در این مقاله از سایت مشاوره باما به موضوع دلایل عاشق شدن متاهلین، عاشق شدن دوباره بعد از ازدواج یا عاشق زن شوهردار شدن می پردازیم:
گاهی اوقات مردان جذب زنان متاهل میشوند و گمان می کنند که عاشق شدهاند، اما فقط به این دلیل که شما این احساسات را به یک زن متاهل دارید، به این معنا نیست که میتوانید هر کاری که دوست دارید انجام دهید.
مطالب مرتبط: نشانه زن عاشق
دلایل عاشق زن شوهر دار شدن
گاهی اوقات، اگر از وقتگذرانی با زن متاهلی که عاشق شدهاید خودداری کنید یا اگر در برنامه و شرایط ملاقاتتان تجدیدنظر کنید ممکن است حس خود را نسبت به این زن از دست بدهید. بر اساس این مقاله از سایت مشاوره باما “من عاشق زن متاهل هستم“، توصیه میشود که باید از حضور در محافل و فعالیتهایی که احتمال مصرف الکل در آنها وجود دارد اجتناب کنید.
این کار صرفاً برای پیشگیری از کاری نیست که احتمالاً از انجامش پشیمان خواهید شد، بلکه احتمال هرگونه اقدام عاشقانه یا تحریککننده را کاهش میدهد. مثلاً مصرف الکل یا محل قرار ملاقات شما ممکن است باعث شود که شما فکر کنید کاری که در آن لحظه انجام میدهید از روی احساس است.
اگر این احساسات حتی پس از تغییر مکان ملاقات یا ندیدن همدیگر ادامه پیدا کرد، به شما بستگی دارد که چه تصمیمی بگیرید. بهترین راه برای تصمیمگیری در مورد اینکه چهکاری باید انجام دهید این است که در مورد آن با زن متاهل صحبت کنید. ممکن است او هم احساس مشابهی داشته باشد، اما نمیخواهد به این رابطه ادامه دهد زیرا میخواهد وفاداری به همسر خود را حفظ کند. در این صورت، بهتر است به خواستههای او احترام بگذارید و سعی کنید به زندگی خود ادامه دهید.
بههرحال، اگر این زن متاهل بخواهد به رابطه اش با شما ادامه دهد، عقلانی است که با او صحبت کنید و از او بپرسید چکاری باید انجام دهید؟ او میخواهد چیزی که شما دوتا دارید را نادیده بگیرد؟ آیا او میخواهد وانمود کند که اتفاقی نیفتاده است؟ میخواهد این رابطه را به پیش برد و از همسرش جدا شود؟ اگر این اتفاق بیفتد، خودتان را درگیر یک رابطه جدی با آغازی دشوار کرده اید. آیا این چیزی است که میخواهید انجام بدهید یا متعهد به انجامش شوید؟ اگر او به شما خیانت کند چطور؟ آیا میتوانید با نتایج احتمالیش در ذهنتان کنار بیایید؟
علت دوست داشتن زن متاهل شدن
همچنین ممکن است او چنین احساسی به شما نداشته باشد. از یکسو، این راه خوبی برای پایان بخشیدن به رویای با او بودن خواهد بود، اما از طرف دیگر، پذیرش طرد شدن کاری دشوار است. بدیهی است، که این موضوع خیلی ذهنتان را درگیر کند. ممکن است باعث شود تا درباره این موضوع تجدیدنظر کنید، بنابراین اگر احساس میکنید که این افکار سبب آشفتگیتان شده، بهتر است از مشاوره ازدواج کمک بگیرید.
اگر مجدد عاشق زن متاهل شدید، باید جهت بررسی تمایلات ارتباطی خود زمان صرف کنید. ممکن است واقعاً نخواهید با یک زن متاهل رابطه داشته باشید اما هیچ ایدهای درباره ارتباط واقعی و نحوه ایجاد آن ندارید. در جستجوی عشق هستید، اما درعینحال آن را رد میکنید. در عوض، فردی را پیدا میکنید که ازلحاظ عاطفی و احساسی در دسترس نیست چون با فرد دیگری ازدواج کرده است. ممکن است استراتژیهای مقابله را یاد گرفتید که بهطور مداوم منجر به پیدا کردن افرادی میشود که قبلاً به دیگران پیوستهاند.
یک رابطه عاشقانه، دارای سه اصل ” صمیمیت “، ” تعهد ” و ” شور و اشتیاق ” است
تعهد در رابطه به معنی تصمیمگیری برای دوست داشتن یکدیگر و تصمیم برای حفظ رابطه عاشقانه با وجود تمام مشکلات احتمالی است. اشتیاق یک احساس عاشقانه، جذابیت فیزیکی و تمایل جنسی به طرف مقابل است که سبب بهبود روابط زن و شوهر میگردد. صمیمیت زوج یک احساس نزدیکی عاطفی بین زن و مرد است.
اگر در رابطه فقط صمیمیت وجود داشته باشد، به احساسی مانند حس دوستی شبیه است. اگر فقط شور و اشتیاق در رابطه وجود داشته باشد، شیدایی نامیده میشود و اگر تنها تعهد وجود داشته باشد، این تنها یک عشق ساده است.
احساس عاشق زنان متاهل شدن ممکن است یک عادت رفتاری در شما باشد تا بدینوسیله از برخورداری سه پیشنیاز حفظ رابطه عاشقانه محروم باشید. شما ممکن است توانایی خود برای داشتن یک رابطه عاشقانه که مستلزم در دسترس بودن و ارتباط سالم است را تضعیف کنید.
اگر عشق و ابراز علاقه به زنان متاهل شیوه و سبکرفتاری شماست، احتمالاً این خواسته خود شماست که عاشق زنان متاهل شوید؛ زیرا میخواهید از مقابله با احساس آسیبپذیری عمیق و احساس ناامنی خود در برقراری رابطه و عشق واقعی اجتناب کنید.
پس قطعاً این شما هستید که ازلحاظ عاطفی در دسترس نیست زیرا تاکنون یک رابطه کامل ( صمیمیت، تعهد و اشتیاق) را تجربه نکردهاید. ممکن است احساس کنید بهاندازه کافی خوب نیستید که خودتان را در یک رابطه عاشقانه قرار دهید؛ جایی که در آن نیاز به یک ارتباط واقعی است.
در هر رابطهای، شما باید ازلحاظ عاطفی در دسترس باشید؛ نهتنها برای اینکه احساسات خود را با شریکتان به اشتراک بگذارید بلکه برای اینکه در ارتباط با خود و شریکتان احساس راحتی و آزادی داشته باشید.
