خانه / اختلالات روانی / قصد و فکر خودکشی دارم | مشاوره خودکشی
خودکشی
اقدام به خودکشی

قصد و فکر خودکشی دارم | مشاوره خودکشی

فکر خودکشی یا اقدام به خود کشی گواه روشنی بر این مسئله است که چیزی به شدت و عمیقاً در زندگی فرد اشتباه است. مهم نیست که افراد از چه نژادی یا در چه سنی هستند؛ چقدر ثروتمند یا فقیر باشند، واقعیت این است بیشتر کسانی که از طریق خودکشی می‌میرند دارای یک اختلال روانی یا عاطفی هستند. شایع‌ترین و بنیادی‌ترین این اختلالات افسردگی است. 30٪ تا 70٪ قربانیان خودکشی از اختلال افسردگی شدید (‌‌اختلال افسردگی ماژور) یا اختلال دو قطبی (مانیک-افسردگی) رنج ‌می‌برند.

شماره تماس اورژانس اجتماعی : 123

مطالب مرتبط: چگونه با انگیزه زندگی کنیم؟

علائم شخصی که به خودکشی فکر می‌کند

هر یک از این علائم لزوماً به معنای آن نیست که شخص به فکر خودکشی است، اما چندین مورد از این علائم ممکن است نشان‌دهنده این باشد که فرد به کمک نیاز دارد:

  • تهدیدهای کلامی مانند : “حال شما بدون من خیلی بهتر است” یا ” شاید من دیگر نباشم”.
  • ابراز احساس نا‌امیدی یا درماندگی
  • سابقه اقدام به خودکشی
  • مشاهده رفتارهای جسورانه یا پر‌خطر از او
  • تغییرات شخصیتی
  • علائم افسردگی
  • بذل و بخشش اموال و دارایی‌های با ارزش
  • عدم علاقه به برنامه ریزی برای آینده

یادآوری: هشت نفر از ده نفری که اقدام به خودکشی می‌کنند، نشانه‌هایی از قصد خودکشی را نشان می‌دهند. افرادی که در مورد خودکشی خود صحبت می‌کنند، تهدید به خودکشی می‌کنند یا به مراکز فوریت‌های خودکشی فراخوانده می‌شوند، 30 برابر بیشتر از حد متوسط خودکشی می‌کنند.

اگر فکر می‌کنید فردی قصد خودکشی دارد برای کمک به او:

  • تهدیدهاو حرف از خود کشی فرد را جدی بگیرید.
  • در مورد نگرانی‌های خود با شخص صحبت کنید. ارتباطات باید شامل” گوش دادن” به فرد هم باشد.
  • سؤالات خود را بدون قضاوت شخص بپرسید.
  • بررسی کنید، آیا فرد برنامه‌ی خاصی برای اقدام به خودکشی دارد یا نه. هرچه برنامه دقیق‌تر و با جزئیات بیشتر باشد ، امکان خطر بیشتر‌ است.
  • از افراد حرفه‌ای کمک بگیرید؛ حتی اگر فرد مقاومت کند.
  • فرد را تنها نگذارید.
  • پنهان‌کاری نکنید و رازنگهدار نباشید.
  • حیرت‌زده و قضاوت کننده رفتار نکنید.
  • به فرد مشاوره ندهید

مطالب مرتبط: چرا هیچکس دوستم نداره

آمار اقدام به خودکشی 

  • خودکشی دهمین عامل مرگ‌ومیر در ایالات‌متحده است که بیش از 1 درصد از کل مرگ‌ها را تشکیل می‌دهد. خودکشی دومین علت اصلی مرگ در سنین 15 تا 24 سال است.
  • خودکشی بیشتر از هر علت دیگری (به‌غیراز بیماری‌های قلبی و سرطان) باعث مرگ‌ومیر می‌شود.
  • سالانه 44 هزار آمریکایی بر اثر خودکشی می‌میرند. به ازای هر 100000 نفر سالانه 13.8 نفر بر اثر خودکشی جان می‌دهند.
  • به ازای هر 25 اقدام به خودکشی یک مرگ اتفاق می‌افتد.
  • چهل درصد افرادی كه به ‌طور کامل خودكشي کردند، سابقه اقدام به خودکشی قبلی داشته‌اند. 9 نفر از 10 نفری که اقدام به خودکشی کرده و زنده مانده‌اند، در دفعات بعدی به خودکشی خود ادامه نمی‌دهند.
  • سابقه اقدام به خودکشی خود به‌عنوان یک عامل پرخطر برای انجام خودکشی های بعدی است.
  • احتمال خودکشی در کسی که سابقه خودزنی داشته 37٪ بیشتر از عموم مردم است.
  • بالاترین میزان خودکشی متعلق به بزرگسالان بین 45 تا 64 سال است. دومین نرخ بالای خودکشی در میان افراد 85 ساله یا بالاتر است.
  • در مقایسه با میانسالان، میزان خودکشی در جوانان نرخ پایین‌تری دارد.
  • زنان سه برابر مردان اقدام به خودکشی می‌کنند اما مردان چهار برابر بیشتر بر اثر خودکشی می میرند.
  • مبتلایان به اختلال سوء مصرف مواد شش برابر بیشتر از افرادی که فاقد آن هستند احتمال خودکشی کامل دارند.
  • میزان خودکشی کامل در بین مردان با مشکل سوء مصرف الکل و اعتیاد به مواد مخدر سه برابر بیشتر از افرادی است که فاقد این مشکل هستند.
  • زنانی که دچار سوء مصرف مواد مخدر هستند در مقایسه با زنانی که ‌چنین مشکلی ندارند، هشت برابر بیشتر به فکر خودکشی هستند.

