خانه / پرسش و پاسخ روابط عاطفی / چگونه عشق را فراموش کنیم؟ چرا نمیتونم فراموشش کنم؟
فراموشی عشق اول
فراموشی عشق اول

چگونه عشق را فراموش کنیم؟ چرا نمیتونم فراموشش کنم؟

جهت مطالعه نظرات و تجربیات دیگران، به کامنتهای انتهای صفحه مراجعه نمایید

چگونه می‌توان کسی که دوستش دارید را فراموش کنید در حالی که به نظر غیرممکن می رسد

جدایی یک رابطه می‌تواند سخت ترین دورانی باشد که ما تجربه می کنیم. این موضوع به خصوص زمانی صادق است که واقعاً عاشق طرف مقابل باشید. عشق تنها به این خاطر که دیگر با آن فرد نیستید، از بین نمی رود. خواه این که خود خواهان جدایی بوده باشید یا این که از این موضوع غافلگیر شده اید، جدایی می‌تواند ناامیدکننده باشد. ممکن است احساس کنید که دیگر به شرایط قبلی بازنخواهید گشت.

یادگیری نحوه ی فراموش کردن فردی که دوستش داشته اید، یک تجربه ی بسیار دردناک است اما از طرف دیگر، قوی تر و سرسخت تر خواهید شد و در مورد چیزی که از یک رابطه می خواهید و بدان نیاز دارید، اطمینان بیشتری پیدا می کنید.

بنابراین، چگونه کسی که هنوز عاشقش هستید را فراموش می کنید؟ این فرایندی است که به تعهد و شجاعت مقابله با سختی و دشواری و گاهی اوقات، غلبه بر احساسات نیاز دارد. این فرایند، شما را آزمایش می‌کند و گاهی اوقات باعث می‌شود که احساس بدی پیدا کنید. اما همه این کارها برای این است که در پایان احساس بهتری داشته باشید. در حالی که این مقاله عمدتاً بر جدایی تمرکز دارد اما از این نکات می‌توانید زمانی که شما با فردی که دوستش دارید، صرفاً دوست هستید نیز استفاده کنید.

چگونه می‌توان کسی که دوستش دارید را فراموش کنید؟

شما نیز ممکن است به دنبال بهترین پاسخ برای این سؤال باشید چگونه می‌توان کسی که دوستش دارید را فراموش کنید؟ مانند موقعیت‌های دیگری که در آن ها با ازدست‌دادن مواجه می‌شوید، پذیرش در مراحل مختلفی صورت می‌گیرد. این مراحل همیشه راحت و مستقیم نیستند، شما ممکن است پیش از رسیدن به پایان کار، شرایط مختلفی را تجربه کنید. نکته مهم این است که خود را مجبور به ادامه مسیر بکنید. بدترین کاری که می‌توانید انجام دهید، گیرکردن در شاید و اگرهای گذشته است. نشخوار فکری و نگرانی نمی‌تواند آنچه که در حال حاضر از بین رفته است را درست کند.

بپذیرید که آینده به‌گونه‌ای تغییر کرده است که دیگر قابل‌بازگشت نیست

جدایی می‌تواند برنامه‌ها و اهداف شما را به شکل منحصربه‌فردی در هم شکند. درصورتی‌که رابطه بلندمدتی با طرف مقابل داشته اید، با جدایی تنها آن فرد را از دست نمی دهید بلکه آینده ای که با هم برنامه ریزی کرده اید نیز از بین خواهد رفت. لازم است تا به منظور سوگواری برای این فقدان به خود زمان دهید و سپس، برنامه ریزی های جدیدی که دیگر شامل شریک زندگیتان نیست، انجام دهید.

یادگاری های رابطه ی خود را از بین ببرید

آیا گوشی موبایل شما پر است از عکس های شما و شریک زندگی قبلیتان؟ آیا مجموعه ای از کارت های یادگاری از سفرهایتان در کنار هم دارید؟ آیا سویشرتی از آن فرد دارید که وقتی سردتان بود، به شما داده است؟ تمامی این موارد می‌توانند واکنش های عاطفی قوی و شدیدی را در شما برانگیزند. شما نمیمی‌توانیده زندگی خود ادامه دهید اگر تمامی این یادگاری ها به طور مرتب شما را به یاد آن فرد بیاندازند.

بهتر است که با پایان همیشگی یک رابطه، عکس ها، پیام های قدیمی، پیام های فیسبوک و سایر وسایل ارتباطی خود را بررسی کنید و آن هایی که شامل شریک زندگی قبلیتان می باشند را حذف نمایید. شما همچنین باید به خود وقت دهید تا یادگاری هایی که می‌توانید از آن ها جدا شوید را زیر و رو کنید.

با این وجود، این بدان معنی نیست که باید همه چیز را دور بیندازید. درصورتی‌که برخی از این یادگاری ها ارزشمند هستند یا از نظر عاطفی وابستگی شدیدی به آن ها دارید، می‌توانید آن را درون جعبه ای در انبار قرار دهید. مطمئن شوید که تا حد امکان دور از دسترس باشند به طوری که بتوانید در برابر میل به بیرون آوردن آن ها و یادآوری گذشته پیش از آن که واقعاً آماده باشید، مقاومت کنید. نکته ی مهم این است که باید این یادگاری ها را در حال حاضر دور از دسترس قرار دهید.

برای مدتی هیچ گونه تماسی برقرار نکنید

امروزه، با شبکه های اجتماعی و گوشی های موبایل، همگی بیش از قبل به یکدیگر متصل هستیم. این می‌تواند به دست آوردن شرایطی برای التیام و ادامه دادن زندگی را سخت تر کند. هر چه بیشتر با آن فرد در ارتباط باشید، فراموش کردن او دشوارتر خواهد شد. در حالی که بسیاری از افراد سعی می کنند تا با شریک زندگی قبلی خود دوست باشند، اما این مورد به هیچ وجه توصیه نمی شود. دوست بودن با شریک زندگی قبلی که هنوز عاشقش هستید، مانع از فراموش کردن جدایی و پشت سر گذاشتن تمام این ماجراها می‌شود.

در برخی از موقعیت ها از جمله زمانی که شما با شریک زندگی قبلی خود همکار هستید، دیدن او اجتناب ناپذیر است. شما ممکن است یک تمایل مقاومت ناپذیر برای جذب شدن به آن فرد را تجربه کنید و به خود بگویید که فقط می خواهید ببینید که طرف مقابل مشغول انجام چه کاری است. با این وجود، بهتر است از برقراری ارتباط با آن ها مگر در مواقع ضروری پرهیز کنید. حتی اگر بچه یا مسئولیت های دیگری دارید، تماس باید در کمترین میزان ممکن باشد.

از دور آن ها را دوست داشته باشید

«تنها بدانید که زمانی او را دوست دارید که رهایش کنید»

(مسافر، رهایش کن)

یکی از سخت ترین کارها بر سر راه پذیرش، این است که شما طرف مقابل را هنوز دوست دارید اما دیگر نمی‌توانید با هم باشید. او نیز ممکن است شما را دوست داشته باشد اما برای یکدیگر مناسب نیستید. ما بر این باور هستیم که عشق می‌تواند هر مانعی را از بین ببرد اما اغلب این چنین نیست.

شما مجبور نیستید دست از دوست داشتن طرف مقابل بردارید و در واقع، این کار در آن زمان امکان پذیر نیست. همانقدر که دوست داشتیم این گونه باشد اما باید بدانید که هیچ دکمه ی جادویی برای خاموش کردن احساساتمان وجود ندارد. شما ممکن است هیچ گاه به طور کامل دست از دوست داشتن آن فرد برندارید. اما در نهایت، این احساسات به پذیرش می رسند و در حالی که هنوز طرف مقابل را دوست دارید اما از دانستن این که هیچگاه نمیمی‌توانیدا هم باشید، آزرده خاطر نمی شوید.

این مورد برای زمانی که شما هرگز رابطه ی رسمی با فردی که عاشقش هستید، نداشته اید نیز صدق می‌کند. رسیدن به این نگرش که من آنقدر دوستت دارم که رهایت کنم، نیاز به کار درونی و بررسی انگیزه ها احساسات درونی دارد اما سالم ترین روش برای ادامه دادن به زندگی می باشد.

بر روی روابط حمایتی خود تکیه کنید

تمایلتان به گوشه گیری و ایزوله خود از دیگران، گوش دادن به آهنگ های غمگین و جستجو در نتفلیکس می‌تواند شما را به سمت افسردگی و افکار منفی سوق دهد. طبیعی است که وقتی از کسی جدا می‌شوید، اعتماد به نفستان آسیب ببیند. با این وجود، زمان زیادی را به تنهایی سپری نکنید.

در صورت امکان، با دوستان قابل اعتماد و اعضای خانواده ی خود معاشرت کنید و به حمایت آن ها تکیه نمایید. سرکوب کردن احساسات به هیچ وجه خوب نیست. لازم نیست همه چیز شخصی باقی بماند. اینجاست که شبکه های اجتماعی و شکل های دیگری از ارتباطات بسیار سودمند می باشند.

بر روی خود تمرکز کنید

ممکن است تاکنون این واقعیت مهم به شما یاد داده نشده باشد: باید خود را در اولویت قرار دهید. بسیاری از افراد به دنبال تایید از طریق رضایت و عشق دیگران هستند. این می‌تواند بسیار ویرانگر باشد اگر شما به هر دلیلی توسط کسی که عاشقش هستید، مورد بی توجهی قرار گیرید. اگر تاکنون هیچ زمانی را صرف تمرکز کردن بر روی خود نکرده اید، که در میان مردم بسیار رایج است، لازم است بدانید که این کار برای پشت سر گذاشتن جدایی به روشی سالم بسیار ضروری است.

