خانه / پرسش و پاسخ روانشناسی کودک / موضوعات روانشناسی کودک
روانشناسی کودک

موضوعات روانشناسی کودک

مطالب اصلی روانشناسی کودک شامل این موضوعات می باشد:

• روانشناسی کودک چیست؟
• اهمیت درک روانشناسی کودک
• چگونگی درک روانشناسی کودکان
• اختلالات روانشناسی دوران کودکی

بر اساس نظریات روانشناس برجسته، زیگموند فروید، نوزادان در ابتدا تحت تأثیر محرک‌های غریزی و غیرارادی قرار می‌گیرند، ولی کم‌کم با تقلید از ارزش‌ها و قوانین والدین خود روش واقع‌بینانه‌تری را انتخاب می‌کنند. این موارد نقش بسیار مهمی در روند افزایش هوشیاری و آگاهی کودک ایفا می‌کنند.
یکی از مهم‌ترین مواردی که به‌عنوان والدین حتماً باید روی آن کار کنید، درک و شناخت روانشناسی کودک است. خیر، نیازی نیست که در حیطه فرزند پروری مدرکی کسب کنید. تنها کاری که می‌بایست انجام دهید، فهمیدن موضوعات ساده‌ای است که به شما می‌گوید فرزندتان چه چیزی دوست دارد و یا از چه چیزی متنفر است، چه چیزی او را می‌خنداند و یا می‌گریاند و چه چیزی او را تشویق و یا دلسرد می‌کند.
در این مقاله از سایت مشاوره باما نکاتی در مورد روانشناسی کودک برای شما والدین بیان شده  که به‌راحتی بفهمید در ذهن کودک شما چه چیزی می‌گذرد.

روانشناسی کودک چیست؟

روانشناسی کودک مهم‌ترین بخش روانشناسی رشد است و موضوعی بسیار گسترده در حوزه روانشناسی محسوب می شود. روانشناسی کودک هم‌چنین یکی از مباحثی است که به‌وفور موردتحقیق و مطالعه قرارگرفته است. این شاخه تخصصی از روانشناسی بر روی فرایند روانشناسی کودکان از بدو تولد تا نوجوانی تأکید می‌کند. علاوه بر این، به تغییرات روانشناسی کودکان از بدو تولد توجه می‌کند.
حیطه این مطالعه متشکل از مهارت‌های حرکتی ، رشد شناختی ، مهارت‌های زبانی ، رشد اجتماعی و رشد عاطفی کودک است.

نیاز به درک روانشناسی کودک

والدین هر یک برای تعبیر و تفسیر توانایی‌ها و مهارت‌های کودک خود روش خاص خود را دارند. زمانی که درک و فهم کافی از کودک خود ندارید، به‌اشتباه او را قضاوت و یا تعبیر می‌کنید. گاهی اوقات این تعابیر و قضاوت‌های اشتباه بی‌خطر هستند، ولی اکثر اوقات خطرناک و آسیب‌رسان می‌باشند. والدین نقش بسیار مهمی در رشد روانشناسی کودک خود ایفا می‌کنند. عدم آگاهی در مورد رشد کودک اغلب منجر به درک و شناخت ناکافی از کودک شده و موجب بروز رفتارهای نامناسب با کودک می‌گردد.
دکتر براندا ولینگ، پروفسور و محقق دانشگاه میشیگان طی تحقیقی نشان داد، کودکان مستقیماً تحت تأثیر مدت زمانی هستند که پدر یا مادر برای رشد کودک صرف می‌کنند. بنابراین والدین می‌بایست در مورد مراحل مختلف روانشناسی کودک آموزش ببینند تا درنهایت بتوانند در مورد روند رشد ذهنی و عاطفی کودک خود نقش مؤثری ایفا کنند.

