳ و نمیدونم چرا منو دوست نداره من بش گفتم دوست دارم ولی اون میگه من یکی دیگه رو دوست دارم و من الان یه چندوقتیه میخام خودکشی کنم و رفیقام نزاشتن دختر خوبیه نمیدونم چرا از من خوشش نمیاد خوشگل هستم پول دارم نمیدونم چرا منو دوست نداره شما راه کاری دارید به من بگوید بخدا ثواب داره
پسری که از خودم سه سال کوچیکتره تمام شرایط و معیارهای منو داره تا حالا باهاش حرف نزدم در حد سلام و احوالپرسی..ایشون پسرعموی شوهر دوستم هستن خیلی باحیا و محجوب به نظرم تو این بل بشو ادمقابل اعتمادیه واسه زندگی.من شمارشو دارم ولی دوستم خبر از علاقمندی من به این اقا نداره ..خواستم خودم شروع کننده باشم ولی نمیدونمچطوری
سن 12 خیلی کمه زوده بگی عاشقم بشین درستو بخون از الان دنبال این کارا باشی تو درست افت میکنی ازدواج هم که زوده تازه خودت میگی دوست دختر داره پس اصلا به تو فکر هم نمیکنه
من ۱۲سالمه و عاشق پسر عموم شدم که ۱۷ ساله شه خیلی دوسش دارم و خودش یک دوست دختر داره که من دیدمش و اون روز که دیدمش پسر عموم آنجا بود و اونا با هم قهر بودم حالا بگذریم کاری ندارم چیکار باید بکنم
وضعیت منم مثل وضعیت هانی هست راستش نمیدونم چیکار کنم پدر کراشم تو بانک کار میکنه منم به بهونه کارای بانکی میرم اونجا هر سری میگم خونواده خوبن?البته خونواده هامون همو میشناسن (✪‿✪)
امیرعباس با چند ماه نمیتونی مطمعن باشی عشقت واقعیه بذار یه مدت بگذره اینکه نگات میکنه خوب شاید ازت خوشش اومده شایدم منظوری نداره همینطوری نگاه میکنه بعد یه مدت اگر مطمعن شدی و قصدت ازدواجه به مامانت یا بابات بگو کمکت کنن خودتم میگی مذهبی هستین هردو پس از طریق خانواده باشه بهتره
محمد اگر نمیتونی تو چشاش نگاه کنی سرتو بنداز پایین بهش بگو دوسش داری اینجوری از نجابت و ادبت خوشش میاد یا اگر قصدت ازدواجه از طریق خانواده رسمی اقدام کن اینجوری لازم نیست خودت مستقیم بهش بگی که خجالت بکشی برو جلو نترس عاشقت میشه پسررررر
سلام من از هم کلاسی دانشگام که همشهریمه خوشم اومده منتها نمیتونم تو چشاش نگاه کنم و بگم دوستش دارم چیکار کنم بفهمه دوستش دارم؟
بزرگترین اشتباه پسرا اینه که وقتی عاشق دختری میشن بهش نمیگن و میذارن وقت بگذره دختر هم اگر علاقه ای داشته باشه سرد بشه و فرصت رسیدن به عشقشونو به راحتی از دست میدن چرا نمیفهمین دختر نمی تونه پاپیش بذاره پسر وظیفهشه بره جلو مردی گفتن زنی گفتن بیخیالا. مرد ترسو هم نوبره?
