خانه / اختلالات روانی / درمان پرخوری عصبی از نظر روانشناسی
پرخوری عصبی

درمان پرخوری عصبی از نظر روانشناسی

بسیاری از ما هنگامی‌که احساس تنهایی، خستگی یا استرس می‌کنیم، به خوردن غذا روی می‌آوریم. اما اگر شما اختلال پرخوری عصبی داشته باشید، پرخوری بیشتر شبیه یک رفتار اجباری است. شما بعد از پرخوری احساس عذاب وجدان می کنید و برای مقابله با افزایش وزن و چاقی به با بالا آوردن غذا، روزه گرفتن یا ورزش کردن روی می آورید.

این چرخه معیوب پرخوری و استفراغ عوارضی را برای بدن و سلامتی روانی شما به همراه دارد. با کمک از مشاور شما می‌توانید یک رابطه سالم‌تر با غذا ایجاد کرده، بر احساس خشم و گناه خود غلبه کنید و کنترل زندگی خود را دوباره در دست بگیرید.

معنی بولیمیا یا پرخوری عصبی چیست؟

بولیمیا یک اختلال پرخوری است که با پرخوری در خوردن و به دنبال آن تلاش برای اجتناب از افزایش وزن و چاقی ( با استفراغ یا ورزش بیش‌ازحد) شناخته می‌شود. این روند تکراری پرخوری – بالا آوردن غذا می‌تواند باعث آسیب به دستگاه گوارشی شده و عدم تعادل شیمیایی در بدن ایجاد کند که به سلامت اندام‌های اصلی بدن آسیب می‌زند و حتی می‌تواند کشنده باشد.

درحالی‌که اختلال پرخوری عصبی در بین زنان جوان بیشترین شیوع را دارد، زنان و مردان همه سنین را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هنگامی‌که شما با اختلال خوردن دست‌وپنجه نرم می‌کنید، زندگی به معنای مبارزه دائمی بین میل به کاهش وزن و اجبار طاقت‌فرسا برای پرخوری است.

شما نمی‌خواهید پرخوری کنید زیرا می‌دانید بعدازآن احساس گناه و شرمندگی خواهید داشت اما بار دیگر در عادت پرخوری گرفتار می‌شوید. بعد از پایان پرخوری، وحشت شروع می‌شود و شما برای جبران پرخوری و مقابله با چاقی به اقدامات جبرانی افراطی و احساسی مانند استفاده از ملین‌ها، استفراغ یا ورزش شدید روی می‌آورید.

اهمیتی ندارد چگونه در این چرخه معیوب گیر افتاده‌اید، درهرحال امید برای مقابله با عادت پرخوری وجود دارد. با درمان و مشاوره می‌توانید این عادت رفتاری را ترک کنید و یاد بگیرید احساسات ناخوشایند را از طریقی سالم‌تر مدیریت کنید و کنترل زندگی خود را دوباره در دست بگیرید.

همه مبتلایان به اختلال پرخوری عصبی پاکسازی نمی‌کنند

توجه به این مسئله مهم است که بولیمیا الزاماً شامل بالا آوردن غذا نمی‌شود بلکه ممکن است جبران پرخوری با حذف فیزیکی غذا از بدن با بالا آوردن یا استفاده از مسهل‌ها، تنقیه‌ها یا مواد ادرارآور صورت پذیرد. اگر پرخوری خود را با روزه گرفتن، ورزش زیاد یا رژیم‌های سخت جبران می‌کنید نیز به‌عنوان بولیمیا توصیف می‌شود.

