آيا در يك رابطه دوستی یا ازدواج با فردی هستيد كه دائماً انتظار توجه و تحسين از شما را دارد، درحالیکه خود، نيازها و احساسات شمارا نادیده میگیرد؟ كسي كه فكر میکند از همه بهتر است و انتظار دارد همه با او محترمانه رفتار کنند؟ كسي كه دائماً در حال توهين و تحقير ديگران است اما با يك مخالفت ساده يا انتقاد كوچك از کوره در میرود؟ اگر اینطور است، پس با يك شخصيت خودشيفته در ارتباط هستید.
در این مقاله از سایت مشاوره باما هرآن چه لازم است، درباره اختلال شخصيت خودشيفته بدانيد تا افراد خودشیفته زندگیتان را شناسایی کرده و خود را از تأثیری كه میتوانند بر زندگی شما بگذارند نجات دهيد و مرزهاي سالمتری برای ارتباط با شخصیت های خودشیفته تعيين كنيد را یاد میگیرید:
تعریف اختلال شخصيت خودشيفته چيست؟
در فرهنگ سلبريتي محور و با اين تمايل وسواس گونه ما به “سلفي” گرفتن، عبارت شخصیت خودشيفته ( اغلب براي توصيف شخصيت هاي بیشازحد مغرور يا درگير خود) زياد مورداستفاده قرار میگیرد. اما طبق علوم روانشناسي خودشیفتگی یا نارسیسم به معناي دوست داشتن خود نيست؛ بلکه واقعیت آن است كه افراد مبتلابه اختلال شخصيت خودشيفته عاشق تصويری کمال گرایانه از خود هستند. آنها اين تصوير پرآبوتاب را دوست دارند، چون به آنها اجازه میدهد درگير احساس ناامني در خود نشوند. حفظ اين تصوير باشكوه و خيالي كار آساني نيست و اينجاست كه نگرش و خلقوخوی مخرب افراد شخصیت خودشیفته به ميان میآید.
اختلال شخصيت خودشيفته شامل يك الگوي فكري و رفتار خودخواهانه و متكبرانه است. عدم احساس توجه و همدلي با ديگران و نياز شدید مورد توجه قرار گرفتن از طرف دیگران و مورد تعريف و تمجيد واقع شدن، یکی از خصوصیات افراد خودشیفته است.
ديگران اكثراً آنها را ازخودراضی، فريبكار، خودخواه، پرافاده و پرتوقع توصيف میکنند. اين طرز فكر و رفتار در همه جنبههای زندگي شخص خودشيفته از روابط كاري و دوستانه گرفته تا ازدواج و رابطه خانوادگي يا برقراری رابطه عاشقانه ديده میشود.
افراد خودشيفته در برابر تغيير رفتار، حتي رفتاري که مخرب و آسیب زننده است، بسيار مقاومت میکنند. آنها تمايل دارند تقصير را گردن ديگران بیندازند؛ علاوه بر اين، آنها بسيار حساس هستند و به کوچکترین انتقاد يا اختلافنظر با دیگران واكنش شدیدی نشان میدهند، زیرا این مخالفتها را نشانه يك توهین از جانب دیگران تلقی میکنند.
در تعامل و رفتار با افراد شخصیت خودشيفته گاهی اطرافیان با خواستههای آنها مدارا میکنند تا کنترل خشم این افراد را مدیریت كنند.
علائم و نشانه های اختلال شخصیتی خودشیفته
احساس خودبزرگبینی شدید
خودبزرگبینی ویژگی اصلي شخصيت افراد خودشيفته است. فراتر از احساس غرور و تكبر، خودبزرگبینی افراد خودشیفته ناشی از يك احساس برتري خیالی نسبت به دیگران است. افراد خودشيفته باور دارند كه افرادی بینظیر و فوقالعادهای هستند و فقط توسط افرادی خاص میتوانند درک شوند. بهعلاوه اينكه هر چیزی در حد وسط و معمولي برايشان كم است و آنها فقط میخواهند با افراد و جاها و چيزهاي سطح بالا در ارتباط باشند.
