- اختلاف زن و شوهر در زندگی زناشویی امری کاملاً طبیعی است. بااینوجود، برخی زوجها که با همسر خود اختلاف دارند، آنقدر بر سر همهچیز با هم جر و بحث میکنند که نهتنها به رابطه زناشویی بلکه به سلامت روان خود نیز آسیب میزنند.
اگر زن و شوهر در زندگی مشترک بیش از آنکه به یکدیگر عشق بورزند با هم جنگ و دعوا کنند، زمان آن رسیده که دلایل اختلافات زن و شوهری خود را بررسی کنند. سپس دراینباره تصمیم بگیرند آیا میتوانند ازدواج خود را نجات دهند؟ اگر پاسخ مثبت است قدمهایی بهسوی رفع اختلاف زن و شوهر بردارند.
در این مقاله از سایت مشاوره باما به سه مورد از مهمترین دلایل اختلاف زن و شوهر در زندگی مشترک بر اساس تحقیقات روانشناسی صورت گرفته می پردازیم و راه حل هایی برای برقراری صلح و آشتی بین زوج بیان می کنیم:
اختلاف بین زن و شوهر بر سر پول
بر اساس تحقیقات روانشناسی صورتگرفته، هم فقر مالی و هم ثروت زیاد از مهمترین دلایل بروز اختلاف زن و شوهر در زندگی مشترک است. زوجهایی که با یکدیگر اختلاف دارند بر سر هر چیزی که به پول مربوط است مانند روش خرج کردن پول، مقدار پسانداز، نگرانی پرداخت قسط و بدهی و سرمایهگذاری با همسر خود دعوا میکنند.
چرا پول اینقدر موضوع حساسی است؟ بر اساس نظر یک روانشناس خانواده، مسئله اصلی در اختلاف زن و شوهر داشتن مقدار پول نیست بلکه ارزش و جایگاه پول در زندگی است که مسئله ساز است.
ما همگی با دیدگاه خاصی نسبت به مسئله پول و ثروت بزرگ شدهایم و چه بخواهیم و چه نخواهیم این ارزشها و ایدهها همچنان درون بسیاری از ما نهادینه شده است. پول و ثروت برای افراد مختلف نمایانگر چیزهای مختلفی است: عشق، کنترل، استقلال، آزادی، محبت، امنیت و پایداری.
هنگامی دو نفر را کنار یکدیگر قرار میدهید که “ژن” پول آنها با هم متفاوت است و شیوههای متفاوتی در خرج کردن پول دارند، زمینهساز مشکلات زن و شوهر میشود که درواقع هیچ ارتباطی با پول ندارند.
ازآنجاکه پول و ثروت موضوع چندان عاشقانهای نیست و حتی برای برخی مسئلهای بسیار خصوصی محسوب میشود، زوجها از اینکه پیش از ازدواج درباره پول صحبت کنند احساس شرمساری دارند. اما بهمحض اینکه نوبت به بررسی مشترک حسابهای بانکی میرسد، علامت پول معمولاً تنها چیزی نیست که در مقابل چشمان ما ظاهر میشود.
کتابهای روانشناسی زیر به شما کمک میکند تا به مهمترین حقایق درباره نقش پول در بروز مشکلات زن و شوهر پی ببرید. علاوه بر این، در این کتابها توصیههایی برای مدیریت صحیح منابع مالی دارد که زوج میتوانند آنها را در زندگی مشترک خود اعمال کنند:
- کتاب راهنمای زوجها در عشق و ثروت نوشته جاناتان ریچ
- کتاب عشق و ثروت: راهنمای زندگی برای موفقیت مالی در زندگی مشترک نوشته جف دی. اپدیک
- کتاب چقدر برای آن هزینه کردهاید؟ چگونه در ثروت برنده شویم بدون اینکه در عشق بازنده باشیم نوشته ناتالی. جنکینز.
مراکز مشاوره زن و شوهر خوبی وجود دارند که تخصص آنها بررسی مشکلات مالی در زندگی زناشویی است. اگر پول باعث ایجاد مشکلات زن و شوهری شده است، پاسخدادن به این پرسش اهمیت بسیاری دارد که چرا با شریک زندگی خود نمیتوانید به توافق برسید و میان دریافتها و پرداختها در “دفترچه” عشق خود توازن ایجاد کنید.