ایجاد ظرفیت برای دوست داشتن خود نه تنها برای فراموش کردن کسی که دوستش دارید، اهمیت دارد بلکه به این طریق است که می‌توانید خوشبختی و آرامش درونی خود را بیابید.

سرگرمی های جدیدی را پیدا کنید

اگر شما و فردی که دوستش دارید، برای زمان طولانی با هم بوده اید، جدایی ممکن است زمان خالی زیادی را برایتان به همراه داشته باشد. این موقع اهمیت دارد که وقت خود را با نشستن و نشخوار فکری تلف کنید چراکه این کار تنها حال شما را بدتر می‌کند و کمکی به فراموش کردن کسی که دوستش دارید، نخواهد کرد. درصورتی‌که سرگرمی هایی دارید که برای مدت ها به آن ها بی توجه بوده اید، دوباره خود را با انجام آن ها مشغول کنید. یا اگر فعالیت هایی وجود دارد که همیشه خواسته اید امتحان کنید، اکنون بهترین زمان است.

سرگرم نگه داشتن خود و متمرکز بودن بر چیز دیگر، نقش مهمی از پشت سر گذاشتن جدایی از کسی است که عاشقش هستید. این به معنی سرکوب کردن تمام احساساتتان نیست. شما قطعا باید زمانی را صرف غم و اندوه برای فقدان خود بکنید. با این وجود، رها نکردن خاطرات و این که چه می شد، تنها در بلندمدت موجب آزار و اذیت شما خواهد شد. درصورتی‌که می خواهید شریک زندگی قبلی خود را تا حد امکان فراموش کنید، سرگرم نگه داشتن خود می‌تواند بهترین گزینه باشد. شما همچنین می‌توانید یک برنامه بهبود شخصی را شروع کنید یا ساعات بیشتری را در محیط کار سپری نمایید. نکته ی حائز اهمیت این است که هر کاری که برایتان بهتر است را انجام دهید.

درصورتی‌که با داشتن احساس خوب در مورد خود دست و پنجه نرم می کنید یا علائم افسردگی از قبیل افکار منفی مستمر، ازدست‌دادن اشتها و احساس درماندگی را تجربه می کنید، بهتر است که به یک درمانگر مراجعه کنید. هر چه بیشتر این احساسات در شما شروع به رشد کنند، بیشتر آسیب خواهید دید و قادر به ادامه ی زندگی خود نخواهید بود.

بر اساس نظر بسیاری از روانشناسان، سه نوع عشق وجود دارد که ما طی قرارهای عاشقانه خود با آن‌ها برخورد می‌کنیم و همه آن‌ها درس‌هایی به ما می‌آموزند. نوع اول عشق معصومانه و بی‌ضرر است و ما هیچ‌گاه عشق اول خود را فراموش نمی‌کنیم زیرا فوق‌العاده به نظر می‌رسد.

این عشق به ما نشان می‌دهد که عاشق بودن چقدر می‌تواند فوق‌العاده باشد و همچنین به ما می‌آموزد که می‌توانیم عاشق شویم. با بالا رفتن سن، شخصیتمان رشد می‌کند و درد و رنج ناشی از دست دادن این عشق کمرنگ می‌شود و کم‌کم متوجه می‌شویم که می‌توانیم با از دست دادن عشقمان کنار بیاییم و آن را فراموش کنیم.

نوع دوم عشق به از دست دادن تمرکز دارد. ما بار دیگر عاشق می‌شویم اما عشق خود را نیز از دست خواهیم داد. آن‌ها همیشه افرادی خواهند بود که ما را ترک می‌کنند. این عشق علاوه بر اینکه به ما می‌آموزد به‌عنوان افراد بزرگسال می‌توانیم با از دست دادن عشق زندگی‌مان کنار بیاییم و آن را پشت سر بگذاریم، همچنین به ما نشان می‌دهد که در زندگی به دنبال چه هستیم. عشق دوم به دلایل مختلفی برای ما اشتباه است و محکوم به شکست می باشد. با نگاه کردن به عشق دوم، ما کم‌کم مسائلی که برایمان مهم هستند را انتخاب می‌کنیم.

در عشق دوم، ما آن‌قدر در احساسات و هیجان غرق هستیم که دیگر به آینده و نیازهای واقعی که داریم، فکر نمی‌کنیم. در حقیقت، ما تنها عاشق خود عشق می‌شویم. عشق دوم به ما اجازه می‌دهد تا به خاطر چیزهایی که فکر می‌کنیم به آن‌ها نیاز داریم، به رابطه خود خاتمه دهیم و مرزها و حدود ما را مشخص می‌کند.

این موضوع تنها به دلیل تجربه‌ی اول ما از عشق رخ می‌دهد. پایان یافتن عشق دوم بیش از هر چیز دیگری دردآور است و فرد احساس می‌کند که در حال تجربه‌ی بدترین درد و رنج دنیاست زیرا فرد برای دومین بار تلاش می‌کند تا از عشق  خود دست بکشد.

عشق سوم، عشق واقعی است. این عشق بدون اینکه متوجه باشید، به سراغتان می‌آید و اغلب به نظر می‌رسد که یکباره رخ می‌دهد. عشق واقعی شامل تمام چیزهایی که از عشق دوم می‌خواستیم (بدون تمام مسائلی که موجب جدایی شدند).

این عشق آرام سوز است و تبدیل به بخشی از وجود شما می‌شود. عشق واقعی به پایان نمی‌رسد زیرا دو طرفه است. عشق واقعی، احساسی است که فرد در آن ترجیح می‌دهد به‌جای آسیب زدن به شریک زندگی‌اش، خود صدمه ببیند؛ این عشق شامل سطحی از احترام و شادی است که دو نوع دیگر عشق به خاطر خودخواهی که به همراه دارند، نمی‌تواند به این سطح دست پیدا کنند.

خوشبختانه اگر شما با یک جدایی و قطع رابطه بد دست‌وپنجه نرم می‌کنید، یعنی عشق دوم را تجربه کرده‌اید. مهم است که از این تجربه به‌عنوان درس زندگی استفاده کنید و آن را ارزیابی نمایید تا وقتی نوبت به عشق سوم برسد، کاملاً آماده‌باشید.

هفت مرحله احساس پس از جدایی

وقتی رابطه ای پایان می‌یابد، ناراحت و غمگین می‌شویم. به خاطر آینده‌ای که از دست ‌داده‌ایم، غصه می‌خوریم و در برخی موارد، حتی برای فردی که ازدست‌داده‌ایم ناراحت هستیم. احساس غم و اندوه جدایی یا شکست عشقی شامل هفت مرحله است که با گذراندن این مراحل، فرد جدایی خود را می‌پذیرد. برخی از این مراحل زمان‌بر هستند.

  1. انکار: باورمان نمی‌شود که چنین اتفاقی در حال رخ دادن است.
  2. احساس گناه: این احساس آن‌قدر دردآور است که هر کاری برای توقف آن انجام می‌دهیم.
  3. خشم: ما آسیب دیده‌ایم و به هر چیزی چنگ می‌زنیم تا آن فرد را نگه‌داریم.
  4. بهبودی: ما کم‌کم نگاه مثبت‌تری نسبت به اطرافمان پیدا می‌کنیم و درد عشق کاهش می‌یابد.
  5. بازسازی: ما رابطه سابق خود را تجزیه‌وتحلیل می‌کنیم و متوجه می‌شویم که به آن خوبی که فکر می‌کردیم، نبوده است. این فرآیند تقریباً به پایان رسیده است و شما در ارتباطات خود، درد و رنج کمتری را احساس می‌کنید.
  6. پذیرش: همه‌چیزتمام شده است. این واقعیت همچنان می‌تواند موجب ناراحتی شما شود اما تأثیر آن بسیار کم است و شما نسبت به آینده خود دوباره امیدوار می‌شوید.

فراموش کردن عشق از دست رفته

ما برای فراموش کردن عشق از دست رفته باید تمام این شش مرحله را پشت سر بگذاریم. درحالی‌که ممکن است این احساس به وجود آید که در مرحله 4 قرارگرفته‌ایم، اغلب یادآوری‌های ناراحت‌کننده از آن فرد از ذهنمان عبور می‌کند و ما به عقب برمی‌گردیم. اما در مرحله 6 این موضوع دیگر اهمیتی ندارد. گاهی اوقات، افراد در مرحله 3 گیر می‌افتند. همیشه فراموش کردن عشق قدیمی آسان نیست. شاید در موقعیت دشواری گرفتار شده‌اید؛ شاید مجبور باشید به خاطر مسایلی با او در ارتباط باشید یا همدیگر را ببینید. حفظ ارتباط زمانی که شما همچنان عاشق فرد مقابل هستید، می‌تواند بسیار دشوار باشد. حتی در چنین شرایطی نیز فراموشی عشق خود با گذشت زمان امکان‌پذیر است. اما چه می‌شود اگر قادر به انجام چنین کاری نباشید؟

 فراموشی عشق پایان یافته

به‌طور ایده آل، وقتی تصمیم به ادامه زندگی می‌گیرید باید زندگی خود را از نو بسازید. بهترین نقطه‌ی شروع، کار کردن بر روی خودتان است. روش‌هایی را انتخاب کنید که موجب بهبود شخصیت و رشد فردی شما می‌شوند و هیچ ارتباطی با شریک زندگی سابقتان ندارند. تغییر و دگرگونی می‌تواند در شما این احساس را به وجود آورد که فوراً تبدیل به فرد جدیدی شده‌اید؛ به همین دلیل است که اکثر خانم‌ها پس از جدایی و قطع رابطه موهایشان را کوتاه یا رنگ می‌کنند.