خودشیفتهها علاوه بر اینها، فكر میکنند از همه بهترند و انتظار دارند دیگران نیز آنها را تأیید كنند، حتي اگر هيچ كاري نكرده باشند كه لايق اين ستایش باشند. آنها اغلب درباره استعدادها و دستاوردهایشان اغراق میکنند يا کاملاً دروغ مي گويند و وقتي در مورد شغل یا رابطه شان صحبت میکنند، همهچیزی كه میشنوید اين است كه چقدر تأثیرگذار و عالي هستند و كساني كه در زندگیشان هستند چقدر بايد خوششانس باشند.
آنها بیچونوچرا يك ستارهاند و بقيه در بهترين حالت يك بازيچه. افراد خودشیفته در یک دنیای خیالی که از احساس خودبزرگبینی آنها حمایت میکند، زندگی میکنند. ازآنجاییکه واقعيت زندگی با تصوير خود بزرگبینی افراد خودشیفته همسو نيست، خودشیفتهها در يك دنياي خيالي ، پر از تحريف و خودفريبي و فكرهاي جادويي زندگي میکنند.
در خودشیفتگی ، افراد توهمات خودبزرگ بينانه اي مانند موفقيت بیاندازه، قدرت، هوش و جذابيت همراه با عشقي ايده آل كه به آنها احساس خاص و تحت تسلط بودن میدهد، در سر میپرورانند. اين خيالات آنها را از احساس دروني خلأ و خجالت عاري میکند و بدين ترتيب هر واقعيت يا نظر مخالفي ناديده گرفتهشده و يا به خيال مبدل میشود.
هر چیزی كه تهديدي براي اين تصور خيالي محسوب شود با حالت تدافعي شديد و حتي خشم افراد خودشیفته همراه می شود. بنابراین، اطرافيان فرد خودشيفته ياد میگیرند كه در برابر اين انكار واقعيت، محتاطانه عمل كنند.
نیاز دائمی به تحسین و تمجید افراد خودشیفته
احساس برتري يك فرد خودشيفته مانند بادبادکی است كه بدون جريان مستمر تحسين و تائید شدن، بهمرور از هوا خالي میشود. تعریفهای گاه و بي گاه از افراد خودشیفته نیز برای آنها کافی نیست. خودشیفتهها نياز به يك منبع تغذيه ثابت دارند؛ پس اطرافشان را با افرادي كه حاضرند در راستاي نياز وسواس گونه آنها به تصديق شنيدن خدمت كنند پر میکنند. اين رابطهها کاملاً یکطرفهاند؛ تمام آن خلاصه میشود در كارهايي كه ستاينده براي فرد خودشيفته انجام میدهد و هیچوقت طور ديگري نخواهد بود. اگر در اين تعريف و تمجيد وقفه يا كاهشي اتفاق بيافتد، افراد خودشیفته به چشم خيانت به آن نگاه میکنند.
احساس حقانیت افراد خودشیفته
يك فرد خودشيفته ازآنجاییکه خودش را فردی فوق العاده و منحصر به فرد میداند، انتظار رفتار مطلوبي كه شایستهاش است را دارد. آنها عميقاً باور دارند كه بايد هر چیزی را كه میخواهند داشته باشند. آنها همچنين انتظار دارند اطرافيان همواره تمام نیازها و خواستههای آنها را اجابت كنند.
همه ارزش شما به اين است و اگر همه نيازهاي افراد با شخصیت خودشیفته را پیشبینی و برآورده نكنيد، بیفایده خواهيد بود. اگر یکبار با خواسته خودشیفتگی آنها مخالفت كنيد يا “خودخواهانه” چيزي در عوض بخواهيد، بايد خودتان را آماده دعوا و خشم و کممحلی آنها کنيد.
