اختلال شخصیت الگوی پایداری از رفتارها و افکار ناهنجار است که در نوجوانی یا اوایل دوران بزرگسالی شکل میگیرد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اغلب افرادی انعطاف ناپذیر، بدبین و مضطرب هستند و درصورتیکه درمان نشوند، آسیب جدی به زندگی شخصی آنها وارد میشود. الگوهای فکری و رفتاری که منجر به تشخیص اختلال شخصیت میگردد، عموماً مغایر با هنجارهای فرهنگی هستند.
برخی معتقدند، اختلال های شخصیت غیرقابل درمان هستند. عدم درک صحیح این دسته از اختلال های روانی تنها سبب افزایش برچسبزنی به این بیماران میگردد. با کمک یک درمانگر یا مشاور روانشناس خوب و باتجربه و تلاش خود بیمار، این افراد نحوه مدیریت هیجانات، الگوهای ارتباطی و دیگر ویژگیهای منفی را که شخصیت آنها را تحت تأثیر قرار داده فرا میگیرند.
تشخیص انواع اختلال شخصیت
برای تشخیص اختلال شخصیت در فرد، او باید الگوهای ناهنجار رفتاری و فکری در موقعیتهای مشخصی از خود نشان دهد. این الگوها اغلب در طول زندگی فرد پایدار هستند. همین مسئله سبب تشخیص افتراقی اختلال های شخصیت از اختلال هایی نظیر اختلال اضطرابی یا افسردگی میشود. ویژگیهای شخصیتی این افراد حاکی از حضور یک مشکل یا اختلال هیجانی است و باید از مشکلاتی که توسط عوامل استرس زای محیطی یا دیگر بیماری های روانی ایجاد میشوند، تمیز داده شوند.
در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، طبقهای مجزا به اختلال های شخصیت اختصاص دادهشده است. این طبقه از دی اس ام، خود به سه دسته تقسیم شده است و اختلال های شخصیت بر اساس ویژگیهای مشترکی که دارند، در این سه دسته جای گرفتهاند. اگرچه هر دسته با دسته دیگر تفاوت دارد، اما بسیاری از افراد همزمان از چند اختلال شخصیت که در دستههای متفاوت قرار دارند، رنج میبرند.
اختلال های شخصیت دسته الف که ویژگیهای عجیب و نامتعارف را در بردارند، عبارتاند از:
- اختلال شخصیت پارانوئید : افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانویید بی اعتمادی و شک قابلتوجهی نسبت به افراد دیگر دارند. مبتلایان اغلب فکر میکنند دیگران با آنها خصومت دارند و دائماً نسبت به نیات و اهداف آنها مظنون هستند.
- اختلال شخصیت اسکیزوئید: مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید معمولاً افرادی گوشه گیر و منزوی هستند، دلبستگی به روابط بین فردی ندارند و از بودن در جمع افراد لذت نمیبرند. این افراد در روابط بی احساس و سرد به نظر میرسند.
- اختلال شخصیت اسکیزوتایپال : افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال تفکر جادویی و رفتارهای عجیب و نامتعارفی دارند. نحوه صحبت کردن این افراد عجیب به نظر میرسد. در روابط صمیمانه احساس راحتی نمیکنند و نسبت به دیگران سوءظن دارند.
اختلال های شخصیت دسته ب که ویژگیهای نظیر رفتارهای کمعمق و سطحی، هیجانات افراطی و دمدمی مزاجی در روابط دارند، عبارتاند از:
- اختلال شخصیت ضد اجتماعی : افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی نسبت به حقوق و احساسات دیگران بی تفاوت هستند. این افراد عموماً فاقد احساس همدلی هستند. آنها از قوانین و هنجارهای اجتماعی پیروی نمیکنند و افرادی فریبکار و بی مسئولیت هستند. از اختلال شخصیت ضد اجتماعی با نام های جامعهستیزی و سایکوپاتی نیز یاد میشود اما یادآوری این نکته ضروری است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی لزوماً رفتاری وحشیانه و آسیبزننده با دیگران ندارند.
- اختلال شخصیت مرزی : افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در روابط بین فردی و هیجانات خود بیثبات هستند. ذهن این افراد اغلب درگیر ترس از طرد شدن خیالی یا واقعی است. رفتارهای مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی تکانشی است و آنها معمولاً درگیر فعالیتهای خطرناک و آسیب زا میشوند.
