خانه / مشاوره فردی / چطور گذشته را فراموش کنیم| فراموشی خاطرات بد گذشته
رهایی از افکار گذشته
رهایی از افکار گذشته

چطور گذشته را فراموش کنیم| فراموشی خاطرات بد گذشته

تجربه‌های مثبت و منفی به ما کمک می‌کنند تا معنی و مفهوم زندگی خود را دریابیم. با گذر عمر، ما با افراد، رخدادها و موقعیت‌هایی ارتباط پیدا می‌کنیم که شخصیت ما را شکل می‌دهند. بسیاری از ما تمایل داریم بر وقایع و شرایط منفی تمرکز کنیم که موجب رنجش ما شده‌اند.

وقتی با موقعیتی مشابه با آنچه در گذشته برای ما منفی (یا مثبت) بوده است روبرو می‌شویم، بر اساس تجربه گذشته خود نسبت به آن موضع‌گیری می‌کنیم. این تمرکز بر روی نکات منفی می‌تواند شادی زمان حال را از ما بگیرد و مانع ذهنی برای ما ایجاد کند.

آموختن این‌که چگونه می‌توان گذشته را رها کرد و در زمان حال زندگی کرد، آموزه‌ای است که همه ما می‌توانیم از آن بهره‌مند شویم.

چگونه از افکار گذشته رها شویم؟

رخدادهای متعددی در گذشته هر یک از ما وجود دارند که بر نحوه زندگی حال حاضر ما تأثیرگذارند. این یک روند طبیعی است که با کسب تجربه از زندگی می‌آموزیم و این یادگیری برای آسایش و خوشبختی ما مهم است؛ بنابراین، چرا نگاه‌کردن به گذشته برای درک زمان حال زیان‌آور است؟ این نگاه به گذشته ضرری ندارد و کاملاً طبیعی است، اما مشکل وقتی به وجود می‌آید که ما یادگیری در زمان حال را فراموش کرده و صرفاً بر گذشته خود تکیه می‌کنیم.

وقتی زندگی دز زمان حال را فراموش می‌کنیم و فقط بر گذشته تمرکز می‌کنیم، یادگیری ما متوقف شده و پیشرفت نخواهیم کرد. ما در رفتارها و افکار تکراری گیر می‌کنیم که ممکن است دیگر در زندگی حال حاضر ما هیچ جایگاهی نداشته باشند. یادگیری حرکت روبه‌جلو پس از پشت سر گذاشتن یک اتفاق تلخ در زندگی، صرف‌نظر از خود رخداد، به ما اجازه می‌دهد تا به یادگیری ادامه داده و رشد کنیم.

شما هرگز دل‌شکستگی‌های گذشته را فراموش نخواهید کرد، اما ضروری است که اشتباهات گذشته را همانگونه که هستند بپذیرید و آن‌ها را در کنار سایر خاطراتتان از گذشته قرار دهید و به زندگی خود ادامه دهید تا خاطرات جدید بسازید و دانش و خرد بیشتری کسب کنید.

اگر این به نظر شما غیرممکن است، یک درمانگر خوب می‌تواند در این راستا به شما کمک کند. کمک و مشاوره گرفتن از یک فرد حرفه‌ای می‌تواند به شما کمک کند تا درد گذشته را کنار بگذارید. مشاوره باما یک پلتفرم مشاوره آنلاین با متخصصان سلامت روان است که آماده صحبت با شما هستند.

پاک کردن گذشته با تقویت قدرت پذیرش

تنها راه پاک کردن گذشته و زندگی کردن در زمان حال، پذیرش گذشته است. تلاش برای کالبدشکافی مشکلات گذشته و یافتن پاسخ‌ها هیچ فایده‌ای ندارد. شما واقعاً به این پاسخ‌ها نیازی ندارید. مغز انسان با مطرح‌کردن سؤالاتی به دنبال درک رخدادهای منفی است. ما می‌خواهیم دلیل آسیب‌دیدنمان را بدانیم، شاید برای این‌که از تکرار درد در آینده جلوگیری کنیم. اما نمی‌توان مانع درد شد و گاهی اوقات بهترین کار این است که احساسات خود نسبت به آنچه اتفاق افتاده است را بپذیرید.

