Home / اختلالات روانی / مهمترین علایم افسردگی و نشانه های فرد افسرده
علائم افسردگی

مهمترین علایم افسردگی و نشانه های فرد افسرده

در این مقاله از سایت مشاوره باما به موضوع نشانه های افسردگی و علائم فرد افسرده می پردازیم:

احساس افسردگی و ناامیدی در مواقعی از زندگی امری طبیعی است، اما هنگامی‌که این احساس مدام همراه شماست و شمارا رها نمی‌سازد، ممکن است از علائم افسردگی باشد. ابتلا به افسردگی مانع از این می‌شود که مانند گذشته کار کنید و از زندگی خود لذت ببرید.
تلاش برای اینکه چگونه روز خود را به شب برسانید می‌تواند کار بسیار دشواری برای شما باشد. اما صرف‌نظر از اینکه شما چقدر احساس افسردگی و ناامیدی می‌کنید، حال شما می‌تواند رو به بهبودی رود. با آگاهی از دلایل افسردگی ، شناخت علایم افسردگی و بررسی انواع افسردگی شما می‌توانید نخستین قدم برای داشتن احساسی بهتر و غلبه بر مشکلات و درمان افسردگی را بردارید.

تعریف افسردگی چیست؟

افسردگی یک اختلال شایع خلقی و ناتوان‌کننده است. این اختلال علاوه بر ایجاد احساس غم و اندوه نسبت به کشمکش‌ها و شکست‌های زندگی، در طرز تفکر، روحیه و انجام فعالیت‌های روزانه شما نیز تغییراتی ایجاد می‌کند. افسردگی می‌تواند توانایی شما برای کار کردن، مطالعه، خوردن، خوابیدن، و لذت بردن از زندگی را مختل کند. احساساتی همچون احساس بی ارزشی ، درماندگی و ناامیدی می‌تواند برای شما سخت و آزاردهنده باشد.
درحالی‌که برخی افسردگی را به “زندگی در یک سیاه‌چاله” یا داشتن احساس عذاب قریب‌الوقوع توصیف می‌کنند، اما دیگران آن را همانند احساس بیهودگی، احساس پوچی و بی‌تفاوتی می‌دانند. در مواردی خاص، افسردگی مردان می‌تواند با احساس خشم و بی قراری نیز همراه باشد.
صرف‌نظر از اینکه شما افسردگی را به چه صورت تجربه کرده‌اید، عدم توجه به درمان افسردگی می‌تواند آن را به تهدیدی برای سلامت شما تبدیل کند. اما به یاد داشتن این موضوع حائز اهمیت است که احساساتی مانند درماندگی و ناامیدی از علایم افسردگی هستند و هیچ ارتباطی با واقعیت زندگی شما ندارند. اقدامات تأثیرگذار زیادی وجود دارد که به‌وسیله آن می‌توانید حال خود را بهبود ببخشید، بر افسردگی غلبه کرده و مجدداً به لذت زندگی دست پیدا کنید.

مهمترین نشانه های افسردگی چیست؟

علائم افسردگی از شخصی به شخصی دیگر متفاوت است، اما برخی نشانه های افسردگی در همه افراد مشترک است. به خاطر داشته باشید این علائم می‌تواند گاهی به خاطر کمبودهایی در زندگی شما ایجاد شوند. اما هرچقدر علایم افسردگی در شما بیشتر است و این علائم قوی‌تر و ماندگارتر باشند احتمال اینکه شما ابتلا به افسردگی هستید نیز بیشتر است.