  • آیا شما مبتلابه بولیمیا یا پرخوری عصبی هستید؟
  • آیا نسبت به بدن و وزن خود احساس وسواس دارید؟
  • آیا فکر غذا و رژیم غذایی زندگی شمارا تحت تأثیر قرار داده است؟
  • آیا می‌ترسید که بعد از شروع به غذا خوردن، قادر به متوقف کردن آن نباشید؟
  • آیا تابه‌حال آن‌قدر خورده‌اید که احساس ناراحتی کنید؟
  • آیا پس از خوردن، احساس گناه، شرمندگی یا افسردگی دارید؟
  • آیا برای کنترل وزن و مقابله با چاقی استفراغ می‌کنید یا از مسهل‌ها استفاده می‌کنید؟

علائم و نشانه های پرخوری عصبی

اگر برای مدتی با بولیمیا زندگی کرده‌اید، احتمالاً همه‌چیز را برای مخفی کردن عادات پرخوری و پاکسازی انجام داده‌اید. تنها انسان است که به خاطر عدم توانایی در کنترل غذا خوردن احساس شرمندگی می‌کند. پس به‌احتمال‌زیاد این پرخوری شما در تنهایی صورت می‌گیرد.

اگر یک جعبه کیک و شیرینی را بخورید، آن‌ها را جایگزین می‌کنید تا خانواده و دوستانتان متوجه نشوند. هنگام خرید غذا برای پرخوری ممکن است در چهار فروشگاه مجزا خرید کنید تا کسی متوجه نشود. اما برخلاف زندگی رمزآلود شما، افرادی که به شما نزدیک‌ترند احتمالاً از رفتار شما شک می‌کنند.

علائم و نشانه های پرخوری عصبی

  • عدم کنترل بر خوردن : عدم توانایی در توقف خوردن تا هنگام احساس ناراحتی و درد در بدن.
  • خوردن مخفیانه : رفتن به آشپزخانه بعدازاینکه همه به خواب‌رفته‌اند یا تنهایی به بیرون رفتن به نیت پرخوری.
  • خوردن حجم زیادی غذا بدون تغییر فراوانی در افزایش وزن
  • گم‌شدن غذا، مشاهده تعداد زیادی بسته‌بندی خالی یا ظرف غذا در سطل زباله یا مشاهده ذخیره‌های پنهانی از هله هوله و فست فود.
  • تغییر رفتار در زیاده خوری و رژیم غذایی: عدم تمایل به خوردن وعده‌های غذایی روزانه. هنگامی‌که نوبت به غذا خوردن می‌رسد، یا همه‌چیز یا هیچ‌چیز.

علائم و نشانه های بالا آوردن غذا پس از پرخوری

  • رفتن به حمام و دستشویی بعد از خوردن غذا، ناپدید شدن بعد از غذا در اغلب اوقات برای بالا آوردن. باز کردن شیر آب برای مخفی کردن صدای استفراغ
  • استفاده از ملین‌ها، ادرارآوری‌ها و تنقیه‌ها بعد از غذا خوردن یا خوردن قرص‌های رژیمی یا استفاده از سونا برای کاهش وزن
  • بوی استفراغ:حمام یا حتی شخص ممکن است بویی شبیه به بوی استفراغ دهد. آن‌ها ممکن است برای پنهان کردن بو از دهان شویه، عطر، خوشبوکننده هوا، آدامس، یا نعنا استفاده کنند.
  • ورزش بیش‌ازحد بعد از خوردن: فعالیت‌های فیزیکی شدید برای کاهش وزن و سوزاندن  کالری.

علائم و نشانه های فیزیکی بالا آوردن بعد از پرخوری عصبی

  • پینه بستن یا جای زخم روی بندانگشتان یا دست‌ها به خاطر چسباندن انگشتان در زیر گلو برای تحریک استفراغ.
  • گونه‌های پف‌کرده (Chipmunk) ایجادشده توسط استفراغ‌های مکرر.
  • دندان‌های تغییر رنگ یافته به خاطر قرار گرفتن در معرض اسید معده در هنگام استفراغ. ممکن است زرد، ناصاف یا شفاف به نظر برسند.
  • نداشتن کم وزنی: مردان یا زنان مبتلابه پرخوری عصبی معمولاً ازنظر وزنی نرمال هستند یا مقداری اضافه وزن دارند. کمبود وزن همراه با پاکسازی نشان‌دهنده یک نوع پاکسازی مربوط به آنورکسیا (بی اشتهایی عصبی) است.
  • نوسانات مکرر وزن به علت پرخوری و استفراغ

