روانشناسی دروغگویی مردان
زمانی که در مورد عدم صداقت و دروغگویی شوهر خود شک دارید، این موضوع میتواند شما را به دیوانگی بکشاند. این دروغ ها ممکن است مصلحتی یا جزئی باشند اما این امکان نیز وجود دارد که همسرتان به شما دروغهای بزرگی گفته باشد. در هر دو صورت، دروغ باعث میشود که شما هر چیزی که همسرتان میگوید یا هر کاری که انجام میدهد را زیر سؤال ببرید. این خود منجر به بی اعتمادی در رابطه شما میشود.
چیکار کنم شوهرم بهم دروغ نگه
اینکه هنگام صحبت کردن با همسرتان، درست و غلط حرفهایش را ندانید یا احساس عدم اطمینان به شما دست پیدا کند، میتواند گیجکننده، استرسآور و ناراحتکننده باشد. خواه فکر میکنید که همسرتان در مورد چیزهای کوچک دروغ میگوید یا از دروغ گفتن او در مورد مسائل بزرگ بترسید، مهم است که دلیل اصلی دروغ گفتن شوهر خود را پیدا کنید. زمانی که دلایل او را درک کردید، بهتر میتوانید نسبت به این موضوع واکنش نشان دهید.
1- شوهر من درمورد مسائل کوچک دروغ میگوید
اگر متوجه شدید که شریک زندگیتان به شما در مورد مسائل کوچک دروغ گفته است، این به معنای پایان رابطه شما نخواهد بود. اکثر مردم به خاطر گفتن چیزهایی که کاملاً حقیقت نداشتهاند، گناهکار هستند. دلیل این نوع دروغ ها میتواند کاملاً قابلدرک باشد چنانچه آنها واکنشهای تکانهای طبیعی هستند که بهمنظور حفاظت از فرد در برابر صدمه یا شرمندگی بروز پیدا میکنند. اگر فکر میکنید که دلیل دروغهای مرد این است، پس موارد زیر را در نظر بگیرید.
- در برخورد با شوهر دروغگو صادق باشید
با او در مورد این موضوع صحبت کنید. درصورتیکه دروغ او را بدون قضاوت مطرح کنید، همسرتان ممکن است برای روراست بودن با شما بهاندازه کافی احساس راحتی کند. سعی کنید تاحدامکان آرامش خود را حفظ کنید و با ملایمت و مهربانی صحبت نمایید. این کار شما موجب بهوجودآمدن محیطی میشود که همسرتان در آن برای صادق بودن با شما و پذیرش چیزی که ممکن است به زبان آوردن آن برایش دشوار یا خجالتآور باشد، احساس امنیت کند.
زمانی که او با شما صادقانه صحبت کرد و حقیقت را گفت، این موضوع مهم است که با آرامش واکنش نشان دهید. در غیر این صورت، او دیگر هیچگاه با شما صادق نخواهد بود.
- در مقابل دروغگویی همسر رفتار خود را تغییر دهید
هنگامیکه همسرتان به شما دروغ میگوید، تمرکز کردن بر کاری که باید بکنید، بسیار ساده است. به این ترتیب، شما دلایل او برای دروغ گفتن به شما را نادیده میگیرید. درصورتیکه روز او را زیر سؤال ببرید و روش مواجه او با مسائل را مورد انتقاد قرار دهید، اگر نمیتوانید دوستانش تحمل کنید یا وقت گذراندن او با آنها را مسخره میکنید و یا اگر به خاطر شوخی که با شما کرده است، به او احساس گناه میدهید، در نهایت این رفتارتان باعث میشود که او شروع به پنهان کاری بکند.
اگر شریک زندگیتان مطمئن باشد که شما به نحوی به او احساس بدی میدهید، حتماً نخواهد خواست که شما از این موضوع مطلع شوید و بهمنظور جلوگیری از شنیدن نظرات منفی به شما دروغ خواهد گفت. این بدان معنی نیست که شما باید خود را سرزنش کنید اما شما قطعاً باید رفتار خود هنگام شنیدن واقعیت را تغییر دهید.
درصورتیکه وقتی او در مورد روزش با شما صحبت میکند، حسادت میکنید یا آزردهخاطر میشوید، به نفع شماست که این احساسات را به طور همزمان بروز ندهید. اگر میخواهید در این مورد در زمان دیگری با او صحبت کنید، به روشی که به او آسیبی نرسد یا او را ناراحت نکند، میتوانید این کار را بکنید اما نه در همان لحظه که او در این باره به شما میگوید. او را به خاطر صادق بودن به شما نترسانید و نگران نکنید.