مطالب مرتبط: فراموش كردن مرد متاهل
اگر عاشق یک زن متاهل هستید، باید بدانید که در این لحظه ازنظر عاطفی کجا هستید؟ آیا ماندن با او باعث ناراحتی میشود؟ وانمود نکنید که هیچ مشکلی وجود ندارد و تقصیرها را بر گردن او نیندازید. باید به این مسئله بپردازیم که چرا فردی را انتخاب کردهاید که نمیتواند در زندگی عاشقانه شما تمام و کمال حضور داشته باشد؟
وضعیت تاهل زن نمیتواند بهانهای برای عدم حضور عاطفی شما باشد. ممکن است احساس آزادی کاذب داشته باشید که شما را به او متصل میکند، زیرا احتمالاً هیچکدام از شما برنامه ای برای ادامه این رابطه ندارید.
همچنین به این معنی است که شما ممکن است بخواهید عقب بنشینید و او را قضاوت کنید بدون اینکه نقش کاملی در این رابطه ایفا کنید.
آیا وضعیت تاهل او باعث میشود که با او متفاوت رفتار کنید چون ازنظر شما از اهمیت بالایی برخوردار نیست؟
یکی از دلایل طلاق فرار از یک رابطه برای ادامه زندگی با فردی دیگر است. در مراحل اولیه عشق، ممکن است احساس کنید که رابطه قوی و صمیمی بین شما وجود دارد در حالیکه واقعاً اینطور نیست. زمانی که احساس عشق کمرنگتر میشود ، ممکن است از درک این موضوع که نارضایتی این زن متاهل با شوهر سابقش در رابطه جدید شما نیز وجود دارد، تعجب کنید. تصمیم به طلاق یا برقراری رابطه نامشروع یا خیانت به همسر به معنای حل مشکلات ارتباطی شما نیست.
مطالب مرتبط: حرکات مرد عاشق
فراموش کردن عشق به زن متاهل
وقتی مرد عاشق زن متاهلی میشود، رابطه ممکن است بهسرعت وارد مرحله جنسی شود، زیرا شما ممکن است به مشکلاتی که گاهی ایجاد صمیمیت در هنگام فرایند رابطه نامشروع به دنبال دارد، بیتوجه باشید.
اگر عاشق یک زن متاهل هستید و رابطه تان ازنظر جنسی خیلی سریع پیش رفته است، کمی تأملکنید، زیرا تأثیر عاطفی وضعیت تاهل زن احتمالاً پشت ارتباط جنسی او با شما پنهان شده است.
یک عشق خالص و رابطه بیریا باعث میشود که زوج در برقراری رابطه آزاد با هم احساس راحتی کنند. اگر تابهحال با او صحبت نکردهاید، ابتدا با خودتان خلوت کنید تا نیازها و خواستههای خود را بفهمید و سپس با او در میان بگذارید. رک و راحت بودن یکقدم بهسوی ایجاد روابط عاشقانه است.
منبع : www.betterhelp.com
سلام خسته نباشید من با زن همسایه دوست بودم حدود ۳ ساله خیلی عاشقش شده بودم الان شوهرش فهمیده رفته شکایت کرده من طاقت زندان ندارم میخوام خودمو بکوشم
خدا بخواد کسی رو عذاب بده ، عاشق زن شوهردار کنه…..
تو رو خدا عاشق زن شوهر دار نشید، بیچارتون میکنه.
من 10 سال تجربه کردم و به هیچی نرسیدم جز قرص افسردگی (فلوکسین، سرترالین…)
سلام و عرض ادب دوستان گلم دوستانی که میل به رابطه با زن متاهل دارن عرض کنم به هییییچ وجه وارد این رابطه نشید بخدا هم گناهه هم تاوان داره هم کارما داره هم برکت میره از زندگیتون هم چاکرای قلبتون مسدود میشه دیگه هیچوقت نمیتونید خوشحال باشید همیشه ذهنتون درگیره بجز اینکه حالا بگیرنتون جرائم خودشو داره دردسر داره بعدم گیرم وارد رابطه شدین هیچوقت توقع نداشته باشین بهتون وفادار بمونن اگه. وفا داشت به شوهرش خیانت نمیکرد بعدم حرفشون اینه میگن با کفش من راه نرفتی قضاوتم نکن
دوستان همش بهانه اس برای خیانت کردن به شوهرشون
گول نخورید ممنون
خون می چکد ز ناله بلبل در این چمن فریاد از تو گل که به هر خار خو کنی
ای کاش زنها و مردهای کثیف با هم زندگی میکردند و زنان و مردان پاک هم با هم زندگی میکردند
عشق
سلام من ۱۵ ساله که با خانمم ازدواج کردم. ۲ تا بچه داریم. در این مدت ۱۵ سال فقط و فقط ۲ بار رابطه جنسی داشتیم. مدتی ست فهمیده بودم همکارم طلاق گرفته. کم کم بهش علاقه پیدا کردم و اون هم منو دوست داره ولی میگه هنور طلاق نگرفته م به خاطر بچه هاش.همکارم میگه با همسرش رابطه خوبی ندارند فقط همدیگه رو تحمل میکنن. میگه کتکش میزنه میگه بهش خیانت کرده میگه نه اون طلاق میده نه من طلاق میگیرم به خاطر بچه هاشکن ولی هر دو همدیگه رو دوست داریم. من هم فقط دوستش دارم و بهش علاقه دارم و می خوام همین رابطه رو ادامه بدیم نه بیشتر چون من هم مهر و محبتی از خانمم آنچنان که باید باشه ندیدم.نمیدونم چکار کنم از خدا هم می ترسم ولی فکرش منو ول نمیکنه
فقط میخوابم دوست باشیم اون هم منو دوست داره ولی میگه از آخرش میترسم لطفا منو راهنمایی کنین
من 10 سال عاشق زن شوهرداری شدم که 2 تا پسر داره، 14 ساله و 6 ساله که هیچ وقت نتونستم فراموش کنم.
همه ما میدونیم آخر عاقبتی نداره و فقط یه سرابه، ولی ای کاش کسی پیدا میشد بگه چکار کنیم فراموش کنیم
لعنت به این زندگی و لعنت به اینکه ادم یکی رو که مال خودش نیست دوست میداره … تف تو این جامعه … نه از زندگیمون چیزی فهمیدیم نه از جوونیمون . الانم که 40 سالمون شده درگیر یه عشق بی فرجام شدیم .
واقعا عاشقی درد بدیه جدا از گناهه عاشق زن متاهل شدن ایکاش یکی میگفت واقعا چاره چیه فقط راهکار بده ن اینکه هی بگه اشتباهه یا گناهه راهکار بده نگه فراموشش کن قطع رابطه کن اینا هم طرف میدونه گناهه باید قطع رابطه کنه و فراموشش کنه اما سوال اینه اگه واقعا از دوست داشتن زیاد نتونه فراموش کنه قطع رابطه کنه بیخیالش بشه تکلیف چیه؟همه اونایی ک تجربه کردن میدونن من چی میگم آدم میخواد ک قطع رابطه کنه اما اگه نتونه چی؟این حس از کجا ب وجود میاد ؟مگه خریدنی بوده یا خودمون درست کردیم مگه خدا این حس رو نداده؟خب اگه مقصرش خودمونیم چرا تو ۳۷ سال عمرم با وجود این همه زن متاهل ب زیبایی های خودشون دیدم اما هرگز حسی بهشون نداشتم ؟ چرا یهووو یکی میاد دین و دنیاتو میبره ،?
