وقتی موضوع انجام وظیفه به میان میآید، برخی به جزئیات بیشتر از دیگران توجه میکنند. توجه کردن به کوچکترین جزئیات و کمال گرا بودن از این لحاظ با یکدیگر تفاوت دارند که آیا شما انتخاب کردهاید با دقتکردن به جزئیات، نتیجه هر چه که باشد، خوشنود باشید یا این خصلت ناشی از یک نوع فشار درونی یا بیرونی است.
این مسئله آنقدر پیچیده است که حتی پژوهشگران در توصیف کلمه کمال گرایی توافق نظر ندارند. همچنین درباره اینکه آیا داشتن تمایلات کمال گرایانه مفید است یا همواره مشکلاتی ایجاد میکند اختلاف عقیده وجود دارد.
از سوی دیگر همه پژوهشگران در یک مورد همعقیده میباشند و آن این است که کمال گراها از درمان خود اجتناب میکنند، ولی اگر به این امر تمایل نشان دهند و مراحل درمان کمال گرایی را شروع نمایند، اغلب در رفع مشکل آنها مؤثر خواهد بود.
بررسی انواع نظریه ها درباره کمال گرایی
نتایج متضاد بهدستآمده از تحقیقات نشان میدهد که پژوهشگران باید مطالعات بیشتری انجام دهند تا مشخص شود آیا کمال گرایی یک ویژگی باارزش برای رسیدن به موفقیت است یا مشکلی است که باید رفع شود. دو دیدگاه بالینی مهم در این باره وجود دارد، کمال گرایی ناسازگار (منفی) و کمال گرایی سازگار (مثبت).
از دیدگاه کمال گرایی ناسازگار، برخی پژوهشگران معتقدند که کمال گراها مشکلاتی برای خود ایجاد میکنند و تمایلات کمال گرایانه آنها منجر به آسیبهای روانی میشود.
از سوی دیگر، از دیدگاه کمال گرایی سازگار، عدهای از محققان بر این باورند، وقتی فردی تمایلات کمال گرایانه دارد میتواند خود را با آن تمایلات وفق دهد و از آن به عنوان یک سرمایه برای رسیدن به اهداف خود بهرهگیری کند، حتی اگر اهدافش بسیار بلندپروازانه باشد.
معایب کمال گرایی
پل هویت دارای مدرک پیاچدی، پروفسور و دکتر روانشناس در دانشگاه بریتیش کلمبیا و گُردِن فلت دارای مدرک پیاچدی، پرفسور روانشناسی در دانشگاه یورک شهر تورنتو یک تیم تشکیل دادهاند و ثابت کردهاند در تحقیقاتی که طی 20 سال درباره کمال گرایی ناسازگار انجام دادند به نتایج موفقیت آمیزی رسیدند. تحقیقات این تیم نشان میدهد که کمال گرایی رابطه بارزی با افسردگی تکقطبی، خودکشی، نگرانی و اضطراب، اختلال خوردن مانند کماشتهایی و پرخوری عصبی و سایر مشکلات جسمی و روانی دارد.
هویت و فلت معتقدند انواع بسیاری از کمال گرایی وجود دارد و هر نوع، مشکلات خاص خود را ایجاد میکند. همچنین این دو پژوهشگر تأکید دارند که برخی مشکلات حادتر از مشکلات دیگر میباشند. هویت و فلت درباره نظریه کمال گرایی بر این باورند که این نظریه بیش از حد سادهانگاری میکند و تفاوت چشمگیری بین نیاز به خوب انجامدادن و نیاز به کامل بودن وجود دارد.
دکتر هویت یکی از مراجعهکنندگان خود را مثال میزند. یکی از دانشجویان که بیماری افسردگی در او مشهود بود در یکی از درسهای دانشگاه فشار بیش از حدی به خود وارد میکرد که نمره الف بگیرد. آن دانشجو سخت مطالعه میکرد و در درس عملکرد خوبی داشت. وقتی دکتر هویت او را بعد از امتحان پایان ترم دید فهمید علایم افسردگی و آشفتگی او بیشتر از قبل شده است. آن دانشجو احساسات خود را اینگونه شرح داده بود که به او ثابت شد کسب نمره الف درواقع مدرکی برای شکست اوست. او معتقد بود اگر واقعاً کامل بود، باید بدون آنهمه تلاش و زحمت در آن درس نمره آ مثبت میگرفت.
نظریهای که میگوید کمال گرایی با رسیدن به اهداف و موفقیتها سازگار است
عدهای دیگر از پژوهشگران نظریه متفاوتی درباره کمال گرایی دارند. آنها مدعی هستند افراد کمال گرا میتوانند از تمایلات کمال گرایانه خود برای دستیافتن به اهداف عالی در زندگی استفاده نمایند. ورزشکارانی که در سطح جهانی مطرح هستند معیارهای بسیار بالای برای خود دارند. آنها سخت تلاش میکنند تا نشان دهند در کار خود بهترین هستند. برخی محققان میگویند که کمال گرایی یک خصلت سازگار و مثبت است و کمال گراها این توانایی را دارند که در مواقع لزوم از این ویژگی برای رسیدن به اهداف عالی بهره بگیرند. پژوهشگرانی که طرفدار نظریه کمال گرایی سازگار میباشند معتقدند ما نباید به افرادی که گرایشهای کمال گرایانه دارند انگ بزنیم که به مشکل روانی دچار هستند، فقط چون اهداف پیچیدهای برای خود در نظر گرفتهاند.
