یک سایت همسریابی اینترنتی با همه الگوریتمهای تخیلیشان محکومبه شکست اند؛ زیرا این ایده را مبنای کار خود قرار میدهند که شباهت و تفاهم بر همهچیز تسلط دارد.
این مشاور ازدواج همچنین معتقد است، سایت همسریابی اینترنتی به پیدا کردن یک شریک با خصوصیات رفتاری مشابه تمرکز میکند؛ اما با نگاهی به نتایج تحقیقات روانشناسی بر روی هزاران زوج درمییابید، شباهت زوج معیار مناسبی برای انتخاب همسر نیست. تغییری که این عامل در رضایت کلی از رابطه زناشویی ایجاد میکند کمتر از یک درصد است.
دکتر روانشناس به نام الی فینکل میگوید، الگوریتمهای بهکاررفته توسط سایت همسریابی اینترنتی درواقع چیزی بیش از یک تصادف اتفاقی نیست، زیرا جستجو برای فردی که همزاد ماست درنهایت موجب گمراهی ما خواهد شد.
جستجو برای یافتن شباهتها بر مبنای این عقیده است: اگر شما خصوصیات مشترک با همسر خود داشته باشید، پس هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد؛ اما در طول دوران زندگی مشترک بعد از ازدواج هر زن و شوهری با اختلافات زناشویی مواجه میشوند.
بنابراین، تنها نوع شباهت که در یک رابطه پایدار اهمیت دارد مربوط به مقولهای است که محققان آن را ” فرا هیجان ” مینامند. معنای این عبارت چیست؟ فرا هیجان به معنای این است که شما چه احساسی نسبت به عواطف خود دارید. شما همسری میخواهید که بتواند احساسات خود را درست همانند شما مدیریت کند.
جان گاتمن استاد دانشگاه واشنگتن مجموعه متقاعدکنندهای از شواهدی را جمعآوری کرده که به ما میگوید فرا هیجانها نشانههای واقعی هستند که ازنظر توانائیشان برای پیشبینی پایدار بودن یک رابطه زناشویی با یکدیگر تفاوت دارند.
آیا معتقدید باید خشم خود را بروز دهید؟ یا فکر میکنید بهتر است آن را در خود نگهدارید و منتظر روزی بمانید که این احساس ناپدید شود؟ آیا تصور میکنید که باید خوشبختی را با یکدیگر شریک شوید اما خشم خود را سرکوب کنید؟ به اشتراک گذاشتن سبک فرا هیجانی، یک الگوی عاطفی مشترک و یک زبان مشترک را در اختیار زوج قرار میدهد.
یک سایت همسریابی در مورد تست شخصیت شناسی ازدواج چنین ادعا میکند: افرادی که پاسخهای مشابهی به این تست شخصیت شناسی بدهند، میتوانند همسر مناسب خود را انتخاب کنند.
این ادعای سایت همسریابی به دلایل مختلف، بسیار جذاب به نظر میرسد. اولاً، شما بهطور طبیعی میخواهید با کسی باشید که ارزشهای مشترکی با شما دارد و از فعالیتهای مشابه شما مانند کوهنوردی لذت میبرد. ثانیاً، منطقی است که در ازدواج به دنبال کسی هستیم که میخواهد خانواده تشکیل دهد و بچهدار شود. درنهایت ما بهعنوان موجودات اجتماعی تمایل ذاتی به عشق داریم تا بهواسطه ازدواج نیازهای عاطفی خود را برآورده سازیم.
همه این دلایل برای افرادی که به یک سایت همسریابی مراجعه میکنند، کاملاً قانعکننده است. اما سؤال اینجاست، ازدواج افرادی که در انتخاب همسر شایسته دارای معیارهای ازدواج مشترکی هستند، چه مدت دوام میآورد؟
دکتر تد هادسون از دانشگاه تگزاس، زندگی زوجهایی که سالها قبل ازدواج کرده بودند را مورد بررسی قرار داد. او در تحقیقات خود به نتیجهای عجیب و شگفتآور دست یافت. دکتر هادسون توضیح داد: «تحقیقات من نشان میدهد در ظاهر بین زوج های موفق و زوجهای راضی تفاوتی وجود ندارد.»