حرف دل منو نوشتی واقعا چاره چیه ۵ ساله عاشق یه پسر مجردم با اینکه خیلی میخوامشم ولی اصلا به رو خودم نیوردم حتی نمیدونه دوستشم دارم هر بار منو میبینه میفته به التماس میگه فقط بهم پیام بده نمیخواد همو ببینیم اون دفعه بهم گفت همه خرج و مخارجتو میدم فقط باهام باش ولی من بهش گفتم دنیارم بهم بدی این کارو نمیکنم جوری باهاش رفتار کردم تو این چند سال که انگار ازش بدم میاد حتی یه بار شماره داد بهش فحش دادم گفتم بگذره شاید فراموشش کنم اما نشد وقتی میبینمش تا چند روز حالم خرابه وقتی منو میبینه نمیدونه چکار کنه از ذوق حتی شوهرمم از حرکاتش فهمیده واقعا دیگه کم اوردم نمیدونم چکار کنم بزرگترین آرزویی که تو زندگی دارم اینه فراموشش کنم ولی فایده نداره
علت تموم عشق های زمینی کمبودشخصیت درونی توی خودمون هست نه همسرامون باهرکی بریم همین اشوهمین کاسه است مگه اینکه خودمون رودرست کنیم همین۲
من با شوهرم بیش از دوساله که جدا از هم زندگی میکنیم و باهم اختلاف داریم و در این مدت اصلا باهم نبودیم و اون آقا در زندگی همیشه منو از خودش رونده و گفته نمیخوامت و نمیپسندمت ومن یکسال تمام تلاشمو کردم که برگرده به زندگیمون ولی نشد و الان در دادگاه هستیم و در حال طلاقیم و اون در یه شهر دیگس . من در این فاصله با پسری دیگه آشنا شدم و باهم رابطه جنسی داشتیم. من هیچ اطلاعی از حکم حرام ابد نداشتم و اون آقا به قران قسم خورد که با من ازدواج میکنه و من باهاش نزدیکی کردم و الان بسیار پشیمونم و استغفار کردم . اگه من دیگه هیچ رابطه ای با این شخص نداشته باشم و طلاق بگیرم بعد از تموم شدن زمان عده میتونم با این آقا ازدواج کنم چون واقعا دوسش دارم و از وقتی در مورد این حکم مطلع شدم واقعا ناراحتم و در عذابم . اینم بگم من آدم بی آبرویی نیستم و هیچ وقت نبودم ولی شرایطم واقعا سخت بوده و دوسال نبودن شوهر و …و تنهایی و … باعث شده این کارو بکنم . اینم خوندم که زن محصنه زنیه که به شوهرش دسترسی داره و هر وقت دلش بخاد با شوهرش میتونه رابطه داشته باشه ولی با اینحال با مرد دیگه رابطه جنسی داشته باشه میشه زنای محصنه . ولی من دو سال از شوهرم جدا بودم و اصلا ندیدمش و شهر هامونم از هم جدا بوده تو رو خدا کمکم کنین . من واقعا از وقتی این حکمو فهمیدم در عذابم و فقط یه آرزو دارم در دنیا و اونم اینه که با این آقا ازدواج کنم و شوهرم باشه آیا میتونم با این آقا ازدواج کنم؟
من با شوهرم بیش از دوساله که جدا از هم زندگی میکنیم و باهم اختلاف داریم و در این مدت اصلا باهم نبودیم و اون آقا در زندگی همیشه منو از خودش رونده و گفته نمیخوامت و نمیپسندمت ومن یکسال تمام تلاشمو کردم که برگرده به زندگیمون ولی نشد و الان در دادگاه هستیم و در حال طلاقیم و اون در یه شهر دیگس . من در این فاصله با پسری دیگه آشنا شدم و باهم رابطه جنسی داشتیم. من هیچ اطلاعی از حکم حرام ابد نداشتم و اون آقا به قران قسم خورد که با من ازدواج میکنه و من باهاش نزدیکی کردم و الان بسیار پشیمونم و استغفار کردم . اگه من دیگه هیچ رابطه ای با این شخص نداشته باشم و طلاق بگیرم بعد از تموم شدن زمان عده میتونم با این آقا ازدواج کنم چون واقعا دوسش دارم و از وقتی در مورد این حکم مطلع شدم واقعا ناراحتم و در عذابم . اینم بگم من آدم بی آبرویی نیستم و هیچ وقت نبودم ولی شرایطم واقعا سخت بوده و دوسال نبودن شوهر و …و تنهایی و … باعث شده این کارو بکنم . اینم خوندم که زن محصنه زنیه که به شوهرش دسترسی داره و هر وقت دلش بخاد با شوهرش میتونه رابطه داشته باشه ولی با اینحال با مرد دیگه رابطه جنسی داشته باشه میشه زنای محصنه . ولی من دو سال از شوهرم جدا بودم و اصلا ندیدمش و شهر هامونم از هم جدا بوده تو رو خدا کمکم کنین . من واقعا از وقتی این حکمو فهمیدم در عذابم و فقط یه آرزو دارم در دنیا و اونم اینه که با این آقا ازدواج کنم و شوهرم باشه آیا میتونم با این آقا ازدواج کنم؟
سلام و درود.من واقعا به کمک شما احتیاج دارم.من چند وقته با یه زن متاهل آشنا شدم.اهل رابطه جنسی نیست اصلا اسمش رو که اوردم اوایل آشنایی مون ۱۰۰ باز قهر کرد.تمام بدنش لرزید و خواست بمیره از ترس و عصبانیت و بغض.مطمعنم.فقط دوستیم.خیلی به دردم خورده.برام خوش شانسی میاره.من که مطمعنم عاشقش شدم.دنبال بدنش نیستم.اونم خیلی منو دوست داره خیلی.۳ تا بچه داره.من ۲۲ سال و اون ۳۲ سالشه.ما خیلی همو دوس داریم.من اوایل برای دوستی و رابطه نامشروع میخواستمش.ولی شرایط فرق کرد.از همون اول زندگیش شوهرشو دوس نداشته.من از زمانی که معنی زن گرفتن رو فهمیدم.همچین زنی رو داخل ذهنم داشتم.الان پیداش کردم.ولی متاسفانه این هست شرایط مون.خوشگله ولی من عاشق قیافه اش نیستم.من اول باری که دیدمش ازش خوشم نیومد بعدا بهش گفتم.ظاهرش رو قضاوت کردمولی فهمیدم که چقدر آدم خوبیه و همون زنیه که داخل رویاهام هست از بچگی.میخواد طلاق بگیره و با من ازدواج کنه.هر دفعه به خاطر یه چیز نگران هستیم.اول اینکه ممکنه نتونه طلاق بگیره.چون بهونه ای از شوهرش نداره.دوم اینکه بچهاشو نمیخواد بذاره پیش شوهرش و بدبخت بشن.قراره خونه دو طبقه بگیریم که پیشمون باشن اگه به نتیجه برسیم.سوم اینکه از عابرو رفتن میترسیم که مردم بگن چرا طلاق گرفت و قضاوت بد بکنن.من پولدار نیستم.اونم پولدار نیست.ما پول برامون مهم نیست اصلا.ما کنار هم باشیم توی یک چادر هم برانون کافیه.ما با هم خوشبخت میشیم.ما دیشب خواستیم منصرف بشیم اما یک ساعت گریه کردیم پشت تماس تصویری.میخوام نظر شمارو بدونم.لطفا دو بار بخونید و اینکه از نظر اسلام حکم این راه که در پیش داریم چی هست.کسی میدونه؟دست تون میبوسم
سلام. 10 ساله که عاشق زن شوهردارم که دو تا پسر داره و 37 سالشه.