- به شوهر دروغگو قدرت اختیار دهید
مردم (اکثراً زنان) یک تصویر ایدهآل در ذهن خود از ازدواج دارند. ما بر این باور هستیم که ازدواج باید بیعیبونقص باشد (اگرچه، ازدواج از کنار هم قرارگرفتن دو نفر ناقص به وجود میآید). ما باور داریم که قرار است همه چیز را صادقانه و آزادانه به اشتراک بگذاریم از جمله ترجیحات شخصی، نظرات و احساسات؛ اما این تقریباً غیرممکن است. این انتظارات غیرواقعگرایانه، فشار زیادی را در رابطه ایجاد میکند. درصورتیکه مردی بداند آنچه میخواهد انجام دهد، متناسب با ایده همسرش نیست، پس شروع به دروغ گفتن میکند.
در نتیجه، فشار را از دوش او بردارید. اجازه دهید تا همسرتان هرطور که میخواهد، باشد. این شامل هم عادتهای خوب و هم عادتهای بد میباشد. اجازه دهید او خود را اداره کند! شریک زندگی او باشید، نه پدر و مادرش. نهتنها تلاش برای کنترل بلکه مجبور کردن او به متوسل شدن به دروغ، تأثیر منفی بر ایجاد صمیمیت در زوجین خواهد داشت.
به او خودمختاری که در زندگی میخواهد را بدهید، اعتماد کنید که او شما را دوست دارد و بدانید که کاری نمیکند که به رابطه خود با شما آسیب بزند.
- به مرد دروغگو فضا و حریم خصوصی بدهید
همان قدر که دادن اختیار به همسرتان اهمیت دارد، دادن حریم خصوصی و فضایی که مستحقش میباشد نیز مهم است. به او فضا دهید تا نزد شما بیاید و در مورد اتفاقات رخداده در طول روز با شما صحبت کند. شما نباید به دنبال جزئیات باشید و قطعاً حق ندارید ایمیلها، تلفن و یادداشتهای شخصی او را جستجو کنید.
درصورتیکه همسرتان فکر کند که شما قادر به انجام چنین کارهایی هستید، نهتنها شروع به دروغ گفتن میکند بلکه متوجه خواهید شد که او وسایلش را نیز پنهان میکند و بر روی کامپیوتر و گوشی خود رمز عبور قرار میدهد تا شما را دور نگه دارد!
- در برخورد با همسر دروغگو از خود بی اعتمادی نشان ندهید
بنابراین، شما بسته سیگاری را در جیب همسرتان پیدا کردهاید و وقتی هفته گذشته در مورد اینکه سیگار میکشد یا نه، با او صحبت کردید، او به چشمان شما نگاه کرد و پاسخ منفی داد. لازم نیست اینطور فکر کنید که همسرتان به شما دروغ گفته است. به او بفهمانید که متوجه دروغش شدهاید اما به او حمله نکنید. اگر پس از آن، شما به یادآوری دروغ او ادامه دهید، ممکن است او را از خود دور کنید. او ممکن است مسائل مهمتری را از شما پنهان کند. نشاندادن عدم اعتماد به همسر قطعاً باعث نمیشود که او در آینده با شما صادقتر رفتار کند.
- برای درمان دروغگوی شوهر خود را اذیت نکنید
حتی اگر احساس میکنید که رفتارتان باعث دروغ گفتن همسرتان شده است، واقعاً نباید خود را اذیت کنید. بله، این آزاردهنده است که شما را فریب دادهاند و این ناراحتکننده است که رابطه شما یک نمونه کامل و بینقص از زندگی زناشویی نیست، اما شما نمیتوانید همه چیز را کنترل کنید.
او خود تصمیم به دروغ گفتن گرفته است و به خاطر داشته باشید که او نیز احتمالاً به خاطر دروغی که به شما گفته است، احساس بدی دارد. فقط سعی کنید که صداقت در رابطه خود را با تشویق او به صحبت کردن آزادانه و ایجاد یک محیط امن برای اینکه در گفتگو با همسر صادق باشد، حفظ کنید.
- سعی کنید دلیل دروغگویی شوهر را درک کنید
وقتی متوجه شدید که به شما دروغ گفته شده است، بهجای دلخور و عصبانی شدن، سعی کنید خود را جای همسرتان قرار دهید. اگر توانستید دلیل دروغ گفتن شوهر خود را درک کنید، شاید بتوانید او را ببخشید و مشکل را پشت سر بگذارید. به یاد داشته باشید که بهاحتمال زیاد همسرتان برای حفاظت از احساسات شما و حفاظت از احساسات خود دروغ گفته است. این موضوع، او را به انسان وحشتناکی تبدیل نمیکند یا بدان معنی نیست که شما را دوست ندارد.
2- شوهر من در مورد مسائل بزرگ دروغ میگوید
درصورتیکه متوجه شدید همسرتان در مورد یک موضوع مهم و بزرگ به شما دروغ گفته است، این میتواند دلیل نگرانی باشد و گزینههای زیادی برای شما باقی نمیماند.
