خانه / پرسش و پاسخ روانشناسی کودک / علل و انواع کودک آزاری
کودک آزاری

علل و انواع کودک آزاری

آیا می‌دانید علائم و علل کودک آزاری چیست؟ نحوه تشخیص این علائم را بشناسید و زندگی یک کودک را تغییر دهید؟

کودک آزاری چیست؟

کودک آزاری تنها به چشمان کبود بچه ها محدود نمی‌شود. اگرچه سوء استفاده فیزیکی به‌واسطه نشانه‌هایی که از خود بر جای می‌گذارد تکان‌دهنده است، اما همه علائم کودک آزاری آشکار نیست.

بی توجهی نسبت به نیازهای کودکان، قرار دادن کودک در موقعیت‌های خطرناک یا در معرض آزار جنسی و یا دادن احساس بی‌ارزشی و تحقیر کودک همگی از انواع کودک آزاری هستند و می‌توانند موجب آسیب های عمیق و ماندگاری بر ذهن کودکان شود.

صرف‌نظر از انوع کودک آزاری ، پیامدهای روحی و روانی حاصل از آن جدی است. اما می‌توان به این کودکان کمک کرد. اگر فکر می‌کنید کودکی از سوء استفاده و بی توجهی رنج می‌برد، حتماً برای حمایت از او مداخله کنید. با شناسایی به‌موقع مشکل، می‌توان کمکی که هم کودک و هم سوء استفاده گر به آن نیاز دارند، در اختیار آن‌ها گذاشت.

برای شروع، تمایز بین حقایق و عقاید اشتباه درباره کودک آزاری را مورد بررسی قرار می دهیم:

حقایق و عقاید اشتباه درباره کودک آزاری

  • افسانه: تنها درصورتی‌که سو استفاده از کودک با خشونت همراه باشد، کودک آزاری محسوب می‌شود.
  • حقیقت: سوء استفاده فیزیکی تنها یک نمونه از انواع کودک آزاری است. بی توجهی به کودک ، سوء استفاده جنسی و عاطفی هم می‌توانند به همان اندازه به کودک آسیب بزند و ازآنجایی‌که همیشه آشکار نیست، کمتر احتمال دارد دیگران متوجه شوند و مداخله کنند.
  • افسانه: تنها آدم‌های بد از کودکان خود سوء استفاده می‌کنند.
  • حقیقت: همه والدین و مراقبان سوء استفاده گر، از عمد به کودکان خود آسیب نمی‌زنند. بسیاری از این افراد خود قربانی سوء استفاده بوده‌اند و هیچ روش دیگری برای فرزند پروری بلد نیستند. برخی دیگر ممکن است از سلامت روانی برخوردار نباشند یا مشکلات وابستگی به مصرف مواد داشته باشند.
  • افسانه: در خانواده های خوب سوء استفاده و کودک آزاری رخ نمی‌دهد.
  • حقیقت: بی توجهی به کودک و سوء استفاده تنها در خانواده های فقیر یا خانواده های بد رخ نمی‌دهد. این رفتارها در تمام گروهای فرهنگی، اقتصادی و نژادی وجود دارد. گاهی خانواده هایی که از بیرون به نظر خوب می‌رسند، داستان دیگری را پشت درهای بسته مخفی نگه‌داشته‌اند.
  • افسانه: اکثر سوء استفاده گرها غریبه هستند.
  • حقیقت: اگرچه سوء استفاده توسط غریبه‌ها نیز انجام می‌شود اما اکثر سوء استفاده گرها اعضای خانواده یا افراد نزدیک به کودک هستند.
  • افسانه: کودکانی که مورد سوء استفاده قرارگرفته‌اند، در بزرگسالی نیز مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند.
  • حقیقت: این مسئله که کودکانی که مورد سوء استفاده قرارگرفته‌اند بیشتر احتمال دارد آنچه را که در کودکی تجربه کرده‌اند، ناخودآگاه در بزرگسالی تکرار کنند و این چرخه را ادامه دهند، واقعیت دارد. از سوی دیگر بسیاری از بازماندگان بزرگسال سوء استفاده در کودکی، انگیزه بسیار قوی برای مراقبت از فرزندان خود در برابر آنچه خود تجربه کرده‌اند دارند و والدین بسیار خوبی می‌شوند.

