خانه / مشاوره خانواده پرسش و پاسخ مشکلات زن و شوهر در زندگی زناشویی / مشاوره خانواده رایگان آنلاین | مشاوره زوج درمانی رایگان آنلاین
مشاوره رایگان خانواده
مشاوره رایگان خانواده آنلاین تلفنی

مشاوره خانواده رایگان آنلاین | مشاوره زوج درمانی رایگان آنلاین

جهت مطالعه نظرات و تجربیات دیگران، به کامنتهای انتهای صفحه مراجعه نمایید

مشاوره خانواده چه کمکی به بهتر شدن زندگی زوج می کند؟

وقتی رابطه زوج با هم خوب نیست، بهبود رابطه زن و شوهر اغلب دشوار است. عدم مهارت برقراری ارتباط صحیح با همسر می‌تواند منجر به ایجاد احساس افسردگی، احساس نا امنی، بی اعتنایی یا عدم علاقه به گفتگو با همسر گردد. البته در این مواقع، لحن صحبت با همسر نیز تغییر می‌کند.

گاهی در ارتباط با همسر، طرز صحبت از موضوع گفتگو مهم تر است. عدم مهارت برقراری ارتباط صحیح با همسر نه تنها موجب آسیب رساندن به احساسات می‌شود، بلکه موجب سوء استفاده عاطفی یا جسمی نیز می گردد.

مطالب مرتبط: شوهری که پشت زنش نیست

به مشاوره خانواده نیاز دارید وقتی با همسر خود همانند هم اتاقی رفتار می کنید

وقتی رابطه زن و شوهر بیشتر شبیه به هم اتاقی شود تا یک رابطه زناشویی، نیاز به مشاوره خانواده ضروری به نظر می‌رسد. این بدان معنا نیست اگر زوج برخی رفتارها را از خود نشان دادند، در زندگی زناشویی مشکل دارند.

اگر بعد از ازدواج یکی از زوجین در روابط زناشویی احساس کمبود محبت از طرف همسر خود کند، این احساس به شما القا می‌شود که با همسر خود هم اتاقی هستید تا یک زن و شوهر. این اتفاق به عقیده کارشناسان مشاوره خانواده ( family counselling ) نشانه خوبی در ازدواج نیست.

مطالب مرتبط: از دعوای پدر و مادرم خسته شدم

به مشاوره خانواده حضوری نیاز دارید وقتی نمی دانید چطور اختلاف با همسر خود را حل کنید

وقتی زن و شوهر در زندگی زناشویی تفاهم نداشته و هر دو از این اختلافات آگاه باشند، شناخت ریشه اختلاف در زندگی زناشویی فقط نیمی از ماجراست.

به‌عنوان مشاور خانواده بارها این جمله را از مراجعین خود می‌شنوم که می‌گویند: ما علت اختلاف با همسر در زندگی خود را می‌دانیم اما نمی‌توانیم چگونه به حل اختلاف با همسر خود پایان دهیم.

این موقع بهترین زمان است تا از شخص سومی برای کمک به حل اختلاف زن و شوهر کمک بگیرید. اگر زوج در زندگی مشترک با همسر خود اختلاف دارند، یک مشاور خانواده خوب می‌تواند ازدواج شما را به درستی هدایت کند تا از تجربه یک زندگی مشترک موفق در کنار همسر خود لذت ببرید.

مطالب مرتبط: برخورد با دخالت مادرشوهر

به مشاور خانواده نیاز دارید وقتی همسر شما رفتارهای منفی از خود نشان می‌دهد

به‌عنوان یک مشاور خانواده معتقدم، آنچه ما درون خود احساس می‌کنیم سرانجام به بیرون بروز خواهد کرد. حتی اگر برای مدتی بخواهیم این احساسات را پنهان کنیم و در خود بریزیم، بالاخره از جایی دیگر بیرون می‌ریزد. احساسات منفی مانند احساس خشم یا احساس درماندگی نسبت به همسر می‌تواند به رفتارهای مضر و گاهی آسیب‌زا دز زندگی مشترک منجر شود.

برای دریافت مشاوره خانواده رایگان بر روی شکل تصویر درج شده در گوشه پایین سمت چپ صفحه کلیک کنید

گرچه گاهی اوقات در هنگام مشاوره متوجه می شویم زن با در نظر گرفتن شرایط زندگی، مثلاً به خاطر فرزندان، تصمیم به حفظ رابطه و ادامه زندگی مشترک گرفته اما به این دلیل که هنوز ریشه مشکلات زناشویی از بین نرفته، همسر مدام احساس کینه‌توزی می‌کند. این احساس کینه‌توزی سبب می‌شود زن آسیب‌های گذشته خود را با بدرفتاری نسبت به شوهر تلافی کند.

یک مرکز مشاوره روانشناسی خوب می‌تواند به زوجین کمک کند احساسات منفی خود را تشخیص داده و راه مناسبی برای برخورد و مقابله با این احساسات پیدا کنند.

به مشاوره خانواده حضوری نیاز دارید وقتی فکر می‌کنید طلاق آخرین گزینه است

وقتی زن و شوهر باهم اختلاف دارند یا مدام دعوا با همسر دارند،  اندکی فاصله گرفتن زوج از هم اغلب می‌تواند مفید واقع شود. بااین‌حال، وقتی این فاصله گرفتن‌ها منجر به دوری و ترک منزل همسر به صورت مداوم شود، حتماً باید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.

دور از هم زندگی کردن و به خانه نیامدن معمولاً اختلافات زن و شوهر را حل نمی‌کند. در عوض، این طرز فکر را تقویت می‌کند که دور بودن از همسر مفید است و باعث تکرار بیشتر این رفتار می‌شود. وقتی‌که همسر دوباره به خانه بازمی‌گردد، مشکلات زندگی و اختلافات زناشویی قبلی هنوز وجود دارد اما به خاطر آنکه زمانی از آن موضوع گذشته اغلب توسط زوج نادیده گرفته می‌شود.

به مشاوره خانواده نیاز دارید وقتی فقط به خاطر فرزندان به زندگی با همسر خود ادامه می‌دهید

وقتی احساس می‌کنید فقط به خاطر فرزندان مجبور به ادامه زندگی مشترک با همسر خود هستید، حتما از یک مشاور خانواده خوب برای راهنمایی درخواست کمک کنید.

برخلاف تصور زن و شوهر ، ادامه دادن چنین زندگی و رابطه‌ای درواقع آسیب جدی به تربیت فرزندان وارد می‌کند.

بالعکس، اگر زن و شوهر قادر به حل اختلافات خود هستند و به ازدواج خود به‌عنوان یک رابطه سالم و مثبت نگاه کنند، این بهترین گزینه برای والدین و فرزندان آنها خواهد بود.
به‌عنوان یک مشاور خانواده معتقدم فرزندان نباید بهانه ای برای ادامه زندگی مشترک زن و شوهر باشند.

به یاد دارم وقتی با یک نوجوان که در مدرسه مشکل داشت کار می‌کردم، او رفتار مخربی نشان می‌داد و نمره‌های درسی او در کلاس روز به روز در حال کاهش بود. وقتی از او دلیل چنین کارهایی را پرسیدم، پاسخ داد: من به‌خوبی می‌دانم که والدین من یکدیگر را دوست ندارند زیرا فقط نقش خوب بودن را بازی می‌کنند ولی هرگز مانند والدین دوستانم شاد و خوشحال نیستند.
فرزندان ما عموماً بسیاری شهودی و باهوش هستند. مهم نیست والدین چقدر و چگونه اختلافات زناشویی خود را در مقابل فرزندان کتمان کنند، اکثر فرزندان عدم رضایت پدر و مادر از ازدواج خود را احساس می‌کنند.
در پایان لازم به یادآوری است، همه ازدواج‌ ها قابل نجات نیستند اما در مورد خانواده هایی که اختلافات زندگی مشترک آن‌ها هنوز قابل‌حل و فصل است و در طول دوره مشاوره زوج درمانی به اصول آن متعهد هستند، مشاوره خانواده می‌تواند به آن‌ها در یافتن ریشه مشکلات زندگی و بهبود رابطه با همسر کمک فراوانی کند.

مراجعه به مرکز مشاوره خانواده رایگان در چه صورت اثر بخش است؟

مراجعه به مرکز مشاوره خانواده تنها به حضور در جلسات مشاوره و صحبت با مشاور ختم نمی شود. رمز موفقیت در کمک از یک مشاور خانواده به طور قابل توجهی به تلاش و پشتکار زوج در عمل به توصیه و راهنمایی های مشاور وابسته است. البته این موضوع قابل درک است که اکثر مراجعین نمی دانند از مشاور خود چه انتظاراتی باید داشته باشند.