حتی اگر دلیل هر رخداد منفی که در گذشته برای شما اتفاق افتاده است را بدانید، هیچ تضمینی وجود ندارد که این اتفاقات در آینده تکرار نشوند. شما نمی‌توانید گذشته را تغییر دهید، تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که گذشته را بپذیرید و آن را رها کنید. از خود این سؤال مفید را بپرسید: «این اتفاق چه چیزی را به من آموخت؟»، به‌جای این‌که از خود بپرسید: «چگونه می‌توانم آن را تغییر دهم؟». این کار به شما کمک می‌کند تا بر زمان حال و بر روی رشد و توسعه فردی خود متمرکز شوید.

تمرین ذهن آگاهی برای فراموش کردن گذشته

تمرین ذهن آگاهی به‌واسطه تمرکز آگاهی شما بر احساسات و نه افکار، به ذهن شما کمک می‌کند تا در زمان حال زندگی کنید. تمرین های ذهن آگاهی شامل تمرکز توجه شما بر احساسات بدنی است که این اغلب شامل تمرکز بر عمل طبیعی تنفس یا اشیایی مقابل شماست.

هدف این است که تمام توجه خود را به هر چیز پیرامون آن فعالیت یا شی معطوف کنید و اجازه دهید افکار درون ذهن شما بدون وابستگی به آن‌ها شناور باشند. در ابتدا ممکن است رهایی از افکار منفی کار دشواری باشد، اما با تمرین متمرکز کردن ذهن بر زمان حال آسان‌تر می‌شود. اگر نمی‌دانید از کجا شروع کنید، می‌توانید بسیاری از تمرین های ذهن آگاهی را به‌صورت آنلاین بیابید.

بخشش برای رهایی خاطرات گذشته

عمل بخشش می‌تواند یک جز مهم در پاک کردن خاطرات گذشته باشد. بخشش یک عمل است زیرا شامل یک انتخاب آگاهانه برای بخشیدن خود به‌خاطر اشتباهات یا فرد دیگری به‌خاطر درد و رنجی است که در گذشته برای شما ایجاد کرده است. بخشش یک انتخاب است که شما برای خود انجام می‌دهید تا بار سنگین آن را به دوش نکشید.

بخشش به معنی فراموش‌کردن آنچه در گذشته از تجربیات خود آموخته‌اید، نیست بلکه در مورد رهاکردن احساسات دردناک گذشته است. این عمل ممکن است پیچیده‌تر از آنچه در واقعیت است به نظر آید و هیچ راه و روش عرفانی برای تصمیم‌گیری برای بخشش وجود ندارد.

روند بخشش شامل پذیرش واقع‌بینانه آنچه اتفاق افتاده است و احساس شما در مورد آن موضوع می‌باشد. سپس، باید برای پذیرش این واقعیت که افراد بی‌عیب‌ونقص نیستند و خطا می‌کنند، تصمیم بگیرید. شما می‌توانید با بخشیدن خود یا فرد دیگری که رنجشی را در گذشته بر شما تحمیل کرده است، ذهن و زندگی حال حاضر خود را از مشغولیت خلاص کنید.

برای فراموش کردن افکار گذشته حواس‌پرتی را متوقف کنید

این‌که نخواهید درد را احساس کنید یا حواستان را از آن پرت کنید، امری طبیعی است. اگرچه مدت‌زمان زیادی را صرف حواس‌پرتی از احساساتمان کنیم، از بخشی از وجودمان دور می‌شویم که اطلاعات ارزشمندی را در مورد این‌که چه هستیم و چه کسی می‌خواهیم باشیم، دربر می‌گیرد.