10 مورد رایج از علائم افسردگی

• احساس درماندگی و ناامیدی: داشتن نگرش منفی به زندگی مانند: “هیچ‌چیز هرگز بهتر نخواهد شد” یا “هیچ کاری نیست که بتوانید برای بهبود وضعیت خود انجام دهید”.
• عدم علاقه به انجام فعالیت‌های روزانه.: دیگر به سرگرمی‌های سابق، فعالیت‌های اجتماعی، یا مسائل جنسی اهمیتی نمی‌دهید و توانایی لذت بردن از زندگی را نیز ازدست‌داده‌اید.
• تغییر اشتها یا تغییر وزن: کاهش یا افزایش وزن (تغییر بیش از 5 درصد وزن بدن در یک ماه)
• تغییر درروند خواب : اختلال خواب مانند بی خوابی به‌ویژه بیداری در ساعات اولیه صبح یا بیش‌ازحد خوابیدن.
• احساس خشم یا زود رنجی : احساس آشفتگی، اضطراب و حتی خشونت. آستانه تحمل و خلق و خوی تان پایین آمده و هرکس و هر چیزی شمارا آشفته و عصبی می‌کند.
• کمبود انرژی: احساس خستگی، تنبلی و نداشتن حوصله و انرژی برای انجام کارها. ممکن است در کل بدن خود احساس سنگینی کنید، و حتی انجام کارهای کوچک نیز برایتان خسته‌کننده و زمان‌بر باشد.
• احساس خود بیزاری و نفرت از خود: احساس شدید بی‌ارزشی و احساس گناه. خودتان را به خاطر اشتباهات و کاستی‌ها به‌شدت سرزنش می‌کنید.
• رفتارهای ناسالم: شما به سمت رفتارهای واقعیت گریزانه ای همچون استعمال مواد، قمار، رانندگی بی‌پروا، یا ورزش‌های خطرناک کشیده می‌شوید.
• مشکلات کاهش حافظه و تمرکز: تمرکز کردن، تصمیم گیری، یا به خاطر آوردن برخی چیزها برای دشوار است.
• درد و رنج غیرقابل وصف: ناراحتی‌های جسمی مانند سردرد، کمردرد، درد عضلات، و معده درد افزایش می‌یابد.

افسردگی یا اختلال دو قطبی ؟

اختلال دو قطبی که به‌عنوان افسردگی شیدایی نیز شناخته می‌شود، در این نوع افسردگی خلق و خوی شخص ازجمله انرژی، طرز تفکر، و رفتار او به‌شدت تغییر می‌کند. ازآنجایی‌که این نوع اختلال در سطح پائین بسیار شبیه به افسردگی هست، غالباً نادیده گرفته‌شده و به اشتباه تشخیص داده می‌شود. این موضوع می‌تواند مشکلی جدی باشد، زیرا مصرف داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی دو قطبی می‌تواند عملاً وضعیت را بدتر کند. اگر تاکنون دورانی توأم با احساساتی شدید مانند خوشحالی، کم خوابی، افکار رقابت جویانه و رفتار پرخطر را تجربه کرده‌اید، در نظر داشته باشید که باید برای بررسی اختلال دو قطبی مورد ارزیابی قرار بگیرید.

افسردگی و خطر خودکشی

افسردگی عامل اصلی اقدام به خودکشی است. احساس ناامیدی عمیقی که با افسردگی همراه می‌شود می‌تواند القاء کننده این احساس باشد که خودکشی تنها راه گریز از این درد است. اگر نزدیکان یا همسر مبتلا به افسردگی دارید، هرگونه صحبت یا رفتار درباره خودکشی او را جدی بگیرید و به علائم هشداردهنده او توجه کنید:

  • صحبت درباره خودکشی یا آزار رساندن شخص به خود
  • ابراز احساسات ناامیدی شدید
  • تمایلی غیرعادی به مردن
  • رفتارهای بی‌پروا، به‌گونه‌ای که گوئی آرزوی مرگ دارد (برای مثال، عبور سریع از چراغ‌قرمز)
  • تماس یا ملاقات با مردم برای خداحافظی با آن‌ها
  • سروسامان دادن به امور مالی و دارائی‌ها ( بخشیدن دارائی‌های با ارزش و کامل کردن کارهای ناتمام)
  • گفتن چیزهایی مانند ” بدون من همه راحت‌تر خواهند بود” یا ” من می‌روم”.
  • یک تغییر ناگهانی از حالت افسردگی شدید به حالت شادی و آرامش

چنانچه فکر می‌کنید دوست، یکی از اعضا خانواده یا همسر شما به خودکشی فکر می‌کند، نگرانی خود را ابراز کرده و به دنبال کمک باشید. گفت‌وگوی آزادانه درباره افکار و احساسات مربوط به خودکشی می‌تواند یک زندگی را نجات دهد.

اگر احساس می‌کنید تمایل به خودکشی دارید:

  • هنگامی‌که علایم افسردگی یا تمایل به خودکشی دارید، مشکلات موقت جلوه نمی‌کنند. آن‌ها سخت و دائمی به نظر می‌رسند. اما با گذشت زمان بهتر خواهید شد، به‌ویژه درصورتی‌که از دیگران کمک بگیرید. افراد زیادی هستند که می‌خواهند در این زمان دشوار از شما حمایت کنند. پس لطفاً برای درخواست مشاوره و کمک از دیگران اقدام کنید!
  • راه‌های پیشگیری از خودکشی را مطالعه کنید. یا با یک مرکز مشاوره تماس بگیرید و درخواست کمک کنید.

