خانه / مشاوره ازدواج / به دوست پسرم خیانت کردم دیگه بهم اعتماد نداره | جلب اعتماد دوست پسر بعد از خیانت

به دوست پسرم خیانت کردم دیگه بهم اعتماد نداره | جلب اعتماد دوست پسر بعد از خیانت

برگرداندن اعتماد از دست رفته به دوست پسر

سلام من 4 سال پیش با پسری آشنا شدم و چند ماه با هم بودیم در این چند ماه من تئاتر کار میکردم و با سرپرست گروه ارطبات نزدیکی داشتم در حدی که با این آقا رفت و آمد خانوادگی داشتیم. بعد چند ماه من و دوست پسرم جدا شدیم و بعد چند ماه من ازدواج کردم و بعد 2 سال از همسرم جدا شدم حالا حدود 10 ماه پیش دوباره با دوست پسر قبلیم ارتباتمون شروع شد و چون قبلن از هم شناخت داشتیم خیلی زود منو به خانوادش معرفی کرد. به مدت 6 ماه ارتبات خوبی با هم داشتیم و مشکل بزرگی نداشتیم تا اینکه مدت پیش دوست مشترکمون جایی دعوت بود و ما هم باهاش رفتیم و در اونجا من در خوردن شراب زیاده روی کردم و اتفاقات ناخوشایندی افتاد. و من بعد اون قزیه خیلی پشیمون شدم و از دوست پسرم معذرت خواهی کردم ولی اون شکش بیشتر شد و توهین کرد. حالا بهم میگه تو 4 سال پیش هم هم با من بودی هم با سرپرست تعاترتون. میگه تورو دوست دارم ولی بهت اعتماد ندارم. لطفن بهم بگید چطوری دوباره اعتمادشو جلب کنم؟ همش فکر میکنه من دارم یه چیزیرو ازش پنهان میکنم. من این آقارو خیلی دوست دارم و هر تلاشی که میکنم که منو ببخشه فایده نداره و میگه من نمیتونم گزشترو فراموش کنم. چون ارطبات نزدیکی و صمیمانه با سرپرست گروه داشتم بهم میگه تو با اونم بودی. دلیل به وجود اومدن مشکل اینه که من توی اون مهمونی زیاده روی کردم. البته تا قبل از اون مهمونی حرفی از گزشته و اون آقا نمیزد