از کجا باید بدانید کاری که انجام می‌دهید روشی سالم و مؤثر برای رهایی و مراقبت از خود است یا این‌که موجب حواس‌پرتی شما از زندگی حال حاضرتان می‌شود؟ به طور معمول، وقتی کاری را بیش از حد انجام می‌دهیم موجب حواس‌پرتی ما می‌شود. مثال‌هایی از رفتارهایی که موجب حواس‌پرتی می‌شوند، عبارت‌اند از مصرف بیش از حد مشروبات الکلی، بازی‌کردن زیاد با گوشی یا سایر وسایل الکترونیکی، قمار کردن، ولخرجی و کارکردن بیش از حد.

گاهی اوقات، زندگی با رویدادهایی به ما ضربه می‌زند که به‌تنهایی قادر به مواجه و کنار آمدن با آن‌ها نیستیم. همیشه وقتی از پذیرش گذشته دشوار می‌شوید، کمک‌گرفتن بهترین گزینه است. یک درمانگر یا روانشناس حرفه‌ای می‌تواند کمک کند؛ اگر نمی‌توانید گذشته را بپذیرید و آن را رها کنید، بهتر است درمانگر یا روانشناسی را پیدا کنید که در این زمینه تجربه کاری داشته باشد.

زندگی در زمان حال برای فراموش کردن خاطرات بد گذشته

زندگی کردن در زمان حال به این معنی است که شما گذشته را پذیرفته‌اید، از آن درس گرفته‌اید و به سمت جلو حرکت کرده‌اید. زندگی کردن در زمان حال تنها راه لذت بردن از زندگی است. تجربه زندگی در لحظه حال منجر به احساس قدردانی نسبت به زنده‌بودن می‌شود. وقتی در لحظه حال زندگی می‌کنید، محیط پیرامونتان و اتفاق‌هایی که در آن رخ می‌دهند را در حال وقوع احساس می‌کنید.

وقتی در زمان حال زندگی می‌کنید:

  • وقتی دیگران صحبت می‌کنند، گوش می‌دهید.
  • بیش از حد به آینده فکر نمی‌کنید.
  • زمان زیادی را به خاطرات گذشته خود اختصاص نمی‌دهید.
  • به محیط و پیرامونتان توجه می‌کنید.
  • زمان زیادی را صرف رفتارهایی که موجب حواس‌پرتی می‌شوند، نمی‌کنید.

منبع: :www.betterhelp.com

11 دیدگاه

  1. رها کردن گذشته ای دردناک ایده ی عالی هستش اما بعضی افراد که درگیر اختلالات اضطرابی یا بیماری افسردگی میباشند به دلیل ذات بیماری شان با اینکه مایل به رها کردن گذشته های دردناک و تلخشان هستند اما نمی توانند

  2. سلام وقت بخیر همسرم از گذشته بد و تلخی که داشت زجر میبره و گاهی اوقات که یادش میاد بهش جنون دست میده تا جایی که اخرین بار باعث شده که دست به زدن داشته باشه و تا طلاق پیش بریم وبعد اینکه حالش خوب شدخیلی نگران شد که دست خودش نیست نمیدونم چیکار کنم و این موضوع خیلی نگرانم میکنه و حرفی هم نمیزنه

  3. سلام خواهرم در حق ما خیلی بدی کرده میخوام تمام خاطراتش از ذهنم پاک بشه کمکم کنید لطفا

  4. با دختری خیلی عاشق هم بودیم، پنج ساله رفته ولی هنوز دوستش دارم و بهش فکر میکنم چرا از فکرم خارج نمیشه

