خانه / پرسش و پاسخ مشکلات زن و شوهر / با شوهرم قهرم چیکار کنم بیاد منت کشی؟ شوهرم هیچ وقت منت کشی نمیکنه

با شوهرم قهرم چیکار کنم بیاد منت کشی؟ شوهرم هیچ وقت منت کشی نمیکنه

من جمعه گذشته بود با شوهرم دعوام شد به من دروغ گفته بعد خانواده هر دو طرف قرار داده بعد هر دفعه که دعوا داشتیم من آشتی کردم. ۱۳ ساله که ازدواج کردیم، ۴ تا بچه داریم. هر دعوای ما چون من آشتی کردم نزاشتم طول بکشه ولی متاسفانه این دفعه یه هفته است ما قهریم اما شوهرم نمیاد منت کشی.

پاسخ مشاور به سوال ” چیکار کنم شوهرم بیاد منت کشی “

در مورد حالتی که بین شما و همسرتون پیش اومده سه امکان وجود داره. یا همسر شما از اول به همین شکل بوده، یا در طول رابطه با شما این حالت به مرور براش ایجاد شده یا گاهی از اوقات که احساس میکنه تو مسئله‌ای حق با خودشه اینطوری رفتار میکنه.
در مورد شما این امکان بیشتر وجود داره که چون شما خودتون سال‌ها به قهر‌ها خاتمه میدادید و خودتون پا پیش میذاشتید، در همسرتون این انتظار به وجود اومده باشه که منت کشی یا معذرت خواهی بعد از قهر وظیفه شماست و هرموقع که ناراحت بودید خودتون باید خوب بشید؛ همچنین ممکنه در همسر شما احساس غروری در این مورد وجود داشته باشه که مانع از پا پیش گذاشتنش بشه.
بعضی از مردها فکر میکنند که ناز کشیدن برای همسر نشان دهنده ضعف اونهاست. این طرز فکر میتونه ریشه در شیوه تربیت و خانواده اون فرد در کودکی داشته باشه.
گاهی اوقات وقتی افراد دچار بی میلی نسبت به رابطه میشن هم امکان داره این حالت پیش بیاد که در نتیجه اون فرد نسبت به نیازهای طرف مقابلش بی توجه میشه.
شما باید اول از همه خودتون برای خودتون ارزش قائل باشید‌ تا همسرتون هم به مرور در نگاهش تغییر ایجاد بشه. منظور از ارزش قائل شدن این هستش که شما نباید خودتون رو تابع و تسلیم مطلق همسرتون ببینید. هر ارتباطی بین همسران باید به صورت متقابل و دو طرفه باشد. اینکه شما خودتون به ناراحتی‌ هاتون پایان میدادید بدون اینکه توجهی از جانب همسرتون ببینید باعث ایجاد عادت های اشتباه در همسرتون شده.
دلایل بی توجهی مرد به زن
شما باید در یک موقعیت مناسب در مورد این موضوع با همسرتون صحبت کنید. در این صحبت احساسی که از بی‌توجهی‌های همسرتون پیدا میکنید رو براش شرح بدید. این توضیح دادن باید با حفظ آرامش و همراه با ابراز محبت باشه به طوری کسی نسبت به دیگری جبهه نگیره. اگر این صحبت‌ها به درستی انجام بشه همسر شما بخاطر شما سعی در جبران رفتارش خواهد کرد.
همچنین در صورتی که احساس کردید این مسئله ریشه بیشتری در رابطتون داره و با صرفا گفت و گو قابل حل نیست به شما توصیه میکنم که از مشاور خانواده کمک بگیرید. مشاور میتونه تاثیر بیشتری در کمک به تغییر همسرتون داشته باشه و همچنین میتونه مهارت هایی رو برای جلب توجه همسرتون به شما آموزش بده.
در همه مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