شما باید بتوانید دوباره به فردی که با او ازدواج کردهاید، اعتماد کنید که صدمهای به شما نمیزند یا بهزیستی شما را به خطر نمیاندازد. درصورتیکه این اعتماد از بین رفته باشد، بازیابی رابطه بسیار دشوار خواهد بود. بااینوجود، اگر برخی از توصیههای زیر را امتحان کنید، این امکان وجود دارد تا خیانت همسرتان را پشت سر بگذارید.
- قانون سفتوسخت در مقابله با دروغگویی شوهر
به شریک زندگی خود بفهمانید که اگر این نوع رفتار دروغگویی بار دیگر تکرار شود، شما دیگر آن را تحمل نخواهید کرد و رابطه شما فوراً به پایان خواهد رسید. اجازه ندهید فکر کند که این یک تهدید توخالی است. درصورتیکه واقعاً شما را دوست دارد، هر کاری که در توان دارد انجام میدهد تا دیگر هرگز چنین اتفاقی رخ ندهد.
- برقراری ارتباط با مرد دروغگو
در مورد دروغی که همسرتان به شما گفته است و دلیل آن صحبت کنید. بهبود برقراری ارتباط صحیح با همسر میتواند از نیاز به دروغ گفتن در آینده جلوگیری کند. ایجاد یک محیط امن برای همسرتان تا بتواند صادقانه با شما صحبت کند، موجب بیشتر شدن صداقت و صمیمیت بین شما دو نفر میشود.
کمک از مشاور برای درمان درغگویی شوهر
درصورتیکه دروغ یا پنهان کاری شوهر آنقدر شدید باشد که شما واقعاً به پایان دادن رابطه خود فکر میکنید،مانند خیانت شوهر، شاید بهتر باشد قبل از هرگونه تصمیم گیری کمک حرفهای بگیرید. دریافت مشاوره خانواده از یک دکتر روانشناس ممکن است به شما در حل اختلافات زناشویی موجود در یک رابطه که منجر به دروغ گفتن طرفین میشود، کمک کند. کمک حرفهای همیشه ایده خوبی است اگر شما به نقطهای رسیدید که دیگر در مورد ادامه زندگی زناشویی خود مطمئن نیستید.
جمعبندی ازدواج با مرد دروغگو
درصورتیکه سعی میکنید بدانید در مقابله با دروغ گویی همسرتان چه باید بکنید، خواه اینها دروغهای مصلحتی کوچک باشند یا خیانتهای بزرگ، توصیههای بالا به شما کمک میکنند تا با این مشکل روبرو شوید. برخی ممکن است فکر کنند که دروغ موقعیتی طبیعی است اما اگر با این موضوع به شما دروغ گفته شده است، دستوپنجه نرم میکنید، ما به شدت توصیه میکنیم که به آخرین توصیه ما عمل کنید و از کارشناسان حرفهای که بهمنظور پشتیبانی از شما و بهبود روابط زناشویی آموزش دیدهاند، کمک بگیرید.
منبع: www.lovearoundme.com
شوهر دروغگو و پنهان کار
همسرم بی کاره و به هیچ عنوان حاضر نیست سرکار بره. عاشقش بودم سه سال پیش عقد کردیم فامیل هستیم. یک ماه قبل از عقد فهمیدم خودش و خانواده ش موقع خواستگاری در مورد کار و موقعیتش دروغ گفتند. بخاطر شرایط خانوادگی نمیتونستم از نامزدی برگردم سعی کردم کنار بیام و حلش کنم نشد.
بعد از عقد به زور و دعوا و بعدش کلی زبان بازی و وعده وام ازدواجمو ازم گرفت و در مورد کاری که با وام ازدواج کرد هم بهم دروغ گفت و همه ی پولش رو به باد داد. بعد فهمیدم کلا آدم پنهان کاری هست. مثلا در مورد اینکه سیگار نمیکشه دروغ گفت. البته الان هم یواشکی میکشه و من هم چون حوصله بحث و دعوا ندارم وانمود میکنم که متوجه نشدم.
پدر و مادرش وضع مالی خوبی دارند و پسر بزرگشون رو توی همه ی مراحل ازدواج کمک کردند. برای این پسرشون هم کلی قول دادن اما هیچ کاری نکردند. عروس شدنم بدون حتی ذره ای به جا آوردن رسم و رسومات و شادی جشن و حتی مناسبتای کوچیک بود.
خودم ناراضی بودم با این شرایط اما پدر و مادرم بخاطر رودربایستی چیزی نمیگفتند تا یکبار که مادرم اعتراض کرد الکی بازم کلی وعده دادن و باز هم هیچ اتفاقی نیفتاد.