برخی از افراد پس از جدایی شروع به دنبال کردن یک رژیم غذایی یا تناسب‌اندام جدید می‌کنند یا حتی به‌منظور فاصله گرفتن از عشق قدیمی خود، به مکان جدیدی می‌روند. همچنین، ممکن است تصمیم بگیرید در کلاس‌های مختلفی شرکت کنید، مهارت‌های جدیدی یاد بگیرید و سرگرمی جدیدی برای خود دست‌وپا نمایند.

بسیاری از این افراد، با شریک زندگی آینده خود در همین کلاس‌ها یا طی سرگرمی‌هایشان آشنا می‌شوند؛ بنابراین، این امکان برایشان فراهم می‌شود تا افرادی با طرز فکر یکسان را پیدا کنند. این یک روش عالی برای شروع قرارهای عاشقانه است.

مهم است که در چنین شرایطی تنها نباشید. شما نباید تنها باشید و باید خود را مشغول نگه‌دارید؛ حتی اگر حوصله چنین کارهایی را ندارید. این به شما کمک می‌کند تا از فکر کردن بیش‌ازحد به اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است، فاصله بگیرید. از برقراری ارتباط با عشق از دست رفته و هر آنچه شما را به یاد آن رابطه می‌اندازد، اجتناب کنید.

مشکل دیگری که بسیاری از افراد پس از جدایی و قطع رابطه با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، از دست دادن اعتماد به نفس است. گاهی اوقات تغییر و دگرگونی، مشکل را برطرف می‌کند اما کارهای دیگری نیز برای حل این مشکل وجود دارند.

یکی از مشکلات قطع رابطه این است که ممکن است حرف‌های زشت و نامناسب بسیاری گفته شوند که موجب تغییر دیدگاهتان نسبت به خودتان شود. با گفتگوی درونی مثبت شروع کنید. ما معمولاً هنگام فکر کردن در مورد خودمان از عبارات بسیار منفی استفاده می‌کنیم و این کار موجب تأثیرگذاری بیشتر کلمات تند و ناملایمی می‌شود که ممکن است اصلاً درست نباشند. شما می‌توانید اعتماد به نفس خود را به گفتگوی درونی مثبت تقویت کنید.

علت فراموش نکردن عشق از دست رفته

گیر افتادن در چرخه‌ی غم و اندوه ممکن است به شما چنین حسی بدهد که هرگز بهتر نخواهید شد و درد و رنج دیگر از بین نخواهد رفت. اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، چرخه غم و اندوه جدایی بین 6 هفته تا 6 ماه به طول می‌انجامد و مهم است که اجازه دهیم این دوره بگذرد و در این دوره وارد شروع رابطه جدیدی نشویم. اما اگر در این چرخه گیر کرده‌اید، شاید لازم باشد کمک حرفه بگیرید.

درمانگرهای مشاوره فردی به شما کمک می‌کنند تا ازآنچه مانع از ادامه زندگی شما می‌شود، عبور کنید. شاید این احساس گناه است که نمی‌گذارد فراموش کنید یا شاید هم ترس از تعهد در رابطه جدید است که نمی‌گذارد این دوران را پشت سر بگذارید.

بسیاری از افراد با ادامه مسیر مشکل‌دارند و کمک گرفتن بسیار آسان است. به‌جای زندگی با درد و رنج، کمک حرفه‌ای بگیرید. شما می‌توانید با کمک گرفتن از دوستان، خانواده یا هرکسی که به صحبت‌های شما گوش می‌دهد، شروع کنید. معمولاً، صحبت کردن در مورد یک موضوع باعث می‌شود تا متوجه مانع اصلی شوید و به شما کمک می‌کند تا مشکل را برطرف نمایید.

اگر همچنان درگیر هستید، گرفتن کمک حرفه‌ای ضروری است. اگر نتوانید به زندگی خود ادامه دهید، مشکلات دیگر از قبیل علائم افسردگی به سراغتان خواهند آمد و مانع از ادامه زندگی شما می‌شوند.

اکثر درمانگرهای حرفه‌ای نه تنها به شما کمک می‌کنند تا در مورد غم و دلتنگی بعد از جدایی صحبت کنید بلکه شما را با مهارت های مقابله با احساسات منفی به‌منظور کمک به ادامه دادن به زندگی آشنا می‌سازند. شما ممکن است حتی برای افزایش اعتماد به نفس خود به مربی زندگی نیاز داشته باشید. سایت هایی مانند مشاوره باما به شما کمک می‌کنند تا در هر کجا که زندگی می‌کنید، متخصصانی را بیابید تا با شما در مورد جدایی و نحوه بهبود دوباره از آن، صحبت نمایند.

چرا نمیتونم عشق اولم رو فراموش کنم؟

بنا به دلایل متعددی فراموش کردن عشق اول کار سختی است. زیرا اولین عشق شما هستند و آن‌ها احساساتی را در شما بیدار کردند که قبل‌تر هیچ‌گاه تجربه نکرده بودید. درست مثل وقتی‌که هیچ‌کس در مورد خانه دوم خود صحبت نمی‌کند. اولین خانه همیشه در ذهن ما باقی می‌ماند زیرا آن است که به فرد بال پرواز کردن می‌دهد و جهان را در برابر چشمان فرد آشکار می‌کند.

بااین‌وجود، زمانی می‌رسد که فرد باید خانه اول خود را فراموش کند تا بتواند در خانه جدید خود به زندگی ادامه دهد، خانه‌ای که بهتر از خانه اول است. چگونه می‌توانید چنین بخش مهمی از زندگی خود را به طور کل فراموش کنید یا حداقل تااندازه‌ای فراموش کنید که بتوانید به زندگی خود ادامه دهید؟ در ادامه چند نکته مهم و کلیدی در مورد فراموش کردن عشق اول را بررسی می‌کنیم.

چگونه عشق اول خود را برای همیشه فراموش کنم؟

چگونه می‌توانید عشق اول خود را به طور کامل فراموش کنید اگر همیشه او را می‌بینید؟ شما پست‌های او در شبکه‌های اجتماعی را می‌بینید و به یکباره تمام خاطرات شیرین گذشته به یادتان می‌آیند. یا بدتر از همه، شما گزینه “بیا با همدیگر دوست باشیم” را انتخاب کردید و هرازچندگاهی با هم وقت می‌گذرانید. هیچ روش ساده‌ای برای انجام این کار نیست اما هر چه بیشتر با او وقت بگذرانید یا با او در تماس باشید، بیشتر به این فکر می‌افتید که شاید بتوانیم دوباره با هم باشید. اگر درگذشته گیرکرده باشید، نمی‌توانید عشق اول خود را فراموش کنید.

خیال‌پردازی در مورد عشق خود را فراموش کنید

بعد از جداشدن، ما در خاطرات گذشته گیر کرده و در مورد عشق اول خود شروع به خیال‌پردازی می‌کنیم. به‌هرحال، دلیلی برای جدایی و قطع رابطه عاشقانه وجود داشته است اما ناگهان، دیگر خیلی بد به نظر نمی‌آید. به نظر ما آن جنگ تمام‌عیار به یک جروبحث احمقانه تبدیل می‌شود. ما بر آنچه می‌خواستیم باشد تمرکز می‌کنیم و تصویر گذشته را ستایش می‌کنیم.

به‌جای این کار، باید چشمان خود را باز کنید و ببینید که مشکل اصلی در رابطه بین شما چه بوده است. سعی کنید به گذشته و اتفاقات آن عینی بنگرید؛ کمبودها و کاستی‌هایی که موجب ناراحتی شما شدند را به یاد بیاورید. پس از آن، فهرستی از خواسته‌های معمول خود از یک رابطه را بنویسید.

تعریف خود از یک رابطه خوب را بنویسید

بهترین روش برای فراموش کردن یک رابطه قدیمی اطمینان حاصل کردن از این است که واقعاً از یک رابطه چه انتظار و خواسته‌ای دارید و نوشتن این موضوع می‌تواند بسیار مؤثر باشد. دفتر خود را بردارید و آنچه از رابطه جدید خود می‌خواهید را در آن بنویسید. آیا رابطه شما شکل خاصی خواهد داشت یا شخصیت خاصی مدنظر شماست؟ کارهایی که هر دو شما همراه با هم انجام خواهید داد، چه هستند؟ این کارها چه احساسی را در شما ایجاد خواهند کرد؟ تمام احساسات و افکار خود در مورد یک شریک زندگی ایده‌آل خود را بنویسید و اجازه دهید رابطه قدیمی‌تان در پس‌زمینه کمرنگ شود.

بدانید هیچ‌چیز خاصی در رابطه اولتان وجود نداشته است

بیشتر ما تمایل داریم تا رابطه اول خود را برجسته کنیم. زیرا اولین رابطه ما بوده است و همین آن را خاص می‌کند؛ به گونه‌ای که باید آن را برای همیشه حفظ کنیم. بااین‌وجود، هیچ‌چیز خاصی درباره عشق اول وجود ندارد، حداقل در مقایسه با آنچه در آینده پیش روی شماست. ما فردی که با او هستیم را دوست داریم، با او وقت می‌گذرانیم، همدیگر را نوازش می‌کنیم، دست یکدیگر را می‌گیریم و در همه روابط این اتفاقات رخ می‌دهند.

رابطه بعدی شما بهتر خواهد بود، رابطه‌ای که بیشتر از قبل عاشق خواهید بود و می‌دانید که چگونه باید با شریک خود رفتار کنید. با توجه به تجربه‌ای که کسب کرده‌اید، نگرش شما به بلوغ بیشتری خواهد رسید.