چیکار کنم شوهرم بیاد معذرت خواهی

همسرم بشدت عصبانیه و مغرور ، توی این ۶ سال زندگی یبار نشده از دلم دربیاره کارایی که کرده ، حتی وقتی مقصر بوده خودش قهر میکرده و من بعد از یمدت مجبور میشدم منت کشی کنم ، حتی چند بار دست روم بلند کرد اما هیچ وقت معذرت خواهی نکرده، همش تو دلم مونده ، هر بتر بیشتر پاشو از گلیمش درازتر کرده، دو روز پیش اوردتم خونه مامانم و رفت و گفت کلید خونه رو عوض میکنم و نیا ، مادرم بیچاره برای اینکه شر بخوابه منو برده خونه و اونجا حرف بالا پایین شد منو انداخت

پاسخ مشاور به پرسش ” شوهرم معذرت خواهی نمیکنه “

کاملاً قابل‌درک است که چقدر این شرایط برای شما آزاردهنده است. حتماً برای شما خیلی ناراحت‌کننده است که همسرتان نقش خودش را در رابطه نمی‌پذیرد و به دنبال جبران اشتباهاتش نیست.

اما اکنون می‌خواهیم ببینیم چه چیزی می‌تواند باعث شده باشد که همسرتان این‌گونه رفتار کند؟ یک بخش آن معمولاً نوع فرهنگ و تربیت خانواده است که به این‌گونه بوده است که مرد نباید در موضع ضعف قرار بگیرد و یک غرور کاذب را همواره به مردان القا کردند.

ما نمی‌توانیم خانواده همسرتان را تغییر دهیم یا بگوییم چرا این‌گونه رفتار کردید. موضوعی که می‌تواند در این زمینه به ما کمک کند، کشف الگوی ارتباطی شماست. همان‌طور که خودتان نیز اشاره کردید، برای همسرتان این باور ایجاد شده است که چه مقصر باشد چه نباشد شما کسی هستید که برای آشتی قدم برمی‌دارید.

همسرتان تصور می‌کند با هر شرایطی او را می‌پذیرید؛ به همین خاطر مسئولیت رابطه را به عهده نمی‌گیرد و رفتارهای مراقبتی ندارد؛ درحالی‌که رابطه احتیاج به مراقبت و توجه دارد. همین فرایند باعث شده است که همسرتان چنین رفتار ناشایستی از خود نشان دهد و شما را به منزل مادرتان ببرید و متأسفانه باید بگویم اگر راحت از این مسئله عبور کنید و نادیده بگیرید، احتمال اینکه چنین رفتاری تکرار شود زیاد است. تا زمانی که این چرخه بین شما و همسرتان پابرجا بماند باید انتظار چنین رفتارهایی را داشته باشید؛ بنابراین به نظر من در این مورد جای گذشت و صبوری و سرکوب احساساتتان نیست.

طرز رفتار با شوهر

چه کارهایی می‌تواند به آرامش شما و تغییر این چرخه کمک کند؟

  • خودتان را متقاعد کنید که همسرتان مرکز جهان شما نیست.
  • توجه و نگرانی‌تان را از روی همسرتان بردارید. به‌جای اینکه به همسرتان توجه کنید و درحالی‌که او با عصبانیت از شما دور می‌شود تحقیر شوید، روی زندگی خود کار می‌کنید و خودتان را در نظر بگیرید. روی خودکفایی‌تان تمرکز کنید تا با اعتماد به نفس و احترام خود را تقویت کنید، زیرا این کار باعث تحسین شما از سوی اطرافیان و در زمان مناسب از سوی همسرتان نیز خواهد شد.
  • روی تغییر خودتان سرمایه‌گذاری کنید. این درست است که ما دیگران را نمی‌توانیم تغییر دهیم؛ اما خودمان را می‌توانیم تغییر دهیم. با تغییر در افکار، احساسات و رفتارمان مطمئن باشید همسرتان هم تغییر می‌کند. از این به بعد منت کشی از جانب شما کاملاً باید قطع شود. شما بدون اینکه بخواهید این رفتار را در همسرتان تقویت کردید. به‌جای منت کشی می‌گویید اگر صحبتی داری باهم میتونیم حرف بزنیم و من شنونده شما هستم.
  • اگر فکر می‌کنید همسرتان احساسات شما را پذیراست، رودررو در یک فضای مناسب و ترجیحاً بیرون و اگر این شرایط را ندارید در قالب یک نامه مطرح کنید که چقدر نسبت به او خشم دارید و چقدر با رفتارهایش به شما آسیب‌زده است. هرآنچه دوست دارید به او بگویید؛ اما خارج از توهین و تحقیر همسر اگر دوست دارید می‌توانید برای تخلیه هیجانی خود ابتدا یک نامه بنویسید و او را پاره کنید.
  • توجه داشته باشید که قهر مانند سم برای رابطه زن و شوهری عمل می‌کند. شما هرچقدر کمتر از این مکانیسم استفاده کنید و فضای گفتگو و حل مسئله را ایجاد کنید رابطه خود را غنی‌تر کرده. هر کردن نه برای شما و نه برای همسرتان سودی ندارد.
  • اهمیت مراجعه به زوج درمانگر را نادیده نگیرید و حتی اگر همسرتان برای این موضوع تمایلی ندارد مراجعه فردی شما می‌تواند مؤثر باشد.

