قبل از اینکه بفهمیم چطوری به طرف مقابل خود بگوییم دوستش داریم ابتدا مهم است در مورد این احساس دوست داشتن خود اطمینان قلبی داشته باشیم. به نظر میرسد همه در حال گفتن جمله ” دوستت دارم ” به طرف مقابل خود هستند، حتی افرادی که به صورت آنلاین با هم دوست میشوند و هنوز یکدیگر را ملاقات نکردهاند!
این یک عشق واقعی نیست. لازم است قبل از اینکه به کسی بفهمانید که دوستش دارید، بدانید که معنی عشق چیست. ما برای هر چیزی از کلمه دوست داشتن استفاده میکنیم و به نظر میرسد در یک روز بهدفعات زیادی آن را به کار میبریم. چند بار گفتهاید که “من این موسیقی را دوست دارم،” یا “آن پیتزا را دوست دارم؟” بنابراین، به نظر میرسد که عشق میتواند معانی مختلفی داشته باشد.
راههای ابراز علاقه به دختر و پسر
شیوه عادی ما برای بهکارگیری کلمه عشق خیلی زیاد شده و ما فراموش میکنیم که این یک مشکل بزرگ است. ما از کلمه عشق با اینکه مطمئن نیستیم چه معنی دارد استفاده میکنیم.
بنابراین چگونه میتوانیم بدانیم چیزی که احساس میکنیم یک عشق واقعی است یا خیر؟ و شما نمیخواهید به کسی که دوستش ندارید بگویید که دوستش دارید زیرا این کار میتواند فریب دادن طرف مقابل باشد.
برای مثال، اگر شما به پسر یا دختری که عاشقش نیستید بگویید دوستش دارم و او انتظار بیشتر ازآنچه به او میخواهید بدهید داشته باشد چه میشود؟
بنابراین، قبل از اینکه به دوست دختر یا دوست پسر مورد علاقه خود بفهمانید که دوستش دارید مطمئن شوید که عشق شما همان فردی است که با او هستید. گفتن کلمه دوستت دارم به کسی که واقعاً مطمئن نیستید او را دوست دارید، میتواند برای یک رابطه مخرب باشد. در چنین شرایطی، طرف مقابل به شما احساس دلبستگی می کند و اگر تصمیم بگیرید بعدها با او قطع رابطه کنید، او عمیقاً دلشکسته میشود.
مطلب مرتبط: از کجا بفهمیم دختری دوستمان دارد
چگونه بفهمید کسی را دوست داریم یا عاشقش هستیم ؟
در شروع رابطه دوستی اگر شما حتی پسر یا دختر مورد علاقه خود را ندیدهاید، احتمالاً نمیتوانید عاشق او باشید. رفتار مردم در دوستی آنلاین وقتی با شما حرف میزنند یا وقتی تماس تلفنی دارند با آنچه در زندگی واقعی انجام میدهند متفاوت است.
درواقع، بیشتر مردم درباره چیزی که هستند دروغ میگویند و حتی از نام ها و عکسهای جعلی و مستعار در دوستی آنلاین استفاده میکنند. بنابراین ممکن است شما حتی با شخص مورد علاقه خود در ارتباط نباشید.
بهطور مشابه، اگر شخصی را فقط در مدتزمان یک هفته بشناسید، احساس شما در تقابل عشق یا هوس احتمالاً یک هوس است یا ممکن است که شما درواقع فقط از این فرد خوشتان بیاید. در حقیقت، برای شناخت و آشنایی کامل از طرف مقابل ممکن است نیاز به صرف چندین ماه زمان و برقراری ارتباط صحیح با او داشته باشید.
برخی از افراد ابتدا تلاش میکنند به نحوی رفتار کنند که از شما خوششان میآید و شخصیت واقعی آنها در مدت کوتاهی آشکار نمیشود. بنابراین، شناخت شخصی که باور دارید عاشقش هستید بیش از چند ماه زمان خواهد برد.
مطالب مرتبط: از کجا بفهمیم پسری دوستمان دارد
برای مشخص شدن این موضوع که آیا شما عاشق هستید، میتوانید درباره احساسات خود با او گفتگو کنید یا اینکه میتوانید با یک درمانگر در سایت مشاوره باما مشورت کنید. گاهی اوقات گفتگو با فردی که خارج از رابطه شماست میتواند به شما کمک کند تا ببینید شما و عشقتان تا چه اندازه به حفظ رابطه پایدار علاقهمندید.
اینکه شما تا زمانی که کاملاً مطمئن شدید صبر کنید بهمراتب بهتر است و سپس روشی را برای ابراز احساسی که نسبت به عشق تان دارید تدبیر کنید. برنامهریزی مهم است، ولی تقریباً نه بهاندازه معنی و اطمینان از بیان کلمهها.
ابراز عشق خود به شخصی که با او در رابطه دوستی هستید مسئله مهمی است. این بدان معناست که شما به دنبال حفظ رابطه عاشقانه و یا حتی ازدواج هستید.
چگونه برای اولین بار بگوییم دوستش داریم یا عاشقش هستیم؟
چند راه وجود دارد که میتوانید عشق خود را به کسی ابراز کنید. شما میتوانید بهطور مستقیم به او بگویید یا وقتی در کنار او نشستهاید و یا او را در آغوش گرفتهاید. میتوانید قبل یا بعد از ملاقاتتان به او بگویید. هرکدام را که با آن احساس راحتی بیشتری داشته باشید.
شما میتوانید بهطور ناگهانی درحالیکه کاری را انجام میدهید که هردوی شما از آن لذت میبرید به او بگویید دوستش دارید. مانند پیاده روی در ساحل یا تماشای فیلم محبوب خود در سینما.
یکی از بهترین زمانها برای گفتن جمله دوستت دارم میتواند بعد از مدت کوتاهی دور شدن از او باشد. درحالیکه او دور شده است ممکن است متوجه شوید که دلتان برایش خیلی تنگ شده و با خود فکر میکنید که ایکاش او نیز چنین احساس متقابلی به شما داشته باشد. گفتوگویی که در ادامه میتواند منجر به مسئله بزرگی شود.
همچنین شما میتوانید از طریق نوشتن به کسی بگویید که او را دوست دارید. وقتی برای اولین بار آن سه کلمه را میگوید اگر بهجای پیامک دادن، شبکههای اجتماعی و یا از طریق تلفن با دست بنویسید، پرمعناتر است.
یک نامه کامل که شامل حقیقیترین احساس تان است، میتواند صمیمی و عاشقانه باشد، اما اگر نابهنگام آن را بیان کنید ممکن است طرف مقابل را بترساند و او را از شما دور کند. اگر شما تصمیم گرفتهاید که احساس خود را از طریق نوشتن بیان کنید، درباره احساسی که دارید مطمئن شوید که جدی هستید و اینکه برای بیان آن در رابطه خیلی زود نباشد.
مطالب مرتبط: مشاوره ترک خود ارضایی
چطور به پسر یا دختر مورد علاقه بفهمانیم که دوستش داریم؟
این به رابطه و خصوصیات اخلاقی زوج بستگی دارد. بعضی از افراد نسبت به مسائل، عادیتر برخورد میکنند و شما ممکن است احساس راحتی کنید و صریحاً به او بگویید دوستش دارید. بعضیاوقات، اگر درباره این موضوع ناراحت هستید بزرگ کردن آن، مشکلی از شما حل نمیکند. فقط گفتن گاهبهگاه”بههرحال، من دوستت دارم “ممکن است برای همه درست نباشد، اما در برخی روابط ممکن است عالی باشد.
البته ممکن است عشق همیشه بهترین زمانبندی را نداشته باشد. شرایطی پیش خواهد آمد که شما یا شریک زندگی تان درزمانی عشق خود را ابراز کنید که دیگری برای شنیدن آن آماده نیست. اگر این اتفاق بیفتد، واضح است که نباید انتظار “من دوستت دارم” متقابل را داشته باشید، زیرا ممکن است او هنوز آمادگی شنیدن جمله دوستت دارم را نداشته نباشد.
انتظار بیشازحد در رابطه باعث میشود که شریک زندگیتان احساس دستپاچگی کند یا به ناچار دروغ بگوید، که هردوی اینها میتواند به پایان رابطه دوستی منجر شود. مهم نیست چه موقع و چگونه به او میگویید دوستت دارم. اگر فقط میخواهید که او بگوید شما را دوست دارد، این کار را انجام ندهید زیرا برخی از افراد ممکن است نتوانند مدت طولانی این حرف را بزند و برخی نیز ممکن است هرگز نتوانند صریحاً آن را بیان کنند.
آمادگی داشته باشید که همان جمله تکرارشده را متقابلاً نشنوید، زیرا ممکن است هردوی شما در این مورد همعقیده نباشید.
همیشه به معشوقه خود بگویید، اشکالی ندارد که او احساسی شبیه به شما ندارد و اینکه شما بدون توجه به تصمیمش، او را دوست خواهید داشت و حمایتش میکنید، حتی اگر بدانید کسی که دوستش دارید شما را دوست ندارد.
اما ممکن است به این دلیل باشد که او هنوز آمادگی گفتن جمله دوستت دارم به شما را ندارد. بنابراین صبور باشید و فقط به دوست داشتن خود ادامه دهید.
در صورت نیاز به گرفتن مشاوره ازدواج با شخصی که به او علاقه مند هستید و دوستش دارید، می توانید با ما تماس بگیرید.
