وقتی صحبت از ازدواج و رفتار با همسر در میان است، اشاره به عادات اشتباه زوج در برقراری ارتباط با هم، ساده به نظر میرسد. چه کسی میتواند ادعا کند هرگز صدایش را در دعوا با همسر بالا نبرده است؟ یا ناعادلانه به همسرش تهمت نزده است؟ یا از شرکت در بحث و گفتگو با همسر خود شانه خالی نکرده باشد؟
مسئلهاین است اگر مراقب نباشیم، این نوع رفتارها میتواند منجر به بروز اختلاف در زندگی مشترک زوج شود. اگر رفتار با همسر صحیح نباشد، همین مشکلات کوچک به مشکلات بزرگ تبدیل شده و باعث رنجش ، احساس خشم و نفرت نسبت به همسر شود و هنگام بروز مشکلات بزرگتر در زندگی، حل آنها سختتر خواهد شد.
چگونگی رفتار با همسر
تنها با توجه به کیفیت برقراری رفتار با همسر میتوانیم مشکلات زندگی مشترک را بهصورت اصولی حل کنیم. در این مقاله از مشاوره باما به بیان چهار مورد از رایجترین عادات اشتباه در رفتار با همسر و نحوه اجتناب از آنها میپردازیم.
نحوه رفتار با شوهر بی احساس
همگی دورهم جمع بودیم. همسرم وارد اتاق شد و دید حالم زیاد خوب نیست. سؤال کرد اتفاقی افتاده؟ من به سردی پاسخ دادم: “هیچی. چیزی نیست.”
بنا بر دلایلی، اکثراً بر این باوریم که همسر باید بدون اینکه چیزی بگوییم متوجه شود که دقیقاً در ذهن ما چه میگذرد. انگار که میخواهیم آنها را امتحان کنیم و از آنها میخواهیم ثابت کند که ما را بهاندازه کافی خوب میشناسد تا احساسات ما را بدون هیچ “اشاره کلامی” حدس بزند.
در واقع، این رفتار باعث احساس رنجش همسر نسبت به شما خواهد شد. وقتی پاسخ شما در برابر سؤال او سکوت است، همسر شما احساس میکند که در موقعیت نامعقولی قرارگرفته و ممکن است حالت دفاعی به خود بگیرد. فردی که این کار را انجام میدهد، سبب میشود تا حال بدشان بدتر شود و خود را اینگونه متقاعد میکند که همسر او نتوانسته از آزمون سربلند بیرون بیاید.
اگر مشکلی در زندگی مشترک شما وجود دارد که باید حل شود، همیشه صحبت و گفتگو با همسر بهتر از سکوت و بی محلی همسر است. شجاع و صادق باشید. اگر مسئلهای در زندگی مشتررک و ازدواج برای شما حائز اهمیت است، پس سرکوب کردن احساسات و نگرانیها فقط حل اختلافات زناشویی را سخت تر خواهد کرد.
عدم پذیرش مسئولیت در رفتار با همسر
وقتی از دست همسر خود ناراحت هستید، ممکن است وسوسه شوید و با همسر خود طوری رفتار کنید انگار که همهچیز تقصیر اوست. ما دوست نداریم باور کنیم که اختلاف زن و شوهر همیشه باید از دو زاویه نگاه مختلف زوج یده شود. پذیرش اینکه برای بهبود روابط زن و شوهر باید اقدامات مناسبی انجام دهیم معمولاً برای ما دشوار است.
اما اگر مسئولیت اعمال خود در زندگی مشترک را بر عهده بگیریم، بهاحتمالزیاد میتوانیم اختلاف با همسر خود را بهتر حل کنیم.
اگر برای ابراز نگرانیهایتان بهجای استفاده از عباراتی مثل”تو همیشه” یا “تو هرگز” از عبارات “من احساس میکنم یا “من دوست دارم” استفاده کنید، متوجه رفتار متفاوت همسرتان خواهید شد. این مورد به شما کمک خواهد کرد تا بر احساسات خود تمرکز کنید و به او این پیام را انتقال دهید که مایل هستید نظر همسر خود را نیز در ارتباط با موضوع جویا شوید.