ممنونم از همراهی و توجهتان و برایتان آرزوی این را دارم که با اعتماد بر توانمندی‌هایتان، خودتان را دست‌کم نگیرید و مطمئن باشید می‌توانید بهترین‌ها را برای خودتان بسازید.

گلسا بمانیان

کارشناس ارشد مشاوره خانواده

22 دیدگاه

  1. ۳۰سالمه با اقای حدود ۳ماه آشنا شدم ایشان ۳۷سالشه رابطه صمیمی داریم ولی این آقا خیلی سرد رفتار میکنه خیلی حساسه زود قهر میکنه و تا منت کشی نکنم برنمیگرده نمیدونم چیکار کنم دلیل این اخلاقش نمیدونم خانوادگی اخلاقشون اینجوریه سرد و خشک و بی احساس

    • بهشون بگید احتیاج به شنیده شدن دارید و به طور کلامی باید ابراز علاقه کنند البته خودتان هم باید اینکارو بکنی و اینکه باید قهر و آشتی چارچوب داشته باشه به جای قهر صحبت کنید راه حل پیدا کنید بعدشم بگید هر طرف که مقصر باشه خودش باید بیاد عذرخواهی کنه نه اینکه مدام یک نفر کوتاه بیاد بگید رابطه باید ۲ طرفه باشه نه یکطرفه در غیر اینصورت یک نفر بیشتر اذیت میشه

  2. سلام علیکم من می‌خواهم مرارهنمایی کنید.من رابطه،من باشوهرم خوب بودهرچیز،می گفت انجام می دادم اونم‌ زیاد زنگ وپیام میدادواونم هرچه می گفت انجام می‌دادم اماالان چنددیره سردشده نه زنگ می زنه نه پیام میده اگه میده هم خیلی سردرفتارمی کنه زودقهرمی کنه بدون دلیل که دلیل شان راهم می پرسم حرف نمی زند وقتی قهرمی کن بازچندروزگوم می شودبازیک پیام می دهدبازمن زنگ مزنم پیام مدهم تلفون قط می کنه بهانه می آره که کاردارم بیکارنیوم من کوشش می کنم که خوب رفتارکنم بااون مغرورمی شودده پیام وزنگ جواب نمدیه اگه جواب هم بدهدسردرفتارمی کندیادروبهانه می آورد لیل شه هم نمیگه چه کارکنم اون شب بهش زنگ زدم دروقط کردمیگه مه مثل توبیکارنیوم همالی هم قهرم چه کارکنم حق باکه لطفارهنمایی کنید

  3. با شوهرم دعوا کردم چهار روز که اورده خونه بابام حتا یه زنگ هم نمیزنه کهد سراغمو بکیره منم دلم خیلی براش تنک شده .ولی نمیخوام خودم بهش زنگ بزنم منت کشی کنم اخه تو هر چی تو دهنش اومد بهم گفت بعدشم کتکم زد. بهش شک میکنم با یکی دیگه هست وگوشیشو از من قایم میکنه و طرز حرف زدنو با من بلد نیس تو جمع احترام منو نگه نمیداره.

