Home / مشاوره خانواده پرسش و پاسخ مشکلات زن و شوهر در زندگی زناشویی / چیکار کنم رابطم با همسرم خوب بشه؟ بهتر شدن رابطه زن و شوهر
بهبود روابط زناشویی

چیکار کنم رابطم با همسرم خوب بشه؟ بهتر شدن رابطه زن و شوهر

دکتر تری اربوچ، دکتر روانشناس و نویسنده کتاب پنج راه ساده برای تبدیل ازدواج خوب به ازدواج عالی معتقد است بهبود روابط عاطفی با همسر هدف دشواری نیست. بر طبق تحقیقات این دکتر روانشناس، ایجاد تغییرات کوچک، مداوم و ساده در زندگی مشترک باعث ایجاد یک ازدواج موفق خواهد شد. این روانشناس خانواده در کتاب خود به پنج مرحله برای بهبود رابطه عاطفی زن و شوهر پیشنهاد‌هایی عملی به زوج ها و جوانانی که قصد ازدواج دارند توصیه کرده است. دانستن این نکات برای هر زوج خواه رضایت از زندگی زناشویی خود دارند یا از ازدواج خود احساس نارضایتی می‌کنند ارزشمند است.

بهبود رابطه با همسر

از طریق بهبود صمیمیت عاطفی و جنسی با شریک زندگی خود، می‌توانید سطح خوشبختی کلی زندگی خود را افزایش دهید؛ بنابراین در این مقاله، نه روش از بیشتر گفتگو کردن گرفته تا اجتناب از پنهان کردن راز را ارائه خواهیم داد که به کمک آن ها می‌توانید صمیمیت خود را از طریق برقراری ارتباط بهتر بهبود دهید.

آیا به دنبال افزایش صمیمت با شریک زندگی خود هستید؟ یا نمی‌دانید چرا صمیمیت بیشتر منجر به بهبود بهزیستی شما می‌شود؟ واقعیت این است، اگر احساس خوبی نسبت به خود دارید، پس باقی مسئله به‌خودی‌خود حل خواهد شد، و آنچه می‌گوییم و کاری که در قبال شریک زندگی خود انجام می‌دهیم، به همان اندازة رابطه جنسی اهمیت دارد.

مطالب مرتبط: راه های افزایش صمیمیت بین زوجین

مشخص است که رابطه جنسی منجر به هیجان و رضایت زناشویی می‌شود. اما آنچه به همان اندازه اهمیت دارد، نزدیکی پس از آن، ذهن آگاهی و در آغوش گرفتن است که به بهبود صمیمیت و بهزیستی کمک می‌کند. یک روز خسته‌کننده می‌تواند اثر مخربی داشته باشد. داشتن شریک زندگی که می‌توان در پایان روز با او صحبت کرد، هم رضایت‌بخش است و هم موجب کاهش استرس می‌شود.

عوامل بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند به داشتن حس خوب و افزایش صمیمیت کمک کنند؛ به‌عنوان‌مثال، یک بوسه یا بغل کردن ناگهانی. داشتن احساس همدردی و همدلی نسبت به احساسات شریک زندگی‌تان از طریق واکنش نشان‌دادن به حال و هوای او موجب بهبود بهزیستی و هماهنگی می‌شود. در ادامه، نه تکنیک آورده شده است که به کمک آن ها می‌توانید بخش صمیمیت رابطه خود و در عوض، سهمیه خوشبختی خود را افزایش دهید.

بهبود رابطه عاطفی با همسر: 9 نکته

  1. صادقانه با شریک زندگی خود صحبت کنید

بر اساس مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی، روابط، چه کوتاه‌مدت و چه بلندمدت، از جهات مختلفی بر ما تأثیر می‌گذارند. یکی از عواملی که باید در نظر گرفت، عمق و کیفیت رابطه است. مطالعه صورت‌گرفته توسط این مرکز نشان می‌دهد، هم سلامت روان و هم سلامت جسمی تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

در واقع، برای کودکان برخاسته از خانواده‌های غمگین و دلشکسته، سرسپردن کامل به یک رابطه دوست‌داشتنی از طریق افزایش صمیمیت دشوارتر خواهد بود. این ناتوانی منجر به اختلاف‌نظر و اصطکاک میان دو طرف می‌شود. به نظر می‌رسد که این مشکل دشواری برای غلبه کردن بر آن است اما صداقت همیشه بهترین راهکار به شمار می‌رود. صادقانه با یکدیگر صحبت کنید؛ یک عاشق همدل مشکلات را درک می‌کند و برای حل آن ها وقت می‌گذارد.

صادقانه صحبت‌کردن برای داشتن یک رابطه صمیمی ضروری است.

  1. سطح شور و اشتیاق خود را افزایش دهید

روش‌های مختلفی به‌منظور افزایش صمیمت وجود دارد. روانشناس، رابرت جی استرنبرگ، در مقاله‌ای نقل‌قول شده از پرفسور سوزان کی پری، پس از انجام بررسی کشف کرد که صمیمیت فیزیکی مهم‌ترین روش مرسوم محسوب می‌شود. یکی از دلایل ارائه شده، حالت چهره عشاق بود؛ نزدیکی در اختیار گذاشتن کامل خود در طول عشق‌ورزی نیز به بهبود بهزیستی کمک می‌کند. البته، گاهی اوقات، بودن در کنار هم، نوازش کردن و بوسیدن کافی خواهد بود. تنها به این خاطر که آن نهایتاً منجر به رابطه جنسی نمی‌شود، بدان معنی نیست که شهوت‌انگیز یا رضایت‌بخش نمی‌باشد.

