در این مقاله از مشاوره باما به موضوع اعتماد به همسر در رابطه ؛ چرا وجود اعتماد بین زن و شوهر در زندگی اهمیت دارد، دلایل بی اعتمادی در رابطه و اعتماد نداشتن به همسر و راه حل جلب اعتماد زنان و مردان مورد بحث قرار می گیرد:
- معنای اعتماد در رابطه چیست؟
- چرا اعتماد در زندگی مشترک مهم است؟
- نشانه هایی که میتوانید به همسر خود اعتماد کنید.
- چگونه اعتماد بین زن و شوهر ایجاد می شود؟
- اعتماد سازی و درمان اعتماد از دست رفته
- نقلقولهای قابلتأمل درباره اعتماد به همسر
یک زندگی بدون اعتماد زن و شوهر را تصور کنید: همسرتان سر کار میرود و ذهن شما آشفته است؛ در حال چک کردن پیامهایش است اما نمیتوانید خود را متقاعد کنید که فقط یکی از دوستانش است. میخواهید رازی را با او در میان بگذارید اما مطمئن نیستید که رازتان را پیش خود نگاه دارد.
بی اعتمادی به همسر لحظهبهلحظه زندگی را عذابآور و بهبود روابط زن و شوهر را دشوار میسازد. در حقیقت، رابطه در بی اعتمادی به همسر همیشه آشفته و ناسالم است. در این مقاله از سایت مشاوره باما درباره اهمیت اعتماد به همسر در رابطه، چگونگی ایجاد اعتماد در زندگی زناشویی پرداخته و راهکارهایی برای به دست آوردن اعتماد همسر ارائه میدهیم:
اعتماد زن و شوهر به یکدیگر در رابطه
اعتماد باور و ایمان شما نسبت به شخصی است که گمان میکنید همیشه به شما وفادار مانده و شما را دوست خواهد داشت. اعتماد بدین معناست که میتوانید به شخص موردنظر تکیه کرده و متقابلاً او هم از این موضوع که به شما حس امنیت میدهد احساس آرامش میکند. در واقع، اعتماد زن و شوهر پایه و اساس حفظ رابطه پایدار است و بدون آن، رابطه شکست خواهد خورد.
روانشناسی اعتماد به همسر
اعتماد شالودهای است که رابطه را در سختترین شرایط نیز حفظ میکند. در حقیقت، بدون اعتماد به همسر قادر به حفظ ازدواج ماندگار نخواهید بود.
عدم اعتماد زن و مرد یکی از دلایل قطع رابطه است. چرا اعتماد عامل محرک یک رابطه است، در اینجا به این موضوع میپردازیم:
- نمیتوانید عاشق کسی باشید بدون آنکه به او اعتماد کنید: همانطور که پیشتر گفته شد، اعتماد از شرایط برقراری رابطه عاشقانه است. درست همانطور که یک فرزند به مادرش اعتماد میکند و عاشقانه او را دوست دارد، شریک شما بداند که شما شخص قابل اعتمادی هستید و در شرایط بحرانی و دشوار او را رها نمیکنید. این احساس برای صمیمت زوجین امری ضروری است.
- اعتماد به همسر به حل مشکلات زندگی کمک کننده است: این یک عامل لازم برای حل اختلاف با همسر در یک رابطه است. شما در درون خود میدانید که توانائی غلبه بر مشکلات را داشته و در کنار همسر خود احساس امنیت میکنید.
- اعتماد باعث بهبود روابط زناشویی میشود: زمانی که در ارتباط با همسر با اختلافاتی روبرو میشوید، به دلیل اعتماد و باوری که نسبت به همسر خود دارید آن را فراموش میکنید.
- اعتماد به کنترل عواطف و احساسات شما کمک میکند: میزان اعتماد شما به همسر نشان میدهد تا چه حد حاضر هستید خود را برای او وقف کنید. اگر باعث رنجش و آزردگی شما شود فقط اعتماد میتواند شما را قانع کند که برای چنین رفتارهای آزاردهندهای دلایل محکمی وجود دارد.
- اعتماد به همسر مایه قوت قلب است: اعتماد به شما این اطمینان را میدهد که علیرغم تمام اختلافات زناشویی، شریک زندگیتان شما را دوست دارد. این عامل مهمی برای تجربه یک زندگی مشترک موفق است.
- نیازی به توضیح و توجیه ندارید: وقتی به شریک زندگی خود اعتماد دارید، دیگر نیازی نیست در مورد همهچیز به او توضیح دهید. میدانید که شریک زندگیتان کارها و تصمیمات شما را درک کرده و به آنها اعتماد دارد.
