از بین تمام تصمیمات مرتبط با فرزند پروری و تربیت فرزند که توسط والدین دلسوز گرفته میشود، دغدغه بهترین زمان برای رفتن به مهد کودک میتواند یکی از بزرگترین تصمیمات والدین برای زندگی فرزندان خود باشد. این تصمیم گیری اوایل کودکی میتواند روشهای فراوانی را تعیین کند که کودک شما خود را در ارتباط با دیگران ببیند.
عوامل مهمی برای در نظرگیری سن مناسب فرستادن کودک به مهد وجود دارد. این مقاله تنها تمرکز خود را بر روی عوامل عاطفی و روانی خواهد گذاشت. مهارت های تحصیلی و سطح توسعه شناختی نیز باید در نظر گرفته شود. کمک از یک روانشناس کودک در ارزیابی اینکه فرزند شما جلوتر از سن خود است یا خیر، میتواند مفید باشد.
از چهار تا شش سالگی، کودکان ممکن است ازلحاظ رشد عاطفی و روانی متفاوت باشند. در اینجا فهرستی از سؤالاتی را تهیهکردهام که به والدین عزیز توصیه میکنم در هنگام تصمیم گیری مهم برای فرستادن بچه به مهد کودک آنها را در نظر داشته باشند.
آیا فرزند شما میتواند راههایی برای آرام کردن خود در مهد کودک به کار ببرد؟
کودکان نحوه به آرامش رساندن خود را در سنین مختلف یاد خواهند گرفت. مربیان و دستیاران مهد کودک بهطورکلی دلسوز هستند و در زمان ناراحتی یک کودک با او احساس همدردی میکنند. بااینحال آنها یک کلاس پر از کودکانی دارند که باید با هریک از آنها بهگونهای متفاوت ابراز همدردی کنند و خود را در ناراحتی آنها شریک بدانند. ممکن است کودکان شما نسبت به زمانی که در خانه هستند یا زمانی که تحت مراقبت روزانه هستند، آرامش کمتری داشته باشد.
مراقب نشانههایی باشید که نشان میدهد کودک شما در تلاش است تا در هنگام ناراحتی، خود را به آرامش برساند. اقدامات آرامش بخشیدن به خود میتواند شامل در آغوش گرفتن یک اسباببازی موردعلاقه، درخواست در آغوش گرفته شدن، نقاشی یا رنگآمیزی و غیره باشد. اگر فرزند شما مهارت های کافی برای به آرامش رساندن خود را نداشته باشد، شاید هنوز فرستادن او به مهد کودک زود است.
آیا کودک شما میتواند صبر کند؟
در یک محیط مهد کودک انتظار میرود که کودک:
- دست خود را بلند کرده و صبر کند تا فراخوانده شود.
- قبل از بیرون رفتن از کلاس بتواند در صف بایستید.
- برای استفاده از سرویس بهداشتی اجازه بگیرد.
- منتظر بماند تا صحبتهای فرد مقابل تمام شود.
اگر فرزند شما برای منتظر ماندن مشکل دارد، ممکن است در کلاس درس چالش و درگیریهایی را با سایر دانش آموزان تجربه کند. البته بخشی از آموزش های خردسالی به کودکان کمک میکند تا مهارت های تأخیر در برآورده شدن خواستهها را توسعه دهند. باوجوداین، اغلب برای یک کودک خردسال مهم است تا برخی از این مهارت ها را قبل از رفتن به مهد کودک تقویت کند.
شاید این مطلب هم برای شما مفید باشد: تقویت مهارت های زندگی در کودکان
آیا میتوانید کودک خود را تغییر دهید؟
کودکان یک تا چهار ساله بازی موازی انجام میدهند که شامل نشستن یا ایستادن در کنار سایر کودکان است. باوجوداین، آنها اصولاً به تنهایی با برنامه و قوانین خاص خود بازی میکنند. با بزرگ شدن کودک روش بازی هایی مانند “اتل متل توتوله” یا تنظیم یک تایمر برای گرفتن نوبت بهصورت عادلانه را یاد میگیرد.
یک بچه مهد کودکی بهاحتمالزیاد باید اسباببازیهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارد، بهنوبت در یک بازی شرکت کند و با روشهای ردوبدل کردن اشیا با سایر کودکان تعامل داشته باشد. این تواناییها میتواند برای فرزند شما بهمنظور بهرهمندی بیشتر از تجربه مهد کودک ضروری باشد.
