چگونه با زنی که قهر کرده اشتی کنیم؟
در ابتدا بهتر است بدانیم که افراد به چه دلایلی به جای حل مشکلات زندگی زناشویی با همسر خود قهر می کنند:
- رفتار اجتنابی: در برخی موارد افراد سکوت می کنند، زیرا نمی دانند چه بگویند یا می خواهند از درگیری بیشتر جلوگیری کنند.
- مشکل دربرقراری ارتباط: گاهی افراد نمی دانند چگونه احساسات و انتظارات شان را بیان کنند و انتظار دارند شریک عاطفی شان با قهر کردن آنها، مشکل و علت ناراحتی شان را بفهمد.
- تنبیه طرف مقابل: گاهی اوقات کسی برای تنبیه طرف مقابل با اعمال کنترل و قدرت بر او از قهر استفاده کنند.
در نهایت قهر کردن با یکدیگر راه حل مناسبی برای حل اختلاف زن و شوهر نیست. اگر یکی از طرفین بخواهد در مورد مشکل صحبت کند، ولی طرف مقابل از صحبت کردن امتناع ورزد، فرد ناراحت و خشمگین می شود و در نتیجه مشکل دو چندان می شود. پس بهتر است، در اختلافات با حفظ آرامش و عدم توهین و تحقیر همسر به یکدیگر در مورد مشکلات صحبت شود.
برای تمام کردن قهر و ادامه نیافتن آن، چند راهکار وجود دارد:
- 1-درباره ی مشکل صحبت کنید. به طرف مقابل خود بگویید که متوجه ناراحتی و سکوت او شدهاید و میخواهید دلیل آن را بفهمید. به این موضوع تاکید داشته باشید که میخواهید مسائل را حل کنید، این که شخصی قهر را انتخاب میکند، تقصیر شما نیست. اما اگر کار اشتباهی انجام دادهاید، یکی از مسئولیتهای شما عذرخواهی است. اگر طرف مقابل طوری رفتار کرد که پذیرای عذرخواهی نیست، به او زمان بدهید. اما به او بگویید که می خواهید زمانی را برای گفتگو و حل مشکل اختصاص دهید.
- 2-درباره ی احساس خودتان با او صحبت کنید. به او بگویید که سکوت او چگونه به شما و رابطه تان صدمه میزند و احساس ناامیدی و تنهایی در زندگی مشترک می کنید. شما این رفتار را در رابطه نمی خواهید و باید به دنبال راه حل برای حل باشید. توضیح دهید که نمیتوانید مسائل را به این شکل حل کنید. در مورد این مشکلات با دقت توضیح دهید.
- 3-برای پایان یافتن قهر کردن همسر باج ندهید. باج دادن و فورا تسلیم خواسته های طرف مقابل شدن رفتار قهر کردن همسر را تقویت می کند، سعی کنید با صحبت کردن و توافق دو نفره، مشکلات را حل کنید.
- 4-برای مشکلات آینده قوانینی را بین خودتان تعریف کنید. دررابطه با نحوه صحبت با همسر و اجتناب از قهر کردن همسر راه حلهایی ارائه دهید. به نوبت به حرفهای یکدیگر گوش داده و انتظارات خود را از هم مشخص کنید. به عنوان مثال یکی از انتظارات مرد از زن می تواند این باشد، که مشکلات بین خودمان حل شود و به بیرون و خانواده ها منتقل نشود.
در زمان قهر کردن، از چهکارهایی را نباید انجام داد؟
- پاسخدادن با عصبانیت فقط میتواند اوضاع را پرتنش کند.
- التماس کردن فقط باعث تشویق فرد به تکرار این کار میشود.
- عذرخواهی برای پایان دادن به موضوع در شرایطی که شما کار اشتباهی نکردهاید.
- عذرخواهی نکردن هنگامی که شما عمل اشتباهی انجام داده اید.
- همراه با یک شخص ثالث (شخص غیرمتخصص) رفتار شریک خود را ارزیابی کنید.
- تهدید به پایاندادن رابطه، مگر این که شما واقعاً قصد انجام این کار را داشته باشید.
