خانه / پرسش و پاسخ اعتیاد / آیا از شوهر معتادم طلاق بگیرم؟ عاقبت زندگی با مرد معتاد
شوهر معتاد
مرد معتاد اعتیاد همسر

آیا از شوهر معتادم طلاق بگیرم؟ عاقبت زندگی با مرد معتاد

زندگی با مرد معتاد یکی از تلخ ترین تجربه های ازدواج است. روزانه تعداد بسیاری از زنان از شوهر معتاد خود طلاق می گیرند تا به مشکلات این زندگی تلخ پایان دهند. اما زنان دیگری هستند که به خاطر بچه یا فشار خانواده یا ترس از طلاق تصمیم به ادامه زندگی با مرد معتاد می گیرند. یعنی سختی های زندگی با مرد معتاد را به خاطر شرایط کنونی تحمل می کنند.

مطالب مرتبط: طلاق بهتر است یا تحمل

اما عاقبت زندگی با مرد معتاد با گرفتاری هایی همراه است. این باعث می شود که به مرور زمان زن از زندگی با شوهر معتاد خسته شده و احساس ناامیدی و تنهایی در ازدواج کند.

زندگی با مرد معتاد قطعا آسیب های مخربی بر روان زن و بچه ها باقی خواهد گذاشت؛ تا حدی که به علایم افسردگی شدید، افکار خودکشی، طلاق عاطفی می انجامد.

زنی که مدتها با مرد معتاد زندگی کرده، احساساتش سرکوب شده، از لحاظ روحی بسیار خسته و افسرده است و نمی تواند تصمیم درستی در برخورد با شوهر معتاد بگیرید. بنابراین در چنین شرایط روحی بدی که زن در زندگی مشترک تجربه می کند، نمی تواند تصمیمی عاقلانه و منطقی بگیرد.

اولین گام در برخورد با شوهر معتاد، افزایش آگاهی و سپس پذیرش است. یعنی زن باید با مطالعه در مورد روانشناسی افراد معتاد نگرش خود در مورد این موضوع تغییر دهد. این مطالعات به زن کمک می کند تا نگاه تازه ای به مردان معتاد داشته باشد. وقتی عوامل اعتیاد به مواد مخدر و دلایل معتاد شدن افراد را بفهمید، آنگاه به چشم یک مجرم یا مرد بدکار به شوهر خود نگاه نمی کنید.

زن باید متوجه شود که شوهرش به خاطر آسیبهای گذشته درگیر مشکلاتی درونی شده و از طریق مصرف مواد تصمیم به خاموش کردن مشکلاتش می کند. به همین منظور است که در روانشناسی، بیماری اعتیاد نامیده می شود.

اعتیاد یک بیماری روانی است که همانند بیماری جسمی قابل درمان است. بنابراین موضوع طلاق از شوهر معتاد درست همانند طلاق از شوهر بیمار است. این بیماری شوهر چه جسمی باشد ( مثل دیابت ) چه روانی باشد ( مثل اعتیاد ) تفاوتی در نوع نگاه شما برای ادامه زندگی با او نمی کند.

تنها تفاوت در این است که زن بگوید، بیماری جسمی یک اتفاق است اما مصرف مواد یک انتخاب. در پاسخ به این سوال باید گفت، همه ما انسانها به نوعی در زندگی روزانه خود، رفتارهای وسواسی یا اعتیادگونه داریم. رفتار وسواسی یا رفتار اعتیادی یعنی فرد با وجود آگاهی از این رفتار اشتباه، قادر به ترک رفتارش نیست.

به عنوان مثال، فردی که سیگار می کشد، با وجود آگاهی از مضرات سیگار و دانستن فواید ترک سیگار اما همچنان به مصرف سیگار ادامه می دهد. یا فردی که می داند مصرف فست فود برای سلامتی او مضر است اما روزی سه وعده ساندویچ و پیتزا میل می کند.

شدت این رفتارهای اعتیادی در افراد مختلف است. بسته به آسیبهای دوران گذشته و شرایط زندگی فرد، شدت بیماری اعتیاد متغیر است.

بنابراین پذیرش این حقیقت که زن با یک همسر بیمار در حال زندگی است تاثیر بسیاری بر نوع نگاه زن برای ادامه زندگی با مرد معتاد دارد.

شوهرم معتاده خسته شدم

من ۳۴ سالمه و همسرم ۳۷ ساله. همسرم اعتیاد داره خیلی جنگیدم تا درست بشه اما نشد. ۱۰۰ بار کمپ ۱۰۰ بار تو خونه ترک کرد ولی دوباره شروع کرد. به نظرم من خودش نمیخاد شوهرم ترک کنه و درست بشه. الان ۱۳ساله که شوهرم معتاده تو این یک سال اخیر خیلی اخلاقش بد شده. دست بزن هم پیدا کرده. دخترم ۱۳ سالشه و پسرم ۵ ساله. تروخدا سرزنش نکنید که چرا فرزند اوردم وقتی دخترم به دنیا اومد من نمیدونستم اون معتاده بعدا فهمیدم. ولی پسرم را خواسته به دنیا اوردم چون دخترم شدید به من وابسته بود و پیشنهاد مشاور فرزند دوم را اوردم. هر شب دعوا داریم، بحث و کتک کاری. شدیدا دلم میخاد طلاق بگیرم ولی پدر و مادر پیر هستن نمیدونم چکار کنم دیگه نمیتونم تحمل کنم قیافه اش را اخلاق ش را دلم میخاد یه روز برم بیرون دیگه بر نگردم خونه. در این حد خسته شدم نمیدونم چجوری زندگیمو نجات بدم. بچه هامو خودمو قلبم درد میکنه .معد ه ام عصبی شده خودم هم مثل پیر زنها شدم.

پاسخ مشاور به پرسش ” طلاق یا زندگی با فرد معتاد “

شما حتما با دشواری های زیادی دست و پنجه نرم می کنید. زندگی با یک فرد معتاد میتونه خیلی سخت و اذیت کننده بشه. اینکه تصمیم به جدایی بگیرید یا ادامه بدید کاملا بستگی به خود شما داره اما شما باید برای خودتون یک آستانه تحمل و مرز مشخص کنید. این مرز رو زمانی که همسرتون در حالت نشئگی نیست باهاش در میون بذارید. این بیان کردن باید کاملا قاطعانه اما بدون پرخاشگری باشه.

همسر شما باید متوجه بشه که شما در زمینه اعتیادش از هرلحاظ اون رو همراهی کردید و هر چند از این بابت خیلی اذیت شدید اما هیچوقت قصد سرزنش اون رو نداشتید. با اینحال، شما هم مرزهایی دارید که اگر شکسته بشه دیگه زندگی براتون غیر قابل تحمل میشه. مثل دست بلند کردن و توهین شنیدن. بنابراین لازم میدونیم که همسر شما این خط قرمز رو درک کنه‌.
شما میتونید از طریق یک مشاور گروه‌های حمایتی پیدا کنید. در این گروه‌ها افراد دیگه‌ ای با مشکل مشابه شما حضور دارند که سعی میکنند به همدیگه کمک کنند و به هم دیگه راهنمایی بدند.
شما همچنین میتونید با خود مشاور هم صحبت کنید و با بررسی دقیق‌ تر زندگیتون راحت تر تصمیم بگیرید که بهتره جدا بشید یا به زندگی با ایشون ادامه بدید. شما باید درک کنید که هر کس تنها میتونه خودش رو تغییر بده؛ بنابراین همسر شما تنها زمانی تغییر میکنه که خودش بخواد و شما باید توجهتون به سلامت جسمی و روانی خودتون باشه. زندگی با یک همسر معتاد نباید موجب بشه که شما خودتون رو فراموش کنید‌.
شما به هیچ عنوان نباید تلاش برای انکار چیزی کنید. وجود یک مرد معتاد در خانواده، یک شرایط طبیعی نیست و نباید به این وضعیت عادت بشه. پس بجای اینکار شما باید اطلاعات خودتون در مورد اعتیاد و برخورد با فرد معتاد بالا ببرید. کتاب هایی در این مورد مطالعه کنید و فیلم های آموزشی ببینید.
شما در کنار این حرف که گفتم نباید همسرتون رو سرزنش کنید. باید این رو هم در نظر بگیرید که نباید بیش از اندازه اون رو راحت بذارید. اینکار میتونه باعث بشه که مصرف خودش رو بالاتر ببره و مشکلات دیگه‌ای برای شما و خودش ایجاد بشه.
در کنار همه این موارد اگر تصمیم شما طلاق از همسر معتاد بود و به این نتیجه رسیدید که همسر شما قابل تغییر نیست و شرایط براتون غیرقابل تحمله توصیه‌هایی که در ادامه خدمتتون ارائه میدم میتونه براتون کمک کننده باشه.
شما با داشتن پشتوانه مالی میتونید روند طلاق رو راحت تر پشت سر بگذارید بنابراین سعی کنید در یک موقعیت مناسب شاغل بشید.
به این مسئله هم توجه کنید که بخاطر اعتیاد همسر طلاق راحت تری میتونید داشته باشید و حتی حضانت فرزندانتون رو هم بگیرید. در نهایت همه چیز به تصمیم شما بستگی داره.
پیروز و موفق باشید.

کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

طلاق از همسر معتاد به شیشه

سلام خسته نباشین راستش من یه ۲سالی میشه ک نامزد بودم و الان یه ساله ک عروسی کردم شوهرمن کارگرساده روز مزدهستش از دوران نامزدی باهمسرم مشکل داشتم زیاد به کاراهمیت نمیدادرفتارشم خیلی خوب نبود ولی من بیشتز کارنکردنش اذیتم میکردمن حتی تا مرز طلاقم پیش رفتم اما به امیداینکه بریم زیریه سقف درست میشه اشتی کردم چندماهی گذشت ازعروسیمون من مادرم ساکن شمال بود پدرم وقتی یه سالم بود فوت کردو مادرم بعد عروسی من بایه اقایی ازدواج کردمن ک رفتم سره خونه زندگیم مادرمم رفت خونه ی شوهرش شمال عید بودک من و همسرم رفتیم شمال پیش مامانم بعد چندروزهمسرم به من گفت ک توبیشتر پیش مامانت باش من برمیگردم خونه من اینجا به همسرم شک کردم چون بعد رفتنش چندروزبعدک میخواستم برگردم هی اسراربه بیشتر موندن من کردازاونجا یه بیلیط اتوبوس گرفتم و شبونه بدون اینک به همسرم بگم راه افتادم سمت خونه جلوی درساختمون متوجه شدم ک ساعت ۷یا۷ونیم صبح هستش وهنوز چراغ خونه روشنه و همسرم بیداردست و پام میلرزید استرس بدی داشتم وقتی رفتم بالا حدود دودیقه ای اگر اشتباه نکنم طول کشید تادروباز کنه وقتی رفتم داخل متوجه شدم کله لبای همسرم زخمه وکلی لاغرشده بودمن اونجا متوجه شدم ک همسرم مواد مخدر مصرف کرده به برادرم زنگ زدم اومد اونجاوبرادرم وقتی وضعیتشو دید دوتازددره گوشش واونجا اعتراف کردرورگفت ک فقط چند صوت شیشه مصرف کرده من اونجا قهر کردم به امیداینک جدابشم رفتم خونه ی داداشم و به مامانم زنگ زدم ک بیامن میخوام جداشم مامانم ساعت ۱۱شب حرکت کردسمت ماساعت حدود ۹ شب بود ک شوهرم اومد خونه ی برادرم شام خورد و بعدش منو کشید یه جا گریه کرد کلی گریه کرد خودشو به درودیوارزد و گفت که تفریحی کشیدم شیطون گولم زدوازاین حرفا من خیلی همسرم و دوست دارم خیلی از یه یه بار دیده بودم به فامیل ما گفته بود به کسی نگووباهاشون نشسته بودوتریاک میکشیدخوب زنوگی میکردیم شکرخدا گذشت و گذشت بخاطره کرایه خونه و قرض و قوله که یه مسئولیت رودوش همسرمه همین باعث میشه ک شوهر من سره وقت بره سرکارو بیاد.

راستش یه موقع هایی بوده نداشتم بخورم نداشتم بپوشم اما یه وقتایی ام بوده که فراهم بوده اما تا الان بیشتر نبوده. خلاصه بعد یه مدت گذشت همین دیشب بود که رفته بودیم خونه مادرشوهرم همسرم گفت کیلید خونه رو بده من برم خونه دوش بگیرم و بیام منم دادم قراربود ساعت ۸ خونه مامانش باشه اما ساعت ۹ و نیم بود که من شک کردم و بهش زنگ زدم ک سریع و ۱۰ دیقه ای بیا بعدازاینک اومد متوجه شدم از حالاتش ک مصرف کرده.

