خانه / اختلالات روانی / نشانه های اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی

نشانه های اختلال دو قطبی

در این مقاله به نحوه تشخیص علائم، نشانه ها و درمان اختلال دو قطبی ، اختلال مانیا (شیدایی)، اختلال هیپومانیا (نیمه شیدایی) پرداخته می‌شود.

اختلال دو قطبی چیست؟

همه ما نوسانات خلقی را در زندگی خود تجربه کرده‌ایم اما افراد مبتلا به اختلال دو قطبی (که با نام اختلال افسردگی-شیدایی نیز شناخته می‌شود) این نوسانات را با شدت بیشتری تجربه می‌کنند.

اختلال دو قطبی منجر به تغییرات جدی در خلق، انرژی، تفکر و رفتار فرد می‌گردد. در افراد مبتلا، خلق خوب یا خلق بد زودگذر نیست و چرخه‌های اختلال دو قطبی می‌تواند برای روزها، هفته‌ها و ماه‌ها ادامه یابد.

برخلاف نوسانات خلقی روزمره، تغییرات خلقی در اختلال دوقطبی به‌اندازه‌ای شدید است که می‌تواند عملکرد شغلی یا تحصیلی فرد را مختل کند، به روابط بین فردی آسیب بزنند و زندگی روزمره فرد را دچار اختلال کند.

در طول دوره شیدایی بیمار ممکن است بدون انگیزه قبلی از کار خود استعفا دهد، میزان قابل‌توجهی از پول خود را خرج کند یا پس از دو ساعت خواب، احساس تجدیدقوا کند. در طول دوره افسردگی این اختلال، بیمار ممکن است مدام احساس خستگی کند، نتواند از تخت خود بیرون بیاید و لبریز از احساس خود بیزاری و ناامیدی از بیکاری و بدهکاری شود.

علل اختلال شخصیت دو قطبی کاملاً شناخته‌نشده است، اما به نظر می‌رسد این اختلال زمینه ارثی داشته باشد. اولین دوره افسردگی یا شیدایی در اختلال دو قطبی معمولاً در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی رخ می‌دهد.

نشانه‌های اختلال دوقطبی می‌توانند نامحسوس و گیج‌کننده باشند؛ اختلال دوقطبی در بسیاری از افراد تشخیص داده نمی‌شود یا بسیاری از مبتلایان تشخیص اشتباه می‌گیرند و این مسئله منجر به تحمیل رنجی غیرضروری به این بیماران می‌گردد. ازآنجایی‌که عدم درمان افراد مبتلا به اختلال دو قطبی منجر به وخیم‌تر شدن این بیماری می‌گردد، شناخت علائم آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تشخیص بیماری اولین گام در بهبودی و حل مشکل است.

عقاید غیرعلمی و حقایقی درباره اختلال دو قطبی

  • افسانه: بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی درمان نمی‌شوند و نمی‌توانند زندگی عادی داشته باشند.
  • حقیقت: بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی افرادی موفق در مشاغل خود هستند، زندگی خانوادگی شاد و روابط رضایت بخشی و یک ازدواج موفق دارند. زندگی با این اختلال چالش زا است، اما افراد مبتلا در صورت درمان، یادگیری مهارت های سازگاری سالم و وجود سیستم حمایتی می‌توانند نشانه‌های خود را مدیریت و زندگی خوبی داشته باشند.
  • افسانه: افراد مبتلا به اختلال دو قطبی دائماً در نوسان بین افسردگی و شیدایی هستند.
  • حقیقت: برخی از بیماران بین دوره های افسردگی و شیدایی در نوسان هستند، اما بیشتر افراد مبتلا بیشتر دوره های افسردگی را تجربه می‌کنند و نه احساس شیدایی را . دوره های شیدایی هم معمولاً تا حدی خفیف هستند که قابل تشخیص نیستند. مبتلایان اختلال دوقطبی همچنین ممکن است برای مدت طولانی هیچ نشانه‌ای نداشته باشند.
  • افسانه: اختلال شخصیت دو قطبی تنها خلق و خوی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
  • حقیقت: اختلال دو قطبی سطح انرژی، قضاوت، حافظه، تمرکز، اشتها، الگوی خواب، میل جنسی و عزت نفس فرد بیمار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. علاوه بر این موارد، اختلال دو قطبی با اضطراب، سوء مصرف مواد و مشکلات سلامتی ازجمله دیابت، بیماری‌های قلبی، میگرن و فشارخون بالا ارتباط دارد.
  • افسانه: به‌جز دارو درمانی، هیچ اقدام دیگری برای کنترل نشانه‌های اختلال دو قطبی نمی‌توان انجام داد.
  • حقیقت: درحالی‌که درمان اختلال شخصیت دو قطبی بر اساس دارودرمانی است، روان درمانی ( مشاوره روانشناسی ) و روش‌های خودیاری نیز نقش مهمی در درمان این بیماری بازی می‌کنند. افراد مبتلا می‌توانند نشانه‌های خود را با ورزش منظم، خواب کافی، غذای مناسب، پایش خلق، به حداقل رساندن استرس و ارتباط با دوستان، کنترل کنند.

