کمبود محبت از سوی والدین میتواند پیامدهای منفی در دوران کودکی و پسازآن در بر داشته باشد. در ادامه، عوارض کمبود محبت در کودکان را موردبررسی قرار خواهیم داد.
تمام کودکان نیاز به عشق و توجه دارند. بااینوجود، محبتی که نیاز دارند را از والدین خود دریافت نمیکنند. در این مقاله پیامدها و عوارض کمبود محبت در کودکی را بیان خواهیم کرد.
والدین بهشدت مشغول هستند و نگرانیهای بسیار زیادی در ذهن دارند. بااینوجود، واضح است، یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام داد، ابراز محبتی است که فرزندان به آن نیاز دارند.
میان محبت در دوران کودکی و سلامت و خوشبختی کودک در بزرگسالی، رابطه مستقیمی وجود دارد. بهاینترتیب، مهم است که والدین محیطی سرشار از عشق را برای فرزندانشان به وجود آورند و به فرزندانشان این احساس را بدهند که همیشه میتوانند بر روی کمک و حمایت والدین خود حساب باز کنند.
وقت گذراندن با افرادی که دوستشان دارید، یک فرصت عالی برای ابراز احساسات و ایجاد یک محیط خانوادگی مثبت است.
عوارض کمبود محبت در کودکی
اکنون، برخی از پیامدهای برخاسته از کمبود محبت در کودکی را توضیح خواهیم داد. به این نیاز ضروری و مهم فرزندانتان توجه داشته باشید و سعی کنید آن را برآورده سازید.
1- مشکل در تشخیص احساسات کودک
اولین پیامد برخاسته از کمبود محبت در کودکی این است که کودکان در تشخیص و شناسایی احساسات خود دچار مشکل میشوند. کمبود محبت باعث میشود تا والدین به فرزندان خود چگونگی مدیریت احساسات به روش درست و صحیح را آموزش ندهند. درنتیجه، این امر موجب میشود تا بسیاری از کودکان در تشخیص و شناسایی نقاط قوت و ضعف خود دچار مشکل شوند. حتی ممکن است چنین کودکانی از درون احساس پوچی کنند.
این موضوع باید مدنظر قرار داده شود، کودکان خردسال یاد میگیرند که احساسات خود را از طریق کلمات و حرکات تفسیر نمایند. در صورتی کودک محبتی که بدان نیاز دارند را دریافت نکند، این بدان معناست که نمیتواند احساساتی که تجربه میکند را تشخیص و شناسایی کند.
2- ناکارآمدی در مهارتهای کودک
کودکانی که والدین بیتفاوتی دارند، عموماً در تمامی زمینههای زندگی از خود ضعف نشان میدهند. این کودکان ناکارآمدی و ناتوانی خود را در دلبستگی شناختی، کمبود مهارتهای عاطفی و مهارت های اجتماعی کودکان نشان میدهند.
این کودکان خردسال به دلیل فقدان حساسیت عاطفی و عشق از سوی والدینشان، در شکلدهی دلبستگی در زندگی خود در آینده دچار مشکل میشوند.
فقدان حدومرز در خانه، یادگیری رفتارهای مناسب در مدرسه و موقعیتهای اجتماعی دیگر را دشوار میسازد. درنتیجه، احتمال اینکه چنین کودکانی در آینده دچار مشکلات رفتاری شوند، بسیار زیاد است.
یکی از مهمترین نکاتی که والدین باید بدان توجه کنند، ابراز محبتی است که فرزندانشان بدان نیاز دارند.
3- کمبود عزت نفس در کودک
کمبود اعتماد به نفس کودک موجب میشود تا رابطه با خود تبدیل به سختترین رابطهای شود که کودکان در آینده با آن مواجه خواهند شد.
گاهی اوقات، آنها ممکن است احساس کنند که بدترین دشمن و بزرگترین منتقد خود هستند. این مشکلات مرتبط با کمبود عزت نفس باعث میشوند که زندگی به میدان نبرد همیشگی میان آنچه احساس میکنند و آنچه میخواهند احساس کنند، تبدیل شود. این امر موجب میشود تا کودکان، خود را بیشتر از دیگران قضاوت کنند و استاندارد بالاتری را برای خود در نظر بگیرند.
