جهت مطالعه نظرات و تجربیات دیگران، به کامنتهای انتهای صفحه مراجعه نمایید
در حال حاضر اکثر افرادی که به شما توصیه میکنند پیش از ازدواج رابطه جنسی یا سکس نداشته باشید، احتمالاً خود نیز رابطه جنسی قبل از ازدواج را تجربه نکردهاند. برخی از پاسخهایی که این افراد به شما میدهند چیزی شبیه به “داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج یک گناه است” یا ” شما فرمان خداوند را زیر پا میگذارید” یا ” چنین رابطهای حس چندانی به شما نمیدهد” خواهد بود.
اما من در نقطه مقابل، روابط جنسی بسیار زیادی پیش از ازدواج داشتهام و اکنون بهصورت عملی برایتان توضیح میدهم چرا باید برای برقراری رابطه جنسی تا زمان ازدواج صبر کنید. درواقع من این مسئله را چنان عملی برایتان توضیح خواهم داد که حتی قادر نیستید درباره آن با من بحث کنید چراکه میدانید حق با من است.
اینکه تصمیم به داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج انجام بگیرید یا خیر در نهایت بر عهده شما خواهد بود. من نمیتوانم بهجای شما کاری انجام دهم، تنها میتوانم راه را به شما نشان دهم. پس بیایید شروع کنیم، آمادهاید؟
رابطه جنسی قبل از ازدواج مانع آشنایی زوج از هم میشود
هنگامیکه با فردی، رابطه جنسی برقرار میکنید دقیقاً چه نکتهای را دراینارتباط ارزیابی میکنید؟ اصلاً چرا باید چیزی را ارزیابی کنید؟ شما آنچه را که نیاز دارید به یکدیگر میدهید. گاهی ممکن است فکر کنید آیا عاشق دوست یا نامزد خود هستید یا میتوانید مابقی زندگیتان را با او بگذرانید اما درواقع هرگز با استفاده از رابطه جنسی مجبور نمیشوید نگاه عمیقتری در مورد معیارهای ازدواج خود داشته باشید.
اما هنگامیکه رابطه جنسی با نامزد خود ندارید مجبور هستید که معیارهای ازدواج برای تشکیل زندگی مشترک با او را بهخوبی بررسی کنید. اجازه دهید مثالی برایتان بزنم.
در آخرین ارتباط، من و دوست دخترم با یکدیگر رابطه جنسی داشتیم و من مطمئن نبودم آیا ما واقعاً عاشق یکدیگر هستیم یا به عبارتی ” تا آخر راه میمانیم”. پس من در میانه راه رابطه با دوست دخترم را قطع کردم. حدس بزنید چه شد؟
تمامی مسائل واقعی چهره خود را نشان دادند. چراکه وقتی هیچگونه رابطه جنسی ندارید شرایط چنین است: ” خوب، من میخواهم دوباره رابطه جنسی داشته باشم و میدانم که تو هم این را میخواهی، پس اگر ما واقعاً عاشق یکدیگر هستیم، بهتر است با هم ازدواج کنیم.
اما اگر اینطور نیست، بهتر است بیشتر از این وقت یکدیگر را تلف نکنیم”, چراکه ممکن است سالهای بسیاری از زندگی یکدیگر را بهجای آشنایی از هم صرف عشق بازی در دوران نامزدی و برقراری رابطه جنسی قبل از ازدواج کنیم.
مطالب مرتبط: مشاوره ازدواج رایگان
نداشتن رابطه قبل ازدواج کمک به زوج در ارزیابی احساسات واقعی خود میکند
شما شروع به صحبت کرده و میگویید “رابطه جنسی قبل از ازدواج ممنوع” و همه شگفتزده میشوند، چراکه بسیار افراطی به نظر میرسد. اما اگر قرار بود بگویم ” رابطه جنسی پیش از عشق ممنوع”, منطقیتر به نظر میرسید، درست است؟ این موضوعی است که از آن سر درمیآورید. خوب، سؤال بعدی این خواهد بود ” از کجا میدانید که عاشق نامزد و دوست خود هستید؟”
پاسخ من این است: ” زمانی متوجه میشوید عاشق نامزد خود هستید که دوست دارید برای داشتن رابطه جنسی با او ازدواج کنید”. چراکه هیچکس تنها برای داشتن رابطه جنسی ازدواج نمیکند. تصور کنید با کسی رابطه عاشقانه ای دارید و به او میگویید ” من عاشق تو هستم، بیا با هم رابطه جنسی داشته باشیم”. او در جواب میگوید: ” من هم عاشق تو هستم، اما اول باید ازدواج کنیم”. شما مانند هشدار توقف عمل میکنید، دست نگهدار، بگذار درباره این موضوع فکر کنم!
دلیل چنین واکنشی این است که این یک گفتگوی کاملاً متفاوت است؛ چراکه میدانیم رهایی یافتن از یک ازدواج کاری مشکل است. این دقیقاً هدف از ازدواج است، اینکه به ما امکان دهد تا احساسات واقعی خود را ارزیابی کرده و ببینیم آیا واقعاً عاشق نامزد خود برای ازدواج هستیم. در این صورت ما گرفتار رابطه باکسی که واقعاً به او عشق نمیورزیم نخواهیم شد.
مطالب مرتبط: عذاب وجدان بعد از رابطه نامشروع
وابستگی عاطفی به خاطر رابطه جنسی قبل از ازدواج
این مورد درواقع به حوزه علوم زیستی مربوط میشود. ترشح هورمونی به نام اوکسی توسین در هنگام برقراری رابطه جنسی در انسان، زن را دلبسته مرد کرده و موجب میشود مرد از زن حمایت عاطفی کند. در گوگل جستجو کنید.
اگر با نامزد یا دوست خود رابطه جنسی قبل از ازدواج دارید، پس هنگامیکه رابطهتان به هم میخورد نباید شروع به ناله و شکایت کنید و احساس شکست عشقی کنید. زیرا شما هرگز زمان کافی صرف آشنایی با نامزد خود نکردهاید و خیلی زود با او رابطه جنسی برقرار کردید.
همچنین بر اساس تحقیقات روانشناسی، داشتن رابطه جنسی متعدد با افراد مختلف قبل از ازدواج احتمال طلاق در خانواده را افزایش میدهد، دوباره در گوگل جستجو کنید. داشتن رابطه قبل ازدواج درست مثل این است که یک نوارچسب محکم داشته باشید و آن را بهجایی بچسبانید و سپس آن را جدا کنید، اگر این کار را بهدفعات تکرار کنید، درنهایت نوار به هیچچیز دیگری نمیچسبد.
رابطه جنسی یک مکانیسم اتصالی است که بهصورت فیزیکی درون ما تعبیه شده است. خبر خوب این که اگر رابطه سکس قبل از ازدواج داشتهاید، هنوز هم دیر نیست! بر اساس مطالعات روانشناسی، مکانیسم اتصالی انسان میتواند با گذر زمان به حالت اولیه خود بازگردد.
مطالب مرتبط: تجربه های ازدواج ناموفق
احتمال بارداری در رابطه جنسی قبل از ازدواج
همانطور که قبلاً گفتم اگر رابطه جنسی قبل از ازدواج با فردی که نسبت به او آشنایی کاملی ندارید برقرار کنید و دراینرابطه دختر خانم باردار شود، آیا حاضرید تمام عمر را بهخاطر این اشتباه در کنار فردی که هیچگونه شناخت و تفاهمی با او ندارید سپری کنید؟
همچنین اگر از کسی بچهدار میشوید که قصد ازدواج با او را ندارید، گزینههای محدودی پیش رویتان است که البته هیچیک از آنها ایدهآل نیست. سقط جنین، فرزندخواندگی، خانواده تک والد یا تجربه رابطه زناشویی بدون عشق بعد از ازدواج در زندگی.
همه دوستانم سکس قبل ازدواج را تجربه کردهاند
در اینجا اندکی آمار و ارقام برایتان داریم. آمریکائیهای به طور متوسط پیش از برقراری رابطه جنسی سه بار یکدیگر را ملاقات میکنند. آمار طلاق و جدائی در آمریکا حدود 50 درصد است. سؤال من این است، از میان افرادی که تاکنون ازدواج کردهاند، چند درصد آنها یک ازدواج موفق را تجربه کرده د و احساس خوشبختی میکنند؟ من حدس میزنم پاسخ درصد کمی باشد. اگر قرار بود من حدس بزنم، پاسخ من حدوداً 20 درصد بود که گمان میکنم حتی از این هم کمتر باشد. البته پاسخ 20 درصد است.
