تفاوت دکتر روانشناس بالینی با روانپزشکدر این مقاله از سایت مشاوره باما به راههای حفظ رابطه عاشقانه و نکاتی برای داشتن یک ارتباط صمیمی میپردازیم:
عشق شگفتانگیز است، داشتن روابط عاشقانه لذتبخش است، عاشقی بهترین اتفاق در دنیاست؛ اما عشق یک دردسر بزرگ هم هست. رسیدن به یک رابطه پایدار و عاشقانه کار بسیار سختی است.
بزرگترها اکنون در تائید این موضوع سر تکان میدهند درحالیکه دختر و پسرهای جوان احتمالاً بدون اینکه به حرفهای شما گوش دهند، با صدای بلند قسمتهای موردعلاقه خود از داستان عاشقانه زندگی خود را از حفظ میخوانند.
راههای داشتن یک رابطه عاشقانه
راز دستیابی به یک رابطه پایدار همراه با حفظ رابطه عاشقانه چیست؟ کدام افسانهها درباره عشق، شمارا گمراه میکند؟ برای داشتن یک رابطه عاشقانه که درگذر زمان جذابیت خود را از دست ندهد چهکارهایی باید انجام داد؟
من با روانشناس خانواده که در این زمینه مطالعه و تحقیقات فراوانی داشت تماس گرفتم. او پاسخی برای پرسش من داشت. جونا لهرر نویسنده کتابهای “تصور کن “ و “چگونه تصمیم میگیریم” است. آخرین اثر او کتابی درباره مدیریت رابطه عاشقانه است.
بخش بزرگی ازآنچه مطالعه خواهید کرد فاقد جذابیت جنسی و بسیار غیر عاشقانه است. دراینباره متأسفم؛ اما اکنون وقت تعریف داستانهای عاشقانه نیست. بهعنوان مشاور ازدواج میخواهم بر اساس تحقیقات روانشناسی برای شما شرح دهم، چه چیزی موجب بهبود روابط زناشویی میشود و از این طریق تا جایی که میتوانم زندگی شمارا به یک رابطه عاشقانه نزدیک کنم.
همه از شما میپرسند چطور ازدواج کردید، اما کسی نمیپرسد چگونه رابطه زناشویی خود را حفظ کردهاید. اکنون وقت آن رسیده تا به پرسش دوم که اغلب نادیده گرفته میشود پاسخ دهیم.
اینترنت یک روش اشتباه در ایجاد رابطه عاشقانه
طبیعی است شما در معیارهای ازدواج خود به دنبال انتخاب همسر مناسب هستید. از نامزد خود میپرسید: ” آیا به همان موسیقی علاقه دارید که من هم دوست دارم؟ آیا از تماشای فیلمهایی لذت میبردید که من هم به آنها علاقهمندم؟” خوب، بهتر است بحث را همینجا متوقف کنیم زیرا مطالعات روانشناسی نشان میدهد، داشتن شباهت با همسر همیشه منجر به دستیابی به یک ازدواج موفق نمیشود.
مطالعه روانشناسی دیگری که یافتههای 313 بررسی جداگانه را در خود جایداده به این نتیجه رسیده است، تست شخصیت شناسی ازدواج و داشتن اولویتهای مشترک با همسر هیچ تضمینی برای حفظ رابطه عاشقانه و ازدواج پایدار نیست.
بااینوجود، مطالعهای که در سال 2010 روی 23000 زوج متأهل انجام شد نشان میدهد، شباهت زوج ها کمتر از 0.5 درصد در رضایت از ازدواج آنها نقش دارد.
بهطور خلاصه، آنچه از همسر آینده میخواهیم، یعنی کسی که دقیقاً شبیه ما باشد و به همان چیزهایی که ما دوست داریم علاقه نشان دهد با آنچه از زندگی واقعی انتظار داریم اصولاً با هم در تطابق نیست.