مطالب مرتبط: ازدواج در سن کم
مطالب مرتبط: آنچه یک دختر باید قبل از ازدواج بداند
من خیلی عاشق یه پسری هستم بیش از حد نمیتونم کنترل کنم خودمو جلوش یا لکنت میگیرم یا انقدر استرسی میشم و دستمو فشار میدم میتونم استخونای دستمو بشکونم،،ولی خب یه روز حدود ده دقیقه داشت بهم زل میزد منم تظاهر کردم سرم تو گوشیه و نگاش نمیکنم،،شاید بگین چیزی نیست ولی خب کلی داستانه ولی نمیتونم بگم،،میشه ریپلایی کنین اگه رو در رو شدیم چجور حرف بزنم باهاش؟
شاید زن عموت به عموت گفته برا همینم عموت حساسیت نشون میده نمیزاره زیاد بهم نزدیک بشید تا مشکلی براتون پیش نیاد در هر صورت پدر حواسش ب دخترشه دیگه
من یه مدت کوتاه یعنی ۳ ماه است عاشق دختر عموم شدم اون موقعه ها بهش حسی نداشتم روش خیلی غیرت دارم یک روز ازم پرسید که اگه نگی چرا رو من غیرتی هستی آنقدر دیگه باهات کاری ندارم ولی منم گفتم چقدر دوسش دارم اونم گفت منم دوست دارم اونم منو دوست داره فقط باباش یعنی عموم وقتی میان خونمون نمیزاره زیاد صحبت کنیم مامانش یعنی زناموم خبر داره دوسش داره و خیلی خوشحاله ولی عموم نمیدونه وقتی میان خونمون من از نگاه کردن و چشاش میخونم چقدر دوسم داره باید چکار کنم به نظرتون
سلام من یکی رو دوست دارم که هرشب خوابم نمی بره
آره داداش عشق دل و جرعت میخواد وگرنه هیچی گیرت نمیاد
به کسی که صاحب دلت شده بگو دوسش داری و بخودت بگو اگر سهم قلب من باشه حتما مال من میشه ولی تا زمانی که تصمیم نگیری و دل دل کنی هیچ اتفاقی نمیفته هر روز که میگذرونی فرصت هات از دست میره و نمیتونی برای آینده هم تصمیم درست بگیری اینکه آدمی که دوسش داری قراره تو زندگیت باشه یا نه همه چیز بلاتکلیف برات فکر و دل و جسمت مریض و خسته از همه چیزه و سردرگمی فقط باید تصمیم بگیری که اوضاع عوض کنی و زندگیت درست کنی پس ترس و خجالت و چیزای دیگه رو بزار کنار و چیزی که تو دلته به زبون بیار و براش تلاش کن تا حسرت نشه برات و هر وقت انجامش بدی دیر نیست گذشته و فرصت هایی که از دست رفت برنمیگرده ولی اگر آینده رو هم هدر بدی فقط به خودت آسیب زدی پس دست بکار شو درستش همینه
من وقت گذاشتم و کل نظرات رو خوندم من یه مشکل دارم اونم اینه که به همه کمک میکنم اما به خودم نه خب خیلی ها گفتن نمیتونیم به کسی که دوستش داریم احساساتمون رو بگیم من درکتون میکنم خب منم این مشکلو دارم ببینید فکر نکنم وضع شما از من بدتر باشه 3 بار عاشق شدم اما هر سه بهم خیانت کردن و جلوی چشام پسر های دیکه رو بوسیدن انگار که طلسم شده باشم و خب الان نسبت به کل دخترا بی اعتماد شدم و الان هم عاشق شدم به خودم گفتم شاید سه تای قبلی کراش بوده باشه اما طولانی بودن و فراموش کردنشون خیلی سخته و نمیدونم چطوری وارد یک رابطه جدید بشم میترسم دوباره مثل قبل یشه به کسانی که مشکل دارن باید بگم احساس خودتون رو بگید بزارید هرچی قلبتون میخواد رو بگه حرفای قلب خیلی قشنگه و میتونه روی طرف مقابل خیلی تاثیر داشته باشه بعضی هم توی سن بلوغ عاشق شدن اگه خیلی وقته و نمیتونین فراموشش کنین درکتون میکنم منم توی بلوغ بود که یکی از دخترهایی که باهاشون بودم این کارو باهام کردن امیدوارم شما به سرنوشت من دچار نشید و اصلا نترسید بالا رفتن ضربان قلب عادیه لکنت عادیه دست و پا چلفتی شدن عادیه دوستام به من میگن وقتی چیزی رو مینویسم یا میخونم یا می نوازم انگار همه دارن با من میخونن مینوازن و مینویسن و نتیجه خیلی قشنگ میشه اصلا نترسید و ذره ای تردید نداشته باشید
یه پسری بود از فامیلای دور پدرم از من۱۳ سال بزرگ تر بود من بهش عمو میگفتم و احساس راحتی باهاش داشتم و همه حرفامو بهش میگفتم بعد چند سال که من ۱۶ سالم شد یعنی چند ماه پیش بهم گفت که دوسم داره منم نخواستم دلشو بشکونم باهاش قرار گذاشتم از اون ور یکی دیگه از فامیلای دور پدرم یه پسری بود که ۳ سال از من بزرگ تر بود قبلا چند باری همو دیده بودیم بعد مدت ها فهمیدم دوسش دارم وقتی میدیدمش ضربان قلبم تند میزد و هل میشدم همونی که ازم ۱۳ سال بزرگتر بود و تازه قرار گذاشته بودیم فهمید یکی دیگه رو دوست دارم دعوا کردیم و از هم جدا شدیم ولی باز ول کن نبود دوباره پیشنهاد داد من بهش گفتم نیاز به زمان دارم تا فکر کنم گفت تا کی گفتم تا ۱۴ فروردین چون ما هر سال ۱۳ کل خانواده دور هم جمع میشیم تو خیالم گفتم اونی که من دوسش دارم از رفتارش نتیجه میگیرم اگه حس کردم اونم منو دوست داره که به اون یکی جواب رد بدم اما ماجرا جوری که من میخواستم پیش نرفت تو روز ۱۳ یه دختر از فامیلای خیلی خیلی دور هی خودشو به اونی که من دوس داشتم میچشبوند بعدا فهمیدم کار اون پسری بود که به من پیشنهاد داده بود بعد از ماجرای ۱۳ من به اون پسره اعتراف نکردم تونی هم که بهم پیشنهاد داده بود رو پیشنهادشو رد کردم و بعد اون ماجرا افسردگی شدید گرفتم و قرص مصرف میکنم ولی جدیدا به تازگی فهمیدم اون دختره و پسری که من دوسش دارم هیچ رابطه ای باهم ندارن پسره رو خیلی دوست دارم فکرش دیوونم کرده میخوام بهش بگم نمیخوام از دستش بدم ولی به چند دلیل نمیشه دلیل اول نمیدونم اون دختره رو دوست داره یا من دلیل دوم میترسم به مامان بابام بگه سوم شاید برا سنم مناسب نیست لطفا کمکم کنید نمیدونم چیکار کنم ولی دوریشم خیلی درد داره
منم دست و پاهایم را گم میکنم
نگرانم عاشقمه یا نهاد
من یه دختری رو هروز میبینم میشه بگید چطور بهش بگم دوسش دارم؟
چطور میشه عاشق کسی باشی ولی بهش نگی بنظرم عشق اگر عشق باشه ترس و خجالت و مخالفت خانواده و هزار و یک چیز هیچ اهمیتی نداره چون عاشق نمیتونه از عشقش بگذره اگر فقط بگی عاشقی بدون اینکه تلاشی بکنی و حتی به زبان بیاری فقط ادعای عاشقی کردی عشقی که فقط تو دلت بمونه حتی ۲۰ سالم تو دلت باشه و به روی خودت نیاری و عشقت رو نیاری تو زندگیت هیچ ارزشی نداره فقط خودآزاری کردی و عمرتو هدر دادی عشق یعنی بودن کنار کسی که دلت براش پرپر میزنه و دیدنش باعث خوشحالیت میشه و وقتی بهش فکر میکنی لبخند به لبت میاد نه جدایی و دوری از اون آدم پس ابراز علاقه نکردن به هر دلیلی که باشه بزرگترین اشتباه زندگیه
اگر تا این حد دوسش داری خجالت رو بزار کنار تا خودت اقدامی نکنی بهش نگی نه حالت خوب میشه نه تغییری تو زندگیت ایجاد میشه و خونوادتم مرتب بهت فشار میارن که ازدواج کنی و اگر به حرفشون گوش بدی و با اینکه عاشق کسی هستی به خواست خونوادت تن به ازدواج با کس دیگری بدی هم ب خودت هم ب اون آدم ظلم کردی چون دلت جای دیگس نباید میزاشتی ۵ سال بگذره و دچار افسردگی بشی خیلی به روح و روان خودت فشار آوردی با این کار باید زودتر اقدام میکردی اگر از گفت علاقت به این شدت خجالت میکشی پس اگر بگی قبول کنه چطوری میخوای باهاش ازدواج کنی و رابطه عاطفی و زناشویی داشته باشی برای عشق و ازدواج خجالت تا حدی طبیعیه بیشتر از این که بخواد ب این روز بندازتت زیاده رویه اینکه عاشق شدی هیچ اشتباهی نکردی که بخوای بخاطرش خجالت بکشی شاید بخاطر نگفتن حست و نبودن کسی که دوسش داری چون حالت بده فکر میکنی افسردگی داری شاید بهش بگی حالت خوب بشه بری پیش مشاور خوبه ولی دارو مصرف نکن عوارض داره سعی کن رو خودت کار کنی و پاپیش بزاری برای عشقت اگر خونوادت خیلی بهت فشار میارن بهشون بگو کسی رو دوس داری شاید با دونستن این موضوع حتی بهت کمک کنن نزار بیشتر طول بکشه چون حالت روز ب روز بدتر میشه زودتر یکاری کن تا از این وضع دربیای
تحت فشار روانی خانواده هستم و یکی رو از ته دل دوست دارم و نمیتونم بهش بگم یعنی خجالتیم به نظر خودم افسردگی شدید دارم و خودزنی هم میکنم احساس الانم خوبه و ارومم تصمیم خاصی ندارم از وقتی هم شروع شده به شدت منو تحت فشار گذاشته ۵ سالی میشه سابقه مراجعه به پزشک هم ندارم ممنون
خب به خوادت بگو یکی رو دوس دارم میخوام باش ازدواج کنم چن سالم هس میخوامش برید برام خواستگاری تا بهت فشار نیارن سنتی اقدام کنی دیگه خجالت هم لازم نیس بکشی بسپار ب بزرگترت بره جلو تو که خجالت میکشی به دختر بگی چرا ایقد سختش میکنی یا خجالت بزار کنار به دختر بگو یا سنتی اقدام کن خلاصصص
بهش بگو دوسش داری
اگر ازدواج کنه چی؟ اونوقت چکار میکنی؟
یعنی خانوادت تو این ۵ سال نفهمیدن دلت پیش کسی گیره؟؟؟ خب اگر نمیدونن بهشون بگو اگر خجالت میکشی به کسی که علاقه داری ابراز احساسات کنی با خانوادت که راحتی باهاشون حرف بزن بگو دلم پیش اینه اگر میخواید مجرد نمونم کمکم کنید باهاش ازدواج کنم عاشق این آدمم یا این یا هیشکی اگر نشه تا آخر عمر مجرد میمونم بزار ترس برشون داره تا کمکت کنن میتونی به یکی از اعضای خانوادت که بیشتر باهاش راحتی از دلت بگی و ازش بخوای اونم به با بقیه صحبت کنه و یکاری کنه کمکت بلخره که نمیتونی ب همین وضع ادامه بدی و هیچ کار نکنی خانوادتم مدام بهت فشار بیارن بهتره بهشون بگی و ازشون کمک بگیری یا حداقل دست از سرت برمیدارن ولی سعی کن به اونی که دوسش داری بگی یوقت از دست ندیش با نگفتنت
بیچاره دختری که تو دوسش داری و ۵ سال بهش نمیگی خب پسر خوب شاید همه این ۵ سال اونم دلش پیش تو بوده باشه و منتظر بوده پاپیش بزاری ببین همه دخترا دوس دارن ی پسری عاشقشون بشه و ابراز علاقه کنه چرا ایقد ناامیدی چرا رک و راست ب خونوادت نمیگی عاشق شدی و اون دخترو میخوای گفتن ی دوست دارم مگر چقد سخته که ۵ سال نتونستی بگی و خودت ب این روز انداختی چرا افسردگی چرا خودزنی واقعا برات ناراحت شدم ببین نزار بیشتر ازین این حرف تو دلت بمونه و سنگینی کنه تمام قدرت و ارادت جمع کن برو ب دختره بگو دوسش داری و باش ازدواج کن نزار راحت سهم یع پسر دیگه بشه با غصه خوردن و خودخوری هیچی نصیبت نمیشه زودتر بهش بگو بالاخره باید تکلیف خودت روشن کنی
سلام من یه چند ساله که عاشق دختر همکار مامان م شدم ولی نمیدونم می بهش بگم شما یه راه محلی بگین میخوام به مامان م بگم که دختر همکارشو دوست دارم میترسم شما به من کمک کنین
چرا میترسی هر آدمی یروز ب کسی علاقمند میشه و انتخابی داره به مامانت بگو چن سال دختر همکارتون دوس دارم میخوام باش ازدواج کنم بهم کمک کنید بهش برسم بگو این انتخاب من راضیش کن برات پاپیش بزاره بالاخرع باید ب خونوادت بگی تا برن برات خواستگاری بعدشم ب دختر هم اگر میخوای بگی برو بگو چن سال دل و ذهنم درگیر شماس قصدم ازدواج شرایتت بگو ترس و این حرفا بزار کنار گناه که نکردی عاشق شدی قصدتم ازدواج دختر هم شاید دوست داشته باشه
یه اقا پسریو یه بار دیدمش،گیتار میزد و میخوند،چند کلمه باهم حرف زدیم و گفتم اگه فعالیت موسیقی داره ایدی اینستاشو بده!