علائم و نشانه‌های اختلال دو قطبی

علائم اختلال دو قطبی می‌تواند در افراد مختلف متفاوت باشد. الگو، شدت و تکرار نشانه از تنوع گسترده‌ای برخوردار است. برخی از مبتلایان تمایل به یکی از دوره های افسردگی یا شیدایی دارند، در حالیکه برخی دیگر به یک اندازه بین دو دوره نوسان دارند. برخی دائماً دچار اختلال خلق می‌شوند اما برخی دیگر تنها چند بار در طول دوران زندگی خود آن را تجربه می‌کنند.

چهار حالت خلقی در اختلال دو قطبی عبارت‌اند از: شیدایی ( مانیا )، هیپومانیا ( نیمه شیدایی )، افسردگی و حالت مختلط. هر حالت اختلال دو قطبی دارای مجموعه‌ای از علائم مشخص است.

نشانه‌های حالت شیدایی ( مانیا )

در  فاز مانیا یا شیدایی احساس افزایش انرژی، خلاقیت و سرخوشی در افراد متداول است. فرد مبتلا در این دوره ممکن است بسیار سریع صحبت کند، کم بخوابد و بیش فعال شود. همچنین احتمال دارد فرد احساس خود بزرگ بینی و شکست ناپذیری کند یا سرنوشت باشکوهی برای خود تصور کند.

اگرچه مانیا ابتدا احساس خوبی به فرد می‌دهد، اما این احساس غیرقابل‌کنترل است. بیمار ممکن است در طول این دوران اعمال نسنجیده‌ای انجام دهد: برای مثال فرد مبتلا به شیدایی احتمال دارد تمام پس‌انداز خود را قمار کند، درگیر فعالیت جنسی نامناسب شود یا سرمایه‌گذاری‌های احمقانه‌ای انجام دهد.

مبتلایان همچنین ممکن است خشمگین، تحریک‌پذیر و پرخاشگر شوند، کتک‌کاری، تهدید کلامی در هنگامی‌که دیگران با برنامه‌های آنان همراه نمی‌شوند و سرزنش هرکسی که از رفتار آن‌ها انتقاد کند. برخی حتی دچار توهم می‌شوند و صداهایی می‌شنوند که وجود خارجی ندارد.

علائم و نشانه‌های رایج مانیا عبارت‌اند از:

  • احساس سر خوشی و خوش بینی غیرعادی یا تحریک‌پذیری افراطی
  • عقاید غیرواقع‌بینانه و بلند پروازانه درباره قدرت و توانایی‌های خود
  • احساس انرژی زیاد علی‌رغم کم خوابی
  • سریع حرف زدن به‌گونه‌ای که دیگران متوجه صحبت‌های او نمی‌شوند
  • پرش افکار: از یک ایده به ایده‌ای دیگر پریدن
  • حواس پرتی زیاد، عدم توانایی در تمرکز
  • اختلال در قضاوت
  • تصمیمات شتاب‌زده بدون در نظر گرفتن عواقب آن‌ها
  • توهم و هذیان (در موارد شدیدتر)