بعد دو سال اومد شهری که دانشجو بودم خونه اجاره کرد و از پخش این خبر توی فامیل استفاده کرد و من مجبور شدم زندگی رو باهاش شروع کنم. اما احساسمو بهش کاملا از دست دادم بعد از تمام این اتفاقات. الان هم بیکاره و اصلا حاضر نیست سرکار بره. آدم رویا بافیه اما هیچکاری در عمل انجام نمیده. ده ها ایده شغلی میده ولی فقط میخوابه یا توی گوشیه
فقط وقتی یخچال خالیه میره اسنپ، پر میکنه بعد دوباره خونه است. توی خونه هم کار مفیدی نمیکنه. مشکل من اینه که خانواده م از لحاظ مالی واقعا فقیرند و نمیتونم با دلگرمی به اونها جدا شم. درسم چند ماه دیگه تموم میشه و میتونم برم دنبال کار. تنها دلخوشیم همینه که بعد از پیدا کردن کار و استقلال مالی جدا بشم.
پاسخ مشاور به سوال طلاق از نامزد دروغگو
بنظر میاد که همسر شما به طور مداوم دروغگویی میکنه به طوری که حتی نسبت به خودش هم چنین کاری میکنه. مثل همین حرفتون که کلی ایده شغلی داره اما کاری در مورد اونها انجام نمیده. این مسئله میتونه دو دلیل داشته باشه. همسر شما یا برای راضی نگه داشتن شما و اینکه فکر کنید درحال انجام یا حداقل ایده پردازی برای کاری هست چنین حرف هایی رو میزنه یا اینکه برای توجیه کردن خودش در مورد اینکه کاری انجام نمیده و برای اینکه احساس بدی پیدا نکنه چنین ایدههایی میده و اونها رو به خودش میقبولونه. معمولا این افراد ایدههای خوبی دارند اما انگیزه و قدرت لازم برای عملی کردن اونها رو ندارند.
به نظر میاد در این فرایند دروغگویی خانواده همسر شما هم با ایشون همکاری می کنند. مثل دروغی که حین ازدواج درباره کار ایشون گفتند یا وعدههایی که درباره کمک کردن به شما میدند اما هیچوقت اونها رو عملی نمی کنند. این نکته نشون میده که این ویژگی ریشه در تربیت دوران کودکی همسر شما داره و به شدت در ایشون درونی شده. همین مسئله تغییر رو برای همسر شما دشوار میکنه.
شما باید شرایط موجود رو بسنجید و تصمیم بگیرید که قصد ادامه دادن و تلاش برای تغییر شرایط رو دارید یا اینکه تصمیم به طلاق گرفتن دارید.
در صورتی که احساس می کنید رابطتون ارزش تلاش برای تغییر داره راهکارهایی وجود داره که می تونید از اونها استفاده کنید.
در مورد دروغگویی همسرتون شما میتونید با ایشون صحبت کنید و با افزایش صمیمیتون بهش این نکته رو بفهمونید که لازم نیست به شما در مورد مسائل دروغ بگه. هر وقت که دروغ میگه باعث میشه که شما ازش فاصله بگیرید و ناراحت بشید. اما وقتی بهتون حقیقت رو در مورد مسائل بگه میتونید اونها رو راحت تر بپذیرید، راحت تر با همسرتون همراهی کنید و حتی در حل مشکلات کمکش کنید.
شما میتونید ایدههای شغلی همسرتون رو تشویق کنید به طوری که با انگیزه بشه، احساس هدفمندی کنه و حس کنه که میتونه زندگیش رو متحول کنه. شما میتونید اینکار رو با نشون دادن احساسات مثبتتون درباره زندگی و آینده و تغییر شرایط نشون بدید به شکلی که همسرتون تحریک بشه برای قدم برداشتن و تغییر.
وقتی که شما بتونید همسرتون رو وارد تیم خودتون کنید و ایشون احساس کنه که یک همراه واقعی داره تلاش بیشتری میکنه و از اونجایی که شناخت بهتری نسبت به خانوادش داره شاید حتی بتونه کمک بیشتری از خانواده خودش دریافت کنه و از اون طریق کسب و کار خودش رو راه اندازی کنه.
علاوه بر این شما میتونید از کمکهای مشاور برای بهبود این وضعیت و کاهش دروغگویی همسر تون استفاده کنید. مشاور ریشههای دروغگویی شوهر رو شناسایی میکنه و سعی در درمان اونها و جایگزین کردن این دروغ ها با راستگویی میکنه.
اگر تصمیم شما بر جدایی بود بهترین کار پیدا کردن یک موقعیت شغلی برای دوران پس از جدایی هست. علاوه بر این شما از مهریه هم میتونید استفاده کنید تا شرایط رو مناسب تر کنید. شما با برخورداری از پشتوانه مالی، بهتر میتونید فرایند طلاق رو طی کنید.