۷ سال اختلاف زیادیه ممکنه خانواده هاتون نذارن ازدواج کنید ولی اگر تو برات مهم نیست و دختره هم مشکلی نداره و علاقه تون دو طرفه س می تونید ازدواج کنید و خوشبخت هم بشید چون من خودم خیلی هارو دیدم دختره ۳ سال یا ۱ سال یا ۶ بزرگتره و چندتا بچه دارن و خوشبختن ولی اگر جنبه نداری و چندسال دیگه میخوای بگی پیرشدی و بری دنبال یکی دیگه از فکرش بیا بیرون بذار با یکی دیگه ازدواج کنه
سلام به دختری علاقه دارم میخوام ازش خواستگاری کنم ولی نمیدونم چطور سر صحبت رو باز کنم و چکار کنم جواب مثبت بده چون خیلی دوسش دارم هر کس پیشنهادی داره بده
منم یکی را دوست دارم که چند سالی ازم بزرگتره. به نظرم اونم منو دوست داره ولی نه به شکل یک همسر. چند ساله همو میشناسیم و اون هم دختر شایسته و خوبیه. یک بار فرصتش پیش اومد و باهم نشستیم و تقریبا بهش گفتم که دوستش دارم. میتونم بگم که خوشحال شد. البته یکم هم به شوخی گرفت. واقعا تنها چیزی که بین ما اختلاف انداخته 7سال اختلاف سنی مونه. به نظرتون چی میشه؟
سلام. من یه پسر ۲۴ ساله ام که الآن دانشجو ام و به یکی از دخترا که همکلاسیم علاقه دارم و بیشتر از ۴ ساله که بهش علاقه دارم و خیلی هم دوسش دارم ولی تا الآن نتونستم بهش بگم که دوستش دارم و نمیخوام از دستش بدم از طرف دیگه دوستش بهم گفته که به یه پسر دیگه علاقه داره و در این بتر هردو شون جدی هستن ، ولي من تو این ۴ سال به جز اون به هیچ دختر دیگه ای فکر نکردم و تمام فکر و ذهنم تو این ۴ سال این دختره هسش، هر بار که میبینمش دلم شاد و خوشحاله ولی هر وقت که نمیبینمش اون روز برام مثل روز عزاست انقدری بهش علاقه دارم که احساس می کنم البته یقین دارم که نیمی از قلبم از اونه و هر وقت بهش نگاه می کنم قلبم آرومه ولی یکی دو بار ندیدمش حالم خیلی خراب شد و قلبم احساس می کردم دیگه نمیزنه و به حدی رسید که داشتم سکته میکردم چند باری تلاش کردم که احساسم رو بهش نشون بدم که چه قدر دوستش دارم وفک کنم خودش فهمیده که بهش علاقه دارم ازتون خواهش میکنم کمکم کنید که چه طوری برم رودر رو باهاش صحبت کنم و بهش بگم که دوستش دارم
برای دریافت مشاوره تلفنی لطفا تماس بگیرید
اگر فکر میکنی پسرخالتم بهت علاقه ای داره میتونی به رابطه باهاش فکر کنی البته تیپ مغرور حتی ممکنه عاشق کسی باشن ولی بهش نگن حالا اگر بگی و پسرخاله بهت علاقه داشته باشه حتما استقبال میکنه ولی اگر نداشته باشه هم کلا تیپ مغرور خوششون میاد کسی بهشون ابراز علاقه کنه ولی مهمه بعدش تلاش کنی نظرشو جلب کنی اگر تلاشی ازت نبینه بیشتر خودشو میگیره تا بگه براش مهم نیست مگر اینکه اصلا تو رو به عنوان همسر نتونه بپذیره که دیگه باید فراموشش کنی داخل پیام بهش بگو که میخوام باهات دردودل کنم چون بهت اعتماد دارم و میخوام مرد باشی این حرفو پیش خودت نگه داری بعدش بهش بگو شش ساله بهت علاقه دارم و میخوام نظرتو بدونم بهش فکر کن و نظرتو بهم بگو بهش بگو تنها کسی که تونسته دل منو تسخیر کنه تویی بگو احساسم به تو پاک و از ته قلبه ولی محترمانه بهش بگو استیکر و شکلک قلب و اینا نفرست اگر نظرش مثبت بود هم تا مدت ها محترمانه باهاش ارتباط داشته باش که بفهمه دختر خوبی هستی و برای ازدواج مناسبی چون ممکنه امتحانت کنه چون پسرای مغرور هر دختری رو برا ازدواج انتخاب نمیکنن باید ارزششو داشته باشی که مجردی رو بذارن کنار
