خانه / مشاوره فردی / چت مشاوره انلاین با روانشناس| مشاوره روانشناسی آنلاین با چت رایگان
مشاوره فردی

چت مشاوره انلاین با روانشناس| مشاوره روانشناسی آنلاین با چت رایگان

جهت مطالعه نظرات و تجربیات دیگران، به کامنتهای انتهای صفحه مراجعه نمایید

انسان‌ها به طور طبیعی موجودات اجتماعی هستند. در نتیجه، گفتگو و برقراری ارتباط با دیگران یکی از روش‌های ابتدایی است که ما انسان‌ها برای بیرون آمدن از افکار خود بکار می‌بریم. متأسفانه، صحبت‌کردن با دیگران در زندگی همیشه ساده و راحت نیست. زمانی که به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیریم، بار عواطف و احساسات، نگرانی‌ها و استرس‌ها آن‌چنان سنگین به نظر می‌رسند که نمی‌توان آن‌ها را با یک دوست یا آشنا در میان گذاشت. در این حالت است که مشاوره فردی می‌تواند سودمند باشد. درمان رودررو به شما اجازه می‌دهد تا با یک فرد به‌صورت محرمانه صحبت کنید. یک مشاور حرفه‌ای می‌تواند نسبت به نگرانی‌های شما منصفانه واکنش نشان دهد، کلمه‌ای آرامش‌بخش به زبان آورد و به شما توصیه‌هایی برای داشتن یک زندگی بهتر بکند. به خواندن این مقاله ادامه دهید تا متوجه شوید که چگونه مشاوره فردی می‌تواند به شما کمک کند.

مطالب مرتبط: چرا خیلی زود عصبانی میشم

مشاوره فردی رایگان

هر روز، میلیون‌ها انسان برای کمک در زمینه مشکلات روزمره گرفته تا جدی به درمانگر مراجعه می‌کنند و گفتار درمانی رودررو یکی از محبوب‌ترین روش‌های درمان به شمار می‌رود. کاربرد و محبوبیت گسترده این شکل از درمان بدان معنی است که درمانگر امروزی روش‌ها و تکنیک‌های بسیار متنوعی برای کمک به شما در تغییر طرز فکر و داشتن حس بهتر در اختیار دارد.

مطالب مرتبط: درمان وسواس فکری

مراجع حضوری به درمانگر این امکان را می‌دهد تا توجه خاصی به شما بکند که در درمان‌های گروهی ممکن نیستو درحالی‌که جلسات گروه درمانی دارای اهمیت خاص هستند، به‌خصوص برای افرادی که به‌منظور بهبود ضربه روحی یا اعتیاد به یک انجمن نیاز دارند، درمان فردی را می‌تواند برای تقریباً هر مشکلی بکار برد. درمانگر عموماً اهداف خاصی را تعیین می‌کند تا شما را در طول درمان هدایت کند.

مطالب مرتبط: احساس تنهایی میکنم

بسته به آنچه دنبالش هستید و دلیل مراجعه‌تان به مشاوره، ممکن است تنها به یک جلسه مشاوره نیاز داشته باشید (اگرچه، اکثر افراد به حداقل 5 جلسه نیاز پیدا می‌کنند) یا ممکن است مجبور شوید در جلسات هفتگی برای ماه‌ها یا در برخی از موارد برای سال‌ها شرکت کنید. این کاملاً به نیازهای شخصی شما، وضعیت و تأثیر درمان بستگی دارد.

مطالب مرتبط: راه های درمان افسردگی در نوجوانان

چه کسی می‌تواند از مشاوره روانشناسی رایگان سود ببرد؟

مشاوره فردی برای نیازهای خاص فردی مناسب است. این بدان معناست که برای تقریباً همه افراد سودمند است. نیازهای کنونی یک فرد، برنامه درمان را مشخص می‌کند؛ اگرچه، این برنامه ممکن است در طول درمان تغییر یابد. خواه این‌که با غم و اندوه یا ضربه روحی مواجه هستید، با افسردگی یا عدم رضایت شغلی دست‌وپنجه نرم می‌کنید یا تنها به دنبال بهبود چشم‌انداز کلی خود هستید، مشاوره فردی می‌تواند شکلی از التیام را در اختیار شما قرار دهد.

مطالب مرتبط: چگونه استرس امتحان را از بین ببریم

در طول این مسیر، درمانگر احتمالاً الگوهای رفتاری ناسالمی که خود فرد از آن ناآگاه است را شناسایی می‌کند؛ بنابراین، درمان می‌تواند به رشد فردی نیز کمک بسیار زیادی بکند.

درمان فردی یا صحبت‌کردن با یک دوست یا عضوی از خانواده تفاوت دارد. درحالی‌که دوستان و اعضای خانواده می‌تواند توصیه‌های خوبی به شما بکنند اما به‌ندرت بی‌طرف هستند و آموزش لازم جهت ارزیابی المان‌های مختلف ضربه روحی و درد و رنج را ندارند.

مطالب مرتبط: علائم اضطراب اجتماعی در نوجوانان

علاوه بر این، برخلاف دوستان و اعضای خانواده، یک درمانگر مقید به یک توافق‌نامه محرمانگی است. این توافق‌نامه به شما احساس امنیت می‌دهد؛ در نتیجه، درحالی‌که شخصیت خود و آنچه از زندگی می‌خواهید را کشف می‌کنید، می‌توانید یک رابطه مبتنی بر اعتماد را با درمانگر خود ایجاد نمایید. به‌این‌ترتیب، تغییرات واقعی رخ می‌دهند. در واقع، اثرات مشاوره فردی آن‌چنان عمیق است که شواهد نشان می‌دهند که این شکل از درمان حتی بر روی ساختار مغز نیز تأثیر می‌گذارد.

مطالب مرتبط: راههای کنترل خشم از دیدگاه روانشناسی

مزایای مشاوره رایگان فردی انلاین چیست؟

مشاوره فردی رایگان انلاین یک فرصت شخصی به‌منظور دریافت حمایت و رشد تجربه در طی دوران چالش‌برانگیز در زندگی به شمار می‌رود. مشاوره فردی می‌تواند به فرد در مواجه با بسیاری از موضوعات شخصی از قبیل خشم و عصبانیت، افسردگی، اضطراب، مصرف مواد مخدر، ازدواج و چالش‌های موجود در رابطه زناشویی، مشکلات والدین با فرزندان، مشکلات مدرسه، تغییر شغلی و غیره کمک کند.

