ازدواج زودهنگام از مباحثی است که بازتاب آن را، در جامعه بسیار مشاهده میکنیم. ازدواج، خود بهتنهایی بسیار مهم است؛ و افرادی که بهموقع و با شرایط مناسب ازدواج میکنند، مشکلاتی در زندگی دارند. حال اگر این ازدواج، زودهنگام صورت گیرد؛ این مشکلات چندبرابر خواهد بود. قبل از پرداختن به این مبحث لازم است موضوعاتی را بدانیم.
در ادامه به موارد زیر خواهیم پرداخت:
- 1- تعریف ازدواج
- 2- هدف از ازدواج
- 3- ازدواج زودهنگام
- 4- تأثیر ازدواج زودهنگام بر فرد
- 5- راه حل مشکل
- 6- چرا مشاور؟
کلمه ازدواج، ریشه عربی دارد. ازدواج به معنی تزویج و مزاوجه است؛ یعنی زن و مرد با یکدیگر جفت میشوند. آنها قرین یکدیگرند. به بیانی دیگر ازدواج، اتحاد بین مرد و زن است که بر پایه صفات و ویژگی و شخصیت مشترک شکل میگیرد. زن و مرد متعهد میشوند که نسبت به یکدیگر باوفا بمانند و اهداف ازدواج را با یکدیگر تحقق بخشند.
هدف از ازدواج ساختن زندگی با بنای محکم عشق، امنیت و آرامش است. یکی از مهمترین اهداف ازدواج، عشق و محبت میباشد. وجود این دو مهم، در زندگی مشترک، باعث پیشرفت روزافزون زندگی برای زن و مرد است. اگر عشق و محبت را از زندگی حذف یا آن را کمرنگ کنیم؛ احساس شادی، آرامش و امنیت که خود جزء اهداف مهم ازدواج است را از دست میدهیم. زن و مرد هر دو نیاز به محبت کردن و محبت دیدن دارند؛ اصلاً آنها برای همین ازدواج میکنند که محبت ببینند و محبت کنند و عشق بورزند. آنها با حفظ و رعایت این اهداف و رسیدن به آنها میتوانند پابهپای یکدیگر و با کمک به هم رشد کرده و به اهداف فردی و خانوادگی و اجتماعی خود جامه عمل بپوشانند. در یک دستهبندی کلی میتوان هدف از ازدواج را رسیدن به عشق، محبت، آرامش، امنیت، رشد فردی، پیشرفت و رفع نیازهای جنسی و عاطفی دانست.
ازدواج زودهنگام زمانی روی میدهد که دختر یا پسر هنوز به بلوغ فکری و رشد عاطفی کافی نرسیده است؛ این یعنی دختر یا پسر در این سن آمادگی لازم برای ازدواج و شروع زندگی مشترک را ندارد. میانگین سن ازدواج زودهنگام را از 13 سال تا 18 سال برآورد کردهاند.
زمانی که افراد احساس میکنند، نیاز به ازدواج آنان صرفاً احساسی و یک دلبستگی زودگذر نیست؛ و خود را آماده در مقابل چالشهای زندگی میبینند میتوانند ازدواج کنند؛ در این صورت این ازدواج زودهنگام نیست. اما اگر دختر و پسر هنوز به شناخت شخصیتی از خود نرسیدهاند؛ و یک رشد عادی را در بازه سنی خود تجربه نکردهاند؛ و خواهان ازدواج هستند؛ این ازدواج زودهنگام است.
بیشتر ازدواجهای زودهنگام سنتی هستند. بزرگترها معتقدند جوانها وقت زیادی برای شناخت از یکدیگر پس از ازدواج دارند. این تفکر در چند سال اخیر کمتر شده است؛ اما آمار آن صفر هم نیست. امروزه بخشی از آمارهای طلاق متعلق به ازدواجهای زودهنگام است. اما این را نیز نمیتوان گفت که تمام ازدواجهای زودهنگام به جدایی میکشند. خیلی از زوجهای موفق که اینگونه ازدواج میکنند احساس خوشبختی دارند و از زندگی در کنار یکدیگر نیز راضی هستند. اما ازدواج زودهنگام معایبی نیز دارد. این عیبها تأثیر زیادی روی افراد، زندگی آنها و نوع تربیت فرزند آنها دارد. که در ادامه به این تأثیرات خواهیم پرداخت.