شاید این مطلب هم برای شما مفید باشد: فواید بازی در رشد کودک
آیا فرزند شما از عبارات یا واژگانی برای بیان احساسات خود استفاده میکند؟
اگر کودک شما احساسات منفی مانند ناراحتی، خوابآلودگی یا ترس داشته باشد، آیا قادر به بیان احساسات خود با بزرگسالان است؟ اگر کودک شما فقط با گفتن آنچه اتفاق افتاده است احساسات خود را بیان کند (بهعنوانمثال بهجای اینکه بگوید من ناراحت هستم، “یا” احساس میکنم که مرا نادیده گرفتهاند، بگوید: او با من بازی نمیکند.”)، برای معلم یا مربی، احساس همدردی برای کمک به کودک بسیار مشکلخواهد شد.
به نحوه بیان احساسات فرزند خود گوش دهید. اگر آنها فقط احساسات خود را بهعنوان سرزنش کردن، داستانپردازی، حالت دفاعی داشتن یا توضیحات مختصر بیان کنند، باید به کودک خود بیاموزید که از عبارات احساسی بیشتری استفاده کنند. وقتیکه شما در مورد احساسات خود صحبت میکنید، میتوانید از کلماتی مانند “نگرانی”، “غرور” “ناامیدی”، “کج خلقی” و غیره استفاده کنید. لازم نیست روی توضیحات و داستانهای طولانی تمرکز کنید که چرا چنین احساس خاص را دارد. برای بیان احساسات خود بهطور مستقیم، فقط باید از یک کلمه صحیح استفاده کنید.
آیا کودک شما میتواند بنشیند و از دستورالعملهای ساده پیروی کند؟
اگر فرزند شما میتواند بر سر سفره بنشیند و در کنار خانواده خود غذا بخورد و آدابورسوم سر سفره غذا خوردن را بتواند رعایت کند، احتمالاً در مهد کودک نیز خواهد توانست قوانین آنجا را رعایت کند. اگر فرزند شما میتواند از قوانین شما برای انجام بازی یا انجام کارهای دستی پیروی کند، بهاحتمالزیاد در مهد نیز میتواند قوانین اینچنینی را رعایت کند.
آیا کودک شما دارای مهارت های مقابله با اضطراب جدایی است؟
رایجترین شکایتی که من از والدین کودکان مهد کودکی میشنوم این است که وقتی والدین، آنها را به مهد می فرستند، شروع به گریه کردن میکند. اضطراب جدایی امری طبیعی است.
آیا کودک شما دارای خواهر و برادر است؟ کودک شما ممکن است تصور کند که خواهر و برادرهای او میخواهند پدر و مادرش را از او بگیرند و برای خودشان نگهدارند. رفتن به مهد کودک به همراه فرزند خود و بودن در کنار او در طول ساعاتی در مهد به آنها اطمینان خواهد داد که میتوانند مدتزمانی را با هر یک از والدین خود داشته باشند.
آیا فرزند شما قبل از ورود به مهد کودک فرصتهایی برای جدایی از والدین خود داشته است؟ گذاشتن کودک نزد پرستار بچه یا یکی از بستگان در طول سالهای قبل از رفتن به مهد کودک ممکن است به کودک شما کمک کند تا در آینده در زمان مهد دچار اضطراب جدایی نشود. میتوانید یک هدیه را درجایی مخفی کنید و مکان آن را فقط به پرستار کودک بگویید تا زمانی که خانه را ترک کردید به کودک بدهد، با این کار حواس آنها از فکر کردن به اینکه شما آنها را تنها رها کردهاید، پرت خواهد شد.
آیا در منزل شما درگیریهایی وجود داشته است که باعث ایجاد اضطراب نهفته در کودک شود؟ اگر اضطراب به مسئله مهمی تبدیلشده است، مشاوره خانواده ممکن است برای شما مفید واقع شود.
آیا کودک شما ماجراجوییهای خود را برای شما تعریف میکند؟
برای اکثر والدین بسیار مهم است که خیالشان از بابت فرزندشان راحت باشد که بتوانند آنچه را که اتفاق افتاده است درحالیکه از یکدیگر جدا بودهاند با اعتماد به نفس کامل بیان کنند. به صحبتهای فرزند خود در مورد دیدار با مادربزرگ، زمانی که در مهدکودک سپری کردهاند یا آنچه را که در یک گروه بازی انجام دادهاند، گوش فرا دهید.
نهتنها مهم است كه كودك بتواند آنچه در مهد کودک موجب هیجان او شده است را برای والدین توضیح دهد، بلکه هرگونه نشانههای قلدری از سوی هم سن و سالان یا بی توجهی مراقبین را نیز بیان كند. كودك خردسال قادر نخواهد بود هر دقيقه از زمان بودن در مهد کودک خود را با جزییات کامل توصیف كند، اما بايد بتواند در مورد مهمترین اتفاقات آن روز صحبت كند.