من شش سال میشه پسر خاله ام رو دوست دارم از وقتی بار اول خانه شون رفتم دلمو دادم بهش خیلی جذاب بود به نظرم انوقت وحالا هم اما اون با همه خیلی راحت بود مخصوصااا من همش توجه داشت به من در عین حال خیلی مغروره و با دخترای دیگه هم صمیمی و راحته بعدا آمریکا رفت و من پس از رفتن اش بهش تو انستا پیام دادم در حد احوال پرسی بعد شماره واتساب شو خواستم که فرستاد الان هم نمیدونم چطوری پیام بدم و بهش بگم دوستش دارم
چند ساله عاشق یه دخترم ولی می ترسیدم بهش بگم ولی تصمیم گرفت ولنتاین که چند روز دیگهست بزنم به سیم آخرو بهش بگم عاشقتمو ازت دست نمیکشم اگه بگی نه انقدر میرم و میام و پاشنه در خونتون درمیارم تا زنم شی اگر نگم دیوونه میشم دیگه طاقت ندارم میخوام شب و روزم با اون بگذره دلم میخواد دستاشو بگیرم تا آروم شم امیدوارم قبولم کنه ولی من ول کنش نیستم تا وقتی مجرده
سلام من شش ساله پسر خالمو دوست دارم خانواده شون خیلی راحت وآزادن در ضمن فعلا آمریکاست چند روز پیش تو انستا بهش پیام داد در حد احوال پرسی و شناره واتساپشو گرفتم تا الان بهش پیام ندادم نمیدونم چجوری بگم لطفاا یه مشوره بدید باید بگم خیلی مغرور و دختر کش هم اس با هم خیلی خوب و راحت بود همیشه هوامو هم داشت
باید بهتون بگم شما فعلا برای ازدواج خیلی زود هستین ولی این تصمیم شماست به نظر من اعتراف کنید تمام مشکلات تو را فراموش کنین بهش بگین دوست دارم
من عاشق ی دختر تو فامیل مون شدم ک از خودم بزرگتره چطوری بهش بگم ک دوستش دارم
ک آبروم تو فامیل نره
ابراهیم وقتی دیدیش یه جای خلوت که بود برو پیشش بهش بگو خیلی وقته به موضوعی فکر می کنم و میخوام باهاتون درمیون بذارم بعدش بهش بگو می خوام بین خودمون باشه اینو بگو چون فامیله بعد بگو خیلی وقته به شما علاقمند شدم و قصدم خیره لطفا راجب حرفام فک کنید و نظرتونو بهم بگید اگر شما راضی باشید میخوام بیام خواستگاری ولی اگر میخوای باهاش دوست شی فقط تو فامیل دنبال این رابطه ها نباش آبروت میره اگه بفهمه کسی
سلام به یه دختر تو فامیل دورمون علاقه دارم چطور باید بهش بگم که بدش نیاد و نظرشو بفهمم
اگر بترسی باختی اصلا نترس برو جلو علاقتو بگو و سعی کن راضیش کنی اگه واقعا عاشقشی اول سر صحبتو یه جوری باهاش باز کن سلام و احوالپرسی و چه خبر و اینا و بعدش به یه بهونه حرفو ادامه بده بهتره در مورد یه موضوعی که با هم اشتراک دارید باشه تا بتونی بیشتر باهاش گرم بگیری و حرف برا گفتن داشته باشین بعدش بهش بگو یه موضوعی هست که خیلی وقته می خوام در موردش باهاتون حرف بزنمو بهش همه احساسی که داریو بگو و بهش قصدتو بگو ولی خواستی باهاش تنها حرف بزنی یه جای خلوت سرتو بنداز پایین مودب باش ازت نترسه و بعدش پیگیر شو و پافشاری کن که بفهمه واقعا دوسش داری و بهت اعتماد کنه و عشقتو قبول کنه