جلوگیری از افکار خودکشی

اگرچه ممکن است این افراد به مراکز پیشگیری فراخوانده نشوند، اما همواره افرادی که تصمیم به خودکشی دارند معمولاً خواستار کمک هستند. به‌عنوان‌مثال ، 64٪ افراد یک ماه قبل و 38% افراد یک هفته قبل از این‌که اقدام به خودکشی بکنند به پزشک مراجعه می‌کنند.

 کمک و درمان خودکشی

  • همیشه یک روش درمانی مشخص برای همه افرادی که قصد خودکشی دارند یا تمایل به خودکشی دارند، مناسب نیست. از متداول‌ترین روش های درمانی برای بیماری‌های منجر به خودکشی، دارودرمانی یا گفتگو درمانی یا ترکیبی از این دو است.
  • روش درمان شناختی رفتاری با هدف رفع احساس ناامیدی در بیمارانی که قصد خودکشی دارند، راه‌حل‌های دیگری را برای حل مشکلاتشان و راه‌های جدیدی را برای فکر کردن در مورد خود و جهان اطرافشان ارائه می‌دهد.
  • روشهای رفتاری مانند آموزش جرئت ‌ورزی ، تقویت مهارت حل مسئله ، آموزش مهارت های اجتماعی و تکنیک های آرام سازی عضلانی ممکن است باعث کاهش افسردگی، اضطراب و ناسازگاری اجتماعی فرد شود.
  • تمرین های رفتاری – شناختی معینی برای کمک به بیمار برنامه‌ریزی شده است و تحت عنوان آزمایش‌هایی مطرح می‌شوند که حتی در صورت عدم موفقیت، آموزشی خواهند بود.
  • یک درمانگر بر این موضوع تأکید دارد که بیشتر کارها را خود بیمار انجام ‌دهد، زیرا خیلی مهم است فردی که به فکر خودکشی است، حضور فرد درمانگر را برای حفظ بقای خود ضروری نبیند. ( در مواقعی که درمانگر حضور ندارد، در برابر افکار خودکشی جلوگیری کند.)
  • تحقیقات اخیر شدیداً حامی استفاده از دارو برای درمان افسردگی‌ همراه با خودکشی است. داروهای ضد افسردگی بر مسیرهای شیمیایی مغز که به خلق‌وخو مربوط هستند تأثیر می‌گذارد.
  • افرادی که داروهای ضد افسردگی مصرف می‌کنند باید توسط پزشک معالج که در مورد درمان افسردگی فرد آگاهی دارد، تحت نظارت قرار گیرد تا بهترین درمان با کمترین عوارض جانبی داشته باشد.
  • همچنین بسیار مهم است، پزشک معالج از تمام داروهای دیگری که فرد مصرف می‌کند، ازجمله ویتامین‌ها و مکمل‌های گیاهی مطلع باشد تا از تداخل خطرناک دارویی جلوگیری کند. مصرف الکل یا سایر داروها می‌تواند با داروهای ضد افسردگی اختلالاتی ایجاد کنند.
  • بدون مشورت با پزشک مصرف دارو را قطع نکنید.

تماس برای کمک‌رسانی پیشگیری از خودکشی

  • خطوط تلفن فوریتی (می‌توان از دفترچه تلفن ، انجمن‌های بهداشت روان محلی ، مراکز اجتماعی یا انجمن خیریه دریافت کرد)
  • افراد مذهبی
  • متخصصان پزشکی
  • اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی
  • آژانس‌های اجرای قانون
  • مرکز مشاوره روانشناسی

173 دیدگاه

  1. احمق نباش زندگی کن آینده روشنه دلتو به خدا بسپار ازش کمک بخواه دعا میکنم خدا یک عشق پایدار نصیبت کنه به زودی تا از تنهایی دریایی و خوشبخت بشی کمی صبر کن خدا همیشه دری به روی بنده هاش باز میکنه

  2. سلام من قصد خودکشی دارم بخاطر شکست عشقی و تنهایی چیکار باید بکنم

  3. راستش این مدت خیلی حالم خوب نبوده خیلی حس بدی دارم و یطورایی به خودکشی و اینا هم فکر کردم از اینی که الان هستم اصلا راضی نیستم حس میکنم دلم نمیخواد اینطوری دیگه زندگی کنم این مدت درست نمیتونم تمرکز کنم و بیشتر دلم میخوادخودمو مشغول کارایی که دوس دارم بکنم فکر میکنم که زندگیم بهم خورده و اینکه شبا الان زیاد خواب راحتی ندارم نسبت به قبل بیشتر فکر میکنم نسبت به دوستام و خانواده م به خودم اهمیت میدم من ادم درونگرایی هستم و اصلا بیرون نمیرم شاید یا برم مغازه یا دبیرستان ولی بیشتر اوقاتو بیرون هستم رابطه م با دوستام زیاد خوب نیس و فکر میکنم خیلی ناراحتم اینکه ارتباطم با اونا بهم خورده راستش من ادم حساسی هستم حس میکنم اصلا مثل پسرای دیگه نیستم چون من احساسی تر هستم و زیاد شلیه اونا حرف نمیزنم یا رفتار نمیکنم و حس میکنم برای همین روابطم با دوستام بهم خورده من الان بیشتر دلم میخواد به یه یه سال گزشته برگردم و اونموقع با اینکه باز حسای بدیم داشتم ولی خیلی حالم بهتر بود و بیشتر به بقیه نزدیک بودم من حس میکنم باید کلاااا در مورد همه چیز بگم دلم میخواد راحت بشم و من زندگی نکنم چون این بهتره