آشتی با همسر بعد از قهر طولانی
سلام خسته نباشید. من باهمسرم که ۱۵سال است همیشه اختلاف نظر دارم. هروقت بحثمون میشه مدت زمان زیادی با هم حرف نمیزنیم. دیگه از این شرایط خسته شدم. دلم نمیاد بچه هام را ترک کنم خیلی سختمه. این طوری هم فردی دل گرفته وناراحتی. شوهرم زیاد کار نمیره اهل کار نیست همش توی خونه از هر کاری ایراد میگیره از غذا تربیت بچه ها یاد دادن درساشون. اومدن کسی به خونمون به همه چیز.انتظار داره هیچ توقع ونیازی نداشته باشیم.انتظارداره گله نکنم.جایی مثل کلاس آرایشگری یا نرم کلاس رانندگی نرم.
مراسم عروسی یا خاک سپاری فامیل هام نرم. هرچیزی میگه بگم چشم. منم دیگه خسته شدم کاری از دستم برنمیاد. نه کسی به خونمون میاد نه کسی را دارم در شهر غریب تنهایم.خواهر شوهرام و برادرشوهرام نمیاند. همش میگه به خاطر توئه اصلا هروقت دلش میخواد میاد خونه هروقت دلش نمیخواد نمیاد خونه دوستاش وفامیلاشه.
از یه طرف وضع اقتصادی ازیه طرف بی مهری غم وغصه.پولام را جمع کردم یه گوشی برا دخترم خریدم گاهگاهی آرایشگری میکنم چند وقتی دست شوهرم بود الان که دخترم ۱۵ساله شده دلش گوشی میخواست همش میگفت دلم میخواد همه دوستام دارند خیلی تحت تاثیر قرار داد.من هم به شوهرم گفتم گوشی را که بیزحمت برای دخترم خریدم را براش بده.حرفم را گوش نکرد چندبار کردم بعد داد ولی دعوامون شد. الان با بچه ها حرف میزنه ولی با من قهر کرده حرف نمیزنه. چگونه با مردی که قهر کرده اشتی کنیم. لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ مشاور به سوال دلایل قهر کردن طولانی زن و شوهر
قهر کردن میتواند دلایل مختلفی داشته باشد:
- 1- شما و همسرتان ممکن است به خاطر اینکه هر یک از طرفین احساس میکنید طرف مقابل منظور شما را متوجه نمیشود و نمیتوانید حرف یکدیگر را بفهمید، ناامید شوید و در نتیجه از ارتباط با یکدیگر اجتناب میکنید.
- 2- دلیل دیگر میتواند تمرکز هر یک از زوجین روی نیازها و انتظارات خودشان بدون درنظرگرفتن نیازهای اطرافیانشان باشد.
- 3- دلیل دیگر میتواند این باشد که به دلیل کمبود عزت نفس توانایی پذیرش نظر مخالف با خود را ندارد.
- 4- ممکن است در دوران کودکی از این روش استفاده میکردید و به اهدافتان میرسیدید؛ بنابراین این روش برای شما آشناست.
متأسفانه، قهر کردن با همسر همانند یک سم عمل میکند و روزبهروز صمیمیت زوجین در رابطه را کاهش میدهد. شما با قهر کردن فرصت صحبت کردن و حل تعارض را از یکدیگر میگیرید و مشکلات بدون اینکه حل شوند بیشتر و بیشتر میشوند. خیلی افراد برای اجتناب از دعوا با همسر قهر میکنند اما شاید برایتان جالب باشد که بگویم حتی یک زن و شوهر خوشبخت نیز با یکدیگر دعوا میکنند و فرصت گفتوگو را از یکدیگر نمیگیرند.
شما زمانی که قهر میکنید همچون کودکی رفتار میکنید که برای رسیدن به خواستههایش از مادر و پدرش قهر میکند؛ اما دیگر شما خودتان یک پدر و مادر هستید و نیازمند یک رفتار بالغانه هستید. شما بهعنوان الگوی فرزندانتان باید یک تعامل مثبت را به آنها یاد دهید. اجازه دهید فرزندانتان یاد بگیرند به نظرات مخالف خودشان گوش دهند. شما با همسرتان وارد جنگ قدرت میشوید و حس میکنید اگر هر یک از شما برای صحبت پیشقدم شود این جنگ را باختید. خیلی از مسائل را میتوانید بالغانه حل کنید؛ اما قهر کردن مسائل را حل نشده نگه میدارد و باعث افزایش کینه میشود.