دوباره دیشب که برگشتیم خونه تا صبح ساعت ۷ نخوابید چشم روی هم نگذاشت. میرفت بیرون و الکی در کوچه رو به هم میبست که من فک کنم میره بیرون ولی میره دستشویی و با چرا غ خاموش الکی میشسته اونجا من اونجا متوجه شدم ک مصرف کرده. به نظرشما من چیکار کنم همسه من تفرحی میکشه یا معتاده نمیدونم. کمکم کنین تروخدامن پدر بالاسرم ندارم تنهام لطفا تو تصمیم گیری کمکم کنین اینم بگم ک رابطه ی جنسیمون اول ۱۰ روز یه بار بود ولی الان ۲ روزه ک بین ماهیچ رابطه ای وجود نداره همه میگن معتاده و بایه ادم معتاد نمیشه زندگی کرد ولی من حسی ک دارم اینه ن میتونم بمونم ن میتونم برم توروخدا کمکم کنین من چیکارکنم؟

شوهرم معتاده خسته شدم

کاملا درک میکنم که شما وضعیت در دشواری قرار دارید و نمی دونید که چه تصمیمی باید بگیرید. یک طرف سختی‌های زندگی با یک فرد معتاد و تلاش برای ترک دادن ایشون وجود داره و در طرف دیگه سختی‌های جدایی و خراب شدن زندگی مشترک شما وجود داره.
اول از همه لازمه که بدونید در واقع چیزی به نام مصرف مواد به صورت تفریحی وجود نداره و مصرف مواد مخدری مثل شیشه اعتیاد رو با خودش به همراه خواهد داشت. چه بسا اعتیاد شیشه بسیار بیشتر از انواع دیگر مواد مخدر هست و به موازات اون ترک کردنش هم سخت تر خواهد بود.
شما برای اینکه بتونید راحت تر تصمیم بگیرید باید مواردی رو ارزیابی کنید که در ادامه خدمتتون خواهم گفت.
شما باید بدونید که نمیتونید همسرتون رو مجبور به ترک کردن کنید. ترک تنها زمانی مقدور خواهد بود که همسر شما شخصا به این باور برسه که نیاز داره ترک کنه و با سختی های اینکار مواجه بشه. در این مسیر شما تنها نقش حمایت کننده و همراه رو دارید. پس باید با همسرتون صحبت کنید و متوجه بشید که آیا واقعا باور داره که برای ادامه زندگیش نیاز به ترک کردن داره؟ ممکنه در زبون بیان کنه که میخواد ترک کنه اما این حرف صرفا یک جور قانع کردن شما برای ترک نکردن زندگی باشه پس باید دقت کنید که حس واقعی همسرتون در مورد ترک کردن چیه.
بدون شک ترک کردن موادی مثل شیشه راحت نیست و بسیار سخت میشه اگر یخواید که به تنهایی از پس اینکار بر بیاید. به شما توصیه میکنم که حتما با همسرتون به یک مشاور اعتیاد مراجعه کنید و اگر لازم بود همسرتون مدتی در یک کمپ ترک اعتیاد بستری بشه. البته لازم نیست که در مورد کمپ چیزی به همسرتون بگید. مشاور اول شدت اعتیاد همسر شما رو بررسی میکنه و بعد راهکارهایی رو به شما ارائه میده. در بسیاری از مواقع داروهایی که تجویز میشن تاثیر بسزایی در ترک دارند. این روند ممکنه مقداری هزینه‌بر باشه اما باید توجه کنید که در مقابل حفظ زندگی همسر شما و رابطه شما قطعا چیزی نخواهد بود.
نکته دیگه‌ای که باید بهش توجه داشته باشید اینه که شما نباید خودتون رو بخاطر این مسئله قربانی کنید و موجب آسیب به خودتون بشید. شما تلاش خواهید کرد که به همسرتون کمک کنید اما اگر احساس کردید که این تلاش‌ها بدون نتیجه بودند نباید به سوختن و ساختن راضی باشید و در اون شرایط باید برای خودتون و سلامت روان خودتون ارجحیت قائل بشید.
بنابراین در صورتی که احساس میکنید به همسر و زندگی با همسرتون علاقه دارید توصیه میکنم که برای کمک به ایشون تلاش کنید و از راهکارهای پیشنهادی کمک بگیرید اما تا زمانی که سلامت خودتون به خطر نیوفته. در صورتی که احساس کردید که اینکار فایده ای نخواهد داشت و روند زندگیتون تغییری نکرده بهتره که با راهنمایی مشاور به جدایی فکر کنید.
به عنوان نکته آخر باید خدمتتون بگم که تا زمان بهبود کامل همسرتون و بازگشت زندگیتون به حالت عادی نباید تصمیم برای بچه دار شدن بگیرید. اینکار آسیب و سختی های زیادی هم برای شما و هم برای بچه در بر خواهد داشت.
در تمامی مراحل زندگی پیروز و موفق باشید.

کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

شوهرم سر کار نمیره معتاده

سلام وقت بخیر شوهربنده همش ازصبح تا شب خونه است سرکارنمیره بعضی موقعع ها عصر میره شب ساعت ۱۲ یا ۱ میاد خونه. سیگار میکشه اعتیاد به مواد تریاک داره سالی ۹ بار۴۰ روز ترک میکنه و باز میکشه اینا به کناربه شدت بددهن و دست به زن داره خیلی هم بدهکاره الان طلبکاراش حکم جلب رو گرفتن. به خدا اختیار زندگیم رو داده به خانواده اش به خصوص خواهرش چون همیشه خرجی من و بچه هام رو خواهر مجردش میده هرچی خواهرش و مادرش امر کنه همون میشه. مثلا پسرم وقتی میره خونه مادر شوهرم اینا من اجازه ندارم بهش بگم مثلا با فردا پسرمون ۳روزه اونجاست زنگ بزن بیارنش بلند میشه منو میزنه بهم میگه تو کی هستی من تو رو آدم حساب نمیکنم به شدت از خانوادم بدش میاد با این بدیهاش صبح تا شب استرس دارم. واقعا روح وروانم بهم خورده همش میخوام خودم رو بکشم. به شدت شوهرم و خانوادش دروغ زیاد میگن. حالم داره ازشون بهم میخوره. به خدا نمیره سرکار حداقل خرجی خونش رو بیاره منو فهمیدم که حالا خانوادش خرجی منو بچه هام رو میدن باید ما امربه فرمان اونا باشیم و همش جلوی اونا خم و راست بشیم. منم به شوهرم گفتم نه من کنیز توام نه بچه هام غلام خودت وخانوادت. بهش میگم دندت نرم برو سرکار به شدت هم خانوادش پولی روکه خرج ما یا خودش میکنه میزنن توسرش و باعث این بدبختی و بدهی زیاد خانواده خودش هستند. من دیگه بریدم توروخداکمکم کنید.

پاسخ مشاور به پرسش ” از بیکاری شوهرم خسته شدم “

همسر شما اعتیاد داره، کار نمیکنه، دست بزن داره، استقلال مالی نداره و توهین میکنه. این ویژگی‌ها کاملا بر خلاف ویژگی‌های یک خانواده سالم هستش و قابل درکه که چقدر اذیت میشید از این بابت. بنابراین شما نباید به ادامه دادن این وضعیت ادامه بدید.
در مرحله اول من توصیه میکنم که به همسرتون یک فرصت نهایی بدید. بهش بگید که ادامه دادن این وضعیت براتون غیرقابل تحمل شده. شما مجبور به ادامه دادن این شرایط نیستید و نمیتونید دیگه تحمل کنید. بنابراین همسرتون باید تجدید نظرهایی در رفتارش کنه. در مرحله اول باید مصرف مواد رو کنار بذاره. خیلی از مشکلات شما مثل کار نکردن ایشون، اخلاق بد ایشون و مشکلات مالی شما میتونه ناشی از مصرف مواد و اعتیاد شوهر تون باشه. قطعا خرید مواد هزینه زیادی داره و وقتی به اندازه کافی مصرف نشه باعث خلق بد میشه. در مرحله بعد باید مشغول به یک کار دائم بشه و هرچند که در آمد کمی داشته باشه حساب و کتاب خانواده رو یا خودش مدیریت کنه یا به شما بده. کتک کاری از هیچ دیدگاهی پذیرفته نیست و نباید دیگه اینکار رو تکرار کنه.

در صورتی که ایشون به این رفتارها ادامه بده شما میتونید برای طلاق اقدام کنید. البته تصمیم به طلاق کاملا بستگی به خود شما داره با این حال در صورت اقدام برای طلاق به علت مصرف مواد همسرتون، عدم پرداخت هزینه‌های زندگی و خشونت فیزیکی دادگاه به نفع شما رای خواهد داد و روند جدایی شما آسون تر خواهد بود. با توجه به شرایط ایشون شما حتی میتونید حضانت فرزندتون رو هم بر عهده بگیرید.

به هر جهت، طلاق تصمیم آسونی نیست و باید به صورت همه جانبه درباره اون فکر کنید. شما در روند طلاق نیاز به حمایت‌های عاطفی و مالی خانواده خودتون دارید. درصورتی که خانواده شما از لحاظ مالی در وضعیت خوبی قرار نداره یا قادر به جلب حمایت اونها نیستید باید سعی کنید دنبال یک شغل برای گذروندن دوران طلاق و بعد از طلاق باشید.
علاوه بر این ها کمک گرفتن از مشاور میتونه کمک بزرگی به شما بکنه که بهترین تصمیم رو بگیرید. در هر صورت شما نباید خودتون رو قربانی کنید و راضی به سوختن و ساختن بشید. زندگی شما نیاز به تغییر داره و تغییر به همراه حفظ زندگی نیاز به همراهی و تغییر پذیری همسرتون داره در غیر این صورت توصیه میکنم که با کمک یک مشاور و وکیل به ابعاد جدایی فکر کنید.
در تمامی مراحل زندگی پیروز و موفق باشید.

کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

مطالب مرتبط: از چه مردانی باید طلاق گرفت

پایان رابطه با مصرف کننده ی مواد مخدر

من حدود یک سال پیش با دوست پسرم آشنا شدم. خیلی سریع عاشق همدیگر شدیم. از آنجایی که مادرش از او می خواست تا خانه را ترک کند، بعد از گذشت دو ماه به او پیشنهاد دادم تا بیاید و با من و دو پسرم از رابطه ی قبلی زندگی کند. روز بعد از نقل مکان او، متوجه شدم که باردار هستم. او خیلی خوشحال شد، با این وجود، کمی بعد از آن که برای زندگی به خانه ی من آمد، مشخص شد که گرفتار رابطه ی ناسالمی از قبیل کوکائین، قمار و پورن است.

گاهی اوقات، سر کار نمی رفت، تمام شب را بیرون از خانه می گذراند و غیر قابل کنترل بود. من در نهایت متوجه شدم که به من خیانت کرده است. موافقت کردم که اگر مصرف مواد مخدر را ترک کند، بگذارم پیش ما بماند اما بر عهدش پایبند نماند. چندین مرتبه در طول دوران بارداری از او خواستم تا برود اما هر بار حرف خود را پس می گرفتم. در نهایت، در ماه سپتامبر به او گفتم که برود.

از آن زمان تاکنون، او بعد از ناامید کردن افراد بسیار زیادی و نابسامانی کامل برای مدت زمان کوتاهی در کنار ما زندگی کرد. ما با هم خیلی خوب کنار می آمدیم. او در این مدت از مصرف کوکائین فاصله گرفت. پیشنهاد دادم که دوباره تلاش کنیم. او دلش نمی خواست. به نظر می رسید که نمی خواهد دوباره تلاش کند زیرا قصد نداشت مصرف کوکائین را برای همیشه کنار بگذارد. من حاضر بودم بر روی این مسائل کار کنم اگر این به معنی با هم بودن دوباره ی ما به عنوان یک خانواده بود. ناراحت کننده بود که او این چنین نمی خواست.

او دوبار در هفته برای دیدن پسرش می آید اما احساس می کنم که نتوانسته ام یک خانواده ی خوبی برای فرزندانم فراهم کنم و هرگز نمی توانم این موضوع را پشت سر بگذارم. تنها راه حل ممکن، تغییر محل زندگی است تا او را برای همیشه از زندگی خود و فرزندانم کنار بگذارم. دوست ندارم مردی مانند او بر روی پسرم تاثیر بگذارد و پسرم را نیز شبیه به خود کند. نمی دانم باید از اینجا به کجا بروم.

مطالب مرتبط: از کجا بفهمم شوهرم ترک کرده

پاسخ مشاور به طلاق از مرد معتاد

چندین موضوع سخت تر از ناامید شدن از فردی که دوستش داشته اید، وجود دارد. شما با مردی آشنا شده اید که به نظر می رسید شما را دوست دارد. الان، بعد از صاحب فرزند شدن و تحمل دلشکستگی، از خود می پرسید که برای داشتن خانواده ی باثباتی که می خواستید، چه کاری می توانستید انجام دهید یا چه کاری الان از دستتان برمی آید.

مسئله این است که مردی که تمام این چیزها را در کنار او می خواستید، همیشه به دنبال خواسته ی دیگری بوده است. من متخصص در زمینه ی اعتیاد نیستم اما می دانم که اعتیاد چه تاثیری بر روابط بین زوج ها می گذارد. واقعاً مهم نیست طرف به چه چیزی اعتیاد دارد زیرا نکته ی کلیدی در مورد بودن با شریک زندگی معتاد، این است که رابطه ی درجه اول آن ها با ماده ی مخدر، قمار، مشروب الکلی یا پورنی است که به آن اعتیاد دارند. از آنچه در نامه ی خود توضیح دادید، می توانم بگویم که شما دائماً مسئولیت تلاش برای تغییر این مرد را خود بر عهده گرفته اید. وقتی چنین اتفاقی نیفتاد، او را به امید این که شاید بتواند ببیند که چقدر دوستش دارید و چقدر می خواهید در زندگیتان حضور داشته باشد، پیش خودبرگرداندید. حتی الان هم، وقتی برای ملاقات پیش شما می آید، حسرت هایی که در نامه تان ابراز کرده اید، باعث می شود فکر کنم که هنوز هم به دنبال راهی برای مرتب کردن اوضاع هستید.

متاسفم هیچ راه بهتری برای گفتن این موضوع وجود ندارد اما حقیقت این است که شما نمی توانید خواسته های خود را در کنار او محقق کنید. تا زمانی که خود مسئولیت زندگی و قسمت اعظمی از رفتارش را بر عهده نگیرد، شک دارم که بتوانید به شریک زندگی یا پدری که می خواهید، دست پیدا کنید. مردم به دلایل مختلفی درگیر اعتیاد می شوند. این تقصیر شما نیست که شریک زندگیتان دچار مشکلات و مسائلی شده است – شاید گذشته ی دشوار او باعث شده است تا در برابر مشکلاتی که اکنون با آن ها مواجه می شود، آسیب پذیر باشد؛ اگرچه همیشه این چنین نیست. اغلب آن ها می خواهند اوضاع تغییر کند اما کشش مشکلات خاص، به عنوان مثال مواد مخدر یا قمار باعث می شود که ترک کردن اعتیاد تقریباً برای انجام فرد به تنهایی غیرممکن شود.