برای فراموشی عشق کمی به خود فرصت دهید تا غصه بخورید

هر جدایی به زمانی برای غصه خوردن نیاز دارد، خصوصاً غم دلتنگی بعد از جدایی که از عشق اول باشد. شما ممکن است تظاهر کنید که همه چیز خوب است، مشکلی وجود ندارد، غمگین نیستید و تا زمانی که می‌توانید این را تظاهر می‌کنید اما این کار تنها موجب می‌شود که احساسات شما تحت‌فشار قرار گیرد. به همین دلیل است که باید به خود زمانی برای غصه خوردن و غمگین بودن بدهید تا آنچه اتفاق افتاده است را بپذیرید و احساسات خود را رها کنید. پس از این‌که همه چیز را پذیرفتید، می‌توانید برای زندگی خود تصمیم بگیرید.

برای فراموشی عشق فعال بمانید و مراقب خود باشید

زمان زیادی را برای غصه خوردن و پذیرفتن دریای بی‌پایان غم و اندوه جدایی هدر ندهید. وقتی غصه خوردن را کنار گذاشتید، بیشتر از خود مراقبت کنید. مطمئن شوید که رژیم غذایی درستی دارید، به‌اندازه کافی می‌خوابید و فعالیت و روزش می‌کنید. ورزش‌کردن نه‌تنها ذهن شما را آزاد می‌کند بلکه به افزایش عزت نفس شما کمک می‌کند. همچنین، رسیدگی به خودتان فکر بدی نیست. به استخر بروید، با دوستان خود ملاقات کنید، تمرین ذهن آگاهی و یوگا انجام دهید، کتاب بخوانید. کارهایی را انجام دهید که باعث می‌شوند هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی فعال باشید.

پس از فراموشی عشق اول بدانید که با فرد مناسبی آشنا خواهید شد

عشق اول همیشه مناسب‌ترین فرد نیست. همیشه افرادی هستند که پیشرو کاری هستند اما لزوماً این افراد مناسب‌ترین نیستند. حتماً روزی با فرد مناسبتان آشنا خواهید شد. فقط کافی است این حقیقت را قبول کنید که با فرد مناسب آشنا خواهید شد و اوضاع بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت.

برای فراموش کردن عشق از دوستان خود کمک بگیرید

در چنین شرایطی ممکن است دوست نداشته باشید که خبر جدایی خود را به دوستانتان بدهید زیرا نمی‌خواهید که احساسات دوباره شما را دربرگیرند. شما می‌خواهید به‌تنهایی این مرحله را پشت سر بگذارید و بعد، خبر جدایی را به آن‌ها اعلام کنید.

بااین‌وجود، صحبت‌کردن با دوستان می‌تواند به شما در این روند کمک کند زیرا آن‌ها از منظر دیگری به مسائل نگاه می‌کنند. آن‌ها در غم شما شریک می‌شوند، شما را از انجام کارهای احمقانه بازمی‌دارند و شما را خوشحال می‌کنند. آن‌ها کاری می‌کنند که روند رویارویی و فراموش کردن عشق برای شما آسان‌تر شود.

برای فراموشی عشق صبور باشید

در بیشتر موارد، زمان آخرین سلاح برای فراموش کردن عشق اول است. با گذشت زمان، نظر شما در مورد روابط دستخوش تغییر می‌شود. نگرش شما نسبت به عشق اول خواهد کرد. علاوه بر این، با گذشت زمان، این امکان وجود دارد که با عشق دوم خود آشنا شوید و حتی ممکن است او را بیشتر از عشق اول خود دوست داشته باشید. درست همانند آب که شن‌های ساحل را می‌شوید، زمان، احساسات شما در مورد عشق اولتان را محو می‌کند و به شما اجازه می‌دهد تا فرد دیگری را دوست بدارید. این احساسات تا ابد با شما باقی نمی‌مانند.

فراموش کردن عشق اول کار آسانی نیست. این روند ممکن است کمی زمان ببرد اما تا وقتی‌که گام‌های درست برمی‌دارید، همه چیز آسان‌تر خواهد بود. امیدوارم، این مقاله به شما در مدیریت فراموش کردن عشق اول کمک کند.

چه وقت باید کمک گرفت

خواه جدایی از یک رابطه ی کوتاه مدت ولی صمیمی باشد یا طلاق پس از سال ها زندگی زناشویی، فراموش کردن کسی که دوستش دارید، می‌تواند شما را در تاریکی فرو ببرد.

متاسفانه، همه ی انسان ها دارای شبکه ی حمایتی قوی که هنگام نیاز بتوانند به آن ها مراجعه کنند، نیستند؛ حتی کسانی که اغلب به مقدار بیشتری از حمایت دیگران نیاز دارند.

درصورتی‌که شما نیز به دنبال فراموش کردن عشق زندگی خود هستید، بدانید که شما تنها نیستید. مشاوره باما، درمان آنلاین مقرون به صرفه ای از سوی مشاوران حرفه ای آموزش دیده و مجاز ارائه می دهد که شما می‌توانید در هر زمان و مکانی از آن بهره مند شوید.

شما ممکن است هیچگاه فردی که دوست دارید را فراموش نکنید اما این چیز بدی نیست. در نهایت، شما با گذشت زمان و التیام می‌توانید قسمت های خوب رابطه ی خود را بدون احساس درد به خاطر آورید. این واقعیت که هنوز لحظات خوب را به یاد دارید، نشانه ی این است که شما واقعاً عاشق شریک زندگی خود بوده اید و این عشق هنوز هم واقعی است؛ حتی اگر امکان با هم بودن نباشد. متوجه باشید که اگرچه اوضاع در حال حاضر به نظر تاریک می رسد، اما این تاریکی تا ابد باقی نخواهد ماند. درمان می‌تواند شما را در این فرایند کمک کند تا سریع تر آن را پشت سر بگذارید.

چگونه می توان دوست پسر قبلی خود را فراموش کرد و دوباره خود را کشف نمود؟

اگر نمی دانید چگونه دوست پسر قبلی خود را فراموش کنید و دوباره خود را کشف نمایید، به جای درستی آمده اید. فراموش کردن دوست پسر/دختر قبلی می تواند دشوار باشد. کلید موفقیت در کنار آمدن با آن است به طوری که بتوانید او را از ذهنتان خارج کنید و دوباره در مرحله ی جدیدی از زندگی با خود ارتباط برقرار نمایید.

فراموش کردن دوست پسر سابق می تواند یک تجربه ی سخت باشد اما لازم نیست این چنین باشد

بعد از جدایی، به خود زمان دهید تا التیام پیدا کنید. منطقی است که به خاطر از دست رفتن رابطه غمگین و ناراحت باشید. نکته ی کلیدی این است که به خود اجازه ندهید به نابودی کشیده شوید. زمانی که دلتان شکسته است، دلتان می خواهد تمام روز را در تخت بمانید. شما ممکن است تمام لحظات خوب، زمانی که به عنوان یک زوج با هم گذرانده اید یا مشکلاتتان را به خاطر آورید. شاید هم احساس کنید که هرگز فرد دیگری که بتوانید عاشقش شوید را پیدا نخواهید کرد.

شروع به باور این افکار مخرب نکنید. اگر به پشتیبانی نیاز دارید، خدمات مشاوره به منظور کمک به شما در مقابله با مشکلات بعد از جدایی در دسترس هستند. لازم نیست به تنهایی این شرایط را تحمل کنید. فراموش کردن دوست پسر سابق معمولاً زمان می برد اما کارهایی وجود دارند که می توانید برای جان دوباره بخشیدن به این فرآیند انجام دهید.

چگونه می توان دوست پسر سابق خود را فراموش کرد؟

با آن کنار بیایید

اولین گام در فراموش کردن دوست پسر سابق، کنار آمدن با هر آنچه که لازم است، می باشد. اگر لازم است تمام وسایلش را برگردانید یا از دست وسایلی که یادآور اوست، خلاص شوید، این کار را انجام دهید. اگر با احساساتتان در طول این دوره ی زمانی دست و پنجه نرم می کنید، با یک دوست مورد اعتماد یا مشاور در این خصوص صحبت کنید.

خدمات مشاوره ی آنلاینی مانند سایت مشاوره باما نیز می توانند یک روش عالی برای دریافت پشتیبانی در طول شرایط دشواری از قبیل از دست دادن یا جدایی به شمار روند. شما به مشاوری ارجاع داده می شوید که مناسب نیازهایتان است و هر چقدر که می خواهید می توانید به او پیام دهید.

او را از ذهن خود خارج کنید

وقتی به خود زمان دادید تا درد و رنج جدایی کاهش پیدا کند، وقت آن رسیده که به منظور فراموش کردن دوست پسر سابقتان، او را از ذهنتان خارج کنید. از پشتیبانی دوستان و اعضای خانواده ی خود به منظور مشغول نگه داشتن خود در طول این دوره بهره مند شوید.

سعی کنید از ماندن در خانه و فکر کردن به این که چگونه رابطه تان به پایان رسید، اجتناب کنید. با برنامه ریزی انجام کارهایی که دوست دارید، امتحان سرگرمی های جدید و غیره، خود را مشغول نگه دارید. یک گام بزرگ بعد از جدایی زمانی است که متوجه می شوید که دوست پسر سابقتان دیگر در ذهنتان نیست و شما نهایتاً می توانید بدون او هم خوشحال باشید.