پاسخ مشاور به سوال دوست پسرم بهم بی اعتماد شده

شما در گذشته با فردی رابطه داشتید اما پس از مدتی رابطه شما خاتمه پیدا کرد و با فاصله کمی با فرد دیگه ای ازدواج کردید.
ازدواج شما هم پس مدتی به بن بست رسید و جدا شدید. حالا دوباره با اون فرد وارد رابطه شدید.
مسئله ای که وجود داره این هستش که در گذشته با فردی رابطه صمیمی ای داشتید. حالا طی یک اتفاقی در یک مهمونی ای در مصرف الکل زیاده روی کردید و در حالت مستی رفتارهایی داشتید که بنظرتون درست نبوده. این اتفاق موجب شده که شریک شما به اتفاقات گذشته رجوع کنه و شما رو محکوم به خیانت کنه. در حقیقت انگار بذر بی اعتمادی با اون اتفاق در شریک شما کاشته شد.
در مورد بی اعتمادی علت های مختلفی میتونه دخیل باشه. یکی از این علت ها میتونه گذشته و اعمالی باشه که فرد در گذشته انجام داده. برای مثال کسی که یک مرتبه خیانت کرده این حس رو در فرد مقابل به وجود میاره که هر لحظه ممکنه که دوباره بهش خیانت بشه‌‌.
از طرفی ممکنه زمینه های شکاکیت و بی اعتمادی از قبل در فرد وجود داشته باشه و فقط با یک اتفاق این شکاکیت فعال بشه. چنین زمینه هایی از گذشته و حتی قبل از شروع رابطه از طریق افرادی مثل والدین در فرد ایجاد شده اند.
بنابراین اول از همه لازمه بررسی کنید که چه مقدار خودتون در شکل گیری این بی اعتمادی دخیل بودید و چه مقدار اون رو در نتیجه شکاکیت طرف مقابلتون میدونید.
در صورتی که بی اعتمادی و شکاکیت در درون فرد و بدون وجود علتی منطقی وجود داشته باشه لازم هستش که از طریق جلسات مشاوره به فرد کمک بشه. در حقیقت ممکنه که بی اعتمادی های فرد ناشی از طرحواره های ناسازگارش باشند.
اما در صورتی که این بی اعتمادی ناشی از اشتباه یا خطایی از سمت ما بوده باید سعی در جبران اون مسئله کنیم.
در اولین مرحله از انجام اینکار ما میتونیم با طرف مقابلمون یک قرار ملاقات ترتیب بدیم و طی اون قرار به اشتباهاتی که انجام دادیم اقرار کنیم، تضمین کنیم که اون اتفاق دیگه تکرار نخواهد شد و اگر طرف مقابل ما افکار نادرستی داره مطرحش کنیم و بگیم که داره اشتباه فکر می کنه‌.
البته به هیچ عنوان نباید با لحنی صحبت کنیم که گفت و گو از حالت دوستانه خارج بشه و به بحث تبدیل بشه. اینکه ما به خودمون مسلط باشیم بسیار پر اهمیت هستش‌.
در مرحله بعد میتونیم خطای گذشته رو با اعمالمون به منظور احیای اعتماد جبران کنیم. برای مثال از انجام کارهایی که موجب تشدید حساسیت در فرد مقابل میشه خودداری کنیم، محبت و علاقه خودمون رو بیشتر به طرف مقابل نشون بدیم و در رفتارهامون توجه بیشتری به خرج بدیم.
تمامی این کارها زمانی جوابگو خواهند بود که با صبوری همراه باشند. جلب اعتماد دیگران کاری آنی و لحظه ای نیست و گاهی به گذشت زمان زیادی نیاز داره.
همچنین در صورتی که فکر میکنید مسئله بی اعتمادی ریشه بسیار عمیقی در رابطه شما داره که با چنین روش هایی قابل حل نیست میتونید به مشاور مراجعه کنید. مشاور علل و ریشه های شکاکیت رو در رابطه شما بررسی می کنه و سپس برای حل این مسئله به هردو طرف کمک خواهد کرد.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.

کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

به دوست پسرم خیانت کردم چطور میتونم اعتمادش دوباره برگردونم؟

سلام خسته نباشید من با ی پسری دوستم مدتیه عاشقمه و عاشقشم و بعدش من بهش خیانت کردم بنظرتون چطور میتونم اعتمادشونو دوباره کسب کنم خیلی از کاری ک کردم متنفرم و پشیمون لطفا کمک کنید

پاسخ مشاور به پرسش جلب اعتماد دوست پسر بعد از خیانت

قطعا خیانت از بدترین اتفاقاتی میتونه باشه که برای یک رابطه پیش میاد. خیانت میتونه به دلایل مختلفی صورت بگیره که بررسی این دلایل اهمیت زیادی در جلوگیری از تکرار مجدد اینکار دارند. ممکنه که ما کمبود هایی در رابطه فعلی احساس کنیم و به همین خاطر دست به خیانت بزنیم و یا ممکنه که از روی تنوع طلبی و یا لذت خواهی چنین کاری رو انجام داده باشیم. به هر جهت خیانت امری توجیه پذیر نیست به همین دلیل به عنوان اولین مرحله شما باید بپذیرید که اشتباه کردید و به این مسئله اقرار کنید. این اقرار اول باید به خودتون و سپس به فرد مقابلتون باشه.
سپس سعی کنید واقعیتِ هر دروغی که مجبور شدید بخاطر خیانت به طرف مقابلتون بگید رو بیان کنید. شما باید واقعا به پشیمانی برسید و این پشیمانی رو به فرد مقابلتون نشون بدید. صداقت هم میتونه از مصداق های همین مسئله باشه.
نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این هست که نباید به فرد مقابلتون فشار بیارید. اگر به مدتی فاصله برای هضم این مسئله نیاز داره بهش این فرصت رو بدید و برای خواستش ارزش و اهمیت قائل بشید؛ و اگر همچنان با هم گفت و گو داشتید تمام تلاشتون رو بکنید که با صداقت رفتار کنید و رفتارهایی نداشته باشید که موجب رنجش و یا حساسیت بیشتر اون فرد بشه.
شما باید به این مسئله آگاه باشید که حتی اگر رابطه شما حفظ بشه ممکنه تا مدت ها با مسائلی مثل بی اعتمادی و شک دست و پنجه نرم کنید بنابراین حفظ این رابطه چندان آسون نخواهد بود.
مورد دیگه ای که حائز اهمیت هستش این هست که شما باید بتونید خودتون رو ببخشید تا دیگران هم بتونند که شما رو ببخشند. شما پذیرفتید که اشتباه کردید و آگاه و پشمانید اما لزومی نداره که به خودتون برچسب یک گناهکار رو بزنید و خودتون رو سرزنش کنید‌. صرفا کافیه که اشتباهتون رو بپذیرید و سعی در جبرانش کنید. سرزنش کردن و عذاب وجدان داشتن به شما کمکی نخواهد کرد. صرفا صبور باشید و تمام تلاشتون رو در جهت جبران بکنید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.

کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

به دوست پسرم خیانت کردم پشیمونم

سلام من ۱۷ سالمه ساکن تهرانم تاحالا ۳ بار به دوست پسرم خیانت کردم فقط در حد صحبت کردن با پسر بوده و ملاقات حضوری خیلی گرم با اینکار هام دوست پسرم کنار اومده و بخشیده شدم و قول دادم که دیگه تکرار نمیکنم من خیلی دوسش دارم دوست پسرم و اما بی اعتماد شده نصبت بهم و دیدگاهش نصبت به من عوض شده چه مدت زمان میبره که دوباره این اعتماد تو رابطه شکل بگیره و چیکار کنم ؟؟

پاسخ مشاور به پرسش جلب اعتماد دوست پسر بعد از خیانت

شما با شخصی رابطه دارید اما متاسفانه در طول این رابطه چندین مرتبه اقدام به خیانت کردید. البته در مورد این خیانت ها با شریک عاطفیتون صحبت کردید و ایشون شما رو بخشید. اما مسئله ای که وجود داره این هستش که ایشون نسبت به شما اعتمادش رو از دست داده و شما نمیدونید که چجوری میشه دوباره این اعتماد رو به دست آورد و اینکه چه مدت طول میکشه؟
خب ببینید مسئله خیانت میتونه از بدترین اتفاقاتی باشه که برای یک رابطه پیش میاد. شما اینکار رو برای چندین مرتبه تکرار کردید بنابراین طبیعی هستش که ایشون نسبت به شما بی اعتماد بشه. اما برای بدست آوردن اعتماد مجدد اول از همه باید مطمئن بشید که دیگه اینکار رو تکرار نخواهید کرد. تعهد در رابطه بسیار حیاتی هست و نباید تحت هیچ شرایطی از بین بره.
اگر فردی در رابطش احساس رضایت نمی کنه مختاره که به اون رابطه خاتمه بده اما خیانت کردن تحت هیچ شرایطی پذیرفته شده نیست. بنابراین در قدم اول باید سعی کنید که هیچوقت اینکار رو تکرار نکنید.
خیانت میتونه شامل تمامی مواردی بشه که تعهد در رابطه رو زیر سوال ببره و حتما لازم نیست که رابطه عمیقی شکل بگیره.
در مرحله بعد شما باید این اطمینان رو به طرف مقابلتون هم بدید که به اشتباه بودن کارهاتون پی بردید و تکرار مجدد اون اشتباهات دیگه پیش نخواهد آمد. این صحبت ها رو سعی کنید به گونه ای مطرح کنید که طرف مقابلتون متوجه بشه که این حرف ها رو از ته قلبتون میزنید و این بار با دفعات قبل متفاوت هستش. همچنین شما باید در طول رابطه با اعمال و رفتارتون هم این مسئله رو ثابت کنید. شما باید در نظر داشته باشید که چندین بار به اعتمادی که شریکتون به شما داشته لطمه وارد کردید بنابراین از انجام کارهایی که موجب برانگیخته شدن حساسیت ایشون میشه باید اجتناب کنید چرا که چنین رفتارهایی قطعا اثرات زیان بار تری نسبت به گذشته خواهند داشت.
پس از تمام این کارها یعنی پشیمانی، گفت و گو و ابراز پشیمانی و ایجاد تغییر در رفتارهای حساسیت زا شما باید صبور باشید‌. نباید انتظار داشته باشید که اثرات یک خیانت در مدت کوتاهی از بین بره. قطعا خیانت میتونه برای زمان طولانی ای اعتماد رو از بین ببره و یا کم کنه‌. احیای کامل اعتماد تا ماه ها میتونه طول بکشه و در طول این مدت شما باید در کنار رعایت نکات ذکر شده صبور باشید.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.

کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

5 دیدگاه

  1. سلام من ۱۹ سالمه و با پسری ۲۲ ساله ۳ ساله تو رابطه هستم.تو این مدت همیشه جوری رفتار کرده انگار بهم اعتماد نداره و بیش از حد رو پسر ها و مردهای اطرافم حساسه چه فامیل چه غریبه.

  2. من توی رابطه ام دچار مشکل شدم، یک سفر داشتم دو روزه و از وقتی شروع شد طرف مقابلم بامن سرسنگین بود و الان ک برگشتم از سفر بهم میگه تو هیچی بهم نمیگی و کل سفرو ریز ب ریز براش تعریف کردم ولی بهم میگه دروغ میگم و… اما من همچیو با نزییات براش گفتم، الان بهم گفته من نمیتونم با دروغ کنار بیام، ما نزدیم ب 6 ساله باهمیم و الان داره بهم میگه بنظرت با این شرایط میتونیم ادامه بدیم؟ من گفتم فرصت بهم بده تا همجیو درست کنم، الانم گفته چن روز پیامش ندم تا باخودش کنار بیاد، من میخوام اعتمادشو دوباره بدست بیارم چون برام خیلییییی مهمه، ممنون میشم کمکم کنید واقعا، سفری ک بهم زهر شد الانم تموم فکرو ذهنم شده ابنکه چیکار کنم