علل و اثرات اختلال پرخوری 

پرخوری عصبی یک علت واحد ندارد. درحالی‌که کمبود عزت نفس و نگرانی در مورد افزایش وزن و شکل بدن نقش‌های اصلی را بازی می‌کنند، بسیاری از عوامل دیگر نیز در بروز اختلال پرخوری عصبی نقش دارند. شما ممکن است در مدیریت احساسات خود به شیوه‌ای سالم مشکل‌دارید و از خوردن به‌عنوان راهی برای رهایی عاطفی مثلاً هنگام احساس عصبانیت، افسردگی، اضطراب یا مقابله با استرس استفاده کنید.

عوامل خطر در پرخوری عصبی

  • تصور بدنی ضعیف به‌ویژه زمانی که با رژیم غذایی سخت همراه است.
  • عزت نفس پایین اغلب ناشی از افسردگی، کمال‌گرایی یا زندگی در یک خانواده ناشاد.
  • تغییرات زندگی استرس زا مانند طلاق والدین، به دانشگاه رفتن، شروع یک کار جدید، یا بالغ شدن (دوران بلوغ).
  • سابقه آسیب روحی یا سوءاستفاده شامل تجاوز جنسی، کمبود محبت در دوران کودکی ، اختلافات والدین، مرگ و از دست دادن عزیزان.

اثرات بولیمیا

هنگامی‌که شما با بولیمیا یا پرخوری عصبی زندگی می‌کنید، بدن و حتی زندگی خود را در معرض خطر قرار می‌دهید. خطرناک‌ترین عارضه جانبی بولیمیا دهیدراته شدن (کمبود آب) در اثر بالا آوردن و پاکسازی است. همچنین استفراغ و استفاده از ملین‌ها می‌توانند باعث نامتعادل شدن الکترولیت‌ها به‌ویژه کمبود پتاسیم در بدن شود. سطوح پایین پتاسیم می‌تواند منجر به بی‌حالی، تفکرات ابری، تپش نامنظم ضربان قلب و حتی مرگ شود. پایین بودن سطوح پتاسیم به‌طور مداوم همچنین می‌تواند منجر به ازکارافتادن کلیه‌ها شود.

درخواست مشاوره برای درمان پرخوری عصبی

صرف‌نظر از اینکه چه مدتی با بولیمیا یا پرخوری عصبی مبارزه کرده‌اید، می‌توانید یاد بگیرید که چگونه عادت رفتاری پرخوری و پاکسازی را ترک کنید و وضعیت سالم‌تری برای تغذیه و سلامت خود ایجاد کنید.

