خانه / مشاوره فردی / روانشناسی بحران میانسالی در زنان و مردان
بحران میانسالی در زنان و مردان
بحران میانسالی در زنان و مردان

روانشناسی بحران میانسالی در زنان و مردان

برای همه زنانی که این مقاله را مطالعه می کنند، آیا افزایش سن شما را آزار می دهد؟ آیا تابحال احساس کرده اید که خیلی تنها هستید؟ آیا تابحال برای شما پیش آمده است که ترس از دست دادن داشته باشید؟ آیا به آینه نگاه کرده اید و علائم و نشانه های واضح از پیری را در خود دیده اید؟

آیا از خود سوال می کنید که در زندگی چه دستاوردهایی داشته ام؟ الان در این سن باید بر چه چیزی تمرکز کنم؟ از زندگی چه می خواهم؟ آیا زندگی خود رضایت داشته ام؟ خوب، اگر چنین افکار و سوالاتی ذهن شما را مشغول خود کرده اند، به احتمال زیاد از بحران میانسالی در زنان رنج می برید.

بحران میانسالی چیست: چه چیزی باید در مورد آن بدانیم؟

همگی ما شوخی هایی در مورد مرد میانسالی که بیرون می رود و یک ماشین اسپورت می خرد یا دوست دختر جوانی می گیرد، شنیده ایم. این موضوع وقتی در مورد خود شما نیست، حتی ممکن است بامزه نیز به نظر برسد. اما اگر خود شما در حال تجربه ی بحران میانسالی هستید، چه می شود؟ اگر خود شما تقلا می کنید زیرا متوجه شده اید که بخش زیادی از زندگیتان سپری شده است و به آنچه دوست داشته اید، دست نیافته اید؟ در این مقاله، ما جزئیات بیشتری در مورد پدیده ی بحران میانسالی ارائه خواهیم کرد؛ این که بحران میانسالی برای کسی که با آن مواجه شده است، چه معنایی دارد و اگر در حال حاضر آن را تجربه می کنید، چه چیزی لازم است در موردش بدانید.

اگر شما نیز در این مرحله از زندگی خود با این بحران دست و پنجه نرم می کنید، فکر نکنید که تنها هستید. مطالعه ای نشان داده است که 26 درصد، یا حدود یک از چهار نفر از آمریکایی ها قبول می کنند که بحران میانسالی را تجربه کرده اند. و خبر خوب این است که کارهای بسیار زیادی وجود دارند که برای پشت سر گذاشتن این مرحله از زندگی و قوی تر ظاهر شدن بعد از آن وجود دارد.

بحران میانسالی چیست؟

بحران میانسالی زمانی است که احساس پشیمانی، پریشانی و اضطراب ناشی از مرگ پیدا می کنید. این بحران معمولاً در میانسالی اتفاق می افتد. در این مرحله، زندگی شما به تقریباً نیمه ی راه رسیده است. شروع به غوطه ور شدن در این فکر می شوید که چیزهای زیادی می خواستید در زندگی انجام دهید که شاید تاکنون انجام نداده اید. شما ممکن است بخواهید تا جایی که می توانید دستاورد داشته باشید و تمام اشتباهات خود را پیش از آن که زیادی دیر شود، جبران کنید. عبارت بحران میانسالی در دهه ی 1960 توسط الیوت ژاکئوس، دانشمند کانادایی بکار برده شد. او در حال ساخت یک خط زمانی برای زندگی انسان ها بود و متوجه شد که در یک نقطه ی خاص از زندگی، بسیاری از انسان ها با یک بحران، معمولاً در طول دوران میانسالی، روبرو می شوند که در طول آن، موضوع مرگ خود را جدی تر می گیرند.