یافتن یک کمک حرفه ای اغلب ایده ی خوبی است اما نمی توانید شریک زندگی خود را وادار به انجام این کار کنید مگر آن که واقعاً در جایگاهی در زندگی خود قرار گرفته باشد که خود نیز به دنبال تغییر است. بنابراین، با داشتن نیم نگاهی به آینده، مگر آن که او به نقطه ای برسد که مسئولیت اعمال و رفتارش را خود بر عهده بگیرد، باید بگویم که متاسفانه تجربیاتی که توضیح دادید، یک مشکل اساسی برای شما و فرزندانتان خواهد بود. این واقعاً سخت و دشوار است اما خانواده های افراد معتاد احتمالاً با من موافق هستند که شما نمی توانید این کار را به جای آن ها انجام دهید؛ اگرچه، وسوسه ی تلاش کردن می تواند مقاومت ناپذیر باشد. هر مشکلی که دارد، خود باید آن را برطرف کند.

نمی دانم آیا حس شکستی که توضیح دادید، باعث شده است تا فکر کنید نمی توانید کمک بگیرید. گفتید که در تشکیل یک خانواده ی با ثبات شکست خورده اید و شاید شریک زندگیتان و مادرش باعث شده اند تا احساس کنید، کاری که برای فرزندانتان انجام می دهید، کافی نیست. اما باید بگویم که علیرغم تمام مشکلات تلاش خود را کرده اید تا اوضاع را مرتب کنید و امیدوار هستم که همان اراده و قدرتی که شما را در انجام این کار توانمند ساخته است، به شما در تماس گرفتن با افرادی که می توانند کمکتان کنند، یاری دهد.

توصیه می کنم که گروه های محلی که برای شریک های زندگی معتاد وجود دارند را جستجو کنید. علاوه بر این، با دوستان و اعضای خانواده تان که قابل اعتماد هستند، ارتباط برقرار کنید تا بشنوید که اوضاوع تا چه حد دشوار بوده است. نامه ی شما پر از احساس ناامیدی ناشی از گوشه نشینی است و ارتباط برقرار کردن با دیگران، یکی از روش هایی است که به کمک آن می توانید دوباره خود را به عنوان شخصی که هستید، نه مراقب یک فرد معتاد درک کنید. در حالی که شریک زندگیتان همچنان معتاد به مواد مخدر (یا هر چیز دیگری) باقی می ماند، شما آنقدر عاقل هستید که رفاه خود و فرزندانتان را در اولویت قرار دهید. اگر فکر می کنید که شرایط سخت تر شده است، شما را تشویق می کنم تا با پرستار خانگی یا پزشک عمومی خود تماس  بگیرید. تماس گرفتن با دفتر مشورت دهی رایگان برای شهروندان در مورد نگهداری و دسترسی به کودک نیز می تواند مفید باشد.

خانواده ها در اندازه ها و شکل های مختلفی هستند. گاهی اوقات، در حالی که بزرگ می شوید، سعی می کنیم خانواده ی خود را به گونه ای شکل دهیم که به ما در درک روابط قبلی کمک کنند، مانند روابطی که با والدین خود داشته ایم. در مواقع دیگر، ما ممکن است شریک زندگی را انتخاب کنیم که می توانیم برای او همه چیز باشیم، به امید این که او نیز ما را به همین اندازه دوست خواهد داشت. اما واقعیت این است کهدر حالی که تمامی خانواده ها و روابط دارای فراز و نشیب های مربوط به خود هستند، چیزی که باعث می شود این روابط ادامه پیدا کنند، وجود اعتماد، توجه و پشتیبانی برای هر دو نفر است. در حال حاضر، این شما هستید که تمام این کارها را برای همه انجام می دهید. این نه منصفانه است و نه مناسب. فکر می کنم باید راهی برای رهایی از دست این مرد پیدا کنید. احساس من این است که اگرچه به او گفته اید که برود اما کاملاً باور ندارید که می توانید از رابطه به طور کامل فاصله بگیرید، که مجدداً یک مشکل بسیار رایج برای شریک های زندگی معتاد محسوب می شود. لطفاً از این لینک برای تماس گرفتن با گروه پشتیبان محلی خود استفاده کنید و در صورت امکان، به منظور به دست آوردن دوباره ی اعتماد به نفس و باوری که می توانید به زندگی خود ادامه دهید، از پزشک عمومی مشاوره بگیرید.

202 دیدگاه

  1. سلام من همسرم سه بار اعتیاد به شیشه داشتند و الان 3دفعه می‌ره کمپ ما چهارده سال زندگی مشترک داریم و به دختر و پسر دوقلو 9سال وتا الان خانواده ام نمی‌دونستن که ایشون اعتیاد داره و تازه فهمیدن و خرج ما با خانواده من بوده الان خانواده من میگن طلاق بگیر ما خونه و حمایت میکنیم ولی اگر برگردی به زندگی باید فراموش کنی خانواده‌ای داشتی و اینو بگم چند روز پیش مادر ایشون اومدند و من رو زدن آیا میشه به یه فرد که از کمپ اومده اعتماد کرد یا حتی خانواده اش همیشه در زندگی ما دخالت میکنند به نظر شما جدا بشم و یا زندگی کنم و میترسم که من و فرزندان خود را اگر اعتیاد شروع کرد به قتل برسونه

  2. سلام .شوهرم ۲۰ ساله اعتیاد داره زندگی خیلی سخت میگذره برامون دوتا هم پسردارم..تاالان بخاطر بچه ها طلاق نگرفتم .الانم نمیخوام طلاق بگیرم منتها همیشه بحث ودعوا داریم .متاسفانه همسرم منو مقصرمیدونه ومیگه طلاقت میدم چون نمیخواد ترک کنه وترس ازاین داره من وخانوادم اونو کمپ ببریم منو تهدید کرده که برم کمپ بیام اول توروطلاقت میدم .منتها من خیلی وابستم به بچه هام ..هم اینکه خسته شدم اززندکی با این مرد نمیدونم چیکار کنم سوال من اینه اگه شوهرم بخواد منو طلاق بده ومن نخوام میشه ؟

  3. سلام من 48سالمه که تنها فرزندمو دوساله از دست دادم وبا شوهرم به مشکل خوردم چون میگفت بچه رو تو کشتی برای اینکه بادوستش رفت وتصادف کرد وتو حواست نبوده …خلاصه دو الی سه بارم برگشتم ولی دیدم درگیر اعتیاد شده البته همسرم شاغله وتحصیل کردست ولی یهو میبینی میخواد 6ساعت کنار منقل بشینه وتفریحی که اصلا برای من قابل هضم نیست از اون طرفم زندگیمو ودوست دارم ولی دیگه بچه ایم نیست واقعا سر دوراهی موندم برم پیش خانوادم که یه مادر پیر دارم یا بمونم‌و تنهایی با وجود شوهرمو تحمل کنم تو رو خدا راهنماییم کنید هر دو جام مشکل مالی انچنانی ندارم ولی هر دو جا تنهام فقط پیش مادرم فکرم راحتره

  4. سلام خانمی هستم که زندگی اولمو از دست دادم شوهرم فوت کرده دوباره ازدواج کردم زنی کسی شدم که خودم عاشقش بودم خانوادم راضی نبودن شوهرم زندگی اولشو از دست داده چون معتاد بوده زنش طلاق گرفته یه دختر ده ساله داره وقتی با من اشنا شد دو سال پاکی داشت الان شیش ماهه ما زن شوهر شدیم من بهش شک کردم که مواد میکشه هی بهش میگم میگه ن به گردن نمیگیره اصلا زندگی ندارم خسته شدم چند بار تصیم گرفتم خودکشی کنم چون اخلاق هم داره سرصدا ضرفامو همه را شکسته سرکار نمیره انتخاب خودم بود الان پشیمونم نمیدونم چیکار کنم پدر مادرمم فوت کرد یه برادار دارم دوخواهر روم نمیشه بهشون بگم این مشکلو دارم چون تا بگم میکن خودت خواستی تورا خدا کمکم کنید

  5. معتاد مجرم نیست
    معتاد بیمار هم نیست
    بلکه اصلا انسان نیست
    خدا همه معتادا رو نابود کنه که همشون همنشین شیطان هستند
    یک روز زندگی با اینها حرومه
    من ۷ سال شوهر معتادمو تحمل کردم الان هم به خاطر استرسهایی که تحمل کردم دچار سرطان روده شدم و الان شیمی درمانی میشم

  6. سلام خانمی هستم ۳۲ساله همسرم ۳۵ سالشونه اون ۴ساله به متدون وبی دو والکل واینا اعتیاد داره الکلو با حکم حق طلاق ازش گرفتم ودیگه الکل مصرف نکرد بعدش با گفته خودش روی اورد به متادون وبی دو اینا من خبر ازبقیش ندارم اما اینارو میدونم که میخوره تا متادون میخوره شاد وشنگوله وبامن خوبه وتاصبح بیداره وپلک نمیزنه واما امان ازوقتی که بخواد ترک کنه دیگه حتی نمیگه من زنی دارم وحالش فوق العاده بده واصلا توانایی جنسی نداره منم جوانم وورزشکار خوب حق طبیعیه هرزنی که شوهرش توجه کنه بهش اما من تواین مدت یه رابطه جنسی خوب وتجربه نکردم وتا وقتی موقع رابطه میشه وسط کار حالت نعوظشو ازدست میده ومنو نیمه کاره ول میکنه ومنم واقعا اعصابم درحد شدید بهم ریخته من خودم افسردگیم شدیده اعصابم داغونه قرص اعصاب گیاهی مصرف میکنم تاخوابم ببره خیلی الان حالم بده به خودکشی فکر میکنم داغونم به خانوادمم نمیتونم بگم چون اونا باخودم فکر میکنم شاد میشن بهم وبعدم به خاطر دختر ۹ ساله ای که دارم نمیتونم خونه روترک کنم بدبخت وتوسری خور همه میشه دلم میخواد طلاق بگیرم اما فکر دخترمو ایندش نمیزاره چکار کنم خیلی از نظر عاطفی از سمت شوهرم زجر میکشم من همش جدا میخوابم چون فکر میکنم دیگه حسی بهش ندارم توروخدا کمکم کنید بمونم یابرم اینم میدونم که این ترک کن نیست کسی که بامتدون سرکار داشته به مدت طولانی بخوادم ترک کنه دوباره برمیگرده خیلی توهمه کار زیاده روی داره توالکل توهمه چی خدا ازش نگزره

  7. شوهرم معتادم هست همیشه به شوخی خنده میگه زمانی که تو ترکم کنی منم ترک میکنم خوبیایم داره شوهرما مثلا موقع بیماری همیشه هوام داره اما اگه با کسی از فامیلش حرف بشه پشتن نیست میگه تو درجه سه چاری اینم بگم اصلا انگار دلش با زندگی نیست مثلا اگه چیزی خراب بشه دور درست میکنه یاگرفتن وسیله منزل میگه میخوای واسه چی فقط تنها وظیفش خرج خورد وخوراک، بردرشوهرام تمشون به گردشو تفریح هستن اما ماحتی به زور یه پارک ببره ما قبلا اصفهان زندگی میگردیم یک سال شوهرم تهران کار کرد وقتی میومد پیشمون تو یت اتاق مینشستو سرش تو گوشی هرچه دختر اسرار میکردن جای بریم نمیبرد ماشین داشتما خراب شد پارکش کرد تو پارکینک الان یکساله بدون استفاده یه هفته که پیشمون بود انگار اسیر بودیم تنهاو عمگین الان از پاییز امدم پیشش اما چه امدنی خون به جگرمون کرده

  8. سلام وقت بخیر،خانمی ۳۳ساله هستم ک ۸سال و۶ماهه ازدواج کردم و یک دختر هشت ساله دارم،همسرم درگیر اعتیاد هست،همیشه حرف از ترک میزنه ولی اراده نداره،البته چندباری هم اقدام ب ترک کرد آخرین بار ۷ماه ترک کرد ولی خب باز دوباره برگشت،دیگه تحمل شرایط واقعا برام سخت بود الان یک ماه ک اومدم خونه ی پدرم، دخترم هم پیش پدرش موند و الان حتی از دخترم هم بیخبرم،میخواستم راهنماییم کنید کچیکار کنم اگه اظهار پشیمانی کرد و خواست برگرده چطوری باش صحبت کنم یا چ شرطی برای ادامه زندگی باهاش بزارم

  9. من هم همسرم اعتیادداره هم بداخلاقه هم برای من و بچه هام وقت نمی ذاره هم یکسره گریه میکنه بخاطرکمبودهایی که تو گذشته داشته هم اینکه افسردگی توخانوادشون داشتن واینکه خرج موادمیده تریدمیکنه مثلاهمون پول خرج خونه روبه بادمیده خیلی راحت میگه به تومربوط نیست وازهمه مهمترخرجی نمیده من ازبس اینارو گفتم وگوش نداده خسته شدم خیلی راحت در جواب من میگه آب پاکی رومیریزم رو دستت من ترک بکن نیستم

  10. همسرم اعتیاد داره خیلی جنگیدم تا درست بشه ..اما نشد …۱۰۰ بار کمپ ۱۰۰ با تو خونه ترک کرد ولی دوباره شروع کرد. ب نظرم من خودش نمیخاد درست بشه الان ۱۳ ۱۴ ساله ک معتاده تو این یه سال اخیر خیلی اخلاقش بد شده دست بزن هم پیدا کرده ..دخترم ۱۳ سالشه و پسرم ۵ ساله تروخدا سرزنش نکنید ک چرا فرزند اوردم وقتی دخترم ب دنیا اومد من نمیدونستم اون معتاده بعدا غهمیدم ..ولی پسرم را خاسته ب دنیا اوردم چون دخترم شدید ب من وابسته بود و پیشنهاد مشاوره فرزند دوم را اوردم .هر شب دعوا داریم ..بحث و کتک کاری شدیدا دلم میخاد طلاق بگیرم ولی پدر و مادر پیر هستن نمیدونم چکار کنم دیگه نمیتونم تحمل کنم قیافه اش را اخلاق ش را دلم میخاد یه روز برم بیرون دیگه ب نگردم خونه??در این حد خسته شدم نمیدونم چجوری زندگیمو نجات بدم بچه هامو خودمو قلبم درد میکنه .معد ه ام عصبی شده خودم هم مثل پیر زنها شدم

