بعد از کات کردن با پسری آشنا شدم تو فضای مجازی با هم دوست شدیم و هر چی این زمان بیشتر می گذشت هم بیشتر صمیمی می شدیم. خاطرات خوبی رقم زدیم اما هر چی بیشتر جلو می رفت خودمو می دیدم که به کوچیک ترین حرفاش لبخند می زنم. با کوچیک ترین حرفاش دلخوری اش و قهر کردناش بغض می کنم.
اونقدر بهش وابسته شدم ک تا چشم باز می کردم بهش پیام میدادم و کل روزم رو با حرف زدن با اون می گذروندم. طی این مدت انگار بیشتر از قبل هم از خانوادم دور شده بودم. چون تنها کسی که برام اهمیت داشت این پسر بود. هر حرفی هر چیزی تو دلم بود رو می تونستم راحت بهش بگم. لذت می بردم از حرف زدن باهاش و عاشقش شدم. اون زمان می دونستم ک هیچ وقت همچین حسی رو به کسی نداشتم منی ک با قهر کردناش. 150 تا پیام می فرستادم تا صبح و برعکس اون خواب به چشم نمیومد و حتی گریه کردنام به جایی رسیده بود که انگار راه نفسم رو بریدن. اما اون هیچ وقت یه شب کامل نمی موند که مشکلات حل کنیم. می دونست دارم اشک میریزم و راحت می خوابید.
تو پی وی جواب پیام من رو نمی داد و گفت حوصله حرف نداره بعد میدیدم همون لحظه با دوستاش خوش و بش می کنه جواب منو نمیده و نمی گه که از چی ناراحته. همینجوری گذشت و گذشت و بحثمون هم بیشتر می شد و گریه کردن منم ادامه داشت تا اینکه یه روز با یه پسر دیگ هم آشنا شدم چند روز بود که می شناختمش. ازش پیشش تعریف کردم و گفتم دوستی نداره دوست شین. مشتاق نبود اولش اما به خاطر من قبول کرد. چون خیلی اصرار کردم که ای کاش لال می شدم و هیچ وقت اصرار نمی کردم. با هم دعوا کردن هر دوشون به صورت مساوی مقصر بودن گف اگه می خوای من باشم باهات دیگ نباید اون فالو داشته باشی. اصن چ دوستی هستی بقیه رو نمی بینی چجور رفتار می کنند.
من بارها بارها بهش گفته بودم ک دعوا نکنه به خاطر من کوتاه بیاد احترام بزاره همونطور ک من حرفای دوستاش رو نادیده می گرفتم. اما حرف حرف خودش بود می گفت به من بی احترامی شده چرا انقد ساکتی من اولش واقعا می خواستم فقط دوست شن همین به خدا نمی خواستم جوری بشه ک منم دیگ با اون شخص دوست نباشم. اون طرف دوست چند روزه بهم گفت یکی رو انتخاب کن اون یا من. حذفش کردم اما بعد چند مدت دیدم وقتی با دوستاشه حسادت کردم چون قبلا گفته بود دوستاش ماله خودشه و بیمون دعوا بود این همه مدت.
دیدم اصلا هیچ پشیمونی نداره هیچ تاسفی نداره که یه ذره برای حرفم ارزش قائل نشده. اینا خیلی اذیتم می کردن و خیلی بحث کردیم چون این وسط یه چیزایی بود یه حرفایی بود از گذشته ک آتیش می گرفتم. با اون دوست چند روزه آشتی کردم دوباره و خودم پاپیش گذاشتم و اونو راضی کردم (دوست صمیمیم) ک باهم بمونیم مثل قبل. او هم قبول کرد اما حس کردم سرد شده خیلی فاصله می گیرعه. منم فاصله گرفتم و تو فضای مجازی منو با اون دوست چند روزه ای ک اصلا هیچ سنمی واقعا نداریم و در حد سلام و ایناس برخورد کرد و از اون موقع من از همه جا حذف کرد و هیچی نگفت. خودم رفت پی ویش گفتم چرا خودت سرد بودی قبلا بهت گفتم بیا بریم و اینا اما تو هیچ اهمیتی ندادی. هیچی نگفت فق گفت این دوستی نمی خوام و نمی خوام دوستت باشم مثل دو تا آدم بالغ قطع رابطه کنیم و دیگ دوست نباشیم. فقط می خوام بدونم اشتباه از من بوده واقعا؟
پاسخ مشاور به سوال دوستی بعد از فضای مجازی
همان طور که در صحبت های خود اشاره کردید، بسیاری از مشکلات درونی شما مثل احساس غم، احساس تنهایی، ترس از طرد شدن، کمبود عزت نفس همگی به زندگی گذشته شما بر می گردد.