بهعبارتدیگر، شانس شما برای دستیابی به یک زندگی مشترک موفق فقط ده درصد خواهد بود! اگر قرار بود این کار را به روشی انجام دهید که دیگران هم انجام میدهند، چگونه انجام میدادید؟
قرار گذاشتن تنها به دلیل جذابیت فیزیکی و برقراری رابطه جنسی پس از سه بار قرار ملاقات؟ شما تا چه اندازه میتوانید کسی را پس از سه بار ملاقات بشناسید؟! شما اکنون وارد یک رابطه پیچیده با کسی شدهاید که واقعاً بهدرستی او را نمیشناسید.
به همین دلیل است که ازدواج در چنین شرایطی به جدایی و طلاق منتهی میشود. نقطه مقابل این شرایط، زوجهایی، با نرخ طلاق 1 در 10 ازدواج، هستند که برای داشتن رابطه جنسی تا زمان ازدواج صبر میکنند که البته یافتن راه مناسب برای انجام چنین کاری چندان سخت نیست. آیا سخت است؟ بله، اما آیا همه چیز سخت نیست؟ لذت آنی و زودگذر قادر به ایجاد خوشبختی بعد از ازدواج نیست. در هیچ موردی! درست است نزدیکی قبل از ازدواج برای شما لذتبخش است اما تاوانی دارد که باید تا آخر عمر آن را بپردازید.
آنچه را که آسان به دست آید، ارزش واقعی خود را از دست میدهد
یک جمله معروف میگوید ” آنچه را که آسان به دست میآوریم، به آن بسیار کماعتنائی میکنیم”. این اصولاً به معنای این است که اگر چیزی برای شما ارزشی نداشته باشد، شما درواقع چندان قدردان آن نخواهید بود. من شخصاً 5 سال آخر زندگی خود را با پرهیزگاری گذرانده و اجازه دادم که خداوند قلب مرا برای همسر آیندهام آماده کند.
اگر قرار باشد فردا او را ببینم، فکر میکنم خیلی منطقی است اگر بخواهم حداقل یک سال صرف آشنایی قبل از ازدواج با او کنم. اگر آنقدر قوی باشم که سکس را برای شب ازدواج نگهدارم, پس من 6 سال پیش از ازدواج را با پرهیزگاری زندگی کرده و سپس رابطه جنسی داشتهام. اگر ما دچار اختلاف یا مشاجره شویم, فکر میکنید, با فرض اینکه ممکن است تا انتخاب همسر مناسب 6 سال دیگر طول بکشد, با چه سرعتی از این رابطه کنارهگیری کنم؟
هر چه باشد، ما این کار لعنتی را انجام خواهیم داد! اکنون، در نقطه مقابل، تصور کنید برای کسی که تنها پس از سه بار ملاقات، با طرف مقابل رابطه جنسی برقرار کرده، چقدر آسان است که با سختتر شدن شرایط او را کنار بگذارد و رابطه جدیدی را با فرد دیگری شروع کند؟
دختر، کنترلکننده رابطه تا قبل از رابطه جنسی است
هنگام وارد شدن به یک رابطه، مسئله مهمی که زنان روی آن تمرکز دارند زمان برقراری رابطه جنسی است. 99 نفر از هر 100 خانم کنترلکننده این بخش از رابطه هستند. اما آنچه معمولاً روی میدهد این است که پس از برقراری رابطه قبل از ازدواج حالا این زن برای حفظ ارتباط باید مرد را دنبال کند؛ چیزی که حالا مرد بر آن کنترل دارد. چراکه، وقتی همه چیز در طول مسیر در شما خلاصه میشود، همواره فرض رابطه بر این است که مرد باید به زن بگوید ” اگر تو به من رابطه جنسی بدهی، من به تو امنیت (ازدواج) میدهم”.
شاید این مطلب نیز برایتان مفید باشد: دوست پسرم ازم رابطه میخواد
بنابراین دختری که پیشنهاد سکس قبل از ازدواج را میپذیرد و تعهدی دریافت نمیکند تنها دهنده است و نه گیرنده. همچنین، مردی که رابطه جنسی میگیرد و تعهدی نمیدهد تنها گیرنده است و نه دهنده. به همین دلیل است که دنیا به مردی که با زنان متعدد نزدیکی قبل از ازدواج دارد بهعنوان فردی با نیروی مردانگی قوی نگاه میکند، اما زنی را که با مردان متعدد رابطه جنسی قبل ازدواج دارد هرزه میپندارد. منظور من این نیست که یکی مقصر است و دیگری بیگناه، من تنها میخواهم حرف خود را اثبات کنم.
اگر با تو ازدواج میکند در این کار جدی است
ببینید، صحبتکردن آسان است. خانمها گوش میدهند، مردها فروشندههای خوبی هستند، آنها به شما میگویند عاشقتان هستند، ممکن است این حرفشان جدی باشد. اما اگر برای داشتن رابطه جنسی با شما تا شب ازدواج صبر کنند، قطعاً در تصمیم به ازدواج با شما جدی هستند.
اگر پسری قصد ازدواج نداشت پس به او بگویید که از زندگیتان بیرون برود. تصور کنید چهقدر سریع میتوانید تمام کسانی که پیش از یافتن شاهزاده واقعی رویهایتان درباره ازدواج شما را فریب دادهاند را به یادآورید؟ به من اعتماد کنید، همسر آینده شما نیز از اینکه در تمام این مسیر با افراد زیادی رابطه جنسی نداشتهاید بسیار خوشحالتر خواهد بود.
مطالب مرتبط: دوستی قبل از ازدواج
مطالب مرتبط: پسری که دختری را برای ازدواج بخواهد
اگر قبل از ازدواج رابطه داشتم
پس از رابطه جنسی جذابیت زنان برای مردان کمتر میشود
من در زندگی زنان جذاب را ملاقات کردهام که پس از مدتی رابطه جنسی علیرغم زیبایی ظاهری و جذابیت جنسی دیگر مجذوب آنها نبودم. یک ضربالمثل میگوید: ” شهوتانگیزترین دختر دنیا را به من نشان بده و من مردی را به تو نشان خواهم داد که از خوابیدن با او خسته شده است”.
هرچند این جمله وحشتناک است، اما تا حدودی حقیقت دارد. چراکه وقتی تنها با استفاده از جذابیت جنسی رابطه را هدایت میکنید و سپس خود را بهنوعی در ارتباط با او میبینید، درست مثل این است که دنیا شمارا فریب داده است. حالا شما دیگر مجذوب زیبایی ظاهری او نیستید زیرا هیچگاه در سطح عمیقتری با او ارتباط نداشتهاید.
نشانه های مردی که شما را برای رابطه میخواد
داشتن دوستان طولانیمدت بهتر از شرکای جنسی کوتاهمدت است
چرا باید ارتباطی را به دلیل برقراری رابطه جنسی با کسی که میتوانست یک دوست مادامالعمر فوقالعاده باشد از بین ببرید؟ مگر اینکه مطمئن باشید که میخواهید تا آن سطح برای طولانیمدت با او پیش بروید؟ اگر واقعاً تصمیم دارید از طریق روابط جنسی، دوستی و ارتباط خود را حفظ کنید، او به شما علاقهمند خواهد شد و زمانی که جذابیت این رابطه جنسی پایان یافت، او را بهعنوان یک دوست از دست خواهید داد.
و همین است، اینها 10 دلیل برای نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج است. خوشبختانه پس از خواندن این مطالب بهتر متوجه خواهید شد چرا صبر کردن در نداشتن رابطه قبل از ازدواج منطقی است، و دلیل واقعی اینکه مردم برای داشتن رابطه جنسی صبر نمیکنند این نیست که به درست بودن آن اعتقادی ندارند، به این دلیل است که کار مشکلی است.
اما اجازه دهید صحبت خود را با این جمله تمام کنم، همه کارهای مهم زندگی سخت هستند. تمرین ورزشی سخت است، رژیم گرفتن سخت است، روی حرف خود ماندن سخت است. من بههیچوجه اینجا برای شما موعظه نمیکنم. تنها دلیل دانستن کارهایی که انجام میدهم این است که من درباره همه چیز اشتباه کردهام.
اما خبر خوب اینجاست، اگر تاکنون نزدیکی قبل از ازدواج داشتهاید هنوز هم دیر نشده! همه اینها هنوز هم مؤثر است. خوشحال میشوم شما هم داستان زندگی خود را با ما من در میان بگذارید.