چرا بحران میانسالی رخ می دهد؟

هیچ سن جادویی برای زمانی که بحران میانسالی رخ می دهد، وجود ندارد. آن معمولاً در دهه ی 40 تا 60 زندگی هر فرد رخ می دهد که تقریباً دوره ی میانسالی است اما می تواند قبل یا بعد از این دوره نیز رخ دهد. گفته می شود که بحران میانسالی بین جنسیت های مختلف‌به شکل متفاوت رخ می دهد. بحران میانسالی یک مرد ممکن است طولانی تر از بحران میانسالی یک زن باشد. بحران میانسالی یک مرد ممکن است تا 10 سال ادامه یابد در حالی که بحران میانسالی یک زن معمولاً حداکثر 5 سال به طول می انجامد. علاوه بر این، بحران میانسالی زنان ممکن است زودتر از مردان رخ دهد؛ علارغم این که متوسط طول عمر بیشتری دارند. برخی ممکن است در دهه ی سی زندگی خود، این بحران را تجربه کنند. در این سن، شما هنوز می توانید بچه دار شوید اما ساعت زیستی در حال گذشتن است و این ممکن است منجر به احساس بحران میانسالی در بسیاری از زنان شود.

دلایل

بحران میانسالی به دلیل فاکتورهای زیادی رخ می دهد. برخی از آن ها به شرح زیر هستند:

بالا رفتن سن. شاید شناخته شده ترین دلیل بحران میانسالی، بالا رفتن سن باشد. یک فرد بالغ زمانی که به سن میانسالی می رسد، ظاهرش همراه با بنیه، قدرت ذهنی/فیزیکی و سایر عملکردهایش تضعیف پیدا می کنند. تشخیص مرگ می تواند بحران میانسالی را به وجود آورد و فرد می خواهد پیش از آن که خیلی دیر شود، به چیزهایی که می خواهد، تا حد امکان دست پیدا کند.

شغل. در میانسالی، شما احتمالاً یک شغل قابل قبول دارید. اما اگر از شغل خود راضی نباشید، آشفته و نگران می شوید. شما ممکن است به دنبال یک شغل جدید باشید یا بخواهید پله های ترقی را سریع تر بالا بروید. اگر در 45 سالگی هستید، هنوز 20 سال از مدت زمان کاریتان باقی مانده است؛ بنابراین، چرا آن را صرف انجام کاری که دوست دارید، نکنید؟ در واقع، برای مردها، این یکی از دلایل اصلی بحران میانسالی محسوب می شود.

مشکلات در روابط. شما ممکن است کم کم متوجه ی این موضوع شوید که رابطه تان در این نقطه از زندگی، آن طور که می خواستید، نمی باشد. ممکن است در زندگی زناشویی خود ناراحت باشید و شروع به پرسیدن این سوال از خود بکنید که آیا مرتکب اشتباهی شده اید یا چگونه می توانید اوضاع را بهبود دهید.

فرزندان. اگر صاحب فرزند هستید، آن ها شروع به بزرگ شدن می کنند و دانستن این که آن ها به افراد بالغ مستقلی تبدیل می شوند، می تواند شما را به فکر سن و سال و مرحله ی زندگی خود بیندازد. از سوی دیگر، اگر هرگز فرزند نداشته اید، ممکن است بابت این موضوع ناراحت باشید یا از خود بپرسید که آیا تصمیم درستی گرفته اید یا نه.

همانطور که قبلاً نیز گفته شد، باور عمومی از بحران میانسالی شامل انجام کارهایی از قبیل پول خرج کردن برای خریدهای گران قیمتی مانند یک ماشین اسپورت است. همچنین، این باور عمومی وجود دارد که مردانی که دچار بحران میانسالی می شوند، با زن های جوان تر به همسر خود خیانت می کنند (این لزوماً حقیقت ندارد؛ فراموش نکنید، هر کسی متفاوت است و بحران میانسالی بسته به فرد و موقعیت در مقیاس ها و طیف های مختلف وجود دارد).

این ممکن است روشی باشد که برخی از افراد از طریق آن با بحران میانسالی خود دست و پنجه نرم می کنند اما برای همه ی افراد صادق نیست. علائم بحران میانسالی می تواند بسیار متفاوت باشد و حتی می تواند منجر به موقعیت های جدی تری از قبیل افسردگی شود. درک این که بحران میانسالی همیشه شبیه به باور عمومی نیست، زمانی اهمیت پیدا می کند که افراد باید کمکی که نیاز دارند را بگیرند.