معایب ازدواج زود هنگام
ازدواج یکی از مهمترین تصمیمات زندگی به شمار میرود. اگر میخواهید ازدواج کنید باید تمام جوانب آن را بسنجید. این که آیا میتوانید با چالشها و سختی های زندگی مشترک کنار بیایید یا خیر؟ آیا آمادگی لازم برای ادارهکردن یک زندگی را دارید یا خیر؟ آیا از تصمیم خود پشیمان نمیشوید؟ آیا همسر آیندهتان را دوست دارید؟و دیگر سؤالات مهمی ازایندست که باید قبل از ازدواج پاسخی برای آن پیدا کنیم. حال اگر ازدواج بدون پاسخ به این سؤالات، و بدون سنجیدن شرایط و زودهنگام صورت پذیرفت؛ تأثیرات منفی را به دنبال خواهد داشت که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
تأثیر ازدواج زودهنگام بر فرد
از جمله تأثیرات منفی ازدواج زودهنگام، تأثیر آن بر خود فرد است. فرض کنید در سن کم و یا بدون آمادگی ازدواج کردید. شما حالا مسئولیتهایی دارید که باید برای آنها وقت بگذارید، شما دیگر متعهد به زندگی با شخص دیگر هستید. شخصی که با شرایط مختلفی با شما بزرگ شده است، خلقیات مخصوص به خود را دارد؛ و حالا هر دو شما باید در کنار هم زندگی کنید.
اوایل ازدواج و شروع زندگی مشترک شیرین است. همه چیز برای شما تازه و لذت بخش است. اما مدتی که از آن میگذرد هرکدام از شما مسئولیت خود را قبول میکند تا برای آن تلاش کند؛ زمانی که وارد اجتماع میشوید و همسالان مجرد خودتان را میبینید که آزادانه و بدون تعهد زندگی میکنند، شاید شما هم بخواهید مثل آنها زندگی کنید؛ اما یا خود نمیتوانید، یا با مخالفت همسرتان مواجه میشوید.
شما انتخاب کردهاید بهجای وقت گذراندن با دوستان خود، قدم به زندگی مشترک بگذارید و باید یک سری چارچوبهایی را رعایت کنید. پس در اینجا با محدودیت مواجه میشوید و اولین ضربه روحی در زندگی مشترک را میخورید. اینکه شما بخواهید خودتان را با شرایط موجود وفق دهید زمان میبرد؛ پس امکان دارد در این بازه زمانی احساس پشیمانی از ازدواج به سراغتان بیاید.
حتی اگر از شرایط زندگی خوبی برخوردار باشید؛ امکان دارد وارد یک بحران پس از ازدواج شوید. به این موضوع توجه کنید: «انسانها در شرایط مختلف واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند.» حال اگر قبل از ازدواج و در زمان آشنایی، آن شرایط برای شما پیش نیامده باشد؛ و شما در این مورد هیچگونه شناختی از همسر خود نداشته باشید، ممکن است با بهوجودآمدن چنین شرایطی واکنش جدید از همسر خود بینید و به خاطر آن با همسر خود اتفاقنظر نداشته باشید.
در چنین شرایطی ممکن است شما باز هم از ازدواج خود پشیمان شوید. ازدواج موضوع سادهای نیست و قطعاً کسی که در آن با مشکل مواجه است؛ پریشان خاطر خواهد بود. یکی از مشکلات در ازدواج زودهنگام، حسرت خوردن است. «فرد با خود میگوید کاش کسی را انتخاب میکردم که بیشتر به من شبیه باشد. من تازه خودم را شناختم و فهمیدم افکار من با همسرم متفاوت است. ایکاش زود ازدواج نکرده بودم. من در حل چنین بحرانها و چالشهایی در زندگی ناتوانم و فکرهایی ازاینقبیل.» این فکرها شما را از همسر خود دور میکند و باعث بروز مشکلات بعدی نیز خواهد بود. شما را گوشهگیر و کمحرف میکند؛ و باعث ایجاد احساس نارضایتی و تنهایی در ازدواج میشود. اینها همه از تأثیراتی است که ازدواج زودهنگام، بر فرد و شخصیت او میگذارد. باید توجه داشت که این تأثیرات برای خیلی از زوجهایی که زود ازدواج کردهاند، شاید وجود نداشته باشد. ما هرآنچه از آمار مشاورههای زناشویی به دست میآوریم را، مورد بررسی قرار میدهیم.