آیا رابطه قبل از ازدواج درست است؟
پاسخ مشاور به پرسش ” آیا داشتن رابطه قبل از ازدواج درست است “
میفهمم که وقتی یک نفر رو دوست دارید میخواهید تمام خودتان را برای رابطه بگذارید و همه چیز را با او تجربه کنید. خیلی طبیعیه که دلتان بخواهد رابطه جنسی را با یکدیگر تجربه کنید؛ اما من کاملاً مخالف رابطه جنسی قبل از ازدواج هستم که این موضوع هیچ ارتباطی به ارزشهای مذهبی ندارد و میتوانید به مقاله رابطه جنسی قبل از ازدواج مراجعه کنید. طبق تحقیقات افرادی که برای به تأخیرانداختن نیاز جنسی خود توانایی بیشتری دارند، شانس بیشتری برای تجربه ازدواج موفق دارند. در واقع بسیاری از افراد، از نیاز جنسی خود بهعنوان مرهمی برای زخمهای روحی خود استفاده میکنند. عجولانه عمل کردن در این مورد میتواند با نداشتن احساس ایمنی روانی در ارتباط باشد. یکی از عوامل مهمی که افراد را به ازدواج ترغیب میکند، برقراری رابطه جنسی است. زمانی که دختران بهوسیله سکس با دوست پسر بهراحتی با در اختیار گذاشتن خود، این عامل مهم را از بین میبرند، نباید انتظار داشته باشند که پسران میل و رغبتی به ازدواج داشته باشند. زیرا آنها به یکی از مهمترین اهداف خود یعنی رابطه جنسی بهراحتی میرسند. از طرف دیگر، سن شما برای یک تصمیم قطعی برای ازدواج پایین است و ممکن است به هر علتی از ازدواج با این فرد پشیمان شوید؛ اما به دلیل برقراری رابطه جنسی مجبور به چشمپوشی از خیلی از مسائل مهم شوید و انتخاب شما را تحتتأثیر قرار دهد؛ علاوه بر این نمیتوانیم نگاه جامعه را به اینگونه مسائل نادیده بگیریم؛ چه بخواهیم چه نخواهیم زمانی که مغایر با هنجارهای یک جامعه رفتار کنیم آسیب میبینیم و هنوز عدم رابطه جنسی قبل از ازدواج چه درست و چه غلط در جامعه ما ارزش است. به همین خاطر پیشنهاد من این است که به این قضیه بهصورت بلندمدت نگاه کنید و تبعاتش را در نظر بگیرید. همه ما ممکن است خیلی چیزها دوست داشته باشیم؛ اما آیا ما همواره به خواستههایمان در همان لحظه میرسیم؟ گاهی صبر و انجام کاری که دوست داریم در موقعیت بهتر به نفعمان است.
شاید ردکردن درخواست رابطه جنسی برایتان دشوار باشد و حس کنید مورد قضاوت پارتنرتان قرار میگیرید؛ اما اگر واقعاً تصمیم او برای این رابطه ازدواج باشد، به نظر و علاقه شما احترام میگذارد.
امیدوارم با صبوری و رفتار بالغانه تصمیم درستی را بگیرید.
ممنونم از توجه شما
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
احساس سردرگمی دارم حالم خوب نیست فکر میکردم اون منو دوست داره عاشقمه الان فهمیدم یه خوشی زودگذر بوده ولی من خودمو دادم بهش یعنی رابطه جنسی داشتم باهاش الان میگه ما به درد هم نمیخوریم فکر میکردم تو میتونی منو شبیه خودت کنی ولی رفتارت تغییر کرد . خودم تو فکر ترمیم بکارتم هستم ولی نمیدونم کدوم دکتر خوبه تا برم یجوری ببنده که دکتر دیگه ای نتونه تشخیص بده مه ترمیم شده فقط میخوام از این رابطه سمی خلاص بشم
دقیقا یک هفته ی پیش با دوست پسرم رابطه داشتم و پرده ی بکارت به طور کامل از بین رفت و همون روز پدرم متوجه این موضوع شد به مادرم گفت و در کل همه متوجه شدن من یه پام دادگاه بود یه پام تو اتاقم در حال گریه کردن بابام رضایت نمیداد و این موضوعو تمومش نمیکرد و افسر آگاهی هم چون جرممون رابطه نامشروع بود به ما میگفت باید دادگاه برید منو پزشک قانونی هم بردن و من حالم خیلی بده بالاخره بابام راضی شد که رضایت بده و قراره از پسره تعهد بگیرن که به کسی چیزی نگه و کلا دیگه برای من ایجاد مزاحمت نکنه ولی من به شدت عاشق اون پسرم و اون هم همینطور من الان دیگه با اتفاقی که برام افتاد کنار اومدم ولی دلم برای اون پسر تنگ میشه دلم میخواد ببینمش باهاش حرف بزنم دلم میخواد همه چی مثل قبل بشه ولی هم گوشیمو چک میکنن هم مادرم هرجا میرم باهام میاد حتی مدرسه نمیدونم باید چیکار کنم حالم داغونه
سلام من ۱۵ سالمه چهار ساله پسر داییم رو دوست دارم ولی بهش نگفتم تا اینکه خودش فهمید و گفت برامون روده شرایط ازدواج نیست و از من رابطه می خواد و میگه دوست دخترم شو و بعد ازدواج می کنیم
ولی من فقط ازدواج و نمی خوام باهاش دوست بشم خودارضایی می کنه تا حالا با دختر رابطه داشته ولی من تا حالا با هیچ پسری دوست نشدم ولی دوسش دارم
سلام بر شما.تا هنگامی که بهت درسترسی پیدا نکرده براش عزیزی.بعد از اون دیگه تو ذهنش از شما شخصیت ارزشمندی نداره.
من ۱۸ سالمه و با یه آقای ۲۸ ساله آشنا شدم و ازشون خوشم اومد ، باهمدیگه مدتی صحبت کردیم و متوجه شدم حسشون متقابله ، اما مشکلی که هست اینه که ایشون بنظرم به خاطر سنشون نمیتونن نیاز های جنسی شونو نادیده بگیرن ، درخواستی از من ندارن ولی متوجه هستم که چیزهایی ممکنه از من بخوان که نتونم انجام بدم ، نزدیکی در حد لمس بدن و اینطور چیزا ، احساس میکنم اشتباهه و من دختری نیستم که بخوام با فردی قبل از ازدواج رابطه برقرار کنم و همینطور کسی از آینده خبر نداره ایشون با اینکه اصرار بر این دارن که قصدشون ازدواجه دنبال وام برای مسکن هستن و تلاش میکنن اما من ترس در دل دارم و میترسم در این صورت هم ایشون فکر میکنن من بهشون اعتمادی ندارم ، درحالی که دوسشون دارم و واقعاً پیششون احساس امنیت دارم ، حملات عصبی منو کنترل میکنن و عاقل هستن ، اما این موضوع نزدیکی در این سن و سال من و بعد از چند ماه آشنایی اذیت کنندست . ببخشید زیاد شد ممنون میشم کمکم کنید خیلی نیاز دارم
آقای دکتر سلام میگم من بلدم با پسرها چجوری رفتار کنم حرف های احمقانه اش فریب ددانشون به من قول زدنشان با کارهای زشت که میخوان بکن با دخترها ببین چجوری ردشدن میکنم درود بر من دخترها هم باهوش باشن حرف های پسرها ی نخورن که فریب بخورن بعدن پشیمون بشن مواظب پسرها باشید
سلام من بنده ۳۳ساله هستم دخترم چند روزی پیش با ی آقا آشنا شدم تو پیام البته نمیدونم شماره ام از کجا پیدا کرده بود خیلی خوش اخلاق بود ازم رابطه جنسی خواست میگفت بریم؟ گردش بیرون پارک جنگلی ازاین ا ولی من قبول نکردم گفتم اول ازدواج بعد مثل زن وشوهر سکس کنیم بچه دار بشیم ولی قبول نکرد به من گفت من هیچ شرایطی قصد ازدواج ندارم اما برای همیشه پشتت میمونم منم قبول نکردم رابطه مکالمه ام رو کردم دیگه سراغ همدیگه نرفتیم میدونستم از اون آقا فریب میخورم ؟آیا کار درستی کردم یا خیر؟
بله تبریک میگم. کار درستی کردید
درود بر شما .خودت رو از دام یک شیاد نجات دادی.
سلام من ۱۷ ساله هستم و تقريبا از ۱۵ ساله گی بایه اقاپسری اشنا شودم و چند سالی میشه باهم هستیم تا اون مواقع باهم خیلی خوب بودیم ولی بعد چند مدت ازم سکس خواست و گفت سکس باعث میشه به هم بیشتر احساس داشته باشیم اما من از رابطه جنسی بدم میاد و بار ها رد کردم
یک بار بخاطر همین کات کردیم و بعد ازم معذرت خواهی کرد و آشتی کردیم و گفت میخوام بیام خواستگاری اون میگه در خواست سکس امتحان بود که اگه دختر خوبی باشی رد میکنی و حالا فهمیدم که خیلی دختر پاکی هستی و این در خواست زشت را رد کردی به همین دلیل میام خواستگاری و به مادرش هم گفته من خیلی دوسش دارم و اونم داره و خیلی وقت میشناسمش ما چند باری داخل اتاق تنها بودیم و حتی سعی نکرم بهم دست بزنه حتی با این همه مدت میشه با هم اشنا هستیم حتی سعی هم نکرد دستم را بگیره من واقعا دوسش دارم اما اون با حرف هاش واقعا منو قانع کرده که منو دوست داره پسره ۲۰ ساله هست و سند ما به هم میخوره نمیدونم میخواد ازم سو استفاده کنه یا نع ؟
با کسی دوست شدم و قراره باهم ازدواج کنین اما اون قبل از ازدواج از من سکس میخواد باید چی بگم ؟
بگو بعد از ازدواج بهش بگو که من آدمی نیستم که مرتکب گناه بشم و آبروی خودم و خانوادم رو ببرم بعد از عقد این کارو انجام میدم
اگه برای عزت و شخصیت شما احترام قائل باشه، این درخواست رو قبل از ازدواج از شما نمی کنه.