خلاصه گرفتم و الان یه هفته از اون ماجرا میگذره که من همه امتحانامو گند زدم از بس همش تو ذهنمه
نمیدونم این چه حس کوفتیه فردای اون روز فشارمو گرفتم فشار مغزم پایین بود بش که فکر میکنم انگار باد میوفته تو قفسه سینم نمیتونم درست نفس بکشم ضربان قلبم عادی نیست، همش پیش خودم خیال بافی الکی میکنم از اونجایی که تایپ شخصیتسم xnfp عه،رفیقاممیگن صبر کن یکی دو هفته دیگه بهش فک کن ببین واقعا دوسش داری یا نه ولی من فقط یبار دیدمش چجوری مطمعین بشم؟
۱۶ سالمه(بچه ام خودتونید? بنظرم به بلوغ ذهنی رسیدم)
هر کی شماره داره از عشقش آهنگ نفس از علی حسینی و مهریار بفرسته براش خودش میفهمه دوسش دارید بعدش که سر صحبت باز شد باهاش حرف بزنید این آهنگ خیلی عاشقانست
من الان درس میخونم. دختر هستم و ۱۵ سالمه. من یه بار علاقهی شدید به یکی پیدا کردم و هنوزم عاشقشم ولی اون منو دوست نداره و بعد از اون هیچ وقت حالم خوب نشد و افسردگی گرفتم همش دلم میخواد گریه کنم و اینکه نمیدونم چی کار کنم و چند بار هم دستمو با تیغ زخمی کردم. میخوام بدونم چی کار کنم اون بهم علاقهمند بشه و دوستم داشته باشه. و اینکه من با دو سه نفر در میون گذاشتم همه مسخرم کردن و اذیتم کردن. واقعا از زندگی خسته شدمم
خب بزار بزرگتر بشه دختر عمه هنوز 14 سالشه به این زودی که ازدواج نمیکنه ولی اگر به هر دلیلی تحمل نداری صبر کنی اول بهش پیام بده یمدت باهاش حرف بزن در مورد چیزای مختلف یکم باهات راحت بشه بعدش حرفاتو ببر سمت علاقه و ازدواج و این حرفا و بهش بگو میخوام یه چیزی بگم نظرتو بهم بگی ولی حتما بین خودمون بمونه تا بعد اونوقت بهش از علاقتو و تصمیمت برا ازدواج باهاش بگو مطمعن باش به خونوادش نمیگه چون خودشم تو دردسر میفته و بهش سخت میگیرن اذیت میشه پس نمیگه فقط تو یجوری باش حرف بزن ازت نترسه و مطمعن بشه جدی هستی و میخوای باش ازدواج کنی و علاقت واقعیه و اگر قبول کرد بهش صدمه نزن و احترامش نگهدار و ازش رابطه نادرست نخوا
بنده ۲۰ سالم هست،و ۷ ساله که عاشق دختر عمه ام هستم، ولی مشکل اینجاست که سن دختر۱۴ ساله و من به خاطر این مورد بهش پیام نمیدم چون ممکن هست بره به خانوادهاش بگه و موجب ناراحتي و لطمه به شخصیت من بزنه،و این مورد هم ناراحت کننده هست. و متاسفانه طاقت منم تمام شده… خاستار راحلی منطقي و درستی از دوستان و مشاوران عزیزم هستم
من دختر عمه ام رو خیلی دوست دارم،خیلی وقتا ابراز علاقه میکنه بهم حتی یه بار گفت خیلی دوستت دارم، نمیتونم بهش بگم دوستش دارم?
من یه بار هم به زبون نیوردم
از اونور پسر عمه ام ازش خواستگاری کرده، الان من چه گ.ی بخورم؟
فکرش از ذهنم بیرون نمیره.?
دوستان لطفا کمکم کنید
من کسی رو دوست دارم اما نمیدونم چطور بهش بگم
سنت خیلی پایینه چن وقت دیگه از سرت میفته بش بها نده دختره هم ازت بزرگتره فک نکنم به کوچیکتر خودش توجه کنه بشین درساتو بخون ولی وقتی به سن ازدواج رسیدی 10 یا 15 سال دیگه به دختری علاقه پیدا کردی اینقد ترسو و استرسی نباش وگرنه راحت از دستش میدی چون اینقد نمیری جلو که یکی دیگه زرنگی کنه باید حتما به کسی که عاشقشی بگی دوسش داری البته بعد که سن ازدواج رسیدی و از تصمیمت مطمعن شدی
سلام من بهار هستم من الان 12 سالمه. الان 4 ساله که عاشق پسری شدم ما در روستا زندگی میکنیم و مدرسمون هم مختلته من از کلاس دوم عاشقش شدم اما نتونستم بهش بگم. ما تا کلاس پنجم قاطی بودیم ولی وقتی ششم اومدیم کلاسمون جدا شد یعنی به اندازه ی یک ستون 10 یا 15 سانتی فاصله هست تا کلاس پنجم نمیدونست و خیلی هم باهام صمیمی بود وقتی امسال دوسم جلوی جمع بهش گفت دیگه باهام حرف نمیزنه ولی خیلی نگاهم میکنه هرموقع که از کنارم رد میشه نگام نمیکنه ولی اگه من نگاش نکنم بهم خیره میشه و وقتی نگاهش میکنم نگاهشو ازم میدوزد
دیروز کامل تعطیل شدیم ولی شنبه برای کارنامه همراه ما رامون باید برای تحویل کارنامه به مدرسه بریم خیلی دوست دارم بهش بگم اما وقتی حتی بهم نگاه میکنه و بهم خیره میشیم من از استرس میمیرم و هردومون مجبور میشیم که نگاهمون رو از هم بدوزدیم اما من نمیدونم که چطور بهش بگم که دوسش دارم
یه بار هم فقط منو اون که اسمش محمد هست داخل سالن مدرسه بودیم که داشت از کنارم رد میشد گفت میخوام عشقتو فراموش کنم آتیشتو خاموش کنم
دیروزم منو دوستم که داشتیم میرفتیم میگه دوست دخترم خوله ولم نمیکنه که بچه ها گفتم دوستام داره به تو میگه وگرنه میگفت دوست پسرم خوله ولم نمیکنه
دوستان یه کمکی بهم کنید که من بهش چی بگم؟
ممنون از همگی که به داستان خسته کننده ی من گوش دادین ??
من ۱۴سالمه وعاشق ی دختر۱۶سالع شدم نمیدونم سر در گم هستم همش تو فکرش هستم و نمیتونم ازش بیرون بیام و راستش علاقعه شدید بهش دارم و نمیتونم بهش بگم دوست دارم نمیتونم عشقمو بهش بگم میترسم استرس دارم ولی عشقی ک بهش. دارم واقعه هست هر کاری میخوام بکنم ک بگم دوست دارم نمیتونم و راستش نمیدونم اون از من خوشش میاد یا نه میخوام بدونم اون هم هس رو من دارع یا یطرف هست و فقط همینو نمیتونم بهش بگم دوستت دارم اون پردش مربی من هست و ما خیلی با اون صمیمی هستیم اینطور ک پدرش مثل بابامه
منم همینطور?
وقتی حست بهش بیشتر از دوست معمولیه باید بش بگی نگو بیا رل بزنیم که ناراحت بشه بگو من تو این مدت که شناختمت بت علاقه پیدا کردم اگر بشه ازدواج کنیم ولی قبلش میخوام یمدت با هم آشنا بشیم اگر دوست داشته باشه یا قبول میکنه یا راهی جلوت میزاره اگر علاقش برا دوستی عادی باشه میگه نه تو هم یا قبول کن یا بش بگو یه فرصت بده یمدت بهم شاید نظرت عوض شد و این حرفا شاید قبول کنه اگر بازم گفت نه دیگه ادامه نده چون اگرم بش نگی بلاتکلیف میمونی از یطرفم اگر اون دختر حسش مثل تو نباشه بیخودی هم وقتتو هدر دادی هم با این رابطه رفاقتی که باش داری بیشتر وابستش میشی بهتره همین الان موضوعو بش بگی تا رابطتون تو شکل درستش جلو بره
با سلام من از یه دختری خوشم اومده الانم باهم مث یه رفیق خیلی صمیمی هستیم موندم چجوری بهش بگم دوست دارم چون خیلی وقت نیس باهم رفیق شدیم ولی واقعا دختر خوب و با ادبی هس من میخوام باهاش رل بزنم و بعد که اگه قسمت شد ازدواج کنم ولی دو دلم میترسم بهش پیشنهاد بدم کلا حتی به عنوان رفیق هم نمونه
از دختری خوشم میاد برای ازدواج ولی نمیدونم نظرش در مورد من چیه میخوام بهش پیشنهاد بدم اگر قبول کرد به خونوادم بگم بریم خواستگاری شهر دیگه زندگی میکنه ولی شمارشو پیدا کردم میخوام بهش پیام بدم چی بگم چطوری مطرح کنم بهتره؟ راهنمایی لطفا نمیخوام از دستش بدم
منن یک روز تو مدرسه با رقیق بود من گفت برم میخواستم یک ساعت بخرم با من مییابد گفت بله. می یام روفت مغازه صاحب مغازه ساعت نشان داد بعد رقیق اومده بروی من تو همان مغازه بود ساعت ازشون خرید واو صاحب مغازه اسم شمالی است گفت مشه شماره من میخوام من دادم بعد اگر رفت خونه کم پیام فرست کم شروع کرده به پیام فرست من با ادامه دادم ولی آها نه تماس میگیرم نه پیام می ده چکار کن تا پیام بده یا تماس بگیرید
پسرا اگر خودتون به دختری علاقتونو مستقیم ابراز کردید نه اینکه کسی واسطه بشه یا بخواد از زبونش بکشه و دختره بهتون گفت مثل داداشمی که هیچی ولی اگر چیزی از علاقت به دختره نگفتی ولی اون دختر میاد دور و برت بهت توجه نشون میده و گاهی داداش صدات میزنه یا میگه مثل داداشمی خیلی وقتا واقعا مثل داداشش نمیدونتت واقعیتش این که بهت علاقه پیدا کرده و میخواد با گفتن این کلمه ببینه واکنشت چیه و بفهمه تو هم دوسش داری و تحریکت کنه اگر علاقه ای داری بهش اعتراف کنی مثلا عصبانی بشی بهش بگی من داداشت نیستم عاشقتم و اینا و با خودش میگه اگر براش عادی بود پس دوسم نداره و باید فراموشش کنم پس باهوش باشید خیلی وقتا هست دختری عاشق پسر یه اما بهش میگه دادش تا حس پسرو به خودش بفهمه چون نمیتونه حسشو ابراز کنه میخواد اگر دوطرفس پسر پیشقدم بشه خیلی از پسرا متوجه نمیشن و میگن دختره بهم میگه داداش یا اینکه مثل دادشش باهام رفتار میکنه ولی من عاشقشم جرعت ندارم بش بگم و اینا به این چیزا فکر نکنید وقتی دختری رو دوست دارید بهش بگید تا بفهمید واقعا حسش چیه
ما یکی از آشناهامون بود دختره همیشه به پسرعمش میگفت داداش ولی پسر عمش عاشقش بود حاظر نبود ازدواج کنه و برا دختر داییشم نمیرفت جلو بخاطر همین حرف دختره تا اینکه خواستگاری کرد و دختره جواب منفی داد و خیلی هم ناراحت شده بود باورش نمیشد حس پسرعمش اینجوری بود از بچگی و میگفت همیشه طوری باهام رفتار میکرد که فکر کنم داداشمه یعنی خود پسره باعث شده بود این حس خواهربرادری بینشون بوجود بیاد برای همین دختره اولش قبول نکرد و شوکه شد ولی بعد یه مدت جواب مثبت داد و ازدواج کردن و سه تا بچه دارن
بچه بشین درستو بخون ازین فکرا بیا بیرون میره به مامان باباش میگه
من چند ماهه که دختری را دوست دارم ولی نمیدونم چطور بهش بگم میترسم بره به مامان یا باباش بگه من ۱۱ سالمه
سلام من یه دخترم و یه پسری که یک سال ازم بزرگتره رو دوست دارم
یه جورایی همسایه روبروییمون میشه و هرروز میبیتمش
الان یک ساله ک دوسش دارم حتی تو چت هم بهش گفتم که دوسش دارم اونم بم گفت که دوسم داره ولی من مطمئن نیستم راستی شماره همدیگرم داریم
چند بار خواسم برم باهاش حرف بزنم روم نمیشد حتی بهشم گفتم که میخوام بیام جلوت باهات بحرفم و گفته باش ولی رفتم جلوش و حتی یه سلامم نمیتونستم بکنم
بگین باید چجوری برم و باهاش رودرو حرف بزنم
دختر15سالمه خیلی دلشوره و استرس دارم عاشق یه پسر 24ساله شدم و واقعا درگیر این موضوع شدم به شدت خیلی دارم اذیت میشم پسره فامیلمونه ولی بخاطر یه مسائلی ما همو ندیده بودیم چهار ماهه پیش رفتیم عروسی و من ایشونو اونجا دیدم ولی الان یه اتفاقی افتاده که ما قرار با هم رفت و آمد داشته باشیم و امکان داره که هر روز همو ببینم و اینکه میدونه من عاشقشم یکی بهش گفته
وایی عزیزم منم مشکلم همینه ولی من عاشق ی پسری ولی توان گفتن بهش رو ندارم دوست دارم بهش بگم که خیلی دوسش دارم اما نمیتونم چون میترسم اون ازم متنفر شه
اگر عاشقی پس شجاع باش و اعتراف کن و برای بدست آوردن قلبش تلاش کن اما اگر هر بار به بهانه ای حالا ترس خجالت بی پولی مخالفت خونواده تحصیل سن کار یا هر هدف و دلیلی و هر چیز دیگه ای منصرف میشی از پاجلو گذاشتن برای کسی که میگی عشقته و فرار میکنی از روبرو شدن باهاش و پشت سر گذاشتن مشکلات بدون از عاشقی هیچی نفهمیدی.