  4. سلام من آقایی 52 ساله متاهل با یک فرزند هستم. از دوران نوجوانی با افسردگی درگیر بودم ولی اون موقع نمیدونستم و چند بار در سالهای مختلف هم درگیر شدم. حدود یکساله که مجدد درگیر افسردگی شدم. البته مشکل من بی عرضگی، بی هنری، انزوای اجتماعی، درون گرایی و از این قبیل چیزهاست که باعث شده علیرغم داشتن مدرک فوق لیسانس نتونم به هیچ جایگاهی برسم. 21 ساله که در یک شرکت کار میکنم ولی به دلایل فوق درجا زدم. دیگه بریدم هیچ کاری ازمن برنمیاد زندگی عذاب شده برام ذهنم قفل شده و دستم به هیچ کاری نمیره. خالی از احساس، عاطفه و عشق شدم و دیگه یک انسان عادی نیستم بشدت قصد خودکشی داشته و نمیخوام زنده باشم. لطفا کمکم کنید

  5. سلام من یک دختر 18 19 ساله هستم که از کلاس دوم دبستان وضعیت تحصیلم افت کرد و هی نمراتم بدتر میشد بخاطر عدم تمرکز هوش خوبی داشتم ولی بی دقت بودم و کلاس نهم به حدی رسید که نتونستم رشته مورد علاقمو برم و نمره دهمم چون مجازی بود و بدون استرس بود و دو تا تجدید اوردم که خوب شدم و نفر اول مدرسمون شدم و از سال یازدهم دوباره نمراتم افت کردن و بد شدن و چند تا تجددی اوردم و سال دوازدهمم همینطوری و خرداد و شهریور افتادم و دی ماه سهماه وقت داشتم که خوندم ولی استرس داشتم تصمیم گرفتم تقلب کنم و لی خودم گوشی نداشتم و گوشی بابام را بردم
    گوشی ببرم سر جلسه امتحان نهایی و گوشی تونستم ببرم ولی سر جلسه من و صرف شدم و خاستم برم دشویی که گوشی یزارم اونجا ک نشد وقتی برگشتم گشتنم و گوشی ازم گرفتن و الان اگر خانواده بفهمن نمیدونم چیکار کنم و میخام خودکشی کنم

  6. سلام من افکار خودکشی دارم و خسته شدم میشه راه حل بدید؟

  7. سلام
    من ۲۴ سال ام هس و سابقه هیچ بیماری روانی هم ندارم و دو هفته ای میشه افکار خودکشی اومده توی سرم، توی زندگیم شکست خوردم و بجای اینکه از زندگیم لذت ببرم هر ثانیه و هر لحظه دارم زجر میکشم و این خیلی درد داره و مثل یه کابوس بی پایان می مونه و تموم نمیشه، هیچ دختری دوستم نداره و دیگ تبدیل شدم به یه انسان بی احساس و سرد تنها چیزی که میخام اینکه فقط تموم بشه بخاطر اینکه واقعا دارم درد میکشم، میترسم خودکشی کنم یوقت ناموفق باشه

  8. سلام من ۱۴ سالمه و یه هفته ای هست که فکرم رفته سمت خودکشی. وضعیت درسام خرابه با تقلب نهایت ۱۷ شم. اصلا تو کلاسمون دخترای خوبی پیدا نمیشه. مادر پدرم بهم هعی میگن نماز بخونم ولی نمیتونم. از ۱۰ سالگیم پیش هزارررررر تا مشاور رفتم ولی نتونستم حرف دلمو بگم. خیلی از مرگ و خودکشی میترسم ولی یه هفته ای هست ذهنمو درگیر کرده. اینم بگم من خیلییی رویا پردازی میکنم و اصلاااا نمیتونم از رویا هام یا افکارم بیرون بیام سر گلاس ناهار خوردن و موقع خوابم رویا پردازی دارم. خیلی اهنگ گوش میدم و معتادش شدم.

  9. سلام. من 23سالم هست و دختر هستم . متاسفانه چند روزه کنترل همه چیز را از دست دادم و دلم میخواست دیشب همه چیزو تموم کنم و خیلی استرس رگفتم و ترسیدم از افکارم .. من به خاطر مشکلاتی خلی توی فکر مرگ هستم میتونم بگم هر روز ولی اقدامی جدی تا حالا نداشتم یعنی هر وقتم داشتم از دوستام کمک گرفتم ولی اینو متوجه شدم ک دیگه حتی اونا هم حوصله اینو ندارند و دارم دیوانه میشم خسته شدم . من از دبیرستان پدر و ماردم جدا شدند و پدرم ازدواج مجدد کرده و بچه دوم هستم. من داخل خانه رابطه اصلا خوبی با مادرم ندارم اصلا اون از من متنفره همیشه جره بحثه منو میزنه یا اگر مشکلی هم باشه تهدیدم میکنه که حالابرگرد خونه بمیبینی در خونه رو عوض کردم و انداختمت بیرون و اینا . منم جر م ک میشه هر چی از دهنم در میاد میگم بهش واقعا نمیتونم تحمل کنم ک هر وقت جر میشه چند روز باید توی اتاقم بمونم و جرات بیرون اومدن هم ندارم و حس یک زندانی میکنم و بیاد یا غذا نده یا دم درم بذاره .. من از بچگی ورزش حرفه ای کار میکردم از 6 سالگی و متاسفانه سال 95 رباط زانوم پاره شد و دو تا جراحی از دو ناحیه زانو کتفم انجام دادم و از اون به بعد ک نتونستم برم ورزش کلا عوض شدم و میتونم بگم خیلی غمگین شدم . و مورد بعدی ای ک اذیت م میکنه این هست ک من عاشق پسری شدم ک مدتی باهام بود ولم کرد و رفت و عین خیالشم نیست و همچنان غصه هر کاری ک براش کردم میخورم و حالا ک اومده اینجا خیلی دوست دارم بینمش و نمیخواد یا هزا تا دروغ میگه وبا بقیه میبینمش . من همه اینا رو تحمل کردم ولی دیگ خسته شدم از بس طرد شدم توسط کسایی ک دوسستشون دارم و نمیتونم روی کارام تمرکز کنم . من خیلی لاغر بودم و استیل خوبی داشتم ولی الان توی این 6 ماه شدم دو برابر اون موقع

