مورد خیانت قرار گرفتن توسط مردی که خیلی دوستش دارید بسیار دردناک و عذابآور است. تصور اینکه فردی که فکر میکردید تا همیشه در کنار شما عاشقانه زندگی خواهد کرد، به شما خیانت میکند ملالآور است.
خیانت زناشویی باعث احساس رنجش و ناامیدی شما نسبت به همسر خود میشود. اولین فکری که به ذهنتان خطور میکند این است چرا همسرم به من خیانت کرد؟ من کجای زندگی کوتاهی کردم که همسرم به من خیانت کرد؟
اگرچه خیانت زن به مرد و هم خیانت شوهر به زن ممکن است، بااینحال، آمارها نشان میدهد مردان بیشتر از زنان به همسر خود بعد از ازدواج خیانت کردهاند. زنان مخلوقات بسیار حساسی هستند و بعد از مواجه با خیانت شوهر ازلحاظ عاطفی و روحی بسیار آسیب میبینند.
طبق بررسی سارا تولان، پژوهشگر دانشگاه ایالتی یوتا و همکارانش، خیانت زناشویی و برقراری رابطه نامشروع از مهمترین علل طلاق است. بااینحال، بر اساس نظر کالون، بسیاری از زوجهای متأهل راضی و شاد، خیانت را پذیرفتهاند و هرگز تصمیم به طلاق نگرفتهاند.
بر اساس آمار منتشره، حدود ده درصد زوجین در طول زندگی تجربه خیانت زناشویی را داشته و اوج آن 20 درصد برای زوجها در 40 سالگی است. زوجهایی که متوجه خیانت همسر خود میشوند، آن را تجربهای از جنس شکستن و خرد شدن ناگهانی میدانند و معتقدند که این اتفاق پایان ازدواج است. چنانچه زوج بخواهند رابطه زناشویی خود را بهبود دهند، همسر خیانت کار باید اقرار کند که پشیمان است و احساس گناه کند.
اعتقادات مذهبی یا شرایط جامعه ممکن است مانع از طلاق زوجین شود و آنها را از تصمیم به طلاق منصرف کند. بااینحال، ممکن است زوجها از اعتقادات مذهبی برای حل مشکلات و در برخورد با خیانت کمک بگیرند. آگاهی به این موضوع که خیانت زناشویی علامتی برای ازدواج ناخوشایند است، میتواند زن و شوهر را بهسوی حلوفصل مشکلات سوق دهد و آنها را به هم نزدیکتر کند.
دلایل خیانت به همسر از نظر روانشناسی
همه ما میدانیم برخی افراد در زندگی مشترک به همسر خود خیانت میکنند، اما سؤال این است، چرا آنها چنین ریسک احساسی و عملی بزرگی را انجام میدهند؟ در یک نظرسنجی که توسط دکتر روانشناس دانشکده لوراس جولیا اومرزو و همکارانش انجام شد، از افرادی که درگیر روابط نامشروع بودند، خواسته شد که درباره تجربههای عاطفی خود در طول دوره رابطه خارج از ازدواج گزارش بدهند.
افراد موردتحقیق بهطور غیر تصادفی از بزرگسالانی که تجربه خیانت به همسر خود را داشتند، به دست آمد؛ بنابراین، نتایج این تحقیق را نمیتوان بهطورکلی تعمیم داد. بااینحال، یافتههای این تحقیق حاوی اطلاعات مفید و کاربردی است. از 77 نفر شرکتکننده که پاسخ دادند شامل 22 مرد و 55 زن در سنین 23 تا 63 سالگی بودند که 73٪ متأهل بودند. تعداد روابط نامشروع گزارششده از 1 تا 22 و با میانگین حدود 4 مورد بود و بیشتر این روابط در حال حاضر وجود داشتند نه اینکه فقط یکبار باهم رابطه داشته باشند، حتی بیش از 1 سال و در برخی موارد تا ۵ سال نیز باهم بودند.
آنها بهاحتمالزیاد با تلفن همراه تماس میگرفتند و بیشتر در هتلها، خانههای همدیگر، محل کار یا اتومبیلها قرار میگذاشتند. تقریباً دوسوم از روابط خارج از ازدواج بهطور دوستانه به پایان میرسیدند و تقریباً نیمی از آنها نیز بهطور دوستانه باهم در ارتباط بودند.
با توجه به این واقعیتهای اساسی، بیایید ببینیم چرا افراد موردبررسی به یک رابطه نامشروع وارد میشوند. بهطور خلاصه آنها به دو دلیل شایع در این روابط وارد میشوند (شاید احتمالاً شما هم آن را حدس زده باشید): داشتن رابطه جنسی دلیل اصلی برقراری روابط فرا زناشویی است.
افراد مشارکتکننده در این تحقیق به دنبال ارضای میل جنسی بودند یا مایل بودند که رابطه جنسی بیشتری داشته باشند. دلیل دیگر تمایل به خیانت زناشویی عدم برآورده شدن نیازهای عاطفی مرد یا زن از طرف همسر خود بود. شرکتکنندگان در تحقیق گزارش دادند که در روابط فعلی خود ازلحاظ عاطفی، احساس رضایت از زندگی زناشویی خود نمیکردند یا مایل بودند که ارتباط و اعتبار بیشتری کسب کنند.
در اکثر موارد، یافتهها مربوط به تحقیقات پیشین در مورد انگیزه برای خیانت زناشویی مطابقت دارد، یعنی اینکه زوجین در درجه اول برای ارضای نیاز جنسی و عاطفی به همسر خود خیانت میکنند.
یکی دیگر از دلایل خیانت زناشویی «انتقام سکسی» بود. افرادی که به این دلیل به دنبال برقراری رابطه نامشروع بودند، سعی داشتند با خیانت به همسر از او انتقام بگیرند. بازهم این به نظر قابلدرک است، بهخصوص با توجه به ماهیت این سایت مشاوره زناشویی که در آن افراد بهطور عمدی دنبال روابط نامشروع بودند.
محققان وقتی فهمیدند که تقریباً 20٪ از افراد متأهل شرکتکننده در تحقیق به دلیل «هیجان خواهی» دنبال رابطه نامشروع بودند، شگفتزده شدند، به این معنی که آنها به دنبال حس کنجکاوی یا احساس ناامیدی از همسر یا تنهایی در زندگی مشترک خود اقدام به خیانت کرده بودند.
حالا ما میدانیم چرا افراد خیانت میکنند، اما سؤال این است که آنها چه احساسی نسبت به روابط نامشروع دارند؟ آیا آنها مانند قهرمان داستانها احساس آرامش و راحتی میکردند؟ همانطور که معلوم شد، احساس افراد موردبررسی از احساسات مثبت تا منفی بود.
در سمت مثبت، افرادی که به دلایل جنسی خیانت کرده بودند، از نتیجه عمل خود احساس رضایت میکردند. آنها همچنین در کل از زندگی احساس رضایت میکردند و ازلحاظ عاطفی احساس سرخوشی و رضایت داشتند.
فرد خیانتکار احساس ناامیدی نداشتند، اما از همسر خود (برای اینکه آنها را خشنود و راضی نکرده بودند) و با این واقعیت که رابطه نامشروع آنها را به همان اندازه که آنها فکر میکردند راضی نکرده بود، احساس ناامیدی میکردند.
اضطراب رسوایی، ترس از رهاشدگی توسط فردی که با او رابطه نامشروع داشتهاند، حسادت و افسردگی از دیگر احساسات نامطلوب بعد از خیانت بود. بااینحال، تعدادی از افراد هم بهطور شگفتانگیزی گفتند که احساسات منفی ندارند.
یافتهها همچنین نشان میدهد، گروه قابلتوجهی از افرادی که در روابط نامشروع وارد میشوند خیلی خوب از خودشان سلب مسئولیت میکنند. بسیاری ادعا میکردند که خیانت و روابط نامشروع موضوع متقابلی بود که آن را توجیه میکردند و هیچ احساس گناهی نمیکردند.
بااینحال، روابط نامشروع نسبتاً بلندمدت بودند و افراد درگیر روابط اهمیت زیادی به آن قائل بودند. اگرچه برخی از افرادی که به همسر خود خیانت کردند هیچ احساس گناهی نمیکردند، اما اکثریت احساس گناه و اضطراب میکردند، حتی کسانی که در روابط مختلف بودند.
اگر شما درگیر روابط نامشروع هستید یا قصد خیانت به همسر خود را دارید، به کدامیک از دلایل زیر وارد این رابطه شدهاید؟ من برای هر یک از دلایل به جزئیات بیشتری در مورد آنچه افراد شرکتکننده در تحقیق بیان کردند میپردازم:
خیانت زناشویی به دلیل عدم ارضای نیاز جنسی
نداشتن رابطه زناشویی یا عدم رضایت از رابطه جنسی با همسر از شایعترین دلیل خیانت زناشویی است که افراد موردمطالعه به آن اشاره کردند. به یاد بیاورید که اکثریت بزرگی از شرکتکنندگان زنان بودند. هر زن و مردی که وارد رابطه نامشروع میشود امیدوار است که زندگی زناشویی و جنسی خود را بهبود ببخشد. ممکن است از بسیاری فعالیتهای متقابل دیگر لذت ببرند، اما به هر دلیلی، از سکس با همسر خود راضی نیستند.
مطالب مرتبط: چرا شوهرم ازم رابطه نمیخواد
خیانت به همسر به دلیل تمایل به رابطه جنسی بیشتر
این یک دلیل نسبتاً نادر است که توسط افراد در این مطالعه ذکرشده است. این احتمال وجود دارد که افراد بیشتری این دلیل را داشته باشند اما نمیخواستند به آن اعتراف کنند، زیرا این تمایل ازلحاظ اجتماعی پذیرفتنی نیست. بهعنوانمثال، یک مرد در این تحقیق اظهار داشت که بهعنوان پاداش خوب بودن احساس میکند نیاز به رابطه جنسی بیشتری دارد.