یک دختر با دوست پسرش رابطه جنسی داشته باشه ده شب عروسی چی کار کنه کی همسرش خبر نشه از رابطه جنسیش
دخترا ب من گوش کنین شما ها خیلی با ارزش هستین خواهش میکنم خواهش میکنم ک قدر خودتونو بدونین و ب خودتون مثل یه الماس نگاه کنین خواهش میکنم از این فاز رل رل باری بیرون بیاین و ب چسپین ب آینده و زندگی و پیشرفتتون بزارین این شما باشن ک واسه طرف کلاس میزارین ن طرف من خودم ناخنکارم و مدتی از ی اقایی ک ۳۲ سالشه لوازم ناخن میخریدم و بینمون یه حرفایی رد بدل شد و بهم وابسته شدیم و من ۱۹ سالمه من بهش از ازدواج گفتم ولی اون گفت ک ن و پرو تازه رابطه هم میخواست من وابسته شده بودم ولی با این حال ب هیچ عنوان پیشنهادش قبول نکردم و ب خودم قول دادم ک دیگه واسه هیچ پسری خودمو کوچیک نکنم چون من خیلی با ارزشم بعدشم ارزش ی دختر ب بکارتشه و گرنه همه رو باید زن بگیم پس عزیزای من ب دختر بودنتون احترام بزارین?
من بیست وچهار سالمه،مجردم قیافم خوبه تحصیلاتم لیسانسه اجتماعی ام دوستای زیادی دارم،پیشنهاد های خیلی زیادی داشتم اما هیچوقت با هیچ پسری نرفتم تو رابطه یعنی تا به این سن هیچقوت دوست پسر نداشتم و عاشق کسی نشدم الآن چند ماهه با یه پسری آشنا شدم که اصلا شبیه آدمی که همیشه میخواستم نیست اما نمیدونم اصلا چی شد که باهم صحبت کردیم ورابطمو باهاش ادامه دادم،هرروز میبینمش همکاریم صحبت میکنیم قصدش جدیه برای ازدواج و با شناختی ک این مدت ازش پیدا کردم میدونم الکی نمیگه، بااینکه قبول کرده رابطه جنسی نداشته باشیم تاازدواج اما خیلی درباره این موضوع صحبت میکنه به شکلای مختلف و راستش کلافم کرده،میخواستم ببینم نرماله؟ عادیه انقدر؟یعنی ته همه حرفاش میرسه به این موضوع
ایشون سعی می کنه با صحبتهای خیلی اغواگرانه به شما بفهمونه که خیلی شما رو دوست داره و چه ها و چه ها برای شما انجام میده. اما به محض اینکه شما وادادید و به شما دستش رسید، دیگه عطشش تموم میشه و شما میشید یک سیب گاز خورده.
میخواستم راجب موضوع رابطه قبل ازازدواج بپرسم….من الان نزدیک به یکسال وسه ماه هست که باپسری تورابطه هستم قصد هردومون هم ازدواج هست البته خانواده پسره درجریان هستند نکتش اینه که نمیتونیم فعلا بهم برسیم چون سربازی نرفته بود به اصرار من ورضایت خودش رفته سربازی حدودا پنج ماهه دیگه تموم هست خدمتش بشدت همو دوست داریم….قبلا باهم قراربیرون میرفتیم اما خیلی کم دوماهی میشد دیدارامون کم بود بخاطرشرایط من چون خانواده سخت گیری دارم اونم هیچوقت اصراری نمیکردهرموقع شرایطم میشدبهش میگفتم درکم میکرد ولی من یکم شکاک بودم بهش که نکنه بهم خیانت کنه نکنه بره سمت کسی خیلی دعواداشتیم سراین موضوعات اونم همین شکارو داشت قبل از سربازیش این اتفاقات بود من همه جوره باهاش کناراومدم تااینکه رفت سربازی وهمه چیزتغییرکردازنظراطمینان به دوست داشتن حقیقیم به علی من خودم کلی خاستگارداشتم ولی جواب رد میدادم چون چشمم جزاون کسیو نمیبینه هرکیم میرسه ازدوستام میگه احمقی که نشستی بپاش ولی اهمیتی نمیدم چون میدونم دوستم داره اثبات کرده همجوره چندبارخواسته پیش قدم بشه برا خاستگاری نذاشتم چون میدونم خانوادم مخالفت میکنن گفتم تاموقعی که خودتو سروسامون ندادی نیا ازنظرکار خونه وماشین. الان نزدیک به سه ماهه همدیگرو ندیدیم چون سربازه اما درتماسیم یه روز درمیون تواین یکسال هیچ رابطه جنسی نداشتیم ولی بهم پیشنهاد یه بار ولی من ردکردم اونم دیگ اصراری نکردو نگفت تااینه تازه ازدوماه ازاموزیش گذشت وبهم پیشنهاد داد منم بی میل نبودم دوست داشتم یه بار بااونی ک دوسش دارم تجربه کنم….ولی خب اون حدنبود خیلی طول نکشید دید من دارم اذیت میشم دست کشید وکلیم بخودش بدو بی راه گفت اون روز هم خوب بود هم بد….چندمدت پیش بازبهم پیشنهاد داد که رابطه داشته باشیم ولی من جواب درستی بهش ندادم. نمیدونم قبول کنم یانه البته من ازاین میترسم که یهویی همه چیزخراب شه وبهم نرسیم واین رابطه بشه یه ناراحتی توی زندگیم وروح وروانم. تنهافردی هم هست که گذاشتم اینقدربهم نزدیک بشه چون واقعا عاشقشم. امانمیدونم ایادرست هست یانه
سلام من سه ساله با یه اقای بسیار محترم و با شخصبت در ارتباطم و این رابطه ما واقعا عاشقانس جوری که مثل پدرم حتی بیشتر مراقبمه و دوستم داره و بخاطره خندیدنم هرکاری میکنه و برای رسیدن بهم خیلی تلاش میکنه و کار میکنه تو این سه سال هیچوقت بهم پیشنهاد رابطه جنسی نداد چون میترسید من فک کنم منو بخاطرچیزدیگه میخواد و من ترکش کنم الان بعد این مدت اشناییمون جوری بهم اعتماد داریم و مثل کوه پشت همیم که احساس میکنیم عضوی از همیم یه مدتیه من خودم بیشتر علاقه دارم به برقراری رابطه و از شناختم به ایشون مطمئنم که پام وایمیسته اون بخاطر من و ایندمون خیلی کارا کرده ولی از طرفی یه سری از دوستانم توی دلمو خالی میکنن نیاز به کمک داشتم اون واقعا واقعا دوستم داره و برام هرکاری میکنه خودش گفته تا اخرش پام وایمیسته
دخترها در سنین نوجوانی و جوانی زود عاشق میشن و بزرگترین اشتباه دختران در سنین 14 تا 22 سالگی ایجاد هر نوع رابطه جنسی با پسر هست. با این کار هم پسر را از خودتون زده میکنید و هم آینده خودتون را نابود میکنید چون در جامعه ما بکارت اهمیت زیادی دارد و درست هم نیست به شریک زندگیتون دروغ بگید اون مردی که میره تمام صد خودشو میذاره که بهترین شرایط را برای زندگی بهتر برات ایجاد کنه حقش نیست که سرشو شیره بمالی و بخوای با دروغ باهاش زندگی کنی انصاف هم خوب چیزی هست همانطور که ما دخترا دوست نداریم مردمون با کسی نباشه مردا هم دوست ندارد خانمشان با کسی باشد. مردان روی رابطه جنسی حساس هستند و اصلا دوست ندارند شریکشون قبل از خودشون با کسی بوده باشه بنابراین وقتی میبینند که یک دختر باهاش رابطه جنسی برقرار میکند به شک میفتد که احتمالا این دختر که باهاش بوده ممکنه با یک پسر دیگه هم قبلا بوده باشد و یا بعدا بهش خیانت کند. اگر میخواهید عشقتون را از دست بدهید حتما باهاش رابطه جنسی داشته باشید ولی اگر میخواهید یک پسر را که عاشقش هستید پیش خودتون داشته باشید تا قبل از ازدواج اصلا و ابدا باهاش رابطه جنسی نداشته باشید حتی ساده ترین نوع رابطه جنسی هم به معنی نابودی رابطه هست دست من باشه حتی میگم بوسه بر لب هم نباید انجام داد و هیچ نوع حرف راجب رابطه جنسی نباید زد. این هم بگم معمولا در جامعه ما پسران از سنین 28 سالگی تا 34 سالگی مستعد ازدواج میشن پس یادتون باشه شانستون برای ازدواج با پسری که