علائم بحران میانسالی

برخی از این علائم که باید در خود یا کسی که دوستش دارید، مراقبشان باشد، عبارتند از:

پشیمانی. شما ممکن است برای گذشته و اهدافی که هنوز محقق نشده اند، احساس پشیمانی داشته باشید. ممکن است یک عجله ی ناگهانی برای به دست آوردن هر چیزی که می توانید، قبل از آن که خیلی پیر شوید، وجود داشته باشد.

حسادت. شما ممکن است دوستان یا اعضای خانواده ی خود ببینید که به نظر زندگی بهتری از شما دارند و این موضوع شما را آزار می دهد. شاید شغلشان بهتر باشد یا خانواده ی بهتری داشته باشند. در هر سنی، حسادت ممکن است رخ دهد اما می تواند در میانسالی تشدید یابد.

دلتان می خواهد دوباره جوان شوید. ممکن است این فشار وجود داشته باشد که بخواهید اندامتان را روی فرم نگه دارید یا اقلامی که شما را جوان تر به نظر می رسانند، بخرید. جراحی برای کمک به پنهان کردن چین و چروک یا تلاش برای بهبود فرم بدن به شکل های مختلف در میان افراد میانسال متداول است.

تغییر در تمایل جنسی. این می تواند به دو صورت باشد. شما ممکن است به دلیل پشیمانی از نداشتن شریک های جنسی کافی یا تمایل به داشتن فرزند قبل از آن که دیر شود، یا صرفاً تجربه ی لذت بیشتر تا جایی که می توانید، میل جنسی بیشتری داشته باشید. یا ممکن است برعکس آن باشد و میل جنسی کمتری داشته باشید. یک باور عمومی از زوجی در بحران میانسالی این است که آن ها دوست دارند جذابیت جنسی بیشتری داشته باشند.

دوست دارید زمان بیشتری را با دوستانتان سپری کنید. احساس پشیمانی مشترکی که در بحران میانسالی رخ می دهد، زمان سپری نکردن با برخی از افراد است که می تواند باعث شود تا بخواهید قبل از آن که زیادی پیر شوید، وقت بیشتری را با این افراد سپری کنید.

احساساتی تر شدن. شما ممکن است در مورد زندگی خود افسرده، عصبانی یا پشیمان شوید.

تمایل به سفر بیشتر. شما ممکن است بابت کشف نکردن جهان پشیمان شده باشید. برای افرادی در این مرحله از زندگی، رزرو پرواز به کشور دیگر بسیار رایج است.

عجله ای برای درست کردن اوضاع وجود دارد. ممکن است این برطرف کردن دلخوری های قدیمی، تلاش برای پیدا کردن شغل رویایی یا دستیابی به اهداف در کمترین زمان ممکن باشد؛ اغلب اوقات افرادی که بحران میانسالی را تجربه می کنند، این فشار خود خواسته ی ناگهانی برای پیش رفتن، رشد، درست کردن اشتباهات و غیره را احساس می کنند.

بحران هویتی به وجود می آید. افرادی که بحران میانسالی را تجربه می کنند، ممکن است جایگاه خود در این جهان را زیرسوال ببرند. آیا هویت خود را برآورده کرده اند؟ آیا به طور کامل تحقق یافته است؟ ممکن است حس شدیدی از کسی که بوده اید، کسی که الان هستید و کسی که دوست دارید باشید، به وجود آید. این می تواند باعث شود تا در راستای درک شخصیت و هویت خود، چیزی که دوست دارید باشید و کاری که قرار است انجام دهید، تلاش کنید.

زمانی که این احساس کاهش می یابد، بحران میانسالی به شکل پشیمانی ظاهر خواهد شد. زندگی کوتاه ذاست و شما نمی توانید به هر چیزی که می خواهید، دست پیدا کنید. همگی ما از چیزی احساس پشیمانی خواهیم کرد و بخش زیادی از بحران میانسالی، میل ما به درست کردن اوضاع می باشد. گاهی اوقات، این فشاری است برای کامل کردن بخش های ناتمام از زندگی. در مواقع دیگر، آن منجر به جستجوی ناموفقی می شود که به افسردگی یا از دست رفتن شغل یا زندگی زناشویی ختم می گردد.