شما در دوران کودکی و نوجوانی مورد محبت و توجه والدین خود قرار نگرفته اید و این کمبود محبت کودکی باعث دور شدن شما از خانواده تان شده است.
این کمبود توجه از طرف خانواده آسیب هایی به روح و روان شما وارد کرده است. احساس پوچی، احساس بی ارزشی یا احساس طرد شدگی از پیامدهای آسیب دوران کودکی و نوجوانی است.
بنابراین شما برای راهایی از احساس غم، تنهایی و افسردگی، به برقراری رابطه دوستی اقدام کرده اید. اما همانطور که خود نیز مشاهده کردید، دوستی با هیچ شخصی نمی تواند غم درون شما را درمان کند.
بنابراین به شما توصیه می کنم قبل از شروع رابطه دوستی مشکلات درون خود را درمان کنید. به این باور برسید که هیچکس بجز خودتان قادر به حل این مشکلات درونی نیست.
در حقیقت، شما نیاز به پیداکردن پسری برای شنیدن صحبتهای تان دارید. کسی که به درد دلهای شما خوب گوش دهد، به شما توجه کند، وقت خود را به شما اختصاص دهد و شما را بی قید و شرط دوست بدارد.
هیچ پسری دوست ندارد با یک دختر بی اعتماد به نفس یا دختر افسرده دوست شود. اگر پسری هم دوست شود احتمالا قصد سوء استفاده دارد.
مطالب مرتبط: دختر نوجوانم دوست پسر داره
هیچ پسری درمانگر مشکلات شما نیست. چون این کار در حوزه وظایف یا تخصص او نیست. بنابراین شما باید مدتی تنها باشید، با خود خلوت کنید، ریشه غمها و دردهای خود را پیدا کنید و درصدد درمان مشلات درون خود برآیید.
وقتی به خودشناسی رسیدید، احساسات خود را شناختید و متوجه شدید این احساسات ریشه در درون شما دارد و به دلیل آسیبهای گذشته شما بروز کرده اند، این آگاهی به شما کمک می کند تا اعتماد به نفس خود را برای شروع زندگی دوباره بازیابید.
تمرین برای تقویت مهارتهای مقابله با احساسات، تمرین در افزایش عزت نفس به شما کمک می کند با قدرت و احساس بهتری وارد رابطه دوستی شوید.
وقتی خوشبختی را در ارتباط با دیگران تعریف می کنید، این احساس خوشبختی پایدار نیست. وقتی احساس شادی درونی باشد و به دنیای بیرون وابسته نیست، به خوبی می توانید وارد رابطه دوستی سالمی شوید.
رابطه ای که در آن عشق، علاقه و احترام متقابل دیده می شود. رابطه ای که در آن هیچ یک به دنبال گدایی محبت در نگاه دیگری نیست.
چگونه از عشق مجازی دل بکنیم؟
رابطه مجازی از راه دور
پاسخ مشاور به سوال ایا رابطه مجازی به ازدواج ختم میشود؟
در ابتدای هر رابطه ایی معمولا اشتیاق طرفین بیشتر، شناخت شان از یکدیگر کمتر و مشکلات و چالش ها نیزدر رابطه کمتر است، ولی به مرور، با کاسته شدن از اشتیاق اولیه، ایجاد شناخت بیشتر که این بار، هم شامل نقاط مثبت می شود و هم نقاط منفی و هم چنین ایجاد مشکلاتی در این مسیر، ادامه ی رابطه با چالش هایی روبرو می شود و رابطه به پرشوری روزهای اول نخواهد بود.
در رابطه از راه دور، به خودی خود این چالش ها و مشکلات بیشتر است. رابطه ی از راه دور علی رغم این که امروزه با توجه به پیشرفت شبکه های اجتماعی رواج پیدا کرده است، رابطه ی کاملی نمی تواند باشد، زیرا حضور فیزیکی افراد در رابطه معیار مهمی است که در این نوع از رابطه وجود ندارد، هرچند که احساسات شما واقعی باشد اما مشکلاتی در این مدل رابطه وجود دارد که اگر برای این مشکلات و چالش ها راه حلی پیدا نشود یا برنامه ایی برای اتمام این دوری وجود نداشته باشد، جدایی محتمل است. از جمله ی این مشکلات می تواند این باشد که شما در صورت عدم دیدار حضوری آن فرد، به تصوری که خودتان از او ساخته اید علاقه مند می شوید، حال آنکه بخش زیادی از شخصیت و منش افراد در دیدارهای حضوری مشخص می شود. همین امر موجب می شود که شما از نقاط منفی فرد آگاه نشوید و به یک تصور ایده آل از او عشق بورزید.
