در این مقاله از سایت مشاوره باما به موضوعات زیر می پردازیم:
- چرا عاشق یک مرد متاهل شده ام؟
- شوهر دارم ولی عاشق یکی دیگم
- دلایل وابستگی عاطفی و دل بستن به مرد متاهل
- عاشق دیگری شدن بعد از ازدواج
- راه فراموش کردن مرد متاهل
آیا شما نیز این کلمات را به خود گفتهاید؟ شاید نتوانستهاید این کلمات را با صدای بلند بازگو نمایید اما این چیزی است که پیش خودتان اعتراف کردهاید، حتی اگر این اعتراف تنها در ذهنتان صورتگرفته باشد. برای فردی که خود را عاشق یک مرد متاهل میبیند، زندگی میتواند بهسرعت به یک زندگی بسیار ناخوشایند تبدیل شود.
عشق یک طرفه یکی از غمانگیزترین اتفاقاتی است که ممکن است برای یک فرد رخ دهد و درصورتیکه شما در پایان اشتباه این تجربه قرار دارید، پس احتمالاً احساس میکنید که کل زندگیتان متوقف شده است. چکار میتوانید انجام دهید؟ در این مقاله، ما در رابطه با چگونگی مواجه با احساسات نامناسب نسبت به یک مرد متاهل و نحوه بازگشتن به زندگی معمولی صحبت خواهیم کرد.
چرا من عاشق یک مرد متاهل شدم؟
روش های مختلفی وجود دارند که میتوانید بر اساس آن به این نتیجه برسید که چرا عاشق یک مرد متاهل شدهاید. شاید شما خواهری دارید و با گذشت زمان به این نتیجهگیری اجتنابناپذیر میرسید که احساسات عاشقانه ای نسبت به همسر او پیدا کردهاید. شاید با یک مرد متاهل همکار هستید و بهتدریج احساسات عاشقانه ای نسبت به او احساس میکنید. شاید سناریو این باشد که شما مجدداً با یک عشق قدیمی که اکنون ازدواج کرده است، بهصورت حضوری یا مجازی ارتباط برقرار میکنید. ما به نوبت بهتمامی این موقعیتها خواهیم پرداخت چرا که اعمال شما بسته به جزئیات اتفاقی که در حال رخدادن است، احتمالاً متفاوت خواهند بود.
عاشق مرد متاهل از فامیل شدم
زمانی که مرد متاهلی که عاشقش شدهاید عضوی از خانواده ی خودتان است، سختترین حالت ممکن رخ میدهد. درصورتیکه او را مرتباً همراه با همسرش میبینید، پس احتمالاً احساساتتان جریحهدار خواهند شد؛ زیرا فردی که دوستش دارید به شما نزدیک است اما نمیتوانید او را در کنار خود داشته باشید.
در این حالت، دو عامل کلیدی برای بررسی وجود دارند و در واقع، این دو عامل همان فاکتورهایی هستند که شما بهمنظور مواجه با هر یک از این سناریوها به آنها نیاز پیدا خواهید کرد.
اولین فاکتور این است که آیا مرد متاهل میداند که شما چه احساسی نسبت به او دارید و دومین فاکتور این است که آیا او نیز نسبت به شما چنین حسی دارد.
درصورتیکه مرد متاهل در مورد احساس شما نسبت به خودش اطلاعی ندارد، کار برای شما آسانتر خواهد بود. شما میتوانید آنچه در حال رخدادن است را پنهان نمایید و بر اساس چنین احساساتی عمل نکنید. در بخشهای بعدی، در مورد چگونگی مواجه و پشت سر گذاشتن دل شکستگی ناشی از این انتخاب صحبت خواهیم کرد.
اگر مرد متاهل در مورد احساس شما میداند یا مشکوک شده است، پس شاید نیاز باشد که در برههای از زمان در مورد احساس خود نسبت به او صحبت کنید. در این مکالمه، شما میتوانید این موضوع را روشن کنید که قصد خراب کردن ازدواج آنها را ندارید؛ بنابراین، هیچگاه بر اساس احساسات خود عمل نخواهید کرد. اگر اوضاع بر وفق مراد پیش برود، توضیحات شما برای او کافی خواهند بود و او بر اساس قول شما مبنیبر درست رفتار کردن هیچگاه لازم نیست راجعبه این موضوع چیزی به همسرش بگوید.
مطالب مرتبط: فراموش كردن مرد متاهل
آیا او نیز احساس مشابهی نسبت به شما دارد؟
زمانی که یک مرد متاهل عاشق زن متاهل یا مجرد میشود و شما نیز همین حس را به او دارید، اوضاع به شدت دشوار خواهد شد؛ بهخصوص زمانی که عشق میان مرد متاهل و همسرش کم شده باشد. این احتمال وجود دارد که مرد به دنبال مهر و محبت، خارج از رابطه زناشویی خود بگردد و این موضوع ممکن است او را نسبت به احساسات شما آسیبپذیر نماید.
این شما هستید که باید تصمیم بگیرید آیا میخواهید بر اساس میل ناگهانی و هوس عمل کنید یا نه و اگر فکر میکنید که مرد متاهل نیز همین احساس را نسبت به شما دارد، احتمالاً به قدرت اراده قوی برای مقاومت در برابر این احساس نیاز خواهید داشت.
هر دوی شما باید به موضوع از دیدگاه اخلاقی نگاه کنید. شما میدانید که اگر معشوق یک مرد متاهل بودن را بپذیرید، موجب بهوجودآمدن چه درد و رنجی برای همسرش خواهید شد. این موضوع همچنین موجب ایجاد شکاف عمیقی در خانواده میشود. دوباره بهتمامی این مسائل بهدقت فکر کنید و تمام تلاش خود را برای خودداری از عملکردن بر اساس چنین احساسی به کار گیرید.
مطالب مرتبط: نشانه زن عاشق
عاشق مرد متاهلی که با او همکار هستید
جاذبه جنسی و احساس عشق قطعاً میتواند بین شما و مرد متاهلی که با شما کار میکند، ایجاد شود. ممکن است شغلی داشته باشید که در آن باید در یک محیط کوچک و پرازدحام با همکارتان کار کنید. شاید اتاق شما نزدیک به اتاق او باشد یا بهخاطر کنفرانس همراه او به سفرهای کاری بروید.
اگر با یکدیگر دوست هستید، ممکن است از جزئیات محرمانه زندگی زناشویی طرف مقابل با خبر باشید. هر چه اطلاعات بیشتری در مورد او کشف میکنید، بیشتر متوجه میشوید که او مرد کامل و مناسبی برای شماست. یک هشدار کوچک: او یک مرد متاهل است و تا جایی که میدانید، قرار نیست به این زودی چیزی تغییر کند. چه کاری میتوانید انجام دهید؟
دو پرسش مشابهی را باید از خود بپرسید که وقتی مرد متاهل عضوی از خانوادهتان بود، از خود سؤال میکنید. آیا او از احساسات شما مطلع است و آیا او احساس متقابلی به شما دارد؟
اگر او از احساس شما اطلاعی ندارد، بنابراین باید احساستان را برای خود نگه دارید. هیچ پاسخ دیگری برای این موضوع وجود ندارد. اگر بخواهید بر اساس احساسات خود عمل کنید یا او را از احساس خود مطلع سازید، نهتنها شرایط در محیط کار را غیرقابلتحمل میکنید بلکه ممکن است شغل خود را نیز به همین خاطر از دست بدهید.
درصورتیکه او نیز احساس مشابهی نسبت به شما دارد، اوضاع پیچیدهتر میشود. جمله «من عاشق یک مرد متاهل هستم و او نیز عاشق من است» محصول رمانهای عاشقانه است اما در زندگی واقعی، داشتن رابطه نامشروع با این فرد میتواند زندگی زناشویی او را خراب کند و موقعیت شغلی هر دوی شما را به خطر اندازد.
شما باید به این موقعیت از دید هزینه-فایده نگاه کنید. شما نباید به خود اجازه دهید تا بر اساس میل و هوس عمل کنید. با فراموشکردن فساد اخلاقی برای یکلحظه متوجه خواهید شد که هزینه پیشبردن این رابطه بسیار زیاد است. شما باید احساسات خود را کنترل کنید و اگر فکر میکنید که قادر به انجام این کار نیستید، بهتر است استعفا دهید و به دنبال شغل دیگری باشید.
عاشق دوست قدیمی که ازدواج کرده است
اگر عشق قدیمی داشتهاید و اکنون او ازدواج کرده است، زمانی که دوباره با آن فرد ارتباط برقرار میکنید و متوجه میشوید که هنوز عاشقش هستید، مشکل به وجود میآید. این موقعیت برای هر دوی شما میتواند چالشبرانگیز باشد زیرا خاطرات قدیمی که در کنار یکدیگر داشتهاید، دوباره به یاد میآورید.
مجدداً آن دو پرسش را در نظر بگیرید. اگر او از احساس شما اطلاعی ندارد، پس بهترین کار این است که ارتباط خود با او را قطع کنید. ارتباط داشتن تنها موجب درد و رنج شما میشود. او ممکن است از اینکه شما دیگر اشتیاقی به برقراری ارتباط ندارد، غافلگیر یا ناراحت شود. در این صورت، شاید لازم است تا به او توضیح دهید که موضوع از چه قرار است.
شما باید در انجام این کار دقت کنید. لازم نیست به او بگویید که هنوز عاشقش هستید. این کار نتیجهای نخواهد داشت. شما بهجای آن میتوانید بگویید که برخی از احساساتتان برای طرف مقابل همچنان وجود دارند و به همین دلیل ترجیح میدهید که هر دوی شما مسیرهای جداگانهای را طی نمایید. شما میتوانید آرزوی خوبی برای او بکنید و اگر اوضاع بر وفق مراد پیش برود، این پایان ماجرا خواهد بود.
اگر او نیز همچنان عاشق شماست و هر دوی شما به موضوع داشتن رابطه نامشروع فکر میکنید، پس شاید بهتر باشد که بار دیگر به مسئلة اخلاقی آن توجه کنید و در این حالت، تحلیل هزینه-فایده ضروری خواهد بود. شاید همسر او را بشناسید و دوست نداشته باشید که او را بهخاطر داشتن رابطه با همسرش اذیت و ناراحت کنید.
شاید هم او فرزند داشته باشد و شما نیز بدانید که پیشبردن این رابطه میتواند زندگی آنها را خراب کند. نیازی به گفتن ندارد که شما نیز ممکن است ازدواج کرده و فرزندان خود را داشته باشید. تقریباً در تمام موقعیتها، این به نفع همه خواهد بود که ارتباط خود با عشق قدیمی را قطع کنید.
مطالب مرتبط: شوهرم بهم محبت نمیکنه چیکار کنم؟
هنگام عاشق مرد دیگری شدن در مورد کارهای خود بهدقت فکر کنید
در تمامی این موقعیتها، دو انتخاب برای شما وجود داد؛ انتخاب اول این است آیا میخواهید بر اساس احساسات خود عمل کنید یا نه. دومین انتخاب این است چگونه میخواهید با دل شکستگی حاصل از تصمیمتان مواجه شوید.
تقریباً در تمامی موقعیتها، بهتر است که رابطه نامشروع با آن مرد متاهل نداشته باشید؛ حتی اگر هر دو تمایل به این کار داشته باشید. یک حالت استثناء زمانی است که اطمینان دارید زندگی زناشویی آنها بهزودی به پایان میرسد و برگههای طلاق آماده امضا هستند.
درصورتیکه مجرد هستید، این کار برای شما مناسب خواهد بود اما حتی در چنین شرایطی نیز باید با احتیاط پیش بروید. چه اتفاقی میافتد اگر او به طور ناگهانی نظرش را تغییر دهد و تصمیم بگیرد که از همسرش جدا نشود و فرصت دوبارهای به زندگی خود بدهد؟
درصورتیکه از گرفتن تصمیمات احساسی اجتناب کنید، پس شکی نیست که یک تصمیم مسئولانهتر و در واقع عاقلانهتر گرفتهاید. دل بستن به یک مرد متاهل موجب مشکلاتی در زندگی میشود که هیچکس دوست ندارد و بهاحتمال زیاد منجر به لطمه خوردن عواطف و احساسات خود شما یا فرد دیگری میشود.
حتی اگر به احساسات شما لطمهای وارد نشود، میدانید که در صورت برملاشدن خیانت مرد به همسر، زندگی خانوادگی او از بین خواهد رفت و به شما احساس خانهخرابکن بودن دست میدهد. آیا این واقعاً چیزی است که شما میخواهید؟
حتی اگر با این موضوع هیچگونه مشکلی نداشته باشید، آنچه اتفاق افتاده احتمالاً آشکار خواهد شد. درصورتیکه هر دوی شما موقعیتهای اجتماعی یکسانی دارید، ممکن است به شما برچسب داغ ننگ زناکاری زده شود. ممکن است از ورود شما به رویدادهای مدرسه یا محیط کار جلوگیری شود یا حتی این امکان وجود دارد که به ماشینتان صدمه بزنند یا پنجره خانهتان را بشکنند. درصورتیکه همسر مرد متاهلی که با او رابطه نامشروع دارید، کینهتوز باشد، چنین اتفاقاتی یا حتی بدتر از اینها ممکن است رخ دهند.
مطالب مرتبط: حرکات مرد عاشق
وابستگی عاطفی و دل بستن به مرد متاهل
فرض کنید تصمیم گرفتهاید بر اساس احساسات خود عمل نکنید، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که در راستای سلامت روانی خود تلاش کنید و به زندگی عادی خود برگردید. درصورتیکه مرد متاهل عضوی از خانوادهتان است و شما بهخاطر عشق فراوان نمیتوانید بودن در کنار او را تحمل کنید، پس سعی کنید در رویدادهای خانوادگی که میدانید او نیز حضور دارد، شرکت نکنید.