اگرچه یادگرفتن اینکه خود را دوست بدارید، یک مسیر طولانی و سخت محسوب میشود اما برای این موارد، باید تأکید کرد که کودکان افراد مهمی هستند و توانایی ایجاد تغییر را دارند. هدف، تغییر طرز تفکر آنها نسبت به خود و نحوه نگرششان نسبت به دیگران است.
4- بیاعتمادی نسبت به دیگران
درنهایت، باید بدانید که کمبود محبت در کودکی موجب میشود که کودکان در اعتماد کردن به دیگران دچار مشکل شوند. در چنین شرایطی، آنها ممکن است احساس کنند که از جانب کسانی که دوستشان دارند، آسیب خواهند دید.
درصورتیکه کودکان در محیط پایدار و خوشایندی قرار نگیرند، ممکن است برایشان اعتماد کردن به دیگران در آینده دشوار گردد. البته، این امر موجب دشواری در هر نوع رابطه بلندمدتی میشود.
اعتماد قطعاً یک مؤلفه مهم در دلبستگی عاطفی مثبت است. وقتی کودک محبت و توجه را از سوی یک بزرگسال تجربه نمیکند، احتمال اینکه فرد از مکانیسمهای دفاعی بهمنظور اجتناب از آسیب دیدن استفاده کند، بسیار زیاد است.
درنتیجه، به خاطر داشته باشید که عوارض کمبود محبت در دوران کودکی، در برخی از موارد، به این دلیل به وجود میآیند که والدین مهمترین چیزی که باید برای کودکان خود فراهم سازند را فراموش میکنند و آن عشق و توجه به کودک است.
چگونه محبت والدین، خوشبختی کودک برای زندگی را شکل میدهد
هرچند وقت یکبار فرزندتان را در آغوش میگیرید؟
زندگی همگی ما پرمشغله و استرسآور است و همگی ما نگرانیهای بسیار زیادی بهعنوان والدین در ذهن داریم اما واضح است مهمترین کاری که باید انجام دهیم این است که فرزندانمان را محکم در آغوش بگیریم.
پژوهشهای انجامگرفته در سالهای اخیر نشان میدهند که بین محبت در دوران کودکی و سلامت و خوشبختی کودک در آینده رابطه مستقیمی وجود دارد.
بر اساس گزارش موسسه Child Trends ( یک سازمان پژوهشی غیردولتی پیشرو در ایالاتمتحده آمریکا که بر بهبود زندگی و آینده کودکان، جوانان و خانوادههایشان تمرکز دارد )، علم از این ایده پشتیبانی میکند که گرمی و محبت والدین نسبت به فرزندانشان منجر به نتایج مثبت در زندگی آنها میشود.
عزت نفس بالاتر، عملکرد تحصیلی بهتر، برقراری ارتباط بهتر میان والدین و فرزندان و مشکلات روانی و رفتاری کمتر همگی به میزان محبت والدین به فرزندان مرتبط هستند. از سوی دیگر، کودکانی که والدین با محبتی ندارند، از عزت نفس پایین برخوردارند و احساس بیگانه بودن، کینهتوزی، پرخاشگری و جامعه گریزی میکنند.
اخیراً مطالعات بسیاری زیادی انجامگرفتهاند که رابطه میان محبت والدین و خوشبختی و موفقیت کودکان را اثبات کرده است.
در سال 2020، پژوهشها در دانشکده پزشکی دوک نشان داد، نوزادانی که دارای مادرانی بسیار بامحبت و مهربان هستند، در بزرگسالی به انسانهای خوشبختتر، انعطافپذیرتر و آرام تری تبدیل میشوند. این مطالعه شامل 500 نفر است که از دوران کودکی تا دههی سوم زندگیشان مورد ارزیابی قرارگرفتهاند. وقتی این کودکان تنها 8 ماهه بودند، روانشناسان تعامل مادران با آنها را طی چندین آزمون تکاملی رصد کردند.
روانشناسان، سطح محبت و توجه مادر به کودک را با مقیاس 5 نمرهای از “منفی” تا “بسیار زیاد” ارزیابی کردند. حدود 10 درصد از مادران، سطوح پایینتری از محبت را نشان دادند درحالیکه 85 درصد از آنها، مقدار نرمالی از محبت را به فرزندان خود ابراز نمودند و حدود 6 درصد نیز سطوح بالایی از محبت و توجه به فرزندان را از خود نشان دادند.