چگونه علایم افسردگی متناسب با سن و جنسیت تغییر می‌کند

افسردگی غالباً با توجه به سن و جنسیت متفاوت است و غالباً افسردگی مردان و زنان، جوانان و افراد مسن‌تر نیز علائم متفاوتی دارد.

علائم افسردگی مردان

احتمال اینکه که مردان افسرده دچار احساس خود بیزاری و ناامیدی شوند کمتر است. در عوض، آن‌ها تمایل دارند تا از خستگی، زود رنجی، مشکلات خواب و از دست دادن میل و علاقه‌شان به کار و سرگرمی‌شان اظهار شکایت کنند. همچنین در افسردگی مردان احتمال بیشتری وجود دارد که علائمی چون احساس خشم، تهاجم، رفتارهای پرخطر و سوء مصرف مواد مخدر تجربه شود.

علایم افسردگی زنان

برای زنان این احتمال بیشتر وجود دارد که علائمی از قبیل احساس گناه، خواب بیش‌ازحد، خوردن بیش‌ازحد، و اضافه وزن را تجربه کنند. علاوه بر این، افسردگی در زنان تحت تأثیر عوامل هورمونی در طول قاعدگی، بارداری و یائسگی نیز قرار دارد. درواقع، از هر هفت زن یک نفر، به افسردگی بعد از زایمان مبتلا می‌شود.

علائم افسردگی کودکان و نوجوانان

احساس زود رنجی، احساس خشم و آشفتگی ازجمله علائمی است که اغلب در نوجوانان و کودکان افسرده مشاهده می‌شود. آنها همچنین ممکن است از دردهایی همچون سردرد، معده درد، و یا سایر دردهای جسمی نیز اظهار ناراحتی کنند.

افسردگی در افراد سالمند

افراد سالمند بیشتر تمایل دارند تا از علایم جسمی افسردگی اظهار ناراحتی نمایند تا از نشانه ها و علائم روانی افسردگی. مواردی مثل احساس خستگی، درد و ناراحتی‌های غیرقابل توصیف و مشکلات کاهش حافظه از علایم افسردگی سالمندان است. همچنین این احتمال وجود دارد که افراد سالمند مبتلا به افسردگی از رسیدگی به‌ظاهر خود غفلت کرده و از مصرف داروهای مهمی که برای سلامتی‌شان لازم است خودداری کنند.

انواع افسردگی

افسردگی به شکل‌های مختلفی در افراد ظهور پیدا می‌کند. آگاهی از اینکه شما به کدام نوع از افسردگی دچار شده‌اید می‌تواند کمک کند تا علائم افسردگی را مدیریت کرده و مؤثرترین درمان را دریافت کنید.

اختلال افسردگی شدید ( افسردگی ماژور )

افسردگی شدید در مقایسه با افسردگی خفیف و متوسط شیوع کمتری دارد و با علائم شدید و بی‌وقفه‌ای شناخته می‌شوند:
• در صورت عدم درمان افسردگی شدید معمولاً افسردگی تا شش ماه باقی می‌ماند.
• برخی افراد در طول زندگی فقط یک دوره افسردگی را تجربه می‌کنند، اما افسردگی شدید می‌تواند یک اختلال تکرارشونده باشد.

افسردگی غیرمعمول ( افسردگی آتیپیک)

افسردگی غیرمعمول زیرشاخه‌ای شایع از افسردگی شدید است که دارای مشخصه‌های ویژه‌ای است. این نوع افسردگی در مقایسه با انواع دیگر افسردگی نسبت به برخی درمان‌ها و داروهای افسردگی واکنش بهتری نشان می‌دهد. ازاین‌رو شناخت آن می‌تواند مفید واقع شود:
• افراد مبتلا به افسردگی غیرمعمول در واکنش به وقایع مثبتی ازجمله شنیدن خبرهای خوب، یا زمانی که با دوستانشان هستند، حال خوبی را به‌طور موقت تجربه می‌کنند.
• سایر علایم افسردگی غیرمعمول عبارت‌اند از: اضافه وزن، افزایش اشتها، خواب بیش‌ازحد، احساس سنگینی در دست‌ها و پاها، و ترس از طرد شدن.