آسیب های روانی وارده بر کودک مورد آزار قرار گرفته

تمام انواع بی توجهی به کودک و سوء استفاده، زخم‌های ماندگاری در کودکان ایجاد می‌کند. بعضی از این زخم‌ها ممکن است فیزیکی باشند اما زخم‌های عاطفی می‌توانند تا پایان عمر ماندگار باشند و به تصور کودک از خود، روابط او در آینده و عملکرد او در خانه، محل کار و مدرسه آسیب بزنند. تأثیرات بی توجهی به کودک عبارت‌اند از:

  • نبود اعتماد و مشکلات ارتباطی کودک : اگر کودک نتواند به والدین خود اعتماد کند، یادگیری اعتماد به دیگران یا تشخیص افرادی که بتوان به آن‌ها اعتماد کرد برای او بسیار سخت خواهد بود. این مسئله می‌تواند به مشکل در برقراری ارتباط با دیگران در بزرگسالی منجر شود. چراکه فرد نمی‌داند رابطه خوب چیست.
  • احساس بی‌ارزشی در کودک : هنگامی‌که کودک بارها و بارها متهم به حماقت و بد بودن شده است، غلبه بر احساس بی‌ارزشی برای او بسیار سخت است. این کودکان هنگامی‌که بزرگ می‌شوند ممکن است نسبت به تحصیلات خود بی توجه باشند یا دنبال مشاغلی با حقوق پایین باشند، چراکه باور ندارند ارزش بالاتری داشته باشند. بازماندگان سوء استفاده جنسی اغلب درنتیجه احساس شرم و ننگ ناشی از سوء استفاده، با احساس آسیب‌دیدگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.
  • مشکل در کنترل عواطف و هیجان در کودک: کودکانی که مورد سوء استفاده قرارگرفته‌اند، نمی‌توانند هیجانات خود را بدون ترس ابراز کنند. درنتیجه هیجانات سرکوب می‌شوند و به طرز غیرمنتظره‌ای برون‌ریزی می‌گردند. بازماندگان بزرگسال احتمالاً علایم افسردگی ، اضطراب یا خشم بی دلیلی را تجربه کنند. آن‌ها ممکن است برای فرار از احساسات دردناک به الکل یا مواد مخدر روی بیاورند.

تشخیص انواع کودک آزاری

سوء استفاده به شکل‌های مختلف روی می‌دهد، اما آسیب های عاطفی وجه مشترک تمام انواع سوء استفاده و کودک آزاری است. سوء استفاده چه سیلی بر صورت کودک باشد، یا اظهارنظری زننده، سکوتی سنگدلانه، نتیجه نهایی کودکی است که احساس عدم امنیت، بی‌اهمیت بودن و تنهایی می‌کند.

  • سوء استفاده عاطفی: برخلاف عقیده برخی، کلمات می‌توانند به‌شدت آسیب‌زننده باشند و سوء استفاده عاطفی می‌تواند سلامت روانی کودک یا رشد اجتماعی کودک را به خطر بیندازد. بعضی از مثال‌های سوء استفاده عاطفی عبارت‌اند از:
  1. تحقیر، خجالت دادن و بی ارزش شمردن کودک
  2. مقایسه منفی کودک با دیگران
  3. گفتن این مسئله به کودک که “تو خوب نیستی”، بی ارزش و بد هستی، یا به دنیا آمدن تو یک اشتباه بوده است.
  4. دادوفریاد، تهدید و قلدری مکرر
  5. بی توجهی به کودک برای تنبیه او
  6. کاهش تماس فیزیکی (بوسیدن، بغل کردن یا دیگر نشانه‌های ابراز محبت) با کودک
  7. وادار کردن کودک به خشونت علیه دیگران ( پدر یا مادر، خواهر یا برادر یا حتی حیوان خانگی)
  • کم توجهی به کودک: یکی از اتواع کودک آزاری ناتوانی در رسیدگی به نیازهای اساسی کودک از قبیل غذای کافی، پوشاک، بهداشت یا مراقبت از او است. تشخیص بی توجهی به کودک همیشه کار آسانی نیست.

