خانه / پرسش و پاسخ روانشناسی کودک / راههای شاد بودن کودک | تربیت فرزند خوشحال
کودک شاد

راههای شاد بودن کودک | تربیت فرزند خوشحال

تربیت کودک شاد، کار آسانی نیست زیرا خوشبختی به طریق مختلفی توسط والدین تفسیر می‌شود. همگی ما به دنبال خوشبختی واقعی هستیم و آرزو می‌کنیم فرزندانمان نیز خوشبخت و خوشحال باشند. اما چگونه فرزندانمان را شاد تربیت می‌کنیم؟ و چرا این موضوع اهمیت دارد؟ در این مطلب، دلایل تربیت فرزندان شاد و نکاتی در این زمینه برای والدین آورده شده است.

طبیعی است که همگی ما می‌خواهیم فرزند خوشحالی داشته باشیم. اکثر والدین می‌گویند که «من فقط می‌خواهم فرزندانم شاد و خوشحال باشند». اما این جمله معانی متفاوتی برای افراد مختلف دارد.

برای بسیاری از والدین، خوشبختی به رضایت و خوشنودی لحظه‌ای یا موقتی اشاره دارد که به نظر می‌رسد یک تعریف قابل‌قبول و طبیعی از خوشبختی است، به‌خصوص زمانی که از خوشبختی فرزندانمان صحبت می‌کنیم.

اگر بخواهیم روراست باشیم، خوشحال کردن کودکان برای اکثر والدین بدان معنی است که هرآنچه می‌خواهند را در اختیارشان قرار دهند تا از این طریق بتوانند خود به آرامش برسند.

بسیاری از افراد از این تعریف خوشبختی برای خود نیز استفاده می‌کنند. من خوشحالم زمانی که … (جای خالی را با کلمه یا چیزی که می‌خواهیم، پر کنید). چیزهای مختلفی باعث خوشحالی افراد می‌شوند.

بنابراین، خوشبختی تبدیل به کلمه‌ای شده است که به لذت یا رضایت (خوشنودی) موقتی اشاره دارد.

برای برخی از والدین، دیدن خوشحالی فرزندانشان زمانی است که آن‌ها را در مسیر دستیابی به اهداف آینده که از نظرشان موجب خوشحالی فرزندانشان خواهند شد، تحت‌فشار قرار می‌دهند.

بار دیگر افراد بر این باورند که برای به‌دست‌آوردن احساس خوشبختی به مسائل بیرونی نیاز است.

بگذارید این نسخه از خوشبختی را با حالت درونی پرورش‌یافته با سال‌ها عشق و مراقبت مقایسه کنیم. حالتی که تزلزل‌ناپذیر است یا حداقل بقای آن به عوامل خارجی بستگی ندارد.

من معتقدم که این نسخه از خوشبختی در حقیقت همان خوشبختی واقعی است!

بنابراین، پیش از بررسی عوامل ضروری برای داشتن کودکان شاد کار را با کشف معنای خوشبختی واقعی آغاز می‌کنیم.

  • خوشبختی واقعی چیست؟
  • چرا خوشبختی واقعی برای کودکان حائز اهمیت است؟
  • چگونه می‌توانیم به کودکان برای شاد بودن کمک کنیم؟
  • 10 نکته ی کلیدی من برای تربیت فرزند شاد
  • تمام انسان‌ها، کوچک و بزرگ، آزادی اراده دارند
  • به دنبال کشف شخصیت واقعی آن‌ها باشید
  • پیامدهای طبیعی و منطقی را بپذیرید
  • احساسات و یکدلی خود را به آن‌ها نشان دهید
  • پیش از اصلاح کردن با آن‌ها ارتباط برقرار کنید
  • از وظایف خود آگاه باشید
  • به توانایی فرزندانت احترام بگذارید و ایمان داشته باشید
  • مرزهای مشخصی را تعیین کنید
  • دست از سرزنش کردن، شرمنده کردن یا تنبیه کردن بردارید
  • اجازه دهید هر حسی که می‌خواهند، داشته باشند
  • کلام آخر

معنای خوشبختی واقعی چیست؟

برای من شخصاً خوشبختی به چیزی شاید جامع و کامل‌تر اشاره دارد. وقتی گفته می‌شود که یک نفر از هر نظری خوب است، منظور تنها از نظر ظاهری نیست بلکه از نظر ذهنی، عاطفی و معنوی نیز احساس خوبی دارید.

و این در واقع لذت و خوشبختی واقعی را ایجاد می‌کند.