  10. حال روحی خوبی ندارم احساس افسردگی دارم نه امیدی ب آینده دارم نه دوس دارم ب زندگی ادامه بدم بعضی وقتا ب سرم میزنه خودکشی کنم چند ماه پیش با یه آقای آشنا شدم خیلی بهم علاقه مند شدیم خانواده هامونم فهمیدن من بخاطرش تو روی خانواده ام وایسادم بدازکلی گریه زاری بهم گفت نمیتونه باهام ادامه بده خانواده اش تهدید کردن اگه ازم دست برنداره میان در خونه ما پدر مادرش خودشونو آتیش میزنه بلافاصله هم رفت خواستگاری الانم داره کارای عقدشو انجام میده من بخاطرش حتی دست ب خودکشی هم زدم ولی نمیدونم چرا یهو ولم کرد چون قسم خورده بود عاشقمه وتحت هیچ شرایطی تنهام نمیزاره

  11. اصلا احساس خوبی ندارم میخوام خودمو بکشم دیگه از این دنیا سیر شدم فکرای خودکشی دارن دیوونم میکنن به هر کی میگم میخنده هیچکس درکم نمیکنه هیچکس باهام حرف نمیزنه افسردگی شدید دارم یه ساعت حالم خوبه 3 ساعت دعوا میکنم و عصبانی 2 ساعت دیگه رو فقط گریه میکنم انگار همه دلشون میخواد بمیرم

  12. سلام‌ امیدوارم‌حال دل همه ی روزی خوب بشه نمیوونم الان این متن و میخونی هنوز نفسهام‌ در حریانه یا قط شدن
    م ی جوان‌۳۳ ساله که ۱۱ سال پیش با شکست‌بزرگی‌که داشتم ت اوج اوارگی و تنهای تو ی شب زمستونی‌ که فک نمیکردم‌صبخ‌فردا رو ببینم‌ ب کلی ورقه زندگیم برگشت انگار نور نحات دهنده و پیدا کرده بودم خدا شخصی و سرراهم‌گذاشت که اونشب باعث شد من‌تنان وجودم وتانانوس فداش کنم دختری ک جواب تنام روزای تلخ و سختم بود اشنا شدیم رابیه قوا کرفت و هرروز بیشتر از دیروز من عاشقش شدم و همه تلخیهام و فرانوش کردم‌فک‌نیکردم‌تمام این‌ سالعا خدا بلاخرا ی لبخند کوجیکش و نشونم دادرنگ جشماش صدای خنده هاش وقتی اسمم‌ و صدا میکرد تنان وجودم میلرزید ۱۰ سال و ب با بهترین روزها سمری کردیم از صفرب حد ۶۰ ۷۰ درصد قبل پیشرفت کردم بدون حاشیه تا ی شب ناخوداگاه گوشیش افتاد دستم و دیدم چندتا میام اونده باز کردم کاش دستم شکیتا بود و برنمیدلشتم گوشی و فهنیدن‌خیانت میکنه نه تازه ۲ونیم سال بود تمام گذشته و حال و اینده ای که رویا پردازیش و میکردم که جز پسرمون دختر دار هم بشم اسمش و بذارم گندم و جوری براش پدری کنم که باقی پدرایی وه دختر و لح نیکن یاد بگیرن پدر ی دختر جه جوریه همونجوری که ب مادرش بها داده بودم و تمام دوروبری هاش حسرتشو نیخوردتمث بم نابود شدم تلی از خاک و خاکستر بخشیدمش تودگ و زدم اون و نزنم‌خودزتی ضعف اعصاب نهایت اعتیاد ی مرد ۱۷۸ ثد ۹۸ وزن ۴وشونه و جشم ابرو مشکس که قلیونم‌تمیکشید الان شدم مث ی زامبی پسیده اون درحالی که من ۶ ماه تنتم سعیم‌و وردم باهاش کنار بیام و اوضاع درست بشه ذره قدم برنداشت برداشت فقط سکوت کرد و ُحرفی نزد سر مشکلات جدیه جدیداوجی که داشتم سرما میشدم زد زیر پام و بعد از ۹ماا که نتونمکی وقت مرینت بکیرم و شکایت کنم شبانه با همون یارو فرار کرد خونه پدرش و تمام داراییم و با مهریه مصادره کرده و اورام کردن بعد میگن درستومیشه چی وقتی منو تو ۳۳ سالگی فلج کردن با اینکه بیگناه بودم‌ خودش بارها گفت تو گناهی نداری من خطا کردم خیلیا برا تبرعه شرن میگن ولی من گناه داشته باشم گردن‌میگیرم واقعا گناهی نداشتم اینحوری کرد خدا خدای بدبختی من خدا خدای خوشبختی ی ادم لاشی و حرومزاداه هن هست الان مت میتونن لز صبح فردا شروع ب کار کردن کنم و اینکه بتونم با روح مرده و اوراق جم کنم وام بردارم پسانداز کنم و خونه ماشاین بخرم‌زندگی بسازم‌ من میبینی ۳ ۴ روز ی جا نشستم‌و دارم البوم عکساییدکه داشسنم و نکاا نیکردم‌نتونستم پاشم ی لقمه نون بخورم‌ سرکار و ساختن‌اینده پیشکشم انگار پیاده میری مریخ
    پس نردن الانم بهتر یک دیقه بعدمه خودکشی گناه نیست همیشع وفتی تکو تتها و بدبختی که ی مرد روزی کسی جلو دارش نبود ب مهانای صورت اشک‌بریزه ا گریه کنه بگه خدایا تورو خدا تمومش کن خستم‌رهاییه هیچکی حالش و ننیتونه درک کته هیجکس نمیتونه بفهگه این‌ مرد چرا متلاشی شدس

