احساس تردید و دودل بودن در ازدواج و شک در موضوع انتخاب همسر مناسب ، اختلاف سنی در ازدواج و هدف از ازدواج، همگی مواردی است که اغلب موجب احساس نگرانی و استرس افراد هنگام تصمیم گیری در ازدواج و شروع زندگی مشترک می شود. تصمیمات مهم دیگری که منجر به شک و تردید در ازدواج میشود تصمیم برای داشتن فرزند یا پایان دادن به ازدواج و طلاق است.
هنگامیکه زمان تصمیمات مهم و غیرقابلانتظار در زندگی فرا میرسد، احساس شک و تردید در درون انسان رخنه میکند. اما عدم توجه به این احساسات ممکن است مشکلاتی در زندگی مشترک یا زندگی شخصی شما ایجاد کند. شما بهتر از هر فرد دیگری به شناخت خود، همسر و ازدواج تان آگاه هستید. اگر موضوعی ذهن شما را درگیر کرده یا از آن عصبی هستید، به آن توجه کنید. از دیدگاه روانشناسی، آنچه در موردش عصبی هستید، ارزش بررسی را دارد.
با عقل و درایت به صدای قلب و ندای درونتان گوش دهید و درباره نگرانی ها و احساسات خود با همسر یا نامزدتان صحبت کنید. صدای درونتان ممکن است به شکل احساس بدگمانی، احساس ترس و دلشوره، بی خوابی، استرس مزمن، احساس اضطراب و نشانه های افسردگی القا شود. هنگامیکه به احساسات و صدای درونتان گوش میدهید، با اعتقاد بر اینکه تصمیم درستی را گرفتهاید بهاحتمالزیاد به آرامش درونی میرسید.
در اینجا نظر یک متخصص در امر مشاوره ازدواج در مورد رازهای دستیابی به یک ازدواج موفق و پیشگیری از طلاق را با شما به اشتراک میگذارم:
- داشتن انتظارات غیرواقعی از همسر و از ازدواج میتواند منجر به احساس سرخوردگی در فرد شود.
- از علائم هشداردهنده طلاق و جدایی در رابطه چشمپوشی نکنید. نادیده گرفتن این پرچمهای قرمز میتواند باعث غم و اندوه فراوانی در آینده شود.
- اگر قبل از ازدواج مشکلاتی با نامزد خود دارید، احتمال ادامه یافتن این مشکلات زندگی مشترک بعد از ازدواج بیشتر هم میشود.
- اطمینان حاصل کنید که دلایل محکمی برای ازدواج و فرزند آوری دارید.
به عقیده این روانشناس، شک، عدم قطعیت یا احساس عدم اطمینان و دودلی در ازدواج یک مشکل نیست. در حقیقت، برخلاف آنچه ممکن است ما در ابتدا فکر کنیم، تجربه چنین احساساتی ممکن است بزرگترین راهنما به سمت اطمینان شهودی باشد.
“هنگامیکه یاد گرفتید چگونه به احساسات خود توجه کنید، آنگاه مسیرهای جدیدی از آگاهی و اطلاعات در دسترس شما قرار خواهد گرفت. همچنین ممکن است تصمیم به قطع رابطه عاشقانه با فردی مخرب و ناسالم بگیرید یا به حفظ رابطه عاشقانه با فردی که در شروع ازدواج خوب به نظر نمیرسید و احساس میکردید با او تفاهم ندارید به زندگی ادامه دهید.
در تحقیقاتی که در یک مرکز مشاوره روانشناسی دولتی صورت گرفت، اغلب افرادی که به حفظ ازدواج ماندگار و تصمیمات مشترک با همسر خود اعتقاد داشتند، جنگ و دعوای کمتری در زندگی زوج وجود داشت. در یک ازدواج موفق و پایدار که در آن زوج به حقوق یکدیگر احترام میگذارند، تصمیمات مشترکی میگیرند، در انجام کارهای خانه مشارکت میکنند، احتمال رضایت زناشویی و خوشبختی در ازدواج بیشتر است.
بهعنوان یک روانشناس خانواده همیشه به مراجعین خود میگویم، آیا اگر چیزی غیرعادی روی پوست خود مشاهده کردید، باید آن را نادیده گرفت یا به دکتر مراجعه میکنید؟ پس هوشیار باشید و شک و دودلی در ازدواج را نادیده نگیرید. مکالمهای داشته باشید و ببینید چطور پیش میرود. آیا فکر میکنید بعد از ازدواج با افزایش قسط و بدهی یا بچه دار شدن شک ها از بین میرود؟ هرگز.