اختلال افسرده خویی( افسردگی عودکننده)

اختلال افسرده خویی نوعی از افسردگی مزمن خفیف است. اغلب اوقات کمی احساس افسردگی می‌کنید، اگرچه این امکان نیز وجود دارد که زمان‌های کوتاهی نیز احساسی طبیعی داشته باشید:
• علائم افسرده خویی به‌شدت علائم افسردگی شدید نیست، اما این علائم برای مدتی طولانی باقی می‌ماند ( حداقل به مدت دو سال).
• برخی نیز اختلال افسردگی شدید را به همراه افسرده خویی تجربه می‌کنند، وضعیتی که به‌عنوان افسردگی دوگانه شناخته می‌شود.
• چنانچه از اختلال افسرده خویی رنج می‌برید، ممکن است چنین احساس کنید که همیشه از افسردگی رنج می‌برده‌اید، یا ممکن است فکر کنید حس و حالتان دقیقاً به همین حالتی که هستید باقی خواهد ماند.

اختلال عاطفی و افسردگی فصلی

برخی افراد در زمستان به علت کاهش یافتن ساعات روز، مبتلا به‌نوعی افسردگی به نام اختلال عاطفی فصلی یا افسردگی فصلی می‌شوند. تقریباً یک تا دو درصد جمعیت، به‌ویژه زنان و جوانان دچار این نوع اختلال می‌شوند. اختلال افسردگی فصلی می‌تواند این حس را به شما القا کند که با آنچه در فصل تابستان هستید کاملاً فرق دارید: احساس ناامیدی، اندوه، تنش، استرس و عدم علاقه‌مندی به دوستان یا فعالیت‌هایی که به‌طور عادی به آن‌ها علاقه داشته‌اید. اختلال عاطفی فصلی معمولاً در پائیز یا زمستان با کوتاه شدن طول روزها شروع می‌شود و تا روزهای روشن فصل بهار ادامه می‌یابد.

علل افسردگی چیست؟

درحالی‌که برخی بیماری‌ها دارای یک علت خاص پزشکی هستند که درمان آن‌ها را ساده‌تر می‌کند، ابتلا به افسردگی موضوعی پیچیده‌تر است. افسردگی تنها نتیجه عدم تعادل شیمیایی در مغز نیست که بتوان آن را به‌سادگی با دارو درمان کرد. این حالت روحی معلول ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی است. به‌عبارت‌دیگر، انتخاب سبک زندگی، شیوه برقراری ارتباط با افراد و  نحوه مدیریت امور زندگی به‌اندازه ژنتیک در ابتلا به افسردگی حائز اهمیت است.
برخی عوامل خطر که شمارا نسبت به افسردگی آسیب‌پذیرتر می‌کند عبارت‌اند از:

  • احساس تنهائی و انزوا
  • فقدان حمایت اجتماعی از طرف نزدیکان
  • تجارب استرس زای اخیر در زندگی
  • سابقه خانوادگی به افسردگی
  • مشکلات زناشویی یا اختلافات خانوادگی
  • فشار و مشکلات مالی
  • سوءاستفاده‌های دوران کودکی
  • سوء مصرف الکل یا دارو
  • بیکاری یا در شرف بیکار شدن
  • مشکلات سلامت یا دردهای مزمن

شناسایی دلایل افسردگی، به تعیین نوع درمان کمک می‌کند

با آگاهی از علت افسردگی این امکان وجود دارد که بتوان بر آن غلبه کرد. برای مثال، اگر دلیل ابتلا به افسردگی شما شرکت در کاری است که هیچ آینده‌ای ندارد، به‌جای اینکه به‌سادگی از داروی ضد افسردگی استفاده کنید، بهترین درمان می‌تواند یافتن شغلی باشد که به‌مراتب برای شما رضایت‌بخش‌تر است. اگر در محیطی جدید قرارگرفته‌اید و احساس تنهایی می‌کنید، یافتن دوستان جدید در مقایسه با مصرف داروی افسردگی به تقویت روحیه شما کمک بیشتری می‌کند. در چنین مواردی، افسردگی با تغییر موقعیت درمان می‌شود.