من ساکن زنجانم و اونم ساکن اراک و از طریق استادم باهاش آشنا شدم، 10 سال پیش، استادم ازم خواست بهش کمک کنم تا پایان نامه اش تمام کنه.
آخرین باری که همو دیدیم 5 سال پیش بود که میامدیم تهران. اون موقع فقط یه پسر داشت
3 سال پیش وقتی بهم گفت میخواد بچه دوم بیاره تا پسرش تنها نباشه و منو بلاک کرد، منم تصمیم گرفتم واسه انتقام و خنک شدن دلم، ازدواج کنم. من 3 هست که متاهلم ولی نتونستم اونو فراموش کنم.
تا اینکه خرداد پارسال بهم زنگ زد که دلش برام تنگ شده. من خیلی مقاومت کردم و بهش گفتم متاهل شدم، ولی وقتی گریه کرد که دلش تنگ شده، منم گریه ام گرفت…… و دوباره عاشقی شروع شد.
بخدا روزی نیست که صبح از خواب بلند نشم و به فکرش نباشم.
تا این لحظه فقط تلفنی و واتساپ در ارتباط هستیم. دلم واقعا میخواد ببینمش ولی هم خودم زن دارم و هم اینکه اون هنوزم شوهر داره و البته بچه دوم!!!
واقعا نمیدونم چکار کنم. لعنت به من . لعنت به عشق احمقانه من
دوستان نظرتون بگید برام مهم هست
پیام هاتون رو خواندم منم یک زنم الان ۵۰سالمه ولی از جوانی بخاطر ناتوانی همسرم رابطه چندانی نداشتیم هم جوان بودم هم زیبا هم موقعیت اجتماعی داشتم الان هم زیبا هستم خواستم به خانهای گل بگم به لطف خدا هیچوقت ارزش خودمو پایین نیاوردم هیچوقت خیانت نکردم هیچ مردی تا کنون جرأت نکرده از خط قرمز هام عبور دلیلش اینه که خودمو به عنوان یک انسان پذیرفته ام با شرایطم کنار آمده ام و زندگی شرافتمندانه را به هرچیزی ترجیح داده ام.خانمهای گل برای خودتون ارزش قائل باشید اگر نمی توانید تو زندگیتون با کمبود هاتون بسازید وتقوا پیشه کنید بهتره که جدا بشوید و شرعی و قانونی ازدواج مجدد کنید این بمراتب بهتر از خیانته
سلام من یک زنه متاهل هستم بااین که خیلی خوش قیافه خوشگل هستم وبااین که شوهرام بارها بهم خیانت کرده بهم توهین کرده کتکم زده ازلهازمالی هم خوب نیست باز هیچ وقت خیانت نکردم چطور شما خانوم ها خیانت میکنید علت چیست ازمن زیاد درد نکشید کمتر نکشیدیدمشکل روح روانی دارید خودتان رادرمان کنید
من شوهرم مشکل اعصاب روان داشت به بد تربت شکل من بچه ها شکنجه بودیم بعد چندین سال تازه فهمیدم شوهرم مریض روانییه محبت احترام ازش ندیدم من بی کس نبودم ولی به خاطر پسر بزرگم که پدرش کتکش نزنه جدا نشدم توسن چهارده.سالگی ازدواج کردم زجر کشیدم چقدر مورد داشتم که ازم خواستند ولی خیانت نکردم خلاصه شوهرم بردم دکتر خوب شد مهربونم شد با خودم گفتم دیگه از خدا چیز دیگه ای نمی خواهم با اینکه فقیر بودیم یه کار من پسرم آمدیم تهران پیدا کردیم تازه خوش بودیم یه خانم همسایه آمد زندگی من نابود کرد همه به من می گفتند من باور نمی کردم تا فهمیدیم زنه هرزه بوده شوهرم پاشا کشید عقب به هزار چخان از زیر زبونش کشیدم گفت ار ه عاشقش شدم دلم می خواست هر چه زودتر بهاش رابطه داشته باشم اون لحظه خورد شدم احساس کردم شکستم من خیلی کارا کردم زندگیمونا درست کردم کار پیدا کردم فکر کردم شوهرم درکم کرده کنارش چقدر اذیت بودم ولی اون منا ترجیح به زن دیگه خیلی از من بزرگتر بود خدایا توبه زشتم بود بازم کنار آمدم یک نیم سال میگذره ولی هنوز داغونم افسرده شدم همش گریه میکنم برای اون زن خیلی ذوق شوق نشون میداد اصلا بچه شده بود ازش متنفرم داغونم
توکل برخدا کن حدیث کسا بخون وتونستی نماز شب بخون ازخدا بخواه خدا هدایتش کنه خیلیا این مشکل رو دارن
با سلام و خسته نباشید، من ده سال هست که یه خانم متاهلی رو دوست دارم، نهایت ارتباطمون اینه که هر دو سه ماه یبار یه مسیج بهش میدم و احوال پرسی میکنم، هیچ ارتباطی هم باهم نداریم ، من نمی تونم فراموشش کنم، اگر بگم همیشه به یادشم دروغ نگفتم … لعنت به این زندگی و لعنت به اینکه ادم یکی رو که مال خودش نیست دوست میداره … تف تو این جامعه … نه از زندگیمون چیزی فهمیدیم نه از جوونیمون . الانم که 40 سالمون شده درگیر یه عشق بی فرجام شدیم .