  13. سلام من پسر ۱۳ ساله هستم و به خاطر درسها و هجم زیاد تکالیف و هفسیات و سرزنش شدن‌ مداوم از طرف پدر و مادر برای نمره ی بد بار روانیه زیادی روی دوشمه و تقریبن دارم دیوانه میشم و دلم خودمو بکشم و از این باره روانی خلاص شم ولی از جهنم اون دنیا ترس دارم

  14. از این زندگی مداوم خسته شدم نه کسی را دارم که باهم حرف‌بزنیم برای همین خداحافظ زندگی

  15. سلام . من ۳۵ سالمه و یه بحران مالی شدیدی رو خدا رو شکر پشت سر گذاشتم و همین الان تقریبا یه شغل آروم و‌خانواده ارومی دارم ولی نمیدونم چرا گاها به شدت خود به خود حالم خراب میشه و از همه چیز نا امید میشم و اصلا نمیتونم خودم کنترل کنم ‌ . و مدام فکر خودکشی تو سرم میپیچه و اون لحظه واقعا نمیتونم افکارمو‌کنترل کنم و جالبه بعد از چند ساعت دوباره حالم به حالت عادی برمیگرده و چند روز بعد دوباره این حالت برام تکرار میشه

  16. احساس الانم درد ناتوانی شدید هست. یک سالی هست که تحت درمان افسردگی شدید هستم، خیلی از مسائلم حل شده اما هنوز بحران های زیادی دارم…. رابطه ام به شدت دچار مشکل شده و قراره تموم بشه. احساس خوبی به دکتر قبلیم دیگه ندارم و از طرفی هم از شروع جدید با یک پزشک دیگه به خاطر شرایطم میترسم. میخوام یکم اروم بشم اما نمیتونم…. از لحاظ جسمی در خال فروپاشیم و درد خیلی زیادی در گلوم دارم. مثل یک حس غمباد??? واقعا از خودم میپرسم چه انگیزه ای برای ادامه دارم و شدیدا دلم میخواد خودم رو بکشم……

  17. من شدیدا احساس تنهایی میکنم و حس میکنم افسردگی شدید دارم ، اصلا هم نمیتونم با کسی ارتباط برقرار کنم حتی خانوادم و چند سالیه ک درگیر این موضوعم به همین دلیل یه مدتیه دارم به خودکشی فکر میکنم

  18. خیلی دلم میخواد خودکشی کنم . اما از اون دنیا می ترسم

  19. دختر ۱۶ ساله ای هستم ک میل به شدت شدیدی برای خودکشی دارم و اقدام ناموفق هم داشتم ، در گیر رابطه عاطفیم و همش بی دلیل گریه میکنم

  20. منم دلم خیلی میخواد خودکشی کنم موندم چی بخورم که بمیرم یه ترسم اینه که میگم نکنه این کارو نکنم بعدش نمیرم بیشتر از دست پسرم میخوام خودکشی کنم کار نمیره دارو ندارمو برو وفروخت دادبه رفیقاش خوردن حالا باز ولم نمیکنه هر روز به بهانه ای ازم پول میخواد منم منبع درآمدی ندارم با اینکه میدونه پول ندارم اصلا درکم نمیکنه از من میکنه میبره با پسرا میخوره

  21. من چند وقته افکار خودکشی دارم و امیدی برای ادامه زندگی ندارم اما دوست ندارم بیش از این مایه خجالت خانوادم باشم با خودکشی حس میکنم زندگیم خسته کننده، بی مورد و اضافیه دلیل اینکه به این دنیا اومدم رو درک نمیکنم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم که از این وضعیت بیرون بیام هر روز مثل یه مرده متحرکم که انرژی ندارم و همش دراز کشیدم یا خوابم. دانشجوی کارشناسی ناپیوسته ام اما درسم به جای چهار ترم ۶ ترم طول میکشه و دانشگاهم یه شهر دیگست که خوابگاه باید باشم و بابام اجازه نمیده کار کنم حس میکنم درس خوندنم بی فایده ست و هر چی تلاش کنم تهش تصمیم گیرنده برای هر چیزی خانوادمن حتی زنده بودنم 🙂

  22. سلام من یه مادرم دو تا بچه دارم یه دختر ۱۳ ساله ویه پسر ۸ ساله .منو همسرم زندگی خوبی داشتم .تا اینکه فهمیدم هزار تا دوست دختر داشته .میگم کارت خیلی زشته میگه من نمیتونم بدون دوست دختر زندگی کنم .الان هم یکی رو داره به اسم باران .پیش چشم من حتی پیش چشم بچه هام باهاش حرف میزنه .شما جای من خود کشی نکنم چیکار کنم .آخه من راه برگشتی هم ندارم .همسرم به دروغ به دوست دخترش گفته کم ما چند ساله جدا شدیم به خاطر بچه ها میمونه خونه اونارو تر و خشک کنه .شما قضاوت‌ کنید

    • اگه واقعا قصد نداره خودشو اصلاح کنه ، ازش جدا شو. تمام حق و حقوقتم بگیر. حتی اگه با گرفتن بچه ها ازت تهدیدت کرد ، بازم کوتاه نیا‌ مطمئن باش نمیتونه بچه هارو نگه داره و فقط اینجور آدما قصدشون اذیت.
      شاید بقیه که میخوان خودکشی کنن ، بهشون اصلا نگم نکن ولی به تو میگم. به بچه هات فک کن ، بعد تو چی به سرشون میاد؟ من خودم قربانی این تصمیم مادرمم و بعد از اون یه داغون به تمام معنام.
      سعی کن خودتو نجات بدی تا بعدا بتونی بچه هاتو نجات بدی.