بین 14 تا 27 ساله هست خیلی کم هست چون پسرایی که تو این سن هستند اصلا به ازدواج فکر هم نمیکنند و معمولا بیشترشون دختر را برای رابطه جنسی میخواهند که بعد هم طردشون کنند. عشق های نوجوانی و جوانی معمولا پایدار نیست چون یک پسر نوجوان 14 ساله یا پسر جوان 24 ساله هنوز به بلوغ فکری نرسیده و تمایلاتش هم تغییر میکند و معمولا پسران بعد از بلوغ فکری دنبال یک رابطه قوی میگردند که چیزی که من میبینم خیلی از پسران بعد از 30 سالگی به بلوغ فکری میرسند تازه پخته میشوند و دستشون به دهنشون میرسه. لطفا با پسران سالم ازدواج کنید پسری که اهل دختر بازی نباشه اهل عرق خوری و دود و دم و مواد و عیاشی و رفیق بازی نباشد بی خودی با کنجکاوی زندگی خودتون را خراب نکنید با پسر سالم ازدواج کنید و دور پسرای به اصطلاح لاشی را خط بکشید به خودتون صدمه نزنید من خودم دختر هستم میدونم در دوران نوجوانی و جوانی اینجور پسران جذابیت خاصی برای بخش زیادی از دختران نوجوان و جوان دارند ولی این ها زود گذر هست و همین احساس افتخار چهار سال بعد به احساس حقارت تبدیل میشه و احساس حقارت و کوچکی میکنید که چرا با همچین پسری وارد رابطه شدید و ازدواج کردید. با پسری ازدواج کنید که هدف داشته باشه اینم بگم پسرا معمولا دنبال دختری هستند که 6 یا 7 سال ازشون کوچکتر باشه این در فرهنگ ما جا افتاده چرا که معمولا پسرا در سنین بالاتری به بلوغ فکری میرسند و تازه از آب و گل درمیان و از عهده اداره یک زندگی بر میایند پس با روابط ناپایدار لگد به بخت خودتون نزنید که فردا احساس پشیمونی کنید. هر کشوری فرهنگ خودش را دارد فرهنگ کشور ما هم چنین هست فرهنگ ما با فرهنگ چین و هند و روسیه و آمریکا و فرانسه و عربستان یکی نیست ما باید براساس واقعیت های جامعه تصمیم بگیریم.
س
اول از همه اشتباهت رو بپذیر و قبول کن که در انتخابت سهل انگاری کردی
خودکشی دردی رو از تو دوا نمیکنه
قوی باش و سعی کن اگه میتونی از مشاور کمک بگیری
این مساله رو باهرکسی در میون نذار تافردا باج ندی به کسی
از خدا میخوام که بهت ارامش بده
سلام من چهار هفته میشه با یه پسر رل زدم ولی مجازی الان دوشبه از دیشب و امشب شبا حرف هایه سکسی و تحریم کننده هرچی میگم من خوشم نمیاد از این بحثا ولی او سمجتره و همش میگه مگه زنه من نیستی من بهش گفتم زنتم ن نامزد فقط من باهات اشنا شدم که اگه به درده هم مبخورین اگه قصده سواستفاده نداری بعدا باهم ازدواج کنیم ولی اون میگه من یه امتحانه استخدامی دارم جواب قبولیشو بگیرم میام خواستگاریت! ولی من دوسش دارو ولی بهش اعتماد ندارم کامل بهشم گفتم حرفه بد نزنه الانم نمیدونم چیکار کنم از حرفاش اذیت میشم بهشم میگم نگو میگه چشم بعد دوباره میگه الان نمیدونم این شخص برا زندگی مناسبه بعدا اگه اگه اومد خواستگاری زندگیم خراب نمیشه
سلام من به عنوان یه دوست بهت میگم سعی کن بخاطر همچین آدمی عقاید و ارزش خودتو از دست ندی
مردا عاشق دخترایین که سخت به دست میان
منتهی این روزا انقدر همه زخم خورده و تشنه محبتن که با هر نوازشی رام میشن
خواهشا قدر خودتو بدون ادمی که بخواد به خاطر همچین مساله ای طردت کنه همون بهتر که نباسه از اول
بنظرم خیلی حواست به خودت باشه
سلام خسته نباشید من و دوس پسرم با اینکه هم و خیلی دوست داریم اما گاهی به مشکل برمیخوریم که علتش اینه که پارتنرم از من میخاد که عشق بازی داشته باشیم اما سکس نه که در این مورد یکبار صحبت کردیم که من گفتم اگه خاستی بیشتر از عشق بازی ادامه بدی باید برای بعد از نامزدی باشه که با اکراه قبول کرد حالا سوال من اینه که بنظر شما داشتن اینطور چیزایی باعث نمیشه که اون بعد یه مدت منو ول کنه ینی بنظر شما این یجور سواستفاده نیست (شاید بعد از یه مدت جدا شدیم و من عذاب وجدان گرفتم)واسه همین یکم معذب میشم حین انجام اینطور کاراش….بنظر شما اون منو واسه ازدواج میخاد یا صرفا میخاد یه مدت سرگرم باشه
سلام وقتتون بخیر من هجده سال سن دارم من از چند سال پیش با پسری ک از من چهار سال بزرگتر هست وارد رابطه شدم اون آدمیه ک خیلی بد زبان هست و خیلی فحش میده و خیلی بین زن و مرد تبعیض قائل میشه اینجوری که مردان همه کار بکنن ولی زنا نه هیچی البته خصوصیات خوبشم داره ولی اخلاق نداره از بیرون رفتن خوشش نمیاد همش تهدیدم میکنه همش منو تو استرس قرار میده زنگ میزنه مادرم ومادربزرگم و خالم و دختر داییم با زنداییم فحشم میده من ازش بریدم چند دفعه خواستم خودکشی کنم ولی نشد راستش من باهاش رابطه جنسی کامل رو دارم و باکرگیمو باهاش از دست دادم و دختریم ک خیلی خواستگار دارم من نمیدونم بااین وضع چکار کنم خوبه ک ولش کردم یا نه الان دوساعت پیش همه چی باهاش تموم کردم ولی نمیدونم چطور قراره بقیه زندگیمو ادامه بدم حس میکنم درای زندگی همینجا دیگه به روم بسته میشن تروخدا به کمکتون نیاز دارم منو راهنمایی کنید چکار کنم حالم خیلی بده نمیدونم چکار کنم ? خواهش میکنم بگید باوجود عدم دختر بودنم من چکار کنم چه تصمیمی باید بگیرم و به خانوادم هم نمیتونم بگم چون خانواده کاملا تعصبی هستیم و بفهمن منو میکشن نمیتونم باکسی درمیون بزارم لطفا شما منو همراهی کنید
اون موقعه که دنبال عشق و حالش بودی باید فکر اینجاشم میکردی دوست عزیز
اول از همه اشتباهت رو بپذیر و قبول کن که در انتخابت سهل انگاری کردی
خودکشی دردی رو از تو دوا نمیکنه
قوی باش و سعی کن اگه میتونی از مشاور کمک بگیری
این مساله رو باهرکسی در میون نذار تافردا باج ندی به کسی
از خدا میخوام که بهت ارامش بده
با سلام تمام مواردی که گفتید مرد سو استفاده گر در مورد پانتر من صدق میکرد این آقا 15سال با احساسات وزندگی من بازی کرد وفقط منو برای رابطه جنسی می خواست هیچ کاری برای من انجام نمیداد همیشه نبودش هر 6ماه یکبار پیدا می شد و تمام مدتی که نبود به من خیلی راحت خیانت می کرد وبا کسانی دیگه بود واخرشم منو گذاشت ورفت دنبال زندگیش من ماندم وعمری که تلف این آقا شد متاسفانه من وابسته اش شده بودم توی این سالها این آقا به بیماری خودشیفتگی دوچار بود تمام 50نشانه خودشیفتگی درش بود هر وقت ازش کمک می خواستم اصلا می پیچوند اصلا هیچ کاری برای من توی این مدت طولانی انجام نداد برعکس من همه کاری برایش انجام دادم نمک خورد ونمکدان شکست خیلی مرد بی وفا وخاین وبدهنی بود واگذارشد کردم به خدا