خیانت زناشویی به دلیل مسایل عاطفی
روابط صمیمانه با همسر میتواند تقریباً به همان اندازه رابطه جنسی برای یک رابطه قانعکننده باشد. افراد شرکتکننده در تحقیق که گفته بودند دنبال کمبود محبت از طرف شوهر یا عدم تامین نیاز عاطفی زنان وارد رابطه نامشروع شدند، احساس میکردند که ارتباط خوب با همسر خود ندارند.
دریافت تایید عاطفی از شخص مقابل
درک و تائید شدن، عاملی کلیدی در روابط احساسی است که زنان و مردان نسبت به یکدیگر احساس میکنند. پارتنرها ممکن است از هم جدا شوند، زیرا نمیتوانند نیازهای همدیگر را در رابطه خود به رسمیت بشناسند.
خیانت به علت از دست دادن عشق و علاقه به همسر
این یک دلیل نسبتاً نادر در تحقیق بود، شاید به این دلیل که تعریف “عشق ” بسیار دشوار است. در درازمدت به نظر میرسد داشتن رابطه جنسی و صمیمیت عاطفی عشق را از بین میبرد.
خیانت به دلیل عاشق شدن دوباره همسر
تعداد بسیار کمی از افراد گفتهاند که باکسی که در ارتباط فرا زناشویی بودهاند، بهطور ناگهانی عاشق شدهاند. بااینحال، به نظر میرسد صمیمیت عاطفی بهعلاوه نزدیکی جنسی عامل مهمی است که باعث خیانت همسر میشود.
خیانت به علت تمایل به انتقام از همسر
در رابطهای که طرفین اذیت و رنجیدهخاطر شدهاند، تمایل به انتقام از همسری که خیانت میکند (یا تصور بر این است که خیانت میکند) به نظر میرسد که خیانت و بیوفایی بهطور فراوانی بیشتر از کمبود صمیمیت موجب افزایش خیانت و بیوفایی میشود. سینمای هالیوود از این تفکر “زیبایی آمریکایی ” بهرهبرداری میکند اما در واقعیت، تعداد اندکی از افراد موردتحقیق این را بهعنوان عامل اصلی روابط فرا زناشویی عنوان کردند.
تنوع طلبی از دلایل خیانت زناشویی
افرادی که به این دلیل اشارهکرده بودند احساس میکردند که آنها چیزی جدید میخواهند، این انگیزه فراتر از کنجکاوی و بهنوعی رقابت برای اندازهگیری توانایی جنسی خود است. ممکن است برای آنها رقابت در زمین تنیس یا زمین گلف کمتر پیچیده باشد، اما جذابیت کسی و چیزی جدید باعث شده که آنها این شکل خاص چالش را انتخاب کنند.
روابط نامشروع بهوضوح نشاندهنده یک ترکیب پیچیده از میل، غم و اندوه و نیاز به نزدیکی و برقراری رابطه است. افراد بهندرت بدون درگیری و حتی ناراحتی وارد این روابط میشوند. ممکن است روابط نامشروع محصول یا علت پایان رابطه و طلاق باشد. زوج های موفق ممکن است بخواهند که رابطه نامشروعی را تجربه کنند و همانطور که کالون مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که زندگی زناشویی آنها دستنخورده باقی میماند حتی اگر بهبود نیابد. بااینحال، همانطور که در این مطالعات نشان دادهشده است، این یک اقدام خطرناک است.
خیانت مردان به خاطر حس کنجکاوی
دکتر اواسادوسکی، مشاوره خانواده، میل به ماجراجویی و هیجان و کنجکاوی یکی از دلایل خیانت شوهر به زن میباشد. درواقع این یک بازی و سرگرمی برای رهایی از زندگی روزمره، آخر هفتههای کسلکننده و عدم ایجاد انگیزه در زندگی میباشد. همچنین مردها برای رهایی از فشارهای زندگی، فرار از مسئولیتها و وظایف محول شده به آنها اقدام به برقراری رابطه زناشویی نامشروع با جنس مخالف میکنند. این ارتباط میتواند بهصورت دوستی آنلاین و یا حضوری باشد.
همچنین زنان بعد از خیانت شوهر دچار عذاب و شکنجه روحی میشوند و مدام از خود میپرسند چرا این اتفاق افتاد؟ چرا یک مرد متاهل به همسر خود خیانت میکند؟ برای پاسخ به سوالات در مورد خیانت همسر با ما همراه باشید:
مردان خیانت به همسر را خود انتخاب میکنند
دکتر لاواند، مشاور خانواده : هیچچیزی مرد را مجبور به خیانت به همسر خود نمیکند، مردها خیانت را خود انتخاب میکنند. خیانت یک انتخاب است. او میتواند این کار را با اختیار خود انتخاب کند یا انتخاب نکند.
خیانت مظهری از مشکلات زناشویی حلنشده یا نشانه خلاء برآورده نشده است. خیانت در حقیقت حاکی از ناتوانی مرد در تعهد کامل به همسر، خانواده و ازدواج خود است.
خیانت شوهر به خاطر خودخواهی
دکتر سن، روانشناس: در ظاهر، دلایل مختلفی برای خیانت شوهر به همسر خود وجود دارد. مانند تنوع طلبی و هوس رانی مرد، عقده حقارت در جلب توجه زنان، احساس ضعف، عدم احساس خوشبختی در زندگی و غیره. درواقع ریشه تمام دلایل بالا را میتوان در خودخواهی شوهر و خودپسندی مرد خیانت کار یافت. خودخواهی که یک مرد را از تعهد به زن و زندگی زناشویی خود و فداکاری برای خانواده بازمیدارد.
خیانت مرد متاهل به دلیل عدم قدردانی زن
دکتر تابی، مددکار اجتماعی بالینی: درحالیکه دلایل متعددی برای خیانت به همسر وجود دارد اما یکی از علل اصلی خیانت شوهر به زن خود عدم قدردانی و تشکر از مرد از طرف زن است. خیلی از مردها باور دارند که برای زن و زندگی خود بسیار تلاش میکنند و احساسات خود را در درون نگه میدارند.
اما وقتی چنین زحماتی توسط همسر نادیده گرفته میشود و زن به شوهر خود بیتوجهی میکند، مرد سعی میکند تا تعریف و تمجید و قدردانی را در جای دیگری جستجو کند و درنتیجه با شخص دیگری که قدر او را میداند ارتباط نامشروع برقرار میکند.
خیانت شوهر به دلیل کمبود محبت و توجه همسر
دکتر دانا، درمانگر اختلالات جنسی: در دنیای پرمشغله امروزی بسیاری از زوجین بعد از ازدواج فراموش میکنند تا به همسر خود محبت و توجه کنند. در ازدواجی که عشق فراموششده و گفتگوی زن و شوهر معمولاً بر پایه منافع و منطق شده، در صورت عدم ارضاء نیازهای عاطفی و احساساتشان از طرف همسر، مرد به دنبال فردی میگردد تا به احساسات او پاسخ دهد و به آنها توجه بیشتری شود.
خیانت همسر به علت تصور اشتباه از ازدواج
دکتر دیبای، مشاور ازدواج : اغلب مردان متاهل به زن خود خیانت میکنند زیرا آنها انتظارات و تصورات اشتباهی از ازدواج و زندگی مشترک دارند. این مردها گمان میکردند وقتی ازدواج کردند زندگی درست خواهد شد. آنها فکر میکردند همیشه در کنار هم بدون مشکلات زندگی بهراحتی زندگی خواهند کرد و همیشه رابطه جنسی و رابطه زناشویی آنها فوقالعاده خواهد بود.
بااینحال، با شروع زندگی مشترک، پذیرش مسئولیتهای زندگی، تربیت فرزند و تحمل مشکلات زندگی مشترک نیز آغاز میشود. در این موقع، مرد متوجه میشود بهاندازه کافی وقت و انرژی برای خوشگذرانی با همسر خود را ندارد و گاهی همسر او به خاطر چنین فشارهایی وقت و انرژی کافی برای توجه به شوهر خود را ندارد.
اینجاست که مرد به دنبال فرد دیگری برای ارضای میل جنسی و عاطفی خود میگردد. او تصور میکند مشکل از زن اوست و ربطی به او و مشکلاتش ندارد. به همین دلیل به دنبال فرد دیگری برای خوشگذرانی و شاد بودن میگردد. البته که این تصور اشتباه سرانجام موجبات درخواست طلاق از طرف زن یا مرد را به دنبال دارد.
خیانت زناشویی به خاطر اعتیاد به سکس
دکتر ادی: متخصص در مشاوره ازدواج : دلایل زیادی برای خیانت مرد به زن وجود دارد. یک روندی که در طول 20 سال سابقه در حوزه روانشناسی و مشاوره خانواده شاهدش بودم افزایش تعداد مردانی است که به سکس اعتیاد دارند.
این افراد درواقع از سکس سوءاستفاده میکنند تا بدینوسیله خود را از پریشانی احساس، که اغلب به خاطر آسیبهای روحی گذشته و بیتوجهیهایی دوران کودکی بوده رها کنند.
آنها برای جلب اعتماد و احساس رضایت و لذت، تلاش میکنند. آنها اغلب احساس حقارت و ضعیف بودن میکنند و تقریباً اکثر آنها در برقراری ارتباط عاطفی با دیگران ناتوان هستند.
مردان خیانتکار در مرکز مشاوره یاد میگیرند چرا از یک رابطه جنسی سوءاستفاده میکنند و چرا به همسر خود خیانت میکنند. همچنین با تغییر نگرش خود نسبت به آسیبهای روانی که درگذشته بر آنها واردشده و آموزش راههای صحیح برقراری ارتباط با همسر در یک رابطه سالم، احتمال خیانت به همسر در آنها بهشدت کاهش مییابد.