 گاهی والدین ممکن است ازنظر فیزیکی یا روانی ظرفیت توجه به کودک را نداشته باشند. برای مثال هنگامی‌که والدین به بیماری سخت یا اضطراب و افسردگی مزمن مبتلا باشند. اعتیاد به الکل یا مواد مخدر نیز می‌تواند توانایی مراقبت از کودک را کاهش دهد.

  • سوء استفاده فیزیکی: این نوع کودک آزاری شامل آسیب فیزیکی به کودک است که ممکن است درنتیجه تلاش عمدی برای آسیب به کودک یا تنبیه بدنی کودک باشد. بسیاری از والدینی که سوء استفاده فیزیکی می‌کنند، اصرار دارند اقدامات خشونت آمیز آن‌ها برای تربیت کودک است. اما تفاوت عمده‌ای بین تنبیه بدنی برای نظم بخشیدن و سوء استفاده فیزیکی کودک وجود دارد.

سوء استفاده فیزیکی شامل عناصر زیر است:

  1. غیرقابل‌پیش‌بینی بودن: کودک هرگز متوجه نمی‌شود چه چیز عامل رفتار بد والدین می‌شود. هیچ قانون مشخصی وجود ندارد. گویی کودک دائماً در حال راه رفتن روی پوست تخم‌مرغ است و هرگز نمی‌تواند اطمینان یابد کدام رفتار او منجر به برخورد فیزیکی می‌گردد.
  2. حمله کلامی همراه با خشم: والدین سوء استفاده گر، خشم خود را روی کودکان تخلیه می‌کنند، تمایل به کنترل فرزندان خود دارند و انگیزه‌ای برای آموزش از روی محبت به فرزندان خود ندارند. هراندازه والدین خشمگین‌تر باشند، شدت سوء استفاده از کودک بیشتر می‌شود.
  3. ترساندن و تهدید کودک برای کنترل رفتار کودک : والدین سوء استفاده گر ممکن است باور داشته باشند کودکان برای اینکه رفتار مناسبی داشته باشند باید آن‌ها را بترسانند. به همین دلیل از فرزندان خود سوء استفاده فیزیکی می‌کنند. اگرچه در این روش تربیتی اشتباه، آنچه کودک یاد می‌گیرد، راههای فرار از کتک خوردن است، نه اینکه به‌عنوان یک شخصیت مستقل چگونه رفتار کند.
  • سوء استفاده جنسی: سوء استفاده جنسی به دلیل احساس گناه و شرم حاصل از آن، یک نوع پیچیده و خاص از انواع سوء استفاده از کودکان است. درک این مسئله که “در سوء استفاده جنسی همیشه تماس فیزیکی وجود ندارد” اهمیت ویژه‌ای دارد. قرار دادن کودک در معرض شرایط جنسی حتی بدون تماس فیزیکی نیز سوء استفاده جنسی محسوب می‌شود.
  1. کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرارگرفته‌اند، اغلب از احساس گناه و شرم رنج می‌برند. آن‌ها ممکن است خود را در قبال مورد سوء استفاده قرار گرفتن مسئول بدانند. این مسئله هنگامی‌که بزرگتر می‌شوند می‌تواند منجر به تنفر از خود و مشکلات ارتباطی و جنسی کودک شود.
  2. احساس شرم مانع از بیان سوء استفاده جنسی توسط کودک می‌شود. آن‌ها ممکن است نگران باشند دیگران حرف شان را باور نکنند، از آن‌ها عصبانی شوند یا باعث ازهم‌پاشیدگی خانواده شوند. با توجه به این موارد، گزارش سوء استفاده جنسی دروغین، رایج نیست. بنابراین اگر کودکی به شما اعتماد کرد، مسئله را جدی بگیرید.