- اعتماد مفهوم زمان و مکان شخصی را به شما میآموزد: از اینکه شرایطی فراهم کنید تا همسرتان با خود خلوت کند، احساس نگرانی نمیکنید. در حقیقت، اعتماد به همسر کمک میکند علی رغم مشکلات زندگی به یکدیگر نزدیک باشید.
چگونه متوجه میشوید همسر قابل اعتماد است؟
تشخیص میزان قابل اعتماد بودن همسر کاری دشوار است، اما نشانه هائی وجود دارد که میتوانید آنها را دنبال کنید:
- مکالمات آزاد : او بهراحتی و شفافیت صحبت میکند. در هنگام گفتگو با همسر صمیمی و راحت است؛ موضع نمیگیرد و خصوصیترین رازها و ترس هایش را با همسر خود در میان میگذارد. این یک دلیل قاطع برای اعتماد به همسر است. با نشان دادن اعتماد خود نسبت به او به احساساتش پاسخ دهید.
- پذیرفتن اشتباهات: یک همسر قابل اعتماد بدون هیچ مقاومتی اشتباهات خود را میپذیرد. صادقانه به آنها اعتراف میکند و سعی نمیکند با توضیح و توجیه سرپوشی بر آنها بگذارد.
- مخفی نکردن اموال و داراییهای خود: به اشتراک گذاشتن هزینههای زندگی یکچیز است، اما استفاده مشترک از یک حساب بانکی و شفافسازی امور مالی مسئله دیگری است. در حالت دوم، یک همسر با اعتماد درباره مسائل مالی شفاف و صادق است و این تنها در صورتی رخ میدهد که به شما اعتماد داشته باشد. این نیز یک نشانه برای اعتماد به همسر است.
- اولویت اول همسر بودن: شما در رأس نیازها و علائق او هستید و تمام تلاشش را میکند شما احساس آرامش کنید. شما را به دوستان و همکارانش معرفی کرده و اجازه میدهد دیگران نیز از رابطه شما مطلع شوند.
- شنونده خوب بودن: اغلب اوقات به دنبال آن هستیم تا صحبت طرف مقابل را قطع کرده و یا به اصرار میخواهیم او را نصیحت کنیم. اما وقتی شریکتان با دقت به حرفهایتان گوش میدهد به این معناست که به شما اهمیت داده و برای احساسات شما احترام قائل است، بنابراین میتوانید به همسر خود اعتماد کنید.
- صمیمیت فیزیکی زن و شوهر : این مسئله تنها معطوف به سکس نیست، بلکه کارهای سادهای مانند بوسیدن همسر، گرفتن دستها یا در آغوش گرفتن، پیوند محکمی را نشان میدهد که با شما به اشتراک میگذارد. او فقط در صورتی این کارها را انجام میدهد که شما را باور داشته باشد.
- برقراری ارتباط چشمی با همسر : اگر در حین صحبت به چشمان شما نگاه میکند، مطمئن باشید که او شخص قابل اعتمادی است. این نشان میدهد که چیزی برای مخفی کردن از شما ندارد. اگر زمانی که صحبت میکنید نمیتواند به چشمانتان نگاه کند بدین معناست که چیزی را از شما مخفی میکند.
- احترام و توجه به خواسته همسر : او بهشدت به اتفاقات و رویدادهای زندگی زناشویی علاقهمنداست. خواه درباره دوستانتان باشد، خواه درباره کار و یا هر موضوع دیگر، به صحبتهایتان توجه کرده و مایل است شما را بهتر از هر شخص دیگری بشناسد.
- در ارتباط بودن با دوستان و خانواده همسر : او هیچ ترسی از ارتباط با خانواده همسر خود ندارد و حتی با آنها صمیمی نیز هست. بهترینها را برایشان میخواهد و آنها را مانند خانواده خود دوست میدارد. شما باید فرد خوش شانسی باشید که چنین شخصی را در زندگی خود داشته باشید.
- از اینکه تلفن همراهش را چک کنید هراسی ندارد: اگر هنگامیکه بهطور تصادفی خواستید تلفن همراه همسر خود را چک کنید و او یکباره گوشی را از شما گرفت، این اصلاً نشانه خوبی نیست. اما اگر در حضور شما تماسهایش را پاسخ و پیغامهایش را چک میکند بدانید که چیزی برای مخفی کردن از شما ندارد؛ این نشانه اعتماد همسران است.
- اعتماد به نفس دارد و احساس راحتی میکند: او خود واقعیاش است و بودن با شما به او آرامش میدهد زیرا به خود و رابطه اعتماد دارد. اگر شخصی از رابطه اش احساس آرامش نداشته باشد درواقع بدین معناست که چیزی را از شما پنهان میکند. اینکه بتوانید بدون شک و تردید یا ترس از تحقیر شدن حرفهایتان را بزنید درواقع نشاندهنده میزان اعتماد بین زن و شوهر است.