حل اختلاف بین زن و شوهر بر سر مسایل زناشویی
اگر پول و ثروت در المپیک زوجهایی که با یکدیگر دعوا و اختلاف میکنند برنده مدال طلا باشد، مشکلات روابط جنسی در زندگی زناشویی با فاصله کمی برنده مدال نقره است. بنا بر مطالعات جدیدی که توسط مجله سلامت مردان انجام شد، 35 درصد از زنان و 40 درصد از مردان اظهار میکنند که از رابطه جنسی با همسر خود رضایت ندارند.
مشاجرات پیرامون رابطه جنسی شامل طیف وسیعی از مشکلات زناشویی شامل: کاهش یا نداشتن رابطه زناشویی, رابطه جنسی بیشازاندازه , دلزدگی , احساس طردشدگی، اختلالات جنسی و خیانت همسر میشود.
در یک ازدواج موفق رضایت زوج از رابطه جنسی حاکی از صمیمیت زوجین و اعتماد به همسر است و نشان میدهد که زوج چگونه نسبت به شریک خود احساس نزدیکی و صمیمیت میکند. کاملاً طبیعی است میزان رابطه جنسی با گذر زمان اندکی کمتر شود, اما اگر رابطه جنسی در زندگی زناشویی بسیار کند شده یا کاملاً متوقف گردد یا موضوع اختلالات جنسی مطرح باشد, معمولاً نشانه مشکلات زن و شوهری است.
زوجهایی که پیرامون رابطه جنسی با همسر خود اختلاف دارند، درواقع غالباً بر سر یک موضوع زیربنایی مرتبط با صمیمیت یا اعتماد به همسر دچار اختلاف هستند که باید حلوفصل شود.
تحقیقات روانشناسی اخیر درباره رابطه زناشویی نشان میدهد زوجهایی که با یکدیگر دعوا و اختلاف دارند میتوانند رابطه خود را از طریق توجه به شیوههای برقراری ارتباط صحیح با همسر در زندگی روزمره التیام بخشند. بر اساس دادههای موجود، اگر هیچ صمیمیت عاطفی در رابطه زناشویی وجود نداشته باشد، بُعد جنسی رابطه دچار آسیب خواهد شد.
مشکل این است رابطه جنسی اولین موضوعی نیست که باید مطرح شود، بهویژه اگر مشکلاتی در اتاقخواب وجود داشته باشد. دکتر دبرا ماندل در کتاب التیام قلب های حساس مینویسد: ” افراد غالباً نسبت به مسائل مرتبط با تمایلات جنسی بسیار حساس و آسیبپذیر هستند و این موضوع باعث میشود که آنها در مقابل همسر خود تدافعی عمل کنند”.
رابطه جنسی موضوعی حساس است. اگر شما و شریک زندگیتان بیش از آنکه رابطه جنسی برقرار کنید، درباره آن با یکدیگر مشاجره میکنید، بهتر است به دنبال راه حل باشید. برخی از کتابهای مفیدی که میتواند در این زمینه ایدههایی را در اختیار شما قرار دهد ازاینقرار است:
- کتاب احیای رابطه جنسی: حل مشکلات جنسی و ایجاد تحول در رابطه زناشویی نوشته دیوید اشنارچ
- کتاب مریخی ها و ونوسی ها در اتاق خواب : راهنمایی بهسوی اشتیاق و رابطه عاشقانه ماندگار نوشته جان گری.
ازآنجاکه مسائل پشت پرده زوجهایی که در رابطه جنسی با همسر خود مشکل دارند، ممکن است دارای لایههای متعدد و عمیقی باشد، درخواست کمک از مشاوره جنسی برای حل مشکلات زناشویی هیچگاه ایده بدی نیست. شما میتوانید از طریق سایت مشاوره باما یک مشاور خانواده خوب در نزدیکی منطقه زندگی خود پیدا کنید.
اختلاف زن و شوهر بر سر خانواده
از گذشتهها اختلاف با خانواده همسر مشکل خیلی از زوجهای جوان بوده است. وقتی ازدواج میکنید ناچارید که با خانواده همسر خود ارتباط بگیرید و این ارتباط گاهی میتواند برای شما مشکلاتی ایجاد کند. هر اندازه که زن و مرد ازلحاظ اجتماعی و فرهنگی شبیه به هم باشند اما بازهم اختلافاتی وجود دارند.
بنابراین، طبیعی است که گاهی به خاطر همین تفاوتها دچار اختلاف با خانواده همسر شوید. زمانی باید این مسئله را جدی بگیرید و برای آن به دنبال راهکار باشید که این اختلافات وارد زندگی شخصی شما با همسرتان شوند و زندگی شما را از حالت عادی خارج کنند.