برای داشتن احساسی بهتر چه کار کنید؟

زمانی که افسرده هستید، مانند این است در تونلی قرار دارید که در انتهای آن هیچ روزنه امیدی وجود ندارد. اما کارهای بسیاری وجود دارد که می‌توانید برای بهبود خلق و خوی خود انجام دهید. راه‌حل این است که با چند هدف کوچک شروع کرده و به‌تدریج آن‌ها را افزایش دهید. سعی کنید هرروز که می‌گذرد، شما نیز این کار را بیشتر انجام دهید. داشتن احساسی بهتر نیازمند زمان است، اما می‌توانید با انتخاب‌هایی مثبت به آن دست پیدا کنید.

راههای درمان افسردگی

  • با دیگران ارتباط برقرار کنید: انزوا و تنهایی افسردگی را تشدید می‌کند، ازاین‌رو با دوستان خود ارتباط برقرار کنید و با آن‌ها صمیمی شوید. حتی اگر احساس تنهائی می‌کنید و نمی‌خواهید خودتان را به دیگران تحمیل کنید، صحبت کردن با یک نفر به‌صورت چهره به چهره درباره احساسات خود کار ساده‌ای است که می‌تواند کمک بسیار بزرگی باشد. الزاماً نیازی نیست شخصی که با او به گفت‌وگو می‌نشینید توانائی درمان افسردگی شمارا داشته باشد. همین‌که او شنونده خوبی باشد و بدون اینکه شمارا ناراحت یا قضاوت کند به صحبت‌هایتان با دقت گوش فرا دهد کافی است.
  • در تحرک و تکاپو باشید: وقتی مبتلا به افسردگی هستید، جدا شدن از تخت خواب نیز برای شما سخت است، چه برسد به ورزش کردن. اما ورزش منظم می‌تواند به‌اندازه داروهای ضد افسردگی در درمان افسردگی مؤثر باشد. کمی پیاده‌روی کنید یا آهنگی بگذارید و با آن برقصید. با فعالیت‌های کوچک شروع کنید و آن‌ها را به‌مرور افزایش دهید.
  • به سراغ رژیم غذایی بروید که باعث تقویت روحیه شما شود: مصرف غذاهایی که به طرز نامطلوبی بر خلق و خوی شما اثر می‌گذارد، مانند مواد کافئین دار، الکل، چربی ترانس ها، شکر و کربوهیدرات‌های تصفیه‌شده را کاهش دهید؛ در عوض می‌توانید مصرف مواد مغذی مانند اسیدهای چرب امگا 3 که منجر به تقویت حافظه و روحیه می‌شود را افزایش دهید.
  • راهی برای برقراری ارتباط دوباره با جهان پیدا کنید. زمانی را در طبیعت بگذرانید، از یک حیوان خانگی مراقبت کنید، در گروه‌های داوطلبانه یا انجمن‌های خیریه عضو شوید، به دنبال سرگرمی که قبلاً از آن لذت می‌بردید بروید ( یا یک سرگرمی جدید پیدا کنید). ممکن است در ابتدا نتوانید این کار را انجام دهید اما همچنان که با جهان ارتباطی دوباره برقرار می‌کنید، خلق و خوی شما رو به بهبودی خواهید رفت.

چه موقع در درمان افسردگی به دنبال کمک‌های تخصصی باشیم؟

اگر حمایت خانواده و دوستان و تغییر سبک زندگی کافی نباشد، شاید زمان آن رسیده که با مراجعه به مرکز مشاوره از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید. روش‌های مؤثر بسیاری برای درمان افسردگی وجود دارند، که عبارت‌اند از:
• رفتار درمانی : درمان مؤثر برای افسردگی غالباً شامل مشاوره روانشناسی است که می‌تواند با فراهم ساختن ابزارهای لازم شمارا در درمان افسردگی از زوایای مختلف یاری نموده و این انگیزه را برایتان ایجاد کند تا شما نیز اقدامات لازم را انجام دهید. علاوه بر این، رفتار درمانی می‌تواند این مهارت و بینش را به شما بدهد که مانع از بازگشت دوباره افسردگی شوید.
• مصرف داروی ضد افسردگی : چنانچه احساس می‌کنید به خودکشی یا خشونت تمایل دارید استفاده از دارو می‌تواند ضروری باشد. هرچند دارو در برخی افراد به کاهش علائم افسردگی کمک می‌نماید اما معمولاً درمان و راه‌حل بلندمدتی نیست. علاوه بر این، داروی ضد افسردگی عوارض جانبی و مشکلاتی نیز با خود به همراه دارد. ازاین‌رو آنچه حائز اهمیت این است که واقعیت‌ها را بدانیم و تصمیمی آگاهانه بگیریم.