نشانه‌های نیمه شیدایی یا هیپومانیا 

هیپومانیا خفیف تر از مانیا است. در حالت شیدایی خفیف یا هیپومانیا فرد احساس سرخوشی، افزایش انرژی و خلاقیت می‌کند، اما هنوز می‌تواند بدون از دست دادن تماس با واقعیت، زندگی کند. این افراد تنها ممکن است در نظر دیگران به طرز غیرمعمولی از خلق بالایی برخوردار باشند. اگرچه هیپومانیا یا نیمه شیدایی می‌تواند منجر به گرفتن تصمیمات بد شود و به روابط بین فردی، شغل و اعتبار فرد آسیب بزند. علاوه بر این، هیپومانیا اغلب تا ابتلا به مانیای شدید شدت می‌یابد یا به دنبال آن دوره افسردگی شدید آغاز می‌گردد.

نشانه‌های افسردگی دو قطبی

درگذشته افسردگی دو قطبی و افسردگی رایج را یکی می‌دانستند، اما گسترش مطالعات انجام‌شده در این زمینه نشان می‌دهد، تفاوت‌های قابل‌توجهی بین آن‌ها به‌ویژه زمانی که پای درمان به میان بیاید، وجود دارد.

داروهای ضد افسردگی به بیشتر مبتلایان به اختلال افسردگی دو قطبی کمکی نمی‌کند. در حقیقت این خطر وجود دارد که این دسته از داروها اثر منفی بر روند درمان اختلال دو قطبی بگذارند. به این صورت که منجر به تحریک دوره های مانیا و هیپومانیا، چرخش سریع بین حالات خلقی یا تداخل با دیگر داروهای تثبیت‌کننده خلق شود.

علی‌رغم شباهت‌هایی که بین این دو اختلال وجود دارد، برخی علائم در افسردگی دوقطبی متداول‌تر هستند. برای مثال، احتمال بروز تحریک‌پذیری، احساس گناه، نوسانات خلقی غیرقابل‌پیش‌بینی و احساس بی‌قراری در افسردگی دو قطبی بیشتر است.

فرد مبتلا به این اختلال ممکن است آرام صحبت کند یا حرکت کند، زیاد بخوابد و وزن اضافه کند. علاوه بر این، احتمال بروز افسردگی سایکوتیک (شرایطی که در آن فرد علاوه بر افسردگی تماس خود را با واقعیت از دست می‌دهد) و اختلال اساسی در عملکرد شغلی و اجتماعی بیشتر است.

نشانه‌های رایج در افسردگی دو قطبی عبارت‌اند از:

  1. احساس ناامیدی، غم و پوچی
  2. تحریک‌پذیری
  3. عدم توانایی در لذت بردن
  4. خستگی یا فقدان انرژی
  5. تنبلی روانی حرکتی
  6. تغییرات در اشتها و وزن
  7. مشکلات خواب
  8. اختلال در حافظه و تمرکز
  9. احساس بی ارزشی یا گناه
  10. افکار مرگ و خودکشی

نشانه‌های اختلال دوقطبی مختلط 

حالت مختلط اختلال دوقطبی دربرگیرنده نشانه‌های اصلی مانیا یا هیپومانیا و علایم افسردگی است. علائم متداول در نوع اختلال دوقطبی مختلط عبارت‌اند از: افسردگی همراه با سراسیمگی، تحریک‌پذیری، اضطراب، بی خوابی، حواس پرتی و پرش افکار. ترکیب انرژی زیاد و خلق پایین این افراد را در گروه پر خطر برای خودکشی قرار می‌دهد.

چرخه سریع چیست؟

برخی از مبتلایان به‌گونه‌ای بین حالات مختلف اختلال دوقطبی در نوسان هستند که در طی زمانی 12 ماهه چهار مرتبه (یا بیشتر) دوره شیدایی- افسردگی را تجربه می‌کنند. نوسانات خلقی می‌توانند بسیار سریع و در عرض چند روز یا حتی چند ساعت رخ دهند. چرخه سریع می‌تواند به احساس خارج از کنترل بودن فرد منجر شود و اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که علائم و نشانه‌های اختلال دو قطبی به‌خوبی درمان‌نشده باشند.