  11. سلام ۱۸ سالمه تازه ازدواج کردم و فهمیدم همسرم اعتیاد به شیشه داره یکساله که منو هی سر ميدوونه نه سر کار میره ن کاری بلده
    بچه ندارم و از طرف خانواده حمایت نمیشم چیکار کنم دیگه کلا افسردگی شدید گرفتم

  12. زهرام سه سال ازدواج کردم حاصل ازواجمون یه پسره یه ساله است شوهرم معتاده اصلان سره کار نمیره نمی‌دونم چیکار کنم

  13. اسمم مهشاده منو شوهرم الان ۴ماهه ازدواج کردیم شوهرم سرکار نمیره بهم توهین میکنه قضاوتم میکنه تحقیرم میکنه بهم فحش میده و اینکه متادون مصرف میکنه.وقتی اسم کار کردن میارم بحث میکنه دعوا میکنه به خانوادم فحش میده من مادرم یکسالی هست فوت شده به مادرمم توهین میکنه به من میگه تو باعث بانی اینی که من سرکار نمیرم تو اذیتم میکنی تو عذابم میدی تو خونوادم عذاب میدی با اینکه حتی کوچیک ترین حرف بدی نزدم بهشون نه به خودش نه به خونوادش.من خیلی حرفشو خوردم و میخورم همش بهش میگم برو سرکار تو وظیفه جداست منم وظیفه جدا اصلا انگار عین خیالش نیست فقط میشینه پای گوشی صبح تا شب تو گوشیه تا یه کار هم پیدا میشه بهونه میاره مثلا میگه کمرم درد میکنه،مریض شدم،حالم خوب نیس و خیلی چیزای دیگه…حتی خونوادش هم میدونن که من دارم اذیت میشم عذاب میکشم و این فقد بهونه میاره.واقعا دارم اذیت میشم خیلی سخته من تو خونواده ی خودم همچین سختی هایی رو دیدم باورم نمیشد که سر خودم بیاد.

  14. سلام همسرم سرکار نمیره و قرص اعصاب مصرف میکنه ۱۰ ماهه عقد کردیم و بنده به شدت از این قضایا ناراحتم ولخرجه و ضرر های مالی زیادی میده عاشق وام گرفتن و قرض و چک کشیدن های زیاده که بعد برای پاس کردن مکافات داریم چیکار کنم

  15. سلام من ۸ ساله ازدواج کردم بعد ازدواج متوجه شدم شوهرم معتاده تا امروز خودم خرج زندگی رو دادم ولی دیگه کم آوردم چون قبل این آقا یک ازدواج ناموفق داشتم ‌مجبور شدم تحمل کنم این شرایط رو. هر جور فکر کنید باهاش کنار امدم به خوبی هزاران بار واسه ترک مواد صحبت کردم. واسش کار پیدا کردم ولی فایده نداشت. الان به جای رسیدم که دیگه از زندگی کردن خسته شدم الان چند ماه هست افسرده شدم همش خونه هستم فقط فکر میکنم چه کار کنم. از این ازدواج فرزندی ندارم ۳۵ سالم هست.

  16. هر چه زودتر از زندگی که چه عرض کنم از این وضع فلاکت بار راحت بشی در آینده خودت رو خواهی ستود .اگر بچه هم داشته باشی باید طلاق بگیری . زندگی با فرد معتاد زندگی نیست الکی خودتو خوش کردن هست . خودت رو گول نزن .توبه گرگ مرگ هست . معتاد شرف ندارد .

  17. زنم۷سال بزرگترازمنه.اعتیادداشتم ترک کردم اماالان بخاطر بی حرمتی های زنم ودعواهامون زندگیم جهنم شده.بخاطربچه هام مجبور ب ادامه هستم امااونهاهم خسته شدن موندم ن راه پیش دارم ن راه پس.کمکم کنید. من۳۷وزنم۴۲سالشه.توروزای اعتیاددوران سختی داشتم اماالان دوساله پاکم ولی رفتارهای زنم ادامه رو سخت کرده برام.من ب عنوان مرد هیچ شخصیتی براش ندارم.توروم وای میسته وهمیشه منوقضاوت میکنه و براش فرقی نداره ک من الان پاکم و سرکار میرم.گچکارم.نمیتونم طلاقش بدم هم بچه هانمیذارن هم اون کسی رو نداره بابا ننش مردن…بچه هام پسرم۱۱ ودخترم۶سالشه.من بامامان وبابام زندگی میکنم یعنی باهم هستیم.زنم انگارازلحاظ روانی دچار مشکل هست ولی قبول نداره.خودشم از لحاظ سوادبیسواده هم سواددرسی هم سواداجتماعی.ممنون میشم اگه راهی نشونم بدین. مشاوره هم خاستم برم ولی فایده نداره چون زنم طوری هستش ک اگه تاشب یچیزی رو براش باز کنی وتوضیح بدی تا حرفت تموم بشه ازجایی ک خودش حرفش مونده شروع میکنه وانگاراصلا حرف کسی براش معنی نداره.انگارهیچ حرفی رو نمیفهمه ن ک نخاد نمیفهمه. الان چندساله ک ماجدامیخابیم وکاملاطلاق عاطفی گرفتیم کاملا.

  18. شوهرم به هروئین و شیشه و کلوناز اعتیاد داره چندین دوره کمپ و حتی بیمارستان رفته و ترک کرده اما باز بعد مدت کوتاهی مصرف می کنه اخیرا ۳ماه هرماه یکبار رفتیم دکتر روانپزشک که دارو تجویز کردن تشخیص ایشون این بود ک شوهرم بیش فعالی کودکی داشته ک درمان نشده بعد وارد بزرگسالی شده و همین باعث اعتیادش شده و نمی تونه ترک کنه با مشاوره روان شناسی در مشاوره با ما قرارشد شوهرم رو پیش روانشناس بالینی ببرم که چون تو شهر ما روان شناس بالینی نیست نتونستم ب همین علت خواستم آنلاینی با روان شناس بالینی صحبت کنم. خواستم در زمینه ترک شوهرم سوال کنم که آیا میشه ابتدا چند جلسه مشاوره بشه بعد شروع به ترک کنه .؟ این شیوه می تونه در دوام ترک تاثیر داشته باشه یا خیر؟ و آیا ای سی تی که انجام میشه اثرات منفی شدید هم داره یا خیر ؟ افرادی اعتقاد دارند که ای سی تی می تونه فرد رو حالت خل بودن تبدیل کنه

  19. سلام من۲۳سالمه سه سال نامزدم یسال شده ک فمیدم هرویین وشیشه مصرف میکرده کمپ رفت پنج روزه برگشت بیرونش کردن باباشم اعتیاد داشته الانم هی میگه میزارم کنار نمیدونم درس میکنم ولی فلا که هیچی چیکارکنم بنظرتون؟؟؟

  20. سلام خسته نباشید … من ده ساله که زندگی میکنم بعد از چند سال متوجه شدم همسرم اعتیاد به مواد صنعتی داره با تلاش خودم ترک کرد و دو سال بود زندگی آرومی داشتیم و هیچ مشکلی نداشتیم تا اینکه بخاطر بچه دار شدنمون مجبور شد عمل کنه بعد از عمل کلا اخلاقش عوض شد و از من فراری شد و خونه نمیاد و الان متوجه شدم داره الکل مصرف میکنه و بنظر میاد با کسی در ارتباطه شما جدایی رو پیشنهاد میکنین؟ برای این میپرسم چون شرایطم تو جدایی فکر نمیکنم بهتر بشه. خواهش میکنم راهنماییم کنین چند روزه کارم شده گریه

  21. میخواستم کمکم کنید من ۸ ساله ک ب خواست فامیل بیسواد دادن ب یه مرد ۴۵ ساله ک خودم ۲۱ بودم و اون مرد هم معتاد بوده و الانم هستش دوتا بچه دارم و زندگی خیلییی بدی پیش میبرم پول خونه هم نداره و طلاقمم نمیده فامیل مامانم میگن اثلا خونمون نیایی هر جوری ک است همرایش زندگی کن خودت کار کن خب کار هم کمه و پول هم ندارم حد اقل چهارتا روسری و شالی بخرم بفروشم موندم چ کنم لطفاا بهم کمک کنید چه راهی پیش برم ممنون میشم ??بی کس و غریبم. و حالا میترسم ب خواهرم بگم یکی منو میخاد شما نترسین ک بیجا و مکان میمونم فقط همنقدر تحملم کنید تا طلاقمو بگیرم اما میترسم خواهرم درکم نکنه و دومم عاشقش نیستم باید چه کنم لطفاا کمکم کنید راه خوب کدامه تا من پیش ببرم بخاطر خرج دو تا طفل خواهرم میگه نیا خونه ام په من گعتم کجا پناه ببرم داداش نمیخاد مامانی ک خودش منو انداخت تو این چاه الان با من حرف نمیزنه فقط تنها راهی ک میفهمم اون دنیا است چرا ک من بعد از اینکه یبار شوهر کردم دگه تو عمرم میگم غلط کنم نام شوهر بگیرم اما اون پسر مجرد هم است اسرار میکنه ک ن طلاق تو بگیر وفتی رهایت کنه و منم برم زن بگیرم کجا میری نمیدونم چ کنم اینم منو ول نمیکنه با دوتا بچه گدایی هم نمیدن میگن جووونی کار کن یا اذدواج کن

  22. سلام،خسته نباشید،یه راهنمایی میخواستم،شوهرم به صورت تفریحانه با پسرعموش و پسرداییش تریاک میکشن شاید ماهی دوبار گاهی کمتر ویا بیشتر،من سر این موضوع بارها باهاش حرف زدم،بحث کردیم ولی راضی نمیشه،میگه من معتاد نیستم تفریحی میکشم،چه طور قانعش کنم؟؟دیشب هم صحبت کردیم گفت تفریحی کشیدن رو دوست دارم خیلی حس بدی بهم داد،میخوام بیشتر مسر بشم میترسم بدتر کنه،دوتا پسر هم دارم،لطفا راهنماییم کنید

  23. شوهرم چند ساله اعتیاد داره و اخیرا بخاطر یکی از پرونده های که ازش مواد گرفتن یکسال حبس بوده که براش پروانه کسب گذاشتم و به عنوان اشتغال به کار آوردمش بیرون دوتا بچه ۷ ساله و ۱ ساله و نیم هم دارم قول داده که ترک کرده نمی‌کشه میگفت اصلا سراغش نمیره و تا چند روز پیش اتفاقی مچشو گرفتم الان نمیدونم باید چکنم اینهمه تلخی کشیدم مصیبت به خیال اینکه آدم شده و دوباره برگشتم رو پله اول دخترم تازه داشت میگفت بابایی پسرم بهش عادتت کرده بود الان فکرم همش شده طلاق به بن بست رسیدم نمیدونم چیکار کنم.با اینکه کمپ بردمش با خوبی بهش گفتم گوش نداد با تهدیدم گفتم بدتر زندانم براش درس عبرت نشد واقعا چکار از دستم برمی‌آمد و نکردم نمیدونم راه درست چیه

  24. من شوهرم معتادفکرهیچ چیزی نیست بی اهمیت هیچ چیزی براش مهم نیست خرجی نمیده توخونه فوش باصدای بلندفوش سروصداخرف زشت میزنه سه چهارماه خونه نمیاد اصلامهم نیست ماب جیزی احتیاج داشته باشیم دست بزنم داره من میتونم غیابی طلاق بگیرم

  25. شوهرم اعتیاد به تریاک داره و من چند ماهه متوجه شدم اما زیربار نمیره که معتاده و میگه تفریحی میکشم بخاطر همین وقتی میگم بیا بریم کلینیک برای ترک میگ خودم بخام نمیکشم و دیگ نمیکشم درحالی گه یک بار هم قول داد و باز کشید من واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی به زندگی دلسرد شدم و مدام گریه میکنم

  26. سلام خسته نباشید بنده که۲سال پیش حق طلاق به همسرم دادم واونم هم مهریه اش روبخشید اما با این حال داشتیم کنارهم زندگی مان می کردیم که خلاصه تا برج ۱۰پارسال بخاطرموادگیرکردم وافتادم زندان خلاصه ۶ماه حکم بهم دادن که من ۴ماه ازحبسم روکه کشیدم زنم دیگه منوکذاشت تولیست رد وهیچ جوری ازش خبر نداشتم تا این که یک ماه بعدش ازادشدم وقتی آمدم خانه دیدم همسرم تمام وسایل هاش جمع کرده و رفته خانه باباش که بهش اس دادم ازادشدم توجه ای نکرد خلاصه تااینکه چندروزبعدش یهوازتوگوشی اشنامون صدای همسرم بودصدای که داشت درحقم خیانت میکردصدای که با پسر همسایه مون دوست شده واون اینجامیامده ومیرفته وهمسرم خانه أین پسره میرفته حتی تااینکه همسرم ازش میخواد اون ۴تادوست هات که اونشب خانه تون بودنند برام بیارشون من اول میام پیش خودت وبعدش میرم پیش این ها که خلاصه مردم زنده شدم که رنگش زدم بهش هم گفتم که توبخاطری که خیانت کردی جاگذاشتی رفتی که فکربچه مون هم نکردی که فکرنمیکرد که صدا ش به دستم رسیده باشه که بنده می خواستم ببینم میتونم شکایتش کنم درصورتی هم که اون کارهای طلاق روکرده. ازاونجایی هم که خانواده ام هم شاهدهستنند وحتی زمانی هم که همسرم شددخترنبود وحتی چنددفعه هم که بهونه چیزی خریدن میکرد که دیرمیکردمیرفتم سراغش یهو توخیابان مچش رومیگرفتم اما اون قسم های دورغ بهم میخورد که داشت ازم احوال تومیپرسید که حتی به داداش بزرگی ام پیشنهاد دوستی و رابطه میداده وحقیقت این صداروهم خودش ظبط کرده بوده که میخواسته به داداشم بگه من اینکاره هستم که همش بخاطر پول ابتکار. هارومیکرد تواین صدا که دارم خودشون دارنندهمه چی به هم میگن حتی از داداشم خواسته بود که شما می تونی. منوازدست داداشم نجات. بدی. من. نمی خوام. هم. خواب داداشم باشم. گاهی وقت ها هی. به. بهونه. که. ببرتم. خانه. بابا که. ببینم شون. توراه. جایی خلوت میرفت وباهام. سکس میکرد که اس ام اس هاش روتوگوشی داداشم دیدم خلاصه هیچ ابرویی برام نداشته. بااینکه. چقدر دوستش داشتم. وپسربچه۶ساله ازش دارم خلاصه راهنمایی ام کنید