  1. احساسات خود و طرف مقابل را درک کنید

به گفته UWire، درک احساسات و عواطف خود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است چراکه به این طریق می‌توانید در مورد احساسات پیچیده‌تری با یکدیگر صحبت کنید. در واقع، داشتن صمیمت عاطفی در کنار رابطه جنسی به‌منظور یافتن پیوند قوی‌تر عاری از هرگونه استرس برای زوج‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که موجب بهبود بهزیستی نیز می‌شود. در این باره فکر کنید: همیشه این‌طور نیست که هر دو طرف هم‌زمان بخواهند عشق بورزند، بنابراین، مصالحه کلید اصلی به‌منظور افزایش صمیمیت است.

در واقع، نشان‌دادن ملاحظه و محبت تأثیر بسیار زیادی بر بهبود و حفظ یک رابطه دارد. درصورتی‌که شریک زندگی شما بسیار خسته است، یک ماساژ آرام با روغن‌های خوشبو موجب تحریک حواس و کاهش استرس می‌شود. شاید شریک زندگی‌تان روز بدی داشته است. با او صحبت کنید و به‌منظور تقویت رابطة متقابل و بهبود سطح صمیمیت سعی کنید تا احساسات او را در کنید.

  1. با یکدیگر وقت بگذرانید و کارهای متفاوتی انجام دهید

خوشبختی یک ویژگی ضروری برای افزایش صمیمت و البته، احساس شادی بیشتر به‌حساب می‌آید. یک مقاله تحقیقاتی از دانشکده پزشکی هاروارد نشان داد که قدردان و سپاسگزار بودن از زندگی و چالش‌هایی که به همراه دارد، بهترین روش به‌منظور دیدن خوبی‌ها در خودمان است. این نگرش، در عوض به ما کمک می‌کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنیم، محبت خود را به آن ابراز نماییم و احساسات آن ها را بهتر درک کنیم.

نشان‌دادن ملاحظه و مهربانی تأثیر بسیارز یادی بر بهبود یک رابطه دارد. با شریک زندگی خود صحبت کنید و به‌منظور تقویت رابطه متقابل و بهبود سطح صمیمت سعی کنید احساسات و عواطف او را درک نمایید.

علاوه بر این، آن موجب بهبود سلامتی، توانایی مواجه با مشکلات و کمک به توسعه روابط قوی می‌شود و این موضوع نه‌تنها در خصوص شریک زندگی بلکه باقی افراد نیز صادق است. بسیاری از افراد این احساس را صرفاً از طریق انجام کارهایی در کنار یکدیگر پیدا می‌کنند، کارهایی از قبیل گلف یا تنیس بازی‌کردن، سفر رفتن، طبیعت‌گردی یا صرفاً قدم‌زدن همراه با سگ که می‌توانند بهزیستی را بهبود بخشند و در عوض، منجر به افزایش صمیمت شوند.

در واقع، به منطقه آسایش خود یعنی برگشتن به خانه از کار، خوردن غذا و تماشا کردن فیلمی از نتفلیکس در کنار هم عادت نکنید. درحالی‌که این زمان با هم بودن بسیار لذت‌بخش است اما بیرون رفتن از خانه و امتحان کردن فعالیت‌های جدید موجب بهبود یک رابطه می‌شود!

  1. رازهای خود را به یکدیگر بگویید

داشتن راز موجب بی‌اعتمادی می‌شود که خود منجر به بحث و جدال، استرس و در نتیجه، مشکلاتی برای سلامتی می‌گردد. این موضوع اهمیت دارد که گوش‌دادن و قضاوت نکردن را فراموش نکنید. زمانی که شریک زندگی‌تان رازهایش را به شما می‌گوید، او این کار را برای سبک کردن خود انجام می‌دهد. متوجه باشید که صحبت‌کردن در مورد چنین موضوعات حساسی چقدر می‌تواند سخت باشد. با دقت گوش دهید و سؤالات و پاسخ‌های سازنده‌ای مطرح کنید. به این طریق، بسیاری از مشکلاتی که رخ‌داده‌اند، قابل‌حل خواهند بود.

با پرسیدن این 36 سؤال که منجر به عشق می‌شوند، ساعات خوبی را در کنار یکدیگر سپری کنید و هنگام انجام آن به یکدیگر نزدیک شوید. به یاد داشته باشید که به اشتراک گذاشتن درونی‌ترین افکار و توانایی مصالحه برای بهزیستی متقابل حیاتی است.

به‌اشتراک‌گذاری موجب امتنان می‌شود: رازهای خود را از شریک زندگی‌تان پنهان نکنید.

  1. به‌منظور افزایش ذهن‌آگاهی روراست باشید

این موضوع اهمیت دارد که سعی نکنید شریک زندگی خود را تغییر دهید؛ در کل، او همان فردی است که عاشقش شدید. شاید متوجه شوید که به طریق دیگری نمی‌توانید او را دوست داشته باشید! قضاوت نکنید، مهربان باشید و همیشه به احساسات و عواطف او توجه کنید. این کار موجب می‌شود که به یکدیگر نزدیک‌تر شوید؛ در نتیجه، صمیمت بین شما افزایش پیدا می‌کند. با روراست بودن نسبت به یکدیگر یاد می‌گیرید که وقتی مشکلی شریک زندگی‌تان را آزار می‌دهد، متوجه آن شوید.