- ثبات داشتن در کارها: در اویل ازدواج ممکن است هر کاری برایتان انجام دهد، اما بهمحض اینکه بهخوبی در رابطه خود جای گرفتید, متوجه خواهید شد که آیا او به حریم شما احترام میگذارد، با شما صادق است و به نیازهایتان اهمیت میدهد یا خیر؟
چطور به شوهرم اعتماد کنم؟
ایجاد اعتماد یک فرایند دوطرفه است. اینکه اعتماد کنید و شخص مورد اعتمادی باشید هر دو حائز اهمیت است. این امر مستلزم تلاش و تعهد متقابل است. باید انتظارات و خواستههای یکدیگر را درک کرده و اعتماد را برای خود تعریف کنید. در اینجا چندین روش برای ایجاد اعتماد به نفس در رابطه شما وجود دارد:
- اشتباهات خود را بپذیرید: همه ما مرتکب اشتباه میشویم، اما اقرار به آنها کار آسانی نیست. نخستین کاری که در برقراری ارتباط با همسر در دستور کار قرار میگیرد، پذیرفتن اشتباهات است. سعی نکنید آنها را توجیه کرده چراکه با این کار فقط اوضاع را آشفتهتر میکنید. احساس ندامت و پشیمانی حاصل از اشتباه نشان میدهد که میخواهید در رابطه قابل اعتماد باقی بمانید.
- یکدیگر را ببخشید: زمانی که همسرتان به اشتباه خود اعتراف میکند با فروتنی او را ببخشید. دعواهای گذشته را دنبال نکنید، آنها را رها کنید و از “امروز” شروع کنید.
- اعتماد همسر را به دست آورید: اعتماد در هر رابطه ای بهآسانی حاصل نمیشود. شما باید با مراقبت از رفتار و عملکرد خود آن را حفظ کنید.
- نمونه و الگو باشید. همانگونه رفتار کنید که دوست دارید همسرتان نیز رفتار کند. این کار به همین سادگی است. راستگو، مسئولیتپذیر، وفادار، دلسوز و صادق باشید. اینها همگی بر ارتباط با همسر تأثیر میگذارد و باعث میشود که او نیز اینگونه رفتار کند.
- شنونده خوبی باشید: وقتی همسرتان در حال صحبت کردن است بدون هیچ قضاوتی بهدقت به حرفهایش گوش دهید. در این صورت وقتی شما نیز در حال صحبت کردن هستید حرفهایتان را بهدقت میشنوند. این کار پایه و اساس ایجاد اعتماد بین زوجین است.
- سر قول خود بمانید: هنگامیکه قول میدهید مطمئن باشید که از عهده انجام آن برمیآیید. فقط به خاطر خوشحالی همسرتان وعده ندهید زیرا عدم پایبندی به آن یکی از سادهترین راههای از دست دادن اعتماد همسر است.
- به علایق همسر علاقه نشان دهید: از علائق و سرگرمیهای شریکتان اطلاع داشته باشید. این ابراز علاقه را با کنجکاوی نشان دهید، سؤال کنید و از آنها بیاموزید. اگر همسرتان به صمیمت و مهربانی شما پی ببرد، توانستهاید اعتماد همسر را به دست آورید.
- همدل باشید: با شریک زندگی همدل باشید. نیازها و خواستههایش را درک کرده و آنها را برآورده سازید. سعی کنید با قرار دادن خود در موقعیت او مشکلاتش را درک کنید. این کار کمک میکند به یک چشمانداز دست پیداکرده و حس اعتماد در رابطه را به ارمغان آورید.
- شفاف واضح ارتباط برقرار کنید: با صراحت و صادقانه صحبت کنید و مطمئن شوید بهجای ارسال پیام و یا تماسهای تلفنی، بهصورت حضوری درباره موضوعات مهم صحبت کردهاید. پیام ممکن است اشتباهاً تفسیر شود. صحبت کردن بهصورت رودررو آسانتر است، چراکه میتوانید از مقاصد، احساسات و حتی زبان بدنی همسر خود آگاه شوید. برقراری ارتباط صحیح با همسر عنصر مهم و تأثیرگذاری در ایجاد اعتماد در رابطه است.
- اختلاف با همسر خود را حل کنید: همینکه اختلافات زناشویی شکل میگیرد، آنها را حلوفصل کنید. اختلافات با همسر را نادیده نگیرید. اول آنها را حل کرده و سپس به راهتان ادامه دهید.