  23. من چند وقته مادرم رو از دست دادم ، مادرم برای من تمام معنا و هدف زندگی بود و بعد از اون زندگی برای من ‌‌پوچ و بی معنا شده ،. الان چندین روزه که به خودکشی فکر میکنم

  24. دفعه اول خیلی احمقانه تلاش کردم با کرونا بمیرم اما حتی توانایی و عرضه مریض شدن هم نداشتم

  25. بشدت حالم بده خسته شدم از این زندگی که هیچی نداره از تنهایی و نرسیدن خسته شدم از آرزوهایی که به هیچ کدومشون نرسیدم و هربار سرخورده شدم گفتم دوباره شروع میکنم و باز نشد که نشد الانم دیگه تحمل هیچیرو ندارم هر روز دلم میخواد بمیرم و اینم نمیشه میخوام خودمو بکشم و دنبال یه راه بی درد میگردم لعنت به تو زندگی از این همه مشکل و فکر و خیال خسته شدم

  26. سلام من ازدواج کردم ولی از این زندگی متنفرم از خودم بدم میاد خیلی تنهام نه دوستی دارم که باهاش حرف بزنم برم بیرون نه اجازه میدن برم بیرون خانوادم نمیزاره با کسی دوست بشم حتی فامیل شب روز تو خونم خلی خیلی از خودم بدم میاد از بچگی تا حالا که ۲۷ سالم شده صاحب فرزند شدم برای خودم دوستی نداشتم منم آدم هستم دوست دارم دوستی داشته باشم باهاش بگم بخندم برم بیرون بعضی وقت خستم خیلی سیرم از آدما دیگر نه شوهرم نه بچه هام برام مهم نیست اصلا مهم نیست

  27. سلام میخوام خودکشی کنم چون همش میگم چقدر کار کنم تا اخرشم بمیرم ورزش کنم تا به اندام مناسبم برسم زور بزنم برای هدفام که اخرشم بمیرم خب همین الان خودکشی میکنم تا راحت بشم ۱۴ سالمه ، از طرفی چون از مرگ و بعدش میترسم و خیلی ادم احساسی هستم میگم مثلا بعد از مرگم چی میشه یا دیگران ناراحت میشن مخصوصا مامانم

    • خوش بحالت ، هیچ وقت خودکشی نکن چون الان تو ثروتمند ترین آدم جهانی ، من تا زمانی که مادرم بود متوجه نبودم ولی الان که از دستش دادم فهمیدم که بدبخت ترین آدم جهانم ، تنها آرزوی من الان مرگ و دیدار دوباره با مادرمه

  28. سلام خسته نباشید من چندروزی هست که مدام افکار خودکشی دارم ولی اینطور نیست که کاملا نا امید باشم و افسردگی داشته باشم خیلی یهو حالم خوب میشه و باز خودمو امیدوار میکنم ولی باز تو یه تایمی حالم بد میشه و مدام فکر خودکشی میزنه به سرم

  29. سلام خسته نباشید من یک سال پیش از طرف پدر ناتنیم بهم تجاوز شده هنوز نتونستم فراموش کنم حالم اصلا خوب نیست ۱۶ سالمه یه وقتا به خودکشی فکر میکنم لطفاً کمکم کنید 🙂 خواهش میکنم کمکم کنید حالم خوب نیست باید چیکار کنم بهتر شم روز به روز بدتر میشم حتا از پدر واقعی خودمم دیگه میترسم استرس میگیرم هرکس میاد سمتم حتا دوستام:)

  30. باسلام من31سالم هست والان خیلی حالم بد هست به حدی که دوست ندارم دیگه زنگی کنم من فکر میکنم الان خیلی وقت هست دچار سرطان بیضه شدم اما نمیتونم باهیچ کس درمیان بزارم به همین دلیل دارم بامصرف مواد مخدر خودم رو آروم میکنم اما خیلی متنفر هستم از مصرفش دیگه طاقتم تموم شده حالم اصلان خوب نیست با پدر ومادرم هم قهر هستم یعنی اونا قهرهستن به دلیل مصرف مواد اما نمیدونن به چه دلیل مصرف میکنم حالم بده حتی تصمیم به خودکشی دارم

  31. ۴۰ساله-متاهل-دکترا-احساس سردرگمی دارم .خانواده ی دایی و خاله ام به من تهمت زدند و الان مادر زن دایی فوت کرده و همه میخواهند علی رغم کدورت و قطع ارتباط به مراسم مرحومه بروند-من نمیدانم باید بروم یاخیر؟-۳سال از آن ماجرا می گذرد و هرگز درصدد عذرخواهی برنیامدند-انقدر فکرم درگیر است که میخواهم چندتا قرص باهم بخورم و خودم را بکشم-بله -از افسردگی و اضطراپ و پنیک اتک رنج میبرم و درحال مصرف دارو هستم

  32. خستم از ذست خانواده فش هاشون. مرک مخام

  33. من خیلی زهنم درگیره که اصلا نمتونم درس بخونم همش گریه میکنم اصلا مشکلی ندارم ولی الکی زهنم درگیره من فکر میکن هیچکس دوستم نداره من ۵اشق استادم شدم استادم زن است بیشتر اوقات برای اون گریه میکنم کامل خسته شدم کوچک ترین چیز فکرمیکنم بهره میارم و گریه میکنم کامل روانی شدم میخوام خودکشی کنم فکر میکنم هیچکس درکم نمیکنه فکر میکنم من هیچ دوستی ندارم لطف خواهش میکنم کمکم کنین