اگر اعضای دیگر خانواده در مورد دلیل فاصلهگرفتن شما سؤال کنند، سعی کنید بهانههای باورکردنی بیاورید. درصورتیکه با آن فرد کار میکنید و نمیتوانید بودن در کنار او را تحمل کنید، پس یافتن یک شغل جدید میتواند بهترین گزینه برای شما باشد. اگر آن یک عشق قدیمی در شبکههای اجتماعی است، پس دیگر با او ارتباط برقرار نکنید و از ملاقات حضوری با آن فرد نیز بپرهیزید.
این کار میتواند برای شما دشوار باشد، بهخصوص اگر فکر میکنید که این مرد متاهل مناسبترین فرد برای شماست. شما ممکن است به این سرنوشت بیرحم ناسزا بگویید چرا که او یک مرد جذاب و ایده آل را در مقابل شما قرار داده است و شما نمیتوانید او را در کنار خود داشته باشید.
در تمامی احتمالات، برای پشت سر گذاشتن احساس اضطراب ناشی از موقعیت به درمان نیاز است. صحبتکردن با فرد بیطرفی که هیچ ارتباطی با موقعیت به وجود آمده ندارد، میتواند مفید باشد و متخصص سلامت روان ( دکتر روانشناس ) میتواند توصیههای خوبی در مورد شرایط به وجود آمده بکند.
البته، کار دیگری که میتوانید انجام دهید، گذاشتن قرار ملاقات عاشقانه با فرد دیگری است. این بهترین روش برای پشت سر گذاشتن احساسات قوی و شدید است. “آدم قحطی” نیست و انتخابهای زیادی برای شما وجود دارد. شاید احساس کنید که این مرد متاهل تنها مردی در جهان است که میتواند شما را خوشبخت کند اما اگر هدفمند به این موضوع نگاه کنید، متوجه خواهید شد که این دیدگاه چقدر غیرمنطقی است. شما باید احساساتتان را کنترل کنید، آنها را بررسی نمایید و احتمالات دیگری را کشف کنید. این عاقلانهترین کاری است که میتوانید انجام دهید.
منبع: www.betterhelp.com
واقعاً با این حرفهایی که این خانمهای خائن زدن حالم از همه چیز بهم میخوره ، متأسفانه فهمیدم شوهر منم با یه هرزه متاهل که سه تا بچه هم داره ده ساله رابطه داره ، بعد از فهمیدن این موضوع من به تمام معنا داغون شدم و شکستم ، شوهرم دوستم داره واز اون موقع بیشتر از قبل بهم اظهار علاقه میکنه و ازم میخواد ببخشمش ،رابطه منو همسرم از همه لحاظ خیلی بهتر و نزدیک شده ، بهش اعتماد کردم و نامحسوس کنترلش میکنم ، اون هرزه هنوز دست بردار نیست و پیام میده به شوهرم ، ولی شوهرم بلاکش کرده ، من با وجدی که شماره برادر و خانواده و خودشو داشتم جز چند پیام تهدید آمیز چیزی نگفتم و واگذارشون کردم به خدا ، ولی الان با این اوضاع که هرزه های متاهل دارن درباره خودشون میگن من تصمیم گرفتم آبروی اون هرزه رو ببرم و به همه بگم حتی شوهرش ،باید تاوان خیانت رو اونا بدن نه من که عاشقانه و وفادارانه ۲۵ سال به پای همسر و فرزندانم تعهد داشتم و دارم و خواهم داشت ، از هر چی آدم خیانتکاری متنفرم
افرین برشما منم یک زنم ۲۱ ساله ازدواج کردم . اصلان نمیدونم عشق یعنی چی . شوهرم خیلی باهام بده .شکاک .بدبین .دهن بین .لج باز. یه دنده .خسته ام کرده . ولی هیچ وقت تو فکر خیانت نبودم . هر فکری که بگی در موردم کرد وبه زبون آورد. منو خورد کرد پیرم کرد . ازش متنفرم . از همه یه مردها متنفرم. شوهرم بااین کارش حس زنانه رو ازم گرفت .شما بهترین کارو میکنی وقتی زنه هرزه ترس از خدا نداره. همون بهتر تنبیه بشه . از دسته خودشه . اگر مشکل داره یا طلاقشو بگیره .یا درستش کنه . یا تحملش کنه شما چراباید تاوان بدی
من تمام پیامهارو خوندم نکاتی که داشت رو عرض کنم نکته اصلی که فاحعه است اینه که زنان شاغل به همکارانشون حس دارن زیاده و این از ارتباط روزمره بوجود امده که این زنان خودشونو نمیتونن حفط کنن ادم کار نیستن تکته بعد که پارتنر این خانمها متاهل هستن و میدونن این عشق نیست هوسه واین خانمها دوست دادن توجه بشه بتشون یک نفر ومرد رو میدونن از هوسه خودشونو عاشق پیشه و موجه نشون میدن والا کسی که زن دارهنمیاد به زن خراب توجه کنه بعنوان عاشق ببخشید نمیخوام اهانت گنم این واقعیت ماجرا است باز نکته دیگه یکی از اتفاقاتی که میوفته معمولا اختلاف این خانمها با این اقایونه اون تایمی که قهرا میرن تو لاک ناراحتی و فکرمیگن عذاب وجدان منه خواننده هم فریب میخورم چون وقتی شاد هستن که ضد حال نمیزنن نکته بعدی که خیلی مهمه اغلب از همسرشون حرفی نمیزنن یا میگن خوبن اوتهایی هم که میگن سرد هستن رو ابدا جدی نگیرید موضوع اصلی اینه که همسران این خانمها امدن بعنوان کمک خرج برای این زنها شرایط کار و مهیا کردن که یک زندکی رو بسازن و زن رو برده تو حاشیه امنیت اضافه کار و گریز های مختلف با همکار خانمم میخواهیم بریم خرید و اینها میرن خیانت میکنن که به اینجا ختم نمیشه مرد بقدری ارامش به زن در زدگی میده که زن بدون کوچکترین عداب و وجدانی به راحتی به کارش ادامه میده اگر همسران این خانمها دست بزن معتاد خیانت کار ودیگر موارد و داشتن بقدری این خانمها از نوع مرد متنفر بودن که نهایت نداشت و دنبال عاشقی دوستی با همکار نمیرفت حرف اخر این خانمها . عشق و عشق ابدا عشقی وجود نداره اگر عاشق مرد غیر همسر خود بودن با بد خلقی با رفتارهای قهر گونه انرا به داخل میاوردن و صد در صد لو میرفتن من به هیچ عنوان قصد بی احترامی ندارم اون چه که گفتم از تجربیاتم در ارتباط با این شرایط بود قضاوت با شما
میبینید تمام حس به مرد و این خانم از ارتباط با مرد ریکرو توسط شوهرش ابلهش سرکوب شده یک اشاره به رابطه با مرد دیگر نکردع
آدم خیانتکار چطور بشه دست برداره من بعد از سی سال از شوهرم جدا شدم فقط وقتی می فهمید من فهمیدم حواسشو بیشتر جمع میکرد تو هم معلوم نیست اون رو ول کرده یا نه فقط الکی عمر و وقتم رو براش هدر دادم حیف از جوونیم
سلام. من خودم الان پنج ساله که عاشق یک مرد متاهل شدم و تو دوازده سالگی عاشق شدم و اون مردم سی سال ازم بزرگتره و جدا ازینا میبینم که عاشق شدن طرز زندگی و فکر کردن و…. انسان رو تغییر میده و باعث میشه که رفتار و حرکات ادم عجیب شه و علت عاشق بودن هست و منم که سال اول دوران عاشقیتم که هیچ وقت بچه ها تحقیر نمیکردن ولی بخاطر این سری از رفتارام و…. کلی مسخره میشدم در همین بابت هم خواستم که ازش دل بکنم ولی چه کنم که دلم راضی نیست به این کار و اینم بخاطر اینه که تو مسائل عشقی حرف اول و آخرو دل میزه چون این دل که ادمو بدون هیچ اراده خودش عاشق میکنه البته عاشق شدن یا عشق حقیقی که بحث این عشقه بستگی داره که نیمه گمشدتو پیدا کنی و تو همون لحظات که عاشق میشی و این همون عشق واقعی یا حقیقی هست که همون لحظه نیمت پر میشه، یعنی به گمشده تو خیالات و باور یا همون که خوشت میاد رو پیدا میکنی و ویژگی مهم اون رسیدن عاشق شدن هست که درست واسه خودم من پیش اومد. گفتم که از عاشق شدن کل ویژگیم عجیب شد و دیگه تو هوای خودم نبود و از عادی بودن خارج شدم و دیگه یک انسان عاشق بودم همکلاسیام فک میکردن که من دیوونه یا حل وضع و…. شدم و اینکه میگفتن نسبت به سالای قبل عوض شدم همش تو فکرم و به همه چیز بی تفاوت شدم ولی من راضی به رضای خودم بودم و جدا ازینا عاشق شدن بیشتر کیف و حال خوبی بهم دست و خاطرات و لحظات خوبی رو واسم سبت کرد و من هر بود با تمام جون دل راضی بودم و با اینکه هیچ وقت تو زندگیم فکر نمیکردم و اصلنا روحمم خبر نداشت که خود من یه روز عاشق میشم یا تجربه عشق میکنم و همیشه یادمه، ماههایی که قبل ازینکه عاشق شم یه حسایی بهم دست میداد که قراره یه اتفاقی واسم بیفته ولی نمیگفت چه اتفاقی، این حسا عین قاصدکی که خبر واسم آورده ولی نمیدونم چه خبری و در واقع خبرش این بود که قراره نیمه گمشدمو پیدا کنم??? و بعد اون روزا که وسطای تابستون بود یه شب یه اتفاق عجیب و تحریک آمیزی واسم افتاد همون لحظه تو شب که عاشق شدم و بعد دو سه روز فهمیدم که قبل ازینکه عاشق شم چن وقتی بود یه حال عجیبی داشتم و حس میکردم قراره سمت یه اتفاقاتی برم و اون اتفاق این بود که قراره عاشق بشم و اونم عاشق کسی که نه تنها دنیامون مثل هم نیست بلکه تو رده سنی همم نیستیم که کلی باهم فاصله طبقاتی داریم و اونم از شانس بد من اینطور عاشق شدم ولی هر چی بود بلخره نیمه گمشدم بود که من عاشقش شدم?
ولی از هر نگاه به این موضوع فکر میکنم میبینم که عاشق شدنم حال و خاصی داره، هم اینکه آدم بعد ازینکه عاشق میشه اونجاست که متوجه میشه که قبل از عاشق شدن یه حسایی راجب یه اتفاق خاص بهش دست میداد که بعد اون اتفاق آگاه شه و بفهمه که چه اتفاقی بوده اونم اتفاق قشنگ و خاصی همین عاشق شدن.
خاطرات بسیار خوب و خوشی که تو زندگیم بهم دست داده درست تو همون تابستون بود که توش عاشق شدم و خیلیم لحظه های شاد و خوشحالی و بسیار جالبی داشتم که تو اوایل عاشقیت بیشتر واسم رخ داد و اون لحظه های خوب و خوش هیچ وقت از یادم نمیره و نظرا میتونم بگم شاید ازینکه عاشق شدم و اولای تجربه کردن و حال و هوای عشق بود بهم اونطور لحظات خوشی و شادی اتفاق افتاد که هر چقد بگم لحظات و خاطرات بسیار خیلی خوب و لذت بخشی بود.
یعنی یک جمله ات با مفهوم نبود دخترم برو یک مطالعه کن ورزش کن کلاسای هنری برو پیشرفت کن و دنبال پیشرفت باش
سلام.آبجی خوبم.به خاطر رضای خدا و به خاطر بچه هات زندگیت را نابود نکن.عمر خیلی کوتاه هست.اصلا ارزش نداره.برو برا شوهرت طنازی کن.با عشق انشاالله به زندگیت ادامه بده که همه اینها هوا و هوس هست.