دلایل شوهر برای خیانت به همسر
دکتر دیوید، روانشناس: اولازهمه باید بدانیم که تفاوت بین دلایل خیانت مرد متاهل به همسر خود وجود دارد:
تنوع طلبی، احساس خستگی از زندگی، حس کنجکاوی و ماجراجویی، نداشتن تعهد اخلاقی به ازدواج، کمبود محبت.
دلایل خیانت مرد به همسر خود شامل این موارد است:
- میل جنسی همسر من پایین است و نمیتواند نیاز جنسی من را تأمین کند.
- ازدواج ما در حال فروپاشی و شکست است.
- از همسر خود راضی و خوشنود نیستم.
- همسرم عوض شده و رفتارش مثل گذشته خوب نیست.
- همسرم اضافه وزن دارد.
- همسرم خیلی غر میزند و مدام میخواهد من را تغییر دهد.
- احساس رضایت از رابطه جنسی و عاطفی با شخص دیگر غیر از همسر.
خیانت به همسر به دلیل عدم رشد و بلوغ فکری
دکتر هیل، روانشناس: مرد ها بهطورکلی، هزاران دلیل برای خیانت به همسر خود دارند. بر اساس تجربه، متوجه یک نوع از عدم بلوغ عاطفی و روحی در افرادی که به همسر خود خیانت کرده بودند شدم. نبود رشد فکری و عاطفی برای زمان گذاشتن، متعهد بودن به همسر و انرژی گذاشتن برای کار کردن از طریق موضوعات اصلی در روابط زناشویی با همسر خود را اغلب در اولویت این مردان نبوده است.
در عوض، چنین مردانی اغلب به فعالیتهایی که هم به خود و هم به همسر و خانواده خویش آسیب میرساند، دست میزنند که خیانت شوهر یکی از چنین فعالیتهاست. پیامدهای دردناکی که اغلب با عواقب بعدی خیانت به همسر همراه است تا هنگام فاش شدن حقیقت در نظر گرفته نمیشود. مردان خیانت کار معمولاً یک تمایل آشکاری به بیملاحظه و بیفکر نشان دادن خود دارند.
خیانت شوهر به خاطر احساس ناکافی بودن
دکتر دنیل، درمانگر اختلالات جنسی: چرا مردان متاهل به همسر خود خیانت میکنند؟ یک احساس گناه از ناکافی بودن در زندگی، مهمترین دلیل برای احساس تمایل خیانت به همسر محسوب میشود. وقتی به یک مرد در زندگی مشترک مکرراً این احساس حقارت و بیاهمیت بودن در نقش یک مرد القاء شود، آنها به دنبال زنی میگردند تا این احساس عزت نفس را به آنها برگرداند.
در حقیقت، مردها به دنبال پر کردن این خلاء عاطفی که همسرشان ایجاد کرده با فرد جدیدی روابط نامشروع برقرار میکنند. جستجوی حمایت عاطفی و موردتوجه قرار گرفتن توسط فردی غیر از همسر، دلیل روشنی از خیانت به همسر میباشد.
خیانت مردان متاهل به خاطر ناتوانی جنسی همسر
دکتر گرید، مشاور اختلالات جنسی: چه چیزی باید در مورد خیانت مرد به زن خود در نظر گرفته شود؟ هر نشانهای از مشکلات برقراری رابطه جنسی و عشق بازی با همسر میتواند یک هشدار باشد. مرد ها به دلیل داشتن اختلالات جنسی خیانت میکنند، حال این خیانت آنلاین باشد یا در فضای واقعی.
مرد خیانت کار احتمالاً نمیداند چگونه برقراری رابطه عاشقانه و یا رابطه جنسی با همسر خود را درخواست کنند یا حتی اگر درخواست کنند، نمیدانند طوری درخواست کنند تا ارتباط عاطفی با همسر خود برقرار کنند. بنابراین چنین مردهایی به دنبال یک رابطه نامشروع میگردند تا خواسته و میل جنسی خود را بدان وسیله ارضاء کنند.
منبع: www.goodtherapy.org
سلام خسته نباشید من بیتام ۱۹ سالمه ۵ ماهه ک عروسی کردم من با شوهرم از وقتی نامزد بودیم خیلی اختلاف داشتیم همش دعوا بحث بود تا جایی ک فهمیدم نامزدم با مادرم بهم خیانت کردن تو دوران نامزدی من با اینک بحث داشتیم خیلی دوسش داشتم همسرم ولی وقتی با مادرم خیانت کرد من ریگ اون ادم ثابق نشدم ب پدرم گفتم پدرم خواست از مادرم جدا شه از دست مادرم خیلی گله داشتم ک چرا این کار کرد با دخترش مادر پدر منم از وقتی بچه بودم تا الان اختلاف دارن بد اینک مادرم بهم گفت ک نامزدت ب من چشم داره من فهمیدم مادرم گفت ک باهاش ازدواج نکنم ولی من دوماه تو دلم نگه داشتم ک ب کسی نگم مادرم و نامزدم بهم خیانت کردن ک بد ب پدرم گفتم پدرم گفت ک اون میگفت هم من جدا شم هم تو از نامزدت من نتونستم جدا شم زندگی پدر مادرم خراب شد ابروشون رفت من تنها خودم رفتم برای خودم ک نزدیک عروسیم بود جهاز خریدم من زیاد رابطه خوبی با خانوادم نداشتم ولی دوتا خواهر کوچک تر داشتم ک نفس من بودن بد نزدیک عروسی مامان بابام آشتی کردن ولی من هیج اعتمادی ب شوهرم نداشتم الان ۵ ماه میشه شوهرم قبل عروسی قسم داد ک دیگ هرگز بهم خیانت نکنه ولی چند وقته متوجه شدم ۳ هفته با یک زن شوهر دار در ارتباطه میگ من خواب دیدم ک اون زن ب سنگ قبرم مشت میزد من رفتم ک ازش عذر خواهی کنم منو ببخشه بد میگ من کاری نکردم میگم اگ تو کاری نکردی پ چرا ببخشتت حرفاش همه دروغه هم با مادرم بود بهم دروغ گفت هم الان میخام ازش طلاق بگیرم ولی نمیتونم تصمیم بگیرم زندگیمون همش دعوااعههه خانواده خوبی ندارم ک ازم حمایت کنن
سلام دوست عزیز
شما در شرایط سختی قرار گرفتید و حتما غم و خشم بزرگی را نسبت به مادر و همسرتان تجربه میکنید. قطعا برای شما پذیرش چنین موضوعی راحت نیست و رنج زیادی را تحمل می کنید. شما از جانب امن ترین افراد زندگیتان زخم خوردید و حق دارید اگر حس کنید این رابطه به پایانش نزدیک است. اما برای تصمیم به طلاق باید این موضوع را در نظر بگیرید که شما نسبت به همسرتان خشم زیادی دارید و چه بخواهید در زندگی بمانید و چه بخواهید طلاق بگیرید باید این خشم ها بروز داده شود تا برای حال خوبتان قدم بردارید.
این رابطه حال شما را بد کرده است پس بگذارید در رابطه حالتان خوب شود. شما از این ماجرا آسیب دیدید و نسبت به همسرتان بی اعتماد شدید. بخشش شما بدون تجربه و بروز احساساتتان چیزی را عوض نمیکند. شما باید احساسات منفی تان را بروز بدهید. اگر جلوی این احساسات را بگیرید و رها نکنید، همواره با شما خواهند بود و حتی اگر همسرتان پایبند به عهدش هم باشد اما هر لحظه که نمیدانید کجاست یا دیر کند ممکن است باز حس کنید نکند بار دیگر به من آسیب بزند؟
همسرتان باید بداند چه آسیبی به روان شما زده است و تبعات آن را حس کند. لازمه بخشش در موضوع خیانت این است که حتما باید همسرتان جبران کند و حرف های شما را بشنود و درک کند.
لازمه ادامه این رابطه، ترمیم احساسات شما و تلاش طرفین برای بهبود رابطه عاطفی با همسر و تغییر الگو های ارتباطی است.
توصیه من این است که حتما به مشاور متخصص مراجعه کنید اما اگر به هر علتی برایتان مقدور نیست انجام دادن این تکالیف خالی از لطف نیست:
- ۱_برای مادر و همسرتان نامه بنویسید و هرگونه احساسی دارید را بنویسید. بدون سانسور هر چه دوست دارید بگویید و بعد میتوانید آن را پاره کنید.
- ۲_از همسرتان بخواهید روبه روی شما بشیند و فقط قصدش این باشد که شما را درک کند و بگویید که میخواهم فقط مرا بشنوی و نباید دنبال اثبات یا انکار خیانت خود باشی.
- ۳_برای مادر و همسرتان نامه ای بنویسید ( تفاوت این نامه با نامه قبلی این است که این را قرار است به آنها بدهید) اینجا هم از احساسات و تبعات خیانتشان برای آنها بنویسید (این نامه باید خالی از تحقیر باشد)
- ۴_به همسرتان بگویید که چقدر به او بی اعتماد شدید و باید برای شکل گیری اعتماد دوباره تلاش کند. حتی اگر دلتان میخواهد میتوانید پرینت مکالمه او را بگیرید و برای مدتی تا ترمیم این آسیب باید برای شکل گیری اعتماد دوباره تمام توانش را به کار بگیرد.
- ۵_سرزنش کردن خودتان ممنوع است. حق این را ندارید خودتان را مقصر بدانید.خیلی خوب است سهم خودتان را در ایجاد مشکلات ببینید اما سرزنش کردن خود معنایی ندارد. همسر شما خیانت کرده است و حق چنین کاری را نداشته است.