- شک و تردیدهایتان را از بین ببرید: اگر در رابطه به چیزی شک دارید سعی کنید بهجای اینکه با دودلی و ترید از همسرتان سؤال بپرسید با او درباره آن صحبت کنید.
- رازهای خود را حفظ کنید: حریم خصوصی خود را همواره حفظ کنید. رازهایتان را برای خودتان نگهدارید و اجازه ندهید که به بیرون نفوذ کند.
- کمتر قضاوت کنید بیشتر دوست داشته باشید. از شریکتان انتقاد نکنید و او را مورد قضاوت قرار ندهید. در عوض، عقاید و نظرات خود را به شکل سازنده و با هدف بهبود رفتار با همسر خود مطرح کنید: بدون هیچ قضاوتی به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارید.
- از یکدیگر حمایت کنید: حمایت در هر رابطه ای امری بدیهی است. زمانی که شما از شریکتان حمایت میکنید از تجربه چیزهای جدید و ریسک کردن ابایی ندارد زیرا میداند که میتواند به حمایت و پشتیبانی همسر تکیه کند.
چگونه بی اعتمادی زن و شوهر را از بین ببریم؟
برقراری اعتماد دشوارترین کار بهویژه بعد از خیانت است. خیانت به همسر زمانی اتفاق میافتد که زن یا شوهر از حدومرزها عبور ، از قدرت و اختیار خود استفاده سوء کرده یا اینکه مرتباً همسر خود را فریب داده و به او دروغ میگویید. حفظ رابطه پایدار مستلزم ایجاد جلب اعتماد از دست رفته در رابطه است. در اینجا به شما خواهیم گفت چگونه میتوانید این کار را انجام دهید:
- از همسر خود عذر خواهی کنید: اگر شما کسی هستید که خیانت کرده، باید احساسات شریکتان را بپذیرفته و از اینکه او را آزردهاید عذرخواهی کنید. این همه آن چیزی نیست که باید انجام دهید؛ باید مسئولیت آنچه انجام دادهاید را بپذیرید و تمام تلاشتان را بهکارگیرید تا عشق بعد از ازدواج را نبست به او نشان دهید.
- قول دهید دیگر او را نمیرنجانید: این قول باید واقعی باشد؛ قولی که شما واقعاً قصد عملی کردن آن را دارید. رفتارتان را بر اساس این قول شکل دهید و نشان دهید که به آنچه گفتهاید پایبندید.
- به احساست صدمهدیده خود توجه کنید: چنانچه به شما خیانت شده لازم است نسبت به احساساتتان آگاهی داشته باشید و آنها را سرکوب نکنید. با پرسیدن سؤالاتی از قبیل ” من چقدر صدمهدیدهام؟” ” آِیا همیشه همینگونه خواهم ماند؟” ” من از این رابطه چه چیزی میخواهم؟”
دلایل بی اعتمادی به همسر و عدم اعتماد در رابطه
- ممکن است به شریک خود قول دادهاید از نظر مالی از او حمایت کنید، اما مدتی بعد مجبور میشوید به خاطر ادامه تحصیل کارتان را رها کنید.
- شما تماماً مطابق خواسته و میل شریکتان رفتار نمودهاید و متوجه شدهاید که در این میان خود واقعیتان را نادیده گرفتهاید.
- قول دادهاید که در دوران بارداری هیچگاه او را تنها نگذارید اما شرایطی پیش میآید که باید در کنار دوست بیمارتان که بستری نیز شده است بمانید.
- هنگامیکه سعی میکنید برای خوشحالی همسر نیازهای خود را نادیده بگیرید، نتایج غیرمنتظره و ناخواستهای خواهد داشت. به همین دلیل، خیانت اجتنابناپذیر است. در اینجا به شما میگوییم چگونه پس از چنین خیانت اعتماد از دست رفته همسر را برگردانیم:
- خود و شریکتان را درک کنید: با گذر زمان و در طول رابطه یکدیگر را بیشتر میشناسید؛ نسبت به نقاط قوت، نقاط ضعف و نقصهای یکدیگر آگاهی مییابید. یکدیگر را درک کرده و باهم هماهنگ شوید.
- درک کنید و بپذیر شریکتان ویژگی هائی دارد که شما دوست ندارید: انتظار نداشته باشید چون شما نمیتوانید خودتان را با خصوصیات رفتاری همسر وفق دهید، او مطابق میل و خواسته شما تغییر کند. وقتی تازه، وارد یک رابطه شدهاید ناسازگاری و اختلافات زناشویی را نادیده نگیرید زیرا ممکن است در طولانیمدت برایتان گران تمام شوند.