عدم کنترل احساسات در رفتار با همسر
جای تعجب نیست که بسیاری از ما زمانی که با همسر خود در حال بحث و دعوا هستیم از کوره درمیرویم. حتی فکر کردن به اینکه اگر بر سر موضوعی مهم باهم اختلاف نظر داشته باشیم چه اتفاقی خواهد افتاد هم ترسناک است. گاهی اوقات غلو کردن درباره یک موضوع بسیار راحتتر از بازگو کردن و صحبت درباره آن موضوع است.
اما فریاد زدن بر سر همسر یا بروز رفتار پرخاشگرانه با همسر باعث نمیشود او شمارا بهتر درک کند. در حقیقت، رفتار با همسر در حین احساس خشم و ناراحتی موجب بدتر شدن روابط زناشویی میشود.
در رفتار صحیح با همسر بهتر است سعی کنیم نحوه بیان احساسات خود را مدیریت کنیم. مراقب باشید در حین بحث و اختلاف با همسر صدایتان را بالا نبرید، رفتار خشونت آمیز اجتناب کنید. اگر همسر شما احساس کند به حرفهایشان گوش داده میشود و در حین بیان نظرات و خواسته ها مورد توهین و تهمت قرار نخواهند گرفت، مشکلات زناشویی خیلی بهتر حل میشود.
در رفتار با همسر موضع مشخصی داشته باشد
آیا چیزی که راجع به آن با همسر خود جنگ و دعوا میکنید واقعاً آنقدر مهم است؟ اگر واقعاً سر هر موضوع بیاهمیتی با همسر خود بحث و دعوا کنید، ازدواج شما به یک میدان جنگ مبدل میشود که باید در رفتار با همسر خود حالت دفاعی داشته باشید. بهطور مشابه، رفتار همسر شما نیز شرطی میشود، بهطوریکه تنها زمانی که خشمگین و عصبانی هستید شمارا جدی میگیرد و به صحبتهای شما توجه میکند.
ترک این عادت رفتاری که به خاطر هر موضوع بیاهمیتی با همسر خود وارد بحث و دعوا نشوید به همان اندازه نحوه ارتباط با همسر درباره مسائل مهم و اساسی زندگی حائز اهمیت است.
اگر واقعاً، مسئلهای که با همسر خود راجع به آن اختلاف دارید آنقدر با ارزش نیست، سعی کنید کمی همسر خود را آزاد بگذارید. احتمالاً کارهای زیادی هم وجود دارد که شما انجام میدهید و او با توجه به کماهمیتی موضوع با شما شروع به بحث نمیکند.
در دنیای کنونی، افرادی که دچار آلزایمر میشوند خاطراتی که چند سال اخیر زندگی برایشان رخ داده را فراموش میکنند و چیزی دراینخصوص به یاد نمیآورند. در زندگی مشترک نیز گاهی اوقات زوجین دچار آلزایمر خانوادگی شده و زحماتی که شریک زندگیشان در چند سال اخیر کشیده است را خیلی راحت به فراموشی میسپارند.
این افراد بعد از مدتی از شروع زندگی مشترک و معمولاً زمانی که قدری از مشکلات زندگی مشترک کاسته میشود به بهانههای مختلف بنای ناسازگاری و اختلاف با همسر گذاشته و جوّ آرام زندگی مشترک را متشنّج میکنند.
تجربه رفتار صحیح با همسر
خانم نادیا 34 ساله در مصاحبه با مشاور خانواده چنین میگوید: خسرو وقتی به خواستگاری من آمد، از مال دنیا چیزی نداشت و بیکار بود ولی پر بود از انرژی و شور زندگی و عشق و علاقه به من. پدر و مادرم با ازدواج ما مخالف بودند و میگفتند: مردی که توانایی کار پیداکردن نداشته باشد به درد ازدواج با دختر ما نمیخورد و در آینده در زندگی مشترک با شوهر خود به مشکل و اختلاف برمیخورید. ولی من به دلیل اینکه احساس میکردم او میتواند مرا با این عشق و علاقهای که ابراز میکند، خوشبخت نماید سرانجام تصمیم به ازدواج با خسرو گرفتم.