او اضافه میکند، زوجهایی که در روابط خود احساس رضایت و خوشبختی میکنند، تفاهم را مشکل و مسئله خود نمیدانند. در حقیقت، آنها دلیل زندگی مشترک موفق خود را به داشتن مهارت ارتباط صحیح با همسر بیان کردهاند، نه اصلاح و تغییر شخصیت خود.
اما هنگامیکه از زوجهای ناراضی درباره تفاهم در زندگی مشترک سوال شد، همگی آنها بر اهمیت تفاهم در ازدواج تاکید کردند. متأسفانه، آنها فکر میکردند دلیل نارضایتی یا پشیمانی از ازدواج آنها این است که با همسر خود سازگار و جور نیستند.
طبیعی است شما در معیارهای ازدواج خود به دنبال انتخاب همسر مناسب هستید. از نامزد خود میپرسید: ” آیا به همان موسیقی علاقه دارید که من هم دوست دارم؟ آیا از تماشای فیلمهایی لذت میبردید که من هم به آنها علاقهمندم؟” خوب، بهتر است بحث را همینجا متوقف کنیم زیرا مطالعات روانشناسی نشان میدهد، داشتن شباهت با همسر همیشه منجر به دستیابی به یک ازدواج موفق نمیشود.
مطالعه روانشناسی دیگری که یافتههای 313 بررسی جداگانه را در خود جایداده به این نتیجه رسیده است، تست شخصیت شناسی ازدواج و داشتن اولویتهای مشترک با همسر هیچ تضمینی برای حفظ رابطه عاشقانه و ازدواج پایدار نیست.
بااینوجود، مطالعهای که در سال 2010 روی 23000 زوج متأهل انجام شد نشان میدهد، شباهت زوج ها کمتر از 0.5 درصد در رضایت از ازدواج آنها نقش دارد.
بهطور خلاصه، آنچه از همسر آینده میخواهیم، یعنی کسی که دقیقاً شبیه ما باشد و به همان چیزهایی که ما دوست داریم علاقه نشان دهد با آنچه از زندگی واقعی انتظار داریم اصولاً با هم در تطابق نیست.
رد یک نفر تنها به این دلیل که او عاشق موسیقی سنتی است و تمایلی به شنیدن سبک موسیقی پاپ ندارد یک اشتباه است.
سلام وقتتون بخیر من با یک آقا پسری در مجازی در بخش همسریابی آشنا شدم ایشون در ابتدای ارتباط با هویت جعلی خودشو معرفی کرد بعد که بهش ثابت شد کاملا عاشقش شدم گویا دچار عذاب وجدان میشه و هویت واقعی اش بهم میگه منم اول خیلی شوکه شدم وحالم خراب شد ولی به دلیل علاقه ی وافری که بهش داشتم اورا بخشیدم وبهش گفتم که انتخاب همسری من فقط تو هستی . باهاش ادامه دادم البته بگم ارتباط مجازیمون فقط در حد چت کردن و چندبار تلفنی و سه بار تماس تصویری بود ایشون زیاد رغبتی به عکس رد وبدل کردن نبود منم فقط دوسه مورد عکس محجبه دادم بهش وازش خواستم به پدرش وخواهرش نشون بده هرچند او بعداز چند مورد مکالمه معلوم شد که اصلا به پدرش نگفته چه برسه عکسمو داده باشه .هی مدام توجیه می کنه صبور باش فرصت به این عشقی که بینمون هست بده که نتیجه بگیره یعنی بیام خواستگاری وازدواج نزدیک به یکساله ایشون اقدام حضوری نکرد وهردفعه بهانه های منطقی وغیرمنطقی. من ۳۷ ساله ولیسانس ایشون ۳۹ ساله و فوق لیسانس وکارمند دولتی هستند هردو ازدواج نداشتم . هروقت از ایشون سوال شناخت خانواده و اقوامش می کردم کوتاه وبدون رغبت جواب می دادند وزود چت را به بهانه ای قطع می کردند و چت طولانی ما فقط هروقت صحبت انحرافی بود به قول خودش برای روحیات خوبه و لذت واینکه بیشتر در این مورد بهتر شناخت پیدا می کنیم سکس چت بیشتر رغبت داشتند