اما سؤالی که پیش میآید این است که اختلاف با خانواده همسر از کجا شروع میشود و با آن چه باید کرد؟ چگونه میتوان از این اختلاف با خانواده همسر تا حد ممکن کم کرد؟
وقتی یک مرد و یک زن با هم ازدواج میکنند و یک خانواده جدید تشکیل میدهند، به قول روانشناسان این خانواده جدید، یک سیستم جدیدی جدای از خانواده های دو طرف است، یعنی هم مرد و هم زن هرکدام در یک خانوادهای زندگی میکردند ولی وقتی ازدواج میکنند یعنی از آن خانوادهها جدا شدند و باهم یک سیستم جدیدی را تشکیل دادند که قوانین خاص خودش را دارد و اولویت و اهمیت این خانواده، برای زن و مرد بیشتر از خانواده قبلی است و باید تمام تلاش خود را معطوف به این سیستم بکنند نه سیستم قبلی که در آن زندگی میکردند.
قانون دیگری که خیلی مهم است اینکه خانواده جدید باید مرز داشته باشد و مرز این خانواده یا سیستم جدید با خانواده های قبلی دقیقاً مشخص باشد، در غیر اینصورت بین زن و شوهر مشکل پیش میآید؛ و اینکه من گفتم مستقل شوید بخاطر همین بود تا وقتی شما با والدینتان زندگی میکنید در واقع این مرز خانواده جدید با خانواده قبلی نامشخص و درهم میشود و مشکلات زیادی به وجود میآید، و جمله همسر شما که میگه «همش دخالت می کنن» یعنی مرز سیستم شما و سیستم والدین شما باهم مخلوط و درهم شده و قابل تفکیک نیست.
پس اولاً برای اینکه اختلاف زن و شوهر کمتر شود اگر برای شما ممکن است، در گام اول باید مستقل شوید و زندگی خودتان را داشته باشید و همه تصمیمات زندگی مشترکتان را شما و همسرتان بگیرید و به کسی هم اجازه دخالت ندهید حتی پدر و مادرتان و دیگران.
ثانیاً وقتی مستقل شدید دیگر شما سعی نکن بهزور بخواهی محبت خانوادهات را به همسرت بقبولانی، چون محبت زوری نمیشود، اصلاً بحث خانوادهات را نکن که چقدر خوبن، به تو محبت کردن، غیر از اونا کسی رو نداری و غیره. چون تاثیری نداره، اگر خودش محبت ببینه خودبهخود نسبت به اونها علاقهمند میشه، ولی با حرف نمیشود و شما باید او رو درک کنی که از شهر دیگری دور از خانوادهاش دارد با شما زندگی میکند و با خوبیها و بدیها شما میسازد.
وقتی یک مرد ازدواج میکند در قدم اول باید همسرش مقدم بر همه باشد و به او محبت کند، چون همسر است که برای او میماند، چون جایگاه رفیع و بلند پدر و مادر که مشخص و محفوظ است، اما بهگونهای نباشد که همسر شما که تکوتنها اینجاست، خانواده شما هم که به قول شما دیگه قبولش ندارن، شما هم طرفدارخانواده ات هستی، خب اون چیکار کنه؟ تنها کسی که میتونه از او حمایت کنه هم او رو تنها گذاشته، و این چیزها باعث میشه که رفتار یک زن عوض بشه و احساس تنهایی و افسردگی کند. او نباید خانواده شما را دریابد، بلکه فقط باید شما را دریابد و شما هم ایشان را دریابی و لاغیر.
علت اختلافات زن و شوهر بر سر بچه ها
یکی دیگر از دلایل مهم دعوا و اختلاف زن و شوهر کودکان هستند. در این مواقع اگر زوج صاحب فرزند نباشند درباره تصمیمگیری برای بچه دار شدن با همسر اختلاف پیدا میکنند. اما اگر فرزند داشته باشند درباره چگونگی پرورش و تربیت فرزند دچار اختلاف میشوند.
دلایل اصلی اختلاف بین زن و شوهر درباره موضوع بچه ها پیرامون این مسئله است، چه کسی مسئول آموزش نظم به کودکان و تربیت آنها است. علت دیگر اختلاف زن و شوهر بعد از بچه دار شدن تعیین اینکه چه کسی در امور کودکان تصمیمگیرنده نهایی است میباشد: موضوعاتی مانند گردش بردن کودکان، کمک به آنها در انجام تکالیف مدرسه و مداخله در وظایف روزانه و تربیت فرزندان.