زمانی که در شرایط سختی به سر می برید، پشتیبانی اجتماعی بسیار اهمیت دارد. فراموش کردن یک رابطه، بسیار سخت تر است اگر  تنها بنشینید و نشخوار ذهنی کنید. پشتیبانی اجتماعی را می توانید از اعضای خانواده، دوستان، گروه ها و انجمن ها دریافت نمایید. دو نوع پشتیبانی که می توانند به خصوص در زمان جدایی مفید باشند، پشتیبانی عاطفی و مشهود است. پشتیبانی عاطفی می تواند شامل فردی باشد که به مشکلاتتان گوش می دهد و با شما همدردی می کند. پشتیبانی مشهود می تواند شامل ارائه ی کمک و پشتیبانی در زمینه ی زندگی روزانه از قبیل مسائل مالی در صورتی که با مشکلات مالی مواجه هستید؛ رفت و آمد در صورتی که با مشکلات حمل و نقل روبرو هستید؛ یا حتی کمک برای مراقبت از فرزند، در صورت نیاز باشد.

مزایای داشتن یک سیستم پشتیبانی اجتماعی می تواند شامل افزایش توانایی در مدیریت و کنترل استرس، بهبود بهزیستی روانی، سلامت فیزیکی، احساس امنیت، عزت نفس، اعتماد به نفس و رضایت عمومی بیشتر در زندگی باشد.

برقراری ارتباط دوباره با دوستان و اعضای خانواده بعد از جدایی عالی خواهد بود، به خصوص اگر نتوانسته اید هنگام بودن با دوست پسرتان با آن ها به اندازه ی کافی وقت بگذرانید. با افرادی که برای مدتی ارتباط نداشته اید، تماس بگیرید و برای بیرون رفتن و نوعی سرگرمی برنامه ریزی کنید.

خود را دوباره کشف کنید

بعد از پایان یک رابطه، کاملاً طبیعی است که شکاف عاطفی در زندگی خود احساس کنید. برنامه ی نرمال روزانه ی شما ممکن است طوری به نظر رسد که انگار برای همیشه زیر و رو شده است. این شکاف زمانی بسیار مشخص می شود که شما می خواهید ارتقای شغلی که امروز پیدا کرده اید، پنچری ماشینتان، فیلم جدیدی که می خواهید تماشا کنید، یا حتی احساس گرسنگی خود را با کسی در میان بگذارید. سپس، واقعیت زمانی بروز می کند که ناگهان به یاد می آورید که فردی که برای در میان گذاشتن پیشرفت های خود در زندگی به او روی می آوردید، همان دوست پسر سابفتان بوده است. تجربه ی این احساس اجتناب ناپذیر است زیرا، تا زمان جدایی، دوست پسر سابقتان تبدیل به مرکز زندگی شما شده بود.

شما ممکن است احساس تنهایی کنید، حتی در حضور دیگران، زیرا تنها بودن نوعی حالت ذهنی است. اغلب اوقات، زوج هایی که جدایی را اخیراً تجربه کرده اند، تلاش می کنند تا خیلی زود به یکدیگر برگردند زیرا احساس عشق را با احساس تنهایی اشتباه می گیرند.

در حالی که رابطه داشتن عالی است، اما شامل فداکاری های بسیار زیادی هم می شود. این احتمال وجود دارد که دوست پسر سابقتان از برخی از دوستانتان خوشش نمی آمد؛ بنابراین، شما هم چندان با آن ها وقت نمی گذراندید. شاید او هرگز فیلم ها یا برنامه هایی که مورد علاقه ی شما بوده اند را دوست نداشته است.

این فرصتی برای شماست تا دوباره علایق خود را کشف کنید و کارها را به روش خود انجام دهید! از دوره ی مجردی برای مراقبت از خود پیش از شروع یک رابطه ی دیگر استفاده کنید. متوجه شدن این موضوع که شما می توانید خود را خوشحال کنید، به شما احساس قدرت خواهد دارد؛ شما برای شاد بودن نیازی به دوست پسر ندارید. در صورتی که فکر می کنید احساس تنهایی را با احساس شک و تردید در مورد جدایی اشتباه گرفته اید، در ادامه چند نکته آورده شده است که به شما کمک می کنند تا با این احساسات کنار بیایید:

اشکالی ندارد دلتان برای دوست پسر سابق خود تنگ شود. گاهی اوقات، ایده ی دلتنگی برای کسی را می توان با علاقه به دوباره بودن با او اشتباه گرفت؛ به خصوص زمانی که احساسات و خاطرات خوبی که با هم داشته اید، به یادتان می آیند. با این وجود، یادآوری این موضوع به خود اهمیت دارد که این شما بودید که در وهله ی نخست به یک یا چند دلیل از او جدا شدید.

احساس تنهایی طبیعی است. در ابتدا، داشتن احساس تنهایی بعد از جدایی طبیعی است زیرا هم حس از دست دادن و هم تغییر در زندگی را پردازش می کنید. بهتر است که احساس تنهایی را به عنوان یک حس منفی در نظر بگیرید، به جای آن که با این حس بجنگید یا آن را از طریق بودن در یک رابطه ی جدید یا برگشتن پیش دوست پسرتان مخفی کنید.

احساسات و عواطف خود را بپذیرید. گاهی اوقات، ابراز احساسات ناخوشایند شمرده می شود. برخی ممکن است شما را تشویق به قوی بودن بکنند. آیا این کار درستی است؟ شما انسان هستید. کاملاً طبیعی است که احساسات مختلفی داشته باشید. به نظر می رسد که همیشه شاد یا قوی بودن تبدیل به یک انتظار طبیعی شده است. این دیدگاه غیر واقع گرایانه است. کاملاً طبیعی است که احساسات مختلفی داشته باشید و به منظور افزایش پذیرش و کمک به فرآیند التیام بعد از جدایی باید دلیل داشتن چنین احساساتی را متوجه شوید.

اول از همه، خود را دوست داشته باشید. بعد از خارج شدن از یک رابطه ی بلندمدت، ایده ی تنها بودن کمی ترسناک به نظر می رسد. با این وجود، این که با تنهایی خود مشکل نداشته باشید، یک المان مهم از خوشبختی به شمار می رود. یادگیری نحوه ی تنها بودن به شما در توسعه ی خوشبختی مستقلی کمک می کند که وابسته به بودن در رابطه با یک فرد دیگر نیست.

علایق جدید را کشف کنید و در سرگرمی ها شرکت نمایید. سرگرمی ها و فعالیت های لذت بخش گذشته که از انجام آن ها پیش از رابطه ی خود لذت می بردید را کشف کنید. در یک علاقه ی جدید مشارکت نمایید؛ این کار به شما کمک خواهد کرد تا حواس خود را به روش درستی از تمرکز بر افکار منفی دور کنید و ممکن است فرصت ملاقات با افراد جدید را برایتان فراهم سازد.

یادداشت برداری را امتحان کنید. استفاده از یک دفترچه یادداشت، فرصت بیان احساسات، افکار و برنامه‌ها را فراهم می سازد و اغلب اوقات، افراد بیان می کنند که بعد از به پایان رساندن یک کار، حس آرامش و رضایت به دست می آورند. علاوه بر این، بیان افکار و احساسات در مورد دوست پسر سابقتان در یک دفترچه ی یادداشت می تواند به شما فرصت مرور در آینده را بدهد و به این ترتیب، می توانید دید عمیق تری به منظور کمک به دستیابی به این موضوع که باید به سمت آینده حرکت کرد، پیدا کنید.

نتیجه گیری

شما می توانید انتخاب کنید که جدایی شما را نابود کند یا می توانید آن را به عنوان فرصتی برای رشد و کشف مجدد خود در نظر بگیرید. فراموش کردن دوست پسر سابق ممکن است یک فرآیند سریع نباشد اما با گذشت زمان اتفاق می افتد. کنار آمدن، پشیبانی گرفتن در صورت نیاز به التیام یافتن و تلاش برای خارج کردن دوست پسرتان از ذهن را در اولیت قرار دهید.

با این وجود، اگر مدت زمانی گذشته است و هنوز با شرایط جدایی خود کنار نیامده اید، این نکته حائز اهمیت است که به منظور تسریع فرآیند التیام، کمک بگیرید. صحبت کردن با یک مشاور حرفه ای دارای مجوز در سایت مشاوره باما، گزینه ی دیگری را برای شما فراهم می سازد، فرصتی برای داشتن گوش شنوایی که شما را قضاوت نمی کند و در عوض، در مسیر درست هدایت می نماید. مشاور می تواند مکانیزم های مقابله ای و ابزارهایی را در اختیارتان قرار دهد که به آن ها به منظور بهبود زندگی روزانه ی خود بعد از جدایی نیاز پیدا خواهید کرد. در صورتی که با افسردگی، اضطراب یا سایر مشکلات عاطفی بعد از جدایی دست و پنجه نرم می کنید، مشاوره می تواند یک راه حل جایگزین به منظور درمان آن ها به شمار رود. مشاوره ی آنلاین می تواند به شما در دستیابی به درک بهتر احساساتتان کمک کند.

دنبال کردن مراحل ارائه شده در این مقاله و برقراری ارتباط با مشاوران سایت مشاوره باما به شما کمک می کند تا در کوتاه ترین زمان ممکن بتوانید دوست پسر سابق خود را فراموش کنید. ارزیابی تاثیر مشاوره ی آنلاین نشان داده است که به همان اندازه ی مشاوره ی حضوری و مرسوم موثر است. شما می توانید از آرامش خانه ی خود به درمان آنلاین دسترسی پیدا کنید و کمکی که در پردازش غم و اندوه مرتبط با جدایی و حرکت رو به آینده به روش سالم و درست نیاز دارید را به دست آورید. در ادامه، چندین نمونه از نظرات کاربران در مورد مشاوره ی سایت مشاوره باما آورده شده است.