گاهی اوقات، کودک نوپای من به نظر می‌رسد که بدون هیچ دلیل خاصی در لذت و شادی غوطه‌ور شده است. این شادی واقعی، نامحدود و هیجان‌انگیز است!

این خوشبختی است که بدون هیچ دلیل خاصی وجود دارد؛ نه خوشبختی که بتوانید جعل یا انتخاب نمایید. حتی نمی‌توان آن را با لذت و رضایت کوتاه‌مدت مقایسه کرد.

این خوشبختی کوتاه‌مدت چیزی شبیه به غذاهای ناسالم است.

چرا خوشبختی واقعی برای کودکان حائز اهمیت است؟

آمارهای 15 سال اخیر در مورد سلامت روان و عاطفی کودکان بسیار هشداردهنده است:

  • 1 نفر از هر 5 کودک دارای مشکلات روحی روانی است.
  • افزایش قابل‌توجهی در افسردگی کودکان وجود دارد و افزایش 100 درصدی در خودکشی کودکان بین 10 تا 14 سال دیده می‌شود.

این شواهد نشان می‌دهند که حتماً مشکلی دررابطه‌با تربیت فرزند در جامعه ی امروزی وجود دارد!

و همان قدر که پذیرش این موضوع سخت و دردناک است، باید بدانید که این مشکل در سال‌های اولیه ی رشد کودک همراه با والدین به وجود می‌آید.

چگونه می‌توانیم کودکانی شاد پرورش دهیم؟

ما محیط عاطفی، ذهنی و فیزیکی کودکانمان را ایجاد می‌کنیم. این ما هستیم که به کودکانمان در توسعه ی مواد لازم برای داشتن خوشبختی واقعی کمک می‌کنیم.

این عوامل خوشبختی کودکان چه هستند؟

  • خودآگاهی
  • ایمان به توانایی‌های خود
  • عزت نفس
  • اعتماد به نفس
  • برقراری ارتباط و روراستی با دیگران
  • مرزهای کاملاً مشخص و سالم با دیگران
  • برقراری ارتباط با شور و اشتیاق واقعی

اکنون، موارد فوق‌الذکر ویژگی‌هایی هستند که هر فرد معمولاً باید بر روی آن‌ها کار کند و اغلب در زندگی پس از گذراندن دوران همراه با درد و عذاب باید انگیزه لازم برای کارکردن بر روی این موارد را به دست آورد.

اما چه اتفاقی می‌افتد اگر ما بتوانیم از کودکان خود در توسعه ی این ویژگی‌ها از بدو تولدشان حمایت کنیم؟

خب، این پرسش مهمی است اما من معتقدم که کارهایی وجود دارند که ما می‌توانیم به‌واسطه ی آن‌ها بهترین فرصت برای داشتن احساس خوشبختی عمیق و پایدار برای فرزندانمان را ایجاد نمایید.

10 نکته کلیدی من برای تربیت فرزندان شاد

در ادامه، نکات مهم دررابطه‌با تربیت و پرورش کودکان توسط والدین آورده شده است.

تمام انسان‌ها، کوچک و بزرگ، آزادی اراده دارند.

آزادی اراده در تمامی انسان‌ها دیده می‌شود و به همین دلیل است که یک کودک از حدود 18 ماهگی یا حتی زودتر (فرزندان من از حدود 14 ماهگی!) ذاتاً درپی‌داشتن حق انتخاب و قدرت است.

کودکان به طور طبیعی در برابر تلاش‌های ما برای کنترل‌کردنشان مقاومت نشان می‌دهند و حق هم دارند. هیچ‌کس دوست ندارد کنترل شود.

وظیفه والدین خوب کنترل کردن کودکان نیست بلکه هدایت و راهنمایی آن‌هاست؛ بنابراین، باید برای آزادی اراده ی آن‌ها احترام قائل شویم. روش‌هایی وجود دارند که به کمک آن‌ها می‌توان در عین حالی که به فرزندانمان استقلال و خودمختاری می‌دهیم، آن‌ها را راهنمایی کنیم و مرزهای امن و سالمی برایشان تعیین نماییم.

برای شادی کودک به دنبال کشف شخصیت واقعی او باشید

سعی کنید به‌جای تبدیل فرزندانتان به هر آنچه خود دوست دارید، شخصیت کودک را کشف کنید.

کودکان افرادی با شخصیت منحصربه‌فرد خود هستند. زمانی کودک احساس کند که والدین واقعاً به دنبال شناخت شخصیت حقیقی او نیستند، دچار احساس پوچی می‌شود.