تأثیر ازدواج زودهنگام در خانواده
شما بعد از پیبردن به تأثیر ازدواج زودهنگام بر خود، به تأثیر این ازدواج زودهنگام در خانوادهتان هم پی خواهید برد. کسانی که ازدواج زودهنگام داشتهاند؛ کم این عبارت را از دهان اطرافیان و همسر خود نشنیدهاند. این جمله که «تو هنوز خیلی بچهای!» حقیقت این است؛ از زمانی که ازدواج میکنید نگاه اطرافیان به شما تغییر خواهد کرد. برای مثال: آنها میخواهند بهجای یک دختر 18 ساله، یک خانم عاقل و بهقولمعروف سنگین را ببینند. یا همسر گاهی انتظار دارد که شریک زندگی او خیلی از سن خود بیشتر بفهمد و عمل کند. حال این اتفاق نمیافتد و شما از جانب خانواده و همسر، زخمزبان خواهید خورد. نهتنها این مورد در شخصیت شما بسیار تأثیر منفی میگذارد؛ بلکه دید اطرافیان نسبت به شما عوض شده و دائماً از شما انتظارات بیشتری دارند.
گاهی شما احساس میکنید میخواهند شما را تربیت کنند. فرزندان شما نیز با وجود شنیدن چنین حرفهایی از اطرافیان، خودشان را دستکم میگیرند و این گاهی متأسفانه باعث ایجاد نوعی اختلال در کودکان میشود. تمام تأثیراتی که ازدواج زودهنگام بر خانواده شما میگذارد؛ هرکدام آسیبی است که به شما متحمل میشود.
تأثیر ازدواج زودهنگام بر فرزندان
تربیت فرزند یکی از مهمترین مسائل در بحث خانواده است. فرزندی که شما تربیت خواهید کرد؛ قرار است در اجتماع حضور پیدا کند. خواهناخواه او بر افراد تأثیر میگذارد و تأثیر میپذیرد. بحث تربیت فرزند خود یکی از مهمترین مسائل اجتماعی نیز هست. شما زمانی که تصمیم به داشتن فرزند میگیرید و صاحب فرزند میشوید، از همان لحظه اول، یکی از بزرگترین مسئولیتها را به دوش میکشید. فرزند، اول از پدر و مادر میبیند و می آموزد. اگر شما در سن کم پدر یا مادر میشوید؛ حتماً باید فرزندتان را تحتنظر مشاورین و روانشناس کودک خوب تربیت کنید؛ تا فرایندهای رشد اجتماعی کودک بهصورت صحیح پیش رود.
یکی از موضوعاتی که زیاد در کودکان، و در مبحث رشد کودک مشاهده میکنیم این است که کودک دیرتر از سن خود شروع به حرف زدن میکند و دایره لغات بسیار کمی در بازه سنی خود آموخته است. زمانی که پدر و مادر او را نزد روانشناس کودک میآورند متوجه میشویم مادر و پدر بسیار کم با کودک صحبت میکنند. علت را که جویا میشویم مادر میگوید من هنوز حوصله خودم را هم ندارم. مادر زود ازدواج کرده است و درست، در زمانی از سن خود قرار دارد که کمی نسبت به کودک خود بیحوصله است. پدر این کودک، بیشتر ساعات روز را بیرون از خانه میگذراند. آنها زیاد از خانه بیرون نمیروند پس در نتیجه، کودک دیرتر شروع به جملهسازی و حرف زدن میکند. آمار نشان میدهد میزان افسردگی بعد از زایمان، در زنانی که ازدواج زودهنگام داشتهاند بیشتر از سایر بانوان است. همچنین مادر، محور زندگی فرزند است و اگر علاوه بر زود ازدواج کردن زود باردار شود امکان آسیب روحی در کودک نیز وجود دارد؛ علاوهبرآن، والدین در تربیت کودک دچار مشکل میشوند. به یاد داشته باشید تربیت سالم فرزندان، ملزم به زندگی و شرایط سالم خانواده است.
