فهرست زیر با توجه به پژوهشی که در مورد اعتیاد درزمینهی علوم اعصاب، روانشناسی و عملکرد بالینی انجامگرفته است، چندین عوامل رفتار اعتیادآور و مرتبط با برگشت به اعتیاد را شناسایی میکند:
تلاش ناموفق در ترک اعتیاد
معتادان اغلب تمایل خود برای ترک اعتیاد را ابراز میکنند اما نمیتوانند این کار را تا آخر ادامه دهند. خودداری و پرهیز کوتاهمدت در مصرف مواد متداول است اما میزان لغزش و برگشت به اعتیاد بالاست. همانطور که مارک تواین در مورد درد ناشی از ترک سیگار گفته است: ” ترک سیگار آسان است. این کار را هزاران بار انجام دادهام.”
عوامل وسوسه انگیز و لغزش
مصرف مواد مخدر و اعتیادآور، میل شدید به مصرف دوباره مواد برای تجربه لذت را در فرد تحریک میکند. این نشانهها، سیگنالهایی را در رابطه با فرصت مصرف دوباره مواد به مغز ارسال میکنند. بهعنوانمثال، هنگام خروج از مراکز درمان ترک اعتیاد معتادانی که به محیط مصرف قبلی خود بازمیگردند بیشتر در معرض تجربهی میل شدید و مصرف مجدد مواد قرار دارند.
همچنین معتاد بهبود یافته اگر بوی ماده مخدر مصرفی را استشمام کند یا دچار استرس شود، به طرز قابلتوجهی در معرض وسوسه مصرف دوباره مواد قرار می گیرد. این همان پدیدهای است که انجمن NA یا AA بسیار در موردش هشدار میدهد که الکلیها یا معتادان مواد مخدر که ترک کرده اند، نمیتوانند به مصرف تفریحی مواد یا الکل ادامه دهند و حتماً بعد از مدتی به آن اعتیاد پیدا خواهند کرد.
از دست دادن کنترل و برگشت به اعتیاد
از دست دادن کنترل بدان معناست که فرد بر خلاف تعهد خود برای ترک مواد مخدر، بهطور آگاهانه تصمیم به مصرف دوباره مواد میگیرد. درست مثل این است که فری پس از تصمیم به رژیم، مقدار زیادی دسر میخورد. واکنش معمول نسبت به این شکست شامل عواطف و احساسات منفی (بهعنوانمثال، علایم افسردگی و تنفر از خود) است. این آموزنده است که برنامهی دوازده قدم انجمن معتادان گمنام با این جمله آغاز میشود که “ما اقرار میکنیم که در برابر مصرف هر نوع ماده مخدری ضعیف هستیم وزندگیمان غیرقابلکنترل شده است.”
میل به مصرف مواد بدون احساس لذت
معتادان عموماً به رفتار معتادگونه خود ادامه میدهند، حتی زمانی که مواد (برای مثال، سیگار یا نوشیدنی الکلی) دیگر برایشان لذتبخش نباشد. معتادان اغلب بیان میکنند که به مصرف مواد ادامه میدهند حتی زمانی که دیگر از مصرف مواد لذتی نمیبرند. بهعنوانمثال، در این رفتار اجبار به مصرف ، برخی از افراد تریاکی یا سیگاری گاهی بهشدت از تریاک یا سیگار متنفر هستند اما به مصرف اجبار گونه خود همچنان ادامه میدهند.
مراقبت از برگشت دوباره مصرف مواد
علیرغم پیشرفت برخی از درمانهای مؤثر، درمانی برای اعتیاد وجود ندارد. معتادان بهبود یافته اغلب تمایل به مصرف دوباره مواد را را از طریق تمرین کنترل شناختی ازجمله اجتناب از ورود به مکانهای وسوسه انگیز مدیریت میکنند.
