این احساس که شوهر شما زیاد مشروب می‌خورد، می‌تواند موجب اختلاف و ناراحتی بسیار زیادی در زندگی زناشویی شما شود. ممکن است این احساس به شما دست یابد که شریک زندگی‌تان را از دست داده‌اید. شاید به این دلیل که همسر شما زندگی خود را صرف رفیق بازی، عرق خوری و مستی می‌کند، خشمگین شوید و احساس کنید که وقتی مشروب می‌خورد، به فرد کاملاً متفاوتی تبدیل می‌شود.
شاید نمی‌دانید چگونه باید این موضوع را با او در میان بگذارید یا ممکن است این موضوع را مطرح میکنید اما اوضاع آن‌چنان‌که انتظارش را داشتید، پیش نرود. شاید شما را متهم به نق زدن و شکایت کردن بکند یا کاملاً با این موضوع که مشروب خوردن او مشکلی ندارد، مخالفت نماید.
برای بسیاری از زوج‌ها، این نوع از مشکل ممکن است برای سال‌ها پیش از آن که به نقطه واقعی بحث و مشاجره برسد، به‌صورت پنهانی وجود داشته است.
مطالب مرتبط: چیکار کنم شوهرم دست از رفیق بازی برداره
خشونت همسر هنگام مستی و مصرف الکل
اگر شوهر الکلی شما هنگام نوشیدن مشروب مست و خشن می‌شود، این رفتار او غیرقابل‌قبول است. درصورتی‌که نگرانی شما از این بابت است و زن هستید، با خط تلفن ملی خشونت خانگی اورژانس اجتماعی به شماره تماس 123 بگیرید. تمام کارکنان این بخش زن هستند و برای شما حمایت محرمانه و اطلاعاتی در مورد پناهگاه‌های محلی ارائه می‌دهند.
چیکار کنم شوهرم مشروب نخوره
اولین نکته، مانند اکثر مشکلات موجود در یک رابطه، صحبت کردن در مورد مشکل موردنظر است. اگرچه انجام این کار ممکن است دشوار باشد، به‌خصوص اگر فکر میکنید که این مشکل برای مدت‌زمان طولانی وجود داشته است، اما مهم است تا تمام مشکلات خود را صادقانه و آزادانه بیان کنید. در غیر این صورت، شما این خطر را به جان می‌خرید که خشم و رنجش شما با گذشت زمان بیشتر شود و رابطه شما را نابود کند.
زمانی را برای گفتگو با همسر در مورد این مسائل را در نظر بگیرید و نظرات خود را به‌خوبی مطرح کنید. مشکل دیگر مشروب خوردن این است که نمی‌توان آن را در هر زمانی به طرز قابل اعتمادی بیان کرد. در واقع، مطرح‌کردن این موضوع هنگامی‌که رفتار همسر شما به دلیل خوردن مشروب تغییر کرده است، ایده بسیار بدی است. به‌جای آن، سعی کنید زمانی را پیدا کنید که هر دوی شما در وضعیت عادی هستید و هیچ‌کدام مست نیستید؛ به‌این‌ترتیب، این احتمال که بتوانید گفتگوی سازنده‌تری در مورد مشکلات خود داشته باشید، بیشتر خواهد بود.
درصورتی‌که در گفتگو با شریک زندگی‌تان مشکل دارید، می‌توانید به مقاله ما با عنوان «نکات کلیدی در مورد برقراری ارتباط صحیح با همسر رجوع کنید. این مقاله واقعاً سودمند است. در این مقاله، چندین ایده در مورد نحوه صحبت کردن در مورد یک مشکل بدون خشمگین شدن یا تبدیل گفتگو به بحث و مجادله آورده شده است.
اگر همسر شما با ترک مشروب مخالفت کند
این ریسک است. این احتمال وجود دارد که شریک زندگی‌تان فکر کند این مقدار مشروب خوردن هیچ ایرادی ندارد و از اینکه شما او را به چالش کشیده‌اید، شوهر عصبانی شود.