سلام ۱۵ سال پیش به خاطر اعتیاد شوهرم و اینکه زندان هم بود و از درد تنهایی و بی کسی با یه پسر مجردی دوست شدم رابطمون در حد چت و زنگ بود الان ۱۲ ساله گذشته ازدواج کرده اما چند وقت یه بار با هم در حد چت هستیم نمیتونیم فراموش کنیم همو .تا حالا از نزدیک ندیدمش چون یه شهر دیگس موندم چکار کنم افسرده شدم بخدا الان یک ماه میشه ن پیام بوده ن زنگ اما نمیتونم فراموشش کنم
من درک میکنم چی میگی ، واقعا منم شوکه شدم اصلا معلوم نیست چه خبره
میگذره
سلام دوستان وقتی وارد یک زندگی زناشویی میشید و به همسرتون متعهد میشی دیگه نباید به همدیگه خیانت کنید باید نسبت به همدیگر متعهد باشید و اگر در زندگی بنا بر دلایلی نتوانستید با هم کنار بیایید نباید توی این زندگی به همسرتون خیانت کنید حتی اگر نتوانستید با هم کنار بیایید باید از همسرتان جدا شوید و �دواج شرعی و قانونی دیگهای داشته باشید من خودم روانشناس هستم و تمام کیس هایی که بهشون مشاوره دادم ۹۹ درصد درصد آنها زندگیشون از هم پاشید علاوه بر این که آبروی آنها رفت زندگی آنها منجر به جدایی و طلاق شد و این وسط بچه ها آواره تورو خدا انقدر به همدیگه خیانت نکنید به فکر بچه هاتون باشید اگر روزی یکی به بچه شما بگوید که مادر خیانت کاری داری اون بچه از لحاظ روحی و روانی داغون میشه و خبر از بچه های طلاق هم دارید لطفاً به خاطر بچه های خودتون توبه کنید و به زندگی خودتون برگردید و به عواقب خطرناک فکر کنید …فرد متاهلی که به شما اظهار علاقه میکنه بخدا عاشق شما نیست هوا و هوسه فقط…توی دوره ی کاریم که مشاوره میدادم خانم متاهل بود میگفت با آقای متاهلی وارد رابطه شدم که کشته مرده ی منه بعد جلسه ی چهارم پنجم که خانم واسه مشاوره میومد خودش اعتراف میکرد که اون آقا با یه نفر دیگه هم رابطه داشته که من نمیدونستم…فریب اینگونه افراد رو نخورید به زندگی خودتون برگردید و وارد رابطه ی دیگه ای نشید و خانه ی دیگری رو ویران نکنید که عواقب خوشی براتون نداره هم توی این دنیا و هم در آخرت عذاب دردناکش رو می کشید…با آرزوی زندگی سرشار از عشق و عطوفت و مهربانی با همسر خودتون
کاش همه مثل شما فکر می کردند . متاسفانه همه جامعه را بوی گند فساد برداشته
سلام وقت بخیر من متاهلم و عاشق ی مرد متاهل شدم اول دوس نداشتم ولی به شدت منو وابسته خودش کرد و الان ب من علاقه ای ندارد در محیط دانشگاه با هم آشنا شدیم و الانم همو میبینیم الان چکار کنم ک بتونم با رفتن ب دانشگاه و ادامه درسم بتونم فراموشش کنم لطفا راهنمایم کنید حالم اصلاخوب نیست نمیدونم چکار کنم
منم مث شما هستم و اصلا حالم خوب نیست
درد مشترک
من عاشق مردی شدم حدود ۳ سال میشه ولی نمیتونم بهش بگم چه جوری بگم .با هم فقط سلام علیکم داریم در حد گاهی وقته حرف کم زدن. مشکل اینجاست که هر دو متاهل هستیم.ولی خانم ایشان خارج هستند و همسر من هم در حال متارکه جونم برات بگه خیلی مرد جنتلمن با ادب نزاکت من عاشقم
چطوری میتونم احساساتمو کنترل کنم با اینکه شوهر دارم ولی عاشق پسره دیگه ای شدم باید چیکار کنم؟؟
نیاز به تخلیه ی هیجانی و بازسازی شناختی دارید. و اینکه کمبودهای رابطه ی فعلی و هدف از برقراری این رابطه رو مشخص کرد. اگر افکارتون کنترل بشن، اونوقت هیجاناتتون هم قابل کنترل خواهد شد
من مرد متاهل هستم ولي عاشق يه دختر شدم اون دختر شده همهاي زندگيم. چيكار كنم بهش برسم. من زنم را دوست دارم نميخاهم ناراحتش كنم. يا. از دستش بدهم از طرفي هم عاشق عشقم شده ام و خيلي همديگر رو دوست داريم. اما نه خانواده اون از رابطه ما خبر داره و نه خانواده من زنم يكبار از رابطه ما. با خبر شد با من جنگ و دعوا كرد ولي در اخر من گفت ديگه دنبالش نرو ومنو بخشيد. ولي من نميتونم ازش بگذرم و رابطه ما خيلي عميق شده تا انجايي كه نبايد بيش ميرفت بيش رفته حالا اون از من ميخاد زنم را طلاق بدم. و بروم خاستگاري او. ولي من نميتوانم زنم را طلاق بدم و از طرفي از عشقم نميتوانم بگذرم. چون اگر من با عشقم بهم بزنم زندگي او نابود ميشود و به بي ابرويي خودش و پدر و مادرش تمام ميشود واقعا وسط گير كردم. روز و شبم شده استرس بيش عشقم تلفن زنم را نميتوانم جواب بدم بيش زنم تلفن عشقم را عشقم را همه جا ميبرم. ولي زنم را هيجا. نميتوانم ببرم. چون عشقم بفهمه من با. زنم. خوبم يا باهاش جايي رفتم من بيجاره ميكنه. و ميرود منو رها ميكند. و منم. ديگه بايد خود كشي كنم از مشاوره شما
خجالت بکش واقعا
داری خیانت میکنی نکن تاوان داره
عاشق ی مردی هستم سه ساله دیروز گفت ک زنش حاملس و بخاطر این ک نمیتونه رابطه داشته باشه منو خواست و فوشم داد. من اینجا گیر کردم. گناه من چیه. دوسش داشتم. دیگ چ فایده
من مجردم ۱۸سالمه عاشق مرد زن و بچه داری شدم ک ۳۲سالشه. با زنش مشکل داشت حالا اشتی کردن. و سراغی از من نمیگیره خیلی داغونم
سلام من خودم متاهلم رابطمون زیاد خوب نیست البته من هرچه محبت میکنم ایشون زبون درازی میکنن منم ناچارن لال میشم وچیزی نمیگم توی همه شرایط با نظرم موافق نیست عاشق کس دیگه ای هستم ولی به خاطر اینکه گناه نکنم به دروغ بهش گفتم شرایطم باهاش جور نیست ولی ثانیه ای نیست که بهش فکر نکنم دارم دیوونه میشم چون نمیتونم ببینمش
خدا به همه مون کمک کنه
من خودم پسر مجرد هستم ولی بقران سرم سوت کشید این حرفارو دیدم لعنت به شما
خدا لعنت کنه همچین زن ومرد که خیانت کاره توف به ذاتشن
منم
منم 31 سالمه ومجرد. پشمام ریخته. فک نکنم بشه به کسی اعتماد کرد
من درک میکنم چی میگی ، واقعا منم شوکه شدم اصلا معلوم نیست چه خبره
به تازگی با مرد متاهلی که به عنوان رییس قرض الحسنه بوده اشنا شدم وایشون به من ابراز علاقه کردن. ومن هم احساس میکنم به او علاقه مند شدم ولی متاهلم ومیدانم این اشتباهه چی کار کنم
سلام.هیچوقت خیانت نکن که عاقبت خوبی نداره!!! برو با عشق و نام یاد خدا به زندگیت ادامه بده. انشاالله به یاری امام زمان (عج)عاقبت بخیر باشید.
سلام من ۳۵ سالمه با مردی ۷۰ ساله ۸ ساله رابطه دارم متاهله شدیدا دوسش دارم .نمیتونم ازش جدا شم .خیلی مهربونه .دوست داره .برام همه کاری میکنه .ورابطه جنسی خیلی خوبی داریم .از نبودنش میترسم .تقریبا هر روز با هم بیرون میریم وپیام میدیم.من تا حالا تو زندگیم عاشق کسی نشده بودم .ولی الان عاشقم .چند بار خواستم رابطه را تموم کنم ولی نمیتونم
سلام من ۴۰ سالمه ومتاهلم وو۲ تا بچه دارم در جوانی من عاشق پسر عمم بودم اوهم عاشق و دلباخته من بود ولی خانوادهاش مخالف کردن ومانع رسیدن ما به هم شدن الان ۲۰ سال از زندگی متاهل هر کدوممون میگذره وهم و پیدا کردیم با همون احساسات جوانی و وابسته هم شدیم .لی هر کدوم زندگی داریم چی کار کنیم ؟؟؟من که خاننومم تو زندگی شخصی خودمم ازدواجم ما موفق بوده از سره اجبار چیه خاطره بچه هام موندم حالا به پسر عمم رسیدم موندم چی کار کنم راهنماییم کنید. ااالان ۷ ماهه با پسرعمم ارتباط دارم ولی حاضر نیستیم به زندگی متاهلیمون که ۲۰ سال سابقه داریم خطشه ای وارد شه. ولی من شوهرم افسردگی شدید داره ودرون گراست ورابطه سکسی وعشقیه خوبی باهم نداریم من همیشه و همه جا تنهام. تنها میخابم تنها خرید میرم تنها مسافرت میرم تنها مهمونی میرم
سلام.آبجی خوبم.به خاطر رضای خدا و به خاطر بچه هات زندگیت را نابود نکن.عمر خیلی کوتاه هست.اصلا ارزش نداره.برو برا شوهرت طنازی کن.با عشق انشاالله به زندگیت ادامه بده که همه اینها هوا و هوس هست.
الان خانما بایه من آرایش و لباس تنگ و کوتاه وپاره پوره میان بیرون کسی هم نگاهشون میکنه میگه فلانی عاشقم شد بابا اونی که تورو با این حالت قبول کرده مطمئن
باش روزی هزار بار عاشق میشه خودتون وزیر پای همچین هوس باز های نندازین وموجب از هم پاشیدگی زندگی یه خانم از همه جا بیخبر نشین عذاب وجدان نوعی هشدار الهی پسش نزنین وزندگی خودتون وبقیه روخراب نکنین
سلام منم ۳۳ سالمه ومتاهلم واز گفتن بعضی از حرفا عبا دارم یعنی چی که شوهر دارم ولی چند سال بایکی دیگه رابطه دارم .درست شوهر تو بد همه کار غیر از خیانت .اگه همین حرفارو شوهرتون هم میگفتن .شما قبول میکردین .خیانت کار غیر اخلاقی وخانمان سوزه که آخرش فقط مرگه .پابزار رو دل وامانده بشین زندگیتو بکن با شوهرو بچه هات .پس فردا انتظار داری بچه ات بشه ملا از دیدن چنین صحنه هایی تو زندگی پدرو مادرشون بخدا عشق یا پول یا هوس
کلی چرت و پرت و داستان ها همه یکجور دقت کنید. فقط یک چیز بگم، چون خودم مردم. مردی اگه با زن متاهل وارد رابطه میشه فقط بخاطر سکسه. اصلا خودتونو دوست نداره
فقط و فقط به خاطر سکس میخادتون حالا انتخاب با خودتون
سلام حرف شما کاملا صحیح نمیدونم چرا خانما خودشونو زیر پای مردان هوس باز میندازن منم یه خانم ولی از آدم خیانتکار چه مرد چه زن حالم بهم میخوره هرچند همیشه هم اولویت اخرن .شوهر کردی بشین زندگیتو بکن نمیکنی انگ نزن به بقیه خودت نالایقی که موجب از هم پاشیدگی زندگی دیگران میشی
کاملا درسته
من ۱۸ سالم بود ک عاشق بودم و پسره پول نداشت میخواستیم فرار کنیم ک……اما برادرم که انگار بود گرگ گشنه مادرم از برادرم بد تر خلاصع ک خالم یه مرد۴۵ ساله ای معتاد و بی خونه زندگی رو پیدا کرد و منو فروختن بهش الان ۸ ساله از زندگی مون گذشته و دو تا طفل دارم یه پسره که منو میشناسه عاشقم شده وخیلی درک میکنه خلاصه من عاشقش نیستم چون غم غصه های زیادی دارم وقت ب حرف زدن همرایش پیدا نمیکنم و باورم نمیشه ک دوسم داره خلاصع ک تو دلم میگم میسوزم و میسازم بخاطر دخترم سر بالای داشته باشه اما نمیفهمم آخر و عاقبت من با این مرد معتاد چه میشه حتی پول خونه هم نداره هیچ کسیو هم ندارم تا کمکم کنه برادر هایش بار بار گفتن برو اما من فامیل ندارم تا برم خونشون شما راهنمایی کنید باید چه کنم بخاطر آبرو خود بخاطر خدا و دوتا طفل ک از درس عقب افتادن
سلام من عاشق مردی شدم که متاهل هستش واقعا خیلی آدم خوبیه من شوهرم اصلا آدم خوبی نیست شکاک بد بینه و از اول ازدواج همین جوری بود الان خیلی سال میگذره من خیلی اذیت آزار داده با حرفهای ووووو اما من کسی اومد تو زندگیم که شده زندگیم خیلی آدم خوبیه خیلی خانم بچه هاشو دوست داره از یه طرف اون من عاشق هم شدیم من میدونم گناهه چیکار کنم دوسش دارم اونم خیلی دوسم داره
به نظر شما مردی که تصمیم میگیره با زنی که شوهر داره رابطه برقرار کنه انسان خوبیه؟ کسی که به زنش خیانت میکنه فرد خوبیه؟ احتمالا تعریف تون از مرد خوب رو باید عوض کنید.
پسر ۲۴ سالم مجرد…ادم میاد این پیامای شماره میخونه از زن گرفتن پشیمون میشه…چرا اخه وقتی ب یکی تعهد دارین میرین با یکی دیگ…چرا اخه.