مراحل درمان اختلال پرخوری عصبی

  • بپذیرید که مشکلی دارید: تا به امروز شما با این خیال زندگی کرده‌اید که اگر بعد از پرخوری وزن خود را با استفراغ و بالا آوردن کنترل کنید درنهایت مشکل رفع می‌شود. مرحله اول در درمان پرخوری عصبی پذیرفتن این است که رابطه شما با غذا تحریف‌شده و خارج از کنترل است.
  • صحبت کردن با دیگران: صحبت کردن در مورد چیزیکه شما در حال انجام آن هستید، به‌ویژه اگر بولیمیای خود را به‌عنوان یک راز برای مدت طولانی حفظ کرده‌اید سخت خواهد بود. ممکن است از اینکه دیگران متوجه شوند احساس خجالت یا ترس کنید. اما مهم است بدانید که شما تنها نیستید. یک شنونده خوب بیابید. کسی که شمارا در درمان پرخوری عصبی حمایت کند.
  • از افراد، مکان‌ها و فعالیت‌هایی که باعث وسوسه شدن به پرخوری می‌شوند دوری‌کنید: ممکن است نیاز باشد از نگاه کردن به مجلات تناسب اندام یا مد اجتناب کنید، زمان کمتری را با دوستانی که دائماً” رژیم می‌گیرند و در مورد کاهش وزن صحبت می‌کنند بگذرانید و از بازدید سایت کاهش وزن و سایت‌هایی که پرخوری عصبی را به‌جای بیماری به‌عنوان یک شیوه زندگی سالم معرفی می‌کنند دور بمانید. همچنین شاید نیاز باشد مراقب برنامه غذایی و مجلات آشپزی باشید.
  • هرگونه اختلال خلقی را در جدی بگیرید: در افراد مبتلابه بولیمیا رنج بردن از علایم افسردگی یا اضطراب رایج است. کمک گرفتن برای شرایط بهبود پرخوری عصبی حیاتی است.
  • به دنبال کمک حرفه‌ای باشید: توصیه‌ها و پشتیبانی‌های متخصصان آموزش‌دیده درزمینهٔ اختلال خوردن می‌تواند به شما در دوباره به دست آوردن سلامتی‌تان کمک کند. یاد بگیرید دوباره معمولی غذا بخورید، و نگرش‌های سالم‌تری در مورد غذا و بدنتان ایجاد کنید.

مرحله اول درمان پرحوری عصبی : چرخه پرخوری و پاکسازی را بشکنید.

مرحله اول در بهبود بولیمیا پایان دادن به چرخه‌ی معیوب پرخوری و بالا آوردن است. بدین منظور، ضروری است که تلاش برای رژیم غذایی را ترک کنید. رژیم گرفتن چرخه مخرب پرخوری و پاکسازی را تحریک می‌کند.

 نکته مهم این است، هر چه رژیم غذایی سخت‌تر باشد احتمال اینکه وسواس به خوردن پیدا کنید بیشتر است. وقتی‌که به خود گرسنگی می‌دهید، بدنتان با میل و ولع به خوردن غذا واکنش نشان می‌دهد.

هنگامی‌که احساس گرسنگی با احساس محرومیت از خوردن همراه است، احساس اجبار برای خوردن در شما بسیار شدید می‌شود و نمی‌توانید در برابر آن مقاومت کنید.

با این ذهنیت که یا همه‌یاهیچ، هر بار لغزش در پرخوری ، یک شکست برای شما تلقی می‌شود. بعد از خوردن یک‌تکه بستنی، شما ممکن است فکر کنید ” من این رژیم را از بین برده‌ام، پس بهتر است همه‌چیز را خراب کنم و به شرع به پرخوری می‌کنید.”

متأسفانه، احساس خوشایندی که با پرخوری ایجاد می‌شود، بی‌نهایت کوتاه است. خیلی زود بعد از پرخوری احساس گناه و نفرت از خود ایجاد می‌شود و شما برای جبران پرخوری به‌منظور به دست آوردن مجدد کنترل احساسات خود، شروع به استفراغ می‌کنید. اما همین بالا آوردن غذا به شما احساس امنیت و انگیزه می‌دهد تا دوباره پرخوری کنید.

اگرچه ممکن است به خودتان بگویید، این آخرین بار است، در پس ذهنتان صدایی هست که می‌گوید اگر مجدداً کنترل را از دست بدهی، همیشه می‌توانی بالا بیاوری یا از ملین‌ها استفاده کنی. درهرحال، پاکسازی بعد از پرخوری هرگز یک‌راه حل صحیح برای درمان پرخوری عصبی نیست.