شاید این مقاله هم برای شما مفید باشد: آموزش تربیت جنسی کودکان

علائم هشداردهنده بی توجهی به کودک و کودک آزاری

علائم هشداردهنده سوء استفاده عاطفی

  • ترس و اضطراب شدید کودک از انجام کاری اشتباه
  • نشان دادن رفتار های افراطی ( سازگاری زیاد، خواسته‌های بیشمار، احساس بی تفاوتی و پرخاشگری در کودک )
  • عدم وجود دلبستگی به والدین
  • همانند بزرگسالان رفتار کردن کودک (مراقبت از کودکان دیگر) یا رفتار شبیه به نوزادان کوچک‌تر از سن خود (مکیدن انگشت، بهانه جویی)

علائم هشداردهنده سوء استفاده جسمی کودک

  • صدمات بدنی مکرر یا کبودی، زخم یا بریدگی‌های بدون علت
  • گوش‌به‌زنگی کودک؛ به‌گونه‌ای که به نظر می‌رسد کودک منتظر وقوع اتفاق بدی است.
  • آسیب های فیزیکی به نظر می‌رسد از الگوی خاصی (زخم‌های روی دست یا کمر) پیروی می‌کنند.
  • احساس شرم از لمس شدن، یکه خوردن هنگام حرکت‌های ناگهانی یا ترس از رفتن به خانه
  • پوشش عجیب لباس برای پوشاندن صدمات، مانند پوشیدن لباس با آستین‌های بلند در روزهای گرم

علائم هشداردهنده بی توجهی به کودک

  • پوشیدن لباس‌هایی نامناسب با اندازه و وضعیت آب‌وهوا یا کثیف در کودک
  • عدم رعایت بهداشت (موهای کثیف، صورت شسته نشده، بوی بد بدن)
  • بیماری‌ها و صدمات فیزیکی درمان‌نشده
  • تنها و بدون مراقب ماندن‌های مکرر یا اجازه برای بازی در موقعیت‌های ناایمن
  • دیر رسیدن یا غیبت‌های مکرر از مدرسه

علائم هشداردهنده سوء استفاده جنسی از کودک

  • مشکل در راه رفتن یا نشستن
  • نشان دادن رفتارهای جنسی نامناسب با سن کودک یا رفتارهای اغواکننده
  • تلاش جدی برای اجتناب از ملاقات با افرادی خاص بدون دلیل مشخص
  • اجتناب از عوض کردن لباس در حضور دیگران یا شرکت در فعالیت‌های فیزیکی
  • داشتن بیماری‌های مقاربتی یا بارداری به‌خصوص زیر 14 سالگی
  • فرار از خانه

عوامل خطر برای بی توجهی به کودک یا کودک آزاری

باوجوداینکه سوء استفاده و بی توجهی به کودک در هر خانواده ای می‌تواند رخ دهد، کودکان در برخی موقعیت‌ها بیشتر در معرض خطر قرار دارند.