حالا که جدی تر شدند وحتی بهم گفتند خواستگار اصلا قبول نکن بهم فرصت بده شرایطم را درست کنم بیام خواستگاری . ولی چندروزیه پدر وخواهرش بعداز مدت ها اومدن خونه اش واو دیگه تنها نیست از اون موقع بهم بی توجهی کرد با بی احترامی وبی دلیل چت را قطع می کرد پیامک را جواب نمیده منم به ترفندی بهش ازش جواب گرفتم فقط یه جواب داد گفت من فعلا با پدر وخووهرم هستم بعدا باهاتم منم متوجه شدم پنهانم کرده از خانواده اش و فهمیدم شبیه یه عروسک خیمه شب بازی برای تنهایی اش بودم . اوتمام عشقم را هدر داد از دیشب تا الان درد فیزیکی در قلبم ایجاد شده چون یه شوک عجیبی بهم خورده . من قبلا بارها باهاش کات می کردم چون همش بدقولی می کرد ولی بدبختی ام این بود چون عاشقش هستم مدام فرصت بهش می دادم و ادامه می دادم فکر می کنم او بازی ام داره می ده
سلام خسته نباشید، من یک مشاوره ازدواج از شما میخواهم، من مت و سال هست از طریق شبکه های اجتماعی با یه دختر آشنا شدم، حرف زدیم اولش ساده بگو کم کم علاقه مند شدیم بیشتر آشنا شدیم، تصمیم به ازدواج گرفتیم و داریم، بعدش من با خانواده مطرح کردم، واقعیاش با مخالفت بسیار مخالفت کردند، البته خو قطعا دلایل خودشون رو دارن مثلا به فضای مجازی اعتماد ندارن، ما هم چند تا مشکل داریم به نظر خودمون قابل حل هستن ولی راضی کردن خانواده ها سخته، اولا همین آشنایی در فضای مجازی برای دو خانواده سنتی سخته، دوما شهرامون دور از همه یه مقداری، و فاصله سنی هم داریم، و یه نکته حساسیت بیشتر خانواده من حداقل اینه که دختر مورد علاقه من سنی مذهبه، یعنی البته من باهاش صحبت کردم و حتی شاید شیعه بشه اما خو خانواده ها حساس میشن قطعا ردی این مسائل، حالا من به خانواده گفتم بریم ببینیم آشنا بشیم اول ببینید بعد طرف مقابل رو بعد قضاوت کنید ما واقعا همدیگه رو میخوایم حقمون هست حداقل یه بار همدیگه رو ببینیم از نزدیک اونم تحت نظر خانواده ها، چیکار باید کنم تا خانواده راضی بشن حداقل برا آشنایی برام بیان خونه و شهر طرف مقابل؟ میشه راهنمایی مون کنید ما واقعا الان کسی نداریم که راهکار درست جلو پامون بذاره لطفا راهنمایی جامعی ارائه بدین، ممنون
من 23 سالمه و زبان چینی میخونم و از طریق یک برنامه ، با یک پسر چینی آشنا شدم.اول همه چیز عادی بود و در حد آشنایی پیش رفت اما بعد از اینکه پسر چینی عکس من رو دید ، کم کم پیام های پسر چینی عوض شد و بحث رو به سمت ازدواج کشید. اطلاعاتی که راجب این پسر دارم اینه که پدر و مادر و یه خواهر بزرگتر و یه خواهر کوچیکتر داره.26 سالشه و رئیس یه شرکته . حتی عکس دفتر کارش هم نشونم داد. من خانواده نسبتا مذهبی دارم و خودم هم به مسائل مذهبی تقریبا پایبند هستم برای همین به ایشون گفتم که ما مسلمون هستیم و نمیتونم با شما که هم خالکوبی داری و گوشت خوک میخوری ازدواج کنم .اونم جواب داد که مسلمون میشه و همه اینارو کنار میذاره .. من اولش هیچ باوری روی حرفاش نداشتم اما کم کم دارم بهش وابسته میشم میشه راهنماییم کنین که باید چیکار کنم ؟
