چگونه می توانید به صورت ساده ترین روش به والدین خود در مورد دوست پسرتان بگویید
اگر والدین سختگیری دارید، پیدا کردن شجاعت گفتن این حقیقت به آن ها که دوست پسر دارید می تواند دشوار باشد. واکنش والدین می تواند متفاوت باشد و گاهی اوقات پیش بینی این که والدین چگونه به این موضوع واکنش نشان خواهند داد، غیرممکن است. اما باید این را بدانید دیر یا زود شما باید به آن ها حقیقت را بگویید. به هر حال آن ها پدر و مادر شما هستند و شما باید در مورد زندگی خود به آن ها بگویید. در نتیجه، اعتماد آن ها به شما بیشتر خواهد شد. در این مقاله در مورد ساده ترین روش گفتن این موضع به والدین صحبت می کنیم. من به شما پنج را آموزش خواهم داد که برای شروع مکالمه با والدین در مورد داشتن دوست پسر سودمند هستند.
چگونه به والدین خود بگویید که دوست پسر دارید
من به خوبی می دانم که این کار ساده ای نیست، اما هرچه دیرتر اقدام به گفتن این موضوع کنید برایتان دشوارتر خواهد شد. والدین شما باید در مورد شریک زندگی شما بدانند و من باور دارم که آن ها درک خواهند کرد زیرا عاشق شدن و شروع یک رابطه ی عاشقانه بسیار طبیعی و عادی است. این پنج نکته را هنگام صحبت کردن با والدین خود به یاد داشته باشید زیرا از بروز هرگونه مشکل یا بحث احتمالی جلوگیری خواهد شد.
- آرامش خود را حفظ کنید و بحث نکنید
جوانان همیشه وقتی با والدین خود صحبت می کنند خیلی زود رنجیده شده و بلافاصله بحث و دعوا را شروع می کنند. اگر همچنان با والدین خود زندگی می کنید، ممکن است انجام کارهای خاصی را برای شما ممنوع کنند. بنابراین، باید در تمام مدت صحبت با آن ها آرامش خود را حفظ کنید و سعی کنید از بحث کردن با آن ها اجتناب کنید. به این ترتیب به آن های ثابت می کنید که به بلوغ رسیده اید و می تواند به خوبی از خود مراقبت کنید. حتی اگر در ابتدا واکنش آن ها زیاد جالب نیست، فریاد نزنید، وسط صحبت آن ها حرف نزنید و به آن ها توهین نکنید. به یاد داشته باشید که در تمام شرایط باید آرامش خود را حفظ کنید. حتی اگر نیاز است آنجا را ترک کنید و بعدا بازگردید و دوباره با آن ها صحبت کنید. هرگز نباید کنترل خود را از دست دهید. وقتی من با پدر و مادرم بحث می کردم، همیشه موضوع اصلی بحث را فراموش می کردم زیرا معمولا کنترل اوضاع از دستم خارج می شد. ما باید به والدین خود احترام بگذاریم، هرچقدر هم که سختگیر باشند. به هر حال، آن ها برای بازگو کردن حقیقت و صداقتی که به خرج داده اید به شما احترام خواهند گذاشت.
مطالب مرتبط: آنچه یک دختر باید قبل از ازدواج بداند
- از قبل آنچه می خواهید بگویید را آماده کنید
شما می توانید آنچه می خواهید بگویید را از قبل آماده کنید، آن را بر روی کاغذ بنویسید و بلند برای خود بخوانید. یک برنامه ی مشخص داشته باشید و مکالمه ی خود را ساختاربندی و تنظیم کنید. بهتر است که با جمله ای مانند «من یک دوست پسر دارم» شروع نکنید. بهتر است ابتدا کمی آن ها را با داستان خود آشنا کنید و سپس آن ها را از رابطه ای که آغاز کردید مطلع نمایید. چطور است که بدون داشتن برنامه ای به والدین خود بگویید که دوست پسر دارید؟ این نیز امکان پذیر است، اما عاقلانه نیست. در اینصورت ممکن است اطلاعات مهمی را از یاد ببرید و ممکن است متوجه منظور اصلی شما نشوند. بهتر است از قبل بدانید که چه می خواهید بگویید. حتی می توانید یادداشت های خود را هنگام صحبت کردن با آن ها همراه خود داشته باشید. این کار به والدین شما نشان می دهد که تلاش و شهامت و شجاعت زیادی را برای نزدیک شدن به آن ها و شروع این مکالمه انجام داده اید.
- خود را برای واکنش آن ها آماده کنید و بهترین روش برای بازگو کردن موضوع را بیابید
شما به خوبی والدین خود را می شناسید و می توانید حدس بزنید که وقتی در مورد داشتن دوست پسر به آن ها بگویید چه عکس العملی نشان خواهند داد. به عنوان مثال، اگر پدر شما خیلی محافظه کار است می توانید با توصیف خصوصیاتی از دوست پسر خود که خیلی از شما مراقبت می کند، شروع کنید و سپس رابطه ی خود را با او علنی سازید. سعی کنید هرگونه مانعی که ممکن است در صحبت شما پیش آید را بررسی کنید و روشی برای اجتناب از آن بیابید. از پرداختن به موضوعات حساس بپرهیزید و به آن ها هر آنچه که می خواهند بشنوند را بگویید. اگر مسائل و مشکلاتی در مورد دوست پسر شما وجود دارد که والدینتان از شنیدن آن ها ناراحت خواهند شد، آن ها را به بعد موکول کنید. مهم ترین چیز این است که آن ها از داشتن دوست پسر شما خبردار شوند.