علاوه بر این، از لحظات خصمانه و مقابله‌ای صرفاً از طریق پرسیدن حال طرف مقابل بپرهیزید. این نوع رابطه موجب بهبود بهزیستی و هم زیستی هماهنگ می‌شود. هر یک از طرفینی احساس می‌کند که می‌تواند خود واقعی خود باشد. این موضوع در مورد رابطه جنسی نیز صادق است. هرکدام بگویید که از چه ایده‌هایی بیشتر لذت می‌برید. این نوع از ذهن‌آگاهی تأثیر بسیار زیادی بر افزایش صمیمت و صداقت خواهد داشت.

  1. در مورد به سرپرستی گرفتن یک حیوان خانگی فکر کنید

گاهی اوقات، قطب‌های منفی همدیگر را جذب می‌کنند. نحوه تعامل برقرار کردن در یک رابطه به‌شدت به دو طرف و نیاز آن ها به داشتن فضای خصوصی بستگی دارد. این مفهوم همچنین توضیح می‌دهد که چرا برخی از افراد، به‌عنوان‌مثال، عشق و علاقه خود را نسبت به سگ ها ابراز می‌کنند. مطالعه انجام‌گرفته در سال 1997 با عنوان «چرا انسان‌ها عاشق حیوانات خانگی خود هستند؟» از جی آرچر نشان داد که انسان‌ها گاهی اوقات می‌توانند عشق و علاقه بیشتری به حیوانات خانگی خود نشان دهند تا اعضای خانواده.

داشتن صمیمت عاطفی در کنار رابطه جنسی به‌منظور یافتن پیوند قوی‌تر عاری از هرگونه استرس برای زوج‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که موجب بهبود بهزیستی نیز می‌شود.

حیوانات خانگی همچنین برای سلامتی ما مفید هستند، به‌عنوان‌مثال، نوازش کردن می‌تواند فشارخون را کاهش دهد، احساس تنهایی را کم کند و حس تعلق در شما ایجاد نماید. قدم‌زدن به همراه سگ، مثال دیگری است. این کار علاوه بر این که یک ورزش خوب است، به ما اجازه می‌دهد تا با افراد کاملاً غربیه تعامل برقرار کنیم و به‌خاطر عشق به حیوانات دور هم جمع شویم.

  1. داشتن برنامه روزانه بیشتری را در نظر بگیرید

برخی از ما فکر می‌کنیم که قابل‌پیش‌بینی بودن خسته‌کننده است؛ درحالی‌که برخی دیگر از آن لذت می‌برند. بااین‌وجود، رابرت جی استرنبرگ، پروفسور توسعه انسانی در دانشگاه کورنل دریافت که آن می‌تواند به افزایش صمیمت کمک کند. نقل‌قول او در مقاله دکتر سوزان کی پری بیان می‌کند: شرکای زندگی آن‌چنان به یکدیگر وصل هستند که یکی از طرفین متوجه حضور طرف دیگر نمی‌شود؛ همان‌طور که هوایی که تنفس می‌کنیم، علی‌رغم ضروری بودن برای ادامه حیات، نادیده گرفته می‌شود.

با گذشت زمان، ما می‌توانیم نسبت به نقاط خوب و بد شریک زندگی خود بی‌خیال شویم. اغلب، ما همدیگر را خیلی خوب می‌شناسیم و می‌توانیم در هماهنگی کامل با یکدیگر زندگی کنیم. بااین‌وجود، باید از داشتن زندگی تکراری جلوگیری شود.

  1. شادی و مهربانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند

با بخشیدن احتمال این که همان را دریافت کنیم، بسیار زیاد است. به‌عنوان‌مثال، کودکی که در محیط خانوادگی بزرگ شده است که در آن، بغل کردن و بوسیدن یک هنجار است، به‌احتمال زیاد خود نیز به فرد بزرگسالی تبدیل می‌شود که دوست دارد عشق و علاقه خود را ابراز کند.

پرفسور مری جو کریتزر بیان می‌کند که تمام روابط، معمولی و صمیمی، برای احساس شادی و خوشبختی ما ضروری هستند. این، در عوض، به فرزندانمان کمک می‌کند تا به افرادی با اعتماد به نفس و روشنفکر تبدیل شوند. پرفسور بین رابینسون در همان مقاله می‌گوید: «ما موجودات به‌شدت اجتماعی هستیم. ازنقطه‌نظر رابطه جنسی، به نظر می‌رسد که نیاز اساسی به لمس کردن و برقراری ارتباط وجود دارد. آگاه بودن از این موضوع می‌تواند منجر به روشی برای افزایش صمیمیت شود».

به‌منظور بهبود بهزیستی از طریق افزایش صمیمیت، این موضوع اهمیت دارد که احساس مثبتی راجع به خود داشته باشید. نسبت به شریک زندگی خود روراست و با ملاحظه رفتار کنید و درعین‌حال، قدردان لحظات با هم بودن باشید و خاطرات غمگین خود را درگذشته جا بگذارید.