سلام و شب خوش من یک خانم ۴۴ ساله هستم که بامردی ۴۸ ساله آشنا شده ام در واقع خواستگار من بود ۳ سال پیش و چون شرایطش مناسب من نبود و هنوز خانمش جدا نشده بود من قبول نکردم درگیر دادگاه بودن و این آشنایی در حد پبام احوالپرسی ، صب بخیر ، جک ادامه پیدا کرد دو سه دفه هم به دیدنم آمد اما نه خونه بیرون و هی قبلا هم حرف از نزدیک شدن بیشتر و سکس میزد که من قبول نکردم الانم جدیدا به دیدنم اومده میگه این رابطع برای آشنایی هست و میخواد کنارش سکس هم باشه میگه ممکنه از لحاظ فیزیک همدیگر رو نپسندیم ، میخواستم شما به من کمک کنید چ کنم ؟ چ جوابی بدم
سلام وقت بخیر خانمی هستم ۲۲ ساله که ۷ سال هستش که تو رابطه هستم و غیر باکره با شخصی که هستم قصد ازدواج داریم ولی پدرم اصلا راضی به ازدواج من نیست و شهر دیگر کار میکنن ما میخواستیم بدون اذن پدر عقد دائم کنیم شرایطش رو پرسیدیم گفتن نامه عدم بکارت از دادگاه لازمه و یا طبق قانون که خوندم برگه از پزشک معتمد زنان ولی چند دفتر خانه که رجوع کردیم گفتن نامه پزشک قبول نمیکنن و نامه دادگاه نیازه و شناسنامه سفید مبنی بر دوشیزه بودنه ،ایا دفتر خانه ای در تهران میتونید بهم معرفی کنید و یا اینکه،برای این نامه کدوم دادگاه باید رجوع کرد ایا فقط معاینه انجام میشه و نامه داده میشه یا جلسه دادگاه تشکیل میشه ؟ و ایا پدر مطلع میشه از این موضوع و دادگاه لطفا پاسخ بدید خیلی ممنونم
من دو سالی هست با پسری دوست هستم وقتی با این پسر اشنا شدم تازه شرایط روحیم از رابطه قبلیم خوب شده بود و فکر می کردم دیگه میتونم وارد یه رابطه بشم. وقتی با ایشون اشنا شدم بعد یه مدت تازه مشکلاتی که داشتن شروع شد و نمیخوام الان وارد این مشکلاتشون بشم. تو این مدتم ازم درخواست رابطه داشتن تا حدی با هم رابطه داشتیم تا اینکه مسئله ای منو کاملا به هم ریخت و داغونم کرده بود جوری که از سر نمیدونم چی اسمشو میشه گذاشت لج و لجبازی حس داغونی زیاد باعث شد با ایشون رابطه ای برقرار کنم که از خط قرمزی که گذاشته بودم رد بشم و دختریمو از دست بدم. بعد اون برای اینکه منو مثلا اروم کنه میگفت تا اخرش باهاتم از همین حرفای دروغ که همون موقع هم حسم بهم میگفت واقعی نیست حرفا و کاراش. اما نادونی کردم و ادامه دادم الان از کاری که کردم پشیمونم و این آقا هیچ کاری نمیکنه و با تندی برخورد میکنه یه روز خوبه یه روز خیلی بد رفتار میکنه میدونم به دردم نمیخوره و اون فرد مناسب نیست میخوام رابطه رو تموم کنم. اما الان مشکلم اینه که بخاطر اون بلایی که سرم اومد دیگه میلی به هیچ کس ندارم شده کابوس و حس ترس هر روز و هر شبم. با هیچ کس نمیتونم در موردش حرف بزنم و راه چاره ای بهم بگه. دیگه نمیتونم با کسی ازدواج کنم خانواده به شدت وحشتناک گیر و بی منطقی دارم. فکرم نمیکنم کسی با شرایط من دیگه حاضر به ازدواج بشه نمیدونم فقط میخواستم برم دکتر برای ترمیم فقط برای اینکه شاید خودم آروم بشم و تا اخر یه زندگی تنهایی رو انتخاب کنم. چون نمیتونم به کسی بگم و بعد منو پس بزنه. کار هر روز و هر ساعتم شده گریه
برو دکتر درستش کن یا اگ یبار یا دو سه بار این اتفاق افتاده چیزی نشده الان خیلیا تو این وضعیت هستن متاسفانه، نترس
آسیب روحی بخاطر اینک کاریو انجام دادی که برخلاف میل باطنیت بوده ب خودت قول بده تا کسی واقعا خودشو ثابت نکرد بهش راه ندی
سلام ی هفتس با ی پسره اشنا شدم ۲۲ سالشه رابطه خوبی داریم و میشه فهمید ک دوسم داره ولی خب بازم مطمئن نیستم دوستش ک دختره و رابطه فامیلی هم دارن همیشه از نکات مثبت پسره و اینک دختره تضمینش میکنه باهام حرف میزنه. گاهی پسری ک میگم، باهام در مورد رابطه حرف میزنه ولی من گفتم ک از رابطه قبل از ازدواج اصلا خوشم نمیاد و اونم گفت ک باشه الان نه کم کم. این جملش یکم نگرانم کرد ولی الان میگه ک بهت قول میدم رابطه نداشته باشیم تا قبل ازدواج الان دقیق نمیدونم واقعا میتونه کاری باهام نداشته باشه یا ن اون کم کمی ک گفت ی روزی میرسه؟؟ و اگ ازم درخواست کرد بهتره اول بگم ن اگ دوباره گفت کات کنم ن؟ دوسش دارم ولی این مسئله واسم مهمه
خوب دوستان من خودم پسرم و بهتون میگم که به این حرفای پسرا که میگن بعدا میام خاستگاریت اصلا توجه نکنید اینا اصلا با فکر جور در نمیاد خودتون یه خورده فکر کنید ببینید واقعا به نفعتونه یا ضررتون سعی کنید از این چیزا فاصله بگیرین حماقت نکنید پشیمون میشید
سلام من دختردایی ای دارم که تقریبا دوماه پیش توسط نامزد سابقش بهش تجاوز شده و چون شرایط روحی خوبی نداشته به هیچکس نگفته .ایشون بااین آقا تقریبا ۳سال دوست بودن و این آقا خاستگاریشون اومدن و خانواده هاشون درجریان بودن اما یهو زد زیر همه چیز و رفت.و حالا که دوسال گذشته همچنان ایشون و ول نمیکنه و حالام که ب زور به ایشون تعارض کرده و خیلی بداخلاقه و تقریبا انگار به زور باهمن.دیشب به علت یک خطای دید اشتباه توسط دخترداییم ایشون و توی ماشین با دختر دیگه ای دید و خیلی اوضاع بدی بود و نگهش داشتم که نره خونشون.من رفتم و با مادر پسره صحبت کردم اما موضوع تجاوز رو عنوان نکردم چون دوتا خانواده به شدت تعصبی و مذهبی هستن و مادرش گفت که راضی به این وصلت نیستن و لازم به ذکره که خانواده دخترداییمم اصلا راضی نیستن.و حالاهم ایشون نه راه پس داره نه پیش .از یطرف همچین اتفاقی ضربه بدی بهش زده و میترسه بعدا براش مشکل ساز بشه و از طرف دیگه زندگی کردن با آدمی که متعهد نیست و بسیار مودی و بداخلاقه سخته و مطمینیم که کار به طلاق میکشه.و پسره بهش گفته که اگر قرار باشه من باهات ازدواج کنم با علاقه نیست و از روی اجباره و حالا تجاوزم کردم که کردم نهایتا بعدش طلاق میگیریم.اصلا هم قصد نداریم به پزشک قانونی مراجعه کنیم چون هم مدت طولانی ای گذشته و اثباتش سخته و هم خانواده ها متوجه میشن و ممکنه حتی دخترداییم و زندانی یا بکشن.میشه راهنماییم کنین که چطوری میتونم کمکشون کنم و چطور میشه این موضوعو حل کرد؟چون خودش درحال حاضر نمیتونست مشاوره بره به من گفت که بپرسم و کمک بگیریم اصلا نمیدونیم چیکارکنیم. به مادرش بگیم یا نگیم ولی مطمینم که با گفتن به مادرش سکته میکنه و برادراش واکنش خوبی ندارن …ممنون میشم راهنماییمون کنی
بهم گفت اگ من منو دوست داری باید باهام ربط داشتی باشی من اول گفتم نه نمیتونم من دخترم منو بازی داد من پ۱۵ سال بود خر شدم قبول کردم الان مجرم ولی زنم خیلی میترستم مامان بفه میخوام خودمو بکشم خیلی حالم بد الان ۱ یه سال باهاش کات کردم ازدواج کرده زنگ میزنم جواب نمیده بلاکم کرده نمیدونم چکار کنم خاستگاری دارم نمیتونم قبول کنم چون من دختر نیستم هنوز خیلی دوستش دارم هر خوابشو میبینم حالم بد میشه