مطالب مرتبط: معایب ازدواج زود هنگام

فراموش كردن عشق گذشته

من یک خواستگار داشتم که خیلی علاقه مند بود که با من ازدواج کنه ولی نه من پسرو دیدم نه اون منو دیده داداش پسره آمد خواستگاری من منم بلاخره تصمیم گرفتم که باش ازدواج کنم ولی مادرش که از افعانستان آمد دیگه نیامدن خونه‌ی ما ولی چند بار عکسشو دیدم توی گوشی فامیلامون پسره هم رفت نامزدکارد وقتی من خبر شدم که نامزدکارد خیلی ناراحت شدم منم علان شیش ماه هست که نامزد کردم ولی همیشه اون پسره توی فکرمن بیرون نمیشه چیکار کنم که فرموشش کنم؟

پاسخ مشاور به پرسش ” فراموش کردن عشق قدیمی “

کاملاً شرایط شما را درک می‌کنم و می‌فهمم چقدر در شرایط سختی قرار دارید. شما در چنین تجربه‌ای تنها نیستید. شاید حس کنید از شما سو استفاده شده یا چقدر ساده‌انگارانه  برخورد کردید. شما تمام آمال و آرزوهایتان را با فرد دیگری ساختید و گویا به یکباره همه‌ی آنها بر سرتان خراب شده است.

قطعاً روزهای سختی را می‌گذرانید و احتیاج به زمان و سوگواری برای رابطه‌ی از دست داده دارید. ازدواج مجدد یا شروع یک رابطه جدید بلافاصله بعد از شکست عشقی می‌تواند آسیب‌های زیادی به شما بزنند. شما حق دارید اگر به آن فرد فکر کنید و برایتان فراموش کردن او سخت باشد. نکته‌ای که می‌خواهم توجه شما را به او جلب کنم این است که شما طرف مقابل را تابه‌حال از نزدیک ندیدید و بیشتر از این که با خود واقعی او  در ارتباط باشید و او را بشناسید و سعی کنید واقف به نقاط قوت و کم‌وکاستی‌هایش باشید، یک مرد ایده‌آل از او ساختید و با ایده‌آل ذهنی خود زندگی کردید.

شاید اگر شما با هم رفت‌وآمد می‌کردید و با یکدیگر بیشتر در ارتباط بودید این شما بودید که به این نتیجه می‌رسیدید که برای هم مناسب نیستید. شما تصوری که از او دارید کاملاً ذهنی است و یک عشق واقعی با شناخت همه‌جانبه همراه است. انتخاب همسر و ازدواج اصلاً تصمیم راحتی نیست که بتوانید بدون برقراری ارتباط مناسب به این نتیجه برسید که شما دو نفر می‌توانید روی‌هم حساب باز کنید.

از طرف دیگر شما بدون این که به خودتان فرصت دهید و این غم را هضم کنید به رابطه‌ی دیگری روی آوردید. نگرانی من از این بابت است که برای فرار از  سوگ و خشم رابطه‌ی قبلی‌تان نامزد کرده باشید و نامزدتان با معیارهای شما متفاوت باشد و با توجه به حال و هوایی که دارید شاید اگر به خودتان و نامزدتان برای تصمیم‌گیری فرصت بیشتری بدهید بهتر باشد.

البته نمی‌دانم منظور شما از نامزد این است که عقد کردید یا خیر اما به‌هرحال شما احتیاج به فرصت دارید که به رابطه‌ی قبلی‌تان فکر کنید و ارزیابی کنید؛ اشک بریزید و اگر خشمی نسبت به او دارید بروز دهید؛ در غیر این صورت، شاید بدون اینکه خودتان متوجه شوید خشم فروخورده  خود را بر سر دیگران خالی می‌کنید یا ممکن است نسبت به نامزدتان احساس تنفر کنید. درحالی‌که شما هنوز در گیرودار رابطه‌ی قبلی‌تان هستید و هرگاه برای شما حل شود می‌توانید عاشق شوید و به روال عادی و طبیعی زندگی‌تان برگردید.

 چطور رابطه‌ی قبلی را فراموش کنید و به رابطه‌ی فعلیتان دل ببندید؟

  • باید زمان‌هایی را به این درد و رنج اختصاص دهید و از آن فرار نکنید. بزرگ‌ترین اشتباهی که مردم برای ادامه زندگی‌شان و فراموشی رابطه گذشته به کار می‌گیرند، افراط در خوش‌گذرانی برای فرار از فکر کردن به رابطه تمام شده است. یا سریعاً خودشان درگیر رابطه جدیدی می‌کنند. درحالی‌که این شرایط فرصت خوبی است برای بازبینی نسبت به خودتان و رابطه‌تان.
  • زمان‌هایی را فقط و فقط به خودتان اختصاص دهید؛ ورزش‌کردن و تغذیه سالم را شروع کنید. تأثیر مثبت آن بر سلامت روان شما تقریباً جادویی است. همچنین به سرگرمی‌ها و سایر بخش‌های زندگی که به آن علاقه‌مند هستید برگردید، اکنون فرصت خوبی دارید تا به علایقتان رسیدگی کنید.
  • او را پس از جدایی دنبال نکنید. احتمالاً ممکن است به این فکر کنید که طرف مقابلتان در هرزمان معینی از روز چه می‌کند. اما دنبال‌کردن او فقط شما را غمگین‌تر و مضطرب‌تر می‌کند. برای حال خودتان و کمک به خودتان پیگیری‌کردن او را رها کنید.
  • اگر روبه روی شما ایستاده بود و می‌توانستید با او حرف بزنید چه چیزی به او می‌گفتید؟ آن را مکتوب کنید. می‌خواهم تمام احساسات خود را به‌صورت مکتوب بیان کنید.
  • در مورد آن چیزی که گذشته است و به اتمام رسیده است خودتان را سرزنش نکنید؛ بلکه باید خودتان را درک کنید و برای خودتان حکم یک دوست مهربان داشته باشید. اگر برای دوست خودتان چنین اتفاقی بیفتد و با شما درد و دل کند به او چه می‌گفتید؟
  • خودتان را مجبور به دوست داشتن نامزدتان ندانید. شما به‌هیچ‌عنوان مجبور نیستید که او را دوست داشته باشید؛ اما با یکدیگر زمان بیشتری را سپری کنید و رابطه‌تان و معیارهایتان را بررسی کنید. برای شناخت بیشتر یکدیگر وقت بگذرانید.
  • به‌جای اینکه غرق در احساسات منفی خود بشوید، تمرکز کنید بر روی اینکه چه چیزی از تجربه تلختان به دست آوردید؟ افرادی که وارد زندگی شما می‌شوند به شما درس‌هایی می‌آموزند. شما یک تجربه تلخ داشتید؛ اما تمام زندگی شما را در برنگرفته است. اگر مسئله پیش آمده را بررسی کنید و نقش خود را در نظر بگیرید. از تکرار مجدد چنین تجربه‌هایی جلوگیری کردید.
  • برای فراموش کردن طرف مقابل نسبت به خودتان سخت‌گیر نباشید: از سرزنش کردن خود بپرهیزید. هر یک از ما حق اشتباه‌کردن در زندگی خودمان را داریم.
  • توانایی‌های خودتان را ارزیابی کنید و بشناسید. توانایی خود را در امر فراموش کردن تجربه ناموفق خود نادیده نگیرید. برای فراموش کردن آنچه که تجربه کردید به نظر خودتان چه کارهایی می‌توان انجام داد؟
  • سعی کنید مثبت بمانید و در یک فعالیت سالم غرق شوید: موقعیتی مانند جدایی می‌تواند باعث شود نتوانید بهترین را برای خودتان در نظر بگیرید. بااین‌حال، درک این موضوع که می‌توانید کم‌کم کنترل را به دست بگیرید، می‌تواند به شما کمک کند شروع جدیدی را شروع کنید. سعی کنید از هرگونه افکار منفی خودتان را نجات دهید و ورزش مورد علاقه خود را دنبال کنید.
  • بیرون بروید و دنیا را ببینید: اکنون زمان مناسبی برای برنامه ریزی سفر انفرادی است که همیشه آرزویش را داشتید. سفر به تنهایی به مقاصد جدید می‌تواند تغییر چشم‌انداز موردنیاز ذهن شما باشد. این باعث می‌شود متوجه شوید که به جز خودتان به کسی نیاز ندارید که شما را خوشحال کند.
  • با خانواده و دوستان خود وقت بگذرانید: آنها منبع امن شما هستند و وقت این است که از آنها کمک بگیرید.

بدانید که شما خاص هستید و یک رابطه سالم با خودتان باعث می‌شود که در زندگی به جلو بروید. تمام مدتی را که خود را نادیده گرفته‌اید جبران کنید و خود را به طور کامل نوازش کنید.

بخش ضروری و حیاتی انسان بودن، اشتباه کردن و درس‌گرفتن از آنهاست. تلوتلو خوردی اکنون برخیزید، گردوغبار را پاک کنید، در مسیر قرار بگیرید و دوباره حرکت کنید. شما لایق هر خوشبختی هستید و اگر کسی نمی‌تواند به شما احساس دوست داشتن را بدهد، خودتان این کار را انجام دهید. دوباره عاشق خودت باش.

در نهایت بدانید که ما می‌خواهیم و نه می‌توانیم تجربیات تلخمان را از زندگی حذف کنیم؛ بنابراین آن را به‌عنوان یک تجربه بپذیرید و سعی نداشته باشید تا به طور کامل آن حذف کنید.