تحقیقات روانشناسی برای بهبود روابط عاطفی با همسر

مراحل دستیابی به زندگی مشترک موفق که توسط این دکتر روانشناس توصیه‌شده‌ بر اساس یک تحقیق روانشناسی طولانی با حمایت سازمان ملی سلامت ایالات‌متحده صورت گرفته است. او در طول سال‌ها تحقیق بر روی 373 زوج که زندگی مشترک خود را آغاز کرده بودند به این نتایج ارزشمند دست‌ یافت. در این تحقیق، زوج باهم و هم به‌صورت انفرادی توسط مشاور ازدواج مورد مصاحبه قرار گرفتند و اقدامات استانداردی بر روی موضوعاتی مانند میزان سلامت روانی و ابتلا به افسردگی زوج انجام گرفت.

بسیاری از زوج ها در این تحقیق تا هفت مرتبه توسط مشاور خانواده مورد مصاحبه قرار گرفتند. بر طبق مصاحبه این محقق، 46 درصد زوج ها بعد از ازدواج طلاق گرفتند که نشان‌دهنده  آمار نرخ طلاق بود. در این تحقیق  زوج های مطلقه به‌صورت انفرادی مورد مصاحبه قرار می‌گرفتند. نتایج تحقیقات این روانشناس بدین‌صورت بود:

برای بهبود رابطه عاطفی انتظارت از همسر خود را کاهش دهید

بسیاری از مردم فکر می‌کنند نداشتن تفاهم به همسر یا اختلافات زناشویی در ازدواج از دلایل افزایش احتمال طلاق محسوب می‌شود. اما بر اساس نتایج این تحقیقات، این احساس ناامیدی و درماندگی است که موجب تصمیم به طلاق و شکست در ازدواج می‌گردد. به گفته این دکتر روانشناس، احساس سرخوردگی در ازدواج زمانی رخ می‌دهد که انتظارات یکی از زوج از همسر خود برآورده نمی‌شود.

زن و شوهر خوشبخت از همسر خود انتظارات معقول و منطقی دارند. این روانشناس در کتاب خود به ده باور غلط زوج در زندگی مشترک اشاره می‌کند. یکی از این باورهای غلط این است که زوج های موفق باهم تفاهم دارند و هرگز با همسر خود اختلاف ندارند. به گفته این روانشناس، پیدایش اختلافات زناشویی در زندگی مشترک امری اجتناب‌ناپذیر است. اگر شما به‌عنوان یک زوج با همسر خود اختلاف ندارید، احتمالاً شما با همسر خود در مورد مسائل مهم زندگی زناشویی صحبت نمی‌کنید.

برای بهبود رابطه عاطفی احترام به خواسته‌های همسر خود را تمرین کنید

سعی کنید دو مورد از مهم‌ترین انتظاراتی که از همسر خود دارید را یادداشت کنید. ( مثلاً شما از همسر خود انتظار دارید چگونه با شما رفتار کند). به گفته این دکتر روانشناس این تمرین ساده به زوج اجازه می‌دهد بفهمند که چه چیزی برای همسرشان در زندگی مشترک اهمیت دارد. اگر او از انتظارات شما بی‌اطلاع باشد چگونه می‌تواند انتظارات همسر خود را برآورده سازد؟

برای بهبود روابط عاطفی به همسر خود انگیزه و پاداش بدهید

در تحقیقات این دکتر روانشناس حمایت عاطفی و تشویق همسر کلید خوشبختی در ازدواج است. تشویق ، قدردانی و حمایت عاطفی یعنی به همسر خود بفهمانید که او برای شما در زندگی فردی مهم است و شما همسرتان را فقط به خاطر خودش دوست دارید.

زوج ها می‌توانند یا از طریق ارتباط کلامی گفتگو با همسر ( مثلاً به همسر خود بگویید که چقدر دوستت دارم و تو عشق من در زندگی هستی) و یا از طریق عملی از همسر خود تشکر و قدردانی کنند. تشکر عملی از همسر می‌تواند مثل صبح زود از خواب بیدار شدن و تهیه صبحانه برای همسر و یا نگهداری و مراقبت از فرزندان برای اختصاص وقت بیشتر به همسر خود باشد.

برخلاف باور عموم، مردان به حمایت عاطفی همسر بیشتر نیاز دارند. زیرا خانم‌ها می‌توانند این حمایت ها را از افراد دیگر در زندگی دریافت کنند. بر اساس تحقیقات این دکتر روانشناس، نکته کلیدی در بهبود روابط عاطفی زن و مرد این است که  قدردانی و احترام به همسر مداوم و دائمی باشد نه اینکه فقط مواقعی که اوضاع بر وفق مراد است از همسر خود تشکر کنید.

تمرین: تشکر و قدردانی یک‌بار در روز از همسر می‌تواند موجب ایجاد حس رضایت در زندگی مشترک شود. به عقیده این دکتر روانشناس، با تمرین تشکر و قدردانی کلامی از همسر یا انجام کاری به بهانه تشکر و قدردانی عملی از همسر، یک‌مرتبه در روز ، این عادت رفتاری مثبت را در زندگی زناشویی خود نهادینه کنید.