واقعا عاشقی؟ پس از هر چیزی بخاطرش بگذر و هر جایی که هستی و هر لذتی رو رها کن و اولویتت رو بذار کنار اون بودن و خوشبخت کردنش اونوقت بدون عاشقی کردی اینکه از دور بگی دوسش دارم و اشک بریزی و آه و ناله کنی و ازش پنهان کنی عاشقی نکردی در اصل به خودت و عشقت ظلم کردی و داری عمرت هدر میدی هر روزی که میگذرونی با هیچ کاری نکردن
سنت کمه ولی از تمام کسانی که اینجا نظر گذاشتن و گفتن سال هاست عاشقن ولی ابراز نکردن و دارن میسوزن از دوری عشقشون و خیلی هاشونم بخاطر همین ترس بیخود و خجالت بکلی عشقشون از دست دادن درس بگیر و بجای فکر کردن فقط برو بهش بگو عاشقشی از کجا معلوم که اونم حسش مثل تو نبوده این سال ها میگی ازش خجالت میکشی خب اگر گوشی داره بهش پیام بده حستو بگو و ازش بخواه به کسی نگه اگر جوابش مثبت بود بهش بگو بین خودتون بمونه تا بزرگتر بشید و بتونی رسمی بری خواستگاریش اما اگرم بگه نه حالا خیلی فرصت داری تا بتونی راضیش کنی و بازم باهاش حرف بزنی ولی هر چی که بشه دیگه حسرت نگفتن احساستو نمیخوری کسی که فقط بگه عاشقم ولی بترسه و حتی ابرازش نکنه فقط ادعای عاشقی کرده به این فکر کن که که اینقدر دوسش داری و برات مهمه که حاظری خجالت و ترس کنار بزاری بهش اعتراف کنی و برای داشتنش تلاش کنی همین امشب یا فردا برو بهش بگو تا از فکر و خیال و ترس راحت بشی بعضیا زود عاشق میشن و زود بزرگ میشن و عشقشونم از دلشون نمیره اگر تو هم از حست مطمعنی پس با اینکه سن کمی داری میتونی باهاش درمیون بزاری ولی اگر قبولت کرد پای حرفت بمون
من نمیتونم به امیر علی بگم دوستش دارم???
سلام من پسر 15ساله هستم سه چهار ساله عاشق دختر داییم هستم نمیتونم بهش بگم دوستش دارم چجوری بهم بگم. چون که خجالتی و کم رو هستم نمیتونم بگم و ترس اینکه جواب منفی بشنوم من الان شدیدن دوستش دارم و وابسته شم میخوام سعی و تلاشم رو بکنم که بهش بگم
سلام من یه دختر هست تو محلمون تازه اومرد یه ۱ سالی میشه من تو نگاه اول عاشقش شدم نمیتونم بهش بگم یه جورایی وقتی میبینمش دستام میلرزه استرس دارم میترسم
سلام من یک پسر 15ساله هستم سه چهار ساله عاشق دختر داییم شدم نمیتونم بهش بگم در این باره کمکم میکنید
سلام دختر هستم ۱۵ سالم هست من عاشق یه پسر شدم که این ۱۸ سالش هست همیشه گلم میگه عزیزم میگه یا بار ابجی میگه نمیدونم بگم یا ته پسره یه بار پیشم خوابید
پسرای عاشق یه فکر خوب دارم براتون فردا روز دختره برید به عشقتون تبریک بگید و ابراز علاقه کنید بهش بگید آرزو دارم با هم باشیم و در آینده نزدیک روز زن بهت تبریک بگم
پسر خوب تو که میگی 14 سالمه یه دختر 12 ساله رو دوس دارم خب سنت بلوغ و طبیعیه این حسا ولی کلا اینکه ادامه بدی به دوست داشتنت دست خودت نیست عشق و دوست داشتن اگر واقعی باشه تو هر سنی که برای کسی پیش بیاد حتی چند سالم بگذره تموم نمیشه و ادامه پیدا میکنه پس بزار زمان بگذره اگر هنوز دوسش داشتی یعنی عشق و پاش وایسا برو بش بگو ولی اگر تموم شد و مهرش از دلت رفت یعنی زودگذر بوده و به خاطر بلوغ
من عاشق یه دختر شدم ولی نمیدونم اونم عاشقمه یا نه ومن 13 سالمه و اون 12 سال و همکلاسی هم هستیم و از اینکه بهش بگم میترسم نمیدونم واسش نامه بنویسم یا چی وارد کلاس که میشم همه حواسم به اونه ( کلاس زبان) و چند بار باهاش تا دم در خونشون باهاش رفتم ولی نتونستم بهش بگم دوستش دارم
با سلام من یک پسر 15 ساله هستم که الان یک سال است که عاشق دختر خاله ام که 17 سال دارد شدم من از وقتی که به او دل بستم شب و روز ندارم و رویم نمی شود که به کسی بگوییم من راجب ازدواج زود هنگام خیلی تحقیق کردم ولی قانع نشدم و او را بشدت دوست دارم. اکنون چند وقتیه که هرشب راجب او فکر می کنم و خواب او را میبینم
سلام من دوساله یکی رو دوست دارم و14سالمه و اون هم 12سالشه بنظر شما من به این دوست داشتن ادامه بدم یا نه
بده اگر کسی عاشق هست تا آخرش هم هست
الان دخترا دارن به پسرا ابراز علاقه میکنن اونوقت هنوز پسرایی هستن که میترسن به عشقشون بگن دوسش دارن این پسرا از یه دخترم کمترن من که خودم پسرم خجالت میکشم از این همه بی عرضگی دخترا میخونن این پیاماتونو دیگه چی میگن با خودشون
تقریبا همتون گفتید چجوری بگم میترسم بگم نمیدونم اونم دوسم داره یا نه خجالت میکشم بگم میدونید اینا یعنی چی؟ یعنی فقط دارید به حرف عقلتون گوش میدید یعنی دارید فکر میکنید مدام با اینکه عشق و دوس داشتن کار دل پس باید با دلتون تصمیم بگیرید چون عقل همیشه راه درست رو به شما نشون نمیده گاهی باعث میشه بدترین انتخاب رو بکنید. شمایی که میگی دست و پام گم میکنم بی حس میشم نمیتونم حرف بزنم شمایی که میگی 9 ماه یا 3 سال یا ۸ سال عاشقم ولی نتونستم بگم واسه اینه که فقط فکر کردی و به حرف های عقلت گوش دادی که فقط ترس انداخته تو دلت تا حرف نزنی خب به چی رسیدی جز اینکه درد دوری از معشوقت یا از دست دادنش رو برای همیشه تجربه کردی بهترین کار اینه که بدون فکر کردن یکبارم که شده فقط به حرف دلتون گوش کنید برید به عشقتون بگید چه حسی بهش دارید مطمعن باشید بیشتر شما عشقتون دوطرفه بوده تمام مدت و فقط دست دست کردید باقیتونم از بلاتکلیفی و عذاب راحت میشید نزارید یک عمر حسرت گفتن دوست دارم به عشقتون تو دلتون بمونه و بگید ای کاش میگفتم شاید دوسم داشت اونم. مطمعن باشید درد از دست دادنش خیلی کشنده تر از دردیه که الان میکشید از نگفتن حرف دلتون و نبودنش کنارتون و اینکه شاید بعدها بفهمید دوستون داشته شما نگفتید و اونم چون نفهمیده حستونو ازدواج کرده با کس دیگه و دیگه نمیتونید هیچ وقت لبخند بزنید چون خودتون مقصر بودید. فقط باید به حرف دلتون گوش کنید
تمام این مدت نتونستم بهش بگم ازش ناراحتم چون خیلی دوسش دارم و میترسم از دستش بدم کمکم کنید چون رفیقمه و برام خیلی مهمه من دخترم اونم دختره
سلام
من دخترم و 17 سالمه تقریبا 5 ماهه که با یکی از بچه ها که اونم دختره و همسن و سالیم و تو ی مدرسه هم درس میخونیم دوست شدم و خیلی هم دوسش دارم و وابستش شدم ی بار رو یه موضوع قهر کردیم و یه ماه طول کشید البته چند بار اومد باهام حرف بزنه و … ولی من حرف نزدم الان که رفته ی جای دیگه و کمتر میبینمش دلم خیلی برااااش تنگ شده برا همینم بهش پیام دادم ولی حس کردم ک اون رفتارش باهام عوض شده شایدم برا اینه ک تازه اشتی کردم باهاش ولی کلی ناراحت شدم و حالم خیلی بده و چون قبلا رو یه موضاعاتی رفیقام رو اعتمادمو بهشون از دست دادم و قطع رابطه کردم باهاشون دیگه نمیخام اینطوری بشه چون واقعا سه سال طول کشید تا همه چیز عادی شد برام و فراموش کردم الان دیگه نه توانشو دارم نه طاقتشو نه میخام اینم از دست بدم لطفا کمکم کنید چون از دیشب ک پیام دادم بهش و حس کردم رفتارش عوض شده دارم دیونه میشم
چند وقت پیش یکی از دوستای مشترکمون اومد باهام حرف زد ولی من نتونستم بگم چرا باهاش قهرکردم برا همینم بهش گفتم چیزی یادم نمیاد ک چرا باهاش قهر کردم میگم شاید اینو شنید و ازدستم ناراحت شده
سلام من یه دختر ۱۵ سالم و ۹ ماهه که عاشق همکلاسیم شدم و واقعا نمیدونم چجور بهش بگم اون همیشه خیلی عجیبه مثلا اگه بهش بگی دوست دارم یا میگه کی نداره یا میگه خب به یه ورمم نیس. یه مدت باهاش صمیمی شدم و خودش کم کم داشت میفهمید اما یهو ازش دور شدم چون ترسیدم براش مانع باشم چون خیلیا تو مدرسه دوسش دارن و اونم خیلی ها رو دوست داره…اون برونگراست و همیشه همه جا میدرخشه و من درونگرا که دوسش دارم…و همیشه تو ذهنمه نمیتونم بهش فکر نکنم و میترسم سال بعد یه مدرسه دیگه باشه اونجوری خیلی ناراحت میشم
سلام خسته نباشید من یک دختر ۱۷ ساله هستم که توی مدرسمون از یه دختر دوازدهمی خیلی وقته خوشم اومده ولی میترسیدم بهش بگم و میدونم که الانم خیلی دیر شده الان واقعا دیه نمیتونم تحملش کنم و میخوام بگم ولی نمیدونم چجوری بگم و اینکه چون همیشه ویش دوستاشه موقعیتی پیش نمیاد که بهش اعتراف کنم و میترسم دوستاش مسخرم کنن الان واقعا بلاتکلیف موندم و دارم دیوونه میشم از فکر کردنش
مگه دختر عاشق دختر میشه ؟
دختر دومی رو اشتباه نوشته منظورش پسر هست.