هر یک از ما با ارزش‌های متفاوتی نسبت به نوشیدن مشروبات الکلی بزرگ شده‌ایم. مقداری که ممکن است برای یک فرد عادی به نظر رسد، برای فرد دیگر این‌چنین نیست. برخی از افراد در خانواده‌هایی بزرگ می‌شوند که نوشیدن الکل، حتی به مقدار زیاد، کاملاً عادی است. برخی از افراد مقادیر مختلفی از الکل را مصرف می‌کنند و تأثیر آن ممکن است از دیگران کمتر یا بیشتر باشد.
گاهی اوقات، این‌ها دفاع‌های درست و برحق هستند اما اغلب اوقات این‌چنین نیست. این موضوع به این دلیل پیچیده است که مشروب خوردن گاهی اوقات به دلیل اتفاقات خاص زندگی از جمله ازدست‌دادن (به به‌دست‌آوردن) یک شغل جدید، داشتن فرزند و هر تغییر قابل‌توجه دیگری تحریک می‌شود.
پیش از مطرح‌کردن موضوع، شاید لازم باشد این نکته را در نظر بگیرید، آیا دلیل خاصی برای مشروب خوردن بیش از اندازه شوهر تان وجود دارد یا نه. این بخش مهمی از بیان اتفاقی که در حال رخ‌دادن است، می‌باشد.
بسته به اینکه طرف مقابل تا چه حد با شما مخالفت می‌کند، شما ممکن است به‌نوعی مصالحه و سازش دست پیدا کنید. این می‌تواند بدان معنا باشد که وقتی با هم بیرون می‌روید، کمی کمتر مشروب بخورد، حتی اگر به معنی کنارگذاشتن دائمی الکل نباشد. یا شاید هم این به معنای مطمئن شدن از این موضوع باشد که شما یک بعدازظهر هر آخر هفته را داشته‌اید تا هیچ‌یک از شما مست نکنید و هوشیار باشد.
مطلب مرتبط: ارتباط الکل و افسردگی
اگر شوهر شما الکل را ترک نکرد
در برخی از موارد، شاید نتوانید به توافق نظر دست یابید. او ممکن است فکر کند که شما مزاحم (مانع شادی) او هستید درحالی‌که به عقیدة شما او کاملاً نامعقول و غیرعادلانه است. در شرایط شدیدتر، ممکن است همسر شما مقدار مصرف الکل خود را انکار کند و نتواند گزینه‌های دیگری را در نظر بگیرد.
در مواردی مشابه، اعمال فشار بیشتر موجب حاصل شدن نتایج مثبت‌تر نخواهد شد. در این حالت، شما باید به سعادت و خوشبختی خود فکر کنید؛ درصورتی‌که احساس میکنید که دیگر نمی‌توانید اوضاع را این‌چنین که هست، تحمل کنید، شاید بخواهید از روش های حمایتی مختلف استفاده کنید.
سازمان‌هایی نظیر Al-Anon به افرادی کمک می‌کنند که تحت تأثیر مشروب خوردن افراد دیگر قرار گرفته‌اند. این سازمان‌ها دارای گروه‌هایی هستند که با عضویت در آنها می‌توانید با افرادی که شرایط مشابهی را تجربه می‌کنند، ملاقات نمایید.
اگر این کار لزوماً دیدگاه شریک زندگی شما را تغییر نخواهد داد اما بسته به شدت جدی بودن عادت مشروب خوردن، به او این پیام را می‌رسانید که بدون توجه به احساسی که دارد، شما فکر میکنید که مشروب خوردن شوهرم یک مشکل است و برای مواجه با آن نیاز به کمک دارید.
به همین ترتیب، صحبت کردن با دوستان و اعضای خانواده می‌تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که از این به بعد می‌خواهید چکار کنید و به شما کمک می‌کند تا کمتر حس انزوا و گوشه‌نشینی داشته باشید.