آیا واقعیت دارد؟

این اختلاف نظر وجود دارد که آیا تمامی افراد بالغ دچار بحران میانسالی می شوند یا نه، و آیا این پدیده به همان اندازه ای که جهان نشان می دهد، مسئله ی بزرگ و جدی است؟ آیا آن چیزی است که به طور طبیعی رخ می دهد یا ساخته خود جامعه است؟

پاسخ دادن به این سوالات دشوار است و پدیده ی بحران میانسالی به دقت بررسی شده است. برخی از مطالعات نشان می دهند که اکثر افراد میانسال شادتر از دوران جوانی خود هستند. این دورانی است که فرد کامل و آرام می شود و شروع به تامل در مورد زندگی خود می کند؛ این می تواند نکته ی مثبتی باشد.

هیچ شکی نیست که برخی از افراد این بحران را هنگام رسیدن به میانسالی تجربه می کنند اما ممکن است توسط رسانه ها بزرگ جلوه داده شده باشد. به عبارت دیگر، لازم نیست بنشینید و منتظر این بحران بمانید و اگر احساس پشیمانی یا درون اندیشی فزاینده شده اید، آن لزوماً به معنای داشتن بحران میانسالی نیست. با این وجود، در صورتی که نشانه ها و علائم بحث شده در این مقاله را در خود متوجه شده اید، نباید آن ها را شوخی بگیرید.

گزینه های درمان

بحران میانسالی اغلب با تاکید بر دستیابی بر هر چیزی که ناتمام باقی مانده است، در سریع ترین زمان ممکن همراه می باشد. با این وجود، روش هایی به منظور جلوگیری یا درمان بحران میانسالی بدون متوسل شدن به اقدامات جدی وجود دارند.

مراقبت از خود

ورزش و یک رژیم غذایی خوب می تواند به جوان نگه داشتن ظاهر و سالم ماندن ذهن و بدن کمک کند. زمانی که از بدن خود مراقبت می کنید، آن همچنین بر روی سلامت روان شما نیز تاثیر می گذارد. داشتن اعتماد به نفس در مورد ظاهر و احساس خود به شاد بودن در جایگاه کنونی خود در این مرحله از زندگی کمک می کند.

تغییر دیدگاه خود در مورد زندگی

همه دچار بحران میانسالی نمی شوند و افرادی که این بحران را تجربه می کنند، همگی کشمکش ها و مشکلات مشابهی ندارند. این نشانه وجود دارد که شیوه ی مدیریت زندگی تاکنون می تواند بر بحران میانسالی تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، افرادی که بحران های دیگری در زندگی بزرگسالی خود داشته اند، به احتمال زیاد بحران میانسالی را نیز تجربه خواهند کرد. از سوی دیگر، افرادی که تاکنون سختی هایی را در زندگی خود تجربه کرده اند، از نظر آماری بحران میانسالی را به شکل سالم تری مدیریت می کنند.

علاوه بر این، افرادی که از جایگاه کنونی خود در زندگی راضی هستند، احتمالاً اصلاً این بحران را تجربه نخواهند کرد. به عبارت دیگر، اگر می خواهید از بحران میانسالی دور بمانید، بر روی زندگی که به داشتن آن افتخار خواهید کرد، تمرکز کنید. به دنبال شغل هایی بروید که دوست دارید، با افرادی که می خواهید، وقت بگذرانید و نحوه ی پذیرفتن خود و ایجاد اعتماد به نفس را یاد بگیرید.

با عزیران خود صحبت کنید

شما مجبور نیستید مشکلات و کشمش های خود را پنهان کنید. صحبت کردن با فرد دیگری می تواند به شما در پردازش نگرانی هایتان و پیدا کردن اطمینان خاطر از این که در سمیر درست هستید، کمک کند. دوستان و اعضای خانواده می توانند به شما در ارج نهادن به تمام کارهایی که انجام داده اید و تاثیری که بر روی جهان گذاشته اید، کمک کنند. این می تواند به شما کمک کند تا مسائل را از یک چشم انداز جدید نگاه کنید و زندگی خود را همانطور که هست، بپذیرید.

