خانه / پرسش و پاسخ مشاوره ازدواج / چرا میل و علاقه به ازدواج ندارم؟ نداشتن انگیزه و تمایل برای ازدواج
عدم علاقه به ازدواج

چرا میل و علاقه به ازدواج ندارم؟ نداشتن انگیزه و تمایل برای ازدواج

جهت مطالعه نظرات و تجربیات دیگران، به کامنتهای انتهای صفحه مراجعه نمایید

انتخاب همسر مناسب و دستیابی به یک ازدواج موفق همیشه کار ساده ای نیست. البته سخت گیری در انتخاب همسر و توجه به معیارهای ازدواج یک اقدام معقول و منطقی است. روش های دوستیابی اینترنتی یا همسریابی آنلاین برای ازدواج مناسب نیست. شاید هنوز آمادگی لازم برای ازدواج را نداشته باشید، درحالی‌که مادر یا دوستان شما دغدغه ازدواج و خوشبختی شما را در سر دارند.

در این مقاله از سایت مشاوره باما به 12 دلیلی که شاید شما هنوز میل و علاقه ای برای ازدواج نداشته باشید اشاره می‌کنیم:

مطالب مرتبط: مشاوره ازدواج رایگان

دلایل بی انگیزگی برای ازدواج

بی انگیزگی به علت اینکه از خلوت و تنهایی خود لذت می برید

برخی تیپ های شخصیتی انزوا و تنهایی را دوست دارند. سکوت یک هدیه است و شاید آن چیزی باشد که سلامت روانی شما را حفظ می‌کند. پس چرا آن را خراب ‌کنید؟
شاید هنوز دوست ندارید آرامش، خلوت و مزایای زندگی مجردی خود را به خاطر ازدواج از دست دهید یا وارد یک زندگی مشترک شوید. اگر هنوز حس خوبی به قرار گذاشتن و برقراری شروع رابطه ندارید، پس این کار را نکنید. به ندای درونی خود گوش کنید. مجبور نیستید وقتی‌که نمی‌خواهید وارد یک رابطه دوستی یا تعهد به ازدواج شوید این کار را انجام دهید.
شاید هم با کسی در رابطه هستید اما هم‌اکنون از عمیق‌تر شدن رابطه یا برقراری رابطه صمیمی و خیلی نزدیک اجتناب می‌کنید درحالی‌که شریک شما مایل است این رابطه را به مرحله‌ بعدی برساند. اگر شما 100% نمی‌توانید به رابطه متعهد شوید، پس این کار را نکنید. این یک موضوع شخصی است و کسی نمی‌تواند وارد عمق آن شود.

زندگی مجردی بهتره یا متاهلی؟

بی میلی به ازدواج به دلیل اینکه از دوران مجردی خود لذت می برید

اگر قرار می‌گذارید و به شما خوش می‌گذرد، پس این کار را بکنید! هیچ نیازی نیست که به خاطر فشارهای خانواده یا دوستان همین‌الان وارد یک رابطه جدی یا ازدواج شوید. هیچ زمان‌بندی مشخص یا قانونی برای ازدواج و شروع زندگی مشترک وجود ندارد. اگر احساس نیاز به ازدواج و شروع زندگی مشترک نمی‌کنید هرگز به‌اجبار یا به خاطر شرایط و فشار جامعه تصمیم به ازدواج نگیرید.
اگر هدف شما از برقراری رابطه، تفریح و سرگرمی است و ملاقات با افراد مختلف به‌دوراز رابطه عاشقانه و صمیمی چیزی است که در حال حاضر به آن فکر می‌کنید، هیچ مشکلی ندارد.
از طرف دیگر، اگر این تنها کاری است که تابه‌حال انجام داده‌اید، شاید باید از خودتان بپرسید آیا چیزی وجود دارد که شما از آن اجتناب می‌کنید یا آیا احتمالاً ترس از ازدواج یا ترس از تعهد در رابطه دارید؟ اگر این قبیل سؤالات ذهن شما را درگیر می‌کند، احتمالاً باید زمانی را برای مطرح کردن این سؤالات با یک فرد با تجربه یا مشاور ازدواج مطرح کنید.