انواع اختلال دو قطبی

  • اختلال دو قطبی نوع 1 (مانیا یا مختلط): این اختلال نوع کلاسیک اختلال افسردگی-شیدایی است که در آن حداقل یک دوره شیدایی وجود دارد. معمولاً اما نه همیشه، افراد مبتلا حداقل یک دوره افسردگی را نیز تجربه می‌کنند.
  • اختلال دوقطبی نوع 2 (هیپومانیا و افسردگی): در  نوع 2 افراد مبتلا دوره های شیدایی کامل را تجربه نمی‌کنند. در عوض این اختلال با دوره های شیدایی خفیف و افسردگی شدید همراه است.
  • اختلال خلق ادواری (هیپومانیا و افسردگی خفیف): اختلال خلق ادواری نوع خفیف‌تر از اختلال دو قطبی است که شامل نوسانات خلقی میان افسردگی خفیف و شیدایی خفیف است. البته شدت علائم این اختلال کمتر از حالت شیدایی و افسردگی است.

درمان بیماری دو قطبی

در صورت مشاهده علائم و نشانه‌های اختلال شخصیت دو قطبی در خود یا دیگران وقت را تلف نکنید. نادیده گرفتن مشکل سبب از حل آن نمی‌گردد، بلکه می‌تواند به وخیم‌تر شدن بیماری کمک کند.

اختلال دو قطبی درمان‌نشده می‌تواند تمام زندگی فرد (از شغل گرفته تا روابط بین فردی و سلامتی) را به خطر بیندازد. اما اختلال دو قطبی به‌خوبی به درمان پاسخ می‌دهد، بنابراین تشخیص به‌موقع بیماری و شروع درمان می‌تواند مانع از بروز چنین مشکلاتی گردد.

اگر به دلیل احساساتی که در دوره شیدایی تجربه می‌کنید، تمایل به درمان ندارید، به یاد داشته باشید احساس انرژی بالا و سرخوشی کاذب پیامدهایی منفی در زندگی در پی دارند. مانیا و هیپومانیا اغلب مخرب هستند و به شما و اطرافیانتان آسیب می‌زنند.

اصول درمان اختلال دو قطبی

  • اختلال دو قطبی به درمانی بلندمدت نیاز دارد: ازآنجایی‌که که اختلال دو قطبی یک بیماری مزمن و عودکننده است، ادامه درمان حتی زمانی که احساس می‌کنید حالتان بهتر است، اهمیت دارد. بیشتر مبتلایان برای جلوگیری از بروز دوره های جدید و کنترل علائم اختلال دوقطبی نیاز به مصرف دارو دارند.
  • دارو درمانی به‌تنهایی کافی نیست: مصرف دارو معمولاً به‌تنهایی برای درمان نشانه‌های اختلال دو قطبی کافی نیست. بهترین روش درمان اختلال دوقطبی استفاده از روشی است که دربرگیرنده دارو درمانی، روان درمانی ( رفتار درمانی شناختی )، تغییرات سبک زندگی و حمایت اجتماعی است.
  • بهتر است به روانپزشکی مجرب مراجعه کنید: اختلال دو قطبی بیماری پیچیده‌ای است. تشخیص آن مستلزم دقت زیاد است و درمان اختلال اغلب دشوار است. برای حفظ سلامتی فرد، داروها باید به‌دقت کنترل شوند. یک روانپزشک ماهر در درمان اختلال شخصیت دو قطبی می‌تواند شما را در پیچ‌وخم‌های این بیماری هدایت نماید.

روش‌های خود-یاری در درمان اختلال دو قطبی

اگرچه دست‌وپنجه نرم کردن با اختلال دو قطبی همیشه کار ساده‌ای نیست، اما قرار نیست این اختلال زندگی شما را کنترل کند. به‌منظور مدیریت مؤثر اختلال دو قطبی، باید تصمیمات هوشمندانه‌ای بگیرید. سبک زندگی و عادات روزانه شما تأثیر زیادی بر بهبود خلق و خوی و حتی کاهش نیاز شما به دارو می‌گذارد.