  • خشونت خانگی : حتی اگر والدین کودک مورد سوء استفاده قرارگرفته تمام تلاش خود را برای مراقبت از فرزندان خود به کار می‌گیرند، خشونت خانگی به‌شدت آسیب‌زا است. خارج شدن از محیط آسیب‌زا بهترین راه حل برای کمک به فرزندتان است.
  • سوء مصرف مواد و الکل: والدین معتاد ممکن است توانایی مراقبت از کودکان خود را نداشته باشند، تصمیمات خوبی برای فرزندان خود نگیرند یا کنترل مناسبی بر روی احساسات خود نداشته باشند. سوء مصرف مواد می‌تواند به سوء استفاده فیزیکی نیز منجر شود.
  • اختلالات روانی درمان‌نشده: والدینی که از علائم افسردگی، اختلال اضطرابی ، اختلال دو قطبی یا دیگر انواع بیماری‌های روانی رنج می‌برند ممکن است در مراقبت از خود و فرزندانشان با مشکل مواجه شوند. از فرزندان خود کناره‌گیری نمایند یا بدون اینکه علت آن را بدانند به‌سادگی خشمگین شوند. درمان والدین منجر به مراقبت بهتر از فرزندان می‌شود.
  • نداشتن مهارت های فرزند پروری: برخی از والدین هرگز مهارت های لازم برای فرزند پروری را فرانگرفته‌اند. برای مثال والدین کم سن و سال ممکن است تفکرات غیرواقع‌بینانه‌ای درباره میزان مراقبت از کودکان یا نیازهای کودکان داشته باشند. والدینی که خود در کودکی قربانی سوء استفاده بوده‌اند نیز ممکن است روش دیگری را جز روشی که خود در دوران کودکی مورد تربیت قرارگرفته‌اند را ندانند. کلاس‌های فرزند پروری، مراجعه به مراکز مشاوره روان درمانی و گروه‌های حامی والدین منابع بسیار خوبی برای فراگیری مهارت های فرزند پروری هستند.
  • استرس و نبود حامی: فرزند پروری به‌خصوص هنگامی‌که بدون کمک خانواده یا دوستان انجام شود یا والدین مشکلات خانوادگی، ضعف در برقراری ارتباط یا مشکلات مادی داشته باشند، شغلی زمان‌گیر و پر استرس است. مراقبت از کودک معلول با نیازهای خاص یا بد خلق نیز چالش زا است. بنابراین دریافت کمک، والدین را ازنظر عاطفی و فیزیکی قادر به حمایت از فرزندانشان می‌کند.

شناسایی رفتار هایی در خود که منجر به کودک آزاری می‌شود

فرزند پروری یکی از مهم‌ترین چالش‌های زندگی است و حتی می‌تواند منجر به خشم و ناامیدی والدین گردد. درصورتی‌که والدین در خانواده ای پرورش یافته باشند که دادوفریاد و خشونت رایج بوده است، احتمالاً روش دیگری برای تربیت فرزندان خود ندانند.

شناسایی مشکل در خود، بزرگ‌ترین قدم برای دریافت کمک است. در زیر به علائم هشداردهنده‌ای که می‌تواند والدین را به سمت سوء استفاده سوق دهد اشاره می‌شود:

  • ناتوانی در کنترل خشم: آنچه با یک ضربه بر پشت آغاز می‌شود، ممکن است به ضربات شدید و شدیدتر تبدیل گردد. ممکن است کودک خود را بیشتر و بیشتر تکان دهند و درنهایت او را به زمین پرت کنند. چنین والدینی بلند و بلندتر فریاد می‌زنند و مهارت کنترل خشم خود را ندارند.
  • عدم برقراری ارتباط عاطفی با فرزند: والدین ممکن است احساس کنند علاقه انجام هیچ کار مشترکی با فرزند خود را ندارند. فقط می‌خواهند کودک ساکت بماند و آن‌ها را به حال خود رها کند.
  • غیرممکن به نظر رسیدن تأمین نیازهای روزانه کودک: والدین هرروز در حال تلاش برای حفظ تعادل بین نیازهای کودک از قبیل لباس پوشاندن، غذا دادن، بردن کودک به مدرسه یا فعالیت‌های دیگر هستند. درصورتی‌که والدین توانایی مدیریت نیازهای روزانه کودک را نداشته باشند، نشانه‌ای از وجود یک مشکل است.
  • ابراز نگرانی توسط دیگران: نشان دادن واکنش تند به ابراز نگرانی دیگران کار ساده‌ای به نظر می‌رسد. والدین باید به این نکته که نگرانی توسط چه کسی ابراز می‌شود، به‌دقت توجه کنند. آیا نگرانی توسط فردی که والدین به او اعتماد دارند و برای او احترام قائل هستند، ابراز شده است؟