خودت متاهلی؟ اون خانم شوهرش رو دوست نداره؟ بچه داره؟
یه اقایی ادعا داره عاشق خانم من شده و منم کتکش زدم باز رفت و امد کتکش زدم حالا فکر میکنم خانم هم بهش علاقه مند شده شوخی شوخی
اقاهه میگه در حد دوستی و عاشقی و دوستی خانوادگی زیر نظر خودت
جامعه ما عجیبه
سلام من خانم متاهلی هستم خودموهم مذهبی .ولی الا ن ده ماهه یه اقایی که متاهل بهمن پیام میده که منو دوست داره هی توپروفایلش میذاره متن عاشقانه میگه بایه بار دیدن عاشق من شده ولی من اصلا ندیدمش نمی خوام هم ببینمش .با پرویی تمام می خواد یه بار رابطه داشته باشه من اصلا دست ندارم نمی خوام زندگیمو از دست بدم می ترسم بیاد خونمون به شوهرم گفتم میگه هیچ غلطینمی تونه بکنه آخه من ابرو دارم شوهر همیشه تو خونه نیست. من فکر می کنم زنش را هم ول کرده من عذاب وجدان دارم.چرا باید زندگی یکی بخاطر من به هم بریزه خودش هم استوری گذاشته یه مشت قرص می خواد بخوره اگه من باهاش نباشم گناه من چیه چرا مردا مواظب چشمشون نیستن می خوان یکی را بدبخت کنن درحالی که من به جز شوهرم به هیچ مردی نگاه نمی کنم
هیچ کس با یه بار دیدن عاشق نمیشه
آخه خودش میکه بایه باردیدن عاشق شدم .من اصلا نمی شناسمش نمی خوام هم بشناسم بلاکش کردم ولی فکر می کنم زنش رو هم ول کرده هی منو نفرین می کنه میگه تورو وشبمو گرفتی اخه این کار درستی اغفال کردن زن مردم نمی دونم چی می خواد از زندگی من .چون من موقعیتی که در منطقه دارم نمی تونم سرو صدا را ه بندازم آبروم میره
سلام من متاهل هستم ده ماه پیش یه اقای متاهلی به من پیام داد که منو دوست داره ده ماه هی پیام میده که میخواد منو ببینه از او اسرار از من انکار من نمی خوام ببینمش الان سه روز پیش میگه یه بار رابطه می خواد منم فش دادم به شوهرم گفتم می ترسم بیاد خونمون من نمی شناسمش شوهرم میگه هیچ غلتی نمی تونه بکنه ولی من می ترسم به خانواده من ضربه بزنه راهنماییم کنین
من مجردم و ۴۲ سالمه مدتی هست که خانم جوان متاهل که یک دختر بچه هم داره میاد دم مغازم خرید کنه ..کاملا مشخصه که بهم علاقه داره من هم یک آدم پایبند به اعتقادات هستم حتی مدتی هم هست که اصلا بهش نگاه نمیکنم ولی وقتی میاد پاهام سست میشه خدا منو ببخشه ؛فکر فاسد به سرم میزنه من کلا شرایط ازدواج ندارم. چیکار کنم ؛ بهش بگم دیگه نیاد خرید کنه.؟
خدایا کمکم کن…رابطه با زن شوهردار گناه سنگینیه
رابطه ای که اولش پای هوس درمیون باشه این اتفاق میافته اما عشقی که توش هوس نفوذ نکنه ابدی هست
آخی خیلیها همین مشکل دارن ولی مردها همش هوس بازن اعتماد نکنید
فکر میکردم تنهام
بنده با یه خانم متاهل در محیط کار عاشق همدیگه شدیم البته خط قرمزها رو برای هم تعریف کردیم وفقط عشق و عاشقی است الان نزدیک یک ساله ،هیچ ارتباط دیگه ای نداریم و نمیتونیم ارتباطمون رو هم قطع کنیم ،لطفا راهنماییم کنید
شما متاهل هستید و بنظر میرسه عاشق همکارتون شدید که ایشون هم متاهل هستند. شما چندین بار تلاش کردید که علاقتون نسبت به ایشون رو از بین ببرید و فاصله بگیرید اما موفق نشدید. اما سعی کردید که تمامی مرزها رو رعایت کنید و فاصلتون رو از ایشون حفظ کنید.
در اولین مرحله توصیه میکنم که رجوع کنید به رابطه خودتون با همسرتون. بسیاری از خیانت ها و یا عشق های به غیر در نتیجه کمبودهای موجود در رابطه با همسر شکل میگیره. سعی کنید که تشخیص بدید که چه کاستی ای موجب سوق شما به همکارتون شده.
سپس تلاش کنید که در مورد این مسئله و کمبود با همسرتون صحبت کنید و در راستای حل مسائلتون و نقض های رابطتون گام بردارید. هر چه رابطه خودتون به همسرتون رو تقویت کنید احتمال و امکان فاصله گرفتن شما از معشوقتون هم بیشتر میشه.
در مرحله بعد به طور صادقانه با همکارتون صحبت کنید و بیان کنید که نمیتونید به این رابطه ادامه بدید و لازمه که یکسری مرز بین شما ایجاد بشه. در صورتی که یکی از طرفین پایبند به مرزها نشد و یا خطایی کرد نفر دیگه اون طرف رو به عقب برونه.
برای مثال تلاش کنید که در محیط کار از هم فاصله داشته باشید و یا با همدیگه تنها نشید. صحبت هاتون رو کاملا محدود کنید و در حد لزوم در مورد مسائل کاری صحبت کنید.
علاوه بر اینها کمک گرفتن از یک فرد متخصص مثل یک روان شناس و یا یک مشاور خانواده میتونه برای وضعیت شما اهمیت ویژه ای داشته باشه. فرد متخصص به شما کمک خواهد کرد که علت جذب شدن شما به همکارتون رو بررسی کنید و سپس با ریشه یابی این مسئله برای فاصله گرفتن از ایشون توانمند بشید. علاوه بر این مشاور خانواده و یا روان شناس به شما کمک خواهد کرد که رابطتون با همسرتون رو هم ترمیم کنید و بتونید رابطه ای همراه با رضایت رو در کنار همسرتون داشته باشید. بنابراین برای مراجعه به یک متخصص تعلل نکنید. تمامی رازهای شما پیش متخصصتون محفوظ خواهد ماند و تمامی اهداف متخصص شما حل مسئله شما خواهد بود.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
سلام وقت بخیر عاشق زن متاهل شدم اون هم به من همینطور بود ولی یه مدت دیگه باهاش حرف نزدم چطور میتونم دیگه بهش فکر نکنم چون میدونم عشقش دروغ هست
سلام من خانم متاهل هستم الان یازده سال زندگی میکنیم اوایل شوهر اصلا بهم محبت و توجه نمیکرد من خیلی عذاب میکشیدم الان ۵ سال پیش چون شوهرم بیکار بود یه آقایی را دیدم که فکر کردم متشخس ازش کمک خواستم اونم شمادمو گرفت بعد از چند روز بهم هی پیام داد ومن مجذوبش شدم وباهم تا دوسال بودیم،من دخترم الان ۱۰سالشه ۴ سالش بود که باهم بودیم دخترمم میدونه ولی الان فقط بهم پیام میده ومنتظر دخترم بره مدرسه که من برم پیشش،ولی من الان دوسال که پشیمونم واحساس گناه میکنم ولی اون دست بردار نیست وقتی مزگم نمیخوام باشم میگه میرم در مدرسه دخترت را میبینم،یا میام پیش شوهرت منا تهدید میکنه انگار مریض واقعا،تو رو خدا بگید چکار کنم از زندگیم بره بیرون
خیلی سخته،خیلی بده، خیلی زجر آوره،کمبود محبت کمبود توجه جنگ و دعوا آدم هم نبودن رفیق نبودن خوب نبودن برای هم انتخاب اشتباه و …. دلیل این اشتباهاته. خدا هیچ کسی رو در این شرایط قرار نده. وقتی ازدواج می کنید مراقبت کنید از رابطه تون. رابطه نگهداری میخواد. تو را به خدا بهش نزدیک نشید رابطه سمی و زجر آوره.لعنت به همه عشق های ممنوعه. به حق همه نیکان عالم خدا هر کسی گرفتار این مصیبته نجات بده?