رد یک نفر تنها به این دلیل که او عاشق موسیقی سنتی است و تمایلی به شنیدن سبک موسیقی پاپ ندارد یک اشتباه است.
یک سایت همسریابی اینترنتی با همه الگوریتمهای تخیلیشان محکومبه شکست اند؛ زیرا این ایده را مبنای کار خود قرار میدهند که شباهت و تفاهم بر همهچیز تسلط دارد.
این مشاور ازدواج همچنین معتقد است، سایت همسریابی اینترنتی به پیدا کردن یک شریک با خصوصیات رفتاری مشابه تمرکز میکند؛ اما با نگاهی به نتایج تحقیقات روانشناسی بر روی هزاران زوج درمییابید، شباهت زوج معیار مناسبی برای انتخاب همسر نیست. تغییری که این عامل در رضایت کلی از رابطه زناشویی ایجاد میکند کمتر از یک درصد است.
دکتر روانشناس به نام الی فینکل میگوید، الگوریتمهای بهکاررفته توسط سایت همسریابی اینترنتی درواقع چیزی بیش از یک تصادف اتفاقی نیست، زیرا جستجو برای فردی که همزاد ماست درنهایت موجب گمراهی ما خواهد شد.
جستجو برای یافتن شباهتها بر مبنای این عقیده است: اگر شما خصوصیات مشترک با همسر خود داشته باشید، پس هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد؛ اما در طول دوران زندگی مشترک بعد از ازدواج هر زن و شوهری با اختلافات زناشویی مواجه میشوند.
بنابراین، تنها نوع شباهت که در یک رابطه پایدار اهمیت دارد مربوط به مقولهای است که محققان آن را ” فرا هیجان ” مینامند. معنای این عبارت چیست؟ فرا هیجان به معنای این است که شما چه احساسی نسبت به عواطف خود دارید. شما همسری میخواهید که بتواند احساسات خود را درست همانند شما مدیریت کند.
جان گاتمن در دانشگاه واشنگتن مجموعه متقاعدکنندهای از شواهدی را جمعآوری کرده که به ما میگوید فرا هیجانها نشانههای واقعی هستند که ازنظر توانائیشان برای پیشبینی پایدار بودن یک رابطه زناشویی با یکدیگر تفاوت دارند.
آیا معتقدید باید خشم خود را بروز دهید؟ یا فکر میکنید بهتر است آن را در خود نگهدارید و منتظر روزی بمانید که این احساس ناپدید شود؟ آیا تصور میکنید که باید خوشبختی را با یکدیگر شریک شوید اما خشم خود را سرکوب کنید؟ به اشتراک گذاشتن سبک فرا هیجانی، یک الگوی عاطفی مشترک و یک زبان مشترک را در اختیار زوج قرار میدهد.
به نظر این مشاور، در حفظ رابطه عاشقانه نباید چندان درگیر ویژگیهایی باشید که احتمال مشاجره در زندگی مشترک را کاهش میدهد، بلکه بیشتر به دنبال یافتن شخصی باشید که شیوه او برای مدیریت بحثها و مشاجرات همانند شماست. چراکه همیشه در زندگی زناشویی اختلاف و دعوا وجود دارد.
این موضوع مانند پیر شدن است. نمیتوانید از آن اجتناب کنید. پس افراد باهوش هیچوقت نمیپرسند ” چطور میتوانم تا ابد زندگی کنم؟” آنها میپرسند: ” بهترین راه برای کنار آمدن با دوران سالمندی چیست؟”
به گفته دکتر دنیل وایلد، ” انتخاب همسر درواقع انتخاب مجموعهای از مشکلات زندگی است “. هیچ شریکی وجود ندارد که با او دچار بحث و دعوا نشویم، از او دلخور نباشیم یا گله و شکایتی از او نداشته باشیم. پرسش این است، شما چطور بعد از ازدواج با مشکلات زندگی مشترک برخورد میکنید؟
دکتر گاتمن در تحقیقات خود به این نتیجه رسید، افرادی که سبکهای فرا هیجانی متفاوتی دارند در حل اختلاف با همسر خود با مشکل مواجه میشوند. حتی دلخوریهای جزئی تبدیل به اختلافات بزرگ میشود، چراکه یکی از زوج میخواهد احساس خود را بروز دهد اما دیگری فکر میکند بهتر است آن را درون خود نگه دارد. البته همه این احساسات روزی منفجر خواهد شد.