  27. زنی 32 ساله خانه دار و دو فرزند دختر 11ساله و پسر 5 ساله دارم شوهرم اعتیاد به شیشه و هرویئن داره و چندین بار اقدام به ترک کرده ولی نمیتونه ترک کنه وکالت طلاق دارم و آپارتمانی که در آن زندگی میکنیم سه دانگ سه دانگ به نام من هست میخاهم جدا شوم چون مصرف او بالا رفته و وسایل زندگی را کم کم میفروشد و بسیار دروغگو هست و دو سال هست اصلا رابطه زناشویی هم نداریم و برایش مهم نیست میتوانم سه دانگ دیگر خونه را بگیرم تا خودم و بچه هام سرپناه داشته باشیم و بعد طلاق میتونم در همین خونه زندگی کنیم و حضانت فرزندانم را میتوانم بگیرم و اینکه خانواده شوهرم با ما قطع رابطه کردند به خاطر اعتیاد پسرشون و میگویند کاری نداریم

  28. سلام شوهرم اخلاق نداره وتوهین فاحشی میکنه و حرفهای تو خونه به خانوادهاش انتقال میده و حقوقش به کارت خواهرش میزنه و حقوقی به نمیده واز احساسی هیچی بلد نیست و چند سال اعتیادداشت ترک دادم و چندین بار به کمپ فرستادم ترک کردو دوباره شروع کرد چون خانواده اش همه معتادنن مصرف دارنن ویکی خواهرشوهرم حرفهای زشتی پیامک دادبه من وهم برای مهریه اقدام کنم و هم خرجی چون اقا برای خونه نگرفته مجبورشدم خونه سالمند بگیرم و شوهرم بامن زندگی میکنه و خرجی نمی دهد و من از خیریه کمک می گیرم با اینکه اخلاق نداره دوستش دارم ولی اون نمی فهمه وبا من مثل دشمن رفتار میکنه حالا شما بگید چکارکنم

  29. سلام من 23سالمه وسه بچه کوچیک سه قلودارم شوهرم اعتیادداشت کارنمیکرداذیت میکردمن جداشدم خیلی برای درست شدنش تلاش کردم ازدکتربیمارستان کمپ هرکاری میتونستم کردم ترک نکردالان 6ماهه که جداشدم وبرادرش که 21سالشه ازمن خواستگاری کرده هرکاری میکنم توجیه میکنم که نمیشه فرداتومردم ابرومون میره اماهمش پافشاری میکنه ومیگه دوست دارموبابچه هاخوشبختتون میکنم نمیدونم واقعاچکارکنم؟

  30. سلام وقت بخیر شوهر خواهرم اعتیاد به مواد صنعتی است و خواهرم خیلی تلاش داره برای ترک اعتیاد ولی متاسفانه خانواده اش به این کار تشویقش میکنند یه بچه دو ساله داره به سر دو راهی گیر کرده یک بار هم به علت مواد به زندان رفتن و پدرش مدرک رو بردن و او را از زندان آزاد کردن . و کار خودش رو ادامه میدهد میشه راهکار بهمون بدین ممنون میشم

  31. سلام و خسته نباشید.همسر بنده اعتیاد داشتن اواخر ک من متوجه شدم گفتم باید ترک کنی ک بیش از ۲۰سال اعتیاد داشته.من ۳قلو دارم ک ۸سالشونه….اواخر اعتیاد نمی‌دونم چ موادی مصرف میکردن بهم تهمت میزدن هرکسی ک حیاط پدر مادرش میومد از محرم تا نامحرم می‌گفت با تو رابطه دارن محض اطلاع ما با پدرمادرش در یک حیاط زندگی میکنیم.چنان آبروی منو می‌برد ک ب هرکسی ک میومد جلو راهش می‌گفت تو با زن من ارتباط داری درحالی که ب پاکی من همه اعتماد دارن.تا اینکه این آقا یهو تصمیم گرفتن ک بااااااید منو طلاق بدن و خودشون هم ترک کردن موادشونو.حالا من اصلاااااا ب دادگاه پامو نمی‌ذارم خودش می‌ره میاد ومن نمیخام ب عییییچ عنوان طلاق بگیرم م بچه هام آواره بشن…بنظرتون می‌تونه طلاقم بده با چه شرایطی؟؟؟؟؟؟؟من تصمیم گرفتم اصلاااا دادگاه نرم

  32. من همسرم ۱۱ساله ب شیشه اعتیاد داره.میخوام ازش جدا شم.چندبار فرصت ترک کردن دادم بهش اما ترک نکرده.چیکار کنم

  33. من الان ۱۵ساله که دارم با شوهرم زندگی میکنم دوتا پسر داره یکی ۱۰ سالشه یکی دیگه ۳ سال .همون اوایل زندگیمون فهمیدم معتاده هنوز بچه نداشتیم و من خییییییییییلی با معتاد بودنش مشکل داشتم اصلا نمیتونم با این داستان کنار بیام اما بهم قول داد گفت من مصرفم خیلی کمه راحت ترک میکنم من هم قبول کردم اما اشتباه کردم چون نتیچه صبر کردنم شد دوتا بچه و شوهری که مدام در حال ترک کردن و دوباره شروع میکنه باز ترک میکنه وباز دوباره شروع میکنه .

  34. سلام،من ۲۶ سالمه و با یکی ک از من ۱۴ سال بزرگتر هست ازدواج کردم،ی دختر ۴ ساله دارم ،بعد از بارداری متوجه اعتیاد این اقا شدم خانوادشون مادرپدر و برادرش هم درگیر اعتیاد هستن،از اعتیاد بگذریم این اقا ب شدت پرخاشگر دخترم هم پرخاشگر شده نمیتونه ارتباط خوبی برقرار کنه،مدام منو از خونه بیرون میکنه و بعد دوباره میاد دنبالمون ،حدود یکماهه ک میگه ترک کردم اما من دیگه هیچ احساسی بهش ندارم هیچ احساسی تا حدی ک حتی برای رابطه پیش قدم میشه من تهوع میگیرم و نمیخوام باهاشون باشم میخوام برای طلاق اقدام کنم اما میگن دوسال طول میکشه من نمیدونم چطور از این زندگی خلاص بشم مدتم ب خودکشی فکر میکنم شاید راحت زندگی کنم زندگی با این اقا خیلی برام سخت و طاقت فرسا شده

  35. همسرم سالهاست دور از چشم من تریاک مصرف میکنه و این قضیه منو رنج میده چند بار بهم قول داده تکرار نکنه منم بخشیدمش ولی بازم تکرار می‌کنه ،حس میکنم بخشیدن دوباره اش عقلانی نیست،

  36. سلام من همسرم اعتیاد فعال داره بیست و پنج ساله ولی مدتی هس وسواس فکری پیدا کرده ی دوست خانوادگی داشتیم ک هم سن بچه های من هستن دیگ رفت و آمد نداریم میگ من با اون آقا رابطه دارم واین باعث شده خودش رابطه زیاد از من میخواد هر شب و بعصی وقتها نمیتونه از عهدش بر بیاد ولی منو ادیت میکنه میگ حتنا پیشم بخوابی بهم توجه کنی خیلی با رفتارهاش منو ادیت میکنه من دیگ تحمل ندارم واقعا این رفتارهاش همین باعث شده کارش رو هم از دست داده راهنمایی کنین من امروز رفتم دادخواست طلاق بدم ولی نیومد اما نکرد

  37. سلام. وقت بخیر. من درحال طلاقم. شوهرم اعتیاد دارد. دزدی می‌کند. خیلی دروغ می‌گوید. اصلا به مخارج زندگی کار ندارد. تمام بار زندگی بر دوش من است. ما ازدواج مان با عشق شروع شد، خانواده من راضی نبودن اما چون عاشق شده بودم مجبورشون کردم راضی بشن. الان ۷ ساله ازدواج کردم، هرکاری هر راهی رفتم تا همسرم پاک زندگی کنه، تغییر کنه، زندگیمون حفظ بشه، اما فرقی نکرد بدترم شد. الان خودم افسردگی شدید دارم داغونم و تمام مراحل طلاق انجام شده فقط صیغه طلاق مانده جاری بشه که من نمیرم. میترسم از دست دادنش و تنها ماندن هنوزم دوسش دارم لطفا راهنمایی کنین چون واقعا سردرگمم. موندم بین دو راهی. ممنون

  38. ۱۰ ساله ازدواج کردم یه دختر ۷ ساله دارم با اسرار خانوادم ازدواج کردم به شوهرم علاقه ای ندارم ولی نمیتونم هم ازش جدا بشم وقتی حامله بودم فهمیدم معتاده تو این مدت ۳ بار هم کمپ بستری شده ولی نتیجه ای نداشته میونم با خانوادم هم خوب نیست برای اینکه بتونم زندگی مستقلی هم بعد طلاق داشته باشم توان ندارم شما بگید چیکار کنم

  39. سلام خانم دکتر اصلا احساس خوبی ندارم چون دیگه از زندگی ناامید شدم چون شوهرم نسبت به من و بچه هام بی توجه هست نه تفریحی نه بیرون نه صحبت تو خونه ساعت 11شب میاد یکم به گوشی و به تلویزیون نگاه می‌کنه میخوام اصلا با هم حرف نمیزنه نه من نه بچه ها میخوام ازش طلاق بگیرم فکر میکنم معتاده

  40. ۴۰ سال.خانم.متاهل .دو فرزند پسر ۲ و ۴ ساله دارم.دوساله فهمیدم همسرم معتاد به شیشه است.حق طلاق ازش گرفتم.الان موندم چکار کنم

  41. باسلام شوهرمعتاددارم بادوتابچه بااینکه اعتیادداره اخلاق بدی داره وبسیاربددهن هست یادرحال ترک هست درخانه.یادرحال مصرف.همش جلوچشم بچه هادعوامیکنیم واونامیترسن حالامن بایدچیکارکنم

  42. سلام. شوهرمن اعتیاد داره و خیلی فحاشی میکنه روزها خواب وشبها بیدار و بیرون خانه هست .اگه بخوام برای جدایی اقدام کنم مهریه به من تعلق میگیره یا نه؟

  43. به طور کلی بگم‌ موضوع رو . من چهارساله ازدواج کردم همسرم مرد خوبیه همیشه باهم خوب بودیم یه مدتی هست بینمون مشکل پیش اومده ینی دوری میکنه و بدتر از همه اینکه سمت تریاک رفته ‌… دست بزن پیدا کرده ینی کافیه یه کل کل کوچیک انجام بدیم سریعا جای خوابشو عوض میکنه داد میزنه همش بهم میگه مشکل داری برو بهم میگه مشکل از توعه و اینکه میگه من پشیمونم میخوام از دستت خلاص بشم از طرفی من دوستش دارم نمیخوام از دستش بدم نمیدونم چیکار کنم به خانوادم اگه بگم میگن بیا خونه اصلا واقعا نمیتونم ادامه بدم … نه میتونم ولش کنم ن میتونم بمونم دوست دارم بمیرم چند بار خواستم خودکشی کنم به مادرم فکر کردم نتونستم میگه اگه بمیری سگ مرد نمیدونم چیکار کنم لطفاً راهنمایی کنین منو

  44. سلام مریم عرب امیری ۴۸ ساله نوزده سال زندگی می کنم و شوهرم اعتیادداشت به سختی زندگی کردم و۳ ترکش دادم شروع کرده سرکار میره ولی خانواده اش بامن مشکل دارنن علت هرچی میشه تو خونه شوهرم برای خانواده اش تعریف میکنه وارمن بدگویی میکنه شوهرم عده ای میکنه عاشق منه ولی مندوست داشتنی نمی بینم چون همش بی احترامی فاحشی میکنه ووقتی موادش میکشه میاد اخلاقش بر میگرده هدفم جداشدنن نیست ولی ارسو به تنگ کرده فشارروحی و اعصابی رو ی من میزاره ومنو خسته کرده ودرضم دهن بین هست بحرف دیگران هست بحرف من نمی کنه و درحالت عادی باهش حرف بزنم فاحشی میکنه تمام

  45. سلام .من دارم طلاق میگیرم . طرف شیشه و در ترک در خانه است. پسر شیش ساله بیش اندازه وابسته به پدرش می خواد بره پیش پدرش ایا بزارم یا کل نزارم پسرم بره پیش

  46. سلام من دوتا دختر دارم شوهرم معتاده روز به روزم داره بدتر میشه حتی واسه نزدیکیم تمایل نداره اصلا عصبی همش سرکارش خیلی خوبه خونه که میاد عصبی میشه همش دعوا میکنه با بچه هام منم عصبی شدم خیلی همش فکر خیال میکنم توروخدا یه چیز خوب بهم بگین

  47. سلام خسته نباشید واسه اینکه همسرم اعیتاد ترک کنه چکار کنم بهش میگم ترک کن میگه همینه که هست

