در تمام زندگیهای زناشویی، لحظات سخت، دادوفریاد، سکوت و حتی تمایل به فرار کردن وجود دارد. ادامه زندگی مشترک بدون داشتن امید از اینکه فرد از جهات بسیار زیادی تغییر خواهد کرد، غیرممکن است (چه برسد به زندگی تا آخر عمر). زمانی که منفیگرایی نادیده گرفته شود، اوضاع خطرناک میشود. سؤال اصلی این است که تحقیر همسر چه صدمهای به زندگی زناشویی وارد میکند که مشکلات معمولی همهروزه در زندگی، چنین آسیبی نمیزنند.
انتقاد کردن در زندگی زناشویی، نشانهای از در خطر بودن رابطه است. دکتر گاتمن، انتقاد را بهعنوان یکی از چهار سوارکار میشناسد. علیرغم دردآور و مهلک بودن، انتقاد کردن به همسر در زندگی مشترک اتفاق میافتد. شما از دست برخی از رفتارهای تکراری همسر عصبانی و خسته میشوید و نارضایتی خود را ابراز میکنید. شما شیوة بیان و انجام کار همسر خود را دوست ندارید و شروع به بهانهگیری و توهین کردن به همسر میکنید. شما کمال گرایی را به راه و روش خود میخواهید و استانداردهای غیرواقعگرایانة شما آشکار میشوند. شما خسته میشوید و سختکوشی و خستگی شریک زندگی خود را نادیده میگیرید.
به طور ایدهآل، شما و همسرتان یاد میگیرید که شکایتهایتان را بهعنوان یک درخواست بهگونهای ارائه دهید که شرایط را بهبود بخشید. (در مجموع، انتظار اینکه دو نفر هرگز نخواهد چیزی را تغییر دهند، غیرواقعگرایانه است).
شما باید بر رفتارها و کارهای همسر خود تمرکز کنید و نه بر خود فرد. شما در مورد یک احساس صحبت میکنید و آن را مال خود مینمایید و از بیان «من» استفاده میکنید، بنابراین شریک زندگیتان واکنش تدافعی از خود نشان نمیدهد. شما درخواست رفتار خاصی را که میخواهید یا بدان نیاز دارید، میکنید. البته، این ایدهآلگرایانه است!
تحقیر و اهانت در زندگی زناشویی چگونه است؟
اما آنچه گفته شد، همیشه رخ نمیدهد. پیش از آن که خودتان متوجه شوید، توجه شما به خود فرد و نه بر رفتارش جلب میشود. «چرا نمیتوانی این کار را بکنی؟ تو همیشه اشتباه رفتار می کنی، من متنفرم از اینکه …» شما ممکن است همچنان به امید اینکه زندگی زناشویی تان بهتر شود، سعی داشته باشید تا بر تغییر رفتار همسرتان تأثیر بگذارید. اما زمانی که شروع به انتقاد سهلانگارانه میکنید، شما به طور خطرناکی به اهانت و تحقیر نزدیک میشوید و اما تحقیر کردن همسر چه آسیبی میزند که انتقاد چنین صدمهای وارد نمیکند؟
اهانت و تحقیر، طرف مقابل را گیر میاندازد. توهین به همسر از احساس نهفته نفرت و حقارت برای حمله کردن به او استفاده میکند و به این طریق، روح زندگی زناشویی را از بین میبرد.
تحقیر و اهانت، قابلتوجهترین نشانه های طلاق عاطفی و جدایی است و دلیل آن نیز کاملاً مشخص است. توهین کردن به همسر هر رابطه سالم را از بین میبرد چه برسد به زندگی زناشویی. نفرت و انزجار، اهانت و تحقیر نسبت به فرد مقابل را تحریک میکند و این نفرت به بیرحمترین شکل ممکن ظاهر میشود.
اهانت و تحقیر همسر ، ناخوشایند و شرورانه است و هدف از آن نیز همین میباشد. تحقیر از برتری منصوب به خود نشئت میگیرد که تا زمانی که فرد مقابل تحقیر نشود، برآورده نمیگردد. تاکتیکهایی از قبیل سرزنش، سخن طعنهآمیز، تمسخر، اهانت و زبان بدن منفی، اعماق قلب شریک زندگی را مورد هدف قرار میدهند.