افراد شخصیت خودشیفته بدون احساس خجالت یا گناه از دیگران سوءاستفاده میکنند. افراد با شخصیت خودشيفته تمایلی به درك احساسات و انتظارات دیگران در خود ندارند و مهارت احساس همدلی در این افراد بسیار ضعیف است.
در بسياري از موارد، آنها آدمهای زندگیشان را بهعنوان چيزي میبینند كه فقط براي برطرف كردن نياز آنها آنجاست. درنتیجه، آنها در اينكه از ديگران براي دستیابی به اهداف و منافع خود استفاده كنند هيچ شكي ندارند.
گاهي اين سوءاستفاده از افراد از روي بدخواهي است، اما اكثر مواقع فقط از بیتوجهی است. این افراد اصلاً نمیتوانند به اينكه رفتار خودشیفتگی آنها چه اثر منفی بر روابط آنها با دیگران دارد فكر كنند. اگر به آنها اشارهکنید هم درست نخواهند فهميد. تنها چيزي كه در ارتباط با دیگران میبینند فقط برآوردن خواسته و نيازهاي خودشان است.
افراد خودشیفته مدام در حال تحقیر و تهدید دیگران اند
خودشیفته ها در برخورد باکسانی كه چيزهايي دارند كه آنها ندارند، مخصوصاً اگر افرادی با اعتماد به نفس و محبوب باشند، احساس تهديد میکنند. همچنين باکسانی كه در برابر آنها سر تعظيم فرود نمیآوردند يا ازهرجهت برايشان يك چالش بهحساب میآیند هم همين احساس را دارند.
مكانيسم دفاعي آنها تحقير كردن است. تنها راه خنثي كردن تهديد و سرپا نگهداشتن ضمير در حال فروپاشي شان، پايين کشیدن طرف مقابل است.
آنها ممكن است اين کار را با بی ارزش جلوه دادن زحمات دیگران انجام دهند، فقط براي اينكه نشان دهند چقدر طرف مقابل برايشان کماهمیت است. يا ممكن است از راه توهين، القاب منفی، قلدري و تهديد دیگران را تحقیر کنند تا جايي كه طرف مقابل مجبور به عقبنشینی شود.
فریب رفتار خودشیفتگی آنها را نخورید
افراد شخصیت خودشیفته میتوانند خيلي فريبنده و جذاب باشند. آنها در ساخت يك تصوير دلپذير و خيالي از خود برای جلبتوجه دیگران بسیار مهارت دارند. ما جذب اعتماد به نفس کاذب و رؤیاهای بلند پروازانه آنها میشویم و هرچه عزت نفس ما سستتر باشد در مقابل افراد خودشیفته راحتتر فریب میخوریم. ما بهراحتی میتوانیم در دام آنها بیفتيم، با تصور اينكه آنها میتوانند اشتياق ما به احساس مهم بودن و احساس زندهبودن را اغنا كنند.
نیازهای شما توسط افراد خودشیفته برآورده نخواهد شد
مهم است بدانید، افراد دارای تیپ شخصیتی خودشيفته به دنبال دوست و همراه نيستند. آنها به دنبال ستايشگراني مطيع هستند. ويژگي بهخصوص شما براي فرد خودشيفته در اين است كه به آنها بگوييد چقدر عالي هستند و اين ميل سیر نشدنی در آنها را راضي نگهدارید. اما خواستهها و نیازهاي شما از سوی افراد خودشیفته در نظر گرفته نمیشوند.
به رفتار فرد خودشیفته با بقیه دقت کنید
اگر فرد خودشيفته در برخورد با ديگران دروغ میگوید، حقهبازی میکند، آسيب میزند و بیاحترامی میکند درنهایت با شما هم همين رفتار را خواهد داشت. فریب اين را نخوريد كه شما با بقيه فرق داريد و درامانید.