واقعاکه اگه شوهرخودت بهت خیانت میکردقبل ازاینکه چنین اشتباهیی بکنی بازم اینومیگفتی ذاتتودرست کن مطمئن باش چوب خداصدانداره خانم
آفرین
این رابطه ها تموم شدنی فقط روش حساب باز نکنید از اینجا رونده ازاونجامونده
این رابطه ها تموم شدنی فقط روش حساب باز نکنید
ده سال بیش وابسته یه پسری شدم که حالا ازدواج کرده هردو متهلیم و همو دوس داریم چیکار کنم که ترکش کنم
من متاهلم با یه مرد متاهل رابطه برقرار کردم به مدت ۷ سال از اون آقا هم ۴ فرزند دارم ولی حدود ۶ ماه است که من ول کرده و بهم زنگ نمیزنه همشه دوست داشتم ازش جدا بشم ولی قبول نمیکرد و بچه ها رو بهانه میکرد ولی خیلی یهویی دیگه جواب تماس هام رو نداد منم دیگه زنگ نزدم و ولش کردم با اینکه خیلی غرور دارم دارم دیوانه میشم شغل خوبی دارم ولی کلا از زندگی کردن افتادم نمیدونم چکار کنم همش توی خیالاتم محاکمه اش میکنم و گاهی باهاش دوست میشم گاهی باهاش دعوا میکنم ولی چیزی که اذیتم میکنه اینه که حتی به حرمت بچه های مشترک هم باهام خداحافظی نکرد و یه جورایی توی هوامم
احتمالا متوجه رابطه شده و ترجیح داده تو آتیشی که خودت روشن کردی بسوزی
سلام خسته نباشید چطور از یه رابطه بیام بیرون تمومش کنم چن بار تموم کردم ولی اون آقا بعد چن ماه مباد میگه که نمیبخشمت اذیت میشم برمیگردم. من وارد رابطه ای شدم که سه ساله دو طرف متاهل به از همون اول نخواستم ولی بس که گفت عاشقتم دلمو باختم حالا به این نتیجه رسیدم یعنی به ته همه چی نمیخوام باشم شاید چون سنم کم بوده نمیفهمیدم الان میخوام تموم شه میگم تموم میشه بعد یک ماه پیام میاد تنهام گذاشتی با دلم باری کردی عذاب وجدان میگیرم کمکم کنید لطفا
سلام متاهلم ولی با مردی رابطه داشتم رابطه الان قطع شده ولی خیلی فکرم درگیرشه فامیل هست هر چند وقت میبینمش وقتی میبینمش خیلی تحریک میشیم هردو و باز رابطه شروع میشه چیکار کنم
من یه زن متاهلم وعاشق یه مرد متاهل شدم مشکلات زیادی هس چکار کنم اون ازم دور شده یه مدت احساس بدی دارم
من با آقای متاهلی ۲سال وارد رابطه شدم.روزهای اول اون طرف من میومد که بتونه بفهمونه به من علاقه داره.بعدکه وارد رابطه شدیم بعد مدتی بیشتربهم نزدیک شدیم رابطه ماعمیق ترشد.نمیتونم ازش دل بکنم برم از طرفی زن داره هیچ وقت اولویتی نداشتم واسش.بعد حتی ولنتاین ویامناسبتی میشه تبریک خشک و خالی میگه
شما کاملا به این رابطه واقفید اولویت زندگی این آقا نیستید. ابتدای رابطه برای برطرف کردن نیازش به شما نزدیک شده و ابراز محبت کرده که شما رو جذب کنه و بعد از اون دیگه هدفی نداره. دختر خوب مردها با کلام زنها رو جذب میکنن ، و شما چون رابطه برقرار کردید بهش وابسته شدید ، یه کم بخودتون بیاید چرا شما خودتون رو در اختیار یه فرد متاهل بذارید
ببخشید من یه خانم ۳۵ ساله هستم همسرم یک سال پیش فوت شدن بنده در یک کارگاه تولیدی کار میکنم بعد چند ماه متوجه شدم داداش صابکارم به من وابسته شده نمیدونم میگه عاشق شدم و اینجور حرفها من قبول نکردم چون طرف متاهل و بچه داره هر کاری کردم نتونستم قانعش کنم که این کار و خاستش درست نیس خلاصه چند ماه گذشت از او اسرار از من انکار تا این که نا خاسته منم بهش دل بستم الآن موندم چیکار کنیم میشه راهنمایی کنید ممنونم
سلام خسته نباشید من چند ماه پیش تو ی بازی آنلاین با ی آقای آشنا شدم که خودشو مجرد معرفی کرده بود بعد از چند ماه که پشت تلفن باهم صحبت میکردیم از من پول خواست منم چون بهش پول ندادم رابطمون تموم شد و با ی مرد دیگه ازدواج کردم و رفتم سر خونه زندگیم الا خانم طرف پیدا شده و بهم زنگ زده و میخواد طلاق بگیره و منو هم تهدید کرده میترسم زندگیم از هم بپاشه چیکار کنم
من شوهر دارم و عاشق مرد دیگه ای شدم و حدود پنج سال و خودم عزاب میکشم چیکارکنم
من متاهلم عاشق مرد زن دار شدم . 4سال براش کار کردم . شوهرم میبینم عذاب وجدان دارم . من خانمش هم میشناسم خیلی عذاب وجدان دارم . همش توبه میکردم . ولی وقتی میدیدمش همه چیز یادم میرفتم . یعنی به مرحله رسیدم دیگه عذاب وجدانم از سرم رفت فقط دوستش داشتم . رابطه نداشتیم . ولی پیامک خیلی میدادم . خیلی ابراز علاقه کردم . نمیدونم چکار کنم . بیاحساسی شدم به همه . اون منو خیلی کوچک کرد تحقیر کرد ولی بازم دوستش داشتم . الان دیگه براش کار نمیکنم . ولی دارم میمیرم از دوریش . همش گریه میکنم . نمیدونم چی شد یکدفعه کل زندگیم از دست دادم هر چقدر تحقیر میکنه بازم دوسش دارم . خسته شدم از حال خودم . کمک میکنید
سلام دوست عزیز ببین بپذیر که این رابطه نشدنی هست و عذاب وجدان داری تو اگر پشت پا به همه بزنی و وارد اون زندگی بشی هیچ وقت حس خوبی نخواهی داشت پس باید با خودت کنار بیای که زندگی فعلیت ارزش بالاتری داره ببین سعی کن ارتباطت رو با این آقا ادامه ندی تمام فضای مجازی که از ایشون داشتی رو حذف کنی با خودت عهد ببندی که میخوای انرژی هدر شده رو صرف زندگی ت همسرت و فرزندانت کنی. احتیاج به قرص نیس یک مقدار پذیرش این موضوع سخته ولی شدنیه
سلام خسته نباشید باعرض شرمنده گی من یه زن متأهل هستم الان هیفده سال عاشق یه مرد متأهل شدم در حد دیوانه گی خودمو خیلی میخام قانع کنم کارم اشتباه اما نمیتونم از ذهنم بیرونش کنم اوایل هر از گاهی میدیدمش اما الان هفت سال است اصلا ندیدم اما باز دلم پیشش است آنقدری عاشقش هستم که باورش سخت خودم هم خوب میدونم من هم سد او نیستم اما چه کار کنم دلم قبول نمیکنه کاش بتونم از یاد ببرمش ممنون میشم راهنمایی کنین چون دیگه واقعا افسردگی گرفتم
سلام خوبین متاهلم ،حدود 39سال سن عاشق پسری شدم حدود 33,ساله خوشتیپ ورزشکار خیلی اتفاقی ،اذمی بودم در این سا ل ها هیچ وقت عاشق نشدم حتی ازدواجم نه از اجبار بلکه به میل خودم بود ،وهمیشه خنده ام میگرفت از عشق در یک نگاه،این آقا پیشنهاد دوستی بهم دادن ،ولی از آنجا که خیلی احساس عذاب وجدان داشتم،قبول نکردم ایشون گفتن یه فرصتیی باشه اصلن بهم فکر نکنیم،ولی چون شرایط جور هست که بهطور اتفاقی میتونم ببینم ایشون چون مغازه دارن ولی منو نمیبین ،موندم چیکار کنم ،اصلن انگار سال هاست میشناسمش ،الان هی با خودم کلنجار میرم که برم پیشنهاد دوستیشو قبول کنم خیلی یا خودم درگیرم یه پسر 10سالهیه پسر 2ساله دارم،تو رو خدا کمکم کنید،
سلام.آبجی خوبم.به خاطر رضای خدا و به خاطر بچه هات زندگیت را نابود نکن.عمر خیلی کوتاه هست.اصلا ارزش نداره.برو برا شوهرت طنازی کن.با عشق انشاالله به زندگیت ادامه بده که همه اینها هوا و هوس هست.
چه زیبا گفتین ممنون از شما آدمو دلگرم میکنید
من حدود ۷ سال عاشق یکی از آشناهام شدم.ولی کسی نمیدونست.تا اینکه سر اتفاقی طرف فهمید یعنی دوستم بهش گفت.ب هر دلیلی نشد باهم ازدواج کنیم.من هنوز نتونستم فراموشش کنم.الان بعد سالها برگشته با اینکه هر دو متاهلیم.ولی نمیخوام گناه مرتکب بشم با اینکه همسرم شهر دیگه ای محل کارش هست.ولی از طرفی هم دلم براش تنگ میشه.همه کاری هم انجام دادم فراموشش کنم نشد.لطفا کمکم کنید
به محل کار همسرت برید و در آنجا ساکن شین چون مطمعنا اینجور روابط به مرور ریشه زندگیت میچینه
وقتی با کسی وارد زندگی مشترک شدیم باید خیلی چیزای دیگه رو در نظر بگیریم اول خدا. تعهد اصول اخلاقی و….شاید به ظاهر چند روزی این گناه خیانت لذت بخش باشه اما عذاب وجدان شیرینی لذت از بین می بره بهتره قبل هر کاری خدا رو درنظر بگیریم ان شالله کسی دچار سردرگمی و آلوده به گناه نشه
فقط میتونم بگم هم دراین دنیا هم اخرت پدرتو درمیارن
دقیقا
بله کار درستی کردید کات کردید به طور کلی رابطه با مرد متاهل اشتباه چون هم به خودتون آسیب می زنید هم زندگی آن آقا همسر بدبخت این آقا چه گناهی کرده رابطه شما دو نفر هم به جایی نمی رسد فقط به گناه و پشیمانی ختم می شود
سلام یه مرد متاهل بهم پیشنهاد دوستی داد من اولش قبول نکردم ولی یه دلایلی آورد تا منو متقاعد کرد باهاش در ارتباط باشم من هم وابسته اون شدم ولی الان پشیمونم باهاش کات کردم فکر میکنید کارم درسته
بینهایت کار درستی کردین،زبون آدم دروغ رو راحت میگه و کنتور هم نمیندازه
خجالت آوره این حرفا شما خانوما راحت میگین شوهر دارم ولی عاشق یه مرد دیگه شدم بعضیاتون میگین رابطه نامشروع هم دارم با اون مرد شماها به شوهر بدبختتون رحم نمی کنید به بچه هاتون رحم نمیکنید به آبروتون که هر لحظه ممکنه بره رحم نمیکنید از خدا شرم تون نمیشه؟ آخرت و قیامتی نیست؟ هر حس اشتباهی که اومد سراغتون باید بهش بها بدید و خیانت کنید؟ درسته؟ چطور این کارا رو می کنید؟ شرم کنید از اینکه خدایی هست که شما رو در حال گناه میبینه
البته این حرف فقط برا شما خانوما نیست برای آقایونی که از این کارا میکنن هم هست
منم دارم تعجب میکنم
قضاوتشون نکن وگرنه سرت میاد
خواهشاً از این روشن فکر بازی ها درنیارید و توجیه نکنید این هوس ها و عشق های شیطانی رو، البته شیطان آدم های ضعیف رو گرفتار میکنه. . خیلی از خانم ها و آقایون هم هستند که با وجود داشتن همسر بد اخلاق اما هیچگاه به فکر خیانت نمیوفتند.
کمتر از یکساله ازدواج کردم یک سال دنبالم بود عاشقم شده بود که جواب مثبت بگیره تمام زندگیمو پاش گذاشتم بخدادقسم از حقوقم ی قرون نمیموند همش میرفت جای قسط هیچ شکایتی نداشتم پا به پاش اومدم . از هر لحاظ سر بودم ازش اونم مثه پروانه دورم میچرخید ولی دوماه از زندگیم نگذشته بود که فهمیدم خیانت میکنه بارها و ازش متنفرم احساس میکنم تمام اون ابراز علاقه هاش فقط بخاطر این بوده که منو گول بزنه یا عذاب وجدان یا هرچیزی ازش متنفرم منتظرم در اولین فرصت ازش جداشم اما خداروشکر هیچوقت هیچوقت فکر خیانت به سرم نزده هیچوقت بخودم اجازه ندادم حتی تو فکرمم مردی دیگه رو بیارم شرایطم جور بشه ازش جداشم. اینا چه بی وجدانهایی هستن چقد بی شرفن که میگن شوهرمون عالیه اما بازم به خیانت میکنن. اینا روح انسانی ندارن ایا؟؟
خوب شوهرای ما هم ک خیانت مبکنن باعثش امثال اینا هستن ک زندگی مارو جهنم میکنن تا خودشون عزیز کنن
دقیقن
تورا خدا چرا میخواین روشن فکرانه رفتار کنید وهمچیو عادی جلوه بدین میخواین براشون کل وهو بکشیم وتبریک بگیم
سلام من متاهلم و در حال حاضر عاشق یه آقایی شدم که اونم متاهل هست روحشم خبر نداره مقاومت در برابرش سخته دارم دیوونه میشم کارم شده گریه کردن سرم درد میکنه قلبم تیر میکشه نمیتونم بهش فکر نکنم روحشم خبر نداره دلم نمیخواد زندگیش تحت تاثیر قرار بگیره ولی دارم میمیرم به معنای واقعی گریم بند نمیاد میخوام بغلش کنم بچسبم بهش ببوسمش سخته چیکار کنم؟؟؟ وقتی توی کلاس نزدیکم میشه قلبم منفجر میشه نفسم بالا نمیاد چیکار کنم ازین حالت خلاص شم نمیخوام بهش بگم ولی دارم عذاب میکشم کمکم کنید. خیلی دردناکه و اصلا دست خودم نیست تا حالا چنین حسی به هیچ بشری نداشتم حتی همسر خودم لطفا راهنماییم کنید
سلام دل کندن از یکی دیگه خیلی خیلی سخته ولی اگر واقعا عذاب وجدان دارید به کارهای خوب شوهرتون هنیشه فکر کنید وسعی کتید حتی با پوشیدن لباسهای رنگی که شوهرتون بیشتر جذبتون میشه بموشید و اوح لذت را باهاش لمس کتید
من متاهلم و عاشق برادر شوهر متاهلم شدم که ۱۶ سال ازم بزرگتره و اونم یبار ابراز علاقه کرد ولی بعدش دیگه هیچ کدوممون ب روی خودمون نیاوردیم .کلی دارم عذاب میکشم بخاطر احساسات شدید وقتی میبینمش هیجانزده میشم از خواب و خوراک افتادم .شدیدا دلم میخواد که این حس از بین بره .چیکار کنم؟کمکم کنین
من خانمی ۳۷ ساله هستم. بدون علاقه و بخاطر شرایط خانوادم با همسرم ازدواج کردم. عین همخونه زندگی میکنیم و خیلی خیلی کم رابطه داریم. بعد ۱۰ سال بطور اتفاقی عاشق مرد همسایمون شدم. اونم اجباری با خانمش زندگی میکنه و ۲۰ سال از من بزرگتره. البته ایشون ۵ سال با یه خانم دیگه دوست بود ولی بعد آشنایی با من اونو کنار گذاشت. ۵ ماهه با همیم و رابطه داربم. خیلی بهم علاقه مند شدبم. عذاب وجدان دارم و میترسم اما اصلا نمیتونم به نبودنش فک کنم.