و وقتی فرزند احساس می‌کند که برای خرسندی و رضایت والدینش باید به فرد دیگری تبدیل شود، ارتباط خود با شخصیت واقعی‌اش را از دست می‌دهد. این موضوع را می‌توان در اکثر جوانان امروزی مشاهده کرد. بگذارید پیامدهای طبیعی و منطقی به وقوع بپیوندند.

از کودکان خود در برابر پیامدهای طبیعی و شکست‌های کوچک بیش از اندازه محافظت نکنید. شکست‌های کوچک موجب آموزش مهارت های زندگی به کودکان می‌شود.

به‌جای استحقاق و اعتبار، مسئولیت ‌پذیری کودک را پرورش دهید

استحقاق و اعتبار نیز مشکل دیگر اکثر جوانان امروزی است و موجب می‌شوند که این جوانان به بزرگسالان بسیار ناراحت و غمگین تبدیل شوند.

احساسات و یکدلی خود را به کودک نشان دهید

حضور بدون قضاوت والدین می‌تواند یک هدیه ی شگفت‌انگیز و فوق‌العاده برای کودکان به شمار رود. من قدرت یکدلی و احساس همدلی را هنگام کارکردن با کودکانی که با مشکلات شدید رفتاری یا رفتار مبتنی بر ضربه ی روحی (تروما) دست‌وپنجه نرم می‌کنند، یاد گرفتم.

همدلی راز شاد کردن کودک

این بار هنگامی‌که فرزندتان دچار فروپاشی و نابسامانی روانی شد، این جمله را بکار ببرید: “تو آن‌قدر این اسباب‌بازی یا بستنی را می‌خواستی که از آن دیوار بلند بالا رفتی … جملاتی را بکار ببرید که فکر می‌کنید کودک بدان‌ها نیاز دارد وگرنه دنیایش فرومی‌ریزد.

در حقیقت، کودکان دارای آزادسازی عاطفی بسیار صادقانه و بی‌پرده‌ای هستند.

یکدلی موجب ایجاد ارتباط نزدیک کودکان با والدین می‌شود و در عین حال احساسات کودکان را معتبر می‌شمارد و به آن‌ها این اجازه را می‌دهد تا احساس واقعی خود را بروز دهند.

و این می‌تواند مانند یک مرهم معجزه‌آسا عمل کند.

پیش از اصلاح رفتار کودک با او ارتباط برقرار کنید

متأسفانه، اکثر ما از طریق القای ترس تربیت شده‌ایم؛ بنابراین، فرزندانمان را نیز به همین روش تربیت می‌کنیم. اما ترس، اعتماد را از بین می‌برد.

  • کودک ممکن است تا حدودی مطیع و فرمان‌بردار باشد اما سرانجام از انجام این کار خودداری می‌کند و دیواری میان فرزند و والدین به وجود می‌آید. این دیوار ممکن است برای همیشه در زندگی فرد باقی بماند.
  • ابتدا بر روی برقراری ارتباط و همدردی با کودک تمرکز نمایید. اگر برایتان مواجه توأم با آرامش و احترام با یک مسئله دشوار است، تا وقتی‌که بتوانید این کار را به‌درستی انجام دهید، صبر کنید.

از وظایف والدین در تربیت فرزندان آگاه باشید

  • همگی ما گاهی اوقات به شدت از دست فرزندانمان عصبانی و برافروخته می‌شویم. آگاه باشید که رفتار آن‌ها هیچگاه صرفاً مربوط به خودشان نیست.
  • دینامیک و پویایی در بازی وجود دارد و فرزندانمان خیلی ساده رفتار ما را تقلید می‌کنند. پس نباید آن‌ها را سرزنش کرد.

کودکان نمی‌خواهند زندگی ما را دشوار کنند.

  • حتی گفتن این جمله که «من در حال حاضر واقعاً عصبانی/ ناراحت/ هراسان هستم» برای متوقف کردن احساسات مرتبط با کودکان، حداقل در آن لحظه، کافی است.
  • کودکان مسئول احساسات ما نیستند. ما با مسئول قراردادن آن‌ها، بار سنگینی را بر دوششان می‌گذاریم.
  • به توانایی فرزندانت احترام بگذارید و ایمان داشته باشید.
  • زمانی کودک احساس می‌کند که والدین به او ایمان دارند، او نیز نسبت به توانایی‌های خود ایمان قوی پیدا می‌کند.
  • برای کودک خود به‌عنوان یک فرد منحصربه‌فرد و مستقلی که توانایی یادگیری و توسعه توانایی‌های شگفت‌انگیز دارد، احترام قائل شوید.
  • توانایی کودکان از آنچه ما تصور می‌کنیم بسیار بیشتر است.