پشیمانی از ازدواج زودهنگام
- 1- پذیرفتن شرایط حال حاضر و روش حل آن: نه فقط در بحث ازدواج، بلکه تمام کارهایی که انسان انجام میدهد و بعد از آن پشیمان میشود؛ احساس سرزنش از خودش به او دست میدهد. ابتدا باید شرایط پیشآمده را پذیرفت، تا بتوان مشکل را حل کرد. اینکه دائم به کار انجام شده بیاندیشیم و خودمان را سرزنش کنیم، مشکلمان حل نمیشود. ازدواج صورتگرفته است؛ مثل تمام مراحل زندگی رشدی انسان، زندگی مشترک نیز دچار مشکل شده است، و حالا باید آن را حل کرد. تا زمانی که اتفاق صورتگرفته را نپذیریم نمیتوانیم به حل آن بیندیشیم. شما زمانی شرایط موجود را خواهید پذیرفت که وقتی به مشکلتان فکر میکنید، دیگر خودتان را سرزنش نمیکنید و به دنبال راه حل میگردید.
- 2- ریشه مشکل کجاست؟ موضوع اصلی این مطلب در ارتباط با ازدواج زودهنگام است. پس باید به این بیندیشید، چه اتفاقی باعث شد شما، به این فکر بیفتید که زود ازدواج کردید؟ این فکر از کی و کجا شروع شد؟ آیا بهاندازه کافی مهر و محبت از جانب همسرتان دریافت نمیکردید؟ آیا به علاقه خود نسبت به همسرتان شک داشتید یا بالعکس؟ آیا دعوا کرده ید و انجام بود که ناامید شدید و فکر کردید که زود ازدواج کردید؟ آیا فکر میکنید که از پس مشکلات زندگی بر نمیآیید؟و خیلی دلایل دیگر نیز هست که میتواند شما را به این نتیجه رسانده باشد. پس فکر کنید چه چیزی باعث شکلگیری این فکر شد؟ پیدا کردن اولین دلیل میتواند ریشه این فکر باشد. «به یاد داشته باشید قرار نیست اتفاقات گذشته را کالبدشکافی کرده و آنها را موضوع بحث با همسرتان قرار دهید. اینجا فقط قرار است مشکل را پیدا کنید»
- 3- بدون توهین به همسر با او صحبت کنید. مهم است در زمان مناسب، ترتیب یک همنشینی و نوشیدن چای را به خود و همسرتان دهید. هرچقدر هم که از زندگی مشترکتان گذشته باشد؛ و هرچقدر هم که از یکدیگر شناخت داشته باشید؛ باز هم به یک همنشینی و صحبت احتیاج دارید. تمام سعی خودتان را بکنید که کاملاً منطقی با این موضوع کنار بیایید. شک نکنید که هر دو از این شرایط پیشآمده ناراضی هستید؛ و اگر همسرتان مشکلی در ارتباط خود با شما نمیبیند، به این معناست که او، متوجه آسیبی که تا الان به شما وارد کرده نیست. پس بدون اینکه عصبی و ناراحت شوید با او صحبت کنید. قرار نیست در این جلسه دونفره، دلخوری و دعوایی صورت پذیرد؛ پس به این مورد نیز توجه داشته باشید. در این همنشینی از عبارت «تقصیر تو بود که این اتفاق افتاد» پرهیز کنید. در مورد مشکل پیشآمده در زندگیتان از همسر خود کمک بخواهید. به او بگویید زندگی خودتان را دوست دارید؛ اما از نظر شما در این زندگی مشکلاتی پیشآمده که باید آنها را به کمک یکدیگر حل کنید؛ و بدون کمک او قادر به حل این مشکل نخواهید بود. مطمئن باشید اگر آرام و منطقی با او صحبت کنید همسرتان شما را درک خواهد کرد.