عدم تمایل به ازدواج زیرا چیزهایی در زندگی هست که می‌خواهید روی آن کار کنید

شاید اهداف و برنامه‌های مهمی در زندگی وجود دارد که می‌خواهید آن‌ها را انجام دهید. مثل مواجهه با ترس ها یا نقاطی از گذشته که هم‌اکنون برای شما لذت‌بخش و نشاط‌آور است. بابت اولیتی که برای خود قائل می‌شوید تبریک می‌گوییم.
کمکی که نیاز دارید را به دست آورید. حمایتی را که نیاز دارید تا اضطراب، افسردگی یا قلب شکسته‌تان گذشته را پشت سر بگذارید را پیدا کنید.
برای توسعه فردی و رشد شخصیت خود تا حد ممکن وقت بگذارید. رشد فردی به شما کمک می‌کند تا در انتخاب همسر آینده خود موفق باشید و فردی مناسب با معیارهای ازدواج خود را برای شروع یک زندگی مشترک انتخاب کنید.

بی علاقگی به ازدواج زیرا در حال حاضر می‌خواهید روی بخش دیگری از زندگی‌تان تمرکز کنید

اگر زمان بیشتری را برای اختصاص دادن به سلامتی، شغل، خانواده، آموزش و توسعه فردی خود نیاز دارید و واقعاً زمانی را برای تمرکز روی این کارها صرف می‌کنید، پس این کار را بکنید.
قرار گذاشتن، برقراری رابطه و تصمیم به ازدواج همگی اقداماتی زمان‌بری هستند و شاید هم‌اکنون فرصت کافی برای پرداختن به این امور را نداشته باشید. زیرا شما تصمیم گرفته‌اید در حال حاضر اولویت‌های خود را به کارهای مهمتری تغییر دهید و آفرین بر شما! زمانی که وقت کافی برای تمرکز و توجه به همسر آینده و ازدواج فراهم شد، در آن صورت است که زندگی مشترک موفق و پایداری را تجربه خواهید کرد.

ازآنچه واقعاً از ازدواج می‌خواهید مطمئن نیستید

این یکی از رایج‌ترین دلایل بی علاقگی در ازدواج است. شاید شما هرگز در رابطه‌ای‌ نبوده‌اید و واقعاً چیزی در مورد آن نمی‌دانید. یا خلاف آن درست باشد. شما در چندین رابطه بوده‌اید و آن‌ها به دلایل معلوم و نامعلومی تمام شده باشند. درهرصورت، اساساً احساس سردرگمی دارید.
این کاملاً درست است. همچنین زمان مناسبی است تا واقعاً به آنچه از یک رابطه نمی‌خواهید فکر کنید. بسیار بهتر است تا حد امکان خود را ازلحاظ آنچه می‌خواهید و نیاز دارید پیش از آنکه وارد یک رابطه جدید شوید، بشناسید. البته، نیازی نیست پاسخ همه‌ آنچه را که می‌خواهید یا نمی‌خواهید را بدانید اما مطمئناً خوب است که معیارهای ازدواج خود را بشناسید.

عدم علاقه به ازدواج زیرا شما از ” سندروم چشم سرگردان ” رنج می‌برید

اگر با کسی در رابطه هستید اما دائماً به دیگران نگاه می‌کنید، این شاید به این دلیل است که شما در رابطه با کسی که با او هستید جدی نیستید.
اینکه کسی را تصادفاً ببینید و جذابیت آن‌ها را تحسین کنید یک چیز است. این کاملاً عادی است. اینکه همیشه در حال چشم چرانی هستید و مرتب مجذوب افراد می‌شوید نشانه این است که در حال حاضر یک رابطه سالم را تجربه نمی‌کنید. به‌علاوه چشم چرانی یک نوع بی‌ادبی است.

بی میلی در ازدواج زیرا هنوز رابطه‌ قبلی خود را قطع نکرده اید

گاهی قطع رابطه و ترک شریک زندگی کاری واقعاً سخت است. شاید احساس دلتنگی و شکست عشقی دردناک‌تر ازآنچه تصور می‌کردید باشد. ازدواج مجدد یا شروع رابطه جدید وقتی‌که شما در حال بازیابی روحی و عاطفی خود هستید اغلب می‌تواند منجر به شکست عشقی دیگری شود.
باید یادآور شد هیچ زمان‌بندی دقیقی برای قطع رابطه‌ یا تصمیم به طلاق وجود ندارد. پس صبور باشید و به خود عشق بورزید. با دیگران در ارتباط باشید تا شما را حمایت کنند. انجام این کارها برای رهایی از غم و آمادگی شما برای شروع یک رابطه یا ازدواج مجدد کمک می‌کند.