در زمان قهر چگونه رفتار کنیم؟
- 1- اگر گفت و گوی تان معمولاً منجر به دعوا میشود میتوانید در بیرون از خانه درباره احساسات و ناراحتیهایتان صحبت کنید.
- 2- در گفت و گوهایتان بهجای اینکه سعی کنید طرف مقابل را متهم کنید از احساسی که تجربه میکنید صحبت کنید. من+احساس+موقعیت. مثلاً وقتی با من به مدت طولانی حرف نمیزنی، احساس میکنم از هم فاصله میگیریم و نمیتوانیم به روال سابق برگردیم.
- 3- در هفته بهنوبت یکبار شما و یکبار همسرتان باید روبه هم بنشینید و به مدت 15 دقیقه از احساسات و ناراحتیهای خود صحبت کنید. طرف مقابل فقط باید شنونده باشد و به دنبال اثبات یا دفاع نباشد. سعی کنید با یکدیگر همدلی کنید و به دنبال ارائه راه حل نباشید. اگر نمیتوانید شنونده بودن را تحمل کنید و برای پاسخ دادن صبر کنید بهتر است که ابتدا هیجانات خود را در قالب نامه برای یکدیگر بنویسید تا به کینه تبدیل نشود.
مطمئن هستم آنقدر خانوادهتان برایتان ارزش دارد که این رفتارهای بالغانه را جایگزین رفتارهای کودکانهای مثل قهر کردن کنید.
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
رفتار با مردی که مدام قهر میکنه
با مردی که خیلی قهر میکنه، طولانی و جدی، وخیلی هم اظهار بی علاقگی و بیزاری میکنه، اما اگر من پیشقدم شم و اصرار کنم میمونه، اما هیچ چی تغییر نمیکنه و بدیهای قبل و تو رفتارش حق به جانب داره، همیشه هم گفته همینم که هستم، نمیتونی طلاق بگیر، و بعد آشتی هم به هیچ عنوان حاضر نیست با حرف زدن مشکلمون و حل کنیم و واقعا هم از مواضعش کوتاه نمیاد باید چیکار کرد؟ من بخاطر پسرم ترجیحم موندنه،اما اون براش فرقی نداره و همیشه هم خودشو مشتاق ازدواج با یه زن جوون نشون میده، من ۳ ماه ازش بزرگترم،خسته شدم، چیکار کنم؟
پاسخ مشاور به سوال ” چرا شوهرم زود قهر میکنه “
همه ما یه آستانهای برای ناراحتی داریم و ناراحتی خودمون رو به شیوه خاصی ابراز میکنیم. بعضیها پرخاشگری میکنند بعضیها درون خودشون میریزن و بعضیها قهر میکنند. همچنین بعضیها زودرنج هستند و بعضیها صبر و تحمل بالاتری دارند. همسر شما احتمالا فرد زودرنجی هست که ناراحتیهای خودش رو با قهر کردن ابراز میکنه.
افراد هنگام ناراحتی عموما احساس بی کفایتی میکنند، به همین دلیل در روابطشون دنبال کسی میگردند که اون رو سرزنش کنند و چون عموما شما با ایشون ارتباط دارید به نوعی قربانی میشید.
معمولا افرادی که زیاد قهر میکنن قدرت برقراری ارتباط و ابراز احساسات خوبی ندارند به همین علت قهر کردن رو تبدیل به وسیلهای برای بیان حالاتشون میکنند. مثل بچهای که برای بیان نیازهاش گریه میکنه.
از طرفی این امکان وجود داره که قهر کردن شوهر ریشه در شیوه تربیت شدن همسرتون در کودکی داشته باشه. معمولا بچههایی که در کودکی با قهر و لج به خواستههاشون میرسیدن در بزرگی هم این ویژگی در اونها میمونه. البته ممکن هم هست که این ویژگی در تعامل با خود شما شکل گرفته باشه. بر فرض اگر شما با ایشون رفتار والد گونه (مثلا مثل مادر رفتار کردن) داشته باشید، ایشون هم شیوه رفتاری که در کودکی داشتند رو نسبت به شما فعال میکنند، همیشه قهر میکنند و مطمئن اند که ترک نمیشن، پس با خیال راحت میگن اگه میخوای بری برو در صورتی که شاید کاملا در درونشون مرد وابسته ای باشند. بنابراین بهتره که رفتارهای خودتون رو هم مورد بررسی قرار بدید.
