اولین بررسی در مورد دلایل کلی برای استرس در محیط کار بهگونهای طراحی شد تا به شما ایدهای در مورد جنبههای مختلفی بدهند که در بهزیستی ما در محیط کار نقش دارند. این بار، ما نگاه خاصی بر انگیزه و نتایج پرسشنامه انگیزه در محیط کار میاندازیم.
انگیزه چیست؟
انگیزه را میتوان بهعنوان عاملی درونی و بیرونی تعریف کرد که میل و انرژی ما برای ادامه دادن و متعهد ماند به یک شغل، نقش و موضوع یا تلاش برای دستیابی به یک هدف خاص را تحریک میکند.
انگیزه قابلتوجهترین نشانه از موفقیت است. هر چه فرد برای مدت زمان طولانیتری در یک شغل بماند، توانایی ذاتی (بهعنوانمثال، هوش) او کمتر میشود و اهمیت انگیزه در محیط کار بیشتر میگردد. انگیزه بالا تضمینکننده آمادگی کلی است که در عوض، حداکثر عملکرد و نتایج را تضمین میکند.
انگیزه از تعامل متقابل عوامل خودآگاه و ناخودآگاهی از قبیل شدت میل یا نیاز، اشتیاق یا ارزش پاداش یک هدف و انتظارات فرد و همکارانش نشئت میگیرد. این فاکتورها، دلایلی برای رفتار ما به شیوه ای خاص محسوب میشوند. بهمنظور درک آنچه بر انگیزه تأثیر می میگذارد راه دقیقتری بر تئوری خودمختاری و جنبههایی مختلف از انگیزه میاندازیم.
درصورتیکه هنوز پرسشنامه انگیزه در محیط کار را تکمیل نکردهاید، اکنون وقت خوبی است که به این پرسشنامه پاسخ دهید. پاسخدادن به این پرسشنامه کمتر از 5 دقیقه زمان میبرد و شما متوجه خواهید شد که چه چیزی واقعاً به شما در محیط کار انگیزه میدهد و چه مسائلی مانع شما برای استفاده از تمام تواناییهایتان می میشوند
تئوری خودمختاری
تئوری خودمختاری (SDT؛ رایان و دسی 2000) یک متاتئوری است که عوامل روانی موردنیاز برای انگیزه بهینه، مشارکت و بهزیستی در ارتباط با نحوه تعامل فرد با دیگران و وابستگی به محیط اجتماعی و در نتیجه کاری را تعریف میکند. SDT مبتنی بر فرضیه اساسی انسان گرایانه ای است که می گوید انسانها به طور طبیعی و فعالانه به سمت رشد و خود سازمان دهی حرکت میکنند.
در STD، نیازهای اساسی روانی به شایستگی، خودمختاری و احساس تعلق و نقش اجتنابناپذیر آنها در انگیزه خودمختار، بهزیستی و رشد به شمار میروند. ما به طور مستمر درگیر تعامل دینامیکی با جهان اجتماعی هستیم – به طور همزمان تلاش برای نیاز، رضایت و همچنین پاسخ به شرایط محیطی که یا از نیازهای ما پشتیبانی میکنند و یا برخلاف آنها هستند. در نتیجه این فعال و انفعال بین فرد و محیط، ما یا درگیرتر، کنجکاوتر و متمتصلتری شویم و یا بی انگیزه تر، ناکارآمدتر و مستقلتر.
بگذارید نگاه دقیقتری بر سه جنبه STD فوقالذکر بیندازیم که پرسشنامه ی ما بر آنها متمرکز است:
- شایستگی: نیاز به احساس کارآمد و مؤثر بودن در تعاملات با محیط. این نیاز به دستاوردها، دانش و مهارتهای ما مرتبط است؛ ما نیاز داریم تا شایستگی خود را ایجاد کنیم و بر روی وظایفی که برایمان اهمیت دارند، تسلط کامل پیدا نماییم.
- خودمختاری: نیاز به احساس آزادی و خودفرمانی بهمنظور تجربه ستایش و تأیید شخصی. ما نیاز داریم که احساس کنیم بر روی سرنوشت خود مسلط هستیم و کنترل حداقل زندگی خودمان را به دست داریم؛ مهمتر از همه، ما نیاز داریم که احساس کنیم کنترل رفتارمان در دستان خودمان است.
- احساس تعلق: نیاز به داشتن ارتباط معنادار با دیگران. ما نیاز بهنوعی حس تعلق و ارتباط با دیگران داریم؛ هر یک از ما تا حدی به دیگران نیاز دارد.