نکاتی برای درک و شناخت بهتر روانشناسی کودک

روان شناس معروف “ژان پیاژه” می‌گوید: ” ازنقطه‌نظر اخلاقی و منطقی، کودک نه خوب به دنیا می‌آید و نه بد، بلکه سرنوشت کودک قابل‌تعیین است.” فرزند پروری موضوعی فراتر از فراهم نمودن احساس راحتی برای کودک است. یعنی فرزند پروری شامل تأمین نیازهای عاطفی و تأمین امنیت کودک نیز می‌شود.
در اینجا، به چند نکته اصلی و مهم در مورد روانشناسی کودک اشاره می‌کنیم که به درک بهتر والدین از کودک کمک می‌کند:

مشاهده امری کلیدی در روانشناسی کودک است

یکی از ساده‌ترین و حتی مؤثرترین روش‌های یادگیری روانشناسی کودک “مشاهده” است. شما به عنوان والدین کودک باید نسبت به کاری که فرزندتان انجام می‌دهد و یا حرفی که می زند، علاقه نشان دهید. فعالیت‌ها، جملات و خلق و خوی کودک را به هنگام خوردن غذا، خوابیدن و بازی کردن زیر نظر بگیرید. به خاطر داشته باشید کودکان منحصربه‌فرد هستند و هر کودک شخصیت خاص خود را دارند(حتی زمانی که کودک رشد می‌کند و بزرگ می‌شود). درنتیجه کودک خود را با کودکان دیگر مقایسه نکنید؛ چراکه این مقایسه نه‌تنها موجب ایجاد استرس در والدین بلکه سبب احساس سرخوردگی در کودک نیز است.
از خود سوالاتی بپرسید که به شما در روند شناخت و درک روانشناسی کودک کمک کند.
• کودک بیشتر تمایل دارد چه‌کاری انجام دهد؟
• زمانی که مجبور به انجام کاری است که علاقه‌ای به آن ندارد، ازجمله خوردن سبزی، زود خوابیدن، انجام دادن کارهای خانه و غیره چه رفتاری از خود نشان می‌دهد؟
• کودک چقدر اجتماعی است؟ آیا تمایل دارد چیزهای جدیدی امتحان کند و آن را با دیگران به اشتراک بگذارد؟
• آیا توانایی سازگار شدن با تغییرات ایجادشده را دارد؟ چقدر می‌تواند خود را با محیط اطرافش تطبیق دهد؟
زمانی که به این سؤالات پاسخ می‌دهید، به خاطر داشته باشید که کودک خود را قضاوت نکنید. تنها او را مشاهده کنید تا نسبت به رفتار کودک شناخت بیشتری پیدا کنید.

به‌اندازه کافی برای کودک خود زمان بگذارید

امروزه والدین بسیار پرمشغله هستند. انجام دادن چند کار با هم این فرصت را برای آن‌ها فراهم می‌کند تا هم‌زمان به چند موضوع رسیدگی کنند، یکی از این موضوعات هم تربیت کودک است. اگر جزء این دسته از والدین هستید، اکنون وقت آن رسیده که روش تربیتی خود را تغییر دهید.

اگر می‌خواهید درک بهتری از روانشناسی کودک خود داشته باشید، حتماً می‌بایست برای آن‌ها وقت کافی بگذارید. به عنوان مثال:
• زمان صرف شام و یا مسیر رفت‌وبرگشت مدرسه کودک کافی نیست و کیفیت چندانی ندارد. می‌بایست زمان مخصوصی را به صحبت کردن و بازی با کودکان اختصاص دهید و ساعات باکیفیتی را با کودکان سپری کنید تا درک بهتری از روانشناسی کودک پیدا کنید.
• صحبت با کودکان سبب می‌شود تا در مورد اتفاقاتی که در مدرسه و خانه برای آن‌ها می‌افتد اطلاعات بیشتری بدست بیاورید. مثلاً، نسبت به موسیقی‌ها و برنامه‌های تلویزیونی موردعلاقه‌شان آگاهی پیدا کنید و بفهمید که چه چیزی آن‌ها را هیجان‌زده می‌کند و به وجد می‌آورد.
• منظور از زمان باکیفیت این نیست که همیشه با کودکان صحبت کنید و یا کار خاصی انجام دهید. گاهی اوقات فقط لازم است کنار کودک خود بنشینید و به‌آرامی حرکات و رفتار کودک را زیر نظر بگیرید و شخصیت کودک خود را کشف کنید.