اهداق واقع گرایانه تعیین کنید

بحران میانسالی می تواند به چیز خوبی تبدیل شود. زمانی را صرف ارزیابی تغییراتی که در زندگی به دنبالشان هستید، بکنید و ببینید که کدامیک واقع گرایانه و خوب هستند. به عنوان مثال، در صورتی که واقعاً از شغل خود متنفر هستید، پس چرا باید 20 سال دیگر نیز همین کار را انجام دهید؟ این بدان معنی نیست که باید همین حالا از شغل خود استعفا دهید و بیرون بیایید اما می توانید جستجوی گزینه های دیگر را شروع کنید و ببینید که چه گزینه های دیگری دردسترس هستند.

از تعیین اهدافی که به شما در ایجاد تغییرات مثبت در زندگیتان کمک می کنند، نترسید. به عنوان مثال، اگر از رابطه ی خود ناامید هستید، فرار نکنید و به همیر خود خیانت نکنید؛ به دنبال روش هایی به منظور بهبود آنچه تاکنون به دست آورده اید، باشید.

کمک حرفه ای گرفتن

افرادی که بحران میانسالی را تجربه می کنند، ممکن است سوالاتی در مورد نحوه ی مقابله با این بحران داشته باشند. شما قطعاً نمی خواهید برای مدت زمان طولانی با این بحران زندگی کنید و مجبور به این کار نیز نیستید. صحبت کردن با یک درمانگر می تواند یک روش عالی برای پردازش احساساتی که در طول این دوران از زندگی ایجاد می شوند، به شمار رود.

یک درمانگر واجد شرایط می تواند به شما در شناسایی الگوهای فکری منفی و جایگزین کردن آن ها با افکار مثبت و واقع گرایانه کمک کند. آن ها همچنین به شما در زمینه ی بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس، و یادگیری نحوه ی پذیرش خود کمک می کنند. دانستن این که تغییرات مثبتی در زندگی ایجاد می کنید، می تواند به شما در بحران میانسالی کمک کند. آن همچنین می تواند به شما کمک کند تا برای زندگی که هنوز پیش روی شماست، هیجان داشته باشید.

اگرچه حداقل یک چهارم از جمعیت، بحران میانسالی را تجربه می کنند و تقریباً همین تعداد نیاز به مشاوره را گزارش داده اند اما تنها 4/13 درصد از آن ها واقعاً به دنبال کمک حرفه ای و درمان هستند. مطالعه ی انجام گرفته در سایت مشاوره باما نشان داد که این به دلیل لکه ننگ مرتبط با درمان و مشکل در دستیابی به درمان به دلیل محل زندگی است. با این وجود، همین مطالعه نشان داد که سایت مشاوره باما به طور قابل توجهی این موانع را کاهش می دهد و درمان آنلاین موثر را در دسترس افرادی که بدان نیاز دارند، هم به صورت ناشناش و هم بدون نگرانی در مورد محدودیت های جغرافیایی، قرار می دهد.

با سایت مشاوره باما، به راحتی می توانید کمکی که بدان نیاز دارید را در حریم خصوصی خانه ی خود و بدون نیاز به رفت و آمد در روز های پرمشغله دریافت کنید. علاوه بر این، از آنجایی که نیاز به رفت و آمد به جلسات درمان نیست و درمانگرهای ما نیز مجبور به پرداخت اجاره ی مطب نیستند، سایت مشاوره باما می تواند یک گزینه ی مقرون به صرفه تر در مقایسه با خدمات درمان حضوری باشد. شما می توانید نظراتی در مورد مشاوران سایت مشاوره باما از سوی کسانی که همین مشکلات را تجربه کرده اند، در زیر بخوانید.