  5. سلام وقت بخیر من دوساله ازدواج کردم یعنی اول فروردین دومین سالگرد ازدواجمون بودولی همسرم هیچ کادویی گلی چیزی نخرید واسم و میدونه چقد من حساسم رو این موضوعات مثلا سال ۹۹ دقیقا اولین تولد بعد عقدمون واسم کادو نگرفت من خیلی سختی کشیدم تا تونستم اون مرحله رو فراموش کنم ولی الان بازم این اتفاق افتاد و مثل خوره وجودم رو گرفته هرکاری میکنم که فراموش کنم ولی یهو با یه چیز کوچیک یادش میوفتم خیلی اذیتم نمیدونم باید چکار کنم بتونم فراموش کنم ولی متاسفانه تا الان که ۲۳ روز گذشته بازم یادم میاد اذیتم میکنه واقعا من توقع زیادی ندارم فقط دلم میخواد همچین مواقعی بیادم باشه همین

  6. سلام خوبین من حالم خوب نیس چون احساسات درونیم منو به مرز سکته میرسونه اما این گاهی اوقات اتفاق میوفته من خیلی بشدت گاهی اوقات عصبی هستم از گذشته ای که داشتم با بچم رفتار کردم بشدت عذاب وجدان دارم کمکم کنید الآنم میخام ازدواج کنم اونم با شرایط سخت با آقایی که دوتا بچه داره. اما میخام قبلش خودمو درمان کنم

  7. سلام خانمی هستم ۴۷ ساله ۸سال پیش همسرم فوت کرده دو تا بچه دارم دختری ۲۲ساله دانشجو وپسری ۱۳ ساله من اصلا نمی تونم گذشته رو فراموش کنم همیشه ذهنم درگیر گذشته است در گذشته همسرم به من خیانت کرده مطمعن نیستم ولی ۹۵ درصد زن صیغه ای داشته الان من ۸ سال هست درگیر این هستم که چرا شوهرم خیانت کرده علت آن چیست هر چند میدانم که پدرش هم زن صیغه ای داشته

  8. سلام وقت شما بخیر، بنده خیلی در گذشته سیر می‌کنم تمام انرژیم رو اینطوری از دست می‌دم، بابت کارهایی که کردم و هنینطور کارهایی که باید می‌کردم اما نکردم، احساس پشیمانی میکنم، احساس پوچی دارم، احساس می‌کنم گذشته ارزش شخصیتم رو کم کرده و برای تلاش کردن برای آینده، یه جور مانعه که برای ذهنم مزاحمت ایجاد میکنه، به شدت احساس در برابر عده‌ای کمبود اعتماد به نفس دارم

  9. ۱۲ساله دختر. من چند وقت پیش دقیقا ۱۳اردیبهشت به شوخی خوردم به یک دختر در مدرسه بعد اون دختر بالای چشمش ضخم شد و خون اومد از اون به بعد احساس پشیمونی می کنم احساس الانم اینه که اگر اون یک دختر و اگر اون ضخم براش اختلال به وجود بیا در هر شادی در هر لحظه که اون یادم می افتد کلا بهم میریزم و میخوام به کلی از ذهنم پاک بشه

  10. سلام خوب هستین من ۱۴ سال افسردگی دارم تو این ۱۴ سال همه جور مشکل داشتم ولی اصلا نمیتونم گذشته رو فراموش کنم تو رو خدا کمکم کنین