برای دریافت مشاوره بر روی شکل تصویر درج شده در گوشه پایین سمت چپ صفحه کلیک کنید

مشاوره فردی انلاین رایگان فرایندی است که در طول آن شخص با یک متخصص سلامت روان آموزش‌دیده در یک محیط امن، دلسوزانه و محرمانه کار می‌کنند. مشاوره به افراد این امکان را می‌دهد تا احساسات، عواطف، باورها و رفتارهای خود را کشف کنند، خاطرات چالش‌برانگیز یا تأثیرگذار را پردازش نمایند، جنبه‌هایی از زندگی که می‌خواهند تغییر دهند را شناسایی کنند، شخصیت خود و دیگران را بهتر درک نمایند، اهداف شخصی برای خود تنظیم کنند و به سمت تغییر مطلوب حرکت نمایند.

مشاوره فردی رایگان، مشاوره‌ای است که بر نگرانی‌های آنی یا آینده نزدیک فرد تمرکز دارد. مشاوره فردی ممکن است شامل مشاوره و برنامه ریزی شغلی، رهایی از غم و اندوه پس از مرگ عزیزان یا مواجه با مشکلات در محیط کار پیش از بزرگ‌تر شدن آن‌ها باشد. مشاوره فردی یک گفتگوی رودررو بین مشاور و بیمار است، کسی که به دنبال درمان می‌باشد. هر دو نفر نوعی اتحاد، رابطه یا پیوندی را شکل می‌دهند که موجب رشد شخصی و اعتماد می‌شود.

مطالب مرتبط: از دعوای پدر و مادرم خسته شدم

مشاوره فردی راهی برای مقابله با مشکلات سلامت روان مانند افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی و غیره، به شمار می‌آید. افراد در طول جلسات مشاوره فردی یاد می‌گیرند چگونه با استرس، مشکلات درون فردی، غم و اندوه، مسائل خشم و کمبود اعتماد به نفس مقابله کنند.

مشاوره فردی برای طیف گسترده‌ای از دلایل مانند افزایش مهارت خود آگاهی، تشویق به خود کاوشی، شناسایی مرزها، بهبود مهارت‌های برقراری ارتباط و بهبود استفاده از مهارت‌های مقابله سالم مفید است. این مزایا منجر به یک تغییر در رفتار فرد خواهد شد که اغلب موجب کاهش مشکلات فردی و رشد شخصیت خواهد شد.

مطالب مرتبط: چرا پدر و مادرم درکم نمیکنن

افزایش خود آگاهی با چت مشاوره رایگان فردی

طی فرایند خود آگاهی، هم فرد و هم مشاور در تصمیم گیری در زمینه مشکلاتی که موردبحث هستند، با هم مشارکت می‌کنند. مشاوران اغلب افراد را تشویق می‌کنند تا از تجربیات خود به بهترین شکل ممکن در زندگی روزانه استفاده کنند.

به‌عنوان‌مثال، تمرین ذهن آگاهی یک ابزار پرکاربرد در مشاوره برای افزایش توانایی حضور فرد در لحظه حال است. فعالیت‌های ذهن آگاهی اغلب افراد را به درنظرگرفتن افکار، احساسات و عواطف در جلسه مشاوره وادار می‌کنند. این روش منجر به خود آگاهی تجربه انسانی می‌شود. همین‌الان در ذهن من چه می‌گذرد؟

علاوه بر این، مشاوران تمایل دارند تا بینشی را در مورد تأثیر رفتار فردی بر یک نتیجه مطلوب فراهم آورند. به طور خاص، درمانگرهایی که از روش درمان رفتاری شناختی (CBT) استفاده می‌کنند، به عدم تطابق آنچه فرد فکر می‌کند اتفاق می‌افتد و آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد، اشاره خواهد کرد.

فردی که با انواع فوبیا مانند ترس از عنکبوت‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کند، به‌احتمال زیاد با هدف مقابله با ترس از قرارگیری در شرایطی که ممکن است عنکبوت در آن حضور داشته باشد، اجتناب می‌کند. بااین‌وجود، اجتناب از عنکبوت به‌سادگی موجب می‌شود تا ترس فرد تقویت شود. مشاوران، ناظران بیرونی مهمی هستند که دیدگاهی را در اختیار افراد قرار می‌دهند که به‌تنهایی قادر به مشاهده آن نیستند.

مطالب مرتبط: مشاوره ترک خود ارضایی

خود شناسی با مشاوره فردی رایگان

مشاوره فردی همچنین به افراد اجازه می‌دهد تا مسیر خود در جهت خود شناسی را شروع کنند. من که هستم؟ باورها و ارزش‌های من چه هستند؟ چه چیزهایی به زندگی من معنا می‌بخشند؟ چه کسانی در زندگی پشتیبان و حامی من هستند؟ این‌ها سؤالاتی هستند که با مشاوره در ذهن فرد شکل می‌گیرند.

مطالب مرتبط: با خانواده سختگیر چه کنیم

شناسایی مرزها از طریق مشاوره رایگان فردی

بسیاری از افراد برای مشکلات مرتبط با روابط و مهارت‌های اجتماعی خود به دنبال مشاور هستند. در بیشتر اوقات، این مشکلات از کمبود یا نبود مرزها به وجود می‌آیند. مرزها، محدودیت‌های فیزیکی و عاطفی هستند که به تمایز قائل شدن بین تمایل‌ها، نیازها و اولویت‌های یک فرد از فرد دیگر کمک می‌کنند. مهم‌ترین جنبه در ایجاد مرزها، شناسایی موقعیتی است که بدان‌ها نیاز است.

به‌منظور برقراری ارتباط بین مرزها، یک فرد ابتدا باید آن‌ها را شناسایی کند و از آن‌ها آگاه باشد. نقش مشاور، فراهم‌کردن بینشی نسبت به نیازها و اولویت‌های یک فرد است. در هفته به چه میزان زمان دور از والدین خود نیاز دارید؟ چگونه می‌توانید وظایف و کارهای خود را برای تعیین مرزهایی برای خود اولویت‌بندی کنید؟ در یک جلسه مشاوره فردی می‌توانید به کاوش در مورد هر یک از این سؤالات بپردازید.

مطالب مرتبط: هیچ انگیزه ای برای زندگی ندارم

تقویت مهارت ارتباطی با مشاوره فردی

علاوه بر شناسایی مرزها، هدف و قصد مشاوره بهبود مهارت‌های برقراری ارتباط از قبیل مهارت‌های مربوط به قاطعیت مبتنی بر اعتماد به نفس، تقویت هوش هیجانی، همدلی، گوش‌دادن فعال، افزایش اعتماد به نفس و احترام است.

قاطعیت مبتنی بر اعتماد به نفس که شامل تأکید بر نیازهای خود در عین احترام به نیازهای دیگران است، نیز بسیار اهمیت دارد.