در برخورد با افراد خودشیفته خوش بین نباشید
مهم است كه فرد خودشيفته در زندگیتان را آنطور كه واقعاً هست ببينيد، نه آنطور كه دوست داريد. بهانهتراشی براي رفتارهاي بد آنها و ناديده گرفتن آسیبهایی كه به شما میزنند را تمام كنيد.
انكار كردن چيزي را عوض نمیکند، واقعيت اين است كه فرد با شخصیت خودشيفته در برابر تغيير رفتار بسيار مقاوم است و درنهایت اين شماييد كه بايد به اين پرسش پاسخ دهيد كه آيا میتوانید تا هميشه ارتباط و زندگی با فرد خودشیفته را ادامه دهید؟
بر رؤیاهای خود تمرکز کنید نه فرد خودشیفته
بهجای اينكه خود را در توهمات يك انسان خودشيفته غرق كنيد، روي چيزهايي كه براي خودتان میخواهید تمركز كنيد. میخواهید چه چيزهايي را در زندگیتان عوض كنيد؟ كدام استعدادتان را میخواهید پرورش دهيد؟ كدام خيال را بايد رها كنيد تا واقعيت رضایتبخشتری بسازيد؟
حد و مرزها در برخورد با افراد خودشیفته
همواره برقراری یک ارتباط سالم بر پايه توجه و احترام متقابل استوار است. اما افراد اختلال شخصیت خودشيفته قادر نيستند روابط متقابلی با دیگران برقرار كنند؛ اینطور نيست كه نخواهند، آنها فقط نمیتوانند. آنها شمارا نمیبینند، نمیشنوند.
افراد با شخصیت خودشیفته متوجه نيستند كه شما هم مانند آنها از برقراری رابطه انتظاراتی دارید. به همين دليل خودشیفته ها دائماً از مرزهاي ديگران تجاوز كرده و حتي کاملاً “حقبهجانب” اين كار را انجام میدهند.
برداشتن بدون اجازه يا قرض گرفتن وسايل شما براي يك خودشيفته کار سختی نیست. سرك كشيدن در ایمیلها و مكاتبات شخصي شما، گوش دادن به صحبتهایتان با ديگران و بدون اجازه دخالت كردن، دزديدن ایدهها و نظر دادن و توصيه در مسائلي كه از آنها خواسته نشده از عادات رفتاری اشتباه افراد خود شیفته است. آنها حتي ممكن است از شما انتظار داشته باشند چطور مطابق با میل و خواسته آنها فكر يا رفتار كنيد.
پس مهم است كه اين تخطیها را آنطور كه واقعاً هستند ببينيد و مرزهاي سالمتری در ارتباط با افراد خود شیفته ( طوري كه به نيازهاي شما هم احترام گذاشته شود) تعيين كنيد.
مدیریت رفتار با تیپ شخصیتی خودشیفته
اگر سابقه طولانیمدتی در اجازه دادن به ديگران براي عبور از مرزهای خود را داريد، دوباره مسلط شدن به اوضاع كار آساني نيست. با دقت در نظر گرفتن هدفهایتان و موانع احتمالي، موفقيت را به دست بياوريد. مهمترین تغييراتي كه دوست داريد به وجود آوريد چه هستند؟ آيا كاري بوده كه قبلاً در برخورد با فرد خودشيفته انجام داده باشيد و كارساز بوده باشد؟ توازن قدرت بين شما چطور است و اين موضوع چه تأثیری بر اهداف شما خواهد داشت؟ مرزهاي جديدتان را چطور مشخص میکنید؟ جواب دادن به اين سؤالها به شما كمك میکند تا گزینههایتان را بسنجيد و يك طرح واقعگرایانه در مقابله با افراد خود شیفته تعیین کنید.