رابطه مجازی از راه دور در حالتی می تواند رابطه خوبی باشد که در آن دیدارهای حضوری منظم وجود داشته باشد و هم چنین برنامه ایی برای اتمام این دوری، چون در همان زمان های دیدار حضوری هم، به دلیل کوتاه مدت بودنِ آن، ممکن است بخش هایی از شخصیت فرد از چشم شما پنهان بماند و مراحل شناخت قبل از ازدواج به درستی صورت نپذیرد.
از جمله مشکلات رایجی که در یک رابطه مجازی از راه دور می تواند به وجود بیاید و موجب دور شدن و سردی دو طرف باشد موارد زیر است:
- 1- شما در تفریحات و برنامه های مهم زندگی آن شخص حضور ندارید و او این زمان را به جای شما با دوستان خود سپری می کند، این مسئله علاوه بر این که ناراحت کننده است، می تواند باعث افزایش بدبینی و حسادت در رابطه شود. که به مرور هم برای شما و هم برای طرف مقابل آزاردهنده می شود.
- 2- وقت گذرانی طرف مقابل با دوستان دیگر خود به خصوص افراد غیرهم جنس، می تواند موجب بدبینی در طرف دیگر رابطه شود.
- 3- احتمال خیانت در رابطه مجازی از راه دور به دلیل عدم حضور شریک رابطه بیشتر است. هرچند که دو طرف به یکدیگر تعهد داده باشند اما این احتمال وجود دارد که فرد به دلیل نیاز به حضور یک شخص در زندگی اش، وقت گذرانی با او یا بر طرف کردن نیازهای عاطفی یا جنسی اش، خیانت کند.
- 4- این احتمال وجود دارد که برای اجتناب از تنش و بحث، در مواردی که یکی از طرفین حساسیت دارد، دروغ گفته شود و دروغ گفتن و عدم صداقت در رابطه به مرور افراد را از یکدیگر دور می کند.
- 5- بحث و تنش در روابط از راه دور، ممکن است شدیدتر و طولانی تر باشد، احتمال ایجاد سوتفاهم بیشتر می شود و ذهن را بیشتر درگیر می کند. به خصوص این که امکان آرام کردن یکدیگر و رفع سوتفاهم، از راه دور دشوارتر است.
هرچند اگر دو نفر برای طرف مقابل و رابطه شان، اهمیت زیادی قائل باشند، می توان با برنامه ریزی برای دیدارهای منظم و گذراندن وقت بیشتر با یکدیگر، این رابطه را حفظ کرد و از یک زمانی به یکدیگر پیوست، اما باید این را در نظر داشت که رابطه ی از راه دور مادامی که به صورت مجازی است، شکل کامل یک رابطه نیست، کمی و کاستی هایی دارد، قادر به رفع همه ی نیازهای یک رابطه نیست، احتمال ایجاد سوتفاهم و چالش و مشکلات در این مدل از رابطه بیشتر است و در نهایت حفظ این گونه روابط نیازمند تلاش دو طرفه ی بسیار زیاد است.
در مورد شما، با توجه به این که رابطه تمام شده است، پیشنهاد می شود، دنبال کردن فرد را در شبکه های اجتماعی نیز به اتمام برسانید، چون همان گونه که ذکر کردید دنبال کردن و دنبال شدن توسط توسط طرف مقابل ذهن شما را به میزان بیشترو طولانی تری درگیر آن فرد نگه می دارد، و شما در پس ذهن تان هم چنان امید به بازگشت و از سرگیری دوباره ی رابطه را خواهید داشت، این مسئله موجب می شود که دوره سوگ و رفع دلتنگی بعد از جدایی که لازم است بعد از پایان رابطه طی شود به درستی رخ ندهد و شما مدت زمان طولانی تری درگیر رابطه باقی بمانید، چون پایان یافتن آن را عمیقا نپذیرفته اید و این موضوع آسیب های بیشتری را به شما خواهد زد.