در تمام مراحل زندگی پیروز و موفق باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
بامرد دروغگو وخیانت کار چی کار باید کرد؟
سلام من 15سال ازدواج کردم وبچه ندارم…..با مردی ازدواج کردم که عاشقم بود … اوایل متوجه شدم که دروغگو هست اما دروغای کم تا همین دروغ گفتنو وارد کارش کرد که باعث ورشکستگیش شد…..حامله شدم سه سال بعدی از ازدواج گفت بچه نمیخوام بنداز....با بدبختی بعد از ورشکستگیش دوباره زندگیمونو ساختیم …..ده سال موچشو گرفتم خیانت میکرد …تا الان وند ماه پیش بازم فهمیدم خیانت میکنه ….دروغم تا دلتون بخواد از ریزو درشت میگه..چی کار کنم خسته شدم از طلاق وجدایی میترسم
منم مشکل شمارو دارم اینقدر خیانت و دروغ اخرش هم متوجه شدم یه زن دیگه داره با یه بچه خونه و ماشینو زدم بنام خودم مثل سگ انداختمش بیرون خسته شدم دا بیست دو ساله تحمل کردم اینا درست نمیشن به خدا
خودم هم یه پسر بیست و یک ساله دارم ❤️
منم اول ازدواجم فهمیدم که دروغگو دیگه چاره نداشتم عقد کرده بودیم بعد عروسی بچه دارشدیم الآن ده سال ازدواج کردیم ولی برام دیگه سخت شده تحمل کردن از من هم دوزدی هم میکنهنمیدونم چکار کنم به خاطر دخترم موندم
سلام من نامزد بودم فهمیدم که دروغگو گفتن ازدواج کنی دروست میشه الان یازده ساله که هنوز دروست نشده دیگه تحمل کردن برام خیلی سخت شده ازمن پول هم قائم میکنه هم پول داشتنی بر میداره
سلام، امروز نامزدم بعد از ظهر قرار بود بره خونه ببینه با برادرش ولی به من گفت که قراره برم باشگاه، ولی همه در جریان این موضوع هستن هم اون روز مادرش به مادر من میگه، من الان باید چجوری بهش بگم که نباید دروغ میگفت
با شوهری که زیاد دروغ میگه ، پدر و اعضای خونوادشو ترجیح میده به زن و بچه اش ، هر کاری میکنه من باید از این و اون بشنوم ، چهارده ساله این مدلیه دیگه خسته شدم چیکار کنم ، در همه چیز یا افراط میکنه یا تفریط آخرشم میگه همش تقصیر توعه مجبورم میکنی ، بخدا دیگه نمیدونم به چه روشی باهاش بسازم. چهارده ساله ازدواج کردیم ، حاصلش دوتا بچه است ، پسر 13و دختر 10ساله ، از اول زندگیم دخالت بیش از اندازه خونوادش بود تا الان که تمومی نداره ، انقدرررررر دروغ ریز و درشت میگه که واقعا من خجالت میکشم از گفته های اون اما خودش ککشم نمیگزه انگار عادی شده براش ، هر چی بهش گوشزد میکنم واکنش تند یا آرومی نشون میدم اصلا انگار نه انگار ، اما من دیگه خسته شدم و میخام ازش جدا بشم
سلام خسته نباشید من ۴ ساله ازدواج کردم و یه پسر ۲ ساله دارم از وقتی پسرم بدنیا اومده شوهرم بورس و شروع کرده و هی ضرر میکنه تو شرایطی ک ما دستمون خیلی خالیه و من شدیدا تلاش میکنم از پس خرج خونه بربیام هر سری متوجه میشم پول میزاره تو بورس و ضرر میکنه دیگه خسته شدم از دروغاش از پنهون کاریاش حتی ناراحت یا پشیمونم نیست و میگه میخوام ادامه بدم بخاط بچم نمیخوام جدا بشم اما نمیدونم باید چیکار کنم