سلام منم ی چند مدتی هست ک نسبت به یه نفر خیلی احساس دلبستگی میکنم هم سن وسال خودمه خیلی دوستدارم بدونم اونم نسبت بهم علاقه داره یانه فامیلمونه گاهی اوقات احساسم میگه نسبت بهم یک علاقه ایی داره آخه خیلی نگام میکنه خیره میشه بهم خانوادش گاهی اوقات میگن ک مثلا شما دوتا باهم ازدواج میکنید من تنها چیزی ک میخوام بدونم این که اونم نسبت بهم علاقه داره یانه برامن حرفا بقیه مهم نیست ک چی میگن برام فقط احساس خودش مهمه نسبت ب خودم میخوام بدونم عشقم یک طرفه هست یانه خودش با رفتاراش فکر میکنم نسبت بهم علاقه داره اگر نداره چرا بهم انقدر خیره میشه تصمیم گرفتم ایندفه ببینمش بهش بگم اولا خجالت میشکم دوما موندم چطور مطرحش، کنم، ولی گفتنش، باعث میشه ک یا آمیدوارشم یا، دیگه خودم راحت شم ازفکرو خیال. . ولی امیدی ب، شنیدن جواب اوکی ندارم و خیلی نگرانم… بنظرتون چطوری بهش بگم
آقا کاظم کسی که واقعا عاشق باشه همیشه عشقش براش اولویت اوله و هیچ وقت بین عشقشو و کارای دیگه سر دوراهی قرار نمیگیره چون آدم عاشق همیشه انتخابش عشقشه و برای بودن کنار اون آدم حاضره هر کاری بکنه و نمیتونه وایسه تا اونو از دست بده شما مطمئنی عاشقی؟؟؟
من یک نفر رو خیلی دوست دارم.. همیشه بهش فکر میکنم .. خیلی وقتا به خودم میگم کاش جایی حتی اشیای رو میزش بود تا ببینمش هر روز .. تو خیالاتم خیلی وقتا خودمو در حال مردن واسش میبینم .. دلم می خواد واسش بمیرم..
سلام آقای یوسفی عزیز
شما اشاره کردید عاشق دختری هستید و از طرفی هدفی دارید خوب در این دو راهی باید با خودتان فکر کنید و به نتیجه برسید که کدام برای شما مهم تر و با ارزش تر است با توجه به اینکه گفتید دخترخانم وقت ازدواجشان است آیا شما حاضرید از ایشان صرف نظر کنید و به دنبال هدفتان بروید اگر این دختر ازدواج کند چقدر برای شما ناراحت کننده خواهد بود؟ اما شاید نیازی نباشد یک راه را انتخاب کنید اگر دختر خانم هم به شما علاقه داشته باشد می توانید هدفتان را با ایشان در میان بگذارید و از ایشان بخواهید با شما همراهی کنند یا با همفکری همدیگر به یک نتیجه مطلوب برسید و تا زمانی که از خود ایشان نپرسید متوجه احساس ایشان نخواهید شد و از طرفی تصمیم گیری برای هدفتان سخت می شود مگر اینکه از ازدواج با این دخترخانم صرف نظر کنید.
سلام من ۲۲ سال سن دارم عاشق یه دختری شدم که خیلی وقته دوسش دارم ولی نظر او را نمیدونم چون بهش نگفتم تا حالا منم بخاطره اینکه میخام شروع به یه کاری کنم یعنی یه هدف دارم بین یه دو راهی قرار گرفتم که اول ازدواج یا شروع به کاری که میخوام ،چون هردو هم زمان میخان منم اون را تو قالب زندگی و دوست داشتن میبینم .