من خانمی 28ساله هستم با یه دختر 10ساله همسرم 4سال پیش تصادف سنگین داشتن که از ناحیه کمر دچار شکستگی و پلاتین هستند. ولی آدم بسیار خوب و بی نهایت منا دوست دارد ولی من نه. 5سال هست با مردی آشنا شدم که خیلی کارا برام کرده و منزلمون رفتا آمد داره ایشان 49سال دارد و 5تا فرزند یکی 29یکی 24یکی 11و 9 و 2 ساله. ایشان زمانی که کنار همسرشون هستند اصلا جواب منا جرات نمیکنه جواب بده و این آزارم میده. سیگاری هست و تا الان بالای 11بار سقط داشتم. آخرین بار روز زن مجبورم کرد بچه 3ماهه خودما بندازم و تهدیدم کرد در حالی که زن خودش در سن 47ساله باردار شد 3ماهه شد گفت قلب داره نزاشت بندازه واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی داغونم
بچه ها از کی بودن از همسرت یا اون آقا ؟چرا میزاری باردار شی ک این بچه های بی گناه رو سقط کنی
عجب بی وجدانی هستی تو
سلام عاشق مرد متاهلی شدم که خودش با پیام دادناش وتوجهاش باعث شد ازش خوشم بیاد به خاطرش به خانوادش دختر وهمسرش همه جوره سرویس دادم که مبادا پیش شوهرش ازم بد نگه بعد اون اقا خیلیم ادعا میکنه زنه وبچشا دوس داره پنهانی پیامای زنشا خوندم نوشته بود تو تنها سلطان قلبمی واز این حرفا اونی اونطوریه چرا به منم توجه میکنه خیلی اذیت میشم میخوام فراموشش کنم کمکم کنید. باهمسرش رفیقم نمیخوام به خانمش خیانت کنم البته منم به پیاماش جواب دادم وعذاب وجدان دارم چکار کنم. من خانمم مجردم وتا حالا با هیچ مردی رابطه نداشم واین اولین بارم بود
ازدواج کردم که از خونه فرار کنم ،ازدواجم بدون علاقه بود البته دختر متعهد و پایبندی بودم تا اینکه فهمیدم خانواده شوهرم بهم دروغ گفتن و من با یه پسر آسمون جل ازدواج کردم ،سه سال عقد بود،چون تو دوران عقد آسیب کوچیکی به بکارتم خورد دیگه نتونستم جدا بشم ،البته پدرم مخالف جدایی بود،بالاخره ازدواج کردم و خانواده همسر منو خیلی اذیت کردن و همسرم ازم دفاع نمی کرد ،رفته رفته ازش به شدت متنفر شدم ،تا اینکه رفتم واسه طلاق اقدام کردم ،بخاطر بچم نتونستم طلاق بگیرم چون پدرم نمیزاشت بچمو نگه دارم،خلاصه یه روز یه آقا منو سوار ماشینش کرد و تو مسیر منو رسوند ،و باز همون روز منتظر شده بود که کا م تموم بشه و منو سوار کرد ،اولش ازش خوشم نیومد اما بعد عاشق هم شدیم ،به شدت عاشقش شدم و الان نزدیک به 12 سال هست که با هم هستیم ،از ارتباط با شوهرم چندشم میشه ،طوری که وقتی میخواد نزدیکم بشه تمام اعصاب بدنم بهم میریزه ،حالم بد میشه،از طرفی هم نمیتونم با اون آقا که متاهلم هست قطع رابطه کنم ،باید چیکار کنم.خیلی دوسش دارم
چقد داستانتون شبیه ب داستان من بود ی لحظه فک کردم من نوشتم وخودم خبر ندارم
داستان من هم همین شکلیه
سلام من عاشق مرد متاهل شدم وشوهرم بهم شک کرد و از رابطه ما مطلع شد و منو طلاق داد ولی الان اون مرد دیگه به من توجه نمیکنه ولی من عاشقش شدم چیکارکنم؟ ۲ تا بچه دارم که پیش منن ولی شوهر سابقم خرجشو میده من میدونم که دارم به بیراهه میرم ولی اون مرد همه ذهن و قلب منو درگیر خودش کرده
خدایا خودت به داد هممون رسیدگی کن اعوذوبلله من الشیطان رجیم بسم الله الرحمن الرحیم ای داد رس بی کسان خودت بفریادمون برس
من زن متاهل هستم مردمتاهل وارد زندگیم شود اون مرد پسر خاله شوهرم همه سال باهم رفتوآمد میکردیم واون با حرفها وکارهاش کاری کرد بهم نزدیک بشه وکم کم با من رابطه برقرار کرد واز دوست داشتنش نسبت به من گفت من خیلی باهش حرف زدم بهش گفتم تو مثل برادرم وهیچ حساسی نسبت به تو ندارم ولی قبول نمیکرد تا این که به خودم بیام بهم نزدیک شود منم مرور زمان بهش دل بستم اوایل خیلی سخت بود باهش باشم همش گریه میکردم تا این که جوری عاشق شودم هیچ جوره نمیتونم دل ازش بکنم حال چهار سال زندگی برام سخت میگذره حال بهش میگم نمیتونم دوریت آرزو دارم همیشه باهت باش میگه نمیشه تو متهلی این فکرها چیه میکنی همیشه کارم گریه و بیقراری
من زن متاهل هستم مردمتاهل وارد زندگیم شود اون مرد پسر خاله شوهرم همه سال باهم رفتوآمد میکردیم واون با حرفها وکارهاش کاری کرد بهم نزدیک بشه وکم کم با من رابطه برقرار کرد واز دوست داشتنش نسبت به من گفت من خیلی باهش حرف زدم بهش گفتم تو مثل برادرم وهیچ حساسی نسبت به تو ندارم ولی قبول نمیکرد تا این که به خودم بیام بهم نزدیک شود منم مرور زمان بهش دل بستم اوایل خیلی سخت بود باهش باشم همش گریه میکردم تا این که جوری عاشق شودم هیچ جوره نمیتونم دل ازش بکنم حال چهار سال زندگی برام سخت میگذره حال بهش میگم نمیتونم دوریت آرزو دارم همیشه باهت باش میگه نمیشه تو متهلی این فکرها چیه میکنی همیشه کارم گریه وبیقراری
سلام من عاشق مرد متاهلی شدم اونم دوسم داره ولی نمیتونه بامن ازدواج کنه الان هر کاری میکنم نمیتونم ازش دل بکنم دارم دیونه میشم خودمم میدونم دارم کار اشتباهی انجام میدمچکار کنم فراموشش کنم …هر جور با خودم کلنجار میرم نمیتونم چجوری دل بکنم
سلام من 23سال ازدواج کردم از اول هم شوهرم سرد بود تا جای که دو سال یک دفعه سکس دلشتم اونم چه سکسی پنج دقیقه هم طول نمیکشید من پنج سال با یه مرد متاهل دوست شدم و سکس هم داریم من اصلا پشمون نیستم چون شوهرم من ارضاع نمیکنه
سلام منم عاشق مردمتاهلی شدم اوایل خوب بودحالاول کرده رفته منم بهش وابسته چکاربکنم فراموشم نمیشه
سلام من عاشق مرد متاهل استم که به من اهمیت نمیدهد و من هم نمیتوانم فراموشش کنم اگر مسج نکند دلم تنگ میشد و میخواهم گریه کنم
منم همینطور???
من ۲۴ سالم شوهر خواهرشوهرم دوسال پیش بهم ابراز علاقه کرد منو وابسته خودش کرد چندباری رابطه داشتیم میدونم اشتباهه وعذاب وجدان دارن ولی نمیتونم فراموش کنم الانم مسافرت رفتن خیلی داغونم لطفا کمکم کنید. منو شوهر خواهر شوهرم بهم دوسالی میش علاقه مند شدیم خیلی همو دوست داریم میدونم کارمون اشتباهه ولی چند باری رابطه داشتیم باهم اونم بچه داره منم ولی دوست دارم فقط پیش اون باسم درکنارش حالم خیلی خوب ازطرفی هم همش استرس برملا شدن رابطمون دارم ترخدا کمک کنید
من شرایط تورو دارم اما فقط قسمت عاشق شوهر خواهر شوهرم شدمش?
سلام من در نوجوونی کسی رو دوست داشتم که بنا به دلایلی به هم نرسیدیم ولی بعد چند سال دوباره دیدمش متوجه شدم هنوز دوسش دارم هم اون ازدواج کرده هم من ولی همش بهش فکر میکنم اون هم هنوز بهم فکر میکنه میدونم این اشتباه لطفا کمکم کنید که بتونم فراموشش کنم .سپاسگزارم
منم همینطوریم
عاشق فراموشی نداره
من یه زن شوهر دارم حدود ۸ سال ازدواج کردم ازدواجم سنتی بود ولی راضی بودم از زندگیم نمیگم مشکلات نداشتم خیلی داشتم شوهرم ادمیه همیشه حرف حرف خونوادشه یه مدتیه یه مرد متاهل سر راهم قرار میگیره وبهم لبخند میزنه گاهی بهم خیره میشه میخام بدونم آیا عاشقم شده یا نه فقط برای هوسه. از لحاظ محبت از شوهرم کمبود ندارم قصدم خیانت نیست فقط میخام بدونم چرا این مرد متاهل این رفتارو میکنه همیشه فقط بهم نگاه میکنه یا پشت سرم که میاد زل میزنه تو چشام میخام بدونم اینکاراش چه معنی داره مثل خوره افتاده به جونم خواهش میکنم دلیلش وبهم بگید تا حالا هم بهم شماره نداده منم ادمیم که نمیتونم تو چشای کسی زل بزنم
این مردا همشون هوس بازن خواهر
چجوری میدونی هوس بازه
من عاشق یه مرد متاهل شدم که اونم منو دوست داره حتی باهم یه مدت چت میکردیم اما الان چت نمیکنیم ولی بازم همدیگرو دوس داریم و نمیدونم چیکار کنم اصلا
مجردم وعاشق ی اقایی متاهل شدم واون هم همین حسو بهم داشت تا چندوقت پیش حالاباخودش درگیره ومیگه نمیخوادباهام رابطه داشته باشه ک من خیلی ادیتم ونمیدونم چیکارکنم ازنم بگم ک باهم همکاریم وهروز میبینمش. ذهنم خیلی درگیره عقلم میگه ولش کنم وکاری باهاش نداشته باشم چون میدونن زن داره ورابطمون سرانجامی نداره ولی دلم چیز دیگه ای میگه لطفا راهنمایم کنید
سلام مادرم با وجود زنده بودن پدرم به تازگی با یک مرد متاهل ارتباط دارم و توفضای مجازی باهم هستن چیکارکنم ؟
بهش بگو به بابام میگم ..تمومه
باهاش راجع به این موضوعات غیر مستقیم صحبت کن و نظر تو راجع به خیانت ها بگو
سلام ما یه مستاجرداریم که با خانمش خیلی رفیق شدم به مرور رفتار همسرش با خودم متوجه شدم به من حس داره ولی اصلا به روی خودم نیوردم تا اینکه خودش پیام داد که خانوادما دوست دارم تورم مثل خانوادم دوست دارم من خیلی کمک احوال خانمشم به خصوص بچش من یه حسی دارم ولی نمیخوام داشته باشم وبه رفیقم خیانت کرده باشم من چکار کنم الان
سلام وقتتون بخیر من ی صاحبکار دارم ک متاهله و عاشق خانومشه و من عاشق اون مرد شدم هر دقیقه بفکرشم و خیلی دوستش دارم و نمیتونمم دور شم ازش
من یه زن متاهل هستم،جدیدا متوجه شدم یه آقا خیلی به من توجه داره،تو خیلی از مسائلی که وظیفه اون نیست پیش قدم میشه و برام انجام میده،تو محل کارم هست ،چون شماره موبایل من رو داره ،قبلا برای کاری باهاش تماس گرفته بودم ،امروز بی دلیل پیام داد و حالم رو پرسید. از اونجایی که این آقا به شدت خوش چهره و خوش تیپه و فکر نمیکنم سمت هر. کس دیگه بره ردش کنه ،هنوز نمیدونم متاهله یا مجرد ،ولی از اونجایی که من زندگیم رو ذوست دارم و نمیخوام خرااب بشهه میخوام از الان نزارم خیلی بهم نزدیک بشه ،تو جمع قشنگ متوجه نگاهش میشم ،چشم از من بر نمیداره
به فکر کن که همسرت متوجه بشه که میشه،آیا جوابی داری بدی تو اون لحظه دیگه زیبایی طرف کاری برات نمیکنه و حاضری تمام دار و ندار تو بدی و این مسأله پیش نیاد پس رسماً پاکش کن و خطتو عوض کن و از محیط کارت درخواست جابجایی بده یا در نهایت ترک کار کن یا مشورت با همسرت داشته باش که ارزشتو بالا میبره
منم دقیقا مشکل شمارو دارم خیلی دردناک
سلام تقریبا یه سال ونیم پیش از همسرم جدا شدم ۶ ماهه که با یه اقای متاهل وارد رابطه شدم خیلی بهش وابسته ودلبسته شدم اونم همین طوره وقتی نمیبینمش چند روزی بخاطر شرایط کارش دیونه میشم گریه میکنم وابستگیم شدیده بهش ۳۱ سالمه میخواییم محرم بشیم باهم صیغه لطفا راهنماییم کنید
سلام میخواستم بدونم علت اینکه عاشق مردهای بزرگتر از خودم نیشم چیه. عاشق مردهای ۲۰ ۳۰ سال بزرگتر
شاید ریشه درکودکیت داره مثلا یه ادم مهربون که خیلی دوستش داشتی واز دستش دادی.حالا مغزت دنبال جایگزین میگرده