من ۱۵ساله ازدواج کردم شوهر بنده همیشه دروغگو و پنهان کار بوده دست بزن و فحاشی هم فراوان داشته چه درخانه چه درجمع. چندسالی هم میشه که تهمت و افترا میزنه اصلا انگار من یه زن غریبه هستم. به راحتی ابرومو میریزه تهمت میزنه دروغ میگه، بدون مشورت هرجابخادمیره هرکاری بخادمیکنه بارهاپیش اومده که خونه روترک کرده ازچندروز تا یکماه حتی نیومده خونه اعتمادی بهش ندارم به نظر شما درسته ادامه بدم؟ دو تابچه دارم ۱۵و ۱۰ساله .ازکارش از درامدش خبرندارم پارسال که خونه روترک کردرفت وقتی برگشت گفت ماشینموفروختم بدون ماشین برگشت همه چیزش مشکوکه مثل اب خوردن دروغ میگه نظر شماچیه بهترین کارچیه
عین شوهر منه بندازش بیروز بزار سگ دم در خونت باشه
من که انداختمش خسته شدم به خدا
من دختری ۲۰ ساله هستم یکساله ازدواج کردم حدود دو ماه بعد ازدواج متوجه دروغگویی همسرم تو موضوعات مختلف نظیر کار کردن پول قرض گرفتن و… شدم این دروغگویی ها تا به امروز ادامه داره. دامنه تحمل من در دروغگویی خیلی پایینه هر بار که متوجه میشم شدیدا گریه م می گیره و خودمو سرزنش می کنم احساس می کنم احمق هستم. دو ماه قبل متوجه شدم سنش رو هم بهم دروغ گفته من هیچوقت انگیزه چک کردن شناسنامش رو نداشتم همیشه سعی کردم بهش اعتماد کنم در طول این یکسال ۵ بار به دروغ بهم گفت میرم سر کار از تمام اقوام پول قرض گرفته من تازه خبردار شدم هر کاری میکنه از من مخفی میکنه به بهانه اینکه غرور مردانه داره….من زیر بار این همه مخفی کاری و دروغ دارم له میشم روز به روز غمگین تر و غمگین تر از طرفی هر مشکلی داریم به راحتی پیش همه میگه…دوره شناختمون خیلی کم بود حدود یک ماه. نمیدونم چیکار کنم خیلی سردرگمم نمی تونم با این مسئله کنار بیام اعتمادمو بهش از دست دادم نمی تونم بهش دوباره اعتماد کنم از طرفی هم از عواقب طلاق می ترسم از تنها شدن از برگشت به خونه بابام که اصلا دوست ندارم بر گردم اونجا
من دختری ۲۰ ساله هستم یکساله ازدواج کردم حدود دو ماه بعد ازدواج متوجه دروغگویی همسرم تو موضوعات مختلف نظیر کار کردن پول قرض گرفتن و… شدم این دروغگویی ها تا به امروز ادامه داره……دامنه تحمل من در دروغگویی خیلی پایینه هر بار که متوجه میشم شدیدا گریه م می گیره و خودمو سرزنش می کنم احساس می کنم احمق هستم…..دو ماه قبل متوجه شدم سنش رو هم بهم دروغ گفته من هیچوقت انگیزه چک کردن شناسنامش رو نداشتم همیشه سعی کردم بهش اعتماد کنم در طول این یکسال ۵ بار به دروغ بهم گفت میرم سر کار از تمام اقوام پول قرض گرفته من تازه خبردار شدم هر کاری میکنه از من مخفی میکنه به بهانه اینکه غرور مردانه داره….من زیر بار این همه مخفی کاری و دروغ دارم له میشم روز به روز غمگین تر و غمگین تر از طرفی هر مشکلی داریم به راحتی پیش همه میگه…دوره شناختمون خیلی کم بود حدود یک ماه……نمیدونم چیکار کنم خیلی سردرگمم نمی تونم با این مسئله کنار بیام اعتمادمو بهش از دست دادم نمی تونم بهش دوباره اعتماد کنم از طرفی هم از عواقب طلاق می ترسم از تنها شدن از برگشت به خونه بابام که اصلا دوست ندارم بر گردم اونجا……..