- تجربه یک معلم عالی است: تجربیاتی که با شریک زندگیتان به دست آوردهاید به شما میآموزد پس از خیانت همسر چگونه رفتار کرده و یا چگونه نسبت به یک موقعیت خاص واکنش نشان دهید. هرچه زوجین به بلوغ بیشتری در رابطه میرسند ، جلب اعتماد همسر بعد از خیانت آسانتر خواهد بود.
به دست آوردن اعتماد سخت و دشوار است. اگر یکبار آن را به دست آورید، تمام تلاشتان را بکنید که آن را از دست ندهید. نسبت به رابطهتان متعهد و باثبات باشید. در این نقلقولها تأملکنید:
افزایش اعتماد زن و مرد در رابطه
در اینجا نقلقولهای وجود دارد که اهمیت و ارزش اعتماد در رابطه را به شما نشان میدهد:
- “اعتماد مانند فشارخون است. ساکت و خاموش اما ضروری برای سلامتی و در صورت سوءاستفاده میتواند کشنده باشد”. (فرانک سوننبرگ)
- “در جریان اعتماد، زوج هر دو درگیر هستند؛ کسی که ریسک کرده (اعتماد کننده) و کسی که قابل اعتماد است (متولی)؛ هریک میبایست نقش خود را بهخوبی ایفا کنند.” (چارلز اچ. گرین)
- ” بدون برقراری ارتباط با همسر رابطه ایجاد نمیشود؛ بدون احترام به همسر عشقی به وجود نمیآید و بدون اعتماد به همسر دلیلی برای ادامه زندگی مشترک وجود ندارد.”
- ” اعتماد زمانی ایجاد میشود که شخصی مستعد آسیب باشد و از این اعتماد بهرهای نبرد.” (باب ونورک نویسنده رهبری تاج سهگانه)
- ” اعتماد زن و شوهر شرط اصلی ایجاد رابطه زناشویی موفق است، اما اگر در رابطه همیشه در حال شک به همسر هستید، بهتر است آن را رها کنید.”
- ” بهترین راه دانستن این موضوع که میشود به یک نفر اعتماد کرد یا خیر، این است که به او اعتماد کنید.” (ارنست همینگوی)
- “بارها و بارها به یکدیگر اعتماد کنید. هنگامیکه میزان اعتماد بهاندازه کافی بالا رود، افراد از مرزهای آشکار فراتر رفته و توانائیهای جدید و بینظیری که پیشازاین از آن بیخبر بودهاند را کشف میکنند. “
- ”کسی که در مسائل کوچک قابل اعتماد نیست نمیتواند در مسائل بزرگ قابل اعتماد باشد.” آلبرت انیشتین
- اعتماد جزء لاینفک برای ادامه زندگی مشترک است، ضروریترین مؤلفه در برقراری ارتباط صحیح با همسر است. اعتماد به همسر پایه و اساس بنیادی است که همه روابط را حفظ میکند.”(استیفن کاوی)
- ” شاید همیشه نتوانید به کسی که دوستش دارید اعتماد کنید؛ اما میتوانید کسی را که به او اعتماد دارید دوست داشته باشید.
- “من به تو اعتماد دارم تعریف و تمجید بهتری از دوستت دارم است چراکه شما همیشه به شخصی که دوستش دارید نمیتوانید اعتماد کنید اما میتوانید کسی را که به او اعتماد دارید دوست داشته باشید.”
- “به دنبال شریکی باشید که شما را در رشد و شکوفایی تشویق میکند. کسی که شما را محدود نکرده و این امکان را برایتان فراهم میسازد که قدم به دنیای بیرون بگذارید و مطمئن است که بازخواهید گشت.”
- ” بدون اعتماد در رابطه کلمات به صدای توخالی یک ناقوس چوبی تبدیل میشوند، با اعتماد کردن کلمات به خود زندگی تبدیل میشوند”. (جآنهارولد)
- ” اگر هر دو یکدیگر را دوست دارید، به همسر خود اعتماد کن و نگران چیزی نباش. و اگر نمیتوانی اعتماد داشته باشی، در این رابطه چه میکنی؟” – چارلز جی. اورلاندو
- ” کسانی که انتخاب میکنند اعتماد کنند شادتر، محبوبتر و بااخلاقتر از افرادی هستند که سخت اعتماد میکنند.”
