خانه / پرسش و پاسخ روابط عاطفی / دوست پسرم حساسه بهم گیر میده| دوست پسر تعصبی و غیرتی حساس
دوست پسر حساس
دوست پسر حساس غیرتی گیر

دوست پسرم حساسه بهم گیر میده| دوست پسر تعصبی و غیرتی حساس

گیر دادنای دوست پسر

من امروز دوس پسرم ازم جدا شد سر اینکه بیرون میرفتم دوست نداشت بیرون رفتنم در حد نونوایی بیشتر هم نبود ولی کلن خیلی حساسه و گیر میده بهم اما هر چیزی خواسته انجام دادم اما گفت امروز که دوست ندارم دیگه و همه چیز تمومه هر چی اصرار کردم اما بازم رفت. آره اما خیلی الان حالم بده. ازش هر چی خواهش کردم دیگه فایده نداشت. خیلی حساس بود سر همین حتی تا دم در رفتنم اذیتش میکرد اما نمیشه هیچ جا نرم که

پاسخ مشاور به پرسش دوست پسرم خیلی غیرتیه

شما با فردی در رابطه بودید که کنترلگری شدیدی نسبت به شما داشت. ایشون رابطش رو با شما بخاطر همین مسئله تموم کرد در صورتی که بیرون رفتن شما فقط در حد رفتن به نانوایی بود.
بنظر میرسه که ایشون رفتار کنترلگرایانه ای نسبت به شما و رابطه داشتند. افراد کنترلگر سعی می کنند که همه چیز رو تحت کنترل خودشون داشته باشند. این افراد معمولا فرد مقابلشون رو محدود می کنند و هر چقدر هم که شما باب میل ایشون رفتار کنید این محدودیت ها پایان نداره و مدام بیشتر میشه تا حدی که خلاصه یک نفر خسته بشه و به رابطه پایان بده. در حقیقت فرد کنترلگر هیچگاه نسبت به محدودیت هایی که ایجاد کرده احساس رضایت نمی کنه و اون ها رو دائما شدید تر میکنه.
کنار اومدن با چنین افرادی و ادامه رابطه با اونها کار بسیار سختی میتونه باشه و همچنین کنترل رفتارها و حساسیت هاشون هم به راحتی امکان پذیر نیست.
به هر جهت ایشون خودش از این مسئله خسته شد و تصمیم به خاتمه دادن به رابطه گرفت. شما میتونید این مسئله رو به فال نیک بگیرید و تلاش در پذیرش این جدایی کنید. چه بسا اگر رابطه شما ادامه پیدا می کرد این محدودیت ها و حساسیت ها روز به روز شدید تر و بیشتر میشد و به حدی میرسید که دیگه برای خودتون هم قابل تحمل نبود.
از نشانه های رابطه سالم وجود حس اعتماد، آرامش روان و آرامش خاطر هستش و ایشون با ویژگی کنترلگری و حساسیت هاشون هر سه مورد رو به نوعی سلب کرده بودند.
عمق پیدا کردن رابطه با این افراد موجب تشدید محدودیت ها میشه‌. چنین افرادی محبت زیادی به طرف مقابلشون می کنند و سعی می کنند که همیشه نیازهای طرف مقابلشون رو برآورده کننده اما در مقابل سریعا میتونند پرخاشگر باشند. چرا که این محبت ها به منظور حفظ تسلط بر طرف مقابل هست و وقتی این خواسته بر آورده نشه از خودشون پرخاشگری و خشم نشون خواهند داد.
بنابراین توصیه میکنم که روند رابطتون با ایشون رو بار دیگه مورد بررسی قرار بدید و اونوقت با توجه به توضیحات بنده متوجه خواهید شد که چه اتفاق و اقدامی برای شما بهتر بوده.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

دوست پسرم تعصبیه بهم گیر میده

حدود سه ماهه با یه پسر آشنا شدم قصدش ازدواجه همه رفتاراش خوبه اما بهم میگه قبل از اینکه بری بیرون قبل لباس پوشیدن بهم باید بگی ک کجای میخوای بری ینی خبر بدی. مثلا من بهش گفته بودم که باشه همه کارامونو بهم خبر بدیم اما نه اینجور کهشورش رو در بیاره. میترسم از اون پسرایی باشه که تا یبار گفتی باشه چشم شورش در بیارن و اینکه الان انگار من یه اشتباه کردمو اون بهم گفته تذکر داده اینجور حالتی هست و من خیلی بدم میاد طرفم بهم بگه اینجور نباید بشه اینجور باید بشه. بعد بهش گفتم من نمیتونم قبول کنم چون بعدا ۱۰۰ تا شرط و قوانین دیگه میزاری اینبارو اگه گفتم باشه اونوقت ۱۰۰ بار دیگم هی خواستی قوانین الکی و جدید بزاری چی نمیتونم قبول کنم بهم گفت تو نمیتونی تایین تکلیف کنی مثل حالتی گفت ک خدش میتونه تعیین تکلیف کن.