عدم تمایل به ازدواج به دلیل اینکه مورد مناسب شما نیستند

قرار گذاشتن، خوش‌گذرانی و عاشق شدن در رابطه آسان است. اما آیا واقعاً این همان کسی است که می‌خواهید با او رابطه پایدار برقرار کنید یا ازدواج پایدار داشته باشید؟
می‌خواهم به‌عنوان یک متخخص در امر مشاوره ازدواج به شما بگویم: این تفکر که هر فردی در دنیا یک همزاد دارد و فقط همان یک نفر است که می‌تواند او را در ازدواج خوشبخت کند از دیدگاه روانشناسی اساسا اشتباه است. به این نکته توجه کنید که در حال حاضر بیش از 7 میلیارد انسان در سیاره زمین وجود دارد، می‌خواهم بگویم که تنها تعداد کمی از افراد هستند که در مسیر زندگی شما قرار می‌گیرند که هرکدام از آن‌ها بی تردید می‌توانند مورد مناسبی برای ازدواج با شما باشند.

عدم علاقه به ازدواج زیرا شما دچار خود شیفتگی افراطی هستید

در یک رابطه عاشقانه به سر بردن یعنی نه‌تنها علاقه‌مند به برآوردن نیازهای خود هستیم بلکه به لحاظ عاطفی برای مراقبت از طرف مقابلمان سرمایه‌گذاری می‌کنیم و انگیزه داریم.
اگر همواره مشغول رسیدگی به امور شخصی خود هستید فرصت کافی برای احساس همدلی و توجه به دیگران را از دست می‌دهید. شاید شما از احساس خودشیفتگی رنج می‌برید. دلایل متعددی برای ابتلا به احساس خودشیفتگی وجود دارد.
شاید شما در زندگی رها باشید یا افراد خوش‌نیتی به شما گفته‌اند که” مهم‌ترین فرد زندگی” هستید. و حالا، همه‌چیز درباره‌ شماست. اگر این مورد است، شما احتمالاً واقعاً برای شروع رابطه با شخص دیگری آماده نیستید.

هدف از ازدواج از نظر روانشناسی

عدم میل به ازدواج به ذلیل اعتیاد

یک راه مطمئن برای دانستن اینکه شما هنوز آمادگی لازم برای ازدواج یا شروع یک رابطه جدی را ندارید اعتیاد شما به مواد مخدر ، اعتیاد به الکل یا وابستگی به دارو است.
اگر بر این باوردید که میزان مصرف و اعتیاد شما به مواد فقط در حدی است که توانایی شما در عملکردتان در خانه، محل کار، در موقعیت‌های اجتماعی، یا در مدرسه را افزایش دهد، احتمالاً شما به دلایلی در حال خوددرمانی هستید و هر چه زودتر از یک مشاور ترک اعتیاد کمک بگیرید.
تلاش در حفظ رابطه یا تصمیم به ازدواج در زمان وابستگی به مواد و اعتیاد به مواد مخدر مانند این است که در تلاشید تا به‌سرعت برخلاف جریان آب شنا کنید. این کار شما ا را بیشتر در دریا غرق می‌کند.

نداشتن انگیزه برای ازدواج به خاطر ترس

وقتی صحبت از ازدواج موفق و شروع یک رابطه پایدار است، همه ما امید، آرزو و رؤیاهای روشنی در سر داریم. از طرفی احساس ترس از ازدواج و رابطه داریم که اساساً احساسات عادی هستند.
از دلایل ترس از ازدواج می‌توان به ترس از شکست عشقی، ترس از دست دادن خواسته ها یا ترس از نداشتن احساس خوبی از رابطه اشاره نمود. گاهی ترس از ازدواج و شروع رابطه، ما را مضطرب و نگران می‌کند و توانایی ما در ایجاد رابطه ، حفظ رابطه و پیشرفت در رابطه را سلب می‌کند.
اگر چنین است، زمان را صرف انتقاد از خود نکنید زیرا این فقط یک احساس ترس است و در واقعیت چیزی وجود ندارد. در عوض، وقت بگذارید و از خانواده و دوستان خود برای کمک به فهمیدن اینکه چرا ترس شما مانع ازدواج و شروع رابطه جدی می‌شود، کمک بگیرید.

