خانه / اختلالات روانی / درمان افسردگی شدید + روش های تشخیص علایم
افسردگی شدید

درمان افسردگی شدید + روش های تشخیص علایم

در این مقاله از سایت مشاوره باما به علایم افسردگی شدید، روش درمان قطعی و رهایی از افسردگی شدید در مردان و زنان می پردازیم:

بااینکه برخی از علائم افسردگی با هم مشترک‌اند، اما هر فرد تجربه‌ای متفاوت از افسردگی دارد. یکی از ویژگی های افسردگی که ممکن است در افراد با هم متفاوت باشد، شدت علائم  است.

میزان تاثیر علائم افسردگی بر زندگی روزمره شخص، مثل نرفتن به محل کار یا تحصیل، به پزشکان کمک می‌کند تا نوع افسردگی را تشخیص دهند.

علائم افسردگی شدید به لحاظ مدت و شدت می‌توانند در یک بردار قرار بگیرند. افسردگی خفیف می‌تواند در طی دوره‌های استرس بروز کرده و با گذشت زمان علایم افسردگی فرد رفع شود. این حالت به درمان خاصی احتیاج ندارد. افسردگی شدید باعث بروز علائم مزمن شده و معمولاً حداقل به شیوه درمان خاصی نیاز دارد. برخی از انواع افسردگی به خوبی به درمان های رایج افسردگی مانند تجویز داروی ضد افسردگی یا روان درمانی با کمک مشاوره روانشناسی جواب می‌دهند.

اگر کسی مبتلا به افسردگی شدید باشد ممکن است خودآزاری کند، افکار مرتبط با خودکشی داشته باشد یا در معرض ریسک انجام خودکشی باشد. اگر شما به افسردگی شدید مبتلا هستید می‌توانید برای مدیریت علائم و تضمین سلامتی‌تان از کمک و حمایت یک متخصص بهره‌مند شوید.

مهمترین علایم افسردگی شدید چیست؟

تعریف مشخصی برای افسردگی شدید وجود ندارد. اگر مبتلا به افسردگی تشخیص داده‌شده‌اید، شدت آن توسط پزشک، بر اساس آموزش‌ها و تجربیات او تعیین می‌شود. در هنگام تشخیص افسردگی شدید ، نشانه های کلیدی و علائمی وجود دارند که می‌بایست آن‌ها را در نظر گرفت.

از مهمترین نشانه های افسردگی شدید عبارت‌اند از:

  • روان پریشی : علائمی همچون توهمات دیداری و شنیداری و هذیان نشان می‌دهند که شخص از واقعیت فاصله گرفته است. افسردگی روان پریشانه می‌تواند چنین علائمی داشته باشد:
  1. آشفتگی
  2. اضطراب شدید
  3. عدم تحرک بدنی
  4. مشکل در خوابیدن
  5. اختلال فکری
  6. توهم دیداری یا شنیداری
  7. شخص علیرغم تمام شواهدی که سلامتی‌اش را نشان می‌دهد، فکر می‌کند بیمار است.
  8. مالیخولیا: احساس غم و اندوه عمیق در افسردگی رایج بوده و ممکن است مداوم و شدید باشد.
  • علائم جسمانی افسردگی : افسردگی آثار جسمی و فیزیکی هم از خود برجای می‌گذارد. مثل اختلال در خواب، تغییر اشتها، ضعف تمرکز، کاهش حافظه و از دست دادن میل جنسی.
  • تغییرات روانی-حرکتی : کاهش چشمگیر سرعت در انجام  فعالیت‌های روانی و فیزیکی.
  • خطر خودکشی : علائم شدید تمایل به خودکشی عبارت‌اند از: صحبت در مورد مرگ، برنامه‌ریزی برای آن، خودآزاری، مبادرت به خودکشی.