حدود ۵ ماه پیش متوجه شدم شوهرم با یک زن ارتباط داره و به شدت ناراحت شدم و اون هم ابراز پشیمانی کرد و ظاهرا ناراحت بود ولی من اصلا نمیتونستم این خیانت رو تحمل کنم شب و روزم جهنم شده بود بهش گفتم حقیقت و بهم بگه هر چی پنهان کرده بگه. گفت ۱۰ ساله باهاش ارتباط داره ولی در حد پیام و تلفن سر چندماهه و وابسته نیست. بعد فهمیدم به نسوار اعتیاد داره و نسوار مصرف میکنه آتیش گرفتم . جهنم رو احساس میکردم. همه چیز رو تموم شده دیدم. قول داد همه چی درست بشه. قسم خورد یک بار بهش فرصت بدم. یک بار اعتماد کنم. منم قبول کردم ولی الان بعد یکماه متوجه شدم داره نسوار مصرف میکنه. از خودم بدم میاد از اعتمادم از عشق و علاقه ام. نمیدونم چکار کنم. زندگیمو دوست دارم چون با عشق و علاقه زندگی کردم ولی به شدت احساس ناراحتی و فشار روحی دارم تا حدی که گاهی به سرم میزنه این زندگی رو رها کنم. همیشه دلهره دارم که احتمالا چیزهایی زیاد دیگه ای هم هست که من خبر ندارم. دروغگویی، پنهان کاری و خیانتهاش برام قابل تحمل نیست. کسی که ده سال تونسته از من پنهان کاری کنه براش سخت نیست همچنان ادامه بده. عصبانیم که از اعتماد و عشق من سواستفاده کرده. راهنمایی کنید . ممنونم
سلام دوست عزیز ببینید حالا که شما متوجه شدید و اگر ایشون ابراز پشمانی کردند بهشون فرصت دوباره بدین فعلا آرام باشید ،خونسردی خودتو نو حفظ کنید اجازه ندین حریم و حرمتی که در زندگی تون بوده شکسته بشه .گاهی آدما به زندگی علاقه دارن ولی وارد یه اشتباه میشن .به نظر بنده زمانی که ایشون آرام بودند بشینید و باهاشون صحبت کنید بصورت محترمانه بگید انتظار نداشتم وارد همچین اشتباهاتی بشید .پنهان کاری و دروغی که از شما دیدم رو ایندفعه چشم پوشی میکنم دوست ندارم دیگه تکرار بشه
۳۲سالمه. ۱۵ساله ازدواج کردم. میخواستم راهنماییم کنید شوهرم هر وقت خودش کاری داری خوش سر و زبون دار میشه به محض اینکه کارش حل بشه دوباره همون آدم مغرور میشه به تموم اون قول هایی که بهم داده هیچ وقت عمل نکرده حس میکنم فقط داره ازم سو استفاده میکنه لطفاً راهنماییم کنید. از زندگی بدم میاد همش حرص میخورم چون هیچی باب میام نیست از شدت فشار تموم دندون هام تموم اعضای بدنم درد میکنه نمیتونم تصمیمی بگیرم چون میدونم با این آدم به نتیجه ای نمیرسم. چند بار باهاش درد و دل کردم بهش گفتم که از چیا بدم میاد چند روز کاری نکرده بعد چند روز دوباره روز از نو روزی از نو.
سلام من شوهرم خیلی دروغگو هست البته از نظر بیرون رفتنش. ومن همیشه بهاش درگیر هستن مثلا بهش میگم کجا داری میری میگه فلان جا ولی بعدش اونجا نرفته. چکار کنم این موضوع خیلی آزار دهنده است برام ن پا برا موندن دارم ن برا رفتن دوتا پسر هم دارم
سلام خسته نباشید شوهرمن هم دروغگو هم خیلی بد دهنه با من خیلی بد رفتار میکنه سرکار نمیره کتک میزنه تو روخدا کمک کنید تا بتونم این رفتارهاشو ترک بدم. شوهرم شرکت کار میکنه تو یه ماه چهار پنج روز میخوابه خونه سرکار نمیره تنبلی میکنه وقتی که میگم چرا این کار رو میکنی عصبی میشه کتکم میزنه خونواد ش هم به من حرف میزنن جدیدا هم دروغ میگه نمیگه چقدر حقوق میگیره بهم پول نمیده وقتی دعوامون میشه به خونواده م نفرین میکنه یعنی خیلی بد دهنه با بچه هام بد رفتاری میکنه خیلی زود عصبی میشه سریع هم شروع میکنه به کتک زدن تورو خدا راهنمایی کنید
شوهر من قبلا همه چیو میومد بهم میگفت ولی نزدیک یک ماه پیش اولین دروغگو گفت که من حسابی بهم ریختم و نزدیک ۲ هفته باهاش دعوا و بحث داشتم. در این حد که حتی مساله به خانوادش نکشیده شد و اوناهم فهمیدن دروغ گفته ولی جلو من پشت منو گرفتن ولی من نبودم انگار پشت همسرمو حسابی گرفتن و حسابی پرش کردن. خلاصه ما یک هفته ست آشتی کردیم و خوب شدیم باهم ولی امروز فهمیدم تمام این هفته رو دروغ می گفته. خیلی دروغش هم مسخره بوده. به من میگفت پیاده میره سرکار درحالیکه با اسنپ میرفته. همین. ولی سنگینه برام خیلییییییییی