در برخورد با افراد شخصیت خودشیفته خوش رو باشید
اگر حفظ رابطه با فرد خودشيفته براي شما مهم است، بايد قدمهایتان را بهآرامی برداريد. با اشاره به رفتارهای ناراحتکننده و نابه جای آنها، تصوير بینقصی كه افراد خودشیفته از خودشان دارند را خراب میکنید. سعي كنيد مقصودتان را با آرامش، احترام و درنهایت ملايمت بيان كنيد. تمركزتان روي اين باشد كه رفتارشان چه احساسي در شما ایجاد می کند نه انگیزه ها و نيت آنها. اگر در پاسخ، با عصبانيت و حالت تدافعي رفتار كردند، سعي كنيد آرامشتان را حفظ كنيد و آنجا را ترك كرده و ادامه بحث را به بعد موكول كنيد.
تا وقتیکه واقعاً مصمم به حفظ حریم شخصی خود نیستید، مرزی تعیین نکنید
شما بايد از فرد خودشيفته انتظار سركشي و تلاش در شکستن حریم خود را داشته باشيد. پس آمادهباشید و با عواقب از پيش تعیینشده آن آشنا باشيد. اگر در مقابل تخطی و تجاوز افراد خودشیفته کوتاهی کنید، هرگز شمارا جدی نمیگیرند.
آماده تغییرات دیگری در رابطه با افراد خودشیفته باشید
يك فرد خودشيفته از تلاش شما براي در دست گرفتن كنترل زندگي خود احساس ناراحتي و تهديد خواهد كرد. آنها به تعيين و تكليف كردن در امور دیگران عادت دارند. ممكن است خواستههای خود را در بقيه جنبههای رابطه بيشتر كنند، يا بهعنوان تنبيه از شما فاصله بگيرند و يا سعي كنند شمارا فريب دهند يا به رها كردن قوانين جديدتان سوق دهند. این بستگی به خودتان دارد كه پابرجا بمانيد.
رفتار افراد خودشیفته را به دل نگیرید
براي خودداری از احساس خجالت یا حقارت، افراد خودشيفته هميشه كمبودها، بیرحمی و اشتباهات خود را انكار میکنند؛ این انکار اغلب با انداختن تقصيرات بر گردن ديگران اتفاق میافتد. سرزنش شدن بابت كاري كه انجام ندادهاید يا مورد تهمت قرار گرفتن برای هر شخصی ناراحتکننده است. اما هرچقدر هم سخت به نظر بيايد، سعي كنيد آنها را به خود نگيريد؛ زیرا این اتهامات غیرواقعی هستند.
به کسی که فرد خودشیفته انتظار دارد، تبدیل نشوید
افراد خودشيفته در واقعيت زندگي نمیکنند و اين شامل ديدگاه شان نسبت به ديگران هم میشود. اجازه ندهيد افراد خود شیفته برای دوری از احساس شرم و سرزنش، عزت نفس شمارا پايين بياورد. از پذيرفتن مسئولیتها و مذمت و انتقادات بیجا سر باز بزنيد. اين منفیبافیها لازمه يك شخصيت خودشيفته است.
با فرد خودشیفته بحث و دعوا نکنید
وقتي از طرف فرد خود شیفته موردحمله قرار میگیرید، طبق غريزه طبيعي معمولاً از خود دفاع میکنیم و میخواهیم اثبات کنیم كه او اشتباه میکند. اما فرقي نمیکند كه چقدر منطقي باشيد يا دلایلتان بینقص باشد، یک شخصیت خودشیفته به شما گوش نخواهد كرد و بحث كردن ممكن است اوضاع را وخیمتر كند. در یککلام خودتان را خسته نكنيد، فقط به او بگوييد كه ارزیابیاش را قبول نداريد و بگذريد.
مهارت خودشناسی را در خود پرورش دهید
بهترين دفاع در برابر توهینها و پیشداوریهای شخص خودشيفته داشتن مهارت خودشناسي است. وقتیکه نقاط قوت و ضعف خود را بهتر میشناسید، عدم پذیرش يك نكوهش ناعادلانه براي شما راحتتر است.