کودکان به توجه کامل والدین نیاز دارند

زمانی که تصمیم می‌گیرید زمانی را با فرزند خود سپری کنید، فقط برای همین کار برنامه‌ریزی کنید. فرزندان مستحق توجه کامل شما هستند. زمانی که قصد دارید با کودک خود صحبت کنید، چنانچه در حال آشپزی، رانندگی و یا انجام کاری باشید، نمی‌توانید تمام و کمال توجه خود را معطوف کودک کنید و درنتیجه فرصت‌های مهمی را از دست خواهید داد.
حداقل برای یک فعالیت برنامه‌ریزی کنید تا بتوانید به‌طور اختصاصی و منحصراً برای کودک وقت بگذارید. زمانی که تمام و کمال برای او وقت می‌گذارید، کودک احساس امنیت و ارزشمندی می‌کند و می‌تواند ارتباط بهتری با شما برقرار کند.

به محیط اطراف کودک توجه کنید

تحقیقات روانشناسی انجام‌شده حاکی از آن است، نگرش و شخصیت کودک تا حد زیادی در محیطی که در آن پرورش‌یافته شکل می‌گیرد. به‌منظور شناخت بهتر رفتار کودک، می‌بایست به محیطی که کودک در آن قرار دارد توجه داشته باشید.
هم‌چنین تحقیقات روانشناسی انجام‌شده نشان‌دهنده تأثیر محیط زندگی بر روند رشد مغزی کودک است. این موضوع به‌نوبه خود بر روند رشد مهارت کلامی و مهارت شناختی کودک هم تأثیر می‌گذارد.
عمدتاً رفتار کودک به نوع رفتار افرادی که پیرامون او هستند و نوع تعامل آن‌ها با کودک بستگی دارد. وقت بگذارید و با محیط خانه و مدرسه کودک خود بیشتر آشنا شوید. به‌عنوان‌مثال، اگر کودک پرخاشگر است و یا از اجتماع دوری می‌کند، باید ببینید چه چیزی و یا چه کسی بر نحوه رفتار کودک تأثیر گذاشته است.

درک و فهم چگونگی عملکرد مغز کودک

ممکن است والدین اغلب با روانشناسی کودک خود آشنا باشند، ولی هیچ‌گونه اطلاعاتی در مورد نحوه عملکرد مغز او ندارند. مغز کودک بر اساس تجربیات کودک شکل می‌گیرد و همین موضوع درنهایت بر شیوه رفتار کودک در محیط‌های متفاوت تأثیرگذار است.
درک و فهم چگونگی عملکرد مغز کودک به شما کمک می‌کند اطلاعات مفیدی در مورد رفتار کودک ، مهارت تصمیم‌گیری کودکان ، مهارت اجتماعی کودک ، قدرت استدلال کودک و مهارت شناختی او به دست آورید.
تجربه‌های اشتباه منجر به نقش‌پذیری واکنش‌های منفی در ذهن کودک می‌شود و همین امر تأثیرات بدی در روند رشد کودک دارد. شناخت نحوه عملکرد مغز کودک کمک می‌کند تا این تجربه‌های منفی را تغییر دهید و یا آن‌ها را به فرصت‌ها و تجربه‌های مثبت تبدیل کنید.
بر اساس گفته‌های دانیل جی سیگل، نویسنده کتاب ” مغز کامل کودک ” ( دوازده راهکار تحول گرایانه برای پرورش ذهن در حال رشد کودک)، شما می‌توانید محیطی را برای کودک خود فراهم کنید تا او یک زندگی عاطفی و اجتماعی سالم را تجربه کند و او را طوری تربیت کنید که بتواند با کمک درک عملکردهای مغز خود، موقعیت‌های مشکل را به سهولت مدیریت کند.