پاسخ مشاور به پرسش چرا رلم بهم گیر میده

ببینید دوست گرامی نگرانی های شما کاملا به جا و درست هستش و چه بهتر که از الان به فکر حل این مسئله افتادید چرا که بسیاری از مشکلات پیش از ازدواج احتمال حل بیشتری دارند و ما پیش از ازدواج دستمون برای تصمیم گیری باز تره.
در اولین قدم به شما توصیه میکنم که در مورد نگرانی ها و نگاه خودتون نسبت به مسائل حتما با طرف مقابلتون صحبت کنید. شما باید اجازه بدید که ایشون از رضایت و نارضایتی شما نسبت به مسائل آگاه بشن چرا که رابطه حاصل توافقات دو طرفه هستش‌. کاملا دوستانه و به دور از بحث براشون توضیح بدید که احساس میکنید که بعضی از حساسیت های ایشون بیش از حد هستش و نگرانید که بعدا این رفتارها شدیدتر بشه. علاوه بر این شما میتونید مرزهایی رو مشخص کنید تا هر دوی شما بدونید تا چه حدی میتونید در مسائل همدیگه ورود کنید. وقتی شما مرزهاتون رو بیان میکنید به این معنا هستش که براتون قابل تحمل نیست اگر طرف مقابلتون از این مرزها فراتر بره.
نکته بعدی و شاید مهم ترین نکته توصیه من به شما برای مراجعه به مشاوره پیش از ازدواج هستش. در مشاوره پیش از ازدواج فرد متخصص یعنی مشاور خانواده یا روانشناس ابعاد مختلف شخصیتی شما رو بررسی میکنه و طبق بررسی های به عمل آمده اختلافاتی که ممکنه در آینده باهاش مواجه بشید رو پیش بینی میکنه و سپس راه حل هایی برای جلوگیری از پیش اومدن چنین مشکلاتی رو ارائه میده. همچنین نگرانی های هردو طرف مورد بررسی قرار میگیره و سعی در حل این نگرانی ها میشه و به شما کمک خواهد شد که مرزهاتون رو به درستی بچینید‌.
فراموش نکنید که کلید حل بیشتر مشکلات ما گفت و گو به صورت سازنده هستش و در این راستا حضور یک متخصص به ما کمک خواهد کرد که گام ها رو به درستی برداریم.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید‌.

کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره باما

مطالب مرتبط: علت سرد شدن مردان در رابطه

دوست پسرم سخت گیره

من با فردی آشنا شدم که سه سال هست باهاشم خیلی دوستم داره اینو همه اطرافیان هم میبینن و میگن خیلی کارها برام کرده. من بیماری دارم که حتی براش مهم نیست و منو تازه گاهی سرزنش میکنه که بهش فکر نکنم. همیشه هم میگه این بیماریت مثل یه نشون میمونه که روت خدا گذاشته تا گم‌ نشی. شغلی داره ک خیلی حساس و دشمن زیاد داره به خاطر همین بهم میگفت بیرون نرم حتی با خانواده ام که اتفاقی برام نیفته این بیرون نرفتن ها با خانواده ام و سفر نرفتن ها کلی مشکل به وجود اورد که خانواده ام منو تحت فشار میزارن و کلی بهم چیزی میگن بهم خیلی اهمیت میده اما کلی هم بهم گیر میده. تو پوشش تو ظاهر. منظورم اینه که میگه آرایش نکن اصلاح نکن از این جور چیزا و این جور کارها که انجام میدم خانواده ام حساس شدن و به شدت بهم گیر میدن.