  34. اینکه همه چیز فراهم بود و نتونستی کارو تموم کنی یعنی خدا تورو رها نکرده نگاهش بهته یعنی بازم صبر کن مشکلات حل میشه حال تو هم بهتر میشه حتی در تاریکی مطلق نور امید بخدا وجود داره از ته دل ازش بخواه نجاتت بده هیچ وقت دیگه حتی به خودکشی فکر نکن زندگی سخته اما به هیچ دلیلی نباید جون خودتو بگیری نمیدونم چرا از خوندن پیامت دلم به درد اومد و اشک اومد تو چشمام ولی خیلی برات ناراحت شدم دوست خوبم لطفا کم نیار لطفا ادامه بده ازت خواهش میکنم دیگه دنبال خودکشی نرو برات دعا میکنم خدا کمکت کنه

  35. خیلی مطمعن ‌بودم از تصمیمم وسایلشم فراهم کردم حالا دقیقا الان که زمانش رسیده نمیتونم تمومش کنم،این روحم نیست،جسممه ک میخاد بمونه اینجا و من اینو نمیخام…

  36. سلام من استرس بیش از حد دارم، حال روحی خوبی ندارم همش به فکر فرار از خونه رو دارم حتی دوبار قرص خوردم برای خودکشی،انگیزه ای ندارم برای ادامه زندگی،قبلا اینجوری نبودم حدود خرداد ما تا الان اینجوری شدم

  37. سلام
    من اصلا خ
    حالم خوب نیست میخوام بمیرم اصلا زنده نباشم
    از طرف خانوادم همش توهین و خود زنی میمینم و همش به اسم حیوان صدام میکنن
    و از اخر خودشون جلوی من میگن تو دختر ما نیستی و من اصلا تو رو دوست ندارم
    دوستام تنهام گذاشتم
    مگه میشه خانواده اینطوری باشن و حتی یک دوست هم نداشته باشی
    دارم میمیرم دیگه نمیتونم زنده باشم ?

  38. سلام من از درد سیاتیک رنج میبرم و دکترا همش میگند استراحت کن و الان یه مدتی گذشته به مراکز مختلف رفتم و درمان نشدم درد برام غیرقابل تحمل شده و بفکره خودکشیم فقط نمیدونم از چه وسیله ای براش استفاده کنم که زنده نمونم .

  39. باسلام فاطمه هستم ۱۵ سالمه سه ساله افسردگی اختلال دو قطبی دارم و خودکشی ناموفقی داشتم دکترم رفتم قرص خوردم فایده نداشته دلم میخواد خودکشی کنم دست خودم نیست لطفا جواب بدید

    • عزیزم،سعی کن درمانتو ادامه بدی،به خودت کمک کن و از کسی کمک بگیر،من داداشم دو هفته پیش خودشو کشت??هم خودش از بین رفت،هم همه ی خانواده دارن از بین میرن تورو خدا،بفکر خانوادتون باشین.زندگی خیییلی قشنگه

  40. تصمیم به خودکشی دارم

  41. سلام دوستان
    میشه لطفا یکی بهم روهیه بده من الان ب شدت افسردم قصد خودکشی دارم دلم میخاد بمیرم تا از شر این زندگی لعنتی راحت شم واقعا خودمم دلیلشو نمیدونم ی شب این فکر زد ب سرم ک خودکشی کنم وقتی ب دوستام میگم شاید فردا این موقع دیگه زنده نباشم بهم میگن از این حرفا نزنم یا میگن تو اوسکلی و از این حرفا
    من الان نیاز دارم یکی بهم روحیه بده تا حالم بهتر شه
    این فکر خودکشی انقدر بهم فشار اورده که وقتی ی روز با دوستم رفته بودم بیرون نزدیک بود خودمو از رو پل بندازم پایین ولی خب متاسفانه یا خوشبختانه دوستم نزاشت
    لطفا بهم روحیه بدین

    • سلام
      نازی من ازت میخوام به حرفام خوب فکر کنی دختر خوب اول اینکه حتما میدونی خودکشی گناهیه که هیچ وقت بخشیده نمیشه و اون دنیا هم به آرامش نمیرسی و دچار عذاب ابدی میشی دوم اینکه خدا خواسته تو به این دنیا بیای و تا هر زمان که اون صلاح بدونه بهت عمر میده و بودن تو در این دنیا حالا هر چقدرم که مشکل داشته باشی حتما دلایلی داره و خدا از اون ها آگاهه پس باید به زندگیت ادامه بدی و جانی که عزیزترین سرمایه هر انسان هست رو بیهوده از دست ندی سوم اینکه تو قطعا امید و دلخوشی پدر و مادرت هستی حتی بدترین پدرها و مادرها هر چقدرم که بدرفتاری با بچه هاشون بکنن عمیقا عاشق فرزندانشون هستن و نمیتونن مرگش رو تاب بیارن پس هیچ وقت این ظلم رو در حق پدر مادرت نکن یا اگر خواهر و برادری داری براشون الگو هستی و با خودکشی میشی براشون یک خاطره تلخ و رنج آور که ممکنه حتی در آینده باعث بشه اون ها هم با هرمشکلی به فکر خودکشی بیفتن و روحیه شون رو داغون میکنی و به کلی خودکشی تو قطعا باعث میشه همه دوستان وآشنایان و فامیل کنجکاو بشن که چه علتی داشته و هر کس حرفی بزنه پس به فکر آبروی خونوادت هم باش و تو در نهایت با خودکشی دل تمام کسانی که تو رو دوست دارن به درد میاری چهارم اینکه زندگی ما کوتاهه پس بجای این فکرهای ناراحت کننده از زندگیت لذت ببر اگر فکر میکنی هیچ چیزی وجود نداره که تو با انجام دادنش خوشحال بشی سعی کن به بنده های خدا خدمت کنی به هر کس که میتونی و توانش رو داری کمک کن حتی اگر رد کردن یه آدم نابینا از خیابان باشه هم دل خودت شاد میشه قطعا خدا نگاه ویژه بهت میکنه در آخر من برات آرزو میکنم که عمر طولانی همراه با سلامتی و موفقیت و آرامش کنار خونوادت داشته باشی مراقب خودت باش