در مورد شک و دودلی در ازدواج با نامزد خود صحبت کنید و تلاش کنید به یک نتیجه معقول و منطقی دست یابید. امیدوار باشید مسائل بزرگ قبل از ازدواج موردتوجه قرارگرفتهاند.
احساس شک و تردید در ازدواج میتواند نشانهای از یک رابطه شکننده یا دلیلی باشد که در آینده احتمال طلاق در زندگی مشترک را افزایش میدهد. دانشمندان همچنین بررسی کردند آیا بزرگ شدن در یک خانواده طلاق یا داشتن اختلاف در تیپ شخصیت زوج میتواند افزایش احتمال طلاق در زوج را بهجای شک و تردید در ازدواج پیشبینی کند.
دانشمندان دریافتند که تردید های پیش از ازدواج، احتمال طلاق و جدایی را بالاتر از این عوامل پیشبینی کرده است. دو مورد از محدودیتهای تحقیق این بود که این احساس شک و دودلی در ازدواج بعدازآنکه شش ماه از ازدواج زوج گذشته بود، صورت گرفت؛ بنابراین، این تحقیق ممکن است بهترین معیار برای نظرات و دیدگاه زوج قبل از ازدواج نباشد.
آمار طلاق در زنان با احساس شک و تردید قبل از ازدواج بهطور قابلتوجهی نرخ بالاتری نسبت به دیگر زنان را نشان میدهد، حتی هنگامیکه عوامل دیگری مانند نارضایتی زناشویی، سوابق خانوادگی، اختلاف عقاید و مشکلات روانی در بین زوج مشاهده نمیشد.
همچنین شک در ازدواج در بین زوج هایی که طلاق نگرفتهاند، احساس رضایت کمتری از ازدواج زوج مشاهده شد. تردید و دودلی در ازدواج، یک امر طبیعی است اما بی خطر هم نیست. به عقیده این روانشناس خانواده نشانه های مشکلات و اختلافات زوج از همان دوران نامزدی قابل شناسایی و مشهود است.
بعضی از درجات شک و تردید در ازدواج برای چنین تصمیم بزرگی طبیعی است. در نظر داشته باشید، شما همیشه میتوانید احساس شک و دودلی قبل از ازدواج خود را با کمک یک مشاور ازدواج رفع کنید.
اگر نامزد یا شریک شما در تصمیم برای ازدواج تردید دارد
صحبت درباره ازدواج بسیار مهم و ارزشمند است، بهخصوص اگر نظرات متفاوتی با همسر آینده خود داشته باشید. اجازه ندهید حدس و گمانهای شما مانع از گفتگویی شود که میتواند هر دوی شما را به هم نزدیکتر کند. اجازه ندهید تصورات ذهنی، شما را از دریافت اطلاعات ضروری که برای تعیین گامهای بعدی نیاز دارید بازدارد.
“من الان آمادگی ندارم” یک شروع است، بهتر است به دنبال درک دلایل واقعی شک و تردید در ازدواج شریک زندگیتان باشید. چرا آمادگی ندارند؟ آیا به خاطر مسائل مالی است؟ آیا به این دلیل است که پدر و مادرش در ازدواج شکست خورده اند و هنوز هم آسیبهای این اتفاق وجود دارد؟ آیا به این خاطر است که زمان زیادی از آشناییتان نمیگذرد؟
سؤالات آشنایی قبل از ازدواج میتواند به شما برای آغاز مکالمه کمک کند. اگر بتوانید سؤالات با پایان باز بپرسید و تعصبات و انتقادات خود را کنار بگذارید، شریک زندگیتان احساس امنیت خواهد کرد و فکر میکند فضای کافی دارد تا این سؤالات را آشکارا و صادقانه پاسخ دهد.
منظورم این نیست که اگر شریک زندگیتان در حال حاضر آمادگی ازدواج را ندارد، از او جدا شوید. در فرهنگ اشتباه امروزی این ذهنیت روبهرشد است، اگر مشکلی وجود دارد و چیزی خراب شد باید رهایش کرد، حتی روابط و ازدواج.
انعطافپذیری میتواند باعث تداوم طولانیمدت شراکت شود. چیزهایی را که میخواهید در مورد آن انعطافپذیر باشید و مواردی که احساس میکنید غیر قابلمذاکره است را مشخص کنید.
من در کار خود بهعنوان متخصص مشاوره ازدواج زوجهایی را دیدهام که بدون تجاوز از خطوط ارزشی خود، با همسر خود به سازش و تفاهم رسیدهاند.
برای مثال، تصمیم به صبر برای تجدیدنظر درباره پیشنهاد ازدواج به معنای انصراف از تصمیم به ازدواج نیست.