برای بهبود رابطه عاطفی جلسات روزانه گفتگو با همسر خود داشته باشید

بسیاری از زوجین وقتی به مرکز مشاوره خانواده مراجعه می‌کنند اعتقاد دارند با همسر خود ارتباط مناسبی برقرار می‌کنند. مثلاً در مورد پرداخت قبوض آب و برق، خرید منزل، کمک به فرزندان و بچه‌ها برای انجام تکالیف مدرسه در حالیکه این کار ها فقط برای حفظ امور خانه انجام می‌گیرد و به معنای بهبود روابط عاطفی یا نبود اختلاف با همسر نیست. درواقع، برقراری ارتباط صحیح با همسر به معنی شناخت و درک نیازهای عاطفی همسر است.

این قانون ده‌دقیقه‌ای را هر روز با خود تمرین کنید: هرروز به مدت ده دقیقه در مورد هر چیزی به‌غیراز چهار موضوع زیر با همسر خود گفتگو کنید: مسایل کاری، خانواده، کارهای منزل و رابطه با همسر

زوج می‌توانند این گفتگوی ده‌دقیقه‌ای را از طریق تلفن، پیامک یا گفتگوی رودررو انجام دهند. شما با این گفتگوی روزانه می‌توانید همسر خود را بهتر بشناسید. نمی‌دانید در مورد چه چیزی با همسر خود صحبت کنید؟ پاسخ ساده است. مثلاً از همسر خود بپرسید،اگر در قرعه‌کشی برنده شوی با پولش چکار خواهی کرد؟ یا نام پنج‌تا از فیلم‌های موردعلاقه خود را که در سینما دیده‌ای نام ببر.

برای بهتر شدن رابطه عاطفی با همسر تغییراتی در زندگی اعمال کنید

هر ازدواج و رابطه ای در طول زندگی مشترک دچار مشکل و چالش می‌شود. اعمال تغییراتی در زندگی برای بهبود روابط عاطفی بسیار مهم است و راه‌های بسیاری برای این تغییرات وجود دارد. یکی از روش‌ها برای اعمال تغییرات، اضافه کردن چیز جدیدی در زندگی است.

برای کاهش احساس خستگی و درماندگی و ایجاد حسی نو در زندگی، سبک زندگی خود را تغییر دهید. به‌عنوان‌مثال به‌جای رفتن به رستوران همیشگی، دفعه بعد یه یک رستوران جدید شام صرف کنید. از مکان‌های جدیدی به‌اتفاق همسر دیدن کنید یا به گروه جدیدی از افراد ملحق شوید. روش دیگر در اعمال تغییرات انجام فعالیت‌های هیجان‌انگیز است به‌طوری‌که سطح آدرنالین بدن شما افزایش یابد و شمارا هیجان‌زده کند. تحقیقات روانشناسی نشان داده اگر این فعالیت‌ها را به همراه همسر خود انجام دهید، این احساس شور و هیجان به همسر و رابطه زناشویی شما نیز منتقل خواهد شد.

برای بهبود روابط عاطفی زن و شوهری اتفاقات مثبتی در زندگی خود رقم بزنید

به گفته این دکتر روانشناس در چهار مرحله اول فوق، تمرکز بر روی ایجاد فعالیت‌های مثبت برای بهبود روابط عاطفی زوج بود. این مرحله در مورد به حداقل رساندن تجربه اتفاقات منفی در زندگی و افزایش فعالیت‌های مثبت است. بر طبق مطالعات روانشناسی صورت گرفته، زوج های شاد در یک ازدواج موفق به ازای هر اتفاق منفی، پنج اتفاق مثبت را در زندگی مشترک خود تجربه می‌کنند.

این بدان معنی نیست که با ماشین‌حساب به شمارش اتفاقات مثبت در زندگی خود بپردازید بلکه به معنی بررسی منظم کیفیت زندگی زناشویی و در نظرگیری ارزش اتفاقات خوب در برابر اتفاقات بد است.

بسیاری از زوج ها گمان می‌کنند که باید بین اتفاقات منفی و مثبت در زندگی زناشویی تعادل ایجاد کرد. اما به عقیده این مشاور خانوده برای دستیابی به یک ازدواج موفق و شاد، تجربه اتفاقات مثبت زندگی مشترک باید به‌مراتب بیشتر از اتفاقات منفی زندگی باشد به‌طوری‌که این اتفاقات مثبت اثر آن اتفاقات منفی در زندگی مشترک زوج  را کم‌رنگ و بی‌اثر کند.

این محقق همچنین به زوج ها پیشنهاد می‌کند که شش رفتار پرخطر و منفی در هر زندگی مشترک وجود دارد: دعوا با همسر به‌طور مستمر، عدم ارتباط صحیح با همسر، اختلاف با همسر در مورد تقسیم وظایف خانه، احساس حسادت به همسر، در خود ریختن غم و غصه‌ها و عدم درمیان گذاشتن آن‌ها با همسر، نداشتن مهارت در ارتباط با خانواده همسر.

تمرین:یک برگه کاغذ بردارید و در آن تمامی رفتار ها و احساسات مثبتی که بر رابطه با همسر اثر می‌گذارد را یادداشت کنید. در برگه دیگر تمام رفتار ها و احساسات منفی که موجب اختلافات زناشویی شما می‌شود را یادداشت کنید. همچنین از همسر خود نیز بخواهید این یادداشت را آماده کند.