برای آرامش دلتان به خودتان و احساساتتان بیشتر بها بدهید و به خودتان و همسرتان فرصت دهید.
امیدوارم در نهایت بهترین تصمیم را بگیرید.
گلسا بمانیان
کارشناسی ارشد مشاوره خانواده
شوهرم پارسال به من خیانت کرد،هر بار که فهمیدم گفت پشیمونم ،تازه یک هفته هست فهمیدم از پارسال زنه رو عقد کرده،طلاقش داد میگه پشیمونم ولی من نمیتونم باورش کنم،آیا طلاق بگیرم. مرداد پارسال اولین بار با یه زنه بیوه بهم خیانت کرد،شوهرم خیلی ساده و مهربون بود،یه جورایی میتونم بگم زنه تورش کرد،اصلا با هم مشکل نداشتیم،خیلی عاشقانه با هم 13سال بود زندگی میکردیم،دوتا پسر هم داریم،بعد از اولین خیانتش با هم مشاور هم رفتیم و گفت که هیچ مشکلی تو زندگی ندارم،فقط میگفت تو تله افتادم،منم خیلی دلداری میداد،ولی دو هفته بعد از مشاور رفتن زنه رو عقد کرده بود،سه چهار ماه بعد دوباره فهمیدم با همون زنه رابطه داره،قسم میخورد که باز خریت کرده،منم ازش میخواستم یا بره دنبال هرزه گریش،یا دوباره اعتماد من و بدست بیاره،قول شرف جون بچه ها رو قسم میخورد تموم شده،دوباره ماه قبل یه سوتی داد فهمیدم بازم داره همون راه و میره،دو هفته دنبال همه چی رفتم آخر سر هم رفتم سراغ زنه،زنه گفت عقدش کرده حالا هم قراره طلاقم بده گفته نمیتونم باهات ادامه بدم،ولی مشکوکم چون زنه حتی ازش مهریه هم نخواست خیلی راحت رفت طلاقش داد همراه دو شاهد،باز میگه از اول کارم اشتباه بوده،ببخش باز با هم از نو شروع کنیم،ولی حسم میگه دروغه ،قول یه وقت دیگه بهش داده،طلاقم نمیده چون خونه رو به نامم زده،ولی اصلأ نمیتونم باهاش زندگی کنم،اصلا ارامش ندارم افسردگی گرفتم،بعد ازاینکه فهمیدم بازنه رابطه داشته حتی نمیتونم باهاش رابطه داشته باشم،چون واقعا زجر میکشم،به نظر خودم زندگیم به انتها رسیده طلاق بگیرم،حتی خانوادم در جریان نیستن،تو خانواده ی خودش فقط یه برادرش در جریانه،نظر شما هم برام خیلی مهمه. احساس میکنم نمیتونم تا سر باهاش زندگی کنم ،بهش اعتماد ندارم،خیلی از زندگی زده شدم ،از اتاقم نمیتونم بیام بیرون ،حتی نمیتونم با هیچ چیزی شاد بشم بخندم،آرامش شده بزرگترین آرزوم
سلام من زن ۲۳ ساله هستم و شوهرم ۲۹ ساله و یه پسر بچه ی ۵ ساله دارم من شوهرم بهم خیانت میکنه و فقط با دختر ها حرف میزنه و به من اصلا اهمیت نمیده و فش میده و کتکم میزنه واقعا خسته شدم والان پنج روزه پچه و شوهرم و ول کردم اومدم خونه ی بابام واقعا ازش خسته شدم تروخدا راهنماییم کنید.
سلام من زنی ۳۵ساله هستم سه تابچه دارم شوهرم درمقابل من بی تفاوت هسته چندباری خیانت دیدم الانم بایه زن شوهرداری درارتباط بودن شوهرزنه فهمیده رفته شکایت کرده منم میخوام طلاق بگیرم امانمی دونم سرنوشت بچه هام چه میشه واقعا بدم میادباهاش زندگی کنم راهنمایی میخوام
شوهرم مذهبی نیست نماز نمیخونه دو پسر سه دختر دارم که راه پدرشون میرن شوهرم همه سالی که باهاش زندگی کردم خیانت کرده میخوام جدا بشم یه راهنمایی میخوام چکار کنم نمتونم تحمل کنم بچه هام اخلاقشون مثل پدرشونه کنار همچین پدری بچه بمونم برم
سلام شوهرم بیست سال ب من خیانت کرده خوب شده بوددوسال میشه یک زن باهاشه هرکاری کردم نشدشوهره من عتیادهم داره شیشه مصرف میکنه بددهنه فش میده این زن که دوسال یاشوهرم هست ازشوهرش طلاق گرفته دیگه خسته شدم نمیدونم بایدچیکارکنم ب من میگه تمام شد دیگه باهاش نیستم ولی میدونم داره دورغ میگه تازه دست بزن هم داره خیلی بدمیزنه چهارتابچه هم دارم دوپسردوتادختراسترس زیاددارم شب هاتاخوده صبح بیدارم همش فکر میکنم دارم دیوانه میشم. ب من میگه که دوستم داره ولی نمیدونم چرادست ازخیانت برنمیداره ب اون زنه هم پیام دادم عصاب برام نزاشته برام میگه خوب کاری میکنم میگه توهم هیج کاری نمیتونی بکنی تواین دوسال چنبارتسمیم گرفتم که طلاق بگیرم ولی دختره کوچیکم دوسالشه دلم نمیاد این کارو بکنم بخداخسته شدم
من ۵۴ساله خانم هستم سه تا بچه داد۳۰ و۲۷ و۱۷ دارم همسرم خیلی باخانمها ارتباط برقرار میکنه چن ساله قبل هم خانمی راصیغه کرد زندگیمون خیلی بهم ریخت ولی بخاطربچه ها من گدشت کردم ابشون اصلا احساس ندامت نمیکنن وهمیشه میگه توهمی هستی من خودم توگوشیش دیدم دیگه طاقتم تموم شده باربون حرف میزنم ناراحت میشه قهر میکنه اوضاع زندگیمونم ازنظرمالی روبه راه نیست لطفا کمکم کنید
از خیانت شوهرم خسته شدم چکار کنم؟من زنی ۴۹ ساله هستم شوهرم بهم خیانت میکنه من ازدواج دوم است باوجود عاشق بودن من با زنی قمار باز ومعادن رفیق شده سه ساله زندگی منو خراب کرده با اینکه بارها باره باهش دیدم منکر میشه میگه فقط شریک قرارمی یه دفعه ازش طلاق گرفتم به خاطر ازدواج دخترم دوباره رجوع کردم وقتی طلاق گرفتم نرفت دوباره سیقه ۹۹ساله کردیم حدود دوماهه دوباره رجوع کردیم خیانت تمامی نداره عذابم میده طلاق میخوام نمیده بهم بی توجه حتی بهش گفتم اگه بی توجه کنی نسبت به من طلاقم ندی بهت خیانت میکنم در جواب گفت سرتو میبرم نه طلاق میده نه اهمیت میده چکار کنم سر در گم موندم ترا خدا کمکم کنید آنقدر عصبی شدم خودمو نمیتونم کنترل کنم اون میخنده من خیانتهایی که در حقم کرده جلوی چشمم میاد وبیشتر عصبی میشم وکنترل اعصاب ندارم ممنون میشم کمکم کنید.
من و همسرم دچار مشکل شدیم سر هر موضوع بیخودی دعوامون میشه. من 45 سالم و 25 سال ازدواج کردیم. همسرم با یه خانمی که متاهل هست رابطه داره چند ساله. همسرم قول داد که دیگه هیچ رابطه ای نداشته بااون خانم نداشته باشه ولی دروغ گفت سه سال پیش کرونا گرفت از نوع شدیدش اومد من و بچه ها رو هم درگیر کرد وحال بچه هام خیلی بد بود خصوصا پسرم من خونه رو کردم بیمارستان روزی یک بار بردمش حموم و رختخواب هاش رو هر روز شستم و عوض کردم غذا های مقوی آبمیوه دارو به خودش و بچه ها تو خونه رسیدگی میکردم و یه سری هم آماده میکردم و میبردم به مادرش وپدرش وخواهرش خلاصه 19 روز تموم من به سه تا مریض تو خونه وسه تا هم بیرون خونه میرسیدم تا اینکه اتفاقی دیدم پیام اومد بهش وقتی باز کردم دیدم اون خانمه است وهمسر من ازش تقدیر .تشکر و فدات شم و بمیرم برات فرستادهبه اون خانم منم خیلی ناراحت شدم مثل اینکه آوار بیاد رو سرم حالا نمیتونم تحمل کنم البته چندین بار هم رابطه شون برام رو شده عکش ازشون فرستادن پیام دارم ازشون وای همش میگه تو دروغ میگی رابطه ما یه چیز دیگه است
سلام وقت بخیر من این دو سال و نیمه که شوهرم زندانه و کلا قبل ازاینکه دستگیر بشه خونه نبوده و با زنی که متاهل بوده و دوفرزند داشته و با شوهرش زندگی میکرد با شوهرم فرار کردن بمدت دوماه و بعد شوهرم دستگیرشد و از موقعیکه اینکار رو با من کرده دیگه هیچ تمایلی به ادامه زندگی با او را ندارم و بغیر از این کاراش سرقت مسلحانه هم کرده اما چرا وقتی شکایت کردم و درخواست طلاق دادم قاضی حکم طلاق رو صادر نکرد و از برج7سال401و تاالان هیچ کاری انجام ندادن و فقط حق رو شوهرم دادن ایا شوهرم چه حقی گردنم دارد که من ازش بیخبرم با تمام این همه اتفاقات؟؟؟؟؟؟خواهشمندم پاسخگوی ما باشید. همونجور که گفتم من دوسال و نیمه که شوهرم زندانه و زن۲۷سالم و دیگه تمایلی به ادامه زندگی باشوهرم ندارم و پرونده های کیفری داره و هم به من خیانت کرده
من در حد چت با دوست خانمم بودم …زنم بهم میگه خیانت کردی و الان حدود 30 روزه که از خونه رفته و میخواد درخواست طلاق بده هرچی بهش میگم بریم پیش مشاور میگه نه فقط طلاق
سرشب دیدم شوهرم داره تصویری بایکی حرف میزنه و براش بوس میفرسته. خیلی بهم ریختم. قبلا هم این مواردو دیدم ولی اون میگه تو اشتباه میکنی چیزی نیست. یه پسر دوساله دارم. نه راه پس دارم نه راه پیش. گیر کردم نمیدونم چکار کنم.