نظراتی در مرود مشاوران

زمانی که در سایت مشاوره باما ثبت نام کردم، در میانه ی بحران میانسالی قرار داشتم. من به دنبال یک مشاور دلسوز و باتجربه مانند جیلین بودم تا به من در مقابله با درد اولیه، خشم و اضطراب کمک کند. علاوه بر این، من جیلین را انتخاب کردم چون در توصیف خود بیان کرده است: من در نگاه به چالش های زندگی، به خصوص دردناک ترین آن ها، به عنوان یک محرک برای شناسایی نفس، رشد فردی و تغیری مثبت باور عمیقی دارم. این توصیف به دل من نشست. می دانستم که می خواستم تجربه ی من نیز فرصتی برای رشد فردی باشد. من از صمیم قلب از جیلین بابت کمک هایش در زمینه ی غصه خوردن و کار کردن بر روی چالش های طلاق و مادر شدن ممنون هستم. او به من در شناخت خود و تغییر مثبت زندگیم کمک کرد. او ابزارهای کاربردی و خاصی را به منظور استفاده در برنامه ی روزانه ام پیشنهاد داد. او به من در برقراری ارتباط مجدد با خود و شناختن و حرکت کردن به سوی اهداف زندگیم کمک کرد. او توصیه های سازنده ای برای تعامل برقرار کردن با همسر سابقم و حفط مرزها پیشنهاد داد. از طریق کار کردن با او توانستم به خود توجه کنم تا بتوانم مادری عاقل باشم و از لحظات ارزشمند بودن با دختر تازه به دنیا آمده ام، لذت ببرم. جلسات درمان من با جیلین، تفاوت قابل توجهی ایجاد کرد چراکه من این دوره از زندگی خود را پشت سر گذاشتم. بیش از این نمی توانم او را به شما توصیه کنم.

بحران میانسالی در زنان چیست؟ این بحران چگونه ظاهر می شود؟

برای زنان پذیرش افزایش سن و مسن شدن بسیار دشوار است. بحران میانسالی در زنان یک حالت و وضعیت عاطفی است که در آن هر زن فکر می کند که نیمی از عمرش را سپری کرده است و این احساس به او دست می دهد که دیگر بی فایده است و زیبایی و اعتماد به نفس خود را از دست داده است. زنان در این دوران گاهی اوقات احساس خستگی، گیجی و ترس از دست دادن را تجربه می کنند.

علائم و نشانه های بحران میانسالی در زنان – آیا این علائم را دارید و تجربه می کنید؟

بحران میانسالی در زنان متفاوت است، با این وجود برخی از علائم و نشانه های آن در بیشتر زنان دیده می شود:

  • بی قراری و بحران میانسالی: گاهی اوقات او احساس بی قراری می کند به گونه ای که انگار زمان کافی برای انجام کارهایش را ندارد. او از کارهایی که انجام می دهد احساس رضایت نمی کند. او نمی تواند تمرکز کند و احساس عصبانیت، ناراحتی به سراغش می آید.
  • احساس گناه و بحران میانسالی: اگر زنی نتوانسته باشد به آنچه در زندگی می خواسته برسد، خود را سرزنش می کند. احساس گناه و خجالت به سراغش می آید. این یکی از نشانه ها و علائم مشترکی است که زنان در بحران میانسالی آن را تجربه می کنند.
  • تغییرات رفتار زنان و بحران میانسالی: او ممکن است دچار تغییرات رفتاری شود و تصمیمات ناگهانی به خصوص در جهت منافع خود بگیرید. او ممکن است کالاهایی را خریداری نماید که بدان ها نیاز ندارد یا علاقه ی خود را به کارهایی که از آن ها لذت می برد، از دست دهد.
  • تنهایی و بحران میانسالی: او به دلیل تغییرات زیاد در زندگیش احساس پوچی یا احساس تنهایی می کند. وقتی فرزندان به دلایل مختلف مانند تحصیلات، ازدواج، کار یا غیره خانه را ترک می کنند و از او دور می شوند، او احساس تنهایی و پوچی می کند.
  • تغییرات در سبک زندگی و بحران میانسالی: تغییرات چشمگیر در روابط جنسی نیز می تواند بحران میانسالی در زنان را برانگیزد. این تغییرات می تواند به دلیل کاهش تمایل جنسی ناشی از افسردگی زنان، استرس و اضطراب و سندرم آشیانه خالی که مرتبط با این بحران است، رخ دهند. این تغییرات در سبک زندگی همچنین می تواند به دلیل شک نسبت به خیانت شوهر به وقوع بپیوندد.