مادرم میشناسه یعنی چندین بار همو دیدن. مادرمم میگه خیلی دوسم داره ولی از اون طرف هم میگه چرا انقدر گیر میده. هم شخصی ک دوسش دارم هم خانواده ام وضع مالی خوبی داریم ولی همیشه میگه من دوس دارم برات خرید کنم و باز خانواده ام گیر میدن. کلا انگار مثل توپی هستم ک هی از هر دو طرف حرف میشنوم. بهم اوایل میگفت درس بخونم درسم خوبه حتی برام کتاب گرفت خودش چون دندان پزشکی قبول شده بود اما به خاطر شغلش انصراف داد. بهم یاد میداد حتی چطور بخونم چیکنم حتی میبرد بیرون بهمو و ازم تست میگرفت. من اوایل آشنایی بهش گفتم با سه نفر قبل از اون دوست شدم کمتر از یک ماه هم بودم اما از هیچکدوم شون خوشم نمیومد و فقط برای جو پیش دوستا این کارو کردم. بعد از دوسال خورده ای گیر داد ب این موضوع و ادم گذاشته بود تحقیق کنن بعد هزارتا سوال میکرد و سوال های که انگار من مرتکب کار زشتی شدم اما در حقیقت من کاری نکردم و اون باورش نمیشه. سر اون دیگه گفت درس نخون گفت حتی صورت تو اصلاح نکن به خودت نرس بیرون نرو و کلی چیز دیگه. من اوایل رابطه به صورت سطحی گفتم که با سه نفر بودم بعد ادم گذاشت ک تحقیق کنن من ازم سوال میپرسید واسه رفتاری ک ازش میشناختم قسم دروغ خوردم به جونش انوقت الان هرچی هم میگم من کاری نکردم میگه باورم نمیشه با این اوضاع ک خیلی دعوام کرده اونم بشدت اما بازم خوب حرف میزنه باهام بازم میگه دوسم داره و بازم وقت برام میزاره جوری ک در روز مدام بهم پیام میده حتی با وجود کارش مریض میشم میاد تو ماشین میشینه دم خونه مون ک نزدیک من باشه خیلی هم حساس.

کل مشکل اینه من از وقتی باهاش آشنا شدم نه مهمونی میرم با خانواده ام نه سفر نه بیرون نه چیزی و اونا هم بهم میگن اون نمیزاره و درسته نمیزاره ولی به من فشار میارن. این رفتار هایی هم که بعد اون موضوع افتاد و درس نخوندن و از لحاظ ظاهری به خودم نرسیدن خانواده ام منو تحت فشار گذاشتن الانم میگه باید ازدواج کنیم بریم خارج از کشور اما با وجود این افکاری که خانواده ام ازش ساختن تو فکرشون نمیدونم چیکنم. همه بهم گیر میدن باهام دعوا های شدیدی میکنه چندباری هم زده حتی بهمو با اینکه بعدش عذرخواهی میکنه و کادو و اینجور چیزا اما تو دلم ناراحتم از اینکه چرا باید تو این فشار باشم. من هیچ جایی درنمیام جز با خودش دوسش دارم خیلی اما خیلی هم تو فشارم. دوبار تو اون دعوا های خیلی شدید دست به خودکشی زدم به مادرم یه تیکه از مشکلم رو گفتم حتی خود طرفم با مادرم حرف زده اما قانع نمیشن هیچ جوره ک‌ این همه مدت باهاشون هیچ‌ جایی نرم و برم هم میدونم اون دعوام میکنه نرم هم خانواده ام اون مشکلی هم ک‌ گفتم دبگه هرچی میگم میگه باور نمیکنم اونم بین خودمون خیلی بزرگ شده چون خیلی چیزا میگه ک من انجام ندادم و هی میگه ثابت کن

پاسخ مشاور به پرسش دوست پسرم خیلی غیرتیه

دوست عزیز سلام با توجه به تعریف ها، پارتنر شما را بسیار تحت فشار گذاشته است. اول از همه باید یادآوری کنم که این فرد هنوز هیچ نقشی در زندگی شما ندارد؛ بنابراین این حجم از دخالت های او بی معنی است. امن ترین افراد زندگی شما خانواده شما هستند چرا باید شما را تحت فشار بگذارد تا هیچ جا نروید؟ او به هر نحوی میخواهد شما را کنترل کند و موفق نیز شده است. خواسته های او به نظر معقول نمی آید و من حس می کنم پارتنر شما از ترک شده و رها شدن واهمه دارد و میخواهد همه چیز در کنترل خودش باشد تا از این پیشامد جلوگیری کند اما اگر به این سمت حرکت کند من فکر میکنم شما را به آن مرحله برساند.