برای پرورش کودک شاد مرزهای مشخصی را تعیین کنید

  • این مسئولیت ما به‌عنوان والدین است که قوانین و مرزهای را به فرزندان آموزش و توضیح دهیم.
  • مقاوم باشید و این کار را تا انتها به پایان برسانید.
  • از نه گفتن به آنچه برای خود کودک یا دیگران مضر است یا آنچه کودکان به آن نیاز ندارند، نترسید.
  • این در حقیقت نشانه عشق واقعی است اگر آزادی اراده ی فرد را برای جلوگیری از آسیب رسیدن به او محدود سازید.
  • دست از سرزنش کردن، شرمنده کردن یا تنبیه کودک بردارید.
  • متأسفانه، تربیت و انضباط سنتی بر این اساس است.
  • لیاقت کودکان بیشتر از این است که به‌خاطر یادگیری مورد سرزنش، شرمندگی یا اذیت شدن قرار بگیرند. تنها چیزی که کودکان از این روش یاد می‌گیرند، ترس از والدین، اعتماد نکردن به افرادی که به آن‌ها می‌گویند دوستشان دارند و مراقبشان هستند، و دروغ گفتن کودک است.

چرا باید حقیقت را بگویند اگر قرار است مورد سرزنش و شرمندگی قرار بگیرند؟ چنین کودکانی یاد می‌گیرند چگونه تلافی کنند و این رفتار را بر روی دیگران پیاده می‌کنند.

برای شادی کودک اجازه دهید هر حسی که می‌خواهند، داشته باشند

به آن‌ها اجازه دهید احساسات خود را بروز دهند؛ از اوقات تلخی، فروپاشی و واکنش آن‌ها نترسید. با حضور بدون قضاوت و یکدلی، نحوه تشخیص و مواجه با احساسات و عواطف را به فرزندانتان آموزش دهید.

بسیاری از مشکلات روانی جوانان امروزی از این باور عمیق نشئت می‌گیرد که آن‌ها توانایی مواجه با احساسات و عواطف خود را ندارند.

به آن‌ها یاد دهید که انسان توانایی مقابله با هر نوع احساسی را دارد. به‌عبارت‌دیگر، هیچ احساسی در جهان وجود ندارد که ما نتوانیم با آن مقابله کنیم، مهم نیست این احساس چقدر شدید باشد. در حقیقت، ما به‌گونه‌ای خلق شده‌ایم تا احساسات شدیدی داشته باشیم و بتوانیم این احساسات را آزاد کنیم و به زندگی خود ادامه دهیم.

کودکان تا زمانی که ما آن‌ها را سرکوب نکنیم، به زیبایی و به‌صورت طبیعی احساسات خود را ابراز می‌کنند. و دوستان من، به‌این‌ترتیب مشکل شروع می‌شود. این خود احساسات نیست که موجب بروز مشکل می‌شوند بلکه تنها مقاومت در برابر داشتن چنین حس موقتی مشکل‌ساز است.

در نتیجه، اگر تاکنون با من همراه بوده‌اید، مشاهده می‌کنید که این مبحث علی‌رغم عنوان ساده و قابل‌فهم، بسیار طولانی است (و من به طور خیلی مختصر تنها به 10 مورد اشاره کردم).

تربیت فرزندان شاد، موضوعی است که به نظر من باید بیشتر از این به آن توجه شود.

کلام آخر در مورد روش شاد کردن کودکان

من فکر می‌کنم اگر تنها قرار باشد یک نکته از خواندن این مقاله به‌خاطر داشته باشید، عبارت زیر است:

«کودکان با یکدیگر تفاوت دارند، هر یک از آن‌ها علایق و شور و اشتیاق منحصربه‌فرد و آزادی اراده ی ذاتی دارند! و والدین باید به این موضوع احترام بگذارند، افتخار کنند و آن را برای خود کشف نمایند».

بگذارید در اینجا از همدیگر حمایت کنیم. معتقدم این موضوع مهم‌تر از آن است که کم‌اهمیت جلوه داده شود و بدون توجه به آن به زندگی معمولی خود ادامه دهیم. بگذارید جهان را تغییر دهیم! کودکان ارزشمند هستند. به فرزندان خود فرصت داشتن خوشحالی عمیق و پایدار را بدهید.

نظر و احساس شما در مورد بزرگ کردن و تربیت کودکان شاد چیست؟ چه تجربه‌ای در این زمینه داشته‌اید؟ من دوست دارم از تجربیات شما بشنوم. لطفاً تجربیات خود را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید