دعوا با همسر در زندگی زناشویی امری طبیعی است. بسیاری از مردم مشاجره با همسر را نشانه شکست در ازدواج یا نشانه وجود مشکلات زندگی مشترک در نظر میگیرند. بااینحال، تحقیقات روانشناسی نشان میدهد، جروبحث و دعوا با همسر گفتگو را تسهیل میکند و موجب آگاهی زوج نسبت به دیدگاه همدیگر میگردد.
بنابراین، بسیار مهم است در نظر داشته باشید دعوا با همسر میتواند برای حفظ رابطه بسیار سودمند باشد. موضوعات دعوا با همسر نشان میدهد چه چیزی برای زن و شوهر در زندگی دارای اهمیت است و فرصتی فراهم میکند تا احساسات خود نسبت به روابطی که داریم را بشناسیم و بدانیم بهعنوان همسر و شریک زندگی در چه جایگاهی قرار داریم.
چند نکته در حین دعوا با همسر از نظر روانشناسی
- نکته اول اینکه به یاد داشته باشید جروبحث و دعوا با همسر نباید بهعنوان یک تهدید در ازدواج در نظر گرفته شوند؛ بلکه امری است که میتواند به تکامل و رشد و بهبود رابطه عاطفی با همسر کمک کند و شما را راهنمایی کند تا دراینرابطه، همسر خود را بهتر بشناسید. شما همچنین در حین دعوا و مشاجره با همسر به خودشناسی بیشتری دست مییابید.
- نکته دوم که بسیار مهم است، شما باید تشخیص دهید چه زمانی «آماده» بحث و گفتگو با همسر خود هستید. یکی از بزرگترین اشتباهاتی که زوج در زندگی مشترک با آن روبرو هستند این است، زمانی بحث و گفتگو میکنند که ازلحاظ احساسی آمادگی لازم را ندارند و برای گوش دادن یا درک دیدگاه همسر خود درباره حل مشکلات زناشویی آماده نیستند. گوش دادن به صحبتهای همسر به معنای «پذیرش» بیچونوچرای حرفهای او نیست، بلکه گوش دادن به معنای آن است که شما دیدگاه و نظر همسر خود را درک کنید. بنابراین، بهترین زمان برای بحث و گفتگو و دعوا با همسر زمانی نیست که موضوعی به طور اتفاقی پیش میآید یا شما نمیتوانید منطقی برخورد نمایید؛ بنابراین باید طوری برنامهریزی کنید که هر دو بتوانید بر روی موضوع موردنظر تمرکز کنید، بدون اینکه احساسات مانع این گفتگو شوند.
- نکته سوم موضوع انعطافپذیری در حین دعوا با همسر است. بسیاری از زوجها با انتظارات یکطرفه وارد بحث و گفتگو با همسر خود میشوند. اما نکته هیجانانگیز در ازدواج این است که همسر ما توانایی تغییر نظرات و نگرشهای ما را دارد و ما باید بر مبنای آنچه که از دیدگاه طرف مقابل از یک موضوع یاد میگیریم، نسبت به تغییرش پذیرا باشیم. این بدان معنا نیست که ما همیشه باید به اراده و میل همسر خود رفتار کنیم و تحت تأثیر قرار بگیریم، بلکه باید این نکته را در نظر بگیریم که تغییر موضع و دیدگاه ما درست و مناسب باشد.
- نکته چهارم این است که به یاد داشته باشیم همه ما آسیبپذیر هستیم. حتی اگر همسر یا دوست نزدیک ما طوری عمل کند که “همه چیز را میداند”، ما باید رفتار مناسب با همسر را اول از خودمان شروع کنیم. ما باید برای تغییر رفتار در ازدواج انعطافپذیر باشیم. اگر اول خودمان را تغییر دهیم، بیشتر احتمال دارد که همسر ما نیز تغییر کند.
اغلب ما انتظار داریم همسر ما “همه چیز دان” یا “کامل” باشد. در عوض باید در نظر داشت طرف مقابل ما نیز فقط یک مرد یا زن معمولی است و ممکن است اشتباهاتی را مرتکب شود. قضاوت زود هنگام در مورد همسر آسان است، اما بخش مهمی از مدیریت در حل اختلاف با همسر این است، زمانی را به فکر کردن و درک خواسته و نظرات همسر خود اختصاص دهید. به عقیده این مشاور خانواده، حدس و گمان ما مهم نیست، مهم این است که مکث کنیم و به نیازهای خود، نیازهای شریک زندگی و همچنین نیازهای مشترک فکر کنیم تا در کنار همسر خود یک ازدواج موفق را تجربه کنیم.
علت دعوای زیاد زن و شوهر
هنگامیکه بحث از ازدواج و رابطه زناشویی درمیان است, دعوای زن و شوهر موضوعی غیرقابلاجتناب است. اما این اختلافات نباید موجب پریشانی یا بیتفاوتی عاطفی زوج نسبت به هم گردد. به عقیده دبورا گرودی, محقق و زوج درمانگر ، زوج میتوانند با همسر خود اختلاف و حتی دعوا داشته و درعینحال هم چنان به همسر خود احترام بگذارد.
این دکتر روانشناس معتقد است: احتمال افزایش طلاق در ازدواج هایی که هیچ اختلاف نظری بین زن و شوهر وجود ندارد بیشتر است. روابط زناشویی که شور و اشتیاق در آنها کاملاً از بین رفته و یا از همان ابتدا شور و شوقی در ازدواج آنها نبوده, مثال ازدواج و رابطهای است که دیگر نمیتوان آن را نجات داد”. این مشاور خانواده معتقد است هنگامیکه یکی از زوج یا هر دو نسبت به روابط زناشویی خود بی تفاوت باشند, احتمالاً مسائل آنقدر برای آنها بیاهمیت است که حتی درباره آن با همسر خود به بحث و مشاجره نمیپردازند.
بااینحال, اختلافات زناشویی مکرر که به سلامت روانی و جسمی زن و شوهر در زندگی مشترک آسیب میزند یقیناً منجر به تجربه یک ازدواج موفق و پایدار نخواهد شد. بر اساس مطالعهای که در انجمن روانشناسی اجتماعی و شخصیت در سال 2012 به چاپ رسید, شما میتوانید به شیوهای سازنده با شریک و همسر خود اختلاف نظر داشته باشید بهنحویکه این اختلافات شمارا به یکدیگر نزدیکتر کند.
دعوای زن و شوهر بر سر خانواده
از گذشتهها اختلاف با خانواده همسر مشکل خیلی از زوجهای جوان بوده است. وقتی ازدواج میکنید ناچارید که با خانواده همسر خود ارتباط بگیرید و این ارتباط گاهی میتواند برای شما مشکلاتی ایجاد کند. هر اندازه که زن و مرد ازلحاظ اجتماعی و فرهنگی شبیه به هم باشند اما بازهم اختلافاتی وجود دارند.
بنابراین، طبیعی است که گاهی به خاطر همین تفاوتها دچار اختلاف با خانواده همسر شوید. زمانی باید این مسئله را جدی بگیرید و برای آن به دنبال راهکار باشید که این اختلافات وارد زندگی شخصی شما با همسرتان شوند و زندگی شما را از حالت عادی خارج کنند.
اما سؤالی که پیش میآید این است که اختلاف با خانواده همسر از کجا شروع میشود و با آن چه باید کرد؟ چگونه میتوان از این اختلاف با خانواده همسر تا حد ممکن کم کرد؟
وقتی یک مرد و یک زن با هم ازدواج میکنند و یک خانواده جدید تشکیل میدهند، به قول روانشناسان این خانواده جدید، یک سیستم جدیدی جدای از خانواده های دو طرف است، یعنی هم مرد و هم زن هرکدام در یک خانوادهای زندگی میکردند ولی وقتی ازدواج میکنند یعنی از آن خانوادهها جدا شدند و باهم یک سیستم جدیدی را تشکیل دادند که قوانین خاص خودش را دارد و اولویت و اهمیت این خانواده، برای زن و مرد بیشتر از خانواده قبلی است و باید تمام تلاش خود را معطوف به این سیستم بکنند نه سیستم قبلی که در آن زندگی میکردند.
قانون دیگری که خیلی مهم است اینکه خانواده جدید باید مرز داشته باشد و مرز این خانواده یا سیستم جدید با خانواده های قبلی دقیقاً مشخص باشد، در غیر اینصورت بین زن و شوهر مشکل پیش میآید؛ و اینکه من گفتم مستقل شوید بخاطر همین بود تا وقتی شما با والدینتان زندگی میکنید در واقع این مرز خانواده جدید با خانواده قبلی نامشخص و درهم میشود و مشکلات زیادی به وجود میآید، و جمله همسر شما که میگه «همش دخالت می کنن» یعنی مرز سیستم شما و سیستم والدین شما باهم مخلوط و درهم شده و قابل تفکیک نیست.
پس اولاً برای اینکه مشکلات زن و شوهر کمتر شود اگر برای شما ممکن است، در گام اول باید مستقل شوید و زندگی خودتان را داشته باشید و همه تصمیمات زندگی مشترکتان را شما و همسرتان بگیرید و به کسی هم اجازه دخالت ندهید حتی پدر و مادرتان و دیگران.
ثانیاً وقتی مستقل شدید دیگر شما سعی نکن بهزور بخواهی محبت خانوادهات را به همسرت بقبولانی، چون محبت زوری نمیشود، اصلاً بحث خانوادهات را نکن که چقدر خوبن، به تو محبت کردن، غیر از اونا کسی رو نداری و غیره. چون تاثیری نداره، اگر خودش محبت ببینه خودبهخود نسبت به اونها علاقهمند میشه، ولی با حرف نمیشود و شما باید او رو درک کنی که از شهر دیگری دور از خانوادهاش دارد با شما زندگی میکند و با خوبیها و بدیها شما میسازد.
وقتی یک مرد ازدواج میکند در قدم اول باید همسرش مقدم بر همه باشد و به او محبت کند، چون همسر است که برای او میماند، چون جایگاه رفیع و بلند پدر و مادر که مشخص و محفوظ است، اما بهگونهای نباشد که همسر شما که تکوتنها اینجاست، خانواده شما هم که به قول شما دیگه قبولش ندارن، شما هم طرفدارخانواده ات هستی، خب اون چیکار کنه؟ تنها کسی که میتونه از او حمایت کنه هم او رو تنها گذاشته، و این چیزها باعث میشه که رفتار یک زن عوض بشه و احساس تنهایی و افسردگی کند. او نباید خانواده شما را دریابد، بلکه فقط باید شما را دریابد و شما هم ایشان را دریابی و لاغیر.
راه حل دعوا زن و شوهر
محققان روانشناسی دریافتند هرچند دعوای زن و شوهر ممکن است در کوتاهمدت موجب دلخوری و رنجش شود, اما زمینهساز مکالمات صادقانهای است که در بلندمدت برای بهبود روابط زناشویی زوج مفید خواهد بود.
اگر تصمیم دارید اختلافات زناشویی خود را به شیوهای مؤثرتر و سالمتر هدایت کنید, در مشاجره و دعوا با همسر خود این موارد را در نظر بگیرید:
نسبت به دعوای زن و شوهری خود کنجکاو باشید
دکتر استراندر, دانشیار مددکاری اجتماعی در دانشگاه دیپال, در طول جلسات مشاوره خانواده خود اغلب از زوجها میپرسد: ” دعوای زن و شوهر در ساعت 17 در طول روزهای هفته شبیه چیست؟ آنها بهنوعی لبخند میزنند, چراکه پاسخ آن را میدانند. به گفته او دلیل چنین واکنشی این است که زوج معمولاً دعواهایی از این قبیل را تقریباً بر اساس یک روال همیشگی بارها تجربه میکنند, بدون اینکه دعوای زن و شوهر رفع شود.
این مشاور خانواده در ادامه میگوید: “یکی از دلایل رایج دعوای ساعت 17, این است که یکی از زوج میخواهد درباره روزی که پشت سر گذاشته با همسر خود صحبت کند تا بدینوسیله از استرس ناشی از محل کار رهایی یابد و دیگری از گوش دادن به صحبتهای همسر بیاعتنا است. این شرایط احتمالاً موجب میشود یکی از زوج، دیگری را به بیتوجهی و بیاحترامی متهم کرده و طرف مقابل نیز احساس میکند که مورد اهانت و توهین قرارگرفته است.
در عوض, این مشاور خانواده زوجها را تشویق میکند تا به شناسایی علل و انگیزه این دعواهای تکراری بپردازند و بهجای اینکه اجازه دهند اختلافات زناشویی فوران کند, راهی برای صلح و آشتی پیدا کنند. بهجای پیروی از روال قدیمی همیشگی, توجه داشته باشید که دعوای زن و شوهر زمانی شروع میشود که یکی از زوج خسته از سر کار به خانه میآید و دنبال بهانه ای برای تخلیه فشار روانی و استرس خود است. این مشاور خانواده معتقد است که میتوان به شریک زندگی خود چنین بگوئید: ” بهتر نیست اگر کمی درنگ کنیم, به یکدیگر سلام کنیم یا یکدیگر را ببوسیم, 15 دقیقه صبر کنیم و دوباره کنار هم به گفتگو بنشینیم؟”
بهاینترتیب, زوج میتوانند به نحوی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند که تمایل به شنیدن صحبتهای طرف مقابل درباره اتفاقات روزانه را داشته باشند و در کنار یکدیگر بهترین راه برای انجام چنین کاری را پیدا کنند.
زمانی را برای صحبت درباره اختلافات با همسر خود تعیین کنید
حتی اگر از آزادانهترین روشهای ارتباط با همسر نیز استفاده کنید, بازهم دعوای زن و شوهر ادامه دارد. بر اساس گفته دکتر گرودی، مشاور ازدواج و خانواده، بهتر است هنگام بروز اختلاف با همسر , زمانی را برای بحث و گفتگو درباره مشکلات زناشویی موجود اختصاص دهیم. او پیشنهاد میکند، هنگام شروع دعوا و مشاجره با همسر به او بگوئید: “بهتر است این موضوع را به شب موکول کنیم, یا زمان دیگری که وقت و تمرکز کافی برای صحبت درباره آن داشته باشیم”.
این متخصص روانشناس در ادامه میگوید موکول کردن صحبت با همسر به زمانی معین، برای حل اختلافات زناشویی این فرصت را در اختیار زوج قرار میدهد تا بتوانند خود را برای تفکر و ارائه نظرات بهتر آماده کنند. آنها در این فاصله زمانی میتوانند بهترین راه برای بیان آرامتر و منطقیتر احساسات خود پیدا کنند, بهنحویکه از بروز رفتارهای تدافعی یا اتهامآمیز هنگام گفتگو با همسر جلوگیری شود. گرودی میگوید: ” در هنگام دعوای زن و شوهر خیلی از حرفها از روی احساس خشم و عصبانیت و بدون اراده و فکر قبلی بر زبان آورده میشود بهطوریکه علیرغم احساس پشیمانی آنها پس از فروکش کردن خشم، اما تأثیر منفی این رفتار در خاطر زوج خواهد ماند.
درصورت نیاز به استراحت، دعوای زن و شوهری را متوقف کنید
این مشاور خانواده در ادامه میگوید: در طول مشاجره بسیار متداول است که یکی از زوج یا هر دو آنها وارد حالت “جنگوگریز یا تسلیم” شود. انسان زمانی وارد یکی از این سه حالت میشود که احساس خطر کند. استراندر در ادامه میگوید ” جنگوگریز” به حالتی اطلاق میشود که در آن هورمونهای استرس فعال شده و فرد واکنش تندی در مقابله با استرس از خود بروز می دهد.
هنگامیکه زوج در چنین وضعیت پرمخاطرهای قرار میگیرند, حل مشکلات زناشویی بسیار بعید به نظر میرسد چراکه هر یک از زوج تنها میخواهد به تهدیدی که از سوی طرف مقابل احساس میکند واکنش نشان دهد. بر اساس نظر دکتر استراندر، در شرایطی که تنها یکی از طرفین در حالت “جنگوگریز یا تسلیم”, و دیگری به دنبال حل مشکل باشد, هر دو طرف درمانده شده و دعوای زن و شوهر تشدید خواهد شد.
این مشاور خانواده در ادامه میگوید: ” اگر شما واقعاً از همسر خود دلخور هستید و او سعی در حل مشکل دارد, ممکن است اینطور به نظر برسد که او حتی به صحبتهای شما گوش نمیدهد. معمولاً پیشنهاد من برای چنین لحظاتی این است که یکی از طرفین اعلام توقف دعوا کند”. شما میتوانید این اعلام توقف را طوری برنامهریزی کنید که همسر شما احساس بیاعتنایی و نادیده گرفته شدن از جانب شما نداشته باشد.
بنا بر پیشنهاد این مشاور خانواده شما میتوانید در حین دعوا با همسر خود چنین بگوئید: ” بسیار خوب, من میخواهم دراینباره صحبت کنم. اما به 10 دقیقه زمان نیاز دارم تا کمی آرام بگیرم. من عاشق تو هستم, قصد ندارم جایی بروم. ما دوباره درباره این موضوع صحبت کرده و راهحلی برای مشکل پیدا میکنیم”. دکتر استراندر میگوید هنگامیکه زوج پس از وقفهای کوتاه دوباره گفتگو را از سر میگیرند, هر دو آنها شرایط بهتری برای بهبود واقعی اوضاع خواهند یافت.
بهجای شکایت از همسر, از او درخواست کنید
اکثر مشاجرات با این دو کلمه شروع میشود: ” تو همیشه”. بر اساس گفته دکتر استراندر، افراد بهجای اینکه از همسر خود درخواست کنند تا کار موردنظر آنها, برای مثال نظافت خانه, را انجام دهد سریعاً شروع به اتهام و توهین به همسر میکنند. استراندر میگوید: “شما آنچه را که از همسر خود انتظار دارید به دست نمیآورید و این به شیوه بیان درخواست شما مربوط میشود”. بهعنوانمثال، بسیاری افراد بهجای اینکه مستقیماً از همسر خود درخواست کمک کنند از او با لحن تهمت آمیز میپرسند: چرا هیچوقت آن کار را انجام نمیدهی؟
بنا بر نظر دکتر استراندر بیان این جمله که:”من زیاد حالم خوب نیست. بههمریختگی خانه من را دچار استرس میکند، اشکالی ندارِد اگر بعضی از وسایل را جمعوجور کنی؟” شفافتر و محترمانهتر از این است که همسر خود را تنها به این دلیل که نتوانسته خواسته شمارا برآورده سازد, تحقیر و سرزنش کنید. بعلاوه, احتمال انجام کارها توسط همسر به این شیوه بیشتر خواهد بود.
گوش دهید و از شریک خود بخواهید مسائل را شفافتر بیان کند
دکتر گرودی میگوید هنگامیکه زمان گفتگو با همسر فرا می رسد, مهمترین کاری که زوج میتوانند انجام دهند این است که بدون قطع صحبت به حرف یکدیگر گوش فرا دهند. این کار سختتر از آن چیزیست که به نظر میرسد. بنا بر نظر این دکتر روانشناس درصورتیکه همسر شما احساس کند حرف او را نمی فهمید، باید تا هنگامیکه این احساس برطرف شود، به گوش دادن ادامه دهید. سپس, اگر چیزی هست که درست متوجه نشدهاید, از او بخواهید مسئله را واضحتر توضیح دهد.
طرح این پرسش که”چی باعث میشه احساس کنی من به حرفات گوش نمیدهم؟” نسبت به جمله ” خوب, من دارم گوش میدهم, پس باید احساس کنی که حرفهایت را میشنوم” روش عاقلانهتری برای گوش سپردن به گله و شکایت همسر است. هنگامیکه همسر شما در حال صحبت کردن است, مطمئن شوید که با او تماس چشمی برقرار کردهاید و بدنتان به سمت او قرارگرفته است, چراکه این کار نشان میدهد شما در حال گوش دادن به همسر خود هستید. دکتر گرودی میگوید این تفاهمهای کوچک میتواند از دعوای زن و شوهر و اختلافات آنها تا حد زیادی بکاهد.
و البته, بنا بر گفته این مشاور خانواده، در حین دعوای زن و شوهر باید از تهدید ، تحقیر ، ترور شخصیت و توهین به همسر خودداری کنید. هنگامیکه کار به توهین و بیاحترامی به همسر میرسد, باید بحث را خاتمه داد, چراکه زوج با این روش به جایی نمیرسند”. هر دو طرف میتوانند پس از صرف اندکی وقت برای آرام شدن, دوباره گفتگو به همسر را از سر بگیرند.
شیوه صحیح معذرتخواهی و آشتی با همسر خود را بیاموزید
دکتر استراندر میگوید درست همانطور که افراد زبان عشق متفاوتی دارند, آنها از زبان معذرتخواهی متفاوتی نیز برخوردارند. بنا بر نظر این مشاور خانواده، تنها به آگاهی از اینکه همسر خود را ناراحت کردهاید و یک معذرتخواهی به او بدهکار هستید, بسنده نکنید: شما باید آنقدر او را بشناسید که بتوانید شیوه معذرتخواهی خود را با نیازهای او تنظیم کنید.
دکتر استراندر میگوید: ” برخی افراد کارهای بزرگ را دوست دارند و برخی دیگر تنها منتظر شنیدن این جمله هستند: “من واقعاً متأسفم که احساسات تو رو جریحهدار کردم. سعی میکنم دیگه این کار رو تکرار نکنم”. ” این روند مشخص میکند که چه چیزی برای همسر شما اهمیت دارد”.
اونقدر روان شناسی تناقض داره که من برخی وقتها فکر میکنم خود روانشناس ها نیاز شدید به مشاوره دارند اما این بار فیلسوفها باید اینا رو متوجه دنیای پر از پاردوکسشون بکنند. میگه دعوا کنید همراه باهاش به هم دیگه احترام بزارید. مگه میشه؟؟ دعوا اسمش روشه تو دعوا همه چی هست غیر از احترام. یه چی رو میگن که فقط حرف زده باشند. میگه همسر میتونه ما رو تغییر بده اما این به معنای پذیرش کامل حرف اون نیست. یعنی چی این حرف؟ همسر منو تغییر میده اما من میتونم ارادم رو حفظ کنم. همین تناقضات عجیب و غریب روانشناسی هست که باعث شده این رشته به هیچ دردی نخوره
حقیقتش الان که دارم مینویسم امیدی به درست شدنش ندارم من خودم سرشار از عشقم و دوست دارم به عشقم محبت کنم زمان دانشگاه به همه درس زناشویی میدادم اما الان خودم مثل خر گیر کردم خانمم یه آدم خیلی شکاک و بدبین به صورت حاد هستش به طوری که سه ماه بدون اینکه من بدونم توی گوشیم صداضبط کن نصب کرده بود و در مواقعه ای که من میخوابیدم مکالمه هامو گوش میکرد خدا رو شکر تو این ۳ ماه من روسفید بودم اما بازم درست نشده و میگه تو یه گوشیه دیگه داری تو پیش یکی دیگه داری میری از لحاظ جنسی با شرایط جسمی عالیم به بهترین شکل ممکن تعمینش میکنم ولی الکی میگه تو واسم کم میزاری تو خروسیو…میدونم که خیلی دوسم داره و عاشقمه ولی مثل دشمن خونیش باهام رفتار میکنه سرکوچکترین مسائل به بدترین شکل ممکن باهام دعوا میکنه و همیشه تهدیدم میکنه که آبرومو میبره موندم واقعا چیکار کنم
سلام بنده نشانه ای از عشق و صمیمیت در بین شما ندیدم. اگر مهارت گفتگو با همسر خود را تقویت کنید. پای صحبت های همسرتان بنشینید و با احساس همدردی به گفته های همسر خوب گوش دهید، متوجه خواهید شد که نیازهای عاطفی زنان باید تامین شود.
شما هم همانند بسیاری از زوج ها، اختلافاتی در زندگی زناشویی دارید که قطعا با برقراری ارتباط صحیح با همسر قابل رفع شدن هستند.
من خانمی هستم که عاشقانه شوهرم رو میپرستم وخیلی هم اون رو دوستدارم واون هم خدایش برام کم نمیزاره اما گاهی اوقات خیلی بهونه گیر و خیلی عصبی میشم وگیر میدم وگاهی اوقات خانوادش رواعصابم میرن وبجث ودعوامون میشه یا خانواده خودم بخصوص اقوام حرفاشون برام الکی مهم میشن وعصبی میشم بعدش دلم میخواد زیاد گریه کنم ودعوا دلم بخدا نمیشه زندگیم زهر بکنم یا زیاد سر شوهرم منت بزارم یا گیربدم مثل یکی که همش کنترلش میخواد بکنه اما من نمیدونم چجوری اخلاق گندمو عوض بکنم حالم از خودم بهم میخوره با این وضعیتم انگار از چشم شوهرم میوفتم ..تورو خدا راهنماییم کنید گاهی اوقات دلم مرگ میخواد شاید اون لحظه شوهرم خوشبخت بشه در صورتیکه خودش میگه من بدون تو میمرم ..ناگفته نمونه شوهرم وقتی دعوامیکنه بهم میگه میخواد بمیره یا خدا منو بکشه یا خودمو میکشم ویا هم منو میزنه هم خودشو من ازاین کارش وحرفاش روانی میشم دوستندارم یک مو از سرش کم بشه حتی دوست ندارم به زبون بیاره حاضرم منو کتک بزنه اما خودشو نه..
اینکه متوجه مشکلاتی در درون خود شده اید نشانه مثبتی در حل اختلافات زناشویی است. البته در اختلاف زن و شوهر هر یک سهمی در بروز این اختلافات دارند. مهم این است قبل از بهبود رابطه عاطفی با همسر، هر یک از زوجین در رفع مشکلات درونی خود تلاش کنند.
این احساس لجبازی و گیر دادن که موجب دعوای زن و شوهری شده قطعا ریشه در مشکلات درون شما دارد. خبر خوب اینکه، با مطالعه و افزایش آگاهی و تمرین آموخته ها، می توانید بر این مشکلات درونی مقابله کنید. وقتی مهارت مقابله با احساسات منفی و راه از بین بردن افکار منفی را آموختید، قطعا در ارتباط با همسر بسیار موفق خواهید بود.
من با شوهرم هر روز دعوا میکنم جرو بحث میکنیم سر کوچکترین حرف خیلی دوسش دارم اونم دوستم داره فقط خعلی دعوا میکنیم روزم شده گریه ناراحتی
اگر زن وشوهر با هم دعوا کنند و مقصر هم شوهر باشد حالا برای آشتی کردن زن پیش شوهرش برود یا شوهر پیش زنش بیایید
من ۲۷ سالمه شوهرم ۳۷ و یک فرزند ۶ ساله داریم اصلا شوهرم رو دوستندارم از اولم با هم تفاهم نداشتیم اوضاع مالی بدی نداریم ولی انقدر اتفاقات بد و دعواهای زباد تو زندگیم بوده ازش بدم اومده و دوسدارم جدابشم اما از جداشدنم میترسم از طرفی با خودم میگم مگه من چند بار بدنیا میاد که این حق رو از خودم بگیرم نتونم دوباره زندگیمو بسازم درضمن ما چند بار مشاوره هم رفتیم اما به نتیجه ای نرسیدیم سر کوچیک ترین مسائل باهم اختلاف داریم حس میکنم بچه م داره این وسط آزار روحی میبینه هرسری تصمیم گرفتیم باهم خوب بشیم همچی بدتر شد واقعا خسته شدم ازین شرایط سر دوراهی گیر کردم
سلام خسته نباشید ،شوهر من اصلا نمیزاره حرفت تموم بشه بینم چی میخوای بگی ،فوری یا داد بیداد راه میندازه یا کتک میزنه ،منم یا هی مجبورم غصه هامو تو خودم بریزم
من خیلی ناراحتم چون سه تا چهارروز شوهرم باهم خوبه بعد دیگه یه بهونی بی ربط میار ودعوا راه میندازه باهم ودیگه حتی بهم نگاهم نمیکنه تا وقتی که همه تقصیررارو گردن خودم ندازم اونم باکلی التماس ومعذرت خواهی تاباهم آشتی کنه اونم باکلی منت کشی توروخدا راه راهنمایم کنید دارم دیونه میشم
سلام خستہ نباشی من ھروز باشوھرم دعوا دارم ۔سرہ تمام چیزا۔۔راہ میرم گیرم۔میشینم گیرم ۔باھاش نمیشہ یہ ثانیہ حرف زد ۔فقط برا شام وناھار خونست. من وشوھرم ھمسن ھستیم ھمدیگہ ھم دوس داریم کارمندم ۔انتظار خانم خونہ دارھم ازم دارہ ھیچ کمکی ھم بھم نمیدہ ۔یہ لیوان کمکم اززمین برنمیدارہ ۔۔ھمش غر میزنہ ۔۔باھمہ چی کار دارہ ۔بدون اجازش تا سر کوچہ نمیزارہ برم ۔اگہ ازشم اجازہ بگیرم نمیزارہ برم بمیرمم نمیبرم دکتر۔خونہ مامانم نمیبرم الان ۳ماہ میشہ نرفتم خونشون بداخلاقہ واقعا خستہ شدم باکوچکترین حرفی دعوا رو شروع میکنہ برام ھیچی نمیخرہ
من وهمسرم حدود ۲۰ سال هست که باهم ازدواج کردیم ودو فرزند ۱۴ و۱۵ ساله داریم با کلی مشکل مالی که دارم الان نزدیک شده به رسیدن ارثیه پدرومادرم وبعد از ۲۰ سال الان شاید هم اشتباه بکنم ولی فکر میکنم بخاطر گرفتن مهریه همسرم دائما در حال بحث وگفتگو بامن میباشد ومن هم سریع ازکوره درمیرم ونمیتوانم مدیریت بحران کنم الان من ازاین برنامه گله ای ندارم ولی این موضوع باعث رنجیدن فرزندانم میشه میخوام از این بحران به سلامت عبور کنم لطفا راهنماییم بفرمایید متشکرم. شاید هم بخاطر بد اخلاقیهایی بوده که در ابتدای ازدواجمان از اینجانب سر زده ولی الان دوست دارم درکنار همسر وفرزندانم ازاین فضای نفسگیر عبور کنم ممنون ومتشکرم
منو همسرم هميشه دعوا ميكنيم اصلا مهاله يك روزمون بدون دعوا بگذره دعواهامون هم بخاطر اينكه مثلا بامن نميره بيرون اينقد به شوهرم التماس ميكنم كه باهم بريم بيرون اما قبول نميكنه اين يه ساله ازدواج كردم توو اين ي سال فقط 2با3بار باهام رفت بيرون اصلا اخلاقش خوب نيست نميدونم چرا حالا يه هفته ديگه تولدشه منم براش سوپرايز درست كردم بش گفتم روز تولدت بريم بيرون خوش بگذرونيم گفت اصلااا به هيچ وجه