- “عدم توانایی در اعتماد کردن به دیگران میتواند بسیار استرس زا باشد. شما مرتباً از اقدامات اطرافیان خود سؤال کرده و هرگز احساس شادی و خوشحالی نخواهید کرد.”- (دیوید کان)
- ” ایجاد اعتماد کاری دشوار است. اعتماد بسیار شکننده است و نیاز به مراقبت دارد. اگر یکبار از بین برود، به دست آورن اعتماد از دست رفته بسیار سخت خواهد بود.” (کی. کونینگهام)
- ” آنچه به آسانترین شکل ممکن از بین میرود و به سختترین شکل ممکن به دست میآید اعتماد است.” (آر. ویلیامز)
- ” به افرادی که به شما اعتماد کردهاند احترام بگذارید، بدانید که اعتماد به شما برایشان آسان تمام نشده است، پس قدر اعتماد آنها را بدانید.” (براندون کوکس)
- ” برای جلب اعتماد ابتدا باید شما فردی قابل اعتماد باشید. این بدان معناست که باید با خودتان روراست باشید.” ( پائول ملندز)
- . ” ما هرگز آنقدر ساده نیستیم که به هر شخصی اعتماد کنیم، اما در مقابل اگر نتوانیم به هیچکس اعتماد داشته باشیم از عشق و لذت زندگی محروم خواهیم ماند.” (والتر آندرسون)
- . ” سختترین چیز درباره اعتماد این است که بهسختی ایجاد و بهآسانی از بین میرود.” (توماس جی. واتسون)
- . ” اعتماد میوه رابطه ای است که در آنکسی عاشق شماست.” (وی ام. پائول یانگ)
اعتماد زمانی حاصل میشود که نه رازی برای پنهان کردن از همسر خود، نه قضاوتی و نه دروغی بین زن و شوهر وجود دارد. گاهی ممکن است احساس کنید تمام تلاشی که برای ایجاد اعتماد در رابطه به کار میگیرید بیفایده است. صبور باشید و آرامش خود را حفظ کنید زیرا ارزش آن را دارد که زمان و سعی خود را بهکارگیرید؛ چراکه میتواند شگفتی هائی را برایتان به ارمغان آورد.
آیا شما نیز نظری درباره اعتماد همسران به یکدیگر و دلایل بی اعتمادی به همسر یا شک به همسر در رابطه دارید؟ آن را با ما درمیان بگذارید.
من و شوهرم ۴ ساله با هم ازدواج کردیم. قبل از ۴ سال،یعنی در دوران نامزدی به طور اتفاقی عکس خانم دوست همسرم رو توی گوشیش دیدم و رفته رفته فهمیدم با هم درارتباطند. چند هفته ای گذشت و من این قضیه رو به برادرم گفتم تا درمورد این قضیه با همسرم صحبت کنه. برادرم با همسرم صحبت کردند و گذشت و همسرم به من گفت که دوستش و همسرش به مشکل خوردن و داره به خانم دوستش راهنمایی میده. ولی من فکر میکنم که اینطور نبوده چون همسرم با اون خانم خیلی راحت صحبت میکرد و حتی اون خانم عکسش رو برای همسرم فرستاده بود. در هر صورت گذشت و من چون همسرم رو دوست داشتم تصمیم گرفتم ببخشمش. الان ولی هنوز اون بی اعتمادیه هست و باعث شده هی همسرم رو کنترل کنم و هی چکش کنم برای اعتماد سازی بعد از خیانت همسر چیکار باید بکنم؟
پاسخ مشاور به سوال ” بی اعتمادی به همسر بعد از خیانت”
دوست خوبم سلام
باتوجهبه اینکه در این 4 سال نشانه دیگری مبنی بر اثبات خیانت مشاهده نکردید به نظر میاد رابطه صمیمانه با همسر در حد مطلوبی نیست که نمیتوانید درباره ترسهای یکدیگر با هم صحبت کنید. شما حق دارید که نگران رابطهتان باشید؛ اما باید مراقب باشید بهجای یک همسر و همراه، نقش یک والد را در قبال همسرتان بازی نکنید، مثل این که مدام فرزندش را چک میکند. شما هرچقدر بخواهید همسرتان را کنترل کنید او در نقش یک فرزند فرومیرود و ممکن است فاصله بگیرد و این مسلماً برای ازدواج شما مطلوب نیست.
اینکه شما گاهی به همسرتان شک کنید کاملاً طبیعیه چرا که ما معمولاً به رابطه عاشقانهمان در بزرگسالی بهوسیله تجارب گذشتهای که با اولین مراقب داشتیم معنا میدهیم. نخستین تجربهی ما از عشق در نخستین سالهای زندگی از طریق مهر و محبت و گرمایی رقم میخورد که از طریق نوازش و آغوش مادر، پدر یا نزدیکان دیگری که در دوران کودکی مراقبمان هستند، دریافت میکنیم.