این سه فاکتور بر انگیزه در محیط کار تأثیر میگذارند ما اکنون میتوانیم نگاهی ببر جنبههای مختلف انگیزه از نظر پاسخهای فردی که در پرسشنامه ی انگیزه در محیط کار میدهیم، بیندازیم.
جنبههای مختلف انگیزه در محیط کار
زمینههای مختلفی وجود دارند که در آنها میتوان با نگاهکردن بر انگیزه تفاوتهای خردمندانهای ایجاد کرد، از جمله انگیزه مثبت و منفی، انگیزه درونی یا بیرونی، آرزو، انگیزه خودگردان و کنترل شده. همگی آنها تحت تأثیر سه فاکتور STD بالا قرار دارند. در پرسشنامه، ما بر سطح رضایت از این سه فاکتور تمرکز کردیم.
انگیزه منفی و انگیزه مثبت
قطب در اینجا دو قطب، تهدیدها/مجازات (انگیزه منفی) در برابر انگیزه مثبت از قبیل پاداش/رضایت/لذت است. لحظهای را به موقعیتهایی فکر کنید که انگیزه مثبت یا منفی داشتهاید. همانطور که خواهید دید، هر دو میتوانند بهشدت برانگیزاننده باشد اما از نقطهنظر بهزیستی، توسعه فردی و خوشبختی، انگیزه مثبت رضایتبخشتری شود.
انگیزه درونی/ذاتی و انگیزه بیرونی/خارجی
رابطه بین انگیزه درونی و بیرونی: انجام کارها چون شما انجام آنها را دوست دارید (درونی) یا انجام کارها به خبهخاطراشی که در پی آن وجود دارد (بیرونی). مثالهایی از انگیزه درونی عبارتاند از سیستم امتیازدهی، پاداشها و احترام و تمجید دیگران. انگیزه درونی را میتوان بهعنوان واقعیت زنده برای ارزشها، علایق و اصول اخلاقیمان دید.
آرزوهای درونی و آرزوهای بیرونی
تفاوت بین آرزوهای درونی و بیرونی (اهداف زندگی) بسیار شبیه به انگیزه اشاره شده در بالاست. آرزوها، اهداف بلندمدتی هستند که فعالیتهای هدایت میکنند و به دو دودسته می میشوند آرزوهای بیرونی مانند ثروت، شهرت و جذاب و آرزوهای درونی مانند وابستگی، ثمربخشی و توسعه فردی. چندین مطالعه در این زمینه انجام شده است که نشان میدهند اهداف درونی با سلامتی، بهزیستی و عملکرد بهتر مرتبط هستند.
مشکل محرکها و آرزوهای بیرونی این است که فاکتورهای حیاتی که بر عملکرد ما در محیط کار تأثیر میگذارند، مانند خلاقیت را نمیتوان آگاهانه کنترل کرد.
دن آرلی (روانشناسی شناختی (PHD) مدیریت بازرگانی (PHD)) این موضوع را در قالب مثال ارائه یک پاداش بزرگتر برای عملکرد بهتر توضیح میدهد. پاداش، یک محرک مثبت بیرونی است اما بااینوجود، چالشهای خود را دارد. آرلی در این باره میگوید: اگر من برای پریدن به شما پاداش دهم، شما بیشتر میپرید. شما کنترل خوبی بر روی پاهای خود دارید و اگر من به شما پول بیشتری بدهم، قدرت بیشتری را به پاهای خود منتقل خواهید کرد و در نتیجه، موفقتر خواهید شد. ما چنین کنترلی بر روی حافظه، خلاقیت و تمرکز خود نداریم. شما نمیتوانید خود را به سمت سطح بالاتری از تمرکز و خلاقیت میل دهید. این آسیب آور است و مانع از عملکرد بهتر میشود.
بنابراین، حتی اگر یک محرک مثبت بیرونی مانند پاداش بهگونهای برانگیزاننده است که ما فعال و برانگیخته میشویم، آن لزوماً منجر به عملکرد بهتر نخواهد شد. جای تعجبی ندارد که آن حتی عملکرد بدتری نسبت به یک محرک منفی مانند ترس از دست دادن شغل یا استرس بیکاری خواهد داشت.
بنابراین، بگذارید نگاهی بر محرکهای درونی بیندازیم. لازم است برای رشد فردی، به محرکهای منفی از قبیل ترس از شکست یا احساس کمبود اشاره کنیم. درصورتیکه عمل ما به دلیل اضطراب یا احساس بی کفایتی باشد، شاید باعث شود سختتر کار کنیم اما در بلندمدت نمیتواند نیروبخش و تقویتکننده باشد و ما را داشتن زندگی بهتر بازمیدارد.