در پایان این محقق بیان می‌دارد برای شش رفتار منفی اول فهرست راه‌حلی را به همسر خود پیشنهاد دهید. به‌عنوان‌مثال اگر دعوای مستمر با همسر یکی از مهم‌ترین مشکلات زندگی زناشویی شماست، مهم است تا با همسر خود وقت و موقعیت مناسبی برای صحبت با همسر برنامه‌ریزی کنید. به‌عنوان‌مثال با همسر خود متعهد شوید که در جمع فامیل و دوستان و یا زمانی که از سرکار برمی‌گردد و خسته است از بحث و دعوا خودداری کنید و اختلاف نظر با همسر خود را به زمانی که تنها هستند و وقت و آرامش برای توجه به حرف‌های یکدیگر رادارند موکول کنند.

انتظار دعوای عادلانه هنگامی‌که شما یا همسرتان عصبی، خسته یا بی‌حوصله هستید سخت است. در این مواقع ( وقتی شما عصبی و مضطرب هستید) مهارت حل مسئله و تصمیم‌گیری به‌شدت کاهش می‌یابد. پس بهتر است با همسر خود قرار بگذارید تا بحث و گفتگو در مورد اختلاف نظر را به ساعاتی دیگر که آرام هستید موکول کنید. همچنین این وقفه فرصتی را برای زوج فراهم می‌آورد تا اختلافات با همسر خود را باحوصله و از زاویه دیگری بررسی کنند.

به‌طورکلی نتایج تحقیقات این دکتر روانشناس نشان می‌دهد زوج های موفق بر روی نقاط مثبت زندگی‌شان تمرکز می‌کنند. بنابراین برای بهبود روابط عاطفی لازم است زوج به تقویت این نقاط مثبت در زندگی مشترک خود بپردازند. این کار همچنین به زوج در مقابله صحیح با اختلافات زناشویی نیز کمک فراوانی می‌کند.

منبع: www.happiness.com

10 comments

  1. من حدود پنج ساله ازدواج کردم و یه دختر پنج ساله دارم، بعد از ازدواجم به مرور زمان متوجه شدم که با همسرم خیلی تفاوت اخلاقی دارم و خوب برام تا حدی قابل تحمل بود وسعی کردم که سازگار بشم، یه چند مورد که دیگه خیلی حالم بد سعی کردم که ازشون جدا بشم ولی خوب باز با پا درمیونی خانواده ها وخوب راستش دل خودم دوباره برگشتم ولی اوضاع انقدر خراب بود که دو دور دست به خودکشی زدم و اینکه اذیتم خیلی ولی فهمیدم که نمیتونم دوستشون نداشته باشم وجدا بشم یه مقدار کمک میخوام راجب به اینکه چطوری باهاشون رفتار کنم که درست بشه همه چی یه سری از اخلاقیاتشون رو میگم ممنون میشم کمکم کنین،، ایشون همیشه خدا من رو مقصر میدونن، و سر مسائل مالی که برای خودشونه و حتی یه ریالش خرج من ودخترم نشده عصبین و همیشه سر من خالی میکنن، خونه بستگانم که میخوام برم حتی مادرم میگن اصلا برا چی میخوای بری، به من اجازه رشد کردن نمیدن نه میزارن کار کنم و نه درس بخونم، کلا ذوقم رو کور کردن و با حرفاشون و اینکه هیچوقت خودشون رو مقصر نمیدونن و میگن که من بیمارم.، و دارن بخاطر خوشحالی من خیلی اذیت میشن اذیت میشم من واقعا نمیدونم باید چجوری باهاشون برخورد کنم که ناراحت نشن مثلا ساعت 2صبح میان و توقع دارن که من بیدار باشم و کلی با انرژی و اگه یکم خسته باشم کلی نارحت میشن..من عمیقا دوستشون دارم و اصلا دل کندن ندارم میخوام درست کنم زندگیمو ولی واقعا نمیدونم چیکار کنم، همیشه حرف حرف ایشونه دوستدارن رییس باشن، نمیدونم مثل مردای قدیم همش میگن تو باید بگی چشم هرچی من میگم ، یکمم بد دلن من جلو پدرشوهرم باید چادر بپوشم