مطالب مرتبط: پسری که قصد سوءاستفاده دارد

تقویت مهارت‌های مقابله‌ای با مشاوره رایگان فردی

از همه مهم‌تر این است که افراد از طریق روند مشاوره به مهارت‌های مقابله‌ای ارزشمندی دست می‌یابند. به‌عنوان‌مثال، مشاورانی که از روش‌های پذیرش و تعهد درمانی (ACT) یا رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) بهره می‌گیرند، در جلسه مشاوره بر تکنیک‌های ذهن آگاهی تمرکز دارند که این تکنیک‌ها در کاهش علائم افسردگی و اضطراب مؤثر هستند؛ این دانش را می‌توان از جلسه مشاوره به دنیای واقعی تعمیم داد.

مطالب مرتبط: رابطه جنسی در دوران دوستی

علاوه بر این، رفتار درمانی شناختی (CBT) افراد را تشویق می‌کند تا از مهارت‌های مقابله‌ای مرتبط با الگوهای فکری خود استفاده کنند. به‌عنوان‌مثال، رفتار درمانی شناختی (CBT) توانایی فرد در شناسایی محرک‌ها و افکار ناسالم مرتبط با اضطراب و افسردگی را افزایش می‌دهد. مشاورانی که از رفتار درمانی شناختی استفاده می‌کنند نیز مراجعه‌کنندگان خود را از روش‌هایی برای شکل‌دهی مجدد افکار و درنظرگرفتن دیدگاه‌های جایگزین مطلع می‌سازند.

مطالب مرتبط: رابطه جنسی با دوست پسر

به طور خاص، روند مشاوره فرد را به سمت آگاهی هدایت می‌کند و مهارت‌های مقابله‌ای و برقراری ارتباط سالم را در او بهبود می‌بخشد. اگر احساس می‌کنید که درمان فردی به شما کمک خواهد کرد، تردید نکنید و با ما تماس بگیرید.

مطالب مرتبط: میخوام خودکشی کنم

از بین بردن استرس برای همیشه

812 دیدگاه

  1. من خیلی خسته شودم از زندگی کردن من وقتیکه تو جعم خانواده گی یا تو جعم دوستام یک دفعه دلم یه جوری میگیره بغضم میگیره دست پا سوست میشه دلم گریه کنم خسته از زندگی کردن نی دلم میخاد گریه کنم نی زندگی کنم نی بخوابم نه بیدار شوم اصلن نمی خواهم هیچ کار کنم خیلی داغونم هیچ کسی رو ندارم کمکم کنه

  2. سلام ، من پسری هستم ۱۶ ساله در نوزادی پدرو مادرم را از دست دادم و پیش پدر بزرگ و مادر بزرگ ناتنیم زندگی میکنم ، حدود سه سال پیش یعنی در سن سیزده سالگی عاشق دختر عموم میشوم و میگذره تا اینکه روز به روز بهش فک میکردم و نمی‌توانستم خودم آروم نگه دارن تا اینکه در سن چهارده سالگیم رفتم تو پیوی شخصی دختر عموم و بهش گفتم که دارم خیلی وقته بهت فکر میکنم ، بعد اون بهم گفت من هیچ حسی بهت ندارم ،ولی من هنوز فکر میکنم اون این حرف رو از ته دل نزده از ریو خجالت زده یا از ترس خانواده زده باشه ، بعد از این قضیه خانوادش همه چیزو میفهن و به بقیه فامیل ها میگن که من بدرد دختر عموم نمی‌خورم و از این حرف ها ، در کل می‌خوام بگم که من در شرایط بدی دارم زندگی میکنم این عشقه هم که به دختر عموم خیلی داره بهم فشار وارد می‌کنه ، راستی می‌خوام بگم که این عشق من از روی میل جنسی نیست و عشق صادقانست ، و فقط و فقط دلم میخواد خیالم راحت باشه که بهش میریم در آینده ، نتونستم به پدربزرگم و مادربزرگم هم چیزی بگم چون با اون ها هم خیلی اختلاف دارم ازتون می‌خوام کمک کنید و بهم بگید چیکار کنم

  3. سلام من یه دختر ۱۴ساله هستم و توی عمرم خیلی خیلی حرف شنیدم و از کلاس ششم زیاد احساسی نشدم و کلا احساس رو گذاشتم کنار ولی الان که هشتم هستم یه دوستام که از هفتم باهام بود رو فهمیدم خیلی خیلی وابسته اش شدم و یه جورایی عاشقش شدم بهش گفت و اونم عادی جواب داد والان کلا منو ول کرده رفته با دوستا جدیدش من نمیگم مغرورم ولی دو سه باری خودمو به خاطرش به کردم ولی دیگه نه خیلی دوسش دارم ولی دارم از زندگی و مغزم حذفش میکنم ولی بازم نمیدونم چیکار کنم

  4. مرسی از معصومه نصری که خیلی ارامش خوبی میده واقعاا ممنونم ⭐⭐⭐⭐⭐⭐

  5. ای مرگ بیا که زندگی مرا کشت…

  6. سلام من دچار ی مشکلات روحی شدم نسبت به قبل بدتر شدم
    تو هر حالت نشسته یا خوابیده پامو تکون میدم انگار بلرزه یا وقتی خوابم احساس میکنم یکی بالا سرمه و میخواد وقتی ک من خوابم منو با چاقو بکشه یا وقتی کسی صدام میکنه برام چاقو بیار احساس میکنم میخواد با همون چاقو منو بکشه ی وقتایی ک میخوام بخوام چند دقیقه اول خواب ی گودال میاد تو ذهنم ک دارم میرم سمتش.و میوفتم توش با همین فکر دچار وحشت زدگی میشم و دست پام جست میکنه

  7. از حسادت خواهرم خیلی اذیت میشم لطفلا بهم بگید ک چیکار کنم تو همه کارهام دخالت میکنه اصلا تحمل خوشحالی منو نداره خیلی حسوده ب چیز های کوچک هم حسادت میبرع من دیگ از دستش دیوانه شدم نمیدونم چیکار کنم میخام خودکشی کنم خلاص شم از این دنیا

  8. با سلام دختری ۱۷ ساله هستم خواهرم ازم بزرگتره از حسادتش ب من خیلی اذیت میشم تو همه کارهام دخالت میکنه نمیزاره خوشحال شم حتا ب چیز های کوچیک هم حسادت میبره خیلی خسته شدم از حسادت او ب من وقتی پدرم برام ی کادو بخره ۱ روز باهام صحبت نمیکنه بهم چپ نگا میکنه و بدش میاد ، من جز خودکشی چاره دیگه ای چیکار نکردم لطفلا کمک.