من نزدیک به یک سال با یه آقای متاهل وارد رابطه شدم همکارم بود و کل روز کنار هم بودیم اوایل من خیلی مقاومت کردم اما با اصرار ایشون وارد رابطه شدم آدمی بود که خودش رو خیلی عاشق نشون داد ب شدت منو کنترل میکرد همه جا با اجازه اون میرفتم میومد دنبالم خودش میرسوند منو و هر کار و هر چیزی ک باعث شد من بهش وابسته بشم و فک کنم دوسم داره رو انجام میداد اما الان دو هفته اس رابطه رو تموم کردیم چون خانمش ی کم ار قضیه بو برده بود من حالم داغونه و اون از من بدتر. دیگه پیشش کار نمیکنم ولی خیلی نابودم چون یکسال تمام طول روز کنارش بودم میدونم اشتباه کردم نباید وارد رابطه با متاهل میشدم اما الان چکار کنم
لطفا اگر راهی پیدا کردی بمنم بگو…
اخه آدم اگه شرف داشته باشه وجود داشته باشه زن مرد و زن متاهل میشه
این همه مجرد
برید با اونا وارد رابطه بشید چرا کاخ ارزوهاتونو روی زندگی مردم میسازید
در خالی که آخرش با تباهی و نابودی باید دست و پنجه نرم کنید
واقعا خدا عقل رو برای چی به آدم داده
اینا خدا شاهده عیچ کدوم عشق نی. هوس دو روزه هست که آخرش متزلزله شک نکنید
پسری هستم ۲۵ ساله، تقریبا دوسال با یک دختر خانمی آشنا شدم که اهل بوشهر بود و من اهل شیراز…! اون ۱۸ سالشه و من ۲۵… کم کم بهم علاقه مند شدیم و صمیمی. با همه بحث و دعواها بهم دلبسته بودیم، همه چیز داشت خوب پیش میرفت… ولی حس میکردم یه چیزی این وسط هست که نمیخواد بگه بهم، ریز شدم و رفته رفته اعتمادش رو جلب کردم تا بهم بگه؛ گفت از کوچیکی عاشق یکی از فامیل بوده و اون ازدواج کرده و زن داره الان! ولی بهش چیزی نگفته … یعنی یک حس پنهان. این قصه ما ادامه دار بود تا اینکه با هم بحثمون شد ، یکی دو ماه تنهاش گذاشتم ولی دوباره با هم ارتباط برقرار کردیم! تصمیم گرفتم رابطه رو جدی کنم. خانواده م خبر دار نمیشدن و میرفتم بوشهر و میومدم… کادو واسه ش میگرفتم، بیرون و…! بهش گفتم میخوام بیام خواستگاری، گفت بیا ولی فعلا نمیتونم دل بدم چون یه مشکلی هست، گفتم چی؟! جواب نمیداد… تا اینکه بازم با هر کلکی بود از زیر زبونش کشیدم، فهمیدم تو اون ۲ ماهی که با هم ارتباط نداشتیم رفته و یواشکی به اون فامیلشون حس علاقه رو گفته، اونم قبول کرده با هم در ارتباط باشند و کسی هم نفهمه! تو خانواده ش دوتا داداشش زندان رفتن، پدر و مادرش مریض و… بقیه خواهرها هم دنبال زندگی خودشون، اینم یه نوجوان در سن بلوغ که رفته سراغ مرد زن دار! حالا از شما تقاضا دارم با توجه به اینکه نمیاد پیش دکتر روانشناس و مشاور ، لجباز هم هست، ولی به کتاب علاقه داره، یه کتابی رو بهم معرفی کنید تا واسه ش تهیه کنم و بدم بخونه تا مطلع بشه از عواقب کاری که میکنه و خطراتش! حتی بهش گفتم به خواهرش بصورت تعریفی بگه موضوع رو؛ مثلاً بگه واسه یکی از همکلاسی هایش همچین اتفاقی افتاده و نظرش رو بدونه! اما نمیگه با وجود اینکه میدونه کارش غلطه از پایه و اساس… ببخشید وقتتون رو گرفتم، لطفاً یه کتاب بهم معرفی کنید ( نوجوانی،سن بلوغ، عاشق مرد متاهل و…) سپاسگزارم.
من خانم متاهلی هستم ۳۴ ساله هستم،۱۴ ساله ازدواج کردم یه پسر ۹ساله دارم،از همون اوایل زندگی مشکلات زیادی برامون پیش اومد از جمله مشکلات مالی،من یکسالی میشه بخاطر بی توجهی ،بی محبتی همسرم،توی فضای مجازی با یه اقایی آشنا شدم که ایشون هم متاهل هستن،خیلی احساس و وابستگی بینوم پیش اومده حتی درمورد ازدواج با همدیگه هم تصمیم گرفتیم،شغلش و وضعیت مالیش هم خوب هست،واقعا سردرگم شدم عذاب وجدان دارم
مجردم وعاشق ی اقایی متاهل شدم واون هم همین حسو بهم داشت تا چندوقت پیش حالاباخودش درگیره ومیگه نمیخوادباهام رابطه داشته باشه ک من خیلی ادیتم ونمیدونم چیکارکنم ازنم بگم ک باهم همکاریم وهروز میبینمش ذهنم خیلی درگیره عقلم میگه ولش کنم وکاری باهاش نداشته باشم چون میدونن زن داره ورابطمون سرانجامی نداره ولی دلم چیز دیگه ای میگه لطفا راهنمایم کنید
منم به این همین بدبختی دچار شدم اون خیلی مرد خوبیه
من با یه پسری بودم قصدم ازدواج بود رفتارش خیلی تند شدو بی محبت ازش جدا شدم قبلنا ۱سالو نیم پیش از یکی از اشناهامون گوشی خریدم قسطی بهم داد قسطو دادم تموم شد من وقتی با اون پاتنرم بودم میرفتم مغازهش بابت قسط گاهی یجوری میشدم واقعا از اخلاقش شوخ طبعیش مهربونیش خوشم میومد ولی خب تو رابطه بودم سریع فکرمو تغییر میدادم الان چند ماهه متوجه شدم عقدیه الان دوماه همش بهونه میکنم میرم مغازشreply
حسم بده نمیخام به متاهل فکر کنم ولی واقعا عاشقش شدم البته حس کردم اونم دوسم داره البته شاید اشتباه فکر میکنم
سلام خوبید ،، من متاهل هستم ،، و از همکارم گ متاهل هست خوشم اومده ،، اون هم به من توجه داره ،، به نظرتون باید چه کنم ؟ البته بگم ک فقط توی محیط کاری و در چهارچوب روابط کاری هستش ،، غیر این هیچ ارتباطی وجود نداره حتی پیام دادن
من ده ساله ازدواج کردم از اولشم شوهرمودوست نداشتم حالا دوتا بچه دارم چند سالیه یکی منو میخواد خیلی دوستم داره منم دوستش دارم اونم متاهله بچه داره موندیم چیکار کنیم؟
دقیقا مثل منید
دقیقا منم همین طورم به اصرار خانواده با سن کم ازدواج کردم الان عاشق یه پسر مجرد شدم همش تو فکرمه دارم دیونه میشم ولی خوب برای بچم دلم میسوزه
سلام من خودم شوهر دارم و با این وجود عاشق همکلاس متاهلم شدم و اوضاع روحیم داغون فقط تو رو خدا سرزنشم نکنید فقط کمکم کنید. ۷ ساله ازدواج کردم ولی شوهرم اصلا توجهی بهم نداره و بداخلاق هم هست ؛ من شدیدا احساساتی و رمانتیک هستم و الان هم عاشق یک مرد متاهل شدم ؛ چیکار کنم ؟
احساسی که الان دارم اینه که واقعا نیاز به یک مردی دارم که منو بفهمه و عاشقانه کنارم باشه ؛ شایدم من خیلی گیر دادم به وجود عشق در زندگی ؛ اما چون عشقی وجود نداره افسرده شدم ؛ دلم یک مرد جنتلمن مهربون قدرشناس میخواد ؛ شب ها توی بغلش بخوابم ؛ از سکس با من لذت ببره و … دوس دارم زن بودنو تجربه کنم و ببینم یک نفر بدون من حالش بده ؛ نه اینکه مدام تنها باشم. من توی تنهایی هام انقدر با اون شخص با اینکه وجود نداره تصورش میکنم و صحبت میکنم و از این کار خیلی لذت میبرم ؛ بهش میگم که چقدر دوسش دارم و حتی الکی بغلش میکنم
سلام
کار دنیا رو ببین؛حالا من مرد هسنم و خانومم دقیقا و دقیقا عین همسر شماست تازه خیییلی داغون تر!
منم میسازم با بدشانسی روزگار
من ۱۰ ساله عاشق شدم عاشق مرد متاهل ک یجه داره و کاملا میشناسمش رفت و امد داریم گاهی من حساسم روی رفتاراش گاهی اون حساس میشه ک من باکی میزم کجا میزم چی میپوشم خیلی تو این مسائل بهم گیرمیدیم حساس شدیم ی مدت باهم خوبه اما ی روز ک نباشه و باهام سرد میشه دق میکنم دنبارو سرم خراب میشه تنها میشم بهش غر ک میزنم میگه نمیتونم متاهلم اما نمیزاره هم ازش جداشم نمیتونیم بدون هم تواین چن سال چن بار از هم جداشدیم اما نتونسیم همو ترک کنیم توروخدا کمکم کنید من تا اخر عمرم نمیتونم دگ با کسی باشم عشقمم نمیتونه از زن و بچش بگذره اخه گناه دارن اوتاهم من خودم راصی نیستم ولی میگه صبر کن ی روز میکه برو ی بار نرو دیونه شدم.
نه من متاهل ام ولی داریم جدامیشیم همسرم اصلا باهم تفاهم نداشتیم و من نمیتونسم ادامه یدم ب این خیانت ولی بدجور عاشقیم قبل از ازدواجم من با مردمتاهل بودم حتی خودش گفت پسر خوبیه زندگیتو کن اما باز نتونسیم ازدواجم ب اجبار خانواده ام بود از اول بی مهر بودیم و هیج علاقه ای نداشتم و نتونست بهم محبت کنه ک بتونم عشقمو فراموش کنم و تنهاتر شدم
خب برو با کس دیگه بیخیالش شو
من یه زنه متاهلم ک با یه مرد متاهل دوست شدم بعد از یه سال از طرف اون اقاا این رابطه تموم شد من وابستش شدم نمیتونم فراموشش کنم اون اقا هم از لج من الان میخواد با خواهرم دوست بشه به گفته خواهرم داره از لج تو این کارو میکنه ولی من خیلی ناراحت میشم چون هنوز دوستش دارم الان نمیدونم چکار کنم لطفا کمکم کنین
سلام وقتتون بخیر من یک مرد متاهل دوست دارم و خودمم متاهل هستم و هیچ جوره نمیتونم فراموشش کنم ما با هم در ارتباط هستیم جدا از این مسائل من نمیتونم با همسر این اقا کنار بیام همش حس میکنم چرا رفته با اون بیرون چرا میره مسافرت چرا این چیز براش میخره یه جورهای حسودیم میشه و ارامشم کاملا بهم ریخته نه میتونم فراموشش کنم نه میتونم کنار بیام با این قضیه و همش با هم دعوا میکنیم بنظرتون چکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید
چی بگم والا
واقعا درسته.چطور موجودی در غالب انسان به راحتی عقل را فدای احساسات میکنه.در شگفتم اسمون هم گذاشتند انسان نه حیوان
من متاهلم و با یک مرد متاهل دیگر درارتباط و دوستم ،خیلی عذاب وجدان دارم و ناراحتم ولی دلم نمیاد رابطه رو تموم کنم
نمیدونم چیکار کنم قدرتش ندارم کات کنم از بعدش میترسم
آره واقعاسخته فکرمیکنم درمانی ندارد من هم همین تجربه رودارم تنهاچیزی که حالم رو خوب میکنه اینه که فقط یه پیام بهم بده
سلام من خانمی ۴۲ ساله هستم متأهل با دوتا فرزند عاشق مرد متأهل با سه فرزند شدم با هم رابطه جنسی هم داریم چکار کنم دیگه ادامه ندم هم دیگه را دوست داریم شوهر خودما دوست ندارم بهش بی اعتنا شدم
سلام
با یک خانم متاهل به دلیل روابط کاری ، حدود دوماهه که وارد یه مرحلهی جدی تر از رابطه شدم
و چند بار قرار گذاشتیم اما تا الان رابطه جنسی نداشتیم
و اون تقاضای این رابطه جنسی رو داره
اما به خاطر متاهل بودنش دست کشیدم
الان ممکنه به خاطر این وضعیت دوتایی ما آسیب روحی ببینیم،در مورد زندگی مشترک خودش هم توضیح داده که حتی ۶ ماه یکبار رابطه جنسی ندارن، و نیازهاش برطرف نمیشه، و الان من دچار یه تردید بزرگ شدم که هم دوسش دارم و هم چون متاهل نتونستم باهاش وارد رابطه جنسی بشم , و اذیت هستیم، ممنون میشم که نظرتون رو لطف کنید ،
شما بهترین کار رو کردین و تلاش کنید که به هر شکلی کات کنید که در نهایت شما سوخت میدین چون این یه بهانه الکیه برا آقایون متاهل ،شما از کجا میدونید راست میگه و گیرم که راست بگه داره مستقیم به شما میگه که شما رو برای چی میخاد،پس خودت ارزشتو حفظ کن،
الان دیگه سر هر کوچه جایی هست برای روابطش چه شرعی چه غیر شرعی
سلام من یک زن متاهلم و عاشق ی مرد متاهل شدم بعد شخصی که من عاشقش شدم اصلا بروز نمیکنه ولی چند بار بلاک کرده ولی بهش گفتم منو در آورد هر روز بهش میگم دوستت دارم ولی اون چیزی نمیگه ختی اگه بیست تا پیام بدم یکیشو جواب میده بعد بهش هم میگم اگه دوستم نداری یا تحملم میکنی چرا درم میاری میگه چون تو دوستم داری نمیخوام بخاطر من با ی مرد دیگه ای باشی چون من دق میکنم اصلا نمیفهمم دوستم داره یا نه نمیدونم چیکار کنم ?
دیوونس دختر…تجربشو دارم
دیوونس تجربشو دارم
سلام من در بحران بدی افتادم. راستش ۹ سال هست. همسرم درحال خیانت کردن هست و یک دختر داریم. الان بعد از ۹سال دیگه خسته شدم و در محل کار یک ماه هست با همکارم خیلی صمیمی شدم و تصمیم به جدایی گرفتم اما همکارم تا متوجه شده اول دور شد و ابراز ندامت کرد همکارم هم متاهل هست ولی دوباره صمیمی شده اما نه مثل قبل و یک چند روزی هست که خیلی به یک همکار خانم دیگر ابراز علاقه میکنه جلوی من حتی من ازش پرسیدم که باورت رابطه داره و انکار کرد اما امروز بمن گفت من چون دوستت دارم ازت دوری میکنم الان تمام فکر من اینه و مهم برام هست که بخاطر اون همکارم منو کنار گذاشته یا نمیدونم خیلی سر در گمم لطفا راهنماییم کنید
به نظرم ازشوهرت جداشو…۹سال باخیانتش اشتباه کردی ادامه دادی
…این همکارتون هم آدم درستی نیست…مشخصه ازحرفاتون تنوع طلبه
این علاقه نیس مطمعنا هرزگی قبلاً شما حالا همکاران بعداً یکی دیگه متاسفانه
تو هم فقط دیگران رو سرزنش کن . اگر بلد نیستی شنونده باشی پس خواهشن اظهار نظر نکن
سلام من یه خانم هستم و عاشق مرد متاهلی شدم وهرجور تلاش میکنم نمیتوانم جداشم ازش البته اون ول کن نیست میگه نباشی میمیرم بارفتنت مرگ منو رقم میزنی بدجور سردرگمم ومیدونم کاراشتباهی ولی دل حالیش نیست رابطه فیزیکی نداشتیم تا بحال ولی مجازی وازدور دیدن داشتیم
این مرداهواس بازنیستن منم این مشکل رودارم ولی اون میگه که چون عاشقتم نمیتونم ازت چشم بردارم
منم همینطورمیخوام ازشوهرم جداشم به خاطرهمین ولی ازبچه نمیتونم بگذرم
سلام من 55 ساله هستم 4سال پیش همسرم فوت کرد الان احساس میکنم عاشق یک مرد متاهل شدم لطفا منو راهنمایی کنید.
ای بابا خجالتم خوب چیزی شمارودادم بهمون خدادست ازسراقایون متاهل بردارین ازخدابترسین من خودم متاهلم واگه ی روزی بفهمم شوهرم حتی با ی خانم فقط حرف عشقوهم زده بحسین قسم امانش نمیدم حتی اون خانومواخرش مرگه
من عاشق ی مرد متاهل شدم میدونم اشتباهع ولی شدم دیگه هیچ جورم نمیتونم فراموشش کنم
جواب و راهکاری پیدا کردی لطفا منم در جریان بذار
همه بخدا پناه ببرید
خدا بدور کنه
و حتما با یک مشاور سریع صحبت کنید
چون اینکار ها گناه و خیانت و به هیچ عنوان قابل قبول نیست
حداقل رابطه اول رو تمام کنید که ادامه این کارها عاقبت جز هاری و شرمندگی نداره،?
سلام من خودم شوهر دارم و با این وجود عاشق همکلاس متاهلم شدم و اوضاع روحیم داغون فقط تو رو خدا سرزنشم نکنید فقط کمکم کنید
این درد و دل به مرور گریبان گیرت میشه و وابستگی پیش میاره و یه آن به خودت میای که کار از کار گذشته و وسوسه میشی و ممکنه طرف هم ازت آتو بگیره و بخاد ازت سو استفاده کنه پس اگر به این فکر کنی که بالاخره یه روز همسرت متوجه بشه و به آبرو ریزی بکشه اونوقته که متوجه میشه بهترین مرد دنیا هم ارزش اینو ندارن که به همسرت خیانت کنی
نتسر هیچ کس سرزنشت نمیکنه همه گرفتارن
سلام من خودم متاهل هستم عاشق مردی شدم که زن داره اون نسبت به من ابراز علاقه کرد اول اون شروع کرد من هم خیلی احساسی هستم و رابطه خوبی توی زندگی باشوهرم ندارم نسبت به هم خیلی سرده شدیم الان …عاشق شدم
من سالهاست با اقایی دوستم متاهله اوایل نمیدونستم بعد که همسرش فهمید کلا سه سال کلا کات کردم باز هم اوکی شدیم ولی فقط کنارش کار میکردم هیچ رابطه ای نبود همش میخام برم کلی ناراحتی میکنه منم بشدت وابسته ام
عاشق مرد متاهلی شدن که بچه هم داره اشتباهه؟ میخواد طلاق بگیره و هیچ علاقه ای به خانمش نداره. ازدواج با کسی که طلاق گرفته اشتباهه؟
سلاممنم دقیقا مثل شما گیر کردم
رابطه بدی نداشتیم یعنی چی؟
آیا واقعا راضی هستی مردی که شوهر عزیزانت هست همچین ارتباطی با کسی داشته باشه؟ درهمین حد به بهانه اینکه عاشق شدم دست خودم نیست
یا همسر برادرت همچین احساسی نسبت به مردی غیر از شوهرش داشته باشه؟ و حتی ارتباط داشته باشه که به قول شما ارتباط بدی نبوده؟
چقدر راحت خودتونو گول میزنید شما همتون دارید خیانت می کنید
قبول کنید که حتی جرات ندارید صادق باشید و به طرفتون ( شوهر و همسری که عاشقش نیستید) بگید و ازش جدا شید و بعد برید سراغ عشق و عاشقی تون
شما ظلم بزرگی می کنید
فقط یک حیوان دوست داره به خواسته هاش به هر روشی برسه. انسان اگه باشید حداقل رابطه اول رو تموم کنید بعد صلاح مملکت خویش خسروان دانند
تو کلا یه نفری و بسکه فتنه و دنیا خراب کن نیستی و عمدا تو هر نظر میای یه جواب این چنین میدی که خواننده با خودش بگه چه خبره و همه خرابند و اهل خیانت و عمدا در جواب نظرات از کلمه مثل من و منم همینطور و ……. استفاده میکنی تا تو افکار و خانواده ها شک و بی اعتمادی به وجود بیاری و دنیا رو خیانت کار و خراب جلوه بدی و بدان کثیف تر و بدبخت تر و خائن تر از تو فقط خودتی و اونی که با تو این کارو میکنه خیانت کار نیست بلکه امانتدار و درستکارترین انسان در قبال رفتار و کار تو پس اینقد گنده سازی نکن و باعث نشو افکار و زندگی خانواده هارو با حرفای مزخرفت خراب کنی
سلام. من یک زن متاهل هستم و دو تا فرزند دارم. عاشق شوهرم هستم و بهتر از اون در دنیا سراغ ندارم. با این وجود چرا من باید یک مرد دیگر را نیز دوست داشته باشم. از حریمی خارج نشدم فقط تو فکرم این مسیله وجود دارد. هم اذیتم میکنه و هم از دوست داشتنش لذت میبرم. ایا اگر من کسی را دوست داشته باشم ممکنه رو زندگیم اثر بذاره؟ درد و دل با اون یارو ممکنه گناهی برام داشته باشه؟ این چه مرضیه آخه؟
منم مثل خودتم
این درد و دل به مرور گریبان گیرت میشه و وابستگی پیش میاره و یه آن به خودت میای که کار از کار گذشته و وسوسه میشی و ممکنه طرف هم ازت آتو بگیره و بخاد ازت سو استفاده کنه پس اگر به این فکر کنی که بالاخره یه روز همسرت متوجه بشه و به آبرو ریزی بکشه اونوقته که متوجه میشه بهترین مرد دنیا هم ارزش اینو ندارن که به همسرت خیانت کنی
سلام خانوم بستگی به اون احساس شما داره که چقدر قوی
منم همینطورم
ثانیه ای نیست که بهش فکر نکنم
دوستش دارم،عاشقشم
با اینکه هیچ رابطه ی بدی نداشتیم و نداریم اما میدونم همین احساس،پیام و تماس هم خیانته
ولی ب خدا دست خودم نیست ، دلم از دستم رفته،دیوونش شدم
نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت که تنها نیستم و خیلی ها مثل من هستند و بین عذاب وجدان و عشقی نافرجامی که وارد زندگیشون شده درگیرند !
نکن این کارو که اصلا آخر و عاقبت نداره..ادامه نده تو رو خدا …ویران میشی
سلام یک مرد متاهل بهم ابراز علاقه کرد من هم نمیدونستم زن و بچه داره وعاشقش شدم حالا که قضیه رو فهمیدم نمیدونم واقعا چی کار کنم لطفا راهنماییم کنید
من عاشق یک مرد متاهل استم ومیخواهم فراموشش کنم ولی هر چی میکنم نمی تونم باید چی کار کنم من شوهر خوده بسیار دارم اما نمی دونم عاشق امرد متاهل چرا شدم اثلن نممی دونم
خانم هستم متاهلم دوتا بچه دارم وعاشق یکی از مردای فامیل شدم از اول نوجوانی ازش خوشم میومد ولی توی دلم نگه داشته بودمش تا یک سال ونیم پیش ک خوده اون آقا هم دد مورداحساسی ک نسبت به من دارن صبحت کردن و مدتی به کلنجار و مقابله با قوت گرفتن این احساس گذروندم و در نهایت شکست خوردم باهم در ارتباط هستیم ولی خیلی عذاب وجدان دارم از خیانتی ک میکنم از اونطرفم دارم نابود میشم بخاطر دوری و نداشتن دائم اون آقا خیلی حالم داغونه. خانم هستم متاهلم دوتا بچه دارم وعاشق یکی از مردای فامیل شدم از اول نوجوانی ازش خوشم میومد ولی توی دلم نگه داشته بودمش تا یک سال ونیم پیش ک خوده اون آقا هم دد مورداحساسی ک نسبت به من دارن صبحت کردن و مدتی به کلنجار و مقابله با قوت گرفتن این احساس گذروندم و در نهایت شکست خوردم باهم در ارتباط هستیم ولی خیلی عذاب وجدان دارم از خیانتی ک میکنم از اونطرفم دارم نابود میشم بخاطر دوری و نداشتن دائم اون آقا خیلی حالم داغونه
منم همینطور
راه خیلی بدی رو انتخاب کردی عاقبت وحشتناکی داره توبه کن و عاشق پروردگارت باش و با اون عشق بازی کن..