همچنین بالا آوردن غذا از افزایش وزن ممانعت نمی‌کند. استفراغ و بالا آوردن غذا بعد از پرخوری در کاهش وزن شما مؤثر نیست. به همین دلیل، اغلب افرادی که از پرخوری عصبی رنج می‌برند بعد از مدتی اضافه وزن پیدا می‌کنند. استفراغ و بالا آوردن بلافاصله بعد از خوردن غذا، حداکثر 50% کالری‌های مصرفی را حذف می‌کند. زیرا جذب کالری از لحظه‌ای که شما غذا را در دهان می‌گذارید آغاز می‌شود.

ملین‌ها و ادرارآور‌ها حتی کمتر مؤثر هستند.  ملین‌ها و ادرار آورها تنها از 10% کالری‌های خورده شده رها می‌شوند. شما ممکن است پس از مصرف آن‌ها کمتر وزن بگیرید، اما این مقدار کمتر به دلیل کاهش آب بدن شما اتفاق می‌افتد و نه به علت کاهش وزن بدن.

مرحله دوم درمان پرحوری عصبی : با غذا یک رابطه سالم‌ برقرار کنید

به‌محض اینکه شما تلاش خود برای محدود کردن کالری‌ها و دنبال کردن قوانین رژیمی سختی را متوقف کنید، غرق در هوس‌ها و افکار غذا نخواهید شد. با خوردن به‌صورت معمول، می‌توانید چرخه خوردن و پاکسازی را بشکنید و به یک وزن جذاب سالم برسید.

  • به گرسنگی خود توجه کنید: صبر نکنید تا احساس گرسنگی شدید داشته باشید. این تنها منجر به خوردن زیاد می‌شود. به‌محض اینکه متوجه احساس گرسنگی متوسط خود شدید، غذا بخورید.
  • به‌صورت منظم غذا بخورید: وعده‌های غذایی را از دست ندهید. بکوشید بیش از 4 ساعت را بدون یک وعده غذا یا میان وعده نگذرانید.
  • غذاها را محدود نکنید: وقتی‌که چیزی ممنوع باشد، وسوسه کننده تر می‌شود. به‌جای اینکه بگویید “من می‌توانم هیچ‌وقت بستنی نخورم”، بگویید “من به‌عنوان یک هوس گاهی بستنی می‌خورم”.
  • بر روی چیزی که می‌خورید تمرکز کنید: هر چند وقت یک‌بار در حالت ولع پرخوری کرده‌اید؟ حتی از چیزی که می‌خورید لذت نمی‌برید. به‌جای خوردن بدون فکر، یک خوردنده با فکر باشید. سرعت غذا خوردن را کم کنید و بافت ها و مزه‌های غذا را حس کنید. با این کار نه‌تنها کمتر می‌خورید، بلکه بیشتر هم از خوردن غذا لذت می‌برید.

مرحله سوم درمان اختلال پرحوری : یاد بگیرید احساسات ناخوشایند را تحمل‌کنید.

درحالی‌که پرخوری عصبی اغلب با رژیم غذایی سخت آغاز می‌شود و خیلی زود شکست می‌خورد، اما می‌تواند راهی برای کنترل احساسات ناخوشایند باشد.

  • دفعه بعدی که برای پرخوری احساس ضرورت کردید، از خود بپرسید، آیا چیز دیگری برای انجام دادن هست؟ آیا احساس شدیدی وجود دارد که شما برای اجتناب از آن تلاش می‌کنید؟ آیا برای آرام کردن خودتان یا برای رهایی از خستگی یا کنترل خشم خود غذا می‌خورید؟
  • اگر این‌طور است به‌جای استفاده از غذا به‌عنوان یک عامل حواس‌پرتی، زمانی را برای متوقف کردن چیزیکه انجام می‌دهید و کشف چیزیکه در درون اتفاق می‌افتد اختصاص دهید.
  • احساسات خود را بشناسید: آیا احساس اضطراب، شرم، ناامیدی، عصبانیت، احساس بی ارزشی ، ترس یا افسردگی می‌کنید؟
  • احساسات درونی خود را بپذیرید: انکار و نادیده گرفتن، احساسات منفی را قوی‌تر می‌کند. در عوض، تلاش کنید آنچه را احساس می‌کنید بدون قضاوت بپذیرید.
  • عمیق‌تر کاوش کنید: چیزی را که در حال جریان است کشف کنید. محل احساس هیجان در بدنتان کجاست؟ چه نوع افکاری در سرتان در جریان است؟
  • از خود فاصله بگیرید: درک کنید که شما احساساتتان نیستید. احساسات از وقایع عبور می‌کنند، مانند ابرها که از آسمان عبور می‌کنند. احساسات تعیین‌کننده اینکه شما چه کسی هستید نیستند.