منبع: www.helpguide.org

14 comments

  1. سلام وقت بخیر،بخوام خلاصه بگم دیگه زورم به مغزم نمیرسه دائم درحال تولید کردن افکار منفیه.یا توگذشته غرقم یا دارم کینه توزی میکنم یا با ادمایی ک ازشون بدم میاد دارم دعوا میکنم.ی مدتی شبا قبل خوای میتونستم رویا ببافم و به چیزای خوب فک کنم ولی مدتیه دیگه نمیتونم هرچقد تمرکز میکنم نمیتونم.از طرفی دائم درحال سرزنش کردن خودمم..چرا اون حرفو زدم؟ چرااون حرفو نزدم؟ چرا کنکور زبان خوندم؟ چرا شغل رسمی ندارم؟ و از طرفی مشکلات خانوادمم زیاده..۲۴ سالمه و تقریبا هیچ دوست واقعی ندارم و مدام احساس تنهایی میکنم..من دوستی داشتم که رابطم باهاش بهم خورد و شنیدم عروسی کرده وقتی شنیدم نامزده خواستم باهاش اشتی کنم ولی پشت گوش انداختم.دیشب خواهرشو دیدم و ی جورایی بهش گفتم دوس داشتم توعروسیش باشم..حالا دائما دارم ب خودم میگم چرا این حرفو زدم؟ کاش نمیگفتم..مغزم مغزم نمیتونم کنترلش کنم

  2. سلام شبتون بخیر دختر ۲۴ ساله هستم کارشناسی حقوق دارم و بیکارم احساس میکنم دچار افسردگی شدم یکبارم مشاوره رفتم اما گفتن مشکلی نداری اما خیلی خستس روحم قبلا به خیلی از مسائل گیر میدادم دچار نشخوار فکری و وسواس فکری بودم و هستم البته الان چند وقته اینقدر روحم خستس که حسشو ندارم بخوام به چیزی فکر کنم ، نشخوار فکری از نوجوانی دارم کمبود اعتماد به نفس همیشه فکر میکنم عقب افتادم نسبت به دیگرون بیشتر تایم روز تو خونم و با خانواده میگذرونم یکم پرخاشگر شدم و خودمو خیلی ول کردم هیچی برام مهم نیست چاق شدم اندامم بهم ریخته اصلا افکارم خالی و تهی شده حافظم ضعیف شده ، سوال اصلی من اینه ، الان چند وقته تو بیداری هیچی متوجه نمیشم و سرم فوق‌العاده سنگین و بی جون میشه میخواستم بدونم این به شرایط روحیم مرتبطه یا نه؟

  3. چند روزی احساس میکنم دچار خستگی و ناراحتی هستم خانواده ی من خیلی خوبن و شادیم ولی دیگ مثل قبلنا از زندگی لذت نمیبرم و احساس میکنم روحم خستست زیاد هم دوس ندارم تو اجتماع باشم مشکوک به افسردگی ام میتونید کمک کنید؟ بدونم واقعا افسردم یا نه. من زیاد اهل اجتماع و دوستی نیستم به کسی هم اعتماد نمیکنم، بیشتر وقتا خستم و یا حوصله کاری رو ندارم و ناراحتم قبلا خیلی شاد بودم ولی الان ن یه چند روزی هم تحت فشارم امید زیادی هم ندارم ولی از این امید کم استفاده میکنم یه بارم به خودکشی فک کردم اصلا خودم نمیدونم چیشده چه اتفاقی برام افتاده از این رو به این رو شدم واقعا درک نمیکنم

  4. سلام چند وقته خیلی دوس دارم تنها باشم. حوصله هیچی هم ندارم. خیلی زود از کوره در میرم خیلی ساکتم درصورتیکه قبلا خیلی شوخ و خندون بودم
    بنظرتون من نیاز دارم به تراپیست؟

  5. من۱۷سالمه و دختر هستم که امسال میشم کلاس دوازدهم میخوام درسمو بخونم واسه کنکور ولی هرکاری میکنم نمیشه همیشههه خوابم میاد نمیدونم دلیلش چیه ولی بیشتر از ۱۲ساعت میخابم درحالی که تصمیم گرفتم درسمو بخونم ولی نمیتونم خوابمو کنترل کنم همیشه هم یه حالت گریه تو وچودمه یعنی با هر چیز کوچیکی من گریه میکنم خیلی وقتا قبل اینکه بخوابم به این فکر میکنم که مردم و خانوادم اومدن سر خاکم و با این فکر گریه م میگره??