بااینحال، اگر شما از آن دسته زوجهایی هستید که درباره تربیت کودکان با همسر خود اختلاف دارید، این مسئله همیشه چیز بدی نیست. در مصاحبهای که توسط محققان روانشناسی پیرامون شش موضوعی که زوجها باید بر سر آن با همسر خود به بحث و گفتگو بپردازند نشان میدهد اگر زوج شدیداً درگیر موضوع چگونگی تربیت کودکان هستند و درباره مسائلی از قبیل مانند اوقات فراغت، اسباببازی کودک، ساعتهای رفتوآمد، مدل مو، انتخاب لباس فرزندان با همسر خود دعوا و اختلاف دارند هیچ مشکلی نیست، همه به این معناست که زوج خود را وقف هدف یکسانی که همان تربیت کودک است کردهاند.
مادامیکه بحث و مشاجره در مقابل چشمان فرزندان روی ندهد و به رابطه زناشویی شما بهعنوان یک زوج آسیبی وارد نکند، مشکلی پیش نخواهد آمد. بااینوجود، اگر به خاطر کودکان تحت هر شرایطی از بحث و گفتگو با همسر خود اجتناب کنید، این نیز جای نگرانی در زندگی زناشویی خواهد بود.
هنگامیکه مسئله تربیت کودکان در میان باشد بدون شک نگرانیهایی وجود خواهد داشت. کتاب جدید دکتر تسینا با نام پول, رابطه جنسی و کودکان: دعوا و اختلاف درباره این سه چیز که ویرانکننده رابطه زناشویی است را کنار بگذارید، توضیح میدهد که زوج چگونه میتوانند دعوا و اختلافات زن و شوهر نهتنها بر سر فرزندان بلکه درباره دو موضوع بحثبرانگیز دیگر را بدون اینکه به رابطه خود آسیب بزنند حل و فصل کنند.
از اولین تاریخ پیدایش بشر، زوجها با یکدیگر مشاجره و اختلاف داشته و همچنان خواهند داشت. درواقع برخی مشاجرات برای رابطه مفید است، اما بهقولمعروف افراط در هیچ کاری پسندیده نیست.
بر اساس گفته کاتلین نیکرسون، دکتر روانشناس و بنیانگذار مرکز مشاوره خانواده لوسآنجلس, تمامی مشاجرات و اختلاف بین زن و شوهر ( حتی درباره چیزهای کوچک ) دارای یک موضوع مشترک اصلی هستند: ” ما بهنوعی احساس میکنیم انسانهایی بی ارزش, بی اهمیت و نامرئی هستیم”. ” ما خواستار این هستیم که همسر چگونگی مشارکت ما در زندگی مشترک را تائید کند. به عقیده این مشاور خانواده، اختلافات زن و شوهر زمانی شروع میشود که احساس کنیم طرف مقابل ما را دوست ندارد”.
گاهی ممکن است زوجها آگاهانه و بهتنهایی برای پیبردن به علل اختلافات زناشویی خود تلاش کنند. زوجهایی که ظاهراً نمیتوانند اختلافات زناشویی را به تنهائی حل کنند اغلب نیازمند یاری یک مشاور خانواده خوب هستند تا در حل مشکلات به آنها کمک کند.
بهخاطر داشته باشید داشتن اندکی دعوا و اختلاف با همسر امری طبیعی است اما وقتی در رابطه زناشویی بیش از صلح و آشتی، جنگ و دعوا حکمفرما باشد، احتمالاً زمان آن رسیده که به بررسی عمیق احساسات طرف مقابل پرداخته یا الگوها را بشکنیم یا آینده رابطه را مجدداً ارزیابی کنیم.