- اختلال شخصیت نمایشی : افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی تمایل دارند همیشه کانون توجه دیگران باشند. این افراد در رفتار گرم و صمیمی به نظر میرسند. هیجانات آنها که به نظر دیگران سطحی میرسد، بهسرعت تغییر میکند. این افراد با رفتارهای جنسی و عشوهگری سعی در جلبتوجه دیگران دارند.
- اختلال شخصیت خود شیفته : افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفته نیاز افراطی به تحسین شدن دارند. آنها فکر میکنند افراد بسیار خاصی هستند و به همین دلیل گمان می کنند نسبت به دیگران برتری دارند. آنها درک غیرواقعبینانه و کاذبی از قدرت و موفقیت خود دارند و معمولاً مهارت احساس همدلی خوبی ندارند.
اختلال های شخصیت دست ج که در ویژگیهایی نظیر ترس و اضطراب اشتراک دارند، عبارتاند از:
- اختلال شخصیت اجتنابی : افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی احساس بی کفایتی میکنند و از ارزیابی منفی دیگران وحشت دارند. به همین دلیل آنها از تعاملات اجتماعی اجتناب میکنند و درصورتیکه مجبور به شرکت در فعالیتهای اجتماعی شوند، بسیار مضطرب میشوند.
- اختلال شخصیت وابسته : افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته نیازی افراطی به موردحمایت قرار گرفتن از جانب دیگران دارند. آنها معمولاً بدون مشورت دیگران قادر به تصمیم گیری نیستند و از تنها بودن و طرد شدن میترسند.
- اختلال شخصیت وسواسی : افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اشتغال ذهنی به کمال گرایی و نظم و ترتیب دارند. این افراد از نظر دیگران بیش از حد سختکوش، انعطاف ناپذیر و لجوج هستند. اختلال شخصیت وسواسی نباید با وسواس فکری عملی اشتباه گرفته شود.
عوامل ایجادکننده اختلال شخصیت
مطالعات نشان دادهاند ژنتیک، آسیب های دوران کودکی و تجربیات اولیه زندگی نقش مهمی در رشد و گسترش اختلال شخصیت بازی میکنند. متخصصان روانشناسی معتقدند برخی ویژگیهای شخصیتی توسط ژنها از والدین به فرزندان به ارث میرسد. نتایج پژوهشها حاکی از آن است، یک ژن معیوب میتواند منجر به اختلال شخصیت وسواسی گردد. از سوی دیگر افرادی که اختلال شخصیت دارند، بیشتر احتمال دارد تجربه آسیب دوران کودکی داشته باشند. برای نمونه، کودکانی که در معرض سوءاستفاده کلامی از طرف والدین خود قرارگرفتهاند، سه برابر بیشتر احتمال دارد به اختلال های شخصیت مرزی، خودشیفته، وسواسی و پارانویید مبتلا شوند.
برچسبزنی اختلال های شخصیت
از زمان تشخیص اختلال های شخصیت تاکنون، به افراد مبتلا برچسبهای بسیاری زدهشده است. دانشمندان در سال 1915 زیرگروههایی را که شامل افراد دروغگو، متقلب و ستیزهجو بود، مشخص کردند. یک افسانه درباره افراد مبتلا به اختلال شخصیت وجود دارد که حاکی از آن است، این افراد در حقیقت، مشکلات روانی ندارند و آنها انتخاب میکنند که بهگونهای مشخص رفتار کنند، چراکه این افراد شیطانی یا سمی هستند. برخی معتقدند مشکلات این افراد پایدار است و قابل درمان نیست. حتی بسیاری از درمانگران مشاوره روانشناسی نیز چنین نگرشی به مبتلایان اختلال های شخصیت تحت درمان خود دارند.
داشتن هرگونه اختلال روانی میتواند منجر به پریشانی قابلتوجهی در فرد مبتلا گردد و اختلال های شخصیت از این قاعده مستثنا نیست. داشتن اختلال شخصیت نیز مانند افسردگی و اضطراب یک انتخاب نیست و اگرچه روابط افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت هستند دائماً تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی آنها قرار میگیرد، اما این افراد شیطان نیستند.