سپس 30 سال بعد، با همان افراد در مورد سلامت عاطفیشان مصاحبه شد. افراد بزرگسالی که مادرانشان سطح محبت “بسیار زیادی” را از خود نشان دادند، استرس و اضطراب کمتری را نسبت به دیگران احساس میکردند. همچنین در این افراد، تعاملات اجتماعی خصمانه و ناراحتکننده و علائم روانتنی کمتری گزارش شد.
پژوهشگران این مطالعه به این نتیجه رسیدند که هورمون اکسیتاسین دلیل این موضوع است. اکسیتاسین مادهی شیمیایی در مغز است که وقتی فرد عشق و ارتباط را احساس میکند، آزاد میشود. نشان دادهشده است که ایجاد نوعی اعتماد و حمایت میان والدین و فرزند موجب تحکیم پیوند میان آنها میشود. این پیوند به مغز ما کمک میکند تا هورمون اکسی توسین تولید کند و از آن استفاده نماید، درنتیجه کودک احساسات مثبتتری خواهد داشت.
سپس، مطالعه سال 2013 UCLA نشان داد که عشق و محبت والدین به کودکان موجب خوشحالتر شدن آنها میگردد و اضطراب آنها را کاهش میدهد. دلیل این موضوع، تغییراتی است که در مغز به دلیل محبت ایجاد میشود.
از سوی دیگر، تأثیر منفی سو استفاده در دوران کودکی و کمبود محبت در کودک بر جسم و روان او اثر میگذارد. این امر موجب میشود تا فرد در طول زندگی دچار مشکلات عاطفی و جسمی شود. جالب است بدانید، دانشمندان معتقدند که محبت والدین میتواند از کودکان در برابر اثرات مخرب استرس دوران کودکی محافظت نماید.
سپس در سال 2015، مطالعه دانشگاه نوتردام نشان داد، کودکانی که از سوی والدین خود محبت دریافت کردند، انسانهای خوشحالتری هستند. بیش از 600 بزرگسال ازنظر اینکه چگونه بزرگ شدند و همچنین میزان محبتی که در دوران کودکی تجربه کردند، موردبررسی قرار گرفتند. افرادی که در دوران کودکی محبت بسیار زیادی از سوی والدین خود دریافت کرده بودند، علایم افسردگی و اضطراب کمتری داشتند و در کل دلسوزتر بودند. افرادی که محبت کمتری را در دوران کودکی تجربه کرده بودند، مشکلاتی در رابطه با سلامت روان داشتند و در جامعه احساس راحتی کمتری میکردند و ارتباط کمتری با افراد دیگر برقرار مینمودند.
پژوهشگران همچنین تماس پوستی در نوزادان را موردبررسی قراردادند. این ارتباط خاص بین مادر و کودک موجب آرام شدن کودکان میشود؛ بهگونهای که کودکان کمتر گریه میکنند و راحتتر میخوابند. این ارتباط همچنین موجب رشد کودکان ازنظر ذهنی میشود. بر اساس مقالهای از مجله Scientific Amercans، کودکانی که در محیطهای محروم مانند یتیمخانهها بزرگشدهاند، سطح هورمون استرس کورتیزول بیشتری نسبت به کودکانی که در کنار والدینشان زندگی کردهاند، داشتند. دانشمندان معتقدند، نبود تماس جسمی در یتیمخانهها، عامل اصلی در چنین تغییرات فیزیکی محسوب میشود.
درنهایت، مطالعات متعددی نشان داد، نوازش نوزاد اثرات مثبت متعددی بر کاهش اضطراب کودکان دارد. ماساژ همچنین یک روش عالی برای این است که والدین با فرزندانشان هم ازنظر جسمی و هم ازنظر عاطفی ارتباط برقرار کنند.
والدین میتوانند از همان دوران کودکی، فرزندانشان را ماساژ دهند تا پیوند عمیقی بین آنها و فرزندانشان ایجاد شود. مطالعات نشان دادند، کودکان و بزرگسالانی که ماساژ گرفتهاند، استرس و اضطراب کمتری را در طول تحصیل، بیماری یا رویدادهای استرسزای زندگی تجربه کردهاند.