شما در یک چرخه معیوب قرار گرفتید که در اون همسرتون قهر میکنه، نسبت به بهبود شرایط توجهی نداره، شما پیشقدم میشید و اوضاع کمی بهبود پیدا میکنه تا اینکه دوباره مسئلهای پیش بیاد و همسرتون بدخلقی کنه یا قهر کنه. کاری که لازمه انجام بدید اینه که از این چرخه معیوب خارج بشید. یعنی دیگه شما موظف به پیشدقم شدن برای آشتی یا اصطلاحا منت کشیدن از شوهر نباشید. برای اینکار روشهای مختلفی وجود داره که من چند مورد رو خدمتتون ذکر میکنم:
- بهتره که قبل از شروع فاجعه پیشقدم بشید. مثلا وقتی میبینید همسرتون ناراحت بنظر میاد بهش بگید “بنظر میاد از چیزی ناراحت باشی میتونی برام بگی؟” اگر همسرتون مسئلهای که ناراحتش کرده رو به شما گفت بهش با دقت گوش بدید و به هیچ عنوان رفتار تندی نداشته باشید. اگر سکوت کرد و بهتون نگفت که چی شده، میتونید بهش بگید ” هرموقع احساس کردی که میخوای دربارش صحبت کنی من هستم که بهت گوش بدم” شما با اینکار همسرتون رو مسئول پیشقدم شدن کردید و از طرفی بهش توجه نشون دادید.
- یکی از کارهای دیگه که میتونید انجام بدید کمک گرفتن از مشاور هست تا به همسرتون در اصلاح روشهای برقراری ارتباط اصولی با همسر کمک کنه. البته امکانش وجود داره که همسرتون تمایلی به مراجعه به مشاوره نشون نده. در این صورت شما خودتون میتونید مطالبی در این مورد پیدا کنید و مثلا از طریق شبکههای اجتماعی براش ارسال کنید. البته باید دقت کنید که در این کار زیاده روی نکنید.
- گاهی اوقات نشون دادن محبت و توجه به همسر هم میتونه تاثیر خوبی در تغییر روحیه او داشته باشه. شما با محبت کردن، کمتر شکایت کردن و توجه کردن میتونید شوهرتون رو به خودتون نزدیک تر کنید و از این نزدیکی برای تغییر رفتار همسر استفاده کنید. مثل راضی کردنشون برای مراجعه به مشاوره.
- در هر صورت این مسئله نیازمند پیگیریهای بیشتری هست و ممکنه ریشه در مسائل زیادی داشته باشه که از طریق جلسات مشاوره قابل حل خواهد بود ولی به این معنی نیست که شما قادر به تغییر شرایط نیستید. قطعا با اصلاح تعاملات معیوبتون از طریق روشهایی که گفتم یا روشهای ابتکاری خودتون با توجه به شناختی که از همسرتون دارید میتونید به شدت تاثیر گذار باشید.