وقتی نظر شما و شریک زندگیتان متفاوت است، پاسخ به این سؤال ساده نیست. اما اگر میتوانید به دنبال درک دیدگاه شریک زندگی خود باشید و فرصتی برای صادق بودن با خود به او بدهید، ممکن است از این موضوع شگفتزده شوید.
چه موانع و مشکلاتی دررابطهبا تصمیمگیری در مورد ازدواج و تصمیمگیری در مورد اینکه آیا گام بعدی را بردارید، وجود دارد؟ مایلیم تا تجربیاتتان را در این باره در نظرات بشنویم.
عدم قدرت تصمیم گیری در ازدواج
مجردم ۳۲ سالمه پسر هستم از یک خانواده متوسط رو به بالا از هر لحاظ فرزند سوم و خواهر برادرم ازدواج کردن من به خاطر تنها موندن پدر مادر دلم راضی به وارد شدن به یک رابطه جدی که بر پایه ازدواج باشه رو نمیشه شدیدا احساس خلا عاطفی و نیاز به یک همدم دارم مدتهاس دارم تحمل میکنم ولی کم اوردم من به لحاظ مادی هم متوسطم خودرویی دارم در قسمت انفورماتیک یک کارخانه مشغولم خونه ای هم مادر داره که ازش اجاره میگیره برا گذران زندگی بارها گفته برو اونجا ولی میدونم به سختی میوفته ..به بن بست خوردم به هردری میزنم کسی رو پیدا کنم از لحاظ مالی بتونه کمک حال زندگی باشه کسی رو پیدا نمیکنم میترسم با این وضع اقتصادی کم بیارم..نمیدونم راه درست چیه سر در گم شدم نسبتا درونگرا هستم و اهل ورزش اصلاً رفیق باز نیستم ولی به لحاظ عاطفی و تنهایی واقعا در عذابم. لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ مشاور به سوال ” علت دودلی و تردید در ازدواج “
نگرانی شما در رابطه با آیندهتان و تنهایی مادر و پدرتان را درک میکنم. خیلی خوب است که نسبت به خانواده خود احساس مسئولیت میکنید؛ اما اینکه به خاطر تنهایی پدر و مادرتان از زندگی خودتان بگذرید، اصلاً قابلپذیرش نیست. شما خودتان را نادیده گرفتید. زمانی که احساسات و نیازهایتان را نادیده میگیرید چطور میتوانید به فکر تنهایی پدر و مادرتان باشید. این وابستگی به خانواده آسیبزاست و حتماً باید برای خودتان قدمی بردارید.
میفهمم اصلاً بیرون آمدن از پیلهای که برای خودتان درست کردید راحت نیست. باوجوداینکه این شرایط شما را آزار میدهد؛ اما فکر میکنم خودتان هم به آن عادت کردید و از تغییر واهمه دارید. حتی ممکن است مادر و پدرتان نتوانند این موضوع را بپذیرند که بعد از اینهمه مدت به یکباره خودتان را در اولویت قرار بدهید؛ اما شما باید خود را در اولویت قرار دهید.
در خانوادهها اعضای خانواده دوست ندارند روند و مسیری که در خانواده طی میشده است تغییر کند؛ بنابراین خیلی طبیعی است که آنقدر واهمه داشته باشید. حضور شما باعث ثبات خانوادهتان است و میفهمم که تصور میکنید اگر دیگر در کنارشان زندگی نکنید، همه چیز به هم خواهد ریخت اما شاید زمان این رسیده است که اجازه دهید خودشان مشکلاتشان را حل کنند و بهجای اینکه نقش یک والد حمایتگر را برای آنها بازی کنید به نقش خودتان برگردید؛ فرزندی که حقوقی نسبت به خودش دارد و باید از خودش مراقبت کند.
شما با ازدواج کردن، مادر و پدرتان را ترک نمیکنید؛ بلکه تنها آن بند نافی که سالهای پیش باید جدا میشد را جدا میکنید. شما میتوانید جدا از آنها زندگی کنید؛ اما همچنان آنها را دوست داشته باشید و تا جایی که به خودتان آسیب نزنید به آنها رسیدگی کنید.
از کجا میتوانید تغییر را شروع کنید و روی ترسهایتان پا بگذارید؟
- ورزش را شروع کنید: شما یادتان رفته است چقدر باارزش هستید و اهمیت دارید؛ ورزشکردن روزی نیم ساعت نه هزینهای دارد و نه زمان شما را میگیرد؛ بنابراین وقتش است از دایره امن خود بیرون بیایید و با ترسهایتان مبارزه کنید.