- زمان مناسبی را برای مکالمه ی خود انتخاب کنید
همانطور که گفتم، شما بهتر از هر کس دیگری پدر و مادر خود را می شناسید، اما هر فردی اگر آزرده خاطر و عصبانی شود برای صحبت کردن و پرداختن به یک موضوع مهم مناسب نیست. به عنوان مثال، اگر مادرتان از سر کار عصبانی به خانه بازگشته است، چگونه می خواهید به او در مورد دوست پسرتان بگویید؟ حتی اگر می خواهید این کار را انجام دهید، نباید در تصمیم گیری خود عجله کنید. انتخاب زمان مناسب بسیار حیاتی است و می تواند به طور کامل عکسل العمل آن ها به رابطه ی شما را تغییر دهد. شما می توانید چند روز صبر کنید و نشان دهید که از معمول خوشحال تر و سرحال تر هستید. به اینصورت ممکن است والدین شما تصور کنند که عاشق شده اید. حتی اگر مرا باور ندارید، این کاملا قابل توجه است. صبور باشید، بخندید و منتظر زمان مناسب باشید.
- ابتدا به یکی از والدین خود بگویید و از او کمک بخواهید
به طور معمول، یکی از والدین بیشتر از دیگری شما را درک می کند. اگر این چنین است، ابتدا با دقت به او (پدر یا مادر) بگویید که دوست پسر دارید و از او بخواهید تا شما را کمک کند. به عنوان مثال، می توانید از او بخواهید که از استدلال ها و صحبت هایی که می کنید دفاع کند. از او نخواهید که به جای شما این موضوع را به طرف دیگر خبر دهد زیرا این می تواند نشان دهنده ی ترسو بودن شما باشد. شما یک فرد شجاع هستید و باید به آن ها نشان دهید که قادر به برطرف کردن مشکلات خود می باشید. اما درخواست کمک و حمایت بسیار طبیعی است، به خصوص اگر فکر می کنید که واکنش یکی از والدینتان بسیار تند خواهد بود. شما باید بدانید که پدر و مادرتان در هر صورت شما را دوست دارند و فقط می خواهند از شما مراقبت کنند.
چجوری به مامانم بگم عاشق شدم؟
من چطوری در مورد اینکه با ی پسر آشنا شدم با مادرم سر صحبت رو باز کنم و بگم واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم چون تا الان اینجور چیزی بدا من پیش نیامده و از عکس العمل مادرم میترسم واقعیتش. من با شخصی تو دنیای مجازی یا همون اینستا آشنا شدم پاییز سال ۱۴۰۰ که واقعا پسر خوبی بنظر میاد و خانودش هم در جریانن و گفته ک منو برا زندگی و آیندش میخاد و خدایی رفتارش هیچ تغییری نکرده جز اینکه به حرف من زیاد اهمیت نمیده. مثلا میگم عکست رو بهم بده میگه تو هم بده. نا گفته نمونه ما تو دو تا شهر جدا از همیم اما من نمیدونم چطور به مادرم بگم چون میترسم ک یکدفعه پشیمان بشه و آبروی من پیش خانوادم بره.
مطالب مرتبط: ازدواج در سن کم
چطور به والدینم بگم دوست پسر دارم؟
دوست عزیز سلام و وقت بخیر من حس و حال شما را کاملا درک میکنم و میفهمم چقدر حس و حال خوبی را در رابطه تجربه می کنید و آن ها را واقعی ترین و شاید پایدارترین حس احساس کنید اما باید قبل از اینکه به این مسئله بپردازم که چگونه می توانید این مسئله را با مادرتان درمیان بگذارید این را بگویم که شما با انتخاب آشنایی خود به صورت مجازی در دنیایی از ناشناخته ها پا گذاشتید. همه ما در فضای مجازی جذاب تر و بهتر از آنچه که واقعا هستیم به نظر می آییم این درحالی است که اکثر ما تلاشمان دقیقا بر این است که خودمان را بهتر نشان دهیم بنابراین فرض را در رابطه تان باید بر این بگذارید که شما هیچ شناختی از پارتنرتان ندارید و شاید در مورد او دچار اشتباه باشید. بسیاری از زوجین بعد از ملاقات های حضوری متعدد ازدواج می کنند اما بازهم اذعان می کنند که او را نتوانستیم بشناسیم بنابراین اصلا تصور نکنید این رابطه اولین و آخرین رابطه شماست و هر حسی که تجربه می کنید را میتوانید به آن اعتبار ببخشید.