  48. سلام من دوتا دختر دارم شوهرم معتاده روز به روزم داره بدتر میشه حتی واسه نزدیکیم تمایل نداره اصلا عصبی همش سرکارش خیلی خوبه خونه که میاد عصبی میشه همش دعوا میکنه با بچه هام منم عصبی شدم خیلی همش فکر خیال میکنم توروخدا یه چیز خوب بهم بگین. فردا میخوام برم حرف بزنم طلاق بگیرم

  49. سلام من اصلا حالم خوب نیست زندگیم در حال فروپاشیه با همسرم مشکل داشتم دچار اعتیاد شده بودن ولی میگن ترک کردم ولی بحث و جدل ادامه دار شد یعنی هر روز دعوا بود من یه دختر دوساله ام دارم اصلا نمیخوام طلاق بگیرم نه این که زندگیم خوب باشه ها نه ولی میخواستم به خاطر دخترم زندگی کنم الان یک هفته است خونه پدرمم همسرم دنبالم نمیاد میگه بیا طلاق بگیریم خانواده امم میگن اگه بری دیگه هر چی بشه گردن خودت ار یه طرف ام همسرمم دیشب زنگ زد با پدرم

  50. سلام من همسرم معتاد هست و داعم در کمپ و زندان هست .بیرون هم که هست داعم دنبال اعتیاد و دزدی هست.ی دختره ۵ساله هم دارم. من خانواده شوهرم داعم اذیتم می‌کنند و من به سختی خرج خودم و دخترم رو در می‌آورم…

  51. سلام خسته نباشید خانمی هستم ۴۶ ساله مدرک کارشناسی وهمسرم ۴۸ساله بازنشسته وفوق دیپلم
    ودوپسر ۱۸ ساله وی دختر ۱۶ ساله نزدیک به بیست ودو سال ازدواج کردم همسرم از همون اول اعتیاد به مواد داشت ولی متاسفانه من در جریان نبودم وبعد از بدنیا آمدن بچه ها که بزرگ شدن متوجه شدم انکار می‌کرد تا اینکه مصرف مواد صنعتی بوده خودم با فروختن طلای دوبار در کمپ برای ترک بستری کردم ولی هر دفعه لغزش کرد اخلاق بد تند بد دهن فحش وناسزا وبی احترامی وتحقیروحتی دخالت خانوادش چون بچه هام دوقلو ودختر شیره به شیره شدن مجبور بودم تمام سختی ها رو بخاطر بچه هام تحمل کنم
    هر دفعه بحث میکردم بهم میگفت همینی که هستم ،هستم بیا برمت طلاق بدم همش سر مواد بود نه به من ون به بچه ها می‌رسید گلایه هم که میکردم همش فحش و کتک تا اینکه سه سال پیش سرطان روده گرفت باز بخاطر بچه هاخودم داروی شیمی درمانیشو میگرفتم ومیبردم بیمارستان تحت درمان بود . یوقتایی که بیمار بودم نمیتونستم ببرمش هیچکدام از خانوادش نمیودن تا جایی که توان داشتم خودم کمکش میکردم شیمی درمانی که شد حالش بهتر شد کیسه استومی می‌بست خودم خدا شاهدههر روز نظافت میکردم چون مدفوع پس می‌دادند خانوادش همدستی کردن منو از خونه انداختن بیرون بعد رفت در خواست طلاق داد ووقتی فهمید همه ی مهریه ….میرسه پشیمون شد ومن یسال خونه ی پدرم موندم نیومد دنبالم ودوباره رفت درخواست طلاق دادمنم حال روحیم خوب نبود لج کردم مهریمو گذشتم آخرین مرحله ی طلاق بود که به وساطت یکی از آشناها بخاطر بچه ها گفت برگردد زندگیت الان ۷ماه برگشتم ولی نه اون تمایل به من داره ن من به اون هیچ رابطه ای نداریم همش سر مواد
    فقط فحش وتحقیر واز خونم برو بیرون میگه البتهاز همون اوایل همین جوری بود ولی من همون اوایل همین جوری بود ولی من صبرم زیاد بود ولی الان دیگه خسته شدم حتی بچه هام میگن مامان این چه انتخابی بود کردی برو بخاطر ما نمون تو یکسالی که در خواست طلاق داده بود پی رفت وآمد به دادگاه با ی آقای ۶۰ ساله آشنا شدم از لحاظ مالی خوبه و میگم بادخترتم مشکلی ندارم در ضمن سند باغ هم قرا بنام بزنه احساس میکنم مرد با تجربه ای واخلاق خوب فقط تنها مشکلی که داره خانومو رسمی طلاق نداده ولی تمام حق وحقوشو داده ودور از هم هستن هیچ ارتباطی باهم ندارن
    بعد از طلاق جایی رو ندارم برم بنظرتون تو این زندگی بمونم یا جدا شم میتونم رو این آقا حساب کنم لطفا راهنمایی کنین ممنون

  52. همسرم قبلا اعتیاد ب تریاک داشته یکساله ک ترک کرده اما شیش ماه پیش یکبار از دندون درد شدید مجبور شد دوباره بکشه. الان دندون درده و هرچی مسکن میخوره جواب نمیگیره دندونشم ب شدت عفونت داره و معدشم مشکل داره زیاد نمیتونه مسکن بخوره از درد زیاد گریه میکرد بهش گفتم اگه میدونی ارومت میکنه یکم مورفین استفاده کن با اینکه اصلا دلم راضی نبود و قرارمون بود نکشه. الان سه روزه پشت سر هم داره میکشه و من بشدت فشار عصبی رومه ک چرا گفتم ک چرا داره هرروزش میکنه میترسم دوباره اعتیاد پیدا کنه و خانوادمم خبرندارن اعتیاد داشته قبلا

    • سلام .تقصیر شما نیست دقیقا همین اتفاق چند روز پیش برای من افتاد .اینجور ادم .اداشون تا دلما واسشون بسوزه و بهانه ای از طرف ما نداشته باشن .

  53. من دارم با خط همسرم پیام میدم بعدش هم پاکش میکنم پیامو چند وقتیه فهمیدم که تریاک مصرف می‌کنه همین امشب هم بدون اینکه بفهمه تریاک پیدا کردم مقدار کم ولی نمی‌دونم چیکار کنم به کی بگم بجنگم ببخشم نمی‌دونم فقط گیجم و باورم نمیشه دوسش دارم و باورم نمیشه من خیلی زحمت کشیدم برا این زندگی و حقم این حقارت نیست

  54. سلام خسته نباشید همسر من اعتیاد به حشیش داره درکمپ دولتی بستری هستش چه مدت واقعا لازمه بمونه برا بهبودی

  55. سلام وقت بخیر من یک خانم متاهل۴۱ساله دارای دو فرزند یک پسر ۲۱ساله یک دختر۱۶ساله هستم ۲۱ساله زندگی مشترک دارم همسرم از ابتدا به مواد مخدر گرایش داشته تا الان که از مواد صنعتی استفاده میکنه در این مدت چند ساله ما مشاجره فراوانی داشتیم سه هفته پیش من اقدام به جدایی کردم و همسرم در این مدتی که در خونه پدرم بودم اقدام به ترک کردند و برای آشتی پیش قدم شدند و من رو راضی کردند که به خونه برگردم ولی در این مدتی که من به خونه برگشتم اصلا سر کار نمیره و فوق العاده ادم بیخیالی هست در مخارج زندگی و هزینه های منزل به بچه هاش هیچ توجه ای نداره ب احساسات بچه هاش هیچ اهمیتی نمیده و بچه ها افسرده هستند باز امروز بعد از یک دعوا همراه با دخترم به خانه پدرم برگشتم و این حرکت من هیچ اهمیتی برای همسرم نداشته در صورتی که همسرم دفعه پیش تعهد داده که مواظب رفتارش باشه دغدغه اصلی من اینه که پسرم تنهاست و به شدت ب من وابسته هستش و من نگرانم به سمت مواد مخدر گرایش پیدا نکنه ممنون میشم شما منو راهنمایی های لازم را بفرمایید

  56. سلام من باردارم فهمیدم همسرم ترامادول مصرفمیکنه میگه چون توخیلی گیرمیدی دعوامیکنیم منم مصرف میکنم، اگ گیرندی دیگ مصرف نمیکنم یعنی امکانش هس ترک کنه؟

  57. سلام من ۷ سال ازدواج کردم وشوهری ازاین هفت سال ۴ بار ترک کرده ودوباره شروع کرده ویک پسر ۵ ساله دارم واخلاقی روبروز بدتر میشه و۵بار تو این هفت سال رفته زندان هی اومده بیرون

  58. سلام خسته نباشید.من ۸ ساله زندگی مشترک نصبتا موفقی داشتم اما الان همسرم ۲ساله درگیر اعتیاد شده و روز ب روز از نضر اخلاق و رفتار بدتر مب

  59. سلام من شوهرم معتاده الان یک ساله که با هم ازدواج کردیم از طریق محبت خیلی کم همیشه داد می‌زنه همیشه میگه حرف تکرار نزن واقعا خسته شدم از این زندگی که همیشه به من میگه حرفات تکراره

  60. سلام من یه خانم 20ساله هستم 18 سالگی ازدواج کردم یه بچه 7 ماهه دارم شوهرم تو این دوسال بار ها مواد سیگاری کیمیکال مصرف کرده دو ماه ترک کرده باز برگشته سمتش منم پدرو مادر ندارم مادربزرگم بزرگم کرده پشتوانه ای ندارم بار آخری که این کارو کرد تعهد محضری گرفتم ازش باز الآنم داره انجام میده نمیتونم بهش تکیه کنم حس بدی دارم بار ها بار ها کتک خوردم تو بعضی مواقع من هم مقصر بودم همین دوماه پیش همش عرق میخورد شب ها تا 20 روز ادامه داشت الآنم دوباره شروع کرده به این کار ها اصلا به حرفاش متعهد نیست پس اندازی نداریم چون همش دنبال اینکارهاست خیلی افسرده شدم تو این دوسال همش میریزم تو خودم خونوادش هم آدمای عوضی و ذات خرابی هستن بخاطر یکسری مسایل که به سرم آوردن قطع رابطه کردم ممنون میشم کمک کنید منتظرم

  61. سلام من شوهرم به شیشه اعتیاد داره من خیلی سعی کردم ترک کنه ولی باز دوباره رفته سمتش. من الان نمیدونم باید چیکار کنم دو راهی گیر کردم جدا بشم یا دوباره بندازمش کمپ چون دخترم ۲۳ سالشه پسرم ۱۵ وداماد دارم والان چند روزی هست که خونه دخترم هستم وسرکار میرم تمام خرج خونه با منه. الان طوری شده که همش توهم میزنه به من تهمت میزنه واقعا نمیدونم بخاطر آبروم چیکار کنم دست کمک جای خانواده خودش دراز کردم جواب نداده. من الان طوری شدم که میخوام خودم فقط از زندگی خلاص کنم چون واقعا خسته شدم. الان واقعا احساس پوچی میکنم چون به هر دری میزنم بسته شده

    • سلام من ۲۳ ساله ازدواج کردم یک پسر ۱۹ و یک دختر ۶ ساله دارم همسرم به حشیش اعتیاد داره تو این سالها چندین بار ترک کرده اما دوباره شروع کرده چون هیچ وقت خواست خودش نبوده الان هم کمپه ترک اعتیاد ه چون بیرون نیمه شب گرفتنش یه سه سالی بود که مصرف میکرد اما سر کار میرفت وخرج خانواده رو تامین میکرد خیلی بچه هاشو دوس داره وتا بتونه بهشون میرسه من خیلی توی این سالها اذیت شدم اما خدایی هیچ وقت رفتار خطرناک نداشته من دوستش دارم و واقعا دلم میخواد سلامت باشه وسایش بالای سر منو بچه هامون باشه لطفا راهنماییم بفرمایید چه کنم

  62. سلام من زنی 39 ساله و شوهرم 38 ساله هست دختری 13 ساله وپسری 8 ساله دارم. بعداز تولد پسرم متوجه شدم شوهرم معتاده تریاک وشیره هست. خیلی بهش گفتم ترک کنه ولی نکرد تااینکه حالم خیلی بدشدو به همه گفتم اگرترک نکنه طلاق میگیرم قرارشد به کنگره بره ولی اونجاهم رهاکرد الان متادون میخوره واخلاقش خیلی بده کلافه ام کرده خسیس شده بی محبتی میکنه خیلی ازش خسته شدم احساس شدیدکمبودمحبت میکنم چیکارکنم پدرو مادرم هم فوت کردند جایی ندارم برم. دارم درکنارش دیوونه میشم .

  63. سلام من ۱۰ سالی هست ک با شوهری ک معتاد زندگی میکنم ک چندین بار ب کمپ رفته و خانواده اش هم همیشه منو مقصر میدونند.ب غیر از اعتیاد چندین بار هم خیانت کرده من ب خاطر پسرم ک ۸ سالشه دارم با این فشار زیاد تحمل میکنم ولی خسته شدم مادر هم ندارم فوت شده ۱۵ سال. پدرم هم پیر هستند.

  64. اختلاف باهمسرم میباشد،خانم من حدود۳۰سال استکه بامن ازدواج کرده ومشکل مااین است که چندسال اول خوب وخوشبخت بودیم ولی بعدازمدتی من اعتیادپیداکردم وروزبروززندگی ماروبه تاریکی میرفت وزندان وکمپ وبدبختی موادراکشیدم وخسته شدم وحال۲فرزنددارم که بزرگ شده اندومن نیزنمیخواهم سمت موادورفیق بدبروم تابه اینجا مقصراصلی منبودم ولی این چندین سالی که اعتیادداشتم همسروبچه ازمن خسته شدندواین شدکه مرامقصرمیدانندوزندگی رابرایم جهنم کردندوحالکه موادمصرف نمیکنم بامن رفتاربدی دارندوخانمم حدود۷سال است دورتروفاصله داره وحتی خواب مانیزسواوجداگانه ازهم میخوابیم اگرراهنمایی کنیدمتشکرم واگرسوالی داریدبپرسید.