در مراجعه به مرکز مشاوره خانواده با همسر خود هدف مشترکی داشته باشید

 ساده به نظر می رسد، درست است؟ البته در اغلب موارد اینطور نیست. تنها هدف مشترک زوج در مراجعه به مرکز مشاوره خانواده باید این باشد: ” ما هر دو می خواهیم برای حفظ رابطه و ازدواج خود تلاش کنیم.” با این حال، گاهی در جلسات مرکز مشاوره خانواده مشاهده می‌شود یکی از زوج ها در ادامه زندگی با همسر خود دچار شک و تردید است که این امر کاملا طبیعی است.

دلایل مختلف اینکه چرا گاهی در جلسات مشاوره خانواده و فرایند زوج درمانی موفقیت حاصل نمی شود وجود دارد. البته شما هنوز هم می توانید برای راهنمایی و طرح سوالات زندگی زناشویی خود از مشاور درخواست کمک کنید اما تا زمانیکه زن و شوهر یک هدف مشترک در مراجعه به مرکز مشاوره خانواده نداشته باشند، تمرکز بر روی موضوع مشاوره مشکل خواهد بود.

به فرایند مشاوره خانواده تعهد کامل داشته باشید

“در شرایط سخت” حداقل برای شش ماه به تلاش خود برای حفظ و بهبود رابطه با همسر ادامه دهید. باید دانست سرعت پیشرفت در امر مشاوره خانواده و زوج درمانی نسبت به مشاوره فردی همواره کمتر است. زیرا اغلب، انگیزه و نگرش در زوج با هم متفاوت است و زوجی که در کنار هم زندگی می کنند نیاز به زمان بیشتری برای تغییر در رفتار خود دارند.

همچنین برای برخی افراد، سال های زیادی (به طور متوسط شش سال) طول خواهد کشید تا برای حل اختلاف با همسر خود تصمیم به مراجعه به مرکز مشاوره خانواده بگیرند. این زمان طولانی، کار را هم برای مشاور و هم برای زوج سخت تر می کند.

تا زمانیکه به اصول مشاوره و زوج درمانی متعهد هستید، یکدیگر را تهدید به طلاق نکنید

تهدید به طلاق از طرف زن یا مرد می تواند به طور کامل فرایند مشاوره زوج درمانی را تخریب کند. زوج درمانگر برای ایجاد اطمینان و حفظ امنیت زوج ( که اعتماد آنها اغلب نسبت به هم از دست رفته است) به سختی تلاش می کند. تهدید به طلاق در حین دعوا با همسر، شما را از مراحل مشاوره دور می سازد.

برای حفظ رابطه با همسر خود تلاش کنید

 برای حفظ و بهبود روابط زناشویی خود باید به دنبال فکر و ایده باشید. در مورد یک ضعف اخلاقی و خصوصیات رفتاری ناپسند خود که در گذشته در برقراری ارتباط با دوستان و آشنایان و همسر خود مشکل ساز شده و باعث آزار و اذیت اطرافیان گردیده بیشتر فکر کنید.

نگویید :”من تمام کارها را انجام می دهم”

گاهی در جلسات مرکز مشاوره خانواده مشاهده می شود، یکی از زوج ( زن یا مرد)  تلاش و فداکاری یکطرفه شدیدی برای حل اختلافات زناشویی و حفظ رابطه می کند. البته یک مشاور خانواده خوب به سادگی می تواند این نکته را تشخیص داد که چه کسی ( زن یا مرد) میل و اراده بیشتری برای حفظ رابطه دارد و چه فردی در این رابطه شفاف نیست.

علاوه براین، اغلب اوقات فقط یکی از زوجین ( زن یا شوهر) تلاش بیشتری را در مقایسه با دیگری انجام می دهد. این منصفانه نیست. ما این را می دانیم اما گاهی تنها یک نفر واقعا برای حفظ رابطه و نجات زندگی مشترک مبارزه می کند. در حقیقت او با این کار کمک می کند کنترل همسر خود که در آموزش و درک راهنمایی های مشاور عقب تر است را در دست بگیرد.

خیلی زود انتظار نتیجه از جلسات مشاوره رایگان خانواده نداشته باشید

وقتی احساس کردید تلاش شما برای حفظ ازدواج و بهبود در رابطه زناشویی بی نتیجه است زود تصمیم به قطع ارتباط با مشاور نگیرید. سعی کنید در این مواقع، دلیل نگرانی خود را با مشاور خانواده مطرح کرده و در صورت موافقت نظر مشاور، موضوع را با همسر خود نیز در میان بگذارید.

در مورد مشکلات و اختلافات زناشویی خود با کسی صحبت نکنید مگر کسانی که کاملا از تلاش های شما حمایت می کنند. همچنین در طول مراحل مشاوره زوج درمانی نزد دوستان و خانواده از همسر خود گله و شکایت نکنید. شما مشورت و راهنمایی های موثری از دیگران برای نجات زندگی خود کسب نخواهید کرد.

مشاوره خانواده  را در اولویت کاری خود قرار دهید

فرایند مشاوره زوج درمانی خود را قبل از هر اقدام دیگری در اولویت قرار دهید. نسبت به زمان خود انعطاف پذیر باشید. اگر لازم است برای مدتی پول خود را بودجه بندی کنید (برای پول خود برنامه ریزی کنید) تا استطاعت آن را داشته باشید که هزینه مشاوره ازدواج را پرداخت کنید. من به شما اطمینان می دهم هزینه مشاوره ارزان تر از هزینه اقدام به طلاق خواهد بود.

شما در اختلاف با همسر خود در یک دور باطل قرار گرفته اید. یک مشاور با نقد و نکوهش رفتار های اشتباه شما ( مانند سوء استفاده جنسی، خشونت خانگی یا خیانت همسر ) قصد طرفداری از همسر شما را ندارد. مشاور خانواده رایگان زوج را راهنمایی خواهد کرد تا رفتارهای منفی و مخرب در روابط زناشویی خود را تغییر داده و کمک می کند بهترین  ها را در یکدیگر ببینند.

بهترین خودتان را به مرکز مشاوره خانواده بیاورید

همواره تلاش برای حل اختلافات زناشویی، حفظ رابطه و ادامه زندگی در چنین شرایطی برای زوج بسیار استرس زا است. مشکلات و اختلافات زناشویی همه زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد. این انتظاری دشوار است اما مشاور خانواده از زوج انتظار دارد تا در طول دوره زوج درمانی صبور  و امیدوار باشند. همچنین مشاور خانواده از زوج انتظار دارد در طول جلسات مشاوره با همسر خود با احترام و عزت رفتار کنند.

مراکز مشاوره همراه شما هستند تا بتوانید مشکلات زندگی مشترک خود را به نحوی که به تنهایی قادر به حل آن نیستید حل کنید.

اگر زوج زودتر برای بهبود روابط زناشویی خود تلاش کنند و مهارت های همسرداری و اصول برقراری ارتباط صحیح با همسر را آموزش ببینند و در مواجه با اختلافات زناشویی هرچه سریعتر به مرکز مشاوره مراجعه و از یک مشاور خانواده خوب کمک بگیرند، دیگر مجبور نیستند برای حل اختلافات زناشویی خود استرس و فشار زیادی را تحمل کنند.

همچنین زوج می توانند با فراگیری آموزش مهارت های زندگی از وقوع طلاق جلوگیری کنند. با کمک از یک مشاور خانواده خوب و تبعیت و تعهد زوج به اصول و مراحل مشاوره قادر به تجربه یک ازدواج موفق در کنار همسر خود خواهید بود.

کاربران می توانند از طریق سایت مشاوره باما با متخصصان روانشناسی درخواست مشاوره خانواده رایگان آنلاین یا تلفنی دهند.

مطالب مرتبط: نکات همسرداری

133 دیدگاه

  1. سلام وقت بخیر،ببخشید دوسال بااقایی دوست بودم الان حدودچهارماه ازدواج کردیم باهم اختلاف داریم البته بیشتراختلافمون خانوادش هم هستن مهریه من ۱۴تاسکه هست والان خونه پدرمم شوهرم میگه طلاقت نمیدم مهرتومیدم خیلی استرس دارم چکارکنم ازطرفی چون مهرم کمه بده طلاق نده چکارکنم

  2. ما خانواده خوبی هستیم و از محبت و مادیات چیزی کم نذاشتیم برای بچه هامون و من و همسرم بشدت همدیگرو دوست داریم.من مادر خانواده‌ام و ۲ بچه دارم که هر دو دختر هستند .دختراولم ۱۳و دختر دومم ۷ ساله‌ست ما میخوایم دوباره بچه دار شیم ولی دختر بزرگم به شدت مخالفه. دخترم مشکلاتی مثل گریه کردن یهویی..خندیدن به شدت وسط گریه کردن..تنهایی و دوست داره اما دوستم زیاد داره..آهنگ زیاد گوش میده غمگین..بعضیا میگن دخترت سرده انگار بی احساسه اما اینطور نیست فقط داخل جمع کم حرفه و زیاد به حرفا واکنشی نشون نمیده . حتی بهم گفت بعضی مواقعه یهو دلش میگیره..دختر خیال پردازیه سر چیزای الکی عصبانی میشه اما میگه مهم نیست ولی من میدونم ناراحته..چون باهام راحته اینم میدونم که تاحالا تو رابطه نبوده‌‌.وقتی عصبی بود بهم گفت دوس داره بمیره و خودشو میکشه. نمیدونم چکار کنم میشه راهنمایی کنید؟خیلی نگرانشم.

  3. سلام خسته نباشید من تازه ازداوج کردم ۲ ماهه میشه ولی تو درون نامزدی حامله شدم سریع ازدواج کردیم ولی الان همسر انگار که ای کی دیگر دوست داشته وقتی دختر خونه ای ما میاد همسرم باهم سرد برخورد میکن نادیده میگیره وقتیم بهش میگم قسم می خوره که اینجوری نیست ولی نگاههاشون حرکتاشون ای چیز دیگه میگه لطفا کمکم کنید چیکار کنم حالم اصلا خوب نیست

  4. خسته نباشید من همسرم 3ساله ازداواج کردیم واین که همسرم یکبار هم وارد رابطه بامن نشده ینی رابطه داشتیم ولی پیش قدم نشده ایا دلیلش چیست مشگیل از کدوم مونه

  5. ما چهار سال دوست بودیم و ازدواج کردیم من از اول ازدواج با خانواده به شدت فضول توی همه چی مواجه شدم جوری که شوهرم کاملا نسبت به من بد شد همش میگفتن ما رسم نداریم تا خونه باباتی باید خرجتو اون بده یا اینکه اگر ما کاری بکنیم اون عروسمون ناراحت میشه مهریه رو هم گفتن ما کم میدیم ولی میدیم مهریه خواهر شوهر و جاریم ۲۰۰ من ۸۰ از اول فرق گذاشتن تا اینکه کم کم رفتار همسرم بهشون عوض شد و جبهه گرفت و اومد سمت من جوری که اونا ۵ تومن دادن واسه چند تا تیکه ولی ما خودمون بیشتر از جیبمون مایه گذاشتیم بماند که عروسی رو با دعوا گرفتیم چون مادرش نیومد چون موزیک داشتیم از وقتی وارد خونه شدیم مدام زنگ میزدن به همسرم که بیا صبحونه با هم بخوریم و جایی رسید که خواهر شوهرم دعوا راه انداخت که من چشم روی همسرش دارم و دعواها داشتیم جاریم تا تونست از اول ازدواج همه اخلاق این خانواده رو رو کرد گفت اینجوری هستن و اونجوری هستن من زیاد اهمیت ندادم و هر چی میگفت به همسرم میگفتم کج دار مریض رفتار کردیم تا اینکه کرونا اومد و من حامله شدم جاریم ۲ سال قطع رابطه کرد با هیچکس رفت و آمد نداشت من رفت و آمد داشتم مبادا دل کسی بشکنه تو این مدت خواهر شوهرم سنگ تموم گذاشت و بچمم خیلی کارا کرد و هوامو داشت و من تمام کدورتا رو ریختم دور چون میگفت من بخاطر نوع پوششم واسه دختراش بد آموزی دارم بماند که بعدا حلالیت گرفت و گفت هر چقدر مناعی کردم خدا گذاشت توی کاسم چون دختراش به قول خودش به حرفش گوش نمیدن و بدتر میکنن و جاریم اصلا نه تماس و نه سر زدن برای من بعد به دنیا اومد بچم نزد منم گذاشتمشون کنار غریبه ها از شهر دیگه اومدن ولی این نیومد بهد از ۶ ماه اومد و یه لباس پسرانه که روش نوشته بود بوی به معنای پسر و جاری و برادر شوهرم

  6. پدرم رو ۲ماهه از دست دادم ۶ساله ازدواج کردم ویه پسر۵ساله دارم.شوهرم اصلا رفتار خوبی باهام نداره اصلا درکم نمیکنه همه حواسش و فکر و ذکرش فقط مامانشه.تازگیا کتک هم میزنه باهاش قهر باشم و آشتی مثل همه تو هر شرایطی فقط منافع خودش مدنظرشه برای خوشحال کردنم فقط کاریو انجام میده که به نفع خودشه.دارم افسردگی میگیرم و نمیخوام این اتفاق برام بیفته هر راه حلی برای مشکلم پیدا میکنم به بن بست میخورم ازتون کمک میخوام

  7. سلام همسر من زن اولش طلاق داده به مدت ۴سال الان چون دوتا سکه عقب افتاده نداره بده رفته دادگاه قاضی رای به همسر من داده که مجدد برای ۸ماه دیگه از اول سکه دوتا پاک بشه ‌و باز ۸ماه دیگه پرداخت بشه زن قبلی اعتراض زده تکلیف من روشن نکرده چطوری زن گرفته داره نمیده آیا رای به هپسر من داده میشه یا نه ممنون میشم پاسخ بدید

  8. سالهاست من فقط کارگر شوهرم و همراه فعال او در پول در آوردن هستم یادم نمیاید کی همراه من و بچها خوابیده تا الان مارا به مسافرت یا پارکی نبرده اگر هم روزی بگوییم سرکار نمیاییم بد رفتاری میکند

  9. سن ۱۸ ، جنس ، زن ، وضعیت تاهل متاهل ، دیپلم ، محصل …من خانواده شوهرم بچه یکساله شیرخواره رو ازم گرفتن و منو تو خونه م راه نمیدن حتی خونه مم عوض کردن و فقط میگن در صورتی میزاریم بیای خونت که حضانت بچه رو بدی به ما … منم دادخواست دستور موقت حضانت فرزند در دفتر قضایی انجام دادم… خواستم بدونم چقدر طول میکشه جوابش بیاد ؟؟!

  10. حساسیت همسرم نسبت به من بسیار زیاد است به گونه‌ای که حتی وقتی که با هم هم هستیم به مسائل کوچکی مثل ترمز زدن جلوی یک خانم یا خرید از یک فروشنده خانم هست.

  11. من به تازگی نامزد کردم و من و همسرم ۲۴سالمونه ، من شغلی ندارم و جویای کارم و برای کارم نیاز ب میکروفون دارم ک حدودا ۲تا۳ میلیونه ،همسرم هم شغلش در حدی نیست ک بگم میشه گفت خوبه،همسرم از خانوادش کمکی نمیگیره و اونها هم کمکی نمیکنن،گوشی همسرم شکست و ایشون ب گوشی نیاز دارن و ما یک گوشی حدودا ۵تا ۶تومن براش دیدیم و اون رفت ک از پدرش نظر بگیره با این ک پدرش کمکی نمیکنه گفت حتما گوشی بالای ده تومن بگیر و حالا همسرم باهام لج کرده ک تو برای چی از من پول میخوای ک من بهت من گوشیم باید مدل بالا باشه و تو بعدا چیزی ک میخوای رو بخر من واقعا دارم از حرص میترکم واقعا برای کارم ب میکروفون نیاز دارم و همسرم زیربار نمیره چ کنم ازنظر شما

  12. ۳ ماهه شوهرم بیکاره. حتی پولی برا خرج خونه نداریم. یه بچه کوچیک ۱ساله دارم. از شدت ناراحتی و دعوا قلبم داره منفجر میشه. من یه دختر جوون ۱۸ ساله هستم شوهرم ۲۶ ساله هست. اما بخاطر بیکاریش چند ماهه داریم سنگ رو دلمون میزاریم. واقعا خسته شدم. در و پنجره هارو شکست

  13. سلام من با همسرم اختلافات زیادی داریم مهمترین آن زبان تلخ اوست و نداشتن علاقه بین ما

  14. سلام پدرم خیلی آدم عصبی خیلی داد و بیداد میکنه و سر بحث کوچیک داد و بیداد میکنه امشب کتکم زد

  15. سلام خوبین…بنده همسر دوم هستم…و زن اول زمانی که همسرم قضیه رو بهش گفت مخالفت شدید کردن و راضی کردن برای طلاق …ک ما ب صورت صوری جدا شدیم…و الان باهم هستیم…می‌خوام ی راهی بهم پیشنهاد بدین که همسر اول را راضی کنیم…خانواده ها راضی هستن الی این خانم…که همش گریه و دعوا می‌کنه و تهدید می‌کنه اگه پای من باز بشه به زندگی…آتیش میزنه همه چی رو..و من می‌خوام به یه روشی این خانم رو راضی کنم حالا مشاوره …حضور من چه از لحاظ مالی و زندگی هیچ ضرری به این خانم نمیزنه چون همسرم هیچ خرجی بهم نمیده و مهریه ام یک سکه هست تا ناراحتی می‌کنه با زنش میگه طلاقت بدم.و چون من رضایت نمی‌دهم به طلاق حوصله دادگاه نداره ک از طریق دادگاه طلاق بده.همسرم اتباع هست ک آخوند هم طلاق بخونه کافیه..ولی من گفتم طلاق فقط دادگاه بخاطر مشاوره هاش گفتم که می‌دونم دادگاه شاید بگه برین سر زندگیتون…از شما ی درخواستی دارم یه راه درست بهم بگین که این خانم بدون دغدغه رضایت بدن چون همسرمو دوست دارم..و نمی‌خوام بار دوم طلاق بگیرم.و این آقا اصلا بفکر طلاق همسر اول نیستن و نمیتونن طلاق بدن و من هم نگفتم طلاق بدن…الان برای مشاوره تخصصی راهی پیدا میشه که همسرشون راضی کنم…ولی من نمیتونم جدا بشم امتحان کردم نشد که حتی برای خودکشی اقدام خواستم بکنم…ک آخر با همسر اول مشورت کردم همچنین غلطی کردم …منو ببخش …گفتن جدا نشم …و خیلی راهنمایی کردن

  16. ۴۰خانم متاهل لیسانس مدیریت مشکل بنده مادرم هستن چون وضع مالی خوبی دارن بنده یک پسر دارم ویک برادر دارم ازدواج نکرده وچون هنوز ازدواج نکرده پسر من را دشمن خودشون میدونن وترس اینکه من دوباره صاحب اولاد دیگه ای نشوم که این موضوع منفی همین یکی بسه خیلی منو اذیت میکنه دایم زنگ میزنه من در شهر دیگه ای هستم خاطرات بد گذشته را میگه من ناراحت بشم چیکار کنم ؟

  17. سلام .بنده چند ماهی است صاحب فرزند دوم شدم و اسم فرزندم هم پوریا گذاشتم و حتی چند بار این اسم را به خانمم گوشزد کردم که من به این اسم علاقه دارم و خواهم گذاشت و حتی اسم فرزند اول هم نظر ایشان را بر نظرم خود ترجیح دادم و چیزی نگفتم ولی برای فرزند دوم اسم مورد علاقه خودم گذاشتم.حالا خانمم چند ماه هست لج کرده و اسم بچه را چیزی دیگه صدا میزنه و میگه با من هماهنگ نکردی و نظرخودت را قالب کردی .خیلی بی منطق حرف میزنه فرزند اول هنوز 3 سالش هست ولی خیلی دچار دوگانگی شده

  18. سلام خسته نباشید مردی ۵۲ ساله هستم همسرم مدت سه ساله که ترک منزل مشترک کرده و اصرار به طلاق توافقی بدون مهریه و حقوق دیگه داشت که من قبول نکردم اونم لج کرد و با به اجرا گذاشتن مهریه و اجرت المثل را ازطریق دادگاه ازمن گرفت. بنده هم حکم عدم تمکین و نشوز وحتی ازدواج مجدد را از دادگاه گرفتم ولی فعلا ازدواج نکردم حالا سوالم اینه آیا طلاقشو بدم تموم بشه یا ناشزه بمونه و نتونه ازدواج کنه و من ازدواج کنم؟ چون نمیخوام فکرکنه من کم اوردم و تسلیم خواسته اش شدم و بگه هم طلاقمو گرفتم هم حق و حقوقمو.

  19. باعرض سلام وخداقوت من ۴۰سالمه وشوهرم فوت کرده مدتیه باپسری ارتباط برقرارکردم ولی ایشون بجای اینکه بامن صحبت کنه بادخترم تمایل داره صحبت کنه وباهاش وقت بگذرونه درصورتیکه به همه گفته مثل دخترخودم میمونه ولی اینکه بدون اجازه من وزمانیکه من نیستم بادخترم تماس میگیره وتاکیدمیکنه بره باهاش بیرون بهمم ریخته ونمیدونم چیکارکنم ممنون میشم راهنمایی کنید

  20. سلام شوهرم اخلاق نداره وتوهین فاحشی میکنه و حرفهای تو خونه به خانوادهاش انتقال میده و حقوقش به کارت خواهرش میزنه و حقوقی به نمیده واز احساسی هیچی بلد نیست و چند سال اعتیادداشت ترک دادم و چندین بار به کمپ فرستادم ترک کردو دوباره شروع کرد چون خانواده اش همه معتادنن مصرف دارنن ویکی خواهرشوهرم حرفهای زشتی پیامک دادبه من وهم برای مهریه اقدام کنم و هم خرجی چون اقا برای خونه نگرفته مجبورشدم خونه سالمند بگیرم و شوهرم بامن زندگی میکنه و خرجی نمی دهد و من از خیریه کمک می گیرم با اینکه اخلاق نداره دوستش دارم ولی اون نمی فهمه وبا من مثل دشمن رفتار میکنه حالا شما بگید چکارکنم

  21. ببخشید من پارسال برج 8 عروسی کردم سن ام 23 سال هستش تو یه خانواده فقیر زندگی میکنیم تنهایی خرج مخارج عروسی وسیله ها و رهن خونه همه چی با خودم بود بعد عروسی وارد زندگی شدیم تو بدهی 200 ملیونی گیر کردم در حد حکم جلب ام دارن هنوز نتونستم پرداخت کنم الان خانومم دیگه صبرش به ته رسیده باهام نمیسازه با بی پولی من هر چقدر هم کار میکنم نمیتونم پرداخت کنم تموم بشه

  22. سلام من پانزده ساله هستم.خانواده ی پدر و مادرم اصلا طوری نیستن که بشه بهشون پناه آورد.مادرم فرهنگی و پدرم کارمند و هرچیزی خواستم خداروشکر برام فراهم بوده اما مشکل من اینه که پدرم هیچ وقت برای من وقتی رو نگذاشته و گاهی احساس میکنم که فقط من را از نظر مادی تامین کردن در صورتی که این مطلب برای خواهر کوچکتر من صدق نمیکنه…پدرم خیلی کم حرف هست و مذهبی.مادربزرگم دو سال پیش فوت شدن و من فکر میکنم از انموقع است که اینطوری شدم و همش احساس میکنم این دنیا ساختگی است و همه در پی ازار و اذیت بنده هستن.در زمان تحصیل حداقل سر من به ان گرم میشد اما الان در تابستان واقعا دارم از دست مادرم عذاب میکشم.چند سالی هست که اینطور شده و همش اشکارا بین من و خواهرم تفاوت قائل میشه و حس میکنم همش دارن نقشه کشی میکنن و..مادرم همش غر میزنه هر سال یک جاش درد میکنه و همیشه با همه در حال دعوا است و همیشهههه ی خدا داره داد میزنه هیچی رو آروم بلد نیست بگه و خیلی عصبی و روانیه.اصلا منطقی نیست و گاهی احساس میکنم که پدرم هم از اون آزرده است چون مادرم اغلب چرت و پرت زیاد میگه و خانواده بابامم همینو میگن که خیلی چرت و پرت میگه? اما خواهرم خیلی زبر و زرنگه و همیشه مامانم به نفعش کار میکنه مامانم جدیدا من رو تحریم کرده که دیگه بهت پول نمیدم دیگه برات خوراکی نمیخرم چون تو واسم خوراکی نمیخری و واقعا حرفاش چرت و خنده داره??من واقعا عصبی شدم و همش افسرده هستم دیگه از هیچ چیز لذت نمیبرم از چیزایی که قبلا لذت میبردم الان دیگه نمیبرم و در سال تحصیلی هم که همش مشغول رقابت بودم چون فامیل همه تیزهوشانن و خیلی تحت فشارم.الان هم که دارم دیوانه میشم. مامانم اینطوریه که هرکاری میکنه انگار طلب داره و صدهابار بعد هم منت اش و میزاره و آدم و روانی میکنه و همیشه همه جا غیبت میکنه و همه چیز رو با دروغ و اغراق تلفیق میکنه در همه ی مسائل…واقعا اعصاب خورد کنه و هیچوقت از هیچ چیز راضی نیست .فکر میکنم نگاهی جنسی هم گاهی به من داره…واقعا درک نمیکنم و فکر میکنم سلامت روانی نداره.در سال تحصیلی نهم به خاطر آزمون های پیش رو خرج های زیادی کرد ولی باورتون نمیشه هزاران بار بعد غر هاش رو سرم زد و همیشه داره قلبمو میشکنه و عملا دیوانه ام میکنه و دست از سرم بر نمیداره…
    انقدر عصبیم کرده که همش دارم سرش فریاد میکشم ولی باور کنید دارم دیوانه میشم و نمیدونم چیکار کنم.
    چند سالی میشه که هر روز خونه مون دعواست و همش از کن همه جا غیبت میکنه البته پیش خانواده بابام که نمیتونه چون هیچکدوم قبولش ندارن(خیلی خودش رو آخرش انسان مظلومی جلوه میده طوریکه خودم احساس پشیمونی میکنم همش اما یادم که میاد باهام چیکار کرده نمیتونم تحملش کنم و ازش بگذرم)
    توروخدا راهنمایی کنید

  23. سلام من 23 ساله است ازدواج کردم پسرم 6 سال بود که بر اثر ابله مرغان فوت شد الان دختر 13 ساله دارم شوهرم از موقع کرونا زن گرفته یک دختر یک ساله ونیم داره با اینکه آلام 63 سال داره خودش انکار می کنه ولی من متوجه شدم یکسره من نفرین می کنه و خانواده‌ام اصلا به من دخترم اهمیت نمیده خسته شدم فحش های رکیک میده و هیچ خرجی برای ما نمی کنه چکار کنم خسته شدم

  24. سال ۹۵ با خانمم عقد کردیم بعد از ۲ سال دوستی و چون بنده خدمت سربازی نداشتم و با خانمم همکلاس بودم بعد از ۶ سال به خانه که توسط پدرشان خریداری شده بود رفتیم بدون جشن و طوری شده که هیچ گونه نفری از خانه پدری بنده به خانه ما نمیاد دلیل هم اینکه خانمم کلا از فامیل ما بدش میاد.هفته پیش خانمم گفت با برادرشان بریم تهران برای کار برادرشان.بنده هم گفتم اطلاع میدم ولی بعد از چند ساعت با لحنی بد شروع به فحش دادن به بنده کرد و مادرشون تماس گرفتند و مرا سرزنش کردند که خونه دادیم بهت و … که بنده ناراحت شدم و گفتم امکانات نمی خوام(به اصرار خانمم رفتیم اونجا) شب که رفتم خونه خانم خونه مادرشون بود بنده در حال اشپزی بودم که اومدن و کلی دعوا راه انداختن و با فحش گفتن منزل رو ترک کنم بنده چمدان را پر کردم و اساسی دعوا کردیم و از منزل خارج شدم پدرشون تماس گرفتن و‌بنده اعلام کردم خسته شدم و … فرداش رفتم سایر وسایل رو بردارم که دیدم اچار منزل را عوض کردند و به پدرشان تماس گرفتم که اعلام کردند روز دوشنبه ماشینتو از زیر پات در میارم دلم میخوادش ولی دیگه به نظرم تموم شده و اصلا دوست ندارم باهاشون زیر یک سقف باشم

  25. وضع مالی خانوادم متوسطه و خونه و زندگی ساده ای دارن شوهرم تو دعوا ها بهم میگه برو خونه زندگی بابات ببین در صورتی که خونه خودش از پدر من اوضاع مالیشون بهتر نیست من از این موضوع ناراحتم واقعا. از طرفی خودمم اعتماد به نفسم از دست دادم مقصر همش هم همسرمه 1سال جایی کار کردم نصفی از حقمو ندادن الان 3ماهه جای دولتی مشغول به کار که لازم حقوقمو ندادن بهم میگه خدا نشونت میده این بلا ها سرت میاد تو کوچکترین دعوا میگه حق نداری بری سر کار در صورتی که خودش به من هزارتومان پول توجیبی نمی‌ده فکر می‌کنه زندگی فقط نیاز پوشاک و خوراکه من بعضی وقتا از سر کار پیاده میام خونه چون کرایه ندارم

    • خیلی برای شرایط پیش آمده ات ناراحت شدم. وقتی همسرت خانواده ات را تحقیر می کنه اصلا ترسی به دلت را نده، محکم و استوار و بدون اینکه بی احترامی کنی بگو پدر من زندگی خوبی دارن از زندگی شون راضی اند زحمت کشیدند برای زندگی شون مال مفت نداشتند، لطفا در مورد خانواده من حرف نزن. حقوقت را نمی تونی از طریق قانون پیگیری کنی؟وقتی می که نرو سر کار بگو ما در ایران و دنیای شرق زندگی می کنیم و طبق قانون اسلام زن حق و حقوقی دارد که شما حاضر نیستید این حق و حقوق مرا بدهید که گاها به رنج و عذاب می افتم، پس مجبورم سر کار بروم، اگر از جانب شما مطمئن بودم شاید از خیر کار هم می گذشتم. محکم و قوی باش اصلا تحت تاثیر حرف هاش قرار نگیر، از یک گوش بگیر از گوش دیگر پس بده

  26. سلام من ۱۳ ساله ازدواج کردم یه دختر ۹ ساله دارم جدیدا متوجه شدم همسرم به دوست صمیمیم پیشنهاد دوستی و حتی ازدواج داده و گفته اگه قبول کنه همسرم طلاق میدم این کارش نابخشودنیه برام ولی نمیدونم با توجه به دخترم ک خیلیم حساسه چه کار کتم؟

  27. همسرم همیشه جلوی خانواده با طعنه و تمسخر بامن صحبت میکنه وقتی بش میگم کارت اشتباهه شلیطه بازی در میاره که میگه تو حساسی تو زود رنجی تو امتیازی نداری تو فکر کردی کی هستی تو مریضی هر حرفی که من میزنم حقته میگم تو چیکار مریضی من داری تو شخصیتم نشونه میگیری و توهین میکنی. بعد از ازدواج به خاطر تنهایی زیاد و مشکل نازایی که از طرف ایشون بود ۸سال نازایی داشتیم ولی من به پاش نشستم وخدا بعد ۸سال پسر بهمون داد. تو این ۸سال افسردگی شدید گرفتم و الان دارو میخورم ولی بعد اینکه فهمید میتونه بچه دار بشه زبون درآورد که تو مریضی من بخام طلاقت بدم بچه رو به تو نمیدن. مثلا تو خونه شکاکه میاد تو آشپزخونه دنبالم ببینه من کجا تفاله های چای میریزم فکر میکنه میخام بریزمشون تو فاضلاب. همیشه داخل همه بحثها شروع کننده اس و مقصر ولی منتظر منه که برم باهاش آشتی کنم اوایل خیلی کوتاه میومدم ولی الان دیگه نمیکشم روحیم ضعیف شده داغونم بخدااا. از اوایل ازدواج همینجور بود من همش صبوری میکردم نسبتش به من غریب است واز نظر فرهنگی نسبت به خانواده من خیلی پایین تر هستن. حتی وقتی قهرمیکنیم غذای منو نمیخوره اصلاهمش تو من تنها میزاره که از لحاظ روحی بهم فشار بیاد

  28. سلام من ۳۱ ساله هستم وهمسرم ۳۳ساله. همسرم زیاد سرش تو گوشی هست .حتی یکبار متوجه شدم با زنی چت میکنه بعدش با دعوا و قهر ظاهرا تموم کرد.اون پیوسته به فیلم های مستهجن نگاه میکنه. من با اینکه وابسته ش نبودم ولی بخاطر این وضعیت بسیار نگران و مضطربم. دیگه مثل قبل براش مهم نیستم. مشکل من اينه که این مسائل باعث شده هرزمان بینمون مشکلی ایجاد میشه بهش شک بکنم و بعدش نمیتونم روی کارهای خونه و کارهای شخصیم متمرکز بشم .حالت افسردگی و تهی بودن پیدا میکنم میخوام حالم به رفتار اون وابسته نباشه اما نمیدونم چطوری؟ راهکاری وجود داده؟

  29. در مورد جداشدن از همسرم مردد هستم دائما دارم فکر میکنم ک چه خاکی توسرم بکنم و ب نتیجه نمیرسم الان فقط دوس دارم بمیرم و خلاص،بلاتکلیفم ی عمره ک بلاتکلیفم تصمیم ب جدایی دارم اما…-الان حدود ۸ساله باهمیم یعنی ۳سال دوست بودیم ۴سال نامزد ۱سالم هست خونه داریم مشکلم بی توجهی و خساست و دست بزن و گیردادن اسیر گرفتن و فحاشیشه

  30. سلام خسته نباشی لطفا کمکم کنید من یک خانوم متاحل هستم نزدیک چهل سال با شوهرم ازدواج کردم ثمره ازدواجمان پنج بچه هست که همه ازدواج کردند رفتند سر زندگی‌شان مشکل من شوهرم هست خیلی خسیس و اصلا نه احل مسافرت نه گردش نه مهمانی و نه خرج می‌کند واقعا خسته شدم لطفا بگوید چکار کنم

  31. من فرزند اول خانواده هستم و یک خواهر ۶ ساله و برادر دوقلو ۳ ساله دارم تقریبا از زمانی که برادر های من بدنیا اومدم اختلاف بین پدر و مادرم خیلی زیاد شد طوری که امسال کلا با همدیگه صحبت نکردم حتی همین الان هم صحبت نمیکنن و فشار خیلی زیادی روی من هست همچنین خواهر و برادرم خیلی روی رفتار و اخلاقشون تاثیر گذاشته چون پدرم به اندازه کافی محبت نداره و کلاحوصله ی صدای مارو نداره و بیشتر دوست داره که از ما دور باشه همش با مادرم جر و بحث میکنه و اصلا توجهی به ماها نداره از همه نظر فقط کاری که خودش بخواهد را انجام میده

    • می دونم جو خوبی تو خونه حاکم نیست و این حال همتون رو خراب کرده. احساس مسئولیت تو رو هم درک می کنم.اگر دنبال کمک کردن به والدینت هستی باید بگم این مشکل اونهاست و تو نمی تونی بهشون کمک زیادی بکنی. فقط می تونی بهشون پیشنهاد بدی برن پیش زوج درمانگر و روان شناس بیشتر از این کاری نمی تونی بکنی. ولی می تونی به خودت در درجه اول و خواهر و برادرات در درجه دوم کمک کنی. اولین کمکت به خودت اینه که خودت رو وارد مسائل والدینت نکن. اینکه پدرت داره رفتارهای غیر مسئولانه انجام می ده. بهتون توجه نمی کنه و … به اندازه کافی آزار دهنده هست با وارد شدن به مسائل اونا بدترش نکن. تلاش کن خوب درس بخونی و مهارت های خودت رو پرورش بدی تا بتونی توانمند و مستقل بشی .روی مهارت های خودت کار کن. کتاب بخون. کلاس برو.مهارتهای جراتمندی, تقویت عزت نفس, تقویت هوش هیجانی, و….و درباره خواهر و برادرات کمکت می تونه مهربونی کردن بهشون باشه البته یادت باشه قرار نیست جای پدر و مادرت قرار بگیری.

      • سلام مگر می شود بچه درگیر نشود کسی که بیشترین آسیب را در این بین می بیند بچه ها هستند من هم همین مشکل را دارم ۱۵ ساله ازدواج کردم از وقتی بچه های سه قلویم که حالا ۱۲ سالشان هست به دنیا آمدند شوهرم هیچ مسئولیتی را قبول نکرد بطوریکه ایشان نارس بودند ‌و۶ ماه تنهایی در بیمارستان همراه بچه ها بودم و تا ۴ سالگی دوتا از بچه ها را به دلیل بیماری قل سوم که اغلب به دارو ودرمان نیاز داشت مادرم در خانه ی خودش مراقبت کرد من هی تحمل کردم وگفتم شاید از بیماری بچه ناراحته و تحمل ندارد و اینطوری خودش را خالی می کند ولی حالا دیگر واقعا تحملم به سر رسیده بچه هایم از بس از پدرشان محبت ندیدند دوستش ندارند چون با کوچکترین خطایی دعواشون می کند و هی می گوید خدا به همه مال داده به من بچه کاش بمیرند به طوری که دخترم وقتی پدرش خونه هست هیچوقت از اتاقشان بیرون نمی آید دیگر تحملم از ظلمی که شوهرم به من وبچه هایم می کند به سر رسیده فقط خودم وبچه هام منتظریم که ۱۵ سالشان بشود تا خودشان بتوانند من را به عنوان ولی خود انتخاب کنند تا از این زندگی خلاص شویم

  32. سلام من سه ماه ازدواج کردم.شوهرم اصلا محل نمی‌زاره همش چشمش دنبال دخترای مردمه اندام منو با اندام دخترا مقایسه میکنه.بهم اصلا پول نمیده وقتی اشتباهشو به روش میارم بهم بی احترامی میکنم سرم داد میزنهدو منو مقصر می‌دونه سیگار میکشم مروی میخوره از من مخفی می‌کنه .در دوران نامزدی دو بار بهم خیانت کرد ولی بخشیدم.کار اشتباهی کردم .حس میکنم الان هم داره بهم خیانت می‌کنه .

  33. سلام خسته نباشید بنده با شوهرم از اول ازدواج مشکل داشتم و شوهرم بخاطر دعوا که داشتیم بنده میزد و بنده رفتم مهریه گذاشتم اجرایی و ایشون گفت مهریه ببخش ۳ دانگ آپارتمان میزنم به نامت و بنده این کارو کردم و ایشون ۳ دانگ قولنامه زد و من ۳ برابر مهریه ام بخشیدم یعنی کامل حالا ایشان بخاطر این که برادرش در خانه سکونت داره گاهی خوبه بیشتر بد میشه خیلی اذیتم میکنه همش میگه چرا باهام زندگی میکنی پاشو برو و خانواده بنده به فحش میکشه بازم چند باری دست روم بند کرده و میگم پول منو بده من کل مهریه بخشیدم بخاطر برادرش یهو خوب میشه و گاهی شروع میکنه به تهمت زدن به بنده بخاطر استرس زیادی که بهم وارد کرد دچار بیماری روده شدم و دکتر گفته اصلا استرس نگیر ومن خسته شدم میخوام فقط آرامش داشته باشم مادرم میگه این بدردت نمیخونه اما نمی‌دونم چیکار کنم

    • شوهرمن باکاری که میکنه مشکل اعصاب وروان داره منطق حالیش نمیشه دست بزن داره تابیام چیزی رابراش حالیش کنه دادوبیدادمیکنه وفقطوفقطحرف خودش هست وبرای مردم تامیتونه خرج میکنه ولی برای خانواده ش نه خیانت که اصلاحرفشونزنیدبی نهایت ولی بخاطردخترم دارم زندگی میکنم ولی بازم پاتوکفشم میکنه وبی دلیل دعواراه میندازه وحالامیخوام تصمیم به طلاق بگیرم دیگه خسته شدم

  34. سحر تابیده چی

    با تشکر از دکتر مطلبی

  35. متاهلم…خانوادم شهرستانن و اومده بودن خونه ی من تهران …پسر داییم کوچه پشتی خونمونه… داییم با خانوادش اومده بودن خونه پسر داییم … داییم اینا با پدرم قرار گذاشتن که برن باهم تهران ما داشتیم ناهار میخوردیم سر زده داییم اینا اومدن خونمون شوهرم سر کار بود…به زور داییم با زن داییم نشستن سر سفره…همون موقع شوهرم زنگ زد بهش گفتم داییم اینا اینجان گفت که ناهار اومدن منم چون ناهار به زور گفتم بیاید سرسفره گفتم نه ناهار نیومدن…و زود دایین اینا رفتن ک صبح با پدر با مادر برگردن شهرستان…شب ک شوهرم اومد گفتم بیا باهم یه ذره غذا ببریم برا داییم اینا گفت باشه یهو شوهرم بهش گفت خیلی ناراحتم کردی دایی ظهر نموندی گفت چرا ما ظهر اونجا بودیم وبعد کلی احوالپرسی اینا اومدیم تو راه شوهرم بهم گفت چراا بهم دوروغ گفتی گفتم من دوروغ نگفتم جریان اینجوری بوده گفت چرا بازم دوروغه تواصن نمیخواستی ب من بگی ک اومدن فکر کردی من برا غذا ناراحت میشم و اینا گفتم نه من ازت معذرت میخوام ولی من گفتم شاید شام بخوان بمونن دیگ نگفتم بزور اومدن سر سفره یا ظهر اینجا بودن یا حالا هر چی کلی هم باهاش حرف زدم حتی الان بهش زنگ زدم همینا رو گفت میگه اشتباه کردی به اشتباهتم پی بردی تاوانشم باید بدی. میگه تو تا حالا بهم دوروغی نگفتی چرا اینو نگفتی…اخه مگه این چیه… خیلی باهام خوبه و مهربونه اما هم عصبی میشه هم اگ من قهر کنم یا خودش قهر کنه تا وقتی سمتش نرم سمتم نمیاد این اخلاقشو من چیکار کنم به نظر شما من چیکار کنم…منم یه آدمیمم ک خیلی فکر میکنم و حرص میخورم حتی شده دستم به کار نمیره و همش فکر میکنم