مطالب مرتبط: مخالفت خانواده با ازدواج
چگونه به والدینمان بگوییم دوست پسر داریم؟
- شکستن اخبار: آن را بنویس اگر می ترسید دچار آشفتگی شوید، خیلی خوب است آنچه را که فکر می کنید می گویید بنویسید. این می تواند به شما کمک کند تا آنچه را می خواهید بگویید پردازش کنید تا بتوانید رابطه جدید خود را به بهترین شکل ممکن ارائه دهید. به این ترتیب، وقتی زمانش فرا رسید، میتوانید بدون توقف آن را در اختیار مادرتان بگذارید. در نامه از حس و حال خودتان و از اینکه چه احساسی را تجربه می کنید صحبت کنید. برای مادرتان بگویید چقدر برای ما مهم است تا او در جریان باشد.
همانطور که می نویسید، ممکن است سعی کنید پاسخ های والدین خود را پیش بینی کنید. به این ترتیب میتوانید به نگرانیهای آنها پاسخ دهید و در مورد دوست پسرتان به آنها بگویید. - ارائه اخبار را تمرین کنید. طبیعی است که از گفتن رابطه جدید خود به والدین خود دلهره داشته باشید. تمرین آنچه به آنها می گویید می تواند کار را آسان تر کند. برای تمرین از یک دوست یا خویشاوند فهمیده استفاده کنید.
شما همچنین می توانید در مقابل آینه تمرین کنید. از کسی که به او اعتماد دارید کمک بخواهید، نه از کسی که ممکن است قبل از آماده شدن خبر شما را فاش کند.
- ابتدا به چه کسی بگویید. ممکن است پدر و مادری داشته باشید که احساس میکنید به او نزدیکتر هستید یا شاید یکی از والدینتان نسبت به دیگری نرمتر باشد. اغلب اوقات، خبر دادن به والدینی که راحت تر با او صحبت می کنند، می تواند راه را برای صحبت با والدین دیگر باز کند.به عنوان مثال، اگر به عنوان یک “دختر بابا” بزرگ شده اید، به این معنی که اکنون می توانید ممکن است از پدرتان شروع کنید. از سوی دیگر، اگر پدرتان بیش از حد محافظهکار است، ممکن است به جای آن از مادرتان شروع کنید. از سوی دیگر، اگر فکر میکنید که هر دوی والدینتان آن را به یک اندازه خوب (یا بد) میپذیرند، فقط نوار چسب را جدا کنید و همزمان به هر دو بگویید.
- زمان خوبی را انتخاب کنید وقتی به والدینتان مشغول کار دیگری هستند یا حال و هوای خوبی ندارند، به آنها نگویید. اگر می خواهید، می توانید از آنها بپرسید که زمان مناسبی برای صحبت کردن چه زمانی خواهد بود. سعی کنید زمانی را انتخاب کنید که خانه آرام باشد و پدر و مادرتان تحت فشار و حواس پرتی چیز دیگری نباشند.
با این حال، از انتخاب یک زمان خوب به عنوان راهی برای به تعویق انداختن مداوم گفتن آنها استفاده نکنید. در نهایت باید به آنها بگویید، بنابراین بهتر است آن را به پایان برسانید.
- آنچه را که احساس می کنید شناسایی کنید. شما به دلیلی در گفتن به والدین خود تردید دارید. آیا فکر می کنید که والدینتان به خاطر قرار ملاقات شما عصبانی می شوند؟ شاید فکر می کنید آن ها کسی را که با شما قرار می گذارید تایید نخواهند کرد. از طرف دیگر، شاید ترجیح می دهید که زندگی شخصی خود را خصوصی نگه دارید. دانستن اینکه چه احساسی دارید مهم است زیرا می توانید از آن در بحث استفاده کنید.
به عنوان مثال، اگر فکر میکنید والدینتان فکر میکنند که شما برای قرار ملاقات آماده نیستید، میتوانید بگویید: “مامان و بابا، باید در مورد چیزی با شما صحبت کنم. من کمی مردد بودم به شما بگویم که این کار را انجام دادهام. یک دوست پسر چون فکر می کنم تو فکر می کنی که من به اندازه کافی بزرگ نیستم.”
- در مورد اینکه چرا احساس می کنید برای اولین قرار ملاقات عاشقانه آماده هستید صحبت کنید. اگر میخواهید یک مورد برای قرار ملاقات ایجاد کنید، دلایلی را که فکر میکنید باید بتوانید این کار را بیان کنید. به عنوان مثال، شاید فکر می کنید که باید بتوانید قرار ملاقات بگذارید زیرا در دبیرستان هستید و اکثر افراد هم سن و سال شما مجاز به قرار ملاقات هستند. منطقی باشید و اگر والدینتان موافق نیستند عصبانی نشوید.
- مایل به مذاکره باشید. به حرف های والدینتان گوش دهید و در نظر بگیرید آیا نگرانی های آنها مشروع است یا خیر. اگرچه ممکن است گاهی اوقات خسته کننده باشند، اما به یاد داشته باشید که والدین شما بزرگتر هستند و تجربه بیشتری نسبت به شما دارند. آنها ممکن است پرچمهای قرمز یا مسائل نگرانکنندهای را ببینند که شما هنوز آنها را تجربه نکردهاید. اگر آنها ابراز نگرانی می کنند، مراقب نشانه هایی باشید که می توانند درست باشند.