پذیرش احساسات خود ممکن است در ابتدا بی‌نهایت ناخوشایند باشد. ممکن است حتی غیرممکن باشد. اما همچنانکه شما بر ضرورت پرخوری مقاومت می‌کنید، می‌فهمید که نباید تسلیم شوید. حتی احساساتی که غیرقابل‌تحمل به نظر می‌رسند، موقت هستند. اگر جنگیدن با آن‌ها را متوقف کنید، به‌سرعت می‌گذرند. کنترل اوضاع در دست شماست. می‌توانید انتخاب کنید چگونه واکنش نشان دهید.

مرحله سوم درمان پرحوری عصبی : با افکار ناکارآمد مبارزه کنید

پرخوری و استفراغ اغلب با ایجاد افکار منفی که اعتماد به نفس را تضعیف می‌کنند، تحریک می‌شوند، همه‌چیز را در یک نور منفی غیرواقعی رنگ می‌زنند و باعث می‌شوند احساس تنهایی، ناکافی بودن و شرمندگی را داشته باشید. اما شما می‌توانید یاد بگیرید که چگونه این عادات ذهنی ناسالم را متوقف کنید.

ذهنیت‌های مخربی که باعث اشتهای عصبی می‌شوند

  • تفکر همه‌یاهیچ: حداقل هنگامی‌که نوبت به خودتان می‌رسد دیدن سایه‌های خاکستری مشکل است. با این ذهنیت اشتباه که اگر عالی نیستید پس یک بازنده کامل هستید، شروع به پرخوری می‌کنید.
  • استدلال احساسی: شما باور دارید اگر احساس خاصی دارید، پس حتماً درست است. به‌عنوان‌مثال، در یک استدلال احساسی اشتباه می‌گویید: “من احساس چاقی می‌کنم” یعنی “من چاق هستم”. ” من احساس ناامیدی می‌کنم” یعنی “هیچ‌وقت بهتر نمی‌شوم”.
  • بایدها، نبایدها: خود را مقید به پیروی از برخی قوانین سخت می‌کنید (“من نباید چنین نوع غذایی را بخورم”، “من باید نمره اول را بگیرم” و وقتی این قوانین را زیر پا می‌گذارید، خود را تحقیر و سرزنش می‌کنید و امید خود را از دست می‌دهید و شروع به پرخوری می‌کنید.
  • برچسب زدن: شما خود را بر اساس اشتباهات و کاستی‌های درک شده صدا می‌زنید: “من نسبت به‌ظاهر خود خوشحال نیستم” می‌شود: “من فردی منزجرکننده هستم”. و در پایان: “من یک بازنده هستم”.
  • فاجعه‌بار(بودن): به بدترین شکل قضیه را در ذهن خود متصور می‌شوید. اگر در مسیر بهبودی لغزش کنید، تصور می‌کنید امیدی برای بهتر شدن وجود ندارد.