  36. ۳۹ ساله.مرد .متاهل.مهندس شیمی.کارشناسی.شغل آزاد مشاوره ای و گاها دروپنجره سازی که شغل پدری هست…مشکل اصلی اینه که توی جابجایی از منزل اجاره ای قبلی به دلیل مشکل حقوقی که با موجر پیدا شد بالاجیار اومدم طبقه پایین خونه پدرم که البته کاملا مجزا و جدا هست و یک خانه کاملا مستقل.خانم که دختر عمه من هست همین خونه پدری من را بهانه کرد و رفت خونه پدرش و یه چند روز بعد هم درخواست مشاوره و الآنم درخواست طلاق البته که بیشتر بخاطر دخالت پدرو مادرش هست.نبودنش ۵ ماهه شده و واقعا توی این مدت به زور از نظر جنسی و روانی خودم را کنترل کردم.هیچ اقدام حقوقی برای نشوز و تمکین و حتی چند صد ملیون چک و پولی که پیش خانوم دارم نکردم که البته خودم میگم دوسداشتن ولی همه میگن خریت محض.خواستم ببینم شما پیشنهاد یا راهی که بریم سر زندگی و یا اینکه به یه نتیجه درست برسم دارید؟

  37. سلام.. ممنون از شما.. همسرم دروغگو نفقه نمیده اصلا سرکار نمیره… حق طلاق دارم میخاستم ببینم چجور میتونم اقدام کنم چقدرهزینه داره چند وقت طول میکشه

  38. سه سال که با همسرم ازدواج کردم یه بارداری داشتم که بچه هفت ماه درشکم مردبارداری دوم خداراشکرصورت گرفت وخدایه دخترناز به مادادتوی این مدت من خیلی حساس شده بودم ولی دست شوهرم هم تنگ بودومجبوربودم که قناعت کنم ولی شوهرم توی این سه چهار سال اصلا به خواسته های من اهمیت نمیده حتی بیشتروقتا که صداش میزنم جواب نمیده ومیگه نشنیدم یه نمونهش دیشب بودمن.رفتم داخل حیاط خلوت که تمیزش کنم بعد برای اینکه بچه نیاددر اقفل کردورفتندکه باهم بازی کنندوتایک ساعت سراغم نیومده چی هم درزدم وصداکردم جواب نیومدمن هم تواین گرما اذیت شدم بعدازیک ساعت میگه اصلا حواسم نبودونشنیدم من زندگیم رادوست دارم و خب خیلی کارش اذیتم می‌کنه

  39. 20 زن متاهل دیپلم خانه‌دار — دو سالی میشه که به همه چیز بد بینو بی اعتماد شدم هرجا میرم همش ذهنم درگیره همش افکار منفی همش ب شوهرم گیر میدم دیگه هردومون خسته شدیم

  40. ۳۰سالمه،خانم هستم،متاهل،دیپلم کاردانش من هفت ساله ک ازدواج کردم ی فرزند دختر دارم تو این هفت سال مورد ازار و خشونت همسرم بودم الان دیگه نمیتونم ادامه بدم باهاش لطفا کمکم کنید. کتکای ک همسرم زده بهم نامه پزشک قانونی دارم اصلا تعادل روحی و روانی نداره خیلی شکاک هست زیاد فحاشی و توهین میکنه بهم اجازه ندارم حتی خونه پدرم بروم هر شب ک خواب هستم گوشیم چک میکنه ،زیاد خانوادش تو زندگیم دخالت میکنن مادرش خواهراش و برادرش ،خیلی گوش به حرف اونا هست مخصوصا مادرش ،این هفت سال بخاطر زندگیم کوتاه اومدم اما دیگه نمیتونم لطفا راهنمایمم کنید

  41. سلام لطفا راهنمایی کنید درمراسم خواستگاری خانواده دختر چه سوالهایی باید بکنند از داماد؟

  42. سلام ببخشید مزاحم شدم من یه پسر۳۷ساله هستم که یه خانوم۳۲ساله همسرم هست و۱۴ساله که با خوبی وخوشی بدون هیچ مشکلی زندگی کردیم وثمره عشقمون یه پسر۱۲ساله هست.همسرم سیدوبسیاردین داربوده اما این اوخربه دانشگاه رفت وبادختری به نام سارا اشنا شد.که متاسفانه تمام عقایداون روازش گرفت یعنی درمدت۲سال نمازخوندن.حجاب ووووو.

  43. سلام وقتتون بخیر
    من عقد کردم و دو ماه دیگه عروسی میکنم شوهر من یک داداش داره و خواهر هم نداره شوهرم پسر کوچیکس
    داداش زن داره و اردواج کرده
    خانواده شوهرم همه چی واسه اونا میخرن براشون ماشین گرفتن ما با وام اردواج ماشین خریدیم باید عروسی با وام ازدواجمون بگیریم
    طلاهای که دارم شوهرم خودش پس انداز کرده از چند سال پیش خریده.
    طلاهای جاریم خیلی از من زیاد تره همه چیشونم پدرشوهر خریده .
    اما برای ما اینجوری نیستن شوهرمم میگه خانوادم گناه دارن تازه بهشونم پول میده.

    بخدااااا نمیدونم چکار کنم دیوونه شدم توخدا راهنمایی کنید ???
    ببخشید طولانی شد.

  44. ایا برای ازدواج مجدد همسر می‌توان شرط گذاشت

  45. ۲۶سالمه خانوم هستم میزان تحصیلات سیکل ده ساله ازدواج کردم یک بچه پنج ساله دارم مشکلم سر بد دلی بیش از حد همسرمه ک داره رفته رفته زیاد چ زیاد تر میشه ب طوری ک حتی مهمون خونمون میاد ایشون پرخاشگری میکنه

    • سلام من سالهاست از رفتار زنم در عدابم با خانواده اش هم چند بار صحبت کردم اما بسیار عبر منطقی هستند و سوالم این است که اشکال نداره با یک نفر از فامیل های شون که منطقی است این مسئله را در میان بگزارم . چون واقعا نمی دونم چی کار کنم

    • سلام خسته نباشید همسر من خیلی شکاک خیلی من بدون اجازش بیرون نمیرم اصلا تنهایی بیرون نمیزاره برم من همه اینارو تحمل کردم ولی بازم تهمت و شکاک زن اولش بخاطره همون ازش جدا شده من دومی ام یعنی پیششم باشه تا من گوشی بگیرم بهم شک می‌کنه فک می‌کنه ب کسی پیام میدم تا میگم خجالت بکش من نیستم دگ الان الکی تهمت نزن اگه خونه باشه گوشیم همش دستشه تا حرف میزنم میگیره منو میزنه دگ خسته شدم چیکا کنم

  46. سلام من فاطمه۲۸سالمه ۹ساله ازدواج کردم از روزه اول باخانواده همسرم بحث داشتیم وداریم وحتی مدتیه که کلاباهاشون قطع ارتباط کردم ولی همش افکاره منفیشون میاد توذهنم من ازلحاظ اعصاب خیلی ضعیف شدمه بطوری که اصلانمیتونم با۲تابچهام کناربیام داعم کتکشون میزنم وقتی به دخترام نگامیکنم انگار حس تنفردارم ازشون نمیدونم چرا ازلحاظ روحی اینقدر داغون شدم خودمم نمیدونم هدفم ازاین کاراورفتارای اشتباه چیه توروخدا برامن درمونی پیداکنیدواقعابخاطررفتارام زندگیم داره خراب میشه خودمم دارم روانی میشم بخدا

