من کنکوری هستم این چند سال تمام تلاش هامو کردم ولی این چند ماه پایانی خیلی بی انگیزه شدم احساس می کنم قبول نمیشم نمی تونم برم سراغ درس. من دوساله درس میخونم کلی پول خرج کتاب و مشاور تحصیلی کردم اما این چند ماه پایانی نمی تونم درس بخونم حوصله ندارم خسته شدم وقتی نتیجه ی آزمونامو می بینم ناراحت میشم و همه ی اینا به من استرس میدن تو بلاتکلیفی عجیبی گیرکردم نمی دونم درسامو بخونم یا از زندگی لذت ببرم البته اینم بگم ما وضعیت مالی مونم خوب نیست و این بیشتر منو عذاب میده ومن مدام به فکر اینم که اگه کنکور قبول نشدم حتما باید یه کاری بکنم البته خیلی از کار هارو نمی تونم انجام بدم چون خجالتی هستم من رشته م انسانی و به دبیری علاقه دارم
پاسخ مشاور به کاهش استرس امتحان
قطعا دوران پیش از کنکور میتونه یکی از زمان های پر از استرس و فراز و نشیب در طول زندگی باشه. در طول این دوران گاهی ما پر از انرژی و قدرت برای حرکت به سمت اهدافمون هستیم، گاهی احساس خستگی و ناتوانی می کنیم، گاهی حس پوچی به سمتمون میاد و شاید اصلا دلمون بخواد که دست از تلاش بکشیم و گاهی هم ممکنه به طور وسواسی درس بخونیم که میتونه موجب آسیب رسیدن به سلامت روان و جسممون بشه.
چیزی که در این دوران اهمیت زیادی داره هدف گزینی درست و حرکت به سمت این هدف به صورت آهسته و پیوسته هست. البته برای افرادی که دیرتر خوندن برای کنکور رو شروع می کنند قضیه کمی متفاوته. اما در مورد بی انگیزگی های شما دلایل مختلفی میتونه که دخیل باشه. من بعضی از این دلایل و راهکار هاشون رو در ادامه ذکر می کنم.
یکی از دلایل بی انگیزگی میتونه هدف گزینی نادرست باشه. یعنی ممکنه که شما به هدفتون اونقدر علاقمند و راغب نباشید که براتون انگیزه لازم رو تولید کنه. همچنین اگر هدفی که انتخاب کردید دور از دسترس و غیرمنطقی باشه باز هم ممکنه احساس بی انگیزگی رو ایجاد کنه. برای مثال اگر من آخرین اولویت خودم رو درس و کنکور قرار بدم ولی انتظار قبولی در دانشگاه تهران رو داشته باشم این انتظار کاملا دور از ذهن خواهد بود و من هیچوقت انگیزه ای برای تلاش کردن در این راستا نخواهم داشت. بنابراین اهداف خودتون رو بررسی کنید و مطمئن بشید که به طور منطقی و بر اساس علاقتون اون اهداف رو انتخاب کردید.
یکی از اصلی ترین دلایل بی انگیزگی و خستگی برنامه ریزی نادرست و فشار بیش از حد هستش. باید بدونید که هیچ شخصی نمیتونه برای شخص دیگه ای برنامه ریزی کنه حتی اگر اون شخص مشاور تحصیلی باشه. مشاوران تحصیلی فقط میتونند مسیر برنامه ریزی به نوعی هموار کنند که شما خودتون بتونید برای خودتون برنامه ریزی کنید. بنابراین نباید فریب بعضی از تبلیغات ها رو خورد. برنامه ای که شما برای خودتون دارید باید به شکلی باشه که موجب زدگی شما از درس و فشار بیش از حد به شما نشه و از طرفی اونقدر سبک هم نباشه که نتونید به هدفی که در ذهن دارید برسید. قطعا شما با سنجش توانایی های خودتون، میزان محتوای خونده شده و فرصت باقی مونده تا کنکور برنامه ریزی خوبی برای خودتون انجام بدید.
شما باید بین مطالعاتتون زمان هایی رو برای استراحت و تفریح برای خودتون در نظر بگیرید تا دچار احساس فرسودگی نشید. بنابراین اگر الان احساس خستگی و ناتوانی می کنید و حس می کنید که این ناتوانی ناشی از درس خوندن به طور مداوم هستش به خودتون کمی استراحت بدید و سعی کنید یک روز یا چند ساعت رو صرف تفریحاتی کنید که به اون ها علاقه دارید. لزومی هم نداره که بابت این مسئله عذاب وجدان بگیرید. انسان ابعاد مختلفی داره و تفریح کردن هم یکی از پنج نیاز اساسیش هستش. البته متوجه باشید که این پرداختن به تفریح از کنترل شما خارج نشه به طوری که بعدش نتونید به درس برگردید.