سرانجام با اصرار من، علیرغم مخالفت خانواده با ازدواج من و خسرو، ازدواج کردیم. ازآنجاییکه همسرم بیکار بود و توانایی اجاره خانه نداشت، پدرم طبقه بالای منزلش را در اختیار ما گذاشت تا زندگی ما زودتر سر بگیرد؛ البته با این شرط که همسرم به دنبال کار بگردد و شغل مناسبی پیدا نماید.
شروع زندگی ما با پشتیبانی و حمایت خانواده من صورت پذیرفت زیرا خانواده همسرم از توانایی مالی لازم برخوردار نبودند. بعد از مدتی که همسرم نتوانست شغل مناسبی پیدا کند، پدرم سرمایه قابلتوجهی در اختیار همسرم قرار داد تا به کاسبی بپردازد و بتواند رشد کند.
همسرم نیز با این سرمایه توانست کسبوکار کوچکی راهاندازی نماید و کمکم مشکلات زندگی ما کمتر شد. هنوز دو سال از شروع زندگی تقریباً سخت ما نگذشته بود که همسرم دچار بیماری سختی شد و ما مجبور به شیمیدرمانی او شدیم و بازهم هزینه درمان این بیماری به پدرم بود. نزدیک به شش ماه درگیر بیماری همسرم بودیم و در تمام این لحظه ها مثل پروانه دور او میچرخیدم و از او مراقبت میکردم.
بالاخره بیماری همسرم خوب شد و او به کسبوکار خود بازگشت و توانست در پنجمین سال زندگی یک منزل مستقل و خودروی مناسب تهیه نماید. مشکلات زندگی ما خیلی کم شده بود و همه چیز تقریباً بهخوبی پیش میرفت در حال تجربه یک زندگی مشترک موفق با همسرم بودیم تا اینکه نمیدانم چطور شد که ورق زندگی ما برگشت و همه چیز عوض شد؛ همسرم خیلی ایرادگیر شده است، همان غذای دلخواهی که همیشه برایش درست میکردم و تعریف میکرد، مدام ایراد میگیرد. حتی از ظاهر من هم ایراد میگیرد و میگوید جذابیتت را برایم ازدستدادهای.
لطفاً بفرمایید چهکار کنم؟
نظر روانشناس خانواده در مورد نحوه رفتار صحیح با همسر
همسر این خانم دچار آلزایمر خانوادگی یا زندگی شده است. فراموش کرده باوجود بیکاری و نداشتن آمادگی برای ازدواج و شروع زندگی مشترک، همسرش به او جواب مثبت داده و پای همه مشکلات زندگی شوهر نشسته و صبر کرده و حتی در موارد زیادی هم جلوی عزیزترین اعضای خانوادهاش ایستاده است تا بتواند رضایت همسر را به دست آورد.
او فراموش کرده در هنگام بیماری، همسر مهربان و باوفایش در تمام لحظهها در کنارش بوده است و او را رها نکرده است و اکنونکه بیماریاش بهبود پیدا کرده و مشکلات اقتصادیاش تا حد زیادی به لطف کمک خانواده همسر و صبر آنها کم شده است، گذشته سختش را فراموش نموده و بنای ناسازگاری گذاشته است.
رفتار با محبت و بی منت به همسر
اگر در مقابله با مشکلات زندگی فردی صبور هستید و با گرفتاریهای همسر خود مدارا میکنید، هیچگاه بابت این محبت به همسرتان فخرفروشی نکنید یا منت نگذارید. مثلاً هیچگاه نگویید: «این پدر من بود که دستتو را گرفت و از چاهی که بودی بیرون کشید»، یا نگویید: «غیر من هیچکس نمیتوانست تو و خانوادهات را تحمل کند و هیچکس نمیتوانست با تو زندگی کند».
یادآوری مشکلات گذشته زندگی به همسر با ملایمت و نرمی
هرگاه احساس کردید همسرتان محبتهای صادقانه و خالصانه شمارا فراموش نموده، با تنش و دعوا با همسر آن را به او یادآوری نکنید؛ بلکه در یک فرصت مناسب که همسرتان سرخوش است، با ملایمت روزهای سخت زندگی را یادآوری کنید و مثلاً به او بگویید: «یادت است که در روزهایی که دچار بحران اقتصادی بودیم چطور باهم دیگر توانستیم مشکلات زندگی را با موفقیت پشت سر بگذاریم و مشکلات زندگی را از سر راه برداریم؟»
سعی کنید یادآوریهایتان هدفمند باشد تا میزان تأثیرگذاری آن بیشتر باشد. مثلاً اگر از همسرتان از غذای همیشگی انتقاد میکند به او بگوییم: «یادت است که قبلاً وقتی این غذا را درست میکردم چقدر تعریف میکردی؟ آیا طعم غذا فرقی کرده که اکنون ایراد میگیری؟» یا اگر از رنگ و مدل موی شما ایراد میگیرد بگوییم: «اگر از این مدل مو خسته شدی خودت بگو چه رنگ و مدلی را میپسندی که به همان صورت آرایش کنم. این همان مدل و رنگی است که قبلاً از آن خیلی تعریف میکردی».
رفتار با همسر در قدردانی از زحمات همسر
به همسرمان بگوییم: «اگر قدر این عافیت و راحتی را ندانیم ممکن است دوباره دچار مشکلات زندگی گذشته شویم و آنوقت ممکن است به دلیل بیتوجهی به افرادی که هنگام مشکلات در کنارت بودند، این بار این افراد برای رفع مشکلات تو پیشقدم نشوند و تو را با مشکلات زندگی تنها بگذارند».
مشکلات رفتار با همسر را با مشاور خانواده در میان بگذارید
اگر مراحل بالا را طی نمودید ولی همسر شما هنوز بر رفتار و بیتوجهی خود ادامه داد، موضوع را با یک مشاور خانواده خوب در میان بگذارید. سعی نمایید تا جایی که امکان دارد خانواده همسر یا خانواده خود را در جریان این موضوع قرار ندهید، زیرا دخالت خانواده برای حل مشکلات زندگی زناشویی معمولاً با دعواهای خانوادگی همراه بوده و مشکلات زناشویی را چند برابر مینماید. تا جایی که امکان دارد سعی نمایید اختلاف با همسر را خود به صورت مسالمتآمیز حل کنید.
همسرتان را راضی نمایید با همدیگر به یک مرکز مشاوره خانواده مراجعه نمایید زیرا که راضی شدن او برای حضور در مرکز مشاوره به معنای علاقهمندی او برای حل مشکلات زندگی زناشویی هست و همچنین به معنای توجه به محبتهای شماست. زیرا اگر توجهی به شما و محبتهای گذشته شما نداشت هیچگاه راضی نمیشد برای حل مشکلات زندگی با شما همراه شود و به روانشناس خانواده مراجعه نماید.
گامهای چهارگانه فوق را به همین ترتیب طی نمایید و میزان اثر هرکدام را در حل مشکل بیتوجهی همسرتان به محبتهای گذشته شما در نظر بگیرید و بعد بر اساس موفقیت هرکدام از گامها، روی آن گام بیشتر توقف نمایید و ادامه دهید تا به مطلوب خود برسید.
سلام دختری ۱۸ ساله هستم یه سال هست که عقد کردم شوهرم به شدت لجباز و یک دنده هست . میگه از پدرومادرت خوشم نمیاد و به من اهمیت نمیده
سلام،من در دوران عقد هستم و شوهرم کارگاه تولیدی داره من به خاطر خرید جهازم پیشش کارمیکنم .وبا کارکردن من بعداززتشکیل خانواده کاملا مخالفه.به من تاحالا توهین نکرده یا دست بزن نداشته .اما همیشه از این حرصم میگیره که ازچیزی یاکسی ناراحت میشم بهم حق نمیده.من درکنارش تواون کارگاه خیلی زحمتذمیکشم اما کارگراشو بیشتراز من قبول داره .سرهمین موضوع باهاش قهر کردم انقد که باهم بحث داریم دوس ندارم دیگه ببینمش .لطفا راهنمایبم کنین چکار کنم 😔.من سیاست رفتار با شوهر هم بلدنیستم
سلام وقت بخیر من با پسر عموم یکساله دوستم همدیگرو دوست داریم پسر عموم دوست داره اونجوری ک اون میخواد من رفتار کنم بعضی وقتا با حرفای من خیلی زود ناراحت میشه