سلام آرزوی خوشبختی برای همتون
من ۲۲سال سن دارم، عاشق یه دختری شدم که نمیدونم اون هم منو دوست داره یه ن به خاطر این کارم نمیتونم جلو برم وقت ازداوجه براش منمکه پیه یه کارم یعنی یه هدف دارم بین یه دوراهی قرار گرفتم، نمیتونم شروع به کار کنم یا ازدواج
چون واسه هر دوتاهم زمان میخاد لطف کنید، راهنمایم کنید
به اون دختر محبت کن و با رفتارت بهش نشون بده که دوسش داری و خودتو حامی براش نشون بده وقتی نظرش به تو جلب شد ازت خوشش اومد اونوقت رک و راست بهش بگو بهت علاقه دارم و قصدم جدیه اگرم نه گفت تو بازم سر حرفت بمون تا بفهمه علاقه ای که داری راسته اون موقع اونم بهت علاقه پیدا میکنه و دلش برا تو میشه
من عاشق دختری هستم که اون پسر دیگه رو دوست داره و الا پسره اون رو ول کرده چگونه ابراز علاقه کنم
پسری را دوست دارم نمیتونم بهش ابراز کنم برام سخته روشو ندارم اونم دقیقا مثل خودمه. لطفا منو راهنمای کنید. با تشکر.
پسر را که دوست دارم همش با هم حرف میزنه من به خواهرش هم گفتم
برادرش را دوست دارم الان اونم میدانه من برادرش را دوست دارم چند بار میخواستم بگم براش
اما نمی توانم اون پسرم بهترین دوستم است هر روز هم من اونا میبینم باهاش حرف میزنم من اونا زیادی دوست دارم نمیدونم چیکار کنم میشه کمه مشوره برام بدهید
من بهشون میگم بیان تو این سایت از عشق همیدیگه با خبر بشید. ب همین راحتی:))
سلام دخترم
شما همانطور که خودتان میدانید سن تان برای مسائل عاطفی خیلی پایین است شما میگویید 5 سال است به آن پسر علاقه دارید یعنی از 10 سالگی در سن کودکی و نوجوانی اما خوب اگر این عشق را واقعی هم در نظر بگیریم و به دور از هیجانات سن شما با این حال برای ازدواج هنوز زود است و این پسر هم تا به حال به شما ابراز علاقه ای نکرده ممکن است احساستان یک طرفه باشد اما اگر میخواهید نظر او را بدانید از طریق یک واسطه قابل اعتماد می توانید این کار را انجام دهید اما اینکه خودتان با این سن کم اقدام به ابراز علاقه کنید برایتان خوب نیست. باید پسر برای پیشنهاد ازدواج و ابراز علاقه پیش قدم شود.
من عاشق یه پسری شدم که نمیتونم بهش بگم چون منطقه محله ما تجاری هستش میترسم به عشقم بگم دوست دارم چون محل کاد خودش هم اینجاست من پنج ساله خورد و خوراک ندارم دارم دیوونه میشم شاید بگین شما اصلا معنی عشق رو میدونید؟اگه نمیدونستم پنج سال بدون اینکه یه کلمه باهاش حرف بزنم نظرم عوض میشد تورو خدا کمکم کنید
من یه دخترم و فقط 15 سالمه 5 ساله عاشق پسر همسایه مون که محل کارش کنار خونمونه شدم و چون ازش خجالت میکشم و حس میکنم چون با برادرم دوسته بهش میگه.
یجوری هم ازش میترسم نمیدونم چرا؟
تورو خدا کمکم کنید خورد و خوراک ندارم مامانم اینا هم دارن بهم شک میکنن و هی گوشیمو چک میکنن فقط کمکم کنید.
من پسرم ۱۶ و خاطر خواه تمام دخترای شهرمونم ولی اصلا عاشق هیچکدومشون نیستم خیلیم نگاهم میکنن و پشت سرمن نمیدونم از این بحران چطوری بیرون بیام