هدف اصلی، کاهش احتمال روبهرو شدن با نشانههایی است که موجب برگشت به اعتیاد میشود. بهعنوانمثال، حتی معتادانی که برای سالها پاک هستند نیز در جلسات گروههای حمایتی همچون AA شرکت میکنند، محیطی که در آن خبری از درمان فردی یا دارو نیست.
رفتار اعتیادی و اجباری جایگزین مصرف مواد
بسیاری از معتادان اغلب بعد از ترک اعتیاد یک رفتار اجباری دیگری را جایگزین مصرف مواد میکنند. بهعنوانمثال، آنها یا به قمار روی میآورند یا با اعتیاد به روابط جنسی با احساس پوچی، خستگی، اضطراب و افسردگی که بهطور مداوم آنها را تهدید میکند، مقابله میکنند.
نقش احساسات و تجربیات منفی در برگشت به اعتیاد
نظریه خوددرمانی اعتیاد بیان میکند، افرادی که در مهارت مقابله با احساسات و هیجانات خود ضعیف هستند، ممکن است برای مدیریت احساسات و عواطف منفی یا اضطرابآور خود به مصرف مواد رویآورند.
بهعنوانمثال، افرادی با سابقه تجارب نامطلوب دوران کودکی (برای مثال، سوءاستفاده، کودکآزاری، خشونت خانگی یا آزار جنسی) در کنترل عواطف منفی و مقابله با استرس زندگی مشکل دارند.
نقش ژنتیک در اعتیاد به مواد مخدر
بیشتر افرادی که مواد مخدر را امتحان میکنند، تنها چند بار آن را مصرف مینمایند. برخی هیچگاه به مواد مخدر اعتیاد پیدا نمیکنند و تنها قصد تجربه کردن آن را دارند. اما برخی افراد بهسرعت به مصرف مواد مخدر وابسته شده و برای مدتزمان طولانی در چنین وضعیتی باقی میمانند.
شواهد اساسی حاکی از نقش استعداد یا آمادگی ژنتیکی در ابتلا به اعتیاد است. بهعنوانمثال، به خاطر آسیبپذیری ژنتیکی، احتمال اینکه کودکان افراد الکلی در آینده درگیر مشکلات مرتبط به اعتیاد به الکل شوند، بیشتر است و از رفتار تکانشی از خود نشان میدهند. بنابراین، ممکن است شما دو لیوان شراب در اختیار داشته و تمایلی به نوشیدن بیشتر از آن را نداشته باشید، اما یک فرد آسیبپذیر ازنظر ژنتیکی، بهسادگی نمیتواند در برابر نوشیدن لیوان ششم مقاومت کند.
تفاوت سوء مصرف با اعتیاد به مواد چیست؟
آیا تفاوتی میان سوء مصرفکننده مواد با یک فرد معتاد به مواد مخدر یا الکل وجود دارد؟ در برخی از موارد تعریفنشده، سوء مصرفکننده مواد دیگر کنترل در مصرف مواد مخدر را از دست میدهد. همانطور که خیار ترشی را نمیتوان دوباره به خیار تبدیل کرد، وقتیکه فرد از این خط تعریفنشده عبور کند، تغییر و دگرگونی در مدار مغزی فرد ایجاد میشود که قابلبرگشت نیست. هر یک از معتادان به مواد مخدر از مصرف گاهبهگاه شروع کرده و سپس تبدیل به مصرفکننده غیرارادی میشوند.
اعتیاد محدود به سوء مصرف مواد نیست
مفهوم روانشناسی شرطی شدن عامل بیان میکند، اگر رفتاری با گرفتن پاداش همراه شود، احتمال اینکه فرد چنین رفتاری را دوباره تکرار کند، بیشتر خواهد بود. بهعنوانمثال، یک سگ حقهای را اجرا میکند تا غذای مخصوص به خود را بهعنوان پاداش بگیرد. در انسانها نیز شرطیسازی عامل این اجازه را به آنها میدهد تا رفتاری را که منجر به پاداشهای(یا پیامدهای) معینی میشوند را یاد بگیرند. بهعنوانمثال، احتمال اینکه فرد با توجه به اینکه بازیهای ویدیویی(یا وبگردی، خرید یا کار) موجب کاهش استرس و اندوهش میشود، در آینده درگیر چنین عملی گردد، بیشتر هست.