در رفتار با انسان های خودشیفته نیاز به تائید شدن را رها کنید
مهم است اگر نظرات و خواستههای فرد خودشيفته يا راضي و آرام نگهداشتن آنها به قيمت سلب آرامش شما تمام میشود رهايشان كنيد. شما بايد از شناختتان از خود واقعیتان راضي باشيد؛ حتي اگر او میخواهد اوضاع را طور دیگری ببيند.
جای دیگری دنبال حمایت و دستیابی به اهداف خود باشید
اگر قرار باشد رابطه با فرد خودشيفته را ادامه دهيد، درباره اینکه چه چيزهايي را میتوانید و نمیتوانید قبول كنيد با خود صادق باشيد. او قرار نيست تبديل به آدمی شود كه صادقانه براي شما ارزش قائل باشد، پس شما بايد جاي ديگري به دنبال تأمین نیازهای عاطفي خود باشید.
نشانه های رابطه سالم را یاد بگیرید
اگر در يك خانواده خودشيفته بزرگ شدهاید، احتمالاً درك درست و خوبي از يك رابطه سالم نداريد. احتمالاً با الگوي ناكارآمد رفتاري افراد دارای شخصیت خودشیفته احساس راحتي میکنید. اما به ياد داشته باشيد هرچقدر هم اين حس برايتان آشنا باشد، بازهم باعث به وجود آمدن احساس بدي در شما میشود. در يك رابطه سالم شما احساس احترام متقابل و درک متقابل دارید.
با کسانی که تصویر صادقانهای از شما نشان میدهند وقت بگذرانید
بهمنظور اينكه خودتان كنترل امور را به دست بگيريد و فریب فرد خودشيفته را نخوريد، مهم است باکسانی كه شمارا واقعاً آنطور كه هستيد میشناسند و براي افكار و احساسات شما ارزش قائلاند، وقت بگذرانيد.
اگر لازم باشد، دوستان جدیدی خارج از محدوده فرد خودشیفته پیدا کنید
بعضي از شخصيت هاي خودشيفته كساني كه در زندگیشان هستند را به انزوا میکشانند تا بيشتر بر روی آنها تسلط داشته باشند. اگر شما به اين وضعيت دچاريد، پس بايد حتماً وقتي براي بازسازي دوستیهای قديمي يا ايجاد روابط دوستي جديد اختصاص دهید.
در شغل و کارهای داوطلبانه و سرگرمیهایتان دنبال هدف و معنا بگردید
بهجای اينكه منتظر اين باشيد شخص خودشيفته باعث شود نسبت به خود احساس بهتري داشته باشيد، به دنبال فعالیتهای معناداري برويد که با کمک استعدادهاي خود فرصت رشد فردی را در شما ایجاد کند.
دررابطه با افراد خودشیفته مطالب خوبی گذاشته بودید و سایت قابلی ایجادکرده اید. موفق باشید
سیدمحمودشفائیان مقدم
کارشناس ارشد مشاوره خانواده
نظر لطف شما کاربر گرامیست.
سلام و عرض ادب
مطالب شما در مورد افراد خودشیفته را کاملا مطالعه کردم و بسیار سود بردم
خیلی برای من مفید بود و بسیاری از مشکلاتی را که با آن روبرو بودم راحل کرد
موفق و منصور باشید
ممنون از سایت خوبتان
سلام. ممنون از حسن توجه شما
سلام بر شما و ممنون از مقاله عالی شما
من هم دقیقا همین مشکل را دارم و با همچین ادمی که همسرم هست رو ب رو هستم
بگم که همچین افرادی کینه ای هم هستند به شدت و هیچ کاری برای کسی انجام نمیدن مگه اینکه یک فایده ای براشون داشته باشه و من واقعا چون دوسش دارم پای این زندگی وایسادم وگرنه خیلی وقتها خسته میشم و هم اینکه از طرف خانوادم بسیار سرزنش میشه البته پشت سرش جلوی خودش که نمیتونن ازش انتقادی بکنند چون به شدت واکنش نشون میده و خانوادم به خاطر اینکه من ناراحت نشم هیچی بهش نمیگن.