- 4- به روانشناس خانواده مراجعه کنید. مشاور میتواند در بهتر شدن رابطهتان به شما کمک ویژهای کند. مشاور نه خانواده و نه همسر شماست؛ پس بدون جانبداری با شما صحبت میکند. شما در یک شرایط از زندگی به سر بردهاید که از نظر روحی آسیب دیدهاید. شما باید در مورد مشکلاتتان با مشاور یا روانشناس، صحبت کنید چرا که اگر این آسیبها زیاد باشد امکان بهوجودآمدن افسردگی در شما وجود دارد. همانطور که میدانیم؛ بیماریهای روحی عامل بیماریهای جسمی است و بالعکس. پس تا دیر نشده نزد مشاور یا روانشناس مراجعه کنید. همسرتان به صحبتها و راهحلهای مشاور گوش خواهد داد. هر دو شما ترفندهایی را یاد خواهید گرفت که به شما برای درک بهتر یکدیگر کمک خواهد کرد. توجه داشته باشید اگر همسرتان راضی به آمدن نه خودش و نه شما نزد مشاور نمیشود او را قانع کنید. همسرتان را بهاجبار نزد مشاور نبرید؛ در این صورت، یا اصلاً به حرف مشاور گوش نمیدهد و یا این امر موقتی است.
- 5- چرا مشاور؟ اگر احساس میکنید بعضی حرفها را، نمیتوانید به همسرتان بگویید یا همسرتان شما را درک نمیکند؛ بهتر است این کار را به دست کاردانش یعنی مشاور بسپارید. هدف شما از ازدواج خوشبختی بوده؛ ولی متأسفانه شما این احساس را ندارید. احساس ناراحتی میکنید و احتیاج به حرف زدن دارید. برخی از صحبتها را نمیتوان با همسر خود در میان گذاشت؛ و بروز مشکلات زناشویی به خانواده نیز کار اشتباهی است. پس در اینجا مشاور به کمک شم میاید. شخصی که در این حوزه تخصص دارد و میتواند بهراحتی مشکل شما را حل کند. همانطور که پیشتر اشاره کردیم مشاوره خانواده و نه همسر شماست! پس بدون هیچگونه جانبداری صحبت کرده و برای رفع مشکل ه شما راهکار میدهد.
- 6- برای درمان آسیب روحی بر اثر ازدواج زودهنگام شما نیاز به مشاور دارید: شرایط شما خاص است. ازدواج شما زودهنگام بوده است. یعنی شما بهجای تفریح با دوستانتان، متعهد به زندگی با یک شخص در سن کم بودهاید. شما در سنی ازدواج کردهاید که هنوز، حتی شناخت کافی از خود نداشتهاید. این سن مقتضی تغییر رفتار است. همسر شما از شما میخواهد مثل یک فرد بالغ رفتار کنید و این برای شما مقدور نیست. حتی در مواردی که ازدواج زودهنگام با اختلاف سنی در ازدواج رخ میدهد اوضاع بدتر میشود. مرد دوست دارد روی زن تسلط داشته باشد و اگر از او بزرگتر باشد این تسلط تبدیل به تربیت خواهد شد و در برخی اوقات متأسفانه تبدیل به زورگویی شوهر!اگر مرد از همسر خود کوچکتر باشد نیز اوضاع خوب نخواهد بود. در هر دو مورد زن و مرد هیچکدام احساس خوشایندی نخواهند داشت.
حالا به این فکر کنید سن شما کم است و باید با مشکلات متعدد زندگی دستوپنجه نرم کنید. روح شما در این مرحله باید چیزهایی را که اندازه سنش نیست تحمل کند. زمانی که او ناچار به تحمل شد، آسیب میبیند. اگر این آسیب خیلی زود پیگیری شود؛ و این ازدواج به کمک همسر بهخوبی و ملاحظات لازم پیش رود، بسیار خوب خواهد بود. اما اگر این آسیبها؛ پیگیری نشود تبدیل به زن افسرده و غمگین خواهید شد. ما افسردگی را زمینه بیماریها و اختلالات متعدد روانی و جسمی میدانیم.