نکات کلیدی برای استفاده از روش خود-یاری در اختلال دوقطبی

  • مطالعه کنید: تا جایی که می‌توانید به مطالعه درباره اختلال دو قطبی بپردازید. هر چه بیشتر بدانید، بهتر به روند بهبود خود کمک می‌کنید.
  • ورزش کنید: ورزش تأثیر مفیدی بر خلق مثبت می‌گذارد و احتمالاً به کاهش دوره‌هایی که تجربه می‌کنید کمک می‌کند. ورزش‌های هوازی مانند دو، پیاده‌روی، شنا، رقص و کوهنوردی که سبب حرکت دست‌وپا می‌شوند، برای مغز و سیستم عصبی بسیار مفید هستند.
  • مقابله با استرس : از شرایط و موقعیت‌های با استرس بالا بپرهیزید. بین شغل و زندگی خود تعادل ایجاد کنید و از تکنیک‌های آرامش بخش همچون مدیتیشن، یوگا و تنفس عمیق بهره بگیرید.
  • کمک از اطرافیان: ارتباط با افرادی که برای کمک و تشویق خود به آن‌ها رجوع کنید اهمیت دارد. پیوستن به گروه‌های حامی یا صحبت با دوستان قابل اعتماد را امتحان کنید. تلاش برای دریافت کمک، نشانه ضعف و انداختن بار خود بر دوش دیگران نیست. در حقیقت، بیشتر دوستان از اینکه ببینند به‌قدری به آن‌ها اطمینان دارید که اسرار خود را با آن‌ها در میان می‌گذارید، خوشحال می‌شوند و این مسئله تنها منجر به تقویت رابطه شما با فرد حامی می‌گردد.
  • با دوستان و خانواده خود ارتباط نزدیکی برقرار کنید: هیچ‌چیز به‌اندازه ارتباط رودررو با افراد نزدیک که می‌توانند به صحبت‌های شما درباره آنچه تجربه می‌کنید گوش دهند، سبب آرام سازی سیستم عصبی نمی‌شود.
  • سبک زندگی سالم را انتخاب کنید: خواب و عادات غذایی منظم می‌تواند به ثبات خلق کمک کند. حفظ برنامه خواب منظم اهمیت ویژه‌ای دارد.
  • خلق خود را پایش کنید: نشانه‌های خود را دنبال کنید و عواملی را که سبب نوسان خلقی در شما می‌شود را زیر نظر بگیرید. در این صورت می‌توانید مانع از بروز مشکل شوید.

اختلال دوقطبی و خودکشی

فاز افسردگی در اختلال دو قطبی اغلب شدید است و احتمال خودکشی در این دوران زیاد است. در حقیقت احتمال خودکشی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوقطبی بیش از افراد مبتلا به افسردگی است. علاوه بر این احتمال خودکشی موفق نیز در این افراد بالاتر است.

خطر خودکشی در بیمارانی که دوره های مکرر افسردگی و اختلال دوقطبی مختلط را تجربه می‌کنند، سابقه سوء مصرف الکل و مواد، سابقه خودکشی اعضای خانواده یا شروع زودهنگام این بیماری را دارند بالاتر است.

علائم هشداردهنده خودکشی عبارت‌اند از:

  • صحبت در مورد مرگ، خود زنی یا خودکشی
  • احساس تنهایی و ناامیدی
  • احساس بی ارزشی یا باری بر دوش دیگران بودن
  • بی پروایی، گویی فرد آرزوی مرگ دارد
  • سروسامان دادن به امور شخصی یا خداحافظی کردن با دیگران
  • جستجوی سلاح یا قرصی که می‌توان برای خودکشی از آن استفاده کرد.