بزرگترین حسرت انسان ها در پایان زندگی

روانشناسی بحران میانسالی در خانوم ها

بازه سنی بین 40 تا 65 سال زمانی است که یک زن از بحران میانسالی رنج می برد. در این بازه ی زمانی، زنان نه تنها با تغییرات بیولوژیکی روبرو هستند، بلکه با بحران های خانوادگی، مشکلات کاری، ترس بالا رفتن سن یا مرگ یا مشکلات مالی سروکار دارند.

در دوران یائسگی و بعد از آن، تغییرات هورمونی می توانند موجب برانگیختن بحران میانسالی در زنان شوند. سطح استروژن و پروژسترون کاهش پیدا می کند که موجب اختلال در خواب می شود، باعث تغییرات شدید در خلق و خو می گردد و سطح انرژی را کاهش می دهد. یائسگی همچنین می تواند اضطراب بحران میانسالی، از دست دادن حافظه، افزایش وزن، درد فیزیکی و از دست دادن انگیزه به کارهای مختلف را در فرد ایجاد کند.

جدا از این تغییرات فیزیولوژیکی، معمولا دلایل عاطفی و احساسی دیگری نیز وجود دارند که موجب بحران میانسالی در زنان می شوند. در این سن، زنان جوانی خود را پشت سر گذاشته اند و تجربه ی زیادی را در مورد زندگی، خانواده و اجتماع کسب کرده اند.

آن ها ضربه روحی، از دست دادن، مرگ عزیزان، تغییرات چشمگیر هویتی، تبعیض، سواستفاده جسمی یا عاطفی، طلاق یا جدایی، از دست دادن قدرت باروری یا سندرم آشیانه خالی ناشی از ترک خانه توسط فرزندان را تجربه کرده اند. بسیاری از این دلایل می توانند محرکی برای شرایط بحران میانسالی در زنان باشند.

4 اشتباهی که افراد بعد از سی سالگی انجام می‌دهند

برخی از پیامدهای روانشناسی بحران میانسالی در زنان

  • عدم رعایت بهداشت فردی
  • تغییرات در عادت های خواب
  • کاهش یا افزایش ناگهانی وزن
  • تغییرات خلق و خو
  • نگرانی/غم/اضطراب شدید
  • انزوای اجتماعی

عبارت «بحران میانسالی» دارای یک بار معنایی منفی است. با این وجود، لزوما این بحران نباید یک دوره ی منفی از زندگی شما را به خود اختصاص دهد. شما می توانید از این دوره برای تمرکز بیشتر بر تفکر و تامل، استراحت، تعیین اهداف جدید و کشف سرگرمی هایی که قبلا زمان کافی برای انجام آن ها را نداشته اید، استفاده کنید. شما می توانید با تغییر چشم انداز خود به زندگی و فرصت هایی که پیش روی شما قرار دارند، بحران میانسالی را پشت سر بگذارید.

چگونه با بحران میانسالی روبرو شوید؟ در اینجا نکاتی برای شما آورده شده است.