علائم هشدار دهنده تمایل به خودکشی عبارتند از:

  • آشفتگی یا اضطراب شدید
  • دوری گزینی از دوستان و خانواده
  • تغییر در عادات خواب یا تغذیه
  • نوسانات خلقی شدید
  • صحبت زیاد در مورد مرگ، مردن و خشونت
  • شرکت در رفتارهای پرخطر یا آسیب‌زننده به خود
  • افزایش مصرف مواد مخدر یا الکل
  • احساس گیر افتادن یا درماندگی در شرایط خود
  • صحبت در مورد خودکشی یا آرزو کردن اینکه کاش به دنیا نیامده بود
  • طوری با خانواده و دوستان خداحافظی کردن، انگار که آخرین دیدار است
  • سروسامان دادن به کارها (نوشتن وصیت‌نامه، بخشیدن اموال)
  • تهیه کردن وسایل خودکشی (خرید اسلحه، جمع‌آوری میزان زیادی قرص و غیره)

تشخیص افسردگی شدید

دستورالعمل‌های موجود همچون راهنمای تشخیص و آماری اختلال‌های روانی (DSM) و طبقه‌بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها (ICD) به پزشکان و متخصصین کمک می‌کنند تا به‌طور مرتب علائم فرد را ارزیابی کنند. این معیارها قابل‌تغییر بوده و هر زمان که یافته‌های جدیدی کشف شود به‌صورت دوره‌ای به‌روزرسانی می‌شوند.

مقیاس‌های کمّی به محققین کمک می‌کند تا علائم افسردگی را سازمان‌دهی و اندازه‌گیری کرده و به‌منظور مطالعه  اختصاصی افسردگی شدید معیارهای قطعی تعیین کنند. بااین‌حال، روش کارها در مطالعات و تحقیقات متفاوت است و از همین رو یک تعریف واحد برای تشخیص افسردگی شدید وجود ندارد.

محققان از دهه 1960 از چنین مقیاس‌هایی برای تشخیص افسردگی شدید استفاده کرده‌اند. یکی از اولین معیارها به نام مقیاس رتبه‌بندی افسردگی همیلتون، هنوز هم گاهی اوقات مورداستفاده قرار می‌گیرد. بااین‌حال، در عملکردهای بالینی فعلی، مقیاس‌های بسیار بیشتر و بهتری وجود دارند که برای پزشکان و بیماران مناسب‌تر است. حتی مقیاس‌هایی وجود دارند که بیماران می‌توانند به‌تنهایی برای بررسی و ارزیابی علائم افسردگی شدید در خود استفاده کنند.

بااینکه این مقیاس‌ها بینش‌های کلیدی به دست می‌دهند، اما با یکدیگر بسیار متفاوت‌اند. نحوه‌ی انجام آن‌ها، سؤالاتی که می‌پرسند و تفسیر پاسخ‌ها ممکن است در هر مقیاس با یکدیگر تفاوت داشته باشد.

شاید این مطلب هم برای شما مفید باشد: روش های درمان افسردگی زنان

عدم وجود استانداردی واحد بدین معناست که علائم افسردگی یک شخص که با یک مقیاس و توسط یک پزشک سنجیده شده، ممکن است باعث شود تا تشخیص، معتبر و قابل‌اعتماد نباشد چراکه مقیاس و پزشکی دیگر ممکن است ارزیابی متفاوتی داشته باشد.

همین مسئله تشخیص شدت افسردگی را با دشواری مواجه می‌کند. با تمام این اوصاف، اگر این مقیاس‌ها به همراه دیگر اقدامات تشخیصی و نظر پزشک باتجربه به‌کاربرده شود، می‌تواند ابزاری مفید و کارآمد باشند.

برخی از مقیاس‌های اندازه‌گیری افسردگی شامل موارد زیر می‌شوند:

  • مقیاس رتبه‌بندی کارول (CRS)
  • پرسشنامه افسردگی کودکان
  • مقیاس افسردگی سالمندان (GDS)
  • پرسشنامه افسردگی اساسی (MDI)
  • پرسشنامه افسردگی رم (RDI)
  • پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)
  • مقیاس خودارزیابی افسردگی زونگ (SDS)
  • مقیاس نتیجه‌گیری افسردگی کارآمد بالینی (CUDOS)
  • پرسشنامه سریع علائم شناسی افسردگی (QIDS)
  • مقیاس افسردگی (PVP)
  • • مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک افسردگی (CES-D)
  • پرسشنامه سلامت بیمار (PHQ-9)

برخی از این مقیاس‌ها دارای حق کپی‌رایت بوده و رایگان نیستند، اما یک سری دیگر در دسترس عموم قرار دارند. بعضی از این پرسشنامه‌ها را می‌توان به‌صورت آفلاین پر کرد.