چگونه میتوان محبت و توجه بیشتری به فرزندان کرد؟
از همان لحظهای که فرزند را از بیمارستان به خانه میآورید، مطمئن شوید که او را محکم در آغوش میگیرید و نوازش میکنید. لحظات ارزشمندی را در کنار فرزندتان سپری کنید و تماس پوستی برقرار نمایید.
همزمان با رشد کودک سعی کنید از طریق انجام فعالیتهای سرگرمکنندهای نظیر رقصیدن یا ایجاد بازیهایی مانند تظاهر به بغل کردن یا بوسیدن هیولاها، سرزنده و شوخ باشید.
برای خود، یادآوری تنظیم کنید که هرروز بغل کردن و در آغوش گرفتن جز برنامهی روزانهتان شود. در فیلم جدید ترول ها، ترول ها ساعتهای زنگداری را میپوشند که هر ساعت به آنها زمان بغل کردن را یادآور میشود. اگر راهحل مشکل این است، پس زنگ ساعت خود را تنظیم نمایید. یا مطمئن شوید که فرزندانتان را در زمانهای خاصی از روز در آغوش میگیرید، بهعنوانمثال پیش از رفتن به مدرسه، وقتی از مدرسه به خانه بازمیگردند یا قبل از خواب.
یک ایده جالب دیگر، نشان دادن محبت خود هنگام تنظیم قوانین برای فرزندتان است. همانطور که در مورد اشتباه کودک صحبت میکنید، دست خود را بر روی شانهاش قرار دهید و در پایان صحبت او را در آغوش بگیرید و به او نشان دهید، حتی اگر از رفتارش راضی نبودید ولی بازهم او را دوست دارید. اگر فرزندتان، خواهر یا برادرش را زد، او را در آغوش بگیرید و توضیح دهید که چگونه بغل کردن احساس بهتری نسبت به زدن به فرد میدهد.
درنهایت، مراقب باشید که در این کار افراط نکنید. به میزان راحتی فرزندتان احترام بگذارید و آگاه باشید که آن با عبور از مراحل مختلف زندگی تغییر میکند.
کمبود محبت پدر
ببخشید من یه سوال داشتم به نظرتون از دست دادن پدر تو سن پایین میتونه باعث دلبستگی به مردهایی که به ما محبت میکنن(البته مرد های با اعتبار زندگیمون که باهاشون ارتباط داریم)بشه و تو اینجور مواقع چیکار باید بکنیم؟باید چیکار کنم که این خلاء رو پر کنم چون باعث میشه این وابستگی همیشه منو نگران کنه که نکنه حمایت عاطفیش رو از دست بدم و کلی استرس و خودخوری و حتی گاهی وقتا میتونه تصمیمات اشتباهی هم بگیرم. تقریبا ۷،۸ سالی میشه که پدرم رو از دست دادم و تا حالا هیچ پسری هم تو زندگیم نبوده یعنی این همه سال از طرف مرد ها محبت و حمایت دریافت نکردم.
پاسخ مشاور به تشخیص نشانه های کمبود محبت پدر
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
سلام و وقت بخیر ۲۰ سالمه و متاهلم همیشه از وقتی یادمه احساس کمبود محبت شدید و احساس خلع درونی دارم چیکار کنم؟ هیچ وقت پدری نداشتم و با مادری دیووانه زندگی کردم و الانم با یه مردی ازدواج کردم که محبت کردن کلامی و غیره رو زیاد یاد نداره چیکار باید کرد؟
سلام وقت بخیر، من یه نوجوان ۱۶ سالهام و رفتار پرخاشگر و تندی دارم و همیشه طلبکارم. مادرم از بچگی همیشه درگیر کار بوده و برخورد سرد و نسبتاً پرخاشگری باهام داشته. من حتی یک بار هم محبت مادری ندیدم. پدرم هم بیشتر هزینه مالی میکنه برام و خیلی نمیتونه نقش مادر رو برام پررنگ کنه. حق هم داره. من دختری هستم که بعد از یه عمر افسردگی توی کودکی، حالا الان توی نوجوونی به دورهای رسیدم که دلم میخواد از خانوادهام فرار کنم و برم زندگیمو یجای دیگه بسازم. دارم زجر میکشم از اینکه کنار اینا دارم زندگی میکنم. ار منتهایی که واسه ناهار ظهرم بالا سرم هست منت برای اکسیژنی که تنفس میکنم