سلام من 22ساله ازدواج کردم ولی هر چند مدت یه بار همسرم بهم خیانت میکنه من به علت نداشتن پشت وپناهی ساختم الان دو تا بچه دارم وباز هم داره تکرار میکنه ومیدونه من میدونم ولی با دروغهای زیادش کلافم کرده با زنهای متاهل هم وارد رابطه میشه من بخاطر بچه هام نمیخوام جدا بشم ولی تحمل این وضع هم ندارم تا جایی ک خیلی به خودکشی فکر میکنم امشب فهمیدم ک با مادرش میرن خونه اون خانومه درصورتی کمادرش میدونه اختلاف ما بخاطر همین خانومه حالا هم شوهرم طلبکارچون من به اون خانوم پیام دادم ک از زندگی من برو بیرون ک به شوه ت میگم شوهرم هم میخواد منو طلاق بده چون به این خانوم پیام دادم الان شما میگید من چیکار کنم
سلام من زنی ۳۶ ساله هستم که از خیانت شوهرم خسته شدم ومیخوام طلاق بگیرم چهار تا بچه دارم دوتا پسر ودوتا دختر لازم به ذکر. است شوهرم تریاک هم مصرف میکنه خواستم بدونم در صورت طلاق گرفتن میتونم دخترام بیش خودم نگه دارم؟
دارم جدا میشم شوهرم خیانت می کنه هرکار کردم درست شه نشد الانم داریم جدا میشم ولی عصبی شدم خانوادم غر میزنه زود میزنم زیر گریه نمیتونم حرف بخورم داغون دارم میشم چکار کنم بیخیالی طی کنم
من الان چند ماهه متوجه خیانت همسرم شدم نمیدونم دقیق چقدره ولی رفتارش با من کامل سرد شده تا اینکه یه بار مچشو گرفتم و قول دهد تمومش کنه ولی بعد یک هفته دیدم دوباره باهاش در ارتباطهریعنی مچششو تو خونه گرفتم منم قاطی کردم و دادو بیداد رفتم خونه مامان. درخواست طلاق دادم و همسرم با صحبتهایی کهدمامانش باهاشش کرد گفت بیا دوباره شروعدکنیم ولی تو حرفاشش فهمیدم دختررو دوست داره میگه که تموم کرده برادهمی. همیشه ولی تو خونه دپرسه حالش گرفتس الان دو هفته گذشته و هیچ تمایل جنسی نداره من نمیدونم چیکار کنم واقعا خودم حس میکنم گذاشته کنار دختررو ولی خیلی حال خودش بده
سلام چند روزه متوجه شدم شوهرم با خانمی چت میکند و این حال مرا دگرگون کرده در صورتی که قبلاً چند بار دیگر اینکار را کرده و بعد به من قول داده که تکرار نمیکند. و حالا که برای بار چندم اینکار را انجام داده به من میگوید که خیانت نکرده و در حد چت بوده است با توجه به اینکه دو فرزند. دو فرزند دارم و نمیتوانم جدا بشوم فقط نمیدانم چکار کنم که دیگر تکرار نشود. نمیدونم اصلا هیچی نمیفهمم در حالی که از هیچی براش کم نزاشتم چه سکس چه خانه داری و هر چه که فکر کنید. خودش میگه من خیانت نکردم منظورش اینه که چت کردن خیانت نیست فقط سکس خیانت است که میگه سکس نکرده
سلام خسته نباشین من پنج سال با همسرم زندگی کردم همش حرف زنای دیگه میزد الان عید تا حالا اخلاقش عوض شده از شرکتش بهم خبر دادن با یه دختر طلاق گرفته پوسته کارم به طلاق داره میکشه چکار کنم راهنمایم کنین
سلام خته نباشی من ی خانم ۲۵ساله ی بچه ۴ساله دارمو شوهرم ۲۷سالشه هرسری ب هرطریقی ازش خیانت میکنه با خانوم های توی شرکتشون حرف میزنه پری شب ب دختر نوشته بود سلام صبح بخیرقلبم از این حرفا باهم بحث کردیم اخرم من از خونه زدم بیرونو اومدم خونه مامانم دارم دیونه میشم توروخدا بگید چیکارکنم
من ۱۰ سال میشه که ازدواج کردم یک سال بعد از ازدواج مشکلات کلیه پیدا کردم و مجبور به پیوند کلیه شدم و دکتر گفتن بعد از یک سال میتونم بچه دار بشم که همسرم اجازه ندادند و گفتند ریسک داره و یک سال پیش بطور تصادفی از راه فلاش وکامپیوتر متوجه خیانت شدم یکوکیل رو صیغه کرده بود واونم حامله شده و سقط کرده بود غیر از روابطش با همکارای خانم که اکثرا شوهر دارن ..گوشیش ۲۴ ساعت دستشه و همه برنامه هه با رمز باز میشه ادعای ترکگذشته داره و اینکه دوستم داره الان فشار میاره که امضا کنم بره زن بگیره بخاطر بچه و بعد بچه رو ازش بگیره بده به من. چکار کنم از کل این ماجرا خسته ام و فشار روحی شدید دارم تحمل میکنم خانوادمکسی چیزی نمیدونه
پنج ساله ازدواج کردم با کسی ک دوستش داشتم و اونم دوستم داشت و قبل ازدواج باهم حرف میزدیم و مشکلی نداشتم و فامیل بودیم دو سال عقد خونه بابام بود و الان سه ساله ک خونه گرفتیم و من تو این سه سال هربار یه چیزی از شوهرم دیدم و چون دوستش داشتم هربار چشم پوشی کردم و البته ک هربار بهونه و دروغ گفت و گف ک من شکاکم و توهم زدم و تهش هم سند و مدرک بهش نشون میدادم منو میزد و طلبکارهم میشد چن وقته پیش دقیقن شب تولدم شوهرم با دوستاش میرن کیش و ده روز نه ب من زنگ میزنه و نه خبری ازم میگیره الان من تو گوشی برادرش دیدم ک شوهرم و دوستاش تو یه خونه با چن تا دختر ک همشون لباسای خونه و خاب پوشیدن دارن میرقصن من شوهرمو خیلی دوس دارم ولی این چیزی ک دیدم حالمو خیلی بد کرده میخام طلاق بگیرم ولی چون دوسش دارم قدرت تصمیم گیری ندارم بهشم گفتم این فیلم چیع اول انکار کرد بعد گف اره من اشتباه کردم الان واقعا نمیدونم چیکارکنم بیست و دو سالمم هست
من ۳۳ سالمه .۲تافرزند دارم .بخاطر بیکسیم منو بزور کتک مجبور ب ازدواج کردن .شوهرم چون ازنظر اخلاقی خوب نبود. اعتیاد .مشروب و خانم باز بود ازاول .ازبچگی سعی کردم درست زندگی کنه ولی نشد هنوز بعد۱۵سال دنبال درمان اعتیادش هستم خسته شدم ودیگه حسی بهش ندارم چون خیانت کرده بهم .ومورد علاقه من نبوده .بنظرتون میشه ادامه داد .ازبچگی حسمو سرکوب کردم .چ بلایی سرمن وبچهام میاد اگ عشقی نباشع.ممنون میشم راهنمایی کنید
من شوهرم خیانت میکنه پارسال مچشو گرفتم رفتم خونه بابام به اسرا بچه هام برگشتم بچه وشوهرم که میگفت اشتباه کردم آمدم خونه دوباره بعدازپنج ماه دیگه دوباررفت سراغ زنه دیگه بعد رفتم آمد منم بش گفتم توچراین کاروکردی کتکم زد من یک مادتوخونه بودم اماه کارش نداشتم ولی بش گفتم اگه یک بار دیگه ببینم آبرو ریزی میکنم دوباره بعد از هفت ماه قرارا گذاشت پیامش دیدم ولی بش گفتم که اعتماد دارم بت که از کارت برگشتی نرفت پیام هم نداد به زنه حالا موندم جکارکنم
متاسفانه علت بیشتر خیانت ها ترسو بودن زن…ووارد شدن زنهای هرزه به زندگی متاهل هاست…
من شوهرم بهم خیانت کرد …سراغ خانم مورد نظر رفتم وبا یه گوشمالی حسابی مثل سگ از زندگیم انداختمش بیرون …شوهرم هم حسابی ترسیده وچسبیده به من وبچه ها ومیدونه که اگه بازم تکرار کنه چه بلایی سرش می یارم خانم های محترم میدون را برا ی زنهای ترشیده و گندیده خالی نکنید
سلام من ۲۹سالمه ۱۰سال پیش ازدواج کردم ۲ماهه جدا شدم شوهرم خیلی خیانت کار بود تو این ده سال هرروز خیانت میکرد هروقتم میخواستم جدا بشم خانواده ها نمیزاشتن یا خودش میگفت اگه بمیریم طلاقت نمیدم آخرین بار برای اینکه برگردم حق طلاق گرفتم با کسی آشنا شدم پسر خوبی بود باهم صحبت میکردیم همسرم متوجه شد گفتم منو میکشه فرار کردم اومدم خونه پدرم با حق طلاقم طلاقمو گرفتم یه پسر ۳ساله دارم نه مهریه دارم نه خانوادم دستشون بازه نه پدرش پول میده نفقه نمیده برای بچه مادرم و خواهرم برای پسرم لباس میخرن خوراکی میخرن پسرمم خیلی منو دوست داره نمیدونم بخاطر بی پولی بدم پدرش خودم کار کنم یا نگهش دارم همینطوری ادامه بدم میشه کمکم کنید
۱۷ساله ازدواج کردم الان سه روزه متوجه خیانت همسرم شدم و دارم دیوونه میشم چیزی که هیچ وقت بهش فکر هم نمیکردم چون ماواقعا همدیگر رودوست داریم نمیدونم چکار کنم دلم میخواد خودمو بکشم هیچ حرکت مشکوکی هیچی ندیدم فقط از روی چندتا پیام توی گوشیش متوجه شدم. الان اون خودش هم اعتراف کرده که اره خیانت کرده به دست پام افتاده ولی من نمیتونم ببخشمش نمیدونم چکارکنم دوست دارم جدا بشم برای پسر۸ساله ام ناراحتم دارم دیونه میشم. ماهیچ مشکلی باهم نداشتیم هیچ تنشی یکدیگه رو هم دوست داشتیم میگه گول خوردم ولی این توجیه نمیشه من گیج و گنگم