عوامل بروز اختلال دوقطبی

دلیل قطعی برای اختلال دو قطبی شناخته‌نشده است، اما به نظر می‌رسد این اختلال منشأ ارثی داشته باشد. ازآنجایی‌که تمام افراد با آسیب‌پذیری ارثی به این بیماری دچار نمی‌شوند، می‌توان گفت ژن‌ها تنها دلیل ابتلا به این بیماری نیستند.

برخی از پژوهش‌هایی که بر پایه تصاویر مغزی است، نشان از تغییرات فیزیکی در مغز افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوقطبی دارد. مطالعات دیگر به عدم تعادل انتقال‌دهنده‌های عصبی، کارکرد غیرطبیعی تیروئید، اختلال در ساعت زیستی بدن و سطح بالای هورمون کورتیزول (هورمون استرس) اشاره دارند.

محققان معتقدند، عوامل محیطی و روانشناختی نیز در بروز این بیماری ارتباط دارند. از عوامل محیطی با نام عوامل محرک یاد می‌شود. این عوامل محرک می‌توانند سبب راه‌اندازی دوره های مانیا، افسردگی یا وخیم‌تر شدن نشانه‌های موجود شوند. بااین‌وجود، بسیاری از دوره های اختلال دوقطبی بدون هیچ عمل محرک مشخصی روی می‌دهند.

  • استرس: رویدادهای استرس‌زای زندگی می‌توانند سبب ابتلا به اختلال دو قطبی در افراد با آسیب‌پذیری ژنتیکی شوند. این رویدادها دربرگیرنده تغییرات ناگهانی یا شدید (خوب یا بد) هستند. برای مثال ازدواج، پذیرش در دانشگاه، از دست دادن کسی که او را دوست دارید، اخراج یا نقل‌مکان اتفاقاتی استرس‌زا هستند.
  • سوء مصرف مواد: اگرچه سوء مصرف مواد سبب ابتلا به اختلال شخصیت دو قطبی نمی‌گردد، اما می‌تواند منجر به راه‌اندازی یک دوره یا تشدید دوره های بیماری شود. موادی از قبیل کوکائین، اکستازی و آمفتامین به‌عنوان عوامل محرک مانیا عمل می‌کنند و الکل و آرام بخش ها سبب ابتلا به افسردگی می‌شوند.
  • داروها: برخی داروها از قبیل داروهای ضد افسردگی، داروهایی که نیاز به تجویز پزشک ندارند (بدون نسخه)، داروهای کاهنده اشتها، داروهای درمان تیروئید، کورتیکواستروئیدها و کافئین می‌توانند منجر به بروز مانیا ( شیدایی ) در فرد شوند.
  • تغییرات فصلی: دوره های افسردگی و مانیا اغلب به دنبال تغییرات فصلی آغاز می‌شوند. دوره های شیدایی معمولاً در طول تابستان و دوره های افسردگی معمولاً در پاییز، زمستان و بهار رخ می‌دهند.
  • محرومیت از خواب: کمبود خواب حتی به میزان کم می‌تواند سبب احساس شیدایی در فرد گردد.

منبع: helpguide.org

13 دیدگاه

  1. سیدمحمودشفائیان مقدم

    سلام علت نگذاشتن 33علامت افسردگی رانگذاشتیدچیست؟
    آن دلایل کاملاعلمی بررسی شده است.

  2. جدیدا همچین حسی دارم که شخصیتم به دو تیکه تبدیل شده،الان ۱۶ سالمه و زمانی ک سنم کمتر بود بعضی وقتا این اتفاق خیلی صعیفتر برام پیش میومد و من فکر میکردم که این دوقطبیه ولی من زمان افسردگی احساس نمیکردم فقط اینطوری بودم که حس میکردم یه ادم دیگه ام،علایق دیگه ای دارم،افکار دیگه ای دارم،حتی احساساتم تغییر کرد و من هیچ حس افسردگی ای نداشتم که فکر کنم دو قطبیه و چند روز پیش من این رو تجربه کزدم صبحی که بیدار شدم بی دلیل یه ادم دیگه بودم و باعث شدم‌ اطرافیانم ازم ناراحت بشند چون فکر میکردند بهشون اهمیت نمیدم ولی من انگار اون قسمتی که باهاش ابراز احساس میکردم کلا پاک شده و حتی نمیفهمیدم که اونا ازم ناراحت میشند و من حس بدی نداشتم راجع به این قضیه،