- در مورد شخص صحبت کنید. به پدر و مادرت در مورد دوست پسرتان بگویید و با آنها در مورد خانواده و آنچه در مورد او دوست دارید صحبت کنید. داشتن یک عکس برای دیدن آنها نیز مفید است.احتمالاً والدین شما سؤالات بسیار زیادی خواهند داشت. توصیه می شود به هر سوالی تا حد امکان صادقانه و کامل پاسخ دهید تا آنها را در مورد رابطه جدید خود مطمئن کنید. اگر سعی کنید چیزی را پنهان کنید یا در مورد چیزی دروغ بگویید، ممکن است والدینتان مشکوک و مضطرب شوند.
اگر دوست پسر شما با خانواده اش رابطه خوبی دارد، مطمئن شوید که والدینتان از این موضوع مطلع هستند. این ویژگی برای بسیاری از والدین یک مزیت اصلی است زیرا به آنها اجازه می دهد بدانند که این پسر جدید در زندگی شما می داند که چگونه برای دیگران ارزش قائل باشد و می تواند از پیوندهای محکم خانواده قدردانی کند.
- سعی نکنید آن را پنهان کنید. یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام دهید اگر می خواهید والدینتان دوست پسرتان را بپذیرند این است که شما کسی باشید که در مورد رابطه تان به آنها بگویید. اگر آنها در مورد رابطه شما از شخص دیگری مطلع شوند، ممکن است تصور کنند که شما سعی می کردید آن را پنهان کنید زیرا احساس می کردید کار اشتباهی انجام می دهید.حتی اگر قصد معرفی رسمی به این زودی ها را ندارید، باید به والدین خود در مورد دوست پسر خود بگویید. اجتناب از مکالمه در نهایت انجام آن را سخت تر می کند و احتمال اینکه والدین شما ممکن است از منبع دیگری متوجه شوند را افزایش می دهد.
در صورت مخالفت والدین چگونه واکنش نشان دهیم؟
- به نگرانی های آنها گوش دهید. عشق می تواند ما را کور کند. ممکن است والدین شما نسبت به این واقعیت که شما دوست پسر دارید، بیش از حد واکنش نشان دهند. از سوی دیگر، آنها احتمالاً نگرانی های مشروعی دارند که شما باید آنها را در نظر بگیرید.
با آرامش و مودبانه از والدین خود بپرسید چرا دوست پسر شما را تایید نمی کنند. شاید یکی از ویژگی های او باعث می شود آنها احساس اضطراب کنند، و این اضطراب به خوبی می تواند اعتبار داشته باشد و چیزی باشد که باید عمیق تر به آن فکر کنید. حتی اگر دلایلی که میآورند مهم به نظر نمیرسند، گوش دادن به شکها و ترسهای آنها به شما ایده میدهد که باید چه کاری انجام دهید تا آنها را متقاعد کنید که در نهایت این رابطه خوب است.
- نقش آنها را درک کنید. والدین خوب کار محافظت از فرزندان خود را بسیار جدی می گیرند، بنابراین طبیعی است که ممکن است مجبور شوند برای پذیرش این واقعیت که شما در حال رشد هستید تلاش کنند. سعی کنید کمی نسبت به آنها دلسوزی داشته باشید. در کنار دلسوز بودن، باید محترم هم باشید. مهم نیست که گفتگو چگونه پیش می رود، باید با والدین خود با احترام رفتار کنید. اگر بتوانید در مورد چیزی به شیوه ای محترمانه با آنها مخالفت کنید، احتمالاً والدین شما کمتر احساس ناراحتی می کنند و ممکن است در نهایت متقاعد شوند که نظر خود را تغییر دهند.
- تعیین کنید آیا رابطه را ادامه دهید یا خیر. بفهمید که رابطه شما با دوست پسرتان چقدر برای شما مهم است و اگر به رابطه خود ادامه دهید چقدر ممکن است رابطه شما با والدینتان تیره شود. جوانب مثبت و منفی همه طرف ها را بسنجید تا به نتیجه ای برسید چه کاری باید انجام دهید. بله، مطمئناً شما دوست پسر خود را دوست دارید، اما والدین شما تا آخر عمر والدین شما خواهند بود.
- به گفتگو ادامه بدهید اگر مایل نیستید که دوست پسرتان را نبینید، موضوع را برای والدینتان مطرح کنید. هرچه بیشتر درباره مسائل صحبت کنید، هر دو طرف بهتر می توانند یکدیگر را درک کنند. حتی ممکن است والدین شما از مخالفت خود پشیمان شوند. همچنین باید فرصت های بیشتری را برای والدین خود فراهم کنید تا دوست پسر خود را بشناسند. هرچه زمان بیشتری را با او بگذرانند، درک آنها از او دقیق تر خواهد بود.
- از این فرصت استفاده کنید و دوست پسرتان را بسنجید: با او مخالفت والدین خود را مطرح کنید و از او بخواهید برای اطمینان والدینتان خودش را به آن ها معرفی کند اگر در تصمیمش و علاقه اش جدی باشد نباید مخالفتی داشته یاشد.