باسلام خسته نباشید من دختری 29ساله هستم با پسری 35ساله اشنا شدم هردو تصمیم به ازدواج داشتیم و از اینستا باهم اشنا شدیم قرارشد حضوری باهمدیگه ملاقات کنیم و اگه ظاهرمون برای هم مورد پسند بود صحبت جدی بشه بعد از ملاقات ایشون گفتن باید بیشتر فکرکنم و بعداز دو روز گفتن که نه من باید در نگاه اول عاشق بشم و این اتفاق نیفتادچند روز در ارتباط نبودیم و دوباره رابطمون شروع شدتقریبا 3ماه باهم بودیم (حضوری) و خیلی باهم خاطره ساختیم و بعد از اینکه ایشون من رو بغل کردن بعداز اینکه بنده از کنارشون اومدم حس بدی داشتم چون از اول زابطه گفتم من بشدت مذهبی هستم و نباید هیچگونه لمسی اتفاقبیفته بعد از اون اتفاق تقریبا یک هفته من جواب پیام و تماسشون رو کمتر میدادم و بعد که حالم بهتر شد ایشون به کل ارتباط رو قطع کردن و الان دقیقا 12روز هست که رابطونمون رو بطور کامل قطع شده و فقط میگن تنها دلیلشون همینکه عاشق من نشدن وگرنه همون دختری هستم که انتظار داشتن اما به عشق در نگاه اول از همون اولرابطه گفتن که بشدت معتقدند ولی من بشدت شیفته ی ایشون و اخلاقیاتشون شدم نمیدونم چیکار باید بکنم از طرفی دلم نمیخواد دیگه غرورم رو زیرپا بزارم و از طرفی هم خیلی دلتنگم
سلام وقت بخیر من پسرم ۱۸ سالمه از تهران با یه دختری همسن خودم توی تلگرام آشنا شدم اردبیل زندگی میکنه واقعا بهش علاقمند شدم از صداش صورتش اخلاقش خیلی خوشم میاد وقتی باهاش صحبت میکنم خیلی حس خوبی بهم دست میده اونم بهم احساس میکنم بهم علاقمنده البته دقیق نمیدونم خیلی باهام صمیمیه استیکرهای بغل کردن و یا ببخشید بوس میفرسته منم متقابلا بهش میفرستم البته بعد از یه ماه که گذشته انقدر صمیمی هستیم یه چیز دیگه هم که هست ایشون شکست عشقی خورده به گفته خودش فراموش کرده اون طرف رهاش کرده علاقه ای نداره بهش به نظر شما کار درستیه من باهاش وارد رابطه عاطفی بشم؟ من تا حالا رابطه عاطفی نداشتم سوال بعدیم اینه میدونم خودارضایی مشکلی نداره رفتار جنسی طبیعیه ولی لازمه به ایشون بگم؟ من لکنت زبان دارم ولی شدید نیست فقط بعضی وقتا دچارش میشم که البته میخوام برم دکتر که به گفته دکتر ۱۰۰ درصد خوب میشم به نظرتون بگم؟ واقعا اولین دختریه که میبینم باهام خوبه و مهربونه عکس همدیگرو دیدیم ویس هم دادیم قراره دو سال بعد برای کارشناسی بیاد تهران همدیگرو ببینیم هم رشته ایم کامپیوتر میخونیم از یه مشاوره پرسیدم گفت شکست عشقی برای هر کسی پیش میاد شما رابطه تو ادامه بده منم واقعا دوستش دارم ولی یه مشاور دیگه گفتش اون از تو به عنوان مسکن استفاده میکنه از تو تغذیه میکنه گفتم از یه مشاور دیگه هم بپرسم
سلام وقتتون بخیر من در فضای مجازی با ی دختری اشنا شدم ک خیلی دختر خوبیه و ی مدت کم باهاش بودم خانوادش فهمید و ب خانواده من زنگ زدن و خانواده منم فهمیدن بعد از ۳ماه ک گوشی رو ازش گرفته بودن پیام داده و گفته من ب فکر تو بودم و دوستت دارم و نباشی خودکشی میکنم و.. ولی چندماه ازم بزرگتره ۱۷سالمونه اون چند ماه بزرگتره بعد دوباره پدرش فهمیده و ب فحش کشید خانواده منو من زنگش زدم و حدودا ۶۰دقیقه حرف زدیم یکم نرمش کردم بهم گفت با خانوادت صحبت کن خبرشو بهم بده ک قصدت چیه ولی بازم خیلی باهام تند حرف زد حالا نمیدونم چکار کنم ب خانواده بگم چی، یا خودم نمیدونم چکار کنم دختره بهم وابسته شده شدید ولی من ن ب اون اندازه از این ور بچه هستم از اون ور دوست داره منو نمیخوام ب خودش آسیب بزنه ولی منم دوستش دارما ولی بچه هستیم خب چکار منم بنظرتون؟