  6. سلام من نمیتونم اعصابم کنترل کنم و دل اطرافیان با حرفام می‌شکنم. سلام خیلی از زندگی خسته میشم واقعا حس میکنم دیگ نمیتونم خیلی کم میارم.حوصله چیزی ندارم .نمیتونم اطرافیان بخاطر ناراحت کردناشون ببخشم نمیتونم فراموش کنم دلم میخواد خودکشی کنم. یهو عصبی میشم نمیتونم خودم کنترل کنم بددهن میشم و خودم بیشتر اذیت میشم. خیلی حاضر جوابم خیلی بده همه عزیزامو بخاطر. رفتارم از پست دارم میدم

  7. ۲۳، زن ، مجرد، کارشناس بهداشت محیط ، بیکار ، حس خیلی بدی دارم ، مدام ب خودکشی فکر میکنم اما میدونم عملیش نمیکنم ، همش حس گناه دارم که چرا حالم بده ، خیلی خستم ، خیلییییییییی ، میخام همش بخابم همش استراحت کنم

  8. وقت بخیر من چند وقتی هست که راننده هستم .همش تو جاده ام حس میکنم افسرده شدم دوست ندارم جاهای شلوغ برم و سرو صدا باشه .عصبی شدم .چه راه حلی هست

  9. سلام من یه دختر شونزده ساله ام و علاقه افسردگی رو تو خودم میبینم و هربار که با خانواده ام راجب این مسخره صحبت میکنم جدی نمیگیرن و توجهی نمیکنن

  10. من ۶ماه افسردگی دارم ودارو مصرف میکنم الان مشگلی که دارم همش یه صدایی درونم باهام حرف میزنه مثلا مادرمو خواهرمو بچمو به حد مرگ دوست دارم اما یه لحظه غم میاد سراغم که اگه نباشن اگه مریض بشن چیکار کنم بعد اون صدا ب حالا نباشن مگه چی میشه بزار مریض بشن یا نباشن یه حسه دو گانگی وحشتناک همش دارم باهاش میجنگم این صدا چیه؟

    • گاهی ممکنه عوارض قرص ها باشه ولی گاهی ممکنه شما بطور مرتب قرص ها رو مصرف نمیکنی و این صدا رو میشنوی یک جلسه دیگه به روانپزشک مراجعه کن تا قرص ها تو بررسی کنن ممکنه عوارض قرص ها باشه به نظر من حتما طی این دو سه روز روانپزشک برو و عوارض بوجود اومده رو بگو

  11. ببخشید یه مشکل دیگه که دارم احساس میکنم افسردگی دارم طوریکه بعضی روزا ترک کردن رخت خوابم برام سخت و غیر ممکن میشه مدامم طپش قلب دارم و احساس میکنم کارم تمومه و میترسم وارد محیط بیرون بشم ایجاد رابطه برام سخته مدام عصبی میشم انگیزه کار و زندگی ندارم مدام تو کارام تعلل میکنم میشه کمکم کنید میترسم با ادامه این وضع یه کاری دست خودم بدم

  12. من میخوام بدونم چطوری با خانوادم میتونم کنار بیام? و اینکه من یه دوره ای افسردگی داشتم و حس میکنم تاثیرات منفیش هنوز روی زندگیم هست . میخوام بدونم هنوزم ایا ممکنه که افسردگی داشته باشم یا نه اخه برای درمانش پیش تراپیست یا هرکس دیگه ای نرفتم

  13. سیدمحمودشفائیان مقدم

    مطالب بسیارخوبی در اختیار جستجوگران قرارداده اید. سپاس ازشما و درودبر متخصصان، مشاوران روانشناسی که از کمک به
    کمک جویان مشکلات، خست (خسیس بودن) ازخودنشان نمی دهند.
    کارشناس ارشد مشاوره خانواده – مشاور خانه روانشناسی مشهد – فلسطین12-پلاک2
    سیدمحمودشفائیان مقدم

دیدگاهتان را بنویسید

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.