- میتوانید از والدین دوست پسرتان کمک بگیرید: در اینجا نیز میتوانید از فرصت استفاده کنید تا بدانید این رابطه چقدر برای دوست پسر شما مهم است. آیا حاضر به مطرح کردن آن با والدینش است و نگرش والدین او نسبت به این رابطه چیست؟ اگر برای دوست پسرتان رابطه جدی باشد احتمالا با والدین خود مطرح می کند و آن ها را تشویق می کند تا با والدین شما صحبت کنند.
مطالب مرتبط: ترس از جدی شدن رابطه
واقعا باعث خوشحالی است که دغدغه مسائل خود را دارید و آن ها با متخصص در میان میگذارید. ممنونم از اینکه به ما اعتماد کردید. امیدوارم همه چیز به خوبی برای شما پیش برود.
ممنونم از توجه و همراهی شما
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
خانوادم فهمیدن دوست پسر دارم
پاسخ مشاور به پرسش مامان و بابام فهمید دوست پسر دارم
در چنین مواقعی که خانواده متوجه موضوع شدند بهتره که خود شما برای صحبت در این مورد پیشقدم بشید. شما باید سعی کنید در مورد رابطتون براشون توضیح بدید، نگرانی های اون ها رو بشنوید و درک کنید و اطمینان خاطرهای لازم رو در این باره بهشون بدید.
البته باید این نکته رو هم پذیرفت که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که هنوز در بسیاری از خانواده ها روابط بین دختر و پسر امری طبیعی و پذیرفته نیست. به همین علت بعضی از افراد یا اقدام به پنهانکاری می کنند یا به اجبار دست از رابطشون میکشند. در چنین مواردی من به شما توصیه می کنم که از خانوادتون درخواست کنید تا برای حل مسائلتون از یک مشاور کمک بگیرید.
شما باید به خانوادتون این احساس امنیت رو بدید که فرد عاقلی هستید و نگرانی های اون ها رو درک می کنید و هیچوقت اقدامی نخواهید کرد که تاثیرات منفی ای رو برای شما به بار بیاره و البته که در عمل هم باید همینطور رفتار کنید. یعنی از فردی که باهاش در رابطه هستید شناخت کافی کسب کرده باشید و بدونید که واقعا اون شخص قابل اعتماده و ارزش این تلاش ها رو براتون داره و در مقابل شما هم براش فرد ارزشمندی هستید.
وقتی که خانواده به چنین آسودگی خاطری برسه مقداری از نگرانی هاش کاسته میشه و نرمش بیشتری در قبال شما از خودش نشون میده.
همچنین در صورتی که فکر میکنید خانوادتون از لحاظ ارزشی توانایی درک این مسئله رو داره میتونید حتی جلسه ای ترتیب بدید تا اونها با شخصی که باهاش در رابطه هستید ملاقات داشته باشند و بتونند شخصا در مورد اون فرد ارزیابی هایی داشته باشند.
البته تمامی این موارد وابسته به عقاید و ارزش های خانواده شما هست. سخت گیری بعضی از خانواده ها به دلیل مسائل ارزشی و عقایدشون هست و در بعضی از خانواده ها این سخت گیری ناشی از نگرانیشون در مورد فرزندشون هستش. شما باید این مسئله رو ارزیابی کنید که خانوادتون بخاطر عقایدشون سخت گیرند و یا صرفا والدین نگرانی هستند.
بعد از این ارزیابی میتونید به کمک راهکارهایی که بالاتر خدمتتون گفتم اقداماتی رو انجام بدید که شرایط رو براتون مساعد تر کنه.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کارشناس مشاوره باما
من الان ۳ماه باپسری هستم و۱۴سالمه دلم می خواد به بابام این موضوع روبگم اماخوب ازواکنشش می ترسم ولی میدونم بابام درکش خیلی بالاست واگربدونه من بدون اوحالم بده شایدقبول کنه اما من ترس دارم لطفا بگید بهش بگم یانه؟
سلام خسته نباشید ، عذر میخوام من چند وقتیه با یه پسر دارم آشنا میشم برای رابطه ولی والدینم عقاید بسیار قدیمی ای دارن و نیاز دارم تا مادرم راجب من و اون بدونه تا دروغی در کار نباشه و بتونم راحت با طرفم رفت و آمد داشته باشم ، دو سه روز پیش با مامانم راجبش صحبت کردم و گفتم همچین شخصی وجود داره واکنش تندی نداشت اما امروز که بهش گفتم میخوام باهاش برم بیرون اینطوری بود که فقط در حد تلفنی میتونید باهم باشید وگرنه که ازش جدا شو و خیلی بد باهام صحبت کرد ، برگشت گفت امروز باهم میرین بیرون فردا میبرتت خونه و هزارتا بلا سرت میاره ، واقعا نمیدونم کار درستی کردم که درجریانش گذاشتم یا نه چون الان مطمئنم حساس تر شده و بیشتر روی کارام نظارت داره و من نمیتونم طرفو راحت ببینم