  65. من دوتا پسر دارم شوهرم منو میزنه و من نه مادر دارم ونه پدر که جلوی اونو بگیره من تا الان ۴ یا ۵ بار از خونه بیرون می کنه تکلیف من چی میشه

  66. ۴۴ ساله هستم کارشناس ارشد و معاون آموزشی مدرسه هستن می خوام به دلیل اعتیاد از شوهرم طلاق بگیرم. یک فرزند پسر دارم که ۲۲ ساله و دانشجو هست. من و همسرم دختر خاله پسر خاله هستیم. از زندگی با این مرد بی کار و معتاد واقعا خسته شدم و به آخر خط رسیدم. دیگه هیچ احساسی بهش ندارم. بودن باهاش حالمو بد می کنه. الان هم موصوع رو با مادرم نطرح کردن مطابق معمول مخالفه، هی خودش رو به اون راه می زنه و وقتی در این رابطه باهاش صحبت می کنن، حرف رو عوض می کنه و می گه شوهر به درد آدم می خوره. آخر شوهر معتاد و بیکار به چه درد من می خوره، همه خرج زندگی رو من تامین می کنم فیشها رو مرداخت می کنم و کلا تا الان کل مسیولیت زندگی از بزرگ کردن بچه، سر کار رفتن و… رو شونه من بودم. هیچ جا باهام نمیاد به هیچ مناسبتی، هیچ سالی مسافرت نمی ریم. فقط در طول این ۲۵ سال که همسرش هستم ۳ بار مشهد رفتیم که هر بار هم از طریق نام نویسی در اداره مون بوده و سیزده بدر ها با خواهرم به مدت نصف روز که البته الان چهارساله نرفتیم گردش می رفتیم. تو خونه مدام بوی مواد نیاد و حالم بد می شه.تا الان فقط به خاطر فرزندم طلاق نگرفتم الان فرزندم هم خودش از این شرایطی که پدرش درست کرده ناراحته و افسردگی گرفته، زندگی اون رو هم تباه ‌کرده. با طلاق من موافقه و خودش من رو تشویق کرده. الان مشکلم اینه که با وجود این‌ه تنام پول خونه و اقساط بانک رو من دادم توش سهمی ندارم می خوام اول خونه به نام من بشه بعد جدا شوم. چطور از شوهرم طلاق بگیرم و خونه هم به نامم بشه

  67. سلام من ۴۰ سالمه ۲۰ساله ازدواج کردم شوهر م اعتیاد داره دخترم ۱۶ سالشه پسرم ۱۰ سالشه همیشه تو خونمون سرو صداست نمیتونم تحملش کنم قیافش لوی بد بدنش حالم بود می‌کنه میگه قرص ب دو مصرف میکنم ولی دروغ میگه زندگیم همش جنگ چدعوا بچه هام خسته شدن حق طلاق وحزانت بچه هام ودارم دوست دارم جدا بشم ازش میترسم همش سروصدا دعوا فحش بچه هام میترسم گریه می‌کند منم نمیتونم تحملش کنم همش باهاش دعوامه

  68. سلام من شوهرم معتادع چیکار کنم ترک کنه خیلی اذیتم میکنع

  69. شوهرم معتاده الان دو روزه توبیمارستان بستری شده ولی زنگ زده گفته بیامنو فردا ببر بیرون خیلی دوسش دارم نمیتونم‌دل بکنم ازش نمیدونم چیکارکنم‌قلبم خیلی سنگینی میکنه

  70. من ۲۸سالمه خانم هستم و سه ساله تو عقدم هنوز جشن عروسی نگرفتیم کاردانی دارم و همسرم الان مغازه دارن و من بنا ب شرایط فعلی باید کمکشون کنم بنابراین تومغازه همسرم مشغولم.چندماهی میشه متوجه شدم همسرم اعتیاد دارن و ازمن پنهان میکنن.یک جلسه مشاوره رفتم مشاورم گفتن فقط خودش باید بیاد باخودش صحبت کنم و تاکید کردن من بروش نیارم که فهمیدم .و من بعد ۴ماه هنوزموفق نشدم ببرمش مشاوره.هی ماه ها داره میگذره و من نگران همسرمم که داره اعتیادشو ادامه میده و میترسم از اینکه بخوام طلاق بگیرم و میترسم ازاینکه همسرم نتونه اعتیادشو بذاره کنار و یک معتاد باقی بمونه و ابروی من جلو خانوادم بره چون من اصرار داشتم باایشون ازدواج کنم نمیدونم اینده و زندگیم قراره چجوری پیش بره .ایشون الان تمایل ندارن بریم سرخونه زندگی خودمون واسه همین سه ساله توعقدیم.و نظرشون اینه حتما باید ب یک درامد خوب برسن تا باخیال راحت بتونن زندگی متاهلی و شروع کنن و بریم خونه خودمون.درضمن یک ماهی میشه قرص ازیپم مصرف میکنن چون رفتن دکتر اعصاب و این قرص دکترشون بهشون دادن ..ممنون میشم سریعا جوابمو بدین خیلی حال بدی دارم احساس میکنم ذره ذره وجودم داره اب میشه از استرس و غصه .خدانگهدار

  71. شوهرمن هم معتاده هم دست به زن داره هم زن بازی میکنه چکار کنم

  72. کسی که شوهرش معتاده میشه طلاق گرفت ۲تا هم بچه داشته باشه یکی ۴ساله و یکی هم ۱۷ساله حضانت بچه هابا چه کسی میشه

  73. سلام خوب هستيد من متاسفانه در ازدواج اولم رو به خاطر خيانت همسرم طلاق گرفتم و حضانت پسرمو خودم گرفتم ولي متاسفانه الان با وجود يه دختر ٦ ماهه در ازدواج دومم متوجه شدم كه تغييرات همسرم به خاطر اعتيادشه و نميدونم بايد چيكار كنم ؟! زندگي كنم يا طلاق بگيرم؟!

  74. باعرض سلام وخسته نباشید زندگی من با شوهرم به آخر خط رسیده اون اعتیاد داره وقصد نداره ترک کنه وبه طلاق هم راضیه فقط من جایی ندارم که با بچه ام برم،پدر و مادرم فوت شدن کسی رو هم ندارم حمایتم کنه لطفا در این زمینه راهنماییم کنید با تشکر

  75. سلام من ازدواج دومم است ازدومی سه تابچه دارم سی سالمه خودم بچه طلاق بودم این شوهردومم معتاده چندساله یاترامادول یاعرق ازاخلاقش خسته شدم حتی بچهام ازاخلاقش خسته شدن میخوام طلاق بگیرم خودم بچهاروبزرگ کنم واین طلاق نمیده باید چکارکنم

  76. ببخشین من شوهرم چند ساله اعتیاد دارع به شیشه. هرچ کمپ رفت باز مصرف کرد خسته شدم الان دیگه شبا نمیادخونه. دوتا بچه دارم. خیلی خستم. عصبی شدم شبا تا صبح نمیاد خونه. گوشیشم خاموش میکنه

  77. ممنونم شوهرم مرد خوبیه اوایل زندگیمون مشکلات زیادی داشتیم که ازنظرمن طبیعی بود چون دو فرد با تفاوت های فکری متفاوت بودیم و من احساسی نبودم ولی اون احساسی واین تنش‌ها رو خیلی بزرگ می‌دیدند لحاظ بدنی کلا از اول کرخت وسست وهی بگه کمرم درد میکنه و… بود من تصورم این بود مرد باید قوی وپرزور باشه که این رفتارش خیلی رومخم میرفت تا اینکه فهمیدیم تیروئید داره واین دلیلش بود بعد عصبی وفحاشی به زمین وزمان…هروقت قرص تیروئید میخوره خیلی آرومه من چند وقت شک کردم سیگار میکشه وان زمان ازته قلبم ناراحت شدم ولی دعوا نداشتیم چون ازکوره درمیره والان بهش شک دارم که نکنه خدای نکرده معتاد باشه ولی خودش انکار میکنه میگه من تاسرکارم وبعد نیم ساعت خونه کجا میرم میکشم ولی ترسم اینه

  78. همسرم‌ قرص‌ متادون‌ مصرف‌ میکنه‌ هی‌ ترک‌ میکنه‌ ولی‌ مجدد میره سراغش‌‌. نمیدونم‌چکارکنم؟

  79. سلام دو ساله شوهرم به شیشه اعتیاد داره . هر چقدر هم میگم تر ک کن گوش نمی ده دوتا پسر دارم یکی ۱۵ ساله اش یکی ۸ساله اش .پسر بزرگم افسرده شده میگه خانه رو ترک کنیم بریم .شوهرم دزدی هم می کنه پسرم میگه پیش دوستام خجالت می کشم خودم افسرده شدم.دیگه هیچ کس با من رفت وآمد نمی کنه .چهار سال شیره کشید .حالا شیشه مصرف می کنه .من خودم مادر ندارم زن بابا دارم .پدرم هم اصلا منو قبول نمی کنه اصلا برام پدری نمی کنه .چیکار کنم خسته شدم .کاش یه قانونی بود آدمهای که معتاد میشن رو دستگیر می کردن می بردن

  80. ببخشید شوهرم قبلاشیشه وتریاک وهر زهرمار دیگه مصرف میکرد. الان متادون میخوره. سه ساله ازدواج کردیم من سی و دوسالمه و اون 45سال قبل ازدواج نمیدونستم معتاده شب عروسی دوکیلو قرص اعصاب ومتادون کنارم گذاشتن ورفتن که الهی به زمین گرم بخورن?بعضی وقتا پنهونی بیشتر میخورد مثلاً تحت نظردکتربود ولی بیشتر مصرف میکرد والانم هنوز تحت نظردکتره ولی متادون ولورازپام ویسری قرص اعصاب زهرمار می‌کنه ازنظرجنسی تا سه چهاروز که کمتر مصرف می‌کنه یکم خوب میشه ولی اکثر اوقات هیچ کنارم نمیاد می‌خوام تلاشم بکنم ترک کنه بنظرشما امیدی به ترک این معنا چندین ساله هست یا نه اینم بگم سالهاپیش شیشه و هر آشغالی مصرف می‌کرده تازه چهارساله فقط شده متادون

  81. مشکل من همسرم هست ک هم. اعتیاد به شیشه ومشروب و هم خانوم باز .پارسال به همینن دلیل. تا جدایی هم پیش زفتیم ولی خییلی ادیت و بی آبرویی می‌کردو حاصصصل این ازدواج ۲. پسر ۱۴سساله و۶ ساله

  82. سلام من ۳۵سال از دواج کردم حالا بعد ۳۵سال فهمیدم معتاد همش به نداری گذشت معتاد تریاک مکشه وب۲مخورد همش میگفتم مزد ندادن کارگر ساختمون مخوام جدا بشم ولی پسر و عروس ونوه دارم دختر دم بخت دارم

  83. سلام من ۱۴ ساله ازدواج کردم دوتا دختر دارم شوهرم از اول مواد مصرف می کرد الان ۴ساله مواد صنعتی میزنه ۵بار کمپ بردم همبسه با زنهای کریستالی هم پیمانه میشه برای طلاق اقدام کردم اما گفت ترک میکنم وسر کار میرم پشیمون شدم یه دوستلی قرص متادون می خورد اما باز مواد میرنه یه سالی بود رفت جزیره برای کار قرار شد ماهم بعد تعطیلات مدترس برای زندگی بریم اونجا که شوهرم بهانه اورد که اینجا سخته نیایین از این حرفها فهمیدم اونجا زنی سیقه دامکرده دوبتره رفتم طلاق بگیرم ۶ماه که حتی برا دیدن بچه هاش هم نمیاد. الان ۲۴ خرداد وقت دادگاه دارم برای طلاق بعد از ۶ماه امد ولی روهم رفته چند ساعتی هم خونه نمی موند برای مواد میرفت خونه ساقی حتی شب رو هم نیامد بحساب امده بود باهام صحبت کنه طلاق نگیرم اخرش بعد ۲روز رفت میگه من خرج سمارو میدم زندگی کن تو دعوا ها میگه تو رو دوست ندارم به خاطر بچه ها مجبورم بیام وگرنه همین رو هم نمیامدم خرجی درستی هم نمی فرسته نمی دونم ادامه زنگی باهمچین مردی درست یانه؟الان ۲۴ خرداد وقت دادگاه دارم برای طلاق بعد از ۶ماه امد ولی روهم رفته چند ساعتی هم خونه نمی موند برای مواد میرفت خونه ساقی حتی شب رو هم نیامد بحساب امده بود باهام صحبت کنه طلاق نگیرم اخرش بعد ۲روز رفت میگه من خرج سمارو میدم زندگی کن تو دعوا ها میگه تو رو دوست ندارم به خاطر بچه ها مجبورم بیام وگرنه همین رو هم نمیامدم خرجی درستی هم نمی فرسته نمی دونم ادامه زنگی باهمچین مردی درست یانه

  84. سلام من تازه متوجه شدم که شوهرم اعتیادداره وخیلی اهل دروغ گفتن هست دوفرزنددارم وشانزده ساله باهم زندگی می کنیم ازوقتی متوجه شدم ازش حس نفرت دارم چه کار کنم

  85. من کاری با خودم کردم که هیچ کسی با خودش این کار رو نمیکنه الان موندم چیکار کنم ده سال پیش با کسی ازدواج کردم که همسر و یک دختر بچه ۵ ساله داشت بعد طلاق ازدواج کردیم. از یه شهر دیگه بود قبل ازدواج اعتیاد داشت سیگار می کشید به من دروغ گفت با من ازدواج کرد منم بیخبر بعدا که فهمیدم از ترس از دست دادن آبروم همه چی رو تحمل کردم کل خانواده قبل ازدواج مخالف بودند منم با تمام لجبازی ازدواج کردم. بعد چند سال ترک کرد باز دو سه سالی هست مخفیانه شروع کرده به کشیدن خیلی دیر میومد خونه از خونه فراری بود تا اینکه فهمیدم دلیلش چیه گفتم بیا خونه هر کاری میکنی بکن کسی میبینه آبروم میره تو خونه هم مثل قبل ترک کن. از این وضعیت خودم خسته شدم خودم شاغل هستم از نظر مالی به کسی احتیاج ندارم همسرم اصلا هیچ خرجی نمیده بابت هیچ چیزی نه کرایه خونه نه پول آب و برق و گاز نه خورد و خوراک نه پوشاک هیچ چیزی تا میگم میگه درآمد نیست لباس اونم من میگیرم. هیچ پیشرفتی تو زندگیم احساس نمیکنم خودم خرید کنم خودم غذا درست کنم هر چیزی هم برای خونه لازم هست خودم باید تهیه کنم