من قبلا با دوست پسر رابطه جنسی کامل داشتم الان ترمیم کردم ولی میترسم اجازه بدم کسی بیاد خواستگاری باید به خکاستگارم واقعیتو بگم
نه اصلا نگو
سلام. من یک شخص دختره رو میشناختم یک روز ناگهانی اینو دیدم با یک پسر وقتی منو دید پا به فرار گذاشتند ماشین سوار شد حتی پسره اومد جلو ماشین نشست بعد از دو سال بطور نا گهانی ازدواج کردیم چون پدر هامون با یکدیگر دوست بودن حالا دا م خیلی اذیت میشم فکر منفی منو ول نمیکنه ولی میدونم آشنایی مدت طولانی بوده چکار کنم
من همراه دوست پسرم اینترنتی اشنا شدیم اول رابطه من ایشونو دوبار به خاطر اختلاف شهری و فرهنگی رد کردم اما اشون به دوست بودن با من اصرار کردن حتی به عنوان یک دوست تا اینکه بعد از مدتی راضی به رابطه با ایشون شدم و ما از قبل هم تصویری همو. میدیدیم کم کم و. خیلی خیلی رابطه ی. عمیق و. خوبی رو کنار هم تجربه میکردیم با کلی عشق اما بعد. اولین دیدار که متاسفانه ما سکس انال هم انجام دادیم ایشون رفتن به کشورشون ولی همون. روز. همه چی خوب بود تا فردا شبش که تصمیم گرفتم بگم درسته الان ک همو دیدیم میتونیم به ادامه ی. راه جدی فکر کنیم چون. من منتظر اولین دیدار بودم اما ایشون هرسری بهانه هایمتفاوت که فلان حرف به من زدی ما از شهرهای متفاوت هستیم و شرایط سخته گفتی و. اینکه نمیخواهی شکستی برای خانوادت باشی برای من زخم بستر شده و. خوب نمیشه چون من راه ازدواج رو میدیم و. با تموم دلم اومدم جلو و. نمیتونم. فراموش کنم اوردنو سه ماه تموم مشکل داشتیم که مصلما فکر نمیکردم و یا من نمیخواستم قبول کنم ک شاید ایشون از من خوششون. نیومده برای همین حضوری خودمم پیششون رفتم اما رابطه خوب. نشد از قبلش و. تو این حین چیزای مشکوک دیدم و حس کردم وارد رابطه ی. دیگه ای شده ولی با این وجود خواستیم برای تولد من همو ببینیم دوباره باهم معاشقه داشتیم اما ایشون بعدش گفتن اینده ای رو با من نمیبینن درصورتی که گفتن دوستم دارن و خیلی براشون عزیزم ..و. در این حالم براشون موقعیت اشنایی با کسای دیگه ای پیش اومده ک فعلا قصد اونم ندارن از اخرین دیدارمون مادرم مطلع شد و خواستن ایشون رو ببینن که اصلا نخواستن همچین کاری کنن و. چیزی هم برای من نگفتن و گفتن پلانای دیگه ای برای زندگی دارن …من با پیامای محبت امیز بعد. خداحافظی دیداری
من میخواستم بدونم، شخصی که قبلا با پارتنرش زندگی کرده، رابطه دوستیبا این ادم درست هست؟و ایشون۲۹ ساله ،هر دو مجرد هستیم، و فوق لیسانس داریم، من به تازگی با این آقا آشنا شدم، و به من گفت تو رابطه ای بوده ک ۴ سال بوده و باهم زندگی میکردن، من خودم یه رابطه ۳ ساله داشتم اما زندگی نکردم با اون شخص، الان میخوام بدونم با شخصی که مستقل بوده خودش و با پارتنرش زندگی کرده، دوستی باهاش درست هست یا نه؟
بنده با ی دختری ۵ ساله در رابطه هستم و رابطه عمیق و عاشقانه ای داریم از طرف مقابلم شناخت کافی دارم و میدونم چجور دختری هست هدف اصلی من ازدواج هست ولی ایشون میگن ک نمیخوان کلا ازدواج کنن ولی از حسشون نسبت به خودم مطمئنم از طرفی با رابطه جنسی مشکلی ندارن شرایط گیج کننده ای دارم ممنون میشم کمکم کنید
مشکلی که برام پیش اومده اینه که من تا حالا با کسی وارد رابطه نشدم و الان احساس میکنم نیاز به برقراری روابط عاطفی دارم.از طرفی هم شرایط تشکیل زندگی برام مهیا نیست.ایا وارد رابطه ای که به ازدواج ختم شدنش مشخص نیست بشم یا خیر ؟
دختر 16 سال هستم با نامزدم یک بار رابطه ی جنسی انجام دادیم الان میگه بخاطری که پرده نداری نمیتونم باهات ازدواج کنم الان نمیدونم چیکار کنم تورو خدا کمکم کنی
من ۱ساله نامزدم نامزدم و از بچگی میشناسم اسرارش برای رابطه جنسی خیلیه میگه از پشت خیلیم دوسم داره و خانوادش با خانوادم خیلی صمیمی هستند ولی من رابطه قبل از ازدواج و قبول ندارم همه کار میکنه تا من راضی بشم ولی من نمیخوام میگه تو دوسم نداری باید رابطه داشته باشیم که بیشتر همو دوست داشته باشیم و ابراز علاقه کنیم روزی نیست اینارو بهم نگه نامزدم دوست دخترو اینا داشته ولی بخاطر اینکه خانوادش مذهبی هستن با گفته ی خودش هیچ رابطه ی جنسی نداشته
من عاطفم ۲۳سالمه ۵.۶سال پیش باکرگیمو از دست دادم شکایتم کردم چیز خاصی نشد هرچی که بود مجبور بودم باهاش کنار بیام مشاور ۲.۳بار رفتم ولی فقط بهم قرص میدادن واسه همین ادامه ندادم ۲سال با ی مردی تو رابطه بودم ک الان ۱هفتس کات شده اون متولد ۶۳هست من ۷۸خیلی دوسش داشتم ولی شکاکیتش اذیتم میکرد خواهرم ب پسره رفته کلی دروغ پشتم گفته ک عاطفه خرابه و هزار تا حرف دیگه نمیدونم چرا از درون انگار فریاد میزنم از بیرون ساکتم حالم خوب نیست ک از اوج بچگیم فقط نحسی داشتم ب هیچکسی اعتماد ندارم وقتی این حرکتو از خواهرم دیدم ن حوصله انتقام دارم ن بحث فقط دلم میخواد خودم تنها باشم
سلام وقت بخیر من نامزد ام نامزدم خارج از کشور زندگی می کند تا یک ماه دگه میاد ایران میگه باید رابطه داشته باشیم بعد خودش میره و من میمونم اینجا چکار کنم حرفشو قبول کنم میشه کمکم کنین لطفن ممنون میشم
سلام وقتتون بخیر من ۳۷ سالمه چندسال با یه پسری ارتباط عاطفی داشتم یعنی تو این چندسال اون همش بهم خانواده ام روی من تاثیر دارن و تو زندگیم هم همینطور میگفت که حتی روی تصمیماتم هم روم تاثیر دارن تو از خودت هیچ تصمیمی نمیتونی بگیری میزاشت میرفت و برگشت ولی آخرین بار که همو دیدیم باهام سکس کرد پرده بکارتمو زد خونریزی داشتم دید ولی گذاشت رفت بخاطر همین دلایل بهش گفتم رفتم دکتر بکارتمو زدی ولی گفت نه از کجا معلوم حتما کس دیگه ای بوده بهم گفت دیگه باهام هیچ ارتباطی نداریم هیچ تماسی و پیامی رفت. وقتی رفت کلی گریه کردم ولی بهش نگفت دیگه چیزی ولی از اون روز که رفت یاد حرفاش و کاری که کرد میوفتم داغون میشم
بنده حدود 1 سال هست که با دختر خانومی اشنا شدم ولی حدود 1 هفته هست که مطلع شدم این خانوم قبل ازدواج رابطه جنسی داشته یعنی خودش بهم گفت و از اون طرف من این خانوم خیلی دوست دارم و واقعا حس میکنم باهاش راحتم و میتونم خوشبخت بشم ولی از طرفی خانواده من مذهبی هستن و من خودم هم رابطه جنسی نداشتم برای همین دو به شک شدم و ذهنم این روز ها به شدت درگیره و هعی فکر میکنم که باید رابطم تموم کنم و سراغ فرد جدیدی بگردم ولی بازم از اون طرف این خانوم دوست دارم میشه لطفا یکی راهنماییم کنه که من چه کاری باید انجام بدم ؟
سلام من دوسالی هست نامزدم نامزدم ازم رابطه میخاد چ کار کنم