  • آن را بازگو کنید. با یک فرد قابل اعتماد صحبت کنید که به شما بدون هرگونه قضاوتی گوش می کند. احساس خود و هر آنچه شما را آزار می دهد برای او بازگو کنید. فرد قابل اعتماد می تواند یکی از اعضای خانواده، یک دوست یا یک مشاور باشد.
  • منطقی فکر کنید. به جای فکر کردن به روزهای خوش گذشته و نگرانی در مورد زمان حال، به تلاش ها و کارهایی فکر کنید که برای دستیابی به آن روزهای خوش کشیده اید. به همان تلاش ها در زمان حال فکر کنید و بدانید که اکنون تجربه و خرد بیشتری دارید. همان مقدار تلاش به علاوه ی تجربه ای که کسب کرده اید، می تواند تفاوت بسزایی در زندگی حال حاضر شما ایجاد نماید.
  • زندگی خود را حسابرسی کنید. نقاط ضعف و قوت خود در زندگی را بازبینی کنید. به نقاط قوتی فکر کنید که موجب شده اند به دستاوردهایی در زندگی دست یابید. به نقاط قوتی فکر کنید که به شما کمک کرده اند لحظات بد و سخت را پشت سر بگذارید. مهارت کنترل و حذف نقاط منفی که ممکن است موجب ناراحتی شما شوند را یاد بگیرید.
  • اهداف جدید تعیین کنید. شما در گذشته اهدافی داشته اید؛ خریدن یک خانه جدید، پیشرفت و ارتقای شغلی یا تشکیل خانواده. اکنون که بحران میانسالی را تجربه می کنید به این دلیل است که به بیشتر اهداف خود در زندگی دست یافته اید. این دلیل اصلی احساس ناراحتی شماست. شما هیچ ایده ای از آینده ندارید؟ زمان آن رسیده است که اهداف جدید تعیین کنید و بر اساس این اهداف برنامه ریزی کنید تا به آن ها دست یابید.

مشاوره بحران میانسالی

یکی از مهم ترین کارهایی که زنان در بحران میانسالی باید انجام دهند این است که با این دوره از زندگی خود کنار بیایند و زندگی خود را به بهترین شکل ممکن ادامه دهند. پیر شدن و گذر عمر اجتناب ناپذیر است. بنابراین، ما باید بپذیریم که این یک روند پیوسته برای هر یک از ما انسان هاست که همگی آن را تجربه می کنند. با پذیرش این حقیقت که ما با اشتراک گذاشتن احساسات و افکار خود با دیگر پیر می شویم، یک رویکرد بسیار سازنده و مثبت برای مقابله و رویارویی با بحران میانسالی است.

هیچ کس به غیر از خود شما یا یک مشاور حرفه ای نمی تواند در این بحران به شما کمک کند. با تحلیل تمام افکاری که موجب نگرانی شما شده اند و یافتن دلیل اصلی این احساس ناراحتی و افسرگی، به احتمال زیاد راهکاری را برای مقابله و رویارویی با این بحران پیدا خواهید کرد.

فرآیند مشاوره یک تجربه ی دگرگون کننده است. وقتی به یک مرکز مشاوره در مورد بحران میاسنالی زنان مراجعه می کنید، اطلاعات بیشتری در مورد خود و دستاوردها و موفقیت هایتان، کل زندگی و اهدافی که داشته اید بدست خواهید آورد. مشاوره شامل یادگیری و بکارگیری مهارت های جدید با یک چشم انداز جدید به زندگی است.

شما قادر خواهید بود اضطراب، افسردگی، اختلالات غذایی ناشی از بحران میانسالی را پشت سر بگذارید. وقتی درک بهتری از آنچه شما را تحت تاثیر قرار داده بود بدست آوردید، آماده درمان هستید و احساس بهتری خواهید داشت.

وقتی به مرکز مشاوره باما مراجعه می کنید، درمان های ارائه شده توسط تیم حرفه ای و متخصص شامل روانشناسان، روانپزشکان، روان درمانگرهای خانواده و ازدواج، مشاوران، مددکاران اجتماعی و افراد حرفه ای در زمینه ی سلامت روان می توانند به شما در مقابله با طیف گسترده ای از احساسات و عواطف و تجربیات کمک کنند.

بهتر است اقدامات پیشگیرانه را نسبت به بحران میانسالی انجام دهید و از پیدایش علائم آن و تبدیل شدن به یک مشکل بزرگ تر و تأثیر بر زندگی و روابط خود جلوگیری کنید. برای گرفتن کمک به منظور مقابله با تغییرات و کشمکش های زندگی خود به یک مرکز مشاوره بحران میانسالی مراجعه کنید.

منبع: www.cadabamshospitals.com

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.