به حرف کودک خوب گوش کنید

زمانی که با فرزند خود مکالمه می‌کنید، صحبت کردن خوب است، ولی گوش دادن هم امر بسیار مهمی است. مکالمه‌ای را آغاز کنید و اجازه دهید که کودک صحبت کند و سپس با دقت به حرف‌های کودک گوش دهید. کودکان نمی‌توانند حرف‌های خود را به‌وضوح بیان کنند، به همین دلیل می‌بایست به کلماتی که ادا می‌کنند و علائم غیرکلامی که به کار می‌برند، توجه کنید.
روی این موارد تمرکز کنید:
• لحن صدای کودک : نحوه تأکید آن‌ها بر یک کلمه و یا عبارت
• شیوه بیان کودک : طرز بیان کودک به شما می‌گوید که چه احساسی دارند. سعی کنید زمانی که کودک در مورد موضوعاتی که به آن علاقه دارند، از آن می‌ترسند و یا اضطراب دارند، صحبت می‌کند، با احساسات کودک روبه‌رو شوید و با آن‌ها همدردی کنید.
• زبان بدن کودک : به برقراری ارتباط چشمی، چگونگی استفاده از دست‌ها و حالت بدن کودک در حین گفتگوی او دقت کنید.
نه‌تنها باید به حرف‌های کودکان گوش کنید بلکه باید به آن‌ها اجازه دهید احساس کنند شنیده و جدی گرفته می‌شوند. نسبت به حرف‌هایی که می‌زنند آگاه باشید و طوری وانمود کنید که احساس کنند صحبت‌هایشان را متوجه می‌شوید. چنانچه حرف‌های کودک را متوجه نشده‌اید، از او بپرسید تا کامل متوجه شوید. اما مراقب باشید زیاد صحبت نکنید و یا سؤالات زیادی نپرسید، چراکه با این کار کودک را کاملاً از خود دور می‌کنید.

نحوه بیان کودکان با هم متفاوت است

کودکان صحبت‌های خود را به شیوه‌های متفاوتی بیان می‌کنند. علاوه بر صحبت کردن، احساسات خود را از طریق کارهایشان نشان می‌دهند.
• اگر کودک عاشق نقاشی کردن، نوشتن و یا بازیگری است، او را تشویق کنید تا بیشتر، آن کار را انجام دهد. شرایط را فراهم کنید تا در کلاس‌های هنر یا نقاشی شرکت کند و کمک کنید که احساسات خود را بهتر بیان کند. هم‌چنین می‌توانید بدون اینکه تصویرسازی او را محدود کنید، تم‌های مختلفی را برای نقاشی در اختیار کودک قرار دهید.
• علاوه بر این، می‌توانید از کودک خود بخواهید دفترچه خاطراتی تهیه کند و در مورد اتفاقات یک روز خاص و احساسش در مورد آن روز بنویسد. هرچه کودک شما بیشتر بنویسد و تصویرسازی کند، بهتر می‌تواند خودش را نشان دهد.
• به کودک اجازه دهید در مورد نوشته و یا نقاشی خود توضیح دهد و احساسش را در مورد آن بگوید.