نقش عوامل محیطی در کمال گرایی
اما پژوهشگران دیگری هم هستند که دیدگاه دیگری غیر از این دو نظریه درباره کمال گرایی دارند. یک روانشناس به نام کنث رایس، دارای مدرک پیاچدی، و همکارانش به این فلسفه معتقدند که کمال گرایی میتواند هم سازگار باشد و هم ناسازگار. روانشناس دیگری به نام رندی فراست، دارای مدرک پیاچدی، پروفسور دانشگاه اسمیت، با رایس موافق است. وی میگوید به عقیده او کلمه سازگار کلمه مناسبی برای کمال گرایی نیست.
رایس و همکارانش یافتههای خود را در مجله رواندرمانی شناختی منتشر کردند (جلد. 17، شماره 1). آنها به این نتیجه رسیدند که کمال گراها میتوانند تمایلات سازگار و ناسازگار و نیز معیارهای فردی بالا داشته باشند. نتایج تحقیقات آنها نشان میدهد که کمالگراهای ناسازگار نسبت به کمالگراهای سازگار بیشتر دچار استرس میشوند.
فراست عقیده دارد که باید ابتدا محیط کمال گرایی را در نظر گرفت، بعد این ویژگی را در دسته سازگار یا ناسازگار قرار داد. وی توضیح میدهد که معیارهای بالای یک فرد میتواند در شرایطی سازگار باشد و در شرایط دیگر ناسازگار. فراست اضافه میکند برخی از افراد به کمال گرایی سازگار تمایل دارند و برخی دیگر به کمال گرایی ناسازگار. وی میگوید معیارهای بالا در کمال گرایی نقش مؤثری بازی میکنند، اما شخصی که صرفاً معیارهای بالا برای خود در نظر میگیرد لزوماً خود را کمال گرا نمیکند، و تمایلات کمال گرایانه همواره منجر به مشکلات روانی نمیشوند.
آیا رابطهای میان کمال گرایی و سلامت روان وجود دارد؟
با اینکه رابطه آسیبهای روانی با کمال گرایی سازگار و ناسازگار در بسیاری از موارد مشهود است، بعضی از انواع کمال گرایی با افسردگی، خودکشی و دیگر مشکلات سلامت روانی مرتبط میباشند. این نوع کمال گرایی ها شامل کمال گرایی تجویز شده اجتماعی، کمال گرایی دیگر محور، و کمال گرایی خودمحور است.
در کمال گرایی تجویز شده اجتماعی، فرد به کمال گرایی تمایل دارد، چون فکر میکند دیگران در صورتی برای او ارزش قایل خواهند شد که کامل باشد یا کامل به نظر برسد. فلت این فلسفه را گستردهتر میکند و میگوید در فردی که به کمال گرایی تجویز شده اجتماعی دچار است فشار با احساس ناامیدی و درماندگی همراه است. چنین فردی اغلب احساس میکند هر چهبهتر عمل کند، دیگران انتظار بیشتری از او دارند.
کسانی که دچار کمال گرایی دیگر محور میشوند، کامل بودن از سوی دوستان، خانواده، همکاران و دیگران به آنها تحمیل میشود. چنین فشارهایی از سوی دیگران تأثیر بدی بر روی روابط میگذارد یا به آن آسیب میزند. افرادی که از همسر خود انتظار کامل بودن دارند ممکن است زندگی خود را به شدت در معرض بحران قرار دهند و رابطه زناشویی خود را با مشکل مواجه کنند.
کمال گرایی خودمحور یک میل درونی است برای کامل بودن. هویت و گروه محققان وی بر این مسئله تأکید ویژهای دارند که کمال گرایی خودمحور ممکن است به مشکلات سلامت روانی منجر شود و در غذا خوردن اختلال ایجاد کند. این گروه بهخصوص با استناد به مقالهای در مجله تحقیق و رفتاردرمانی شناختی (جلد. 26، شماره. 6)، رابطه بیاشتهایی و کمال گرایی خودمحور را نشان میدهند. مطالعات دیگر وجود چنین ارتباطی را تأیید نکردهاند و هویت و فلت دلیل این مسئله را اینگونه توضیح میدهند که کمال گرایی خودمحور یک عامل خطر یا عامل آسیبپذیری برای اختلال در غذا خوردن عنوان شده است نه اینکه خود یک اختلال به شمار بیاید.