روش های درمان افسردگی شدید

تحقیقات نشان می‌دهد، برخی عوامل بر شدت افسردگی اثر می‌گذارند. مثلاً میزان ماندگاری علائم، تحت درمان قرار گرفتن شرایط و جواب دادن راه‌های درمانی. عوامل فردی مثل محیط زندگی فرد، ژنتیک و دیگر مسائل مربوط به سلامتی در اینکه شخص چقدر مستعد به افسردگی است تاثیر گذارند.

اگر کسی مبتلا به افسردگی شدید است اما به دارو یا روان درمانی پاسخ مثبتی نداده، برخی روش های درمان دیگر وجود دارند که می‌توان از آن‌ها بهره جست:

روانپزشک می‌تواند به شما کمک کند تا هر یک از گزینه‌های درمانی خود را ارزیابی کنید. پیدا کردن راهکاری که روی شما جواب می‌دهد می‌تواند زمان‌بر باشد. ممکن است لازم باشد هم‌زمان به چند روش درمانی متوسل شوید.

راهکارهایی نیز وجود دارند که برای بهبود علائم افسردگی شدید انجام دهید. مثل بهره گیری از شبکه حمایتی دوستان و اعضای خانواده، خوب غذا خوردن، داشتن خواب کافی، ورزش منظم، دوری از مصرف الکل و مواد مخدر، تغییراتی هستند که با ایجاد آن‌ها در سبک زندگی‌تان نه تنها خلق‌وخویتان را بهبود می‌بخشید، بلکه به سلامتی‌تان نیز کمک می‌کنید.

در آخر باید گفت، بااینکه تعریف واحدی برای افسردگی شدید وجود ندارد، اما واضح است که این بیماری و علائم آن بر روی دامنه‌ای از شدت قرار دارند. بعضی افراد علائمی دارند که با گذشت زمان بهتر می‌شود و زندگی روزمره‌شان را مختل نمی‌کند، بعضی افراد نیز دارای علائمی هستند که به روان درمانی و دارو واکنش مثبت نشان می‌دهد.

درعین‌حال، بعضی افراد علائم مزمنی از افسردگی دارند که با گذشت زمان یا درمان های معمول و رایج بهتر نمی‌شود و نگران این می‌شوند که نتوانند با شرایط کنار بیایند. افرادی که شدیداً افسرده هستند ممکن است در معرض خطر اقدام به خودکشی قرار گیرند.

بااینکه پیدا کردن راهکاری کارآمد برای مدیریت علائم افسردگی شدید می‌تواند دشوار باشد، اما به معنای وضعیتی غیرقابل مدیریت نیست. اگر به دنبال راه درمانی مناسب خود هستید، به یاد داشته باشید که با خوب غذا خوردن، داشتن فعالیت فیزیکی و تلاش برای خواب کافی می‌توانید این پروسه را برای خود آسان‌تر سازید. در این مسیر هرگز از کمک گرفتن از پزشکی متخصص غافل نشوید.

11 دیدگاه

  1. ۲۲. مونث مجرد دانشجو کارشناسی ..افسردگی شدید به دلایل زیادی..جداشدن پدرو مادر رفتار های غیر تحمل مادر و خانواده مشکلات مالی و …چندین بار خودکشی کردم.چندسال پیش.و یه دوره دکتر رفتم و دارو مصرف کردم.الان چندسالهه که دیگه استفاده نکردم و سعی کردم خوددرمانی انجام بدم.اما الان میتونم با تمام وجودم حس کنم که چقدر نیاز به دارو دارم

  2. یه پسر ۲۱ساله دارم که در۱۶سالگی طی درمان نادرست دکتر موهاش رو ازدست میده،هیچ جوری با این موضوع کنار نمیاد وافسردس،چندساله باهاش درگیرم والان خودم افسردگی شدید وناراحتی اعصاب دارم .تحت نظر پزشکم.از طرفی پدرش هم توخونه اصلا حرف نمیزنه ومرتب خوابه ومیگه عقل نداره.تنهام نمیدونم چه طوری با این حال خرابم میتونم به پسرم کمک کنم

  3. سلام وقت بخیر من مدت طولانی هست احساس افسردگی میکنم و تستایی که میدم افسردگی شدید در میاد خیلی پرخاشگرم گوشه گیرم و میخام بدونم واقا مشکلم چیه چون از اول زندگیم هیچی برام قشنگ نیست همیشه ناراحتم همیشه انگار نادیده گرفته میشم از این وضعیتم خیلی بدم میاد میخام یکم زندگی کنم این مدت به قدی اشفتم که میخواستم خودم برم تیمارستان تا یکم اروم شم..