  9. سلام من ۱۳سالمه از وقتی به دنیا اومدم مادر پدرم همش دعواهای وحشتناک میکردن و و وقتی ۶سالم بود از هم جداشدن من پیش مادر بزرگم رفتم به همراه بردارم اما اون جا خی لی سخت بود و بعد از چند ماه رفتم پیش مامانم و مامانم هم متاسفانه تن فروش بود و بعد از یکسال اومدم پیش بابام اینجا نامادری دارم و خب طبیعیه که اذیت شم الان از آخرای ۸ سالگی مادر واقعی ام رو ندیدم ینی اون زندس ولی نمی‌بینمش بخاطر یه موضوع که باعث شد بدترین روز عمرم باشه با خانواده ی پدری ام هم قهریم از طرف خانواده ی مادر ام خم خالم یه تن فروشه و اصلا نمی بینمش پدر بزرگ مادری ام هم اصلا نخواسته من و برادرم رو ببینه ورابطه ام با پدرم هم اصلا خوب نیست از یه طرف هم مشکلات من ونامادری ام تا یک ماه پیش واقعا یه دیوونه بودم چون حس میکردم تو دنیا تنها ترین ادمم و چندین بار تو این سن کم دست به خودکشی زدم اما یه ماه پیش با یکی از دوستام حرف زدم و به نظر خودم اون با ارزش ترین آدم زندگی منه به لطف اون دارم سعی می کنم آینده ی خودمو بسازم

  10. دچار دوستی افراطی شدم دارم دیونه میشم دیگه نمی تونم تحمل کنم اصلا نمی تونم درس بخونم همه ی نمرات امسالم افتضاح میخوام بمیرم دیگه نمی تونم اینجوری فقط فقط به رفیقم فکر میکنم اصلا نمی تونم دو دقه بهش فکر نکنم فک کنم افسردگی هم گرفتم نمی خانم پیش خانوادمم باشم همش هستم تو اتاق گوشی دستمه منتظرم اگه بهم پیام بده سری جوابشو بدم شبا اصلا نمی تونم بخوابم تا نصف شب میشینم گوشی دستمه منتظر پیامشم‌ یا هی بهش فکر میکنم بخدا دیونه شدم به خانوادم میگم دارم درس میخونم اصلا دوست ندارم از اتاق بیرون برم معلمم امروز بهم گفت اگا اینجوری پیش بری با خانوادت تماس میگیرم تروخدا راهنماییم کنید دارم دیونه میشم😭😭😭😭😭
    هر دو دختریم ۱۷ سالمه دوساله اینجوریم

  11. سلام من سمیه هستم ۱۴ سالمه ب شدت افسوردگی گرفتم

  12. سلام ببخشید من به همسرم شکاک هستم خیلی با جاریم راحته میگه می‌خنده باش آنقدر که به اون توجه می‌کنه بع من نمیکنه باید چیکار کنم

  13. سلام و خسته نباشید
    من ۱۷سالمه و یازدهم رو میخونم ما خیلی مشکلات خانوادگی داریم مامان و بابام باهم راه نمیان و از بچگی یادمه هر روزم با گریه سپری شده تا الان هی میرن طلاق بگیرن ولی یکیشون کم میاره بخاطر من و خواهرم من نتونستم تو نهم با نمره ی ۱۸ و نیم رشته ی مورد علاقم رو انتخاب کنم تجربی نیاوردم هیچی نیاوردم جز فنی و حرفه ای و مامان و بابام هی نشستن تهدید کردن خوردم کردن دلمو شکستن گفتن بی عرضه هستی لیاقت این همه رفاه رو نداری خلاصه باز هم من تسلیم نشدم و حسابداری برداشتم اولاش خیلی خوب گذشت تا اون موقعی که الان سال یازدهم هستم یه معلم برامون افتاده که من هر چقدر تلاش میکنم خودمو میکشم باز توی درسش میفتم مامانم میگه نمیخوندی چرا داری الکی پولمون رو هدر میدی همه درس ها عالی هستم پایین ۱۸ نیستم جز کتاب اموال و انبار اونم خوبم ولی معلمم اذیت میکنه و باعث میشه هر دفعه مامان و بابام سرزنشم کنن دیگه وافعا خستم منم میخوام نمره خوب بگیرم خدا شاهده خر نیستم میدونم میوفتم میمونم شهریور میخونم ولی بازم میوفتم خستم دیگه معلمم به هر کسی که دلش میخواد نمره میده خدا لعنتش کنه تو کلاسمون ۳ یا ۴ نفر قبول میشن بقیه میوفتن ولی اونا مامانشون مثل مامان من نیست که هر چی مشکل هست قاطی میکنه با نمره ی کم من هی میگه هی میگه

  14. سلام
    من ۱۳ سالمه و یک دختر هستم.من مشکل اختلال چند شخصیتی،افسردگی خندان، اختلال شخصیت و واقعیت و … دارم که خیلی باز روی دوشم شده. من بچه باهوشیم ولی همیشه نادیده گرفته میشم…همیشه مقایسه میشم..هیچ وقت کسی براش مهم نبودم حتی مامانم خیلی دارم به مرگ دیگران یا خودم فکر میکنم دیگه دارم روانی میشم هر شب دارم خودزنی میکنم میرم مدرسه بهم میگن دیوونه زنجیره ای! نمیدونم چیکار کنم… روانپزشک می‌رم روانشناس هم میرم قرص و دارو هم میخورم طب سنتی و سنگ درمانی و رنگ درمانی هم انجام دادم فایده نداره

  15. اگر کسی موهای خورد را بکند و با شنیدن صدای سرفه زانو های خود را بزند و دماغ بخورد و به صدا حساس باشد و بسیار استرسی باشد و توانای کنترل افکار خود را نداشته باشد چه مشکلی دارد