از اینکه سؤالتان را با ما مطرح کردید سپاسگزارم

گلسا بمانیان

کارشناسی ارشد مشاوره خانواده

منبع:

www.lovearoundme.com

www.betterhelp.com

91 دیدگاه

  1. سلام خسته نباشید من دخترهستم ۱۹سالمه همه مشکلم از سن بلوغ شروع شد استرس داشتم ناراحت عصبی پرخاشگر بودم خیلی ساکت و.. قبل اونجوری نبود هی گذشت همه چی خیلی بد می‌گذشت موقعی که میرفتم مدرسه خیلی استرس داشتم نمیتونستم درس بخونم جوری که معلم صدام میکرد ازم درس بپرسه چیزی که میدونستم هم یادم می‌رفت تپش قلب داشتم استرس کاری باهام میکرد که ناخن های دستمو کلا با دندونام می جویدم بعضی وقتا حتی کنار ناخن هام خوون ازش می اومد تا نهم خوندم ترک تحصیل کردم موهام می‌ریخت نمی دونم چی شد چرا مشگل های خانوادگی روم خیلی اثر می ذاشت مثلا خود مامان بابام یه دعوای کوچیک هم میکردم روحیم خیلی خراب میشد بعد از زندگی کلا ناامید شدم حتی فکرهای خودکشی هم میکردم اما جرعتشو نداشتم حال روحیم خیلی بده من تقریبا یه سال با یکی دوست شدم که مذکر بود خیلی طول کشید که باهاش وارد رابطه بشم بد یک سال که باهم بودیم خودش بدون هر دلیلی تموم کرد باهام خیلی بازی کرد با روح روانم و….می‌دونم تقصیر خودم بود که اجازه دادم باهام بازی کنه ولی هنوزم خیلی دوستش دارم احساس میکنم الان بر میگرده روزا میگه فراموشش کردم اما شبا خیلی حالم بده همش میگم چرا اینجوری شد چرا اونجوری شد فقط حرف چرا تو مغزمه میشه کمکم کنید چطور فراموشش کنم ولی بعد اون که رفت احساس میکنم خیلی عاقلتر شدم دوست دارم برای آیندم بجنگم ولی اعتماد به نفس ندارم حتی قراره امسال درسمو ادامه بدم هر چند خیلی دیر شده اما نمیزارم حسرت بشه خیلی میترسم ناامیدم البته دو دلم اینکه بجنگم برای آرزوهام یه دل دیگ اینکه خستم وناامید خودمم نمی دونم چیکار کنم خیلی زود عصبی میشم ناراحت میشم خودم به خودم دوست دارم خودمو تغییر بدم اما نمی دونم چطوری ممنون میشم کمکم کنی خیلی حالم بده

  2. سلام من ۱۹ سالمه پارسال نامزد کردم ۲۲ سالش بود بهم خورد الان ۵ ماه گذشته ولی نمیتونم فراموشش کنم بهش وابستگی عاطفی پیدا کرده بودم همه فکر میکنن فراموشش کردم حتی خودمم بعضی وقتا خودمو گول میزنم که فراموشش کردم ولی دروغهههه هنوز بهش فکر میکنم هنوز پروفایلش رو چک میکنم نمیتونم دست خودم نیست تا ۴ ماه قرص خواب میخوردم بعضی روزا حالم خیلی بدتر میشه محل کارش رو بلدم بعضی وقتا میزنه به سرم برم از دور ببینمش ولی دوباره میگم به حرف دلم گوش ندم بدتر میشه حالم من چکار کنم نمیتونم هم اصلا ببخشمش. نه اونو میبخشم نه خودمو تا ابد خیلی باهام بد کرد آخر برگشت گفت من یکیو دوس داشتم که خانوادم نذاشتن باهاش ازدواج کنم تورو خواستم بیارم جا اون که اونو فراموش کنم حالم باتو بهتر شه دیدم نمیتونم خیلی اذیتم می‌کرد میگفتم چرا اینجور میگی میگف نمیدونم شاید دق و دلی اون دختر و خانوادمو‌ سر تو خالی میکنم. من تو این سن کم واقعا این غم و این تجربه حقم نبود مگه چند سالمه.؟ یکسال هم بخاطر اون از کنکور جا موندم الانم فکرش نمیذاره درس بخونم. آدم اشتباهی بود اول هم بهش گفتم گفتم شاید تو آدم اشتباه زندگیم باشی خندید

  3. سلام من ۳ سال پیش باپسری که ۱۰ سال ازخودم کوچیکتره آشناشدم حدود یکسال خیلی بهم محبت میکرد اماارتباطمون مجازی بود چندبارم همو حضوری دیده بودیم خیلی متدین بود تااینکه ازم درخواست ارتباط سکسی کرد باهم مجازی ارتباط سکسی داشتیم امابعداون درخواست دیگه گف من نمیخوام باتوباشم ومیدونه من خیلی عاشقشم به ایخاطر خیلی اذیتم کرد وقتی فهمیدخیلی دوسش دارم وهمش درشبکه اجتماعی دنبالم میکنه من خیلی دوسش داشتم اماالان کات کردیم چکارکنم ازش متنفرشم دیگه سمتش نرم برام سخته چندین بارخواستم فراموشش کنم نشده خیلی دنبالم میکنه تومجازی ازیه طرفم میگه من علاقه ای بهت ندارم موندم چکارکنم .دیوونه شدم دیگه

  4. سلام باپسری چت کردم چهارماه همش حرفای عاشقانه ودلگرمی کننده بهم میزد میگف تو باید درس بخونی تولید پیشرفت کنی کنارتم تاایندتا بسازی چون تو چت بود من توذهنم ازش یه فرشته ساختم مثل شاهزاده ای که بااسب سفید میاد بعد یه مدت ارتباطم با ایشون قطع کردم اما هنوز خیال‌بافی میکنم در مورد ایشون. چجوری فراموشش کنم

  5. بعد از یازده سال از پارتنرم جدا شدم ایشون یکبار دیگه نزدیک ۷ ماه بخاطر رفیق بازی و یک نفر که ترنس بود منو گذاشت کنار و رفت کلا باهم زندگی میکردیم مثل زن و شوهر و از نظر مادی فوق العاده دست و باز و عاطفی هک خیلی خوب ولی قرص ترامادول چند ساله مصرف می‌کرد و تنوعی شیره و گل کلا رو مواد بود ‌بعد از دوسال دوباره الان سر بحثای الکی و دعواهای الکی رفته نزدیک ۵ ماه میشه چند روز پیش استوری گذاشت بایک خانمی که کنارش بود صورتش مشخص نبود و من نامحسوس نگاه کردم حالم طوری بد شد که بیهوش شدم تو خونه م تنها بودم کارم به اورژانس کشید سرم گردنم ضربه خورد به طور وحشتناکی و آلان خیییلی حال روحی م بده تپش قلب شدید میخوام فراموشش کنم ولی اصلااا نمیتونم یک ثانیه بهش فکر نکنم میدونم آدم اشتباهی هست خودم ایندفعه گفتم نمیخوامت چون تکلیف مشخص نمیکرد که تو این ۱۱ سال کجا زندگیش هستم و اون که جونش واسم میداد فهمیده که من بیمارستان بستری بودم حالم بد بوده ولی براش دیگه مهم نیست این حالمو بدتر میکنه فقط میخوان خوب بشم دارم رو به افسردگی و خودکشی فکر می‌کنم

  6. سلام من دخترم ۱۴ سالمه من ی مدتی بود از یک پسره خوشم اومده بود توی کلاس زبانم اما بهش نگفتم ولی ی مدت بعدش مجبور شدم برم ی جای دیگه برای زبانم و احساس دلتنگی کردم برای کسی که حتی باهاش دوست نبودم و حتی اسمشم نمیدونستم آنقدر دلتنگی دارم که شبا گریه میکنم نمیتونم بخوابم الان به خودم اومدم دیدم فردا یکسال میشه که من وضعیتم اینجوریه.توروخدا جواب بدین زندگیم داره نابود میشه

  7. راستش من یبار تجربه عشق مجازی داشتم دخترم و ۱۸سالمه تا سه سال در ارتباط بودیم ولی رابطه سمی داشتم و کات کردیم و من امسال تصمیم گرفتم ازشون دور بشم این به کنار یه مسئله دیگری هم هست دقیقا چند ماه بعد از اون سال ما نقل مکان کردیم به یک جای دیگه و از یک پسری خوشم اومد به قولی کراش زدم روشون خلاصه بجای سرویسمون هم میومد دنبالمون اون آقا عاشق هم سرویسی من بود و من به شدت حسادت میکردم تا بعد فهمیدم اونا رل بودن هنوز باهم در ارتباطن خلاصه دختره دوستم میگفت پسره همش دنبالمه و اینا و یک روز فهمیدم نامزد کرده ولی دروغ گفته بودن و آیدی ایشون رو از دختره گرفتم بهش ابراز علاقه کردم ولی اون گفت نه و من عاشق هم سرویسه توام و اینا تا چند ماه هی بلاکم میکرد و من هر دقه با یه اکانت پیام میدادم خلاصه رفتاراش عجیب بود امیدوارم کرد و بعدش بعد از اون چندماه فهمیدم با یه دختر دیگه رل زده تهدیدم کرد اگه پیام بدی به بابات میگم اسکرین پیام ها و یه ویس پر از فحش‌های ناموسی بهم داد ولی نگفت آخرش یه روز گفتم ازت نمی‌ترسم بیا بگو و اومد گفت به بابام ولی نه این قضیه رو من به رلش همه ی گذشته پسر رو گفتم سر همین اومد گفت دخترتون پته ی منو ریخت رو آب و اینا الان باهاش رویا های جنسی میبینم قبلا آروم شدم فراموشش کردم تازه میخوایم از اینجا بریم شاید زودتر فراموشش کنم حس میکنم چون قبلا عشق مجازی داشتم شکست خوردم و الان هم از این کراشم شکست خوردم زیاد قشنگ یا آدم جذابی نیستم اخلاقم خوب نیست :((