اهانت و تحقیر چه آسیبی به زندگی زناشویی میزنند؟
زمانی که اهانت و تحقیر بروز مییابند، حتماً برای مدتزمان طولانی است که وجود داشتهاند. تمام ناراحتیها و ناامیدیها در نهایت شدت مییابند و بروز پیدا میکنند.
اما این رفتارها معمولاً برای مدتزمان طولانی پیش از آن که بهعنوان اهانت و تحقیر ظاهر شوند، فردی که تحقیر و اهانت پیش میگیرد را ذرهذره نابود میکند و این بدان معنا است که این رفتارها تأیید نمیشوند بهطوریکه آسیب پنهانی به زندگی زناشویی وارد میشود.
جالب است بدانید که تحقیر همسر، سلاح افرادی است که آسیب التیام نیافته یا شرمندگی که اغلب از تجربیات پیشین در خانوادههایشان نشئت میگیرد را با خود به همراه دارند. زخمها بدتر میشوند و به خشم و رنجش منجر میگردند که سپس به نفرت و بیزاری تغییر شکل مییابند و از کنترل فرد خارج میشوند.
در مورد تحقیر و اهانت، افراد آسیبدیده به دیگران آسیب میزنند
قدرت انتقال تحقیر و اهانت موجب ازبینرفتن امنیت و ارتباط عاطفی یک رابطه زناشویی میشود. بهخصوص، تحقیر و اهانت تحمیل شده هنگام آسیبپذیری بسیار زیانبار است. زمانی که از نظر عاطفی نمایان هستید، قربانی تحقیر و اهانت دچار احساس بی ارزشی میشود.
زیانبارترین واکنش به تحقیر و اهانت همسر، پاسخ ندادن است؛ یکی از چهار اسب سوارکار. وقتی فردی مورد حمله روانی قرار میگیرد و با او بدون همدلی و دلسوزی رفتار میشود، طغیان به وجود میآید و گاهی اوقات، تنها حس امنیت از سکوت کردن حاصل میشود.
تصور کردن اینکه یک رابطه بنا شده بر اساس تحسین، احترام و عشق میتواند به چنین نفرت و بیاعتنایی تبدیل شود، دشوار و گیجکننده است. اما، این زمانی خطرناک است که شما بر روی برقراری ارتباط صحیح با همسر کار نمیکنید. خطر زمانی تشدید میشود که شما خشمگین و ناامید شوید. ناراحتی که تحقیر و اهانت به همسر به همراه دارد، چیزی است که مانع از خوشبختی که در ابتدا عامل اتصال دو طرف بود، میشود.
فردی که اهانت و تحقیر میکند، حتی نمیتواند ویژگیهای خوب شریک زندگی و زندگی زناشویی خود را بهخاطر آورد و قربانی اهانت و تحقیر نیز آنچنان از نظر عاطفی صدمهدیده است که هیچ تضمینی برای نجات و بقای خوشبختی وجود ندارد.
تاثیر تحقیر و اهانت بر سلامت زندگی مشترک
انگار که ضربه عاطفی و آسیب رابطهای کافی نیستند، اهانت و تحقیر یک قدم پیش میرود. آن تأثیر مخربی بر سلامتی جسمی فرد میگذارد و میتواند موجب بیمار شدن هر دو طرف بهخاطر ضعیف شدن سیستم ایمنی بدنشان شود.
اختلالات روانشناسی فیزیولوژیکی در نتیجه استرس مزمن و حالات عاطفی منفی به وجود میآیند. ارتباطی میان مغز و سیستم ایمنی بدن وجود دارد؛ بنابراین، زمانی که هورمونهای استرس مانند آدرنالین یا کورتیزول بهصورت مزمن آزاد میشوند، بدن ضعیف میشود و چیزی که مضر و آسیبزننده است را بیشتر تولید میکند و در برابر آنچه که سودمند و مفید است، دفاع میکند. در نتیجه، بدن در برابر بیماریها، اختلالات و درد آسیبپذیر میشود.