  16. سلام من ۹ ساله با دوست پسرمم و توی این ۹ سال خب فیلم‌های پورن قبلاً ازش می‌دیدم نه اینکه سیو کنه توی سرچ گوگلش چک می‌کردم و می‌دیدم که دو سال پیش ازش دوباره دیدم و عصبانی شدم و دیگه ندید یعنی من ندیدم که دیده باشهحدود دو سال پیش خیلی عصبانی شدم از دستش بهش گفتم که داری منو اذیت می‌کنی با این کارت و عزت نفس و اعتماد به نفس منو داری می‌بری زیر سوال که حس کمبود بهم میدی و ایشونم به من قول دادن که دیگه دور این چیزا نرن و خب بعد این همه سال ندیده بودم دیگه ازشون ا اینکه چهارشنبه هفته پیش توی سرچ‌های گوگلش سه چهار تا سایت توی گوشیش دیدم و با عصبانیت کامل زدم تو گوشش و رفتم چند باری هم زنگ زد جوابشو نداد اینم بگم که الان دو ساله نامزدیم و خب توی رابطه جنسی من چیزی براش کم نذاشتم و خودشم میگه که هیچی کم ندارم از همه چیمم راضیه و فیلما رو فقط به خاطر اینکه حالا گاهی می‌بینه و نمی‌دونم به خاطر یاد گرفتن انگار می‌بینه ولی خب به نظر من چنین چیزی نیست اما خب من فکر نمی‌کنم کاری نکنه و این موضوع خیلی منو داره اذیت می‌کنه لطفاً بگید چیکار باید بکنم در برابر رفتارش و اینکه مشکل از منه من زیادی حساسم یا نه یه چیز عادی و باهات باهاش کنار بیام مشاوره هم نمیاد و کر کنم یه چیز عادی می‌دونه این موضوع رو و میگه همه می‌بینن خب بهت خیانت که نکردم و از این حرفا اینم بگم تا حالا س** چتی ازش ندیدم رابطه جنسی با کسی نداشته هیچی ازش ندیدم روی رابطه جنسی خودمونم تاثیر نذاشته سرد نشده این موضوع خیلی داره اذیتم می‌کنه لطفاً بگین چیکار کنم چون مشاور هم نمیاد

  17. دخترم 18 سالمه. این چن وقت اخیر متوجه شدم آدمی هستم که هراتفاقی میفته سریعا عذرخواهی میکنم همیشه اون حس شرم رو در هرماجرایی من دارم… همیشه فکر میکنم من مقصر هرکاریم زود عذرخواهی میکنم و از دل بقیه درمیارم..و گاها حس میکنم لیاقت بخشیده شدن ندارم:) اینم بخاطر این در وجودم شکوفا شده که از بچگی و نوجوونی حتی وقتی تقصیر من نبوده هیچکس نمیومد جلو عذرخواهی نمیکرد و هیچکس از دلم درنمیاورد (این باعث شده گاها مادرم یا کسی ازم عذرخواهی میکنه شوکه میشم و سریع میگم که این حرفو نزنه و عذاب وجدانم میگیره حس میکنم لیاقت شنیدن عذرخواهی رو ندارم). تا جایی که طرف برام مهمه دائم برای نگه داشتنش خودم میرم جلو عذرخواهی میکنم ولی وقتی طرف از چشمم میفته رهاش میکنم و حقیقتا در این مواقع هم حرفای بقیه اذیتم میکنه چون قضاوتم میکنن و بهم میگن “بی احساس” هستم که تونستم کسایی رو که دوستشون داشتم رها کنم…و خب درهرحالت من اذیت میشم:). واقعا نمیدونم چیکار کنم خیلی اذیت میشم وقتی کسی رو دوست دارم(دوستانه) بهش خیلی اهمیت میدم ولی هیچوقت نمیتونم متقابلا اونو دریافت کنم میدونم هیچکس وظیفه نداره حال بد منو خوب کنه ولی منم آدمم:) و تفاوتی که با بقیه دارم هروقت کسی اتفاقی میفته میشینه بدی هایی که طرف در حقش کرده رو میشمره… ولی من همیشه دارم بدی هایی که به بقیه میکنم رو میشمرم:) و میپذیرم که اشتباه کردم… این قضایا جدا اذیتم میکنه..لطفا یکی کمک و راهنماییم کنه…

  18. سلام وقت بخیر ممنون که این فرصت رو در اختیار ما گذاشتید.من در سن ۱۹ سالگی عاشق کسی شدم که بعد از ی مدتی پسر عموم ابراز علاقه کرد و اون عاشقم بود نه به عشقم رسیدم نه پسر عموم پای من موند من ۱۰ سال خونه پدرم با زجر گذروندم و اصلا نفهمیدم چطوری زندگی کردم. ۳۰ سالگی با ی نفر بدون هیچ علاقه ای باهاش ازدواج کردم و دو فرزند دارم اما فکر و خیال امانم رو بریده و با شوهرم مشکل دارم
    لطفاً کمکم کنین چطوری آرامش قبل که نه حداقل از فکرم کم کنید چطوری آرامش بگیرم

  19. سلام من فکر می کنم یکنفر ذهنم را میخونه یا به سمتم تمرکز می کنه عجیبه برام شاید هم داره روانیم می کنه یا آدم دیوونه هست

  20. و مامانم همش سر و صدا میکنه و با پرندم بلند بلند حرف میزنه و نمیزاره که من برای امتحان اصلی هام بخونم و هر چی هم که میگم بدتر میکنه و هر روز تو خونمون دعواست و هر روز گریه میکنم

  21. سلام. بیش از ۵۵ سال سن دارم. متاسفانه خیلی مورد بی مهری افراد خانواده ام. قرار گرفتم . چه الان که متاهلم و دو فرزند ۲۸ و ۲۵ ساله دارم. چه موقع محردی و حتی کودکی‌ پدر و مادرم هرچه فرمان داشتند به من میدادند . و هرچه خواسته داشتند فقط مرا میدیدند. من پسر کوچک خانواده بودم. در عوض هرچه مواهب بود . برای پسر بزرگه بود. پدر و مادرم تمام سفارش ها را که باید خوب باشی و مهربان …فقط برای من تجویز کردند . از من یک فرزند سالم و بی شیله پیله و از فرزندان دیگر . مارها و اژدها هایی ۷ سر ساختند. دیگر خودتان میدانید با این تواصیف چه بر سر من آمده. لطفا مرا راهنمایی بفرمائید. ببینم آیا میتوانم از این وضع بیرون بیایم یا نه!! باید بسوزم و بسازم

  22. سلام من اردیبهشت گذشته خواستگار داشتم که با دیدار اول از ایشون خوشم اومد و حس کردم که اونم همین حس رو بمن داره البته این حس خودمه فقط بعد از خواستگاری که قرار شد خانوادم رفتن برای تحقیقات مشکلی رخ داد که خانوادم جواب منفی دادن ولي فقط حرف شنید هیچ مدرکی وجود نداره و الان دوماهی میشه که همو تو فضای مجازی فالو کردیم و استوری گذاشتم که اون جوابمو داد و خودش رو معرفی کرد و چتمون در حد سلام و علیک ساده س الان خواستم راهنماییم کنید که بش پیام بدم و از حسم بگم یان