دلیل نداشتن انگیزه برای ازدواج 

اگر دریافتید که شما آخرین نفر در بین اعضای خانواده یا گروه دوستان خود هستید که ازدواج نکرده‌اید ممکن است احساس فشار برای ازدواج اجباری کنید. فشار همسالان و اقوام برای تصمیم به ازدواج هرگز ایده‌ خوبی نیست و مطمئناً کمکی در بهبود روابط یا دستیابی به یک ازدواج موفق نمی‌کند.
به‌عنوان یک مشاور ازدواج همواره به مراجعین خود توصیه می کنم، هیچ جدول زمانی برای شروع رابطه و تصمیم به ازدواج وجود ندارد. بزرگ‌ترین درس این است که در هنگام برقراری رابطه دوستی قبل از ازدواج راحت باشید و خیلی به خودتان سخت نگیرید.
البته این بدین معنا نیست که شما در دوران آشنایی قبل از ازدواج یا دوران نامزدی به کشف شخصیت نامزد خود نپردازید یا انتظارات، اهداف، ارزش‌ها و معیارهای ازدواج خود را نادیده بگیرید.
گاهی اوقات ما در یک رابطه عاشق می‌شویم، خود را گرفتار احساسات، عشق بازی، دلبستگی و وابستگی عشقی می‌کنیم به حدی که فراموش می‌کنیم هدف ما از شروع رابطه چیست. در بدترین حالت، داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج است که چنان احساسات شما را درگیر و وابسته می‌کند که بدون شناخت و آگاهی تصمیم به ازدواج با فردی که همسر مناسبی برای شما نیست می‌گیرید.

اینجاست که بسیاری از افرادی که بعد از ازدواج با همسر خود به اختلاف برمی‌خوردند و برای کمک به مرکز مشاوره مراجعه می‌کنند این جمله را با خود تکرار می‌کنند: ای‌کاش این پندها را قبل از ازدواج می‌دانستم.
در پایان به‌عنوان فردی با بیست سال سابقه در امر مشاوره خانواده و ازدواج به شما جوانان توصیه می‌کنم اگر هنوز شرایط و زمان مناسب ازدواج ندارید در این تصمیم عجله نکنید تا زمانی که شرایط ازدواج ( به‌ویژه آمادگی ذهنی و فکری ) برای شما فراهم گردد. مطمئناً در آن زمان پاداش صبر و امید خود را در کنار همسر ایده آل خود جشن خواهید گرفت.