  11. سلام وقتتون بخیر..چطوری بدهکاری به خودم رو باتوجه به شناختی که از خود دارم پرداخت کنم..۳۵سالمه…یه دوستی ۵ساله با یک خانومی داشتم که اخرش منجر به ازدواج شد…ولی بعد یکسال جداشدیم…ولی هنوز به خوابم میاد بهش فک میکنم و نتونستم از تو دلم پاکش کنم..این مدته ۵ ساله دوستیمون از دانشگاه رفتنم کنار کشیدم و باتوجه اینکه عاشق درس خوندن و ادامه تحصیل بودم عشق اون خانوم باعث شد از عشق اولیم دست بکشم..بعد از جدایی هنوز نتونستم خودمو پیدا کنم..از کارگری تا فروشندگی و مغازه داری برای خود انجام دادم…ولی هیچکدومو نتونستم ادامه بدم…الان ۸ ساله که از جداییمون میگذره…همیشه ادامه تحصیل دادن و به مدارج بالا رسیدن با توجه به استعداد ذاتی و خدادادیم رو مغزمه ولی باتوجه به شرایط زندگیم نتونستم شروعی دوباره داشته باشم…احساس میکنم سنم برای شروعی دوباره خیلی بالاست…ولی همش رویاشو تو سرم دارم و تبدیل شده به ارزو واسم…میخام استارت بزنم اما میترسم…به نظر شما چیکار باید انجام بدم که نسبت به خودمو استعدادام ادای دین کنم؟
    تو مدت بعد از جدایی زندگی دیگه هیچ هیجانی برام نداشت و هر روز احساس پوچی میکردم…به قمار کردن اعتیاد پیدا کردم و بعدش مواد مخدر(حشیش)به مدت ۸سال…الان چند ماهیه که از اعتیاد مواد مخدر دست کشیدم اما وسوسه قمار وشرط بندی کردن همیشه باهامه..انگار هیجان وآدرنالینی که بعد از موفق شدن در داخل شرط بندی بهش دست پیدا میکردم همون هیجانی بود که دنبال جایگزین کردن برای فراموش کردن عشق نافرجامم شده بود…ولی بعدها که موفق نمیشدم و پولامو وقتمو هی تو این راه از دست میدادم بدجور افسردگی میگرفتم…تو این مدت زمانی که دیگه پولی برام نمیموند که شرط بندی کنم دوباره هی ادامه تحصیل دادن میومد رو مغزم…اما با اولین پولی که می رسید دستم دوباره همه چیو فراموش میکردم و به شرط بندی و قمار ادامه میدادم و این پروسه تو این چند سال هی تکرار و تکرار میشد..پیروزی شکست شکست پیروزی هر روز و هر روز …جوری که فقط به شرط بندی کردن تو زندگیم فکر میکردم و دنبال ترشح اون ادرنالین و هیجان بعد از برد بودم…بدجوری اعتیاد بهش پیدا کردم…اما وقتی شکست ها بیشتر از پیروزی شد الان به درجه ای رسیدم که واقعا خسته شدم..میخام دوباره برگردم به ادامه تحصیل دادن و جایگزین پیدا کردن برای رهایی از اعتیاد به شرط بندی…اما ازین میترسم که تو این سن نتونم شروع خوبی داشته باشم ویا اگه شروع خوبی داشتم نتونم استمرار داشته باشم تو این پروسه…حس میکنم ادمی هستم که اراده ضعیفی دارم. ولی ازون ور قضیه وقتی نگاه میکنم که بعد از مدت طولانی اعتیاد به مواد تونستم برش پیروز شم و دست بکشم ازش…حتما میتونم به رویای همیشگیم که وجه مشترک همه دوران زندگیم بود تو هر مقطع زمانی برسم..عشق اولیه زندگیم تحصیل کردن و علم آموزی بود..درسته در مقاطعی از زندگیم اتفاقات زندگیم‌ کمرنگ میکرد این رویامو ولی هیچ وقت هیچ چیزی نتونست از توسرم بیرونش کنه..حس میکنم خودمو شناختم و اسعتداد وحشتناکی تو علم اموزی دارم…ولی نمیتونم شروع کنم…همیشه تو شروع کردن هر مقوله ای مشکل دارم ولی اینم میدونم که شروعش کنم به بهترین نحو تمومش میکنم و ادامه میدمش…ولی میترسم برای شروع و ادامه دادنش…نمیدونم این ترس از کجا میاد و نمیزاره شروع کنم..ممنون ازتون که راهنماییم کنید

دیدگاهتان را بنویسید