در مقابل، هنگامیکه زوج، سبکهای فرا هیجانی مشترکی دارند، یعنی در مورد چگونگی بروز احساسات با همسر خود در تفاهم هستند، قادرند تنشها را پیش از آنکه بزرگ و خطرناک شوند از خود دور کنند.
بنابراین اختلاف با همسر در زندگی زناشویی امری اجتنابناپذیر است اما شما به دنبال انتخاب همسری هستید که بتوانید از طریق یک زبان عاطفی مشترک با او ارتباط صحیح برقرار کنید.
اشتباهات در نگه داشتن رابطه عاشقانه
بله، دعوا با همسر خوب است حتی درباره چیزهای کوچک. بله، واقعاً. طبق نظر روانشناسان، زوجهایی که بیش از همه از یکدیگر گله و شکایت میکنند و درباره کماهمیتترین مسائل زندگی مشترک از همسر خود گلایهمند هستند، درنهایت روابط زناشویی پایدارتری دارند. در مقابل، احتمال طلاق و جدایی در زوجهایی که تحمل پایینی در مواجه با اختلافات زناشویی دارند بیشتر است.
اما مطالعه دکتر گاتمن نشان میدهد، اگر پس از گذشت سه سال از شروع رابطه و ازدواج بههیچعنوان جروبحثی نداشتید، بهاحتمالزیاد در دادگاه طلاق به جروبحث خواهید پرداخت.
مطالعه گاتمن نشان میدهد، اگر پس از گذشت سه سال از شروع ازدواج و زندگی مشترک جروبحثی نداشتید، این نشانه داشتن رابطه عاشقانه و ازدواج پایدار نیست.
پس اگر با همسر خود دعوا نمیکنید، این معمولاً نشانهای از عقبنشینی است. بهعبارتدیگر، میتوانید شکایت و جروبحث در یک رابطه عاشقانه را بهعنوان راهی برای ابراز توجه و علاقهمندی خود به آن رابطه در نظر بگیرید.
جروبحث با همسر نشانه یک سرنوشت شوم قریبالوقوع نیست، اتفاقی عادی و طبیعی است. هیچ رابطهای عاری از مشکل نیست؛ بنابراین نداشتن دعوا با همسر، پس از سالها زندگی مشترک به معنای عدم برقراری ارتباط صحیح با همسر است.
آیا با ازدواج سنتی یک رابطه عاشقانه با همسر ایجاد میشود؟
ممکن است برخی چنین فکر کنند که ” رومئو و ژولیت باهم جروبحث نمیکردند ” و پاسخ من این است: بله، من میدانم، این روش بسیار غیر عاشقانه است؛ اما شکسپیر رومئو و ژولیت را در پایان نمایشنامه به کشتن داد تا مجبور نباشد درباره توافق ستیزهجویانه طلاق مطلبی بنویسد. یا روی جلد مجله مردم به توصیف مبارزه بدخواهانه علیه رومئو برای گرفتن سرپرستی پسر او بپردازد.
در آغاز رابطه اول شیفتگی و سپس عشق است. شیفتگی سریع و آسان است. محققان آن را ” شیدایی ” مینامند. اگر به دنبال خالصانهترین نمونه شیدایی هستید، نمونه بارز آن همان داستان رومئو و ژولیت است. رومئو ظرف چند ثانیه عاشق ژولیت میشود. او ژولیت را میبیند و تنها او را میشناسد. رومئو به راه خود ادامه میدهد و شروع به صحبت کردن با آهنگی موزون میکند.