دلیل ازدواج نکردن دختران

من الان ۱۹ سالمه قبلا با یک آقایی آشنا شدم و چند سالی باهاش در ارتباط بودم و بشدت ضربه خوردم و اسیب دیدم چه از نظر روحی چه جسمی و اصلا فرد مناسبی نبود چه از نظر خانوادگی چه اجتماعی چه روحی روانی بارها هم به من خیانت کرد اما من بخاطر عشق اشتباهی که داشتم بهش ادامه میدادم. از من اصرار از ایشون انکار البته خودش هم اصرار داشتن ک من برم پی زندگیم و فرد که مناسبم باشه کلی تلاش کردم که تمومش کنم کمتر میشد اما تموم نه.
خلاصه یکی از اشناهامون اومد خاستگاری چند سال پیش البته پدر و مادرش منم ندیده رد کردم و بعد از یه سالی پدر اون اقا که خاستگارم بود فوت شد بعد مدتها اون اقارو دیدم پشیمون شدم که چرا رد کردم. خلاصه سعی کردم بهش نزدیک شم با پیام تسلیت و اینجور چیزا و شدم و اونم کم کم به من نزدیک شد و ابراز علاقه کردیم وارد رابطه شدیم تا چند ماه اما سر یه موضوع که البته مهمم نبود کات کردیم و من بلافاصله برگشتم به فرد قبلی البته خودش برگشت سمتم تا مدتها بازم از اون ادم جدا شدم ولی اون خاستگارم بعد چند ماه برگشت و پیام داد و اظهار پشیمونی کرد و گفت منو دوست داره خیلی و قول داد و قسم خورد که خوشبختم کنه ولی من قبول نکردم. یجورایی بی حس شده بودم به همه.
این گذشت تا چند ماه اون اقایی که خاستگارم بود رو بازم دیدم و به دلم نشست خلاصه دوباره پیام داد و اصرار به دادن یک فرصت بهش از سمت منم و منم مقاومت زیادی کردم اما بلاخره وا دادم و فرصت دادم کم کم حرف زدیم و با خانوادش درمیون گذاشت و اومدن جلو برای خاستگاری منم مدام سعی داشتم زندگی جدید بسازم باهاش حداقل از حسش مطمئنم شرایطشم خیلی خوبه چیزی کم نداره ظاهرشم اوکیه ولی هنوز حسم بهش ب یقین نرسیده و کلی میترسم از ازدواج از اینکه نکنه دوسش نداشته باشم یا سنم کم باشه.
تقریبا یک هفته ای میشه اومدن خاستگاری صحبتهای اولیه رو کردیم و اوکی دادیم بهشون و چند روز دیگه قراره تاریخ ازمایش رو مشخص کنن اما من همچنان نگرانم و میترسم پسره خیلی خوبیه سرش ب تنش میارزه هیچی کم نداره شرایط و همه چیشم عالیه چ مالی چ کاری کلیم دوستم داره و خیلی باهام مدارا میکنه از بابت خودش ک خیالم راحته فقط بابت خودم نگرانم بشدتتت چون خودم ادم وسواسی هستم و تصمیم گیری برام خیلی سخته تو چیزای کوچیک این مورد ک بماند چند برابر سخته برام ادم خیلی وابسته ایم هستم مدام فکرای بد میان سراغم و ی روز خوبم و ی روز بد نمیدونم واقعا چیکار کنم توروخدا بگین چیکار کنم از این وضع درام و اروم شم

پاسخ مشاور به سوال ” دخترانی که تمایل به ازدواج ندارند “

همانطور که خود نیز به درستی اشاره نمودید، شما به دلیل روابط ناسالم گذشته آسیب روحی دیده اید. تعادل عاطفی احساسی خود را از دست داده اید. این طبیعی است که انسان بعد از ضربه روحی دچار عدم تعادل روانی شود. احساس سردرگمی کند و نتواند تصمیم درستی برای زندگی آینده خود بگیرد.
شما به درستی نسبت به شرایط درونی خود آگاهی پیدا کرده اید و این نشان از مهارت خودآگاهی بالای شما دارد. گاهی انسان بعد از آسیب روحی حاصل از شکست عشقی، برای کاهش این استرس یا برای رهایی از افکار منفی شروع به برقراری روابط عاطفی جدیدی می کند که قطعا با شکست همراه است.
پیشنهاد می کنم برای درمان ترس از ازدواج خود، قبل از شروع رابطه جدید یا تصمیم به ازدواج، برای مدتی بین شش ماه تا یک سال تنها باشید، روی رشد فردی خود کار کنید، از زندگی تنهایی لذت ببرید. وقتی در تنهایی خود شاد بودید و به این قدرت درونی رسیدید که می توان در تنهایی نیز احساس خوشبختی و استقلال کرد، آنگاه می توانید در انتخاب همسر شایسته خود درست تصمیم بگیرید.
در حال حاضر تعادل عاطفی ندارید، احساس بی کفایتی می کنید، خوشبختی خود را در گرو بودن در کنار شریک عاطفی می بینید و این نوع طرز فکر سم است.

منبع: www.mindbodygreen.com

96 دیدگاه

  1. بزرگوار نمیشه اسمشا گذاشت مشکل ولی نمیدونم گفتم بپرسم من نیاز به نیازهای جنسی ندارم اصلا راجعبش هم نمیتونم صحبت کنم و ب خاطر همین ب اکثرا میگم ازدواج کردم نمیدونم تمایلی ب ازدواج ندارم اصلا.. …. متنفرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.