همتون دیوانه اید یعنی چی عاشق زن متاهل شدید آخر زمانه برید خودتونو پیدا کنید که بدجور خودتونو گم کردید این حرفا چیه خدایا توبه
این رو همیشه در نظر داشته باشید که همه ی آدمای این کره زمین تنها هستن هیچ کس نمیتونه احساس و درون واقعی کسی رو بفهمه و ببینه .هیچ کس تا ابد در کنارتان نیست همه ی آدما میان و میرن پی فقط خودتون هستید که می مانید تنهایی خیلی بهتر از این است که با زندگی و شرف کسی بازی کنید
سلام ، لطفا بفرمایید جواب منطقی با مردی که ادعای عاشقی به مدت ۶ سال به خانم شوهر داری که از لحاظ فرهنگ و تحصیلات بالاتر است چیه؟ متاسفانه مرد قبول نمیکنه و مدام اصرار به پاسخگو بودن خانم از لحاظ پیامی داره؟ خواهشا راهنمایی بفرمایید که تکلیف این خانم چیه و باید چطور برخورد کنه
سلام اون نه تنها عاشق جایگاه و تحصیلات شما شده بلکه بیشتر حس شهوت و جنسی به طرف مقابل پیدا میکنه جوری که افسار احساساتش بعد از چندی از دستش بخاطر حس جنسیش خارج میشه،شما نباید به پیامش جواب بدید و خط خودتون رو هم بعد از روندنشون عوض کنید.بی میلی و سرد رفتار کردن و حتی اعلام انزجار بهترین راهه.
با سلام
منم عاشق یه زن شوهر دار شدم خودم هم زن دارم نمی دونم چیکار کنم عاشقشم دیونه شم همش بهش فکر میکنم ولی هنوز چیزی بهش نگفتم
من تویه سفر عاشق زن متعحلی شدم واون هم عاشق من شده وخیلی دوسم داره چوری هست که هروقت از خواب بیدار میشم اول اون به فکرم می رسه چه کار کنم که از فکرش درام
با عرض سلام من چندین ساله عاشق که نه حس جنسی به زن فامیل مون بستم یعنی وقتی می بینمش میخوام زوری ببرمش حتا کار به جایی کشید نقشه براش ریختم خیلی وقتا خواب می بینم دارم باهاش رابطه جنسی برقرار میکنم همه اینا از جایی شروع شد تو 18 سالگی یبار لخت شودیدم از اون به بعد دیگه شب روز ندارم 2 سال هستش دارم میترکم چیکار کنم راهی چاره ای نداره وقتی بهش فک میکنم یجوری دیونه میشم بدجوری حس جنسی بهش دارم یجوری بهش حس دارم دیگه تا الان یدونه دوست دختر هیچی به هیچکس حس ندارم فقط این حاضرم کل دنیامو بدم ولی یک شب با من باشه
عاشق زن شوهر دار شدم اونم منو دوست داره خیلی وابسته شدیم هر دوتامون. ۲۱سالمه ولی اگه نگاه گنی میگی ۲۷ زن هم ۲۷ سالشه بچه هم داره منم مجردم اونم منو دوست داره منم اونو هر روز بیرونیم
سلام.اقا این بحث عاشق شدن به زن مردم رو بزارید کنار.باور کنید این عاشق بازی بد ضربه ای به آدم میزنه یعنی بعضی وقتا شاید کسی که عاشق،شده تا مرز خود کوشی بره
این یه حقیقته زنی که شوهر داره اگه بخواد وارد رابطه بشه و به شوهرش خیانت کنه قطعا به شما هم خیانت میکنه چون دیگه واسش عادی شده.
کسایی که عاشق شدن و میخوان از فکر طرف بیان بیرون به نظر من بهترین کار آرامش فکر و روحشونه میتونید با مدیتیشن روح خودتون رو به آرامش برسونید راه حل من اینه که مدیتیشن کنید
منعشقیکزنشوهردارشدمخودممتاهلهستمچکارکنمنظرشم
من عاشق زن متاهل شدم همیشه میخام بهش پیام بدم اونم بدیش نمیاد اما او اصلا جواب پیام نمیده فقط میخواهد من بهش پیام بدم اما خودم متاهل هستم اصلا دوست ندارم وارد گناه بشم اما دوست دارم اصلا بهش فکر نکنم اما فکرم درگیره لطفا راهنمایی کنید ممنون
سلام…شوهرم با زن متاهل دوسته اما نمیدانم اون واقعا بخاطر هوس بازی باش دوسته یا واقعا اون دوست داره …چند باری با اون رفت بیرون و تا الان با چت کردن و تلفنی صحبت میکنه خواهشا لطف کنید منو راهنمایی کنید ک چطوری با شوهرم حرف بزنم ک دست از این کارها بردارد
با عرض سلام خدمت دوستان نمیدونم عشق و عاشقی رو ازکجاها میارن برین عموجان عاشق خودتون باشین نه ناموس مردم؟درسته عاشقی بعد دردیه همرو قبول دارم::بزارید ازخودم بگم من دردورانه مجردی عاشق زنی شدم که باهم خیلی صمیمی شده بودیم ناگفته نمونه شوهرداشت ومنم ازگناه واعذاب وجدان واقعن نمیدونستم کمکم بزرگ ترها بهم میگفتن فلانی کاره خوبی نیست منم خدای به نیمه سال نکشید رفتم پای دیگ امام حسین دعاکردم وتغاضا کردم یا حسین این زن وازم بگیر ازت خواهش میکنم وواقعنم آقام حسین کمکم کرد خیلی ازش متنفر شده بودم هرموقه میدیدمش حالم بهم میخورد خلاصه بعد از مدتی ازدواج کردم و خداوند همسرخوبی بهم دادالاهی که هرچی ازخدامیخواد بهش بده اینم بگم بقوله قدیمی ها پاخوری بعدی داره ؟نمیخوام بگم من نمیدونستم هیچ مشکلی برام بوجود نیاورد نه عزیزم چنان پای خوردم که هر موقع یادم میاد میگم خدایا گوه خوردم ولی از موقع ای توبه کردم دیگه توبمو نشکستم وخداوندم منو بخشید ؟وخداروهم روزی هزار مرتبه شکر میکنم
میخام از رابطه با زن شوهر دار بیام بیرون کمک کنین بهم لطفااااااااا
هیچ کس به جز خودت نمیتونه کمکت کنه البته بعد از خدا فقط اینو بدون و مطمعن باش وقتی با زن متاهل وارد رابطه میشی چوب کارتو میدی تو همین دنیا اگه مجردی که هیچ اگه نه وقتی زن گرفتی همین بلا سر خودتم میاد من تجربه کردم بخاطر همین میگم از همون دست بدی از همون دست پس میگیری
بنظر من که همه زنها مثل هم هستند حالا کمی زیبانر یا زشتتر و بد اخلاق تر و یا خوش اخلاق تر . این حس علاقمندی ها عشق نیست . عمدتا احساسات عاطفی و عشق به زیبایی و زیبا دوستی است که بجز در زن در سرتاسر عالم زیباییها فراوانند. . کافیه تفریح و مسافرت و فیلم دیدن و ورزش و کتاب خوندن وقتتون پر کنه. زندگی نرمال نرمال میشه . خدا هم حتما کمک میکنه . خودش قول داده. شک نکنید.