نه اصلا نباید بهش ادکلن بدی اول کار بدش میاد ممکنه باهات بد حرف بزنه هنوز که چیزی بینتون نیست که بخوای هدیه بدی بهش اول باید فقط باهاش حرف بزنی و علاقتو بهش بگی اگر اونم دوست داشت بزاری یه مدت بگذره ارتباطتون بعد بهش هدیه رو بده و براش تعریف کن که این ادکلنو خریده بودی که اگر بله بگه بهش بدی و اینکه خیلی دوسش داشتی این مدت و بهش فکر میکردی تو سه ساله دوسش داری تو همین مدت هم که کسی نیومده تو زندگیش شانس آوردی اگر کسی بیاد دلشو ببره کلا از دستش میدی پس فرصت ازدست نده نترس هر آدمی یه ظاهر و چهره ای داره اگر محترمانه باهاش حرف بزنی و بفهمه قصدت جدیه بهت بد نمیگه اگرم گفت بهش بگو شاید من خوش قیافه نباشم ولی هیچ وقت هیچ کس نمیتونه اندازه من عاشقت باشه کم نیار ضعف نشون نده اگر واقعا میخوایش ترس و فکرای بیخودو بزار کنار شاید اصلا اونم دوست داشته این مدت تو نفهمیدی بدبین نباش اینقدر ولی نگفتی چندسالته اما چون گفتی نمیتونم درس بخونم اگر دانشجویی که هیچی ولی اگر مدرسه ای هستی خیلی برات زوده اون دخترم که حتما از تو کوچیک تره فعلا ازدواج نمیکنه کلی وقت هست بزار بزرگتر بشین ولی اگر میترسی با کسی بره تو رابطه میتونی حستو بگی فعلا بهش که خبر داشته باشه و بعدن نگی اگر میگفتم شاید الان نمیرفت با یکی دیگه
سلام من از یه دختریه ۳ ساله خوشم میاد همسایه مون هستش خیلی دوسش دارم بعنی تا حدی که وقتی نمیبینم ش انگار یه چیزی گم کردم و نمیتونم درسم رو بخونم بعد وقتی میبینمش آروم میشم واسترس م میزنه بالا مثلا تویه خونه میگم ببینمش بهش میگم ولی بیرون میبینمش نمیتونم بهش بگم اصلا نمیتونم نگاهش هم بکنم احساس میکنم من در حد اون نیستم یا اگه بهش بگم شاید بهم بگه که چی تو خودت دیدی که به من پیشنهاد میدی … این ۵ماهه یه ادکلن براش خریدم و شماره ام رو توش نوشتم که بهش بدم ولی نتونستم بعد از این طرف میترسم از دستش بدم …. چون واقعا خیلی دوسش دارم
وقتی عاشق دختری هستی اما فقط از دور نگاش میکنی و نمیبریش تو زندگیت و حتی بهش نمیگی دوسش داری و میترسی از تعهد دادن اینم ببین که داری به پسرهای زیادی فرصت میدی که عاشق اون دختر بشن و به ازدواج باهاش فکر کنن یعنی عاشق عشقت بشن درد داره این حرف و فقط اونی که واقعا عاشقه میفهمتش یکم غیرت داشته باشید رو عشقتون
من روی یه پسری کراشم. ولی مجازی و مطمئنم ک دوسم داره مطمئنم ولی هنوز بهش اعتماد نکردم تقریبا یه ساله که ارتباط دوستی داریم ولی اعتماد نکردم مثلا هی میگه هنو اعتماد نکردی عکس بدی و منم میگم نه
فقط ۴ روزه میشناسیش؟! بزار یه مدت بگذره ببین اصلا چطور پسریه اصلا ارزش عشق و وفاداری تو رو داره بعدشم همین که بفهمه دوسش داری و بهش نیاز داری میزنه زیر دلش میره دنبال یکی دیگه بهتره اینقدر زود خودتو پیشش پایین نیاری
من خیلی دوست پسرمو دوسش دارم ۴روزه میشناسمش چیکارکنم دوست پسرم بفهمه خیلی دوسش دارم؟ تصمیم دارم عاشقش بمونم به هم دیکه برسیم .بهش بفهمونم دوسش دارم دیوانهاشم و بهش نیازدارم.
خب به بهونه جزوه یعنی چی برو مستقیم باهاش حرف بزن شاید اشتباه برداشت کرده که مثلا دنبال دوستی و ایجاد رابطه ای باهاش و شاید اهل این کارا نیس بهش بگو علاقه داری بهش و قصدت ازدواجه تا اگر اونم از تو خوشش میاد بهت میگه که چکار کنی و چطور ارتباط داشته باشید حالا یا باهات ارتباط میگیره یا میگه زیر نظرخونواده ها یا هر چی اگرم ازت خوشش نیاد میگه نه تکلیفت معلوم میشه حالا اگر گفت نه تو سریع عقب نکش بزار یه مدت بگذره سعی کن نظرشو جلب کنی بعد دوباره برو سراغش باش حرف بزن
راستش نزدیک یک ماهی هست که توی دانشگاهمون به یکی از همکلاسیای دخترمون علاقه مند شدم یخورده از رفتارو اخلاقیاتش میدونم خجالتیو درونگراس توی رابطه هم نیست تا الان که میدونم یبار خواستم ازش به بهونه جزوه گرفتن و اینا بیشتر باهم اشنا بشیم بهم ندادش نمیدونم چجوری بهش بگم میخوامش میشه کمک کنین؟
من عاشق یه نفرم از وقتی بچه بودم دوسش داشتم تا الان ولی وضعیت خانواده مون جوری که قبل از محرم شدن نمی تونیم حرف بزنیم ولی من چون دوسش دارم باهاش حرف زدم هم دوس دارم باهاش حرف بزنم هم از بابام میترسم اگه بفهمه خیلی ناراحت میشه الان نمیدونم چیکار کنم
من یک دخترم ،۱۶ سالمه و دو ساله که عاشق یه پسری شدم که دو سال ازم بزرگتره ونسبت فامیلی دوری داریم. نمیدونم عشقه یا چی ولی هر وقت میبینمش دلم میلرزه خیلی دوسش دارم ولی نمیدونم چجوری بهش بفهمونم که دوسش دارم ؟؟ لطفاً راهنماییم کنید
خب تو فاز عشق و عاشقی هم نباشه چه بهتر اهل هیچی نبوده تا حالا ولی بالاخره میدونه یه روز باید ازدواج کنه اگر دوسش داری بهش بگو اگر قصدت ازدواجه و میخوای به همین زودی باش ازدواج کنی خب بگو خونوادت پاپیش بزارن رسمی اگر میخوای اول نظرشو بدونی بعد به خونواده بگی با این وضع که نمیبینی زیاد شمارشو گیر بیار تماس بگیر یا پیام بده بهش بگو یا بزار هر وقت دیدیش برو یه جا تنها گیرش بیار بهش بگو مثلا یکی رو بفرست دنبالش بیارتش پیشت به بهونه باش حرف بزن و هر راهی که شد ولی نگفتی پسری یا دختر اگر دختری که اصلا نگو بزار خودش اگر ازت خوشش بیاد میاد سراغت ولی اگر پسری بهش بگو ولی مطمعنی ازین که دختره ۲ سال ازت بزرگتره پشیمون نمیشی اگه میدونی بعدا ناراحتت میکنه این موضوع اصلا نرو جلو چون اگر قبول کنه بعد تو بزنی زیرش دلش میشکنه حتی ممکنه به خاطر اینکه ازش کوچکتری قبول نکنه چون دخترا دوس دارن پسر ازشون بزرگتر باشه
من ازیکی از فامیلامون خوشم اومده نزدیکه دوساله که دیونمشم یجورایی ولی هیچ وقت روم نشده بهش بگم چون اون اصلا تو فاز عشق و علاقه نیس فقط درس براش مهمه براهمین میترسم بهش بگم سنشم ازم دوسال بیشتره فقط نمیدونم چجوری بهش بگم خیلی کم هر چند وقت یبار میبینیم همه شاید هر ۳. ۴ ماه یبار اونم تو شرایطی که اصلا نمیشه بهش گفت فقط یه راه کار میخوام که چجوری بهش بگم
اوج احترام و ارزشی که یه پسر برای دختری قائله و اون دختر رو واقعا به عنوان شریک زندگیش میخواد اینه که پاپیش بزاره و ابراز علاقه کنه و خواستگاری نه انتظار دوستی و نه رابطه مخفیانه داشته باشه بعد هم تمام تلاشش رو بکنه تا موانع رو کنار بزنه و هر کاری از دستش بر میاد برای خوشبختی اون دختر بکنه این کاریه که یه مرد واقعی برای عشق زندگیش می کنه اما اگر پسری حتی حاظر نیست پاپیش بزاره برای یه دختر یعنی هرگز اون دختر رو به عنوان شریک زندگیش نمیخواد و هیچ ارزشی برای اون دختر قائل نیست
ببین محمد من می دونم جوابش بهت مثبته متن باش
ببین محمد نمیتونی که مطمعن باشی حتما جواب مثبت میگیری ولی اینکه با احترام و ادب علاقتو مطرح کنی و حرفایی رو آماده کنی برای گفتن که احساس واقعیت بهش منتقل کنی و بفهمه تا چه حد بهش علاقه داری و مشتاق این ازدواجی و اینکه بهش اطمینان بدی که برای خوشبختیش تو زندگی حاظری تلاش کنی خیلی روی اینکه نظرش به تو مثبت بشه و ازدواج باهات رو بپذیره زیاده و اینکه پیگیرش باشی و زود عقب نکشی
عاشق یه دختری شدم چی بهش بگم که بهم جواب مثبت بده چون مطمئنم باهاش خوشبخت میشم خیلی دوسش دارم میخوام مال من باشه
بینام خب چرا دختری که دوسش داری کات کرد؟ اگر هنوز نشونه های دس داشتن داره شاید پشیمون شده پس اگر تو هم دوسش داری دوباره پاپیش بزار از دستش نده اون دوستشم که فکر میکنی دوست داره اصلا مهم نیست مهم اینه که تو اونو دخترو دوست داری و اونم تو رو دوست داشته باشه تمومه وگرنه تو زندگی همونطور که یه دختر میتونه کلی خواستگار داشته باشه پسر هم ممکنه چندتا دختر بهش علاقه پیدا کنن ولی مهم اینه که انتخاب تو کیه و انتخاب اون دختری که دوسش داری حالا که دوسش داری و فکرت درگیرشه دوباره امتحان کن بهش بگو دوسش داری احتمالش زیاده اینبار همه چی خوب پیش بره و با هم بمونید برا همیشه چون این کات کردن و فاصله یه سال براش تجربه شده و الان حسی که بهت داره دیگه خام نیست و بهتر تصمیم میگیره اون دختر
سلام
من تقریبا یک ساله که از یه دختری خوشم میاد و کاملا به نطرم بنا به رفتار هایی که اره به نطرم اون هم من رو دوست داره من حتی یه بار اعتراف کردم و پذیرفته شدم ولی یه مدت بعد این رابطه رو تموم کرد اما همچنان جوری رفتار میکنه که انگار منو دوست داره اما شنیدم که یه دوستی داره که از من خوشش میاد و البته این اواخر اون دوتا زیاد با هم حرف نمی زنن الان موندم برم بهش بگم که من اونو دوست دارم یا نه چون مغزم خیلیدرگیرشه
من۱۶سالمه ازدخترهمسایمون که یک سال از من کوچک تراست خوشم اومده وازطرف مادرش باهم قوم می شویم همیشه باپدرش است و فقط موقعی که مدرسه می رود من اورادم در ساختمان می دیدم به نظر شما من چطوری به اوبگویم که اورادوست دارم؟؟
اگر دوست داشته باشه به خاطر وضع مالی و کم و زیاد پولت ردت نمیکنه اتفاقا الان که پول زیاد نداری بهش بگو دوسش داری ببین حاظره کنارت بمونه و قبولت میکنه قرار نیست که همیشه بی پول بمونی در آینده وضعت بهتر میشه فوقش یه مدت ازش زمان بگیر تا اوضاع مالیت رو درست کنی و اگر همو دوست داشته باشید میتونید خیلی از خرج های اضافی هم حذف کنید و بریز و بپاش هم نداشته باشید اول زندگی خدا روزی رسونه ناامید نباش فقط مهم دلتونه که اگر با هم باشه کنار هم زندگیتونو میسازید برو بهش بگو بزار خودش تصمیم بگیره یکطرفه تصمیم نگیر چون گفتی فک میکنی اونم دوست داره با نگفتن هر دوتون رو از زندگی عاشقانه کنار هم محروم میکنی همه چیز که پول نیست اونم الان که تقریبا همه از نظر اقتصادی شرایط سختی دارن
بعد از یه دختر خوشم اومده اون ترم یکه راستش روم نمیشه بهش بگم من متوجه اخلاقش شدم حدس میزنم اونم خوشش اومده باشه چون چند باری بهم خیره شده بعد من نگاه کردم نگاهشو پرونده میشه راهنمایی کنید کجا کی چجوری تو چه فرصتی و با چه جملاتی بهش پیشنهاد بدم؟
سلام من یک نفر رو دوست دارم احساس می کنم اوهم منو دوست داره می خوام مستقیم بهش بگم ، ولی به این دلیل که وضع مالی خودم و خانواده م داغونه تا الان بهش نگفتم ، دوست ندارم زندگی سختی با من تجربه کنه چیکار کنم دارم دیونه میشم
اخ اخ منم اونجوریم بلاتکلیفیم
اگر میخوای با دختره داخل دانشگاه دوست بشی و برا وقت گذرونی و دختره هم توجه نشون داده زیاد مهم نیس چجوری شروع کنی نگاش کن یه چشمک بزن بهش بخند بیفت دنبالش تو محوطه دانشگاه برو پیشش بگو ازت خوشم اومده میخوای یه مدت باهم باشیم اونم خوشش اومده باشه ازت بهت پا میده و تموم.
ولی اگر قصدت ازدواج سنگین و محترم باش تو رفتار باهاش بعدش یه روز که دور و برش خلوته و تو چشم نباشه برو سراغش گل و هدیه هم نخر برا اولین صحبت معذب میشه سرتو بنداز پایین و مودبانه بهش بگو خانم…. من مدتیه به شما توجه دارم و بهتون علاقمند شدم و فکر میکنم میتونیم زوج مناسبی باشیم شما همون دختری هستین که همیشه دلم میخواست بیاد تو زندگیم قصدم خیره و میخواستم در جریان احساسم باشید و ازتون اجازه خواستگاری بگیرم و شماره وآدرس بهم بدید تا همراه خانواده بیام خدمتتون
من از دختر عموم خوشم میاد عاشقشم من سنم یه ذره کمه بعد خانواده هامون از هم خوششون نمیاد بعد من یه پسر عمو دارم که خیلی با هم حرف میزنند قبلا انقدر با هم بودیم بعد دعوای خانوادگی بین ما پیش اومد نه بین ما بین خانواده مون الان می خوام بهش بگم دوستش دارم ولی می ترسم بره بگه بفهمند من سنم کمه من عاشقشم
من ۱۵ سالمه که یک پسر و دوست دارم اونم صحاب مغازه ست میخوام بهش بفهمونم که دوسش ندارم دیگه
ترم دو دانشگاه ام. بعد از یه دختر خوشم اومده اون ترم یکه راستش روم نمیشه بهش بگم من متوجه اخلاقش شدم حدس میزنم اونم خوشش اومده باشه چون چند باری بهم خیره شده بعد من نگاه کردم نگاهشو پرونده میشه راهنمایی کنید کجا کی چجوری تو چه فرصتی و با چه جملاتی بهش پیشنهاد بدم؟
سلام من به دوست برادرم علاقه دارم رابطه خوبی داریم ولی کاملا رسمی ،نمیدونم اصلا درسته یانه ،بهش ابراز علاقه کنم ،اون هیچی نگفته تا حالا همیشه محترمانه و گرم برخورد کرده ولی هیچ حرفی نزده که من احساس کنم به من علاقه داره آیا صحیحه من بهش بگم که دوسش دارم درضمن هر دو چهل سالمونه
از برادرت میترسه صد درصد که باهات حرف بزنه ???
آقای مشاوره من عاشق دختر همسایمون شدم نمیدونم چه طوری بهش ابراز علاقه کنم۱۵ سالی میشه من عاشقشم دختره هم مغرور هستش اما من کارمو خراب کردم برادرش فهمید گفت چرا اسم خواهرمو خراب کردی پیش مردم ولی به خدا قسم من هیچیک نگفتم اگرم گفته باشم گفتم عاشق دختره هستم ولی نمیدن بهم الان من چکار کنم دختره هم درس میخواند تورو خدا کمکم کنید
شاید مهم نباشه که به دوست و فامیل و پدر و مادر به زبان بگی دوست دارم و با ادب و محبت و رفتارت نشون میدی کافیه ولی اگر منظورت کسی که میخوای باهاش ازدواج کنی یا همسرت این دیگه فرق داره باید حتما بهش بگی اما اگر خیلی برات سخته شروع کن به این روش مثلا داخل نامه براش بنویس بهش بده یا صوت یا فیلم از خودت بگیر احساساتتو بگو براش بفرست یا حتی متنای احساسی که شبیه احساسات خودته پیدا کن بنویس براش بفرست زیرشم بنویس حسی که بهت دارم اینجوریه حتی اگر به زبان نیارم البته اگر شماره داری ازش چون نگفتی همسرته یا میخوای تازه بهش بگی یا تو رابطه ای با کسی حتی نگفتی دختری یا پسر وقتی چندبار اینکارو کنی و اونم از دلت با خبر شه کم کم روت باز میشه و باهاش احساس راحتی میکنی و میتونی رو در رو هم بهش بگی ولی کلا نمیخواد مدام بگی چند وقت یه بار این کارو کن هم خوشش میاد هم تو خودتو سرکوب نمیکنی و نمی ریزی تو خودت با نگفتن. کنارش با رفتار و نگاه و احترام گذاشتن بهش و همراهی کردنش میتونی بهش علاقتو نشون بدی خجالتو برا عشقت باید بزاری کنار اولش همین کارا رو گفتم بکن تمرین میشه برات اونم در مقابل حتما جواب ابراز علاقه هاتو میده و باهم صمیمی میشین بعدش میتونی راحت بهش بگی به زبان
من مشکلی که دارم اینه که نمی توانم به صورت زبانی به کسی که دوست دارم ابراز علاقه کنم. خودم از درون خیلی احساساتی هستم ولی از بچگی تا الان اینجوریم خجالت می کشند احساساتم رو بروز بدم
من به یکی علاقه مند شدم وهمدیگرو دوست داشتیم اونم قبلا بهم میگفت دوستت دارم اما بعد یه مدت یه روز سرکار بودم جوابشو ندادم اونم گفت دیگه پیام نده تو دروغ گفتی منو دوست داری ازاین حرفا دوباره بهش پیام دادم که دلیلشو بگه میگه من از شما دلیلی نمیخوام بعد بهم گفت نمیخوام ناراحت بشی من حق انتخاب دارم ازاین حرفا بنظرتون هنوز امیدی هست واقعا نمیتونم یه لحظه بدون اون طوری که فکر خودکششی به فکرم زده به مادرم گفته هم باهاشون حرف بزنه بنظر شما دلیلش چیه
خب خودت داری میگی مدت کمی باهاش آشنا شدی زیادم نمیشناسی که بعدشم دختر بهتره اول نره جلو مگه نمیگی پسره هم ازت خوشش اومده خب بذار یه مدت بگذره خودش بیاد جلو اول ابراز علاقه کنه عجله نکن حتی روانشناس هم میگه بهتره پسر اول پیش قدم بشه
شما که به همکارتو ن علاقه پیدا کردید اگر دختری اصلا نگو بالاخره اون باید بخواد باهات ازدواج کنه و بیاد خواستگاریت وگرنه ابراز علاقه فایده ای نداره فقط خودتو ضایع کردی ولی اگر پسری برو راحت پیشش به هر حال ازش خوشت اومده حالا میخواد همکار باشه یا هر کس دیگه ای تا نگی به جایی نمیرسی و تکلیفت معلوم نمیشه برو بهش بگو میخوام در مورد موضوعی باهاتون حرف بزنم و ازتون میخوام بین خودمون باشه تا بعد و علاقتو بهش بگو اگرم برات سخته شمارشو گیر بیار بهش پیام بده باهاش مطرح کن بعدش که تو محل کار دیدیش برو از نزدیک باهاش حرف بزن یا اگر قبول کرد باهاش بیرون قرار بزار بیشتر حرف بزنید یا کلا کسی رو از خانوادت واسطه کن مثلا مامانت یا خواهر اگر داری بره باهاش حرف بزنه و فعلا با هم صحبت هاتونو بکنید اگر تصمیمتو ن به ازدواج شد بعدش تو محل کار همه میفهمن ولی تا قبلش بین خودتون باشه برا هر دوتون بهتره چون شاید نشه اینم که میگی سربه زیره خوبه دیگه دختر پاکیه اتفاقا اینکه همکار هم خوبه چون تا حدودی میشناسیش
من چند روزی هست با اقا پسری دوست شدم.همون روز اولی که دیدمش دلم لرزید یه جورایی عاشقش شدم.درسته تایم کوتاهیه ولی انقد حسم بهش خوبه انگار خیلی وقتع باهاشم ودوسش دارم.اونم خیلی از من خوشش میاد.ولی من مبخوام احساسمو و اینکه دوسش دارمو بگم ولی میترسم چیکار کنم
خسته نباشید.اگه به شخصی علاقه مند بشیم ک محیط کاریمون یکیه .چطور نشون بدیم اینو؟ چطور بهش بفهمونیم؟فقط دورادور رد شدنی میبینیم همو. اونم که سر به زیره
هر روز حداقل یه بار باهاش تماس بگیر یا پیام بده حالشو بپرس از اینکه روزش چطور بوده بپرس بهش بگو دوسش داری و دلتنگی و لحظه شماری میکنه که زودتر ازدواج کنید برید زیر یه سقف بهش بگو درسته ازت دورم ولی همیشه به یادتم و تو قلبمی ازین حرفای محبت آمیز بهش بگو اگر اون بهت پیام داد یا تماس گرفت نتونستی جواب بدی حتما خودت باهاش تماس بگیر و بهش بگو به این دلیل نتونستم جواب بدم عزیزم و این چیزا که فکر نکنه برات بی اهمیت بوده که جواب ندادی گاهی متن های کوچیک عاشقانه براش بفرست ولی حتماحتما هر روز باهاش ارتباط بگیر تا وقتی که دیگه برید زیر یه سقف خوشبخت باشی با نامزدت ایشالا نگران نباش که ازت ناراضی باشه اگر دوست نداشت که نامزدت نمیشد فقط همین محبت هارو بهش بکن که دلش ازت ناراحت نشه و رابطه تون گرم باشه همیشه
من نامزدکردم وازم دوره تنهارابطه مون تلفن مونه ولی من نمیدونم چطوری علاقه ام ابرازکنم چطوری ازاین رابطه راضی نگهش دارم نامزدداشتن اونم راه دورسخته من گاهی اوقات نمیدونم چی صحبت کنم احساس میکنم حرفی برای گفتن ندارم ولی خوب اون خیلی مشتاقه که من حرف بزنم ابراز علاقه کنم؟
من ۱۶ سالمه دختری ک دوسش دارم ۱۹ سالشه یک بار بهش گفتم ک دوستش دارم ولی اون گفت من ب عنوان پسردایی دوست دارم از اخلاق درکت خوشم میاد باهات حال میکنم چیکار کنم؟نمیتونم فراموشش کنم خیلی دوسش دارم
احساس عاشقی و کشش داشتن به جنس مخالف تو سنی که هستی طبیعیه. تو این سن و سال اونقدر تغییرات هورمونی تو بدن اتفاق میفته که یکی از نتیجه هاش احساسی هست که شما داری. این احساس عمیق و پخته نیست. و خب ایشون تو سن 19 سالگی به شکل دیگه ای داره این ماجرا رو تجربه می کنه که کاملا با شما فرق داره. پیشنهاد من بهت اینه. این احساس دوست داشتن رو نه بال و پر بهش بده و به معنی خاصی تفسیر کن. مدیریتش کن. ما بهش می گیم عشق فیزیولوژیکی. عشق هورمونی. احساس ها و هیجان ها اونقدر شدید هستن که ذهن آدم نمی تونه منطقی فکر کنه.
سلام؛
بدبخت عاشق پسر داییت شدی ؟!
اون باید اول عاشقت بشه…
من خودم اول که عاشق دختر عمم شدم بعد فهمیدم که اونم دوستم داره…
اینجوری که تو عاشقش شدی که معلومه محل نمیزاره….
داداش. منم دختر عمم اینطوری بودم گفت به عنوان برادر حال میکنم باهات این معنیش اینه بیخیال شو
همین که ۷ ساله دوسش داری ین علاقت واقعیه اینکه میدونی اونم دوست داشته این مدت حتی اگر فکر کنی دلسرد شده بازم حتما ته دلش دوست داره پس ناامید نباش برو پاپیش بزار بهش بگو دوسش داری بیشتر ازین عمرتو تلف نکن تو حسرت و دوری مطمعن باش ردت نمیکنه
سلام من ۷ ساله به یک نفر علاقه پیدا کردم وان هم این حس راداشته چند بار اقدام کرده به من نزدیک شود امامن زمینه روفراهم نکردم اما الان اون دلسر د من دیوانه وار علاقه مند اوشدم چکار کنم ؟
دخترم و ۱۶ سالمه و اون پسری که عاشقش شدم ۱۸ سالشه پسری خوش صدا و خوشگل و خوش هیکل است نمیدونم چحوری بهش بگم از اینکه بهش بگم دوست دارم خیلی میترسم بعدش مشکل پیش بیاد مامان بابام بفهمن اما اون پسر شدید خوشگله سفید و خواننده هم هست من خیلی دوست دارم حتی برا ی بار شده با اون حرف بزنم یا چت کنم. ترسم از اینه که اگه بهش بگم دوست دارم چون دوست پسر خالم هست بعدش بره به پسر خالم بگه دختر فامیل تون انیحوری بهم گفت ممنون میشم راهنمایی کنید چکار کنم
سلام عزیزم شما اول باید شناخت از ان که دوستش داری داشته باشی بفهمی چه جور ادمی هست یا بفهمی عشقت دو طرفه هست یا نه
از نظر روانشناسی بخوایم بگیم عشق چیزی نیست جز بهم ریختگی انتقال دهنده های عصبی مغز ، ما چند نوع انتقال دهنده عصبی داری که هر کدوم یه وظیفه ای دارن وقتی حس میکنم که از یه نفر خوشمون اومده اون لحظه دوپامین که منبع لذته بیش از حد از مغزمون ترشح میشه برای همینه که اول همینکه از دور طرفو ببینیم حالمون خوبه بعدش دیگه اون دوپامین برای مغز کافی نیست باید یه تجربه جدید داشته باشبم تا بیشتر ترشح بشه اونوقته که میخوایم بهش نزدیک تر و نزدیک تر بشیم در واقعا عاشق شدن برابر با کوکائین مصرف کردنه اول یه دوز کم مواد مصرف میکنی بعد هی باید دوزشو زیاد کنی چون بدنت عادت میکنه عشق هم همینه چون اولین بار دوپامین زیاد ترشح میشه مغزت رفته رفته هی دوپامین بیشتری میخواد و هی باید رفته رفته به طرفت بیشتر نزدیک بشی و بیشتر کنارش باشی تا دوپامین بدنت هم بیشتر بره بالا. برای همینه که بعد از اینکه به طرفشون میرسن و میرن زیره یه سقف و این حالت های احساسی و ترشح دوپامین دیگه عادی میشه برای بدن اونوقت به مشکل میخورن تازه میفهمن اصلا تفاهم ندارن تازه میفهمن انتخابشون اشتباه بوده میشه همون چیزی که تو دادگاه ها میتونیم ببینیم همه با عشق ازدواج کردن و با جنک و دعوا دارن جدا میشن. چون نمیدونن اینا همش یه بهم ریختگی تو سیستم مغزی و هورمونی ماست چیز خاصی نیست اینجوری نیست ما بدون کسی بمیریم یا اگه بهش نرسیم چه فاجعه ای میشه هیچی نمیشه صرفا بدنمون داره یه واکنش احساسی و غیر منطقی نشون میده در برابر یه شخصی که دیدیم و خوشمون اومده
من ۱۵ سالمه ویکی به من میخواد بگه دوست دارم بعد من عاشقش بودم اما کاری کرد که اون حس عاشقی بهش ندارم چیکار کنم؟ایشون دنبال یه دختر خوشگل هست و در اصل ما باهم فامیل هستیم اون میشه پسر عمم بهم توجه میکنه دلش میخواد همش باهام صحبت کنه من دلم نمیخواد اون رفت دنبال دختر خالم و با اون میخواست رابطه شروع کنه اما دختر خالم قبول نکرد. چجوری فراموشش کنم؟
طبیعیه اگه وابسته شده باشین مراحلش رو باید طی کنید، ابتدا باید ببینیم واقعا قصدت اینه که فراموش کنی؟ فراموش کردن یک شخص پروسه خاصی داره که قدم به قدم باید جلو بری. تا جایی که ممکنه در معرض دید اون شخص نباش حتی اگه از سر کنجکاوی هم هست به خودت مسلط باش، در جمع های خانوادگی تا حد ممکن حضور نداشته باش. در قدم بعدی اگه یادگاری یا جیزی از اون شخص داری نگهش ندار. حتی در شبکه های اجتماعی هم چکش نکن. اینها کارهاییه که خودت برای خودت میتونی انجام بدی. و به خودت فرصت بده که بزرگتر بشی و بتونی در مورد احساسات خودت رو مدیریت کنی. در درجه اول باید خودت دوست و حامی خودت باشی، و متعهدانه برای خوب شدن خودت با این راه حل هایی که گفتم کمک کنی. حتی بطور غیر مستقیم هم اجازه نده کسی از اون پسر برات خبری بیاره. اگه وضعیت درست خوبه و ارتباطت با خونه هم عالیه پس خلا یی حس نمیشه، برای خودت ارزش و احترام قائل شو مارینا جان و از کسی که به تو مثل شی نگاه میکنه دوری کن، تفریحات سالم برای خودت انتخاب کن، و هدفت رو دنبال کن، آروم آروم فراموشش میکنی و یادت باشه تو ابتدای نوجوانی هستی و فرصت های طلایی زیادی برات پیش خواهد اومد. رابطه عاطفی اگه به وقتش و با بلوغ فکری اتفاق بیفته بسیار هم شیرینه اما در سن کم معمولا محصول هیجانه و خطاهای زیادی توشه، به خودت فرصت بده. یادت باشه قرار نیست از فردا دلبسته نباشی بلکه با کار کردن روی خودت هرروز قویتر میشی. موفق و شاد باشی دخترم
ببین اگر همچین حرفی بهت زده خواسته واکنشتو ببینه و سوالی که ازت کرده اون پسر پس احتمالا اونم از تو خوشش میاد میخواد یه جوری ارتباطتو نو ببره سمت دیگه ای از کل کل دربیاید بهش بگو شما لطفا احترام بزار من دنبال چیزی نیستم ولی نمیشه هر پسری دور و برم هست بهم بگه تو خواهرم منم بگم داداشم زیادی صمیمی شیم به هر حال که نسبتمون اینجوری نیست شما از من برداشت اشتباه نکن بعدش بگو من به شما احترام میزارم ازین به بعد دلم نمیخواد بحث کنیم درست نیست یه مدت ارتباطت درست کن باهاش اگر دوست داشته باشه خودش میاد بهت پیشنهاد میده