با آرزوی شادکامی و موفقیت.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
سلام شوهر من همیشه بعد از دعوا قهر میکنه و جای خوابشو جدا میکنه و این خیلی آزار دهنده هستش، به خصوص که تا چندین روز حرف نمیزنه قهر میکنه
باسلام وخسته نباشید من زنم قهرکرده و رفته شماره منو هم مسدود کرده واصلا نمیتونم باهاش تماس بگیرم چی کارکنم باکن اشتی کنه فکرکنم پیش وکیل هم رفته ما دوتا بچه هم داریم حتی ازطریق فامیلهایش برایش پیغام دادم بابچه هاحرف بزنه قبول نمیکنه لطفا منو راهنمایی کنید زنم قهر کرده چیکار کنم برگرده؟
شوهرم قهر کرده و چند شبه خونه نمیاد، چیکار کنم؟؟از دستم ناراحته، میگه همش غر میزنی، البته منم حق دارم آخه خیلی بد قوله و اصلا آن تایم نیست ، تا منم یکم گلایه میکنم قهر میکنه، الان هم چند تا راه حل برام گذاشته که یکیش طلاقه
ببین عزیزم شما باید یه شرایطی رو فراهم کنید که خونه یا شما براشون منبع ارامش باشید غر زدن فقط میتونه حس نارضایتی در ایشون ایجاد کنه
من با پارتنرم که به قصد ازدواج باهمیم الان دوماهه باهم قهر کردیم یعنی اون قهر کرده و کلا هم قهر قهرو هست چندبار که قبلا قهر کرد خودم پیشقدم شدم و کلا عادت داره توی قهر اصلا جواب پیام نمیده تا اروم بشه ما کلا عادت به دعوا نداریم بحثی پیش بیاد اون سریع قهرو سکوت میکنه که کار به دعوا نکشه و همیشه بهم میگه نباید با ناراحتی باهام حرف بزنی و همیشه خودتو خوشحال بگیری اما خب گاهی طبیعیه که ادم دلخور هم بشه که ایشون از با دلخوریه من ناراحت میشه و قهر میکنه ما خداروشکر توی ناراحتی هیچ توهین و بی احترامی و دادو فریاد نمیکنیم ولی اون از ناراحت شدنم ناراحت میشه و قهر میکنه. جندبارهم بهش پیام دادم اما اصلا جواب نداد منم هم دیگه پیام ندادم تا خودش برگرده به نظر شما به سکوتم ادامه بدم؟
سلام عزیزم خوبه که موقع بحث و دلخوری ها بهم بی احترامی نمیکنید ولی میتونی مواقعی که ایشون قهر میکنه یه همچین پیامی دو امتحان کنی و براش بنویسی : عزیزم من این مدت متوجه شدم که دوست داری تنها باشی وقتی دلخوری و منم به خواسته ات احترام میذارم ولی دوست ندارم تو رو توی این حال ببینم و خب نمیتونم از حالت بی خبر باشم لطفا این مدتی که میخوای کمتر در ارتباط باشیم که دعوامون نشه وقتایی که حالتو نیپرسم جوابمو بده چون نگرانتم. واینکه دنبال مقصر نباشید بهش بگو بیا سعی کنیم از لین به بعد دلخوری پیش اومد باهم منطقی حرف بزنیم تا یه چیزایی روشن بشه که چه مسایلی باعث دلخوری میشه دفعه های بعدی سعی کنیم این موارد پیش نیاد
توروخدا باهاش ازدواج نکن
از اوایل ازدواجمون خیلی ب حرف همسرم گوش میدادم ولی ایرادهایی داشتم ک کمشون کردم فقط موقع حرف زدن با همسرم خیلی بی اعتماد بنفس هستم وقتی برای دوست و آشنا صحبت میکنم همه منو خیلی قبول دارن ولی همسرم همیشه از من ایراد میگیره و القابی مثل نفهم و کودن و عقب مونده ب من میده من عادتهای بدی داشتم مثل قهر کردن و رفتن خونه ی پدرم و در خواست طلاق میدادم البته بخاطر اینکه خیلی همسرم رو دوست داشتم و کوچکترین توجهش بردیگران حسادت میکردم و وقتی از من ایراد میگرفت دیگه تحمل نمیکردم و بجای صحبت باهاش فقط گریه میکردم و همسرم اوایل نازم رو میکشید و بعد از چند سال گریه های من براش عادی شد و منم هر اشتباهی