سلام خسته نباشید،من 9ساله ازدواج کردم و یه پسر 8ساله دارم توی زندگیمون این چند سال همسرم چند بار به من خیانت کرده ولی تقریبا دو سالی میشد که همه چیز بینمون عالی بود ولی الان یه ماهه که تو شغلش به مشکل برخورده و تحت فشاره دوروز یه بار خونه میاد بیرونم که میره منو بلاک میکنه و دلیل این کارشو از میپرسم میگه من از این خونه بدم میاد تپش قلب میگیرمو… یه روز که خونه اومد فهمیدم که یه خانوم رو صیغه کرده،بنظرتون من باید چیکار کنم؟قبل از این اتفاق هیچ مشکلی بین ما نبود من هنوز تو شوکم که چرا اینطوری شدممنون میشم راهنماییم کنید
۵۱ خانم متاهل متارکه کاندید دکترا در رشته مدیریت ادم قوی بودم تا ده ماه پیش متوجه خیانت همسرم شدم وحالا با شرایطی ک گذروندم احساس میکنم قدرت احیا و شروع چیزی رو ندارم علاوه بر فشارهایی ک کماکان تو این شرایط هست کاملا بی انگیزه م ب دکتر متخصصم ک قبلا بهشون مراجعه کرده بودم مراجعه کردم داروی مربوط ب کنترل حشم تجویز کردن ولی اصرار داشتن از مشاور هم کمک بگیرم در زمینه های زیادی مطالعه داشتم ودارم یکم سخته برام پذیرش هر توصیه ای
دامادم از نظر اقتصادی و خانوادگی وضع مناسبی ندارند اما بعد از وصلت با دخترم برکت و نعمت بهشون رو آورد وباکمک های دخترم وما زندگی رونق گرفت،مدت چند ماه از زندگی مشترک نگذشته،شب دیر می اومد،تنها می خوابید،دخترم را بقول خودش حواله بقیه میکرد وبیشتر می گذاشت خونه ما…..اختباروکالت راکه قبول شد،فکر کرد توی گلوی ما گیر کرده …. خودخواهی و عیاشی با رفقای وکیل تازه به دوران رسیده و دخالتهای خانواده اش بخصوص خواهرش که باتقلب و…مشاور شده و استخدام ،زمدگی را سرد و تاریک کردند
بعد هم باکمک نیروی انتظامی در شاهین شهر که رفاقت و….داشتند ،سناریو چینی کردن که دخترم نفقه نگیرد و مهریه ببخشد و راضی به طلاق توافقی نظر ایشون کنند
امادخترم باهمه ی پرونده های قضایی وکیفری وشهادت کذب و فریب بازهم زیر بار نرفت وجانانه ایستاد و اجازه نداده که حقش از بین بره،بااینکه خیلی زجر کشیده و هزینه های زیادی متحمل شد یم اما خوشبختانه دخترم موفق شد
خدا را شکر که هست
مشکل اصلی اینه که من چون از اول دلم با این ازدواج نبود ، سرد بودم و یه بار هم خانومم فهمید با کسی در ارتباطم از طریق تلفن ، دیگه اونم کم کم سرد شد که تا الان اینطوری شده که کلا از من دوری میکنه و هیچ علاقه ای نشون نمیده ، من متوجه شدم و به زندگی برگشتم اما ایشون الان هیچ برنامه و علاقه ای واسه زندگی نداره ، یه پسر 4 ساله ه مداریم. همسرم دیشب بهم گفت اگه بهت بگم توی خیلی چیزا تموم شد م و خیلی چیزا برام تموم شده چیکار میکنی ؟ منظور روابط عاطفی،جنسی، محبت و … من همون اوایل ازدواج حس خوبی نداشتم به این ازدواج ، یعنی همون اوایل پشیمون شدم ، اما دیوونگی کردم و ادامه دادم ، وقتی رفتیم سر خونه خودمون ، فهمید با دتر دیگه ای در ارتباطم ، قهر کرد و ناراحت شد و فلان ، بهش گفتم مشکلی نیست اگه میخوای جدا بشی همین الان ، اما اگه هم موندی دیگه باید کنار بیای و منم بهت قول میدم دیگه سمت این کار نرم ، که نرفتم ، حالا بعد 8 سال باز ادا در میاره و من نمیخاوم و تو فلانی و احساس نداری و انگار نه انگار من تو خونه ام و
به نظر می رسد غیر از خیانت شما مسائل پیچیده تری داشته باشید که نیاز به بررسی حضوری دارید و با اطلاعات کم نمی توانیم در مورد شما قضاوت بکنیم.
سلام …من بااین که میدونمطی ۱۵ سال زندگیم همسرم داره بهم خیانت میکنه باهاش زندگی میکنم وهمش میگه من بهت خیانت نمیکنم به نظر شما چیکارکنم؟
من ۳۵ ساله هستم شوهرم هم همین طور دوتا پسر دارم ۱۰ ساله و ۱ ساله. همسرم با دونفر در ارتباطه من چه جوری میتونم یکم خونسرد باشم چون بچه شیر میدم خیلی اذیت میشم خودش نمیدونه من در جریانم فقط شک کرده اصلا رابطه با هم نداریم اتاقمون جداست چون میدونه شرایط جدایی ندارم بی خیاله و اینکه با زن متاهل در ارتباطه فقط صدا ی ضبط شده ازش دارم تو اون صدا به من فش میده در صورتی که با هم محترمانه حرف میزنیم فقط نمیدونم دنبال ماجرا رو بگیرم یا نه وضعیت مالیش حیلی خوبه اما من چیزی از خودم ندارم
با شرایطی که داری فعلا چاره ای جز پذیرش نداری، چشم هات را بگذار رو هم نسبت به حرف هاش بی توجه باش، فقط مواظب خودت باش که شما را مریض نکنه.
من زن ۴۲ ساله هستم دارای یک فرزند پسر الان فهمیدم همسرم به من خیانت میکنه دارم از ناراحتی منفجر میشم دوتا مدرک دانشگاهی دارم شاغل نیستم قبلا بودم باید چیکار کنم
سلام خسته نباشید چند وقت نمی دونم چرا شوهرم بی تفاوت شده. ۱۴ ساله ازدواج کردم یک دختر ۱۳ ساله دارم. همسرم تا الان خیلی خیانت کرده من بخشیدم از اول این طوری بود که هر جا می رفت نمی گفت الان بدتر شده انگار من واسش غریبه شدم
شوهرم بامن خیانت میکنه من شوهرم میره ماموریت وقتی میادخونه میبینم رابطه تلفنی داره خیلی ازیتم باش دعوامیکنم بازبرمیرگرده ب این کاراش بم میگه فقط سرگرمیه من خیلی ازیتم فکرم همیشه مشغوله دیگه باورش ندارم هیچ تصمیمی ندارم نمیدونم بایدچکارکنم
اگر همسر شما از این کار به عنوان تفریح استفاده می کند، ریشه در گذشته خودش دارد باید خودش بخواهد اصلاح شود باید خودش درمان بگیرد، شما فقط رابطه خودت و رفتارهای خودت را کند و کاو کن ببین کدام نیاز شما در رابطه برطرف نمی شده، چه انتظاری از شما داشته که برآورده نمی شده است؟
من با شوهرم به یه مشکلی برخورد کردم دوتا فرزند دختر11و4ساله دارم 14ساله ازدواج کردم وهر سال 2سال یکبار با خیانت شوهرم مواجه شدم الان به مدت 2هفته است که به خیانت دوباره شوهرم پی بردم وزندگی واقعا برام سخته علت خیانتش را پرسیدم ولی هر بار پاسخ میده که من همه ی امکانات تو رو فراهم میکنم با من کاری نداشته باش امروز هم به خانه ی پدریم اورده ومیگه من تو رو نمیخوام فردا بریم دادگاه وطلاق بگیریم من دیگه تو رو نمیخوام من با این مشکلات چجوری برخورد کنم لطفا راهنماییم کنین
من یک سالی هست متوجه شدم همسرم بهم خیانت میکنه خیلی تلاش کردم از اینکار دست برداره و اصلا هر کاری کردم نتیجه نداد دیگه خسته شدم میخام به مجازات این کارش برسه کلی مدرک ازش دارم با یه خانومی خیلی در ارتباطه و رابطه جنسی داره که من ازشون فیلم دارم و عکس و صدا میخام کاری کنم همسرم مجازات بشه ولی نمیدونم باید چیکار کنم میشه کمکم کنید
باید دقیق به رابطه خود نگاه کنید که نقطه ضعف رابطه چه بوده است ؟ آیا قابل اصلاح هست؟ آیا شما می توانستید هر بار که ناراحت شدید به موقع حرف های دلتان را بزنید؟ به نظر شما با مجازات ایشان به چه نتیجه ای می رسید؟ مشکل شما چه بوده؟ مشکل همسرتان چه بوده است؟ کدام نیاز شما در رابطه برآورده نمی شده است؟
سلام همسرم به من خیانت کرده نمیدونم درچه حدی و اصراربه طلاق داره. من توقع پشیمانی وجبران ازش داشتم
یا شما به ایشان بی اعتماد هستید و ایشان کاری نکردند، یا اگر کاری کردند از مدت ها قبل رابطه شما مشکل دار بوده است که ایشان نه تنها پشیمان نیستند بلکه اصرار به جدایی شما دارند.