  42. از دست خانوادم خسته شدم
    دوسم ندارن
    بارها بهم گفتن که حالشون ازم بهم میخوره و حتی گفتن که دلشون میخواد من بمیرم
    اقدام به خودکشی داشتم وقتایی که تو خونه تنهام خیلی بهش فک میکنم ولی رفیقم که عزیزترین کسمه جلومو گرفت
    دخترم و ۱۳ سالمه و هنوز از پدر مادر به بدترین شکلی که فک کنید کتک میخورم و فش میشنوم
    آدم مودبی هستم ولی پدر و مادر بهم بدترین توهینارو میکنن
    شبی نیست که موقع خواب گریه نکنم
    از نظر تحصیل هم توی مدرسه تیزهوشان جزو بچه های ممتاز هستم و عضو تیم درین البرز(رشته والیبال) هم هستم ولی وقتی میبینم با این شرایط پدر و مادرم اینجوری باهام رفتار میکنن دلم میخواد بمیرم
    وقتی خیلی از هم سن سالام هیچکدومو ندارن ولی پدر و مادرشون چجوری باهاشون رفتار میکنن دلم میخواد خود کشی کنم
    لطفا بهم بگید چیکار کنم

  43. افسردگی دارم مدام تو فکر خودکشیم در حدی ک وقتی از خیابون رد میشم حتی صحنات اینکه اگه خودمو بندازم جلوی ماشین یا از ارتفاع پرت کنم رو تصور میکنم استرسو دلشوره ی خیلییی زیاد دارم دستام میلرزه در حدی ک نمیتونه وسیله ایو بردارم معده دردای عصبی میگیرم و….نمیدونم چکار کنم فقط دلم میخواد از این اوضاع بیرون بیام برای خانوادمم مهم نیست

  44. میشع لطفا کمک کنید خیلی وضعم بده همه آزارم میدن میخوام امشب خودکشی کنم هیشکی دور و برم نیست پدرم همش منو شکنجه میکنه مادرم نیست بهم چند سال پیش تجاوز شده اونم عموم بود عشقم ولم کرد بابام اصلا با من حرف نمیزنه بخاطر اینکه دو کلمه با یه پسر حرف زدم نمیذارن درس بخونم نمیذارن کاری یاد بگیرم صبح تا شب یه گوشه اتاق نشستم گریه میکنم نه رفیقی وارم ک باهاش حرف بزن نه کسیو میشه بگین چیکار کنم جز خودکشی راه دیگه برام نمونده

  45. سلام شبتون بخیر. دوست مجازی من ۲۱ سالشه و سه بار سابقه خودکشی داره، اخیرا درباره تصمیمش به خودکشی باهام صحبت کرده، بنظرم خیلی جدیه، نگرانشم. راضیش کردم بره تراپیست و تا الان دو جلسه رفته. چیکار کنم؟ چطوری جلوشو بگیرم؟ احساس میکنم درباره مرگ و زندگی ینفر مسئولم. من نمیکشم اگر دوستم جلو چشمم پرپر بشه و من هیچکاری براش از دستم بر نیاد و نکرده باشم

  46. سلام من 31 سال دارم.. د و چار افسردگی پنهان شده ام.. یک جوری هستم که نمی خواهم باهیچ کس در این باره حرف بزنم.. لطفآ راهنمایم کنید چه کار کنم

  47. سال ۱۳۹۸ مامانم به قصد خودکشی خودش رو از طبقه چهارم پرت کرد پایین و خوشبختانه زنده موند ولی چند وقت تقریبا ۱ سال بعدش شروع کرد به گفتن اینکه من امام زمان و میبینم و به بابام گفت داره بهش خیانت می‌کنه و به من هم گفت دستم با بابام توی یه کاسه‌ست و شروع کرد به گفتن چیزایی که از یه توهمی برمیاد مثل اینکه اونا منو انتخاب کردن من انرژی شمارو میبینم اونا بهم گفتن شما از من متنفرین و خلاصه بابام براش جلوی تیمارستان تا نشون بده داره اشتباه میکنه، مامانم ازون به بعد دیگه این رفتار رو نشون نداد پیش خودش نگهش داشت و هنوزم اون رفتارارو ازش میبینم و کم کم داره خطرناکه میشه ، مثل کوبیدن سرم به تخت چنگ انداختنم و تهدید به مرگ کردنم . حالا جدا از اون من شروع کردم به شنیدن صداهایی که واقعی نیستن مثل خندیدن و صحبت کردن و تو سرم نبودن همشون و کاملا میشنیدم

  48. خیلی تنهام هستم زیادی به فکر خودکشی هستم از صمیمی ترین دوستم ضربه خوردم به کسی نمیتونم اعتماد کنم نمیتونم تمرکز کنم اونقدر احساساتمو سرکوب کردم که حتی نمیتونم گریه کنم لطفا کمکم کنید

  49. مومن به هر بلایی گرفتار می شود و به هر مرگی می میرد اما خودکشی نمی کند. امام صادق (ع)
    هر آدمی با هدفی آفریده شده خودتو پیدا کن هیچ وقت فکر خودکشی هم نکن امیدت به خدا باشه تو این محرم به امام حسین متوسل شو حالتو خوب کنه با مشکلاتت مقابله کن و زندگیت تغییر بده هیچ وقت دیر نیست دست بزار سر زانوهات و بلند شو قرصاتم بزار کنار فکرتو روی خدا و اتفاقای خوبی که بعد ازین قرار برات بیفته متمرکز کن و امیدت از دست نده اگر از خدا ناامید بشی کفر ورزیدی پس به خودت بیا

دیدگاهتان را بنویسید

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.