میکردم با گریه و اظهار پشیمانی اینقدر بهش التماس میکردم ک منو ببخشه و قول میدم ک بهتر میشم ولی با همهی سعی ک میکردم یا همون کار یا مشابهش رو انجام میدادم تا اینکه کم کم عادت کرد که قهر کنه ومن همش برم معذرت خواهی منم اصلأ تحمل قهرش رو ندارم و بعد از چهار ده سال هنوز هم یک هفته بیشتر نمیتونم تحمل کنم ک باهام قهره و از محبت ک داشتم خیلی کم رنگ شده. حتی الان هم تا ناراحت میشم سریع گریه میکنم و حتی جلوی دیگران هم نمیتونه آبرو داری کنم و همش ب من میگه از اولم دنبال زندگی کردن نبودم همش بحث طلاقو وسط میارم ولی من بخاطر توهین های ک به من میگه و ایرادهای مدامی ک از من میگیره دلم میگه این ک تو رو دوست نداره بگو طلاق بعد یکی دو روز از حرفم پشیمون میشم ک با وجود دو تا بچه چرا این حرف رو زدم. حالا دیگه باهام حرف نمیزنه غذا نمیخوره وکارهاش رو خودش انجام میده و جوابم رو نمیده منم براش نامه نوشتم و گفتم ک پشیمونم و از رفتارهای خوبش گفتم و گفتم زندگی و بچه هام رو دوست دارم ولی برام نوشت ک اعتمادی ب من نداره و دیگه تموم شد و بهتره همون کاری رو ک گفتم بکنم هم بدنفع خودمون هم بچه ها در واقع من این حرف و گفته بودم و ب خودم بر گردوند ونوشت بود ک تو یک خود خواه ب تمام معنایی همیشه میگه بخاطر بچه هات نگه داشتم ولی میدونم ته دلش منو دوست داره حالا ک الان من همون قهر بمونم توی خونه کارام رو مطابق میلش انجام بدم وی مدت همون حالت رهاش کنم تا یکم عصبانیتش فرو کش کنه و دوباره براش نامه بنویسم خوبه ؟؟وچی براش بنویسم کدباورم کنه یا چدکاری انجام بدم میترسم از اینه ک برای همیشه همین بمونه و خودم رو ندید میگیرم و نگران بچه هامم مخصوصا بزرگه ک11ساله است و توی سن بلوغ و خیلی غصه خوره و همش میپرسه با بابا آشتی کردی و من بهش گفتم. ک دوست داری هم پدر مادرتون باشیم ولی بریم خونهی جدا زندگی کنیم گفت نه همون پیش هم باشید عیب نداره دعوا کنید و چند روزه ک میگم چرا این حرف و زدم و حالا چجوری درستش کنم
با شوهرم دعوای بدی داشتم تازه هشت ماه از عروسیمون میگذره ولی دست بزن داره دعوامونم سر این بود ک امروز قرار بود زود بیاد ولی پیش دوستاش بود اومد گفتم ساعتو بعد عصبی شد و …هزار تا حرف ب من زد خیلی بد رفتار کرد اما من دوسش دارم و طاقت قهر ندارم نمیدونم چیکار کنم همیشه قهر ک میکنیم یا بحثمون میشه من میرم جلو برای آشتی خیلی نارحتم
سلام من 31 سالمه و شوهرم 38 یازده سال ازدواج کردیم یک پسر 4 ساله دارم شوهرم از همون اول زندگی سر هر بحث کوچیکی قهر میکرد و جای خوابش رو عوض میکرد الان هم که یک خونه دیگه ساخته و خونش رو جدا کرده و بهم گفت دیگه هیچ احساسی به من نداره و میخواد طلاقم بده میگه دیگه میخوام برا خودم زندگی کنم نمیدونم چکار کنم من دوستش دارم و دوست دارم برگرده خونه با هم زندگی کنیم میگم دعوا تو هر زندگی هست نباید سر هر موضوعی یک مآه قهر کنی ولی قبول نمیکنه میگه اصلا نباید بحث و دعوا باشه میگه هر چی من گفتم تو فقط باید بگی چشم . بعضی وقتا زور میگه نمیتونم چیزی نگم من چکار کنم زندگیمو دوست دارم نمیخوام طلاق بگیرم میخوام دوباره تو یک خونه زندگی کنیم هر کار میکنم دیگه برنمیگرده میگه اگه نمیخوای طلاق بگیری تو همون خونه تنها زندگی کن. بعد از طلاق هم میگه پسرم رو ازم میگیره