سلام من به مدت ۶ سال هست با یک آقایی که همسن خودم هستن اشناییت دارم جفتمون متولد۷۵هستیم رابطه مون اینترنتی هست تاحالا همو از نزدیک ندیدیم ۴ساله صمیمی تر شدیم به اصرار اون بخاطر ابراز علاقه ای که میکرد مدتیه سرد شده پیام نمیده حس میکنم دیگه منو نمیخواد دیروز کلا بهش گفتم الان ما رلیم یا دوست؟ گفت نمیدونم گفت باید یکم دور تر از هم باشیم .ما سکس چت داشتیم خیلی کم تلفنی باهام حرف میزد فکرکنم تو این چند سال کلا۶ بار یه بار نیومد تهران بهش میگم من میام تبریز میگه نه واسه چی خانوادت که نمیذارن دانشگاه هم قبول شی درس من تموم شده میگم خب میای بهم سر میزنی میگه نمیشه شاید برم شهر دیگه کار کنم. شاید دکترا بیام تهران اما هیچ تلاشی نکرد برای حفظ رابطه همش میگم من زنگ بزنم بهت میگه نه نمیشه خونم نمیتونم فارسی حرف بزنم الانم خوابگاس باز بهونه میاره میگم بیا ویدیو چت زیر بار نمیره خیلی وقته بهم نگفته دوستت دارم میدونم خیلیییی وقته فهمیدم شاید از سر اینکه من دلم نشکنه باهام بوده اما من چند بار بهش گفتم قبلا دوستم نداری خب اشکال نداره من سعی میکنم کنار بیام میگفت نه من نمیخواستمت میرفتم اما حالا راحت رفت نمیدونم وابستگیه یاعلاقه کلافم حالم بده بغض دارم بهش گفتم دوستم نداری ؟ میگه ربطی به دوست داشتن نداره ما رابطه مون غلطه.من همش دنبال این بودم که رابطه قوی تر بشه اما همش نمیخواست نه تلفن نه دیدار حضوری نه ویدیو کال من همش به این فکر مکنم چرا منو نمیخواد هیچی بهم نمیگه میگم رفتار من ایرادی داره بگو اصلاح کنم میگه نه میگم من خیلی دوستت دارما میگه فقط دیگه رل نیستیم از دیروز که مستقیم گفت بهتر دیگه باهم نباشیم همش به خودم میگم چرا اخه مگه دیگه چی میخواست فکر میکنم حتما با یکی دیگه دوس
من ۳ سالی هست بصورت تلفنی و مجازی در ارتباط،هستم. ایشان با وجود اینکه در تمام این مدت ابراز احساسات دارن ولی اقدامی برای خواستگاری و علنی کردن ،انجام ندادن و مشکل جور نشدن مدارک رو میگن ک تا مدارک و پاسشون جور نشه نمیتونن بیان ایران. چندین مرتبه بهشون گفتم ک خیلی از اطرافیان من هستن ک براحتی پاس و ویزا شون رو گرفتن و رفت و امد میکنن. بنظر من بیش از اندازه محافظه کار هستن. راستی ۴۲ ساله هستن و یکبار در ۱۷ سالگی ازدواج کردن و یکسال بعدش هم همسرشون فوت شدن و بعد از اون تنهان. من ازداج نکردم ۳۵ سالمه. الان از پیامهایی ک میفرستن حس خوبی نمیگیرم