تحقیر و اهانت در زندگی زناشویی مانند آویزان شدن از لبه صخره با انگشتان دست است درحالیکه کسی بالای سرتان ایستاده و هر لحظه ممکن است شما را به پایین دره پرت کند. تحقیر و اهانت به همسر برای امید و تمامیت زندگی زناشویی بسیار خطرناک است و آسیب مخربی بر روی فردی که مورد حمله قرار میدهد، میگذارد.
آیا میتوانید زندگی زناشویی خود را از دست تحقیر و اهانت نجات دهید؟ بله، این کار با عزم راسخ و مداخله فوری امکانپذیر است. فردی که اهانت و تحقیر میکند، باید در مورد پروفایل روانشناسی و بهخصوص اینکه چرا از اهانت و تحقیر بهعنوان سلاح استفاده میکند، کندوکاو کند. سپس، او باید استراتژیهایی برای شکستن الگو و جایگزینکردن آن با یک پاسخ سالم یاد بگیرد. این کار به دستی برای بالابردن نیاز دارد نه سعی بر لگد کردنش.
واقعا مطلب خوبی بود
سلام من زن۳۹ساله ام مادر ۳تا بچه ویه داماد دارم فعلا عقدآ.شوهرم بیش از حد بد دهن تاکسی رو میبینه جلوی اون ضایع میکنه چه من چه بچه هام و جوریه که حرفهای زشتم به بچه هام یاد میده دست به زن هم داره جلوی بچه هام میزنه البته بعضی موقع ها که کنترل اعصاب نداره.به خانواده ی منم همش فحش میده پدرمم از دنیا رفته رو هم فوش میده نمیدونم چی کار کنم
الان چهار سال هست به خاطر نخریدم سرويس طلا دهنمو سرویس کرده بهش طلا خریدم نیم ست خریدم نزدیک ۱۵۰ ميليون طلا گرفتم براش بازم توهين میکنه به منو خانوداه ام میگه اگه اون موقع میخریدی برام ارزش داشت ،سر این قضیه هر روز به خانواده ام توهين میکنه، خونه مادرم نمیاد،برعکس من خونه مادرشون میرم،مسافرت میبرمش، باهاش خوبم با مادر زنم منظورمه زن خوب و ساده ای هست،ولی خانومم هر روز توهين میکنه مخم ترکیده
من با تحقیر طولانی مدت خانومم مواجه شدم ترجیح دادن خانواده اش به من وزندگی من هم ناچار تلفنی با خانوم های دیگه ارتباط برقرار کردم در چند مرحله که دیدم طهمت میزنه من هم رابطه بر قرار کردم چت و تلفنی حضوری نه الان فهمیده زندگیم به مشکل جدایی رسی هرچند از اول زندگی دعوا داشتیم ی راهنمایی میخواستم ممنون
همیشه شوهرم منو بخاطر خانوادم دستپخت هرچیزی سرزنش میکنه آخر بحث هام همیشه من ناراحت میشم و همیشه فکر میکنه من مقصرم چون که خودش پدر و مادرش باهم خوب بودن ولی من پدر مادرم از هم طلاق گرفتند و بعضی وقتا درگیر مشکلات بابام یا به مامانم سر میزنم همیشه منو سرزنش میکنه و میگه هرچی دلش میخواد هر بار مامانم به من زنگ میزنم کلی به مادرم توهین میکنه و میگه این دوباره زنگ زد عشق چقدر زنگ میزنم و این حرفا اون بدبخت تنهاست و فقط ی دختر نداره چکار کنم خب جواب مادرم ک نمیتونم ندم با پدرم مادرم داداشم خوبه نمیدونم چرا پشتون اینجوریه بعدشم میگه من ک منظوری نداشتم واقعا دیگه موندم چی بگم بابام هم تنهاست انگار آواره شده کاری به من نداره بعضی وقتا زنگ میزنه حالمو میپرسه و به وقتی از مشکلاتش بهم میگه اگه بتونم کمکش میکنم واقعا دیگ نمیدونم چکار کنم. همیشه میگ مامانت اینجوریه اینجوریه میگه مامانت با من راحت نیس بخدا من مامانم همیشه قربون صدقش میره باهاش خوبه باهاش حرف میزنم ولی ی اخلاقی داره وقتی ی نفر باهاش حرف میزنه فک میکنی غرور داره جواب درست نمیده یا تو چشمات نگا نمیکنه بفهمی ک توجه میکنه بهت