واقعا کم میارم. نمیدونم با این مسئله کینه ای بودنش که به شدت من برعکسش هستم چه کنم؟ مخصوصا حتی اگه پدر مادرش هم باشن مدت ها باهاشون به دلایل خیلی مسخره قهر میکنه.
به زودی مطلبی در مورد برخورد با افراد کینه ای در سایت قرار خواهیم داد. ممنون از توجه شما.
سلام
خیلی مطالب مفیدی رو ارائه کردید. سپاس فراوان
همسر من دقیقا تک تک این خصوصیات رو داره …
از راهکارهایی که گفتید خیلی بهره بردم
خوشحالم که مطالب سایت برای شما مفید بوده.
سلام خیلی ممنون از مطالب بسیار ارزنده ای که در اختیار قرار دارید.خط به خط تفسیر شوهر من رو گفتید ..ممنون که راه حل ها را هم بیان کردید …بسیار سپاسگذارم
خوشحالم که برای شما مفید بوده. ممنون از حسن توجه شما.
سلام ممنون ازمطالب مفیدی که ارائه دادین. میتونم بگم بعد از بیست سال تمام حرف های دلم روبازگو کردین. من سنم کم بود ازدواج کردم. شرایط طوری نبود که مشکلاتم رو با خانواده در میان بزارم. ازدواج با یک شخصیت خودشیفته برای یک دختری از از پشت نیمکت مدرسه به خانه بخت رفته باعث آسیب های روحی زیادی به من شد. هیچ وقت نتونستم کاری که دوست دارم رو انجام بدم. دوره مربی گری شنا رفتم روز امتحان اجازه نداد برم شرکت کنم و مدرکم رو بگیرم. سرکار رفتم اومد کاری کرد که عذرم رو خواستند. اجازه رفت آمد با دوستام رو ازم سلب کرد. خلاصه کاری کرد که کاملا دورم خالی بشه و بعد شروع به تحقیر و اذیت آزار کرد. هر وقت بیرون از خونه مشکل داره تو خونه منو تحقیر میکنه و یک جنگ تمام عیار راه میندازه. مدام از جملات کوری تو خنگی، تو نمیتونی، این کار تو نیست و اینقدر که خودم هم باورم شد میخواستم جلسه اولیا برم اینقدر منو میترسوند که مجبور بشم با آژانس برم. از کارهای اشتباه من به شدت لذت میبره. برق شادی رو تو چشمش میبینم ولی من دیگه نمیتونم روی پای خودم باشم میترسم. امیدوارم دیگران اشتباه منو تکرار نکنن با همچین افرادی وارد رابطه نشن یا از همون اول با آگاهی رفتارهای مخرب اونا رو بتونند خنثی کنند. اگر بیست و پنج سال قبل امکانات برقراری ارتباط و آموزش وجود داشت شاید وضعیت من الان خیلی بهتر بود. بازم ممنون از مطالب مفیدتون
ممنون از اینکه تجربیات خود را در سایت مشاوره باما درمیان گذاشتید.