  23. سلام راستش من یک مشکلی دارم ممنون میشم راهنماییم کنید من راستش نامزد کردم با پسر خالم خودم تازه ۱۶ سالم شده اونم ۲۰ سالشه راستش اولش بهش علاقه داشتم دوسش داشتم به پدر و مادرم گفتم اونو دوست دارم خیلی به گفته مامانم و بقیه خیلی پسر خوب و با شخصیتی هست الان باهاش دو سالی هست عقد کردم ولی الان احساس پشیمونی میکنم دلم میخواد ازش جدا شدم الان هر وقت میاد نزدیکم حس بدی نسبت بهش دارم کلا دلم نمیخوادش خیلی سعی کردم این رفتار مو درست کنم نشده کلا یکی دیگه رو دوست دارم که مطمئن هستم هیچ وقت نمیتونم باهاش باشم اینم می‌دونم که خیلی زود شد تازه احساس میکنم حس کودکی هامو از دست دادم انگار از خیلی چیزا که هم سن و سالم دارن عقب موندم راستش از نامزدم بگم اصلا دیگه تو قلبم جایی ندارد دوست ندارم ناراحتش کنم خیلی برام با ارزش اما این با ارزش بودن اون شکلی نیست که عاشقش باشم گاهی بهم میگه بی احساسی یا تحقیرم می‌کنه ازم انتظارات زیادی داره یا به درس خواندنم گیر میده که هیچ وقت حق ندارد جلوی تحصیل مو بگیره خداراشکر مادر و پدرم ازم حمایت میکنن و فقط نمیتونم به یکی مشکلمو بگم و راحت بشم که دوسش ندارم میترسم آبرومون بره جلو فامیل یا مامان و بابام غصه بخورن خیلی برام سخته لطفاً یک راه حل بدید ممنون

  24. منم خیلی داغونم دلم میخواد تموم بشم

  25. سلام من شبا که می خوابم تجسل یه دختر زشت درونم نشسته میاد چطور ا ذهنم بپره حالم بهم میخوره اصلا خواب ندارم دارم مریض میشم تا میام همه شروع به آه و ناله می کنند اینکار دارن مرا ردیوونه می کنند چطور جلوی این چیزا را بگیرم.

  26. عشق به کتابو میخوام❤️💙🩵 = 📚📚📚📖📃

    کتابی به من معرفی کنید که درک عمیقی از فلسفه و تخیل به من بدهدزیرا علم فلسفه بالی است که انسان میتواند با آن به آسمان ها پرواز کند.
    با وجود این همه مزایای کتاب باز هم به کتاب خواندن عشق نمی ورزم
    نمیدانم چرا؟ کتابی به من معرفی کنید که بذر علم را در من بکارد تا به مطالعه عشق بورزم. یکی از راه های علاقه به کتاب انتخاب کتاب مفید است علاوه بر این راه های دیگری را به من معرفی کنید. من واقعا نیازمندم کمکم کنید.

  27. من دختر ۴ساله دارم برادرش تازه ۷ماهه فوت کرده دخترم خیلی بهونشو میگیره انگار افسرده شده زیاد بازی نمیکنه زیاد حرف نمیزنه همش میگه داداشم کو هر روز اسمشو میاره لطفا راهنمایی کنید من چیکار کنم دوری اون هم برای ما خیلی سخته خیلی منو باباش خیلی داغونم پدربزرگم ۱۹ سالشه پسر فوت کردم ۱۴ سالش بود

  28. سلام ۸-۹سالی هست ازدواج کردم زندگی به نسبت خوبی دارم منتهی دو بار تو وسایل همسرم ک اندوم پیدا کردم بنظرتون داره خیانت میکنه؟

  29. سلام من سحرم ۱۷ سالمه یک یک سال با پسر دایم دوست بودم کم کم باهم آشنا شدیم بعد مدتی باهام بودم که یک دعوای بدی بینمون افتاد یک ماه باهم حرف نزدم من هم گفتم دیگه این رابطه تموم شده ولی بعد از یک ماه خودش آمد التماس کرد که ببخشم اونو منم بخشیدیم کم کم عاشقش شدم اومد خواستگاری منم قبول کردم الان یک ساله ما نامزد هستم از وقتی نامزد کردیم کم کم میریم بیرون باهام همش دعوا می‌کنه منم سر هر چیزی خودمو عذاب میدم کارم شده گریه کردن دیگه مثل قبل باهام حرف نمیزنه برام استوری نمیزاره بهم خیانت کرد بازم بخشیدمش منم الان حساس شدم دوست ندارم با رفیق هاش بره بیرون همش بهش گیر میدم تا دو دقیقه دیر تر جواب زنگ منو میده باز فکر میکنم داره باهم خیانت می‌کنه سر هرچیزی باهاش دعوا میکنم اونم الان مثل قبل باهام نیست از حرف زدن با من فرار می‌کنه کار منم شده شب روز گریه کردن من نمی‌دونم چی کار کنم لطفاًمنو راهنمایی کنین که چی کار کنم

  30. سلام.۴۰ سالمه مشکل نعوددارم.بیماری زمینه ای ندارم.موادروترک کردم یکسال بارم مشکل نعودبرطرف نشدراهنمایی کنیدخواهشن

  31. سلام
    من یک چیزایی می دونم که دارم بهت میگم چرا باور نمی کنی یا فکر می کنی روانی هستم
    این داره مرا کنترل می کنه یا از کارام اطلاع داره
    اینقدر با دیگران دشت سرم حرف می زنند که همه را از من دور کردند یا دیگران اصلا به حرفم گوش نمی دهند به هرکسی هم که بگم باور نمی کنه دیگه کسی از من حساب نمی بره کسی مرا تحویل نمیگیره چرا پشت سر آدما بد میگید و الکی غیبت می کنید تا خودتون خوب نشون بدید یا بگید من بهترم یا با این حرفا دیگران را بدنام کنید و عواقب بدی بهشون می دهید.