بی خیال شو
ما۷ماهه هموشناختیم قصد ازدواج داریم و احساس رابطه خیلی داریم ی بار از مقعد رابطه داشتیم سه ماه پیش ولی بازم میخوایم رابطه داشته باشیم از جلو نه ولی از مقعد میخوایم بازم رابطه داشته باشیم
وقت بخیرپسری در گذشته پرده منو ازم گرفت و باهام ازدواج کرد زندگیمون روال نیست و مدتی پیش من با کسیکه دوسش داشتم در گذشته تماس داشتیم اما در حد تعریف از زندگیمون نه عشق ورزی همسرم میخاد پرینت بگیره کلا مهریه به من تعلق میگیره؟؟؟سر تجاوزش میتونم کاری الان بکنم؟ومنتظر هستم خودش درخواست طلاق بده اصلا چی کنم کلا حامی و وضعیت مالی هم ندارم درست
سلام وقت بخیر بنده از ۱۷ سالگی با یه آقا پسری رابطه داشتم ک اصلا از هیچ نظری بهم نمیومدیم و ایشون با بنده خیلی تفاوت داشتن اما من چون ی تایمی از زندگیمو تنها بودم و نیاز داشتم با ایشون دوست شدم و از ۱۷ سالگی تا ۲۲ سالگی با ایشون رابطه داشتم و تو این چند سال برای اینکه ایشونو از دست ندم حتی با اینکه دوست نداشتم رابطه داشته باشیم ولی با ایشون از عقب رابطه جنسی داشتم و فکر میکردم قراره پایان رابطه ما با ازدواج باشه ولی چند وقتی بود ک ایشون ب من میگفتن ک ما مناسب هم نیستیم و خب دو ماه پیش ما از هم جدا شدیم به این صورت ک توی فضای مجازی از هم جدا شدیم و همو ندیدیم ولی من تحت تاثیر احساسات زیاد دوباره به ایشون پیام دادم و ازشون خواستم ک بهم برگردیم ولی ایشون اولش رد کردن و در آخر با التماس های من دوباره چند روزی هست ک با هم حرف میزنیم راستس من تو این چند روز فهمیدم ک ما هرچقدر تلاش کنیم نمیتونیم به هم برسیم حتی وقتی و همو اینقدر دوست داریم و این جدا شدن از رابطه وقتی ما همو دوست داریم واقعا سخته. من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم و به کمک شما نیاز دارم ممنون میشم بهم کمک کنید
من چن ساله باپسری دوستم باهمم رابطه جنسی داریم امانمیدونم دوسم داره یان امااون حتی احساسشوتاحالانمیگه ممکنه سکس علاقه بوجودبیاره
ببین دوست عزیز طبق تجارب ما قبل ازدواج رابطه سکس پیشنهاد نمیشه میدونی چرا اگر هم به ازدواج ختم شه پایه های اعتماد سست هست. اگر تو همچین موقعیتی قرار گرفتی که فرد مقابل یعنی پارتنرت بهت گفت یا باید رابطه جنسی داشته باشیم یا دیگه این رابطه رو نمیخواد و تموم میکنه،تصمیم گیری با خودته شما بر اساس ارزش هات و شخصیتت و عزت نفسی که برای خودت قائل هستی میتونی تصمیم بگیری که به تقاضای جنسی او جواب مثبت بدی یا اینکه این رابطه را تمام کنی اما اینو در نظر داشته باش شخصی که چنین حرفی میزنه و تو رو بخاطر بدنت میخواد بخاطر سکس میخواد هدفش از رابطه و آشنایی با تو رابطه جنسی هست و نباید فکر کنی که با این کار میتونی به خودت وابستش کنی چون هرلحظه امکانش هست رابطه رو ترک کنه؛ پس آگاهانه تصمیم بگیر و مسئولیت انتخابت رو بپذیر…
ممکنه براش هم تکراری بشی اصلا نزدیک نشو اصلا اصلا اصلا
من یه دختر ۲۶ ساله هستم.حدود چهار ساله تو یه رابطه بی هدف بودم .البته هدف من ازدواج بود ولی بخاطر اینکه دختر کاملن احساسی بودم نمیتونستم درک کنم که ازش جدا بشم بخاطر همین هر جور شده این رابطه رو نگهداشتم ولی الان که سنم بالا تر رفته با ناراحتی خانوادم مواجه شدم که چرا ازدواج نمیکنم چون خواستگار زیاد دارم و همش و دارم رد میکنم .با کسی ام که تو رابطه هرچی بهش میگم بیا خواستگاری مشکلات خودش و بیان میکنه میگه من فعلن نمیتونم بیام خواستگاری. قبل این رابطه ام من یه شکست عشقی بدی داشتم که رابطه جنسی ام توش بود بخاطر همین باکره نیستم این مسئله ام باعث شده که نتونم به خودم اجازه بدم بخاستگارام جواب مثبت بدم ،کلن تو دو راهی بدی گیر کردم
من با پسری ب مدت 2 ماه هست که در رابطه هستم و همه چیز خیلی عالی پیش میرفت و ویژگی های اخلاقیش دلیل اصلی من برای انتخابش بود. اون طبق گفته های خودش به قصد ازدواج وارد رابطه شده اما شرایطش برای ازدواج مناسب نیست و از من خواسته کنارش باشم تا با هم زندگیمونو بسازیم. منو به تمام دوستانش معرفی کرده.خانواده من براش مهمه و از اینکه من اونو به خانوادم معرفی کردم اصلا نترسید و استقبال هم کرد. حالا الان از من توقع داره ک به مسائل جنسی بیشتر اهمیت بدم با وجود اینکه میدونه من اصلا دوست ندارم قبل ازدواج خیلی چیزهارو تجربه کنم و گفته بود هر چی من بخوام قبوله و صبر میکنه اما بنظر الان وقتی رد میکنم درخواستش رو رفتارش سرد میشه
یه مشاوره ازتون میخواستم در مورد اینکه من با آقایی آشنا شدم برای ازدواج واسشون بعد از یبار ملاقات حضوری و با پیام دادن تلفنی که در ارتباطیم ،نیاز جنسشون بیان کردن. وازم میخوان که یبار براشون انجام بدم نیازشون برآورده بشه در حد معمولی نه رابطه زناشویی. من واقعا نمیتونم تا قبل از ازدواجم انجام بدم میخواستم بپرسم چکاری باید انجام بدم؟ یهشونم که گفتم ناراحت شدن
من الان تقريبا يك ماه و نيم هست كه با يه اقايي وارد رابطه شدم ،،از قبل هيچ شناختي ازشون نداشتم و وقتي وارد رابطه شديم خيلي سريع بعد از يك هفته با هم سكس داشتيم و همه چيز هم خيلي عالي و خوب پيش ميره خيلي پسر مودب با احساسي هست و من خيلي حس خوب ميگيرم ازش ،،البته اينو هم بگم كه هر دومون از يك رابطه طولاني بيرون اومديم ،رابطه ي من كه خيلي سمي و پر خيانت بوده و رابطه اون اقا هم فكر كنم بخاطر ختم نشدن به ازدواج تمام شده،،بعد از دو هفته رابطه كه قرار بود براي تعطيلات عيد برگرديم ايران قبل از پرواز به من گفت كه بخاطر تفاوت نگرش و فرهنگي نميتونيم اينده اي با هم داشته باشيم و تصميم با خودته من دوست دارم و دلم ميخاد باهات باشم اما بخاطر خانواده مذهبي و نوع تفكر خودم امكان ازدواج نيست و اين حق رو به تو ميدم كه تو تصميم بگيري..بعداز تعطيلات عيد برگشتيم و رابطمون تا الان ادامه دار شده خيلي عاشقانه تر و پر احساس تر ولي نميدونم بايد چيكار كنم؟امكانش هست كه اين اقا نظرش عوض شه ؟من بايد چي بگم؟كات كنم يا بمونم؟ كلا گيجم از يه طرف خيلي ازش خوشم اومده و خيلي حس خوب بهم ميده هم از لحاظ احساسي هم عقايدش و رفتارش،از يك طرف هم ميبينم سليقش واسه همسر ايندش با الان من خيلي متفاوته ،من ميتونم اون تغييرات ظاهري رو داشته باشم اما چطور ميشه تفكرات چنين ادمي رو تغيير داد؟چيكار كنم؟امروز هم بهش گفتم من نمیتونم ادامه بدم چون دارم وابسته میشم و تهش هم اونی که اسیب میبینه منم،خیلی ناراحت شد و گفت به تصمیمت احترام میزارم اما کاش اجازه داده بودی حضوری صحبت کنیم