آیا شما معتقدید که کودک شما آمادگی ورود به مهد کودک را دارد؟
به نحوه تعامل کودک با همسالان خود توجه کنید. به نحوه از بین بردن اختلاف به وجود آمده یا پیدا کردن راهحلی برای برطرف کردن ناامیدی او توجه داشته باشید. با خودتان در مورد آنچه از فرزندتان میدانید روراست باشید، زیرا ممکن است بهآسانی برای معلمان قابلمشاهده نباشد.
به احساس درونی و قلبی خود اعتماد کنید. با روحیات فرزند خود از بدو تولد آشنایی دارید. مراحل رشد کودک خود را از بدو تولد تاکنون مشاهده کردهاید. از این اطلاعات منحصربهفرد برای کمک به تصمیم گیری مهم درباره زمان مناسب رفتن به مهد کودک فرزند خود استفاده کنید.
اگر هنوز مطمئن نیستید، میتوانید در مورد هنجارهای رشد برای سن فرزندتان مطالعه بیشتری داشته باشید. میتوانید در مورد نگرانیهای خود با پزشک او و یا مشاوره کودک صحبت کنید.
منبع: www.goodtherapy.org
پسر ۳ساله دارم خیلی پرجنب وجوش هست وبسیارزرنگ وباهوش با اطرافیان راحت ارتباط برقرار میکنه ولی درمحیط عمومی با بچه های همسن خودش یا بزرگترها نه.مثلا تا دوتابچه توپارک میان سمتش میدوه میاد سمت من.یا مهد کودک بردم بدون من نمیمونه وهرکار کردم نشد تا ده روز رفتیم ولی فایده ای نداشت والان چند روزه نبردمش چون توحیاط بود وداخل کلاس نمیرفت ازمن جدانمیشد…به نظرتون چکارکنم؟
منم دقیقا شرایط شما رو دارم من حتی سه تا مهد عوض کردم و حدود دو ماه وقت گذاشتم اما جذب مهد نمیشه با مشاورم صحبت کردم گفته زمان بده اما من مجبورم نصف روز کودکم رو مهد بزارم . لطفا منم راهنمایی کنید
پسر من نزدیک به چههار سال سن دارد می خواستم ببرم مهد. ولی متاسفانه خانمم قبول نمی کند می گه هنوز جون سنش کم و خودش استقلال بعضی از کارها حتی خوردن غذا ندارد و دستشویی هم ما باید بشوریم درست و مناسب نیس در این سن. حتی اگر کسی هم اذیتش کند قدرت بیان کامل ندارد. خوب صحبت می کنه ولی کی چکارت کرد رو نمی تونه بگه
سلام ..من یک سوال دارم دخترم پنج ساله است ویک دفعه اخلاقش تغییر کرده ..حتی تومهدکودک نمیخاد بمونه تا دوهفته پیش بسیار دوست داشت مهدکودک رو. .وبسیار بازیگوش بود الان مدام میخاد درخانه بماند هیچ جایی رو دوست ندارد وبه من میچسبه وگریه میکنه و التماسم میکنه که نره مهدکودک ..ما با مربی مهدکودک و مدیر حرف زدیم میگه هیچی نشده والان موندم ما البته آلمان زندگی میکنیم دیگه به عنوان یک مادر موندم چیکار کنم
سلام وقت به خیر من دختر 3 ساله دارم که برای بردن به مهد گریه میکنه و از من جدا نمیشه حدود 3 ماه رفتم مهد و 3 تا مهد عوض کردم. اما علاقه ای نداره و گریه میکنه یکی از مهد ها که عالی و طبق اصول بود یه مربی جذب داشت فقط یک نفر برای جذب بچه ها بود حدود 20 جلسه یک روز درمیون رفتم اما بازم جواب نگرفتم .مربی گفت بزارش برو یکساعت دیگه بیاد وقتی نباشی میاد و بازی میکنه و وقتی ببین اومدی دونبال ش ترسش تموم میشه میفهمه میای . چون محیط شناخته و من رو شناخته این ترس طبیعی اما من خودم نگران بچه ضربه بخور و این کار رو نکردم . البته اینم گفت که اگر مجبور نیستی مهد بزاریش 6 ماه دیگه مجدد اقدام کن که بزرگ تر بشه . شرایط منم به شکلی سه روز نصف روز باید برم سرکار و کسی وندارم دخترم رو نگه داره. یک جلسه ام رفتار درمانی بردم بازی کرد با مشاور و پرس و جو کرد گفت رفتار و هوشش خوبه و چیز نگران کننده ای نیست . اضطراب جدایی داره که به مرور حل میشه . گفت میتونم چند جلسه ببرم که با بچه ها بتونه اشناش کنه چون به بچه هام ارتباط نمیگیره اصلا