  4. من زنی متاهل و55 سال دارم ویک پسر 20 ساله دارم 20 سال زندگی مشترک با همسرم با جدال وجروبحث وحشتناک که ضربه های روحی به من زد واز نظر جسمانی وروحی شدیدا لطمه خوردم و هرسال زندگیم بدتر از سال قبل شد والان افسردگی شدید روحی وروانی وشدیدا از نطر جسمانی فرسوده و بیمار هستم زنی بی پول وبی پناه چه کنم.

  5. افسردگی شدید دارم خیلی بی قرار و ناراحتم نمی دونم چکار کنم همش دلم میخواد خودکشی کنم اما نمی تونم حس میکنم کسی نیست دوسم داشته باشه دلم بغل میخواد اما کسی نیست

  6. من ۱۵ سالمه و مادرم طلاق گرفته و من با پدرم و ۲ تا خواهرام زندگی میکنم و افسردگی خیلی شدید گرفتم راهی برای مقابله با افسردگیم هست؟

  7. من ۱۵ سالمه و مادرم طلاق گرفته و من با پدرم و ۲ تا خواهرام زندگی میکنم و افسردگی خیلی شدید گرفتم راهی برای مقابله با افسردگیم هست؟

  8. من چند وقته درگیر افسردگی شدید بودم. منظورم فکر به خودکشی و اقدام بهشه( اقدامی نکردم درحد خودزنی کندن پوست دست بوده در هنگام بروز حالات روانیم ) خلاصه این تایم گذشت و الان خداروشکر حالم خیلی بهتره ولی مشکلم اینه خوب نمیتونم بخوابم، زود عصبی میشم اینم بگم که من ادمی نبودم که بروزش بدم و حتی اگر ذره ای بروز میدادم همه میگفتن بله تو به دنبال جلب توجهی!، بحثم الان اینها نیست میخوام بدونم باید چیکاربکنم بابت این اختلالاتم، همش حس میکنم یکی یهو میاد و قراره حمله کنه بهم یا یکی با اسلحه وارد میشه، هیچ پیش زمینه ای از کودکی ندارم ولی انگار به هر صدایی روانم واکنش نشون میده، همش نگرانه اتفاقه، شب ساعت خوابم با اینکه حتی روز شلوغی داشته باشم بشدت سخته، اصلا خوابم نمیبره و به زور باید خودمو بخوابونم، من واقعا کلافه شدم . نمیتونم پیش روانشناس حتی مراجعه کنم چون کسی اطرافم نیست که موردتایید داشته باشه این مسئله رو فقط میخوام دلیلش رو و ریشه یابیش رو از شما بخوام. متشکرم ازتون. خدا قوت

  9. من افسردگی خیلی شدید دارم. بخاطر مشکلات بسیار زیاد مالی و خانوادگی دچار تغییر خلق و خو،پرخاشگری شدید،کلافگی و احساس پوچی مداوم،خستگی و بی‌حالی شدید و عدم تمرکز روی کارها و افکارم،سرخوردگی همراه با احساس تهی شدن از درون،بیقراری لحظه ای ادامه دار در تمام طول روز

  10. منم افسرده ان

  11. سلام وقتتون بخیر من فکر میکنم افسردگی شدید دارم با خانوادم قطع رابطه هستم تو یه خونه هستیم ولی جوری رفتار میکنن که انکار نیستم بیست و یک سالمه همه دوستامو از دست دادم غذاها برام بی معنی شدن فرقی نداره آب بخورم یا غذا مزه دوتاشون برام یک مزه هست دلم نمی‌خواد با خانوادم باشم ولی مجبورم و روز به روز حالم بدتر میشه الان می‌خوام چند تا کلاس ثبت نام کنم تا حداقل تو خونه نباشم ولی می‌دونم منت این کلاسها هم بعدها قراره بشنوم چند ماهه از خونه بیرون نرفتم حالم فراتر از افتضاحه باید چیکار کنم از این کینه و نفرت نسبت به خانوادم آزاد بشم حتی بابت همین هم احساس گناه دارم از آیندم کلا ناامیدم فقط دوست دارم برم یه جایی کسی نباشه

دیدگاهتان را بنویسید