  32. سلام و ارض ادب من بچگی بدی داشتم از همون اول که رفتم تو مدرسه …توسری خور مدرسه شده بودم….همه کتکم میزدن و تحقیر میکردن گفتم درست میشه ولی هر سال بدتر شد…تا همین الانش که میخوام عوض شم و از ریشه خودمو تغییر بدم.کلا همین الانم امنیت ندارم تو محل خودم…یکی از خفتم میکنه…یکی تحقیرم میکنه… از جیبم پول برمی‌داره….هفته پیشم یکی کوچیک تر از خودم واسم آدم جمع کرده بود و مفت برم کردن. این خیلی بده:)احساس پوچی میکنم…احساس میکنم هیچی نمیشم…هیچی نیستم در مقابل کسی…اعتماد به نفسم و کامل از دست دادم…خدا شاهده دوساله دارم عذاب میکشم و سه ماه تابستونم خراب شد…همه لحظات زندگیم داره بیهوده هدر میره…بخدا خسته شدم….دیگه میخوام رسما عوض شم….به نظر چیکار کنم خلاص شم؟؟۱.میخوام سبک زندگی داشته باشم زندگی دعوایی و لاتی ….
    ۲.تیپ و استایلم باید چطوری باشه؟؟؟(*این واسم خیلی مهمه داداش چون اعتماد به نفسم خیلی پایینه*)۳.چطوری راحت صحبت کنم اصلا با بقیه ارتباط بگیرم و فن بیان ام بهتر بشه؟؟؟

  33. سلام نمی دونم از کجا شروع کنم حالم داره از خودم بهم میخوره ۲۹ سالمه ۵ ساله ازدواج کردم زندگی خوبی با همسرم دارم ازش به شدت راصی م اما نمیدونم جدیدا چم شده میرم سراغ فیلم های پ و رن همش با خودم میگم یه دونه ببینم اما یه دونه میشه چند تا ویدیو البته کامل نمیبینم یکم میبینم رد میکنم دوباره یکم دیگه میبینم حالم بده اصلا دوست ندارم این کارو نمیدونم چرا این جوری شدم اصلا همچین ادمی نبودم اصلا نمیدونم چه جوری شروع شد این فیلم دیدن خیلی بدم میاد از خودم خیلی
    دیگه حتی روم نمیشه با خدا صحبت کنم و نماز بخونم خیلی خجالت میکشم همه اینا رو میدونم ولی دوباره باز بعد از چند روز که میگذره میشنم فیلم میبینم دیگه نمیدونم چه کار کنم خودم میدونم برای رابطه مون خوب نیست میدونم این چیزا گناه شاید بعصی ها قضاوت کنن ولی من به خدا اعتقاد دارم نماز میخونم,روزه میگیرم ولی جدیدا این فیام دیدن شده کار و زندگی من بعدش انقدر پشمون میشم
    همیشه نگاه نمیکنم یه روز نگاه میکنم بعد مثلا چهار پنج روز میگذره دوباره میرم سراغش
    هرکاری بگید کردم..
    نمیخوام قصاوت بشم البته اگه هم بشم حقمه
    حالم خیلی بده خیلی نسبت به خودم احساس بدی دارم همه ش حس میکنم با این کارها دارم به همسرم خیانت میکنم اون که این همه صبح تا شب داره برام زحمت میکشه برای زندیگمون
    من مجرد بودم اصلا سراغ این جور فیلم ها نمیرفتم الان حدود یه سالی میشه که این جوری شدم
    واقعا حالم بده خیلی ب از خودم از همه چی خسته شدم
    هیچ کس جز خودم وخدا نمیدونه که من چه کار میکنم هیچ کس فقط خواستم یکم سبک شدم صحبت کنم با کسی دلم نمیخواد راجع به این موصوع با همسرم صحبت کنم چون میدونم خیلی از دستم ناراحت وعصبی میشه میدونم..

  34. سلام من ی دختر ۱۲ ساله هستم من برای این حرفا خیلی سنم کمه ولی از خودم از همه متنفرم با هیچی خوشحال نمیشم همش خانواده ام بهم میگن بی احساس من داخل همین سن کم عاشق شدم عاشق پسری ک حاضر نیس حتی الکی ب من بگه دوست دارم حصرت ی دوست دارم خوشگل خالی روی دلم هست از زندگی خسته شدم هیچکی درکم نمیکنه حتی خواهرم دوستام دوبار قرص خوردم دلم میخام بمیرم اصلا دلم نمیخواد زندگی کنم من پیش ۴تا مشاور رفتم هیچی حرفمو باور نمیکنه دیگه بدجور خسته شدم

  35. سلام…من چهارده سالمه اما واقعا احساس شکستگی میکنم…این چند روز همش گریه کردم…همه چیم به گریه گذشت…دوست صمیمیم که خیلی دوسش داشتم برام پیام خودکشی فرستاد و چهار پنج روزه که گوشیش خاموشه و جواب نمیده…فاصلمون هم دوره…واقعا دارم داغون میشم…خیلی سخته که دوست ادم همچین کاری باهاش بکنه…شاید بگین دارم این مسئله رو خیلی بزرگ میکنم اما منم فقط چهارده سالمه…سنی ندارم…اینجور اتفاقا برای من خیلی بدن…واقعا دارم داغون میشم…

  36. سلام من یه دختر 21سالم اصلا حالم خوب نیست دلم میخواد خودمو از این زندگی خلاص کنم دارم حالم از این زندگی و خودمم بدم میاد خواهرم با دوس پسرش رابطه داشت و دختر بودن خود رو از دست داد خودشم خبر نداشت که این اتفاق برای افتاده تا زمانی که نامزد کرد فهمید و از نامزدش جدا شد
    بعد یه مدت خواس فرار کنه بخاطر این وضعیتش من مانع فرارش شدم هر لحظه که با خواندم دعوا می‌کنه میگه مقصر بدبختیم تویی این موضوع حالمو بد می‌کنه بعضی وقتا فکر میکنم با خودم که واقعا من مقصرم خواهرم هر موقع که دعوا میشه منو مقصر میدونه من نمی‌دونم چیکار کنم میگه تو اصلا حال منو نمی‌فهمی نمیدنم چه جوری بش بفهمونم من از همه چیز گذشتم حتا زمانی که خواهرم بچه بد رل زد وبا اون پسره رابطه داشت نمی‌دونم واقعا من چرا اون کارو کردم بخاطر اینکه اون قهر میگردند منو دوست پسرش میخواست منو چونکه خواهرم ناراحت نشه قبول کردم از تنم مایع گذاشتم بخاطرش اما نمی‌دونم چرا منو نمی‌فهمی هر موقع یه غمی تو چشاشه حال منو خراب می‌کنه نمی‌دونم با این وضع چیکار کنم

  37. برای دانشگام خیلی استرس دارم نمیدونم چکار کنم رشتم طراحی دوخته و دانشگاه نمیدونم کجا برم یکی راهنماییم کنه 🫠🫠🫠