  3. من فاطمه ام ۲۳ سالمه دانشجوام و اختلال دو قطبی خفیف دارم ولی قبل این که دارو بخورم حالم خیلی بد بود دایم خرید میکردم البته الانم خرید میکنم کلا خرید دوست دارم دیگه مثلا گریه میکنم زیاد بعد اون موقع هی بهم میریختم اضطراب زیاد ددستم انرژیم خیلی بالا بود

  4. سلام خسته نباشید ، من ۱۴ سالمه من مدتی هستش( تقریبا یکی دو سال) که تغییرات خلق و خو شدید دارم . مثلا برای یک یا دو هفته انرژی زیاد دارم ، کارای جدید شروع میکنم(مثل ورزش منظم ، مطالعه بیشتر ، یادگیری زبان جدید) ، اعتماد به نفس خیلی بالا و این موارد. ولی بعد این یکی دوهفته، ناگهانی و بدون دلیلی تغییر میکنم و افسرده ، بی انرژی ، بی انگیزه و احساساتی مثل این دارم. این تغییرات باعث شده من خیلی از برنامه هامو دیکه ادامه ندم و با توجه به اینکه نمرات درسیم خیلی عالی و کامله ، افت تحصیلی پیدا کنم . به همین دلایل من دیگه واقعا نمیتونم تصمیم گیری درست داشته باشم ،میترسم بعدا پشیمون بشم یا ولش کنم. به نظرتون مشکل من چی هست و باید چه کاری انجام بدم؟

  5. من یکم میترسم که نمی تونم موفق بشم یه اختلال دو قطبی پیدا کردم گاهی شادم گاهی فقط گریه میکنم از اینکه نتونم به آرزو هام برسم میترسم دعوای و تحقیر های خانوادم هم هست همشون میگن به جایی نمیرسی من علاقه شدیدی به خوانندگی دارم واقعا پلی خانوادم اجازه اینکه برم کلاس خوانندگی. یا موسیقی رو نمیدن

  6. از خودم خوشم نمیاد خودزنی میکنم تست میلون دادم گفته بود که افسردگی اساسی و افسردگی دارم حتی اختلال دوقطبی برام یبار ۸۷ و یبار ۱۰۰درصد بود. روانم بهم ریخته زود عصبی میشم و کلا همه چی رو اعصابمه . احساس تنفر و عصبانیت دارم الان تصمیمم خودکشیه ولی به دلایلی نمیتونم فقط میتونم خودمو زخم کنم. از ابتدا مشکل این بوده که از خودم بدم میومد و حالا واقعا نمیدونم چ مرگمه

  7. 30 سالمه و اختلال دوقطبی دارم وتخت نظر پزشک هستم و دارو مصرف میکنم . یه مشکلی داشتم میخواستم ببینم شما تو چه حیطه ای دسته بندیش میکنید و راه درمانش چیه . ممنون من میخوام مهاجرت کنم و زبان آلمانی یه مدتی خوندم و به دوران کرونا خورد و کلاس ها تشکیل نشد از اون به بعد هر موقع میخوام شروع کنم نمیتونم .میام شروع کنم ولی نمیدونم چه علتی باعث میشه هی به تعویق بندازم . در صورتی که خیلی دوست دارم یاد بگیرم .