چ همه عشقو عاشقی دیدگاه نوشتین ، گول عشق و عاشقی نخورید همش وابستگی عاطفیه فقط ، عشق چیه عاشقی چیه ، همش فقط حرفه مفته ،
من شخصا ب هیچی ش اعتقاد ندارم من ک مادرم حتی عاشق بچه م نیستم خودمو بیشتر ازون دوست دارم
با قسمت اول دیدگاه تون موافقم ولی خیلی ببخشید با قسمت آخرش نه یه مادر واقعی بچشو از جون خودش بیشتر دوست داره من خودم یه مادرم نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی وقتی یاد فداکاری مادرم میوفتم که واسه بچه هاش کرده میشه گفت بچشو از خودش بیشتر دوست داره من تو سن ۱۷ سالگی مادرمو از دست دادم ولی مطمئنم اون تو اون دنیا به فکر بچه هاشه اینارم گفتم که بدونید عشقی که فقط میشه هر کجا و تو هر شرایطی روش حساب کرد عشق مادر به فرزندانشه و بس یه عشق واقعی که اگه از دستش بدی هیچ چیز جاش و پر نمیکنه تا روز مرگت
سلام اسم من علی ۲۰ سالمه عاشق یه زن متاهل شدم اونم عاشق منه اون اسمش سمیرا است ۲۲ سالشه ۲ ساله ازدواج کرده الان با شوهرش با هم هرروز دعوا میکنند شوهرش بهش خیانت کرده اونم به خاطر تلافی اش با من وارد رابطه جنسی شده میخوام کمکم کنید از این رابطه دست بردارم
من عاشق یه زن ۲۷ ساله هستم که چند سال باهاش در رابطه بودم ما اینقدر به هم وفاداری داشتیم که نمیتونیم بدون هم باشیم باید هر چند روز یک بار همدیگه رو از نزدیک ببینیم .با شوهرش مشکل داره و چون وکالت طلاق باهاش نیست نمیتونه جدا بشه الان یک ساله رابطه نداره ولی اجباری به خاطر یه دختر بچه ۵ ساله باهاش زندگی میکنه اون مرد در حضور زنش با یه زن دیگه رابطه داشته و زن سابقش که میشه عشق من ازش متنفر شده در حدی که آلرژی پیدا کرده وقتی میبینتش حالت اتحوع میگیره الان در جریان طلاق گرفتن هست به خاطر رسیدن به من و آزادی از این زندگی نکبت بار الان مشکل منای. مشکل من این است که خانوادم رضایت ندادن با این شخصیت ازدواج کنم من هم به همین دلیل حاضر شدم قید همه رو بزنم ولی به عشقی که دارم برسم چه راه کاری وجود داره که به خانوادم بفهمونم من نمیتونم بدون اون رندگی کنم نمیخوام هیچ کس تو زندگیم باشه
من این شیش سال عاشق شدم خیلی میخوامش خیلی هم مشکلات بین ماافتادخیلی هم خرابکاری میکنندهر کاری میکنم نمیتونم جدابشم ازبس که عاشقشم روزی که بحث میکنیم حالم خراب میشه دوست دارم خودم بکشم موهام سفیدشدن خودش هم من دوست داره ولی نشون نمیده چندبارمیخوادطلاق بگیره که باهم ازدواج کنیم بعدنظرش عوض میشه نمیدونم چکارکنم خیلی اذیتم خواب ندارم راحتی ندارم دوست دارم همش پیشش باشم
من این شیش سال عاشق شدم خیلی میخوامش خیلی هم مشکلات بین ماافتادخیلی هم خرابکاری میکنندهر کاری میکنم نمیتونم جدابشم ازبس که عاشقشم روزی که بحث میکنیم حالم خراب میشه دوست دارم خودم بکشم موهام سفیدشدن خودش هم من دوست داره ولی نشون نمیده چندبارمیخوادطلاق بگیره که باهم ازدواج کنیم بعدنظرش عوض میشه نمیدونم چکارکنم خیلی اذیتم خواب ندارم راحتی ندارم دوست دارم همش پیشش باشم
سلام .همسر من قبلا زن داشته و من هم شوهر اون سوپر مارکت سر کوچه بود و منو میشناخت زمانی که فهمید دارم طلاق میگیرم شمارمو گیر آورد و بهم پیام داد و دوست شدیم اون گفت من زنم رو دوست ندارم و یه حس وابستگی بیشتر نیست بعد عاشق هم شدیم و اون و زنش درخواست طلاق دادن البته شوهر من نگفت بریم طلاق بگیرم و زنش گفت جدا بشیم و اینم چون خیلی غرور داره رفت …زمانی که دوست بودیم از طرف خانواده من (مادرم )زیاد بهمون گیر میدادن و چند بار کتک زدن شوهرم رو خلاصه حریف ما نشدن و ما سه ماه بدون عقد باهم زیر یه سقف زندگی کردیم چون عده من رد نشده بود اونا هم تو اون مدت طلاق گرفتن بعد طلاقشون و رد شدن عده من ما عقد کردیم و بعد محضری و به زندگی ادامه دادیم اما شوهرم همش عرق میخورد و ناراحت بود و من ربط میدادم به اینکه به زن ثابقش فکر میکنه و همش دعوامون میشد بعد کم کم این قضیه ها رد شد و مشکلات دیگه مون شده بود عرق و سر هر بحثی دعوا …عرق رو گذاشت کنار .چند سال مستاجر بودیم و بعد اومدیم تو خونه های من زندگی کنیم چون من از خودم خونه دارم از وقتی اومدیم اینجا بحث هامون زیاد تر شده من بد دل هستم و اونم همین طور من آنقدر دوستش دارم که به همه چیش حساس ام توی این آخرین دعوا بهم گفت دیگه اصلا نمیخوامت و حتی دستشو روی قرآن گذاشت و گفت ریدم روت برو قبلا هم میگفت جدا شدیم اما این بار خیلی خیلی از ته دل حرف زد و مدام تکرار کرد که نمیخوامت و حتی چند روز بعد که آروم شد گفتم قسمت راست بود گفت آره هنوزم میگم سر حرفم هستم چند وقته میل به رابطه جنسی نداره و سمتم نمیاد حتی منو بغل معمولی هم نمیکنه و باهام بد شدت سرد و میگه برام مهم نیستی چیزی هم از خیانت ازش ندیدم و هروقت چک کردم در مغازه بوده یا تلفن همراهش هیچی ن