من شوهرم همیشه درحال پیامک زدن است وخیلی تنها به مسافرت میره ومد نمی که داره به من خیانت مکنه بهش گفتم می خوام ازش جدابشم ولی انگار نه انگار الان هم مدت ۴ ماه که با هم قهریه اصلا به هم نگاه هم نمکنیم باید چکار کنم. همیشه هم وقتی اعتراض مکنم انکار مکنه به مدت ۳ سال تو چشمام نگاه کرد به من دورع گفت تصمیم گرفتم که ازش جدا بشم ولی بچه هام همه ناراحت هستن ما هیچ ارتباطی باهم نداریم حتی تلفنی. الان مطمعن باید بشم که داره به این کارش آدا مه میده چون خیلی چیزها ازش دیدم. انگار این قهر هم براش عادی شده
همسرم لجبازه، زورگویی میکنه، قهر طولانی میکنه، مدام منو مقصر میدونه، بی اعتماد و منفی بافه، از کاه کوه میسازه… به جای ساختن مدام خراب میکنه. گاهی هیچ مهر و علاقهای نداره و بسیار مغرور و سرد میشه، دائم در حال تنبیه من به خاطر مسائل گذشتهس، هیچی رو تموم نمیکنه و نمیگذره
من چند روزه با همسرم قهر کردم خیلی اعصابم به هم ریخته. نمیدونم چطور باید باهاش رفتار کنم. کسی و ندارم که متوجه حرفام بشه. انگار کسی نیست تو دنیا درکم کنه. خیلی همدیگه رو دوست داریم ولی انگار همو درک نمیکنیم. ده روزه قهر کردیم ازش معذرت خواهی کردم براش مهم نیست اصلا سراغی ازم نمیگیره. پنج ساله ازدواج کردیم. نمیدونم شاید من ازش زیادی انتظار دارم یا شاید اون از من زیادی انتظار داره
سلام خسته نباشید ، زنم وقتی قهر میکنه میره خونه پدرش ، ۷ ماه عروسی کردیم، سیصد بار قهر کرده و گریه میکنه همیشه بعد قهرها. کوچیک ترین صحبتی بکنیم قهر میکنه و گریه میکنه ، ۳ ماه باردار هم شده میترسم بچه بیچارم افسرده به دنیا بیاد ، هیچوقت پا پیش نمیزاره وقتی هم قهر میکنه ، مجبورم به خاطر بچم که شده همیشه پا پیش بزارم ، هیچوقتم برای حل مشکلات صحبت نمیکنه ، وقتی میگم چرا از دستم عصبانی هستی و قهر کردی تا اون کارو دیگه تکرار نکنم ، فقط گریه میکنه و میگه دست از سرم بردار ، واقعا نمیدونم چیکار کنم دیگه
بعدازدعوا باهمسرم و رفتنش به خونه پدرش و گذشت چند روز جواب پیامک یا تماس را نمیده لطفا راهنمایی کنید ممنون
سلام خواهرزاده ام خانمش قهر کرده رفته خونه پدرش ما میخواهیم برای برگردوندش امروز اقدام کنیم چطوری راضیش کنیم بچه یکساله دارند
سلام خسته نباشید بببخشید چن روزی میشه با شوهرم دعوا کردم سر یه مسلئع ک ازش خواستم نره خونه رفیقش خانواده خوبی نیستن ولی اون بی توجی کرد به من رفتع بعذ الان چن روزه اصلا هیچ حرفی باهام نمیزنه شوهرم خیلی مغروره همیشه مقصرم باشه باید من ازش عذر خواهی کنم. هی حرف حرف اون باشه هرچی بگم بهش فقط حرف خودشو قبول داره یا نباید چیزی بگم اگرم چیزی بگم دست بزن دارع منو میزنه
من شوهرم را اصلا درک نمیکنم چرا که وظیفه مرد در زندگی کار کردن و ایجاد آرامش برای خانواده است.از یکسال پیش اوضاع مالی ما نسبت به گذشته خیلی کم بهتر شده.وایشان مجبور به کار تا ساعت۱۲شب هستن.برای همین از بقیه وظایف همسری و پدری خود طفره رفته و این کارها رو وظیفه من میدانند.ودر مقابل توجه و محبت خواستن ما را متهم به قدر نشناسی و …میکنند. و اخلاقای بد گذشته را با حق به جانب تمام تکرار میکنند.حتی حاضر نیستند کلامی از من بشنوند.ما ازدواج بیست ساله با سه فرزند دارییم.یکی از رفتارهای بد قهر کردن طولانی. در مواقعی که حال من گرفته است هیچوقت نپرسید که علت چیست.