  8. خستم به شدت ترسیدم فهمیدم که توی همه تست ها اختلال دو قطبی دارم و علائم کاملشو دارم و حتلا دارم تصمیم میگیرم خودمو ترد کنم یا حتلا خودکشی کنم ترسیدم خیلی

  9. پسرم بیماری دوقطبی داره و چندبار بستری شده حدود ۳ سال پیش شروع شده داروی رهاکین ۳۰۰و ریسپیریدون مصرف میکنه.به تازگی خنده ی کوتاه و بی دلیل میکنه و حدود یه هفته ست شبها خوابش نمیبره تا قرص خواب بخوره قبلا اینجوری نمیشد علت چیه

  10. اختلال دو قطبی دارم و به طور مثال یکی از رفتارام اینه که قبل از دیدن یکی ذوق دارم به شدت اما وقتی میبینمشون رفتارم باهاشون عوض میشه و دست خودم نیست خودم بعدش متوجه میشم و ناراحت میشم از رفتاری که باهاشون داشتم اما خیلی دیره ، زود ناراحت میشم زود خوشحال میشم ، یا مثلا یکی رو که خیلی دوستش دارم رو یکبار باهاش خوبم یکبار باهاش بد ، متوجه رفتار بدم میشم اما نمیتونم جلوش رو بگیرم و همیشه عزیزام رو سر این نواسانات خلقیم میرنجونم

  11. خسته نباشید ، من دخترم 14 سالمه چند بار داخل سایت های مختلف تست افسردگی دادم و همه ی تست ها جوابشون این بود که افسردگی دو قطبی یا افسردگی شدید دارم ، خواستم که لطف کنید و بگید چطوری درمانش کنم؟ راه های درمان رو داخل گوگل سرچ کردم ولی کار هایی رو بهم گفتن که اصلا حوصله انجام اون کار هارو هم نداشتم ، چند وقته حتی حوصله ی بلند شدن از روی تخت رو هم ندارم و همش دراز کشیده ام. آخه من طوری ام که همه فکر میکنن خیلی خوشحالم و حتی خانوادمم هیچی از حال اصلیم نمی‌دونن و حتی نمیزارن از خونه تنها برم بیرون ، به همین خاطر نمیتونم به روانپزشک مراجعه کنم ?الان که دوباره داخل گوگل سرچ کردم دیدم بله دوقطبی بودن با افسرده بودن فرق داره اما نمی‌دونم چرا داخل اون سایت به من اون جواب رو دادن. خب دو قطبی بودن به منظوره اینه که گاهی آدم شاده و گاهی ناراحت ، خب من بیشتره اوقات در خلوت خودم غمگینم و بی حوصله اما جلوی بقیه و حتی جلوی خانوادم یهو خودمو شاد نشون میدم ، بخاطر اینکه دو بار که خانوادم دیدن حالم خوب نیست بد باهام برخورد کردند و میگفتن معلوم نیست بخاطر کی و چی اینطوری ناراحتی ، عوض شدی ، و هزار حرف و تهمته دیگه ، خانوادم وقتی ببینن ناراحتم و حالم خوب نیست بجای اینکه بهم کمک کنن ، بهم طعنه میزنن و نسبت بهم مشکوک میشن?

  12. من بیمار دوقطبی هستم ، پدرم هم همینطور ، من دارو مصرف میکنم و سازگارم ولی پدرم نه و بیماریش به هذیان رسیده و افسردگی های شدید ، قبل از اینکه بدونم این بیماری از طریق ژن منتقل میشه و بدونم خودم بیمارم دوتا بچه آوردم ، دختر نه ساله و پسر سه ساله ، از روزی که فهمیدم بیمارم زندگیم سیاه شده ، اگر بچه هام هم درگیر بشن چی ؟ میخواستم علائم بیماری در کودکی رو بدونم ، آیا پسر سه ساله ام علائم رو از الان بروز میده ؟ چون دخترم بنظرم نرماله به جز درد های معده که گاها شکایت داره ازش و بیشتر بخاطر پرخوریشه، من ۲۸ سالمه. بنظرتون چقدر احتمالش هست که بچه هام مبتلا بشن ؟ راستی اگر خدایی نکرده مبتلا شده باشن و ژن رو داشته باشن اگر محیط آرام باشه و استرس نداشته باشن فعال نمیشه؟ خودم به خاطر پدر دوقطبی ام مشکلات و استرس های زیادی رو متحمل شدم. میگن ژن قوی تر ژن پدر هست ، شوهر من خیلی آدم نرمال و سالمی هست و خانواده اش هم سابقه بیماری روانی نداشتن

دیدگاهتان را بنویسید