راه حل برخورد بامردی که دروغگو بی منطق و بی مستولیته
من همسرم خیلی بم دروغ میگه. مثلا میدونم این چیزی ک الان میگه و قسم هم میخوره میدونم دروغ اااا ولی باز راستشو نمیگه چیکار کنم
سلام شوهرمن خیلی دروغگوعه بهم خیانت میکنه هرروزبه یه بهانه ای ازخونه میره بیرون بهش زنگ میزنم گوشیش یاخاموشه یامشغوله اگرم بیادخونه یاسرش توگوشیه یامشغول تلویزیون اولیای ازدواجمون خیلی خوب بود بعدیه مدت که گذشت اخلاقورفتارش به کلی تغییر کردباهام سردشدبداخلاق شدبی اهمیتوبی مسئولیت شددخترم چهارسالشه بااونم همین طوره اصلا بهمون اهمیت نمیده پامیشه میشینه یه دروغ سرهم میکنه بهم میگه پول سیگار خودمو ندارم به دروغ خودش میگه کارمیکنم اماصاحب کاراپولمونمیدن همش گوشیو رمزکارتشوازم مخفی میکنه همش مخفی کاری میکنه توخونه هیچی برای خوردن نیست ماهی یه بارمیره ازسوپر مارکت یه چیزایی میگیره میاره خونه اگه منم میگم خونه خالیه میگه چیکارکنم پول ندارم همین که هست اگرم نمیخوای برو خونه بابات لطفاً بهم بگیدچیکار کنم ممنون
من همسرم چندساله خیلی مسائل رو از من پنهمون میکنه یا بهم دروغ میگه نمیدونم واقعاچرا
سلام و خسته نباشید ببخشید من همسرم قبلا جلوی روی من سیگار میکشید اما یه مدته میگه که دیگه نمیکشم ولی من تو داشبورد ماشینش تا حالا چندبار پاکت سیگار رو دیدم آیا باید چیکار کنم چطور رفتار کنم ممنون از پاسخ شما
سلام میخوام بدونم همسرم میخواد مهمونی بره و مطمنم که اون مهمونی مناسب اون نیس ولی به دروغ میگه مجلسی ساده اس چطور برخورد کنم؟من احساس میکنم که دوست داره به مهمونی های بره که مختطلته و کم براش این مسائل پیش اومده و من دوست ندارم بدون من بره و اون بخاطر اینکه من با اون هنرا نسم به دروغ میگه فقط مردانه است
همسرم ادم دروغگویی هستش. ببینید همسر من و خانواده اش از ابتدا با دروغ جلو اومدن ابتدا فکر نمیکردم تا این حد دروغگو باشه و ریشه دروغگویی هاش رو در مشکلات مالی میدیدم هرچند تو رفتارهاش بی مسئولیتی هم موج میزد ولی در کنارش مثلا تو کار خونه مشارکت زیادی داشت .ولی جدیدا براش مشکلی پیش اومد و بیمارستان بستری شد توی گوشیش مکالماتش رو ضبط کرده بود و اونوقت من متوحه شدم که نه تنها به من که به خیلی ها دروغ میگه بدون اینکه دلیلی داشته باشه حتی خیلی جاها با ابروی من بازی کرده .جعل مدرک، فروش مغازه بدون اطلاع من ،دروغ در مورد محل کار. حس بدی دارم یه فرزند۸ساله پسر دارم واقعا دیگه نمیتونم کنار بیام تصمیم دارم حدا بشم ولی خانواده حمایت نمیکنه با اینکه این ازدواج فامیلی و از سر اجبار بوده الان زیر بار نمیرن و میگن چرا زودتر جدا نشدی با اینکه تمام این سالها در جریان تمام مشکلات بودن و هر بار با ریش سفیدی و برو درست میشه خ استن حل وفصل کنن
من یک خانم ۴۱ساله هستم همسرم مردی است ک خیلی وقتها ب راحتی دروغ میگه بااینکه برای من اثبات میشه ولی نمیتونم بهش ثابت کنم چه دفعه بایه سری حرفهافک میکنه منوقانع میکنه واین خیلی منواذیت میکنه
من مدتی است که فهمیدم همسرم دروغ گویی و پنهان کاری میکند در مورد مسایل مالی
سلام. همسر من بشدت دروغگو هست تحصیلاتش در سطح بالا و علمیست اما منو برا دروغاش عاصی کرده حتی کوچکترین موارد.. همیشه هم منو بچه های کوچکم رو میپیچونه میره پیش مادرش
سلام منم شوهرم به من دروغ میگه واقعا دیگه برام سخت شده تحمل کردن نمیدونم چی کار کنم یه دختر دارم به خاطر همین موندم از من هم پولم هم می دوازده چکار کنم
سلام وقت بخیر خسته نباشید من 6ساله ازدواج کرد 22سالمه یه پسر چهار ساله دارم از وقتی به پسرم باردار شدم فهمیدم همسرم یه کارایی میکرده که از من مخفی میکرده قمار میرفته و قرص ترامادول مصرف میکرده از من قایمکی از خانوادم پول میخواسته پنج سال صبر کردم خوب سه نشدالان پسرم دعوا هامون روش تاثیر گذاشته دست به زن داره خیلی بد میزنه لطفا راهنمایی کنید الان حالم خیلی بده بعضی وقتا به خودکشی فک میکنم