راههای توقف کودک آزاری و سوء استفاده از کودکان

درصورتی‌که والدین در دوران کودکی خود مورد سوء استفاده قرارگرفته باشند، داشتن فرزند می‌تواند سبب یادآوری خاطرات و احساسات سرکوب‌شده در آن‌ها شود. والدین ممکن است سرشار از خشم شوند و احساس کنند توانایی کنترل احساسات خود را ندارند. اما آن‌ها می توانند روش‌های مدیریت احساسات خود را یاد بگیرند و الگوهای فکری قدیمی خود را متوقف کنند.

پدر و مادرها باید به یاد داشته باشند، آنها مهم‌ترین افراد برای کودکان خود هستند و در این راه تنها نیستند و می‌توانند کمک بگیرند:

  • یادگیری رفتار مناسب با سن کودک: داشتن انتظارات واقع‌بینانه از توانایی‌های متناسب با سن کودکان، مانع از احساس ناامیدی و خشم از رفتار کودک می‌شود. برای مثال نوزادان تمام طول شب را یکسره گریه می‌کنند و کودک نو پا توانایی ساکت نشستن برای مدت طولانی را ندارد.
  • گسترش مهارت های فرزند پروری جدید: والدین می‌توانند با یادگیری تکنیک‌های انضباطی مناسب و نحوه اعمال محدودیت‌ها و قوانین مشخص برای فرزندان شروع کنند. شرکت در کارگاه های فرزند پروری و مطالعه کتاب اطلاعات مفیدی را در اختیار والدین قرار می‌دهد. آن‌ها همچنین می‌توانند از راهنمایی و توصیه والدین با تجربه بهره گیرند.
  • مراقبت از خود: درصورتی‌که والدین استراحت کافی و حمایت افراد دیگر را نداشته باشند یا احساس از پا درآمدن کنند، بیشتر احتمال دارد تسلیم خشم خود شوند. محرومیت از خواب که در والدین کودکان نوپا رایج است، کج خلقی و زود رنجی والدین را افزایش می‌دهد- دقیقاً همان چیزی که والدین سعی در اجتناب از آن دارند.
  • دریافت کمک تخصصی: توقف چرخه سوء استفاده از کودک درصورتی‌که الگوها به‌شدت ریشه‌دار باشند، می‌تواند بسیار سخت باشد. درصورتی‌که والدین باوجود تلاش فراوان موفق به شکستن این چرخه نباشند، باید کمک تخصصی که می‌تواند به‌صورت مشاوره روانشناسی و کمک از روانشناس کودک یا شرکت در کلاس‌های فرزند پروری را دریافت کنند.
  • فراگیری کنترل احساسات: اگر والدین خود در کودکی مورد بی توجهی و سوء استفاده قرارگرفته باشند، احتمالاً در مواجهه با هیجانات خود مشکل داشته باشند. آن‌ها ممکن است در کودکی وادار به انکار و سرکوب هیجانات خود شده باشند و این هیجانات را در بزرگسالی بدون اینکه کنترلی روی آن داشته باشند، تخلیه کنند.

نحوه کمک به فردی که مورد سوء استفاده و کودک آزاری قرارگرفته است

هنگام مواجهه با کودکی که ظن آن می‌رود مورد سوء استفاده قرارگرفته است یا کودک به فردی برای بیان مشکل خود اعتماد کرد، چه باید کرد؟ درصورتی‌که فرد با چنین موقعیتی مواجه شود، احساس گیجی و دست‌پاچگی طبیعی است. درک و پذیرش چنین حوادثی ( کودک آزاری ) سخت است و صحبت درباره آن، چه برای کودک و چه برای شنونده سخت‌تر هم است.