    • شما به یک سفر رفتید اما گویا که این سفر موجب آزرده خاطر شدن شریک عاطفی شما شده و بعد از اینکه از سفر برگشتید مدام حرف هایی از روی بی اعتمادی به شما زده میشه. شما هر چقدر هم که توضیح میدید انگار نمیتونید که رضایت ایشون رو جلب کنید و الان دچار سردرگمی شدید که برای حل این مشکل چه کاری باید انجام داد؟
      مسئله شک میتونه از جاهای مختلفی سرچشمه میگیره. یعنی گاهی ممکنه ناشی از عوامل درونی مثل طرحواره های فرد باشه و گاهی هم ناشی از عوامل بیرونی مثل اتفاقی ناخوشایند باشه.
      به همین دلیل توصیه می کنم که طی یک فرصت مناسب با ایشون صحبت کنید و سعی کنید علت اصلی ای که موجب رنجش خاطر ایشون شده رو جویا بشید. میتونید بپرسید که چه افکار منفی و بدی از ذهنشون گذر می کنه و اون افکار رو برای شما توضیح بده‌.
      اینکار باید همراه با ابراز محبت و توجه مثبت باشه به طوری که شریک عاطفی شما برای بیان افکارش احساس راحتی کنه و بتونه اصلی ترین مسائلی که ذهنش رو به خودش مشغول کرده رو بیان کنه. اینکار موجب برون ریزی میشه و به خودی خود اثرات مثبتی در کاهش احساسات منفی ایشون داره.
      در مرحله بعد وقتی که از علل اصلی شکاکیت های ایشون آگاه شدید سعی کنید که با دادن اطمینان خاطر و نشون دادن توجه در افکار ایشون آرامش برقرار کنید. حتی اگر متوجه شدید که واقعا اشتباهی در عملتون بوده نسبت به اون اشتباه اقرار کنید و بیان کنید که تلاش می کنید تا اون اشتباه دیگه تکرار نشه. همچنین در صورتی که افکار ایشون به دور از واقعیت بود براشون توضیح بدید که چنین افکاری واقعیت نداره و صرفا ناشی از حساسیت های ایشون هست و تا جایی که بتونید از این به بعد تلاش می کنید که موجب برانگیخته شدن حساسیت های ایشون نشید.
      گاهی از اوقات بعضی از مسائل میتونند صرفا یک بهانه باشند و علت اصلی در جای دیگری وجود داشته باشه. برای مثال سفر شما ممکنه صرفا یک بهانه برای حساسیت شریک شما باشه علت اصلی شکاکیت های ایشون اتفاق و یا مسئله دیگری باشه. به هر جهت وقتی که از علت اصلی با خبر بشید میتونید از طریق صحبت و نشون دادن توجه تا حدی حساسیت ها رو کنترل کنید.
      به عنوان راه حل آخر در صورتی که احساس می کنید این مسئله و مشکل در رابطه شما به صورت ریشه ای وجود داره به طوری که نمیتونید با گفت و گو حلش کنید میتونید از مشاوره کمک بگیرید‌. معمولا مشاور با روش های تخصصی منشا اصلی شک و بی اعتمادی رو مشخص می کنه و از طریق روش هایی که وجود داره تلاش در جهت ترمیم و بهبود اعتماد می کنه‌‌. قطعا این روش در صورتی که براتون امکان پذیر باشه روش مثبت و اثر بخشی خواهد بود.
      بنابراین ریشه یابی، گفت و گو کردن، توجه نشون و جبران کردن از اصلی ترین ابزارهای شماست که میتونید ازشون برای حل این مشکل کمک بگیرید و در صورتی که احساس کردید حل این مشکل از توان شما خارجه و رابطه خودتون رو در خطر فروپاشی دیدید مراجعه کردن به یک مشاور میتونه اثر بخش باشه‌.

  3. من مشکلم با کسی که تو رابطه هستم اینه که ایشون یه مقدار شکاک هستند و البته منم تو گسترش دادن این شکه بی تقصیر نبودم و اینکه نمیتونم نه بگم نمیتونم ادم هارو زود از زندگیم حذف کنم و همین عادت بد باعث شده رابطه ما سخت پیش بره درمورد دوستای من دعوا کنیم بعضی وقتا درمورد بیرون رفتن دعوا کنیم سردرگم و گیجم و به شدت دوسش دارم و دوسم داره جفتمون خیلی خواستیم تموم کنیم ولی اون حس بینمون نزاشته واقعا:) حس میکنم من نباشم زندگیش بیشتر تو آرامشه اعصابش اروم تره دغدغه های ذهن و فکرش کمتره دلم میخواد اون شکه از بین بره و منم بتونم بهش اینو ثابت کنم که خیلی برام مهم و با ارزش تر از دوستامه و حرفاش برام اهمیت داره. ما الان سه سال و خورده ای هست با هم دیگه ایم. جفتمون هم سن همیم و این یجاهایی خوبه یجاهایی بد نمیخوایم جدا شیم ولی این دعواهامون خیلی زیاد شدن. من حس میکنم تو زندگیم بهش خیلی نیاز دارم و شاید بخاطر اینه که تو دوران بد زندگیم اومد و خیلی رو حالم و بهتر کردنم تو اون دوران و حامی بودنش برام اینا تاثیر گذاشته رو حسم بهش و این دوست داشتنه و اینکه این همونیه که باید بمونه تاثیر گذاشته. الان به نظر شما من چیکار کنم شکش کم شه و خودم چیجوری قدرت نه رو افزایش بدم

  4. سلام، من انلاین با یکی رل زدم بعد همه پسرها میومدن پی ویم منم به رلم گفتم بعد گفت بهم ط میخای با من کات کنی منم گفتم نه چرا؟ گفت اخه همش از پسرای دیگ تعریف میکنی.. بعد با پسرا حرف میزنی… حالا من چیکار کنم ک دوباره اعتمادش رو جلب کنم؟

دیدگاهتان را بنویسید