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت همه دوستان عزیز.به نظر من شاید اولش یک پیام ساده هست که به هم میدید اما مشکلی که میاره شما وابستگی کاذب به هم پیدا میکنید .این وابستگی باعث میشه اون زن از شوهرش سرد بشه و کم کم زمینه شک کردن شوهرش به اون میشه و زندگیش نابود میشه .از من به شما نصیحت هیچ وقت با زن شوهردار وارد هیچ رابطه ای حتی مجازی هم نشید چون شما رو نابود میکنه .چند وقت سخته خودتو با تفریح و چیزهای دیگر .درگیر کن و از خدا از ته قلب کمک بخواه و مطمن باش از ذهنت میره
آقا شما که مرد هستید واقعا باید این جور جاها روشنگری کنید تا مردان نتوانند از زن های احساسی که بیشتر شون دنبال محبت هستند استفاده جنسی ببرند ممنونم ازتون
سلام من حدود یک سال پیش با دختری وارد رابطه شدم البته فقط مجازی که اولش اون بهم پیم داد در اواسط رابطه بهم گفت عقد کرده با پسرعمش ولی قصدش جداییه . اما همینطور گذشت تا اینکه عید عروس شدن و من خیلی افسرده شدم و بعد از عروسی هم بهم پیام دادن ولی رابطمون به خوبی دوران قبل عروسی نبود . شوهر این خانم دوسال ازش کوچیکتره و بارها بهش خیانت کرده و این خانم بشدت اخساس تتهایی میکرد و با صحبت با من اروم میشد من از روی دلسوزی باهاش بودم و بهش تو کاراش مثلا دانشگاه یا کار اینترنتی اگه داشت کمک میکردم چون کارم کلا در زمینه اینترنته . ولی کمکم بهش علاقمند شدم و رابطمون کلا عاطفی شد . هفته گذشته کلا اصمیم گرفتم ارتباطم رو قطع کنم چون عداب وجدان داشتم و نمیخواستم باعث خراب شدن زندکیش باشم . ولی دلتنگ میشم شدیدا و به هیچ دختری نمیتونم فک کنم . تو کارام تمرکز ندارم و همش دلشوره دارم . نمیتونم از فکرش دربیام خیلی دوسش دارم و دوریش و ایتکه هیچوقت نبینمش داره منو میکشه. با این حسم چیکار کنم. آیا نباید هیچوقت ببینمش؟
من میگم ولش کن سرت را باچیزهای دیگه گرم کن برو بیرون برو گردش این حس ها حس عاشقانه نیستن
ولش کنم تو هستی پایه
بسوزه عاشقی ،داداش معتاد شدی،ترک کن ،از اولش نباید وا میدادی الان تا میتونی فرار رو به جلو کن که بهش فکر نکنی
قضاوت نگنید . هر کسی دوست نداره نکنه همه تو این دنیا آزادن و تمام
آزاد که نیستیم یعنی واقعا کسی با ناموست رابطه داشته باشه واست مهم نی مثلا با زنت یا خواهرت یا مادرت
کار از قضاوت گذشته همه کامنتارو بخونی متوجه میشی مد شده همه عاشق سینه چاک زن شوهر دار شدن همه خط قرمزا رد شدن منم خودم یه زن متاهلم ۳۳ سالمه پیشنهادهای دوستی الان که دارم مجرد بودم نداشتم دلیشم کاملا واضح هست
آفرین مهرداد
مرد متاهل که ندیدن زن متاهل را تو دلش کنه…خدا لعنت کنه چنین عشقای را…آخرش فساده
چیه منظورتون،آوا خانم متوجه نمیشم
عاشی یه زنی شدم متاهله بدجور دلمو برده شب روزم شده فکر کردن به اون حتا اکثرا خوابش میبینم وقتی چشام بهش میفته دلم روزها و شب ها فقط نگاش کنم این وضع خیلی داره اذیتم میکنه
ای بابا چرا زن متاهل به خدا همش هوسه
مدت زیادیست عاشق زنی متاهل شده ام و روم نمیشه حرفمو بهش بزنم. از طرفی میدونم اگه چیزی بهش بگم دردسر میشه. احساس بدی دارم ولی هر وقت بهش فکر میکنم احساس لذت دارم. چاره چیه؟
مطمئنی عاشقی ؟ یا فقط حس جنسی است ؟
سلام عذرخواهی من بپذیرید خانمها اگه غر نزنید روح روان مردا آزار ندید
ازدیاد من مردها هم دل کنده نمیشن ازتون غرور اجازه نمیده احترام بگذارید آراستگی برامرد مفید اطاعت از مرد واجب درصورت غرور بزاره البته من الله توفیق
سلام ، یه زن شوهردار بهم تلگرام پیام داد ، یک سال تمام هر کاریش کردم که تورو خدا برو، نرفت ، انقدر وایساد که همه زندگی منو نابود کرد ، استرسایی کشیدم که قابل وصف نیست، همه موهای سرم ریخت، انقدر وایساد تا منو گرفتار خودش کرد، بعدم با بیرحمی تمام ولم کرد و رفت، الان ۶ ماهه فقط آرزوی یه خواب راحت یا یه دقیقه فکر نکردن به اون را دارم، توروخدا گول نخورید ، اینجور زنا از شیطان هم بدترند
چی کار کنی دل دیگه
منم هشت سال با زن متاهل بودم بعد در نهایت بی رحمی ولم کرد الان دو سال هست ذهنم در گیر هست حالا چکار کنم نمی تونم فراموشش کنم نه می تونم زن بگیرم نه بر میگرده
بهش بگو طلاق بگیره بعد تو بگیریش به همین راحتی ۸ سال جنایت من موندم چطور رسوا نشدید
ولی این جوری نیست بنظرم مرد از زن بدت تره منم عاشق یه مرد مجرد شدم ولی اون منو ول کرد نامن ولی ناراحتم نیستم چون هق بااون بود
خوبه منم عاشق زن متاهلم ولی حیف هیچ کس پا نمیده
ولی این جوری نیست بنظرم مرد از زن بدت تره منم عاشق یه مرد مجرد شدم ولی اون منو ول کرد نامن ولی ناراحتم نیستم چون هق بااون بود
به درک رفت که رفت خودتون ناراحت نکنید هر کسی لیاقت خودشو داره
واقعا
چه انتظاری داری اون به شوهرش وفانکرد بیاد به تووفاکنه
همیشه ارتباط وقتی با استرس باشه خیلی لذت بخش
باید رید به دلی که به زندگی دیگران گند میزنه،خاک بر سر بی مغزی که یه جو عقل توش نیست،نزن بر در کسی که میزنن به درت