چجور میتوانم بفهمم که شوهرم خیانت میکند
اگر شش نیازی که در بالا برای دوستان توصیف کردم در رابطه شما برآورده می شود نیازی نیست نگران باشید یا بی اعتماد باشید، اگر فکر می کنید نیاز ها بر طرف نمی شوند برای بهبود روابط خود تلاش کنید.
۵سال ک همسرم بهم خیانت میکنه جز گریه هیچ کاری از دستم بر نمیاد جلوی چشمم همش بهش پیام میده ومنم گریه میکنم. چکار کنم چ صحبتی باهاش کنم ک از اینکارا دست برداره
متاسفانه همسر شما یک بیمار جنسی هست و به این کار عادت کرده، گریه شما و حتی صحبت شما هم ایشان را اصلاح نخواد کرد.
سلام من دوماه پیش فهمیدم که شوهرم با دوستم که رفت وامد داره خونم بهم خیانت میکنه. اصلا حال خوبی ندارم نمیتونم فراموش کنم التماس کرده که ببخشمش توبه کرده که دیگه هیچ وقت با کسی نباشه اخه ما زندگی خوبی باهم داشتیم الان اصلا حوسلشو نداره خوشم ازش نمیاد اخه خیلی بهش اعتماد داشتم تازه متوجه شدم بجز با این با چند نفر دیگه هم بوده خودش میگه اگه بود در حد تلفن. رابطه رو با دوستم دیگه قطع کردم. در حال پیام دادن دیدمش که قرار بزار یه شب رو باهاش باشه دیگه دعوامون شد زنگ زدم به دوستم اومد التماس کردن که هیچی بینشون نبود فقط یه پیام بود. چند بار تصمیم گرفتم خودم رو بکشم اخه گفتم چطور به خانواده خودم یا خودش بگم اخه همه بهش اعتماد دارن
منم همسرم با عشق باهام ازدواج کرد اینقدر شجاعت و از خودگذشتگی نشون داد تا به من رسید وقتی منو عقد کرد رفتیم امامزاده ونماز شکر هم خوندوسجده شکر کرد.خلاصه که 14سال از ازدواج ما میگذره ومن بارها ازش خیانت دیدم هربار قسم خورد توبه کرده گریه کرد ومنم باورش میکردمخ بعد مدتی یه خیانت جدید ازش برام رو میشد درصورتی که ادعا میکرد ومیکنه عاشقمه ومنو با دنیا عوض نمیکنهخ ولی خودم متوجه شدم هرزگی کرد.روحیه خوبی ندارم وگوشه گیر ومنزوی شدم.نمیدونم چه کنم؟؟؟
دوست عزیز شما تنها نیستید که با این اتفاق ناگوار مواجه می شوید، هیچ کس انتظار ندارد همسرش روزی خیانت کند، مورد طرد دوستش قرار بگیرد، فرزندش ناقص به دنیا بیاید، اما گریزی از این حوادث دردناک نیست، دنیا بر مدار قرار نمی چرخد همه چیز در حال تغییر هست اگر دنبال قرار باشی خودت بی قرار می شوی، اول باید این مسئله را بپذیری و برای حل این مسئله با هم گفتگو کنید. بینید چه تغییری نسبت به گذشته در رابطه شما بوجود آمده، کدام نیاز شما یا ایشان در رابطه برآورده نمی شده است. سعی کنید نقاط ضعف رابطه را پیدا کنید و برای اصلاح آن با کمک همدیگر بکوشید.
دوست عزیز می دونم چقدر ناراحت و عصبانی هستید اما آرامش خودتان را حفظ کنید، هیچ کس دوست نداره همسرش بهش خیانت کنه، هیچ کس دوست نداره عزیزش را از دست بده، هیچ کس دوست نداره خودش یا اطرافیانش بیماری لاعلاجی بگیرند، اما اینها اتفاقاتی هستند که در زندگی همه ما ها ممکن است بیفتند، پس چاره ای جز پذیرش آنها نداریم. دنیا بر مدار قرار نمی چرخه، همه چیز در حال تغییر هست اگر دنبال قرار باشیم خودمان بی قرار می شویم. پس آسیب به خود راه چاره نیست، باید بتوانی کنار بیایی، و این مدت فکر کنی ، شاید همین مسئله باعث رشد بیشتر خودت باشد. خودت را بیشتر بشناسی، طرف مقابلت را بیشتر بشناسی و …
سلام وقت بخیر میخواستم در مورد خیانت کردن همسر ازتون سوال بپرسم. من تازه متوجه شدم همسرم داره بایه دختره حرف میزنه کلا اعصابم بهم ریخته و دقیقا نمیدونم باید چی بگم
باید در یک موقعیت آرام بنشینید و بدون اینکه گریه کنید یا عصبانی بشوید با احترام با هم گفتگو کنید، بگویید که چقدر ناراحت هستید و می خواهید علت رفتار را بدانید و بخواهید با شما رو راست باشد که کدام نیاز ایشان در رابطه با شما برآورده نمی شده است. آیا با تغییر رفتار شما ایشان اصلاح خواهند شد یا خودشان مشکلاتی دارند؟
سلام همسر من اعتراف کرده که با خواهرزاده من یک مدت کوتاهی در ارتباط تلفنی بودند و خیلی زود پشیمون شده و ادامه نداده بعد از 2سال این ماجرا رو برای من تعریف کرده الان هم از ترس اینکه خواهرزاده من میخواسته ماجرا و به من بگه و ی جورایی باج بگیره ازش، اومده گفته
سلام من وهمسرش ۱۷ سال زندگی مشترک داریم ۳ فرزند داریم حالا دراین ۴ ماه اخیرا خانمی وارد رابطه شدن تلفنی وپیامکی ومن متوجه موضوع شدم ورابطه آنها قطع شد ولی همسرم دیگر حرف نمیزنه خیلی توی خودش مدام میگه منوتو حرفی نداریم ۱۷ سال باهم زندگی میکنیم وهمهچیز همدیگر میدونیم الان چیکار کنم من
شما ببینید چه تغییراتی در روابط شما بوجود آمده، کدام یک از نیازهای زوجین در رابطه برآورده نمی شود، سعی کنید نقاط ضعف یا کمبود ها یا بی توجهی ها را پیدا کنید و در اصلاح آن بکوشید.
با سلام، من نزدیکبه ۲۵ سال سال هست که با همسرم زندگی میکنم و ۳ فرزند دارم ،همسرم ۳ بار به من خیانت کرده اولین بار در ایران وقتی باردار فرزندم بودم ،ویک بار ارتباط تلفنی با دوست دختر قدیمیش واینبار با همکارش با اسمس بازی ، ولی هر بار میگه اشتباه کردم یا یک شوخی بوده ،۲ بار اول بخشیدم ولی فراموش نکردم ،ولی اینبار خیلی برام سخت هست که ادامه بدم ،ازش متنفر نیستم ولی دوستش هم ندارم ،زندگی در غربت رو با خیلی سختی شروع کردیم و از صفر ولی الان همه چیز داریم ولی من احسا س خوبی ندارم ،دائما خودم رو سرزنش میکنم که چرا با من این کارو کرده ،من تراپی میرم ولی ایشون حاضر نیست بره ،بالاخره که سر در گم هستم دوست ندارم جدا بشم ،میخوام دوباره بسازم ولی ناتوانم ،در ضمن ایشون خیلی سعی میکنه جبران کنه ولی من بی تفاوتم ،خواهش میکنم کمکم کنید با تشکر
خوب همسر شما اگر با شما همکاری کردندجهت تراپی که بسیار بهتره ولی اگر هم نکردند بهترین راه عزیز من فقط گفتگوی دو نفره س در شرایطی که آرام و ریلکس باشند .در حضور فرزندان لطفا گفتگو نکنید .ببینید شما به سختی میتونید رفتار شخصی رو عوض کنید مگر اینکه شخص خودش تمایلی به انجامش نداشته باشه.سعی کنید خیلی در ذهنتون مرور نکنید و ذهن رو به چالش نکشید مراقب سلامت روان خود و فرزندانتون باشید.نگرانی شما در کل سیستم خانواده تاثیر گذار خواهد بود گاهی اگر ما بتوانیم برای کاری راه حل پیذا کنیم بهتر از اینه که با افکار منفی ذهن،روح و جسمم رو درگیر کنم.دوست عزیزم گفتگوی زوجین موثرترین راه حل هست .ببینید همین که سعی به جبران دارند یعنی زنذگیشون رو دوست دارند ناتوان نباش عزیزم قوی ادامه بده.اون زنذگی به تو و فرزندانت احتیاج داره سعی کن خودتو کنترل کنی .