- ترسهایتان را بنویسید: چه چیزهایی باعث اجتناب شما از ازدواج میشود؟ آیا تنها برایتان تنهایی پدر و مادرتان و مسائل مالی مطرح است؟ چه چیزی باعث میشود با همکارانتان صمیمی نشوید و علاقه ای به گذراندن اوقات فراغت با آنها نداشته باشید؟ آگاهی از این موضوع میتواند بسیار به شما کمک کند اگر در پیدا کردن آنها به مشکل برمی خورید میتوانید از مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.
- آگاهی خودتان را نسبت به ازدواج بالا برده و باورهای غیرمنطقیتان را در مورد ازدواج بررسی کنید و زیر سؤال ببرید.
- اقدام کنید: اینکه مدام فکر کنید چقدر مسائل مالی و ازدواج نگرانکننده است یا چقدر تنهایید، این افکار شما را تنهاتر میکند.
- یک هدف جزئی برای خود در نظر بگیرید و با این دور باطل مبارزه کنید. مثل یک قرار ملاقات با همکارتان
- مراجعه به مشاور یا روانشناس را برای بالابردن آگاهی و شناخت از خودتان پیشنهاد میکنم.
ممنون از توجهتان
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
در حال حاضر شرایط طوری شده که هم پسر و هم دختر از ازدواج واهمه دارند به همین خاطر ترجیح میدن مجرد بمونند
شرایط برای ازدواج کردن را نباید سخت گرفت
من ۲۴ سالمه خانم هستم من در تصمیم گیری ازدواج نمیتونم اصلا تصمیم گیری کنم تو هر مسئله ای که هستم همش نظرم و تغییر میدم تو شک و دودلی هستم دست خودم نیست اصلا به نظرتون چیکار کنم؟
ببخشید
حدودا پنج ماه پیش طلبه ای ازم خواستگاری کرد
ردش کرده بودم
و الا یه ماهی میشه دوباره اومده با اینکه سه چهار بار ردش کردم بازم کم نمیاورد
بهش گفتم ک من نمیتونم و جوابم منفی هست و اینکه
دودلم، کسی هم توی کار خیر دودل باشه همون انجام نده بهتره
گفت که من سعی می کنم دو دلی تو رو برطرف کنم
ولی یه دو هفته ای هست ک با هم در حد یه پیام در ارتباطیم
ولی هنوز دودلم ک جوابم مثبت باشه یا منفی
نمیدونم الا چه کار کنم
پسره هم که وابسته شد ولی من هنوز دودلم توی این کار
من چهار ساله بایکیم و تصمیم ازدواج داریم و من الان پشیمون شدم قراره عید بیاد برا خواستگاری
من دختر هستم ۲۱ساله و متاسفانه به دلایلی برای سومین سال هست که پشت کنکور موندم و یه خواستگار دارم که ایشون ۲۸سالشون هست و پرستار هستند ؛متاسفانه خانواده بدون اینکه نظر من رو بپرسند جواب رد میدن ومن هم خودم کمی مردد هستم از اینکه نظرم رو بهشون بگم چون امسال تقریبا برای کنکور تا این مدت خوب خوندم اما میترسم نتیجه ی مورد نظرم رو نگیریم واسشون رو هم از دست بدم ؛ جدای از کارشون خانواده خیلی خوبی دارند و پسر خوبی هم هستند وبا درس خوندن من هم هیچ مشکلی ندارند به نظرتون من چیکار کنم بتونم یه تصمیم درست بگیرم که بعدا پشیمون نشم
من ۱۹ سال ۸ ماه دارم وپسری ازم خواستگاری کرده که ۱۹ سال ۴ ماه داره در مورد ارزش ها و باورها مون هدف ها مون در مورد درس خوندن یا هر هدف دیگه ایی ک داریم با هم مشکلی نداریم و کاملا هماهنگیم ولی دوتا مشکل هست ک منا دو دل کرده نسبت به این موضوع اولینش اندامش هست خیلی چاق نیست ولی اون طوری ام ک من دوست دارم نیست و دومی اینکه سربازی نرفته به نظر خودم دومین مشکل زیاد مهم نیست ولی اولیش برام مهمه و نمیدونم چطور بگم ک متوجه بشه و درمورد خانواده و رفتار خودش هم بگم ک عالین ولی من دچار تردیدم در مورد تصمیمم چون ما قبلا باهم آشناییتی نداشتیم و تازه داره ایجاد میشه آلان علاقه ایی ایجاد نشده چون ک تازه آشنا شدیم و فقط بخاطر شرایط خوب و اخلاقیاتش نظر بین مثبت و منفی سر در گمه
خواستگار من تمام شرايطش اوكي هست فقط مشكلي كه دارم به دلم نمي شينه شوق و ذوقي ندارم