یکی از ریسک‌های این نوع مشکلات زندگی مشترک این است که ممکن است پشت درهای بسته و پنهان باقی بماند. این موضوع اهمیت دارد که شما یک چارچوب حمایتی داشته باشید تا به شما در فکرکردن در مورد گزینه‌های پیش رو کمک کند و شما را از هرگونه تنش و استرس ناشی از وضعیت پیش‌آمده رها سازد.
ترک مشروب همسر با کمک مشاوره روانشناسی
مشاوران ما به طور منظم با افرادی که برایشان مشروب خوردن در یک رابطه مشکل محسوب می‌شود، صحبت می‌کنند. اگر فکر میکنید که برای حل مشکلات به کمک نیاز دارید، می‌توانید برای مشاوره ترک اعتیاد یا مشاوره خانواده به مرکز مشاوره ما مراجعه کنید.
مشاور به شما نمی‌گوید چکار کنید یا طرف کسی را نمی‌گیرد؛ او تنها به صحبت‌های شما گوش می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا با گفتگو اختلاف با همسر خود را حل کنید. اگر فکر میکنید که این روش برای شما سودمند خواهد بود، شک نکنید و با ما تماس بگیرید.
چطور شوهرم راضی کنم دیگه مشروب نخوره
سلام من شوهرم مشروب میخوره ازهمه نظرم اخلاقش خوبه و خداروشکر ازش راضی ام فقط تنها مشکلم اینه ک مشروب میخوره و بیشتر شب ها با یکی از رفیقاش بیرون میره. خیلی هم با مهربونی باهاش حرف زدم و بهش تذکر دادم اما گوشش بدهکار نیست. منم دیگه از این رفتار خسته شدم دوست ندارم مشروب بخوره یا قلیون بکشه یا رفیق باز باشع من با مهربونی بهش گفتم حتی شده با تَشَر زدن هم گفتم ولی گوش نمیکنه نمیخام زندگیم خراب بشه لطفا بگید چطوری باهاش حرف بزنم بعد اینکه خواهش میکنم کلیشه ای حرف نزنید ک متوجه نشم فقط بهم بگید چطوری باهاش حرف بزنم ک بهم گوش کنه. در ضمن من حوری رفتار نمیکنم ک حس کنه دارم کنترلش میکنم ی راه منطقی بگین؟ چطوری باهاش برخورد کنم؟ شغل شوهرمم مکانیکه خودمم دارم درس میخونم.
پاسخ مشاور به سوال ” ترک کردن مشروب شوهم “
شما باید چند نکته رو بررسی کنید. اول اینکه همسر شما چه مدتی مشروب مصرف میکنه یا قلیون میکشه؟ وقتی که مشروب مینوشه رفتارش با شما تغییر میکنه؟ چه مدت از زمانش رو صرف گذروندن با دوستانش میکنه؟ چقدر شناخت درباره دوستان همسرتون دارید و چجور آدم‌هایی هستند؟
پاسخ به این سوالات اطلاعاتی به شما میده که به وسیله اونها میتونید نگاه بازتری به این مسئله داشته باشید.
شما باید به این نکته توجه داشته باشید که نمیتونید به طور کامل نسبت به همسرتون کنترل پیدا کنید و همینطور که شما نسبت به مسائل دیدگاه خاص خودتون رو دارید ایشون هم دیدگاه خودشون رو دارند. بنابراین بهترین اقدام تلاش برای ایجاد تعادل بین خواسته‌های خودتون و همسرتون هستش. با اینکار همسر شما با شما همکاری بیشتری خواهد کرد. یعنی بهتره که دلیل منطقی ای پشت نارضایتی‌های شما وجود داشته باشه. مثلا اگر زمانی همسرتون بیش از حد مشروب مصرف کرده بود و رفتاری از خودش نشون داد که اون رو دوست نداشتید میتونید زمانی که مست نیست درباره اون رفتار با ایشون صحبت کنید و بگید که چه احساساتی از وضعیت ایشون داشتید.
به طور کلی بین فرد الکلی و کسی که مشروب مصرف میکنه تفاوت وجود داره. همچنین تعامل سالم با دوستان میتونه کاملا مفید و سازنده باشه برعکس رفیق بازی. شما باید تلاش برای ایجاد تعادل در زندگیتون کنید. تعادل یعنی هم شما از خودتون پذیرش نشون بدید و هم همسرتون. هردو باید بخاطر هم قدم بردارید و تغییر رو با هم شروع کنید البته اگر به این نتیجه رسیدید که شرایط واقعا نیاز به تغییر داره.
در همه مراحل زندگی پیروز و موفق باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما
سلام شوهرم عرق دستی میخوره در هفته ۴ روز میخوره هر وقت برمیگرده خونه صورتش خسته و افسرده اس وبعضی وقت ها به کوچیک ترین مشکل خونه مثل دمپایی پوشیدن من روی فرش یا حتی پنجره باز کردن داخل خونه یا پرده کشیدنم گه خونه روشن بشه گیر می‌دهد و میگه لامپ روش کن پنجره ببند صدامون میره بیرون در صورتی که اروم حرف می‌زنیم. یا برای خونه پدرم میگه چون اونا مشروب نمی‌خورن من اونجا نمیام تو برو ولی برای خونه پدرش من به زور میبره اگه نرم باهام قهر و لج میکنه حرق نمیزنه تختخواب جدا میکنه میخوام جدا بشم به نظرتون همچین آدمی عوض میشه احساس میکنم افسردگی شدید داره و درون خودش نگه میداره به هیچکی نمیگه. شوهرم هر وقت من میبره بیرون حتما با خودش عرق هم میاره در جاهای عمومی نمیتونیم بشینیم اکثرا جاهای خالی انتخاب میکنه وتوی پارک نمیشنه میگه صدا ماشین زیاده .من از لحاظ روحی اذیت میکنه ولی دست به زن نداره ..از لحاظ ارتباط جنسی هم زیاد بخوره نمیتونه ارتباط برقرار کنه یا به زور میتونه همش من مقصر میدونه ..غذا خونه پدر من نمیخوره ولی از خونه پدرش هر چی میاره براشون کلی قربون صدقه میره و من افسرده میشم که پدر و مادر من چه گناهی داشتن که غذاشون ریخته ..همش میگه زندگی مشترک یعنی چی حرف حرف مرد و زن باید گوش بده حالیت شد یا حالیت کنم ..به نظرتون همچین شخص کم اراده ای عوض میشه مشروب خوردن شوهرم کم می‌شود. اخلاق در چه صورتی درست می‌شود؟ آیا برای زندگیم میتونه مرد خوبی بشه امیدی هست که با گذشت زمان درست بشه
عزیزم اینجور مردا درست بشو نیستن پیر وافسرده میشی
امیدوارم تصمیم عاقلانه ای بگیری تا بچه نداری ازش جدا شوووو اشتباه منو نکن مجرد بمونی بهتر از این پادرهوایی زندگی بیخوده
باسلام.من میخواستم درموردمشروب خوردن شوهرم که سه سالی میشه بیشراوقات مشروب میخوره با دوستاش، یاحتی گاهی توخونه هم استفاده میکنه.من ازاین موضوع خیلی ناراحتم وبیشتراوقات سراین موضوع باهمسرم دعوامیکنیم چندین بارهم شده که باآرامش وبه خوبی باهاش حرف زدم گفتم ضررداره یاتوتربیت بچمون تاثیربدی داره،ولی خب هیچی درست نشده.من یه پسرنه ساله هم دارم که بیشتراوقات شاهددعوای منوپدرش بخاطرمشروب شده واین موضوع منوبیشتررنج میده گاهی شده به طلاق هم فکرمیکنم ولی بخاطرپسرم نمیخوام این کاروکنم.اینم بگم شوهرم دربقیه امورزندگی اخلاقش بامن وپسرم خیلی خوبه وبه مااهمیت زیادی میده ولی روزیکه مشروب میخوادبخوره بادوستاش میره ودیروقت به خونه میاداخلاقشم کمی تندمیشه وواقعادیگه ازبوی مشروب وحال وهوای مستی شوهرم خسته شدم.خودم 27سال دارم وتاحدودی مذهبی هستم .دعاگویتان میشم اگه بتونین کمکم کنین.باتشکرازشمابزرگواران?
سلام من 6ساله ازدواج کردم شوهرم الکل مصرف میکنه یعنی قبل ازازدواج الکل رومصرف میکرد ولی من متوجه نشدم تابعدازعروسی متوجه شدم تا 3سال بعد معده ورودش به هم ریخت بردیمش دکترگفتن ازمصرف الکله سال بعدش پوکی استخوان شدید گرفت سال بعدش هم دردوماه دوعمل جراحی کمربه دلیل پوکی استخوان شدید گرفت یه چندروزی نخورد بعدبازکه خوب شدورفت سرکارشروع کردبه خوردن تااینکه پارسال واقعا دیگه ازالکل خوردنش خسته شده بودم بریمش کلینیک ترک اعتیاد به مدت ده روزبستریش کردم و داخل شکمش کپسول کارگذاشتن ولی وقتی اوردیمش تا سه ماه خوب بود واصلا سمتش نرفت بعدازاینکه اون کپسول جذب شد دوباره الان به مدت یک ساله داره مصرف میکنه اصلاانگاری بااین همه بدبختی دوست نداره کنار بزارش منم الان ده روزه اومدم قهرخونه بابام ولی اصلا سراغی ازم نگرفته اصلا من به درک حدااقل سراغی ازاین بچه دوسالشم نمیگیره واقعا خسته شدم نه تفریحی نه مسافرتی زندگیم فقط شده دعواوالکل
با سلام من وهمسرم ۱۰ساله ازدواج کردیم یه دختر۶ساله داریم تواین ۱۰سال بیشتر وقتشو با دوستاش مگذروند وشک میکردم که که داره دروغ میگه وکار دیگه مکرد و گوشه کنایه بهش میومدم ولی انکار میکرد و سروصدا میکرد که تو شکاکی وفلانی که خودمم به خودم شک میکردم تاالان که فهمیدم مشروبات الکلی میخوره تواین ۱۰ساله فقط بازیم داد ومنو فرستاددنبال نخود سیاه هروقت یهویی تو ماشین دوستش میدیدمش وپیاده میشد خیلی ترس تو وجودش بودنمیدونم چکارکنم والان هم یذره ازکارش پشیمون نیست.بهش میگم من تو وزندگیمو وبچمو خیلی دوست داره بیا ازالان باهم بسازیم وترکش کن هرگز قبول نداره کارش اشتباهه میگه شمارو دوست دارم بیا باهم مشروب بخوریم?
سلام من با فردی یک سال و. خورده ای در رابطه هستم که الکل زیاد مصرف میکنه و باهاش تموم میکردم سر. این موضوع ولی از زندگیم بیرون نمیره به بهونه های مختلف میگه دیگه نمیخورم با هدیه و گل و کلی اصرار بر میگرده تو زندگیم و همش میگه دیگه نمیخورم ولی بعد از اینکه باهام آشتی میکنه دوباره شروع میکنه و خودش اعتراف کرده ۱۶سالگی چند ماه درگیر شیشه شده و دوستاش بهش دادن و بعد به پدرش گفته و کنار گذاشته و از اون سن تا الان که ۳۵سالشه مشروب میخوره و یه بار لغزش هم داشته ۷ساله پیش ادعا میکنه خیلی دوسم داره ولی مشروبم نمیزاره کنار خودش و خانواده اش باهام تماس میگیرن برای خواستگاری و همش در رابطه با ازدواج صحبت میکنه و خیلی اصرار به ازدواج داره میخواد سریعتر ازدواج کنه ولی من به خاطر این موضوع جوابی بهش ندادم خیلی به من بها میده توجه میکنه ولی تا رفیقاش تماس میگیرن برای مشروب میره و در هفته نشده زیر دوبار در هفته مشروب نخوره من با این شخص بایدچیکارکنم شب مشروب میخوره جواب تلفن نمیده رد میده صبح زنگ میزنه با کلی التماس عذر خواهی میکنه
الان نزدیک دو سال متاهل شدم و این ازدواج دوم هر دوی ما هستش همسرم بی نهایت مرد مهربون و خوبی تنها مشکلی ک دارم شوهرم اهل عرق خوردن البته خونه بخوره من مشکل ندارم ولی نمیخوام بره پیش کسی یا دوستی بخوره امروز سر همین قضیه بحثمون شد خیلی راحت تو زندگی میزنه زیر همه چی منم چون خودم ایشون انتخاب کردم و ازدواج دوم من هست نمیخوام خانواده درگیر بشه همسرم بی نهایت بچه دوس داشت و ب اسرار ایشون الان من سه ماهه باردار هستم این چند وقت خیلی هوامو داشت ولی میگم کدی دفعه تو یه روز همه چیو خراب میکنه تنها چیزی ک بهش فک میکنم اینکه چرا همش من نگران زندگی هستم ایشون هم کلا تا حالا گند زده بود الان تو زندگی مشترک مثلاً تغییر کرده و خانواده اش خوشحالن ولی میگم ک من همش دارم جوش زندگی میزنم اصلا انگار براش مهم نیس این زندگی خراب بشه خیلی راحت میگه خب برو یا اصلا تموم بشه زندگی نمیدونم واقعا میگه یا الکی همه چیش خیلی خوبه میگم ک فقط میخوام رفیق بازیش ازبین بره البته بگم خیییلی کم شده ولی همینم باز داره اذیتم میکنه. بین فرهنگ خانواده هامون خیلی زیاد فرق هست بخاطر همین پدرم مخالفت شدیدی داشت با ازدواجمون ولی پافشاری خودم بود حالا الان خیلی ناراحتم نمیدونم چه برخوردی کنم چجوری میتونم آروم بشم اینم بگم که اگه من هر کاری کنم هر کاری اصلا بهم کاری نداره ولی میدونه ک من حتی یه دوستم ندارم. فقط ک میخوام ب زندگی سفت بشه رفتار عاقلانه داشته باشه امروز با خودم فکر میکردم شاید اشتباه کردم باردار شدم نمیدونم واقعا فقط ک خیلی غمگینم کمک میخوام ک باید چیکار کنم
من ۶ سال ازدواج کردم و دارای دو فرزند هستم من ۲۴ سال و همسرم ۳۴ سال و خانم هستمو چند روز پیش دچار مشکلی شدم که متوجه شدم همسر مصرف الکل داشته و دو سال قبل هم من متوجه این موضوع شده بودم و از نظر من و اعتقاداتم خیلی این موضوع بد هست و جز ارزش های زندگی من و با توجه به اینکه حس میکنم مصرف الکل در همسرم زیاد هست نمیدونم باید چیکار کنم ایا باید بگذارم ارزش های من رو زیر پا بگذارد چون ممکنه در اینده روی بچه های من هم اثر بگذاره و الان دارم به این فکر میکنم که جدا بشم
زندگی وشناخت افرادسخت شده دعاتون این باشه طرف گه گاهی مشروب بخوره خداناکرده شیشه ای نباشه کسیکه سیگارمی کشد یاموادمصرف میکنه زندگی باهش سخته اینا درد داره وهیچ علاجی نداره مشروب خورکه شنگول میشه مجلس روگرم میکنه وبعدازان ارام بی صدا بخواب میره.البته خداکنه ظرفیت اینکارو طرف داشته باشه.
تاثیرات کوتاه مدت مصرف الکل: کسانی که الکل مصرف می کنند در کوتاه مدت به خلق مثبتی دست می یابند. برخی در این حالت نوشیدن را متوقف می کنند اما برخی ادامه می دهند که تاثیر الکل به عنوان داروی کند ساز آشکار می شود. به طوری که احساس های خواب آلودگی، ناهماهنگی عضلانی، ملالت و تحریک پذیری شروع می شود. مشروب خواری بیش از حد بر عملکرد های حیاتی فرد تاثیر می گذارد و می تواند مهلک باشد.
بعد از مصرف مقدار زیادی الکل شخص دچار نشانگان پرهیز می شود که همه آن را به عنوان ” خماری” می شناسند. نشانه های خماری عبارتند از تهوع و استفراغ، تشنگی شدید، سر درد، خستگی، تحریک پذیری، افسردگی و سرگیجه.
تاثیرات بلند مدت : الکل به طور مستقیم یا غیرمستقیم تقریبا بر تمام سیستم های بدن تاثیر می گذارد. مصرف طولانی مدت الکل می تواند به آسیب مغزی دایمی، با نشانه های زوال عقل، منگی، سکته، توهمات و آسیب به سیستم عصبی پیرامونی منجر شود. دو نوع زوال عقل یا اختلال شناختی با مصرف بلند مدت و سنگین الکل ارتباط دارند: بیماری ورنیکه و نشانگان کورساکف.
بیماری ورنیکه اختلال حادی است که دلیریوم، اختلال های حرکت چشم، اشکالاتی در حرکت و تعادل و تباهی اعصاب پیرامونی به سمت دست ها و پاها را شامل می‌شود. علت بیماری مغزی ورنیکه خود الکل نیست، بلکه کمبود تیامین( ویتامین B ) ناشی از اثرات تباه کننده الکل بر سوخت و ساز مواد غذایی و الگوی کلی تغذیه نامناسب، علت اصلی آن است. افرادی که به بیماری ورنیکه مبتلا می شوند، احتمالا به نشانگان کورساکف نیز دچار خواهند شد که عبارت است از نوع دایمی اختلال شناخت که به موجب آن به یادزدودگی پس گستر و پیش گستر مبتلا می شود که نمی تواند رویدادهای جدید را یادآوری کند یا اطلاعات تازه را یاد بگیرد.
مرگ در اثر مصرف بلند مدت و سنگین الکل، اغلب با بیماری کبد ارتباط دارد. اغلب مصرف کنندگان به کبد چرب مبتلا می شوند که می تواند پیش درآمد سیروز باشد.
همچنین چند تغییر زیانبخش را نیز در سیستم معدی- روده ای ایجاد می کند که از جمله آنها التهاب مری، دیواره معده و لوزالمعده و کند شدن انقباضات عضله صاف در سیستم معدی- روده ای هستند.
مصرف مزمن سبب پوکی استخوان، افزایش خطر ابتلا به سرطان، کاهش عملکرد سیستم ایمنی می شود.
ترک ناگهانی الکل بعد از مصرف مزمن، می تواند به نشانه هایی مانند خماری شدید، اختلال های خواب، اضطراب زیاد، رعشه، بیش فعالی سمپاتیک، روان پریشی، سکته و حتی مرگ منجر شود.
منبع: آسیب شناسی روانی : هالجین و دیگران ترجمه یحیی سید محمدی
سلام من تنهام و فقط نياز دارم حرف بزنم ، من متاهلم ١٦ ساله ، ٩ ماهه مادرم فوت كرده ، از اول زندگيم با شوهرم مشكل دارم خيانت كرده مشروب ميخوره الانم كه رفيق باز شده ، من فقط اميدم به دخترمه خسته شدم ولى دارم ميجنگم بيزينس راه انداختم تا مستقل بشم و بتونم طلاق بگيرم پدرم و برادر خواهرم هم كلا هميشه اذيت ميكنن هيچ كس و ندارم فقط خدا و دخترم ، امشب سر مشروب با هم دعوامون شد ، من و بازى ميده الكى حرفاى عاشقانه ميزنه ولى دروغ خيانت پنهانكارى همه چى ازش ديدم خيلى دلم گرفته بود ?