۲.۵ سال عقد کردیم و ۲ سالی هست که زیر سقف زندگی میکنیم، مشکلی که با همسرم دارم از روز اول بود که توجه و محبتش رو اونجوری که من میخوام نشون نمیده ,همسرم فرزند طلاقه،و نه خواهری داره و مادرشون ترکش کردن، سختی کشیده اس و روی پاهای خودش بوده، خداروشکر تو این ۲ ،۳ سال تونسته سخت کار کنه و خونه و ماشین بدون هیچ پشتوانه ای بگیره، ازین لحاظ که چشم پاک و اعتماد صد بهش دارم. این خصوصیات خوبش هست ولی چیزی که همیشه منو اذیت میکنه بلد نیس محبت کردن و تا خواستمو میگم پرخاش میکنه میگه قدر نشناسی ، ازمن قدردانی نمیکنی، تو دعواهامون فحش و ناسزا میگه ولی من اصلا توهیننمیکنم، تهدید میکنه ازین به بعد بد میشم قدر بدونی، خونه مامانت حق نداری بری، فحش میکشه به خانوادم، من هم قطعا ایراداتی دارم ،بارها خواستم بریم مشاوره چون از هیچ کسی حرف شنوی نداره و فقط میگه خودم میدونم، دیگه خسته شده بودم که گفتم طلاق میخوام گفت زنی که بگه طلاق طلاق همون بهتر بره، من موندم الان با این آدم ادامه بدم یا نه، حاضر نیس حرف کسی رو بشنوه از خواسته هامممیگم ،میگم تو توجه و محبت نداری به من میگه خودت کردی ،موندم چیکار کنم
ولش کن بره چون هرچه بیشتر بگذره فایده نداره،عمرت تلف میشه واسه یه ازدواج الکی و اشتباه مخصوصا زمانیکه بچه دار بشی باید بسوزی و بسازی،مشکلت عزیزم میدونم چیه خوب رابطه جنسی ماثری نداری نمیتونه خوب راضیت کنه،
دوسال پیش ازدواج کردیم از ابندای ازدواج و قبل از اون خودشو خوب نشون داد و بعد از حدود ٦ ماه بهم میگفت برا مراسم ازدواج هیچ کاری برام نکردی و بعد از یکسال بطور شفاف بهم میگفت خانوادت هیچ کاری برات نکردند و برو ارثیه تو از پدرت بگیر همین حرفا باعث شدت کهو این دوسال مداوم باهم دعوا داشته باشیم الانم قبل از عید رفتم خودمختار تحویل خانوادش دادمش. تو خونه عصبی که میشه دست به خودزنی میکنه
سلام من به دلیل مشکلات خانوادگی دچار اعتیاد شدم و به دلیل بداخلاقی و بد رفتاری همسرم کارم را نیز رها کردم. الان هم میخام ترک کنم اعتیادم رو ولی خیلی روم فشار میاره و مشکلات عصبی فروان دائما در حال داد و فریاد و آبروریزی هست و همش بهم میگه تو کارتن خواب هستی باید بندازمت از خونه بیرون داعما در حال کنترل و گشتن خانه و لباسهامه و 10 دقیقه که تا بیرون یا جایی مغازه چیزی میرم یا زنگ میزنه و با صدای بلند فحاشی میکنه یا موقع برمیگردم شروع به داد و فریاد میکنه خلاصه خسته شدم. یه بچه سه ساله دارم بخاطر اون دارم فشارهای روحی وروانی زیادی رو تحمل میکنم.
فقط یکجوری احساس میکنم ورق رو میخاد به سمت خودش بچرخونه با این کارها وگرنه بارها خودم کلیب روانشناسی با گوشی گذاشتم یا خواندم براش حتی گفتم بریم جای روانشناس ولی هر بار موقع کلیب یا سر صدا کرده یا یکم خوب شده بعد چند ساعت باز همون رفتار میگه باید بری سرکار همه زن ها رفتارشون همینجوریه داعم در حال مقایسه کردن و تحقیر کردن من و بزرگ کردن دیگرانه سر کارم میرفتم همینجوری بود اخلاقش ده دقیقه دیر میشد آمدنم دعوا و بحث و صر و صدا داشتیم با اینکه توضیح میدادم دلیلش رو به هر بهانه یک دعوا باید راه مینداخت الانم خودش داره میره کلاس خیاطی بدون مشورت من و بچه رو میزاره خونه هر چی میگم نرو به بچه برس انگار نه انگار بعدش زنگ میزنه خانوادم و خانوادش میگه من زنم دارم میرم سرکار و اون عرضه نداره.. ومیگه هیچی نداریم بخوریم با اینکه همه چیز تو خونه هست یا نباشه تهیه میکنم حرفهای که میزنه رو هم بعدش جلو چند نفر که میگی قبول نمیکنه و میگه دروغ میگه خلاصه روزی چند بار دعوا دعوا و بحث و جنگ و فشار روانی.
اولین قدم در حل مشکلات شما، ترک اعتیاد است. لطفا جهت راهنمایی بیشتر مشاوره ترک اعتیاد بگیرید.