حتی اگر میتوانید با صحبت کردن با همسر خود مشکلتان را حل کنید؛ باز هم به مشاور احتیاج خواهید داشت. شما نهتنها هنوز سردوگرم زندگی را نچشیدهاید و تجربه کافی ندارید؛ بلکه سن پایینی دارید و امر ازدواج زودهنگام خود یک آسیب محسوب میشود. اگر این آسیب باعث سردرگمی در شخصیتتان شود؛ باید اوضاع را بحرانی بدانید و به دنبال درمان آن باشید. کسانی که دچار آسیب شخصیتی میشوند، یا دچار علایم افسردگی هستند؛ آنها بسیار زودرنج میشوند. از بیان احساس خود و اظهارنظر در جمع، خصوصاً نزد همسرشان بیمناک هستند. بسیار گوشه گیر میشوند؛ اغلب دوست دارند با خود تنها باشند. اگرچه در گذشته اعتماد به نفس بالا داشتهاند، اما حالا اعتماد به نفس خود را از دست داده و بسیار در امور زندگی سردرگم میشوند. اینها همه برای فرد و زندگی او زنگ خطر است.
اگر سن کمی دارید و میخواهید ازدواج کنید؛ کمی دست نگه دارید، و دوره آشنایی خودتان را افزایش دهید. اگر ازدواج زودهنگام داشتهاید و حالا دچار مشکل هستید خیلی زود این مشکل را پیگیری کنید. مشاور و روانشناس کمک شایانی در این روابط خواهد داشت. همه ی ما در تمام مراحل زندگی خود به مشاور و راهنما نیاز داریم.
آیا ازدواج یک انتخاب؟
خیلی از افراد فکر میکنند که جوانان امروزی بیبندوبار شدهاند و به همین آسانیها دیگر تن به ازدواج نمیدهند! اما این تفکر از اساس اشتباه است، زیرا در وجود هر انسانی، میل به سکون و امنیت خاطر از داشتن یک شریک زندگی، نهادینه شده است.
دلایلی که امروزه، جوانان را از ازدواج دور میکند، علاوه بر بعد روانشناختی همچون: میل به آزادی بیشتر، نداشتن تعهد و غیره، بیشتر مسائل اجتماعی را در برمیگیرد، مسائلی همچون: سختگیری از سمت خانوادهها، مادیگرایی، نداشتن امنیت شغلی و غیره.
طبق نظرسنجیهای اعلام شده، بیشتر جوانان ایرانی، دهه هفتادی و هشتادی میل به ازدواج دارند و اذهان کردهاند که اگر در شرایط مناسب قرار بگیرند، ازدواج را به دوستی طولانی قبل ازدواج ترجیح میدهند و به آن به چشم یک انتخاب، با اولویت اول نگاه میکنند.
چه سنی برای ازدواج دختر و پسر مناسب است؟
شاید برای شما بهعنوان یک پدر و مادر، معلم و غیره این سؤال پیش بیاید، چه زمانی برای ازدواج دختر و پسر باید اقدام کنم؟ و یا با ازدواج زودهنگام فرزندم موافقت کنم؟
این موضوع هیچ «بایدی» را نمیپذیرد، چهبسا ازدواجی در سن پایین با عشق شروع و تا سالها ادامه داشته باشد، در مقابل افرادی با سن بالا در عرض چند ماه ازدواج کرده و طلاق بگیرند.
در علم روانشناسی و مشاوره، هیچگاه به سن خاصی برای ازدواج اشاره نشده است، بلکه بهترین زمان را به بلوغ عقلانی، رشد عاطفی و بلوغ جسمانی ارتباط میدهند.
بلوغ جسمانی طبعاً، بعد از هر سن خاصی در همهی افراد سالم، اتفاق میافتاد و آنها را برای آمیزش جنسی و باروری آماده میکند.
بلوغ عقلانی و رشد عاطفی جنبههای متنوعی دارد، اما شاید بهاختصار گفت، زمانی اتفاق میافتد که فرد مفاهیمی همچون: مسئولیتپذیری، از خود گذشتن، دیگری را بر خود اولویت قرار دادن، شیوهی تعامل اجتماعی صحیح، خودشناسی و آنچه میخواهد در زندگی به دست آورد، سالم زیستن، مراقبت از خویشتن و دیگری، راه و روشهای مقابله با مشکلات زندگی مشترک و غیره را بهدرستی درک کرده باشد.