  38. سلام من خیلی وقته که افسردگی دارم فکر کنم حدودا یک سال و چند ماه میشه و ۶ بار هم رگ‌ دست خودم رو زدم و برای بار هفتم میخوام رگ گردنم رو بزنم
    و در طول روز همچین حرفایی به خودم میزنم و خودم رو سرزنش میکنم حرفایی مثل این:
    اگر خودکشی کنم و بمیرم حتما همه خوشحال میشن از نبودن من خیلی خوشحال میشن
    کسی من رو دوست نداره😞
    مردم من رو حساب ادم نمیکنن چون هیچ ارزشی ندارم😞
    اگر یه روزی خودکشی کردم امیدوارم اون موقع دوستم داشته باشن امیدوارم🙏😢😢😞
    مثلا با یکی از دوستای صمیمیم دعوام شد و من هم همش نادیدش میگرفتم و همش باهاش سرد برخورد میکردم
    به نظرم همش تقصیر خودم بود که اینکار رو باهاش میکردم وقتی پیاماش رو نشون دختر خالم دادم دختر خالم براش زنگ زد و همش اون با گوشی من براش پیام میداد و امروز هم دختر خالم به جای من تایپ کرد ولی دختر خالم با گوشی خودش یه جوری رفتار میکرد که اون هیچ تقصیری نداره و همش رو مینداخت گردن من و دوستم هم فکر کرد که همش زیر سره منه
    ولی من واقعا دلم میخواد مثل قبل براش پیام بدم ولی غرورم اجازه نمیده چیکار کنم که این از بین بره؟
    چیکار کنم تا دوباره دوستیمون باهم برقرار شه ؟
    این رفتار ها و کارای دختر خالم و قشار های زندگی و حرفای مردم باعث میشه که به خودکشی فکر کنم و اقدام کنم
    چیکار کنم زندگیم مثل قبل رونق پیدا کنه؟؟
    لطفاً کمکم کنید
    HELP!!!!!!!
    help my!!!!!!!!!!

  39. سلام کمکم کنیدمن بایک آقاپسری سرکارم آشناشدم خودم ۲۱سالمه اون۲۵سالشه دوباربهم پیشنهاددادگفت قصدم ازدواج باهم یک مدت حرف بزنیم حالایک ماهی میشه حرف میزنیم چندروزیه بی تفاوت شده نسبت بهم زنگ نمیزنه پیام نمیده زیادبهم میگه زنم شدی بایدهی کارکنی برات لباس نمیخرم سالی یک دست فقط بهم میگه تودوس پسرداری بااین حال که ندارم من واقعادوسشدارم نمیدونم چیکارکنم

  40. من همیشه ناراحتم از همچی همچی گلایه دارم خیلی سریع عصبانی میشم و بی اصاب حوصلم حوصله هیچی و هیچ کس رو ندارم همه از این رفتارم ناراحتن ولی من برام مهم نیستش میخام بمیرم میخام راحت مصل بقیه دخترا زندگی کنم ولی نمیزارن خانوادم همشون اسمشو میزارن قیرت میخام برم بیرون باید با مادرم برم تنها ن. پول تو جیبی مو برادرام میدن همیشه باید دستم به جیب اونا باشه خسته شدم‌ 🖤

  41. ما تو خونه عادت کردن یکنفر را همیشه یا بیدار کنند یا اذیت کنند یا مسخره اش کنند و یا سربه سرش بزازند یا پشت سرش غیبت کنند خیلی از این کارا برم میاد الان اینا را با من دارن انجام میدهند و من واقعا خستم شده از این وضع نمی دونم چطور جلوشوت را بگیرم همش هم زیر سر یکی نفر تو خونه یک ست میشه راهنماییم کنید کار یکروز دو روز نیست و کار چند شالشون هست.

  42. سلام کسی نیست راهنماییم کنه حس می کنم یکنفر داره با من مدیریت ذهن انجام میده یا ساعت یک شب بیدارم می کنه یا اینگار به ذهنم میاد و داره مرا خفه یا حرص میده یا در چشمانم داره شاش می کنه یا داره با من کارهای جنسی انجام میده نمی دونم چطور جلوش را بگیرم یا داره با پزشکانی که قبلاً در ارتباط بودم زوم می کنه بنظر شما من روانی هستم یا همچنین چیزهایی هست چطور جلویش را بگیرم. دارم روانی میشم از این کارا

  43. اینقدر از تقلید بدم میاد هرکاری من می کنم اون هم انجام میده میخاد ببینه چی درونم میگذره دیدی کسی تقلیدت می کنه یا هرکاری انجام میدید خودش هم انجام میده یا داره دست و پنجه نرم می کنه میخاد بدونه دروتنت چی میگذره یا داری چکار می کنی یا میخاد کنترلت کنه فقط همینه بعدش هم میخاد جلوی عکس العملی هات را بگیره بعدش هم میخاد به اهدافش
    برسه

  44. سلام من یک دختر به شدت استرسی و اروم هستم نمیدونم باید چیکار کنم

  45. از این زندگی خستم خیلی

  46. در خانه مادرم و خواهرم دست به یکی کردن که بیفتم به پاهای خواهرم به نظر شما اینکار درسته که به یکنفر فشار بیارن که اینکار را بکنند همه هم طرفدار این روانیه شده اند.
    میشه راهنماییم کنید.

  47. سلام یک خواهر دارم یکدفعه و محکم ظرفا را می کوبونه مثل روانی هاست یا دوست داره اذیت کنه یا حرف بکشونه
    اذیتش یکسال دوسال نیست و چندین سال است و یا تو غذا روغن زیاد میزاره یا همه چیز را به مسخره می گیره نمی دونم چطور جلوش را بگیرم خیلی کثیفه یا به دیگران میگه من فاسد هستم به هرکس هم میگم چیزی بهش نمی که نمی دونم چکارش کنم مریضم کرده

  48. سلام من خواهرم چهار حرکت انجام میده که مرا داره دیوونه می کنه. 1 کارهایی که اذیتم می کنه را دقیقا انجام میده. 2 نمیزاره درس بخونم و یا مطالعه کنم و بهم فشار میاره بعد خودش می‌ره پرس می خونه. تو خونه کارهایی که خوشم نمیاد را از صبح تا شب انجام میده مثلا با موبایل بازی می کنه. تو غذاها تا می تونن روغن میزاره. تمرکز تو کارام داره. به بقیه مرا بدنام می‌کنه. تمام کارها را به سمت من تمرکز میده یا تو خونه سروصدا درست می کرد و ….چیزهایی که عاشقشون هستم را از ذهنم پاک می کنه. و خودش را جای اونها میزاره و .‌‌‌‌‌…

  49. سلام و ادب
    یکی دو نفر در خانواده خیلی با من لج هستند و هر روز برای من مشکل درست می کنند. من تا حدودی ازشون دور می شوم ولی بیشتر از اون نمی تونم واقعا تحملش برام سخت شده و کلا ازشون خوشم نمیاد و نمی دونم چطور جلوی اذیت و آزارش را بگیرم رو همه هم شیره می ماله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.