  • هنگام صحبت با کودکی که مورد سوء استفاده قرارگرفته است، بهترین روش برای دلگرمی دادن به او نشان دادن اطمینان و حمایت بی‌قیدوشرط از اوست. درصورتی‌که در به‌کارگیری کلمات مناسب با مشکل مواجه شدید، اجازه دهید اعمالتان به‌جای شما صحبت کنند.
  • از انکار بپرهیزید و آرامش خود را حفظ نمایید: یک واکنش معمول به شنیدن خبری نامطلوب و شوکه کننده مانند کودک آزاری، انکار است. در صورت نشان دادن انکار، انزجار یا یکه خوردن، کودک ممکن است بترسد و به صحبت‌های خود ادامه ندهد. حفظ آرامش و اطمینان اهمیت ویژه‌ای دارد.
  • بازجویی نکنید: اجازه دهید کودک با کلمات خود آنچه را که روی‌داده است، توضیح دهد. بازجویی نکنید و سؤال نپرسید. چراکه ممکن است کودک گیج و دست‌پاچه شود و نتواند داستان را کامل بیان کند.
  • به کودک اطمینان دهید که او هیچ اشتباهی مرتکب نشده است: گزارش سوء استفاده توسط کودک امری بسیار طاقت‌فرسا است. به او اطمینان دهید این مسئله را جدی گرفته‌اید و او مقصر نیست.
  • حفظ امنیت اولویت دارد: اگر احساس کردید با مداخله شما امنیت خود یا کودک را به خطر می‌اندازید، این مسئله را به متخصصان بسپارید. شما ممکن است بعداً قادر به مهیاکردن حمایت بیشتر باشید.

گزارش بی توجهی و سوء استفاده از کودک

  • اگر به سوء استفاده از کودکی مظنون شدید، گزارش آن پس از هر بار کودک آزاری (در صورت تکرار) امری حیاتی است. هر گزارشی که شما می‌دهید، تصویری ازآنچه در آن خانواده روی می‌دهد، در اختیار حامیان کودک آزاری می‌گذارد. هرچه اطلاعات بیشتری در اختیار مسئولین قرار دهید، کودک شانس بیشتری برای دریافت کمکی که شایستگی آن را دارد، پیدا می‌کند. البته نگرانی درباره گزارش کودک آزاری امری طبیعی است.
  • من نمی‌خواهم در زندگی دیگران دخالت کنم: بی توجهی به کودک و سوء استفاده از کودکان، موضوعی خانوادگی نیست و سکوت پیامدهای زیان باری برای کودک به همراه دارد.
  • ممکن است سبب ازهم‌پاشیدگی زندگی یک خانواده شوم: گزارش کودک آزاری به این معنا نیست که کودک را فوراً از خانواده اش جدا می‌کنند. مگر در شرایطی که کودک به‌شدت در معرض خطر باشد. کمک به والدین مانند شرکت در کلاس‌های فرزند پروری یا آموزش کنترل خشم، احتمالاً اولین اقداماتی است که انجام می‌شود.
  • آن‌ها می‌فهمند من گزارش داده‌ام: در اکثر مراکز افراد می‌توانند به‌صورت ناشناس گزارش کودک آزاری دهند.
  • اگر گزارش دهم تغییری ایجاد نمی‌شود: اگر احساس می‌کنید کودکی درخطر است گزارش دادن بهتر از تأسف بعدی است. حتی اگر آگاهی کامل ندارید، با گزارش شما افراد دیگری که متوجه نشانه‌هایی شده‌اند نیز گزارش می‌دهند و این مسئله می‌تواند به تشخیص کودک آزاری که ممکن بود پنهان بماند، منجر شود.

دیدگاهتان را بنویسید