رفتارهای گرم و مهربانانهی والدینمان در دوران نوزادی و کودکی، ظرفیت ایجاد پیوندها یا روابطی عاطفی و صمیمانه را در ما ایجاد میکند، این پیوندها یا دلبستگیها به ما یاد میدهد چگونه در آینده با دیگران ارتباط برقرار کنیم. رفتارهای مهربانانهای مانند نوازش کردن، در آغوش گرفتن یا بوسیدن احساس امنیت عاشقانه را در ما ایجاد میکند؛ بنابراین زمانی که حس میکنید همسرتان ممکن است به شما خیانت کند شما همان نوزادی هستید که نگران این هستید که نکند مادرم نیازهایم را برآورده نکند و ترس تمام وجودتان را میگیرد. همه ما میخواهیم با ازدواج آن عشق گمشده در دوران نوزادیمان را پیدا کنیم و خودمان را بهگونهای ترمیم کنیم. اینکه شما چه برداشتی از خودتان و رابطهتان دارید بخش زیاد آن برمیگردد به اینکه چه نوع رابطهای را با مراقب اصلی خود تجربه کردید.
مسئله دیگری که در پیامتان توجهم را جلب کرد، اینکه شما بدون اینکه با خود همسرتان در رابطه با عکسی که در گوشی دیدهاید صحبت کنید به برادرتان گفتید؛ این موضوع در رابطه شما نگرانکننده است. شما باید این موضوع را در نظر بگیرید در حال حاضر با همسرتان یک خانواده هستید و این خانواده باید مرزهایی برای خودش تعیین کند اینکه هر کس هر اتفاقی در زندگی شما بیفتد بخواهد متوجه شود و دخالت کند میتواند آسیب بزرگی برای خانواده شما باشد. وقتی شما درباره مسائلتان با اطرافیان صحبت کنید انگار دارید میگویید در زندگی من دخالت کنید ما بهتنهایی نمیتوانیم مسائلمان را حل کنیم.
بازگشت به زندگی بعد از خیانت همسر
به نظر میآید شما و همسرتان در این 4 سال از هم فاصله گرفتید بسیار مهم است که بتوانید هم شما و هم همسرتان درباره احساساتتان با یکدیگر صحبت کنید. از اینکه 4 سال پیش چه چیزی تجربه کردهاید، چه چیزهایی به ذهنتان آمد و چه احساسی را تجربه کردهاید با او صحبت کنید. به اشتباهاتی که در این 4 سال هرکدام از شما داشتید اشاره کنید و سعی کنید سهم خودتان را ببینید اینگونه زمانی که درباره 4 سال پیش صحبت میکنید همسرتان تصور نمیکند به دنبال متهمکردن او هستید.
کتابهایی که میتواند در این زمینه به شما کمک کند:
زندگی خود را دوباره بیافرینید از جفری یانگ انتشارات ارجمند
این کتاب درباره طرحواره ها هست. طرحواره ها، گرهها و باورهای عمیقی هستند که در کودکی در ضمیر ناخودآگاه فرد شکل میگیرد و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل میکنند. این کتاب به شما کمک میکند باورهای خود را بهتر بشناسید و آنها را بهتر مدیریت کنید.
امیدوارم مطالبی که مطرح کردم شما را به شناخت بیشتر خودتان و رابطهتان برساند، مراجعه به مشاور مسلماً بسیار میتواند برای شما راهگشا باشد.
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
منبع:
www.momjunction.com
سلام ببخشید مدتیه با شوهرم دچار مشکل شدم و ازم سرد شده میخوام بدونم چجور میتونم دوباره اعتمادشو به خودم جلب کنم و مث قبل دوباره گرم بشیم.