برخی از اختلال های شخصیت دارای ویژگیهایی مانند فقدان احساس همدلی هستند که تأثیری منفی بر افراد نزدیک به آنها میگذارد. بهخصوص افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفته یا ضد اجتماعی میتوانند سبب آزار دیگران شوند. این افراد اغلب برای درمان اختلال خود به متخصص سلامت روانی مراجعه نمیکنند. حتی هنگامیکه آنها تمایل به درمان بیماری خود دارند، برچسبزنی یکی دیگر از موانعی است که بر سر راه درمان این افراد قرار دارد.
به عنوان مثال، مداخلههایی که برای درمان اختلال های شخصیت ضد اجتماعی انجام میشود، عموماً در جهت کاهش رفتارهای آزاردهنده و علائمی است که این افراد تجربه میکنند. درصورتیکه این اختلال بهدرستی تشخیص داده نشود یا فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی در فعالیت مجرمانهای شرکت نکند، این افراد نمیتوانند درک درستی از شرایط خود داشته باشند و کمک بخواهند.
تأثیرات اختلال های شخصیت
اختلال های شخصیت میتوانند ابعاد مختلف زندگی فرد، شامل توانایی شناخت، هیجانات و کارکرد ذهنی فرد را تحت تأثیر قرار دهند. این تأثیرات در افراد مختلف متفاوت است (این تفاوت در افراد مختلفی که به یک اختلال شخصیت مبتلا هستند نیز دیده میشود). بااینوجود، تمام این افراد به نحوی از مشکلات بین فردی رنج میبرند.
برای نمونه، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی به دلیل ترس از طرد شدن ممکن است در شغل خود دچار مشکل شوند، در حالیکه افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی بیشتر به دلیل تمایلی که برای زیر پا گذاشتن هنجارهای اجتماعی دارند، دچار مشکل میشوند.
درمان اختلال شخصیت
بهطور کلی، متخصصان بر این باورند که اختلال های شخصیت اغلب سخت به درمان پاسخ میدهند. برخی از متخصصان تمایل به درمان اختلال شخصیت ندارند و برخی نیز آموزشهای لازم برای انواع رویکردهای درمانی همچون رفتار درمانی دیالکتیکی که مؤثرترین روش درمان اختلال های شخصیت است را ندیدهاند. نه تنها ویژگیهای شخصیتی این دسته از اختلالات پایدار هستند، بلکه آنها در بسیاری از جنبههای زندگی فرد نمایان میشوند و روابط بین فردی، عملکرد روزانه، تحصیلی، شغلی فرد را تحت تأثیر قرار میدهند. تمام این موارد میتواند بهعنوان مانعی بر سر راه درمان اختلال شخصیت عمل کند. افراد مبتلا به اختلال های شخصیت به این دلایل یا دلایل دیگر برای درمان به مرکز مشاوره سلامت روان مراجعه نمیکنند یا ممکن است در نیمهراه مراحل درمان را رها کنند.
اگرچه بیشتر مطالعات انجامشده درباره اثرات درمان اختلال شخصیت مرزی است، اما شواهد حاکی از آن است که درمان میتواند بر انواع اختلال های شخصیت تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان دادهاند، رفتار درمانی دیالکتیکی که توسط دکتر مارشا لینهان ابداع شده است، مؤثرترین روش درمان اختلال شخصیت است و نتایج قابلتوجهی در پی دارد.
گزینه دیگر دارو درمانی است. روانپزشک ممکن است برای جلوگیری از رفتارهای پرخاشگرانه یا علائم هیجانی و احساسی فرد دارو تجویز کند. اگرچه دارو هیچیک از اختلال های شخصیت را درمان نمیکند، اما میتواند برخی از علائم این اختلال ها را (همچون علایم افسردگی یا اضطراب) کاهش دهد. در موارد شدید، توصیه میشود بیمار بستری گردد.
15 مونث کلاس هشتمم و رشته انتخاب نکردم میخام ببینم اینکه چند تا اختلال شخصیتی دارم میتونه خطرناک باشه یا نه طلاق خانواده و دعوا های خانوادگی به روانشانس مراجع نکردم