سلام با یه اقا پسری صحبت میکنم من ضایعش کردم در جواب حرفم گف تو مث خواهرم یا دوستمی من بهش کفتم من خودم داداش دارم نیاز به برادر ندارم اونم گف عه پس نیاز به چی داری ؟ حالا نمیدونم در جواب چی بگم که نه خودمو ببرمو زیرسوال نه از دستش بدم ؟؟کراشمه اما ادم خود دوستیه و منم دوسش دارم نمیخوام از دستش بدم اما چون با کل کل شروع به صحبت کردیم هم اون موضع داره هم من و بهم گفت تو مث خواهرمی یا دوستم من نوشتم براش که من خودم داداش دارمنیاز به داداش ندارم اونم نوشت عه چی نداری منم حالا موندم چی جواب بدم
چه جوری به یک دختر بگیم عاشق او شدیم
سلام باهاش سر صحبت باز کن بش بگو میخوام در مورد یه موضوعی باهات مشورت کنم شما دختری این چیزا رو بهتر میدونی بعدش بش بگو عاشق یه دختر شدم خیلی دوسش دارم از خوبی های دختره و اینکه چرا عاشقش شدی بگو مثلا دختر نجیبیه یا خوش اخلاق و هر چی که خودت میدنی ولی زیاد روی ظاهر دختر صحبت نکن بیشتر سعی کن از خوبی هاش بگی بش بگو دلم میخواد باهاش ازدواج کنم بیاد تو زندگیم من میخام به عنوان همسرم کنارم باشه قصدم خیره البته اگر قصدت ازدواجه و همینطور هر چی تو دلته هر حسی بهش داری تو حرفات بگو بعدش بش بگو ولی نمیدونم چطوری حسمو بهش بگم و ازش بخوام کنارم باشه میشه راهنمایی کنید اونم چون نمیدونه خودشو میگی خوب به تموم حرفات گوش میده پس هر چی تو دلته بهش بگو وقتی راهنماییت کرد بهش بگو میدونی دختره چه شکلیه بعد شروع کن ویژگی های ظاهری خودشو بگو تا کم کم متوجه بشه بعد یهو بگو اون دختر شمایی. این روش خیلی خوبه میتونی همه حرفاتو بدون ترس بهش بگی اخرش میفهمه خودشو میگی و با شنیدن حرفات کلی میتونی روش تاثیر بذاری و دلشو ببری امتحانش کن
به سختی
منم همینطور دوسش دارم ولی پسره نامزد داره ولی هنوزم دوسش دارم ومیخوامش آخه من چمه
من رو پسر همسایمون کراش زدم و میخام بهش اعتراف کنم شماره تلفنش رو پیدا کردم ولی بیشتر اوقات مامانش جواب میده یا حتی تو شوک هستم که شاید اون شماره تلفن مادرش باشه دوستای کمی داره و پیاده روی زیاد میره من سه ساله رو همسایمون کراش زدم راستی مامانم خیلی نگرانشه همش درحال ارتباط بر قرار کردن باهاشه من چطور میتونم به این پسر بگم که دوسش دارم؟
یکی دوبار موقعی که بهش میرسی سلام و تعارف گرم کن مکث کن که بخوای هی باهاش حرف بزنی…
بعد از اون ببین که اون وقتی بهت میرسه چطور رفتار میکنه معمولا” اگه کپ نباشه خودش متوجه میشه و اونم باید یه توجهی بهت بکنه. بعد از اون دیگه تو یه فرصت میتونی راحتتر بهش بگی…
خب اینقدر وایسا نگا کن و دست دست کن تا یکی که دست و پاش بی حس نمیشه و از تو زرنگ تره بره جلو زودتر از تو دلشو ببره بیچارت کنه خب نمیمیری که برو حرفتو بزن یه تلاشی کن اصن واسطه کن یکیو یا شمارشو گیر بیار پیامش بده شده نامه بده حرفاتو بگو یه کاری کن بیعرضه نباش نگو خودشو میگیره محلم نمیذاره خب دختر خوبیه که محل نمیده ممکنه دوست داشته باشه دخترا از یکی خوششون بیاد بیشتر بی محل میکنن تو باید علاقه و عرضتو بش نشون بدی حالا این پیامم میخونی ولی بازم دست دست میکنی پسر ترسو نباید باشه برا عشقش باید بره تو دل شیر
من عاشق شدم تامیبینمش دست و پام و گم میکنم
من عرضه نداشتم بگم الان بعد دوتا بچه هنوزم نگاش میکنم حالم خوب میشه و دوستش دارم اونم الان زن گرفته من سی ساله اون چهل ساله
من عاشق شدم. نمیدونم عشقه یا چی. همین ک میبینمش اسمم یادم میره نمیتونم بیشتر از پنج ثانیه نگاش کنم. آلان حدود دو ماه میشه اصلا نگاهمم نمیکنه حداقل تا جایی که حواسم بهش هست منو نه میبینه نه چیزی البته یبار یهویی دید منو بعد ی اخمی کرد رفت البته دقیقا متوجه نشدم.من تو بازار کار میکنم اونم یه راسته بالاتر از ما تو جواهر سازی کار میکنه سرساعت مشخص میادو میره منم یک ساعت قبل ومدنش خودمو اماده میکنم ک اون مثلا بیس ثانیه ک قراره بیادو رد شه من ببینمش سه چهار باری دنبالش رفتم خونشون محل کار دقیق اینارو بلد شدم اونم میدید منو که من دنبالشم شاید بیشتر از ده بار خواستم برم شرایط مناسب جای مناسب بهش بگم نتونستم نشد اصلا نمیدونم چیه داستان میبینمش دستوپام اصلا حس نمیکنم حالا چه برسه ک زبونم جلوش بچرخه نمیدونم دیگ والا واقعا نمیدونم چیو گفتم چیو نگفتم نمیدونم چیه این فقط یچیزی بگین یه راهی، راهنمایی دو ماهه روزو شبمو نمیدونم ولم کنی انقدر میدوم که بمیرم روزای اول عید روزی سه چهار ساعت میرفتم محلشون می نشستم تو ماشین یبار ندیدمش البته امروز عصر دیدمش بازار نمیدونم آروم شدم یا بدتر خیلی خیلی سعی کردم برم بهش بگم هر موقع خواستم برم بهش بگم گفتم صدرصد میگه نه نه علاقه ای داره به من نه توجهی هیچی تازه منو اصلا پسند نمیکنه
منم دقیقا من نه ماهه اینجوریم داداش?
تو خوبه ۹ ماه اینجوری من ۳ ساله
تو 3 ساله من 15 ساله که دوسش دارم ولی اول فقت ازش خوشم نیومد ولی الان یه 5یا6 سالی هست که عاشقش شدم
از بچهگی هم باهم بزرگ شدیم
سلام من یکی رو دوس دارم نمیدونم تو چت چطوری بهش بگم دوستت دارم چجوری مقدمه چینی کنم ؟
داداش منم همینجوری عاشق ی دختریم یه ساله ولی نگامم نمیکنه??
منم اینطور آنم واغن ?واغن
عزیزم سواد بد نیس بخدا واقعا ایجوریه
ولی من برخلافتم اون نگام میکنه ولی من نگاش نمیکنم
فرقی نداره خواهر رفیقت باشه یا دختر خاله یا هرچی وقتی دختری رو دوس داری باید جرأت اینکه بهش بگی دوسش داری رو داشته باشی خیلی ساده بهش بگو ساده بگی بهتر از مقدمه چینیه اصلا به شوخی بهش بگو اگر بگم دوست دارم چی میگی؟ یا اینکه اگر بگم می خوام بیام خواستگاریت چی میگی؟ بعدش که یخش شکست بگو جدی میگم مدتیه بهت علاقه دارم قصدمم ازدواجه
من یه دختر هستم و میخوام به دوستم ک اونم دختره اعتراف کنم ک عاشقشم اما اون به یه دختر دیگه توی یه رابطه ی خیلی خیلی صمیمانه تر هست و من نمیتونم بهش بگم ک خیلی دوستش دارم یه جورایی حس میکنم بدون من راحت تره
سلام
قبل از قضاوت سریع گفتگوی مختصری با خودش راجب این احساستان داشته باشید
دقیقا ماجرای منم اینطوریه توباید کاری کنی که کنارت راحت باشه وبتونه باهات دردودل کنه
تو الینا مرادی هستی ؟من طلوع هستم کیانا بهرامی رو میگی؟
عزیزم نزار حرفی تو دلت بمونه همیشه با دیدگاه مثبت نرو جلو که بخوره تو ذوق ت ولی حرفتو بزن!?
من ۱۹ سالمه و ۹ ساله پسری رو دوست دارم شدیدن عاشقشم اما توان گفتنش بهش ندارم تو این ۹ سال من حتی ۱ بار به دل خوش نخندیدم خسته شدم از انتظار عشقی که نمیدونه عاشقشم من دخترم و شرایط برای ابراز علاقه به عشقم خیلی برام سخت تره تا مردی که می خواد به کسی که دوسش داره چطوری حالیش کنه من کسی که دوسش دارم برا در همکلاسیمه یه مدت بود فک میکردم یع حس زود گذره فرا موشم میشع تو این سالا هر کاری کردم که قرا موشش کنم اصلن نتوتستم بار ها شده رفتم مسقیم بهش بگم چه حسی بهش دارم خجالت کشیدم و بحث عوض کردم. هر وقت جشمم بهش میوفته چه از دور چه از نزدیک استرسم صد براا بر میشع مشگل لکنت زبونم بر میگرده دست و پام گم میکنم خون تو رگام یخ می بنده هول میشم قلبم ایقد تند میزنه به معنا وا قعی می خواد از جاش کنده شه هیچ وقت این حس و به هیچ کس نداشتم یه لحضه از فکرش نمیام بیرون تو رو خدا کمکم کنید بگید چجوری می تونم بهش بفهمونم که عاشقشم رو در رو نمی تونم باهاش صحبت کنم خجالت میکشم ۹ ساله تمام هر روز فقط میرم نگاش میکنم دلتنگیم بر طرف شه کمکم کنید دوستان
پیام بده بهش
بگو لنتی من دوست دارم عاشقتم چرا نمیفهمی ???
سلام خانوم. حس واقعی شما را درک کردم. من سنم خیلی بیشتر از شماست و میدونم وقتی چند سال دیگه سن شما بیاد بالاتر شب و روز حسرت میخورین که چرا حرف دلتونا نزدین. هیچ عیبی نداره راحت احساستونا بگین حالا یا حضوری یا غیرحضوری. اما خداکنه که اون عشقتونم احساسی خوب به شما داشته باشه که بعدها پشیمون نشین. به هر حال هر چی زودتر بهش بگین…
سلام خسته نباشید من پسری 15 ساله هستم حدود چند ساله که عاشق دختر عمه ام شدم نمی دونم چه کار کنم الان اون نامزد داره و من همیشه خواب اون رو میبینم
گاهی موقع هم به خاطر اون گریه می کنم
هر وقت که میبینمش می خوام جلوش خوب جلوه بدم و گاهی مواقع هم سر به سرش می ذارم
نمیدونم چی بگم وقتی میبینمش دست وپام گم میشه و خجالت میکشم به اون بگم که دوستش دارم لطفا بگید چه کار کنم
بایدتوی یک کاغذ بنویسی??
منم?