  2. ببخشید من حالم خوب نیست, چند وقته احساس خنثی بودن دارم, رابطه ام با همسرم خوب نیست, حتی انگیزه ای برای بهبود رابطه ام با همسرم ندارم,من و همسرم سال 94عقد کردیم به صورت کاملا سنتی با هم آشنا شدیم, الان یه دختر تقریبا 4ساله داریم, و رابطه ی عاطفی بین ما افتضاحه,در کل روزایی که هردوتامون سر کاریم وتایم زیادی باهم نیستیم خوبیم,امکان نداره تایم بیشتری با هم باشیم یا یه روز تعطیل باشیم و کنار هم دعوا نکنیم, همسرم تو دعوا فحش میده, من قبلا سکوت میکردم یا سعی میکردم خودم رو کنترل کنم ولی الان ها منم بهش برمیگردونم, رفتارش با دخترمون هم خیلی تعریفی نداره, دخترم یه مدلی شده که فقط دوست داره لجش رو در بیاره, هی کارایی میکنه که حرصش در بیاد و باهاش دعوا کنه, کلا دختر شیطونیه و اصلا قانون مند نیست ولی ارتباطش با بقیه انقدر لج لج و لجبازی نیست که با پدرش انقدر کل کل داره, همسرم زفتارش با بقیه ی آدمهای اطرافمون اکی اکیه, یعنی الان به کسی بگم اون این مدلیه هیچ کس باور نمیکنه, یا حتما میگه بهش نماد اصلا این مدلی باشه. در کل ظاهر زندگیمون سیب قرمز قشنگیه, ولی از درون سیاهه, مثلا اگه مادرش یا مادرم کاری ازش بخوان فوری انجام میده ولی تو کارایی که تو خونه من ازش میخوام. حرفهاش رو هی تغییر میده, مثلا رو یه موضوعی به یه تصمیمی میرسیم و من مطمئنم که منظور من رو کاملا متوجه شده و چون چند بار پیش اومده که حرفش رو تغییر داده منم کامل توضیح میدم و میگم دارم باهات اتمام حجت میکنم پس راجب این موضوع این کار رو بکنم, بعد که میخوایم اجراش کنیم ,میزنه زیرش و میگه نه من نگفتم این طوری کن و تغییرش میده, من آدمی بودم که خیلی تصورات قشنگی از دنیای دو نفره داشتم, خیلی دوست داشتم دوتایی جایی بریم, طبیعت بریم باهم با دوچرخه سفر کنیم, خیلی از وسایل جهازم رو با فکر اینکه بیرون و تفریح های دو نفره میریم خریدم, اما کلا دو یا سه بار بیشتر استفاده نکردم, مثلا میگم بریم بیرون دور بزنیم, فقط تو ماشین دور میزنیم برمیگردیم, میگم بیا بیریم بیرون قدم بزنیم مگه من حال ندارم تو با دخترمون برو من با ماشین پشت سرتون میام, حالا همین آدم وقتی با دوستای خانوادگیمون بیرون میریم کاملا پایه کلی پیاده روی میکنه, تو جمع خانواده ی سه نفرمون یه آدمه, تو جمع یه آدم دیگه, یا سرکاره یا پای گوشی, به من میگه آره تو حرفات و خوش و بش هات برای خانوادته به من میرسی این مدلی هستی, خوب میگم اونا به حرفام گوش میدن باهم حرف میزنیم ولی تو وقتی دارم باهات حرف میزنم میگی خلاصه کن اصل رو بگو, بعدش هم اصلا تو حرفی میزنی, وقتی ازش سوال میپرسم به زحمت جواب میگیرم که آخرش هم میزنه زیرش که چی گفته, اصلا ما باهم حرفی نمیزنیم خیلی از چیزای مهمی که اتفاق میوفته و من انتظار داشتم همسرم بهم بگه من از بقیه میشنوم, خلاصه دوتا تنها هستیم که داریم با یه طفل معصوم زیر یه سقف زندگی میکنیم. من خیلی اذیت میشم که تو دعوا بهم توهین میکنه, بارها وبارها هم راجب این موضوع باهم صحبت کردیم, ولی باز تو بحث ها همین موضوع تکرار میشه, من نمیتونم بپذیرم که نمیتونه خشمش رو کنترل کنه, چون همین آدم در عصبانیت با آدم های دیگه مثلا پدر و مادرش یا همکارهای رده بالاتر خودش توهین نمیکنه, پس میتونه خشمش رو کنترل کنه, ولی در برابر من نمیخواد که کنترل کنه
    خب حالا باید چیکار کنم, نمیشه که چون ترس از این نداره که من ترکش کنم این طوری رفتار کنه, چون من همسرشم و با بقیه نمیتونه این مدلی رفتار کنه, باید سر من خالی کنه, بخدا بعضی وقتا فکر میکنم تا کز میتونم تو این زندگی که دائم جنگ اعصابه دووم بیارم, فک کنم خودش هم دلش نیست که دیگه ادامه بده, فقط از حرف بقیه میترسه, و دوست داره من ترکش کنم که همه بگن این رفته, تقصیر من نبوده و ظاهرش پیش بقیه خوب باقی بمونه, چون تو بحثهامون خیلی این جمله رو میگه که اگه جواب نمیدی باید بری خونه ی بابات اینا یا اگه خیلی به خونواده ات علاقه داری پس برو اونجا, یا اینکه تا زن من هستی باید این کار رو بکنی ورگرنه باید بری خونه ی بابات و این حرفا ولی من تا الان هیچ وقت مدل قهر از خونه بیرون نرفتم, حتی خیلی وقتا تو اوج عصبانیت که این طوری میگه میخوای برو, خواستم جمع کنم و برم ولی همش گفتم نه تو عصبانیت تصمیم نگیر و نرفتم. کلا دلم برای آدمی که قبلا بودم تنگ شده خیلی جسورتر بودم و با اعتمادبنفس تر, الان هر حرفی میخوام بزنم ته دلم میترسم, مثلا من یه پیشنهادی میدم خیلی ها میگن عالیه و خوبه, اما همسرم, یا اصلا گوش نمیده, یا گوش میده و بلافاصله رد میکنه, یا مسخره میکنه

  3. سلام. رابطه من و همسرم بسیار سرد شده. انگار هیچ احساسی بینمون نیست حتی رابطه هم ماهی یبار داریم اونم از سر اجبار. دیگه انگار برای هم مهم نیستیم. این حسمون دو طرفس. به خاطر بچه دوسالمون مجبوری با هم زندگی میکنیم. من از این شرایط راضی نیستم. ایا راهکاری برای بهبود رابطمون دارید؟