  4. من با همسرم رابطه‌ی خیلی خوبی داریم و ۱سال و نیم نامزد هستیم. فقط تنها دلخوریم ازش اینه که وقتی بینمون بحثی پیش میاد جوری رفتار میکنه که انگار دیگه قرار نیس با من باشه… تا جاییم که یادمه هر سری دعوامون شده انقدر که مغرور من پا پیش گذاشتم برای آشتی. خیلی خوبه اخلاقای خوبی داره فقط این یه موردش اذیتم میکنه

  5. سلام ، با شوهرم دعوام شده ،به صورتش چنگ انداختم و خون دماغ شده ، الان باهام قهره چیکار کنم باهام آشتی کنه و خودش بیاد منت کشی

  6. ۶ساله‌‌ ازدواج کردم یه پسر سه ساله دارم خیلی ازم سرد شده هفته قهرکنیم باهام آشتی نمیکنه بت اسرارمن وخانوادم اومدیم شهر خودمونو هر اتفاقی میفته میگه مقصر خانواده تو هیچ وقت منو با خودش جمع نمیبنده لج بازی میکنه همیشه با خانوادش باید برم بیرون اصلا با خانواده من در ارتباط نیست

  7. سلام شوهرم مقصره ولی هیچ وقت غرورش اجازه نمیده آشتی کنه چکار کنم

  8. باشوهرم قهرم اما اون بیخیال من حرص میخورم هیچ وقت نمیاد منت کشی تا بخاطر مسائل زندگی مجبور میشم آشتی کنم و حرف بزنم چیکار کنم؟

  9. سلام من وشوهرم ۱۶ ساله ازدواج کردیم شوهرم هیچ وقت طرفم نمیاد همیشه من باید برم طرفش اگه نرم طرفش باهاش حرف نزنم شاید یکسال هم طرف من نیاد خسته شدم از این وضعیت همیشه من باید منت بکشم دخترم بزرگه یه پسر کلاس دومی هم دارم ولی شوهرم همونه که مونده تو دلم اسمم وصدا بزنه .. پیش مشاوره هم نمیره موندم چکار کنم دیگه. شوهرم اصلا احساس نداره همیشه ساکته بیشتر وقتا هم میخواد حرف باهام بزنه با پیامک حرفاش ومیزنه حرف خنده دار میزنم عکسالعمل نشون نمیده ول خرجه زیاد بهش میگم پس انداز کن درست پول خرج کن گوش نمیده.. میگه خیلی دوستم داره ولی من محبتی ازش نمیبینم همیشه قهریم میترسم رو آینده دخترم تاثیر بزاره ..همیشه تصمیمات میگیره من باید از زبون بقیه بشنوم ولی اول به خودم نمیگه من خیلی کم توقع هستم هرکار میگه انجام میدم بدون اجازه اش جایی نمیرم بیشتر زن وشوهرا رو میبینم باهم حرف میزنن مشورت میکنن راجب هرچیزی من حصرت میخورم که چرا زندگیم همیشه قهر هستیم جلو مهمونا خجالت میکشم یه کلمه باهام حرف نمیزنه البته اینم بگم شوهرم سیگاریه و من متنفرم از بوی سیگار میره بیرون میکشه بعد میاد خونه فکر میکنه بو نداره ولی من تا حس میکنم متنفر میشم ازش .احساسم وبهش گفتم ولی جوابم نمیده ..اخلاق رفتارش خسته کننده است فقط تو خونه پسرم ومیبینه باهاش میگه میخنده اما منودخترم انگار وجود نداریم .بعضی وقتا فکر میکنم کلفت خونه هستم

  10. شوهرم باهام‌حرف نمیزنه همش باید من صحبت کنم. خسته شدم از این وضعیت. باهاش هم صحبت کردم در مورد این موضوع ولی باز مجدد حرف نمیزنه. یا احساس میکنم کمبود دارم

  11. سلام من ۳۰ ساله ازدواج کردم ۳تا بچه داره بچه هام بزرگ شدند کوچیکم ۱۵ سالشه از اول زندگی دروز میگزره روز سوم یا چهارم اگر باهم رابطه نداشته باشم قهر میکنه الکی چند روز طول میکشه دیگه خسته شدم اصلا نمیگه جور نیست وقت مناسبی نیست بچها هستن فقط قهر کردن بلده هیچ وقت عذرخواهی نمیکنه قهر مکنه روز به روز بدتر میشه من برم بهش بگم تمومش کن بسه بیا باهم باشیم قبول نمیکنه

  12. سلام من ۲۷ سالم است و شش سال هم از ازدواج مان میگذره و سه فرزند داریم امروز صبح از شوهرم اجازه میخواستم که چیزی بخرم چون ضرورت داشتم اما منو دم داداشم تحقیر کرد نذاشت چیزیو که نیاز داشتم بخرم و منو فرستاد خونه زمانی خونه اومدم زیاد گیریه کردم همیشه منو‌ تحقیر میکنه خواسته های من برایش اهمیتی نداره و هیچ وقت هم اگر حق با منم باشه معذرت خواهی نمیکنه چند روزی میشه زیاد مریض هم هستم امروز قرار بود بریم پیش دوکتور اما خونه نیامد منو نبرد زیاد دلخور هستم چرا همیشه با من چنین میکنه خوب بالاخره چه کار کنم حتی مریض بودنم هم براش مهم نبوده

  13. شوهرم به احساس من در رابطه اهمیت نمیده همیشه وقتی رابطه را شروع میکنیم ازمن ایراد میگیره من به اون شک دارم ک به من خیانت میکنه چ کار کنم به من اهمیت بده

  14. سلام من ۱۰ سال ازدواج کردم تواین ده سال همش دعواداریم بیشتر هم ارتباط داره به خانوادم چون تواین ده سال ازشون به خواطر مسائل ازدواجمون از خانوادم حس انتقام جویی داره که توگذشته که ما نامزد بودیم آزاد نبودیم ونه ماه صیقه بودیم پدرت منوآزار داد چون از پدرم کینه به دل داره دوست داره یه جورایی انتقام پدرم واز من بگیره سر چیزای الکی دعوا راه می ندازه فوش های بد می ده همش منو تحقیر می کنه تنها کاری که فقط انجام نمی ده فقط زدن اونم فوش هاش از صد تا زدن بد تر مقصر هم باشه از معذرت خواهی نمی کنه تواین ده سال همش خودم رفتم از دلش درآوردم خیلی منو آزار می ده نمی دونم چی کار کنم امروز هم به خواطر یک استکان که شکست چه قشقرقی به پا کرد دوباره منوکشید به فوش هر چی از دهنش در امد گفت زنده ومرده منو یکی کرد خیلی حالم بد لطفا راهنمایی ام کنید

  15. همسرم بشدت عصبانیه و مغرور ، توی این ۶ سال زندگی یبار نشده از دلم دربیاره کارایی که کرده ، حتی وقتی مقصر بوده خودش قهر میکرده و من بعد از یمدت مجبور میشدم منت کشی کنم ، حتی چند بار دست روم بلند کرد اما هیچ وقت معذرت خواهی نکرده، همش تو دلم مونده ، هر بتر بیشتر پاشو از گلیمش درازتر کرده، دو روز پیش اوردتم خونه مامانم و رفت و گفت کلید خونه رو عوض میکنم و نیا ، مادرم بیچاره برای اینکه شر بخوابه منو برده خونه و اونجا حرف بالا پایین شد منو انداخت بیرون، نمیدونم چیکلر کنم بخاطر بچم چیکار کنم

  16. سلام خانم ۳۷ساله هستم یه پسردارم دیگه بعداز اون بچه دار نشدم از اول زندگیم من خودم پاپیش گذاشتم بخاطرمعنویتش خیلی دوستش داشتم فامیل هم هستیم اخلاقش خیلی تنده زود پرخاشگری میکنه اصلا وقتی قهریم خودم میرم اشتی هیچوقت نشده اون بیاد از دلم دراره خیلی خستم از اینجور زندگی کردن روزام تکراری شدن هر وقت یه بحث کوچلو پیش میاد ب من میگه برو خونه مادرت نمیخامت و لیاقت نداری برات اسایش فراهم کنم من خونه ندارم با سخت ترین شرایط باهاش کناراومدم ب جای اینکه بگه ممنون ک تحمل میکنی میگه مجبورنیستی با من بمونی همینم ک هستم ب خانوادم توهین میکنه تا یه کلمه من میگم با حرفاش بیرونم میکنه انگار خانواده خودش ازخانواده من بهترن

  17. سر یک چیز بیخود من و شوهرم بیشتر اوقات دعوا میگیریم در حد وحشتناک بعد شوهرم معذرت خواهی میکنه ولی این دفعه دیگه کوتاه نمیام و میخوام باهاش قهر باشم

  18. سلام خسته نباشید با خانواده همسرم ۲است در یک ساختمان زندگی میکنیم و من راحت نیستم همسرم بیرون خونه مستقل نمیگیره منم اومدم خونه پدرم اوهم دنبال من نیامده زنگم نزده وقتی من قهر میکنم میام خونه پدرم دنبالمم نمیاد

  19. ما در زندگی مشکلاتی داشتیم هر بار که به دعوا کشید همسرم خودشو میزنه و دعوا و قهر و آخرش هم من باید منت بکشم چون میدونم دوست نمیشه چون با پدرش ۸ سال قهر بوده و به هیچکسی وابسته نیست،دیگه نمیدونم چیکار کنم و چطوری به این زندگی ادامه بدم در صورتی که خانواده ام بدونن خیلی ناراحت میشن اصلا نمیدونم چیکار کنم؟اینقد منت کشی کردم چه تقصیر خودش باشه چه تقصیر من من باید منت بکشم اونم با هزار مکافات دوست میشه.

  20. ۱۲ سالمه دخترم میخوام با فردی ۱۳ ساله قهر کنم همکلاسیم و من روش کراشم ولی میخوام بیاد نازکشی ولی میخوام جوری قهر کنم که بفهم و بیاد نازکشی باید چی کار کنم

  21. سلام شوهرم اخلاقش طوریه که هر جا میرم حتما باید بهش بگم ،منم دیروز بهش گفتم میرم خونه مامانم ولی یه طوری شد که رفتم خونه خالم در حد به ساعت بعدا که فهمید کلی دادو بیداد که چرا بهم نگفتی و من دیگه با تو کاری ندارم منم گفتم که دیگه یه طور شد که فقط یه سر رفتم و سریع برگشتم حتی دیروز نذاشت پسرم هم بیاد خونه مامانم منم برگشتم نموندم حالا هم میدونم که تا یه مدت نمیزاره پسرم بیاد اونجا،داشتیم دیروز بحث هم که میکردیم مامانش اومد پایین گفت چه خبر شده منم گفتم که هیچی شما دخالت نکن لطفا اینم بدتر صداشو برد بالا که چرا به مامانم اینطور گفتی اون میخواست اروممون کنه حالا هم از دیروز نه غذا خورده نه درست خونه اومده ،من بهش گفتم کا خیلی اخلاقت بده هیچکی نمیتونه تو رو تحمل کنه آخه خیلی منو محدود میکنه من واقعا اذیت میشم اگه پسرم نبود حتما میرفتم واسه قهر اما هم نمیتونم پسرمو تنها بزارم هم خانوادمو ناراحت کنم میدونم حالا حالا هم نماد واسه آشتی تازه بهم گفت که من از اول هم تورو دوس نداشتم ،تا حالا نگفته بود.هی هم میگفت برو چون منم واقعا عصبانی شده بودم داد میزدم حرفای بد میگفتم بهش.الان حالم خیلی بده چیکار کنم یه جورایی خودمو مقصر میدونم که کاشکی میگفتم بهش ولی آخه تا کی باید زیر ذره بین باشم

دیدگاهتان را بنویسید