سلام بعد از ۱۰ سال به خاطر خیانت همسرم لغزش مواد کردم . دارم دیونه میشم .نه توان برگشتن به پاکی رو دارم نه توان ادامه مصرف توی ۱ سال مصرفم نزدیک به ۳۰ کیلو کم کردم . عضو NA بودم . خیلی تنها شدم . ۲ تا بچه دارم موندم چیکار کنم . کله ام میگه خودت رو خلاص کن. ولی بچه هام جلوی چشمم هستن . شغلم رو از دست دادم یک سال بیکار شدم توان کار کردن هم ندارم . یه ماشین زیر پام دارم .شاید باورتون نشه اصلا با اونم نمیتونم کار کنم . فقط خوابم میاد بی حوصله و بیرمغ شدم . بریدم . باورم نمیشه این اتفاق یعنی خیانت برام اتفاق افتاده . زنم اصلا تو این چند سال حتا بی احترامی هم به من نمیکرد. اگه از اون آدمی بود که . اینجور داغون نمیشدم. کمک کنید. با تشکر . لطفا اسم گمنام بمونه
در انجمن یک شعار هست که میگه ما معتادان بیماری اعتیاد داریم و نوع موادی که مصرف می کنیم مهم نیست. بنابر این احتمالا شما در طول این ده سال فقط مواد مصرف نکردید اما همچنان بیماری اعتیاد شما، رفتار و احساسات تون رو کنترل کرده.
41سالمه ازسال 85ماهی یکبارسال ۹۰تا۹۷هفته ای یکبارازسال ۹۷تاالان اجبارمصرف هرروزروزی ۲تا۳گرم تریاک بعضی وقتاشیره کشیدم ازسال ۹۷تاالان ۶یا۷بارترک کردم که هرباربدلیل متعددبین ۲۰تا۶۰روزبیشترپاک نموندم متاهل هستم دوفرزنددارم دلایل ترکم نه مشکل جادارم نه مالی اماازلحاظ کاری خیلی ضعیف شدم بکشم ونکشم افسردگی دارم به خانوادم ازلحاظ عاطفی اون جورکه بایدنمیرسم رفتارای اجتماعیم خیلی ضعیف شده اماقبلاخیلی موفق واجتماعی وشادبودم اماالان نیستم زمان مصرفمومیگم مشکلات گوارش وبی حسی ودردمثانه دل دردو…وقتی میکشم انگارازتمام دنیاعقب افتادم خودموآدم بدبختی فرض میکنم ازداشته های زندگیم مسخره وتکراری شده بااینکه جون کندم تابهش رسیدم اینادلایل ترکم بوده امروزداغ شدن پاهام بی حالی وافسردگی سراغم اومده داره همین حرفایی که گفتم دلایل ترکم کمرنگ میشه یه خورده هم به لذت کشیدن فکرمیکنم میگم فرداروبزنم بازکه اگه بزنم روزازنوروزی ازنو احتمال لغزشم بالاست چه کنم؟
سلام پسری دارم ۲۴ ساله دوسال پیش معتاد به بنگ وشیشه شده در طول ۲ سال ۳ نوبت کمپ اجباری رفته ولی بعد از آمدن از کمپ دو الی ۳ روز بعد سروع به استفاده از مواد میکند از مهرماه ۱۴۰۱ از کمپ شیراز آوردمش دنبال هيچ کاری نمرود وسیگار میکش ومخفیانه بنگ سيگاري استفاده می کند نمی دونم ازدست چکار کنم