با سلام خانمی ۵۲ ساله هستم سه فرزند دارم ۳۲ سال زندگی کردم همسرم هر شب الکل میخوره ۳۰ ساله الان که سنش بالاتر رفته بدتر شده از نظر اخلاق و رفتار فامیل نزدیک اجازه نمیدن ازش جدا بشم جلوی بچه ها به من فحش میده حتی با بچه ها هم بی احترامی میکنه خرجی نمیده هر چی مال داشتم که پدرم بهم داده بود و گرفت طلاهام الان دستش باز شده ولی خرجی نمیده دختر اولم ازدواج کرده دومی ۲۰ سالشه اصلا بهشون محبت نمیکنه صبح میره شب میاد الکل رو میز میخوره و بدرفتاری میکنه پسرم ۸ سالشه رفتار پدر و الکل خوردنشو داره میبینه پسرم و کتک میزنه فحش میده همه خانواده به تراپی احتیاج دارن قصد نداره ترک کنه میگه شما به فکر خودتون باشید میخوام درخواست طلاق بدم لااقل پسرم این صحنه ها رو نبینه چون تاثیر بدی خواهد داشت
انهای که میگن شوهرم هرشب مشروب میخوره چکارکنم ؟خواب خانم محترم براش ماست ،خیاردرست کن یه نوارشادبگذار به بزمش صفا بده.تابهتون خوش بگذره.
شوهرم منم مشروب ميخوره يه شيشه مشروب سر ميكشه خسته ام از اين زندگي دوتا بچه دارم محال يه شب نخوره انگار من وجود ندارم دلم ميخواد جداشم فكر بچها ديونم ميكنه اونا ك گناهي ندارن شوهرم بچه هام رو بهم نميده كتكم ميزنه اصلا اجازه نميده من حرف بزنم واقعا دلم يه ازادي ميخواد ك بتونم نفس بكشم كاش همچين مردايي هيچ وقت ازدواج نميكردن ك اين همه ادم ها بخاطر اعتياد الكل زندگي ها رو نابود كنند خدا به داد همه ما برسد واقعا خيلي سخت هست زير يه سقف با كسي زندگي كردن و اون اصلا تو رو نفهمه گريه مني اصلا براش اهميتي نداشته باشه حتي بپرس ازت چته اين يعني غرور زن رو خدشه دار كردن خيلي زنا ميرن خيانت ميكنند تا بلكه كمي اروم بشن خيلي ها خود خوري ميكنند كاش اينجور مردا همشون بميرن و بدرك واصل شن
سلام همسرم من ب شدت مشروب میخوره در حدی ک حالش بد میشه خیلی بچه دارم بزرگه متوجه میشه عذاب میکشه تو در و همسایه هم ابرو نذاشته …میخوره وقتی اینقد حرف میزنه سر سام گرفتم چیکار کنم کمترین اسیب رو ببینیم لاقل خودش ک دیگه ب درک منو بچه هام خیلی اذیت میکنه
سلام من شوهرم مشکل اعصاب داره خشن میشه سریع الکل میخوره بددهن زیاد با خودم بچه ها مسوولیت پذیر نیست چند بار فرصت دادم چه راه حلی پیشنهاد میکنید اسم طلاق که میارم میگه بچه ها خودت میکشم
همسرم رو دوست دارم و نمیخوام جدا شم ۵ ساله ازدواج کردم به دلیل اینکه بعضی شبا دیر میاد و مشروب میخوره. دیشب پلیس گرفتش چون فهمید مشروب خورده و ما هر چی گفتیم بگو پشیمونم ک نبرنت دادگاه ولی ب دلیل غرور زیاد و لج قبول نکرد و بردنش دادگاه براش شلاق بریدن با پول حالا هم تهدید کرده منو و اینکه قبول نمیکنه ک شلاق ب دلیل خوردن بوده فک میکنه مقصزش منم
جدابشی بهتر ه اینجور مردادماه بشونیستن جونت بردار وبرو حیف تو نیس خودتوتباه کنی