سؤالات درستی از کودک بپرسید

چنانچه تمایل دارید کودک صحبت کند، می‌بایست سؤالات درست و بجایی از او بپرسید. مکالمه خود را با پرسش‌های قابل‌بحث آغاز کنید، این پرسش‌ها کودک را ترغیب می‌کنند تا به‌طور مفصل جزئیات را بیان کند.
• بجای پرسیدن “این آهنگ را دوست داری؟” که جوابش درنهایت “بله” یا “خیر” است، بپرسید: “نظرت در مورد این آهنگ چیست؟” تا کودک بتواند بیشتر صحبت کند.
• بجای پرسیدن در مورد اینکه با چه کسی بازی می‌کند، از او بپرسید چه بازی‌هایی انجام می‌دهد. اجازه دهید کودک با جزئیات کامل در مورد آن صحبت کند و صحبت او را قطع نکنید.
• هم‌چنین، هرگز از پاسخ دادن به سؤالاتی که کودک مطرح می‌کند طفره نروید. اگر پاسخی برای پرسش او ندارید، بگویید بعداً پاسخ او را خواهید داد. طفره رفتن از پاسخ به پرسش کودک، او را نسبت به پرسیدن دلسرد می‌کند.

در مورد رشد و روانشناسی کودک آموزش ببینید

در زمینه درک و فهم مراحل رشد کودک فعال باشید. برای مطالعه کتاب روانشناسی کودک ، مقالات آنلاین و صحبت با متخصص یا مشاور کودک وقت بگذارید؛ فرد متخصص به شما کمک می‌کند تا نسبت به رشد و روانشناسی کودک آگاهی پیدا کنید. زمانی که نمی‌دانید چه انتظاراتی دارید، ممکن است همه‌چیز را بسیار خوب و یا بسیار بد ببینید. حدس‌های غیرواقع‌بینانه خود را مطرح نکنید.

رفتار کودکان دیگر را نیز مشاهده کنید

گاهی اوقات مشاهده رفتار کودکان هم سن و سال فرزند خود، به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از روانشناسی کودک خود پیدا کنید. این موضوع به شما کمک می‌کند تا چگونگی رفتار اجتماعی کودک خود را در یک جمع بشناسید و نقاط ضعف و قوتش را شناسایی کنید؛ این نقاط ضعف و قوت تعیین‌کننده شخصیت کودک هستند. البته این بدین معنا نیست که کودک خود را با کودکان دیگر مقایسه و قضاوت کنید.
والدین تمایل دارند توانایی‌های فرزند خود را با مقایسه با سایر هم سن و سالان کودک خود اثبات کنند. این مقایسه ها، در طولانی‌مدت تأثیر منفی بر شخصیت کودک خواهد داشت. اگرچه این مقایسه همیشه هم بد نیست، ولی اگر زیاده‌روی در آن خطرناک است.

احساس همدلی با کودک

خود را جای کودک بگذارید. گاهی اوقات باید همانند یک کودک فکر و عمل کنید. احساس همدلی ویژگی مهمی است که والدین باید آن را در خود تقویت کنند تا بتوانند شناخت بهتری نسبت به کودک خود کسب کنند. شاید نسبت به خواسته‌ای که کودک به شما تحمیل می‌کند آگاه باشید ولی اگر با او احساس همدلی نکنید، هرگز نمی‌توانید به کودک نزدیک شوید و احساسات او را درک کنید. در زیر به چند روش ساده برای ابراز همدلی با کودک اشاره می‌کنیم:
• به احساس کودک گوش دهید: سعی کنید خواسته ای که کودک به شما تحمیل می‌کند را در ذهن خود تجسم کنید.
• از زبان خود کودک برای کمک به او استفاده کنید: این را از خود بپرسید: “اگر کودک بودی، آیا این نوع صحبت بزرگ‌ترها را، با عبارات و لغات پیچیده، درک می‌کردی؟”
• زمانی که رفتار کودک را متوجه نمی‌شوید، از خود بپرسید: “اگر جای کودک خود بودید، چه رفتار و واکنشی نشان می‌دادید؟