سلام من 14 سال سن دارم و دخترم و میخوام موضوعی رو با مادرم در میون بزارم. من مدتیه با یه آقا پسر 17ساله رابطه مجازی دارم و تاحالا ندیدمش چون یه شهر دیگه هست. من با راه های خیلی مختلفی امتحانش کردم تا ببینم خیانتی در کار هست یا نه که نبود خداروشکر و دو طرفه همدیگه رو خیلی دوست داریم و رابطمون انگار پایداره و هیچ جوره نمیخوایم خراب بشه،. حالا مشکل من اینه که چطوری این قضیه رو با مادرم در میون بزارم تا عصبانی نشه و عشق و علاقه و رابطه منو درک کنه؟
من ۱۷ سالمه وارد یک رابطه ای شدم که مامانم دونسته ولی نمیزاره باهم در ارتباط باشیم اونم دلیلش اینکه یکم تو لحاظ مالی مشکل دارن و اینکه پسر خوبیه ولی یه جوری تیپ میزنه و اینا که مامانم خوشش نمیاد البته پسر خوبیه حس میکنم که دوسم دارهبرام هرکاری میکنه منم دوسش دارم ولی مامانم یه مانع هست ..من نمیخوام همو از دست بدیم لطفا کمک کنید که چجوری مامانمو راضی کنم که این رابطه ادامه داشتهباشه
سلام من عاسق یه پسری شدم اونم پسر همایمون و نمی تونم بهش بگم و مادرم خیلی خوبه و ازش می ترسم نمی دونم چرا راهنمایم کنید
سلام من ۱۲ سالمه پنجمم شاید فک کنین هنوز بچه هستم و حقم دارین وای من عاشق یه پسر ۱۴ ساله که هفتمه شدم و اونم منو دوس داره و نمی دونم به مامانم چجوری بگم ولی واقعا نمی تونم ازش دل بکنم دلم می خواست اول به مامانم بگم راهنماییم کنه بعد به پدرم ولی بازم نمی دونم همزمان بگم با نه ؟ خیلی گیج شدم و ۲۴ ساعته فکرم پیش اونه و راستی پسره هم میشه پسر دایی پدرم
سلام من به خانوادم گفتم با یه پسره تو ابطم گفتن معتاذه اما معتاد نیستش گفتن باید فراموسش کنی گفتم باشه اما یواشکی باهاش ارتباط دارممیشه کمکم کنید به مامانم بگم دوباره میخوام باهاش تو رابطه باشم
سلام ۱۶ سالمه از یه پسر ۱۸ ساله از تو مجازی آشناه شدن خیلی هم همو دوست داریم چطوری به مامانم بگم یه رهنمایی ممنون میشم
من مادرم فهمیده که دوست پسر دارم و باهاش تو رابطه بودم منو کتک زدن و گفتن دیگه تکرار نشه و اعتمادم از دست دادم و دیگه نمیزارن تنهایی جایی برم و گوشیو نمیدن ولی من دوسش دارم چیکار کنم
برای منم همینه مشکلم
خیلی بده ?
منم این مشکل رو دارن
من ۱۴ سالمه دوماه پیش مادرم پیامم تو فزای مجازي دید و خواندن تصمیم دارم با مشورت خودش وارد رابطه بشم ولی نمیدونم چطور باهاش صحبت کنم که خیالش از من راحت باشد هنوزم که هنوزه اعتمادی به من نداره
در این سن گرایش به جنس مخالف ممکن است برای خیلی ها جذابیت داشته باشد. شما در این سن باید برای اهداف آینده تان برنامه ریزی کنید، فرصت ها را از دست ندهید. شما در این سن می توانید تحت نظر بزرگتر ها در فضا های امنی مثل فرهنگ سراها، و مراکز فرهنگی ، اجتماعی ، کارهای علمی، فرهنگی ، هنری را به شکل گروهی با دو جنس انجام دهید. با خصوصیات دو جنس بیشتر آشنا شوید. اما لزوما وارد رابطه دوطرفه نشوید. خویشتن داری کنید تا از هر نظر رشد کنید. دید وسیع تری نسبت به خودتان و دیگران پیدا کنید و آنگاه آگاهانه وارد رابطه شوید.
شما در این سن، آن هم در فضای مجازی نمی توانید رابطه سالمی داشته باشید و فردای روزگار متوجه آسیب های آن خواهید شد. از سویی با رفتارتان باعث بی اعتمادی مادرتان شدید. باید مدت ها از فضای مجازی فاصله بگیرید، به وقت ضرورت از گوشی استفاده کنید و زمان های دیگر سعی کنید گوشی را نزدیک مادر بگذارید.
سلام من 1۸سالمه و ب مادرم گفتم که دوست پسر دارم ولی اون مدام از ترسش از پدرم میگ و فکر میکن خیلی زود وارد این روابط شدم
شما خودتان سعی می کنید به پدر خود نزدیک تر شوید. فرصت هایی فراهم می کنید تا وقت بیشتری با پدر بگذرانید. دوست پسر خود را از راه های دیگر با پدر آشنا می کنید. مثلاً چند بار به بهانه های مختلف در محیط کار پدر شما، پدر شما را ملاقات می کنند. البته این در صورتی است که انتخاب شما هیجانی نیست، تمام جوانب را سنجیدید، شناخت نسبتاً خوبی از پسر دارید. از اهداف پسر آگاه هستید. اول در یک موقعیت مناسب با پدر در مورد دوست پسر یا خواستگار با پدر حرف می زنید تا متوجه نظر ایشان در این مورد شوید. اگر پدر فرد انعطاف پذیری بودند، شما از دوست خود درخواست می کنید که از پدرش بخواهد تا با پدر شما صحبت کند.
اما با تمام این اوصاف باید در نظر بگیرید که هنوز نوجوان هستید.
سلام من دوساله با پسری در رابطه هستم که هم برادر دوستم هست و هم دوسال تفاوت سنی ( پسر کوچک تر از من ) داریم و من خونواده ی سخت گیری دارم و اصلا نمیدونم چه واکنشی نشون میدن که بفهمن ، من بیشتر از ترس این دوتا دلیل نمیتونم بفهمونم بهشون، و اینکه میترسم فکر کنن همه ی وقتایی که خونه ی دوستم میرفتم ، برادرش هم بوده و اعتمادشون بهم کم شه یا بخوان شک کنن و حساس تر شن
اگر خانواده شما، دوست شما و خانواده اش را می شناسند و شما هم ایشان را شناختید و دلایل کافی و منطقی برای دفاع دارید. نباید زیاد نگران باشید. اما اگر به شکل غیر منطقی سخت گیرند، حتی دیکتاتور هستند، شما به هر شکلی که بگویید ممکن است، همان اتفاقی که خودتان فکر می کنید بیفتد. اگر اهداف پسر کاملا برای شما روشن است ، بهتر است مادر دوست شما این موضوع را با مادر شما در میان بگذارد. و شما را از این نگرانی نجات دهد.
سلام وقت بخیر من ۱۹ سالمه و یه مشکلی دارم ،با اینکه شاید کمی عجیب باشه ،من وقتی با دوست پسرم میرم بیرون با حتی وقتی بهش فکر میکنم یا باهم صحبت میکنیم من حس میکنیم که دارم به خانوادم و به خصوص پدرم ظلم بزرگی میکنم با اینکه حتی بیرون رفتمون هم در حد یه کافه یا رستورانه ولی خب این حس اذیتم میکنه ممنون میشم کمکم کنید
این موضوع بیشتر به خاطر مسئولیت پذیری شماست. شما دوست ندارید وقتی خانواده به شما اعتماد دارند، از اعتمادشان سواستفاده کنید. محدودیت ها را می دانید. پس بهتر است در یک شرایط مناسب با خانواده خود در میان بگذارید.
من دخترم 14 سالمه با یه پسری سه ماهه حرف میزنم خانوادم نمیدونه ولی اون پسرم خیلی خوبه موقیت خوبی داره ولی همیشه لو میرم نمیدونم چیکار کنم راهنمایی کنین ممنون
۱۴ سالته این کار نکن با خودت
شما هنوز در سنی هستید که هویت شما در حال شکل گیری است. هویت مستقلی ندارید، ممکن هست از نظر جنسی به بلوغ رسیده باشید، اما بلوغ اجتماعی دارید؟ می دانید چگونه در جامعه از پس مسائل خودتان برآیید؟ حقوق خودتان را می شناسید ؟ بلوغ اقتصادی دارید؟ بلوغ عاطفی دارید؟ بر اساس نظر اریکسون شما در این سن به مرحله وفاداری و تعهد نرسید.
اگر در فرهنگ شما ارتباط در این سن امری پذیرفته است باید موقعیت مناسبی پیدا کنید و با خانواده خود با احترام صحبت کنید. دلایل منطقی خود را عنوان کنید و دلایل موافقت و مخالفت خانواده را بشنوید. و اگر پسر را تا حدی می شناسید و می دانید که مورد پذیرش خانواده شما خواهند بود و از اهداف پسر کاملا آگاه هستید، از پسر می خواهید که با خانواده اش گفتگو کند تا مادر یا پدرش برای عنوان کردن این موضوع پیش قدم شوند. هم خانواده و هم شما وقت یک ساله ای برای شناخت ایشان می گذارید.
من رابطه بسیار خوبی با مامانم دارم ولی از اینکه بش بگم خیلی میترسم
چون فک میکنم قرارع رد کنه ولی دوس پسرم نیتش جدیه و میگه هر چن سال هم باشه منتظر میمونه و خانواده اش هم در جریانن
تقریبا یکسال میشه میشناسمش از کلاس ریاضی در کل فامیل خیلی دور هستیم خانواده ها همدیگرو میشناسن و خیلی هم دوس دارن خانواده مارو فقط من از اینکه به مامانم بگم میترسم میشه نظرتون رو بگید؟
دوست عزیز شما رابطه خوبی با مادرتان دارید، از طرف دیگر خانواده پسر را می شناسند. پس نگرانی شما بی مورد هست. در ثانی اگر باز هم نگران هستید، باید یکی از افراد خانواده پسر، ترجیحا مادر پسر با مادر شما ارتباط برقرار کنند و موضوع را عنوان کنند.
قبلا ب مامانم گفتم ک با کسی ت رابطم و گفته باید تمومش کنید بهمون مهلت داده ولی ما نمیخایم تموم کنیم نمیدونم چطوری مامانمو قانع کنم که کنار بیاد باهامون. مامانم خیلی سختگیره اما با کسی که ت رابطه هستم میخاد ک مامانشو بفرسته جلو اما من از این میترسم ک مامانم بد باهاش صحبت نکنه جوری که کلا نشه هرجور ک شده میخایم کنار بیاد لطفا کمکم کنید تا بتونم متقاعدش کنم هرجورییییی ک شده
دوست عزیز اگر شما از سلامت رابطه اطمینان دارید، ارزش های خانواده را در نظر گرفتید و دلایل منطقی دارید. وقتی مادر ایشان بیایند، خودشان را معرفی کنند و اهداف این رابطه را روشن کنند، مادر شما ممکن است مخالفت کنند، ممکن است زمان بخواهند اما بی احترامی نمی کنند.
منم مشکلم همینه
منم مشکلم همینه مترسفانه
من میخواستم به مادرم در مورد یه کسی چیزی بگم اما نمیدونم چجوری بگم. دختر هفتم احساس میکنم گیج شده ام نمیخوام به مامانم نگم یکی هست تو زندگیم قصد داریم ادامه بدیم زندگی رو نه واس چیز دیگه واس کنار هم بدون میخوام به مامانم بگم نمیدونم چجوری بگم نمیخوام بگم تلفنی حرف میزنیم که گوشیمو بگیره تصمیمی که میخوام بگیرم به مامانم بگم یه خورده بهم شک کرده. من زیاد رابطه صمیمی با مادرم ندارم و نمیدونم باید چیکار کنم
ب مامانت بگو نظرش در مورد پسر چیع کم کم بهش بگو ک از ی پسر خوشم میاد بعد بگو ک پسره هم ازم خوشش میاد قصدشم جدیع بعد ب مامانت بگو ک ی روز با پسرع قرار بزاریم بریم حرف بزنیم
شما در سن نوجوانی هستید احساسات و هیجانات نسبت به جنس مخالف با شور و حرارت بیشتری در شما پیدا می شوند. از خودت بپرس چرا در این سن وارد رابطه شدی؟ آیا در فرهنگ شما امری پذیرفته شده است؟ آیا چند سال دیگر که پخته تر می شوید باز همین حس را نسبت به ایشان خواهید داشت؟ آیا یکی از دلایل وارد شدن به این رابطه به خاطر این نبوده که با مادر خود نتوانستید ارتباط خوبی برقرار کنید؟ به هر حال شما نمی توانید تمام ابعاد یک ارتباط را در نظر بگیرید، ابتدا باید سعی کنید به مادر خود نزدیک تر شوید. رفتارهای خودتان را تغییر دهید، احترام بیشتری در رابطه تان برقرار باشد، مادر هم متوجه تغییر رفتار شما شود و به شما نزدیک تر شود. آنگاه شما در یک مرحله نظر ایشان را در مورد دوست پسر بپرسید . ممکن است مادر در همان جلسه های اول با دلایل منطقی و قانع کننده، شما را از مزایا و معایب این رابطه ها آگاه کند و شما خودتان تصمیم بگیرید که به رابطه ادامه دهید یا خیر؟ در مراحل بعد معمولاً یک مادر آگاه تشخیص می دهد که منظور شما از پیش کشیدن چنین مباحثی چیست؟ بنابراین خودش جزییات را می پرسد. چون هیچ مادری نمی تواند نسبت به روابط فرزندش بی تفاوت باشد.
من دختر ۱۳ساله هستم که با پسر ۱۵ساله رابطه دارم تو فضای مجازی اشنا شدیم و همو خیلی دوست داریم و ۶ماه هست که بهم هستم خانواده ام بهم شک کردن نمیخوام بدونن با پسر تلفنی حرف میزنم چون گوشیمو میگرن و الان دو هفته هست که عذاب وجدان دارم که مادرم نمیدونه ومادرم بهم میگه اگه دوست پسر داری بهم بگو تا راهنماییت کنم ومن از مادرم خیلی میترسم گوشیمو بگیرن و بهم ندن دلم میخواد بگم اما نمیتونم والان کل خانواده پسره میدونن که بهم هستیم وهمو خیلی دوست داریم میشه رهنمایی کنین که باید چیکار کنم
من دو سالی هست با پسری دوست شدم تو فضایی مجازی اما خوب نمیتونیم به خانواده هامون بگیم چیکار کنیم بنظر شما
شما باید مدتی احساسات و هیجانات را کنار بگذارید. با منطق، تمام ابعاد این رابطه را در نظر بگیرید. چقدر این فرد را می شناسید، چقدر از نوع روابطش با خانواده و دوستان خبر دارید. چقدر اطمینان دارید آن چیزی که می گوید و نشان می دهد عین حقیقت است؟ چند بار از نزدیک توانستید همدیگر را ببینید؟ می دانید نظر خانواده طرف چیست؟ با این نوع دوستی موافقند؟ در واقعیت چقدر با هم فاصله دارید، فاصله از شمال تا جنوب یا غرب تا شرق نیست؟ به آینده این مسافت فکر کردید؟ چطور بیایید و بروید، در ایام بیماری و سایر ناگواری های می توانید در کنار عزیزانتان باشید ؟ خودتان را می شناسید؟ می دانید که در آینده می توانید در محیط جدید روابط اجتماعی جدید شکل بدهید؟
بنابراین تا زمانی که ناشناخته های زیادی در رابطه شما باشد شما باید منتظر مخالفت خانواده خود باشید.