شما نمی توانید در همه مسائل حرف او را بپذیرید و اگر مسئله ای به نظر شما معقول نمی آید باید با او مخالفت کنید. به نظر می رسد خودتان را گم کردید و در این فرد حل شدید. مراقب باشید که این فرد تنها به این دلیل که بیماری شما را پذیرفته نمی تواند فرد مناسبی برای ازدوج با شما باشد. شما به شدت خود را در برابر این فرد ضعیف حس می کنید و به تمام خواسته هایش تن می دهید؛ در حالی که همانقدر که او با ارزش است شما نیز با ارزش هستید. ممکن است الآن که عاشق هستید به هر خواسته ای تن دهید اما من نگران مرحله ای هستم که به جایی برسید و ببینید که خودتان را گم کردید و ببینید به خاطر کس دیگر خواسته هایتان نابود شدند. می فهمم دوستش دارید و برایتان باارزش است اما اگر ارتباط متقابل نباشد آن ارتباط بسیار میلنگد و رابطه شما هم یک نفر مدام سعی در کنترل طرف مقابل دارد. اگر ادامه رابطه برایتان مهم است رویه خودتان را تغییر دهید و به هر خواسته ای تن ندهید. مراجعه به مشاور متخصص هم میتواند به شما کمک کند.

5 دیدگاه

  1. اینکه من با یه آقایی در ارتباطم حدودا ۱/۵ هستش از صب تا شب سرکار هستش حدودا هفته ای یه بار همو میبینیم یا مثلا تو یه هفته ۲روز در حد ۱/۵ ساعت کل‌روزم اون حد حرف نمی‌زنم چون سرکار میره آخر شب میاد حدودا ۱/۵ میحرفیم والسلام من مشکلم باهاش اینه که زیاد وقت نمی‌کنیم و من بهت نیاز دارم که بیش تر کنار هم وقت بگذرونیم اون یه طرف از یه طرف دیگه که خدمت داره که نرفته فقط تو فکرشم که قراره چی بشه اینا کلیات بوده یه مشکل جزیی هم هست اونم اینه که میگه کفش تابستونی نپوش می‌بینت و صورتتان ژل تزریق نکن من دوست ندارم و سر این حرفا کلی مشکل برامون پیش میاد

  2. ۲۸ مجرد زن کارشناسی مهندسی پزشکی خیلی عصبی و ناراحتم با دوست پسرم دعوام شده نمیدونم چطور باید رفتار کنم بیش از حد دوسش دارم به خاطر شکاک بودنش اذیت میشم وقتی دعوا میکنیم میگه بهم زنگ نزن ولم کن راحت باشم ، نه ندارم

  3. سن 19 دختر مجرد دانشجو من با پارتنرم هشت ماه دوست بودم و بعد هشت ماه اومد خاستگاری صیغه کردیم توی دوران صیغه خانواده ها به مشکل خوردن و به هم خورد داستان ولی منو پارتنرم الان تقریبا چهار ماهه با همیمم به صورت پنهان خیلی شکاکه امروز منو دوستم رفته بودیم استخربعد استخر بهم زنگ. زد ک دروغ میگی استخر بودی و پیچوندی منو منم عصبی شدم گفتم خفه شو از اون ب بعد دیگه هرچی زنگ میزنم جواب نمیدع. پارتنرم خیلییی اخلاق های بدی داره ولی خب من خیلی دوسش دارم و اصلا نمیتونم فراموشش کنم. چیکار کنم الان؟!

  4. 19سالمه. دختر ودانشجوام من و پسری عاشق هم شدیم یک سالی میشه باهمیم. قصدمون ازدواجه. اما متاسفانه تو خیلیاز مسائل باهم ب مشکل برمیخوریم وتفاهم نداریم. ما هنوز حتی نامزد هم نیستم اما انتظار داره هرچیزیو سریع بهش خبربدم. کسی بیاد خونمون بخوام ازدهونه برم بیرون میگه باید بهم بگی ازم احازه بگیری. با وجود اینکه چادریم ب پوششم گیر میده. حق انتخاب هیچیو بهم نمیده میگه اگ منو دوست داری باید من هرچی میگم بگی چشم.. با کسی ک اون دوس نداره اجازه نمیده درارتباط باشم حتی بخوام لباس بخرم باید با سلیقه اون خرید کنم. برای عوض کردن پرپفاسلم باید ازش بپرسم. اگ بدون اجازش بزارم باز ناراحت میشه ازم کلی مل کل میکنه باهام. دیگ خیلی کلافع شدم

  5. حدود سه ماهه که شما با پسری وارد رابطه شدید و هدفتون هم ازدواجه. مسئله ای که در رابطه موجب نگرانی و رنجش شما شده این هستش که احساس میکنید ایشون بیش از حد در هر مسئله ای حساسیت به خرج میدن و دلشون میخواد که کوچک ترین اتفاقات رو هم به ایشون اطلاع بدید. شما از چنین حالتی در رابطه خوشتون نمیاد و از طرفی نگرانید که نکنه رفتارها و حساسیت های ایشون به مرور شدید تر بشه و حتی به رفتار های کنترل گرانه تبدیل بشه.

دیدگاهتان را بنویسید