این حرفها از زبون خیلی راحت خیلی ولی نمیشه سخته مثل تا آدم معتاد که مواد جلوی چشمش باشه بهش بگند ترک کن
من یک زن متاهل هستم که در محیط کار خود یک همکار مرد که متاهل بود رابطه کاری داشتیم به مرور و با تماسها و پیامهای همکارم در یک رابطه افتادم ولی یک دفعه او رابطه را قطع کرد و من از نظر روحی دچار مشکل شدم گوشه گیر و هر لحظه طلب مرگ میکنم نمیدونم چه کنم؟
شاید نفر جدید پیدا کرده وشاید زنش شک کرده
وقتی باچشم باز خودتو میندازی داخل چاه..بایدهم ایطور دلتو وابسته کنید الکی…بیخیالش بشو..بچسب به زندگیت
شما تاوان اشتباه خود رومیدی
من عاشق مرد متأهل ۱۷سال از خودم بزرگتر شدم خودم ۲۳سالمه اون ۴۱ نمیتونم فراموشش کنم اونم آدم معروفیه خواننده و زن داره یکبارهم باهم رابطه داشتیم تازه سه هفته که باهم در ارتباطیم همیشه بعد کارش اخرشب تموم میشه از جشن که بر میگرده میاد منو می بینه و میره حس میکنم دوس داره ازم تیغ هم بزنه ولی باز با این وضعیت برام جذابه و نمیتونم ولش کنم
حتی خودم دوست پسر فاب هم دارم اما وقتی با این آقا آشنا شدم به اون حسی ندارم این آقا شده همه دغدغه من
جوابشو ندی درست ترین کاره..مطمئن باش که راشو میگیره میره
صنم بذار رک بهت بگم که تو خودت مریضی پس منتظر عواقبش باش عزیزم
راستش را بخواهی من متاهلم وابسته مرد متاهلی شدم چند بار رابطه هم داشتیم میدونم گناهه ولی من اونو خیلی دوست دارم بعد هم اونو منو ولی مدتی هست بهم همدیگه بی محلی میکنیم یعنی یجوری شده که انگار بهم دیگه بی میل شدیم قبلن چت میکردیم ولی یک ماهه میشه کلن شمارشو پاک کردم هی میخواهم فراموشش کنم توبه کنم ولی از سانسم همسایمونه هست هروقت میام بیرون از خونه اونو میبینم اون نگاهم میکنه همه توبه ام را میشکنمو دوباره بهش فکر میکنم حالم بد میشه خیلی شرمنده شوهرم هستم اون خیلی برای من زحمت میکشه کار میکنه ولی من نمیدونم اونو فراموش کنم کمکم کنید چکار کنم میخواهم برگردم به گذشته ام که خوب مهربون بودم پاک الان همش نگران فکر اونم کجا میره با زنش محبت میکنه ناخداگاه میبینم ناراحت میشم از یه جای دلم میخواد ازش بدم بیاد فراموشش کنم میخواهم به زندگی خودم برگردم توروخدا کمکم کنید یه چیز دیگه شوهرم کلی محبت میکنه ولی هیچ احساس ندارم بهش انگار تموم احساسم حرج اون نامرد کردم
مشکل منم همینه
سلام
من متاهلم و اینو میدونم که اگه مردی به زنش و یا بالعکس خیانت کنه اولین نفر شریک زندگی با خبر میشه، معمولا آقایون اگر به همسرشان علاقه داشته باشند یا بچه داشته باشند بخاطر این دو مورد آستانه تحمولشون رو بالا میبرن تا نتیجه درست رو بگیرن اما خدا نکنه او آستانه صبر لبریز بشه، شما هم اگر هم زندگیتو و هم همسرتون دوست داری پیشنهاد جابجایی محل سکونت و تغییر شماره تماستون رو میدم و معرفت بخرج بدین و پای زندگیتون واستین در غیر این صورت از همسرتون جدا شین،
البته این رو هم بگم که اون کسی که با شما در ارتباطه و حرمت تاهل شما رو رعایت نکرده مطمعنا از روی هوا و هوس هست و چون الان پای شوهرت ویژه طبعا حرفهای قشنگی میزنم چون یه رقیب داره و به محض اینکه رقیبی وسط نباشه خیلی زود آتیشش میخوابه و شما رو رها میکنه
سرکوچتونه
اخ چی بگم تنها راهش اینه خونه تو جابجا کنی
سلام روزتون بخیر من ۳۷سالمه و یک دختر۶ساله دارم ک با من زندگی میکنه من دوسالی هست از همسرم جداگانه زندگی میکنیم ولی هنوز طلاق نگرفتم متاسفانه با اقایی اشناشدم ک همه جوره درک وشعوربالایی داره ولی ایشون هم زن وبچه داره ک درواقع طلاق عاطفی دارن منتها الان همسرم میخواد برگرده ک من پذیراش نیستم از یک سوهم رابطه با این اقا رو هم نمیخوام چطوری میتونم این قضایارو مدیریت کنم ممنون میشم راهنماییم کنید
من یک زن متاهل هستم.۶سال پیش با مردی متاهل دوست شدم ۲سال .او با زنش مشکل داشت یک مرد سست عنصر بود و معتاد .رفیق باز .من احساساتی هستم .ب خواسته هاش چ مالی چه عاطفی تن دادم با اینکه مدام تحقیرم میکرد و هر رفتاری ازش سر میزد .ی روز خوب بود ۵روز بد ی ماه نبود ۴هفته بود و مدام طلبکار بود ازم متوجه شدم کلا آدم چند شخصیتی و عقده ای روان پریشه با تلفن و پیام باهاش در ازتباط بودم تا یک سال پیش و بهونه میاوردم میترسیدم ازش چون مدام تهدیدم میکرد .منم از همه جا مسدودش کردم الان ک به شما دارم پیام میدم بعد مدتی با کلی خط ب من پیام داده و التماس میکنه میدونم دروغ میگه فقط میخام کمکم کنید چطوری باهاش برخورد کنم .یا اصلا جوابشو ندم.
بسرعت ازش دور شو بهت اسیب میزنه
جوابشو ندی درست ترین کاره..مطمئن باش که راشو میگیره میره
سلام خوبی..وقتی میگین این همه خصلت بد داره.دیگه چرا باز دلت میره براش..ولش کن بابا..یا احتمالا حال دل خودت خوب نیس که ولش نمیکنی..قیدش بزن…منم متاهلم…
مطالب خوبی داخل سایتتون قرار دادید و مرسی به خاطر خدمات ارزشمندتون. موفق باشید
همه ی حرفهایی که شما درمورد رابطه بافرد متاهل میزنید بر مبنای عقل ومنطق است.اما عشق عقل را نمیفهمد!وقتی دل افسار پاره کندوبه سمت کسی کشش پیداکند تاسرحد دیوانگی انسان راپیش میبرد.من این موضوع را باتمام وجودم لمس کرده ام.گیریم هردوطرف متاهل!وقتی به همدیگر کشش پیداکنندزندگی شان فلج میشود.چطور میشود بادل جنگید؟؟به تمام مقدسات قسم نشدنی ست
واقعا
واقعن?
واقعا هیچ کسی نمیتونه با دل بجنگه
منم داغونم
دقیقا ??
حقیقت است
احسنت ،کاملا درست گفتید وقتی دل افسار پاره کند نمیشه جلوشو گرفت ??
کاش دل وجود نداشت
دقیقا. حتی یه دختر مغرور و عاقل رو هم از پا در میاره ….
این عشق نیست هوس و میل جنسی هست که اگه نگاه و فکر کنترل نشه نه فقط با یک شخص خاص بلکه بین شما و خیلی افراد دیگه هم به وجود میاد منظورم از شما فقط شخص خاص شما نیستید پس بهتره بگیم ما ها
اون کسایی که افسار پاره میکنن چرا ازدواج میکنن بس اونا هدفشون از ازدواج اینه که راحت تر بتونن خیانت کنن
وقتی فرد به همسرش تعهد داشته باشد باید براساس عقل هم عمل کنه سخته اولا نباید بگذارد به این مرحله برسد ثانیا با گذشت زمان ومقاومت ودوری میشه در اطرافم این مورد را دیدم
همه ی آدما مثل همن ولی وقتی اختیار زندگی بیوفته دست دل انسان با حیوان هیچ فرقی نداره
کدوم حیوونی دل داره؟
این عشق نیست شهوت است زن ها و مردهای بسیار زیادی اغلب اسیر شهوت هستند و فکر می کنند عاشق هستند . برای همین بعد از چند بار رابطه جنسی جدا می شوند و یا بیشتر ازدواج ها خیلی زود رنگ عادی به خود میگیره و از هم جدا می شوند چون آتش شهوت فرونشان کرده
این عشق نیست . هرزگیست
دونفربشدت عاشق هم هستندمتأهل هم هستندهمدیگروملاقات هم کردندولی هیچ وقت رابطه جنسی نداشتندمن به این میگم عشق پاک
دوست داری از این عشقای پاک نسیب شوهر یا همسر شما هم بشه؟
خیلی ممنون راهنمای کردب
عشق حقیقی جز به درگه اولیا و بیدار دلان نصیب کس نگردد، این که شما میفرمایید شهوت است و راه نجات از این بدبختی ها گناه نکردن و مراقب چشم بودن از حرام و مخالفت با هوای نفس است
واقعا بیچاره اون دو نفری که با همچین کسایی ازدواج کردن
??
سلام وقت به خیر خدمت همه عزیزان . این متنو برا همه اونایی که فکر میکنن عاشق یه مرد دیگه شدن و حس خیانت بهشون دست داده مینویسم .
اول اینکه تو اصل تربیت ما همچین فرهنگ های مسخره ای وجود نداره و از لحاظ تربیتی سالم و قوی هستیم .. پس این فکرا و رفتارای بیخود رو کنار بذارین و قدر شوهری که به خاطر خانم محترمش تمام آرزوها و جوونیشو گذاشته و خستگی خریده تا براتون بتونه از یه لقمه نون تا حتی شده یه جو زندگی آبرومندانه رو براتون فراهم کنه بدونین ..
اونم میتونست خیانت بکنه .. ولی خیالش از سمت شما راحته که یکی هست تو زندگیش که اگه میره جلو پشتیبانش باشه نه از پشت هلش بده بزنه زمین . پس به خودتون و تربیت و اصالتتون اعتماد کنین. یادتون باشه تو محضر صد تا امضا بهش دادین تا تهش باهاش باشین پس شیر زن باشین و پاش وایسین .. اون پای همه امضاهاش مونده و از خستگی به خاطر تعهدش حتی نای دوستت دارم گفتن هم گاهی اوقات نداره . چون با تمام وجودش ابراز کرده
.زن باشین و پای مردی که شجاع بود و تو رو به عنوان عشقش به همه معرفی کرد و آوردتت زیر یه سقف بدون .بی شک خیلی می ارزه به هرزگی پنهونی تو خونه یه مرد اجنبی .. ببخشید اگه تند حرف زدم…
عالی. گفتی
خیلی خوب گفتین آفرین
عالی بود من هم حسی به یه غریبه پیدا کردم اما شوهرم همونی هست که شما تفسیر کردید حالا عذاب وجدان از یک سمت و دوست داشتن ناخواسته از طرف دیگه فقط نابودم میکنه
احسنت همینه واقعیت تا وقتی از دستش ندیم قدرشو نخواهیم دونست چه مردی کنارمون هست
خواهر عزیز خیلی قشنگ نوشتین ولی یه طرفه به قاضی رفتین چون اینجا اکثرأ خانمها صادقانه میان حرف دلشون میزنند و تقاضای کمک دارند دلیل نمیشه که شما خانمها رو مخاطب قرار بدین و و متهم کنین و اقایون رو صاف و ساده و اهل زندگی در صورتی که خودتون خانم هستین و برعکس من اقا هستم و هر دو متأهل ولی مشخصه از حرفهاتون که اهل زندگی و تعهد پذیر هستین و منم بیست ساله که به این تعهد بودم و عمری باشه انشالله هستم خواستم بگم اقایون روحیه اخلاقیشون ایجاب نمیکنه بیان اینجور جاها و حرف دل بزنند و اقرار کنند و این عمل نباید باعث برداشت اشتباه مخاطب بشه شاید بیشتر از خانمها اقایون مقصرند چون لذت جوی و تنوع طلبی خصوصیت مردهاست و این خصلت خدا دادیه و دست مردها نیست اگر مردی بهترین زن دنیا کنارش باشه باز هم طمع به زن دیگه میکنه چون ذاتش همینه پس این خانمهای مخاطب شما طرف مقابلشون تمام مردهایی هستند که شما زحمتکش و تعهد پذیر خطابکردین و تقصیر نه زن و نه مرد بلکه دو طرفه و پشت این تصمیمات هم وسوسه شیطان درون و بیرونه و نصیحت و پند برنمیداره فقط نزدیک شدن به خداوند رحمان میتونه مارو از شیطان دور کنه و در حریم امن خدا قرار گرفتن باعث دوری شیاطین از ما میشه و وقتی پناه گاهمون خدا باشه ایمن ترین پشتیبانها رو داریم و تمام این رفتارهای امروز جامعه ما نشأت گرفته از ورود عوامل و سلاحهای شیطان از قبیل ماهواره ها اینترنت و صد در صد قویترین اسلحه ابلیس در این مورد رسانه ها هستند که ترویج این رفتارها رو عادی و زیبا جلوه میدن و افکار مارو رسانه ها در کنترل گرفتن و این اعمال به شدت زشت و حیوانی رو خیلی عادی و طبیعی در ذهن ما فرو میکنند و اصلی ترین عامل سریالهای ترکی و جدیدا سریالهای سینما خانوادگی ما که داره به همون سمت کشیده میشه و به همین روش ادامه پیدا کنه ۵ سال دیگه سریالهای ترکی در ایران بیننده ای نداره چون در کشور عزیز ما هستن افکاری که این اثار رو خلق کنند و در رسانه جلوه دهند بهتر از سریالهای ترکی و مهمترین و قویترین نقشه دشمنان ایران و اسلام همینه رواج فساد و بی بند باری و به لجن کشیدن فضای خانواده بخصوص مادران.. دوستان یکم فک کنین حکم لشکر پیاده نظام دشمن رو در خاک خودتون برای نابودی خاک خودتون و به قیمت بدنام کردن خودتون و و خرابی خانوادتون انجام ندین از خدا دور شدیم که شیاطین انس و جن بهمون نزدیک شدن یکم مقایسه کنین بین خدا و ابلیس ببینین کدوم رو میپرستیم و کدوم لایق پرستشند…ممنون ببخشید
?❤
عزیزم چرا نشدنی باشه خدا آیت قدرت رو در ما قرار داده دقیقا همین حس همه وجود خود من رو هم گرفته ولی میخوام احترام بگذارم به زندگی اون آقا و خودم بزرگترین لطف من این میتونه باشه که همین جایی که هستیم باشیم میشه هر جور اعتیادی رو ترک کرد اگه با خدا باشیم