  8. سلام وقت بخیر من یه دختر ۲۸ ساله هستم که ده سال با یه پسری دوست بودم ولی الان دو ساله بدون خداحافظی رفته و یه سالی میشه زن گرفته ولی من هنوزم حالم اصلا خوب نیست و هر روز که میگذره بیشتر میفهمم که اصلا از اولم منو دوست نداشت و حتی الانم باور نداره خیانت کرده و گفته قسمت و تقدیر نبوده حتی خاستگاریمم نیومد من واقعا خیلی حالم بده چیکار کنم

  9. سلام من 4سال با یه پسر بودم اما 3روز پیش دعوامون شد دعوای شدیدی کردیم و گفت که باید تمومش کنیم اما من واقعا دوسش دارم اون لحظه هیچی نگفتم دستام میلرزید نمیدونستم باید چیکار کنم اونم منو خیلی دوس داره فقط آدم شکاکیه ولی در کل مهربونه و دستو دل بازه ولی دعوامون جوری شدید بود که گفت اکانتاشو تو فضای مجازی حذف میکنه و سیمکارتشم عوض میکنه منم 4روزه انلاین نشدم و خودمو نشونش ندادم ولی خیلی دلم براش تنگ شده هرشب با گریه میخوابم جوری که دیگه نفسم در نمیاد یه راهکار بهم یاد بدید که بتونم برش گردونم از خودم هیچ انتظاری ندارم که بتونم فراموشش کنم

  10. دیلان فلاح

    سلام لطفا کمکم کنید من با کسی که دوستم نداشت ولی من دوستش داشتم با هم بودیم اما با اسرار من حالا هم ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ ترکم کرد و گفت که دیگه ب من زنگ نزنی یا پیام ندی فک میکنم چون تولدم نزدیک باشه میخواد سوپرایزم کنه ولی از یه طرف دیگه ای هم فک میکنم شاید واسه همیشه منو ول کرده باشه دوسه باری ولم کرد ولی خودش برگشت پیشم منم عین احمق ها قبول کردم حالا بنظرتون اگه دوباره برگشت قبولش کنم؟

  11. سلام خوبین عاشق یک پسر هستم که 5سال میشه دوستش دارم همسایه ما است فکر کنم او پسر هم کمکم از من خوشش میاد اوایل ما به هم دیگه نگاه میکردیم به هم لبخند می‌زدیم هردویمان یک جای مدرسه میرفتیم پسره از پیش آینه به من نگاه میکرد او تا مغازه دار هم هستن وقتی میرفتم مغازه شون خوراکی می‌گرفتم و میخواستم پول بهش بدم دستم می‌گرفت همیشه خیلی بهم نگاه میکرد شاید حتی الانشم وقتی میرفتم مغازه شون میخواست به هر بهانه ای بهم نگاه کنه خیلی باهام مهربونه شاید اونم هنوز منو دوست داره بعضی وقتا باهام مهربون بود ولی بعضی وقتا انگار نه انگار برایش مهم هستم اما فکر میکنم الان دوستم داشته باشه اما بخاطر خانواده هامون نمی‌تونیم به هم برسیم با این که دوستش دارم چطوری باید فراموشش کنم

  12. سلام من با یه پسری مدت یک سال دوست بودم و قرار بود بیاد خواستگاریم ک یهو ناپدید شد خیلی پیام دادم تماس گرفتم جواب نداد منم حالم خیلی خراب بود بلاتکلیف بودم ک چرا بی‌خبر ولم کرد و رفت بعد از سه ماه برام خواستگار اومد و خانوادم قبول کردن منم از بس سر درگم بودم فقط میخواستم از اون حالت خلاص بشم قبول کردم و ازدواج کردم اوایل با همسرم خوب بودم ن دوستش داشتم ن ازش بدم میومد بعد از چهار ماه اون پسره پیداش شد و گفت ک چ مشکلی براش پیش اومده. و منم فراموشش نکردم الانم میگه باید طلاق بگیری میگه سالها صب رمیکنم تا بتو برسم منم هیچ حسی ب شوهرم ندارم تازه گیا یجوری شدم کلا ازش بدم میاد بخودم اجازه نمیدم بمن دست بزنه حالم بد میشه وقتی نزدیکم میشه خیلی داغونم نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید ممنون لطفا کمکم کنید کاملا گیج شدم

  13. سلام من با یه پسری مدت یک سال دوست بودم و قرار بود بیاد خواستگاریم ک یهو ناپدید شد خیلی پیام دادم تماس گرفتم جواب نداد منم حالم خیلی خراب بود بلاتکلیف بودم ک چرا بی‌خبر ولم کرد و رفت بعد از سه ماه برام خواستگار اومد و خانوادم قبول کردن منم از بس سر درگم بودم فقط میخواستم از اون حالت خلاص بشم قبول کردم و ازدواج کردم اوایل با همسرم خوب بودم ن دوستش داشتم ن ازش بدم میومد بعد از چهار ماه اون پسره پیداش شد و گفت ک چ مشکلی براش پیش اومده. و منم فراموشش نکردم الانم میگه باید طلاق بگیری میگه سالها صب رمیکنم تا بتو برسم منم هیچ حسی ب شوهرم ندارم تازه گیا یجوری شدم کلا ازش بدم میاد بخودم اجازه نمیدم بمن دست بزنه حالم بد میشه وقتی نزدیکم میشه خیلی داغونم نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید ممنون

  14. من با یکی تو رابطه بودم ۴سال بعد ۴سال خوانوادش به دلایل الکی بهونه اوردن مارو از هم جدا کردن الان ۶ماه هست که از جداییمون میگزره ولی دختره انگار خوب بنظر میاد ولی من حالم این چند وقته خیلی بده همش فکراش منو دیونه کرده الان شمارش هم دارم داخل روبیکا که آنلاین میشه انگار با برادرم دوست شده باهم آنلاین میشن باهم آف میشن ولی من هربار که میبینم بیشتر می‌سوزم ولی هیچ کاری ا دستم برنمیاد دختره۱۶سالشه منم۱۹حالم واقعا بده نمیدونم چطور باید برای همیشه ا زندگیم بیرونش کنم که فکرش تو سرم نزنه

  15. دوسال و نیم نامزد بودم، با هم خوب بودیم و نامزدم مرا زیاد دوست داشت از من مخفی کرد که قبلا نامزد داشته و بخاطر انتظاراتی کع خانوادا ام داشت و انها از خانواده خسیسی بودند و برآورده نشد پدرم رفتارهای سردی با نامزدم می کرد و نامزدی بهم خورد چند ماه نگذشته مجددا نامزدی کرد. الان یکسال هس نامزدیش به هم خورده و فک می کنه من مناسبم چون با من خوب بوده و من موقعیت اجتماعی خوبی در جامعه دارم اما من دلزده شدم و اعتماد ندارم و از طرفی دوستش دارم و نمی توانم فراموش کنم

  16. من ۲۳ سالمه و الان ۲ ساله با یه پسری که دوست خانوادگی هم هستیم باهاشون دوستم اوایل رابطه خیلی حسودی میکرد بهم هم سن خودم هستن بعد که پدرم فهمید خیلی مخالفت کرد و من قطع ارتباط کردم با پسره بعد از حدود ۵-۶ ماه تولدم دوباره ما با هم حرف زدیم ولی این سری تصمیم گرفتیم دوست هم بمونیم ولی نشد و ما دوباره جدا شدیم بعد من با پسر های دیگه جلو چشمش گرم گرفتم اون با دختر های دیگه دیگه جوری شد که داداش بزرگ پسره با دوتامون حرف زد و ما دوباره دوست شدیم و این سری به گفته پسره جدی تر و ما باز سر دختر و پسر های دیگه کات شدیم من خودم دانشجو روانشناسی هستم و میدونم دوست پسرم بیش فعالی داره و تو رابطمون هم بیش فعال عمل میکنه الان ۳-۴ هفته پیش به من زنگ زده التماس که من رو از بلک درار حرف دارم باهات من از بلک درش اوردم بعد از اسرار های فراوان الکی زنگ زد و چیز خاصی نگفت فقط پرسید از دوست پسرت چه خبر منم گفتم به شما مربوط نیست و ما بعد از ۲ هفته دوباره اشتی کردیم هی قربان صدقه که دوباره رل بزنیم و من گفتم نه شما لیاقت رابطه نداری چون دوست مشترک خیلی زیاد داریم و محیطی که زندگی میکنیم من هی میبینم ایشون رو گفتم دوست بمانیم تا صاعت ۶ صبح زنگ میزنه و تلفنی حرف میزنیم. ۲ روز بود که خیلی کم پیدا بود و من امروز جایی دعوت بودم و حال مساعد نداشتم یکی از دوستای مشترک بهم زنگ زد بریم بیرون من بعد مهمون با این دوستم رفتم بیرون و چون کمی مست بودم حالم خوب نبود دوستم زنگ میزنه به پسره که بیاد پیشمون اومد و من رو از ماشین پیاده کرد و با دوستم نشست حرف زد بهش گفته من میدونم شیوا همیشه دوسم داره و هست الان با یه دختر حرف میزنم دختره ۲ ماهست ۲ ماه بعد با شیوا دوباره جدی فکر میکنم و خودش هم خیلی عصبانی بود از دستم من واقعا سردرگمم نمیدونم چی کار کنم و نمیتونم فراموشش کنم واقعا دوستش دارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره آنلاین روانشناسی

مشاوره آنلاین روانشناسی

جهت مشاوره با روانشناس از گزینه چت پایین صفحه ارتباط بگیرید.