این زمانی است که شما کسی را ملاقات میکنید، قلب شما شروع به تپیدن میکند، کف دستان شما عرق میکند و مغز میانی شما سرشار از دوپامین میشود. شما در عالم بالا سیر میکنید و متقاعد شدهاید که او نیمه گمشده شماست. این یک احساس بسیار عاشقانه است. این عشق در نگاه اول است؛ موضوعی که همیشه و همیشه فیلمها و داستانهای عاشقانه درباره آن صحبت میکنند.
فکر کردن به نیمه گمشده و درگیر احساس شیدایی شدن بسیار عاشقانه اما درعینحال رخوتانگیز است. تصور معمول این است، اگر شخصی بیعیب و نقص را برای ازدواج پیدا کنم دیگر مجبور نیستم بجنگم، تغییر کنم یا کار دیگری انجام دهم. این مسئله موجب میشود که احساس شیدایی مشکلآفرین شود؛ اما این شرایط خیلی طول نمیکشد.
دوروتی تنوو که تحقیقات بسیاری درباره مسئله شیدایی انجام داده، بارها و بارها به این نتیجه رسید که احساس شیدایی پایان خوبی ندارد. در تحقیقات روانشناسی او، انواع مختلفی از مطالعات موردی غمانگیز وجود دارد. احساس شیدایی تخیل ناشی از فعلوانفعالات شیمیایی مغز است. ازآنجاکه ذهن انسان تصویرپرداز است، ما اغلب آن را با عشق واقعی اشتباه میگیریم.
حفظ رابطه عاشقانه چیزی است که درگذر زمان قابلاندازهگیری است، اما شیدایی چنین نیست. بهترین راه برای ایجاد تمایز میان احساس عشق و شیدایی توجه به این ویژگی است که عشق پایدار اما شیدایی زودگذر است.
تحقیقات روانشناسی درزمینهٔ ازدواج سنتی چه چیزی را نشان میدهد؟ این ازدواج ها در آغاز مشکل به نظر میرسند اما پس از گذشت چند سال، بهاندازه ازدواج مدرن موفق ( و حتی موفقتر) خواهد بود.
آیا منظور من این است که باید به روش سنتی ازدواج کنید؟ خیر، خونسرد باشید. در اینجا یک نکته مهم وجود دارد.
ازدواج و رابطه عاشقانه بر پایه احساس شیدایی منجر به ناامیدی خواهد شد؛ اما افراد در ازدواج سنتی چنین تصوراتی ندارند. آنها حتی طرف مقابل را نمیشناسند. پس بهخوبی میدانند که بهبود رابطه زناشویی نیازمند تلاش و کوشش است. درنتیجه، تلاش میکنند و رابطه پایدار باقی میماند.
برخی از زوج ها گمان میکنند ایجاد عشق و علاقه در ازدواج سنتی، ممکن نیست. برعکس، ازآنجاکه در ازدواج سنتی زوج یکدیگر را بهخوبی نمیشناسند، این توهم وجود ندارد که او نباید هیچ کاری انجام دهد. برعکس، او الزاماً میداند، ادامه رابطه نیازمند تلاش برای شناخت و آشنایی زوج از هم است.
اینطور نیست که من از فرزندانم بخواهم به روش سنتی ازدواج کنند، اما دیدگاهی که رابطه را بر مبنای آن قرار میدهند، این ایده که عشق نیازمند تلاش است، دیدگاه درستی است.
شیدایی به شیوه رومئو و ژولیت حس فوقالعاده آرامش بخشی دارد اما منجر به یک ازدواج موفق و رابطه عاشقانه نمیشود.
هرچند ازدواج سنتی عجیب به نظر میرسد اما از دیدگاه درستی برخوردار است: حفظ رابطه عاشقانه نیازمند تلاش و فداکاری زن و مرد است. اگر تلاش کنید، در طول زمان به یک ازدواج موفق دست خواهید یافت.
برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناشسی کلیک کنید
برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144246886