من شوهرم ،چهارمرتبه به من خیانت کرده با یکنفر که خیلی میگه دوسش دارم اما بخاطر بچش باهاش تموم میکنه اما دوباره با اون خانم برمیگرده نمیدونم چکار کنم میگه شماو زندگیمو دوست دارم اما دروغ میگه چون خط جدید براش گرفتم دوباره باهاش در تماس بود،الانم مچشو گرفتم میگه اون خانم بهم پیام داده مشکلی داشته کمک میخواسته به اون خانم پیام دادم میگه بین ما یکسال چیزی نیس با چندتا پیام فکر نکن ما باهم هستیم لطفا راهنماییم کنین ممنون
من شوهرم 1سال پیش بهش شک کردم ولی با دروغاش انکار کرد ولی الان دخترم گوشیشو ک چک کرده دیده هنوزم با اون زن درارتباطه و به قدری ناراحت شده ک با تیغ دست های خودشو خط خطی میکنه و اصلا حال روحی خوبی نداره و منم تا الان فقط به خاطر بچهام کنارش بودم ولی دخترم میگه از باباش متنفر شده و دیگ نمیخاد ببینتش. من دقیقا باید چیکار کنم؟
لطفا فرزندان خود را در مشکلات خود سهیم نکنید، فرزندان بسیار آسیب پذیرند و نه تنها امروز آسیب می بینند بلکه شخصیت و آینده ایشان را درگیر می کنید.
دوست عزیز شما نباید فرزند خودتان را قاطی مسائل خودتان بکنید، نه تنها در حال حاضر به ایشان آسیب می زنید بلکه نگاهش را به کل مردان تغییر می دهید و فردای روزگار نمی توانند زندگی موفقی داشته باشند.
شوهرم سالهاست بهم خیانت میکند ودست بردار نیست چکار کنم ،حالم خیلی بده دیگه نمیتونم تحمل کنم
اگر همسر شما سال هاست این کاره است، ایشان اعتیاد به این کار دارند. اعتیاد به هر چیزی نوعی اجتناب از درد و رنج های دوران کودکی است. احتمالا ایشان هم به شدت در دوران کودکی آسیب دیدند.
سلام خوبید .شوهر من با یک زن متاهل تقریبا خودم احساس کردم یک سالی و نیم باهم هستن. زن متاهل وکیل و شوهرش با شوهر من دوست. منم از پیام فهمیدم . یک دختر ۲ ساله دارم. باهم خیلی سردو فحش و اختلاف با خانواده خودم ۳ سال داشت در حد دعوا و دیگه .بعد ازاین فهمیدم خیانت .ی زن هست نمیدونم ا ونم بچه دار مجرد با این رابطه دار .قبلا به خودش نمیرسید. حموم لباس تمیز. روابط بامن نداره. هرچی میگم دعوا دروعغ یا کتک. لطفا کمکم کنید
دقیقا مشخص نیست رابطه شما از اول مشکل دار بوده یا بعدا به این شکل درآمده؟ چه عاملی باعث اختلافات شما شده است؟ آیا ایشان را قبل از ازدواج شناخته بودید؟ از کودکی ایشان خبر داشتید؟ از روابط پدر و مادرش با همدیگر و با فرزندان خبر داشتید؟ اگر از ابتدا فرد خشن و اهل دعوا و درگیری هستند احتمالا از کودکی مورد آزار و اذیت جسمی، جنسی یا کلامی قرار گرفتند. یا پدر و مادر دعوا و درگیری داشتند. اعتماد در کودک شکل نگرفته، کودک همواره می ترسیده که مورد آسیب دیگران قرار گیرد یا این باور در او شکل گرفته که پدر و مادر افراد قابل اعتمادی نیستند و هر آن ممکن است ما را رها کنند. خودشان هم احتمالا با خلق و خوی نسبتا پرخاشگر دنیا آمدند. پس در قبال دیگران، قبل از اینکه دیگران آسیب بزنند خودشان آسیب می زنند.
سلام شوهرم بعد از ۱۳ سال زندگی وبا وجود اینکه شخصیت بسیار معقول و خوبی داشت خیانت کرد اونم با یه زن متاهل خودش میگه رابطه در حد پیام بوده البته من عکس لخت شوهرم فقط باشورت که برا زنه فرستاده بود رو دیدم و چندتا عکس دیکه از خودش و عکس با تاب و بی حجاب زنه ولی میگه ارتباط ما اونجوری نبود
دوست عزیز خیانت در عرض یک روز و دو روز اتفاق نمی افتد، به مرور و در طول زمان در اثر برآورده نشدن نیازهای اساسی یک رابطه و البته دسترسی طرف به اشخاص دیگر در محیط کار یا فضای مجازی اتفاق می افتد.
نیازهای اساسی یک رابطه زن و شوهری چه هستند؟ ما از دیدگاه جفری یانگ به این مسئله می پردازیم.
۱. دلبستگی ایمن( نیاز به محبت، امنیت، احترام و پذیرش). یعنی چقدر طرفین به همدیگر احترام می گذارند، چقدر مورد پذیرش همدیگر هستند و نمی خواهند طرف مقابل تغییر کند تا بپذیرند، چقدر به همدیگر احترام می گذارند و چقدر به همدیگر اعتماد دارند.
۲. هویت ، کفایت و خودگردانی . در یک رابطه زناشویی درست است که طرفین تا حدی از منیت خود به خاطر رابطه باید بگذرند اما نیاز به استقلال در زمینه هایی دارند، مثلا زیاد در شغل همدیگر دخالت نکنند یا وسیله شخصی یکدیگر مثل گوشی همدیگر را چک نکنند.
۳. بیان نیاز ها و احساسات سالم. زن و مرد در یک رابطه باید بتوانند راحت و بدون لکنت در کنار هم از نیاز ها و احساسات خود حرف بزنند.
۴. محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری، یک رابطه نیاز به قوانین و محدودیت ها هم دارد، که در این مورد باید توافق شود و هیچ کدام حق عدول از آن را ندارند.
۵. نیاز به تفریح و خودانگیختگی ، در هر رابطه ای طرفین نیاز دارند زمان هایی را با هم بگذرانند و تفریح برای هر شخصی می تواند متفاوت باشد، یکی ممکن هست از فیلم دیدن لذت ببرد، یکی از میهمانی رفتن و … بهتر است علایق مشترک هم را پیدا کنند و زمان هایی را با همدیگر باشند.
۶. رابطه جنسی رضایت بخش
در هر کدام از این نیازها خللی وارد شود به مرور زمینه فاصله گرفتن از همدیگر فراهم می شود.
اما باز همه اشخاص در مواجهه با کمبود ها و خلل در این نیاز ها دست به خیانت نمی زنند، عوامل فرهنگی، کنترل های اجتماعی، اعتقادات مذهبی، اخلاق گرایی و شخصیت هر فرد در این امر دخیل هست.
برای یک شخصیت سالم که در کودکی به پنج نیاز اساسی او پاسخ داده شده باشد، تجارب بسیار ناگوار یا بسیار خوش آیند نداشته باشد یا از هر نظر خلق و خوی متعادلی داشته باشد اقدام به این عمل تقریبا غیر ممکن هست.
من خانومم خیلی دوست دارم دوتا پسرم هم دارم ولی او اصلا بمن اهمیت نمیده اصلا پیام نمیده زنگ نمیزنه پیشم نمیخواب اون ۴ سال اول بهش نگفتم دوستت دارم خیلی خوب بود بعد ۴ سال دقیقا ۴ سال ک بهش وابسته شدم و بهش گفتم عاشقتم دوستت دارم دیگه همه حرفی بهم میزنه فحش حتی باید ببخشید کنی هم میگه من باید چکار کنم خداروشکر قیافه ای هم دارم ک از اون خیلی سرگرم من بخاطر اون از عروسیم گذشتم چون من تک فرزند بودم اون ی بیوه و یکسالم ازم بزرگتر بود برا همین بابام اینا راضی نبودن و برام عروسی نگرفتن من خیلی کارها براش کردم اما الان شبا میره پیش دوستش تا ساعت ۳ الی ۴ دیگه خیلی زود بیاد ۱ بهش میگم تو یکم بمن محبت کن من جونمم برات میدم حتی سیگارم نمیکشم
من اهل خیانت نبودم ولی چون ۶ ماه پیشم نخوابیده تو اینستا دیدم نوشته بود هرچی بری سمت زن و پاکتر باشی بیشتر ازت دوری میکنه برهمین من ب پستام یاعکسایی ک میزارم تو پست خانوما زیاد نظر میدن من اومدم با یکیشون ک ۳ شبان روز باما فاصله داره باهاش دوست شدم و باشم گفتم فقط دوست اجتماعی من میخوام خانومم بخودش بیاد و یکم باهام بهتر بشه بهتر نشد هیچی کار ب دادگاه کشید
دوست عزیز روان شناس بالینی هستم، به نظر می رسد همسر شما فرد صمیمیت گریزی بوده باشد، شما گذشته همسرتان را بررسی نکردید، احتمالا پدر و مادر سردی داشتند که محبتی از جانب خانواده نگرفته بوده است و کم کم به این نتیجه رسیده است که نیازی به محبت کسی ندارم. علت گسست رابطه قبلی ایشان را هم بررسی نکردید. و دلایل را از طرف مقابل ایشان نپرسیدید. این افرادی که طرف مقابلشان را تحقیر می کنند، از مهر و محبت بدشان می آید، هر چه بیشتر احترام بگذاری و محبت کنی به چشم یک احمق دیده می شوی، اینها شخصیت های خودشیفته هستند، همواره باید با فاصله با این اشخاص رفتار کرد، باید در مقابلشان مقتدر بود، صمیت و نزدیکی و مهربانی جواب عکس می دهد، اینان از افراد قدرتمند تر از خودشان خوششان می آید آدم های ضعیف، درمانده و مهربان را به شدت زیر پای خود له می کنند. در ضمن برای مشاوره و شناخت همسر همواره از یک متخصص کمک بگیرید و سراغ پیج های مختلف یا آدم های مختلف که خود مشکلات زیادی دارند نروید.