بهره هوش هیجانی کودک شما چقدر است؟

“بین هوش فراوان کودک و ذهن ضعیف یک بزرگسال تفاوت بسیار غمگینی وجود دارد” _ زیگموند فروید
در گذشته، کودکان به‌اندازه بزرگسالان موردتوجه قرار نمی‌گرفتند. احساسات و عواطف کودک نادیده گرفته می‌شد، زیرا اعتقاد بر این بود زمانی که کودکان بزرگ می‌شوند همه‌چیز را فراموش می‌کنند.
ولی امروزه علم روانشناسی کودک این باور را نقض می‌کند. چیزی که کودک در دوران کودکی تجربه می‌کند تأثیر قابل‌توجهی بر شکل‌گیری شخصیت کودک دارد. به‌عنوان والدین، هرگز نباید احساسات و توانایی مدیریت کودک را نادیده بگیرید.
منظور از هوش عاطفی و یا بهره هوش هیجانی کودک (EQ) میزان توانایی فرد برای شناسایی، بیان و کنترل احساسات است. کودکان با یک خلق و خوی منحصربه‌فرد به دنیا می‌آیند. ممکن است یک کودک پرحرف و فعال و یک کودک دیگر، خجالتی و دیرجوش باشند.
به‌عنوان والدین، مسئولیت تشخیص میزان بهره هوش هیجانی کودک بر عهده شماست. هم‌چنین باید هر کاری که لازم است را انجام دهید تا درنهایت یک فرزند سالم با هوش هیجانی بالا پرورش دهید.

چگونه هوش بچه را زیاد کنیم؟

آنچه در مورد کودک تصور می‌کنید شاید درست نباشد

فکر نکنید تمام خواسته‌های کودک خود و نحوه بروز احساسات وی را در یک زمان خاص میدانید. اگر کودک شما شکایتی نمی‌کند، ممکن است تصور کنید کودک شما شاد است. تصور می‌کنید پدر یا مادر خوبی هستید چراکه کودک رفتار مناسبی دارد و بدخلقی نمی‌کند.
در چنین وضعیتی خود را به کودک نزدیک‌تر می‌بینید و فکر می‌کنید که شناخت خوبی از او دارید، درنتیجه نسبت به فرزند خود انتخاب‌های ضعیف‌تری انجام می‌دهید. پرسیدن سؤالاتی از کودکان به رفع ابهام و تصورات اشتباه از کودک کمک زیادی می‌کند.

اختلالات روانشناسی مربوط به دوران کودکی

کودکان تحت تأثیر والدین، اعضای خانواده و جامعه، رفتارهای خاصی را از خود نشان می‌دهند. اکثر کودکان مشکلات رفتاری خاصی مانند سماجت، پرخاشگری کودکان ، زودرنجی، خجالت و کم رویی یا کم توجهی دارند. چنانچه این مشکلات پیچیده شوند، آن‌ها دچار اختلالاتی روانی در کودک می‌شوند.

در اینجا به چند مورد از اختلالات معمول در روانشناسی کودک اشاره می‌کنیم:

  • اختلال بیش فعالی- کم توجهی کودک (ADHD) : کودکان مبتلا به کم توجهی – بیش فعالی سه مشخصه اصلی را از خود بروز می‌دهند؛ کم توجهی، تکانشگری و بیش فعالی. هم‌چنین ممکن است این کودک پرخاشگر یا خشمگین و تحریک‌پذیر باشد.
  • اختلال دوقطبی و افسردگی کودک : کودکانی با اختلال دو قطبی دچار نوسانات خلقی شدید، دوره‌های بلندمدت بیش فعالی همراه با علایم افسردگی ، خشم، ناامیدی و ستیزه‌جویی می‌شوند.
  • اختلال اضطراب کودک : کودکان مبتلا به این نوع اختلال نسبت به همه‌چیز اضطراب بیش‌ازحد دارند. حتی موضوعات بی‌اهمیت هم آن‌ها را مضطرب و بی‌خواب می‌کند.
  • سندرم آسپرگر کودک : این سندرم نوع خفیفی از اختلال اوتیسم است. علائم این سندرم عبارت‌اند از: فقدان مهارت‌های اجتماعی کودک ، تنفر از تغییر برنامه روتین زندگی کودک، عدم برقراری ارتباط چشمی کودک، حرکات غیرطبیعی ، فقدان احساس همدلی یا مهارت حرکتی نامناسب در کودک.
  • عدم توانایی و اختلالات یادگیری کودک : این اختلال روند یادگیری کودک را به چالش می‌کشد. علائم این اختلال عبارت‌اند از: ناتوانی در توجه کردن کودک ، حافظه ضعیف کودک، همکاری ضعیف کودک ، عدم توانایی تبعیت از دستورالعمل‌ها و راهنمایی‌ها در کودک می‌باشد.
  • اختلال رفتار مخرب: کودکان مبتلا به این نوع اختلال اغلب به دیگران آسیب می‌رسانند، خود را از موقعیت‌های اجتماعی دور می‌کنند، به اموال خود آسیب می‌زنند، عمداً حیوانات را آزار می‌دهند، دروغ می گویند و یا حتی دزدی می‌کنند.
  • اختلالات تغذیه کودک : کودکانی که مبتلا به اختلالات تغذیه‌ای مانند کم اشتهایی و یا پرخوری هستند، عادات غذایی غیرطبیعی دارند. معمولاً این اختلالات درنتیجه تفکر وسواسی به کاهش یا افزایش وزن کودک منجر می‌شود. علائم این اختلال عبارت‌اند از: ناتوانی در خوردن، استفراغ کردن و پرخوری عصبی.
  •  اسکیزوفرنی کودک : ابتلا به اسکیزوفرنی بیشتر در بزرگسالان شایع است. علائم این اختلال شامل انزوا و گوشه‌گیری کودک، بی‌خوابی کودک ، عدم داشتن انگیزه کافی، کاهش عملکرد در مدرسه، افسردگی کوک ، فراموشی و رفتارهای عجیب‌وغریب در کودک است.

اگر فکر می‌کنید فرزند شما یکی از علائم اختلالات مذکور را دارد، فوراً از یک متخصص یا دکتر روانشناس مشاوره بگیرید. یک دکتر روانشناس کودک روی دو تئوری اصلی کار می‌کند:

  1. رشد کودکان امری درونی است و تغییر در کودک امری ذاتی است ( طبیعت)
  2. رشد کودکان به محیط بیرونی آن‌ها بستگی دارد (تربیت)

متخصصان روند رشد کودکان را از جنبه‌های گوناگونی بررسی می‌کنند:
• بافت اجتماعی: نقش برقراری رابطه با والدین، برادر یا خواهر، دوستان و معلمان بر روند رشد کودک
• بافت فرهنگی: چگونگی تأثیر عواملی نظیر سنت‌ها، ارزش‌های از پیش تعیین‌شده و رهنمون‌های لازم برای زندگی بر روند رشد کودک
• بافت اجتماعی- اقتصادی: چگونگی تأثیر شرایط اجتماعی ، سبک زندگی ، طبقه خانوادگی یا منابع مالی بر روند رشد کودک

خلاصه بحث روانشناسی کودک

درک و فهم روانشناسی کودک موضوعی چالش‌برانگیز است. اگر بیش از یک فرزند دارید، باید بدانید که روانشناسی فرزند اول با روانشناسی فرزند دوم و فرزند سوم تفاوت دارد.
اعتقاد به این موضوع که تمام کودکان شبیه هم هستند و برای پرورش آن‌ها باید از یک روش تربیتی و فرزند پروری مشابه استفاده کرد تفکری بسیار نادرست و اشتباه است. روند درک روانشناسی کودک ممکن است امری زمان‌بر و خسته‌کننده باشد، ولی این مهم‌ترین موضوعی است که برای تربیت کودک باید انجام داد.

یک دیدگاه

  1. ملیحه اسکندری

    سلام. مطلب خوبی بود. ممنون

دیدگاهتان را بنویسید