  86. سلام..من ۳سالی هست متاهلم.تو این مدت زندگی مشترک متوجه شدم که برخی رفتارهای شوهرم عجیب و غیر منطقی است.خودزنی.یا حمله عصبی .یا بدبینی.یا نداشتن کنارل رو اعصابش..و داغون شدن اعصابش بخاطر جیزهایه کاملا بیخود..و شروع دعوا و کتک زدن و حمله و بحث و قهر مکرر…قبلا پرونده پزشکی تحت نظر روانپزشک داشته .افسردگی و مصرف انواع دارو مثل گاپانتین.ولبان.سوپکسول.سرترالین.و ترانکوپین۲۰۰و …..که من متوجه نبودم دقیقا بابت چیست.پس از تشویق اینجانب داروها قطع و زندگیه عادی روال گرفت.علت این امر بخاطر طلاق قبلی بوده .وحتی منحر به خودکشی شده بوده..اکنون.حمله عصبی وجود دارد زخم روی پاها.خارش پاها.تپش قلب .فشارخون بالا…هفته ای بارها اتفاق میفتد..نعوظ نداشتن و حتی ناباروری دارد…بتازگی متوجه شدم وی قبلا شیشه مصرف میکرده.شغلش آزاد و اکثرا سرکار است.شبها بعد شام ۳حبه فقط ترانکوپین ۲۰۰خورده میخابد…سوالم این است؟؟؟آیا بنظرتان هم اکنون مصرف مخفیانه شیشه دارد؟؟یا عوارض ترک است…احتمالا قبلا بستری بوده..چون مدیر کمپ ترک اعتیاد را میشناسد…خودش هم کل قضایا را کتمان میکند و جیزی بنام اعتیاد را اصلا قبول ندارد.فوق العاده لاف زن است…اما شیشه کشیدنش در گذشته برام ثابت شده از طریق اطرافیان…بعد ازدواج با من را نمیدانم…بطفا راهنمایی کنید.ممنونم

  87. بنده اعتیادداشتم همسرم حق وکالت گرفت صاحب یک دختر ۶ساله هستم همسرم خیلی بهم فرصت داد ولی متاسفانه رعایت نکردم حتی بامادر خانمم صحبت کردم گفتم دیگه مصرف نمیکنم گفت زنگ نزن یک مدت حالا باید چکارکنم

  88. سلام…. من خانمی هستم ۳۵ ساله و یک پسر ۱۰ ساله دارم ……۱۴ ساله ازدواج کردم و از همان ابتدای زندگی متوجه شدم همسرم به حشیش اعتیاد داره و گاهی مشروب هم میخوره و اختلافات بین ما و خانواده ها از همان اوایل زندگی آغاز شد… ایشون بددهن و بداخلاق هم هستند و در بحث ها و دعواها کتک هم میزنند.بنده طی چند بار قهر و شکایت در این سالها از ایشون تعهد محضری هم گرفتم ولی ایشون پایبند نبودن و مجددا کارهاشون و تکرار میکنن در آخرین اختلاف حق طلاق رو گرفتم الان ۱۰ روزه اومدم خونه پدرم و تقریبا برای طلاق مصمم هستم فقط همسرم و خانوادش دائم من و تهدید میکنن و میگن بعد طلاق به هیچ عنوان حق ملاقات با پسرم و ندارم آیا همسرم میتونه این حق و از من بگیره؟؟ من و پسرم وابستگی شدیدی بهم داریم من تا الان این زندگی رو تحمل کردم تا پسرم بزرگ بشه ولی برام واضح که هر چه زمان میگذره پسرم داره داغون تر میشه… تو این محیط متشنج زندگی.. چون خیلی عصبی و پرخاشگر و گوشه گیره شده و دیگه رو درسشان تمرکز نداره و کلا از درس هم زده شده…لطفا بگین من چکار کنم ؟؟من خانه دار هستم و هزینه پرداخت حق مشاوره ندارم لطفا راهنمایی کنین..ممنون

  89. چطوردردادگااعتیادشوهررواثبات کنیم که به تریاک معتاده وگاهی توهمی حرفی میگه بعدیادش میره میگه نگفتم

  90. با سلام وخسته نباشی خدمت شما دخترم متولد 79هست وسال 92ازدواج کرد الان دو پسر داره شوهرش متولد 70هست سرمایه داره ولی مثل فقرا زندگی میکنه برای زن وبچه ارزش قائل نمیشه همش بادوست رفیق یا خروس بازی هست خونه که میاد یا سرش تو گوشی هست یا میخوابه دخترم از این بی توجهی خسته شده چندین بار هم صحبت کردیم با شوهرش ولی فایده نداشت. الان دخترم نمیدونه بادوتا بچه جدا بشه یا نه چون شوهرش اعتیاد هم داره

  91. من سی سالمه همسرم ۲۸الان شش ساله ترامادول میخوره مصرف ب روزی چهاردهتا ام رسید تشنج کرده تا الان حدود هفت هشت بار هرساله دکتر بردم الکی میگف دیگه نمی‌خورم و وقتی میگفتم چرا چشمات قرمزه می‌گفت حساسه یا میگف خستم یا بخاطر محیط و گرما خلاصه میپیچوند و من خودم شاغلم . خیلی دوسش داشتم ولی چند بار دکتر متخصص بردمش خودمم خیلی حرف زدم کمک کردم چند بار ب اعضا خانوادم قول داد ترک کنه ولی نکرد آخرین فرصت رو گ اسفند ماه از ما گرفت و گفت تموم میکنم و بازم نکرد هر سری انواع قسم هارو میخوره و … الان دیگ رفتم خونه مادرم میخام طلاق بگیرم ی وقتایی خوشحالم ی وقتایی قلبم فشرده میشه و دلتنگش میشم خیلی احتیاج دارم با یکی حرف بزنم و راهنمایی بگیرم

  92. سلام خسته نباشید . بنده ۳۰ سالمه و همسرم ۳۵ سالش . دوتا بچه هم داریم تقریبا ۶و۷ ساله .تقریبا ۵ سالی هست که متوجه شدم همسرم اعتیاد داره . همش بحث میکنیم ، بعدش میگه ، این جرو بحث ها من و ناراحت میکنه و باعث میشه که من به سمت مواد برم ، من نمیدونم چیکار کنم ، و هروقت هم از روانشناس و… صحبت میشه ،میگه وقتی در آرامش هستم سمت مواد نمیرم ومیتونم داخل خونه ترک کنم ، در ضمن ما ۱۲ سال ازدواج کردیم ، خیلی سختی کشیدم ، خیلی بی پولی کشیدم ، الانم از پس هزینه های زیاد برنمیام

  93. با آقای معتادی که الان 7ساله گرفتاره واون هیچ میلی ب ترک نداره باید چجوری برخورد کرد؟ خودمم داغون شدم با ی بچه 8 ساله

  94. 20ساله ازدواج کردم در دوران عقد متوجه شدم سیگاری هستن بعداز دوسال تشکیل خانواده دادیم همون ابتدا باردار شدم وچند ماه بعد متوجه شدم تریاک‌میخورن یک بار ده سال پیش ترک کردن و خودشون رفتن کمپ ولی خب بعداز یه مدت NAرو ترک کردند و برگشتن به همون روال عادی من الان دو تا دختر دارم که بزرگتر متوجه شده و از بس سوال پرسیده براش توضیح دادم ایشون یه سوپر کوچک دارن و من کارمند آزادم هر چند وقت یه بار من رو دچار بدهی‌های سنگین می‌کنه باتوجه به شرایط اقتصادی و خروج برج بچه هادیگر توانایی مالی ساپورت ندارم می‌خوام ترک کنه ومن از آشفتگی نجات پیدا کنم ممنونم

  95. سلام شوهرم معتاده و افسردگی گرفته ایا پیش روانپزشک ببرم خوب میشه؟سلام شوهرم معتاده به هروئین انداختمش کمپ ولی بازم مصرف میکنه یه مدتی هم هست افسردگی گرفته ایا پیش روانپزشک ببرم افسردگیش خوب میشه و تصمیم به ترک کردن میکنه یا نه ولی خودش افسردگی که داره رو قبول نمیکنه

  96. سلام .من ۲۵ و شوهرم ۲۸ سالشه شوهرم معتاد دوتا بچه دارم دوباره باردار شدم متاسفانه شوهرم با این که اعتیاد داشت خیلی خوب کاری و انتقاد پذیره ولی بعضی اخلاق هاش واقعااااا غیر قابل درک ما بچه بزرگ داریم دیگه ۸ سالشه و اون دوست داره من لخت تو خونه باشم حتی یا همش رابط می خواد اگر به حرف گوش ندم قهر نی کنه و از خونه میره تا دوسه روز هم نه من و نه شوهرم زنگ نمیزنیم به هم حتی اگر مهمان داشته باشم مخصوصا اگر از خانواده خودم باشه همش می خواد جلوی اون ثابت کنه که اون خیلی بهتر از من هستش من بدم از نظر اخلاقی و همیشه اگر کسی خونه ما باشه من می بوس باهام درست رفتار می کنه که بقیه با حسرت به زندگی مون نگاه می کنن ولی در کل این اخلاق نداره اگر تنها باشیم ازش چیزی بخوام فوش هم میده دیگه نمی دونم چی کار کنم اعتیادش هم که به کنار واقعااااا دیگه رو اعصابه

  97. سلام من شوهرم اعتیادداشت وبهم خیانت چندبارکرده بود ومن یه با یکی اشناشدم عاشقش شدم ویک یه پسرپنچ ساله داشتم وجداشدم وبااون ازدواج کردم ولی فهمیدم اینم اعتیادداره خیلی اذیت شدم من وبچم الان ده روزه رفته وخانوادش میگن اطلاعی ندارن ومیگن دنبالش می‌گردن وحال روحیش خوب نبوده الان موندم چیکارکنم خانوادش ازاول مخالف بودن وخودش چندبارگفته جداشیم الان من موندم چکارکنم واقعا خسته شدم همش خودم تواین هشت سال کارکردم منوتامین نمیکنه به خودکشی فکرمیکنم وهم اینکه دیگه راهی نمینم جزاینکه به شوهراولم برگردم به نظرتون چیکارکنم دیگه آزردن خسته شدم حمایت مال ندارم

  98. سلام وقت بخیر شوهرم یک ساله مصرف تریاک داشته وتا حالا سه بار خودش اومده خونه گفته میخوام ترک کنم الان ده روزه خونه اس داره ترک میکنه فقط شغل بدی داره راننده میترسم چیکار کنم؟چون همه ی دوستاش اعتیاد دارن میترسم. نیسان داره وشب ها نیست خونه تو تره بار کار میکنه. هر کار میکنم بیا تا مشاوره بریم نمیاد میگه خودم تلاش می‌کنم ترک کنم قبول نمیکنه اصولی پیش بره چون دو بار دیگه تو خونه ترک کرد و دوباره شروع کرد. واقعا موندم چیکار کنم براش دوست ندارم بدبختیشو ببینم دوتا پسر دارم یکی 14 ساله ویکی 6ساله میگه هیچی نگو بچه هام نفهمند که من معتادم دارم ترک میکنم به خاطر بچه هام میزارم کنار چون قبلا ورشکستگی داشته خیلی روحیه خرابی داره هرچی کار میکنه دیگه نمیتونه جبران کنه

  99. همسرم قبل از رابطه مواد میکشه منم مجبور به این کار میکنه من خیلی ناراحت و ناراضی هستم اما اگر قبول نکنم تا چند ماه هم سمت من نمیاد چکار کنم.شیشه مصرف میکنه به من میگه فقط موقع این کار. دیگه میخواستم به خاطر رابطه حرفش رو گوش ندم با کسی دوست بشم اما ته قلبم راضی نبود .خدایا شکر که با شما آشنا شدم

  100. مشکل من با همسرم هستش حدود ۲۳ سال ازدواج کردیم طی این سالها مشکلات زیادی داشتیم که اولیش از اعتیاد همسرم شروع شد که من بعداز ازدواج متوجه شدم ما حدود ۴سال باهم دوست بودیم من تو اون ۴سال از هیچ کاری برای ایشون کوتاهی نکردم وقتی بعداز ازداوج متوجه اعتیادش شدم ضربه بدی خوردم ایشون برای ترک اعتیاد هزار جور بهونه داشت در پی اعتیادش کار درست و حسابی هم نداشت خلاصش اینکه یمتد میرفت سر کار به ی بهونه میومد بیرون میشد که دوسال شده بود بیکار بود هرچی طلا و پس انداز داشتیم می‌فروختند وعده وعید میداد من دختر دارم آلان ۲۰ سالش هست اینم بگم که من هم بخاطر دردهای زیاد ایشون و بیخیال بودنش رابطه عاطفی خ بی نتونستم باهاش داشته باشم وهمش به کم کاریهای ایشون فکر میکردم ومیکنم و الان هم مشکل ما تو ارتباط برقرار کردن عاطفی هستش چون من نمی تونم کارای گذشته ایشون رو فراموش کنم اینجا ریزش رو بگم طولانی میشه خلاصه اینکه الان توقع داره من همه چی رو فراموش کنم به نثر شما راهی وجود داره اینم بگم که تمام چیزای که از دست دادیم ایشون یا یواشکی میفروخت یا اینکه منو در جریان میذاشت قول میداد در اولین فرصت بهترش رو میگیره کی هیچ وقت نشد

دیدگاهتان را بنویسید

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.