  4. سلام خسته نباشید من چند وقته خیلی بد اخلاق شدم و بهونه میگیرم و رفتار بقیه رو زندگی خیلی اثر میزاره و بحث و جدال ما بیشتر به خاطر بقیه و همیشه ذهنم درگیره میخوام اخلاق تغییر کنه ونمیخوام خراب کنم. من زندگی و همسرم خیلی دوست دارم و میخوام خودمو تغییر بدم لطفا راهنماییم کنید

  5. سلام بنده خانمی 30هستم که2 فرزنددارم چندوقت پیش شوهرم با دختر عمم دوست شده رابطشو اینقدر ادامه داده که شوهرم عاشق اون شده یعنی به مدت دو سال که باهم بودن شوهرم اینقدر بهم دروغ گفته که همه وقتشو با اون بگذرونم خیلی باهم رفتن بیرون یعنی روزی نبود که همدیگه رو نبینیم خیلی هم خروجش کرده یعنی بیشتر از من به اون اهمیت داده حتی نمی تونید تصورش بکنید ما رو بی خرج می گذاشت که فقط اونو خوشحال کنه الان ترکش کرده ولی نمیتونم این جریان هضم بکنم خیلی برام سخته چون دختره فامیل ماست و تو محل مال هم هست خیلی با اون روبه رو میشه احساس میکنم هنوزم فراموشش نکرده چیکار کنم خیلی اذیتم…

  6. سلام صبحتون بخیر خانمی هستم ۳۱ ساله ۴ ماه ازدواج کردم تو این ۴ ماه هم خوشی داشتم تو زندگیم هم بحث دعوا اما زندگیم شوهرم دوس دارم همسرم ۲ بار با دختری ارتباط داشت اما من با این که میدونستم به روی همسرم نیاوردم چون دوس دارم همسرم او حتی گاهی وقتا دست بزن دارع اما به هیچکس نگفتم حتی خانواده هامون یه مدتی اخلاقش بد شده با کوچک ترین چیز دعوا راه میندازه بددهنی میکنه تهدیدم میکنه به خانوادم میگه الانم گیر داده به زور منو ببره خونه مادرم خسته شدم از این جور اخلاقش چکار کنم همسرم مثل قبل مهربون بشه زندگیم درست بشه

    • ببین اینکه متوجه شدی داره به خانومی پیام میده کاش بطور غیر مستقیم بهشون میگفتی. ببین عزیزم ازدواج بر پایه تعهد،صمیمت و اشتیاق بنا میشه اگر یکی از اینا بد کار کنن زندگی دچار خلل میشه. زمانی که آرامش برقراره میتونید از همسرتون بپرسید که چی شده جدیدا زود از کوره در میری آیا فشار اقتصادی اذیتت میکنه سرکار خسته میشی

  7. خانم بنده مدتی به دلایلی از من دلخور بود و تا حدودی کم توجهی داشت (حدود ۷ سال پیش) هر وقت هم بهش می گفتم مرتب می گفت برو زن بگیر تا جایی هم نامه کتبی هم داد ولی من باز نصیحت ش می کردم بخاطر دو فرزندم و قلبا که دوستش می داشتم. تا اینکه با کمک مشاور صوری رفتم برای ازدواج که همه چیز عوض شد وقتی فهمید کلی اساس خانه را شکند و الان نزدیک به دو سال همان یه خانم کر و لال شده من فقط صبر می کنم. خانواده اش دیگه میگند از دست ما هم چیزی ساخته نیست مهریه اش هم اجرا گذاشت من تماما پرداخت نمودم ،ایشون رفته خونه ای اختیار کرده هر از گاهی میگه من چه با بچه ها چه بی بچه هام می روم. تمام کار خونه همانند قبل انجام می دهد در توجه به بچه ها و لی کاری به ما ندارد. من دوست ندارم روند زندگی بدتر شود. باید این را اضافه کنم ایشون باید درون‌گرا و رودرنج و بیشتر مشکلات این ۲۰ سال زندگی کمتر بروز می دادند. والان مثل کوه آتشفشان زده بیرون (ظاهر امر) ، ایشون تلاش ندارد که رابطه را ترمیم کند من طی این مدت چند ماه بارها پیش قدم شدم و عذرخواهی کردم و در مراسمات روز تولدش کادو و گل خریدم باز هم دوست ندارد که برگردد به زندگی ، و از همه بد تر راضی به اومدن به مشاور اصلا نیست من تنها رفتم مشاور در چند نوبت که یه پای قضیه هست. من ماندم این معادله بی جواب زندگی و دو جگر گوشه و ثمره زندگی ام بچه هام که تصمیم بدتر آینده این دو بدتر خواهد شد. اگر ایشون خانه را ترک کند و برود من باید چگونه عمل کنم دوست ندارم ازش جدا شوم و طلاقی رقم بخورد. به نظر من تمام پل های پشت سر خود را خراب می بیند بیشتر به همین خاطر اصرار به رفتن دارد هرچند من بهش گفتم مسائل مالی مهم نیست

    • سلام
      منم تقریبا این مورد رو تجربه کردم و از همسرم که خیلی دوستم داره دلگیر هستم، فکر می کنم اگه شما قلبا در خصوص انفاقاتی که همسرتون رو آزرده کرده ابراز پشیمانی کنید و ایشون مطمئن بشن شاید کمی از مشکلات حل بشه.
      البته بنده مشاور نیستم و فقط تحربه ام رو به اشتراک کذاشتم.
      موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.