عواقب ازدواج در سنین پایین
شاید برای شما هم این سؤال پیشآمده باشد، مگر ازدواج در سنین پایین چه معایبی دارد؟ آیا درست است از ازدواج، در هر سنی، جلوگیری کرد؟
یکی از مهمترین دلایلی که ازدواج در سن پایین، منع میشود این است که جوانان در سن کم، به دلیل رشد جسمانی و ترشح هورمونها، از منطقیبودن فاصله میگیرند و نمیتوانند به عواقب تصمیماتشان در طولانیمدت فکر کنند.
معمولاً در ازدواج های سن پایین، دو طرف خیلی زود به مشکلات جدی برمیخوردند و چون هنوز، به استقلال مالی، فکری، عقیدتی و غیره ثابت نرسیدهاند، همانطور که خیلی زود به نتیجه برای ازدواج کردن رسیدهاند، به فکر طلاق گرفتن هم میافتند.
در واقع میتوان گفت، ازدواج های کوتاهمدت، ناتوانی در حل مشکلات کوچک، عدم صبوری، بارداریهای برنامهریزینشده، کودکان نارس و حتی بزهکاری در کودکان این ازدواج ها بهوفور به چشم میخورد و از عواقب غیرقابلبرگشت، این ازدواج ها محسوب میشود.
معمولاً بعد از گذشت چند سال از این ازدواج ها، هر دو طرف با برخورد بیشتر با اجتماع، متوجه اشتباه خود میشوند و به این باور میرسند که هنوز برای پیشرفت در زندگی و رشد فردی هیچ تلاشی نکردهاند و میتوانستند از نظر جایگاه اجتماعی و حتی انتخاب همسر خیلی بهتر عمل کنند.
سخن آخر
پیشنهاد ما برای شما عزیزان که این مقاله را مطالعه کردید و بهنوعی درگیر این موضوع هستید، این است که همین حالا با متخصصان سایت ما ارتباط بگیرید و دیگر نگران نباشید، ما اینجا هستیم تا با تمام توان به کمک شما بشتابیم.
سلام خسته نباشید من ٢٨ سالمه ١٢ ساله که ازدواج کردم و تا پسر یکی ١٠ساله و یکی ٣ساله دارم ازدواج منوهمسرم خیلی سنتی بود درضمن در سن پایین ازدواج کردم همسرم خیانت های فراوان بهم کرده اعتیاد داشت بقول خودش ٩ماه تو خونه خوابید ترک کرد دست بزن داره فحاشی میکنه چندین بار قهر و آشتی داشتیم ولی بازم ادامه میده و بدتر از همه مشکل جنسی داریم همسرم خیلی به رابطه با خانوم های دوجنسه راغبه و از من میخواد تا با ابزار و وسایل ایشون رو ارضا کنم بیشتر اوقات همسرم ارضا میشه و من هیچی.الان یکماهی میشه که قهر کردم و خونه ی پدرم هستم همه ی اقوام میگن یا جداشو یا بخاطر بچههات ادامه بده ولی من واقعا نمیتونم رفتاراشو تحمل کنم پسر ٣سالمو توی این یکماه همش ٣بار دیدم پسر بزرگترم پیشم بود که دیروز اومد اونم برد وگفت بهت نمیدم نمیدونم باید چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
سلام من همسرم ۵۸ سالشه من ۴۵ سالم سنم ۱۳ساله بودم ازدواج کردم الان ۳۳سال بیشترزندگی میکنم اصلامحبت نمیکنه ازقبل همینطوربودهمان شب اول گفت ازهم فاصله بگیرم گفت شب پتوازبالای هم میکشیم خلاصه الان دوفرزنددارم یک پسر ۲۹ یک دختر ۱۶ساله دوستش ندارم الان میفهم چه اشتباه بزرگی کردم زود ازدواج کردم مقصراصلی پدرومادرم بودن حدابشم طلاق نمیده همسرم میگه بچت هاسروسامان بگیرن بعدجدامیشیم
سلام. من سن کم ازدواج کردم، الان میخام ازش جدا بشم. مرد بدی نیست فقط دوسش ندارم. دو تا فرزند دارم .و به خاطر بچه هام صبر کردم ولی الان واقعا نمیتونم تحمل کنم، چون نسبت بهش خیلی سردم. میخام کمکم کنید آیا طلاق بگیرم یا نه