هویت و فلت نتیجه یکی از تحقیقهای خود را اینگونه گزارش میدهند که کمالگراهای خودمحور اکثر اوقات سرحال هستند، اما وقتی در شرایط بغرنج قرار میگیرند، دچار افسردگی، اضطراب و پریشانی میشوند. هویت و فلت به یکی دیگر از تحقیقات خود اشاره میکنند که بر اساس آن متوجه شدند مشکلات جزئی مربوط به رابطه با دیگران یا مربوط به موفقیتها علایم کمال گرایی روی افسردگی را در دانشجوهای مؤنث تعدیل کرد. این دو محقق نتایج پژوهشهای خود را در مجله مشاوره روانشناختی منتشر کردند.
بهعلاوه، دو محقق انگلیسی به نامهای راری اکانر و دریل اکانر، هر دو دارای مدرک پیاچدی، تا حدی توانستند بهدرستی پیشبینی کنند که رابطه بین کمال گرایی و کنارآمدن برای اجتناب از محرک باعث ایجاد نگرانی و حس ناامیدی در دانشجویان میشود. در میان دانشجوهای کمال گرایی که روشهای مثبتی برای کنار آمدن به کار گرفتند، دانشجویان موردمطالعه بیشتر از یک دانشجوی متوسط مضطرب نبودند. آنها نتایج تحقیقات خود را در مجله روانشناسی مشاوره ای (جلد. 50، شماره 3) منتشر کردند و بر این عقیده تأکید دارند که کمال گرایی همراه با خصیصههای دیگر فردی و حوادث زندگی منجر به آسیبشناسی روانی میشود.
آیا کمال گرایی قابلاندازهگیری است؟
هویت و فلت برای اندازهگیری کمال گرایی مقیاس جدیدی به نام مقیاس کمال گرایی خود ارائهای (PSPS) به وجود آوردند. PSPS میزان این سه ویژگی از رفتارهای کمال گرایانه را میسنجد.
- صحبتکردن با دیگران درباره کامل بودن خود
- اجتناب از موقعیتهایی که باید کامل به نظر برسند
- فاش نکردن موقعیتهایی که کامل نبودهاند
آنها فهمیدند با استفاده از این مقیاس میتوانند میزان استرس روانی فرد را بیشتر و فراتر از آنچه مقیاس قبلی آنها یعنی مقیاس چندبعدی کمال گرایی قادر به یافتن بود پیشبینی کنند.
هویت خاطرنشان میکند درمان کسانی که میترسند کامل نبودن آنها معلوم شود کار دشواری است زیرا اینگونه افراد میترسند همان کاری را انجام دهند که با آن مقابله میکردهاند. همچنین هویت میگوید او به این نتیجه رسیده که هنگام درمان مراجعهکنندگان بهتر است از تمرکز بر روی معیارهای فردی بالا پرهیز کرد، چون آنها از اینکه صدها بار شنیدهاند باید معیارهای خود را پایین بیاورند خسته شدهاند. وی دریافته است که اگر به آنها کمک کنیم تا روی نیاز خود برای مقبول بودن و موردتوجه بودن کار کنند نتیجه بهتری خواهد داشت تا اینکه به آنها کمک کنیم بفهمند چگونه از رفتار کمال گرایانه برای رسیدن به اهداف خود در زندگی بهره بگیرند.
اینکه کمال گرایی چیز خوبی است یا چیز بدی، به شرایط و زمینه یک موقعیت بستگی دارد. از آن جایی که کمال گرایی امر پیچیدهای است، خیلی از افراد نمیتوانند بدون کمک یک درمانگر حرفهای معتبر از عهده این مسئله بربیایند. اگر مطمئن هستید که خصلت کمال گرایی مشکلاتی را در زندگی شما ایجاد کرده است، میتوانید از جلسات مشاوره روانشناسی کمک بگیرید.
منبع: :www.betterhelp.com
من از بچگی خصلت کمالگرایی رو داشتم تا حالا که شاغل هستم خیلی بیشتر شده چون مسئولیت دارم همش فکر میکنم کار اشتباهی دارم انجام میدم گاهی اوقات انقدر استرس و اضطراب می گیرم که حس میکنم فقط مرگه که میتونه منو آروم کنه فقط موقع خواب آرومم بقیه مواقع همش حس بدی دارم همش بی قرارم اضطراب دارم اصلا تمرکز ندارم نمی تونم شاد باشم بخندم تو کارم اشتباهاتی انجام دادم ولی چون اوایل کار بودم اشتباهات کاملا سهوی بوده حالا اصلا نمی دونم اشتباهم به کی آسیب زده
اینکه با خودشناسی به خصوصیات شخصیتی خود دست یافته اید خبر بسیار خوبی است. باید بدانید شما تنها فردی نیستید که از معایب کمالگرایی رنج می برد. افراد بسیاری با شخصیت کمالگرا در اطراف شما هستند. استرس مداومی که در محیط کار به دلیل این کمالگرایی متحمل می شوید سرانجام به مشکلات درونی از جمله اضطراب و افسردگی منجر می شود. بهتر است هرچه زودتر با مطالعه کتابهایی در زمینه کمالگرایی یا کمک گرفتن از یک فرد متخصص در جهت رفع آن برآیید.