مشکل ما به خاطر پسرداییشه که مدتی به من پیام داد البته برادرانه با من حرف زدن بعد شوهرم فهمید و خیلی ناراحت شد جوری که من مجبور شدم بیام خونه پدرم دیگه اصن جوابمو نداد گفت برو طلاق بگیر هرچی براش قسم خوردم که اشتباه میکنی چیزی بین ما نبوده باور نمیکنه و الان ۱۵ روزه که من خونه پدرمم و هرچی باهاش تماس میگیرم ژا پیام میدم جواب نمیده من واقعا زندگیمو دوس دارم شوهرمو دوس دارم نمیخوام از دستش بدم تو این مدت من فقط گریه کردم فقط زجر کشیدم خیلی حالم بده خیلی برام سخته که اینجوری ازم دور شده دارم میمیرم فقط ارزوی مرگمو میکنم دو سه روز پیش به زور جوابمو داد گفتم نمیخوام ازت جدا شم فقط بهم فرصت بده جبران کنم اونجوری که میخوای باشم باور نکرد خواهش میکنم بهم کمک کنین
همسر من دو مرتبه باعث شک وخیانت شده یکبار با دوستش با دوتا مرد غریب باغ رفتن که خودش میگه اطلاع نداشته و با اصرار دوستش رفته و تازگی هم ی مرد با من تماس گفت باهمسرم ارتباط داشته و بعد همسرم میگه مامور شهرداری بوده و حدود ۲ساله که ایجاد مزاحمت کرده واز ترس من حرفی نزده و حاضر نیست گوشی وچتهاش رو در اختیارم بزاره ومن بسیار بدبین شدم و هر چی تلاش کردم من رو قانع کن میگه اعتماد کن و چیزی نیس تا حدودی پی بردم فرد مزاحم بوده ولی حرفاش خیلی اثر بدی روم گذاشته و همسرمم حاضر به همکاری نیس
من همسرم رو خیلی دوست دارم و اینکه الان سه سال هست که ما نامزدیم ولی نمیدونم چرا از زمانی که ازدواج کردیم من خیلی بهش شک دارم و نمی تونم اعتماد کنم واین موضوع منو خیلی اذیت میکنه
من و همسرم وقتى بحثمون ميشه همسرم شروع ميكنه در مورد گذشته و خاطرات تلخ قديم صحبت كردن چطور بهش اين اطمينان رو بدم كه بهم اعتماد كامل داشته باشه و فراموش كنه ؟؟
شوهرم بهم اعتماد نداره میگه تو داری خیانت میکنی هر کاری میکنم بازم همون جوری فکر میکنه من دوستش دارم دوست دارم خوب بشه نمیتونم ولش کنم
۴ ماه هست با هم اشنا شدیم بعد از یک ماه عقد کردیم قبل از عقد فهمیدم که قبل با پسر عموش بوده و بهم گفت که با هم بودن و الان هر روز فکر میکنم بهش اس میده یا هم دیگر میبینن بهم قول داده هم که همه چی را تمام کرده و نیست حرفها تعهد هم زده ولی فکر ها بدس میاد سراغم
۱۱ ساله ازدواج کردم ۲ فرزند دارم مدتیه شوهرم رو گوشیش خیلی حساسه ، احساسم بهم میگه کسی تو زندگیشه
راههای جلب اعتماد همسر رو میشه به روش ساده توضیح بدین ممنون
من همسرم بناچار در محلی هست که در یک اتاق تنها با خانم مجردی همکارن من همسرم بناچار در محلی هست که در یک اتاق تنها با خانم مجردی همکارن همکارشون هم سن خودشونه حقیقت بنده نگران هستم چون باهم ناهار میخورن به فراخور موقعیت های مختلف باهم هم کلام میشن و اوقات زیادی در ساعات طولانی تو یک اتاق تنها هستن بنظرتون رفتار من با همسرم درین شرایط چجوری باید باشه که همسرم رو بیشتر تشویق به روابط خارج از عرف نکنه؟
من در زنگی مشترک خود دچار مشکل بی اعتمادی گردیدم. صاحب سه طفل هستم دختر نمی فهمم واقعا باید چه تصمیمی بگیرم خانمم وظیفه داره من بهش مشکوک هستم چون رفتارش ، تلفن همراهش همه کاراش برایم مشکوک هست؟ اهل زندگی نیست؟ همیشه خسته هست؟ همین وقت ها ازم طلاق میخواست من رضایت ندادم هفت سال میشه ازدواج کردیم. نمی دانم باید چه تصمیمی بگیرم مشوره بدهید؟
حالم خیلی خراب هستش چون عشقم مرد م نسبت به من بی اعتماد شده چون مدت سه ماه یه مشکل برامون پیش اومد از هم دور بودیم خیلی سختی کشیدم هر دومون ولی همسرم در مورد من خیلی بی اعتماد شده حتی فکر می کنم من خیانت کردم
به شوهرم اعتماد ندارم. خستم کلا با زنهای دیگه راحت گرم میگیره تواین چند سال زندگیمون مچش رو گرفتم بهم قول داده درست بشه ولی نشده
سلام ۳ ساله ازدواج کردم یه پسر بچه یک ساله و نیمه دارم. زندگی خوبی داشتم تا اینکه ۳ ماه پیش دیدم همسرم تو دنیای مجازی با یکی درمورد مسایل جنسی صحبت میکنه و قرار ملاقات میزاره ناراحت شدم بهش گفتم قسم خورد که دیکه تکرار نمیکنه ولی بیشتر وقتش بیرون خونه است با دوستان مجردش میگرده من همش بهش شک دارم نمیدونم بایدچیکار کنم همسرم ۳۳ ساله و من ۳۲ ساله هستیم شما بگیدچیکار کنم میتونم بهش بعد از خیانت اعتماد کنم؟؟؟؟
سلام من چه جوی اعتماد کنم که شوهرم خیانت کرده دیگه نمیکنه