سلام
پدر من یک فرد خودشیفته (نارسیسیت) هستند و من به دلیل دیدن سختی هایی که مادرم متحمل شدن همیشه با همه انرژی دلم میخواسته پدرم رو تغییر بدم و اروم کنم. متاسفانه بخاطر فرهنگ غلط در. ایران مادرم نمیتونن طلاق بگیرن. من خودم در ایران زندگی نمیکنم سالهاست و دیدن سختی های مادرم از راه دور بی نهایت اذیتم میکنه. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. ایا گروهی هست برای افرادی که در رابطه سمی (تاکسیک) با افراد خودشیفته هستن؟ یا گروه مشاوره ای که مادرم بتونن باهاشون صحبت کنن؟
در محیط کاری همکاری که خودشیفته است و داره به تو آسیب میزنه و امکان تغییر محیط نیست چه راهکارهایی برای کنترل خشم نسبت به این فرد و به حداقل رساندن آسیب ها وجود دارد؟
باسلام چه طورمیشه فردخودشیفته راضی کرد پیش درمانگربرود یا براش بیماریش توضیح داد
بعد از ده سال زندگی تازه میبینم تمام این نشانه های خودشیفتگی در همسر من بوده و هست و من نمیدونستم چنین اختلالی وجود داره. خیلی خسته ام اما ترس از طلاق و تنهایی دارم . تمام این مدت آرزوی داشتن یک همدل واقعی را از شوهرم داشتم. مرسی از مطلب تون.
باسلام وقتتون بخیر..من پسرم ۳۴ سالش هست و دقیقا همین مشخصات روداره همه اطرافیانش رو فراری داد. ایشون وکیل هم هستن و از جایگاه خوب و موقعیت مالی خوبی هم برخوردارن ولی دیگه واقعا نمیدونیم باید چکارکنیم همه رو میرنجونه. دوست داره فقط هرچی اون میگه یا میخواد انجام بشه درکل بایدهرچی میگه قبول کنیم که واقعا انجامش مشکله..ّ بشدت پرخاشگره تحمل حضور دیگران رو بعنوان مهمان نداره بشدت هم حسودهست. بیشتر از چندساعت نمیتونه با کسی کنار بیاد. .متاسفانه درکودکی پدرش همیشه حق روبه اون میدادومثلا کاری میخواستیم انجام بدیم میگفت هرچی پسرم بگه واینکه باهمه فرق داره وازهمه سره ..ناگفته نمونه کلا خانواده پدریش خودشونوبرترازبقیه میدونن…البته پسرم خیلی مهربان ودلسوزه. زهمون کودکی پدرش بهش میگفت باهمه فرق داره باکسی نمیزاشت بازی کنه وهرکاری میخواستیم انجام بدیم میگفت ببینم پسرم چی میگه درکل همه چی بخواسته اون بود منم هرچی اعتراض میکردم متاسفانه اهمیت نمیدادالبته ناگفته نمونه کلا خانواده همسرم خیلی خودشونوبالاترازهمه میدونن ومغرورن الانم هنوز همسرم میگه هرچی اون بگه درسته. همسرم یعنی پدرش میگه حق بااونه نه خانومش…واینکه اول نظردیگران رومیپرسه ولی درنهایت نظرخودشواجرامیکنه
سلام دوست عزیز بعضی رفتارهای بچه ها ریشه در کودکی داره میشه از کودکی شون و ارتباط پدرشون بگید. ببین چون در کودکی حق رو بهش دادن حس قدرت در پسرتون شکل گرفته و همیشه دوست داره حس برتری و قدرت داشته باشه در جایی که ندید گرفته بشه عصبی میشه چون قدرت طلبه. رفتارت پسرتو کاملا متوجه م چطوریه و سبک شخصیتی ایشون خودشیفتگی و قدرت طلبی هست و میگه فقط حرف حرف خودم.همسرتون این رفتار رو بیشتر در پسرتون تقویت کرده خانومش هم حق نظر دادن داره و کلا باید مشورت باشه و به پسرتون بگید هر کدوم از ما به خودی خود ناقص بودیم و درکنار همسرمون کامل شدیم و مکمل هم شدیم .زندگی مشترک یعنی همین یعنی در همه ابعاد زندگی باهم تصمیم بگیریم و با اختلاف نظرها و سلایق کنار بیایم همه که نمیتونن طبق میل ما رفتار کنن