سلام، خسته نباشید… دختر نوجوانی رو میشناسم که تازه ۱۸ ساله ش شده، در خانواده ای هست که به نسبت بهش توجه نمیشه و دچار مسئولیت های زیادی شده… یعنی به کل چون هم تفاوت سنی فاحشی هست بین سن خودش و پدر و مادرش ، هم بقیه برادر و خواهرهاش مشکلاتی به وجود آوردن، کمتر توجه شده به این دختر…! حالا این دختر به علت کمبود محبت یا دوران بلوغ، نسبت به یکی از پسر های فامیلشون حس پیدا کرده و گفته، اون پسر زن داره و متاهل هست، حسش رو قبول کرده و باهم هستن… این دختر خانم علاقه مند شده و وقتی ازش میپرسم چرا؛ جواب میده اون میتونه آرومم کنه! حالا من از شما تقاضایی دارم، بهم یه کتاب معرفی کنید که خطرات عشق در سنین بلوغ و نوجوانی و حتی خطرات ارتباط با مرد متاهل رو بازگو کنه و بتونم تهیه کنم و بهش بدم! ممنون از شما
عزیزم دوست داشتن مشکل تو رو حل نمیکنه. تو کمبود محبت کودکی داری. نیاز به توجه داری. باید روی تقویت عزت نفست کار کنی. اگر با این شرایط وارد رابطه عاطفی بشی ازت سو استفاده می کنند، آسیب می بینی.
سلام از پدرم وقتی ۷ سالم بود از دنیا رفت فقط روز فوت شو یادمه مادرمم ولم کرده بود وقتی ۹سالم بود بعد ۱۰ سال برگشته فقط اذایتم میکنه هیچ حس مادرانه نداره نفرین میکنه. همش دنبال مادرم از همه میخوان مادر باشن میرم سمته مردای که سنشون خیلی زیاده شب حساس بغض خفگی میکنم ازنظر مالی ام هیچی حمایتی ازم نمیکنن خواهر برادرام فوق با هم بعدن احساس اعتماد به نفس ندارم. همش میخوام برم جای که دست هیچ کس بهم نرسه کسی کاری به کارم نداشته باشه نشناستنم احساس میکنم بدون مادربه دنیا امدم همش میگم اونای که مادر دارن خوشبختن هرجا میرم با حسرت به بچه مادرا نگاه میکنم دوست دارم تک فرزند بودم پدر مادرداشتم به هیچ کس نمیدامش زود وابسته میشم هیچکی باهم دوست نمیشه به هیچ کس نمیتونم اعتمادکنم همش میترسم
سلام وقتتون بخیر پسرم ۱۶سالشه میرم درب مدرسه با ماشین بیارمش میگه دو وایسا خجالت میکشم
یا بهش زنگ میزنم کجاع بدش میاد جواب تلفتن نمیده میشه راهنمایی کنید؟بعد من خودم سن کمی داشتم بچه دار شدیم. بعد پسرم به نظرم کمبود محبت داره
میشه کمبود محبت پسرمو جبران کنم براش؟
احساس میکنم کسی بهم اهمیت نمیده؛در دورانی هستم که نیاز به توجه دارم کسی اصلا بهم توجه نمیکنه درکم نمیکنه کسی دوستش داشتم تو این مواقع خیلی بهم دلداری میداد ولی الان دیگه ترکم کرده نیست حرفام بهش بگم
سلام خسته نباشی ببخشید منو شوهرم با هم همبستر نیستیم من عاشق مرد دیگه ام همسرم هم این موضوع رو میدونه فقط جلو فامیل نقش بازی میکنیم. منو اون آقا عاشق همیم هرداهی رو امتحان کردم اصلا نمیشه بیخیالش بشم در ضمن شوهرمم اعتیاد داره. ۱۱ساله ازدواج کردیم الان نه کار میکنه بیشتر وقتا هم دست به زن داره. شوهرم هیچکدوم از وعده هایی که قبل از ازدواج بمنو خانوادم داد عمل نکرده منو آورده ۱۰سال پیش مادرش زندگی میکنم. کلا از این زندگی ناامید شدم خیلی هم تلاش کردم زندگیمو نجات بوم چند بار هم به مرکز ترک اعتیاد فرستادمش ولی نتیجه نگرفتم الان موندم چکار باید بکنم لطفا منو راهنمایی کنید