    • سلام خسته نباشید همسر من خیلی شکاک خیلی من بدون اجازش بیرون نمیرم اصلا تنهایی بیرون نمیزاره برم من همه اینارو تحمل کردم ولی بازم تهمت و شکاک زن اولش بخاطره همون ازش جدا شده من دومی ام یعنی پیششم باشه تا من گوشی بگیرم بهم شک می‌کنه فک می‌کنه ب کسی پیام میدم تا میگم خجالت بکش من نیستم دگ الان الکی تهمت نزن اگه خونه باشه گوشیم همش دستشه تا حرف میزنم میگیره منو میزنه دگ خسته شدم چیکا کنم

      • همسر منم قبلا اونجوری بود ولی یبار رک و راست بهش گفتم ک ت به من شک دا ی هی ب من گیر میدی حتی دعوا راه انداختم اخرش ولم کرد ولی هنوزم بعضی موقع ها یجوری بهم نگا میکنه انگار ک دارم بهش خیانت میکنم

      • همسر منم قبلا اونجوری بود ولی یبار رک و راست بهش گفتم ک ت به من شک دا ی هی ب من گیر میدی حتی دعوا راه انداختم اخرش ولم کرد ولی هنوزم بعضی موقع ها یجوری بهم نگا میکنه انگار ک دارم بهش خیانت میکنم

  47. سلام روز بخیر من نزدیک دو سال ازدواج کردم مشکلم با همسرم این که خیلی حساس همه چی با هم مقایسه میکنی میگه فلان کار خونواده ت برای دوماد جدید کرد برای من نکرد یا جدیدا گوشی منم چک میکنه

    • سلام
      منم به این مشکل دچار بودم و خیلی اذیت شدم ولی خدا رو شکر با مشورت و مطالعه و … و تمرین و پیادع کردن چیزایی که یادگرفتع بودم الان بیشتر مشکلاتم حل شده. یکی از اون کارها بع زبان آوردن و و قدر دانی از کوچکترین کارهای خوب همسرم بود. مثلا وقتی بعد غذا میگفت دستت درد نکنه منم میگفتم دست تو هم درد نکنه که موادش رو تهیه میکنی، با دست تو این چیزا میاد خونمون.
      در مورد رسم و رسومات و … اگه واقعا در حق همسرتون کوتاهی شده، مثلا من میگفتم حق با توئه، تو لیاقتت بیشتر از این حرفاست، اما الان نن و تو مهمیم، بیا خودمون پیش خودمون عزیز باشیم….

    • باز شدن بخت مهم نیس. دعا کن ب جا باز شه. ماهایی ک( از نظر خودمون با دید باز) ازدواج کردیم زندگیمون شده این. دعا کن خدا ی قسمت خوب نصیبت کنه. کاش من بختم باز نمیشد. من خواستگار زیاد داشتم اما نمیدونم چرا قسمتم با بدترینشون شد.اونم تو ۳۷ سالگی

  48. فاطمه السادات .

    سلام من دختری ۳۶ سالمه مجرد هستم آیا ذکر یا دعایی هست بختم باز بشه

  49. سلام من مطلقه هستم حدود ۴سال هست جدا شدم دوفرزند پسر دارم ۱۰ ساله و۱۲ ساله…نزدیک به سه سال هست با یه اقا آشنا شدم اونم مطلقه هست همدیگرو خیلی دوست داریم ولی خانوادش راصی به ازدواج نیستن بارها تصمیم گرفتیم از هم جدابشیم ولی نتونستیم خیلی نسبت بهش حساس هستم وابستگیم نسبت بهش زیاد هست ازیه نطر هم چون اون میدونه خیلی دوسش دارم ونمیتونم ازش جداباشم چندبار بهم خیانت کرده دیه خسته شدم میخوام یکم ازش دور باشم هرسری تصمیم میگیرم فقط چندساعت طاقت میارم دوباره زنگش میزنه خواهش میکنم کمکم کنید

    • سلام خانم محترم ایشون اگه شمارو دوست داشتن که بهتون خیانت نمی‌کرد سخت و وفادارانه پافشاری میکرد برای رسیدن به شما بنظر من این رابطه سرانجامی ندارن و بهتره خاتمه پیدا کنه به چند علت یکی خیانت اونم چندین مرتبه مطمین باشید بعد ازدواج هم ادامه داره و مخالفت خانواده ایشون بنظرم خانواده رکن بسیار مهمیه لطفا توی انتخاب خودتون دقت کنید موفق باشید

    • سلام گلم منم چون تجربه تقریبا شبیه شمارو داشتم بهتون پیشنهاد میکنم اصلا فکر اون آقا رو ازسرتون بیرون کنین اجازه ندید بخاطر اینکه دوستش دارید از شما سو استفاده کنه و باعث بشه همیشه حالتون بد باشه اگه با این آقا هم وارد زندگی مشترک بشین مطمینم خیلی زود خودتون پشیمون میشی پس خواهش میکنم درد جدایی الان رو تحمل کنین ولی نزارید دوباره بعداز اینکه وارد زندگی مشترک شدید یه بار دیگه شکست رو‌تجربه کنین

  50. من با خانوادم مشکل دارم بین من و بچه بزرگ تر فرق میزارن در حدی کع بعضی وقتا فکر میکنم خانواده واقعیم نیستن. خیلی هم قدیمی فکر میکنن. اصلا دوست ندارم تو این خانواده باشم یه دوستام حسادت میکنم میگم کاشکی من جای اونا بودم. بهم رسیدگی نمیشع توقع بالایی هم دارن.دوست دارع مثل قدیمی ها زندگی کنم مثل 30سال پیش نمیزارن مثل بچه های امروزی زندگی کنم. خودشون رشد فکری ندارن نمیخوان منم داشته باشم

    • دوست عزیز زنذگی خودتو با دیگران مقایسه نکن شما که از درون زندگی اونا خبر نداری. حسادت نداشته باش اهدافت رو بنویس و سعی کن به اهدافت برسی. همه ی پدرومادرها فرزندان شون رو دوست دارن. تو فقط تلاش تو بکن سعی کن خودت باشی. سعی کن روی رشد فکری خودت کار کنی و روی تقویت عزت نفست کار کنی

      • سلام وقتتون بخیر تو زندگیم احساس میکنم به بن بست خوردم با این که متاهل هستم همیشه تنهام شوهرم هفت روز هفته صبح ها سر کار هستند عصرها به بهانه ورزش خونه نیست یه جمعه هم اگه باشه همش سرش تو گوشی یا حرف زدن با دوستاش میگذره کلا برای خودش زندگی می‌کنه تا قهر میکنیم اولین کارش اینه جاش رو عوض می‌کنه تو قهر پیش قدم هست زندگیم سرد سرد داره میگذره خیلی حرف دارم نمی‌دونم از کجا شروع کنم لطفا کمکم کنید

        • دقیقا من هم با خانمم همچین زندگی رو دارم و دیگه خسته خسته شدم

        • سلام شما بهش توجه کن محبت کن کنارش باش ذوق صحبت کردن با خودتون رو درونش به وجود بیار باهاش صحبت کن ابراز علاقه کن

        • صدرصدکمبود محبت داره واز کنارتو بهش نمیرسه از این نوع. رفتارمیکنه سعی کن درکش کنی ببینی مشل کاراز کجااست ببین لنگ کار از کجاست

        • سلام وقت بخیر.من خانمی هستم ۲۴ ساله که یکسالی هست ازدواج کردم.همسرم و خانواده همسرم خیلی خوبن ولی مشکل من خواهر ایشونه.من و همسرم قبل ازدواج همدیگرو دوست داشتیم و وقتی همسرم این موضوع رو به خواهرش میگه و ازش میخواد که بیان خواستگاری من، از همون اول این خانم مخالفت میکنه و میگه من خودم میخواستم برات زن بگیرم .الانم که ازدواج کردیم از همون اول این خانم انگار با من مشکل داره و هربار منو با حرفاش و رفتاراش ازار میده ولی پیش شوهرم جوری رفتار میکنه انگار منو دوس داره هربارم که به شوهرم میگم میگه اشتباه میکنی دوست داره اینطوری نیست .اصلا کاری به ازارای این خانم ندارم که چقد روی روانم تاثیر میزاره این بیشتر اذیتم میکنه که حس میکنم شوهرم هربار طرف اونو میگیره بجای اینکه حقو به من بده.اینم بگم من اصلا ادمی نیستم دنبال بحث یا ازار کسی باشم کلا سرم تو زندگی خودمه ولی این خانم هربار به نحوی ناراحتم میکنه.حالا من چیکار کنم که این مسئله باعث اختلاف بین منو‌شوهرم نشه چون ما واقعا همو دوس داریمو مشکلی با هم نداریم ولب هربار که من این خانمو میبینم بینمون مشکل بوجود میاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.