سلام من دخترم ۱۹ سالمه سه ساله رابطم با یه پسر از شهر دور مجازی قطع شده علتهای مختلفی داره این پسر هوله هر روز با یکیه از دوستش یه سری واقعیتهارو فهمیدم که بهم نگفته بود الانم با یخ دختر رل زده میخوام به دختره پیام بدم نه اینکه حسادت کردم نه میخوام اون مثل من نشه نمیدونم باور میکنه یا نه از هرچه رفیق داشت رل سابقم سوال کردم ایدیشو برام پیدا کنید نمیدن بهم بهونه میارن جواب نمیدن باید چیکار کنم چطوری پیداش کنم میخوام دوست پسر سابقمو حرص بدم اذیتش کنم
سلام من دختر هستم ۱۹ سالمه و با پارتنرم تو مجازی آشنا شدم اون ۳۱ سالشه راهمون از هم دوره. پارتنرم قبلا دوست دختری داشته و عاشقش بوده حدود هفت سال اینا و الان دیگه باهم نیستن . ما هممون تو یه محیطی هستیم درواقع چت رومی . و پارتنرم با اینکه با من بوده ولی این دختر به خونشون میرفته و باهم میرفتن بیرون منم اولش نمیدونستم ولی بعدا وقتی فهمیدم خیلیی ناراحت شدم و با اینکه الان باهم نیستن و این دختره هی یمدت میره دوباره میاد و باعث میشه این پارتنرم تحت فشار باشه و هی دلتنگ شه و اینا و دیدن این چیزابرای من دردناکه و خیلی سخته برام و فک میکنم درستش اینکه الان که باهم نیستن دیگه دختره نیاد چت روم و هی با پارتنرم تو ارتباط نباشه میخام که پارتنرم فراموشش کنه نمیدونم چیکار کنم دیگه بهش علاقه کند نباشه و کلا فراموشش کنه . اونم منو دوسداره و منم دوسش دارم فقط مشکلاتمون منو ناراحت میکنه و میخام درستشون کنم اونم منو دوسداره و منم دوسش دارم دلیل اینکه رابطمونو ادامه میدم این هس که اون قبلا با خیلیا بوده و عاشق بوده و شکست عشقی خورده و کسایی ک دوستشون داشته رفتن و هیچکیو نداره و تنهاس و دلم نمیاد منم برم و تنهاش بذارم حس میکنم بهم نیاز داره و دلیل دیگه اینکه تلاش میکنه از نظر مالی عالی باشه تا وقتی ازدواج کردیم زندگی خیلی خوبه برام بسازه اینارو خودش بهم گفته. . ولی یه مشکل دیگه هم هست که اینه ازم میخاد اجازه بدم تا رابطمون واقعی نشده و مثلا ازدواج نکردیم با دخترای دیگ هم باشه بهم میگه تنوع میخاد و موقتی هست این برای اینکه سیر شه و بعد ازدواج دلش نخاد کسیو . ولی یه خواسته دیگه هم داره که بعد ازدواج نفر سومی هم باشه و من اصلا دوسندارم و این بشدت ناراحتم میکنه به خودش هم گفتم نه نمیدونم چیکار کنم
سلام وخسته نباشید من یه سوالی از حضورتون داشتم ۱۰ سالی هست من ۱۴ ساله از پسری که از سلبریتیا هستند خوشم آمده ده ساله که اون آقا دست از سر من برنمیدارند و هر وقت با من با فیک پیجشون صحبت میکنند از سکس حرف میزنند و به اجبار میخواند ازم وب سکس بگیرند و نجابت منو زیر سوال بردند چون فهمیدند که من به دلایلی چون خانواده مذهبی دارم و رابطه با پسر رو بد میدونند نمیتونم باهاش قرار بزارم یا بیرون از خونه برم که این آقا بخواند با من سکس کنند یا از خانواده های بی بند و بار نیستیم که بتونه با من ازدواج سفید بکنه یا صیغه ام بکنه با ترفند ازدواج اومده جلو میخواد با من ازدواج بکنه از اونجا که من میدونم ایشون یه بیمار دوقطبی هستند و معتادند با گل و سیگار و الکل و ایمان درست و حسابی ندارند و چون من یه آدم وابسته به خانواده بار اومدم و نمیتونم از پس زندگی خودم بربیایید حتی هنوز هیچ حسابی در بانک ندارم و اموال پدریم که به ارث میرسه رو بالا بکشند و چون پدر من ثروتمند هستند این آقا با نقشه اینکه با من چند بار سکس ک بعد طلاقم بدند و یه بچه هم رو دستم بزارند با من وارد رابطه شده اند و هیچ جوری دست از سر من برنمیدارند میخواستم کمکم کنید من باید چیکار کنم ممنون میشم جوابمو بدید خدانگهدار
در ضمن اینو بگم که این سلبریتی دکترای جامعه شناسی رو دارند و استاد دانشگاه هستند ولی دچار اختلال دوقطبی هستند ممنون میشم جوابمو بدید در ضمن اینو بگم که این سلبریتی دکترای جامعه شناسی رو دارند و استاد دانشگاه هستند ولی دچار اختلال دوقطبی هستند ممنون میشم جوابمو بدید
.