در اخر باید بگم که احساس ناامیدی و خستگی از حس های طبیعی ماه های آخر کنکور هستش. یادتون باشه که این اتفاق برای اکثر بچه های کنکوری پیش میاد و این شما هستید که نباید اجازه بدید که این حس های منفی بر شما چیره بشن و شما رو از ادامه دادن مسیر جا بذارن. تلاش های شما بی نتیجه نخواهد موند.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.
کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
سلام من امسال سال نهم هستم و امتحانات نهایی هست و کسی خبر نداره که چطور قراره برگزار شه و من استرس قبول نشدن رو دارم
استرس امتحان برای اکثر بچه ها هست و اینطور فکر کن که نه فقط تو بلکه همه ی همکلاسیاتم نمیدونن چه جور برگزار میشه که از استرست کم شه.
من نزدیک تایم امتحاناتمه و فشار زیادی رومه ..راستش حس میکنم آبله مرغون هم گرفتم و اصلا تو یه وضعیم ک نگم براتون حس میکنم میخوام بمیرمممم
از زمان کنکور متاسفانه دچار فوبیا شدم وبا کمترین استرسی حالم بدمیشد رشته بهداشت عمومی قبول شدم وادامه دادم الان لیسانس هستم الان حالم هم کمی بهتر شده ولی چون اون شرایط برام خیلی سخت بود و کلا زندگیم رو تا پنج سال مختل کرد دوست دارم دوباره کنکور بدم برای پزشکی ولی یاد آوری اون حالات برام ایجاد میشه ودلیل اون حالم رو درس میدونم ولی خب نمدونم چیگار کنم میشه لطفا راهنمایی کنید
20 دختر مجرد دیپلم تجربی پشت کنکوری هستم و شغل ندارم مشکل اصلی من همین کنکور هست من از کلاس یازدهم شروع به کنکوری خوندن کردم هدفم از همون اول پزشکی بود اما سال اول به دلیل شلوغی کار و مدرسه نتیجه دلخواهم رو کسب نکردم و رتبم خیلی با چیزی ک میخواستم فاصله داشت موندم پشت کنکور به امید جبران اما امسال از لحاظ روحی واقعا بهم ریختم خیلی فکر خودکشی به ذهنم میاد و یکبار حتی انجامش دادم نمیدونم چرا؟ شرایط درسیم بد نیست اما من هیچ وقت از شرایط خودم راضی نبودم و نیستم سابقه مراجعه به هیچ روانپزشک و مشاوری را نداشتم
۱۶ دختر…مجرد…نهمم…ندارم…راستش امروز امتحان مطالعات دادم نهایی خوبم دادم اما اومدم خونه چک کردم دیدم فصلایی که خیلی اسون بودنو بی دقتی های مزخرف داشتم….حساب کردم ۱۸.۵ میشم….خیلی خس مزخرفی دارم اصلا انگیزه ای برای ادامه ندارم خیلی درسم خوبه ها…مثلا ۱۹.۸۶ معدل ترم یکم بود میدونم ترم دو ام عالی میدم اما بی دقتی های امروز خیلی رو مخمه…تصمیم ندارم درموردش تا کتاب باز میکنم امتحان بعد امو بخونم حس میکنم دوباره قرار خراب کنم
سلام من سال اخر رشته تجربی هستم و حدود دوماه دیگه کنکور دارم. هم برنامه تحصیلی خوبی دارم هم تمام شرایط برای درس خوندنم فراهمه اما گاهاًحس درس خوندن ندارم و دلم نمیخاد اصلا انگار زده شدم بااینکه قبلا خیلی انگیزه داشتم اما الان حس میکنم که نمیتونم نمیکشم دیگه و یه حسی که بیشتر اذیتم میکنه اینه که به هنر خیلی علاقه داشتم و نتونستم برم چون معدلم خوب بود فرستادنم تجربی ولی از اینجام راضیم.ولی نمیدونم بااین سردرگمی و اینکه تمایلی به درس خوندن ندارم چیکارکنم.
نزدیک امتحانامه و استرس دارم یه موضوعیو که ممکنه اصلا اتفاق نیفته خیلی بزرگ میکنم و درموردش نگران میشم همش بهش فکر میکنم هم تمرکز ندارم هم از نظر روحی بهم ریختم
دختر خانم ۲۲ ساله مجرد هستم پشت کنکورم. همین کنکور باعث وضع ناامناسب روحی من شد .گوشه گیری منزوی عصبی و بداخلاقی ازنتایج اون بود پدرمم پیگیر درس من نیس و از دانشگا خوشش نمیاد نه ازاد میتونستم برم نه پیام نور .امسال هم به شدت وسواس فکری گرفتم روانشناس رفتم برام نتیجه نداشت .بگین چیکار کنم یک ماه دیگه هم کنکوره واقعا استرس دارم