سلام وقت بخیر. دختر هستم ۱۹سالمه تقریبا ۱ماهی میشه که با یه نفر داخل فضای مجازی آشنا شدم و قصد من فقط یه دوستی بود. تا اینکه چند روز پیش ازم پرسید تو فقط هدفت با من رل بودنه یا به ازدواج باهام فک میکنی؟ منم جا خوردم و گفتم تا الان به ازدواج فک نکردم و آمادگیشو ندارم فعلا. تاحالا چند باری گفته یه قرار بذاریم همو ببینیم بیشتر آشنا شیم ولی با توجه به اینکه من امسال کنکور دارم اصلا موافق ملاقات نیستم چون ممکنه ذهنم خیلی درگیر بشه و من اینو نمیخوام چون ممکنه وابسته بشم با این رفت و آمدها و یا اینکه تصوراتم نسبت به خود واقعیش متفاوت باشه و این موضوع بهم آسیب بزنه. اینطور ک خودش میگه با من قصد ازدواج پیدا کرده. الان مشکل اصلی من اینه ک چون رابطه رو جدی نگرفته بودم محل سکونتمو واقعی نگفتم الان نمیدونم چجوری حقیقت رو باید بش بگم
باعرض سلام وخسته نباشید
بنده دختر۳۲ساله وچندروزی ازطریق فضای مجازی گروه همسریابی باپسری ۳۸ساله اشناشدم ،من لیسانس وایشون فوق لیسانس هستن،شغلش پتروشیمی هست و۱۴روز کاری اونجاهستن،هم شهری من هستن ،تمام خصوصیات همسرایندم رو نوشتم مثلا ازنظر سطح خانواده،تحصیلات،شغل،میزان درامد،تبپ ظاهری،چهره قد و….ایشون بیشتر این موردا داره به جز قدشون من قدم ۱۶۳وایشون ۱۶۸بالاتنه پهن و پاهای کوتاه داره،ازنظر اخلاقی هم تاالان مهربونم بودن وخوشرو،خودم نامزدی سابق داشتم تقریبایکسال پیش واسشون گفتن عقد ناموفق داشتن ویکسال قبل ازعقد با همون خانم دوست بودن ،ولی بخاطر که وابسنگی به خانوادش داشته و کم کم دختر گفتن که کارت روشیراز بیار بهم خورد،بعدازاون دوست دختر داشتن و حدود۶ماه باکسی نیستن،و ایشون میگه صیغه نمیخوام یاموقت قصدم ازدواج دائم هس،اما شرطی که گذاشتن اینه که چندماه مثلا۳ماه آشنایی باشه وتواین آشنایی رابطه جنسی باشه ایشون دخول میخواستن که باانکاربنده گفتن انجام نمیدن والبته بگم تاالان دوبار جواب منفی دادم چون هم ترس داشتم بخاطر شرطشون وهم بخاطر ظاعرشون ،من قدبلند دوست دارم،حالا این قد رو پوشش دادم ولی شرط رابطه بیشترترسیدم،چون ازکجابدونم که نخواد گولم بزنه بلاخره مجازی اشناشدیم،حتی ازش کارت شناسایی خواستم ونشون دادن،. دوروز اصرار کردن ببینمش من رد کردمشون روز سوم گفتن که قبول شرطت حداقل وقت بزار ببین بعدتصمیم بگیر،من رفتم خیلی از ظاهرم خوشش اومد روز بعدش مجدد خواست ببینه اما بی هوا منو بغل گرفت توی ماشین بوسیدو ازم خواست آلتشو بخورم چون قراربردخول بود من قبول نکردم اینم این مورد رو گفت انجام بده چون شرایط کارم سخته خوب متاسفانه بزور منو خونش برد گفت توی ماشین درشآن نیس با هزار استرس منو برد
اصلا چنین فردی تعادل رفتاری نداره سعی کن توی انتخاب اول از همه روی شخصیت فرد تمرکز کنی چون همه افراد قبل از ازدواج سعی بر کامل نشون دادن خودشون دارن
و کسی که الویت موضوع جنسی باشه قطعا اگر فرصت داشته باشه خیانت هم میکنه
راستش من با این پسر تو مجازی دوست شدم این تهران بود من شیراز بعد چند ماه اومد شیراز به من گفت بیا ببینمت منم از خانواده سخت گیری هستم یه روز با خواهرم رفتیم پارک اون منو از دور دید ولی من ندیدمش راستش اونجا دعوامون شد تو گوشی بهم فوق داد رفت تهران بعد چند مدتی دوباره تو مجازی اومد سراغم باهام حرف زد بعد دوباره دوست شدیم قصد ازدواج داشتیم اومد شیراز خاستگاری یک نفر فرستاد پدرم راضی نشد این اینجا خونه اجاره کرده الان ۳ ساله تو شیراز منتظره پدرم راضی بشه ولی هربار میاد خاستگاری پدرم راضی نمیشه الانم میگه تنها راهی که مونده فراره