همانطور که در تعریف بالا یاد گرفتیم، انگیزه درونی بدان معنی است که ما کارهایی را انجام میدهیم چون دوست داریم آنها را به شکل درست انجام دهیم.
انگیزه مثبت درونی از قدرت، امنیت و ارزشها میآید. در نتیجه، آن بهترین شکل از انگیزه نهتنها دررابطهبا بهرهوری در محیط کار بلکه برای بهزیستی کلی و توسعه فردی ما به شمار میرود.
ازآنجاییکه مسائل همیشه در دو انتهای مخالف هم قرار ندارند – در مورد ما درونی و بیرونی – اما یک طیف کامل میان این دو قطب وجود دارد که اکنون ما به طور متفاوتی بر آن نگاه میکنیم.
انگیزه ی خودگردان و انگیزه ی کنترل شده
انگیزه خودگردان شامل انگیزهای است که از منابع درونی نشئت میگیرد و دربرگیرنده انگیزهای از منابع بیرونی برای افرادی است که با ارزش یک فعالیت و نحوه سازگاری آن با خودشان شناسایی میشوند این انگیزه با رنگ سبز در نمودار مشخص شده است.
انگیزه کنترل شده شامل تنظیم خارجی است – نوعی از انگیزه که در آن فرد بر اساس میل خود برای پاداش خارجی یا ترس از مجازات عمل میکند. بهعبارتدیگر، تنظیم تزریقی، انگیزهای است که تا حدی از فعالیتها و ارزشهای درونی شده مانند اجتناب از شرمندگی، نیاز به تأیید دیگران و محافظت از نفس خود نشئت میگیرد.
انسانها خود را با محیط و در کل، درجهای از خودمختاری در زمینههای مختلف منطبق میسازند و تغییر میدهند. خودمختاری و چیزی که ما بهعنوان تصمیمات خودمختار تلقی میکنیم، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند:
- انگیزه ی خودمختار: هر سه نیاز اساسی یعنی شایستگی، خودمختاری و احساس تعلق برآورده می میشوند
- انگیزه ی کنترل شده: شایستگی و احساس تعلق بهنوعی برآورده میشوند اما خودمختاری ارضا نمیگردد.
هم نیروی درونی و هم نیروهای محیطی بر انگیزه درونی تأثیر میگذارند این زمینه شامل نیروهای خارجی (بهعنوانمثال، موعد تحویل)، شرایط میانفردی بهعنوانمثال، ستایش، دستورالعمل و رویدادهای درونی (بهعنوانمثال، درگیرشدن نفس) بهعنوان تابعی از درجهای که ارضا میشوند، بر انگیزه ی درونی تأثیر میگذارند
در اینجا، ما میتوانیم بین 5 استایل تنظیمی مختلف تقسیم شویم که همگی آنها عمیقاً در سه عامل کلیدی یعنی شایستگی، خودمختاری و احساس تعلق ریشه دارند و خودمختاری نقش مرکزی را ایفا میکند.
درحالیکه این برآورده شدن این نیاز، منبع انگیزه است؛ کمبود آنها میتواند برای استرس، عدم رضایت، کمبود انگیزه و احساس ناامیدی در محیط کار باشد. این بررسی، درجهای که در آن، چنین نیازهای اساسی برای شما در محیط کار برآورده میشوند را ثبت میکند و زمینههایی که نیاز به بهبود دارند را مشخص مینماید.
شرکت در انجمن گفتگو در مورد خوشبختی
- امتیاز کلی SDT شما چه بود و چه ارتباطی با ارزیابی شخصی شما دارد؟
- عملکرد شما در این سه زمینه به چه صورت است؟ آیا متوجه زمینهای شدهاید که بهخوبی توسعهیافته است درحالیکه زمینههای دیگر نیاز به بهبود دارند؟
- چه زمینههایی را میتوانید در شغل خود شناسایی کنید که در آنها عملکرد خوبی دارید و چرا؟
- چه زمینههایی را میتواند بهبود داد و چه اقدامات خاصی میتوانند در این زمینه به شما کمک کنند؟
- قدم بعدی شما چیست؟
منبع: www.happiness.com
برای مشاهده آدرس مرکز مشاوره روانشناشسی کلیک کنید
برای تعیین وقت مشاوره هم اکنون تماس بگیرید: 02144246886