در ماه فقط چند روز حالش خوب است.همیشه در مقابل حرفها حتی سرزنش من سکوت میکند و همه را یکجا بصورت بسیار تخریب کننده و دردآور تلافی کرده و انتظار دارد من همه چیز را یکجا وبلافاصله فراموش کنم.وهمیشه من باید اصلاح شوم.واقعا نمیدانم چه بگویم.مردی که حاضره در یک لحظه همسرش را چنان آزار بده که گویی هفت پشت غریبه هست رو تا چه وقت میشه تحمل کرد.شما بگویید من چه کنم.مشکلات من با این مرد با نوشتن تمام نمیشود.ممنون
من دیشب منتظر همسرم بودم ایشون معمولا دیر میان از سرکار .کارگاه خیاطی داریم اونجا کار میکنه ساعت ۱۲ بود که اومد .من حدس زدم کار نمیکرده اخه تا ۱۲هیچوقت طول نمیکشه بیاد مگر اینکه دوستاش جمع بشن پی اس بازی کنند.وقتی ازش پرسیدم گفت اره یکساعت اخر بازی کردیم.ولی من خیلی ناراحت شدم و با لحن اروم ازش خواستم لطفا بمن دروغ نگه و اگه میخواد با دوستاش بازی کنه راستشو بگه .اونم قبول کرد ولی بعدش بهم گفت توهم کمتر گیر بده و حتما بسته مشاوره تهیه کن یک لحظه کنترلم از دستم در رفت و عصبانی شدم توی دلم گفتم تو حتی به خودت زحمت نمیدی یه دونه قدم برداری اومدی بمن درس میدی منی که صبح تا شب درحال اموزش دیدنو کتاب خوندن برای بهبود رابطمونم.ولی بجای اینحرفا بهش گفتم تو خیلی بیشعور و بی انصافی بعدم اومدم توی اتاق تا یکم اروم بشم ولی اون اومد دنبالم و اسرار داشت در لحظه حالم خوب بشه و برم براش شام بکشم وقتی من امتناعکردم عصبانی شد و منو کتک زد بلندم میکرد و پرتم میکرد زیر خونه و چند تا لگد بهم زد قبلانم سیلی زده بود بهم یا خشونت لحظه ایی داشت دوسه مورد ولی دیشب خیلی طولانی شد و بهم فحش داد جوری ک دستم زخم شد با جای انگشتش چند جام کبود شد و لباسم پاره شد و از همه بدتر خیلی ترسیدم .امشب بهش گفتم بابت کارت شرمنده نیستی؟نمیخای حرف بزنیم حلش کنیم گفت نه نیستم خودت رفتی رو مخم منم گفتم هر وقت خواستی بیا حرف بزن ولی حق نداری بخوابی پیشم تا اونموقع .واز تخت بیرونش کردم البته دیشب خودش جدا خوابید من چه کار کنم چه رفتاری انجام بدم اگه نیومد حرف بزنه یا اگه اومد چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید قهر کنم برم خونه خواهرم یا چی؟
بین من وشوهرم مشکلی پیش اومده البته فکر کنم بیشتر تقصیر منه مقداری پول داشتم وگم شده بعد به شوهرم گفتم که پولای که تو کیفم هست سر جاشون نیست اونم شروع کرد حرف زدن میگفت که به من شک داری واین حرفا که من اصلا منظورم اون نبود الان نزدیک به ۵روز که قهر کرده واصلا با من حرف نمیزنه باید چکار کنم
سلام من پانزده سال ازدواج کردم تو این پانزده سال اینطور بگم بیشتر دعوا وقهر بودیم رو کوچکترین مسله دوتا پچه دارم پسر و دختر نمیدونم چه جوری بگم شوهرم خیلی آدم حساس هست مغرور یکم بدبین هم هست البته چون ما باهم دوتا وصلت انجام دادیم یعنی خواهر شوهرم عروس ما می باشد بی تاثیر نیست همش در حال مقایسه هستیم واخلاق بدی که شوهرم دارد کوچکترین اختلاف وبحثی پیش میاد سریع پیش خانواده اش بازگو میکنه چمن اصلا دوست ندارم بااینکه من خودم کم پیش میاد به خانوادم بگم الان زندگیمون طوری شده از خط قرمز ها هم عبور کردیم توهین فحش بددهنی شده که سه چهار ماه قهر بودیم رابطه جنسی هم افتضاح شده نمیدونم چکار کنم