افکارتان را در جایگاه شاهد قرار دهید

به‌محض اینکه الگوهای افکار مخربی را که به‌طور پیش‌فرض دارید تشخیص دادید، می‌توانید با سؤال‌هایی این افکار منفی را به چالش بکشید. به‌عنوان‌مثال:

  • چه مدرکی وجود دارد که این فکر من درست است؟
  • اگر دوستم این فکر را داشت چه چیزی به او می‌گفتم؟
  • آیا راه دیگری برای نگاه به شرایط  یا یک تعریف جایگزین وجود دارد؟
  • اگر بولیمیا نداشتم چگونه به این وضعیت نگاه می‌کردم ؟

در حالیکه افکار منفی خود را به‌دقت بررسی می‌کنید، ممکن است از اینکه چگونه این افکار از بین می‌روند شگفت‌زده شوید. در این جریان، شما یک دیدگاه متعادل‌تر نسبت به خود ایجاد می‌کنید.

کمک به کسی که مبتلا به بولیمیا است

اگر دوست یا اعضای خانواده خود نشانه های پرخوری عصبی رادارند، در مورد نگرانی‌هایتان با آن‌ها صحبت کنید. او ممکن است پرخوری خود را انکار کند اما این شانس وجود دارد که او فرصت را برای آغاز یک بحث پذیرا باشد.

درهرصورت، هرگز نباید افراد مبتلابه بولیمیا را به حال خود رها کرد. سلامت جسمی و روانی آن شخص درخطر است. شاید شما نمی‌توانید کسی را مجبور به تغییر عادات و رفتار کنید، اما کارهایی وجود دارد که می‌توانید برای کمک به او انجام دهید.

  • با احساس همدردی او را حمایت کنید: در نظر داشته باشید که شخص ممکن است حالت دفاعی به خود بگیرد و یا عصبانی شود. اما اگر او اجازه داد، بدون قضاوت به حرف‌های او خوب گوش دهید و از اینکه شخص می‌داند که شما مراقب او هستید اطمینان پیدا کنید.
  • از توهین، ترساندن، ایجاد احساس گناه و نظرات حامیانه (رئیس وارانه) اجتناب کنید: ازآنجایی‌که بولیمیا یا پرخوری عصبی اغلب به‌وسیله استرس ایجاد و تشدید می‌شود، احساس شرم و پایین آوردن اعتماد به نفس فرد فقط باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود.
  • یک مثال خوب برای غذا خوردن سالم، ورزش و تصویر بدنی ایجاد کنید: نظرات منفی درباره بدن خود یا شخص دیگری ندهید.
  • محدودیت‌های خود را بپذیرید: چیزهای زیادی برای بهبود بولیمیای دوست شما وجود ندارد. فرد مبتلابه بولیمیا باید برای حرکت به جلو تصمیم بگیرد.
  • از خودتان مراقبت کنید: بدانید چه زمانی باید به دنبال مشاوره یا متخصص تغذیه برای خودتان باشید. درمان اختلال تغذیه‌ای استرس زاست و اگر شما سیستم حمایتی خودتان را داشته باشید، مؤثر خواهد بود.

منبع: www.helpguide.org

2 دیدگاه

  1. اینو بگم من اصلن تو توضیح دادن خوب نیستم?من ایلینم ۱۵سالمه واقعا الان در شرایط بدی هستم مامانم عصبیه افسردست بابام محل نمیذاره زندگیمون خیلی بده هر شب هر روز دعوا داریم همش گیر الکی من شرمنده مامانم هستم من قدر مامانمو ندونستم من خودم عصبیم پرخوری عصبی دارم همش عمدی میارم بالا و مطمعنم همه دعوا ها زیر سر منه مقصر منم من هر ذوز قرص میخورم میشه گفت خودکشی میکنم انگار هر روز مثلا امشب عصبی بودم دعوامون بود کلی گریه کردم جیغ زدم بعد داداشمو زدم?فقط دوسالشه بعد بابام گفت اخیش خیالم راحت شد من خیلی خواهر بدیم هر چقد سعی میکنم خواهر خوبی باشم نیمتونم میترسم عصبی بشه مث من داداشم ???دلم میخواد بمیرم

  2. سلام وقتتون بخیر٬ من دخترم و نزدیک به 18 سالم هست. از حدودای 15 سالگیم تا الان با اختلالات خوردن (eating disorders) مواجه‌ام. به دلیل سطح درک خانواده نمیتونم در مورد این موضوع باشون صحبت کنم و به همین دلیل نتونستم اط اونها درخواست کنم که با روانشناسی صحبت کنم اما طی این سه سال مطالعات زیادی از منابعی مثل کتاب ها و سایت های معتبر در مورد این مشکلم داشتم و به این نتیجه رسیدم که جزو دسته EDNOS محسوب میشم.
    پرفکشنیست هستم و به مقدار زیادی وسواس نسبت به بدنم دارم و دوست دارم در حد زیادی لاغر باشم که حتی جزو bmi کمبود وزن شدید محسوب می‌شود. وقت زیادی رو صرف محاسبه کردن کالری های هر هفته‌ام و برنامه ریزی غذاییم میکنم که این مورد با توجه به کنکوری بودن من مشکل بزرگیست. ایده‌آلم اینجوریه که حداقل دو روز هفته رو کاملا چیزی نخورم و ننوشم و به عبارتی کل دو روز را روزه بگیرم و مقدار کالری دریافتی روزای دیگرم حدود 700 کالری است. اینهارا ذکر کردم که متوجه این موضوع باشید که با وجود تمام اینها من بعد 3 سال همچنان یک bmi سالم برای سن خودم دارم و حتی لاغر هم نیستم بدنی معمولی دارم٬ به این دلیل که با وجود برنامه هایی که برای خودم میریزم تا لاغر بشم٬ بعد مدتی و کم کردن چند کیلو وزن یهو وارد یک فاز binge کردن میشم و هرچی خوراکی دستم میاد رو میخورم. این مشکل میتونه 3 الی 2 هفته طول بکشه و من هرچی وزن کم کردم رو اضاف میکنم و بعد دوباره برمیگردم به محدود کردن مقدار غذام.
    این چرخه برای 3 سال است که تکرار میشه و دیگه از نظر ذهنی نمیتونم باهاش کنار بیام و استرس کنکور امسال رو هم دارم. طی این سالها مدتهایی بود که سعی کردم ریکاوری کنم و یک رژیم سالم رو پیش بگیرم اما انگار مغزم سیاه سفید است و به یک رژیم سالم راضی نمیشه چون باید کم‌خوری کند تا از تمام اون کالری هایی که از پرخوری کردن دریافت کرده زودتر خلاص بشه. و خود این کم خوری باعث میشه برگردم به binge کردن و پرخوری. (در ضمن این را هم غید کنم که من خودم را مجبور به بالا اوردن نمیکنم و فقط بعضی مواقع بیش از حد ورزش میکنم تا کالری ها رو بسوزانم)
    هر روشی را که در کتاب های روانشناسی خواندم را امتحان کردم اما هیچکدام کمکم نکردند. (برای مثال mindful eating و دست کشیدن از رژیم های بسیار کم کالری)
    من هرچند بار که تلاش کردم خودم را با بدن خودم بپذیرم نتونستم و الان تنها راهی که احساس میکنم میتونم ازین چرخه خلاص بشم اینه که به وزن دلخواهم برسم و اونموقعست که حس میکنم دور و ور غذا میتونم حس امنیت داشته باشم و مثل آدم های سالم غذا بخورم٬ بدون پرخوری و یا کم‌خوری.
    مشکل اصلیم اینه الان چیکار کنم که دیگه پرخوری نکنم تا بتونم وزن کم کنم؟ چون این میتونه کمکم کنه تا کم‌خوری هم نکنم و درحد سالمی رژیم بگیرم و کم کم الگوهای ناسالم غذاییم رو درست کنم و با بدنم خودم کنار بیام.

دیدگاهتان را بنویسید